|
|
در زیر نمودار خطی میانگینهای میزان امتیازات تأثیر عوامل سهگانه فردی، گروهی یا سازمانی و اجتماعی بر خودپنداره کارکنان اداره کل راه و شهر سازی استان خراسان رضوی رسم شده است. این نمودار به خوبی وضعیت فوق را نشان میدهد و گویای مطالب بیان شده است. نمودار ۵‑۲ نمودار مقایسهی میزان تأثیر عوامل سهگانه فردی، گروهی یا سازمانی و اجتماعی بر خودپنداره کارکنان دیگر متغیر این پژوهش، میزان انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی میباشد و از مجموع نمرات پاسخگویان به سوالات ۱ تا ۱۰ پرسشنامهی انضباط کارکنان به دست میآید. در جدول ۵-۲ آمارهای توصیفی این متغیر پس زا مقیاسسازی انجام شده گزارش شده است. لازم به ذکر است توسط این مقیاسسازی بازهی امتیاز به صفر تا ۱۰۰ انتقال مییابد و حد متوسط آن ۵۰ در نظر گرفته میشود. جدول ۵‑۲ شاخصهای توصیفی میزان انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی
متغیر |
تعداد |
میانگین |
حداقل امتیاز |
حداکثر امتیاز |
انحراف معیار |
انضباط کارکنان |
۷۸ |
۸/۷۳ |
۳۷ |
۱۰۰ |
۷۴/۱۳ |
همانطور که مشاهده میشود میانگین امتیاز نظرات پاسخگویان انتخاب شده از اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی، در خصوص میزان انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی برابر با ۸/۷۳ از سقف ۱۰۰ امتیاز است و پراکندگی نظرات این افراد برابر با ۷۴/۱۳ میباشد همچنین کمترین امتیاز مشاهده شده برابر با ۳۷ و بیشترین امتیاز برابر با ۱۰۰ است. لذا چون میانگین امتیازات بدست آمده برای این متغیر از حد متوسط (عدد ۵۰) بالاتر است بالابودن میزان انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی دارد.
در ادامه هیستوگرام نحوهی توزیع امتیازات این متغیر در شکل ۵-۲ تهیه شده است. نمودار ۵‑۳ نمودار هیستوگرام میزان انضباط کارکنان اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی پاسخ به سئوال اول تحقیق برای پاسخ به سئوال اول تحقیق به دنبال آن هستیم که عوامل مؤثر بر خودپنداره در بین کارکنان اداره کل راه شهرسازی استان خراسان رضوی را تعیین کنیم. بدین منظر از آزمون t-استودنت تکنمونهای استفاده و آزمون میشود که کدام یک از عوامل شناسایی شده خودپنداره در تکنیک دلفی در اداره کل راه و شهسازی خراسان رضوی در سطحی بالاتر از متوسط (۵۰) قرار دارد. با توجه به توضیحات فوق و برآورد پارامترهای مورد نیاز و سپس محاسبه آماره آزمون ، نتایج حاصله در جدول ۵-۳ گزارش گردیده است؛ که به منظور بررسی معنیدار بودن میانگین امتیازات پاسخگویان با مقدار ۵۰ میتوان از مقایسه آماره آزمون با مقدار جدول توزیع t- استودنت و یا راحتتر از آن، از محک احتمال معنیداری و یا در واقع سود جست. جدول ۵‑۳ نتایج آزمون t برای بررسی عوامل مؤثر بر خودپنداره از منظر کارکنان اداره کل شهرسازی خراسان رضوی
عوامل |
تعداد |
میانگین |
انحراف معیار |
درجه آزادی |
مقدار آماره |
P-value |
عامل فردی |
۷۸ |
۱/۶۵ |
۶۴/۸ |
۷۷ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 05:14:00 ب.ظ ]
|
|
۱-۲-۸ تأثیر پذیری کارایی سیکل ترکیبی از شرایط کاری ۱-۲-۸-۱ تأثیر دمای هوای محیط بر قدرت و راندمان سیکل ترکیبی تغییرات دمای هوای محیط، بر دبی جریان گاز، دما و آنالیز گازهای داغ خروجی از توربین گاز تأثیر می گذارد که این امر به نوبهی خود، بر میزان کارایی بویلر بازیاب حرارت قرار گرفته شده در پشت توربین گاز و در نهایت کارایی سیکل ترکیبی تأثیر خواهد گذاشت. بالا بودن دمای هوا از یک طرف، موجب کاهش دانسیتهی هوا و درنتیجه کاهش دبی جریان هوای عبوری از توربین گاز، قدرت خروجی از توربین را ۱۵ تا ۲۵ درصد کاهش میدهد، ولی افزایش دمای گازهای خروجی، دبی بخار تولیدی در بویلر بازیاب حرارت و در نهایت راندمان کلی سیکل ترکیبی را بهبود میبخشد. قدرت خروجی نسبی با افزایش درجه حرارت محیط کاهش مییابد. بدیهی است که کارکرد یک سیکل ترکیبی، به علت تأثیر پذیر بودن توربین گاز و کوندانسور سیکل بخار از شرایط محیط، تأثیر پذیری کمتری از شرایط محیط نسبت به سیکل قدرت سادهی گازی برخوردار است. ۱-۲-۸-۲ تأثیر بار توربین گاز بر راندمان سیکل ترکیبی به طور کلی توربینهای گازی در بارهای پایین کارایی ضعیفی دارند. بارهای پایین نه تنها کارایی توربین گاز را تحت تأثیر قرار می دهند، بلکه کارایی بویلر بازیاب حرارت و در نهایت سیکل ترکیبی را تحت الشعاع خود قرار می دهند. پایین بودن بار توربین گاز موجب کاهش دمای گازهای خروجی از توربین گاز می شود، که درنتیجهی آن، هم میزان تولید بخار در بویلر بازیاب حرارت کاهش خواهد یافت و هم امکان تشکیل بخار در اکونومایزر فراهم میگردد. ۱-۲-۸-۳ تأثیر فشار بخار بر راندمان سیکل ترکیبی تغییرات زیاد فشار بخار، بر حجم ویژهی بخار تأثیر می گذارد و به دنبال آن افت سرعت و فشار در طول لولههای مبدل حرارتی، شیرها و… افزایش مییابد. از طرف دیگر، تغییرات فشار علاوه بر تغییر دمای اشباع درام، تنشهای حرارتی مولفههای بویلر نظیر درام، مافوقگرمکن، مولد بخار و… را دستخوش تغییرات می کند. شرایط متغیّر فشار، راندمان توربین بخار را در بارهای کم افزایش میدهد، زیرا با متغیّر بودن فشار، هم تلفات هنگام فرایند اختناق کاهش مییابد و هم هزینه های پمپ آب تغذیه در صورتی که از پمپهای با سرعت متغیّر استفاده گردد کاهش مییابد. ۱-۲-۹ مزایا و معایب سیکلهای ترکیبی مزایای این نوع نیروگاهها به دلایل زیر میباشد: به دست آوردن راندمان حرارتی بالا، زیرا دو سیکل فوق الذکر از نظر ترمودینامیکی با یکدیگر سازگاری داشته و گرمایی که از توربین گاز دفع می شود، دارای چنان دمای بالایی است که میتوان به آسانی توسط سیکل بخار مورد استفاده قرار گیرد.
-
- سیالهای عامل هر دو سیکل در طبیعت به وفور یافت میشوند، ارزان و غیر سمی بوده و درنتیجه استفاده از این نیروگاهها آلودگی کمتر محیط زیست را در پی دارد.
-
- تجهیزات مورد نیاز این سیکلها شناخته شده بوده و سازندگان زیادی در ساخت آنها تجربه و تبحّر دارند .
-
- بالا بودن نسبت قدرت تولیدی به فضای اشغال شده توسط تجهیزات.
-
-
- راه اندازی و شروع به کارسریع: شروع به کار این نیروگاهها از حالت سرد تقریباً دو ساعت و در حالت شروع به کار گرم تقریباً به ۳۰ دقیقه زمان نیاز دارد. در صورتیکه این مدت برای نیروگاههای بخاری مرسوم حدوداً ۱۸-۱۵ ساعت میباشد.
-
- هزینه اولیّهی نصب و راه اندازی نیروگاههای سیکل ترکیبی در مقایسه با سایر نیروگاهها کم میباشد.
-
- بازدهی کلّی این نیروگاهها بالا بوده و از محدوده ۵۰ درصد تجاوز نموده و به مرز ۶۰ درصد نزدیک شده است.
-
- در مقایسه با نیروگاههای بخاری حجم سیال کاری کمتری (تقریباً نصف) مورد نیاز است که این امر توجیه ضرورت استفاده از این نیروگاهها در مناطق کم آب میباشد.
-
- زمان مورد نیاز برای راه اندازی و هزینه نصب اولیه این نیروگاهها اندک میباشد.
-
- توربینهای گازی جدید با ظرفیتهای بالاتری ساخته میشوند که این خود عامل عمدهای در استفاده از آنها در نیروگاههای سیکل ترکیبی با راندمان بالا میباشد.
-
- توربینهای گازی در اندازهها و مدل های مشخّصی استاندارد شده و ساخته میشوند و تولید و توسعه یک مدل جدید که قابل اطمینان بوده و کارا باشد، هزینه سنگینی را برای سازندگان آن در بردارد. به همین جهت توربینهای گازی واحدهای سیکل ترکیبی، معمولاً از واحدهای استاندارد انتخاب میگردند که البته این واحدهای استاندارد با توجه به دانش و تکنولوژی روز، دائماً در دست تکمیل و توسعه میباشد.
اما سیکلهای ترکیبی دارای معایبی نیز میباشند که ازجملهی آن میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
-
- طول عمر کمتر: طول عمر بخش گازی نیروگاههای سیکل ترکیبی به مراتب پایینتر از نیروگاه-های بخار است به طوریکه عمر مفید یک توربین گاز در حدود ۱۵ سال و عمر مفید یک توربین بخار بیش از ۳۰ سال است.
-
- تأثیرگذاری کیفیّت سوخت بر هزینهها: در مواردی که سوخت موجود از کیفیّت پایینی برخوردار باشد جهت استفاده از آن در یک نیروگاه سیکل ترکیبی لازم است که یک سیستم مناسب تصفیهی سوخت نیز در نظر گرفته شود که این امر باعث افزایش قیمت، مخارج اولیه و تعمیرات اضافی خواهد شد.
-
- تأثیرپذیری کارایی با تغییرات شرایط محیطی: در نیروگاههای سیکل ترکیبی کاهش یا افزایش درجه حرارت محیط باعث افزایش یا کاهش راندمان می شود در حالیکه نیروگاههای بخار در مقابل تغییرات درجه حرارت محیط حساسیت کمتری دارند.
۱-۲-۱۰ راندمان کلی نیروگاههای سیکل ترکیبی راندمان کلی یک واحد سیکل ترکیبی، به میزان تلفات حرارتی که بین دو واحد صورت میگیرد بستگی دارد. در آرایش سری سیکل ترکیبی با فرض عدم وجود اتلاف حرارتی، کل انرژی حرارتی خروجی از واحد بالایی وارد چرخهی پایینی شده و جهت تولید بخار مورد استفاده قرار میگیرد. دراین بخش، با فرض عدم وجود اتلاف حرارتی بین دو واحد، به بررسی تأثیر استفاده از سیکل ترکیبی بر رابطه راندمان کلی نیروگاه پرداخته می شود.
شکل ۱-۱۴: شمای یک نیروگاه سیکل ترکیبی در حالت سری واحدها برای این منظور یک نیروگاه سیکل ترکیبی غیر مشخص، شامل یک سیکل بالایی و یک سیکل پایینی در نظر گرفته می شود. با فرض به عنوان راندمان سیکل بالایی، به عنوان راندمان سیکل پایینی و به عنوان راندمان کلی سیکل ترکیبی خواهیم داشت:
پس از جایگذاری روابط:
درنتیجه:
یا (۱-۱) در نتیجه برای دو سیکل کوپل شده با هم با توجه به رابطه (۱-۱) خواهیم داشت: (۱-۲) رابطه (۱-۲) نشان میدهد راندمان دو سیکل کوپل شده باهم در حالت سری، برابر است با: مجموع راندمان تکتک سیکلها منهای حاصلضرب راندمان آنها درهم. از این رو با ترکیب دو سیکل مجزا با یکدیگر، به راندمانی دست خواهیم یافت که در صورت مجزا بودن سیکلها، امکان دستیابی به آن میسّر نخواهد بود (راندمانی بالاتر از راندمان سیکلهای مجزا). ۱-۳ کلیات شیرین سازی آب ۱-۳-۱ تعریف نمکزدایی: نمکزدایی عبارت است از انجام عملیات روی آب شور، بد مزه یا آلوده، جهت زدودن نمک اضافی و بقیه ی مواد معدنی و آلوده از آن و یا به طور کلی تر نمک زدایی شامل زدودن نمکها و مواد معدنی است. در این فرایند آب به گونه ای به آب شیرین برگردانده می شود که جهت مصرف یا آبیاری مناسب باشد. بعضی از مواقع محصول فرایند نمکزدایی، فراورده نمک خوراکی است که این فرآورده از نظر اقتصادی مورد توجه است. ۱-۳-۲ روشهای آب شیرین کنی به طور کلی میتوان روشهای آب شیرینکنی را به دو بخش اصلی: گرمایی وغشایی تقسیم نمود. در ایران و جهان روشهایی مانند: اسمز معکوس، تبخیر ناگهانی چند مرحله ای، تقطیر چند مرحله ای، متراکم سازی مکانیکی بخار آب و تقطیر چند مرحله ای-چگالش گرمایی بخار طرفداران فراوانی دارند. در این مقاله با توجه به استقبال گسترده از این روشها، تلاش خواهد شد تا بهترین روش برای معیارهای پیشرو انتخاب گردد. ۱-۳-۲-۱ تقطیر چند مرحله ای (MED) تقطیر چند مرحله ای یکی از روشهای گرمایی آب شیرینکنی میباشد. در مرحله اول این روش تنها بخشی از آب شور ورودی به سلول تبخیر شده و بقیه آب وارد مرحله دوم می شود که این مرحله فشار کمتری نسبت به مرحله قبلی دارد و بوسیله بخار ایجاد شده در مرحله اول، گرما داده می شود تا با این عمل دمای بخارکاهش یافته و به مایع تبدیل شود که این چرخه چندین مرحله ادامه مییابد.
شکل ۱-۱۵ : شماتیک یک واحد MED ۱-۳-۲-۲ اسمز معکوس (RO) اسمز معکوس یکی از روشهای غشایی-مکانیکی میباشد. در این روش از غشاهای نیمه تراوا استفاده می شود که مبنای عمل این غشاها جداسازی یونها و ناخالصیهای آب میباشند. آب شور با عبور از داخل این غشاها، نمک خود را باقی گذاشته و آب شیرین بدست می آید.
شکل ۱-۱۶: شماتیک نحوه عملکرد غشای یک واحد RO
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول ۵-۳) توصیف معیارهای متغیر کیفیت زندگی کاری ۸۹ جدول ۵-۴) توصیف معیارهای متغیر وابستگی شغلی ۹۰ فهرست نمودارها عنوان صفحه نمودار ۴- ۱) میلهای جنسیت پاسخ دهندگان ۶۹ نمودار ۴- ۲) میلهای رشته تحصیلی پاسخ دهندگان ۷۰ نمودار ۴ - ۳) میلهای میزان تحصیلات پاسخ دهندگان ۷۱ نمودار ۴ - ۴) میلهای سابقه کار پاسخ دهندگان ۷۲ نمودار ۴ - ۵) میلهای نوع استخدام پاسخ دهندگان ۷۳ نمودار ۴ - ۶) هیستوگرام متغیر رهبری تحولگرا ۷۴ نمودار ۴ - ۷) هیستوگرام متغیر عدالت تعاملی ۷۵ نمودار ۴ - ۸) هیستوگرام متغیر عدالت توزیعی ۷۶ نمودار ۴ - ۹) هیستوگرام متغیر کیفیت زندگی کاری ۷۷ نمودار ۴ - ۱۰) هیستوگرام متغیر وابستگی شغلی ۷۸ نمودار ۴-۱۱) ضرایب مسیر تحقیق حاصل از آزمون مدل با نرم افزار آموس ۸۱ فهرست شکلها عنوان صفحـه شکل۱-۱) مدل مفهومی تحقیق ۵ شکل۲-۱) انواع سبک های رهبری ۱۷ شکل۲-۲) ابعاد اصلی تشکیل دهندۀ رهبری تحولگرا و مبادلهای ۱۸ شکل۲-۳) پارامترهای مؤثر بر رهبری تحولگرا ۲۲ شکل۲-۴) ابعاد عدالت در سازمان بر اساس ادبیات سازمانی موجود ۲۸ شکل۲-۵) اجزاء کیفیت زندگی کاری ۴۳ شکل۲-۶) رابطۀ کیفیت زندگی کاری با کیفیت زندگی ۴۵ چکیده وابستگی شغلی عاملی اساسی در زندگی اغلب افراد است. کارکنان در محیط شغلی به طور ذهنی و هیجانی به وسیله میزانی که وابسته کارشان هستند، تحت تأثیر قرار میگیرند. وابستگی شغلى یک منبع مهم رضایت شغلی و نیاز مهم در محیط شغلی است. تحقیق حاضر با عنوان تبیین وابستگی شغلی کارکنان زندانهای استان گیلان با تاکید بر رهبری تحولگرا تدوین گردیده و هدف از اجرای تحقیق حاضر عبارت است از پاسخ به این سئوال کلیدی که آیا بین متغیرهای رهبری تحولگرا و وابستگی شغلی باتوجه به متغیرهای عدالت سازمانی (توزیعی وتعاملی) و کیفیت زندگی کاری ارتباط وجود دارد؟ روش تحقیق از نوع توصیفی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از ۶۰۰ نفر از کارکنان اداره کل سازمان زندانهای استان گیلان می باشد که تعداد ۲۶۱ نفر از آنها به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد و با طیف ۵تایی لیکرت میباشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها که با بهره گرفتن از روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفته است، حکایت از این دارد که میزان تاثیر رهبری تحولگرا بر کیفیت زندگی کاری، رهبری تحولگرا از طریق عدالت توزیعی و تعاملی بر کیفیت زندگی کاری، و کیفیت زندگی کاری بر وابستگی شغلی به ترتیب برابر با ۰٫۲۰، ۰٫۳۸۸، و ۰٫۵۶ می باشد. بر این اساس میتوان دریافت که اداره کل زندان های استان گیلان میتواند از طریق افزایش سطح رهبری تحولگرا و عدالت سازمانی، سطح کیفیت زندگی کاری و وابستگی شغلی کارکنان خود را بهبود ببخشد. واژگان کلیدی: رهبری تحولگرا، عدالت سازمانی، کیفیت زندگی کاری، وابستگی شغلی فصل اوّل کلیات تحقیق ۱-۱) مقدمه وابستگی شغلی به دلایل مختلف به سازمانها مرتبط میشود. نخست، به رضایت شغلی و تعهد سازمانی، و جابه جایی کم کارکنان مرتبط میشود. دوم، به شوق و ابتکار شخصی و آموزش مربوط میشود. سوم، پژوهشهای مربوط به بنیان های روانشناختی وابستگی شغلی، به پژوهشگران و مدیران در علت یابی اینکه چرا تعدادی از کارکنان از نظر روانشناختی با کارشان شناخته میشوند، کمک میکند. وابستگی شغلی هم چنین بر حاصل کار کارکنان، موفقیت سازمانی و عملکرد مالی تأثیرگذار است (میرمحمدی، رحیمیان و جلالیخانآبادی، ۱۳۹۱: ۱۷). افراد دارای وابستگی شغلی بالا به کار خود علاقمند هستند، در تصمیمگیریهای مربوط به شغل خود شرکت میکنند، رفتارهای فرا نقش مانند شرکت در یک کلاس خارج از وقت اداری به منظور ارتقاء مهارتهای شغلی مرتبط و یا فکر کردن در مورد کار پس از خروج از محل کار را انجام میدهد و در کل مهمترین چیز در تمام زندگیشان شغلشان است(حسنپور، معمارزاده و انبارلویی، ۱۳۹۲: ۲۳). عوامل متعددی میتوانند بر رو ی وابستگی شغلی کارکنان تاثیر بگذارند که از این بین میتوان به رهبری تحولگرا، عدالت سازمانی و کیفیت زندگی کاری اشاره نمود. در تحقیق حاضر پس از تبیین بیان مسئله و ضرورت و اهمیت تحقیق، به بیان اهداف و فرضیات، و تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق پرداخته شده و در پایان، قلمرو تحقیق در قالب ۳ بخش موضوعی، مکانی و زمانی مطرح میگردد. ۱-۲) بیان مسأله تحقیق() (Yiing & Ahmad, 2009, p. 56). با توجه به اینکه وابستگی شغلی دربین کارکنان به عنوان یک عامل کلیدی ومهم برای دستیابی به اهداف سازمانی مورد نیازمی باشد و این امر زمینه ارتقاء سطح کمی وکیفی فعالیتهای هرسازمان را فراهم خواهد نمود لذا پرداختن به این موضوع ازاهمیت ویژهای برخوردار است. براین اساس وباتوجه به مؤلفههای مربوط به وابستگی شغلی که عبارتند از شور و حرارت در کار (Vigor)، وقف شدن در کار(Dedication) و غرق شدن در کار(Absorption)، طبق ارزیابی های صورت گرفته و سؤال از تعدادی از کارکنان مجموعه زندانهای استان گیلان به نظر میرسد وابستگی شغلی کارکنان درحد کافی نبوده وازاین منظر نیاز به بهبود احساس میشود.
وابستگی شغلی[۱] مفهومی نوین است که درسالهای اخیر وارد مباحث سازمانی شده و بیش از چند دهه از ظهور آن نمی گذرد. کارکنان وابسته به شغل کارکنانی شاداب، پرانرژی و بهره ورند که تمایل زیادی برای صرف تلاش وکوشش فراوان ازخود نشان میدهند(molo, 2008). تحقیقات جدید نشان داده است که وابستگی شغلی کارکنان در کار تحت تاثیر عوامل مختلف فردی، شغلی و سازمانی است. کارکنانی که وابستگی شغلی مطلوبی در سازمان خود دارند از اهداف و مأموریتهای سازمان آگاهی دقیق داشته و در راستای تنظیم و تدوین آنها نقش ایفا میکند. یکی از عوامل مرتب با وابستگی شغلی، کیفیت زندگی کاری میباشد. نتایج تحقیقات جدید نشان داده است که کیفیت زندگی کاری رابطه مثبتی با وابستگی شغلی داشته و وابستگی شغلی منجر به خروجیهای مثبتی برای سازمانها می شود، بدین معنی که مدیران سازمانها میبایستی تلاش کنند با کمک ابعاد رهبری تحول گرا و بالا بردن درک کارکنان از عدالت سازمانی، کیفیت زندگی کاری آنان را دگرگون نمایند.(Khanifar et al., 2008) عدالت سازمانی یکی دیگر از مؤلفههای مرتبط با ایجاد وابستگی شغلی در کارکنان میباشد که در این تحقیق نقش واسطه دارد.براین اساس وبا توجه به اینکه سازمان سیستمی اجتماعی است که حیات وپایداری آن وابسته به وجود پیوندی قوی میان اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن است، ادارک بی عدالتی اثرات مخربی برروحیه کارجمعی دارد. زیرا اهتمام نیروی انسانی و انگیزش کارکنان را تحت شعاع خود قرار میدهد. بی عدالتی و توزیع غیرمنصفانه دستاوردهای سازمان، موجب تضعیف روحیه کارکنان وتنزل روحیه تلاش وفعالیت در آنان میشود(گیلت[۲]، فوکورو، آنتیگناس، موکونکولو و کولومبات، ۲۰۱۳). پژوهش های صورت گرفته درسالهای اخیر نقش واسطهای عدالت سازمانی را در رابطه بین رهبری تحولگرا و کیفیت زندگی کاری برای دستیابی به وابستگی شغلی بالاتر مورد بررسی قرارداده است(Cho and Dansereau, 2010). با این حال، تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در مورد تاثیر رهبری تحولگرا و نقش عدالت سازمانی بسیار کم بوده که میبایست به آن پرداخته شود(van Knippenberg et al., 2007). در عین حال، مطالعات متعددی که توسط(Hsu and Chen, 2011; Nielsen, 2009; Yang, 2012) انجام گرفته است، نشان داده ، رهبری تحولگرا تاثیر مثبت بر شاخص های کیفیت زندگی کاری دارد. رهبری تحولگرا به عنوان یکی دیگر از عوامل موثر بر وابستگی شغلی مورد توجه قرارگرفته است. رهبران تحولگرا به افزایش آگاهی زیردستان از عدالت سازمانی درمیان تمام اعضاء سازمان کمک میکنند، زیرا آنها ارزشها و باورهای خود را درجهت حفظ استانداردهای اخلاقی به طور مداوم در میان تمام اعضای گروه ترویج میدهند(ارس[۳]،۲۰۰۴ ولایدن[۴] ،۲۰۰۸). همچنین تحقیقات(بونو [۵] ،۲۰۰۷) نشان داده است که رهبری تحولگرا رابطه مثبتی با احساسات خوب و رضایت شغلی باهدف ایجاد وابستگی شغلی بالاتر دارد. درضمن (هوس وچین[۶] ،۲۰۰۱)و(نیلسین[۷]،۲۰۰۹)و(یانگ[۸]،۲۰۱۲) معتقدند که رهبری تحولگرا تاثیر مثبتی بر شاخص های کیفیت زندگی کاری[۹] دارد. تحقیقات صورت گرفته توسط “چوودانسریو"نشان داد که رهبری تحول گرا بطور مثبت با عدالت توزیعی و تعاملی مرتبط است. مقایسه نتایج حاصله با نتایج تحقیقات پیش از این که نشان داده بودند، رهبری تحول گرا بطور مثبت با عدالت سازمانی ارتباط دارد سازگار میباشد(چو و دانسریو[۱۰]،۲۰۱۰؛ وو[۱۱]،۲۰۰۷) . بر این اساس و طبق مطالب فوق الذکر سوالات تحقیق به قرار ذیل مطرح میگردد. ۱-آیا عدالت توزیعی[۱۲] و عدالت تعاملی[۱۳] در رابطه بین رهبری تحولگرا[۱۴] و کیفیت زندگی کاری کارکنان نقش واسطهای و میانجی ایفا میکند؟ ۲-آیا بین کیفیت زندگی کاری کارکنان و وابستگی شغلی آنها رابطه وجود دارد؟ ۳-آیا بین متغیرهای رهبری تحولگرا و وابستگی شغلی باتوجه به متغیرهای عدالت سازمانی (توزیعی وتعاملی) و کیفیت زندگی کاری ارتباط وجود دارد؟ عدالت تعاملی عدالت توزیعی کیفیت زندگی کاری وابستگی شغلی رهبری تحول گرا شکل۱-۱) مدل مفهومی تحقیق (Gillet, et al., 2013). ۱-۳) اهمیت و ضرورت تحقیق عمده ترین نیازی که افراد پس از استخدام و تأمین ثبات و امنیت شغلی در سازمان پیدا میکنند، وابستگی شغلی، رشد و تکامل فردی، به کارگیری استعدادها و خلاقیتهایی است که در سایه آموزش و هدایت درست و مستمر به دست میآید. این که فرد به شغل خود فارغ از نوع سازمان علاقه داشته باشد و بدان افتخار کند و از اجرای آن لذت ببرد، همچنین این که فرد احساس کند شغل او باعث بروز خلاقیت و شکوفایی او میشود و استعدادهایش را به کار میگیرد، موجب افزایش وابستگی شغلی فرد میگردد؛ به گونهای که وی حاضر میشود خود را با عنوان شغلیاش به دیگران، معرفی و احساس کند که با ادای وظایف شغلی خود، فرد مفیدی برای سازمان و جامعه است(عظیمی، گودرزی، انصاری، پیرایش، عبدی زرین، ۱۳۹۰: ۱۷۳ و ۱۷۴).(عظیمی, گودرزی, انصاری, پیرایش, & عبدی زرین, ۱۳۹۰) وابستگی شغلی[۱۵] عاملی اساسی در زندگی اغلب افراد است. کارکنان در محیط شغلی به طور ذهنی و هیجانی به وسیله میزانی که وابسته کارشان هستند، تحت تأثیر قرار میگیرند. وابستگی شغلى یک منبع مهم رضایت شغلی و نیاز مهم در محیط شغلی است. وابستگی شغلی رابطه مثبتی با انگیزش درونی، انگیزش خدمت عمومی، بهرهوری سازمانی، رضایت شغلی، تعهد سازمانی، رضایت از کار، کاهش غیبت، افزایش رفتارهای سازمانی، افزایش حرمت خود، خودکارآمدی شغلی و همچنین رابطه منفی با فرسودگی، عدم تعهد به کار، استرس شغلی و فشار عصبی دارد. در واقع وابستگی شغلی همانند سازی روانشناختی فرد با نوع کاری است که انجام میدهد. وابستگی شغلی تناسب بین شخص و محیط را افزایش میدهد، به همین دلیل تعیین کننده اثرات سازمانی و انگیزش فردی است(کیانی و خدابخش، ۱۳۹۲: ۶۸). بسیاری از صاحب نظران، وابستگی شغلی را پیش بینی کننده ستاندهها و موفقیتهای سازمانها دانستهاند(کشتکاران، کاوسی، قلی پور، سهرابی زاده، و شرفی، ۱۳۹۱: ۱۴۸).(کشتکاران, کاوسی, قلی پور, سهرابی زاده, & شرفی, ۱۳۹۱) با توجه به این که مسئولیت افراد در اداره کل زندانها، یکی از حساس ترین مشاغل بوده و مسئولیت بسیار سنگینی را به کارکنان تحمیل می کند؛ و با در نظر گرفتن پیامدهای بسیار مهم وابستگی شغلی، انجام تحقیقی به منظور بررسی سطح وابستگی شغلی کارکنان اداره کل زندان ها و شناسایی عوامل موثر بر آن بسیار حیاتی میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
طرحریزی و اجرای ارتباطات باید بر توسعه هدفمند و پیشاپیش و تحویل پیامهای کلیدی متمرکز بوده و ذینفعان کلیدی را در زمان های به موقع و با روش های صحیح درگیر نماید. برای مدیریت ذینفعان باید ذینفعان داخلی و خارجی را در یک طرح ارتباطی مد نظر قرارداد.
۲-۲-۲۴-۸ تنفیذ اجزا هدف این فرایند تخصیص رسمی منابع مورد نیاز برای موارد توسعه کسب و کار و یا اجرای اجزای انتخاب شده و همچنین اطلاع رسانی رسمی تصمیمات متوازن سازی پورتفولیوی میباشد. (PMI,2006) فعالیتهای کلیدی این فرایند: اطلاع رسانی تصمیمات متوازن سازی پورتفولیوی به ذینفعان کلیدی شامل اجزای پورتفولیوی و موارد مستثنی از آن. تصویب اجزا انتخاب شده، غیر فعال نمودن و پایان بخشیدن به اجزای پورتفولیوی تخصیص منابع برای اجرای اجزای انتخاب شده. تخصیص مجدد منابع و بودجه از اجزای غیرفعال و پایان یافته. اطلاع رسانی نتایج مورد انتظار (برای مثال چرخه های بازنگری، شاخص های اندازه گیری عملکرد، اقلام قابل تحویل مورد نیاز و …) درخصوص هر یک از اجزای انتخاب شده. (شکل ۲-۲۲) تنفیذ اجرا ۲-۲-۲۴-۹ بازنگری و گزارش عملکرد پورتفولیوی هدف این فرایند جمع آوری شاخص های عملکرد، گزارش آنها و بازنگری پورتفولیوی در دوره های مناسب از پیش تعیین شده برای اطمینان از همسویی با استراتژی های سازمانی و همچنین اثربخشی آن. هدف از این بازنگری اطمینان از آن است که پورتفولیوی صرفا” شامل اجزایی است که دستیابی به اهداف استراتژیک را پشتیبانی میکنند. (PMI,2006) فعالیتهای این فرایند: بازنگری حمایت، پاسخگویی و سایر معیارهای مالکیت اجزا نسبت به استانداردهای اداری سازمان بازنگری اولویت، وابستگی ها، محدوده، نرخ بازگشت مورد انتظار، ریسک ها، و عملکرد مالی اجزا نسبت به معیارهای کنترلی پورتفولیو و معیار سرمایه گذاری و ارزش مشهود سازمانی بازنگری اثرات مورد انتظار از پیش بینی کسب و کار، مصرف منابع و محدودیت های ظرفیت روی عملکرد پورتفولیوی تعیین تکلیف در خصوص ادامه، اضافه نمودن، پایان بخشیدن به اجزا خاص، اولویت بندی مجدد و یا همسو سازی مجدد اجزا با اهداف استراتژیک. ارائه پیشنهاد و یا جهت دهی به مدیریت اجزا و پیشنهاد تغییرات در خصوص اینکه چگونه پورتفولیوی مدیریت شود. (شکل ۲-۲۳) بازنگری عملکرد پورتفولیوی(PMI,2006) الف) نمودارهای تصویری با بهره گرفتن از نمودارهای تصویری (به عنوان تکنیکهای اندازه گیری پیشرفت) میتوان وضعیت واقعی را نسبت به برنامه ریزی مقایسه نمود. انواع نمودارهای تصویری نمودار مشابه چراغ راهنمایی داشبورد سیستم نمودار حبابی نمودار رادار و … ۲-۲-۲۴-۱۰ پایش تغییرات استراتژی کسب و کار هدف این فرایند قادر نمودن تیم مدیریت پورتفولیوی برای واکنش به تغییرات در استراتژی کسب وکار می باشد. (PMI,2006) تغییرات اضافه شده به طرح استراتژیک عموما مستلزم تغییر در پورتفولیو نیست. لیکن تغییرات معنی دار در محیط کسب و کار اغلب منجر به ایجاد جهت گیری جدید استراتژیک شده و لذا بر پورتفولیوی اثرگذار خواهد بود. تغییر مهم در جهت گیری استراتژیک بر طبقه بندی و یا اولویت بندی اجزا موثر بوده و منجر به بالانس مجدد پورتفولیوی خواهد شد. (شکل ۲-۲۴) پایش تغییرات استراتژی کسب و کار(PMI,2006) الف) وزن دهی مجدد معیارها تغییر شرایط کسب وکار ممکن است تجدیر نظر در معیارهای اولیه مورد استفاده جهت همسو سازی و پایش پورتفولیوی و اجزای آنرا ضروری نماید. این امر منجر به تغییر در وزن معیارها/ شاخص های کلیدی شده و مستلزم تعریف معیارهای جدید جهت همسو سازی مجدد اجزا میباشد. ۲-۳ بخش سوم: مدلهای انتخاب پروژه در سال ۱۹۶۴ دو نفر با نامهای بافر و پاوند به بررسی هنر و دانش ارزیابی و انتخاب پروژه های R&D پرداختند. هرچند تحقیقات این دو نفر منحصرا” به پروژه های تحقیق و توسعه مرتبط بود، ولی مطالعات بعدی آنها منجر به بعضی از نتایج در مورد گذشته، آینده و حال روش های انتخاب پروژه گردید، که در ادامه خلاصه ای از آن آورده خواهد شد.(مردیت و مانتل،۲۰۰۰) استفاده ازرویه های ساختارمند و عددی، برای ارزیابی و انتخاب پروژه ها از پدیده های اخیر می باشد،که بطورگسترده بعد از جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرارگرفته است.در ابتدا معیارهایی چون دوره بازگشت سالانه و متوسط نرخ بازگشت سالانه بیشترازهمه مورد استفاده قرار می گرفتند. البته این تکنیکها هنوز هم توسط تعداد زیادی از شرکتهایی که احساس می کنند شرایط عدم اطمینان بر انتخاب پروژه آنها احاطه دارد، مورد استفاده قرار می گیرند. سپس در طول دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ استفاده ازمدلهای ساختارمند به تدریج گسترش پیدا کرد. دراین زمان تعداد زیادی ازمدلهای مورد استفاده منحصرا” از نوع مدلهای سود/ سودآوری بودند. این مدلها بر کوتاه کردن افق زمانی تصمیمات پروژه های سرمایه گذاری گرایش داشتند. افزایش نرخ بهره در طول دهه ۱۹۷۰ ، موجب بالا رفتن نرخ بازگشت مورد انتظار شد که از لحاظ زمانی، فاصله زیادی بین سرمایه گذاری و بازگشت وجود داشت. سپس با توجه به مشکلاتی که توجه صرف به یک معیار منحصر به فرد پدید می آورد، تمایلاتی در استفاده از مدلهایی که توانایی بکارگیری چندین معیار را در تصمیم گیری برای انتخاب و ارزیابی داشته باشند، بوجود آمد. یک دهه بعد رشد قابل ملاحظه در استفاده از مدلهای ساختارمند و باز هم تأکید برمدلهای سود مشاهده می شود. اما این بار مدلهایی که چندین معیار را برای تصمیم گیری دخالت می دادند، مورد توجه قرار گرفتند. سپس گرایشاتی به سمت استفاده از سیستم های اطلاعات تصمیم بوجود آمد. زیرا خیلی از مسائل تصمیم چند معیاره به راحتی قابل کمی کردن نبودند و روش های کمی کردن نیز رضایت بخش نبودند. بعد از آن سیستمهای تصمیم تعاملی بوجود آمدند که به استفاده کنندگان اجازه می دادند که اثرات ترکیبات مختلف از پروژه های ممکن را امتحان کنند. در دهه ۱۹۹۰ پیشرفتهای چشمگیری در توسعه فرایندهای ارزیابی ترجیحات که از اطلاعات ورودی مناسب برای رتبه بندی استفاده می کردند، دیده می شود. سپس این مدلها در زمینه هایی چون برنامه ریزی آرمانی و مدلهای تخصیص مورد استفاده قرارگرفتند. پس ازآن در شرایطی که محدودیتهای منابع، اهداف چندگانه و مرجحات و ملاحظات گوناگون درانتخاب پروژه ها بسیار با اهمیت بودند، گرایش به سمت مدلهایی که بتوانند در انتخاب بهترین ترکیب از چند پروژه مؤثر واقع شود، بوجود آمد. ابتدا از مدلهایی که برای رتبه بندی پروژه ها بکارمی رفت استفاده می شد. سپس مدلهای ریاضی جامعی برای انتخاب سبد پروژه ها و تخصیص منابع که بطور همزمان ترجیحات، محدودیتها و معیار ها را در انتخاب بهترین از پروژه ها و با هدف بیشینه کردن تابع هدف بکار می گرفتند مورد استفاده قرار گرفت، مانند بعضی مدلهای تصمیم گیری چند معیاره و برنامه ریزی آرمانی و … درحال حاضر نیز تمایلاتی به سمت ایجاد سیستمهای پشتیبانی تصمیم و سیستمهای خبره دراین زمینه وجود دارد. دراین حالت تصمیم گیرنده می تواند به راحتی با وارد کردن اطلاعات، جواب بهینه را دریافت و حتی به تجزیه تحلیل حساسیت بپردازد و اثرات تغییر در اولویتها، محدودیتها و وزن مرجحات و … را درتصمیم گیری نهایی مشاهده کند. (مردیت و مانتل،۲۰۰۰) ۲-۳-۱معیارهای انتخاب یک مدل مناسب هر سازمانی باید باتوجه به شرایط خاص خود، مدلی را برای انتخاب و ارزیابی پروژه هایش برگزیند، که بتواند به بهترین نحو منعکس کننده ،فاکتورها و شرایط خاص درونی مورد نظرشان باشد. در زیر تعدادی از معیارهای مهم و کلی که توسط تلور پیشنهاد شده و می تواند تصمیم گیرنده را درگزینش یک مدل مناسب برای ارزیابی و انتخاب پروژه ها یاری کند، آورده شده است.(سودر،۱۹۷۳ص،۱۳۸۴-۱۳۹۴) این معیارها را سودر بر اساس تحقیقاتی که برروی تعداد زیادی از شرکتها و سازمانها انجام داده، به بدست آورده است. (البته ۵ معیار اول را در سال ۱۹۷۳ سودر و معیار آخری را مردیت درسال ۲۰۰۰ پیشنهاد کرده است.) واقعیت گرایی: یک مدل مناسب باید منعکس کننده موقعیتهای واقعی تصمیم گیری های مدیریت باشد و بتواند اهداف چندگانه سازمان و مدیران را پوشش دهد. همچنین مدل باید محددیتهای واقعی را لحاظ کند، مانند محدودیتهای تجهیزات، سرمایه، پرسنل….همچنین مدل باید دربرگیرنده فاکتورهای ریسک باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۶-۳-۲ پایایی پرسشنامه پایائی به معنای ثبات اندازه گیری داده ها در زمان های مختلف می باشد هر چه این ثبات بیشتر باشد خطای اندازه گیری کاهش می یابد معمولاً برای محاسبه پایائی به ویژه برای پرسشنامه محقق ساخته، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده می نمایند که مقدار آن بزرگتر یا مساوی ۷/۰ و کوچکتر یا مساوی یک
می باشد (۱>a>7/0) به منظور بررسی پایائی و اعتبار پرسشنامه از طریق آزمون – آزمون مجدد اقدام شد، به طوری که پرسشنامه بر روی ۳۰ نفر بصورت پایلوت تکمیل گردیده و سپس جهت تعیین اعتبار پرسشنامه از روش ضریب آلفای کرونباخ استفاده می شود که یک روش اعتباریابی است و همسانی درونی آزمون را ارزیابی می کند و نشان می دهد که سوالات آزمون تا چه اندازه توانایی دارند تا خصیصه ای واحد را اندازه گیری نمایند. اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون آماری(آلفای کرونباخ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و میزان آلفای کرونباخ برای متغیرهای مستقل و وابسته محاسبه شده که در هر دو مرحله آزمون بیشتر از ۷/۰ بوده که بشرح جدول ذیل است. جدول(۳-۴)،محاسبه ضریب آلفا
متغیر |
ضریب آلفای محاسبه شده |
متغیر وابسته (توسعه فن آوری) |
۸۲/۰ |
متغیر مستقل (مهندسی مجدد ساختار) |
پیچیدگی |
۸۳/۰ |
۸۴/۰ |
رسمیت |
۸۵/۰ |
تمرکز |
۸۳/۰ |
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل داده ها داده های به دست آمده ، پس از جمع آوری از نمونه های مورد پژوهش از طریق پرسشنامه با بهره گرفتن از نرم افزار آماری spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این راستا جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش زیر اقدام گردید: جداول توزیع فروانی برای متغیرهای فردی و سازمانی پاسخگویان و پاسخ آزمودنی ها به سئوالات پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی پرسشنامه تحقیق آزمون پیرسون و رگرسیون یک متغیره و چند متغیره برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق فصل چهارم تجزیه و تحلیل دادهای تحقیق ۴-۱مقدمه تجزیه و تحلیل داده های آماری یکی از گام های اساسی در تحقیقات می باشد ونتایج تحقیقات به آن بستگی دارد. در این فصل که جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده طراحی گردیده است، نخست پرسشنامه هایی که توسط پاسخ گویان تکمیل شده اند ،جمع آوری و داده های خام مورد نیاز جهت آزمون فرضیه ها به کمک رایانه و نرم افزار ثبت گردیده و سپس این داده ها از طریق نرم افزار spss18 تجزیه و تحلیل شده و در دو مرحله به اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق، تبدیل گردیدهاند. در این راستا در مرحله اول که تجزیه و تحلیل توصیفی است، داده های جمع آوری شده به صورت جدول آمارتوصیفی و نمودار میله ای و نمودار هیستوگرام ارائه گردیده و در مرحله دوم که تجزیه و تحلیل استنباطی است، با استفاده ازتکنیک آزمون پیرسون و رگرسیون فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت با نظر نتایج آزمونها در مورد پذیرش یا عدم پذیرش هر کدام از فرضیه ها اظهار نظر شده است. ۴-۲ توصیف ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان جنسیت پاسخ دهندگان جدول(۴-۱) توصیف جنسیت پاسخ دهندگان
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تعامل علم قاضی با نظر کارشناس تحول و پیشرفت علوم و فنون در تمام زمینه ها موجب شده که در شمار روزافزونی از اختلافات، قاضی بدون رجوع به کارشناس نتواند به طور کامل و صحیح جنبه های موضوعی اختلاف را درک نماید، ازاین رو تشخیص موضوع خبرویت و تخصص لازمی را میطلبد. احتمال لزوم رجوع به اشخاص خبره هم در فقه و هم در حقوق موضوعه ایران مورد توجه بوده و میباشد. در فصل گذشته راجع به قواعد عمومی حاکم بر ادله اثبات دعوی بحث به میان آمد. در آنجا، مشخص شدکه؛ اولاً قاضی در تحصیل دلیل ملزم به استناد به ادله احصا شده در قانون و فقه نمیباشد بلکه با توجه به پیشرفت های علمی و تحولات اجتماعی و پیچیده ترشدن روابط، قاضی می تواند به وسایل جدیدی که کشف حقیقت را آسانتر می کند توسل جوید و به احقاق حق بپردازد. ثانیاً یکی از ادله اثبات دعوی در فقه و حقوق موضوعه علم قاضی است و همچنین مطابق اصل آزادی ارزیابی دلیل توسط قاضی، طریقیت ادله اثبات دعوی ثابت شد. در این فصل تلاش می شود تاتاثیر نظریه کارشناس در احراز جرم وتشخیص وتعیین مجرم بررسی شودهمچنین بررسی شود که درصورت تعارض علم قاضی با نظریه کارشناس قاضی باید به نظریه کارشناس استناد کند یابه علم خود.وهمچنین منشا علم برای رد نظریه کارشناس موردبحث و بررسی قرار میگیرد.
مبحث اول:علم قاضی بر اساس نظریه کارشناس علم و اعتقاد نسبت به امری، ممکن است مبتنی بر تحقیقات پلیس علمی و جرم شناسی و یا سایر علوم دیگر باشد. استفاده از این تحقیقات در جهت جمع آوری ادله و کشف حقیقت، اگر منافی با شرع نباشد، در امر موفقیت دادگستری و توسعه قضایی مؤثر است؛ زیرا همان طور که بزهکاران، روز به روز در ارتکاب جرائم، شیوه ها و شگردهای مدرن تری به کار می برند، دستگاه قضایی و ضابطین آن نیز ناچارند برای مبارزه با آنها، به تجهیزات پیشرفته تر و متناسب با شگردهای آن مجهز گردند و از فنون علمی روز، در صورت عدم مغایرت با موازین شرعی، استفاده کنند. در میدان عمل و کاربرد هم مشاهده می شود که شورای عالی قضایی (سابق) جمهوری اسلامی ایران که مرکب از چند دانشمند صاحب نظر در امور فقه قضایی و حقوقی بود، طی بخشنامه شماره به کلیه دادگاه های کیفری سراسر کشور، ابلاغ نموده است: «…. لزوماً متذکر می گردد که هر چند در برخی از جرایم، طریق اثبات دعوی در قانون ذکر شده، لکن چون این امر از باب طریقیت و حصول علم برای قاضی است و قاضی برای حصول قطع و یقین، از هیچ نوعی تحقیقی که علم را تحصیل کند، منع نگردیده است، مقتضی است در رسیدگی ها، استفاده از طریق علمی کشف جرم را مورد غفلت قرار ندهند و از وسایلی که دانش بشری در این زمینه فراهم نموده است استفاده نمایند».[۷۷] در تأثیر پذیری قاضی از نظر کارشناس، باید به این مطلب توجه شود که علم قاضی در طول سایر ادله است و مقدم بر آنهاست. آیه ا… العظمی بروجردی معقتد بوده اند؛ وقتی که دست قاضی ازبینه و ایمان کوتاه شد، می تواند به علم خود قضاوت کند»[۷۸]. ولی در مقابل، آیه ا… اراکی (قدس سره) گفته اند:« حکم بر طبق بینه و یمین با علم حاکم (شرع) به خلاف، جایز نیست، بلکه بعید نیست جواز حکم به علم ، چه در حقوق ا … و چه در حقوق الناس، از هر سببی که حاصل شود، در صورتی که عادی باشد، نه مثل جفر و رمل (علوم غریبه)»[۷۹]. و سخن ایشان بر این مطلب صراحت دارد که علم قاضی را مقدم بر سایر ادله اثبات دعوی می داند. به عبارت دیگر، از دید آیه ا… بروجردی اگر کارشناسان امور دارای صفات شرعی( عدالت و نصاب لازم) باشند ، حق تقدم با نظر آنهاست نه علم قاضی، ولی از نظر آیه ا… اراکی، در هر صورت، علم قاضی بر نظر کارشناسان مقدم است. آنچه صحیح به نظر میرسد این است که کارشناسی ارزش امارات قضایی را دارد و دادرس در ارزیابی آن آزاد است. بنابراین اگر دادرس کارشناسی را مخالف اوضاع و احوال مسلم بداند می تواند آن را مورد پذیرش قرار ندهد. گفتار اول:نظر کارشناس در احراز جرم وتعیین و تشخیص مجرم. چنانچه گفته شد، «کارشناسی» یکی از مهمترین ادله اثبات است که در غالب پروندهها مورد استناد قرار میگیرد وکمتر پروندهای میتوان یافت که در آن موضوعات تخصصی که نیاز به بررسی فنی توسط کارشناس دارد، مطرح نباشد. از این رو، ارجاع به کارشناس و صدور قرار کارشناسی به اقدامی متداول در رسیدگی به دعاوی تبدیل شده است. بسیاری از آرای محاکم نیز مبتنی بر نظر کارشناس و مستند به آن است. ارجاع پرونده به کارشناس به دو صورت انجام میشود: در نوع اول ارجاع پرونده به کارشناس از باب مشخص کردن میزان خسارات است که از آن در مبانی فقهی به عنوان تعیین موضوع تعبیر میشود. بنابراین تا زمانی که تعیین موضوع از ناحیه کارشناس صورت نگیرد، قاضی قادر به تعیین تکلیف پرونده نخواهد بود و انشای رأی متوقف به تعیین موضوع از سوی کارشناس است. در واقع ملاک رأی قاضی در تعیین موضوع، مراجعه به کارشناس است. مراجعه به خبره، صرف نظر از این که امری معقول و منطقی می باشد، در بعضی از قسمتهای فقه به آن؛ یعنی رجوع به خبره، ارشاد یا تکلیف شده است؛ محقق حلی (قدس سره) در دیه ی قتل می فرماید: «ولو اختلف فی الحوامل رجع الی اهل المعرفه؛ اگربین اولیا یا ولی دم و کسی که باید خونبها را بدهد، بر سر حوامل (شتران آبستنی که به عنوان دیه باید پرداخت شود) اختلاف شد، که آیا حامله اند یا خیر» به خبره و کارشناس مراجعه شود[۸۰]. صاحب جواهر نظر محقق حلی را تأیید کرده[۸۱]، در بابت اجرای حکم قصاص زنی که حامله است، می فرماید: … نباید قصاص شود تا این که وضع حمل کند و فرزندش را به دنیا آورد؛ اگرچه بعد از ارتکاب جنایت آبستن شده باشد … و اگر آن زن ادعا نموده که حامله است و چهار زن قابله ادعای او را گواهی کردند خواسته اش ثابت می شود و اجرای حکم و قصاص به تأخیر می افتد[۸۲]. چنان که ملاحظه شد، در مراجعه به خبره، صرف نظر از دلیل، اجمالاً حکم فقهی هم وجود دارد. حال باید دید آیا نظریه کارشناس که مورد پذیرش فقها می باشد، از باب شهادت شرعی و یکی از مصادیق آن است یا اینکه تحت عنوان سایر ادله قرار می گیرد. محقق حلی و صاحب جواهر، نظریه کارشناس را در باب شهادت داخل دانسته اند، لذا صاحب جواهر در ذیل فرمایش محقق «ولواختلف فی الحوامل …» می گوید: «و الأولی اعتبار التعدد و العداله فیها …»؛ معتبر و لازم دانست افراد خبره و عدالت کارشناسان، ارجح و بهتر است[۸۳] و نیز در عبارت «شَهِدت لها القوابل …»[۸۴] بر این نکته تصریح شده است. بعد دیگری از ارجاع پرونده به کارشناس که به نظر میرسد بیشترین حجم ارجاعات را در برمیگیرد، ارجاع از باب اظهارنظر کارشناس برای اثبات مجرمیت است که در این خصوص کمتر کار کارشناسی صورت گرفته است. اظهارنظر کارشناس برای اثبات مجرمیت موضوعی بسیار با اهمیت است، در این نوع از کارشناسی نیز بحث از ماهیت نظریه به میان می آید. واضح است که به علت پیشرفت جامعه و روابط امروز، نمیتوان ادله اثبات دعوا را به شهادت و اقرار محدود کرد. این گونه طرق اثبات، کمتر پیش می آید و بینه ای که شرعاً واجد شرائط لازمه باشد اندک است. از این رو به حکم ضرورت قضائی باید از ادله و شواهد دیگر بهره جست. این ادله باید به گونه ای باشند که برای حاکم شرع علم بیاورند. بنابراین باید استفاده از فکر «حجیت علم» را در کنار «بینات و ایمان» از ارکان و پایه های قضاوت به شمار آورد. در واقع راه اثبات شرعی جرم غالباً بسته می نماید، و در نتیجه اگر راهی دیگر نباشد بیشتر حقوق مردم پایمال می شود و دستگاه قضاوت نخواهد توانست که حقوق حقه مردم را از ستمگران بستاند، یا دست تبهکاران را از جامعه کوتاه کند. قضاوتهای محیر العقول امیرالمومنین (ع) مبین این نکته اند که حاکم شرع برای کشف واقعیت می تواند از وسائل و ابزاری جز «بینات و ایمان» نیز استفاده کند. درست است که خصوصیات مواردی که موضوع بررسی آن حضرت قرار گرفته اند، قابل تکرار نیستند، و در حقیقت به عنوان «قضیه فی واقعه» بوده است، با این همه به خوبی می توان از آنها بهره کلی برگرفت. جمود بر طرق معهوده «بینات و ایمان»، شیوه کار شریح را در این زمینه، و نیز انتقاد مولا امیرالمومنین (ع) را از این شیوه به یاد می آورد. مولا (ع) در مقام نکوهش شریح قاضی به وی فرمود: «ان اهون السقی التشریع» یعنی: آسانترین راه آب دادن چهارپایان، آوردن آنها بر لب آب است. قضاوتهای حکیمانه مولا (ع) که با وسائل و ابزاری جز «بینات و ایمان» انجام یافته است، به خوبی روشن می کند که دستگاه قضای مفید و رافع نیاز جامعه، می بایست دست به ابتکارات محققانه بزند و برای احقاق حق مظلومان و ستم زدگان از اتخاذ روش های حکیمانه دریغ نورزد و با صرف حوصله و دقت و با کمال جدیت برای کشف حقیقت، بکوشد، زیرا امنیت جان و مال و ناموس جامعه به قضات سپرده و از آنان پیمان گرفته شده است که هرگز از تندرویهای ستمگران و محرومیتهای ستم کشیدگان چشم فرو ننهند و آرامش نیابند (لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم). مبحث دوم: توافق وتعارض علم قاضی گفتار اول: توافق علم قاضی با نظر کارشناس در مواردی که قاضی موضوع را به کارشناس ارجاع میدهد و نظر کارشناس با علم قاضی در یک راستا قرار دارد دیگر اختلافی وجود ندارد و قاضی با استناد به نظر کارشناس علم حاصل کرده و حکم موضوع را صادر مینماید گفتار دوم :تعارض علم قاضی با نظر کارشناس تَعارُضِ اَدِلّه، اصطلاحی در اصول فقه برای رابطه میان دو یا چند دلیل، که در عین دارا بودن شرایط حجیت، در مدلول تنافی دارند. این خود زمینه مبحثی در علم اصول فقه نیز هست که در آن به بررسی شیوههای گزینش مستند حکم شرعی از میان ادله تعارض میپردازند. در شرایط تعارض، از آنجا که امکان صدور همزمان احکام متنافی از سوی شارع ممتنع است، استنباط حکم تابع ضوابطی است که ناظر به گزینش دلیل مرجح باشد. گاه در تعریف تعارض گفته شده است که آن عبارت است از بودن دو لیل در وضعی که یکی از آنها اقتضای ثبوت امری را داشته باشد، در حالی که دیگری اقتضای انتفای آن را دارد، مشروط به آنکه هر دو اشاره به امری در محل واحد و زمان واحد داشته و در قوت مساوی باشند عالمان اصول در تحقق تعارض شروطی را ذکر میکنند:
-
- هیچکدام از ادله متعارض قطعی نباشند، چون تعارض دو دلیل قطعی محال است و در تقابل دلیل قطعی و ظنی نیز تقدم دلیل قطعی مسلم است
-
- دستکم در حجیت یکی از ادله متعارض، «ظنِ نوعی» ملاک باشد، به این دلیل که اجتماع دو «ظن فعلی» به دو امر متنافی محال است
-
- هر یک از ادله، صرفنظر از تعارض، به خودی خود حجت باشند، زیرا دلیلی را که حجت نباشد، نمیتوان مستند حکم شرعی قرار داد.
-
- ادله به نحو تناقض یا تضاد متنافی باشند، به گونهای که صدق همگی آنها ممتنع باشد. لازم است یادآوری شود که تنافی ادله در مدلول مطابقی، تضمنی و التزامی رخ میدهد.
-
- ادله، از مصادیق تزاحم، حکومت، ورود، تخصیص و تخصص نباشند.
در موارد تعارض، گاه ادله ذاتاً متعارضاند و گاه تعارض آنها عرضی است، به این معنا که دو دلیل با ملاحظه امر ثالثی متنافی خواهند بود. در برخورد با ادله متعارض، عمل به قاعده «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» نزد اصولیان مشهور است. با توجه به دیدگاههایی که در فقه در خصوص اعتبار علم قاضی وجود داشته و دارد و بخشی از آن ذکر شد، میتوان نتیجه گرفت که از نظر کسانی که علم قاضی را به طور مطلق و در تمام احکام معتبر شناختهاند، علم قاضی اگر حاصل از نظر اهل خبره باشد معتبر است. زیرا این گروه در خصوص مبنا و منشأ علم قاضی، قیدی و شرطی ذکر نکردهاند. وانگهی، اعتبار علم حاصل از نظر اهل خبره، از دیدگاه کسانی که علم حاصل از هر سببی را معتبر شناختهاند و هیچ خصوصیتی برای منشأ علم قائل نشدهاند، روشنتر است. اما از نظر گروهی که بر اعتبار علم قاضی خدشه کرده و آن را نپذیرفتهاند، علم ناشی از نظر اهل خبره نیز از جهت علم بودن نمیتواند اعتباری داشته باشد. بنابر این با توجه به مسایل مطرح شده علمی میتواند مستند رای قاضی قرار گیرد که از طرق معمول عرفی در یک “ارزیابی نوعی” بدست آمده باشد. بدیهی است اگر از طرق عادی برای قاضی علم حاصل شود و طبق آن حکم ندهد، فاسق خواهد بود. - امارات قضایی بهترین طریق تحصیل علم برای قاضی میباشندکه ازجمله آنها نظر کارشناسی است هر چند نظریات کارشناسی میتوانند برای قاضی راهنمایی خوبی باشند، ولی به هرحال، تصمیم گیرنده و بررسی کننده حجیت این نظرات، شخص قاضی است. ممکن است امارات متعدد برای قاضی علم ایجاد نکند ولی یک اماره کوچک موجبات ایقان وجدان وی را فراهم سازد. با توجه به اینکه مجرمین از وسائل مهم و پیشرفته برای ارتکاب جرم بهره میگیرند، بر قاضی است که به کمک اهل خبره برای تحقیق در خصوص جرم تلاش کند تا به حقیقت برسد. بنابراین، همانطور که در مورد امارات ذکر شد، نظریه کارشناس نیز وسیله علم آور مناسبی برای قاضی است و این علم تخصصی میتواند قاضی را در وصول به حقیقت رهنمون شود. کارشناسی بخصوص در امور کیفری جایگاه مهمی دارد. ، قاضی میتواند به این دلیل که نظریه کارشناسی برای وی علم ایجاد نکرده از آن تخطی کند ولی نمیتواند از تبعیت از نظریه دقیق و صحیح کارشناس که نوعاً مفید علم است، سرباز زده و آن را بدون دلیل مردود اعلام دارد و به نظریه دیگری رو آورد،بنابر این نهایتا به این نتیجه میرسیم که با توجه به مسایلی که در باب تعارض ادله مطرح شدواینکه حجیت دلایل باید یکسان باشدتا بحث تعارض مطرح گرددو با توجه به مطالبی که درباب حجیت علم قاضی مطرح گردید به نظر میرسدنظر کارشناس مقدمه علم قاضی است و فرض تعارض در آن امکان پذیر نیست، چرا که تمام اعتبار و ارزش آن ایجاد اقناع وجدانی برای قاضی است. مبحث سوم: نقش کارشناسی در دادرسی گفتار اول: نقش کارشناسی در دادرسی در حقوق سایر کشورها امروزه در اکثر نظام های حقوقی، برای رسیدن به واقعیت، از نظر افراد خبره ومتخصصان فن و کارشناسان کمک می گیرند؛ مثلاً برای به دست آوردن مقدار صدمه بدنی و تعیین ارش، از پزشک قانونی و برای مشخص شدن طرف مقصر در تصادفات رانندگی از کارشناسان فنی و … استفاده می شود و یا برای تشخیص سند اصیل از مجعول و هویت افراد، به ناگزیر استکتاب و یا انگشت نگاری و ارسال به اداره ی تشخیص هویت انجام می شود؛ زیرا، با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پدید آمدن جرایم جدید( قتل با اشعه لیزر، سرقت های کامپیوتری و …) و پیدایش تجهیزاتی از قبیل: ماهواره، ویدئو، دورنویس، رایانه و دیگر امکانات و وسائلی که به آسانی به وسیله آنها می شود طرح، نقشه و آثار فکری و هنری افراد را بدون رضایت و اجازه آنها مورد استفاده قرار داد که در عرف حقوقی بربسیاری از این اعمال، عنوان سرقت معنوی از حوزهی مالکیت های فکری اطلاق می شود، لازم است که متناسب با آن جرایم چاره جویی شود. در حقوق برخی از کشورها اختیاراتی وسیع و گسترده در خصوص ارزیابی نظر کارشناس به قاضی داده شده است. مبنای این اختیار گسترده قاعده عام آزادی قاضی در ارزیابی ادله اثبات دعوا به منظور تحصیل قناعت وجدانی است. به این بیان که قاضی اختیار دارد به بررسی ادله بپردازد و تنها در صورتی که در نتیجه بررسی ها، قناعت وجدانی حاصل کند، به آن ادله ترتیب اثر می دهد و براساس آن ها حکم صادر می کند؛ در غیر این صورت، با بی اعتبار شناختن ادله، از مبتنی کردن حکم خود بر آن ها خودداری می کند.[۸۵] آنها کارشناسی را مشمول این قاعده عام و تحت اختیار وسیع قاضی در بررسی ادله دانسته و اعلام کردهاند که قاضی به قبول نظر کارشناس و صدور حکم براساس آن مکلف نیست. به عبارت دیگر، نظر کارشناس، تکلیفی برای قاضی ایجاد نمی کند و لازم الرعایه نیست، بلکه قاضی براساس اختیار وسیع خود در بررسی ادله، به ارزیابی نظر کارشناس می پردازد. در صورتی که نظر کارشناس را مطابق با واقع و صحیح تشخیص دهد و شرایط اعتبار نظر را فراهم ببیند و ایراد و نقصی در آن نشناسد، به آن ترتیب اثر میدهد و آن را مبنای صدور حکم قرار می دهد؛ در غیر این صورت، تصمیمی را که مناسب تشخیص دهد، اتخاذ می کند. در صورتی که اخذ توضیح کافی نباشد و تکمیل کارشناسی، ضروری باشد، با صدور قرار تکمیل کارشناسی، انجام آن را از کارشناس قبلی یا کارشناس دیگر می خواهد. ممکن است، قاضی، کارشناسی دوباره را لازم بداند، در این صورت با تعیین کارشناس یا کارشناسان جدید بررسی موضوع را به آن ها واگذار می کند. پس از اعلام نظر کارشناسی جدید، قاضی می تواند به استناد نظر جدید یا نظر کارشناسی قبلی و یا در صورت تعدد نظرات، براساس هرکدام از نظرها، حکم صادر نماید. همچنین قاضی اختیار دارد با رد نظر کارشناس، براساس سایر ادله تصمیم گیری کند با وجود این، گاهی بر لزوم بیان ادله ی رد نظر کارشناس در حکم دادگاه تأکید شده است. ولی برخی بیان ادله ی رد را ضروری ندانستهاند. علاوه بر این، قاضی را مجاز دانسته اند که بخشی از نظر را رد و بخش دیگر را بپذیرد؛ در عین حال، این اختیارات گسترده قاضی را تحت نظارت دیوان کشور شناخته اند[۸۶]. بنابراین در صورتی که قاضی از این اختیار به نحو صحیح و منطقی استفاده نکرده باشد ، رأی او نقض می شود. گفتار دوم: نقش کارشناسی در دادرسی در حقوق ایران در قوانین کشور ما، ماده ای که به طور قاعده و به روشنی، چگونگی اعتبار نظر کارشناسان را بیان کرده باشد، یافت نمی شود. با وجود این ، ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی اعلام کرده است:« در صورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد». براساس ماده ۸۷ قانون آیین دادرسی کیفری نیز هرگاه عقیده اهل خبره به نظر قاضی مشکوک باشد، قاضی می تواند از خبرگان دیگری دعوت نماید و یا نظر اهل خبره را نزد متخصصین علم یا فن مربوط، ارسال و عقیده آنان را استعلام نماید؛ همچنین به موجب ماده ۹۳ همان قانون، در صورت تناقض نظر پزشک با اوضاع و احوال واقعه، قاضی نظر پزشک را نزد پزشکانی که تخصص بیش تری دارند می فرستد و نظر آنان را جلب می کند. در خصوص ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی آنچه مسلم است این است که به موجب این ماده، قاضی مکلف نیست در هر حال نظر کارشناس را بپذیرد و براساس آن حکم صادر نماید؛ بلکه در صورتی که آن را با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابق نداند از ترتیب اثر دادن به آن خودداری می کند. بنابراین از ماده یاد شده می توان اصل الزام آور نبودن نظر کارشناس در هر حال و اختیار قاضی در ارزیابی و بررسی آن را استنباط کرد. با وجود این، سؤالاتی مطرح است که لازم است به بررسی آن ها پرداخته شود؛ مثلاً آیا در صورتی که قاضی نظر کارشناس را با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مخالف تشخیص ندهد به رعایت نظر کارشناس و صدور حکم براساس آن مکلف است؟ آیا برای ترتیب اثر ندادن به نظر کارشناس ، قاضی باید مخالفت آن را با اوضاع و احوال محقق ثابت کند یا عدم احراز مطابقت نظر با اوضاع و احوال محقق کافی است؟ آیا در صورت اثبات مخالفت نظر با اوضاع محقق قاضی به ترتیب اثر ندادن به آن مکلف است؟ در پاسخ می توان گفت: در صورت احراز مخالفت نظر با اوضاع و احوال محقق مورد کارشناسی، قاضی به ترتیب اثر ندادن به آن مکلف است و نمی تواند حکم خود را بر نظری مبتنی کند که آن را مخالف با اوضاع و احوال محقق کارشناسی مخالف تشخیص داده است. لحن ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص آمرانه است و اختیاری برای قاضی قائل نشده است؛ در عین حال چون تشخیص مخالفت با اوضاع محقق با قاضی است نقش قاضی در این زمینه قابل انکار نیست. همچنین به موجب صریح ماده یاد شده، قاضی در صورتی از ترتیب اثر دادن به نظر کارشناس خودداری می کند که مطابق با اوضاع و احوال محقق نباشد. بنابراین برای ترتیب اثر ندادن به نظر کارشناس، اثبات عدم مطابقت با اوضاع محقق لازم است و صرف عدم احراز مطابقت آن با اوضاع معلوم نمی توان آن را مؤثر ندانست. اما در پاسخ به این سؤال که آیا قاضی در غیر موارد عدم مطابقت نظر با اوضاع محقق، به ترتیب اثر دادن به نظر کارشناس مکلف است یا همچنان در ارزیابی نظر اختیار دارد؟ برخی اختیار قاضی را محدود دانسته اند و بر این اعتقادند که فقط در صورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد ، قاضی به آن ترتیب اثر نمی دهد[۸۷]. برخی دیگر بر اختیار قاضی در قبول یا رد نظر کارشناس به طور کلی و صرف نظر از مورد عدم مطابقت با اوضاع محقق بخصوص در امور کیفری، تأکید کرده اند [۸۸]. بعضی هم دشواری اثبات مخالفت نظر کارشناس با اوضاع محقق مورد کارشناسی را مورد تأکید قرار داده اند؛ به دلیل این که قضات در امور فنی تخصص و بصیرت ندارند تا بتوانند نظر کارشناس را بررسی کنند و ادله عدم مطابقت آن را بیان کنند[۸۹]. با وجود این، می توان گفت که ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی بر مکلف بودن قاضی به ترتیب اثر دادن به نظر کارشناس در غیر از موارد عدم مطابقت آن با اوضاع محقق دلالتی ندارد؛ زیرا منطوق ماده یاد شده قاضی را ملزم کرده که در صورت تشخیص عدم مطابقت نظر با اوضاع محقق از ترتیب اثر دادن به آن خودداری کند. این ماده بر این مفهوم دلالت ندارد که در غیر از مورد مطابقت نظر با اوضاع محقق، قاضی ملزم به ترتیب اثر دادن به نظر کارشناس باشد؛ به عبارت دیگر، ماده مذکور بر این دلالت ندارد که موارد ترتیب اثر ندادن به نظر کارشناس به عدم مطابقت آن با اوضاع محقق منحصر است. دلیل این مطلب آن است که در ماده ۲۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی صریح و موجه بودن نظر کارشناس بصراحت شرط شده است و بدیهی است که قاضی نمی تواند به نظر مبهم و مجمل و ناموجه کارشناس، ترتیب اثر دهد. همچنین به موجب ذیل همان ماده در صورتی که نظر کارشناس تا قبل از انتخاب یا اخطار به کارشناس دیگر واصل نشود، دادگاه به آن ترتیب اثر نمی دهد. همچنین به موجب ماده ۸۷ و ۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری در صورت تعارض نظر اهل خبره یا مشکوک بودن آن، قاضی می تواند به آن ترتیب اثر ندهد و از خبرگان دیگر دعوت نماید. علاوه بر این، در صورت ناقص بودن نظر کارشناس یا عدم رعایت حدود موضوع ارجاع شده، قاضی نمی تواند به آن ترتیب اثر دهد (۲۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی ). نتیجه این که نمی توان ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی را قاعده مربوط به اعتبار نظر کارشناس، در حقوق کشور ما دانست، بلکه این ماده در مقام بیان یکی از شرایط اعتبار نظر کارشناس یعنی مخالفت نداشتن آن با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی است. پس در تعیین میزان اعتبار نظر کارشناس، لازم است شرایط دیگری از قبیل: صریح و موجه بودن (۲۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی ) مطابق بودن با موضوع ارجاع شده (۸۷ و ۹۳ قانون آیین دادرسی کیفری) در آن رعایت شود و قاضی با بررسی نظر کارشناس از جهت وجود شرایط، در صورت احراز موجود بودن شرایط، به آن ترتیب اثر می دهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۲-۴- فیلدهای مجموعه داده خسارت از مجموعه داده خسارت فقط فیلدهای مشخص کننده میزان خسارت و جزئیات لازم استخراج شده است. متاسفانه اطلاعات مفید تری مثل سن راننده مقصر، میزان تحصیلات و. . . در این مجموعه داده وجود نداشته است و چون هنگام ثبت خسارت برای یک بیمه نامه از اطلاعات کلیدی داده های صدور استفاده می شود، با توجه به اینکه از مرحله قبل مهمترین فیلدهای داده های صدور را در دسترس داریم بنابراین با ادغام فیلدهای خسارت و صدور به اطلاعات جامعی در خصوص یک بیمه نامه خاص دسترسی خواهیم داشت. مشخصه ها استخراج شده از داده های خسارت طبق جدول ۳-۵ است.
۳-۲-۵-پاکسازی داده ها داده ها در دنیای واقعی ممکن است دارای خطا[۲۳]، مقادیر از دست رفته[۲۴]، مقادیر پرت و دورافتاده[۲۵] باشند . در مرحله پاکسازی با توجه به نوع داده ممکن است یک یا چند روش پاکسازی بر روی داده اعمال شود. ۳-۲-۶- رسیدگی به داده های از دست رفته در این قسمت از کار اقدام به رفع Missing data نموده که خود مرحله مهمی از پاکسازی داده بحساب می آید. در مرحله ابتدایی با مرتب سازی تمام ویژگی های قابل مرتب سازی در نرم افزار Microsoft Excel اقدام به کشف مقادیر از دست رفته کرده و از طریق دیگر ویژگی های هر رکورد مقدار از دست رفته را حدس زده ایم. همچنین درحین انتقال داده به محیط داده کاوی مقادیر از دست رفته نیز مشخص می گردند. در بعضی موارد بدلیل تعداد زیاد ویژگی های از دست رفته اقدام به حذف کامل رکورد نمودیم. این کار برای زمانی که داده ها در حجم انبوهی وجود دارند مفید واقع میشوند اما زمانی که تعداد رکوردها کم می باشد اجتناب از این عمل توصیه می شود. برای ویژگی نوع بیمه که از نوع چند اسمی بوده است فقط دو مقدار"کارمندی” و “عادی” وجود داشته که تعداد ۴۹ مورد فاقد مقدار بوده است. کل تعداد بیمه کارمندی ۲۷ مورد بوده است. با توجه به کم بودن تعداد داده های ازدست رفته این فیلد و پس از مقایسه نام بیمه گذاران با اسم کارمندان مشخص شد هیچ کدام از موارد فوق کارمندی نبوده و همه از نوع عادی بوده اند. از جمله فیلدهای دارای مقادیر از دست رفته و روش رفع ایراد آنها عبارتند از: سیستم*** ۷۰ مورد***تشخیص با توجه به دیگر ویژگی ها نوع وسیله نقلیه***۳۳مورد***تشخیص با توجه به دیگر ویژگی ها شرح مورد استفاده***۱۱مورد***تشخیص با توجه به دیگر ویژگی ها تعدادسیلندر***۲مورد***تشخیص با توجه به دیگر ویژگی ها دولتی***۲۸ مورد***تشخیص از روی پلاک ماه***۱۳۰ مورد***تشخیص از روی تاریخ صدور نوع بیمه***۴۹مورد***تشخیص از روی نام بیمه گذار تعداد رکوردهایی که مقادیرازدست رفته در چند ویژگی مهم را داشته اند و حذف شده اند حدود ۳۵۰ مورد بوده است. ۳-۲-۷-کشف داده دور افتاده[۲۶] بعضی از مقادیر بسته به نوع داده علی رغم پرت تشخیص داده شدن مقادیر صحیحی می باشند. بنابراین حذف اینگونه داده ها برای کاستن پیچیدگی مساله میتواند موجب حذف قوانین مهمی در الگوریتم های مبتنی برقانون یا درختهای تصمیم شود. پس بررسی خروجی الگوریتم توسط یک فردخبره در موضوع مساله می تواند مانع از این اتفاق شود. نوع برخورد با داده پرت میتواند شامل حذف داده پرت، تغییر مقدار، حذف رکورد و در مواردی حذف مشخصه[۲۷] باشد. برای تشخیص داده پرت از نمودار boxplot نرم افزار minitab 15 استفاده گردید. در این نمودار از مفهوم درصدک استفاده میشود که داده های بین ۲۵% تا ۷۵% که به ترتیب با Q1 و Q3 نشان داده می شوند مهم ترین بخش داده ها هستند. X50% نیز میانه را نشان می دهد و با یک خط در وسط نمودار مشخص می شود. Interquartile range (IQR) نیز مفهوم دیگری است که برابر است با IQR = Q3-Q1 . مقادیر بیشتر از Q3 + [(Q3 - Q1) X 1. 5] و کمتر از Q1 - [(Q3 - Q1) X 1. 5]داده پرت محسوب می شوند. برای انجام اینکار نمودار boxplot را روی تک تک مشخصه های داده ها به اجرا در آورده و نتایج مطابق جدول ۳-۶ حاصل گردید. جدول ۳-۶: نتایج نمودار boxplot
نام فیلد
محاسبه مقادیر پرت
توضیحات
تعداد زیاندیدگان متوفی
Q1=0, Q3=0, IQR=0 Q3 + [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0 Q1 - [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0
مقدار ۱و۲ نشان داده شده صحیح می باشد
تعداد زیاندیدگان مصدوم
Q1=0, Q3=0, IQR=0 Q3 + [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0 Q1 - [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0
۱و۲و۳ نشان داده شده صحیح می باشد
بیمه گر زیاندیده اول
Q1=0, Q3=0, IQR=0 Q3 + [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0 Q1 - [(Q3 - Q1) X 1. 5]=0
مقدار ۱و۲و۳و. . . نشان داده شده صحیح می باشد و عدد ۹۹ مقداری صحیح است که به معنی ندارد استفاده میگردد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(۴۰,۲۸۴۰) ظرفیت طراحی= ۴۷۷۰ شکل ۴-۱۴: رابطهی جریان- اشغال به مدت دو روز همانطور که در بالا معرفی شد، برای هر گلوگاه، یک نمودار جریان- اشغال میتواند بر اساس دادهها به طور روزانه تولید شود. سپس مقادیر مختلفی از ظرفیت بر اساس محدودههای متفاوت اشغال از نمودار استخراج شود. با مقایسه این نمودارها رفتاری تصادفی را میتوان یافت. همانطور که در شکل ۴-۱۴ نشان داده شده است، دو روز برای دو گلوگاه انتخاب شدند که مقادیر ظرفیت برای همان محدوده اشغال، متفاوت است. به عنوان مثال، برای ایستگاه شماره ۱، مقدار ظرفیت در ۲۱ آبان ۱۳۹۱ برای اشغال بین محدودهی ۱۵ ~ ۲۰% به اندازهی ۵۴۳۰ وسیله نقلیه در ساعت است. در حالیکه در ۲۳ آبان ۱۳۹۱، مقدار ظرفیت در همان محدودهی اشغال تا ۵۳۱۷ وسیله نقلیه در ساعت تغییر میکند. همانطور که در شکل ۴-۱۴ نشان داده شد وقتی که اشغال از ۴۰% بیشتر شد، مقدار ظرفیت در یک ایستگاه مشابه از ۲۹۵۰ وسیله نقلیه در ساعت در ۲۱ آبان ۱۳۹۱ به ۲۸۴۰ وسیله نقلیه در ساعت در ۲۳ آبان ۱۳۹۱ تغییر میکند.
۴-۳-۱-۴ برازش توزیع نرمال در بخش ۳-۲-۱-۲ پنج معیار به منظور بررسی برازش توزیع نرمال برای نمونه دادهها ارائه شد. همانطور که در جدول ۴-۵ نشان داده شده است، برای بسیاری از مجموعه دادهها میانگین به میانه نزدیک است. چولگی و کشیدگی بین +۱ و -۱ هستند. برای برخی از مجموعه دادهها مانند ایستگاه شماره ۲ در محدوده اشغال از ۱۵ ~ ۲۰%، چولگی و کشیدگی بزرگتر از ۱ هستند. دلیل ممکن اینست که برای این مجموعه دادهها، اندازه نمونه برای برازش در توزیع نرمال خیلی کوچک است. شکل ۴-۱۵ و ۴-۱۶ نشان میدهند که مجموعه دادهها واجد شرایط معیار ۴ و ۵ نیز میباشند. با توجه به شکل ۴-۱۵ و ۴-۱۶ دو مجموعه داده در این پایان نامه نشان داده شده است. برای این دو موقعیت گلوگاه، ایستگاه شماره ۱ و ۲ در دو محدودهی اشغال متفاوت یعنی ۰~۱۵% و ۳۰~۴۰% دو نمودار هیستوگرام به صورت زنگولهای شکل، متقارن و یک نمایی هستند. و اغلب دادهها در دو نمودار Q-Q نرمال روی یک خط قرار میگیرند. بنابراین، میتوان اثبات کرد که همهی مجموعه دادهها میتوانند حداقل به طورتقریبی با توزیع نرمال در نظر گرفته شوند. علاوه بر این، از آزمون چی- دو پیرسون به منظور بررسی نرمال بودن دادههای ظرفیت استفاده شده است. از مقدار ۰.۰۵ یا کمتر برای P-Value عموما برای رد فرضیه صفر که بیان کننده توزیع نرمال دادههاست توسط آماردانان تفسیر و توجیه میشود. در این مطالعه برای محاسبه P-Value برای هر یک از مجموعه دادهها از بسته نرم افزار R استفاده شده است (http://cran.r-project.org/). همانطور که در جدول ۴-۵ نشان داده شده، اغلب مقادیر P-Value بزرگتر از ۰.۰۵ هستند، این موضوع نشان دهنده توزیع نرمال دادههاست. برای بعضی از مجموعههای داده، مقدار P-Valueکمتر از ۰.۰۵ است. این موارد ممکن است به دلیل کوچک بودن حجم نمونه یا خطا در شمارش بعضی از ایستگاهها باشد. جدول ۴-۵: دادههای آماری برای دو گلوگاه بررسی شده در بزرگراه نیایش
اشغال |
موقعیت |
حجم نمونه |
میانه |
میانگین |
انحراف معیار[۸۰] |
چولگی |
کشیدگی |
p-value |
۱۵%~۰ |
ایستگاه شماره ۱ |
۱۴۷ |
۵۴۷۰ |
۵۴۵۴ |
۱۸۳.۲۱ |
۰.۳۷۶- |
۰.۰۰۲- |
۰.۰۶۳ |
ایستگاه شماره ۲ |
۱۲۳ |
۴۹۶۱ |
۴۹۴۲ |
۲۰۱.۳۳ |
۰.۰۹۱ |
۰.۰۰۷ |
۰.۰۸۴ |
۲۰%~۱۵ |
ایستگاه شماره ۱ |
۱۶۹ |
۵۳۲۳ |
۵۳۰۸ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵-۳) آمار استنباطی:
آمار استنباطی برای استنتاج الگوهای جمعیت از الگوهای نمونه ای است که از آن جمعیت بر گرفته شده است (دواس،۱۵۳:۱۳۸۱). همانطور که گفته شد در آمار استنباطی بر پایه احتمالات، ویژگیهای یک جامعه آماری از روی ویژگیهای نمونه آماری استنباط می شود. به عبارت دیگر به کمک آمار استنباطی به دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که آیا میتوانیم با اطمینان، نتایج به دست آمده از نمونه آماری را به کل جامعه آماری تعمیم دهیم یا خیر؟ پس کار آمار استنباطی نتیجه گیری از شواهد و تعمیم دادن اطلاعات است (گودرزی، ۱۸:۱۳۸۸).
در این قسمت به آزمون فرضیّهها پرداخته می شود. به بیانی دیگر، فرضیّههایی را که داده ها و اطّلاعات آن با روش نمونه گیری گردآوری شده با بهره گرفتن از آزمونها و آماره های مناسب مورد آزمون قرار میگیرد. از این رو به تصمیم گیری درباره رد یا تأیید فرضیّهها در خصوص قابلیت تعمیم نتایج به دست آمده به کلّ جامعه آماری میپردازیم.
۵-۳-۱) رابطهی بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی با باروری و ایدهآل باروری زنان
فرضیّه اول: بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی با باروری و ایدهآلهای باروری زنان رابطه وجود دارد.معمولا انتظار میرود زنان با پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر باروری کمتری داشته باشند. از این رو هر دو متغیر در سطح سنجش فاصلهای و از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. جدول ۵-۱۸ رابطهی بین این دو متغیر را نشان میدهد. جدول ۵-۱۸) رابطهی بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی با باروری و ایدهآل باروری زنان
شاخص آماری
پایگاه اقتصادی اجتماعی
باروری
ایدهآل باروری
ضریب همبستگی پیرسون
۴۰۴/۰-
۱۹۴/۰-
سطح معناداری
۰۰۰/۰
۰۰۰/۰
نتایج جدول ۵-۱۸ نشان میدهد که رابطه بین این دو متغیّر برای زنان معنیدار است. میتوان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ و سطح خطای کوچکتر از ۰۱/۰ بین پایگاه اقتصادی اجتماعی با باروری ایدهآل باروری زنان رابطه وجود دارد. از طرفی، مقدار این رابطه برای باروری ۴۰۴/۰- برای ایدهآلهای باروری زنان ۱۹۴/۰- و به صورت معکوس (منفی) میباشد. بدین معنی که با افزایش پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان باروری و ایدهآلهای باروریشان پایین خواهد رفت. بر اساس این نتایج فرضیّهی مذکور مورد تأیید قرار میگیرد.
۵-۳-۲) میانگین باروری زنان و نتایج آزمون T بین ترجیح جنسی با باروری و ایدهآل باروری
فرضیّه دوم: بین ترجیح جنسی با باروری و ایدهآلهای باروری زنان رابطه وجود دارد.ترجیح جنسی از متغیّرهایی است که می تواند بر باروری و ایدهآلهای باروری زنان تأثیرگذار باشد. بر اساس فرضیّهی دوّم انتظار بر این بود بین باروری و ایدهآلهای باروری زنان و ترجیح جنسی رابطه مثبت و مستقیمی وجود داشته باشد. به طوری که انتظار میرود زنان گرایش بیشتری به ترجیح جنسی فرزند پسر بر دختر داشته باشند. بر این اساس، برای آزمون رابطه بین باروری و ایدهآلهای باروری زنان در سطح سنجش فاصلهای و گرایش به ترجیح جنسی در سطح سنجش اسمی از آزمون T مستقل استفاده شد. جدول ۵-۱۹ رابطه بین این دو متغیّر را نشان میدهد. جدول ۵-۱۹) میانگین باروری زنان و نتایج آزمون T بین ترجیح جنسی با باروری و ایدهآل باروری
متعیّر مستقل
متغیّر وابسته
گویه ها
میانگین
درجه آزادی
مقدار T
سطح معناداری
ترجیح جنسی
باروری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- در طرّاحی بازیهای قرآنی، میتوان از انواع بازیهای کودکانه استفاده کرد. مثلاً میتوان، بازیهایی را طراحی کرد که با فعالیتهای جسمانی همانند دویدن، پریدن، پا زدن و … همراه باشد. - این گونه بازیها را میتوان بسیار ساده و بدون نیاز به وسایل خاصی طراحی کرد. - بهتر است مربّی قرآن، خودش هم در اجرای بازیهای قرآنی، با کودکان مشارکت داشته باشد؛ زیرا بچهها دوست دارند که مربّی آنان نیز در جریان بازی، آنان را همراهی کند و در واقع جزو بازیکنان باشد. - از آنجا که بیشتر این بازیها به شکل گروهی و دستهجمعی اجرا میشود، این امر میتواند علاوه بر مرور آیات و مفاهیم قرآنی، سبب تقویت روحیه جمعی، همکاری، مسئولیتپذیری شود. اما در بازیهای قرآنی که به صورت مسابقهای طرّاحی شده است، بهتر است برنده و بازنده وجود نداشته باشد. به عبارتی باید به برای کودکانی که مثلاً قادر به تلاوت آیه موردنظر نشدند، فرصتی برای یادگیری داده شود تا بتوانند اشتباه خود را اصلاح کنند. اگر هم قرار است به کودکان جایزهای داده شود، بهتر است این جایزه، به همه کودکان تعلّق گیرد.
در ذیل به دو نمونه از بازیهای قرآنی مناسب کودکان اشاره میشود:
-
- نام بازی: گلها و زنبور عسل
شرح بازی: عدهای از بچهای کلاس، نقش گل را بر عهده میگیرند و بر روی زمین مینشینند. تعدادی نیز در نقش زنبور عسل ظاهر میشوند. مربّی، زدن روی میز را آغاز میکند. کودکانی که نقش زنبور عسل را بر عهده دارند، دور گلها میچرخند و همصدا با هم، یکی از سورههای قرآن را تلاوت میکنند. با قطع شدن صدای مداد مربّی، زنبورها در هر حالتی که هستند، ثابت میمانند تا مربّی دوباره به میز بزند و باز زنبورهای عسل بر گرد گلها بچرخند و ادامه سوره را بخوانند. سپس با اعلام مربّی، گلها زنبور میشوند و زنبورها، گل.
شرح بازی: مربّی به تعداد سورههای آموزش داده شده، چند کارت رنگی تهیه میکند و بر روی هر کارت رنگی، نام سوره را نیز مینویسد. سپس از کودکان میخواهد که از میان این کارتها، یکی را به دلخواه بردارند و زمانیکه کودک، کارت را برداشت، نام سوره را به دوستش میگوید. مثلاً: زهرا، اسم سوره شما همزه است. سپس کودک، سورهای که بر روی کارت نوشته شده میخواند. اگر سوره را درست خواند، آن کارت در دست او میماند و گرنه کارت را دوباره برمیگرداند. در پایان، هر کودکی که کارت بیشتری در اختیار داشته باشد، برنده بازی است. ۲-۷- اصل آراستگی اصل آراستگی، بیانگر آن است که در جریان تربیت، باید صورت آنچه را عرضه میشود، نیک آراست تا رغبتها نیز برانگیخته شود. آراستگی در دو روش نمود پیدا میکند: آراستن ظاهر و روش تزیین کلام که در ذیل به هر یک پرداخته میشود: ۲-۷-۱- روش آراستن ظاهر مربّی در برقرار کردن ارتباط تربیتی، باید به آراستگی ظاهر بپردازد تا از عوامل ظاهری نفرت و گریز نیز تهی باشد. آراستگی، لزوماً مرادف اشرافمنشی نیست، بلکه با سادگی نیز میتوان آراسته بود. پیامبر۶در مقام مربّی، بر حفظ آراستگی ظاهر، اصراری آشکار داشته است؛ چرا که پاکیزگى لباس ظاهر، از مهمترین نشانههاى شخصیت و تربیت و فرهنگ انسان است.[۶۵۴] از همان آغاز که فرمان بعثت به او ابلاغ شد، دستور پاکیزگی نیز به وی داده شد[۶۵۵]: *(وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّر؛ و لباست را پاک کن)* مدثر/ ۴. ظاهر معنای این آیه، آن است که لباسهاى خویش را از نجاسات پاک کن و لباس پاک بپوش[۶۵۶]و به قولى کنایه از طهارت باطن از زشتیها و رذائل است.[۶۵۷] ۲-۷-۲- روش تزیین کلام یکی از روشهای برقراری ارتباط انسانها با یکدیگر، طریقه گفتوگو و مکالمه است. عموم مردم به ویژه کودکان و نوجوانان به ارتباط کلامی، بسیار حساس هستند. به بیانی دیگر، کلمات، مبیّن عواطف و احساسات انسانهاست و از نظر عاطفی، تأثیر فوقالعادهای در روحیه افراد دارند.[۶۵۸] قرآن نیز که سخن خداوند است و برای تربیت انسانها نازل شده است، این شیوه را در اوج، نمایان میسازد. ملاحظه آیات قرآن آشکار میکند که کلمات و جملات، سرسری گرفته نشده، بلکه به زیباترین هیأت از آنها استفاده شده است. مانند آیات ۲۰-۳۰ سوره قیامت؛ در این آیات، هم، سخن آهنگین و دلکش است و هم معنا برجسته و متعالی.[۶۵۹] همچنین اگر به روش تربیتی لقمان حکیم با فرزندش دقت کنید، میبینید که لقمان، هنگام موعظه به فرزندش، چنانکه در آیه ۱۳ و ۱۶و۱۷ از سوره لقمان آمده، سه بار از فرزندش با جمله «یا بُنَیَّ» تعبیر کرده که در فارسی معادل با جملاتی مانند : ای پسرکم، ای پسرجانم، ای فرزند دلبندم، ای عزیزم، میباشد و با این تعبیر محبتآمیز، عواطف او را جذب میکند و با سرآغازی مهرانگیز، روح و روان او را با عطر حکمت خوشبو میسازد. تعبیر «یا بُنَیَّ» در گفتار پیامبران و امامان:زیاد دیده شده است که در ذیل به نمونههایی از آن اشاره میگردد: - از زبان نوح۷نسبت به فرزندش، کنعان: *(… یَا بُنَّىََّ ارْکَب مَّعَنَا وَ لَا تَکُن مَّعَ الْکَافِرِین؛… پسرم! همراه ما سوار شو، و با کافران مباش)* هود/ ۴۲. با اینکه پسر نوح۷جزء مخالفان بود، در عین حال، نوح۷برای جذب او به آیین حق، از تعبیر مهرانگیز «یا بُنَیَّ» با او به گفتوگو پرداخت. - از زبان ابراهیم۷نسبت به فرزندش اسماعیل۷: *(فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ یَا بُنَّىَ إِنِّىِ أَرَى فِى الْمَنَامِ أَنِّىِ أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ یَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِى إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابرِِین؛ هنگامى که با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مىکنم، نظر تو چیست؟ گفت پدرم! هر چه دستور دارى اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت!)* صافات/ ۱۰۲ - از زبان یعقوب۷نسبت به فرزندش یوسف۷: *(قَالَ یَابُنَّىََّ لَا تَقْصُصْ رُءْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْانْسَانِ عَدُوٌّ مُّبِین؛ گفت: فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مکن، که براى تو نقشه (خطرناکى) مىکشند چرا که شیطان، دشمن آشکار انسان است.)* یوسف/ ۵ حضرت علی۷نیز در وصیتی به فرزندش امام حسن۷ (نامه ۳۱ نهج البلاغه) سیزده بار، با جمله «یا بُنَیَّ» به او خطاب مینماید. ۲-۷-۳- نحوه تأثیرگذاری روش آراستگی ظاهر و کلام در آموزش قرآن با توجه به آنچه گفته شد، برای اجرای بهتر روش آراستن ظاهر و روش تزیین کلام، لزوم پیگیری راهکارهای ذیل، توصیه میشود:
-
- استفاده از رنگهای شاد و جذّاب برای آموزش قرآن خصوصاً بیان قصههای قرآنی.
-
- برقراری ارتباط محبتآمیز دوسویه بین کودکان و مربّی قرآن. (مثلاً مربی قرآن در هنگام تعلیم معارف قرآنی، میتواند از خطابهای زیبا و دلنشین برای کودکان استفاده کند مثل شکوفههای قرآنی، گلهای زندگی، شاپرکها و … .)
-
- پرهیز از بهکار بردن کلمات تکراری.
-
- استفاده از تکیهکلامهای گوناگون یا کلمههای خطاب در لابلای سخن، برای برانگیختن توجه کودکان.( این شیوه نیز از شیوههایی است که معصومان:از آن برای جلب توجه مخاطبان خود بهره میبردند. مثلاً در خطبه پیامبر۹در حجه الوداع، هفت بار از عبادت «ایها الناس» استفاده شده است.)[۶۶۰]
-
- زیباسازی محیط آموزش قرآن با گلها، تصاویر، تابلوهای خوشنویسی پیرامون آیات و روایات.
-
- تأکید بر اهمیت مطالب: تأکید بر اهمیت محتوای آموزشی قرآن و نقش آن مثلاً در سرنوشت انسان، پیش از شروع هر درس، میتواند عامل مؤثری در جلب توجه دانشآموزان به معلم و محتوای آموزشی و در نتیجه یادگیری بیشتر آنان باشد. از این رو معصومان:در سیره آموزشی خود، گاه میکوشیدند تا از این راه توجه مخاطبان را به خود جلب کنند.
فصل سوم: نهادهای مسئول کارآمد سازی آموزههای قرآن بخش نخست: خانواده دوم: مدرسه سوم: رسانه ملی چهارم: سایر نهادهای مسئول در سطح جامعه، نهادها و سازمانهای زیادی وجود دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، با حوزه تعلیم و تربیت کودکان مرتبطند. در این میان، “خانواده” به عنوان اولین و مهمترین نهاد آموزشی، در خور توجه فراوانی است. اما متأسفانه در جامعه امروزی، با توجه به این که نهادهایی همچون آموزش و پرورش و رسانههای جمعی، قابل اعتماد تلقی میشوند، برخی از پدران و مادران، این مسئولیت سنگین خود را فراموش کردهاند. به عبارت دیگر، نه فرصتی برای تربیت فرزندان وجود دارد، نه علم آن و نه اهمیتی که، والدین را وادارد تا بیشتر از غذای شب و لباس فرزندانشان، به فکر تربیت فکری و معنوی فرزندانشان باشند. در کنار خانواده و مسئولیت سنگین آن، نباید از نقش نهادهایی مثل مدرسه، رسانه ملی، مساجد، دارالقرآنها و مهدهای قرآنی، پیشدبستانیها، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان دارالقرآنالکریم، سازمان انجمن مرکزی اولیاء و مربیان و… که همگی آنها میتوانند در جهت آشنایی اقشار مختلف جامعه ـ خصوصاً کودکان ـ با ارزشهای اسلامی و آموزههای قرآنی فعالیت کنند، غفلت نمود. در این فصل به نقش هر کدام در تحقق تربیت قرآنی کودکان، اشاره میشود. ۳-۱- خانواده یکی از عوامل مؤثر در تربیت دینی کودکان، والدین و خانواده او هستند. اثرگذاری والدین، به دلیل جایگاه ممتاز و تعامل بیشتر ایشان و اینکه نخستین مربّی کودکاند، بیشتر از سایر عوامل اجتماعی است. اندیشمندان و کارشناسان علوم تربیتی و روانشناسی، با عبارات مختلف به نقش اساسی والدین و محیط خانواده در رشد اخلاقی و شخصیتی کودکان اشاره کردهاند.[۶۶۱] برای نمونه، کارل یونگ [۶۶۲] یکی از روانشناسان غربی معتقد است که والدین میتوانند با شیوههای رفتاری خود، به رشد شخصیت او کمک کنند یا مانع آن بشوند.[۶۶۳] برخی نیز معتقدند که شخصیت اصلی هر جامعه، محصول اسلوب و طریقه تربیت خانوادگی دوران طفولیت میباشد.[۶۶۴] نیز اگر ما در بسیاری از اعمال و رفتار روزمره خود دقت نماییم، در مییابیم که بیشتر آنها از تربیت خانوادگی سرچشمه میگیرند.[۶۶۵] بسیاری از اندیشمندان روانشناسی به ویژه آقای (آلبرت بندورا) اعتقاد دارند که والدین به منزله اولین الگو، بر شخصیت کودکان، اجتماعی شدن آنها، روشهای تعامل با دیگران، نحوه برخورد با مشکلات زندگی و مسائل اخلاقی کودکان، تأثیر جدی و اساسی دارند.[۶۶۶] بنابراین وقتی پدر و مادر به آموزههای اخلاقی همسرداری، التزام جدی دارند و روابط عاطفی و اخلاقی محبتآمیز و مؤدّبانه، دلسوزانه و دینمدارانه دارند، بر فرزندان خود نیز اثر گذاشته و آنان را به سوی مسائل تربیتی سوق خواهند داد.[۶۶۷]در آیین اسلام، آیات و روایات متعددی در مورد فرزند وجود دارد که از مجموع آنها چنین برداشت میشود که فرزندان، نعمتهای الهی نزد والدین هستند و چون سایر نعمتهای الهی، هم میتوان با استفاده صحیح از آنها در مسیر تکامل و هدایت خود و آنها از ایشان بهره جست و هم میتوان با عدم استفاده صحیح از آنها،خود و آنها را به خاک مذلّت نشاند؛ زیرا به گفته قرآن کریم، فرزند نیز مانند اموال و سایر نعمتها، وسیلهای برای آزمایش انسان است[۶۶۸]: *(وَ اعْلَمُواْ أَنَّما أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِیم؛ و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است و (براى کسانى که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمى نزد خداست!)* انفال /۲۸
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- اسکان زائران در مجتمعهای مسکونی بهمنظور صرفهجویی؛ - تغییر روش در تدارکات بهمنظور صرفهجویی. اهداف کمی برنامه: - افزایش تعداد گردشگران خارجی به ۳۱۸۰۰۰ نفر؛ - افزایش تعداد ایرانیان که به خارج میروند به ۸۳۰۰۰۰ نفر؛ - حصول ۴۵۰ میلیون دلار درآمد ارزی ناشی از ورود گردشگران خارجی؛ - تمشیت امور ۸۰۰۰۰۰ نفر زائر حج و ۴۷۲۰۰۰ نفر زائر سوریه؛ اهداف کیفی: - شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به جهانیان و صدور انقلاب و آشنایی ایرانیان با تمدن سایر ملل؛ - ایجاد زمینه آشنایی مردم با نقاط مختلف کشور و تحکیم و جذب اقوام مختلف ایرانی؛ - افزایش درآمدهای ارزی کشور از طریق جدب گردشگران و سودآور نمودن واحدهای دولتی؛ - بهرهبرداری صحیح از تجهیزات و تأسیسات احداث شده و سایر سرمایهگذاریها؛ - ایجاد زمینه مناسب برای سفر ایرانیان به خارج و بهبود و توسعه مشیت زائران حج و عتبات عالیات. (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۸۶).
۲-۴-۳-۲٫ برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۷۹-۱۳۷۴)
برنامه دوم با یک سال تأخیر نسبت به برنامه اول شروع شد، در این برنامه سعی شد، ضعفها و کاستیهای برنامه اول نیز مرتفع گردد. با این دید، برنامه دوم تمهیداتی را نیز در جهت رشد و توسعه صنعت گردشگری در نظر گرفت. اعتبار در نظر گرفته شده برای صنعت گردشگری ۵/۹۹۱ میلیارد ریال بود که ۸۵ درصد آن از اعتبارات جاری و ۱۵ درصد آن مربوط به اعتبارات عمرانی در نظر گرفته شده است. در طی برنامه اعتبارات جاری ۶/۱۰ و اعتبارات عمرانی ۳۰/۱۰ درصد رشد را نشان میدهد (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۴). عمدهترین خطمشیهای برنامه دوم، ایجاد تمرکز در امر برنامهریزی و سیاستگذاری امور ایرانگردی و گردشگری، تشویق بخش خصوصی به سرمایه گذاری، واگذاری طرحهای نیمه تمام به بخش خصوصی به منظور ارائه خدمات بهتر و توسعه و تقویت تبلیغات برای شناساندن فرهنگ و جاذبههای گردشگری کشور است. بررسی نقاط قوت و ضعف برنامه دوم نقاط قوت: - حضور نسبتاً موفق در نمایشگاههای گردشگری خارج از کشور و برگزاری مطلوب نمایشهای گردشگری در داخل کشور؛ - ایجاد زمینه احیای قطبهای سیاحتی کشور؛ - بازپسگیری و بازسازی تأسیسات اقامتی سازمان ایرانگردی و گردشگری؛ - بهبود و تمشیت امور زائران بیتالله الحرام و عتبات عالیات و زائرین سوریه؛ نقاط ضعف برنامه: - ناتوانی در جذب و آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز؛ - ناتوانی در نگه داشتن سطح کیفی خدمات بخش گردشگری در حد استانداردهای بینالمللی؛ - ناتوانی در جذب گردشگران کشورهای ثروتمند؛ عدم موفقیت در زمینه گردآوری اطلاعات و آمار مورد نیاز بخش؛ - ضعف در انجام تحقیقات و پژوهشهای کاربردی؛ - کمبود مراکز اقامتی و پذیرایی مطلوب و وسائل حمل و نقل مناسب؛ - ضعف در هماهنگی بین دستگاههای اجرایی مؤثر در پژوهش؛ مهمترین عواملی که مانع تحقق کامل اهداف برنامه در ارتباط با افزایش ظرفیت مسافرپذیری شده است عبارتند از: - فقدان انگیزه لازم برای سرمایهگذاری در ایجاد تأسیسات اقامتی با توجه به نرخ اشغال پائین واحدهای اقامتی، عدم اعطای بخشودگی مالیاتی به میزان مورد نیاز و عدم آزادسازی قیمتها؛ - وجود مشکلات عدیدهای در پرداخت تسهیلات بانکی به نرخ صنعتی به متقاضیان؛ - عدم تکمیل به موقع پروژههای تأسیساتی؛ - تأخیر یا عدم بهرهبرداری از واحدهای تکمیل شده به دلیل عدم وجود بازده اقتصادی متناسب با هزینههای بهرهبرداری. در حالیکه نزدیک به ۹۰ درصد از اهداف برنامه دوم در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ در ارتباط با تعداد گردشگران ورودی تحقق یافته است، اما متوسط تحقق درآمدهای پیشبینی شده ۹ درصد بوده است. ترکیب گردشگران ورودی به کشور، سهم اند ک گردشگران ورودی از کشورهای ثروتمند و کاهش متوسط گردشگران در کشور از مهمترین عواملی بودهاند که مانع تحقق اهداف برنامه در ارتباط با د رآمدهای ارزی حاصل از گردشگری شدهاند.
۲-۴-۴٫ برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۳۸۳-۱۳۷۹)
برنامه سوم توسعه، اولویت دادن به بخش خصوصی و ایجاد فضای مناسب رقابتی و جلوگیری از رقابت غیر اصولی بخشهای دولتی از سیاستهای اصلی اعلام و سازمان ایرانگردی و گردشگری و سازمان میراث فرهنگی را موظف به ارائه طرح حمایت و هدایت بخش خصوصی و غیردولتی جهت سرمایهگذاری دراحیاء بناها و بافتهای تاریخی با مشارکت دولت نموده و یکسال پس از تصویب برنامه سوم به تصویب هیئت دولت برساند. خطوط کلی برنامه برای توسعه صنعت گردشگری در کشور در برنامه سوم توسعه عبارتند از: - برنامهریزی برای مشخص کردن اهداف برنامه و تعیین راهکارهای لازم؛ - شناخت کشورهای گردشگر فرست و برنامهریزی برای جذب گردشگر؛ - ایجاد فرهنگ گردشگری در بین مردم و گشترش آن به مدارس و دانشگاهها؛ - اعطای تسهیلات مختلف در جهت توسعه گردشگری (سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۹).
۲-۴-۵٫ برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۳۸۸-۱۳۸۴)
برنامه چهارم توسعه نسبت به سایر برنامههای قبلی توجه خاصی به گردشگری و میراث فرهنگی نموده است؛ چنانکه موضوع یکی از بخشهای ششگانه برنامه بخش چهارم (موضوع صیانت از هویت فرهنگ اسلامی- ایرانی)، فصل نهم، توسعه فرهنگی، مشتمل بر ۱۵ ماده (۱۱۸-۱۰۴)، در فرازهای مختلف این بخش به کرات بر توسعه آموزش، حمایت، حفاظت، پایداری و مشارکت بخش خصوصی، تبادلات فرهنگی با تکیه به گردشگری فرهنگی و مذهبی تأکید شده است. در بند ۶ توسعه سند چشم انداز بیست ساله، اشاره می کند که هدف کشور، کسب جایگاه اول اقتصادی در سطح منطقه آسیای جنوبی و غربی، تکیه بر رشد مستمر اقتصادی، ارتقای نسبی در آمد سرانه ورسیدن به اشتغال کامل است. بر اساس پیش بینیها در پایان برنامه ی هفتم توسعه، که مصادف با پایان سند چشمانداز بیست ساله است، ایران باید به سالانه ۱۰ میلیاد دلار در آمد ارزی درسال دست یابد. این اهداف به عنوان اهداف کلی و بلند مدت سند جامع توسعه ملی گردشگری خواهند بود. و نیز در قانون چهارم برنامه توسعه ی کشور در فصل هفتم توسعه فرهنگی ماده ۱۱۴ اهداف ذیل در بخش میراث فرهنگی و گردشگری در نظر گرفته شده است: اهتمام ملی در شناسایی، حفاظت، پژوهش، مرمت و احیاء و بهره برداری و معرفی میراث فرهنگی کشور؛ ارتقای توان گردشگری؛ تولید ثروت و اشتغال زایی؛ مبادلات فرهنگی با کشورهای جهان. و برای رسیدن به این اهداف اقدام هایی چون، ایجاد صندوق احیای بهره برداری از بناها و اماکن تاریخی فرهنگی کشور، شناسایی و مستندسازی آثار تاریخی و فرهنگی، شناسایی و حمایت از میراث فرهنگی حوزه فرهنگی ایران در کشورهای همسایه، تکمیل نظام جامع آماری گردشگری با نظارت و هدایت مرکز آمار ایران، ایجاد مراکز حفظ وآثار فرهنگ ایلی در شهرستانها و استانهای کشور از قبیل دهکدههای توریستی، موزه و نمایشگاه، تقویت پایه های آماری بخش ، ایجاد تنوع در محصولات گردشگری، توسط بخشهای مختلف و مسئول مورد نظارت و ارزیابی قرار میگیرند تا اقدامهای انجام شده اهداف را محقق سازد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دیدگاه ها و نظریه ها: تحقیقات گذشته تا دهه ۱۹۶۰ بیشتر بر دلایل تخطی مجرمان از هنجارها و قوانین استوار بود و اعمال و رفتارهای بزهکارانه و جرمیرا مورد مطالعه قرار میدادند و به اصطلاح بیشتر نظریات این دوران، نظریاتی مجرم محور بود. به طور مثال پل راک طی دستهبندیای میگوید: «تا اوایل دهۀ ۱۹۷۰ قربانیان در جرمشناسی و دادگستری تماماً نادیده گرفته شدند. با جرم و تخلف بدین صورت برخورد میشد: جرم شناسان نسبت به سایران مثبتنگرتر بوده و به صورت بالینی مجرمان را به صورت قائمبهذات و مجزا و مستقل از بافت اجتماعی و تاریخی مورد مطالعه قرار میدادند. جامعهشناسان ارتکاب جرم را ناشی از ویژگیهای ساختاری مثل نابرابری اقتصادی و تفاوتهای فرهنگی قلمداد میکردند و قربانیان به صورت کاملاً تحلیلی مورد مطالعه قرار میگرفتند. مارکسیستها و رادیکالها مجرمان را جنبهای از اختلالات و بینظمیاجتماعی دنیای کاپیتالیسم میدانستند و معتقد بودند کهاینها قربانی نیستند بلکه طبقه قلع و قمع شده کارگران صنعتی هستند که به هوشیاری رسیدهاند و به اشتباه دست به جرم زدهاند و در نهایت آنها را قربانیان نالایق و محرومیقلمداد میکردند که در واکنش گاهی درستکارانه و بعضاً مالکانه و فردگرایانه ناشی از محرومیت و آسیبهای کاپیتالیسم دست به جرم زده اندو تعاملگرایان و پدیدارشناسان جرم را به عنوان ساختارهای سمبلیک ایجادشده در تعامل جدلآمیز با افراد قدرتمند تلقی میکردند که باز هم کنترل ملاک کار بود نه جرم ونه قربانیان اصلاً به حساب نمیآمدند »(راک۲۰۰۲؛ ۱). در برههای از زمان نیز تعدادی به ایجاد رشتهای خاص تحت عنوان قربانیشناسی اقدام کردند و مقالات مفاهیم و کتب متعددی در این خصوص نوشتند. وان هتینگ، میندلسون، شافر و سایرین در مورد محدودیتهای جرمشناسی در مورد مسئولیت اساسی قربانی، قربانیان مقصر و قربانیگرایی صحبت کردند و رشتهای که آنها به وجود آوردند تحت عنوان قربانیشناسی مدت مدیدی حجم وسیعی از فهرست مطالبی که با کلید واژه قربانی اشتراکاتی داشتند را جمع آوری کرده و نتیجهگیریهای مؤسسه مطالعات بین المللی در مورد قربانیشناسی در سال ۱۹۷۵ منتشر شدهاست(همان ص۲). «فردریک ورهایم برای اولین بار در سال ۱۹۴۹ از حوزه روانشناسی به قربانیشناسی روی آورد اما اولین کتاب مرجع را وان هنتینگ جرم شناس آلمانی با عنوان criminal and his victim نوشته است او با انتقاد از جرم شناسان سنتی به خاطر جرم محور بودنشان معتقد است جرم عملی است که در یک کنش متقابل اتفاق میافتد به این معنا که قربانی در بوجود آمدن جرم تأثیر دارد. او به دنبال کشف سهم قربانی در قربانیشدنش با مطرح کردن دو نوع قربانی منفعل و مساعد است. مندلسون در ۱۹۵۶ به دنبال تبیین جایگاه قربانی کتابی را منتشر میکند اما اشتباه او در رویکرد اخلاقی به مسئله قربانیشدن است. او قربانیان را به دو گروه قربانیان گناهکار و قربانیان بیگناه تقسیم میکند ولی قضاوتهای ارزشی ما نمیتواند ملاک مناسبی برای تفکیک آنها باشد. برچسب بی ملاحظگی قربانیان او را در معرض انتقاد قرار داده است ؛ این که او به دنبال تبرئه مجرمان است یا جلوگیری از جرم. اگر چه او نمیخواهد مجرم را تبرئه کند اما میخواهد بخشی از سرزنش غیر حقوقی را معطوف به قربانی کند و در نتیجه هدف او جلوگیری از جرم است»(رفیعی به نقل از صادقی ۱۳۸۶).
«امیر نیز به جای بررسی کنش متقابل به سرزنش کردن قربانی میپردازد. بیشترین منتقدان او را فمنیست تشکیل میدهند. آنها معتقداند که او و هم فکرانش در بحث خشونت علیه زنان، زمینههای منزلتی و عدم تساوی را در نظر نگرفتهاست. اسکافر و فاتال، نیز در دهه ۷۰ در چارچوب سرزنش قربانی به قربانیشناسی پرداختهاند. به اعتقاد فاتال جرم و مجرم معاملهای است که قربانی و مجرم در آن نقش بازی میکنند و تبیین کردن نقش هر دو ضروری است »(همان). همچنین میتوان بیان کرد که با آغاز دهه ۱۹۶۰ و افزایش نرخ جرایم از یک طرف و وارد شدن مباحث زنان و گسترش نظریههای فمینیستی در جرمشناسی، رویکرد جرم شناسان از مجرم محوری به سوی قربانی محوری و شناخت ویژگیها و خصوصیات افرادی که قربانی جرایم میشوند، تغییر جهت یافت. «آسیبهای فراوانی که از سوی جرائم متوجۀ افراد آسیبپذیر و کودکان و زنان به طور خاص بود آشکار شدند. پزشکان و پلیس بهرهکشی از کودکان را کشف کردند. فمنیسم و جرمشناسی فمینیستی دهۀ ۱۹۷۰ و اوایل دهۀ ۱۹۸۰ حوادث خشونت خانگی گسترده، تجاوز، زنای با محارم، مشکلات خصوصی تغییر شکل یافته به مسائل عمومی از طریق تظاهرات و راهپیماییها را کشف کردند و عنوان نمودند که خشونت نادیده گرفته شده علیه زنان از سوی پزشکان و دانشگاهیان توجیه ناپذیر است. کودکان و زنان را سخت میشد از نظر سیاسی برحق یا قربانیان بیاهمیت تلقی کرد و آنها برای جرم شناسان در حال رقابت و به خصوص برای جرم شناسان چپی مسئائل بغرنج جدیدی به وجود آورده بودند. جرم شناسان افراطی نظیر جونز، ماکلین و یانگ اظهار کردند که: جرمشناسی فمینیستی برای الگوی تندروی در جرمشناسی مشکلات نظری متعددی را به وجود آورده است. جرمشناسی افراطی بر جرائم قوی و بر شیوهای متمرکز بود که در آن افراد آسیبپذیر در جامعه مجرم میشدند ولی قدرت فمینیست به نوعی آشفتگی ادراکی در بین تندروها منجر شده بود. و این افراد آسیبپذیر را قربانی قلمداد کرد»( راک۲۰۰۲: ۶). در خصوص قربانیشناسی حتی کار به آنجا رسید که جنبشی به نام جنبش قربانیان به وجود آمد که مدافع کسانی بود که به واسطه همجواری و وابستگی با قربانیان جرایم آسیب میدیدند[۱۸]. آنها معتقد بودند که قربانی «طرف فراموش شده سیستم عدالت کیفری است»(همان) فریادشان این بود که«قربانی چه میشود؟ جمله آغازین گزارش ۱۹۸۲ کارگروه رئیس جمهور آمریکا برای قربانیان جرم با تمام احساس بیان میکند: قربانیان بی گناه جرم نادیده گرفته شدند، دادخواستشان برای دادگاه سند زده نشده رها میشود، و به زخمهایشان - فردی و عاطفی و مالی- توجهی نمیشود»(همان ص ۸). اهمیت قربانیشناسی در مباحث جرمشناسی در مواردی نظیر آشکار شدن جرم و بدست آوردن نرخ جرم در سطح جامعه، نمود مییابد؛ چرا که بعضی از جرایم به علت عدم شکایت قربانیان هرگز شناخته و مورد رسیدگی قرار نمیگیرند. همچنین در مواردی نظیر شناخت قربانی و بررسی نوعشناسی قربانیان و بررسی اثرات قربانیشدن و تأثیر جرم بر زندگی قربانیان و اجتماع نیز، در تحقیقات قربانیشناسی مثمر ثمر میباشد. یکی از مهمترین آثار این دسته از مطالعات، بررسی مسئلۀ ترس از جرم و قربانیان تجاوز است، که با رونق گرفتن رویکرد قربانی محور، مورد توجه قرار گرفته است. افراد مختلفی ترس از جرم را تجربه میکنند که با ترس از قربانیشدن همراه است. اگر چه آمارها نشان میدهد که عدهای از مردم همواره امکان این را دارند که قربانی جرایم اجتماعی شوند اما این نکته حائز اهمیت است که تعداد افرادی که از وقوع جرم و قربانیشدن میترسند و یا ترس از جرم دارند، بسیار بیشتر از تعداد واقعی قربانیان است. برای مثال تحقیقات جرمشناسی انگلستان(BCS) در سال ۲۰۰۱ – ۲۰۰۲ نشان داده است، که آمار دزدی شبانه در انگلیس در حدود ۴ درصد است، در حالیکه میزان ترس از این جرم در این کشور در حدود ۵۱ درصد است، همینطور زورگیری که آمار واقعی آن کمتر از یک درصد گزارش شدهاست، حال آن که ترس از این جرم و نگرانی از قربانیشدن در حدود ۴۱ درصد است. میزان ترس از جرم در سطح جامعه همواره اغراق آمیز بوده و چندین برابر آمار واقعی ارتکاب جرم میباشد(همان ۶-۸). به هر حال«اواسط تا اواخر دهه ۱۹۷۰، ترس از جرایم، حوزه عمومیتحقیقات در زمینۀ جرمشناسی بوده است. مطالعات به این سبک عمدتاً، بر روی شاخصههای آسیبپذیری فیزیکی و اجتماعی در سطح فردی، به عنوان لازمههای اصلی متمرکز بود(سوارتز، دبیلو رنیز، هنسون و ویلکاس،۲۰۱۰: ۵۹) به هر حال آنچه تا کنون رفت حکایت از این دارد که ارتباط تنگاتنگی بین قربانیشدن و ترس از جرم در بین زنان وجود دارد. تجربه قربانیشدن و یا اطلاع از تجربیات دیگران و تعریفی که از قربانیشدن دارند بر این ترس تأثیرگذار است. در مجموع با توجه به آنچه گفته شد میتوان ادبیات نظری قربانیان را در رویکردهای ذیل جستجو کرد:
دیدگاه آسیب شناسی اجتماعی:
بر اساس این دیدگاه افراد قربانی ساختار جامعه ای میشوند که بیمار است(رابینگتن و اینبرگ ۱۳۸۶).
بی سازمانی اجتماعی:
افراد قربانی تضاد بین قوانین، فقدان یا نا کارآمدی قوانین میشوند. کجرویهایی که به این دلیل صورت میگیرد قربانیانی از خود به جای میگذارد(همان).
رویکرد تضاد ارزشها:
مفروض این رویکرد این است که افراد از کودکی ارزشهایی را یاد میگیرند و آن را درونی میکنند. گاه این ارزشها در تضاد هم قرار میگیرند و در نزاع بین دو ارزش گاهی برخی افراد قربانی میشوند. معمولاً کسانی که ابزار قدرت و سلطه را در دست دارند ارزشهای خود را تحمیل کرده و افرادی که در فرودست هستند قربانی این تضاد ارزشها می گردند. همچنین در این زمینه ممکن است افراد جرائمی را مرتکب شوند که با توجه به ارزشهای نهادینه شده در خودشان جرم تلقی نشود و بدین صورت قربانی تضاد ارزشها گردند(همان).
رویکرد انگ زنی:
مفروض این رویکرد این است که برچسبهایی که به افراد زده میشود در دراز مدت تأثیری بر فرد می گذارد که فرد به آن انگ یا برچسب دچار میشود. بر اساس این رویکرد کسانی که در زندگی برچسب قربانی را می خورند کم کم دچار همان آسیب شده و قربانی میشوند. این نوع قربانیشدن میتواند قربانی یک جرم باشد و یا یک نگاه و رویکرد. حتی مجرمی که به دلیل برچسبها کم کم نقش خود را باور کرده و دست به جرم زده است در واقع خود قربانی انگی است که قبلا به او زده شده(همان).
رویکرد انتقادی:
ایده اصلی این رویکرد از مارکسیسم گرفته شده. افرادی که در طبقات اجتماعی اقتصادی فرودست قرار دارند در واقع قربانیان تحت سلطه هستند. در این رویکرد بر عنصر غیر طبیعی بودن جرم توسط افراد صاحب قدرت برساخته میشود. افراد ضعیفتر خواسته و ناخواسته درگیر آن میشود. (صادقی فسایی و ستار ۱۳۸۹). می توان چنین استنتاج کرد که بر اساس این رویکرد به صورت کلان به موضوع نگریسته و افراد را قربانی یک نظام میداند. رویکردهای فمنیستی که خود جزئی از این رویکرد به حساب می آیند نیز زنان را قربانی نظام سلطه مردسالار میدانند. بر اساس این رویکرد فرد تحت سلطه قربانی است.
رویکرد برساخت گرایی:
بر اساس مفروضات رویکرد برساخت گرایی مسائل اجتماعی، وضعیتهایی هستند که به لحاظ فرهنگی، پر دردسر، گسترده، قابل تغییر و نیازمند به تغییر باشند(رابینگتن و واینبرگ ۱۳۸۶،۲۲۶). لذا می توان چنین برداشت کرد که بر اساس این رویکرد قربانی کسی است که به دلیل برساخت مسئله ای اجتماعی در زمره قربانیان قرار گرفته و قبل از برساخت موضوع به چشم قربانی به آن نگریسته نمیشد. این میتواند در تعریف خود فرد از قربانی بودنش نیز دخیل بوده و فردی که تا قبل از برساخت یک مسئله اجتماعی خود را قربانی نمی دانسته پس از برساخت آن مسئله خود را قربانی قلمداد کند.
مفاهیم حساس نظری قربانیشدن: |
در خصوص مفهوم قربانیشدن مفاهیم حساس نظری که از پس نظریهها و تحقیقهای مختلف نمایان شدهاست به چهار دسته قابل تقسیم است۱- مفاهیم و نظریاتی که در راستای دستهبندی انواع قربانی مشاهده شدهاست، ۲- مصادیق قربانیشدن و۳- عکسالعملها و عوارض قربانیشدن ۴- سایر مفاهیم مرتبط با قربانیشدن. دستهبندی انواع قربانی: نظریات مجرم محور، قربانیشناسی، مسئولیت اساسی قربانی، قربانیان مقصر، قربانیگرایی، قربانی منفعل، قربانی مساعد، قربانیان گناهکار، قربانیان بیگناه، نوع شناسی. مصادق قربانیشدن: تحرک اجتماعی، احساس نابرابری، خشونت خانگی، مصادیق خشونت خانگی، دزدی، کتک خوردن، آسیبهای جنسی، تجاوز، آزار و اذیت جنایتکارانه، تهدید، خشونت علیه زنان، خشونت علیه کودکان، خشونت علیه مردان، همسرکشی، همسر آزاری، آزارهای جنسی در محل کار، آزارهای روحی و روانی، آزارهای جسمی، آزارهای خانگی، اعتیاد، فحشاء، تجاوز محارم، سوء استفاده جنسی، دزدی. عکسالعملها و عوارض قربانیشدن: ترس از جرم، ترس از قربانیشدن، توجیحهای مذهبی، تحرک اجتماعی، احساس نابرابری، روح سوء نظر، سکوت، فرار. سایر مفاهیم مرتبط با قربانیشدن: آگاهی فردی، فرهنگ مردسالار، خودپنداره فردی، شناخت از خود، عدم توازن قدرت، اقتدار، مواضع فرودستتر، آگاهی فردی، اثرات سوء آسیبهای جنسی و غیر جنسی، درک موقعیت، مبالغه در اطلاعات، احساس آسیبپذیری، آسیبپذیری جسمانی و اجتماعی، ریسک غیر واقعی، حوزه عمومی، سطح فردی، شاخصههای آسیبپذیری فیزیکی و اجتماعی، بیسازمانی اجتماعی، ساختار بیمار جامعه، تضاد بین قوانین، تضاد ارزشها، ارزشهای نهادینه شده، انگ زنی، برچسب، انگ، باور نقش، کنش، رویکرد انتقادی، طبقههای فرودست، قربانی تحت سلطه، نظام سلطه مرد سالار، برساختگرایی. |
بخش سوم: سبکزندگی و قربانیشدن
تحقیقات گستردهای در حوزه قربانیشدن و عوامل موثر بر آن و یا راههای مواجههبا قربانیشدن و یا راهکارهای اتخاذ شده جهت پیشگیری از قربانیشدن انجام شدهاست که هر یک به نحوی حکایت از اتخاذ سبکهایی زندگی خاصی توسط افراد است که در مواجهه با قربانیشدن برمیگزینند. عدهای سبکزندگی خود را طوری تنظیم میکنند که قربانی مسائل اجتماعی نشوند، عدهای سبکزندگیشان طوری بوده که آنها را در معرض قربانیشدن قرار داده و عدهای از افراد پس از قربانیشدن تغییراتی در سبکزندگی خود داشتهاند. به طور کلی برخی تحقیقات نشان میدهد که الف) ترس از قربانیشدن همراه با تغییرات در سبکزندگی مردان و زنان همراه است. ب)قربانیان خشونت و سرقت هر دو دچار ترس، خطر و یا رفتارهای تدافعی، پیشگیرانه میشوند، ج) کسانی که معتقدند میزان جرائم در جامعه شان در حال افزایش است دچار اضطراب بیشتری هستند، سطح بالاتری از احساس ریسک غیر واقعی را دارند و احتمال بیشتری دارد که به رفتارهای پیشگیرانه روی آورند یک اثر حقیقتاً منفی بر زندگی برخی از مردم دارد. در نتیجه برنامههایی که به مردم درباره خطر قربانی جرائم شدن در اماکن عمومیآموزش میدهند و هم انتخابهایی که آنان میتوانند در جهت کاهش احتمال قربانی جرائم شدن داشته باشند؛ (با پیروی رویکردهای تئوریهای مربوط به سبکزندگی) آسیبپذیری را کاهش داده و در نتیجه محدودیتهای رفتاری و عاطفی منفی برخاسته از این آسیبپذیری را کاهش دهد(مای،رادر و گودرم ۲۰۱۰، ۱۷۶).در ادامه به تفکیک به تحقیقات انجام شده در این سه حوزه پرداخته شدهاست. سبکزندگی و پیش گیری از قربانیشدن مطالعه ادبیات پیشگیری از قربانیشدن حکایت از این دارد با اینکه متعرض و مجرم به وضوح مسئول قربانیشدن زنان به لحاظ جنسی است ولی معتقدند که تلاش پیشگیرانهای باید توسط زنان در ارتباط با این موضوع در اولویت قرار گیرد و به لحاظ اخلاقی برای زنان ضروری است که با کسب اطلاعات و مهارتهای لازم برای کاهش ابتلا به خطر تلاش کنند. (گیدنز، مکنمار و ام ادوارد، ۲۰۰۶: ۴۵۶-۴۴۱). اتخاذ هر نوع استراتژی جهت پیشگیری از قربانیشدن به عوامل مختلفی چون سن، طبقه، سطح تحصیلات، استقلال مالی و شغلی و برخورداری از حمایتهای خانوادگی و قانونی و از همه مهمتر نوع خشونت و جدیت آن بستگی دارد. زنان به حمایتهای قانونی چندان امیدی ندارند چون معتقدند محتوای قانون و اجرای آن به شدت مردانه تعریف شدهاست. از طرفی وفاداریهای خانوادگی و پایبندی به اجبارهای فرهنگی- اجتماعی آنها را دعوت به سکوت میکند. آنها معتقدند که مراجعه به مراجع قانونی باید آخرین مرحله باشد. و قبل از آن به هیچ وجه حاضر نیستند کل خانواده را به خطر اندازند(صادقی فسایی ۱۳۸۹: ۱۰۷). برخی در تلاش برای یافتن راهکارهایی از درون خانواده جهت کاهش این گونه تعارضها و مشکلات بودند. به طور مثال پژوهشی تحت عنوان جرایم و ناامنی جنسی و راهکارهای پیشگیری از آن در استان قزوین به تحقیق و پژوهش در این حوزه پرداخته و مصادیقی از پروندههای موجود در قوهقضائیه ارائه کرده است. در این پژوهش راهکارهایی نظیر اجتناب والدین از ستیزههای خانوادگی و طلاق، ضرورت تقویت حس مذهبی و اعتقاد فرزندان توسط خانوادهها، مهر و محبت در محیط خانوادگی و تأثیر به سزای آن در پیشگیری از وقوع جرم، ضرورت توجه به مقتضای شرایط اجتماعی و تربیتی جامعه در تربیت و پرورش فرزندان به عنوان راهکارهای پیشگیری از وقوع جرایم جنسی ارائه گردیده است(محرمخانی ۱۳۸۵). ترس از جرم میتواند احساس امنیت اجتماعی را به چالش بکشد، اگرچه در بسیاری از جوامع زنان کمتر از مردان قربانی جرائم میشوند ولی ترس آنها چندین برابر است. تحقیقاتی که اخیراً در شهر تهران انجام شدهاست، نشان میدهد که ترس از جرم در زنان به شکل طردهای فضایی و اجتماعی تحقق مییابد و این ترس امری پیچیده است که در فرایند زندگی اجتماعی و درک زنان از روابط و مناسبات قدرت جنسیتی شکل یافته و به صورت جدایی گزینیهای فضایی نمایان میشود. محققان علل ترس از جرم در میان زنان را به عواملی چون نوع جامعهپذیری، تجربۀ خشونت، ترس از تجاوز جنسی، معماری و طراحی مردانه شهرها، عدم حمایتهای قانونی، ترس از برچسب خوردن و عوامل دیگری چون مهاجرت، بارداری، غریبگی، بیماری و معلولیت، نسبت میدهند(صادقیفسایی و میرحسینی۱۳۸۸؛۱۲۵). معمولاً موارد ترس از قربانیشدن از کودکی به بچهها انتقال مییابد. میزان این هراس در بین دختران و پسران متفاوت است. گویی نگرانی والدین تمامیندارد. نگرانی از قربانیشدن در مورد دختران بیشتر از پسران است و این ترس چنان به دختران انتقال مییابد که تا سنین بزرگسالی نیز همراه آنهاست. در حالی که در مورد پسران از سنین نوجوانی به بعد این ترس کم میشود و برایشان نمیماند. کودکان سرنخها را از والدین خود در هنگام قضاوت در مورد ایمنی موقعیتهای مختلف، مکانها و اشخاص میگیرند. با مشاهده و تقلید رفتار و کردار دیگران، بچهها این رفتارها و کردارها را به عنوان نظرات و رفتارهای خودشان الگوبرداری میکنند در واقع کودکان والدین خود را مدل رفتار خود میکنند(گاد، ۲۰۰۸:۲۷۶- ۲۹۳). در حوزه استراتژیهای زنان جهت پیشگیری از قربانیشدن تمامی تحقیقات به روش کیفی انجام شدهاست. زنان برای قربانی نشدن در حوزه عمومی و خصوصی از روشهای متفاوتی استفاده میکنند که برخی مبتکرانه بوده و برخی واکنشی است. راههایی مثل تکرار یک مسیر آشنا، استفاده از اقتدار مردانه در محیط بیرون و یا زیر پا گذاشتن هنجارهای معمول و حضور دسته جمعی زنان همراه با بلند صحبت کردن و بلند خندیدن و غیره راهکارهای حوزه عمومیاست. در حوزه خصوصی از راهکارهایی نظیر عدم مواجهه و تحمل و سکوت و راهکارهای مبتکرانه جهت جلوگیری از ابراز خشونت مردان را میتوان نام برد(اباذری، صادقی فسایی و حمیدی ۱۳۸۷).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
برنامه ریزی راهبردی ابزاری قدرتمند برای تعیین اولویتها و اتخاذ تصمیمات آکاهانه دربارهی آینده است. بنابراین برنامه ریزی راهبردی میتواند چارچوب بلند مدتی برای تصمیمات بودجهی سالیانه ایجاد کند. اگر چه برنامه ریزی راهبردی در سالهای اخیر در میان تصمیم گیران و مجریان طرفداران زیادی یافته است، ولی به سختی می توان ارتباط میان آنچه برنامهی راهبردی مشخص می کند و آنچه در بودجه های سالانه اعمال می شود پیدا کرد. ولی بودجهریزی عملیاتی می تواند این ارتباط مهم را فراهم سازد. به عبارت ساده تر، پیشنهاد بودجهی هر سازمان نمایانگر هزینه اجرا برنامه راهبردی آن سازمان در سال آینده است. .( پناهی،۸۱:۱۳۸۶)
مرحله پنجم: ایجاد سیستم اطلاعات و حسابداری قیمت تمام شده بودجهریزی عملیاتی نیازمند حسابداری مدیریتی مناسبی است مه بتواند هزینه های غیر مستقیم را ( به ویژه هزینه های خدمات پشتیبانی داخلی هر سازمان )به برنامه سازمان مرتبط کند. نکتهی دیگری که در این رابطه وجود دارد این است که در بودجهریزی عملیاتی بازبینی ساختارهای برنامه برای اطمینان از اینکه برنامه ها بر حروجی ها استوارند باید همراه با توسعه سیستمهای حسابداری مدیریتی که پیش نیاز آنهاست و نه قبل از آن، انجام شود. برخورداری از ساختار برنامهای کاملا خروجی محور، که بر تخصیص پر نوسان هزینه ها استوار است، چندان سودمند نیست. این نکته در کشورهای در حال توسعه که توسعهی مهارتها و سیستمهای حسابداری مدیریت ممکن است زمان بر باشد، اهمیت بسیاری دارد. به دلیل پیچیدگی سیستمهای حسابداری مدیریتی، تعیین هزینه بر مبنای فعالیت، دست کم در سیستمهای اداری عمومی نسبتا پیچیده، می تواند رویکرد مناسبی برای این کار باشد. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت موارد زیر را در بر می گیرد: پیوند فعالیت ها با نتایج عملکرد. تعیین اولویت راهبردها بر اساس هزینه ها. شناسایی هزینه های اجرا فعالیت ها یا راهبرهای ویژه. .( پناهی،۸۲:۱۳۸۶) مرحله ششم: ارزیاب عملکرد و گزارش نتایج پس از اجرا بودجه، برای تعیین اینکه آیا فعالیتهای هر برنامه به نتایج دلخواه منجر می شود یا خیر، نیاز به تحلیل ادواری اطلاعات عملکردی دارد. برای ازریابی دورهای نیز باید سیستم ارزیابی طراحی کرد و در هنگام طراحی سیستم ارزیابی باید پاسخ سوالهای زیر را مد نظر داشت: آیا نتایج مورد انتظار تحقق یافته اند؟ آیا داده ای موجود نشان دهندهی بهبود عملکرد یا بدتر شدن آن هستند؟ عملکرد سازمان یا برنامه در مقایسه با استانداردها، اهداف یا عملکرد چگونه است؟ چه عوامل بیرونی ممکن است بر عملکرد سازمن تاتثر بگذارند؟ برای بازگرداندن عملکرد به مسیر صحیح چه باید کرد؟.( پناهی،۸۴:۱۳۸۶) مرحله هفتم: فراهم کردن زمینه های مدیریتی اجرا بودجهریزی عملیاتی مستلزم واگذاری برخی اختیارات مدیریتی است، ولی قبل از اقدام برای واگذاری مسولیت های بیشتر به دستگاه های اجرایی در تخصیص منابع، باید اطمینان حاصل کرد که دستگاه ها دارای یک چارچوب موثر و کارآمد مدیریت مالی هستند.کنترل موثر داخلی، یکی از جنبه های مهم این چارچوب است که در فقدان آن مدیران نمی توانند وقوع خطاها یا تخطی از قوانین را در سازمان تحت امر خود تشخیص دهند.( پناهی،۸۵:۱۳۸۶) مرحله هشتم: اقدامات نهایی فزاهم کردن زمینه موفقیت استقرار بودجهریزی عملیاتی در سنجش عملکرد، به تنهایی خلاصه نمی شود، بلکه لازم است اطلاعات عملکرد به گونهای ارزشمند به کار روند.در بسیاری از موارد برای تشویق سازمان ها به استفاده از اطلاعات عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات از محرکهای انگیزشی استفاده می شود. این محرکهای انگیزشی ( پاداش ها و تنبیه ها ) که از افزایش منابع مالی سازمان تا افزایش مسولیتهای سازمان را در بر می گیرد شامل موارد ذیل است: پاداش ها: افزایش منابع مالی کلی برنامه ها. افزایش انعطاف پذیری بودجهای. معافیت سازمان از برخی الزامات گزارش دهی. اجازه انتقال مبالغ صرفه جویی شده توسط سازمان به سال مالی بعد. تقدیر از کارکنان و مدیران سازمان به خاطر دستاوردها. پرداخت پاداش به کارکنان. گسترش مسولیتهای سازمان. تنبیه ها: دستور بازرسی مدیریتی. کاهش یا محدود ساختن منابع مالی سازمان. حذف منبع مالی سازمان. کاهش حقوق مدیران. حدف مسولیتهای سازمانی. تعویض مدیران یا استقرار یک گروه نظارتی.( پناهی،۸۶:۱۳۸۶) ۲-۳-۲-۶- تجربه کشورها در ایجاد نظام بودجهریزی عملیاتی ۲-۳-۲-۶-۱- کشور ایالات متحده آمریکا: تاریخچه: بطور کلی، دلیل انجام اصلاحات بودجه ای در امریکا نارضایتی ایالت ها از شیوه بودجه ریزی سنتی بود. مشکلات این سیستم در دهه ۱۹۳۰ در سطح دولت فدرال و زمانی که مسئولیت های بیشتری به ایالت ها واگذار شد نمایان شد. یکی از کاستی هایی که بودجه ریزی سنتی داشت کارایی پایین آن برای تامین نیازهای مدیران اجرایی بود. علاوه بر این مشکلات دیگری هم وجود داشت از جمله اینکه با گسترش فعالیت های دولت کارایی مدیریتی در سطح ملی مورد توجه قرار گرفت و هم زمان با این در ایالت ها دولت با مالیات های سنگین و بدهی های دست و پاگیر مواجه شد که این امر توسعه فعالیت های دولت را غیر ممکن ساخت. این مشکلات ، باعث شد در سطح دولت محلی هم دفتر مشاوران مالی شهرداری یک مدل طبقه بندی حسابداری که بر طبقه بندی فعالیت بر مبنای عملکرد تاکید داشت را ارائه کردند، که این مدل تاثیر جدی بر عملکرد شهرداری داشت. در همین زمان بود که کم کم ایده تدوین بودجه ریزی بر مبنای قیمت واحد شکل گرفت. البته این تلاشها در دههی ۱۹۶۰ میلادی به دلایل زیر به شکست انجامید: این اصلاحات ابتدا در بیشتر موارد برای کمک به مدیران اجرایی در بخش دولتی طراحی شده بودند. بسیاری از روسای سازمان ها نسبت به شاخص های عملکرد تردید داشتند. بی علاقگی عمومی به بودجه ریزی عملیاتی و دشواری های اندازه گیری که باعث طراحی شاخص های ضعیف شده بود. در اوایل دهه نود میلادی به دلیل بدگمانی بیش از حد شهروندان به عملکرد دولتهای وقت باعث شد طرح بودجهریزی عمیاتی دوباره مطرح گردد.( علی پناهی، ۱۳۸۶: ۱۶۷-۱۷۰) در سال ۱۹۹۳ قانون “عملکرد دولت و نتایج فعالیتهای دولت” از تصویب گنگره گذشت. این قانون مشخصا بر روی نتایج عملیاتی دست گذاشته بود . بر اساس این قانون دستگاه های اجرایی مهم دولت فدرال طرح های عملکرد سالانه را به رییس جمهور و کنگره ارائه می دهند تا عملکرد واقعی آنها قابل مقایسه باشد. در راستای اجرایی نمودن قانون مذکور اقدامات ذیل انجام گرفت: ۱- ا صلاح برنامه های راهبردی : برنامه های راهبردی باید دارای ویژگیهای ذیل بوده و دوره ۵ ساله را در برگیرند و شروع آن همان سال مالی که برنامه درآن ارائه شده است و هر سه سال یک بار باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. یک بیانیه ماموریت جامع اهداف و مقاصد کلی سازمان شرحی از نحوه تحقق اهداف و مقاصد شرح ارتباط عملکردی با اهداف شناسایی عوامل بیرونی که از حیطه کنترل سازمان خارج است
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مقوله b- پاسخ آن مربوط به نقل تعاریف است. مقوله c- پرسشی که برای پاسخ به آن باید از آموختههای فصل کتاب در موقعیتهای جدید استفاده شود.
مقولهی d- سؤالی که برای پاسخ به آن لازم است دانشآموز مسئلهای را حل کند. مقولهی e – درخواستی که در هیچیک از طبقهبندیهای فوق جای نمیگیرد. (مقولههای b،a جزء مقولههای غیرفعال و مقولههای c،d جزء مقولههای فعال در نظر گرفته میشوند و مقوله e خنثی میباشد.) تصاویر مقوله a- فقط بهمنظور توضیح یک موضوع بهکاررفته است. مقوله b- از دانش آموزان خواسته میشود تا آزمایش خاصی را انجام دهد یا مفروضات دادهشده را به کاربرد یا با بهره گرفتن از مفروضات دادهشده فعالیتی را انجام دهد. مقوله c- روش فراهم کردن وسایل برای انجام یک آزمایش را شرح میدهد. مقوله d- در هیچیک از طبقهبندیهای فوق نمیگنجد. (در تحلیل تصاویر مقوله ی a غیر فعال و مقوله b فعال می باشد و مقوله های c,d خنثی میباشد.) فصل دوم ادبیات پژوهش فصل دوم: ادبیات پژوهش ۲-۱ مقدمه تا کنون پژوهشگران زیادی در مورد کارآفرینی و ویژگیهای کارآفرینان پژوهشهایی انجام دادهاند و تعاریف زیادی از کارآفرینی بیان کردهاند در این راستا امامی (۱۳۸۷) معتقد است که کارآفرینی گرچه یک رویداد اقتصادی است اما متأثر از نظام ارزش، نگرشها و هنجارهای رفتار افراد و گروههای انسانی است؛ و لیندرزی[۱۱] (۲۰۰۵) بیان میدارد شخصیت کارآفرینانه افراد موضوعی فرهنگی است که در بستر زمان و با تکوین روحی و روانی فرد قابلیت بروز پیدا میکند و شواهد بسیاری وجود دارد که اثبات میکند آموزش کارآفرینی در افزایش نگرش کارآفرینانه افراد و درنتیجه افزایش احتمال وقوع کارآفرینی مؤثر است (رابینسون[۱۲]، ۱۹۹۱، میترا و ماتلی[۱۳]، ۲۰۰۴)؛ بنابراین شیوه سرمایهگذاری مطمئن برای ترویج فرهنگ کارآفرینی، فرایند پیشرفت سرمایهگذاری در آموزشوپرورش میباشد (تلخابی، ۱۳۸۴). لذا هرچه ارزشها و عقاید موجود در جامعه افراد جامعه را به کار، تولید مداوم، فکر و اندیشه خلاق سوق دهد، در آن جامعه فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و درون افراد نهادینه میشود. بهترین شیوه برای ترویج فرهنگ کارآفرینی، سرمایهگذاری در آموزشوپرورش است چراکه کودکان سرمایههای آینده کشور هستند و آموزش در دوران کودکی نقش بسزایی در شکلگیری شخصیت افراد و آینده او دارد؛ و بر این اساس نوریان (۱۳۸۶) معتقد است آموزش کارآفرینی از مدرسه و در سنین دبستان نقشی بسیار مهم در ترویج فرهنگ کارآفرینی دارد و از طرفی کتابهای درسی که از مهمترین رسانههای آموزشی است که همهروزه معلمان و دانشآموزان از آن استفاده میکنند و این رسانه دربردارنده بخشهای نوشتاری، تصاویر و فعالیتها میباشد که در راستای تحقق اهداف کتاب انتخاب و سازماندهی میشود لذا ارائه و انتخاب محتوا نقش مهمی در انتقال مفاهیم به دانشآموزان دارد و بدون شک استفاده از نظریاتی که به فعالیت، تعامل، انگیزش و ارتباط با محیط واقعی دانشآموزان توجه دارند در محتوای کتب درسی میتواند زمینه رشد همهجانبه تفکر منطقی، خلاقیت، مسئولیتپذیری را فراهم آورد (پیرانی، ۱۳۸۸) ۲-۲ آموزش کارآفرینی واژه کارآفرینی[۱۴] از کلمه فرانسوی به معنای «متعهد شدن» نشأتگرفته است. واژهنامه دانشگاهی و بستر واژه کارآفرین را اینگونه تعریف نموده است. کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل میکند. (احمدی، حسن درویش، ۱۳۸۶) در مورد مفهوم تعریف کارآفرینی با توجه به ماهیت و ساختار نظام آموزشی موردتوجه قرار میگیرد. با این نگرش میتوان کارآفرینی در آموزشوپرورش را چنین تعریف کرد: کارآفرینی در آموزش فرایند منظم و مستمری است که از یکسو به شناسایی و بهرهبرداری مؤثر از کلیه منابع درونی و بیرونی نظام آموزشی منجر میشود و از سوی دیگر موجب ایجاد فرصتهای جدید یاددهی یادگیری میگردد. این فرایند با تکیهبر دو محور آموزش فراگیر کارآفرین و فراهم آوردن زمینههای بروز و ظهور آن محقق میشود. ازآنجاکه صفت کارآفرینی اکتسابی بوده نه ارثی و ژنتیکی، باید آموزشوپرورش با برنامهریزی و سازماندهی، زمینههای رشد و خصوصیات روحی دانشآموزان را در جهت ایجاد روحیه کارآفرینی فراهم کند و این ویژگیها را در آنان بپروراند. (یعقوبی نجفآبادی،۱۳۸۹) با تحولات سریع اقتصادهای ملی و تعامل با اقتصاد جهانی و مطرحشدن پدیدههایی همانند «جهانیشدن اقتصاد» مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرایند رشد و توسعه پایدار و رفاه اقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید، نقش کارآفرینان در این فرایند هست. بهطورکلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضورداشته و مبنای تحولات و پیشرفتهای بشری بوده است. کارآفرینی از اواخر قرن بیستم موردتوجه محافل آموزشی کشورهای جهان قرارگرفته است. این واژه اولین بار در تئوریهای اقتصادی و توسط اقتصاددانان ایجادشده و سپس وارد مکاتب و تئوریهای سایر رشتههای علوم گردیده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکامل موضوع بیانشده است که برخی از این تعاریف ارائه میگردد: در اولین تعریف سی[۱۵] کارآفرین را هماهنگکننده و ترکیبکننده عوامل تولید میداند اما ویژگی خاصی را برای او در نظر نمیگیرد (استونسون[۱۶]، ۱۹۹۰). بهعبارتدیگر فردی باید عوامل تولید (زمین، نیروی کار و سرمایه) را جهت تولید، تجارت یا ارائه خدمات ترکیب کند که به این شخص «کارآفرین» و به کار او «کارآفرینی» گفته میشود (عابدی، ۱۳۸۰). تراپ مان[۱۷] و مورنینگ استار[۱۸] در کتاب «نظامهای کارآفرینانه » در دهه ۱۹۹۰ مینویسند: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد. کارآفرین فردی است که میخواهد تأثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند.(به نقل از نوروزی،۱۳۸۹) یکی دیگر از تعاریف کامل و جامع کارآفرینی توسط شومپیتر[۱۹] ارائهشده است. وی در کتاب خود با عنوان «تئوری توسعه اقتصادی» بین مفهوم واژه نوآوری و اختراع تفاوت قائل شده است و نوآوری را استفاده از خطرپذیری اختراع برای ایجاد یک محصول یا خدمت تجاری میداند. به نظر وی نوآوری عامل اصلی ثروت و ایجاد تقاضاست؛ بنابراین کارآفرینان مدیران یا مالکانی هستند که با راهاندازی یک واحد تولیدی- تجاری از اختراع بهرهبرداری میکنند (اسزیلاگی[۲۰]، ۱۹۸۷). پیتر دراکر[۲۱] (۱۹۸۵) معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیتهای اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع نماید. وی میگوید که امروزه در تعریف کاملی از کارآفرینی آشفتگی زیادی وجود دارد و ازاینرو نمیتوان تعریف استاندارد، جامعومانعی از آن به دست داد. علت این امر در طبیعت بینرشتهای کارآفرینی نهفته است. برخورد صاحبنظران با مقوله کارآفرینی همچون برخورد افراد نابینائی است که با موجودی مواجه میشوند و هرکدام متناسب با عضوی از حیوان که لمس می کند به توصیف آن میپردازند (احمد پور، ۱۳۸۰: ۳۰) و رابرت هیسریچ[۲۲] (۲۰۰۲)«کارآفرینی، فرایند خلق چیزی متفاوت و باارزش از طریق اختصاص زمان و تلاش لازم برای آن است؛ با فرض همراه بودن ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی و نیز دریافت پاداشهای مالی و رضایت فردی». (به نقل از احمدی، درویش، ۱۳۸۶). ۲-۳ فرهنگ کارآفرینی فرهنگ کارآفرینی، یک خورده فرهنگ از کل فرهنگ حاکم بر جامعه میباشد. ازآنجاییکه فرهنگ به مفهوم مجموعه ارزشها، نگرشها، هنجارها و رفتارهایی است که هویت یک جامعه را تشکیل میدهند. کارآفرینان بهعنوان بخشی از جامعه پیرامونی، از مجموعه ارزشها، نگرشها و هنجارها و رفتارهای متمایزی برخوردارند که میتوان به آن خورده فرهنگ کارآفرینی اطلاق نمود. (احمد پور، ۱۳۸۰) ساختار و عملکرد یک خورده فرهنگ و عناصر درونی آن در سطوح مختلف فردی و اجتماعی و همچنین در ارتباط آن بافرهنگ مسلط پیرامونی، به نحوی است که میتوان گفت: بر اساس اصل تأثیر متقابل حوزههای مختلف فرهنگ و اجتماع، فرهنگ کارآفرینی از حوزههای دیگر فرهنگ، ازجمله حوزه اخلاق و مذهب، ارزشها، عقاید اقتصادی و سیاسی تأثیر میپذیرند. ازاینرو ریشههای ضعف و قوت فرهنگ کارآفرینی را باید در حضور و وجود ارزشها و عقایدی جستوجو کرد که در فرهنگ و سلسلهمراتب ارزشها جایگاهی فراتر از کار را به خود اختصاص دادهاند و در تعارض و تقابل باکار و یا همنوا و همساز با کارآفرینی هستند. (رجبزاده، ۱۳۷۶). ژوزف مک گوایر[۲۳] نقش کارآفرینی در جوامع مختلف را با توجه به تنوع فرهنگی متفاوت میداند و به نظر وی منابع طبیعی و سرمایه نقدی، ممکن است یکسان باشد اما آنچه باید در درک تفاوت رفتار، موردتوجه قرار گیرد، عواملی است همچون: عقاید اجتماعی، هنجارها، پاداش رفتارها، آرمانهای فردی و ملی و مکاتب دینی؛ بنابراین اگر چهکار آفرینان، ارزشها و باورهایی متمایز از افراد جامعه دارند، ولی فرهنگ کارآفرینی متأثر از فرهنگ حاکم بر جامعه است. درواقع هر چه ارزشها و عقاید موجود در جامعه، افراد جامعه را به کار، تولید مداوم، فکر و اندیشه خلاق و یادگیری و کسب دانش سوق دهند؛ در آن جامعه فرهنگ کارآفرینی اشاعه یافته و درون افراد نهادینه میشود و یا به عبارتی در این جامعه افراد بیشتری دست به خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی میزنند و افراد کارآفرین بیشتری موفق میشوند که ایدههای نوین خود را در جامعه محقق سازند. از سوی دیگر نیز جامعه کنونی، در حال حاضر با سرعتی شتابان به سمت ((جامعه دانشی)) جامعه که در آن منابع فیزیکی و مادی مزیت خود را نسبت به منابع فکری و علمی ازدستداده و سرمایه اصلی آن، استعداد و خلاقیت اعضای آن جامعه به شمار میرود؛ بنابراین میتوان گفت که قسمت اعظم فرهنگ کارآفرینی در جوامع کنونی متأثر از نهادینه شدن فرهنگ علم در جامعه است. واژههایی مانند مدیریت علمی، اقتصاد مبتنی بر دانش، خلاقیت در صنعت و نوآوری در سمینارها و همایشها بسیار بهکاربرده میشود و همه اینها گواه این ادعا است که فرهنگ کارآفرینی در محیطی امکانپذیر است که هنجارهای غالب بر آن محیط، ارزشها و باورهای فرهنگ کار و علم را تقویت می کند. (سعیدی کیا، مهدی، ۱۳۸۸) ۲-۴ توسعه و تحول کارآفرینی در ایران علیرغم اینکه در کشورهای پیشرفته دنیا از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد موضوع کارآفرینی توجه جدی شده و بسیاری از کشورهای درحالتوسعه هم از اواخر دهه ۱۹۸۰ این موضوع را موردتوجه قرار دادهاند، در کشور ما تا شروع اجرای برنامه سوم، توجه جدی به کارآفرینی نشده بود، حتی در محافل علمی و دانشگاهی نیز بهجز موارد بسیار نادر، فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته بود. مشکل بیکاری و پیشبینی حادتر شدن آن در دهه ۱۹۸۰ موجب شد که در زمان تدوین برنامه سوم توسعه، موضوع توسعه کارآفرینی موردتوجه قرار گیرد. در برنامه اخیر، توسعه کارآفرینی در سطح وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، جهاد دانشگاهی، جهاد کشاورزی و صنعت و معدن به دلیل ارتباط با فعالیتهای آنها مطرحشده است. ازآنجاکه درگذشته متأسفانه برنامهریزی جامع و کلان برای ترویج، پرورش، آموزش و گسترش کارآفرینی و حمایت از کارآفرینان توسط دولت انجامنشده و تسهیلات مالی حمایتی قانونی و فضای فرهنگی مناسب برای توسعه کارآفرینی در سطح جامعه، ازجمله در سطح دانشگاههای کشور بهعنوان بخش پیشرو در توسعه کارآفرینی کشور، شکل نگرفته است. در برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و توسعه فرهنگی جمهوری اسلامی ایران موضوع کارآفرینی و بخصوص بعد آموزشوپرورش کارآفرینان موردتوجه خاص قرار گرفت و طرح اعتبارات خاصی در قالب این برنامه و برنامههای بودجه سالیانه کشور برای گسترش و توسعه کارآفرینی در سطح چند وزارتخانه و سازمان دولتی مرتبط پیشبینیشده است. در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری این طرح به سازمان سنجش آموزش کشور سپردهشده است و با عنوان ‹‹طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاههای کشور ›› (کاراد) دنبال میشود؛ که هدف اصلی از اجرای این طرح توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری سازمان سنجش و آموزش کشور با همکاری دانشگاه، تربیت، پرورش و آموزش کارآفرینان در دانشگاههای کشور میباشد. اهداف طرح کاراد: ترویج، ترغیب و ارتقاء روحیه کارآفرینی و تلاش در جامه دانشگاهی. ترغیب و جذب جامعه دانشگاهی به آموزش دورههای کارآفرینی. گسترش پژوهشهای تفصیلی در خصوص کارآفرینان، پروژههای کارآفرینی، محیط و فضای کارآفرینان و سایر زمینههای مرتبط، با توجه به شرایط و مقتضیات ایران. آگاهسازی جامعه دانشگاهی در مورد کارآفرینی، کارآفرینان و نقش آنها در رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال و رفاه. (سلجوقی، ۱۳۸۷) ۲-۵ ضرورتهای بومی طراحی نظام خطمشی گذاری شده در حوزه آموزش کارآفرینی ۱- رشد و توسعه اقتصادی جوامع مرهون کارآفرینی و فعالیتهای کارآفرینانه توسط شرکتهای کارآفرینان است. ازاینرو، لازمه دستیابی به توسعه پیشرفت اقتصادی کشورها، آموزش کارآفرینی است. برای مثال مطالعات و بررسیهای دیدهبان جهانی کارآفرینی نشان میدهد که بین نرخ فعالیتهای کارآفرینانه و تولید خالص داخلی در برخی از کشورها همبستگی وجود دارد. بهعبارتدیگر افزایش فعالیتهای کارآفرینانه همراه با افزایش تولید خالص ملی و درنتیجه افزایش درآمد ملی، رفاه و آسایش در جامعه هست. (زالی، ۱۳۸۶). آموزش کارآفرینی در ایران که اجرایی و عملیترین استراتژی برونرفت از بنبستها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور است، نیازمند خطمشیهایی است که مبتنی بر تجربیات کشورهای پیشرفته و جهانسومی ازیکطرف و شرایط بومی کشور از طرف دیگر باشد. ۲- نظام فعلی آموزش عالی بهطور عام و آموزش کارآفرینی بهطور خاص در حال حاضر از سوی مشکلات عدیدهای مورد تهدید واقع میشود. ازجمله این مشکلات میتوان به برنامهریزیهای کوتاهمدت، موازی کاری و عدم انسجام در برنامههای آموزش کارآفرینی اشاره نمود. جهت رفع این مشکلات نیاز به خطمشی گذاری علمی و صحیح میباشد و نیل به آن هدف مستلزم مطالعه هدفمند و علمی نظام خطمشی گذاری در این حوزه است. ۳- مضامین برنامه چهارم توسعه: در برنامه چهارم توسعه ضمن درک خوب از نقش کارآفرینان دانا محور و تشخیص این مهم که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نقش استراتژی است را به عهده خواهد داشت، بهوضوح به این نقش در ماده ۴۲ (بندهای الف و د) در ماده ۴۵ (بندهای الف و ه)، ماده ۲۱ (بند ج)، ماده ۳۹ (بند ز) و ماده ۴۶ (بند پ)، ماده ۴۸ (بند ج)، ماده ۴۹ (بند الف و ب) اشاره گردیده است. (سند قانون برنامه چهارم توسعه، به نقل از الوانی و همکاران،۱۳۹۰) ۴- مضامین سند چشمانداز: همچنین در سند چشمانداز ۲۰ ساله نظام در قسمت اهداف آرمانی (بند ۲ سند چشمانداز)، بند ۹، بند ۳۷ (سیاستهای ملی)، بند ۳۷ (سند کلی)، دستیابی به اهدافی چون توسعه کارآفرینی، توسعه شرکتهای دانشبنیاد (تأسیس ۲۰ هزار شرکت توسط کارآفرینان دانا محور تا پایان سند)، افزایش شبکههای تحقیقاتی با رویکرد اقتصادی و نهایتاً افزایش شرکتهای نوپا مستقر در پارکها و مراکز رشد به آن اشارهشده است. نیل به چنین اهدافی جز از طریق طراحی یک نظام خطمشی گذاری در حوزه آموزش کارآفرینی میسر نمیگردد. (طالبی، ۱۳۸۴) ۵- با توجه به رشد روزافزون دانش، فناوری و تکنولوژی لازم است که جمهوری اسلامی ایران نیز بر نظام آموزش خود (بهویژه آموزش کارآفرینی) تمرکز خاص نماید تا بتواند حداقل همپای سایر کشورها از عرصه رقابت فناوری و نوآوری عقب نماند. از سوی دیگر آموزش کارآفرینی بهعنوان راهحل برونرفت از مشکلات وسایل اقتصادی امروز کشور، نیازمند یک نظام کلان و منسجم در امر تصمیمگیری در این حوزه میباشد. این امر در سایه تدوین خطمشیهای مناسب و مطلوب امکانپذیر است. ۶- در چند سال اخیر در قوانین بودجه دولت بخش قابلتوجهی به آموزش کارآفرینی ذیل برنامههای وزارتخانههای مختلف ازجمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، رفاه اجتماعی، آموزشوپرورش تخصیص داده میشود. بهرهبرداری مطلوب و صحیح از بودجه عمومی در بخش آموزش کارآفرینی و پژوهشهای علمی مرتبط مستلزم نظام خطمشی گذاری علمی است. ۷- یکی از حوزههای علمی که در رشته مدیریت دولتی موردمطالعه قرار میگیرد، حوزه خطمشی گذاری است. در ادبیات موجود، مطالعات محض زیادی در این زمینه انجامشده است؛ اما مطالعاتی که در یک حوزه عملیاتی و کاربردی موضوع خطمشی را بررسی کند کمتر به چشم میخورد. پژوهش حاضر از حیث موضوعی بهنوبه خود به توسعه دانش درزمینه فرایند خطمشی گذاری در حوزه آموزش کارآفرینی کمک میکند. (الوانی، مقیمی، آذر، رحمتی، ۱۳۹۰) ۲-۶ آموزش و ترویج کارآفرینی در میان دانشآموزان در سیر تحول کارآفرینی، اقتصاددانان بیشتر بر جنبههای اقتصادی کارآفرینی توجه داشتند و درنتیجه از ویژگیها و عوامل فردی و اجتماعی که بهصورت مثبت و منفی بر کارآفرینان تأثیر میگذارد غافل بودند و آنها را در خارج از زمینه مطالعات خود میدانستند لیکن در سالهای اخیر، پژوهشگران از جنبههای جامعهشناسی و روانشناسی به مطالعه این موضوع پرداختهاند. روانشناسان ویژگیهای فردی کارآفرینان را بررسی میکنند. دیوید مک کله لند[۲۴]، از استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد آمریکا که نخستین بار نظریه روانشناسی توسعه اقتصادی را مطرح کرد بر این باور است که عامل عمده عقبماندگی اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه، مربوط به نداشتن خلاقیت فردی است او معتقد است که با یک برنامه درست تعلیم و تربیت، میتوان روحیه کاری لازم را در جوامع تقویت کرد بهگونهای که شرایط لازم برای صنعتی شدن آنها فراهم آید. (تفضیلی، ۱۳۷۲). بر این اساس در این پژوهش ویژگیهای فردی که یک کارآفرین باید داشته باشد در پنج دسته اقتصادی، عقلانی، اجتماعی، عاطفی و سازمانی قرار گرفتهاند که هرکدام دارای زیر مؤلفههای میباشند که در فصل سوم بهطور کامل به آنها اشاره گردیده است این ویژگیها درصورتیکه در دانشآموز یا فرد درونی و تقویت شوند میتوان انتظار داشت که فرد در آینده کارآفرینی موفق باشد. با توجه به مطالب ذکرشده در مورد کارآفرینی و ترویج کارآفرینی در مدارس، نتیجه میگیریم که اساس این برنامهها بر دوپایه زیر استوار است: افزایش تواناییهای کارآفرینی: شامل تقویت مواردی مانند فکر یابی، نوآوری، خلاقیت، فرصتیابی، مخاطره پذیری.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲٫دژنراسیون میعانی یا نکروز سلولهای لایه بازال ۳٫حضور نوار ائوزینوفیلیک درست درزیر غشای پایه که نشانگر پوشش فیبرینی لامینا پروپریا است. ۴٫اینفیلتراسیون نواری شکل لنفوسیتها و ماکروفاژها در لایه ساب اپیتلیال رسوب آنتی بادیها و اجزای کمپلمان هم قابل مشاهده است اما چون پاتوگنومونیک این ضایعه نمی باشد به عنوان یک تکنیک تشخیصی رایج به کار نمی رود(۲). داخل اپیتلیوم ،میزان سلولهای لانگرهانس و نسبت سلولهایCD4+/CD8+ افزایش نشان می دهد.احتمالا این سلولها آنتی ژنها را پردازش کرده و به لنفوسیتهای Tمعرفی می کنند.اجسام بیضی شکل ائوزینوفیلیک که نشانگر کراتینوسیتهای آپوپتوتیک می باشد در بافت زمینه دیده می شود.ایمونوفلورسانس مستقیم،حضور فیبرینوژن را در مناطق غشای پایه در ۱۰۰-۹۰درصد موارد نشان میدهد(۱۵). شکل۸-۲ : نمای هیستوپاتولوژیک لیکن پلان درمان بسیاری از بیماران مبتلا به لیکن پلان هیچ شکایتی از زخم های خود ندارند.در چنین مواردی نیازی به درمان فعال نیست و پیگیری دوره ای کفایت می کند. اما در بسیاری از بیمارانی که از انواع اریتماتوز،اروزیو و بولوز لیکن پلان رنج می برند تمایل به تبدیل زخم به SCC وجود دارد. لذا اهداف درمانی لیکن پلان دهانی عبارتند از:تسکین درد و سوزش بیمار،بهبود زخمهای دهانی و پیگیری های طولانی مدت جهت بررسی احتمال تغییرات بدخیمی بویژه در انواع اروزیو و آتروفیک OLPکه تمایل زیادی به بدخیم شدن دارند(۱۹). Andersenتخمین میزند که ۴۱درصد از ضایعات رتیکولر خود بخود بهبود می یابد در حالیکه ۱۲% از ضایعات آتروفیک،۷درصد ضایعات پلاک مانند و۵درصد ضایعات اولسراتیو بدون درمان بهبود می یابند. از آنجایی که اتیولوژی لیکن پلان دهانی نامشخص است اصول پایه برای ارائه درمانهای پیشگیری کننده وجود ندارد.بنابراین هدف همه استراتژیهای درمانی رایج ،کاهش یا حذف علائم می باشند(۲).
اگر ایجاد ضایعه با شروع یک درمان دارویی خاص همراه باشد ممکن است ضایعه،واکنش لیکنوئیدی باشد و باید قطع یا تغییر درمان دارویی مد نظر قرار گیرد. اگر ضایعات در مجاورت ترمیم های آمالگام باشند،حساسیت به آمالگام میتواند فاکتور مهمی باشد و جایگزینی ترمیم ها با ماده دیگر مورد توجه قرار گیرد. اگر هیچ فاکتور مداخله گری شناسایی نشود،درمان تجربی استفاده می شود و به کاهش علائم کمک می کند. لیکن پلان غیر اروزیو غالبا بدون علامت است وهیچ درمان فعالی برای آن توصیه نمی شود.در صورت وجود سوزش خفیف دهانشویه کلرهگزیدین می تواند در کاهش علائم موثر باشد.در مقابل، انواع اروزیو لیکن پلان نیازمند درمان است (۱۸). درمانهای معمول برای OLP عبارتند از: کورتیکوستروئیدهای موضعی و سیستمیک،سیکلوسپورین، مایکوفنولات مفیتیل، متوتروکسات،داپسون،گریسئوفولوین، رتینوئیدها ،پیمکرولیموس ،تاکرولیموس، PUVA،لیزر۳۰۸ nm-excimer،هیدروکسی کلروکین و هپارین با وزن مولکولی پایین(enoxaparin)(20). داروهای موضعی متعددی برای درمان OLP پیشنهاد شده اند که شامل استروئیدها،مهارکننده های کلسی نورین(سیکلوسپورین و تاکرولیموس) و رتینوئیدها می باشد.از بین اینها استروئیدهای موضعی بطور وسیعی استفاده می شوند که اغلب بعنوان اولین انتخاب درمانی پیشنهاد می شوند.برخی تحقیقات استروئیدهای قوی تر نظیر کلوبتازول پروپیونات را در مقابل استروئید های متوسط مثل تریامسینولون استوناید توصیه می کنند.عود ضایعه شایع است و روش معمول پیشگیری از آن شامل استفاده از استروئیدها در پایین ترین دوز ممکن می باشدتا بیمار را بدون علامت نگه دارد.این روش نیاز به تنظیم میزان استروئید برای هر بیمار دارد.زمانی که استروئیدهای موضعی قوی استفاده می شوند عفونت قارچی ممکن است ایجاد شود.هنگامی که دفعات کاربرد استروئیدها بیش ازیک بار در روز باشد درمان همزمان با داروهای ضدقارچ ضرورت می یابد (۲). دلیل استفاده از کورتیکوستروئیدها، توانایی این دسته از داروها برای تنظیم التهاب و پاسخ ایمنی است(۱۵) . مروری بر مقالات ضایعات مخاطی لیکن پلان که در برخی موارد زخمی هم هستند ناراحتی و ناتوانی قابل توجهی در بیماران ایجاد می کنند.در چنین مواردی درمان انتخابی،تضعیف سیستم ایمنی بدن می باشد.اما تضعیف جنرالیزه ایمنی بدن عوارض جانبی قابل توجهی دارد بنابراین استفاده از روش های اختصاصی تضعیف ایمنی که قابل تحمل تر هستند و کمترین عوارض جانبی را دارند،عاقلانه تر بنظر می رسد.چند سال قبل داروی ایمنو ساپرسور جدیدی به نامmycophenolate mofetil (MMF) در درمان بیماریهای التهابی و خودایمنی پوستی معرفی شد که به طور اختصاصی و قابل برگشت،تکثیر لنفوسیتهای Tفعال شده را محدود می کند.علاوه بر این MMF به طور موفقیت آمیزی در درمان بیماریهای پیوند علیه میزبان(GVHD)استفاده شده است.مشخصه هر دو بیماریGVHD و لیکن پلان حضور لنفوسیت های Tفعال شده می باشد که نقش محوری در تشکیل زخم دارد. Uta Frielingوهمکاران مصرف دوکپسول۵۰۰ میلی گرمیMMFرا ۲ بار در روز در بهبودی کامل ضایعات لیکن پلان اروزیو پوستی موثردانسته انددرحالیکه درمانهای قبلی باکورتیکوستروئیدهای سیستمیک وموضعی موجب وخیمترشدن وضعیت در دو مورد از سه بیمارموردبررسی شده بودند.بنابر این مطالعه MMF در درمان لیکن پلان منتشر ولیکن پلان پوستی-مخاطی شدید و مقاوم به درمان موثر بوده است(۴). در مطالعه ایChoو همکاران در سال ۲۰۱۰ در آمریکا ازنیم گرمMMFخوراکی دوباردرروزبمدت ۴هفته و پس از آن یک گرم MMFدوبار در روز حداقل بمدت ۲۹ هفته بر روی شانزده بیمار استفاده کرده و۸۳درصد موفقیت رادرکاهش علایم لیکن پلانوپیلاریس مقاوم به درمان گزارش کرده اند(۹). مطالعه دیگری در آلمان در سال ۲۰۰۱ توسط Wohlrab و همکاران بر روی سه بیمار مبتلا به پسوریازیس انجام شده واستفاده از کرم MMF دو درصد دو بار در روز بمدت یک هفته موجب کاهش چشمگیر در قرمزی،التهاب و پوسته پوسته شدن ضایعات پوستی پسوریازیس شده و درمقایسه با کرم۱/۰درصدبتامتازون دقیقا به همان اندازه موثر بوده است(۲۱). Knappوهمکاران در سال ۲۰۰۳ در آلمان کارآیی قطره چشمی ۱درصدMMFرادرمطالعات حیوانی مورد بررسی قرارداده اندواستفاده موضعی ازاین دارو را پس ازعمل پیوند قرنیه مفید دانسته و همچنین این فرم دارویی را در افزایش میزان جذب دارو در قرنیه موثر گزارش کرده اند(۸). Nousariوهمکاران در مطالعه ای استفاده ازفرم خوراکی این دارو را با دوز۱۲۵۰-۵۰۰ میلی گرم دو بار در روز بر روی چهار بیمار مبتلا به پمفیگوس ولگاریس،یک بیمار مبتلا به بولوزپمفیگوئید،یک بیمار مبتلا به پمفیگوس فولیاسه،یک بیمار مبتلا به بیماری کرون و یک بیمار مبتلا به پسوریازیس بررسی کرده وآن را دارویی مطمئن وکاملا موثر دانسته اند(۷). مکانیزم اثر مایکوفنولات مفیتیل (Mycophenolate Mofetil)
شکل۹-۲ : فرمول شیمیایی مایکوفنولات مفیتیل و مایکوفنولیک اسید مایکوفنولات مفیتیل(MMF)یک داروی ایمونوساپرسیو و پیش ساز اسیدمایکوفنولیک(MPA)(شکل ۹-۲) می باشدکه پس از مصرف خوراکی در دستگاه گوارش تبدیل به فرم فعال دارو یا مایکوفنولیک اسید می گردد اما این تبدیل شیمیایی توسط تمام انواع آنزیمهای استراز قابل انجام است که در نقاط مختلف بدن و بافتهای مختلف و حتی بصورت داخل سلولی موجود می باشد.سپس MPAموجب مهار شدن آنزیم IMPDHشده وباتوقف تولید پورینها که برای رشد لنفوسیتهایTضروری است،بطور برگشت پذیر سیستم ایمنی را مهارمیکند.(شکل ۱۰-۲)(۱۳). شکل ۱۰-۲ مکانیزم اثر مایکوفنولات مفیتیل فصل سوم مواد و روش کار نوع مطالعه:کارآزمایی بالینی جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه در این مطالعه کارآزمایی بالینی ابتدا تعداد ۲۷ نفر از بیماران مبتلا به لیکن پلان دهانی مراجعه کننده به بخش بیماریهای دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی تبریز که تمایل به همکاری داشتند انتخاب شدند. از بین این بیماران ۱۰ نفر دارای زخم اولسراتیو دو طرفه بودند و بصورت موردی-شاهدی دوسوکور وارد مطالعه شدند(گروه اول). در ۱۷ نفر ضایعه دو طرف همسان و همخوان نبوده و فقط دارای زخم اولسراتیو یک طرفه بودند و به دلیل محدودیت تعداد نمونه بصورت قبل و بعد وارد مطالعه شدند(گروه دوم).در طی درمان ۲نفر از گروه اول و ۲ نفر از گروه دوم به علت بعد مسافت و عدم توانایی برای رفت و آمد در طول پیگیری های هفتگی،تمایل به همکاری نداشتند و لذا از مطالعه خارج شدند.بنابر این در نهایت ۸ نفر در گروه اول و ۱۵ نفر در گروه دوم، چهارهفته درمان را به پایان رساندند. روش نمونه گیری با توجه به بررسی پرونده های چند سال قبل و برآورد تعداد مراجعین در طول مدت پژوهش، از روش نمونه گیری آسان دردسترس استفاده شد. حجم نمونه در ابتدا پرونده کلیه بیماران مراجعه کننده به بخش بیماریهای دهان دانشکده دندانپزشکی تبریز از سال ۸۶ تا ۹۱ که تشخیص بیماری لیکن پلان اروزیو در مورد آنها قطعی بود و واجد شرایط ورود و فاقد شرایط خروج از مطالعه بودند انتخاب شدند و با این بیماران در خصوص تمایل به شرکت در مطالعه تماس گرفته شد و نحوه انجام پژوهش به آنها توضیح داده شد،۲۰ نفرازمیان این افراد اعلام آمادگی کردند و برآورد کردیم که حدودا ۷ نفر در طول یک سال اخیر در طی پژوهش، از بین مراجعه کنندگان به دانشکده و افراد ارجاع شده ازمطب های خصوصی ،معاینه شده و وارد مطالعه شوند.لذا حجم نمونه ۲۷بیمار در نظر گرفته شد. معیارهای ورود درزمان معاینه در صورت وجود علایم بالینی لیکن پلان(۲) و تشخیص قطعی لیکن پلان اروزیو حاصل از بیوپسی ناحیه درگیر،بیمار انتخاب می گردید. الف:بیمارانی که دارای ضایعه اولسراتیو لیکن پلان در هر دو طرف بودند بصورت موردی-شاهدی وارد مطالعه شدند(گروه اول). ب:بیمارانی که دارای ضایعه اولسراتیو لیکن پلان دریک طرف بودند بصورت قبل وبعد وارد مطالعه شدند(گروه دوم). تمامی بیماران در محدوده سنی۶۵-۱۸ سال انتخاب شده اند. معیارهای خروج دریافت درمان دارویی برای لیکن پلان طی یک ماه گذشته وجود ضایعات لیکنوئید واکنشی بیماران دارای مشکل سیستمیک یا بیماریهای پوستی که سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار میدهند. بروز هرگونه عارضه جانبی داروی مایکو فنولات مفیتیل در طی مطالعه روش های آماری داده های بدست آمده از مطالعه با بهره گرفتن از روش های آماری توصیفی(میانگین-انحراف معیار)آزمون Tجفت شده و با بهره گرفتن از نرم افزار آماریSPSS v.16 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.در این مطالعه مقدار P کمتر ۰۵/۰از لحاظ آماری معنی دار تلقی گردید. روش ساخت دارو برای ساخت داروی مخاط چسب مایکوفنولات ابتدا یک سیستم حلال مناسب مورد استفاده قرارگرفت که بتواند هم پلیمرهای مورد استفاده و هم دارو را به خوبی در خود حل نماید. این سیستم حلال همچنین باید قابلیت تبخیر بالا داشته باشد تا بتوان آن را از سایر مواد جدا نمود. در این مطالعه از مخلوط آب، اتانول ،استون با نسبتهای ۲۵، ۵۰ و ۲۵ درصد حجمی استفاده شد. استون بعنوان حلال بسیار خوب برای داروی مایکوفنولات به سیستم حلال اضافه گردید. برای فرمولاسیون علاوه بر ماده موثره دارویی از مخلوط پلیمرهای چسبنده و پلیمرهای تشکیل دهنده لایه نازک (Film Former) استفاده گردید. از مخلوط دو نوع پلی اتیلن گلایکول سبک و سنگین بعنوان پلیمرهای تشکیل دهنده لایه نازک و از پلی وینیل پیرولیدون، هیدروکسی پروپیل متیل سلولز (HPMC) بعنوان پلیمرهای چسبنده استفاده شد. همچنین دی اتیل فتالات بعنوان پلاستی سایزر (منعطف کننده) درفرمولاسیون استفاده گردید. فرمولاسیونهای متعدد تهیه شده و با توجه به خصوصیات لایه نازک ایجاد شده درصدهای مواد فوق الذکر مشخص گردید. پلی اتیلن گلایکول های استفاده شده از گریدهای ۳۰۰ و ۲۰۰۰ ساخت مرک آلمان، پلی وینیل الکل گرید K90 ساخت BASF آلمان و هیدروکسی پروپیل متیل سلولز گرید K4M ساخت کمپانی Colorcon انگلستان برای این منظور استفاده گردید. به دلیل اینکه داروی MMF برای اولین بار در دنیا به فرم مخاط چسب تولید می شد لذا نسبتهای مختلف از این مواد بکار برده شده و فرمولاسیونهای بدست آمده از آنها از لحاظ یکنواختی و میزان چسبندگی بررسی شد تا در نهایت یک فرمولاسیون بعنوان فرمولاسیون منتخب تعیین گردید. برای تهیه مخاط چسب ابتدا تمام اجزاء فرمولاسیون در مخلوط حلالهای مورد نظر وارد شده و درب بشر با پارافیلم کاملا مسدود گردید تااز تبخیر حلال جلوگیری گردد. مخلوط حاصل بمدت ۲۴ ساعت در همزن مغناطیسی بهم زده می شد تا آنکه اجزاء مربوطه کاملا حل شده و محلول ویسکوز و یکنواختی ایجاد نمایند سپس این محلول ویسکوز روی یک صفحه صاف سیلیکونی گسترده شده و اجازه داده می شد تا حلالهای آن تبخیر شوند. مواد جامد باقیمانده بصورت یک لایه پلیمری شفاف و بسیار نازک حاوی دارو روی صفحه سیلیکونی باقی می ماند که همان فرمولاسیون مخاط چسب می باشد. برای جلوگیری از خشک شدن فرمولاسیون باید آن را در ظروف مقاوم به رطوبت نگهداری نمود. تمام اجزاء و پلیمرهای بکار رفته در این فرمولاسیون در آب محلول می باشند لذا پس از مصرف به آرامی در بزاق و مایعات دهان حل شده، ماده موثره دارویی خود را آزاد می نماید تا اینکه بطور کامل محو گردد. هر چه ضخامت لایه بیشتر باشد مدت زمان بیشتری برای حل شدن کامل آن نیاز خواهد بود لذا دراین مطالعه ضخامت در حدی تنظیم شد که در عرض ۲ تا ۳ ساعت بطور کامل حل شود(شکل ۱-۳ ).
(b) © (a)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
براساس استکبار و استضعاف تنظیم نظام رفتاری در جهت دستیابی به اهداف زندگی در سطوح خرد با افراد دیگر با خدا با خود با طبیعت سطح نهادی تاسیس نهادهای اجتماعی نهاد تبلیغ نهاد خانواده با محور نهاد تعلیم و تریت نهاد زیربنا در سطح نظام روابط قوا با محوریت ولایت مدار حرکت در سطح کلان سطح بین الملل تنظیم روابط بلاد کفر امت اسلام جامعه توحیدی فضاهای مکانی و زمانی بستر رشد و تعالی و سایر نهادهای اجتماعی مستکبرین مستضعفین تشکیل نظام اسلامی (نظام ولایی) تنظیم روابط جامعه توحیدی جامعه توحیدی بهمعنی رسوخ فرهنگ اسلامی در همه عرصههای زندگی و جهتدهنده به آنهاست. فرهنگ اسلامی از طریق ارائه نظام بینشی و نظام ارزشی متخذ از همان نظام بینشی، هدف زندگی در جهت سعادت همه احاد بشر را ترسیم کرده و به شکلدهی و یا تحول نظام رفتاری در جهت دستیابی به اهداف زندگی میپردازد. به تعبیر دیگر، فرهنگ اسلامی مانند خونی است که در رگهای حیات اجتماعی جاری میشود و مهمترین کارکرد آن، معنابخشی به زندگی است. تغییر و تحول، در سه عرصه ساختار، رفتار و فضای زندگی (فضای کالبدی) خود را نشان میدهد. فرهنگ دینی علاوه بر نهادینهکردن ارزشهای اخلاقی، در حوزههای خاص نیز ورود پیدا کرده و از طریق ارائه قواعد لازم، به تنظیم رفتارها و تعاملات اجتماعی افراد میپردازد. تنظم رفتارها و ارائه قواعد رفتاری نیز متاثر از همان اصول اخلاقی پیشگفته است. ورود دین به حوزههای خاص و فرهنگسازی در آن حوزهها و تنظیم رفتارهای انسانی، که از آن به گسترش ارتباطات دینمدارانه میتوان تعبیر کرد، از راهبردهای مهمّی است که رسوخ فرهنگ دینی به تعاملات اجتماعی را تسهیل میکند. از این رو، برای دستیابی به این مهم نیز باید الگوهای رفتاری حوزههای خاص اجتماعی وجود داشته باشد؛ مانند الگوی ارتباطات میانفرهنگی.
۱-۳- ارتباطات تعریف ارتباط بهصورت جامع که همه گونههای ارتباطی را در برگیرد اهمیت زیادی دارد. ارتباط، یکی از فعالیتهای انسانی است که بهدشواری میتوان تعریف قانعکنندهای از آن ارائه کرد. گریفین مینویسد: «پرسش از چیستی ارتباطات در حقیقت دعوت به مشاجرهای پایانناپذیر است».[۷۶] مسأله مهم و بغرنج در بررسی ارتباط و نظریههای ارتباطی، وجود مجموعهای متنوع از نظریههایی است که درباره ارتباط مفهومسازی کردهاند. ناتاشا باکیج ادعا کرده بیش از ۱۲۶ تعریف برای ارتباط وجود دارد.[۷۷] اما کلاوس مِرتِن توانست فقط در متن و زمینههای مهم در جامعهشناسی یکصدو شصت تعریف گوناگون از ارتباط را شناسایی کند. به احتمال زیاد در این سالها بر شمار این تعریفها افزوده شده است. دلیل اصلی این تنوع آن است که مفاهیم ارتباط، اطلاعات و زبان، برخلاف تصور ما، مفاهیم معمولی نیستند.[۷۸] مشکل دیگری هم که در تعریف ارتباط وجود دارد این است که بسیاری از تعاریفی که در منابع ارتباطی ارائه شده، بر ارتباطات رسانهای قابل حمل است. محققان، بهویژه در جهان سوم، بهدلایل مختلف پیش از آنکه به مطالعه رشته اصلی این دانش یعنی ارتباطات انسانی بپردازند، توجه، فرصت و بودجههای تحقیقاتی را صَرف ارتباط جمعی کردهاند و شاید همین کمتوجهی به ساحتهای دیگر ارتباط انسانی، در کنار جوان بودن این رشته از دانش بشری، سبب شده است که هنوز تعریف کامل مورد توافق دانشپژوهان علوم ارتباط، یعنی رشتههای گوناگون علوم اجتماعی و علوم تجربی تدوین نشود.[۷۹] این نگاه را که عمدتا بر استعاره انتقال اطلاعات و پیام از جانب یک فرستنده به یک گیرنده است، دیدگاه انتقال پیام[۸۰] یا باختصار دیدگاه انتقالی[۸۱] مینامند. بهعنوان مثال گفته میشود: «ارتباطات در سادهترین شکل آن عبارت از عمل انتقال اطلاعات، ایدهها و نگرشها از شخصی به شخص دیگر»[۸۲] است. در این دیدگاه که تا حد زیادی تحت تاثیر جنبههای تکنولوژیک ارتباطات است، ارتباطات جمعی و رسانهای به عناصر منبع، مخاطب و پیام توجه خاص دارد، اما در همه گونههای ارتباطات ما پیامی نمیدهیم و یا پیامی نمیگیریم. برای مثال، در ارتباطات با طبیعت و با خود و تخیلات درونی که بهشدت ما را مشغول کرده و حتی در خواب هم ما را راحت نمیگذارد، پیامی از سوی منبع ارسال نمیشود و یا مثلا «در ارتباطات دینیِ میان خدا و انسان و ارتباطات میانفردی، سکوت نیز از اهمیت گفتگو برخوردار است».[۸۳] در بازخوانی تعاریف موجود از ارتباطات، به این نتیجه میرسیم که دو مکتب در خصوص ارتباطات وجود دارد: مکتب انتقالی و مکتب آیینی. مکتب نخست، ارتباط را انتقال پیامها میداند. این مکتب بدان میپردازد که چگونه فرستندگان و گیرندگان، رمزگذاری و رمزگشایی میکنند، و چگونه انتقال دهندگان، مجاری/ مجراها و رسانههای ارتباطی را بهکار میگیرند. رویکرد انتقالی ارتباطات همان مدل قدیمی ارسطویی است که ارتباط را شامل گوینده، سخن و شنونده میداند. این مدل که به مدل مکانیکی، یک طرفه و از بالا به پایین هم شهرت دارد، در آمریکا بیش از سایر جوامع طرفدار پیدا کرده است. این مدل به کارکرد ابزاری ارتباط توجه دارد. کارآمدی در این مدل براساس موفقیت در کنترل دیگران و دستیابی به اهداف شخصی تعریف شده ارزیابی میشود. مدل دیوید برلو، «فرایند ارتباطات»، در این رویکرد جای میگیرد. دلمشغولی دیگر این مکتب موضوعاتی همچون کارایی و صحت است. این مکتب ارتباط را روندی میداند که شخص از راه آن بر رفتار و ذهنیت دیگری اثر میگذارد. اگر اثر از آنچه مورد نظر بود متفاوت و یا کمتر از آن باشد، این مکتب مایل است از آن در چهار چوب شکست ارتباط حرف بزند و در روند کار توجه کند تا دریابد شکست در کجا رخ داده است. مکتب دوم، ارتباط را تولید و تبادل پیام میداند. این مکتب دلبسته آن است که چگونه پیامها یا متنها در کنش متقابل با مردم قرار میگیرند تا معنا تولید کنند؛ یعنی به نقش متنها در فرهنگ وابسته است. برای این مکتب مطالعه ارتباط، مطالعه متن و فرهنگ است و روش اصلی آن نشانهشناسی(علم نشانهها و معانی) است.[۸۴] هر مکتب، تعریف ارتباط بهعنوان کنش متقابل اجتماعی از راه پیامها را بهشیوه خاص خود تفسیر میکند. مکتب انتقال، کنش متقابل اجتماعی را چون فرآیندی وصف میکند که شخص از راه آن با دیگران مرتبط میشود یا بر رفتار، ذهنیت یا واکنش عاطفی دیگری- و البته برعکس- تاثیر میگذارد. این امر به کاربرد متعارف از اصطلاح فهم متعارف نزدیک است اما مکتب نشانهشناختی کنش متقابل اجتماعی را اینگونه تعریف میکند که فرد به مدد آن، عضوی از یک فرهنگ یا جامعه خاص میشود.[۸۵] در اینجا بدون اینکه فرصت بررسی تعاریف موجود را داشته باشیم، فقط به تعریف لاری سموار به عنوان تعریف منتخب از ارتباطات اشاره میکنم: «ارتباط عبارت است از رفتاری که معنا به آن نسبت داده شود. هنگامی که فردی رفتار ما را مشاهده میکند و معنایی به آن میدهد ارتباط روی داده است صرفنظر از این که رفتار ما آگاهانه یا ناآگاهانه، عمدی یا غیرعمدی باشد».[۸۶] از نگاه اسلامی، تعیین مولفههای ارتباط و عناصر رکنی آن نیز از اهمیت اساسی برخوردار است. تعیین مولفههای ارتباط و عناصر رکنی بهنوع ارتباط و مدلهای ارتباطی بستگی دارد. از دیدگاه اسلامی، ارتباط با خدا رکن همه ارتباطات است که همه چیز بر گرد آن میچرخد و بدون ارتباط با خدا همه گونههای ارتباط بیمعنی میشود. این ارتباطات گونههای دیگر ارتباطات را نیز سیراب میکند و بدین ترتیب، ارتباطات در اسلام در قالب یک نظام هنجاری تعیین میشود. نظام هنجاری در ارتباطات فعل و اخلاق است که مشروعیت خود را از دین میگیرد. بدیننحو که انسانها باید اخلاق خدایی را در ارتباطات مبنا قرار بدهند. هرچند ارتباط با خدا بهمعنی خاص آن در قالب نماز و عبادیات خاص مطرح است، اما ارتباط با خدا یعنی همه چیز این عالم، یعنی خدامحوریِ همه چیز؛ همانطور که کل هستی با خداوند ارتباط تنگاتنگ غیرقابل تفکیک دارد، همه انسانها حتی کفار هم بیشترین ارتباط را بهلحاظ تکوینی با خدا دارند. ارتباط یک فعل عقلایی و اختیاری است؛ یا بهعبارت دیگر، یک کنش عقلانی معطوف به هدف است؛ مگر در ارتباطاتی که نقش فاعلیت انسان به حداقل میرسد. مثل تخیلات که ناخودآگاه غلبه دارد. باید در اینجا روشن ساخت که هدف ارتباط چیست. یعنی توجه به این امر که ارتباطات اسلامی بهلحاظ هدف متفاوت از گونههای دیگر ارتباطات است. هدف در ارتباطات اسلامی هرچه باشد، تحکیم روابط دینی در آن مطلوبیت دارد؛ به این معنی که، هرکس بههر میزان که میتواند باید در تحکیم و گسترش دین در جامعه سهیم باشد. فرد مسلمان تلاش میکند ارزشی از ارزشهای دین را تحکیم ببخشد یا از نقض آن جلوگیری کند، که همان امر بهمعروف و نهی از منکر است. بنابراین، نماز خواندن در خانه هم یک ارتباط اسلامی است. اگر هدف در ارتباطات اسلامی محوریت ارتباط با خدا باشد، مبنای محاسبه همه ارتباطات خواهد بود. این هدف در ارتباط تعلیم و تربیت، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، حرفهای و … قابل تعمیم است و در ارائه الگوی ارتباطی مهم است. ۱-۴- فرهنگ فرهنگ یکی از دشوارترین مفاهیم در علوم اجتماعی و انسانی است که تعریف آن بهگونههای بسیار متفاوت[۸۷] بهشدت دشوار[۸۸] و پیچیده[۸۹] است. برغم یک قرن تلاش، انسانشناسنان هنوز به تعریف واحدی از فرهنگ دست نیافتهاند.[۹۰] ظاهرا در این که نمیتوان تعریفی معتبر از فرهنگ ارائه داد، اجماع نسبی وجود دارد.[۹۱] ریموند ویلیامز فرهنگ را «یکی از دو یا سه واژه بسیار پیچیده در زبان انگلیسی»[۹۲] میداند. بنظر الکساندر هم، بر سر این که در درون نظام فرهنگی واقعا چه چیزی وجود دارد، اختلاف نظر فوقالعادهای در میان است.[۹۳] بنظر رفیعپور، در موارد قابلتوجهی مسأله و مفهوم فرهنگ بهغلط مطرح و بهکار برده میشود.[۹۴] در نگاه برخی صاحبنظران، فرهنگ بهعنوان مخلوق انسان[۹۵] یا بخش انسانیِ محیط تعریف میشود.[۹۶] بهعبارت دیگر، فرهنگ وجوه غیرزیستی حیات است. فرهنگ فرایند تولید و به اشتراک گذاشتن معنا درون یک نظام اجتماعی است که از ارزشها، هنجارها و شیوههای رفتار ترکیب شده است؛ بنابراین فرهنگ مجموعهای از تعامل، رفتار و ارتباط با یکدیگر است. فرهنگ چیزی است که از والدین، مدارس، رسانه و اجتماع گستردهتر آموخته میشود.[۹۷] گری فیلیپسن فرهنگ را الگوهای بهلحاظ اجتماعی ساختهشده و از نظر تاریخی منتقلشدهای از نمادها، معانی، مفروضات و قواعد میداند.[۹۸] البته فرهنگها بسته و ثابت نیستند بلکه تغییر پیدا میکنند و در هم ادغام میشوند هرچند تغییرات ممکن است تدریجی و بیقاعده[۹۹] باشد. فرهنگها از آنجا که از طریق تعاملات مشترک تولید و بازتولید میشوند، پویا هستند.[۱۰۰] انسان در حکم موجودی مجهز به توانمندیهای نشانهشناختی، خود را با محیط پیرامون سازگار میکند و آن را تغییر میدهد. «از طریق یک فرایند مستمر دگرگونی، محیط پیرامون ما تغییر میکند و به اصطلاح «تاریخی» میشود. این جهان تاریخیشده پویاست که فرهنگ نامیده میشود».[۱۰۱] اینگونه تعاریف از فرهنگ در حقیقت تنها به جنبه برساختی فرهنگ[۱۰۲] توجه کرده و همه فرهنگ را در جهانزیست انسانی جستجو میکند و اگر سخن از ارزشها و عقاید بهمیان میآورند منظور همان ایدئولوژی یا «مجموعه عقاید، باورها، ارزشها و باید و نبایدهایی است که در اندیشه حصولی و مفهومی بشر برای زندگی و زیست دنیوی تنظیم میشوند.»[۱۰۳] همانطور که بهنظر ویل دورانت، «فرهنگ از نظرگاه مدرن، حاصل برخورد انسان و طبیعت است.»[۱۰۴] پوپر فرهنگ را عالم سوم، یعنی عالمِ مصنوعات میداند که از برخورد انسان، یعنی عالمِ اول، با اشیاء طبیعی یعنی عالمِ دوم، بهوجود آمده است. در این نگاه، خدایی در کار نیست؛ موضوعِ فرهنگ، انسان است.[۱۰۵] همانطور که تعریف ویلیامز از فرهنگ، در نهایت فرد را خالق فرهنگ معرفی میکند،[۱۰۶] هستر و اگلین تاکید میکنند که فرهنگ در جریان کنش شکل میگیرد و فقط در کنش وجود دارد؛[۱۰۷] هال، بر قدرت بهعنوان عنصر اصلی فرهنگ تاکید میکند،[۱۰۸] هابرماس زیستجهان را شالودهی درک جهانبینیهای آگانه و تمامی کنشهای اجتماعی میداند.[۱۰۹] جوئل شارون معتقد است فرهنگ ما از زندگی اجتماعی ما ناشی میشود و تداوم زندگی اجتماعی ما به فرهنگ ما وابسته است.[۱۱۰] بخش زیادی از این تشتت در عرصه فرهنگ ناشی از این واقعیت است که فرهنگ تا چند دهه أخیر آنچنانکه شایسته است مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی قرار نگرفته بود. بهعنوان مثال، آنچنانکه ویلیامز ادعا میکند، «در ردهبندیهای سنتی، جامعهشناسیِ فرهنگ از جایگاه روشن و مطمئن بیبهره بود. عنوان جامعهشناسی فرهنگ اگر هم به فهرست عناوین موضوعات جامعهشناسی راه یابد، جایگاهش در انتهای فهرست است».[۱۱۱] هالیدی و همکارانش تشتت در تعاریف فرهنگ را با گوناگونی مدلهای فرهنگی ارائه شده از سوی انسانشناسان پیوند میزنند؛[۱۱۲] رونالد اسکالون دشواریهای موجود برای تعریف فرهنگ را ناشی از فراگیری بسیار زیاد محتوای فرهنگ،[۱۱۳] و لاری سماور و همکارانش ناشی از پیچیدگی آن میداند.[۱۱۴] بسته ارتباط میانفرهنگی[۱۱۵] که انتشارات کمبریج برای معلمان تهیه کرده، فرهنگ را به توده یخ شناوری[۱۱۶] تشبیه میکند که تنها آن بخش قابل مشاهده است که در بیرون از آب قرار دارد و بخش زیادی از آن قابل مشاهده نیست.[۱۱۷] اما علامه جعفری معتقد است جامعهشناسان نمیتوانند تعریف جامعی از فرهنگ ارائه دهند چون «آن هویت اصلی انسان را که پرچم خود را در مرز طبیعت و ماورای طبیعت زده است، جدی نگرفتهاند.»[۱۱۸] و مولانا ایراد عمده را در بیتوجهی به معنویت بهعنوان یک عنصر تاثیرگذار میداند: «یکی از موضوعاتی که فرهنگ و ارتباطات و به طور عامتر خود ارتباطات در طول قرنها هیچ توجهی به آن نشان نداد، مسأله معنویت است. ما شاهد آن هستیم که تمام موضوعات ارتباطات به مسائل مادی خاتمه پیدا میکند. حتی موضوع «دین» با تمام اهمیتی که داشت آنگونه که باید مطرح نمیشد. معدود مباحثی نیز که به اسم دین مطرح میشد مربوط به برخی موضوعات جزئی مثل رابطه رسانهها و کلیسا بود و هیچگاه دین بهعنوان یک راه و روش زندگی که در فرهنگ و ارتباطات موثر باشد مورد مطالعه قرار نمیگرفت.»[۱۱۹] و رشاد برای مشکلات موجود در تعارف فرهنگ پانزده[۱۲۰] دلیل اقامه میکند.[۱۲۱] نگاه دیگری هم وجود دارد که معتقد است فرهنگ دارای لایههای مختلف است که بخشی از آن فراتر از جهانزیست انسانی قرار دارد. «از نگاه علّامه نفسِ کشیدهشدن انسان به زندگی اجتماعی، امری طبیعی و مقتضای فطرت و سرشت خدادادی اوست. طبق این تحلیل نتایج بیواسطه و ثمرات طبیعی این زندگی نیز همچون فرهنگ به فطرت مستند خواهند بود.»[۱۲۲] علامه طباطبائی ریشه فرهنگ را در طبیعت و ساختمان وجودی انسان، یعنی فطرت او جستجو میکند. خلقت انسان به نوعی است که برخی نیازها در آن تعبیه شده است. این نیازها بهصورت هستها همواره در ساختمان وجود آدمی ثابتاند. تامین این نیازها مستلزم اعتباریاتی است که به دو دسته پیش از اجتماع و پس از اجتماع تقسیم میشوند. اساس زندگی، «اعتباریات» است و اعتباریات تابع نیازها و یا قوای فعاله طبیعی است. وجوب، خوبی و بدی، ترجیح، استخدام و اجتماع، متابعت علم از سنخ اعتباریات پیش از اجتماعاند.[۱۲۳] اصل مِلک، کلام و سخن، ریاست و مرئوسیت و اعتباریات مربوط به تساوی طرفین و مانند آن، از اعتباریات پس از اجتماعاند که هر کدام به مروز زمان بسط پیدا کرده و چه بسا تبدیل به نظامها و ساختارهای اجتماعی میشوند. مثلا نظام حقوقی بسط اصل اختصاص و مِلک است. قواعد زبانی، بسط کلام است. ارزشگذاریهایی که اساس نظامهای اجتماعی و اخلاقی و رفتاری میشود، معطوف به اصل استخدام است.[۱۲۴] بدین ترتیب «عمده آنچه در حوزه اعتباریات(فرهنگ) میگذرد، مربوط به اصل استخدام است».[۱۲۵] این اعتباریات در ادبیات امروزی همان فرهنگ است. بنابراین میتوان گفت که فرهنگ، بسط طبیعت(فطرت) در تاریخ است. بهتعبیر علیاصغر مُصلح در تبیین اعتباریات علامه: «فرهنگ صورت انباشته شده اعتباریاتی است که در طول تاریخ، در یک قوم پدید آمده و دائم در حال تطور است»[۱۲۶] بهطور خلاصه، طبیعت با تعبیه قوای فعاله در انسان، راه استکمال را نشان داده است، اما برای رسیدن به کمال باید علومی ساخته و آفریده شود و این علوم همان اعتباریات است. این علوم اعتباری هرچند آفریده خود آدمی است، بیربط و بدون وابستگی به علوم حقیقی نیست. انسان میتواند علومی بنیادی درباره اصل و اساس واقعیت، فارغ از زندگی و عمل خود داشته باشد. این علوم همان حقیقیات است. اینجا اختلافی اساسی میان علامه طباطبائی و متفکران مدرن اروپایی پیش میآید. فلسفه مدرن راه خود را با نحوی چشمپوشی از چنین علومی طی کرده است. سوبژکتیویسمِ غالب بر فلسفه اروپایی اجازه پذیرش عرصه حقیقیات را بهمعنایی که علامه مطرح میکند، نمیدهد.[۱۲۷] دین که بخش مهمی از فرهنگ بهشمار میرود به زبان اعتباریات بیان شده است؛ اما در عین حال مبتنی بر حقایق است. بیان علامه در «رساله الولایه» مشعر بر این است که عبارات مقدس معنا و مراتبی فوق بیان لفظی دارند.[۱۲۸] مقصود تعالیم ادیان توجهدادن انسان به عوالم والاتر و ترغیب آنها برای رسیدن به کمالات عالم حقایق است. انبیا تعالیم خود را به زبان اعتباریات بیان میکنند اما خود به حقایق آگاهاند و میخواهند انسان را هم به حقایق پیوند دهند و بهسوی حقایق هدایت کنند.[۱۲۹] علامه در تفسیر آیه ۲۱۳ سوره مبارکه بقره[۱۳۰] با اشاره به فلسفه ارسال پیامبران، نقش دین را برگرداندن مردم به مسیر فطرت تلقی میکند.[۱۳۱] این تفسیر مطابق کلام حضرت علی علیهالسلام در بیان فلسفه بعثت است.[۱۳۲] از این نکته مهم هم نباید غفلت کرد که تلقی طبیعت انسان بهعنوان مبنای همه اعتباریات(فرهنگ) به این معنا نیست که علامه نیز مثل بسیاری از عالمان غربی، طبیعتگراست. آنچه از تفسیر المیزان ذیل آیه ۵۰ سوره مبارکه طه استفاده میشود این است که خالق انسان او را به این نحو خلق کرده است که راه هدایت و کمال خویش را پیدا کند: «کلمه هدایت[۱۳۳] بهمعناى این است که راه هر چیز را به آن طورى نشان دهیم که او را به مطلوبش برساند، و یا لا اقل راهى که بهسوى مطلوب او منتهى مىشود به او نشان دهیم و هر دو معنا به یک حقیقت بر مىگردد و آن عبارت است از نوعى رساندن مطلوب، حال یا رساندن به خود مطلوب، و یا رساندن به طریق منتهى به آن… انسان را که نطفه است بهصورت انسان فىنفسه مجهز به قوا و اعضایى کرده که نسبت به افعال و آثار تناسبى دارد، که همان تناسب او را بهسوى انسانى کامل منتهى مىکند، کامل در نفس، و کامل از حیث بدن. پس به نطفه آدمى، با استعدادى که براى آدمشدن دارد خلقتى که مخصوص او است داده شده و آن خلقت مخصوص همان وجود خاص انسانى است، آنگاه همان وجود با آنچه از قوا و اعضاء که دارد بدان مجهز شده بهسوى مطلوبش که همان غایت وجود انسانى و آخرین درجه کمال مخصوص به این نوع است سیر داده مىشود.»[۱۳۴] این بیان آشکارا نشان میدهد که علامه بسیار فراتر از بخش برساختی فرهنگ را مورد توجه قرار داده است که جایگاه دین در آن انکار ناپذیر است.[۱۳۵] شهید مطهری فرهنگ را در سه سطح تحلیل میکنند. او بر این باور است که: «در سطح اول انسان بر حسب غرایز بهمعنای عام[فطرت] و استعدادهای دورنی خود، به باورهایی معتقد میشود و به رفتارهایی دست میزند. در واقع، باورها و رفتارهای انسان با ارجاع به غرایز درونی انسان قابل فهم و تفسیر است. در سطح دوم، انسان که زندگی اجتماعی دارد در جریان تعاملات و ارتباطات با دیگر انسانها الگوها و قواعدی را تولید میکند که حاکم بر زندگی اجتماعی او و مقوم نظم اجتماعی خواهد بود و در سطح سوم، یک وجود حقیقی مستقل و موثری ایجاد میشود که فراتر از فرد است و فرهنگ خوانده میشود».[۱۳۶] پارسانیا نیز با الهام از حکمت صدرایی، معتقد است فرهنگ صورتی از آگاهی است که بهوساطت انسان از آسمان وجودی خود نازل شده و به عرصه آگاهی مشترک اجتماعی راه یافته و اراده و رفتار عمومی جامعه را تحت تسخیر و تصرف خود در آورده است: «هر فرهنگی لایهها و سطوح مختلف دارد، عمیقترین لایههای فرهنگی، لایههایی است که عهدهدار تفسیر انسان و جهان میباشد، مجموعه معانیای که جغرافیای هستی را ترسیم کرده و انسان را در آن تعریف میکند، سعادت و آرمانهای زندگی را معنا کرده و زندگی و مرگ را تبیین می کند. و این لایه از فرهنگ همان بخشی است که بیشترین بنیادهای معرفتی علم را در خود جای میدهد و بهبیان دیگر مهمترین مبادی منطقی در علم یعنی مبادی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی در این لایه فرهنگ قرار میگیرند. این مبادی در سطوح مختلف بعدی فرهنگ یعنی، در علوم و دانشهای جزئی و کاربردی و در ارزشها، هنجارها و نمادهای اجتماعی پیامدهای خود را بهدنبال داشته و لوازم خود را نشان میدهند. رویکردها، مکاتب، و نظریههای علمی مربوط به دانشهای جزئی بههمراه شیوه و روشهای تولید آنان در لایههای میانی فرهنگ قرار میگیرند.»[۱۳۷] توضیح اینکه: علت مشترکی که وحدت افراد و رفتار آنها را تامین میکند، از نوع عوامل مادی و طبیعی عالم کثرت نیست. این علت صورتی از آگاهی است که بهوساطت انسان از آسمان وجودی خود نازل شده و به عرصه آگاهی مشترک اجتماعی راه یافته و اراده و رفتار عمومی جامعه را تحت تسخیر و تصرف خود در آورده است. با این بیان، برای صور و حقایق علمی سه مرتبه میتوان در نظر گرفت: مرتبه نخست، مرتبه ذات و حقیقت این صور است که از آن با عنوان نفسالامر، امر و یا شی در نفس و ذات خود است. صورت حقایق علمی، صرفنظر از آگاهی انسانها، روابط، مناسبات و احکامی دارند که مربوط به زمان و مکان خاصی نیست.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آمار توصیفی: به منظور محاسبه فراوانی و نظر پاسخ گویان برای هریک از سوالات، از آمار توصیفی شامل میانگین انحراف معیار و واریانس استفاده شده است؛ همچنین از نمودار ستونی و هیستوگرام جهت نمایش چگونگی پراکنش نظرات استفاده شده است.
آمار استنباطی: با توجه به هدف نتایج از نمونه به جامعه نیاز به این است که از آمار استنباطی استفاده گردد؛ از آمار های استنباطی مورد استفاده در این پژوهش آزمون کلومگروف-اسمیرنف است؛ از موارد استفاده این آزمون پی بردن به این مطلب است که آیا جامعه آماری نرمال است یا خیر؛ در صورتی که جامعه آماری نرمال باشد از آمار پارامتریک و در صورت نرمال نبودن از آمار ناپارامتریک استفاده می شود با توجه به نرمال بودن جامعه آماری در این پژوهش (از طریق آزمون کلومگروف-اسمیرنف) آمار پارامتریک مورد استفاده در این پژوهش همبستگی پیرسون می باشد؛ و برای تجزیه تحلیل آنها از نرم افزار ۲۰ spss استفاده شده است. فصل چهارم:تجزیه و تحلیل اطلاعات ۴-۱)مقدمه: این فصل جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده طراحی گردیده است. در فرایند اجرایی، نخست اطلاعات مورد نیاز تحقیق حاضر از پرسشنامه ای که اعتبار آن مورد آزمون قرار گرفته بود، جمع آوری شد. و داده های خام مورد نیاز جهت توصیف و آزمون فرضیه ها به کمک رایانه استخراج گردیدند و سپس این داده ها از طریق نرم افزار SPSS 20 با اعمال آزمونهای آماری متناسب با فرضیات تحقیق تجزیه و تحلیل شد و و در این فصل، نتایج گردآوری شده و تجزیه و تحلیل های صورت گرفته داده ها بر مبنای استنباط آماری و به کمک فنون آماری به منظور تأیید یا رد فرضیه تحقیق ارائه می شود. در بخش اول به منظور توصیف ویژگی های نمونه، ابتدا داده های جمع آوری شده با بهره گرفتن از شاخصهای آمار توصیفی، خلاصه و طبقه بندی میشود. سپس آمارهای توصیفی از جمله میانگین و انحراف معیار مربوط به متغیرهای تحقیق آورده شده و در نهایت با بهره گرفتن از شاخصهای آمار استنباطی به بررسی تأیید یا رد فرضیات و چگونگی برازش مدل تحقیق میپردازیم. ۴-۲) توصیف متغیر های اصلی تحقیق: ۴-۲-۱) توصیف متغیر یادگیری محوری: جدول(۴-۱) توصیف متغیر یادگیری مداری
واریانس |
انحراف معیار |
میانگین |
بیشترین |
کمترین |
تعداد |
آماره توصیفی متغیر |
۰۷/۱ |
۰۳/۱ |
۹۷/۴ |
۴۷/۶ |
۸۹/۱ |
۴۰ |
یادگیری محوری |
نمودار۴-۱) هیستوگرام متغیر یادگیری محوری باتوجه به نمودار و جدول (۴-۱) مشاهده می شود که متغیر یادگیری محوری دارای کمترین مقدار ۸۹/۱، بیشترین مقدار۴۷/۶ ، میانگین ۹۷/۴، انحراف معیار ۰۳/۱ و واریانس ۰۷/۱ می باشد. ۴-۲-۲)توصیف متغیر ارزش مشتری: جدول (۴-۲ ) توصیف متغیرارزش مشتری
واریانس |
انحراف معیار |
میانگین |
بیشترین |
کمترین |
تعداد |
آماره توصیفی متغیر |
۶۳/۰ |
۷۹/۰ |
۲۷/۵ |
۴۱/۶ |
۵۸/۲ |
۴۰ |
ارزش مشتری |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
راقم گوید: سرّش این است که شهود ملکوتى با عقول اکتسابى حاصل نمىشود. فافهم.[۳۷] به طور خلاصه میتوان اساتید مرحوم فاضل تونی را به شرح ذیل دانست: شیخ محمدحسن: صرف (تون) ملا محمدباقر تونی: سیوطی (تون) آقا میرزا حسین: مغنی و مقداری از مطول (تون) ادیب نیشابوری: مطول (مشهد) آقا میرزا عبدالرحمن شیرازی: خلاصه الحساب، هیئت، نجوم، تحریر اقلیدس، و بخشی از مطوّل (مشهد) حجتالاسلام بجنوردی: فقه و اصول (مشهد) شیخ اسماعیل قائنی: معالم (مشهد) جهانگیرخان قشقایی: منظومه حکیم سبزواری، بخش زیادی از اسفار، و فصوص ابن عربی (اصفهان) آقا سید محمدصادق خاتونآبادی: خارج فقه (اصفهان) آخوند فشارکی: خارج فقه (اصفهان) آقا سید علی نجفآبادی: خارج فقه (اصفهان) آخوند ملا محمد کاشانی (آخوند کاشی): فصوص ابن عربی (اصفهان) حاج شیخ عبدالله گلپایگانی: خارج اصول (اصفهان) آقا میرزا هاشم اشکوری: شرح مفتاح الغیب، یک دوره اسفار، فصوص الحکم، و تمهید القواعد (تهران)[۳۸] در این میان، مرحوم جهانگیرخان قشقایی [بارزترین استاد حکمت فاضل تونی]، و دیگری آقا میرزا هاشم اشکوری [بارزترین استاد عرفان]، ممتاز از بقیه بودند و فاضل تونی بسیار از این دو تن نام میبُرد.[۳۹] پس از فوت مرحوم آقا میرزا هاشم اشکوری، مرحوم فاضل به مدرسه دارالشفا[۴۰] رفت و در آنجا حوزه درسی دایر فرمود و طلاب فاضل و مستعد را از معلومات وسیع خود بهرهمند ساخت. در سال ۱۳۳۳ قمری در مدرسه سیاسی[۴۱] به تدریس عربی پرداخت و پس از چندی تدریس فقه و منطق نیز به ایشان محول شد. چندی هم در دارالفنون[۴۲] و مؤسسه وعظ و خطابه[۴۳] افاضه فرمود. همچنین در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، فلسفه و زبان و ادبیات عرب تدریس میکرد.[۴۴] در سال ۱۳۱۳ ش ـ که قانون تأسیس دانشگاه تهران در مجلس شورا میگذشت ـ تصویب شد که اگر استادان مدارس عالیه، رسالهای (پایاننامهای) فارسی در رشته خود تألیف کنند که در شورای دانشگاه قبول شود، به اخذ درجهی دکترا و استادی نائل میشوند. مرحوم فاضل «تعلیقه بر مقدمهی شرح فصوص قیصری»[۴۵] را که به زبان فارسی نگاشته بود، به عنوان رسالهی خویش، به دانشگاه ارائه کرد. از آن پس ـ که با تأسیس دانشکده معقول و منقول تهران همزمان بود ـ به عنوان استاد، مشغول به تدریس فلسفه و زبان و ادبیات عرب شد.[۴۶] در همین سال، تدریس عربی دارالمعلمین عالی[۴۷] ـ که تازه افتتاح شده بود ـ به ایشان محوّل گشت و سپس تدریس منطق و فلسفه نیز بدان اضافه شد و به این ترتیب صدها نفر از مجالس درس ایشان کسب فیض کردهاند.[۴۸] مرحوم دکتر محمد خوانساری درباره سیرهی علمی و نحوهی تدریس ایشان فرموده: استاد بزرگوار از کسانی بود که علم و دانش را غایت و مطلوب بالذات میدانند، نه وسیله و افزار؛ بدین معنی که به راستی هم از اوان کودکی تشنهی دریافت حقیقت و کسب دانش و فضیلت بود و از یادگرفتن و یاددادن لذت میبرد. بهتر بگوییم شیفتهی حقیقت و عاشق حقیقت بود. علم و دانش را پر ارزشترین و جدیترین امور میدانست. این بود که چون درباره امور عادی زندگی سخن میگفت، گاه کلمات و جملات را به درستی ادا نمیکرد و حتی بعضی کلمات را شکسته بسته ادا میفرمود؛ ولی هنگام درس به کلی لحن تکلمش عوض میشد و مطالب را شمرده و با طمأنینه شرح میداد و مشکلترین و پیچیدهترین مطالب را با قوت بیان ساده و روشن میساخت. و درس خود را به آیات قرآنی و اشعار مولانا و حافظ و شیخ محمود شبستری میآراست. ضمن تدریس برای رفع ملال دانشجویان غالباً مطالبی شیرین و مفرح بیان میکرد و کمتر جلسهی درس ایشان بدون خنده و طیبت به پایان میرسید. خود آن مرحوم را نیز گاه چنان خنده میگرفت که مدتی سخنش قطع میشد. مجلس درس و بیان شیوایش به قدری جالب بود که غالباً دانشجویان رشتههای دیگر نیز در مواقع فراغت، حضور در جلسهی درس او را مغتنم میدانستند و مجذوب احاطهی علمی و حضور ذهن و حافظه شگرف و حسن بیان و ذوق و ظرافت و نیروی ایمان و صفا و سادگی مخصوص او میشدند و سخنان او را در محافل و مجالس نقل میکردند.
هر کس چند جلسه به درس آن مرحوم حضور مییافت، از وسعت علم و دانش و احاطهی آن مرحوم در شعب مختلف علوم اسلامی، خاصه در ادبیات عرب و حکمت قدیم، دستخوش اعجاب و حیرت میشد و مجذوب صفای قلب و بیآلایشی و بیپیرایگی و صدق و صفا و اخلاص ایشان میگشت و در سلک مریدان آن وجود عزیز درمیآمد.[۴۹] هوش و حافظه عجیب، شور و اشتیاق کامل نسبت به علم و معرفت، ملازمت اساتید طراز اول، ممارست خستگیناپذیر، همه موجب شد که وی استادی کامل و محیط، و عالمی کارآمد و مسلط شود، که «اذا أراد الله شیئاً هیّأ أسبابه»[۵۰] (وقتی که اراده خداوند بر چیزی تعلق گیرد، اسبابش را فراهم میکند).[۵۱] در این سالهای اخیر، تدریس ایشان منحصراً در دانشکدهی ادبیات و دانشکدهی معقول و منقول بود و در هر دو دانشکده، اولیای مؤسسه و اساتید و همکاران و دانشجویان، نهایت تبجیل و تکریم را نسبت به آن بزرگ مراعات میکردند و همواره با نظر احترام آمیخته با محبت به ایشان مینگریستند.[۵۲] ایشان در ۱۳۳۳ ش بازنشسته شد.[۵۳] ۱ـ ۲ـ ۵٫ اشتغالات علمی همانگونه که قبلاً گفته شد، تحصیلات، و تدریسهای مرحوم فاضل تونی، در زمینهی ادبیات، فقه، اصول، حکمت، و عرفان بوده است. سخن شاگردان برجستهی ایشان نیز گواه این مدعا است. آیتالله حسنزاده آملی چنین استادش را وصف می کند: حضرت استاد علامه فاضل تونى جامع معقول و منقول بود و به حق از ذخایر عصر ما و از نوادر روزگار ما بود و حافظهاى بسیار سرشار و قوى داشت و در ادبیات تازى و پارسى ادیبى بارع و متضلّع بود و از فقهاى بزرگى مدارک اجتهاد داشت. …
یک دهان خواهم به پهناى فلک ور دهان یابم چنین و صد چنین این قدر هم گر نگویم اى سند
تا بگویم وصف آن رشک ملک تنگ آید در بیان آن امین شیشهی دل از ضعیفى بشکند[۵۴]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نوع اسید امینه ها
گلوتامین بسیار بالا حدود ۳۵%،میزان کم ارژینین،لیزین وهستیدین،میزان کم اسپارتیک اسیدو گلوتامین اسید،دارای۳%سیستئن
جدول شماره ۱-۶ خواص گلیادین ۱-۵-۱-۲ گلوتنین گلوتنین گندم بوده و در اسید ها و بازها ی رقیق محلول است .(بابک قنبرزاده، ۱۳۸۸) گلوتنین ها که مسئول خواص ویسکوالاستیک خمیر هستند، پروتئینهای پلیمریکی می باشند که اززیرواحدهایشان توسط پیوندهای دی سولفیدی داخل مولکولی بهم اتصال یافته اند، اگرچه در آنها پیوندهای خارج مولکولی نیز دیده می شوند. در گلوتنین ها همانند گلیادین ها اسید های امینه گلوتامیک و پرولین به مقدار زیاد وجود دارند ولی اسید امینه بازی کم است .تفاوت های گلوتنین با گلیادین یکی در ایجاد توانایی تشکیل پیو ند های دی سولفید هم درون مولکولی وهم بین مولکولی وایجاد توده های بزرگ ملکولی که در گلیادین فقط تشکیل پیوند های دی سولفید درون مولکولی می باشد و دیگر تفاوت در وزن مولکولی بالا تر از گلیادین ونیز کشش پذیری کم والاستیسیته بالا ی گلوتنین درمقایسه با گلیادین می باشد. .(بابک قنبرزاده، ۱۳۸۸) توسط روش الکتروفورز ژلی نشان داده شده است که گلوتنین ها از ۱۵ زیر واحد ( پلی پپتیدی ) تشکیل شده اند و این زیر واحد ها در دو دسته ، با وزن مولکولی پایین و با وزن مولکولی بالا قرار می گیرند. .(بابک قنبرزاده، ۱۳۸۸) زیر واحد هایی با وزن مولکولی پایین شبیه گلیادین ها هستند. به جز پروتئین گندم و چاودار ، پروتئین غلات دیگر قادر به ایجاد شبکه گلوتنی نیستند و بنا بر این ارزش نانوایی ندارند . (بابک قنبرزاده، ۱۳۸۸) در جدول شماره ۱۲۲ خواص گلوتنین بطور خلاصه بیان شده است.
خاصیت
رفتار/ویژگی ها
حلالیت
حلالیت کم در اب وبافرهای خنثی،دارای ماهیت ویسکوالاستیک ،حلالیت کم در الکلاتیلیک۷۰%حجمی
ساختمان ملکولی
زنجیره های پروتئینی با پیوند دی سولفید بین ملکولی ونامحلول در الکل اتیلیک۷۰%،با وزن ملکولی بالا وزیرگروه های با وزن ملکولی کم
میزان ان در گندم
۴۵%-۳۰% کل پروتئین
نوع اسید امینه
میزان بالای گلوتامین (۳۰%)و پرولین(۱۳%)،میزان کمتر سایر اسید مینه ها،دارای حدود۴/۲%سیستئن
جدول شماره ۱-۷ خواص گلوتنین وقتی آرد گندم با اب مخلوط می شود پیوند های دی سولفید بین زنجیری جدیدی ایجاد می شود وشبکه گلوتنی تشکیل می شود. این شبکه دارای فضا هایی به نام سلول گازی است که گاز دی اکسید کربن ایجاد شده طی تخمیر را نگه داردوموجب ور آمدن خمیرمی شود . (بابک قنبرزاده، ۱۳۸۸) شکل شماره ۱-۹ پیوند های بین ملکلولی گلوتنین در صنعت به علت نقش مهم گلوتن در کیفیت محصولات همانطور که در ابتدا اشاره شده ( افزایش قوام ویسکوالاستیته خمیر و حفظ گاز و متخلخل شدن بافت و تردی ) در صورت حذف این ماده باید از جایگزین های مناسب که این نقص را برطرف سازند استفاده شود که در این مورد هیدروکلوئیدها به علت ایجاد شرایط مشابه با گلوتن در محصولات به کمک صنعت غذایی آمده اند . بطور معمول این مواد جایگزینی کاملا ایده آل برای گلوتن نمی باشند و امکان دارد به تنهایی نتوانند پاسخگوی نیاز ما شوند به همین علت معمولا از ترکیبی از این مواد استفاده می شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از دیدگاه این دو اندیشمند، محافظه کاری در بهترین حالت روشی ضعیف برای برخورد با ابهام در ارزشیابی دارایی ها و اندازه گیری سود است؛ و در بدترین حالت، منجر به داده های حسابداری کاملا دستکاری شده می شود. خطر اصلی این است که چون محافظه کاری روشی خام است، اثرات آن ناپایدار است؛ بنابراین داده هایی که به صورت محافظه کارانه گزارش می شود، حتی توسط آگاه ترین خوانندگان هم نمی تواند به درستی تفسیر شود. محافظه کاری با هدف افشای همه ی اطلاعات مربوط و همچنین ثبات رویه در تضاد است. همچنین، ممکن است منجر به از بین رفتن قابلیت مقایسه شود؛ چرا؟ چون استانداردهای یکنواختی برای کاربرد آن وجود ندارد. بدین ترتیب هندریکسن و ون بردا براین باورند که محافظه کاری در تئوری حسابداری جایگاهی ندارد. کم نمایی آگاهانه می تواند منجربه تصمیم گیری های ضعیف شود، همانگونه که بیش نمایی منجر به چنین امری می شود.
۳-۲-۲- دیدگاه های مرتبط با محافظه کاری
در مورد محافظه کاری حسابداری دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد؛ و نقش محافظه کاری در انعطاف پذیری مالی و تصمیم گیری مالی شرکت ها از طریق این دو دیدگاه قابل بررسی است. برخی از محققان محافظه کاری را برای استفاده کنندگان و تحلیلگران صورتهای مالی مفید دانسته و برای آن نقش اطلاعاتی قائلند؛ این دیدگاه بر مبنای دیدگاه منافع قراردادی است، و برخی دیگر از محققان نه تنها برای آن نقش اطلاعاتی قائل نمی شوند؛ بلکه آن را به زیان تهیه کنندگان و استفاده کنندگان صورتهای مالی، قلمداد می کنند که در چارچوب دیدگاه تحریف اطلاعات مورد بررسی قرار می گیرد. در این بخش دو دیدگاه متفاوت از سوی محققان حسابداری درباب محافظه کاری مطرح، و تحقیقات تجربی موجود که به پشتیبانی این دیدگاه ها می پردازد نیز، ارائه می شود.
۱-۳-۲-۲ - محافظه کاری نقش اطلاعاتی دارد ( دیدگاه منافع قراردادی )
طرفداران این دیدگاه برای محافظه کاری نقش اطلاعاتی قائلند. به اعتقاد آنها محافطه کاری باعث افزایش مقدار اطلاعات گزارش شده در بازارهای اوراق بهادار می گردد. این افزایش مقداری اطلاعات می تواند به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان صورتهای مالی، برای تصمیم گیریهای مناسب کمک کند. در واقع این تئوری چندین مزیت اطلاعاتی برای محافظه کاری قائل است. این مزیت ها عبارتند از: بهبود کیفیت اطلاعات : محافظه کاری می تواند در بهبود کیفیت اطلاعات ارائه شده از سوی مدیریت، موثر واقع شود. در واقع تئوری نمایندگی اثبات می کند که مدیران برای افزایش مناف، می کوشند تا اخبار بد مربوط به شرکت را پنهان و اخبار خوب را به سرعت گزارش کنند. این امر می تواند درکیفیت گزارشهای ارائه شده تاثیر منفی داشته باشد؛ اما محافظه کاری ممکن است با تعدیل اثرهای منفی این تلاشها،کیفیت گزارشهای ارائه شده از سوی مدیریت را افزایش دهد و باعث شفافیت صورتهای مالی گردد(فرنسیس و همکاران[۲۹]،۲۰۰۸). کاهش منافع مدیریت سود برای مدیران : چن و همکاران[۳۰] (۱۹۹۱) اثبات می کنند که محافظه کاری می تواند نقش مؤثری در کاهش منافع حاصل از مدیریت سود که توسط مدیران ارشد سازمان انجام می شود، بازی کند. محافظه کاری حسابداری با تسهیل نظارت سرمایه گذاران و اداره بهتر امور، خوش بینی مدیران را نسبت به عملکرد مالی شرکت محدود می سازد(لافوند و واتز به نقل از جیمی لی[۳۱]، ۲۰۱۰) .اگر محافظه کاری حسابداری موجب افزایش نظارت سرمایه گذاران شود، در این صورت آنها باید تمایل بیشتری به سرمایه گذاری داشته باشند؛ یعنی شرکت ها به آسانی به منابع مالی بیشتر دسترسی پیدا می کنند. اگر این شرایط وجود داشته باشد پیش بینی می شود شرکت های با گزارشگری مالی محافظه کارانه تر، با انعطاف پذیری مالی بیشتری همراه باشند. این نقش محافظه کاری بر مبنای دیدگاه منافع قراردادی است(ثقفی و نادری کروندان،۱۳۹۰). محافظه کاری می تواند نوعی علامت دهی (سیگنال دهی) مدیران، برای ارائه اطلاعات خصوصی باشد : مدیران به عنوان مسئولان تهیه صورتهای مالی با وقوف کامل بر وضعیت شرکت و با برخورداری از سطح آگاهی بیشتری نسبت به استفاده کنندگان صورتهای مالی، به طور بالقوه می کوشند که تصویر واحد تجاری را مطلوب نشان دهند. برای مثال، ممکن است از طریق منظور کردن هزینه های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کاهش هزینه ها وگزارش سود بیشتر در صورتهای مالی شوند. بنابراین، هدف چنین عملیاتی ارائه تصویر بهتری از تصویر واقعی شرکت در بین استفاده کنندگان صورتهای مالی است. انگیزه کسب سود و پاداش بیشتر مدیران وکسب منافع مالی از طریق افراد برون سازمانی برای شرکت، می تواند دلیل اصلی چنین رفتاری باشد(کردستانی و امیر بیگی لنگرودی،۱۳۸۷). دراین جاست که نقش مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری نمایان می شود. مراجع تدوین کننده استانداردهای حسابداری از طریق محافظه کاری و با هدف حمایت از حقوق ذی نفعان و ارائه تصویری منصفانه از شرکت، دست به متعادل سازی خوشبینی مدیران می زنند. درواقع، محافظه کاری می تواند باعث بهبود کیفیت اطلاعات وکاهش اثر نبود تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران مطلع و بی اطلاع گردد. محافظه کاری می تواند بر کیفیت سودهای گزارش شده تاثیر بگذارد. استفاده از رویه های محافظه کارانه در حسابداری، باعث کاهش سود گزارش شده و افزایش کیفیت سود حسابداری می شود و از آنجا که بسیاری از سرمایه گذاران تصمیمهای خود را بر مبنای سودهای گزارش شده می گیرند، این امر می تواند برای سرمایه گذاران مفید باشد(پنمن و ژانگ[۳۲]،۲۰۰۲). تحقیقات تجربی نیز نقش اطلاعاتی محافظه کاری را اثبات می کند. لافوند و واتز (۲۰۰۸) کشف نمودند که سرمایه گذاران خواستار اعمال محافظه کاری در هنگام ارزیابی ها و ارائه گزارشها هستند. آنها دلیل اصلی این تقاضا از طرف سرمایه گذاران را، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می دانند که اعمال صحیح محافظه کاری به همراه دارد(لافوند و واتز ،۲۰۰۸). محافظه کاری سازوکاری موثر برای کاهش هزینه نمایندگی است و روشی برای معامله در شرایط نبود اطمینان است که باعث افزایش ارزش شرکت خواهد شد. یکی دیگر از مسائلی که گویای نقش اطلاعاتی محافظه کاری و مفیدبودن آن برای استفاده کنندگان اطلاعات مالی است، تاثیر آن بر کاهش تعارض سیاستهای تقسیم سود بین سهامداران و دارندگان اوراق قرضه و کاهش هزینه تامین مالی است. پایبندی به رویه های محافظه کارانه و افزایش محافظه کاری، باعث کاهش تمایل مدیران به استقراض و درنتیجه کاهش هزینه های تامین مالی می شود. درفرایند عقد یک قرارداد بدهی، وام دهنده[۳۳] با ریسک از دست دادن اصل سرمایه روبه روست؛ ازاین رو، از تمامی سازوکارهایی که بتواند این ریسک را کاهش دهد، استقبال می کند. در واقع، محافظه کاری همین سازوکار است(ژانگ، ۲۰۰۸). محافظه کاری با انتشار سریعتر اخبار بد نسبت به اخبار خوب ، می تواند به وام دهندگان جهت کاهش میزان اعتبار شخص وام گیرنده کمک کند و باعث کاهش ریسک از دست دادن اصل سرمایه شود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که محافظه کاری برای وام دهندگان محتوای اطلاعاتی دارد و بسیار مفید است. ولی شاید این استنباط، نادرست ازکار درآید که چون محافظه کاری برای وام دهندگان مفید است، برای وام گیرنده ها زیان آفرین خواهد بود. درحقیقت این گونه نیست و محافظه کاری برای هر دو گروه دارای محتوای اطلاعاتی است. بنابراین، وام گیرندگان را باید درمنافع وام دهندگان شریک دانست. تحقیقات تجربی نیز این مسئله را ثابت می کنند که محافظه کاری هم برای وام گیرنده و هم برای وام دهنده ارزشمند است و مفید واقع می شود(احمد و همکاران[۳۴]، ۲۰۰۲). از جمله اولین تحقیقاتی که موضوع نقش اطلاعاتی محافظه کاری را در قراردادهای بدهی مطرح کرد، تحقیق واتز و زیمرمن (۱۹۸۶) بود. بعداز آنها محققانی همچون دوک و هانت[۳۵](۱۹۹۰)، پرس و وینتراب[۳۶] (۱۹۹۰)، دی آنجلو و دیگران[۳۷](۱۹۹۶)، دی فاند و جیم بلووا[۳۸](۱۹۹۶)، دیچو واسکینر[۳۹](۲۰۰۲) و بتی و وبر[۴۰](۲۰۰۳) از جمله کسانی بودند که انتخاب روش های حسابداری را در جلوگیری از ریسک بازگشت اصل سرمایه مؤثر دانستند. در تازه ترین تحقیقات انجام گرفته، بتی و دیگران (۲۰۰۷) و ژانگ(۲۰۰۸) به شواهدی دست پیدا کردند که اثبات می کرد محافظه کاری نقش مؤثری در قراردادهای بدهی دارد و محافظه کاری منافع مشترکی برای وام دهندگان و وام گیرندگان بوجود می آورد . به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که انتخاب شیوه های حسابداری محافظه کارانه می تواند اعتبار نتایج گزارش شده حسابداری را افزایش دهد، زیرا سرمایه گذاران و اعتباردهندگان احتمالا تمایلهای میانه رو مدیران را در انتخاب روش های حسابداری محافظه کارانه جهت خوشبینی در تهیه گزارشهای مالی، مشاهده می کنند(دوین[۴۱]،۱۹۶۳). این امر باعث می شود که سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به شرکتهایی که حسابداری محافظه کارانه تری دارند، ضریب بیشتری نسبت به شرکتهایی که محافظه کاری کمتری دارند، دهند (استابر[۴۲]،۱۹۹۶) و اعتماد بیشتری به این شرکتها داشته باشند. ازطرف دیگر، می توان محافظه کاری را به عنوان یک علامت اطلاعاتی از جانب مدیران تلقی کرد. مدیران هنگامی که با احتمال بروز مشکلات نقدینگی و مالی در آینده روبه رو هستند، می توانند با اعمال محافظه کاری بیشتر به نوعی به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی، پیام بفرستند و مانع خوشبینی بیجای آنها در مورد وضعیت شرکت شوند.
۲-۳-۲-۲- محافظه کاری کیفیت اطلاعات را کاهش می دهد ( دیدگاه تحریف اطلاعات )
طرفداران این دیدگاه، مخالف محافظه کاری هستند. به اعتقاد آنها محافظه کاری باعث کاهش کیفیت اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی اساسی می شود و این امر می تواند زیانهای هنگفتی برای سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی به همراه داشته باشند. به اعتقاد این گروه، سطوح محافظه کاری بالاتر با اصرار به گزارش پایین تر درآمدها ارتباط مستقیمی دارد. انجمن حسابداران رسمی آمریکا (IACPA) معتقد است که محافظه کاری کیفیت اطلاعات حسابداری را کاهش می دهد زیرا می تواند به سوگیری های سیستماتیک و تحریف واقعی وقایع اقتصادی منجر شود. روی چادهری و واتز[۴۳](۲۰۰۷) نشان داده اند که سطوح بالای محافظه کاری با تداوم زیانهای اقلام خاصی ارتباط دارد. در این دیدگاه، محافظه کاری به عنوان تمایلی جهت کم نشان دادن درآمدها معرفی می شود؛ در حالی که به نظر می رسد این تمایل کم نشان دادن درآمدها به تنهایی دلیل قانع کننده ای برای نامطلوب بودن محافظه کاری محسوب نمی شود. به هر حال پایک و دیگران[۴۴](۲۰۰۷)، در تحقیقات خود نشان داده اند که شرکت های دارای سطوح بالای محافظه کاری، نسبت به شرکتهایی که دارای سطوح پایین محافظه کاری هستند در آمد کمتری را گزارش می دهند. آنها دلیل اصلی این مطلب را پافشاری بیش از حد و نامطلوب محافظه کاری به گزارش کمتر از واقع سطوح مختلف در آمدی می دانند. آنها محافظه کاری را به عنوان یک عامل ایجاد کننده اختلال در فرایند کسب و شناسایی درآمد قلمداد می کنند و از این رو، آنرا در جهت مخالف منافع سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان و ایفای وظیفه اصلی گزارشگری مالی می دانند و خواستار کاهش استفاده از رویه های محافظه کارانه هستند(پایک و دیگران،۲۰۰۷). این دیدگاه، با نظر هیئت تدوین استاندرادهای حسابداری مالی در رابطه با نقش اطلاعاتی محافظه کاری و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی سازگار است. دلیل دیگری که برای نامطلوب بودن محافظه کاری توسط برخی از محققان مطرح می شود، تاثیر منفی محافظه کاری بر محیط گزارشگری شرکت است. این گروه استدلال می کنند که محافظه کاری باعت ایجاد نوعی تمایل به افشای زود هنگام اطلاعات مالی در شرکت ها می شود. این تمایل به افشای زود هنگام اطلاعات می تواند مانعی بر سر راه افشای اختیاری اطلاعات محسوب شود. تحقیقات تجربی نیز گویای همین مطلب است. برای مثال هویی و متسونگا[۴۵](۲۰۰۴)، نشان داده اند شرکت هایی که محافطه کاری بیشتری دارند، پیش بینی های درآمدی کمتری از طرف مدیرانشان گزارش شده است. در واقع، این شرکت ها اطلاعات اختیاری کمتری گزارش کرده اند. البته باید به این نکته توجه شود تعداد تحقیقاتی که گویای نقش اطلاعاتی محافظه کاری است و مفید بودن محافظه کاری را برای سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایرین اثبات می کند و آنرا در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی موثر می داند، چندین برابر تحقیقاتی است که آنرا در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بی تاثیر می دانند. از سوی دیگر محافظه کاری با« انتخاب و بکارگیری مستمر رویه های حسابداری که باعث می شود، خالص دارایی های عملیاتی کمتر از ارزش اقتصادی خود گزارش شوند»( کرمی و عمرانی، ۱۳۸۹)، ارزش دارایی ها را کمتر منعکس می کند و با ایجاد ذخایر پنهان موجب ارائه کمتر سود در سال های اولیه عمر دارایی و ارائه بیشتر سود در سال های آتی می شود. توصیف محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه منجر به ارائه کمتر از واقع خالص دارایی های انباشته شده و از دیدگاه سود و زیان موجب شناسایی به موقع زیان در مقابل سود می شود. ظاهر شدن اثرات این ضعف در ترازنامه ممکن است باعث کاهش تمایل سرمایه گذاران به سرمایه گذاری بیشتر شود. پیش بینی می شود شرکت هایی که گزارشگری مالی محافظه کارانه تری دارند، انعطاف پذیری مالی کمتری داشته باشند این نقش محافظه کاری بر مبنای دیدگاه تحریف اطلاعات است.
۴-۲-۲- محافظه کاری مشروط[۴۶] و نا مشروط[۴۷]
در تحقیقات اخیر محافظه کاری را به دو نوع تقسیم کرده اند: نوع نخست، محافظه کاری پیش رویدادی است که محافظه کاری مستقل از اخبار و محافظه کاری نامشروط نیز خوانده شده است. محافظه کاری پیش رویدادی از به کارگیری آن دسته از استانداردهای حسابداری ناشی می شود که سود را به گونه ای مستقل از اخبار اقتصادی جاری، می کاهند. برای مثال، شناسایی بدون درنگ مخارج تبلیغات و تحقیق و توسعه به عنوان هزینه، حتی درصورتی که جریان های نقدی آتی مورد انتظار آنها مثبت باشد، ازاین نوع است. نوع دیگر محافظه کاری، محافظه کاری پس رویدادی است که محافظه کاری وابسته به اخبار، محافظه کاری مشروط و عدم تقارن زمانی سود[۴۸] نیز خوانده شده است. همانطوری که گفته شد، باسو (۱۹۹۷) محافظه کاری را به صورت زیر تعریف کرده است: محافظه کاری عبارتست از تاییدپذیری متفاوت لازم برای شناسایی درآمدها و هزینه ها که منجر به کم نمایی سود و دارایی ها می شود. این تعریف بیانگر محافظه کاری مشروط است. محافظه کاری پس رویدادی به مفهوم شناسایی به موقع تر اخبار بد نسبت به اخبار خوب در سود است. برای مثال قاعده ی اقل بهای تمام شده یا ارزش بازار، حذف سرقفلی در پی انجام آزمون کاهش ارزش و شناسایی نامتقارن زیان های احتمالی در مقابل سودهای احتمالی ازاین نوع هستند. به طور کلی اصول حسابداری شناسایی کاهش ارزش یا اخبار بد درباره ی موجودی کالا، سرقفلی و زیان های احتمالی را ایجاب می کنند؛ اما شناسایی افزایش ناشی از اخبار خوب را منع می کنند (پای وهمکاران،۲۰۰۵). محافظه کاری مشروط برای اولین بار توسط باسو(۱۹۹۷) به عنوان جنبه ای مهم از محافظه کاری مطرح شد. انگیزه اصلی برای محافظه کاری نامشروط، سختی ارزیابی داراییها و بدهی ها است. انگیزه اصلی برای محافظه کاری مشروط، خنثی کردن انگیزه های مدیران برای گزارشگری اطلاعات حسابداری دارای جانب داری رو به بالا در موقعی که رویدادهای نامناسب اتفاق افتاده، می باشد. انگیزه های مشابه ی نیز برای این دو نوع محافظه کاری وجود دارد، برای مثال تابع نامتقارن زیان سرمایه گذاران موجب می شود؛ اثر منافعی که آن ها از سود کسب می کنند کم تر از آسیب هایی باشد که از زیانی با اهمیت مشابه می بینند. این دو مفاهیم مشابهی نیز دارند، که مهمتر از همه فزونی ارزش بازار خالص دارایی ها به ارزش دفتری آن ها است(بیور ورایان،۲۰۰۴) . بیور و رایان اظهار کرده اند که محافظه کاری پیش رویدادی در دوره های قبلی، پیش انجام محافظه کاری پس رویدادی دوره های بعدی است. یعنی، اگر شرکتی در هزینه کردن مخارجی در یک دوره محافظه کاری پیش رویدادی داشته باشد، در ترازنامه اش چیزی به حساب دارایی منظور نشده تا در آینده، در پاسخ به اخبار بد کاهش دهد. به بیان ساده، اگر محافظه کاری پیش رویدادی منجر به عدم شناسایی یک دارایی در دوره های گذشته شده باشد، اخبار بد ناشی از کاهش ارزش این دارایی نمی تواند در سود دوره ی جاری شناسایی شود. در مقابل، فرض کنید شرکتی دارای محافظه کاری پیش رویدادی نیست و مخارجی را در یک دوره به عنوان دارایی ثبت نماید؛ پس اگر در یکی از دوره های آتی، اخبار بد درباره ی منافع این دارایی ایجاد شود، انتظار براین است که در آن دوره، بر مبنای حسابداری کاهش ارزش دارایی، محافظه کاری پس رویدادی مشاهده شود(پای و همکاران،۲۰۰۵). بیور ورایان(۲۰۰۰) بیان می دارند که غیر ممکن است نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی ها برابر یک باشد. از منظر آنان، اختلاف ارزش های بازار و دفتری را می توان به دو بخش دائمی و موقت تقسیم کرد. هردو بخش به نوعی از اعمال محافظه کاری سرچشمه می گیرند. بخش دائمی ناشی از اعمال رویه های محافظه کارانه برای اندازه گیری و شناخت اولیه اقلام در صورتهای مالی است. به سبب وجود این رویه های محافظه کارانه ارزش های دفتری همواره کمتر از ارزش های بازار هستند. ازجمله این رویه ها می توان به شناسایی مخارج تحقیق وتوسعه به عنوان هزینه و نه یک دارایی اشاره کرد. در حالی که، بازار به منافع آینده این گونه مخارج ارزش هایی را اختصاص می دهد که ترازنامه واحد تجاری به انعکاس آنها نمی پردازد. بخش موقت نیز ناشی از برخوردهای محافظه کارانه در دوره هایی پس از شناخت اولیه اقلام دارایی و بدهی است. در دوره های مزبور با دسترس قرار گرفتن اطلاعات جدید زیان ها وکاهش ارزش ها به سرعت شناسایی می شوند ولی افزایش ارزش ها منعکس نمی شود. در واقع، شناسایی افزایش ارزش خالص دارایی ها به آینده موکول می شود. بدین ترتیب و تا زمانی که شواهد قابل اتکایی از افزایش ارزش خالص دارایی ها فراهم شود، ارزش دفتری خالص دارایی ها از ارزش بازارها کمتر خواهد بود. با در دسترس قرارگرفتن شواهد مزبور و انعکاس افزایش ارزش در مبالغ دفتری، اختلاف بین ارزش های بازار و ارزش های دفتری به کمترین مقدار ممکن خواهد رسید. بیور و رایان در ابتدا، بخش های موقت و دائمی را به ترتیب تاخیر و سوگیری حسابداری نامیدند و سپس در سال ۲۰۰۵ دو اصطلاح محافظه کاری مشروط و غیر مشروط را برای اشاره به بخش های موقت و دائمی به کار گرفتند.
۵-۲-۲- معیار های اندازه گیری محافظه کاری
خوشبختانه به تازگی پژوهش هایی برای کمی کردن ویژگی های کیفی و سنجش میزان تاثیر آنها بر تصمیمات استفاده کنندگان صورتهای مالی صورت گرفته که محافظه کاری هم از این قاعده مستثنی نیست. باسو (۱۹۹۷ )، پیشگام انجام تحقیقات در زمینه محافظه کاری بوده و اولین پژوهش مطرح را در این مورد به انجام رسانده که حاصل آن ارائه مدلی برای محاسبه محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی بوده است. مدلی که او استفاده کرده دارای دو متغیر سود حسابداری و بازده سهام است که در تحقیقات مرتبط با رویکرد بازار سرمایه استفاده فراوانی از این دو متغیر می شود.
۱-۵-۲-۲- معیار های کلی برای اندازه گیری محافظه کاری
پس از باسو معیار های مختلفی برای سنجش محافظه کاری بر اساس تحقیقات صورت گرفته، ارائه شده است که بصورت چهار معیار کلی در عرضه تحقیقات حسابداری مطرح بوده و عبارتند از: معیار مرتبط با سود و بازده سهام : این معیار اولین بار توسط باسو در سال ۱۹۹۷ مطرح شده و نشان دهنده عدم تقارن زمانی سود است. بر اساس این معیار محافظه کاری، اخبار بد مربوط به آینده را پیش بینی می کند. در واقع محافظه کاری نتیجه انعکاس سریعتر اخبار بد(بازده های منفی)، نسبت به اخبار خوب(بازده های مثبت)، در سود حسابداری تفسیر می شود. مدلی هم که خان و واتز در سال ۲۰۰۷ ارائه کردند، بر مبنای این معیار و وارد کردن ۳ متغیر، اهرم، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار خالص دارایی ها و اندازه واحد تجاری در مدل باسو بود. معیار سود و اقلام تعهدی : این معیار که محافظه کاری را اقلام تعهدی انباشته شده قلمداد می کند و اولین بار توسط گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ مطرح شد. بر اساس این مدل، محافظه کاری عبارت است از نسبت مجموع تغییرات اقلام تعهدی هرسال بر مجموع دارایی های آن سال. هرچه این نسبت بزرگتر باشد محافظه کاری بیشتر خواهد بود. بال و شیوا کومار[۴۹] هم در سال ۲۰۰۵ با بهره گرفتن از اقلام تعهدی روشی را برای اندازه گیری محافظه کاری ارائه کرده و با بهره گرفتن از رابطه رگرسیونی بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی دریافتند که در صورت وجود زیان های عملیاتی، رابطه بین اقلام تعهدی و جریان های نقدی قوی تر است که این امر، معیاری برای رفتار محافظه کارانه به شمار می رود. معیار خالص دارایی ها : این معیار اولین بار توسط استابر در سال ۱۹۶۶ مطرح شد. براساس این معیار، محافظه کاری با بهره گرفتن از تفاوت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی ها سنجیده می شود و سعی در ارزیابی محافظه- کاری موجود در ترازنامه دارد. فلتهام و اولسون[۵۰] هم در سال ۱۹۹۵ براساس این معیار از نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام برای ارزیابی محافظه کاری استفاده کردند که براساس مدل آنها، بزرگتر بودن این نسبت نشان دهنده محافظه کاری بیشتر است. این معیار توسط بیور و رایان ( ۲۰۰۰ ) هم استفاده شده است. روش پنمن و ژانگ برای اندازه گیری محافظه کاری، بر منبای نسبت دخایر پنهان ناشی از محافظه کاری بر خالص دارایی های عملیاتی است که به اعتقاد آنها، محافظه کاری با بکارگیری روش های محافظه کارانه و ایجاد ذخایر پنهان بطور مستمر ارزش خالص دارایی ها را کمتر از واقع نشان می دهد. معیار تطابق هزینه ها و درآمدها : این معیار در سال ۲۰۰۸ توسط دیچو و تنگ[۵۱] مطرح شد. بر اساس دیدگاه آنها محافظه کاری، به عنوان عاملی برای تهدید تطابق کامل درآمد های هر دوره با هزینه های همان دوره به شمار می رود و اگر در یک شرکت، هزینه های دوره قبل رابطه مثبتی با درآمدهای دوره جاری داشته باشد، جز شرکت های با محافظه کاری بالا محسوب می شود.
۲-۵-۲-۲- مدل گیولی و هاین برای اندازه گیری محافظه کاری :
گیولی وهاین(۲۰۰۰) با تکیه بر یک تعریف خاص، اقلام تعهدی را برای اندازه گیری محافظه کاری به کار گرفتند. بنابر تعریف مذکور محافظه کاری زمانی در شناسایی و گزارش رویدادهای مالی اعمال می شود که نخست مدیریت با ابهام و نبود اطمینان مواجه بوده و ناگزیر از انتخاب یک گزینه از بین دو یا چند گزینه باشد و دوم روشی انتخاب و اجرا شود که به کمترین مقدار ممکن برای سود انباشته بیانجامد. گیولی وهاین(۲۰۰۰) به این دلیل از اقلام تعهدی استفاده می کنند که از یک سو، حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه کاری است و از دیگر سو، اعمال اختیار از جانب مدیران در شرایط نبود اطمینان زمینه پیدایش محافظه کاری را فراهم می آورد. به عبارت دیگر، محافظه کاری یک معیار برای انتخاب اصول و رویه های حسابداری در شرایط ابهام و عدم اطمینان است. هنگام روبرو شدن با عدم اطمینان بایستی روش هایی انتخاب و اعمال شوند که در نهایت منجر به کمترین مبلغ ممکن برای سود انباشته گردند. در واقع، در شرایط عدم اطمینان و بر سر دو راهی ها بایستی از یک سو درآمد ها و دارایی ها دیرتر و از سوی دیگر، هزینه ها و بدهی ها زودتر شناسایی گردند. انتخاب و اعمال این روش های محافظه کارانه از طریق حسابداری تعهدی امکان پذیر می گردد. برای مثال، شناسایی زیان کاهش ارزش موجودی ها فقط بر اقلام تعهدی اثر گذار است و جریان های نقدی را متاثر نمی سازد(مرادزاده فرد، بنی مهد و دیندار یزدی،۱۳۹۰).گیولی و هاین در سال ۲۰۰۰ میلادی، با بهره گرفتن از اقلام تعهدی روشی را برای اندازه گیری محافظه کاری ارائه نمودند. طبق این روش وجود مستمر اقلام تعهدی عملیاتی منفی در طی یک دوره زمانی بلند مدت در شرکت ها، معیاری از محافظه کاری بشمار می رود. یعنی هرچه قدر میانگین اقلام تعهدی عملیاتی طی دوره مربوطه منفی و بیشتر باشد محافظه کاری بیشتر خواهد بود. در عین حال، نرخ انباشتگی خالص اقلام تعهدی عملیاتی منفی، نشانگر تغییر درجه محافظه کاری در طول زمان می باشد. شاخص محافظه کاری گیولی و هاین (۲۰۰۰) بصورت زیر محاسبه می شود:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۴-۲- بحث اتمی و سلاح های هسته ای می توان اذعان داشت که شکننده ترین موضوع مهم بین واشنگتن و اسلام آباد طی سالهای بعد از ۱۱ سپتامبر تکثیر سلاح های هسته ای است. در سال ۱۹۹۰ این مسأله منجر به ایجاد شکاف در روابط پاکستان و ایالات متحده شده بود که تحمیل یک رژیم تحریمی اقتصادی و نظامی را به دنبال داشت و این رژیم تحریمی فقط و فقط به خاطر قضیه ۱۱ سپتامبر به طور کامل برداشته شده است. مسأله تکثیر سلاح های هسته ای با افشاگری تکان دهنده در مورد فعالیتهای عبدالقادر خان، پدر برنامه تسلیحات هسته ای پاکستان و قهرمان ملی این کشور دوباره مطرح شد. در چهارم فوریه ۲۰۰۴ عبدالقادرخان در یک اعتراف جنجالی در تلویزیون دولتی پی تی وی (ptv ) تأیید کرد که « بسیاری از افشاگری ها در مورد فعالیت های غیر قانونی تکثیر سلاح هسته ای که برخی افراد مشخص پاکستانی و دیگر اتباع خارجی طی دو دهه گذشته انجام داده اند » حقیقت داشته است و اعتراف کرد که یک شبکه پیچیده بین المللی برای پخش و توزیع غیر قانونی تکنولوژی های سری هسته ای واقعاً وجود دارد و این که وی در این شبکه پیچیده بین المللی برای پخش و توزیع غیرقانونی تکنولوژی هسته ای پیچیده نقش محوری را ایفا می کرده است. عبدالعزیز خان در حالی که « عذرخواهی های فاقد اعتبار و صلاحیتش را » برابر هموطنان خویش ادا می کرد به آنها اطمینان داد که علی رغم تردید و ناباوری فراوان ناظران خارجی، مقامات دولتی پاکستان اصلاً هیچ نوع مجوز قانونی را برای انجام این فعالیتها تصویب نکرده بودند. با آنکه عبدالقادر خان در اعترافات تلویزیونی خود اصرار داشت بقبولاند که بی اجازه دیگران تکنولوژی اتمی را به کشورهای دیگر فروخته است . اما کارشناسان غربی به صحت این ادعا شک دارند. آنها می گویند حتی شخصیتی با اعتبار عبدالقادرخان نمی توانسته چنین تکنولوژی حساسی را بی اجازه مقامات بالاتر بفروشد. رائول مارک[۱۰۸]، مأمور سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا و پژوهشگر فعلی در « امریکن اینترپرایز » [۱۰۹] می گوید : حداقل، رهبری ارتش پاکستان باید بر این نقل و انتقال مهر تأیید گذاشته باشد . در پاسخ به این سؤال هم که آیا ارتش پاکستان از این مسأله اطلاع داشته و حمایت می کرده است، دچار همان اغتشاشی است که بقیه جامعه پاکستان به آن دچارند. و در مورد چنین قضیه ای چنین نیست . »
ترسیتا شفر[۱۱۰]، یکی از معاونین سابق وزرات امور خارجه آمریکا در بخش جنوب آسیا نیز معتقد است « : مشرف که خود ژنرال و رئیس کل ستاد ارتش کشور بوده است، در موقعیت بسیار بدی قرار دارد. او به هیچ وجه مایل نیست علیه خان دست به اقدامی بزند، اما آگاه است که مشکلی که اکنون با ایالات متحده دارد مثل این است که دست به استفاده از سلاح اتمی زده باشد. هر سه کشوری که این تکنولوژی را دریافت کرده اند یعنی ایران، لیبی، و کره شمالی، در فهرست کشورهایی قرار دارند که ایالات متحده به شدت نگران دستیابی آنها به سلاح های کشتار جمعی است . » ریچارد بوچر [۱۱۱]، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفت : دولت مشرف شدیداً موضوع خروج تجهیزات هسته ای از پاکستان را مورد بررسی قرار داده است. بوچر افزود : « دولت پاکستان مسئولیت دارد تا اقداماتی انجام دهد که دیگر در آینده چنین اتفاقاتی مجدداً به وقوع نپیوندد. » واشنگتن پست می نویسد : « اقدام پرویز مشرف به ماست مالی کردن تلاش کشورش در بازاریابی و فروش تکنولوژی بمب اتمی به دیکتاتورهای یاغی و حمایت از تروریسم، موجب شگفتی نشد، ژنرال و دولتش از سالها پیش سرگرم فروش غیرقانونی این تکنولوژی بوده اند و حالا که ایران و لیبی شواهد را به سازمان ملل داده اند، ژنرال و یارانش تلاش دارند همه کاسه و کوزه ها را سر یک دانشمند بشکنند و هر نوع تحقیق بین المللی در این مورد را رد می کنند. » واشنگتن پست می افزاید : « چنین اقدام خصمانه ای از سوی یک حاکم نظامی انتظار می رود . متوقف کردن پاکستان در برنامه گسترش جنگ افزارهای اتمی برای امنیت ملی آمریکا امری حیاتی است و نمی توان آن را به تصمیم آقای مشرف موکول کرد. » جمع آوری اطلاعات در اواخر دهه ۹۰ شروع شد تا شک و تردید در مورد فعالیتهای عبدالقادرخان را بیشتر نشان دهد . در اوایل سال ۲۰۰۰ جایگاه وی در رأس شبکه مخفی بین المللی که در فروش و کسب تکنولوژی هسته ای حضور و مشارکت فعال داشت بیش از پیش آشکار شد. در مارس ۲۰۰۱ فشار آمریکا بر دولت پرویز مشرف باعث برکناری و عزل غیر منتظره عبدالقادرخان از ریاست آزمایشگاههای پژوهشی دکتر عبدالقادرخان شد. افشاگری های خیره کننده و حیرت انگیز دولت های لیبی و ایران در اواخر سال ۲۰۰۳ مبنی بر اینکه برنامه غنی سازی اورا نیوم شان را از طریق کمک های دریافتی از پاکستان به انجام رسانده اند، عرصه را بر مشرف تنگتر نمود. در یک گزارش طبقه بندی نشده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سیا – به کنگره در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۰۴ – که بر روی وب سایت کنگره فرستاده شده بود، شبکه های عبدالقادر خان به کرات بازیگر اصلی در بازار سیاه بین المللی هسته ای شناخته شده بودند. بعد از این واقعه، اعمال فشار سیاسی و تبلیغی آمریکا بر پاکستان حفظ شد و موقعیت پاکستان در مقام مقایسه با هند نزد آمریکایی ها کاهش یافت، و آمریکا به هند گرایش بیشتری پیدا کرد. اما این به معنای تنزل پاکستان در سیاست خارجی آمریکا از یک کشور دوست تا حد کشوری دشمن نبود . آمریکا در قبال هند و پاکستان سیاست متوازنی را در پیش گرفت و برخوردش با سلاح های هسته ای پاکستان در چارچوب استراتژی کلی اعلام شده آمریکا مبنی بر اجازه ندادن به کشورهای در حال توسعه برای دست یابی به سلا ح های کشتار جمعی و خلع سلاح کشورهایی که به این گونه سلاح ها دست یافته اند قرار داد.در عین حال پاکستان در یک حالت نفی گرایانه برای امریکا دارای اهمیت شد زیرا تکثیر سلاحهای هستهای از سوی پاکستان و به خصوص دستیابی تروریستها به ان بسیار خطرناک بود. گفته می شود که دو اصل، اساس دکترین نظامی دولت بوش و سیاست خارجی این کشور در حوزه خلع سلاح و کنترل تسلیحات را تشکیل می داد : اقدام یک جانبه در کنترل سلاح های هسته ای یا بدون مشارکت دشمنان گذشته، رهایی یافتن از قید ساز و کارهای کنترل تسلیحاتی که تاریخ مصرفشان منقضی گشته است یا برای منافع ایالات متحده زیانبار به نظر برسند. به نظر نمی رسد سیاست های آمریکا بتواند حکومت های هند و پاکستان را برای دست برداشتن از برنامه های هسته ای خود متقاعد کند . اما ایالات متحده آمریکا همراه با دیگر کشورهای قدرتمند می تواند در جلوگیری از آزمایش های هسته ای در آینده و تولید مواد شکافت هسته ای بدون حفاظت کافی اقدام کند. آمریکا همچنین باید دو کشور را متقاعد سازد که اقدامات اساسی برای تأمین حفاظت و امنیت متأسیسات اتمی خود به عمل آورند. هیأت های نمایندگی هند و پاکستان در ژوئن ۲۰۰۴ در هلی نو مذاکرات مهمی انجام دادند. در پایان این مذاکرات، بیانیه مشترکی انتشار یافت که در آن در خصوص دو موضوع مهم توافق شده بود. دو کشور توافق کردند که برای کاهش تنش میان دو طرف آزمایش های هسته ای خود را به حالت تعلیق درآورده و یک خط تلفن مستقیم موسوم به خط تلفن سرخ را میان سران این دو کشور ایجاد کنند [۱۱۲]. همچنین اتوبوسی با نام اتوبوس صلح مسافران را بین هند و پاکستان، از سرینگار مرکز کشمیر تحت اداره هند به مظفرآباد ایالت جامو و کشمیر پاکستان، جابجا کنند. اما بحثی که در ارتباط با حصول توافق هسته ای بین هند و پاکستان از نقطه نظر تحلیلی وجود دارد مرتبط با این پرسش حیاتی است که تا چه اندازه هند و پاکستان از موضع مستقل و با درک خطرات هسته ای به این توافق مهم مبنی بر تعلیق آزمایش های هسته ای خود دست یافته اند و تا چه اندازه اعمال فشار از خارج عامل تسهیل آن بوده است ؟ پاسخ دادن به چنین پرسش حساس و مهم چندان ساده نیست . با این حال، قابل تصور است که حصول توافق هسته ای تحت تأثیر هر دو جریان خواست داخلی و فشار خارجی باشد. حداقل این هست که آمریکا، هند و پاکستان را برای کاهش تنش ها در مناسبات و توقف فعالیتهای هسته ای شان تشویق می کند. یک واقعیت مهم تر را نیز باید در نظر گرفت. رقابت های تسلیحاتی هند و پاکستان و تجهیز دو کشور به سلاح های هسته ای در چارچوب معادلات جنگ سرد و سیاست های دو ابرقدرت رقیب سابق شکل گرفت اما اکنون شرایط متفاوت شده است . بنابراین قابل فهم است که هند و پاکستان اختلافاتشان را به گونه ای سیاسی حل و فصل نمایند تا ضمن تقویت تنش زدایی از نگرانی ها در سطح بین المللی به دلیل نپیوستن آنها به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای بکاهند. از سوی دیگر، این واقعیت وجود دارد که آمریکا تمایل بیشتری در مقایسه با گذشته برای دخالت در مناطق حساس و استراتژیک جهان پیدا کرده است. اشغال کشورهای افغانستان و عراق و طرح خاورمیانه بزرگ در زمره ی موضوعاتی قلمداد می شوند که احتمال توجه آمریکا را به جنوب آسیا افزایش می دهند.این برداشت وجود دارد که آمریکا بعد از خاورمیانه به مسئله جنوب آسیا توجه کند. شک نیست که مسئله کشمیر به عنوان یک مسئله محوری و بازدارندهی توسعه مناسبات هند و پاکستان و مسئله هسته ای دو کشور از جمله موضوعاتی مهم محسوب می شوند که در هر گونه برخورد آمریکا با مسائل جنوب آسیا دراولویت قرار خواهند گرفت . توسعه موشکی پاکستان نیز در ارتباط تنگاتنگی با هسته ای شدن این کشور قرار دارد . عینی ترین نمونه آن آزمایش موشک « غوری » در پاکستان در نوامبر ۲۰۰۴ و آزمایش موشک « آکاش » هند روز بعد از آن بود . واقعیت این است که این آزمایشها بیش از آنکه با نگاه به هند و توسعه موشکی این کشور آزمایش شده باشند، با نگاه به داخل پاکستان و القای این نظر به افکار عمومی بوده است که پاکستان در قبال کشمیر کوتاه نخواهد آمد و به تکمیل سلاح های بازدارندگی خود ادامه می دهد تا هند چشم طمع به گوشه ای از منطقه ای که از نظر پاکستانی ها در قلمرو ملی آنها قرار دارد و هند آن را اشغال کرده است نداشته باشد. شایان ذکر آنکه هندوستان نیز در داخل با مشکلات کم و بیش مشابهی با دولت پاکستان روبه روست. گروه های افراطی هندو نگران معامله با پاکستان بر سر مسئله کشمیر هستند و نارضایتی خود را از شیوه مذاکرات و احتمال دخالت آمریکا پنهان نمی کنند. از این رو دولت هند نیز برای آنکه نشان دهد از موضع قدرت با پاکستان وارد مذاکره می شود و دخالت خارجی در این موضوع را که به نظر هندی ها مسئله دوجانبه بین هند و پاکستان است، نمی پذیرد دست به آزمایش های موشکی می زند. [۱۱۳] پس از آزمایش های هسته ای هند و پاکستان، این دو کشور از « کشورهای هسته ای آستانه » به ردیف دارندگان سلاح های هسته ای رسیده اند اما این دو کشور به همراه اسرائیل، از نظر حقوقی، ( براساس ماده ۹ ان. پی. تی ) جزء قدرت های هسته ای نبوده و از امتیازات حقوقی آنان برخوردار نیستند . [۱۱۴] اما جورج دبلیو بوش در جریان سفرش در مارس ۲۰۰۶، به جنوب آسیا و دیدار با موهان سینگ، نخست وزیر هند، هند را به عنوان یک قدرت هسته ای به رسمیت شناخت . براساس قرارداد هسته ای که در مارس ۲۰۰۶ بین هند و آمریکا به امضاء رسید، در صورتی که هند با بازرسی بین المللی از راکتورهای هسته ای اش موافقت کند، اجازه دارد از فناوری هسته ای صلح آمیز که برای یک مدت طولانی از آن محروم شده بود، بهره ببرد. رئیس جمهوری آمریکا قراردادی را امضاء کرد که که از ۲۲ نیروگاه هسته ای تعداد هشت نیروگاه را که به فعالیت های نظامی اختصاص یافته است کاملاً در حیطه کنترل هندوستان قرار می دهد و هرگونه نظارت جهانی و اصولاً کنترل جهانی را غیر ضروری قلمداد می سازد. اما برای اجرایی شدن این قرارداد، کنگره آمریکا باید در قانون این کشور اصلاحاتی را ایجاد کند. دولت بوش پیشنهاد کرد که قانون اتمی در آمریکا استثنائاً در مورد هند تغییر کند. براساس این قانون، فروش فناوری هسته ای به کشورهایی که معاهده منع گسترش سلاح هسته ای ( ان پی تی ) را امضا نکرده اند، ممنوع
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گسترش زنجیره شعب در مناطق پر بازده اقتصادی حفظ و ارتقای امنیت اطلاعات بانکی مشتریان(آهنگرانی،۱۳۹۱). مدیریت ریسک در بانک ها اهمیت زیادی دارد و مقررات نظارتی، به خصوص مقررات بانک مرکزی باید مورد توجه خاص قرار گیرد. برخی از ابعاد ریسک بانک ها در زیر ارائه شده است: ریسک اعتباری: عدم باز پرداخت بدهی توسط دریافت کنندگان تسهیلات در موعد سر رسید، اساس ریسک اعتباری را تشکیل می دهد. ریسک اعتباری را می توان احتمال تعویق، مشکوک الوصول یا لا وصول شدن بخش از پر تفوی های اعتباری نهاد پولی به دلیل عوامل داخلی (مانند ضعف مدیریت اعتباری، کنترل داخلی، پیگیری و نظارت)یا عوامل خارجی(مثل رکورد اقتصادی، بحران و…)تعریف کرد. نحوه تخصیص منابع بین فعالیت های مختلف، ارزیابی سطح اعتباری مشتریان و اخذ تضمینات کافی، در کنترل این ریسک موثر هستند. با توجه به این که تسهیلات عموما به عنوان ریسکی ترین دارایی بانک ها در نظر گرفته می شوند. لذا نسبت تسهیلات به سپرده ها نیز ارائه شده است، هرچند که این نسبت می تواند تا حدود زیادی متاثر از رعایت الزامات قانونی در خصوص تخصیص دارایی ها باشد.(برینک[۳۴]،۲۰۰۸) ریسک نقدینگی: ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد می شود. کفایت موجودی نقد باعث می شود که امکان پرداخت تعهدات و نیازهای نقدینگی سپرده گذاران در زمان مناسب فراهم شود. معیارهای ارائه شده برای این نوع ریسک می توانند نقش موثری در کنترل و مدیریت آن داشته باشند.(بلکسون و همکاران [۳۵]،۲۰۰۹)
ریسک نرخ سود مالی : تاثیر نوسان نرخ سود بر عملکرد بانک غیر قابل انکار است. بررسی نسبت تسهیلات به سپرده های سرمایه گذاری که بیانگر دارایی ها و بدهی ها ی حساس به نرخ سود است، بسیار ضروری به می رسد.همچنین هر قدر سهم سپرده های کوتاه مدت از کل سپرده های سرمایه گذاری بیش تر باشد، بانک از انعطاف مناسب تری در مقابل تغییر نرخ سود برخوردار خواهد بود.(کامار ،۲۰۱۰). ریسک توانایی: شکاف مثبت نرخ سپرده های یک بانک نسبت به سایر بانک ها می تواند به عنوان یک ریسک تعبیر شود، هرچند که از سوی دیگر، نشان دهنده خط مشی جذب سپرده است. نسبت حقوق صاحبان سهام به جمع دارایی و نسبت کفایت سرمایه نیز می تواند نشان دهنده ریسک بانک برای سرمایه گذاران و سپرده گذاران باشد. (عباسقلی پور،۱۳۹۰). ۲- ۲-۹ بهینه گزینی[۳۶] بهینه گزینی، یکی از روش های مرسوم جهت تعیین اهداف و نیز ارزیابی برنامه ها و عملکرد است. مطابق تحقیقات انجام شده، عوامل اصلی موثر بر موفقیت و سود آوری بانک ها به شرح زیر است: اندازه بانک : اندازه یکی از عوامل سود اوری است. به نظر می رسد که در صورت وجود بستر مناسب برای رشد، هر چقدر بانک بزرگتر باشد و از اهرم مالی بیشتر استفاده کند، بازدهی سهامداران[۳۷] افزایش می یابد. البته این امکان وجود دارد که بانک های کوچک به دلیل هزینه های عملیاتی کم تر، بازده دارایی[۳۸] بالاتری داشته باشند. کنترل هزینه ها : این عامل یکی از مهمترین دلایل تمایز بانک های با عملکرد خوب است. مدیران بانک ها باید هزینه های عملیاتی را بهتر مدیریت کنند. کم نمدن هزینه های زاید، یکی از نمادهای بانکداری موفق است. در این مسیر، بانک ها بهتر می توانند به اهداف تعیین شده و سهم سود بیشتری دست یابند.(وانگ و چن[۳۹]،۲۰۰۴) ساختار سپرده ها : بانک هایی سود آوری بالایی خواهند داشت که سپرده های دیداری بیشتری را نسبت به سایر بانک ها جذب کنند. بانک ها با بازار یابی و سیاست های خاص خود سعی بر جمع آوری وجوه سرگردان جامعه دارند تاسهم بیشتری از سپرده ها، به ویژه سپرده های دیداری به خود اختصاص دهند. ساختار سپرده های بانک نسبت به سایر رقبای بانکی باید به گونه ای باشد که انگیزه و اشتیاق مشتریان را در انتخاب هر کدام از آنها بیشتر کند که خود نوعی بازار یابی و تبلیغات است. بهره وری کارکنان: بانک های موفق معمولا سرانه دارایی و سود خالص بالاتری دارند. یکی از سیاست های موفق در این رابطه، انتصاب مدیران لایق، شایسته و دانای بانکی و تقویت روحیه انگیزشی کارکنان است تا کارکنان با بهره۹ وری بالاتر حقوق و مزایایی بیش تری را دریافت کنند، چرا که کارکنان کم انگیزه و بی هدف، نه تنها سازمان را در رسیدن به اهداف یاری نمی رسانند، بلکه موجبات عقب ماندگی از میدان رفابت و حتی پسرفت بانک را فراهم سازند. (عباسقلی پور،۱۳۹۰). اهرم مالی: استفاده از اهرم مالی (کاربرد بهینه منابع بدهی جهت تامین مالی در مقابل اتکای زیاد به سرمایه ) می تواند یکی از محرک های اصلی سود آوری باشد. سپرده ها و سایر ابزار های بدهی کوتاه مدت و بلند مدت می توانند موجب افزایش سود آوری شوند، البته باید به نحو صحیح و منطقی از آنها در بخش های دیگر اقتصادی نیز استفاده شود تا بتوان سرمایه گذاری مطمئن و سود آور ایجاد نمود و آن را توسعه داد. توسعه دارآمدهای کارمزدک یک عنصر کلیدی استراتژی های بانکی برای افزایش سود آوری در سال های اخیر، در محیط کشور های توسعه یافته، گسترش در آمدهای کارکزدی بوده است، به گونه ای که برخی از کارمزد ها، مشتریان را در راستای بهره مندی و نهادینه نمودن استفاده از خدمات الکترونیک سوق داده است و از ازدحام شعب کاسته است رشد: رشد دارایی ها، سپرده ها و وام های بانک های موفق بیش از متوسط صنعت است که منعکس کننده مدیریت جسورانه[۴۰] یا مقبولیت بیش تر خدمات نزد مشتری است. بان در برنامه های توسعه ای و بلند مدت خود و در راستای بهترین ماندن، باید رشد کلی و قیاس آن با سایر رقبا را درنظر بگیرد. به هر حال رشد نباید جایگزین سود شود.(کامار[۴۱]،۲۰۱۰) ۲- ۲-۱۰. ایجاد فرهنگ مشتری گرایی در بانک رابطه مستقیمی بین ارزش های مشتری گرایی و موفقیت یک بانک وجود دارد. فرهنگبانک بایستی به گونهای باشد که بانک بیش از هر چیزی به نیاز های مشتریان توجه کند و مشتری، همیشه محور تمام فعالیتها و تلاش بانک باشد. بانک عملکرد خود را نیز بایستی بر اساس میزان رضایت مشتریان ارزیابی کند. به علاوه، فرهنگ بانک باید فرصت خلاقیت و نوآوری را برای کارکنان خود فراهم سازد تا آنها بتوانند به سرعت در برابر تغیراتی که در سلیقه مشتریان روی می دهد، از خود واکنش نشان دهند. بانکی که خود را وقف مشتریان می کند و خدمات خود را بانیازهای مشتریان وقف می دهد، رضایت مشتریان را بیشتر جلب می کند. (کاتلر، ۲۰۰۸) بسیاری از مدیرانی که مشتری را به عنوان عامل اصلی سود آوری موسسه یا شرکت باور دارند، نمودار سازمان سنتی شکل الف را منسوخ شده می دانند. بر این اساس سازمان سنتی از هرمی تشکیل شده است که مدیریت عامل در راس این هرم قرار دارد، مدیریت ها در وسط و افراد صف یا پر سنل و مشتریان در منتهی الیه پایین قرار می گیرند (کاتلر،۱۹۸۴). الف) نمودار سازمانی سنتی ب) نمودار سازمانی نوین با جهت یابی به سوی مشتری نمودار۲-۱. نمودار سازمانی سنتی و مقایسه آن با نمودار سازمانی نوین یا مشتری مدار(کاتلر،۱۹۸۴) ۲- ۲-۱۱ توانمند سازی منابع انسانی توانمند سازی منابع اشاره به افزایش توان کارکنان عملیاتی دارد. از طرف دیگر توانمند سازی یه طور ضمنی اشاره به این دارد. که کارکنان عملیاتی در طی فرایند ارائه خدمت تا حدی از آزادی عمل برخوردار باشند. در ارتباط با توانمند سازی کارکنان به چند عامل بایستی توجه شود. این عوامل عبارتند از : تفویض اختیار حمایت و پشتیبانی از کارکنان دادن پاداش به دنبال کسب رضایت مشتریان آموزش کارکنان مشارکت کارکنان در امور مختلف بانک(اسماعیل پور،۱۳۸۹). ۲-۲- ۱۲ الگو قرار گرفتن روسا بالاترین مقام اجرایی هر بانک، رییس شعبه است. رییس هر شعبه استراتژی های مختلف شعب خود را تعیین می کند. او بایستی با مشتریان روابط مناسبی داشته باشد. مدیران ارشد یک سازمان سالانه حداقل ۳۰ روز اوقات کاری خود را باید صرف حرف زدن با مشتریان اصلی خود بکنند. تا اینکه تماس آنها با سازمان قطع نشود. در واقع مسئولیت هر ریس شعبه آن است که برای برقراری روابط مناسب با مشتری پیش قدم شود و رفتارش با مشتریان به گونه ای باشد که کارکنان بانک وی را به عنوان یک الگو در نظر بگیرند. رییس شعبه بایستی سعی کند که کارکنانش نسبت به مشتری تعهد پیدال کنند. البته کارکنان بانک بایستی نسبت به جایگاه مسئولیت رییس شعبه برای برقرای روابط مناسب با مشتری پیشقدم شوند و وی را به عنوان یک الگو در نظر بگیرند.(پیترز و واترمن،۱۳۸۲). مدیر یک بانک تا جایی که امکان دارد بایستی اطلاعاتی را درباره رقبای شعبه اش جمع آوری کندو نقاط ضعف و قوت آنها را شناسایی نماید و در صورت ضرورت با آنها رابطه برقرار نماید و از تجارت آنها استفاده کند. همچنین بایستی در مورد نحوه ارائه خدمات آنها و رفتار کارکنان آنها اطلاعاتی را بدست آورند. (کاتلر، ۲۰۰۸) ۲- ۲-۱۳ . پیروی از استاندارهای جهانی کیفیت امروزه بسیاری از سازمان های تولیدی و خدماتی تلاش می کنند که کالا ها و خدمات خود را با کیفیت مطلوب به مشتریان عرضه کنند. در دنیای رقابتی امروز،کیفیت به عنوان یک امتیاز در صحنه رقابت و به عنوان یک عامل مهم وموثر در موفقیت موسسه شناخته شده است .مفهوم کفیت قابل بکارگیری در تمامی سازمان های تولیدی و خدماتی است. بانک ها نیز می توانند از مفهوم کیفیت استفاده کنند . کیفیت هم گرچه مفهومی است که نمی توان آنرا در چند کلمه تعریف کرد، ولی به طور کلی می توان گفت که کیفیت عبارتست از ارضای نیاز های مشتریان ، به عبارت دیگر کیفیت عبارتست از ارضای کلیه انتظارات مشتریان. چنانچه بانکها بتوانند با بهره گرفتن از استانداردهای جهانی کیفیت نیازهای مشتریان خود را برآورده سازند، قطعا با ورود رقبای خصوصی مهم، بازار خود را از دست خواهند داد و ممکن است برخی از آنها از صحنه رقابت حذف شوند. به عبارت دیگر پیروی از سیستم های جهانی کیفیت یکی از شرایط مناسب رقابت در بازار های ملی و جهانی است. (کاتلر، ۲۰۰۸). در سال های اخیر رقابت بر سر جذب و حفظ مشتریان به توسعه استراتژی های بازار یابی رابطه مند منجر شده است. شرکت های در حال توسعه، آمیزه ایی از ابزارهای بازار یابی رابطه ای، برای جذب و حفظ مشتریان سود آور هستند. یکی از این ابزارها باشگاه مشتری است. بر این اساس باشگاه های مشتری در چندین کشور اورپایی، آمریکا و استرالیا توسعه یافته اند . در هر صنعتی می تواند اثر بخش باشند.(رحمانی و واردی،۱۳۹۱). ۲ - ۲-۱۴ . تعریف مشتری مشتریان، مردم یا عملیاتی هستندکه محصــــول یا نتایج یک عملکرد را مصرف می کننــــد یا به آنها نیاز دارند و از آنها بهره می برند. چون هر عملکردی در یک سازمان به یقین دارای هدفی است، بنابراین، مشتریانی دارد (کاتلر، ۲۰۰۸) ۲-۲- ۱۵ مفهوم رضایتمندی مشتری رضایتمندی مشتری احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت بعد از استفاده از آن است. مشتریان رضایتمند به دیگران درباره تجارب مطلوب خود می گویند که در نتیجه در تبلیغات دهان به دهان مثبت درگیر می شوند. در مقابل مشتریان ناراضی احتمالاًٌ ارتباط خود را با شرکت قطع نموده و در تبلیغات دهان به دهان منفی درگیر می شوند. بعلاوه رفتارهای از قبیل تکرار خرید و تبلیغات دهان به دهان مستقیماً بقاء و سودآوری یک شرکت را تحت تاثیر قرار می دهند(جمال و ناصر[۴۲]،۲۰۰۲) . کاتلر رضایتمندی مشتری را به عنوان درجه ای که عملکرد واقعی یک شرکت انتظارات مشتری را برآورده کند ، تعریف می کند. به نظر وی اگر عملکرد شرکت انتظارات مشتری را برآورده کند مشتری احساس رضایت و در غیر این صورت احساس نارضایتی می کند (کاتلر[۴۳]،۲۰۰۱). تعریف رضایت مشتری مورد قبول بسیاری از صاحبنظران ، اینگونه است : رضایت مشتری یک نتیجه است که از مقایسه پیش از خرید مشتری از عملکرد مورد انتظار با عملکرد واقعی ادراک شده و هزینه پرداخت شده به دست می آید.(برلی و همکاران[۴۴]،۲۰۰۴). رضایتمندی ، واکنش احساسی مشتری است که از تعامل با سازمان عرضه کننده یا مصرف کننده محصول حاصل می شود. رضایت، از درک متفاوت مابین انتظارهای مشتری و عملکرد واقعی محصول یا سازمان حاصل می شود. تجربیات قبلی مشتری از مصرف محصول و همچنین تجربه ی او از تعامل با سازمان عرضه کننده ،در شکل دهی انتظارهای وی نقس اساسی دارد همچنین رضایتمندی مشتریان، واکنش های آتی آنان را درقبال سازمان تحت تاثیر قرار می دهد، از جمله آمادگی و اشتیاق برای استفاده مجدد، تمایل برای توصیه ی سازمان به دیگران ورغبت برای پرداخت بهای محصول بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول مشابه را با قیمت کمتری عرضه می دارند. علاوه بر این، مشتری رضایتمندی را از جنبه های متعددی مانند موارد زیر تجربه می کند: به طور کلی و بر اساس محصولات سازمان؛ به ویژگی های ممتاز عملکردی محصولات سازمان؛ نحوه برقراری تماس و تعامل با مشتری؛ نحوه ارائه وعرضه محصول برای فروش؛ نحوه تحویل و ارسال کالا برتی مشتری؛ خدمات پس از فروش؛ نحوه بررسی شکایات، انتقادها، و نظرها. رضایتمندی مشتریان نیز تأثیری شگرف بر حیات حال وآینده سازمان خواهد داشت (برینک و برندت[۴۵] ،۲۰۰۸) مؤفّقیت تمام سازمانها و مؤسّسات، اعم از تولیدی یا خدماتی، انتفاعی یا غیر انتفاعی، دولتی یا غیر دولتی تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار دارد که یکی از مهمّترین آنها رضایتمندی مشتریان به منظور نیل به تعالی در کسب وکار است. (نورالسناء و سقایی، ۱۳۸۷) . اعتقاد بر این است که رضایتمندی مشتریان، عکس العمل های آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر خواهد داد . از جمله آمادگی و اشتیاق جهت استفادۀ مجدّد ، تمایل برای توصیۀ به سایرین و رغبت برای پرداخت بهای محصول بدون چانه زدن یا تلاش برای یافتن عرضه کنندگانی که محصول مشابه را با قیمت کمتری عرضه می دارند (کاووسی و سقایی، ۱۳۹۱).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۷-۱ سرمایه اجتماعی ایده اصلی سرمایه اجتماعی ان است که شبکه های اجتماعی بیشتر از اتمیزه شده و انفرادی – ناشی از پی جویی نفع شخصی – مردم را به همکاری و اعتماد پذیری تشویق می کند( کلانتری،۱۳۹۰: ۷۰) همچنین سرمایه اجتماعی بر تمایلات ، رفتارها و گرایش هایی دلالت دارد که برای ایجاد نهادهای جامه مدنی و جهت گیری های اخلاقی دمکراسی مدرن اهمیت و ضرورت دارد و بر ظرفیت جامعه برای خودگردانی ، تامین جمعی نیازها و حل جمعی مشکلات دلالت دارد . این سرمایه به تنهایی در فرد یا ساختار اجتماعی نهفته نیست ، بلکه در فضای تعامل های بین افراد وجود دارد ؛ مایملک سازمان ، بازار و یا دولت نیست ، هرچند که همه آنها در تولید آن سهیم هستند . در واقع سرمایه اجتماعی پدیده ای از پائین به بالاست . از این رو سرمایه اجتماعی به طور کلی به جمع تعلق دارد و نه به فرد. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی مفاهیم و باروهایی هستند که در طول قرون و اعصار گذشته شکل گرفته و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و در شبکه روابط اجتماعی رسوب کرده است .
بهره مندی از سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی باعث کاهش هزینه ها مبادلات ، افزایش هزینه های مطرود شدن ، کاهش سواری مجانی ، رفع عدم تقارن اطلاعاتی ، ایجاد حس تعلق و مشارکت و افزایش ظرفیت های سازمانی می شود . کار گروهی به صورت داوطلبانه و سازمانی با مدیریت دموکراتیک افراد را به یکدیگر متصل می کند . اعتماد اجتماعی انباشته شده ، به گروه ها ، سازمان ها و حتی ملت ها اجازه تحمل لازم را برای مقابله با مشکلات و تجهیز منابع مختلف فراهم می آورد . ۳-۷-۱ حکمرانی خوب مفهوم حکمرانی خوب دارای زمینه های بحث گسترده ای است و این عمدتا به زمینه های اداری امور عمومی یک کشور بر می گردد. برای اداره امور عمومی دو الگو وجود دارد: در الگوی نخست، حکومت مسئولیت تمام امور را برعهده دارد. حکومت موظف است که تمام خدمات را برای مصرف جامعه مدنی و یا شهروندان فراهم کند . اما در الگوی دوم مسئولیت اداره امور عمومی میان سه نهاد حکومت ، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیم شده است. در این الگو هر سه بخش مذکور به گونه ای در تعامل با یکدیگر قرار دارند که ضعف و قدرت بیش از حد یکی از آنها تعادل اجتماعی را بر هم خواهد زد)ایمانی جاجرمی و دیگران،:۹ ۱۳۸۱) . زمینه شکل گیری حکمرانی خوب نیز در عرصه عمل به سطوح روابط میان حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی بر می گردد. لذا ایجاد ارتباط و تعادل لازم و تفکیک وظایف هر یک از این سه بخش امکان بهتر زیستن و بهتر حکمرانی کردن را در عرصه کشورها فراهم می کند. اما پرسش این است که حکمرانی خوب در عرصه نظریه و تئوری چگونه پرداخته گردیده است؟ این مفهوم امروزه در عرصه نظریه، از دو متغیر اساسی در حال تاثیر پذیری است. از یک سو نهاد های بین المللی چون بانک جهانی داعیه پرداختن به ابعاد گسترده آن را در سر می پرورانند و از سوی دیگر واقعیت های حاکم بر عرصه های سیاست گذاری در کشور ها، به صورت متغیر، تفاوت هایی را در عرصه نظریه برای این مفهوم ایجاد می کنندکه منجر به ایجاد سردرگمی در خصوص این مفهوم گردیده است. چنان که کارلوس سانتیسو[۱]معتقد است که مفهوم حکمرانی خوب هر چند که بصورت فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته و تعاریف ارائه شده از آن حداقل در حوزه تئوری و نظریه پیشرفته هستند ولی حدود آن نامشخص است. به نظر او تلاش متخصصانی که سعی کرده اند تعریفی بدون ابهام و عملیاتی از این مفهوم ارائه دهند، بواسطه گسترده بودن حوزه ابعاد و حد و مرز های این مفهوم ناکام مانده است و تعاریف ارائه شده به ایجاد سردرگمی در حد و مرز های این مفهوم بدل گردیده است، (سانتیسو، ۲۰۰۱: ۴). با این همه تئوری پردازان این مفهوم سعی کرده اند که ابعاد این مفهوم را تئوری پردازی کرده و متغیر های کلیدی آن را تعیین کنند یعنی به نحوی مکانیسم های زیر بنایی آن رابصورت یک الگوی جهانی سازمان دهی کنند. بر این اساس سعی شده است کدهای حکومت خوب از طریق نظرسنجی از کشور های مختلف و با انجام پژوهش هایی گرداوری گردد(آگولرا[۲] و کورو- کازرا[۳]، ۲۰۰۴)، تا شاخصه های حکمرانی خوب مورد تایید استدلالی قرار بگیرد. ۴-۷-۱ سازمان های مردم نهاد مفهوم توسعه اجتماعی تا دهه ۱۹۸۰ میلادی بیشتر با شاخص هایی مانند؛ رشد آموزش، رشد بهداشت و درمان و گسترش خدمات عمومی و رفاهی تعریف میشد. از دهه ۱۹۸۰، براساس مطالعات وتجارب جهانی معلوم شد، رشد و توسعه اقتصادی و بالا رفتن درجه رفاه نمی توتند به تنهایی جامعه ای سالم و توسعه اجتماعی متوازن را به ارمغان آورد. در نتیجه فرهنگ.ابعاد اجتماعی توسعه به شدت مورد توجه قرارگرفت. ازجمله، شاخص های توسعه وپیشرفت گرایش قابل ملاحظه ای به سوی شاخص های کیفی همچون نظم،انسجام اجتماعی و مشارکت پیداکرد.به عبارت دیگر از این دوره به بعد(۱۹۸۰ به این سو) رشد وتوسعه در پیوند وپیوستگی به زمینه ها و سرشت فرهنگی- اجتماعی جامعه تعریف و شاخص گذاری شد. بدین ترتیب، انسان،نیازهای فکری وحتی معنوی انسان و حضور اجتماعی او در در عرصه های مختلف زندگی فرهنگی،اجتماعی واقتصادی بسیار مهم تلقی گردید.تحت تاثیر این تحول،یکی از شاخص های کلیدی توسعه وپیشرفت، نقش ومیزان حضور فعال مردم در قالب تشکل های سازمان یافته برای تسهیل در امر توسعه وپر کردن خلاء های ناشی از توسعه نیافتگی بر شمرده شد. در چنین چهارچوبی نهادهای مسقل از دولت یکی از لوازم اصلی تحقق توسعه اجتماعی مطلوب محسوب می شوند. با این نگرش تحقق توسعه اجتماعی زمانی امکان پذیر است که مردم بدون موانع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در امور مربوط به اداره جامعه خود مشارکت نمایند. سازمان ملل نهادهای غیردولتی و مدنی را به عنوان گروه غیرانتفاعی داوطلبانه تعریف نموده است که در سطوح محلی، ملی و بین المللی عمل می کنند و نقشآفرینان مردمی و تسهیل کنندگان همکاری میان مردم با بخش های خصوصی ودولتی هستند. سازمانهای غیردولتی دارای ویژگی هایی هستند، که از جمله می توان به “غیردولتی بودن"، “عام المنفعه بودن"، “غیرسیاسی بودن” و “برخورداری از یک قانون شفاف در مدیریت” اشاره کرد. مهمترین کارکرد نهادهای دولتی ویژگی تعدیل کنندگی رابطه دولت- دولت است؛ به این معنا که از یک سو؛ خواسته ها و انتظارات مردم را به دولت منتقل می کند و از دیگر سو؛ ساسیتهای دولت را به زبان مردم بازتعریف می کند. اصطلاح NGO مخفف Non-Governmental Organization به معنای سازمان غیردولتی می باشد . در تمامی مقالات و کتاب های چاپ شده در زمینه سازمان های مردم نهاد ، تا قبل از تابستان ۱۳۸۵ نویسندگان و مترجمان این اصطلاح سازمان های غیردولتی را معادلNGO در نظر می گرفتند تا اینکه در تابستان ۱۳۸۵ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی معادل ان را سازما ن مردم نهاد وضع کرد و در مقابل اصطلاح NGO کلمه سمن که مخفف سازمان های مردم نهاد است را قرار داد . ۱-۸ روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها بعداز طرح مبانی نظری تحقیق و استخراج فرضیاتی از آن در بخش پیشین، زمان بررسی تجربی فرضیات و آزمون آنها با داده ها است. ورود به این مرحله از پژوهش به امکانات، ابزارها و روش هایی نیاز دارد که باید پیش از آغاز بررسی تجربی، تدوین و تنظیم شده باشند. بدیهی است که عواملی چون موضوع پژوهش و اهداف تحقیق در گزینش ابزارهای اندازه گیری، شیوه های گردآوری اطلاعات، مفاهیم اصلی پژوهش و در یک کلام انتخاب روش تحقیق سهم عمده ای دارند. در هر پژوهش باید به ناچار شیوه های خاصی برای بررسی تجربی فرضیات برگزیده شود. تناسب روش و اجرای آن با موضوع و اهداف پژوهش، اصلی است که رعایت آن به محقق کمک می کند تا شناختی را که در داده های تجربی کسب می کند و می خواهد آن را معیاری برای تایید یا اصلاح جنبه های نظری پژوهش قرار دهد از درجه اطمینان بالایی برخوردار باشد. از این رو بخش حاضر به توضیح روش تحقیق اختصاص یافته که درآن نوع تحقیق، ابزارهای اندازه گیری، جامعه آماری، شیوه اندازه گیری و شیوه گردآوری اطلاعات معرفی و مفاهیم اصلی بکار رفته در پژوهش از جنبه نظری و عملی تعریف می گردد تا هم تناسب روش کار با موضوع پژوهش مشخص شود، هم تصویر کلی از نمونه بررسی واقعیت به دست آید. الف. نوع روش تحقیق: با توجه به ماهیت موضوع فوق، بررسی نقش سازمان های غیر دولتی در تحقق حاکمیت مطلوب در کشور های در حال توسعه مطالعات تحلیلی - توصیفی به شمار می آید. که نتایج آن می تواند در پیشبرد اهداف برنامه ریزی در کشور های در حال توسعه(تهران) اثرگذار باشد. ب: روش گرد آوری اطلاعات (میدانی ، کتابخانه ای وغیره ): بر اساس محتوا و اهداف پژوهش، روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش مبتنی بر روش های کمی و کیفی خواهد بود. ابتدا در روش کتابخانه ای ساختار شکل گیری سازمان های مردم نهاد و مولفه های حاکمیت مطلوب، سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله بعد مصاحبه های عمیق با صاحبنظران، مدیران سازمان های غیر دولتی فعال در حوزه مدیریت عمومی و حکمرایی مطلوب در شهر تهران و همچنین نمایندگان وزارت کشور و شهرداری تهران می تواند ابعاد آشکار و پنهان موضوع را مشخص کرده و زمینه های نقش سازمان های مردم نهاد در حاکمیت مطلوب و افزایش سرمایه اجتماعی شناسایی کند. در روش میدانی تلاش می شود نقش سازمان های مردم نهاد در کشورهای در حال توسعه مورد برسی قرار گرفته تا بتوان الگویی در تحقق حاکمیت مطلوب و افزایش سرمایه اجتماعی ارائه نمود. پ: ابزار گردآوری اطلاعات (پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده، آزمون، فیش، جدول، نمونه برداری، تجهیزات آزمایشگاهی وبانک های اطلاعاتی وشبکه های کامپیوتری و ماهواره ای وغیره): در این پژوهش جامعه آماری شامل سازمان های مردم نهاد فعال در سطح تهران می باشند. در گرفتن حجم نمونه از سازمان های مردم نهاد از فرمول نمونه گیری کوکران که یک فرمول معتبر و پذیرفته شده است استفاده می شود. معادله نمونه گیری کوکران که به قرار ذیل است: که دراین معادله: حجم نمونه آماری :n جمعیت جامعه آماری :N آزمون تی استیودنت درسطح معناداری ٩۵ درصداطمینان و ۵ درصدخطا :t ۵۰ % نسبت وجود صفت درجامعه آماری : P ۵۰% نسبت عدم وجودصفت درجامعه آماری : q ٠۵% سطح خطا ( دقت احتمالی مطلوب) :d ت: روش تجزیه وتحلیل اطلاعات : در خصوص مصاحبه با صاحبنظران، مدیران سازمان های غیر دولتی فعال در حوزه مدیریت عمومی و حکمرایی مطلوب در شهر تهران و همچنین نمایندگان وزارت کشور و شهرداری تهران نیز شیوه برخورد کیفی است بدین معنی که هر تعداد از صاحبنظران، مدیران سازمان های غیر دولتی فعال در حوزه مدیریت عمومی و حکمرایی مطلوب در شهر تهران و همچنین نمایندگان وزارت کشور و شهرداری تهران که تمایل به همکاری ارائه نقطه نظرات بودند، مورد استفاده قرار می گیرد. ۱-۹ سازماندهی تحقیق این پژوهش از پنج فصل تشکیل شده است . فصل اول به کلیات پرداخته شده و درآن ضمن ارائه مقدمه ای کوتاه ، طرح مساله ، پیشینه تحقیقات انجام شده ، سوال و فرضیات تحقیق ، اهداف ، تعریف مفاهیم کلیدی تحقیق ، روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها و گزارشی از سازماندهی تحقیق آورده شده است . در فصل دوم به ضرورت اهمیت مباحث نظری به عنوان چهارچوب تحقیقات حرفه ای و دانش بنیان ، بخش چهارچوب نظری به بررسی دقیق نظریات جامعه مدنی و حکمروایی ، تعریف جامعه مدنی ، مولفه ها ، سرمایه اجتماعی ، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی وسازمان های مردم نهاد ، حکمرانی ، ابعاد و تعاریف آن ، نظریات مختلف این حوزه پرداخته می شود . در فصل سوم کالبد شکافی سازمان های غیردولتی در تهران با رویکرد بیان چالش ها و فرصت های آن مورد بررسی قرار گرفته و این سازمان ها در ایران ، برنامه های توسعه مورد واکاوی قرار می گیرند . همچنین موانع ساختاری و شکلی را با بیان دیدگاه های مختلف نظری مورد بحث قرار می گیرد . در فصل چهارم روش شناسی و تجزیه تحلیل آگاهی به سمت کسب دانش را طی می نمائیم . در این فصل بر اساس روش پژوهش ، متغییرهای آن تعریف نظری و عملیاتی شده و جامعه آماری معرفی میگردد . همچنین تعیین حجم نمونه ، روش نمونه گیری ، روش گردآوری اطلاعات ، ابزار ، روایی و پایایی تحقیق و نحوه انجام آن بیان شده و نهایتا به بیان قلمرو تحقیق پرداخته می شود ،در فصل پنجم نیز به داده کاوی و تحلیل اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه پرداخته خواهد شد و مدل نهایی تحلیلی پژوهش که منتج از روش پژوهش و نتایج به دست آمده از نظرات صاحب نظران و جامعه آماری است بیان و ترسیم می گردد و در پایان ضمن نتیجه گیری ، راهبردهای پیشنهادی نیز در این خصوص بیان خواهد شد . فصل دوم چهارچوب نظری سازمان های مردم نهاد و حکمروایی مطلوب ۲-۱ مقدمه در این فصل نظر به اهمیت بررسی ادبیات تحقیق و شناخت از تعاریف ، تاریخچه و ماهیت معنایی نظریات مورد بهره گیری در تحقیق به بررسی دقیق سازمان های مردم نهاد ، جامعه مدنی ، مولفه های آن ، سرمایه اجتماعی و مولفه ها و ابعاد ان و همچنین تعریف حکمرانی ، مولفه های ، سطوح ، ابعاد و شاخص های آن پرداخته می شود و در پایان مدل مفهمومی از الگوی نظری پزوهش ارائه می گردد . ۲-۲ سازمان های غیردولتی بعد از جنگ جهانی دوم و گسترش جنبش های استقلال طلبانه کشورها همواره یکی از مهمترین مباحث مطرح میان اندیشمندان و فعالان سیاسی در ساماندهی این جوامع ، مقوله توسعه و اولویت های آن بوده است . اختلاف های فکری و متعاقب آن اختلاف های عملیاتی در مدیریت چنین جوامعی ثمرات مثبت و منفی بسیاری به همراه داشته است . وجود اینگونه مباحث صرفا در جوامع استقلال یافته از سیطره استعمار رویش نداشته است ، بلکه بسیاری از کشورهای تحت سلطه نظام استبدادی نیز لحاظ نظری و عملی وارد این مباحث شدند . به طور عمده در جوامع بحث توسعه در سه مقوله توسعه سیاسی ، توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی به صورت جدا از یکدیگر ترسیم می شد و اندیشمندان در هر مقطعی از سیر تحولات اجتماعی یکی از مقوله های توسعه را انتخاب و آن را نسبت به سایر مقوله های توسعه ، دارای اولویت می دانستند و تلاش می کردند ضمن مستقل کردن این اولویت با معیارهای عقلی و همچنین مستند کردن آن با توجه به مقتضیات و نیازمندی های جامعه ، شرایط ذهنی را برای ایجاد تحولات اجتماعی فراهم آورند . متعاقب چنین تلاش های فکری و نظری ، فعالان و سیاستمدارانی که متصدی مدیریت کلان جامعه بودند با توجه به وابستگی های فکری خود اینگونه اولویت ها را در برنامه ریزی ها ، سیاستگزاری ها و تصمیم گیری های خود بروز و ظهور می دادند . ( امیر احمدی :۱۳۸۰؛ ۱۱۳-۱۲۵) این فعالیت های فکری ، افق گسترده ای از شناخت را برای عالمان علوم اجتماعی جوامع از منظرهای مختلف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی ایجاد کرد . گستردگی این افق شناختاری هنگامی محسوس خواهد بود که آن دانش های پراکنده در یک مجموعه منسجم تدوین شوند و همین موضوع یعنی « انسجام گرایی » میان محصولات فکری ، مهمترین ایرادی است که به فعالیت های اندیشمندان سیاسی و عالمان علوم اجتماعی در این جوامع وارد می شود . انسجام گرایی فرهنگی تابع این اصل مهم معرفت شناختی است که یکی از لوازم صدق هر اندیشه ای ، سازو گاری اجزاء و انطباق مجموع آن با عالم واقع است و این در حالی است که بسیاری از اندیشه ها در مجموع فاقد انسجام درونی بودند . چنین خصوصیتی در عمل موجب شد بسیاری از برنامه ریزی ها و تصمیمات فعالان نظام سیاسی دارای تشتت و چندپارگی شود و هزینه های مادی و معنوی بسیاری را بر جامعه تحمیل نماید . از این منظر ایجاد ظرفیت سازمان های مردم نهاد در بستر جامعه امری ضروری شد تا در رویکرد مدرنیته خرد خود بنیاد اعضاء جامعه به نوعی دیگر کنار هم قرار گیرند و در عرصه عمومی و در بستر جامعه مدنی ایفای نقش نمایند . در تکامل یافته ترین شکل جامعه مدرن ، دولت ، حوزه خصوصی و جامعه مدنی سه مولفه ای هستند که می توانند توامان ضامن امنیت و عدالت شهروندان باشند . حوزه عمومی جزء اساسی جامعه مدنی است که افراد در آن به دور از ترس و هراس و آزادانه به گفتگوی عقلانی وبحث می پردازند تا به توافقی دست یابند. همه باید بتوانند آزادانه و به صورت برابر به این حوزه عمومی دسترسی داشته باشند . سازمان های غیردولتی فضای واقعی برای حوزه عمومی هستند و آن را ضمانت می کنند. جامعه مدنی نسبت به کل جامعه اعم از دولت و ملت حساس و مانند یک ارگانیزم زنده است که واکنش نشان می دهد و نظامی هشدار دهنده بوده و مشکلات جامعه و زیست جهان را کشف می کند و در معرض دید قرار داده تا برای حل آن چاره اندیشی شود. نقش سازمان های غیر دولتی در صحنه های جهانی نیز روز به روز در حال گسترش است و در کنار دولت ها به نقش آفرینی و تاثیرگذاری در روباط بین الملل می پردازند و حتی سازمان های بین المللی که دولت ها در آن عضو هستند از امتیازات و تسهیلات ویژه ای برخوردار می باشند و می توانند در سخنرانی ها شرکت و نظرات خود را مطرح و نوعی تبلیغ رویکردی نیز داشته باشند . اصطلاح NGO مخفف Non-governmental organization به معنای سازمان های غیر دولتی می باشد . در تمامی مقالات وکتاب های چاپ شده در زمینه سازمان های مردم نهاد تا قبل از تابستان ۱۳۸۵ نویسندگان و مترجمان اصطلاح سازمان های غیردولتی را معادل NGO در نظر می گرفتند تا اینکه در تابستان ۱۳۸۵ فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی معادل فارسی سازمان مردم نهاد را وضع کرد و در مقابل اصطلاح NGO ، کلمه سمن که مخفف است را قرار داد . « سازمان ملل متحد اصطلاح NGO را به گروه غیرانتفاعی و داوطلبانه از شهروندان جهانی اطلاق می کند که در سطوح محلی ، ملی و بین المللی تشکیل شده باشند . این سازمان ها عموما به عنوان نقش آفرینان جامعه مدنی که میان بخش های خصوصی و عمومی فعالیت می کنند شناخته می شوند.آن ها بخش سومی را تشکیل می دهند که ضمن ادغام منافع گروه های مختلف ، فرصتی را برای ایفای نقش شهروندان در شکل دادن به سیاست ها و نتایج برنامه های توسعه فراهم می آورد . » ( ابتکار ، ۱۳۸۶) اینگونه سازمان ها عموما به وسیله مردمی با علاقه مشترک اداره می شوند انواع خدمات و کارهای خیریه انجام می دهند ، نگرانی شهروندان را به اطلاع دولت ها می رسانند ، سیاست را بازبینی می کنند و مشارکت را در سطح اجتماعی تشویق می نمایند . انها تحلیل و نظرات کارشناسی فراهم می کنند و به مثابه مکانیسم های اولیه اخطار انجام وظیفه می نمایند و به بازبینی و اجرای توافق های بین المللی کمک می کنند و غالبا پیرامون موضوعات جمعی مانند حقوق بشر ، محیط زیست و بهداشت ساماندهی شده اند . ( امینی ،۱۳۷۵) ویژگی های سازمان های مردم نهاد از مجموع ویژگی های سازمان های مردم نهاد می توان در یک نگاه کلی به موارد زیر اشاره داشت : غیردولتی باشند ، یعنی جزو تشکیلات دولت نباشند و از دولت و سازمانهای دولتی مجوز فعالیت نگرفته باشند . غیر انتفاعی و عام المنفعه باشند یعنی همانند یک شهرکت سهامی عمل نکرده ، عواید و درآمد میان اعضاء مدیریت و گردانندگان آن تقسیم نمی شود بلکه در آمد و عواید سازمان بایستی به مصرف اهداف و راهبردهای سازمان برسد . از یک قانون جامع تبعیت نمایند، یعنی دارای قانون خاص خود باشند و ازآن قانون پیروی نمایند. غیر سیاسی باشند یعنی سازمان غیردولتی یک حزب و یا تشکل سیاسی نباشند و عملکرد شبیه آن نیز نداشته باشند . فعالیت آنها مفید و ضروری به حال منافع کشور باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
هدف اصلی بررسی تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری ساختار مالکیت و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و چگونگی تاثیرگذاری در صورت وجود میباشد. به عبارت دقیقتر در این پژوهش نحوه تاثیرگذاری ساختار مالکیت با عامل ارزش بازار در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار میگردد؛ لذا میتوان اهداف تحقیق را به طور خلاصه به شرح زیر بیان کرد: بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی رابطه بین مالکیت شرکتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی رابطه بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مشخص کردن میزان تاثیر ساختار مالکیت با ارزش بازار میتواند سرمایهگذاران را در تصمیمگیریها مناسب راهنمایی نماید و سرمایهگذاران با بهره گرفتن از تصمیمات مناسب موجب رونق بورس و در نتیجه شکوفایی اقتصاد شوند. به لحاظ کاربردی نیز امید است با انجام این پژوهش شواهد لازم جهت تصمیم گیری سرمایه گذاران، مدیران، مسئولین پژوهشی و پژوهشگران مالی فراهم شود. سؤالات تحقیق با توجه به بیان مساله که در فصل اول عنوان شد، سؤالات تحقیق را میتوان به صورت زیر مطرح کرد: آیا بین مالکیت نهادی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟ آیا بین مالکیت شرکتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟ آیا بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟ فرضیه های پژوهش: محقق باید نسبت به نتایج احتمالی پژوهش خود باید فرضیههایی را در نظر بگیرد تا بتواند آنها را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار دهد و صحت سقم آنها را روشن نماید بدین معنی که درستی یا نادرستی فرضیه های پیشنهادی به وسیله آزمونهایی که صورت میگیرد مشخص میشود. با توجه به اهداف ذکر شده در این پژوهش فرضیه های زیر مورد آزمون قرار میگیرد بین مالکیت نهادی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنیداری وجود دارد بین مالکیت شرکتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنیداری وجود دارد بین مالکیت مدیریتی و ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنیداری وجود دارد جامعه، روش نمونهگیری و حجم نمونه جامعه این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس در طی سالهای ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۰ میباشد. روش نمونه گیری به صورت حذف سیستماتیک بوده است. به این صورت که شرکتهایی که دارای ویژگی مورد نظر بودند، انتخاب شدهاند: ۱- شرکتهای انتخابی بایستی قبل از سال ۱۳۸۶ در بورس اوراق بهادار ایران پذیرفته شده باشند. ۲- پایان سال مالی شرکتهای انتخابی۲۹ اسفند ماه هر سال باشد. ۳- شرکتها باید در دوره بررسی توقف معامله یا تغییر دوره مالی نداشته باشند. ۴- شرکتهای انتخابی بایستی اطلاعات مورد نیاز برای تمام دوره ۵ ساله را داشته باشند.
در نهایت با توجه به اعمال شرایط فوق تعداد ۷۲ شرکت واجد شرایط بودهاند، به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. روش جمع آوری داده ها آمار و اطلاعات جمع آوری شده در این کار تحقیقی عمدتاً بر مبنای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار و با بهره گرفتن از نرم افزار تدبیر پرداز تهیه شده است. در این پژوهش اطلاعات آماری جمع آوری شده با بهره گرفتن از نرم افزار Eviews 6 پردازش شده است. قلمرو پژوهش قلمرو این تحقیق شامل سه قسمت موضوعی، زمانی و مکانی میباشد که در ادامه هر کدام تشریح میشود. قلمرو موضوعی پژوهش در این پژوهش رابطه ساختار سرمایه با ارزش بازار شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد ارزیابی قرار میگیرد. قلمرو زمانی پژوهش اطلاعات استفاده شده در این پژوهش محدوده زمانی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۰را شامل میشود. قلمرو مکانی پژوهش قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. متغیرهای پژوهش در این تحقیق ۳ متغیر مالی به عنوان متغیرهای مستقل و ارزش بازار به عنوان متغیر وابسته، انتخاب شده است. در تحقیق حاضر نیز از داده های سالانه برای دوره زمانی ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ استفاده شده است. قبل از برآورد و انجام آزمونهای مربوطه لازم است به معرفی متغیرهای به کار رفته در الگو پرداخته میشود: گردآوری داده های مربوط به ارزش بازار، مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی و مالکیت مدیریتی به صورت سالانه از اطلاعات قبلی (تاریخی) است که بر اساس داده های سالهای ۱۳۸۶ لغایت ۱۳۹۰ از گزارشات سازمان بورس اوراق بهادار تهران جمعآوری گردیده است در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از بانکهای اطلاعاتی و آمار و اطلاعات موجود در سازمان بورس اوراق بهادار استفاده گردیده است. متغیرهای مستقل و نحوه محاسبه آنها متغیری است که به وسیله پژوهشگر اندازه گیری، دستکاری یا انتخاب میشود تا تاثیر یا ارتباط آن با متغیر دیگری معین شود. در این تحقیق، متغیرهای مستقل شامل ارزش دفتری، سود هر سهم، بازده حقوق صاحبان سهام، درآمد خالص و کیفیت منابع انسانی میباشند. و نحوه محاسبه متغیرها به شرح زیر میباشد: مالکیت نهادی به عنوان کسری از سهامی تعریف می شود که سهامدارن عمده مالک آن است، یعنی اینکه سهامداران نهادی حداقل ۵۰ درصد کل سهام منتشره را کنترل کنند در غیر این صورت متغیر مالکیت نهادی صفر تعیین می شود. مالکیت شرکتی به عنوان کسری از سهامی تعریف می شود که سهامدارن عمده اشخاص حقوقی غیردولتی هستند. مالکیت مدیریتی سرمایه گذاران مدیریتی نیز شرکتهای خانوادگی هستند که عمده مالکیت شرکت در اختیار یک خانواده یا گروه فامیلی است. متغیر وابسته و نحوه محاسبه آن متغیر وابسته متغیری است که هدف محقق تشریح یا پیشبینی تغییرپذیری در آن است، به عبارت دیگر، آن یک متغیر اصلی است که به صورت یک مسئله حیاتی مورد بررسی قرار میگیرد. با تجزیه و تحلیل متغیر وابسته و شناسایی عوامل موثر بر آن، میتوان پاسخها یا راه حلهایی را برای مسئله شناخت (خاکی، ۱۳۷۸). متغیر وابسته این پژوهش ارزش بازار شرکتها است و نحوه محاسبه آن به شرح زیر میباشد: ارزش بازار(MV) ارزش بازار عبارت است از قیمت فروش یک قلم دارایى (البته اگر به فروش رسد). اگر اوراق بهادار یک شرکت در بورس اوراق بهادار معامله شود، معمولاً قیمت معامله موید ارزش بازار آن اوراق تلقى مىشود. روش تحقیق در مطالعه حاضر، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی است. چرا که پژوهشهای کاربردی پژوهشهایی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در پژوهشهای پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار میگیرد و مطالعه انجام شده نیز با امید فراهم کردن مقدمات اصلاح و کارآمد شدن بازار سرمایه و ارائه توصیهها و رهنمودهای کاربردی، انجام شده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
این رویه آماده سازی نیز مشابه دو روش قبل است با این تفاوت که در هنگام ایجاد مجموعه بستههای تخمینگر باید شینهای تزریق صفر نیز در نظر گرفته شود. برای توضیح بیشتر شکل ۳‑۸ را در نظر بگیرید.
۱ ۲ ۳ ۴ ۶ ۵ ۷ L 1 L 2 L 3 L 4 L 5 L 6 شکل ۳‑۸: جایابی بهینه در شبکه ۷ شینه با در نظر گرفتن شینهای تزریق صفر ۱ ۲ ۳ ۴ ۶ ۵ ۷ L 1 L 2 L 3 L 4 L 5 L 6 شکل ۳‑۹: جایابی بهینه در شبکه ۷ شینه بدون در نظر گرفتن شینهای تزریق صفر در این شبکه فرض کنید شین شماره ۳ و ۴ شینهای تزریق صفر هستند. در این شینها نه تولیدی وجود دارد و نه مصرفی. با قرارگیری ۴ دستگاه واحد اندازهگیری فازوری در شینهای ۱ و ۲ و ۵ و ۶ با توجه به الگوریتم تخمین پارامتر میتوان ولتاژ شینهای ۳ و ۴ تخمین زد. همان طور که اشاره شد شین ۳ یک شین تزریق صفر است. بنابراین با بهره گرفتن از قانون مداری جریان در این شین و مشخص بودن جریان خطوط L1 و L3 بوسیله واحدهای اندازهگیری فازوری، جریان خط L5 را میتوان بدست آورد. به همین نحو جریان خط L6 را نیز میتوان بدست آورد. با مشخص بودن ولتاژ شینهای ۳ و ۴ و جریان خطوط ۵ و ۶ میتوان با بهره گرفتن از الگوریتم ارائهشده ولتاژ شین ۷ و پارامترهای خطوط ۵ و ۶ تخمین زده می شود. اگر بدون در نظر گرفتن شین تزریق صفر به جایابی بهینه بپردازیم مطابق با شکل ۳‑۹ در شین ۷ نیز واحد اندازهگیری فازوری قرار میگیرد که با در نظر گرفتن شینهای تزریق صفر این واحد اندازهگیری فازوری حذف شد. با مشخص شدن نقش شین تزریق صفر در کاهش واحدهای اندازهگیری فازوری به سراغ نحوه به کارگیری آن در الگوریتم بهینهسازی میرویم. طبق روش گفتهشده در بخش ۳-۳-۱-۱ برای رویتپذیر شدن شین ۷ مجموعه ای را به صورت زیر میتوان تشکیل داد: {(۷،۶) ، (۷،۵) ، (۷،۲) ، (۷،۱) ، (۳،۴) ، ۷}= مجموعه تخمینگرهای رویت شین ۷ (۳‑۲۲) در مجموعه بالا تنها بسته تخمینگر (۳ و ۴) دارای شین تزریق صفر است. با توجه به شکل ۳‑۸ برای رویتپذیر شدن ولتاژ شین ۳ و جریان خط ۵ میتوان بسته تخمینگر (۱ و ۵) را انتخاب نمود. در بسته تخمینگر (۳ و ۴)، با رویتپذیر شدن جریان خط ۵ و ولتاژ شین ۳ میتوان بسته تخمینگر (۱ و ۵) را با این شین جایگزین کرد که به صورت (۱ و ۵ و ۴) در می آید (شکل ۳‑۱۰). شکل ۳‑۱۰: نحوه تغییر بسته تخمینگر (۳ ،۴) با در نظر گرفتن شین تزریق صفر شماره ۳ برای شین ۴ نیز همین رویه را میتوان طی کرد. در پایان برای شین ۷ با در نظر گرفتن شین تزریق صفر مجموع زیر بدست خواهد آمد. {(۷،۶) ، (۷،۵) ، (۷،۲) ، (۷،۱) ، (۱،۵،۶،۲) ، (۳،۶،۲) ، (۱،۵،۴) ، (۳،۴) ، ۷}= مجموعه تخمینگرهای رویت شین ۷ با در نظر گرفتن شین تزریق صفر (۳‑۲۳) با انتخاب هر یک از این بستههای تخمینگر میتوان اطمینان داشت که شین شماره ۷ رویتپذیر خواهد بود. این رویه آماده سازی اطلاعات با بهره گرفتن از شین تزریق صفر را برای جایابی بهینه واحد اندازهگیری فازوری به منظور تخمین پارامتر و حالت سیستم به طور همزمان نیز میتوان پیادهسازی کرد. جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری بوسیله الگوریتم ژنتیک الگوریتم ژنتیک یکی از الگوریتمهای قدیمی و پرکاربرد در مسایل بهینهسازی است. موتور الگوریتم ژنتیک یک جمعیت اولیه از رابطه تعریفشده ایجاد میکند. هر فرد در برابر مجموعهای از دادهها مورد آزمایش قرار میگیرد و مناسبترین آنها (شاید ۱۰ درصد از مناسبترینها) باقی میمانند و بقیه کنار گذاشته میشوند. با ترکیب DNA افراد منتخب نسل جدیدی تولید خواهد شد. مشاهده میشود که با عبور از میان تعداد زیادی از نسلها، الگوریتم ژنتیک به سمت ایجاد فرمولهایی که دقیقتر هستند، میل میکند. جذابیت زیاد الگوریتم ژنتیک این است که نتایج نهایی قابلملاحظهترند. فرمول نهایی برای کاربر انسانی قابلمشاهده خواهد بود، و برای ارائه سطح اطمینان نتایج میتوان تکنیکهای آماری متعارف را بر روی این فرمولها اعمال کرد. فناوری الگوریتم ژنتیک همواره در حال بهبود است و برای مثال با مطرح کردن معادلات ویروسها که در کنار فرمولها و برای نقض کردن فرمولهای ضعیف تولید میشوند و در نتیجه جمعیت را کلاً قوییتر میسازند. به طور مختصر گفته میشود که الگوریتم ژنتیک [۳۵]یک تکنیک برنامهنویسی است که از تکامل ژنتیکی به عنوان یک الگوی حل مسئله استفاده میکند. در واقع الگوریتم ژنتیک یک تکنیک جستجو در علم رایانه، برای یافتن راه حل بهینه است. الگوریتم ژنتیک یکی از انواع الگوریتمهای تکاملی است که از علم زیستشناسی مثل وراثت، جهش، انتخاب ناگهانی،انتخاب طبیعی و ترکیب الهام گرفته است. مزیت این الگوریتم به عنوان یک الگوریتم بهینهسازی عددی در این است که نهایتاً تا نقطه بهینه محاسبه خواهد شد، درحالیکه در روش تحلیلی امکان عدم همگرایی به نقطه بهینه وجود دارد. نحوه بهکارگیری الگوریتم ژنتیک برای بهینهسازی در مرحله دوم به مسئله جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری بوسیله الگوریتم ژنتیک پرداخته می شود. همان طور که اشاره شد جایابی بهینه واحد اندازهگیری فازوری را به دو هدف مختلف میتوان بر روی سیستم اعمال کرد. جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری به منظور تخمین حالت سیستم جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری به منظور تخمین حالت و پارامترهای سیستم ماهیت این مسئله جایابی به گونهای است که برای حل، از روشهای بهینهسازی معمول نمی توان استفاده کرد. در این مسئله به جای متغیرهای پیوسته و گسسته با حالتهای مختلف انتخاب بستههای تخمینگر (قرارگیری واحدهای اندازهگیری فازوری) بر روی شبکه سروکار خواهیم داشت. این مسئله به صورت جایابی بهینه بستههای تخمین بر روی سیستم برای رسیدن به بیشترین اشتراک این بستهها که به کاهش تعداد واحدهای اندازهگیری فازوری میانجامد، خواهد بود. اینگونه مسائل را با روشهای بهینهسازی هوشمند میتوان حل کرد و شاید بتوان گفت این روشها تنها راه حل برای اینگونه مسائل خواهند بود. در این تحقیق برای بهینهسازی از الگوریتم ژنتیک استفادهشده است. در الگوریتم ژنتیک استفادهشده برای جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری با هدف تخمین حالت سیستم، مطابق با شکل ۳‑۱۱ هر کروموزوم به تعداد شینهای سیستم ژن خواهد داشت. . . . : Kتعداد باس های سیستم یا تعداد ژن ها شکل ۳‑۱۱: ساختار یک کروموزوم در الگوریتم ژنتیک جایابی بهینه واحدهای اندازهگیری فازوری همان طور که بیان شد برای رویت هر شین میتوان مجموعه بستههای تخمینگر ۳تایی از شینها را تهیه نمود بطوریکه با انتخاب هر کدام از آن تخمینگرها میتوان اطمینان داشت که شین مورد نظر رویتپذیر خواهد بود. مثلاً در مجموعه تخمینگرهای متناظر با شین iام، ni بسته تخمینگر وجود دارد. این بستهها در مجموعه مربوط به خود از شماره ۱ تا ni برچسبگذاری شده اند. مطابق با شکل ۳‑۱۲ در فرایند الگوریتم ژنتیک هر یک از این بستهها میتوانند بطور تصادفی انتخاب شده و در ژن iام (Geni) که نماینده رویتپذیری شین iام است قرار گیرند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کردند که محتوی نسبی آب برگ با تداوم تنش کاهش مییابد، که مقدار کاهش بسته به نوع گونه و مدت زمان تنش فرق میکند. فاطمی و همکاران (۱۳۸۸) گزارش کردند که اثر کلرید سدیم بر محتوای رطوبت نسبی گیاه توت فرنگی معنیدار بود، بطوریکه با افزایش غلظت کلرید سدیم محتوی رطوبت نسبی کاهش یافت. در گزارشات افلاکی و همکاران (۱۳۸۹) درصدخسارت به غشاء، هدایت روزنهای و محتوی نسبی آب با افزایش شوری در ارقام گندم (گاسکوژن، کوهدشت و زاگرس)، افزایش نشان دادند ولی میزان فلورسانس کلروفیل با افزایش شوری کاهش یافتند. صالحی و ارزانی (۱۳۹۰) نشان دادند که تنش شوری تأثیر معنیداری بر صفت محتوای آب نسبی برگ داشته است. این نتایج با یافتههای راسیکو[۵۷]و همکاران (۲۰۰۱) که کاهش میزان آب اندام هوایی ناشی از تنش شوری در گندم را گزارش کردند هماهنگی دارد. ۲-۳-۳-۲ تأثیر تنش شوری بر روی کلروفیل برگ پرچم از آنجا که کلروزه شدن یکی از نتایج رشد گیاه در تنش شوری است (یوسفی[۵۸]و همکاران، ۲۰۰۷)، بررسی تجمع کلروفیل در گیاهان تحت تنش شوری فرایند مناسبی برای مطالعه اثرات متابولیکی میباشد. اغلب در مواجهه با تنشهای خشکی و شوری در گندم میزان تولید ماده خشک، میزان کلروفیل، مقدار آب نسبی کاهش یافته و میزان پرولین افزایش مییابد (زاکای و رادوان[۵۹]، ۲۰۱۱(.
کلروفیل رنگدانهای است که نور را برای فتوسنتز جذب میکند واز پیش ساز خود، پروتوکلروفیلید، که در تاریکی مجتمع میشود ساخته میشود (بآله[۶۰]، ۱۹۸۵). انتقال الکترون در مرکز واکنش فتوسیستمII به زنجیره انتقال الکترونی متصل است که به فتوسیستمI هدایت میشود. این پیوند برای انتقال الکترون از آب در بخش اکسیدکننده فتوسیستم II به فردوکسین و نهایتأ به NADP+ در بخش احیاء کننده فتوسیستم I ضروری است. بخش اعظم فلورسانس کلروفیل که از فتوسیستم II منشاء میگیرد میتواند بهعنوان ابزاری برای سنجش دستگاه فتوسنتزی مورد استفاده قرار گیرد (کروس[۶۱] و همکاران، ۱۹۹۱). بازتاب فلورسانس کلروفیل با توجه به کارآیی فتوسنتزی تغییر میکند (کرومکامپ و فورستر[۶۲]، ۲۰۰۳). بنابراین میزان کلروفیل و به دنبال آن مشخصات فلورسانس کلروفیل تحت تأثیر شوری قرار میگیرند. گیاهان رشد یافته در تاریکی فاقد کلروفیلاند اما بعد از تابش نور، کلروفیل تولید شده افزایش مییابد. نکته قابل توجه این است که تنش شدید شوری باعث کاهش انباشتگی کلروفیل و محدود شدن فلورسانس فتوسیستم II میشود (عبدالقادر[۶۳] و همکاران، ۲۰۰۷). مواد معدنی موجود در خاک نیز برای تولید کلروفیل اهمیت زیادی دارد و کمبود برخی یونهای معدنی میتواند منجر به کاهش کلروفیل و کلروزیس شود .شوری بالا جذب یونهای مختلف را دچار اختلال میکند و همچنین تنش شوری تأثیر بارزی بر جوانهزنی دانه، رشد نهال و میزان محصول دارد (فلاور[۶۴]، ۲۰۰۴). کریشنامورتی و همکاران (۱۹۸۷) دریافتند که میزان کلروفیل a و b برگ ارقام مقاوم به شوری برنج با افزایش غلظت یون سدیم افزایش یافت و میزان کاهش کلروفیل برگ در دوران پیری برگ در تیمار شوری سریعتر از تیمار شاهد بود. در ارقام حساس این کاهش کلروفیل سریعتر بود. تحقیقات فرهودی (۱۳۸۸) نیز حاکی از تأثیر سوء تنش شوری بر فتوسنتز و پارامترهای فتوسنتزی گیاه کلزا است. ایشان بیان نمود که شوری سبب کاهش معنیدار کلروفیل و تبادلات روزنهای در کلزا شده که در نهایت این امر فتوسنتز را در این گیاه کاهش داد. به عبارت دیگر عوامل روزنهای و غیر روزنهای در کاهش فتوسنتز دخیل بودند. تحقیق ایشان نشان داد که کاهش محتوی کلروفیل برگهای کلزا همبستگی مثبت و معنیداری با غلظت سدیم داشته، بهطوری که با افزایش غلظت سدیم در برگها، محتوی کلروفیل کاهش معنیداری یافت. مشعوف وهمکاران (۱۳۸۲) نیز گزارش دادند که شوری میزان فتوسنتز برگ پرچم وهدایت روزنه ای را به خصوص در ارقام حساس (رقم قدس گندم و رقم والفجر جو) کاهش داد. گراگ و لاهیری[۶۵](۱۹۸۶) نیز مشاهده کردند که شوری معمولاً مقدار کلروفیل تعدادی از گیاهان مناطق خشک مانند ارزن مرواریدی، روغن کرچک، گندم و خردل وحشی را کاهش داده است. ۲-۳-۴ تأثیر تنش شوری بر عملکرد و اجزای عملکرد امروزه تنشهای محیطی مهمترین عوامل کاهشدهنده عملکرد و تولید گیاهان زراعتی به شمار رفته و مقابله و یا تخفیف اثرات تنشها بهعنوان راهکاری مفید در جهت افزایش عملکرد این محصولات مد نظر قرار گرفته است. تغییر در منابع مورد نیاز گیاه میتواند هم مقدار ماده خشک و هم توزیع آن را در گیاه تحت تأثیر قرار دهد (سوریانو[۶۶] و همکاران، ۲۰۰۴). شوری آب آبیاری تأثیر بسیار منفی و معنیداری بر عملکرد دانه، ارتفاع بوته، طول سنبله، سطح برگ و ماده خشک گندم دارد )فیضی، ۲۰۰۲). گریو و فرانکویس (۱۹۹۲) نیز تأثیر منفی و معنیدار شوری بر طول سنبله، تعداد سنبلچه و تعداد دانه درسنبلچه را گزارش کردند. در گزارش گودرزی و پاک نیت (۲۰۰۸) نیز با مطالعه اثر تنش شوری بر طول سنبله، تعداد سنبلچه و تعداد پنجه در گندم نان نشان داده شد که این صفات با افزایش میزان تنش تحت تأثیر قرار گرفته و کاهش معنیداری را نشان میدهند. شوری، عملکرد نهایی را از طریق کاهش در تعداد دانه و وزن هزار دانه، تحت تأثیرقرار داده و باعث کاهش آن میشود )اکرم و همکاران، ۲۰۰۲ ). براساس آزمایشهای گلخانهای به منظور بررسی اثرات تنش شوری بر عملکرد گندم نتیجه گرفته شده است که با افزایش شوری، اجزاء عملکرد از جمله تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه کاهش مییابد )رگوا و پال[۶۷]، ۱۹۹۴). حیدری و همکاران (۲۰۰۷) نیز رابطه مثبتی را بین وزن هزار دانه وعملکرد دانه گزارش نمودند چون در شرایط تنش رابطه جبرانی بین وزن و تعداد دانه غلات وجود دارد، کاهش وزن هزار دانه در این شرایط بیشتر مربوط به تسریع رسیدگی و کاهش طول دوره پر شدن دانه است (ماشی[۶۸] و همکاران، ۲۰۰۸). به دلیل کاهش تعداد سنبلچههای بارور در ژنوتیپهای حساس گندم پتانسیل عملکرد تحت تأثیر قرار میگیرد (گرایو و همکاران، ۱۹۹۳)، که این کاهش بطور معنیداری بر رشد و تولید ماده خشک گیاه اثرمیگذارد و تجمع ماده خشک گندم در همه مراحل رشد، با افزایش شوری به طور معنیداری کاهش مییابد (برناندو[۶۹] و همکاران، ۲۰۰۰ ) ارزیابی تحمل به شوری نسبی تعدادی از گیاهان زراعی نشان میدهد که معمولاً عملکرد اکثرگیاهان تا حد معینی از شوری (حد آستانه) کاهش نمییابد، اما با افزایش شوری، عملکرد تقریباً به صورت خطی کاهش مییابد (فیضی، ۲۰۰۲). در عین حال عکسالعمل گیاه به شوری پیچیده بوده و به مدت زمان تنش، نوع شوری، مرحله رشد گیاه، زمانی از روز که گیاه در معرض شوری قرار میگیرد و بسیاری از فاکتورهای دیگر وابسته است (کرامر و همکاران، ۲۰۰۱). فرانکوئیس و همکاران (۱۹۹۴) با مطالعه تیمارهای مختلف شوری در مراحل مختلف رشد گیاه در گندم نان نشان دادند که شوری تنها بر اجزایی از عملکرد که در هنگام رشد و نمو در معرض تیمار شوری قرار داشتند، تأثیر منفی و معنیداری داشت و زمانی که تیمار شوری تا آخر فصل رشد ادامه یافت بیشترین کاهش عملکرد و رشد نیز اتفاق افتاد. ویلسون و ابوقاسم[۷۰](۲۰۰۲) و سیلبربوش و لیپس[۷۱](۱۹۹۱) بیان کردند که تحت تنش شوری، کاهش تعداد ساقه بارور در هر بوته گندم موجب کاهش عملکرد دانه میشود. اکر و کومرتپای[۷۲](۲۰۰۹) میزان تولید ماده خشک را در ۱۹ واریته ذرت مورد بررسی قرار دادند و همچنین بیان داشتند که با افزایش غلظت نمک، تولید ماده خشک در واریتههای ذرت نیز بطرز چشمگیری کاهش مییابد. مشعوف وهمکاران (۱۳۸۲) نیز گزارش دادند شوری باعث کاهش تولید ماده خشک و عملکرد اقتصادی از طریق کاهش تعداد پنجه بارور، کاهش تعداد سنبله، کاهش تعداد دانه در سنبله وکاهش وزن صد دانه گردیده و ارتفاع گیاه و تعداد برگ را به ویژه در ارقام حساس کاهش داد. تنشهای محیطی که باعث کوتاه کردن طول دوره پرشدن دانه میشوند به طور معنیداری وزن دانه را کاهش میدهند. فیشر و مائورد[۷۳](۱۹۷۸) بیان کردند اختلال در انتقال کربوهیدراتها به دانه ممکن است مهمترین دلیل کاهش وزن دانه در شرایط تنش باشد. همچنین وزن دانه به مقدار زیادی بوسیله پرشدن دانه تعیین میشود. ۲-۳-۵ تأثیر تنش شوری بر عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بهطورکلی شوری از سه راه کاهش پتانسیل اسمزی، ایجاد سمیت ویژه یونی و بهم زدن تعادل تغذیهای، رشد و عملکرد گیاه را محدود میکند. نخستین تأثیر شوری بر گیاه مربوط به کل املاح محلول در خاک است که کاهش پتانسیل اسمزی را به دنبال دارد. با کاهش پتانسیل اسمزی، انرژی آزاد آب کاهش یافته و گیاه برای بهدست آوردن مقدار مشخصی آب باید انرژی بیشتری صرف کند، بنابراین بخشی از انرژی که خود گیاه برای رشد و نمو به آن نیاز دارد، صرف بدست آوردن آب شده و بدین ترتیب رشد عمومی آن کاهش مییابد )همایی، ۱۳۸۱). شوری رشد رویشی و زایشی گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد و موجب کاهش وزن خشک و عملکرد گیاه میشود. طول دوره رشد رویشی و زایشی ارقام و کولتیوارهای گندم تحت تنش شوری کاهش یافته و باعث زودرسی آن میشود (میونس و جیمز، ۲۰۰۳)، که این کاهش بطور معنیداری بر رشد و تولید ماده خشک گیاه اثرمیگذارد. صفر نژاد و همکاران (۱۳۹۰) نیز بیان کردند که شوری سبب کاهش رشد و تولید ماده خشک گیاهان میشود. بنابر گزارشهای موجود، شوری سبب کاهش وزن خشک ساقه، ریشه و برگ در سورگوم میشود (لاکردا[۷۴]و همکاران، ۲۰۰۳) و همچنین موجب کاهش وزن قسمت هوایی گندم و جو میگردد (جهان بین، ۱۳۸۲). ۲-۳-۶ استفاده از آب شور در مراحلی از رشد مناطقی که دارای منابع آب شیرین در اوایل فصل رشد میباشند، ولی نیاز آبی گیاه را در تمام طول فصل کشت فراهم نمیکنند، دارای بهترین موقعیت عملی برای استفاده از آبهای شور میباشند. در استفاده از آبهای شور و معمولی مدیریتهای گوناگونی قابل اعمال است .برخی از مدیریتهای اعمالی عبارتند از: کاربرد آب شیرین در آخر یا مقاطعی از فصل زراعی، آبیاری مکرر با دوره ی کم به منظور کاهش تنشهای وارده به گیاه، آبیاری قبل از کشت به منظور فراهم آوردن رطوبت کافی برای عملیات زراعی و منتقل کردن نمکها به پایین منطقهی ریشه و همچنین به کار بردن تلفیقی آب شور و معمولی (زارعی، ۱۳۸۵). بهطور کل تلفیق آب شور و معمولی در حال حاضر به دو صورت متداول انجام میگیرد: ۱- معمولأ از آب شیرین در مراحل اولیه رشد و از آب شور در مراحل بعدی رشد استفاده می شود و یا در برخی مواقع دو آب با کیفیت متفاوت بصورت یک در میان (متناوب) به گیاه داده میشود. ۲- آب شور و شیرین قبل از آبیاری و به منظور تهیه آب با غلظت نمک کمتر، با هم مخلوط می گردند. چادری[۷۵] (۱۹۹۹) اثر تلفیق آبهای شور (زیرزمینی) و آبهای شیرین (سطحی) در اراضی شور با مدیریتهای مختلف روی خاک و گیاه مورد بررسی قرار داد. این مطالعات نشان داد که تلفیق آبهای شور و شیرین (مخلوط، استفاده متناوب دورهای و متناوب یک در میان) علاوه بر اصلاح اراضی، باعث افزایش تراکم بوتهها و عملکرد محصول شده است. حمدی[۷۶]و همکاران (۱۹۹۳) نشان دادند که استفاده متناوب از آب شور و شیرین بهترتیب در مراحل اولیه و مراحل بعدی رشد بهتر از اختلاط آنهاست. نارش[۷۷]و همکاران (۱۹۹۳) نیز طی تحقیقاتی که روی گندم و پنبه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که استفاده متناوب از آب شور و شیرین بطور یک در میان بهتر از اختلاط آنها در تمام مراحل رشد میباشد. راجیندر[۷۸]( ۲۰۰۴) اثر ۶ شوری آب آبیاری با عمقهای آبیاری متفاوت و دو نوع خاک را بر روی گندم در منطقه نیمه خشک شمال غربی هند مورد مطالعه قرارداد. وی نتیجه گرفت که برای آبیاری این گیاه تا شوری ۱۴ دسی زیمنس بر متر هم میتوان بکار برد، مشروط به اینکه آبیاری بطور متناوب با یک آب با کیفیت (۴/۰-۳/۰ دسی زیمنس بر متر) در چرخش باشد. مرتضی و همکاران ( ۲۰۰۵) نیز در یک تحقیق اثر ۵ رژیم آبیاری با آب شور را بر روی گندم در پاکستان بررسی کردند و نتایج آنها نشان داد که بهترین عملکرد مربوط به آبیاری متناوب آب شور با آب شیرین است. ۲-۴ روی و نقش آن در سلامتی روی از عناصرکمیاب و ضروری برای انسانها، حیوانات و اغلب گیاهان است. روی معمولأ در قسمت فعال گیاه، برگها، شاخههای جوان و جوانههای برگ و گل متمرکز میشود. روی علاوه بر اینکه برای گیاهان یک عنصر حیاتی محسوب میگردد به عنوان یک عنصر ضروری برای سلامتی انسانها و حیوانات نیز مطرح است، بنابراین جذب مقدار کافی از این عنصر جهت موفقیت در رشد و تولید مثل آنها اجتناب ناپذیر است (هوتز و براون[۷۹]، ۲۰۰۴). گراهام[۸۰](۲۰۰۸) از کمبود روی در انسانها بهعنوان گرسنگی پنهان یاد کرده است. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در مورد عوامل خطرساز و مسئول در بروز و شیوع بیماری ها، کمبود روی مقام یازدهم را در بین ۲۰ عامل خیلی مهم در دنیا و مقام پنجم را در میان ۱۰ عامل مهم در کشورهای در حال توسعه به خود اختصاص داده است (کاکماک، ۲۰۰۸). مصرف تکمیلی ترکیبات حاوی روی به صورت دارو، تقویت مواد غذایی از طریق افزودن ترکیبات حاوی روی به این مواد و غنی سازی محصولات زراعی مثل دانههای غلات و حبوبات توسط روی از جمله اقداماتی است که جهت درمان و پیشگیری از کمبود روی در انسانها میتوان انجام داد (هوتز و براون[۸۱]، ۲۰۰۴). ۲-۵ وضعیت کمبود روی در خاکهای ایران و جهان کمبود روی در قسمتهای مختلف جهان و در انواع مختلف خاکها شایع است ولی مناطق نیمه خشک با خاکهای آهکی، نواحی حارهای با خاکهای خیلی مرطوب و خاکهای با بافت شنی در نواحی اقلیمی مختلف بیشتر با کمبود روی مواجه هستند (آلووی[۸۲]، ۲۰۰۹). در ایران نیز بیشتر مناطق تحت کشت غلات و درختان میوه با کمبود روی مواجهاند که دلایل اصلی کمبود روی در خاکهای ایران عبارتند از: خاکهای آهکی با مقدار pH بالا، کاربرد بیش از حد کودهای فسفاته، غلظت بالای بیکربنات در آب آبیاری و عدم استفاده از کودهای حاوی روی میباشد (ملکوتی، ۲۰۰۷). حد بحرانی روی در خاک یک میلیگرم در کیلوگرم میباشد. در جدول ۲-۱ کمبود روی در شش کشور جهان نشان داده شده است. جدول ۲-۱ درصد زمینهای زراعی مواجه با کمبود روی در شش کشور مختلف جهان
منبع |
درصد از زمینهای قابل کشت |
سطح مواجه با کمبود روی(میلیون هکتار) |
کشور |
کاکماک(۲۰۰۸) |
۵۰ |
۱۴ |
ترکیه |
زو و همکاران(۲۰۰۸) |
۵۱ |
۴۹ |
چین |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- عالی، آمنه، و امین یزدی، امیر. (۱۳۸۷). تأثیر ویژگیهای معلم بر سبک مدیریت کلاس. فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره ۱، ۱۳۷ – ۱۰۳ . - عبدالهی، ابوطالب (۱۳۸۷). نقش آمادگی ها در مدیریت اثربخش کلاس درس، نشریه مربیان، شماره ۳۰، صص ۲۰-۱۵. - عجم، علی اکبر؛ جعفری ثانی، حسین؛ مهرام، بهروز؛ آهنچیان، محمدرضا (۱۳۹۱). نقش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی ، مهارت رایانه ای و پیشرفت تحصیلی دانشجویان در دیدگاه آنان نسبت به تعامل همزمان و ناهمزمان رویکرد یادگیری ترکیبی. مجله پژوهش در برنامه ریزی درسی، سال نهم، دوره دوم، شماره ۷، ۱۷-۱. - عرب زاده، مهدی؛ کدیور، پروین؛ کاووسیان، جواد؛ نیکدل، فریبرز (۱۳۹۰). رابطه یادگیری خودگردان و جهت گیری هدف با سبک مدیریت کلاس. مجله روانشناسی معاصر، ۶ (۱)، صص ۵۸-۴۹. - عرب شهراب، علی؛ ساکی، رضا (۱۳۸۹). رابطه بین سبکهای مدیریت (مشارکت جو، آمرانه) و میزان استفاده از مشارکت اولیا در مدارس متوسطه شهرستان ورامین در سال تحصیلی۸۹-۸۸ ، مجله فکر نو، شماره ۱۲، صص ۱۴-۱۰. - عسکری، سمانه (۱۳۸۹). بررسی رابطه سبک مدیریت مشارکتی مدیران با عملکرد شورای معلمان در مدارس دخترانه دوره ابتدایی شهر تهران سال ۸۹- ۸۸. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار. - عظیمی، محمد؛ پیری، موسی؛ زوار، تقی (۱۳۹۲). رابطه فرسودگی تحصیلی و یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه. مجله پژوهش در برنامه ریزی درسی، سال دهم، دوره دوم، شماره ۱۱ ( پیاپی ۳۸)، صص ۱۲۸-۱۱۶. - علی بخشی، سیده زهرا؛ آقا یوسفی، علیرضا؛ زارع، حسین؛ بهزادی پور، ساره (۱۳۹۰). اثربخشی تحول راهبرد خود نظم دهی بر عملکرد نوشتن دانش آموزان دچار اختلال کمبود توجه بیش فعالی، فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال ۵، شماره ۲ (۱۸)، صص ۴۷-۳۷. - علی بخشی، سیده زهرا؛ زارع، حسین (۱۳۸۹). اثر بخشی آموزش خود تنظیمی یادگیری و مهارت های مطالعه بر پیشرفت تحصیلی، فصلنامه روانشناسی کاربردی، سال ۴، شماره ۲، صص ۲۱-۱۵. - غلامعلی لواسانی، مسعود؛ اژه ای، جواد؛ داودی، مریم (۱۳۹۲). تاثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر مهارت های درگیری تحصیلی و اضطراب امتحان خودتنظیمی. مجله روانشناسی ۶۶، سال هفدهم، شماره ۲، صص ۱۸۱- ۱۶۹. - فرج اللهی، مهران؛ نجفی، حسین؛ نصرتی هشی، کمال؛ نجفیان، سودابه (۱۳۹۲). رابطه بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان. مجله راهبردهای آموزش در علوم پزشکی، دوره ۶، شماره ۲، صص ۸۸- ۸۳.. - فیضی، مهدی؛ بشیر، فصیح (۱۳۸۸). بررسی تاثیر سبک های مدیریت مشارکتی و سنتی بر خلاقیت دبیران دبیرستانهای شهر کرمانشاه، فصلنامه اندیشه های تازه در علوم تربیتی، سال پنجم، شماره اول، صص ۱۱۱- ۹۵. - قرایی مقدم، امان الله (۱۳۸۲). مبانی جامعه شناسی. تهران: ابجد. - قربانی ولیک چالی، خدیجه. (۱۳۹۱). تأثیر سبکهای یادگیری بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی ۹۱-۹۰. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر کرمان. - کارشکی، حسین. (۱۳۸۷). نقش اهداف پیشرفت در مؤلفه های یادگیری خود تنظیمی. مجله تازه های علوم شناختی، سال ۱۰، شماره ۳، ۲۱ – ۱۳. - کارشکی، حسین. (۱۳۸۷). نقش خود تنظیمی در یادگیری غیر رسمی، اولین همایش آموزش و یادگیری غیر رسمی. - کارشکی، حسین؛ عبدخدایی، محمد سعید (۱۳۹۰). جهتگیری هدفی و خودتنظیمی دانشجویان شهر مشهد: نقش ماهیت تکلیف و جنسیت، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، شماره ۶۸، صص ۱۱۹-۱۰۳. - کجباف، محمد باقر؛ مولوی، حسین؛ شیرازی تهرانی، علیرضا (۱۳۸۲). بررسی رابطه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی. مجله تازه های علوم شناختی، سال ۵، شماره ۱، صص ۳۳- ۲۷. - کونتر، هارولد و همکاران. اصول مدیریت. ترجمه محمد هادی چمران. مؤسسه انتشارات علمی. چاپ سوم، ۱۳۸۰. - گال، مردیت ؛ بورگ، والتر؛ جویس، گال (۱۳۸۷، ترجمه نصر و دیگران). روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روان شناسی، تهران: انتشارات سمت، چاپ چهارم. - لسانی، محبوبه (۱۳۸۹). بررسی رابطه بین سبک های مختلف تصمیم گیری مدیران گروه های آموزشی و انگیزه پیشرفت ( نیاز به پیشرفت ) اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر کرمان. - لطف آبادی، حسین. (۱۳۸۴). روانشناسی تربیتی. تهران: انتشارات سمت. - محمد امینی، زرار (۱۳۸۷). ررابطه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و باورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، مجله اندیشه ای نوین تربیتی، دوره ۴، شماره ۴، صص ۱۳۶-۱۲۳. - مفاخری، عبدالله؛ معتمدی، عبدالله (۱۳۹۰). بررسی میزان یادگیری خودتنظیمی در بین حافظان قرآن و غیر حافظان قرآن. مجله روانشناسی و دین، سال چهارم، شماره دوم، صص ۱۱۲-۹۹. - موسوی، ستاره؛ جبل عاملی، جلال؛ علی بخشی، فاطمه. (۱۳۹۱). بررسی رابطه هوش هیجانی و مؤلفه های آن با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان. مجله تحقیقات علوم رفتاری، دوره ی ۱۰، شماره ۳. - موسی رمضانی، سونیا (۱۳۹۰). تاثیر آموزش چند رسانه ای و سخنرانی بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی دانش آموزان از راه دور، نشریه علمی پژوهشی فناوری آموزش، سال ششم، جلد ۶، شماره۱، صص ۵۷- ۴۵. - مولایی، بهمن. (۱۳۹۰). تأثیر ویژگیهای معلم بر سبک مدیریت کلاس در مدارس بزینه رود در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ . پایان نامه کارشناسی، دانشگاه تربیت معلم شهید بهشتی زنجان. - میرکمالی، سید محمد (۱۳۷۸). روابط انسانی در آموزشگاه. تهران: نشر سیطرون. - میلر، دبلیو. آر، و میلر، ماری. (۱۳۸۰). راهنمای تدریس در دانشگاه ها ( ترجمه ویدا میری ). تهران: سمت. - نامداری پژمان، مهدی (۱۳۹۰). تاثیر آموزش روش فراشناختی بر عملکرد دانش آموزان در ابعاد خودتنظیمی، فراشناختی و تحصیلی درس آموزش حرفه و فن. اولین همایش ملی یافته های علوم شناختی در تعلیم و تربیت. دانشگاه فردوسی مشهد. - نخستین گلدوست، اصغر؛ معینی کیا، مهدی (۱۳۸۸). رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیم و راهبردهای انگیزش برای یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل. مجله دانش و پژوهش در علوم تربیتی- برنامه ریزی درسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)، شماره ۲۳، صص ۱۰۰- ۸۵..
- نوحی، سیما؛ حسینی، سید مرتضی؛ رخساری زاده، حمید؛ صبوری، امین؛ علیشیری، غلامحسین (۱۳۹۱). بررسی انگیزه پیشرفت و رابطه آن با موفقیت تحصیلی در دانشجویان رشته های پزشکی، پرستاری و خدمات درمانی دانشگاه علوم پزشکی بقیه ا…، مجله طب نظامی، دوره ۱۴، شماره ۳، صص ۲۰۴-۲۰۰. - یادگارزاده، غلامرضا (۱۳۸۹). مؤلفه های مدیریت یادگیری در کلاس درس، مجله تکنولوژی آموزشی، شماره ۳، دوره بیست و ششم، صص ۴۲- ۳۸. منابع انگلیسی: Adeyemo, S.A. (2012). The relationship between effective classroom management and students academic achievement. European Journal of Educational Studies, 4(3), 367- 381. Aghahosayni, Taghi. (2008). Theoretical necessity and importance of classroom management. Osveh, 27, 37-41. Aho, E., Haverinen, H.L., Juuso, H., Laukka, S.J., & Sutinen, A. (2010). Teachers’ principles of decision-making and classroom management; a case study and a new observation method. Procedia Social and Behavioral Sciences, 9, 395–۴۰۲. Aliakbari, Mohammad ., Darabi, Rahil (2013). On the relationship between efficacy of classroom management, transformational leadership styles and teachers personality. Procedia - Social and Behavioral Sciences, volume 93, ۱۷۱۶- ۱۷۲۱. Aoman, C. (2006). The effect of the use if self- regulation learning strategies on college students performance and satisfaction in physical education, A thesis subouchamitted in partial fulfillment of the requirements of degree doctor of education. Arshad Dahar, MA., Ahmed Faize., Niwaz, A., Athar Hussain, M. & Zaman, A. (2010). Relationship between the leadership styles and academic achievement at the secondary stage in Panjab ( Pakistan). International Journal of academic research, 2(6), 459-462. Azubuike P. Idu (2012). Classroom Management as a Control Strategy for Promoting Quality Education in Nigeria. Mediterranean Journal of Social Sciences. Vol 3 (16). ۱۷۴- ۱۷۹. Baumrind D (1971). "Principles of Ethical Conduct in the Treatment of Subjects: Reaction to the Draft Report of the Committee on Ethical Standards in Psychological Research". American Psychologist 26 (10): 887–۸۹۶. Bembenutty, Hefer (2008). Self- Regulation of learning and academic delay of gratification: Gender and ethnic differences among college students, Journal of Advanced Academics, v 18, n 4, ۵۸۶- ۶۱۶. Busato, V.V. Prins, F. J. Elshout, J. J. & Hamaker, C. (2000). Intellectual ability, learning style, personality, achievement motivation and academic success of psychology students in higher education. Personality and Individual Differences, ۲۹, ۱۰۵۷-۱۰۶۸. Celo, Evis., Dumi, Alba (2013). The relationship role of teacher and re- dimensioning of knowledge. Procedia - Social and Behavioral Sciences 75. ۶۲- ۷۰. Chang, C, Y, (1991). A study of the relationship between college students academic performance and cognitive style, metacognition, motivational and self regulated factors, Educational Psychology, 24, 145- 161. Chang CY. (2009). A study of the relationship between college students academic performance and their cognitive style, Metacognition and self regulated factors. Journal of Educational Psychology, ۲۴: ۱۴۵-۱۶۱. Cheng, Y. C. (2009). Teacher management and educational reforms: Paradigm shifts. Hong Kong Institute of Education, Volume 3, Issue 3, pp 155- 171.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد
۵-۱ نتیجه گیری با توجه به پژوهش انجام شده ، در یک نتیجه گیری کلّی میتوان گفت که سرآغاز سرایش شعر شمس با تحوّلات اجتماعی و سیاسی بزرگی همراه شد که این تحوّلات تأثیر شگرفی بر اندیشه و افکار او نهاد. شاعر در سالهای پر مشغلهی انقلاب شاعر دفتر اول خود را میسراید. نابسامانیهای اجتماعی روح و ذهن او را درگیر میکند و شاعر متعهّد به اجتماع آیینهی تمام نمای جامعهی آن روز میشود. اشعار این دورهی شمس سرشار از حس عصیانگری ، خشونت، نارضایتی و بدبینی است .او از تمام دنیا شکوه میکند به همین سبب شعرش فریاد اعتراض و رنجیدگی خاطر است . شاعر در این دوره از واژگانی سرد، بی روح و خشن بهره میگیرد تا مفاهیم خود را بر خواننده عرضه کند. او در این دوره نه تنها عشق را زیبا نمی بیند بلکه آن را مایهی آلودگی میخواند که انسان را در خود غرق میسازد و پاکی و صداقت او را خدشه دار میکند. او نه از رنج هجران میگوید و نه از درد عشق، بلکه با کلامی سرد و پر از درشتی عشق را مورد مذمّت قرار میدهد اما به تقدّس عاشق و معشوق اعتقاد دارد و معتقد است که شعر شاعر از یک اصل کلّی تبعیّت نمیکند به همین سبب است که او عشق را مذمّت میکند ولی در همین حال عاشق و معشوق را میستاید. جهان بینی شاعر در ارتباط با موضوعهایی همچون زندگی، مرگ، دنیا و… برخواننده عرضه میشود .در همین ارتباط شمس به فریب زندگی، یکنواختی و بیهودگی آن اشاره میکند و دنیا را سرشار از بدیها و پلیدیها میبیند. او مرگ را هدیهای از جانب خدا و راه رهایی از پلشتیهای دنیوی میداند. شمس لنگرودی با طبیعت پیوندی خاص دارد .زیرا او سالهای کودکی و نوجوانی را در دامن طبیعت بکر شمال زیسته و با آن عجین گشته است. وصفهایش از طبیعت اغلب بر پایهی بدل بلاغیهایی استوار است که در آن جلوه دیگری از عناصر طبیعت را در معرض دید خواننده قرار میدهد. در همین دوره گرایش او در توصیف طبیعت به شکل طبیعت سیاه است. او با این روش اوضاع اجتماعی عصر خود را نمایان میکند. مفاهیم اجتماعی در این دوره اغلب پیرامون مسائل روز جامعه است. مسائلی که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند و لحظه ای از آن فارغ نمیشوند . فقر، جنگ، ظلم و استبداد، آزادی و شهادت موضوعات اساسی و مهمی است که شمس لنگرودی به آنها پرداخته است. طنزهای شمس در این بخش اغلب اجتماعی است و تلنگری بر خواننده می زند تا او را نسبت به برخی از مشکلات و آسیب های اجتماعی آگاه سازد. مذمّت مدعیان دینی از جمله درونمایههایی است که شمس لنگرودی به آن پرداخته است. اندیشه و افکار شمس لنگرودی پس از گذراندن تجربیّات زندگی دستخوش تحوّلی عمیق میشود. روحیه نارضایتی از او دور میشود. در این دوره او عاشق میشود و به طبع آن، زندگی را طوری دیگر میبیند. عشق، به شعر او لطافت و گرمی میبخشد و تمام درونمایهای شعری تعبیری متفاوت به خود میگیرند. جهان بینی شمس بعد از تحوّل فکری دگرگون میشود او به زیباییهای زندگی میپردازد. از نظر او ماهیت زندگی زیبا و ارزشمند است و زشتیها و ناراستیهای آن برخاسته از اتّفاقات و حوادث روزگار است. این تفاوت، در لحن شاعر و در انتخاب واژگان نیز به چشم میخورد. مرگ دیگر هدیهای از جانب خدا نیست بلکه واقعبینانه به آن مینگرد و آنرا قاطیعت ناگزیر خطاب میکند. دنیا با وجود معشوق زیبا میشود و اعتماد شاعر را به خود جلب میکند. مفاهیم اجتماعی در این بخش دیگر فقر و جنگ نیست. لنگرودی از طعم شیرین صلح میگوید و درسرودههایش از نوستالژیهایی که او را بیاد گذشته میاندازد یاد میکند. طنزهای این دورهی شمس اغلب طنزهای مذهبی است .او کمتر به طنز اجتماعی میپردازد و ترجیح میدهد آشنازدایی نسبت به امور مذهبی، در اشعارش نمود داشته باشد. ۵-۲پیشنهادهای تحقیق
-
- با توجه به گستردگی ادبیّات معاصر ایران ، پیشنهاد میشود تحقیقات بیشتری در قالب پایاننامه و مقالات در این زمینه به عمل بیاید.
-
-
- از آنجا که اندیشه و افکار شعرا میتواند زمینه مناسبی برای تأویل اشعارشان باشد نیاز است که دانشجویان این موضوع را مورد بررسی قرار دهند و بدین ترتیب زمینه ی شناخت اندیشه شاعران را بیشتر مهیّا سازند.
-
- به منظور ارتقاء سطح آموزشی دانشجویان ، دانشگاه اقدام به راه اندازی کتابخانه مجازی نماید تا دسترسی دانشجویان به منابع مختلف بهتر صورت پذیرد .
مصاحبهی پیوست: همانگونه که گفته شد بخشی از پایان نامه براساس مصاحبهها تنظیم و گردآوری شده است. مصاحبهها شامل مصاحبههای حضوری،پرسش و پاسخ از طریق ایمیل و یا سوال و جوابهای تلفنی میشود. مصاحبههای حضوری در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۳و ۵اسفند همان سال انجام پذیرفته است.بخشی از مصاحبههای حضوری در قالب سی دی ضمیمهی پایان نامه میباشد. در این بخش سوالها و پاسخها ارائه میشود .ضمن اینکه نگارنده متعهد میشود که این مطالب براساس صحبتهای، بین شاعر و نگارنده تنظیم شده است . نگارنده- من در این پایان نامه شما را شاعر، پژوهشگر، منتقد، نویسنده قصه برای کودکان و محقّق معرفی نمودم. البتّه این عناوین با توجه به آثار شما انتخاب شد. میخواستم آیا عنوانی از قلم نیفتاده است.یعنی زمینه های فعالیت شما را به درستی بیان کردهام؟ شمس لنگرودی- من کارهای مختلفی کردهام. داستان برای کودکان نوشته ام،ترانه خوانده ام ( ترانه درشب. در یوتیوپ هست)، فیلم بازی کردهام که هنوز اجازه پخش نگرفته ، رمان نوشتهام، نقد نوشتهام… می توانید همه اینها را بنویسید. ولی کار اصلی من شعر بوده و تحقیق. شاعر و پژوهشگر. - یک سوال مهم این است در سرایش شعر از کدام شعرا تأثیر گرفتهاید؟ - من ازعاشقانههای ایران، مثل همه، سالها قبل تحت تأثیر نادر نادرپور و احمدشاملو، و از شعر جهان شاعران فراوان، مثل ناظم حکمت، نرودا، آلبرتی، ….هستم. اما روش کارم را از حافظ آموختم. از نظر موسیقی شعر رفتار تشنگی تحت تأثیر موسیقی شاملویی است و از آن مجموعه به بعد بین موسیقی نیمایی و شاملویی راهی را انتخاب کرده ام. - سوال دیگر اینست که در دوره اول ما شاهد عصیان شما در بسیاری از مقوله ها حتی عشق هستیم.آیا این عصیان می تواند به معنای مذمّت عشق باشد (با توجه به لغاتی نظیر:دشنام،رنجابه،شکنجه،خنجرو..) من درپایان نامه عصیان را ذکر کردم اما به نظرم باید کمی شفافتر بگویم. اگر مذمّت را در نظر بگیرم تعارضی پیش میآید چون در همان دوره شما عاشق را بسیار ستودهاید و یا با مصرعهایی نظیر:
-
- من تاب حضور دو گیتی را در برابر خودم ندارم.
-
- بگذار صبحم را با نام تو بیاغازم.
با معشوق صحبت نموده اید که این نشانه ی اوج ارزش معشوق است.
- خانم ظفری، نکته مهمی که باید مدّ نظر قرار بدهید این است که شعر علم نیست که تماماً از یک منطق واحد برخوردار باشد. در شعر آنچه که مورد نظر است بسامد بالای یک مقوله است. بطور مثال، حافظ می گوید :«چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد»، اما همین حافظ عصیانگر در جای دیگری می گوید «رضا به داده بده و از جبین گره بگشا که بر من و تو در اختیار نگشاده است». یا مولوی در جایی می گوید «ما همه شیریم شیران علم، حمله مان از باد باشد دم به دم». اما همین مولوی در جای دیگری می نویسد «اینکه گویی این کنم یا آن کنم خود دلیل اختیار است ای صنم!» یا سعدی می نویسد «پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد،»در حالیکه در جای دیگری می نویسد «تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است». کسی به حافظ و مولوی و سعدی و دیگران شاعران ایراد نمی گیرد که چرا حرف هایتان متناقض است به این دلیل که شاعر اگر چه بسا ایدئولوژی روشنی داشته باشد اما غرض از شعر تبیین ایدئولوژی شاعر نیست بلکه بیان حالات اوست. یا به زبان امروزی تر شاعر شاخک حساس جامعه است. بنابراین شما باید در هر مجموعه به بسامدهای بالای آن مجموعه نظر داشته باشید نه اینکه در تک تک شعرها شاعر چه گفته است. -استاد در مورد تحولّی که در شعر شما رخ داد بگویید. - من یک سال در زندان بودم . اولین ضربه ای که ازاین زندانی شدن نصیبم، شد ضربه مثبتی بود که دیدگاه مرا در مورد زندگی عوض کرد. اتفاقاتی که در زندگی من میافتد باعث عوض شدن درک من میشود. زندان باعث شد بفهمم که من قرار بود جهان را عوض کنم، اما این جهان است که مرا عوض می کند. قبل از آن روحیهی پرخاشگری در شعر من ملاحظه میشد اما بعدها اینگونه نبود.در اشعار دوره دوم قدر همه چیز را میدانم.قبلا زندگی برایم زیبا نبود الان میگویم زندگی ارزشمند است قدر آنرا بدانیم. اولین مجموعه اشعار من مضمون اجتماعی –سیاسی دارد. -رابطه شما با طبیعت چگونه است؟با توجه به اینکه اغلب اشعار شما پیوستگی خاصی با طبیعت دارد. - نگاه من به طبیعت عوض شده در ابتدا سرجنگ با آن داشتم اما اینک سر آشتی.تأثیر طبیعت در شعر من فقط بخاطراین نیست که دوران کودکی در دامن طبیعت بودم.بلکه علت اینست که من طبیعت را دوست دارم و در آن بسیار دقت کردم و دقیق شدم. -استاد لنگرودی عزیز می خواستم نظرتان را درباره مقاله دکتر دهقان و زری فام جویا شوم. در این مقاله عنوان شده که شعر شما پست مدرن است و از جمله خصیصه های شعر شما وجود هایکو و کاریکلماتور می باشد. با توجه به اینکه در این مقاله حرفهایی تازهای بیان شدهاست میخواستم از شما اجازه بگیرم و بخشهایی از آنرا در پایان نامه خود قرار دهم. اما ابتدا لازم است در مورد این موضوع که اشعار شما، برخی از ویژگیهای اشعار پست مدرن را داراست نظرتان را جویا شوم. مورد دیگر اینست که در کتاب فرهنگنامه ادبی فارسی که حسن انوشه نگاشته اند عنوان شده که شما گوشه چشمی به هایکو داشته اید. و در آخر اینکه بخش طنز دوره دوم سرایش شما که شامل اساطیر مذهبی شده آیا می تواند کاریکلماتور باشد؟(این موضوع را با توجه به ص ۴۳-۴۴ مقاله زری فام عنوان نمودم. - بله من تحت تاثیر اندیشۀ پست مدرن هستم . و شعر پست مدرن از هایکو و طنز هم استفاده می کند. اما من فکر نمی کنم تحت تاثیر هایکو باشم. شاید هم حق با آنها است. من در اسطوره ساختارشکنی می کنم و تقریبا همه اسطوره ها را به شوخی می گیرم که عملی پست مدرن است اما به هیچ وجه برای اینکه پست مدرن بشوم این کار را نکردم این نتیجۀ درک من از زندگی است که باعث شده است. هنوز من مطالب دهقان و زری فام را نخوانده ام .امّا اگر محققانه است چه اشکالی دارد. آقای انوشه هم.اما راجع به “کاریکلماتور” عرض کنم که “کاریکلماتور کلمات قصار طنزآمیز و گاه شاعرانه است که پرویز شاپور ابداع کرده و نامگذاریش از احمد شاملو است.” گاهی کاریکلماتور به شعر گاهی هم شعر به کاریکلماتور نزدیک می شود. بعضی ها به قصد توهین به یک شعر آن را کاریکلماتور می نامند که اشتباه می کنند. تو میتوانی حتی نظرم را در بارۀ کاریکلماتور در مقاله ات بنویسی. -استاد اشعار شما در بین مکاتب ادبی بیشتر گرایش به کدام مکاتب دارد.با توجه به اینکه شعر رئال و سورئال در اشعارتان مشاهده میشود آیا به مکاتب دیگر هم تمایل دارید.(البته اشعاری هم کلاسیک و رمانتیک دیده می شود ) .اگر محبت کنید با توجه به بسامد ها نظر بدهید بسیار متشکر می شوم. - الان دیگر سبک خاصی در هیچ هنری تسلط ندارد. در کار من گرایش به سوررالیسم بیشتر است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سیمانهای اصلاح شده پلی یورتانی بعنوان کف پوش نیز بکار برده شدهاند. از جمله خواص مهم در این ترکیب می توان به کم بودن گاز دی اکسید کربن به وجود آمده مسطح شدن خوب و زمان کاری حدود ۳۰ دقیقه آن اشاره کرد. در این نوع سامانه های پلی یورتانی از واکنش اجزای سازنده با آب، اوره و گاز دی اکسید کربن به وجود می آید که علت آن وجود MDI در فرمول است. نتیجه گیری استفاده از پلی یورتانها، پلی اوره ها و رزین های پراکنشی پلی یورتانی و مواد شرکت کننده در واکنش های آنها به طور پیوسته در حال رشد و توسعه است. این مواد بیشترین کاربرد را در پوشش دهی سطوح گوناگونی دارند. مسائل زیست محیطی و مقررات جدید، فناوری نوین ساخت پوشش را به سوی سامان های بدون حلال، پر جامد و سامانه های بر پایه آب هدایت می کنند. در آینده سامانه های پوشش دهی عاری از ایزوسیانات کاربری بیشتری پیدا خواهند کرد. خواص یورتانها از مواد ترموست بسیار سخت تا الاستومرهای نرم تغییر می کند. از پلی یورتانهای ترموپلاستیک، در ساخت وسایل قابل کاشت بسیار مهمی استفاده می شود، چرا که دارای خواص مکانیکی خوب نظیر استحکام کششی، چقرمگی، مقاومت به سایش و مقاومت به تخریب شدن، به علاوه زیست سازگاری خوب می باشند که آنها را در گروه مواد مناسب جهت کاربردهای پزشکی قرار می دهد. مبحث نانوکامپوزیتها نیز میتواند باعث بهبود پایداری حرارتی در پلی یورتان شود. خاک رس یکی از این افزودنیهای معدنی است که در اندازههای مختلف از جمله نانو مورد کاربرد قرار میگیرد. به دلیل نقش برهم افزایی میان مواد آلی و معدنی؛ مقاومت حرارتی ، خواص حفاظتی ، خواص الکتریکی و مکانیکی بطور معمول افزایش خواهد یافت.[۳۳] روشهای مختلفی برای پراکنش ذرات خاک رس وجود دارند:
پلیمریزاسیون درجا[۹۷] ؛ منومرهایی که در میان لایههای سیلیکات جاداده شدهاند. ترکیب با محلول پلیمری پراکنش پرکننده در حالت مذاب پلیمرهای گرما نرم در پروژه حاضر از پلیمریزاسیون درجا برای پراکنش ذرات استفاده شده است. در مقیاس نانو با مشاهده فاصله بین لایهها به علت زیادتر بودن انرژی سطحی پلی اُل نسبت به انرژی سطحی خاک رس اصلاح شده، زنجیرهای پلی ال در راستای افزایش بین لایههای خاک رس اصلاح شده زنجیرههای پلی ال در راستای افزایش فاصله بین لایههای خاک رس جا داده میشوند. باز شدن لایهها نشاندهنده پراکنش مناسب خاک رس اصلاح شده در پلی ال است. در مورد نانو خاک رس و انتخاب نوع آن نیز میتوان گفت که با توجه به مقالات موجود و کارهای انجام شده این نوع نانو خاک رس سازگاری بیشتری با پلی یورتان داشته است. نانو کاپوزیت حاوی خاک رس پراکنش خاک رس در ماتریس پلیمری تاثیر بسزایی در ایجاد و بهبود خواص مکانیکی و حرارتی ایفا میکند. هرچه ساختار خاک رس و صفحات خاک رس از هم بیشتر باز شود و به حالت اکسفولییت یا اینترکلیت برسیم؛خواص مطلوبتری را در نانو کامپوزیت دیده شده است. در میان خاک رسهای اصلاح شده A10،A93 و B30 بیشترین میزان افزایش فاصله لایهها را پس از افزودن پلی اُل، برای نوع B30 شاهد هستیم. همچنین نتایج آزمونهای رئومتری نشان میدهد که کلوزیت B 30 ساختار محکمتری در پلی اُل ایجاد میکند و سوسپانسیون کلوزیت B30 در پلی اُل پایدارتر است.[۳۴] یکی دیگر از روشهای افزایش پایداری حرارتی در پلی یورتان استفاده از افزودنیهای تأخیردهنده اشتعال است. استفاده از اوره کندانسها به عنوان تاخیردهنده اشتعال، در حدود ۷۰ سال پیش برای منسوجات سلولزی مورد استفاده قرار گرفت منتهی این ترکیبات نتوانستند جایگاه مناسبی در این صنعت پیدا کنند تا اینکه در دهه اخیر مجدداً جهت استفاده در صنعت نساجی و پلاستیکها معرفی شدند. اختراعات متنوعی در دهه اخیر در این زمینه به ثبت رسیده است. بخصوص کاربرد آنها در فوم های پلی یورتان و دیگر مصارف مطرح میباشد. اوره کندانسها با توجه به ویژگی شیمیایی اوره به راحتی قابل تولید میباشند. در مطالعه تجزیه حرارتی اوره بعد از نقطه ذوب (دمای ۱۳۸ درجه سانتیگراد) تولید ایزوسیانیک اسید و آمونیاک مورد تایید میباشد.
(۲‑۴) |
H2N-CO-NH2(m)+heat→NH4+NCO-(m)→NH3(g) + NHCO(g) |
این مخلوط با گرم کردن در دمای ۱۴۰ درجه سانتیگراد و تجزیه اوره در دمای ذوب ۱۳۸ درجه سانتیگراد و واکنش محصولات تجزیه اوره با فسفریک اسید و سولفامیک اسید تشکیل یک شبکه نامنظم را خواهد داد. ترکیب بوجود آمده سازگاری زیادی با مواد اولیه پلی یورتان دارد و به راحتی میتواند در مواد اولیه تولید کننده پلی یورتان ممزوج شود. همچنین ترکیب بوجود آمده در دمای ۱۴۰ درجه سانتیگراد قابل حل در آب بوده ولی افزایش دما بالای ۱۷۰ درجه سانتیگراد به تولید اوره کندانس نامحلول در آب منجر میشود. همانطور که گفته شد پلی یورتانها به شکلهای مختلف از جمله فومهای نرم، فومهای سخت؛ الاستومرها، ترموپلاستیک الاستومرها، رزین، رنگ، پوشش و… در دنیا کاربرد دارند. خواص یورتانها از مواد ترموست بسیار سخت تا الاستومرهای نرم تغییر میکند. بطور کلی پلی یورتانها با توجه به گستردگی انواع آن و داشتن خواصی مطلوب میتواند در عایقسازی سازهها، یخچال و فریزر، مبلمان و سرویس خواب، کفش و پاپوش، صنایع خودرو، پوششها و چسبها و غیره مورد استفاده و کاربرد قرار بگیرد. الاستومر پلییورتان پلیمر ویژهای است که توانسته در مدت کوتاهی جایگزین بسیاری از قطعات صنعتی لاستیکی، پلاستیکی، سرامیکی، و حتی فلزی شود. خاصیت استحکام کششی و مقاومت در مقابل پارهگی ازدیاد طول بالا و سایش ناچیز این پلیمر که قابل دستیابی در سختیهای مختلف میباشد، مصرف آنرا در صنایع گوناگون مثل صنایع فولاد، معدن، چاپ و ریسندگی الزامی نموده است. پلییورتانهای ترموپلاستیک دارای خواص مکانیکی خوب نظیر استحکام کششی، چقرمگی، مقاومت به سایش و مقاومت به تخریب شدن، به علاوه زیست سازگاری خوب میباشند که آنها را در گروه مواد مناسب جهت کاربردهای پزشکی قرار میدهد. یکی از کاربردهای پلی یورتانها، استفاده به عنوان پوشش لولههای مدفون در خاک با هدف حفاظت در برابر خوردگی می باشد. پلی یورتان مورد استفاده در این روش، از نوع ۱۰۰% جامد و با مواد اولیه ۲ جزئی است ولی نبایستی چسبندگی زیادی به سطح لوله از این پوشش توقع داشت. پلی اورتانها در شرایط کاربری خاص مانند دمای بالای خط لوله و یا تعمیرات پوشش اصلی کاربرد دارند و کمتر به عنوان پوشش اصلی خطوط انتقال استفاده می شوند. استفاده از پوششهای پلی اورتان جهت پوشش داخلی خطوط انتقال کاربرد بسیار محدودی داشته و به علت آزادکردن ترکیبات سمی ایزوسیانات جهت پوشش داخلی توصیه نمیگردد. کاربرد پلی ن ترکیبات نیز به طور پیوسته رو به توسعه است. با بهره گرفتن از پلی اترها به عنوان پلیال، در سنتز پلی یورتان میتوان کاشتنیهای طولانی مدت تهیه نمود، که در قلب مصنوعی، کلیه مصنوعی، ریه مصنوعی، هموپرفیوژن، لوزالمعده مصنوعی، فیلترهای خونی، کاتترها، عروق مصنوعی، بایپس سرخرگها یا سیاهرگها، کاشتنیهای دندان و لثه، بیماریهای ادراری، ترمیم زخم، رساندن یا خارج کردن مایعات، نمایش فشار عروق، آنژیوپلاستی، مسدود کردن عروق، جراحی عروق آئورت و کرونری، دریچههای قلب سهلَتی و دو لَتی کاربرد دارند. فومهای پلی یورتان به طور کلی فوم های پلی یورتان را می توان به ۳ دسته کلی فوم های نرم، فوم های نیمه نرم و سخت تقسیم بندی نمود. ضریب هدایت حرارتی فوم های سخت پلی یورتان از تمام فوم های پلیمری دیگر کمتر است و همین امر باعث شده است که از فوم های سخت پلی یورتان برای کاربردهای عایق بیشتر استفاده گردد. پخش تودهای از حبابهای گاز در یک محیط مایع و یا جامد، فوم نامیده میشود. فوم جامد را اسفنج یا ابر نیز مینامند. در واقع فومها توزیعی از گازها در مایعات یا جامدات هستند. فومها موارد کاربرد بسیاری دارند از جمله در ساختمانها به عنوان عایق حرارت و صدا، عایقبندی لولههای انتقال سیالات، بستهبندی قطعات و لوازم الکتریکی. علاوه بر این فومها به دلیل دانسیتهی بسیار پایینشان در ساخت و ساز مورد توجه هستند. تقریباً از تمام پلیمرها امکان تهیه فوم وجود دارد، ولی بدلیل سهولت در امر تولید، سادگی دستگاههای مورد نیاز و مرغوبیت کیفی فومهای تهیه شده، فومهای پلییورتان بر سایر فومهای تهیه شده از دیگر پلیمرها برتری داشته و مورد استفادهی بیشتری دارند. مواد اولیه فوم های سرد پلی یورتان مانند سایر انواع فوم پلی یورتان شامل پلی ال و ایزوسیانات می باشد. ایزوسیاناتهای رایج مورد استفاده در فوم پلییورتان معمولاً از دو نوع زیر هستند: تولوئن دی ایزوسیانات(TDI) که مایعی بیرنگ با نقطه جوش ۱۳۰ درجه سانتیگراد است و مخلوطی است از ایزومرهای ۲ و ۴ تولوئن دی ایزوسیانات(۸۰%) و ۲ و ۶ تولوئن دی ایزوسیانات(۲۰%). TDI در حجم بالا برای تولید فومهای نرم بکار میرود. فشار بخار TDI در دمای محیط حدود ۲-۱۰*۳/۲ میلیمتر جیوه است و تنفس آن باعث تنگی نفس میشود. ۲و۴و´۴ دی فنیل متان دیایزوسیانات(MDI) که در تهیه فومهای سخت به کار میرود. این منومر در ۲۵ درجه سانتیگراد فشار بخاری در حدود ۵-۱۰ میلیمتر جیوه دارد و حریک کنندگی آن کمتر از TDI است. به طور کلی هنگام کار با این مواد لازم است از تهویه مناسب استفاده شده و واکنش در زیر هود انجام گیرد. شکل ۲‑۷: انواع ساختارهای ایزوسیانات نوع ایزوسیانات به کار رفته در تولید فوم سرد از نوع MDI می باشد. در صنعت فومهای پلی یورتان نرم و انعطاف پذیر فوم دیگری به نام فوم گرم نیز داریم که ایزوسیانات به کار رفته در تولید آن از نوع TDI می باشد. به دلیل حضور ماده سمی تولوئن در ساختار ایزوسیانات فوم گرم و نیاز به حرارت دهی مواداولیه در حین تولید، فرایند تولید فوم گرم برای سلامتی پرسنل تولید بسیار مضر بوده و ترجیح صنعت به استفاده از فوم های سرد پلی یورتان می باشد. در فوم سرد میزان سفتی و نرمی تا حدودی به نسبت وزنی ایزوسیانات به پلی ال تزریقی بستگی دارد. به گونه ای که با بالا بردن میزان ایزوسیانات در رنج خاصی از نسبت ها، فوم سفت تر شده و با پایین آوردن آن فوم نرم تر می گردد. البته این تنها عامل سفتی و نرمی فوم سرد نمی باشد زیرا عوامل دیگری چون دانسیته فوم و ساختار پلی ال نیز در این امر موثر می باشند.حین فرایند تولید فوم، واکنشی میان گروههای ایزوسیانات و هیدروکسیل در منومرها اتفاق میافتد: شکل ۲‑۸:واکنش ایزوسیانات و پلی ال دانسیته فومها “یکی از مهمترین مشخصه های هرفومی، دانسیته آن می باشد که باعث تغییر خواص فیزیکی فوم می شود. به علت ساختار فوم پلی یورتان که به صورت سلول های بسیار نزدیک به هم و فشرده می باشد (و در نتیجه بیشترین میزان مقاومت حرارتی در هر واحد را به ما می دهد). وسایل و تجهیزات گرمایشی- سرمایشی نیز بسیار کارآمدتر بوده و سوخت کمتری مصرف می کنند و نیز فوم پلییورتان در مقایسه با سایر عایق ها دارای پایین ترین قابلیت هدایت حرارتی است. - بیشتر انواع عایق های فوم شکل، به سختی آتش می گیرند ولی در صورتی که این اتفاق بیفتد، دودی سیاه، غلیظ و سمی تولید می کنند که در بعضی مواقع شامل گاز سیانید هیدروژن که کشنده است، می باشد. خاصیت آتشگیری همه فوم ها، بستگی به درجه احتراق آن ها دارد که آن هم با توجه به نوع فرمولاسیون هر فوم متغیر است. برای جلوگیری از آتشگیری می توان از مواد تاخیر انداز شعله در ترکیب فوم پلی یورتان استفاده کرد. روش های متداول استفاده از فوم پلی یورتان استفاده از فوم پلی یورتان به صورت ورقه ای در این روش فوم پلی یورتان به صورت حجمی در کارخانه تولید می شود و سپس باضخامت مورد نیاز بریده می شود. بدلیل جلوگیری از پخش ذرات کریستالی فوم در هوا و دوام بیشتر فوم، می توان دو طرف این ورقه ها را با بهره گرفتن از کاغذ یا ورقه های آلومینومی پوشش داد. کاربرد این محصول بیشتر به صورت عایق های حرارتی و صوتی بین دیوارها و سقف های کاذب است. استفاده از فوم پلی یورتان به صورت پانل های فشرده (ساندویچ پانل) در این روش قطعات کامپوزیتی با پوشش های ورقه ای در دو طرف و فوم پلی یورتان بین ورقه ها در کارخانه تولید می شوند. عامل چسبندگی بین دو ورقه، فوم می باشد و با توجه به موارد مصرف، جنس ورقه ها متفاوت است. ورقه های آهنی گالوانیزه و سیاه و آلومینیومی، متداول ترین پوشش برای ساخت پانل های ساندویچی هستند. با بهره گرفتن از همین روش کانتینر و یا بعضی از ساختمان های پیش ساخته تولید می شوند و نیز از همین روش برای ساخت درهای چوبی (با قابلیت جذب صوت بالا) استفاده می شود. استفاده به عنوان پرکننده بین درزها و شکاف ها در این روش مخلوط مواد ترکیبی فوم، پس از خروج از مخزن، به داخل شیارها و شکاف های مورد نظر تزریق می شود و سپس با افزایش حجم باعث انسداد درزها و شکافها میگردد. از این روش برای درزبندی اطراف پنجره ها، درها، درزهای انقطاع و به منظور عایقکاری حرارتی، رطوبتی و صوتی استفاده میشود. استفاده به صورت پاشش برروی سطوح در این روش مواد تشکیل دهنده فوم، از مخازن جداگانه خارج و در یک کلگیّ با هم ترکیب می شوند و به سطح مورد نظر پاشیده می شوند. بیشترین استفاده از این روش- با هدف محافظت از خوردگی سطوح فلزی - در مناطق مرطوب انجام میشود. همچنین به دلیل یکپارچگی و پوشش بیشتر سطوح، جایگزین مناسبی برای ورق های پلی یورتان است. ولی به دلیل مشکلات اجرایی و صعوبت استفاده از دستگا ه های تزریق فوم، این روش کمتر به کار میرود. مدلسازی پاسخ حرارتی کامپوزیت در شعله[۹۸] مقدمه زمانیکه یک ماده تحت یک فلاکس حرارتی قرار میگیرد دمای اولیه بعنوان تابعی از میزان هدایت حرارتی به ماده و تحت شرایط مرزی افزایش مییابد. پاسخ حرارتی برای این نوع گرمایش اولیه و این بازه حرارتی خاص بدون هیچگونه واکنش شیمیایی اتفاق خواهد افتاد. وقتیکه دمای سطح به اندازه کافی افزایش یافت و به مقدار لازم رسید(حدود C°۳۰۰-۲۰۰) رسید؛ واکنش شیمیایی شروع به اتفاق میافتد و رزین شروع به تخریب میکند و تبدیل به گاز خواهد شد. این گازها درون ساختار متخلخل ذغال باعث هدایت حرات درون منطقه واکنش میشوند. بطور همزمان ماده تحت انبساط و انقباض حرارتی-شیمیایی قرار میگیرد. با گذشت زمان و پیشرفت فرایند، ناحیه پیرولیز گستردهتر میشود و به نواحی دیگر نفوذ میکند. با مصرف مواد فعال موجود در سطح، بقایای خنثی حاوی گازهای تجزیه به جا میگذارد. با افزایش مقدار انرژی دریافتی توسط نمونه، کربن باقیمانده از واکنش پیرولیز با پرکننده سیلیکا (در کامپوزیتهای پرشده با شیشه) در دماهای بالاتر از C°۱۰۰۰ واکنش خواهد داد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از آنجا که قیمت سهام شرکت های مختلف با هم تفاوت دارند، درآمد هر سهم (EPS) که امکان مقایسه وضعیت سهام یک شرکت با سایر شرکت ها را فراهم می کند از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مقایسه سود آوری شرکت ها با یکدیگر از نسبت قیمت به سود هر سهم یاP/E استفاده می شود.
همچنین نسبت P به E بیانگر مدت زمان بازگشت اصل سرمایه از محل سودهای تحصیل شده شرکت است. هرچه این نسبت کمتر باشد بیانگر بازده بیشتر سهام شرکت خواهد بود. البته باید توجه داشت نسبت درآمد به قیمت یکی از فاکتورهای تصمیم گیری برای خرید سهام است و باید در کنار عوامل دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد. ثبات نسبی سودآوری سود هر سهم عامل مهمی در انتخاب سهام برای سرمایه گذاری است اما استناد به سود هر سهم در یک سال خاص مبنای مناسبی برای ارزیابی سهام نیست زیرا ممکن است سود سال بعد کمتر و یا بیشتر باشد. معیار مهمی که در استفاده از نسبت بازده جاری سهام باید مد نظر قرار گیرد قدرت نسبی سود آوری هر سهم در سال های مختلف است. هر چه میزان انحراف سود آوری سال های گذشته با سودهای احتمالی سال آینده بیشتر باشد، ریسک سهم بالاتر خواهد بود و بر عکس هر چه روند سود دهی سال های گذشته و آتی از ثبات بیشتری برخوردار باشد ریسک سرمایه گذاری بر روی آن سهم کمتر خواهد بود. ۲-۲-۱۴- تعریف سرمایهگذاری تعریف ساده، اما فراگیر از سرمایهگذاری عبارت است از،” به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتر در آینده". صندوقهای بازنشستگی نمونههایی هستند که مصرف را به تعویق میاندازند. هنگامی که کارکنان تمام دستمزد خود را در زمان حاضر دریافت نمیکنند، و بخشی از آن را در صندوق بازنشستگی نگهداری میکنند، در واقع مصرف خود را به تعویق میاندازند. به همین شیوه، هنگامی که افراد سهام یا دیگر داراییهای مالی میخرند، در حال به تعویق انداختن مصرف هستند، یعنی سرمایهگذاری میکنند. خرید خانه ( بخشی از بهای خرید نقدی و بخشی دیگر با دریافت وام پرداخت میشود) به جای اجاره خانه (فقط بخش نقدی بهای خرید به عنوان ودیعه اجاره پرداخت شود و وامی دریافت نشود) را میتوان به همینگونه تفسیر نمود. چون، عمر خانه بیشتر از مدت زمان پرداخت وام خرید خانه است، بخشی از پرداختهای فعلی بهای خرید بابت استفاده از خانهی مسکونی در سالهای آینده است. یعنی، اجاره کردن باعث افزایش مصرف زمان حال، و کاهش مصرف در آینده میشود. بنابراین، سرمایهگذاری دامنه وسیعی از فعالیتها را در بر میگیرد و شامل سرمایهگذاری در داراییهای مالی قابل دادوستد و غیرقابل دادوستد است. در مطالب حاضر، منظور از “سرمایهگذاری” سرمایهگذاری در داراییهای مالی به خصوص اوراق بهادار قابل دادوستدی است که توسط دولتها یا شرکتها منتشر میشود. اوراق بهادار قابل دادوستد داراییهای مالیای هستند که به آسانی و با حداقل هزینه در بازارهای مالی انسجامیافته قابل خرید و فروش هستند. سرمایهگذاری روشی برای حفظ ارزش پول و کسب عایدی میباشد. به هر حال، دو ویژگی اصلی سرمایهگذاری؛ زمان و ریسک است. از دست دادن منافع در حال حاضر قطعی و مبلغ آن معین است. اما، پاداش سرمایهگذاری مربوط به آینده است و مبلغ آن اغلب نامشخص است. در واقع سرمایهگذاری خرید اقلام دارایی و یا اوراق بهاداری است که با گذشت زمان منجر به ایجاد درآمد و افزایش ارزش برای سرمایهگذار خواهد شد. از این رو، هنگامی که فرد یک ورقه بهادار را خریداری میکند، سرمایهگذاری صورت پذیرفته است، اما خرید یک خانه به قصد سکونت سرمایهگذاری محسوب نمیشود. چرا که خانهای که در آن زندگی میکنیم، بازده معینی در طی زمان برای ما به وجود نمیآورد، اما خرید ورقه بهادار بهطور بالقوه دارای بازده است. هر فردی که در بازارهای مالی سرمایهگذاری میکند دارای هدف مشخصی است. او برای بدستآوردن سود و کسب منافع بیشتر در این بازار گام مینهد. در حقیقت شخص سرمایهگذار به امید بدستآوردن ارزشی در زمان آینده از ارزشهای کنونی چشمپوشی می کند. اگر عوامل ترغیبکننده برای سرمایهگذاری وجود نداشته باشد، افراد بهطور معمول مصرف کنونی را به مصرف آینده ترجیح میدهند. بنابراین فرد سرمایهگذار باید از سرمایهگذاری کنونی خود انتظار بدستآوردن بازده مثبت داشته باشد و بهرهمندی از ثروت و فرصتهای مصرف در آینده ترغیبکننده وی خواهد بود. ۲-۲-۱۵- نقد شوندگی نقد شوندگی دارایی مالی به معنای امکان تبدیل سریع آن به پول نقد و یا به عبارت ساده تر امکان فروش سریع سهام است. هر قدر بتوان سهمی را سریعتر به فروش رساند، قابلیت نقد شوندگی آن بیشتر است. اوراق بهادار که به طور روزانه و به دفعات مکرر معامله می شوند نسبت به اوراق بهاداری که با تعداد محدود و دفعات کم گردش دارند، قابلیت نقد شوندگی بیشتری و در نهایت ریسک کمتری دارد. از سوی دیگر یکی از عواملی که موجب می شود تا سرمایه گذاری با پذیرفتن مخاطرات موجود اقدام به سرمایه گذاری در بازار اوراق بهادار کنند، نقد شوندگی بالای این بازار نسبت به سایر فرصت های سرمایه گذاری است. ۲-۲-۱۶- درصد سهام شناور آزاد سهام شناور آزاد، بخشی از سهام شرکت است که در اختیار سهام داران غیر راهبری، دارندگان کمتر از پنج درصد سهام شرکت قرار دارد و احتمال عرضه آن در بازار زیاد است. قابلیت نقد شوندگی سهام تا حدود زیادی به تعداد سهام در دست عموم بستگی دارد. هر چه این نسبت بیشتر باشد حجم و سرعت گردش معاملات افزایش خواهد یافت و به تبع آن قیمت منصفانه و معقول در بازار برای سهام مورد نظر تعیین می شود. ۲-۲-۱۷- ترکیب سهامداران ترکیب سهامداران که در واقع تعیین کننده ترکیب هیات مدیره شرکت است، می تواند به نفع گروه خاصی از سهامداران باشد. در شرکت هایی که همه اعضای هیات مدیره آن منتخب سهامداران عمده هستند ممکن است تصمیماتی اتخاذ شود که بیشتر در راستای اهداف سهامداران عمده است. به عبارت دیگر ترکیب سهامداری و ساختار مالکیت نیز از مواردی است که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. ۲-۲-۱۸- اطلاع رسانی توسط شرکت ها یکی دیگر از عواملی که تاثیر قابل توجه بر قیمت سهام شرکت ها و تصمیم گیری برای خرید آن دارد، وضعیت اطلاع رسانی شرکت هاست.اطلاعات مبنای تصمیم گیری برای خرید اوراق بهادار است و تصمیم درست مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات دقیق و به موقع است. قانون بازار اوراق بهادار شرکت پذیرفته شده در بورس را موظف کرده است تا اخبار و اطلاعات موثر بر قیمت و تصمیم سرمایه گذاران را در اسرع وقت به اطلاع بازار برساند. ۲-۲-۱۹- نوع شرکت و صنعت شرایط اقتصادی کشور و سیاست های اعمال شده توسط تصمیم گیرندگان اقتصادی بر صنایع مختلف تاثیرات متفاوت میگذارد و می تواند موجب رونق یا رکود آنان شود. همچنین تقاضای بازار برای تولیدات و خدمات شرکت ها روند سودآوری آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین ساختار فعالیت شرکت و همچنین صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند از موارد مهم در تصمیم گیری است. ۲-۲-۲۰- عوامل کلان اقتصادی و سیاسی رویدادهای اجتماعی و سیاسی و پیش بینی تاثیر هر یک از آنها بر اقتصاد کشور و همچنین عوامل اقتصاد کلان می تواند در تصمیم سهامدار در خرید و فروش سهام شرکت نقش عمده ای داشته باشد.این عوامل طیف وسیعی از موارد را شامل می شوند و بسیار متنوع هستند. عواملی مانند نرخ تورم، نرخ بیکاری، اشتغال، توزیع درآمد، بروز تنش میان دولت ها، رخدادهای مهم سیاسی و … از عوامل مهم اقتصادی و سیاسی هستند که بر وضعیت بازار سهام تاثیر دارند.
بخش سوم ۲-۳-فرایند تحلیل شبکه ای فازی ۲-۳-۱- مقدمه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی وابستگی ها بصورت خطی(یعنی از بالا به پایین و یا بالعکس)است.حال اگر وابستگی دو طرفه باشد یعنی وزن شاخص ها به گزینه ها و وزن گزینه ها به شاخص ها وابسته باشد،مساله از حالت سلسله مراتبی خارج شده و تشکیل یک شبکه یا سیستم غیر خطی را می دهد که در این صورت نمی توان از قوانین و فرمول هایAHP استفاده کرد.در این حالت برای محاسبه وزن عناصر باید ازANPاستفاده کرد که توسط ساعتی در سال ۱۹۹۴ ارائه شد. در شکل زیر نمونه ای از یک فرایند سلسله مراتبی و یک شبکه نشان داده شده است.چنانچه ملاحظه می شود در حالت سلسله مراتبی ارتباط،یک طرفه بوده در حالی که در شبکه ممکن است یک عنصر بر عناصر دیگر در هر جهت و یا حتی بر خودش هم تاثیر داشته باشد. شکل ۲- ۱- تفاوت در شکل شبکه با سلسله مراتب در AHP،وزن نسبی نهایی یک گزینه از مجموع تسهیم به نسبت وزن معیارها به گزینه ها بدست می آید.به عبارت دیگر ابتدا سهم(وزن)شاخص ها و زیر شاخص ها مشخص شده وسپس سهم(وزن)هر گزینه از شاخص مشخص می شود که مجموع این وزن ها،وزن نهایی هر گزینه را نشان می دهد.این حالت را،یک حالت خطی و یا ارتباط یک طرفه یا سلسله مراتبی می نامیم.چنانچه ارتباطات چند طرفه بوده یعنی نه تنهاAبهB وابسته باشد،بلکهBنیز ازA تاثیر پذیر باشد(یا وابستگی داشته باشد)در این صورت مساله از حالت خطی خارج شده و مجموع تسهیم به نسبت نمی تواند برای محاسبه رتبه نهایی گزینه ها استفاده شود.در این صورت مساله حالت مساله غیر خطی یا شبکه پیدا می کند که روش حل خاص خود را داراست. ۲-۳-۲- تعریف فرایند تحلیل شبکه ای فرایند تحلیل شبکه ایANP یک شکل عمومی از فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP است که در تجزیه و تحلیل تصمیم گیری چند معیاره مورد استفاده قرار می گیرد.AHP مشکل تصمیم را به یک سلسله مراتب با یک هدف،معیار تصمیم و متغیرها ساختار بندی می نماید،در حالی کهANP آن مشکل را به عنوان یک شبکه ساختار بندی می کند.هر دوی آنها سپس از یک سیستم مقایسات زوجی برای اندازه گیری وزن اجزای ساختار،و در نهایت برای رتبه بندی متغیرها در تصمیم استفاده می کنند. ۲-۳-۳-سلسله مراتب در مقابل شبکه درAHP،هر عنصر در سلسله مراتب مستقل از سایرین در نظر گرفته می شود.معیارهای تصمیم نیز مستقل از یکدیگر در نظر گرفته می شوند.همچنین گزینه ها نیز مستقل از معیارهای تصمیم و از یکدیگر در نظر گرفته می شوند.اما در دنیای واقعی در بسیاری از موارد،وابستگی متقابل بین گزینه ها و معیارها وجود دارد.ANP نیاز به وابستگی متقابل بین عناصر ندارد،بنابراین می تواند به عنوان یک ابزار اثر بخش در این موارد مورد استفاده قرار بگیرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تمایل به توصیه و انتقاد پذیری و بهره گیری از نظرات و پیشنهادات
.۸۹۸
همانطور که مندرجات جدول نشان می دهد کل پرسشنامه و ابعاد آن از پایایی قابل قبولی برخوردارند. برای کل پرسشنامه نیز پایایی ۹۷۱/۰ بدست آمد که نشان از پایایی بالای پرسشنامه تحقیق دارد.
۳-۴- قلمرو تحقیق ۳-۴-۱- قلمرو مکانی این پژوهش در شهر تهران انجام می شود و مشتریان شعب سرپرستی مرکز بانک ملی در این شهرمورد مطالعه قرار می گیرند. ۳-۴-۲- قلمرو زمانی این پژوهش در فاصله زمانی اسفندماه ۱۳۹۲ تا شهریورماه ۱۳۹۳ انجام می شود. ۳-۵-جامعه آماری پژوهش جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش شامل کلیه مشتریان شعب سرپرستی بانک ملی در شهر تهران در سال ۱۳۹۳ هستند. ۳-۶-حجم نمونه از آنجا که بهترین برآورد ما از ارزش یک جمعیت از نمونه بدست میآید و از سوی دیگر، ما فقط یک نمونه داریم، لذا نتایج تحقیق ممکن است دارای درصدی خطا باشد. فاصله اطمینان اطلاعاتی پیرامون مقدار خطای احتمالی، در اختیار میگذارد که آنرا “خطای نمونهگیری” مینامند( کوزبی[۲۱۴] ، ۲۰۰۳: ۱۰۶). بنابراین، مهمترین عامل تعیین کننده حجم نمونه، فاصله اطمینان مورد نیاز برای یافتههاست که معرف دقت برآورد پارامترهای جامعه کل از طریق آمارههای نمونه است. بنابراین هر چقدر نمونه بزرگتر باشد، نتایج برآورد بهتری از جمعیت مورد نظرند و فاصله اطمینان کوچکتر خواهد شد عنصر مهم دیگر در انتخاب حجم نمونه تعداد خرده گروههای مورد نیاز برای تحلیل است. هر چند تعداد این خرده گروهها بیشتر باشد، نمونه کل مورد نیاز نیز بزرگتر است( کوزبی[۲۱۵] ، ۲۰۰۳: ۱۰۷ و گورارد[۲۱۶]، ۲۰۰۴: ۶۲-۶۴). با توجه به نکات ذکر شده در بالا، به منظور تعیین حجم نمونه مقتضی برای تحقیق با توجه به جمعیت جامعه آماری، حجم نمونه در سطح معناداری ۹۵ درصد و خطای نمونهگیری ۰۵۵/۰% از فرمول کوکران استفاده شد (رفیع پور،۱۳۷۴: ۳۸۳). =۱.۹۶*۱.۹۶*۰.۵*۰.۵/۰.۵ ۵*۰.۵۵=۳۱۸ t=1/96 p=0/50 q=0/50 N=نامعلوم d= 0.055 P مقدار احتمال داشتن و q مقدار احتمال نداشتن است در این تحقیق P یعنی داشتن مدیریت ارتباط با مشتری به صورت مطلوب و q نداشتن مدیریت ارتباط با مشتری به صورت مطلوب ، از این رو ۳۱۸ نفر از مشتریان شعب سرپرستی بانک ملی مورد مطالعه قرار می گیرند. d خطای نسبی است با توجه به اینکه می توان آن را۱۰ تا ۲۵ درصد از p در نظر گرفت(رفیعی و همکاران ، ۱۳۸۷) ما آن را بصورت ۱۱ درصد از p یعنی ۰۵۵/۰ در نظر گرفتیم. از این رو بنا بر فرمول فوق حجم نمونه ۳۱۸ نفر محاسبه شد. ما با احتساب ریزش ۳۷۰ نفر توزیع کردیم که ۳۴۳ نفر به طور صحیح پرسشنامه را تکمیل کردند در نتیجه همه ۳۴۳ پرسشنامه صحیح را مورد محاسبات آماری قرار گرفت . ۳-۷- روش نمونه گیری هنگامیکه بررسی کل مجموعه امکان پذیر نباشد، نمونه کوچکتری که نماینده گروه بزرگتر باشد انتخاب می گردد(رینولدس[۲۱۷]، ۱۹۷۷: ۱۵۶). نمونه، رشته منتخبی از عناصر یا واحدهاست که از کل همه عناصر جامعه آماری برگرفته شده است و دلیل عمده انجام نمونهگیری، صرفه جویی در زمان و هزینه برای محقق است. همچنین نمونه گیری میان بری مفید است که به نتایجی منجر میشود که صحت آنها به همان اندازهای است که در صورت مطالعه کل جامعه آماری بدست میآمد (بیکر،۱۳۷۷: ۱۷۱؛ گورارد[۲۱۸] ، ۲۰۰۴: ۵۷). تئوری آماری به ما اجازه میدهد که بر اساس دادههای بدست آمده از نمونه، ویژگیها و پارامترهای جمعیت کل را استنباط کنیم (کوزبی[۲۱۹]، ۲۰۰۳: ۱۰۶). از آنجا که در این تحقیق چارچوب نمونه جامعه آماری در دست است، بنابراین نمونهگیری ما از نوع تصادفی است که امکان انتخاب یک نمونه دقیقتر و معرفتر را میدهد. در نمونهگیری تصادفی، هر یک از واحدهای تشکیل دهنده جمعیت برای وارد شدن در نمونه از یک احتمال معین، برابر یا نابرابر، ولی نامساوی با صفر برخوردار است (سرایی،۱۳۷۳: ۱۰). روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع تصادفی ساده است. نمونهگیری تصادفی دارای دو مزیت است: ۱) از خطای سیستماتیک که ممکن است از انتخاب نمونه توسط خود محقق ناشی شود مصون است؛ ۲) استفاده از خطای نمونهگیری برای برآورد فاصله اطمینان تنها در نمونههای تصادفی ممکن است (دواس، ۱۳۸۳ : ۶۸). ۳-۸-روش تجزیه و تحلیل دادهها تحلیل داده ها شرط لازم برای نتیجه گیری و ارائه یافتههای تحقیق است. در پیمایش دادهها را دوباره تنظیم می کنند تا دادههای مشابه در یک دسته قرار گیرند و متغیرهای هر پاسخگو را یکجا جمع کنند. به عبارت دیگر، هدف از تحلیل دادهها تبدیل توده بیشکل شواهد به یافتههای قطعی و خالص است و محقق در این مرحله به دنبال تأیید فرضیهها، دقیقترین الگو در میان متغیرها و محکمترین رابطه میان متغیرهای خاص است (بیکر،۱۳۷۷). نحوه تحلیل دادهها بستگی به این دارد که در پی شناخت چه چیزی هستیم. در مجموع، سه عامل مؤثر بر نحوه تحلیل دادهها داریم: ۱) تعداد متغیرهای تحقیق؛ ۲) سطح سنجش متغیرها؛ ۳) استفاده از دادههای برای مقاصد توصیفی یا استنباطی (دواس،۱۳۸۳). تحلیل آماری در دو سطح انجام میگیرد: ۱) سطح توصیف که در آن دادههای بدست آمده در مورد هر کدام از متغیرها بصورت جداول توزیع فراوانی تنظیم شده و از طریق آمارهای توصیفی، توصیف میشود؛ ۲) سطح تبیین که در آن تغییرات یا واریانس متغیر وابسته از طریق تغییرات متغیر یا متغیرهای مستقل توضیح داده میشود (ساعی،۱۳۸۱). تجزیه و تحلیل دادهها در این پژوهش با بهره گرفتن از نرمافزار SPSS و در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. توصیف دادهها با بهره گرفتن از آمارههای توصیفی (جداول فراوانی و درصد) انجام شد سپس بعد از بررسی نرمال بودن یا نرمال نبودن متغیرها از طریق آزمون کولموگروف اسمیرنوف چون توزیع متغیرها نرمال بود از آزمون های پارامتری T تک متغیره ، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. ۴-۱-مقدمه هدف اصلی هر تحقیق پاسخ به سؤالها و فرضیههایی است که محقق برای شناسایی واقعیتهای بیرونی طراحی کرده است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهمترین بخشهای تحقیق محسوب می شود. داده های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفادهکنندگان قرار می گیرند. در این تحقیق نیز برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با بهره گرفتن از شاخص های آماری به توصیف و تلخیص ویژگیهای جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق شامل جنس ، سن ، وضعیت تأهل ، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال پرداخته می شود. در ادامه به منظور بررسی صحت و سقم فرضیه ها و روابط بین متغیر های تحقیق از آزمون های T تک متغیره ، همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چند متغیره و برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ استفاده شد. ۴-۲- آمار توصیفی
توزیع پاسخگویان بر حسب جنس
فراوانی
درصد
درصد معتبر
درصد تجمعی
مرد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
موارد مصرف پلیآمید در صنایع غذایی در بستهبندی فراوردههای گوشتی شامل سوسیس، کالباس و همچنین فیلمهای چند لایهای که در آنها نفوذپذیری نسبت به گازها مهم باشد کاربرد دارد. ۲-۴-۶٫ پلی وینیل کلراید (PVC) نقطه ذوب و دمای تبدیل شیشه ای آن ۷۵ تا ۱۰۵ درجه سانتیگراد است. معمولاً لولهها از این جنساند و همچنین مواد اولیه پلاستیکهایی که روی ظروف غذا میکشند و بطریهای روغن مایع از پلیویلین کلراید تهیه میشوند. این گونه از پلاستیک به هیچ وجه نباید نزدیک حرارت در هنگام پخت غذا شوند چرا که گرما باعث آزاد شدن مواد شیمیایی درون PVC شده و به درون مواد غذایی در حال پخت نفوذ میکند که باعث اختلالات هورمونی میشوند. هرگز نباید مواد غذایی با روکش پلاستیکی از جنس PVC در مایکروویو قرار گیرد. PVC ها به راحتی بازیافت نمیشوند. با شعله زرد رنگ و با حاشیه سبز میسوزد و پس از جدا شدن از شعله خاموش میشود و بوی حاصل از سوختن آن زننده است. pH بخار حاصل از سوختن آن ۰ تا ۱ است. موارد مصرف پلیوینیل کلراید موارد مصرف پلی وینیل کلراید در صنایع غذایی در بستهبندی روغن و فیلمهایی جهت پوشش مواد غذایی است. تمام اسباببازیها از جنس PVC میباشد. در صنایع دارویی به عنوان بیلیستر قرصها کاربرد دارد. پلیوینیل کلراید پلیمری سخت و شفاف بوده و مقاومت خوبی نسبت به نفوذ گازها و بخار آب دارد. برای کاهش شکنندگی و سختی PVC آن را با روغنهای نرم کننده که اکثراً از مشتقات فتالاتها هستند، مخلوط میکنند .امروزه به دلیل اثرات سرطانزایی مشتقات فتالاتها و با توجه به مسائل زیست محیطی مصرف PVC توسط سازمان جهانی غذا در صنعت غذایی محدود شده است. اما بدترینها همان کیسه نایلونی خرید و ظروف یکبارمصرف بودند که هم سمیاند و هم بازیافتشان سخت است. اما این بدترینها متاسفانه در شمار بیشترینها هم هستند ( ارومیه ای، ۱۳۹۰).
۲-۵٫ ماشین اکسترودر[۲۸] یکی از متداولترین و مقرون به صرفهترین روشهای شکلدهی پلیمرها استفاده از اکسترودر است. اکسترودر قلب تمامی فرایندهای اکستروژن است. این ماشین دارای مارپیچی است که حرکت خود را از یک موتور و یک گیربکس میگیرد و در سیلندری که به وسیله گرمکنها (المنت های حرارتی) گرم می شود حرکت می کند و مواد اولیه پلیمری از قیف به داخل دستگاه ریخته می شود، بعد از ذوب شدن مواد با فشار از درون فرم قالب (Die) عبور کرده و به مرور که سرد شد شکل فرم قالب (دای) را به خود میگیرد. کیفیت محصول نهایی و راندمان تولید وابستگی زیادی به عملکرد اکسترودر دارد. با بهره گرفتن از دستگاه اکسترودر در صنعت پلیمر میتوان انواع لولهها و پروفیلها، شیلنگها، نیهای آشامیدنی، سیم و کابل، الیاف و نخ ها، انواع فیلم و نایلکس و ورق و بسیاری چیزهای دیگر را تولید کرد. از اکسترودر در صنایع گوناگون استفادههای زیادی می شود به عنوان مثال میتوان به تولید میله گرد و لوله و پروفیلهای فلزی، ماکارونی و آدامس (در صنایع غذایی) و سرامیک و بتن اشاره کرد. ۲-۵-۱٫ سیستم سخت افزاری اکسترودر هدف اکسترودر خوراکدهی مواد به صورت یکنواخت در دما و فشار ثابت به درون دای است. این تعریف سه وظیفه اصلی که بایستی توسط اکسترودر انجام پذیرد را مشخص می کند. اولاً بایستی مواد را به صورت یکنواخت درآورد. ثانیاً مواد ورودی به دای بایستی حداقل تغییرات دمایی را نسبت به زمان و مکان در جریان مذاب داشته باشد. ثالثاً بایستی حداقل تغییرات فشار مذاب با زمان را داشته باشد. مهم است که طراحی و عملکرد یک سیستم اکستروژن این سه هدف را برای تولید محصولی با کیفیت پوشش دهد (کانتور، ۲۰۰۶). اکسترودرها عموماً توسط قطر مارپیچ دستهبندی و ارزیابی میشوند. اکسترودرهای تولیدی نوعاً در اندازه ۲ تا ۶ اینچی (۵۰ تا ۱۵۰ میلیمتر) میباشند. پارامتر کمّی اساسی که توسط قطر اکسترودر تعیین میگردد، حداکثر ظرفیت (برحسب واحد پوند بر ساعت و یا کیلوگرم بر ساعت) است. حداکثر ظرفیت با توان سوم قطر مارپیچ رابطه دارد و وابسته به حجم موجود درون اکسترودر است. برای یک پلیمر خاص، یک اکسترودر ۲ اینچی می تواند ماکزیمم ظرفیت ۱۰۰ پوند بر ساعت داشته باشد، درحالی که یک اکسترودر ۴ اینچی ماکزیمم ظرفیت ۸۰۰ پوند بر ساعت خواهد داشت. بنابراین، ضروریات سیستم مانند ظرفیت مواد، اندازه موتور، میزان سرمایش و فضای مورد نیاز به سرعت با افزایش اندازه مارپیچ افزایش مییابد. اجزای سخت افزاری اکسترودر را میتوان در پنج بخش دسته بندی کرد (شکل ۲-۸): سیستم محرکه و انتقال نیرو سیستم خوراک دهی سیستم مارپیچ/ماردون سیستم دای سیستم تجهیزات اندازه گیری و کنترل (کانتور، ۲۰۰۶) شکل ۲-۸ پنج بخش سخت افزاری اکسترودر برخی از بخشهای مهم یک اکسترودر در ادامه معرفی میگردد. ۲-۵-۱-۱٫ سیستم خوراکدهی سیستم خوراکدهی مواد جامد را دریافت کرده و به اکسترودر منتقل می کند. ی اصلی محفظه خوراک دستگاه و گلویی خوراکدهی است. یک سیستم جابجایی مواد (شامل مخزن مواد و سیستم مکش جهت انتقال) می تواند مواد خام را به محفظه خوراک دستگاه منتقل کند. محفظه خوراک دستگاه (شکل ۲-۹) مواد جامد را پیش از ورود آنها به ماردون نگه میدارد. گاهی اوقات یک خشککن به محفظه اضافه میگردد. شکل محفظه بایستی به گونه ای طراحی شود تا از گیرکردن مواد درون آن (در هنگام ورود مواد به گلویی خوراکدهی) جلوگیری شود. به صورت عمومی، محفظه بایستی مدور باشد و اصطکاک با مواد خوراک حداقل گردد (کانتور، ۲۰۰۶). شکل ۲-۹. نمای اجزاء قیف پر شده با مواد پلاستیکی گلویی خوراکدهی در واقع، جزء پیش از ماردون است که زیر محفظه خوراکدهی قرار دارد. معمولاً درون آن بوسیله سیستم خنک کننده سرد نگه داشته می شود. علت آن جلوگیری از چسبندگی پیش از هنگام ذرات جامد به یکدیگر در این ناحیه است. در صورتی که ذرات جامد در پایین محفظه خوراکدهی به یکدیگر بچسبند، جریان مواد به درون ماردون را سد می کنند. در برخی از موارد، بر روی سطح درونی گلویی خوراکدهی شیارهایی ماشینکاری می شود. هدف از این شیارها، افزایش نرخ خوراکدهی به درون ماردون است. ۲-۵-۱-۲٫ سیستم مارپیچ/ ماردون سیستم مارپیچ/ ماردون (شکل ۲-۱۰) قلب عملیات نامیده می شود. این سیستم نه تنها باعث ذوب پلیمر جامد و پمپ شدن آن به درون دای می شود، بلکه مذابی یکنواخت و با دما و فشار ثابت آماده میسازد. هر انحرافی در ترکیب درصد یا نوسانات دمایی یا فشار منجر به تغییرات در محصول نهایی میگردد (کانتور، ۲۰۰۶). شکل ۲-۱۰. مارپیچ اکسترودر داخل ماردون ۲-۵-۱-۳٫ مارپیچ مارپیچ (شکل ۲-۱۱) یک میله استوانهای طویل است که دندانههایی به صورت مارپیچی اطراف آن ایجاد شده است. بین بخشهای مجاور دندانهها کانال قرار دارد. طراحیهای مختلفی برای مارپیچها وجود دارد، اما بیشتر مارپیچها اصولاً دارای سه بخش هستند: خوراکدهی، انتقال (یا فشردهسازی) و ناحیهی اندازه گیری. عمق کانال (یک متغیر مهم در فشرده سازی توسط مارپیچ) عموماً در بخش خوراکدهی ثابت و بیشترین مقدار است، و در بخش اندازه گیری نیز ثابت و کوچکترین مقدار است. عمق کانال در طول ناحیه انتقال کاهش مییابد (کانتور، ۲۰۰۶). شکل ۲-۱۱. یک مارپیچ اکسترودر میزان فشرده سازی توسط مارپیچ با نسبت فشردهسازی به صورت کمّی بیان میگردد (معادله ۲-۷): نسبت فشردهسازی = عمق کانال خوراکدهی / عمق ناحیه اندازه گیری معادله۲-۷. نسبت فشرده سازی اکستروژن نسبت فشردهسازی در بازه ۲:۱ تا ۴:۱، با توجه به نوع پلیمر و دانسیته توده مواد خوراک است. مشخصه مهم هندسی مارپیچ نسبت طول به قطر (L/D) است (معادله ۲-۸): L/D نسبت = طول ناحیه دندانهدار مارپیچ / قطر مارپیچ معادله۲-۸. نسبت L/D در اکستروژن نسبت طول به قطر در بازه ۱۸:۱ تا ۳۲:۱ قرار دارد و معمولترین مقدار ۲۴:۱ است. نسبت طول به قطر بر مبنای تعداد عملیاتی است که مارپیچ انجام میدهد. برای مثال، نسبت ۲۴:۱ برای سه عملیات استاندارد عادی است: انتقال گرانولهای پلیمر، ذوب کردن و پمپ کردن (تولید فشار برای ورود مواد به دای). عملیات کمتر به مارپیچ کوتاهتری نیاز خواهد داشت و عملیات بیشتر مانند مخلوط کردن، حذف گاز، نیاز به مارپیچ طولانیتری خواهد داشت. مارپیچ با دقت درون ماردون قرار میگیرد. لقی، فاصله بین نوک دندانه تا دیواره ماردون، معمولاً ۱/۰ درصد قطر مارپیچ است (شکل ۲-۱۲). بنابراین یک مارپیچ با قطر ۴ اینچ دارای لقی ۰۰۴/۰ اینچ است. لقی کمتر از این مقدار منجر به سایش بیش از اندازه نوک دندانهها میگردد، درحالی که مقادر بالاتر لقی ظرفیت ذوب و پمپ کردن مارپیچ را کاهش می دهند (کانتور، ۲۰۰۶). شکل ۲-۱۲. لقی بین شیار و دیواره ماردون مارپیچها معمولاً از فولاد ۴۱۴۰ ساخته میشوند. برای پلیمرهای خاص، مخصوصاً پلیمرهایی که نیاز به دمای بالا داشته و یا خورندگی زیادی دارند، آلیاژهای فلزی ویژه مورد استفاده قرار میگیرد. به علاوه، سختکاری نوک دندانها یا پوشش کل مارپیچ با یک سختکننده می تواند عمر مارپیچ را افزایش دهد. مارپیچها میتوانند جهت انتقال حرارت از طریق سطح مارپیچ دارای هسته توخالی باشند. این مساله از این جهت می تواند سودمند باشد که ۵۰ درصد مساحت سطح در تماس با پلیمر مربوط به مارپیچ است. از آن جا که ایجاد اتصالات در انتهای مارپیچ برای سیال انتقال دهنده حرارت و یا گرمکن های الکتریکی پیچیده است، بیشتر مارپیچها خنثی هستند، به این معنی که هیچ سیستم گرمایش یا سرمایشی در آنها استفاده نمی شود (کانتور، ۲۰۰۶). ۲-۵-۱-۴٫ ماردون ماردون یک استوانه توخالی است که از گلویی خوراکدهی تا نوک مارپیچ گسترده شده است. انتهای خروجی ماردون با عنوان هد (Head) نامیده می شود. تمامی سطح داخلی ماردون توسط مواد آستری خیلی سخت پوشش داده می شود، مانند آلیاژ تنگستن-کاربید. این آستری عمر ماردون را با کاهش سایش، افزایش میدهد. جایگزین کردن ماردون هزینه زیادی داشته و زمانبر نیز هست. برای به حداقل رساندن سایش بر روی ماردون و مارپیچ، مهم است که ماردون با مارپیچ و سیستم نیروی محرکه به طور صحیح تنظیم شده باشد. نواحی کنترل دمایی در طول ماردون قرار گرفتهاند. تعداد نواحی وابسته به طول ماردون است. هر ناحیه تقریباً چهار تا پنج برابر قطر مارپیچ، از طول ماردون را کنترل می کند (به عنوان مثال برای یک مارپیچ ۳ اینچی، حدود ۱۲ تا ۱۵ اینچ). گرمکنهای آلومینیوم ریختهگری در بسیاری از کاربردها استفاده میشوند، اما سیستمهای با دمای بالا نیازمند گرمکنهای سرامیکی هستند. استفاده از سیستم سرمایش در نواحی ماردون تکنیکی متداول است. دمندههای سرمایش یا سیال انتقال حرارت ممکن است مورد استفاده قرار گیرد. قبل انتهای خروجی ماردون و معمولاً در زیر ماردون سوراخی تعبیه شده (rupture disk) (شکل ۲-۱۳) که این وسیله جزء مهمی در جهت ایمنی دستگاه میباشد. در صورتی که فشار بیش از حد، در هد ایجاد شود، جوشی در آن (rupture disk) شکسته می شود، و به پلیمر مذاب اجازه خروج از دستگاه بر روی کف می دهد و فشار اضافی تخلیه می شود. از آن جایی که فشار عادی عملکردی می تواند به psi 5000 رسیده یا بیشتر از آن گردد و بیشتر ماردونها برای فشار تقریبی psi 10000 طراحی میشوند، فشار ایمنی حدود psi 7000 تا psi 9000 در نظر گرفته می شود. شکل ۲-۱۳. پیکربندی عمومی در انتهای خروکی ماردون شامل سوراخ تعبیه شده (Rupture disk) در بخش پایینی برخی از مواد اکسترود شده نیازمند ماردونهای دارای منفذ (vented barrel) است (شکل ۲-۱۴). منفذهای ایجاد شده در ماردون این امکان را فراهم می کند تا گازهای ناخواسته تولید شده، پیش از خروج از طریق دای، از ماردون خارج شوند. زیرا در صورت خروج از دای منجر به فوم شدن، ایجاد حباب و یا عیوب سطحی در محصول اکسترود شده میشوند. یک مارپیچ دو مرحله ای در عملیات گاززدایی استفاده می شود. مرحله اول آماده سازی مذاب مانند دیگر مارپیچهای متداول است، درحالی که مرحله دوم برای گاززدایی از مذاب فشار روی آن کاهش یافته و سپس آن را به درون دای پمپ می کند. تحت شرایط عملیاتی نادرست، مانند فشار هد بیش از اندازه، پلیمر ممکن است از درون منفذ گاززدایی با بیرون جریان پیدا کند. میتوان با طراحی مناسب و درست و شرایط عملیاتی صحیح از این مشکل اجتناب کرد (کانتور، ۲۰۰۶). شکل ۲-۱۴. یک اکسترودر با منفذ گاززدایی در ماردون ۲-۵-۱-۵٫ سیستم هد/ دای سیستم هد/ دای (شکل ۲-۱۵) جریان مذاب را، به محض خروج آن از ماردون، دریافت می کند. اجزای این سیستم شامل مجموعه هد، انطباق دهنده، صفحه محافظ (breaker plate)، فیلتر مذاب و دای است. شکل ۲-۱۵. مجموعه هد و دای
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این زمینه لازم به ذکر است که تا آواخر سال ۱۹۷۰ بر اساس تقکیک کار فعالیت های مختلف به صورت تفکیک شده انجام می شد. ولی کم کم بین فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ فعالیتهای مختلف در قالب مشاغل، در هم ادغام و مشاغل جامع ایجاد شد و پس ازآن از اواخر ۱۹۸۰ تا سال۱۹۹۰ اوج شکل گیری تیم های کاری عملیاتی در سطوح مختلف سازمان بود. از دهه ۱۹۹۰ به بعد تقریبا ۷۸% کار سازمانها بر اساس کار تیمی انجام می شد(سلطانی، پورسینا، ۱۳۸۴: ۷۹). موضوع تیم و کارِ تیمی در جامعه شناسی و تا حدی روان شناسی درخور بحث است. تلاقی این دو زمینه، در روان شناسی اجتماعی است که بیشترین بحثها درباره تیم در آن صورت گرفته است (مداحی، ۱۳۶:۱۳۹۰). همکاری و همیاری افراد بشر با یکدیگر پیشینهی از بدو آفرینش انسان داشته وچنین اندیشهای با رویارویی انسانها با مسائل و مشکلات طبیعی تقویت و توسعه یافته و نهادینه شده است (شکیبا مقدم، ۱۳۸۵). به عبارت دیگر، گرایش انسان به همکاری و کار تیمی به سبب رفع نیازهای اساسی و تأمین زندگی سالم اجتماعی می باشد (کوهی، ۷:۱۳۸۸). مطابق تاریخ نگاریهای موجود در ادبیات سازمانی اولین گروه کاری سازمان یافته را میتوان در فروشگاه بزرگ قبلی در بوستون[۸۷] ۱۸۹۸ یافت. در آن زمان انقلاب صنعتی به فرایندهای کار و شیوه های تولید بر مبنای وظایف انفرادی و نقشهای تخصصی تاکید داشت وتولید انبوه بر فلسفه یک فرد، یک شغل متکی بود و به همین دلیل گروه های کاری دیر پا گرفتند اما با گسترش نظریه های نوین وتاکید بر مشارکت و تصمیم گیری جمعی، مفهوم گروه سازی و تشکیل گروه های پویا برای بهرهوری بیشتر، رسیدن به اهداف، غنی سازی سازمانی و آموزش رفتار مدنی واجتماعی شدن و.. مطرح گردید (نادرُی، آتشپور، ۱۳۸۷ :۲۶۱). در یکی دو دهه ی اخیر، بسیار بر اهمیت کار تیمی برای موفقیت سازمانها در کنارعوامل فردی و سازمان تأکید شده همین امر باعث شده مطالعات زیادی در این زمینه صورتگیرد (سیما اصل و همکاران، ۱۷:۱۳۸۹).
قرن بیست و یکم از هزاره سوم، به عنوان عصر پسامدرن، طلیعه دار بهره گیری وسیع از گروه ها وتیم های کاری است. در این روند خود کنترلی، خود مدیریتی روز به روز قویتر و متداولترمیشود (حسینی واحمدی، ۳۲:۱۳۶۴). در دو دهه اخیر، سازمانها به طور معناداری تغیر کرده اند، دارای ویژگیهای از یک طرف غیر متمرکز و از طرف دیگرجهانی هستند و با بهره گرفتن از تکنولوژیهای اطلاعاتی و رهبری کار خود را تسهیل می کنند یکی از این تغیرات، تغیر از کار به صورت انفرادی به کار تیمی است (اندرسون، برچ[۸۸]،۲۰۰۳، ترجمه نادری، آتشپور، ۲۷۶:۱۳۸۷). شاید نمونۀ بارز کار تیمی در قرآن کریم، همکاری هارون با موسی (ع) باشد، آنجا که از محضر الهی مسئلت می کند که هارون (ع) را به منزلۀ همراه و کمک او برای ماموریت دعوت به توحید بفرستد. در قلمرو علم و پژوهشهای علمی، ابتدای عمر بشر به کار فردی در کسب دانش گذشت، اما با گسترش دامنۀ علم و سپس تخصصی شدن آن، ارتباطات نیز ضرورت وگسترش مییابند. نیاز به همکاری از جانب تخصصهای دیگر از یک سو و لزوم به پایان رساندن سریعتر طرحها و پژوهشها ازسوی دیگر، ضرورت گرایش به گروه را آشکارترساخت.با این همه، آمار کار گروهی در جامعۀ ایرانی بسیار پایین است. در کشور ما این مسئله بدان گونه که میبایست جانیفتاد و کار گروهی ضعیف جلوه کرده و هم اکنون نیز چندان هواخواه ندارد (مداحی، ۱۳۳:۱۳۹۰). علاوه بر رشد و گسترش تیمهای کنترل کیفی در ژاپن، دو حادثه دیگر باعث شد که تیمهای کاری بطور وسیع مورد استفاده قرارگیرند. این دو حادثه نتایج مطالعات هاثورن(ظهور مکتب روابط انسانی در مدیریت) و تجربیات اروپائیان از گروه های مستقل کاری بود. تا قبل از آن تیم های کاری صرفاً در حوزه های ورزشی و نظامی مورد استفاده قرارمی گرفتند. بعد از آن دو حادثه کم کم شوق استفاده از تیمهای کاری فروکش کرد تا این که در دهه ۱۹۸۰ تیمهای کاری مجدداً توجه صاحب نظران را به خود جلب کرد و تحقیقاتی دراین زمینه به ثمر رسید(حبیبی، ۱۳:۱۳۸۳). تیمها به منزله ابتدایی ترین واحدهای سازمان به حساب میآیند و کار تیمی قبل از صنعتی شدن، یکی از اجزای اساسی اقتصاد خانگی محسوب میشد. همه اعضای خانواده مجبور بودند یا در مزرعه یا در عرصه صنعت آن زمان کار کنند(رضایی، ۱۵:۱۳۸۸). ۲۱-۲٫ خصوصیات کلیدی تیمها از دیدگاه تامپسون[۸۹] (۲۰۰۲) برای تیمها پنج خصوصیت کلیدی تعریف می شود. نخست؛ تیم ها برای دستیابی به یک هدف مشترک به وجود میآیند، تیم ها خروجیهایی تولید می کنند که اعضاء مسؤولیت جمعی در قبال آن داشته و به صورت جمعی پاداش میگیرند. دوم؛ اعضای تیم برای دستیابی به اهداف مشترک به یکدیگر وابستهاند، و به هم وابستگی نشانه کار تیمی است. سوم؛ تیم در طی زمان، نسبتاً پایدار است. در طول یک مدت زمان طولانی که برای رسیدن به اهداف کفایت می کند اعضای تیم از ثبات برخوردار هستد. چهارم؛ اعضای تیم قدرت و اختیار مدیریت کار خود و فرایندهای درونی کار تیم را دارا هستند. اعضای آنها قادرند شیوه ی انجام کار خویش را مشخص کنند. در نهایت تیمها در زمینه یک سیستم بزرگتر اجتماعی فعالیت می کنند. آنها در یک سازمان بزرگتر و در کنار سایر تیم ها کار خود را انجام می دهند و به علاوه اغلب برای جذب منابع به محیط خارج از تیم وابسته هستند و البته این رابطه متقابل است ( حقیقی فرد و همکاران، ۲۵:۱۳۸۷-۲۲). ۲۲-۲٫ اصول انجام کار تیمی ۱-۲۲-۲٫ برداشت همگروه خود را نه به چشم رقیب، که به چشم کسی ببینید که در مساعی با شما شریک است. اعضایی که به تشریک مساعی اهمیت می دهند، سعی دارند یکدیگر را تکمیل کنند و این را به رقابت با یکدیگر ترجیح می دهند. آنها خود را گروه واحدی می دانند که با هم همکاری می کنند و هرگز اجازه نمی دهند رقابت در جمع آنها به حدی برسد که به کار گروهی لطمه بزند. ۲-۲۲-۲٫ نگرش برای آنکه تشریک مساعی را جایگزین رقابت کنید، باید سوء ظن را کنار بگذارید و در مقام حمایت از یکدیگر بر آیید. ۳-۲۲-۲٫ کانون توجه
به جای خود، به تیم توجه کنید.
۴-۲۲-۲٫ نتایج وقتی با همکارانتان تشریک مساعی میکنید می توانید کارهای بزرگی صورت بدهید. اما اگر به تنهایی کار کنید، بسیاری از پیروزیها دست نیافتنی باقی میمانند تشریک مشاعی دارای تاثیری مضاعف است بطوری که نه تنها شما، بلکه سایر اعضای گروه از مهارت های خود بهتر استفاده می کنند (ماکسول،ترجمه قراچی داغی، ۳۷:۱۳۸۵). گروهی از افراد وقتی تشکیل یک تیم می دهند که نسبت به تحقق اهداف عملکرد سطح بالای تیم متعهد می شوند. بدون توجه به اهداف عملکردی، گروه ها هرگز به شکل تیمها در نمیآیند. ازاین رو رهبران سازمانها میتوانند عملکرد تیم را از طریق ایجاد یک اخلاق عملکرد قوی، به جای صرف برپایی محیطی که تیم را ترقی میدهد، پرورش دهند. یک ویژگی کلیدی تیمهای دارای سطوح بالا، انضباط است(کاتزنبرگ و اسمیت،۱۹۹۳، ترجمه لحافی و همکاران، ۲۹:۱۳۹۰). ۲۳-۲٫ تقسیم تیم های کاری امروزه کار تیمی در سازمانها از اهمیت بسیاری برخوردار است. اصولا کار تیمی برای سازمانها ایجاد وفاداری، پاسخ به نوآوری، انعطاف پذیری و کارائی را به ارمغان می آورد. انجام کار تیمی و تعامل در تیم را می توان به عنوان اهرمی برای هم افزایی تواناییهای افراد دانست که با آموزش مهارت های کار تیمی میتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند به نظر میرسد بین مهارت های کار تیمی افراد و عملکرد آنان همبستگی معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، عملکرد در افرادی که از مهارت های کار تیمی بالاتری برخوردارند بیشتر است (آرامون و همکاران، ۵۶:۱۳۸۸). تیمهای کاری را بر اساس خصوصیاتشان میتوان تقسیم بندی کرد: که یکی از معروفترین تقسیم بندیها، تقسیم بندی کولی[۹۰](۱۹۰۹) که تیمها (گروه ها) را به صورت گروه های اول و دوم تقسیم بندی کرد. گروه اول: گروه های کوچک با صمیمیت و انسجام زیاد هستند که اکثرا به صورت غیر رسمی تشکیل میشوند. و مشارکت بین اعضاء، احساس وفاداری و ارزش_های مشترک بین آنها قوی است. مانند خانواده، هم بازیها، همکلاسی، وگروه های کاری با سابقه؛ روابط در این گروه ها به صورت افقی است و امکان تعامل بین اعضا وجود دارد. گروه دوم: گروه های رسمی هستند که برای انجام کار شکل میگیرند. در این گروه ها، انسجام بین اعضا وصمیمیت کمتر بوده و درک متقابل اجتماعی میان آنها ضعیف است و بیشتر دارای روابط رسمی، خشکی و منطقی هستند. در این گروه ها روابط کوتاه وموقتی است و روابط ظاهری هستند مانند همکاری یک اداره که روابط میان اعضا در آنها به صورت عمودی است. گروههایی که در دسته دوم قرار می گیرند میکوشند تا برخی از ویژگیهای مثبت گروه های اول را در گروه خود عملیاتی کنند. با اتکا به این خصوصیات مثبت میتوان گروه های دوم را افزایش داد. مقایسه گروهای اول و گروه های دوم ( سام آرام، ۱۳۸۳ به نقل از احمدی و حسینی، ۳۳:۱۳۹۰). جدول(۲-۲) مقایسه گروهای اول و گروه های دوم از نظرکولی
گروه های دوم |
گروه های اول |
معیار ها |
معمولا بزرگ هستند |
عمدتآ کوچک هستند |
اندازه |
تعامل کوتاه مدت و موقتی هستند |
عامل بلتد مدت و دائمی است |
مدت تعامل |
درک متقابل اجتماعی وصمیمیت کم است |
ارتباط چهره به چهره وصمیمیت زیاد است |
ارتباط و صمیمیت |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲) کانالهای توزیع انتخاب شده برای این خدمات؛
۳) ادراک بانک و بانکداران از فناوریهای بانکداری جدید؛ ۴) ادراک مشتریان درباره پذیرش آنها. هدف مطالعات رابطهای، در کل استفاده از یکی از مدلهای پذیرش فناوریهای جدید (تئوری عمل منطقی، تئوری پذیرش نوآوری، مدلپذیرش تکنولوژی، تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری) میباشد. از طرف دیگر، بخش غالب و برجسته تحقیقات در ادبیات انتشار نوآوری، روی فرایندی که پذیرش اتفاق میافتد و بر وضع تقاضای انتشار تمرکز کرده است. این دیدگاه نشان میدهد که پذیرش یک نوآوری عمدتا نتیجه فرایند یادگیری و ارتباطی است. از آنجائیکه پذیرش یک تکنولوژی خاص، به عنوان متعددی وابسته است، پذیرش طرح های نوآورانه موضوعی پیچیده است(۵p ،۱۹۹۹، Liao). باید دانست که عوامل اثرگذار روی پذیرش بانکداری اینترنتی از جانب مشتریان، در پروژههای متعدد پژوهشی در ایالت متحده، اروپا، استرالیا و آسیا انجام شده است، اما کارهای محدودی در زمینه یافتن عوامل اثرگذار روی پذیرش این کانال جدید بانکداری از سوی مشتریان در کشورهای در حال توسعه خاورمیانه و همچین ایران وجود دارد. از سوی دیگر با توجه به سرعت فزاینده ارائه و بهبود خدمات بانکداری اینترنت از سوی گروههای جهانی بانکداری، به نظر میرسد زمان مناسب بررسی پذیرش بانکداری اینترنتی از سوی کاربران فرا رسیده است(۱۵۵۹p ،۲۰۰۶، Cheng et.al). ۲-۱۱- تئوری انتشار نوآوری (IDT)[61] تئوری انتشار نوآوری توسط اورت ام.راجرز[۶۲] در سال ۱۹۶۲ برای توضیح و شرح فرایند پذیرش کابران از نوآوری و تکنولوژیهای جدید مورد استفاده قرار گرفته است. راجرز به نوآوری بعنوان یک ایده، عمل، یا هدفی که از طرف اشخاص یا دیگر واحدهای پذیرش، جدید درک شده است، مینگرد. انتشار بعنوان فرآیندی که طی آن نوآوری از طریق کانالهای معین در طول زمان بین اعضای یک سیستم اجتماعی منتقل میشود، تعریف شده است(۱۵p ،۲۰۰۸، Eriksson et.al). این تئوری کلاسیک، استفاده از نوآوری را به ویژگیهایش نسبت میدهد. طبق این تئوری تصمیم به پذیرش نوآوری به ادارک اعضای سیستم اجتماعی درباره پنج ویژگی نوآوری وابسته است که عبارتند از: (۲۸۵p ،۲۰۰۸، Gounarset.al). (73p ،۲۰۰۶، Gounarset.al). مزیت نسبی[۶۳] - این مفهوم به میزانی که فرد عقیده دارد نوآوری بهتر از سایر جایگزینهایش میباشد، اشاره دارد. مزیت نسبی نوآوری در کل ارتباط مثبتی با نرخ پذیرش آن دارد. در مورد بانکداری اینترنتی، صرفهجویی در پول و زمان و آسودگی به عنوان مزیت نسبی در نظر گرفته میشوند. سازگاری[۶۴] - این مفهوم مرتبط است با میزانی که فرد عقیده دارد، نوآوری با ارزشهای موجود، تجربیات گذشته و نیازهایش سازگار است. مطالعات نشان میدهند که یک نوآوری، زمانی که با مسئولیتهای شغلی افراد و سیستم ارزشی آنها سازگار باشد، بیشتر احتمال دارد که پذیرفته شود. سازگاری یک نوآوری براساس درک اعضای یک سیستم اجتماعی، ارتباط مثبتی با نرخ پذیرش آن دارد. در مورد بانکداری اینترنتی، سازگاری، میزانی که تکنولوژی جدید سازگار با رفتار فعلی بانکداری مشتری یا روشی که آنان همیشه مسائل مالیشان را اداره میکردند، میباشد. پیچیدگی[۶۵]- به معنای میزانی که فرد عقیده دارد، درک و استفاده از نوآوری دشوار است. بررسیهای گذشته نشان میدهند که یک نوآوری با پیچیدگی قابل توجه، به مهارتهای فنی بیشتری نیاز دارد و مستلزم تلاشهای عملی و اجرایی بیشتری برای افزایش شانس پذیرش می باشد. راجرز بیان میکند که پیچیدگی نوآوری برحسب ادراک اعضای سیستم اجتماعی، رابطه منفی با نرخ پذیرش آن دارد. برای کاربرانی که تجربه قبلی در استفاده از رایانه ندارند یا معتقدند که بانکداری اینترنتی دشوار است، ممکن است پذیرش آن به تاخیر بیفتد. قابل امتحان بودن[۶۶]- میزانی که نوآوری میتواند بصورت محدود آزمایش شود، به معنای قابل امتحان بودن آن است. قابل امتحان بودن، عدم اطمینان در مورد ایده جدید را کاهش میدهد و ارتباط مثبتی با نرخ پذیرش آن دارد. در مورد بانکداری اینترتی، قابل امتحان بودن، به حدی که موسسات مالی مختلف، بانکداری اینترنتی را به مشتریانشان با امکان امتحان آن به صورت محدود پیشنهاد میکنند، اشاره دارد. مشاهدهپذیری[۶۷]- میزانی است که فرد میتواند نتایج پذیرش نوآوری را قبل از پذیرش کامل ببیند و درک کند. این سازه بر مبنای ادراک اعضای سیستم اجتماعی رابطه مثبت با نرخ پذیرش آن دارد. براساس نظر راجرز ادراکات درباره این پنج ویژگی، پیشبینی کنندههای معتبری از پذیرش و انتشار نوآوری ارائه میدهند. در واقع از زمانیکه تئوری انتشار نوآوری مطرح گردید، مطالعات و بررسیهای گوناگونی نشان دادهاند که این چارچوب از دیگر پیش بینی کنندههای تصمیم پذیرش، مثل خصوصیات جمعیتشناختی بهتر و معتبرتر است. همچنین این تئوری به طور گستردهای در تحلیل پذیرش اینترنت و کاربردهای گوناگون اینترنت محور و محصولات نرمافزاری استفاده شده است و بررسیها نشان میدهد که دارای بنیان تئوریک قوی و قابل اطمینانی است و از نظر عملی، تایید اعتبار شده است(۶۰۲p ،۲۰۰۶، Zhu). ۲-۱۲- تئوری عمل منطقی (TRA)[68] تئوری عمل منطقی که توسط آجزن[۶۹] و فیشبین[۷۰] در سال ۱۹۷۵ مطرح شده است، در اصل ریشه در رشته روانشناسی اجتماعی دارد و شاید یکی از مهمترین و موثرترین تئوریهای استفاده شده برای توضیح رفتار انسانی باشد. آنها در این تئوری مطرح کردهاند که پیوند بین باورهای فردی و اجتماعی مرتبط با یک رفتار خاص، تمایل شخص به انجام یا عدم انجام رفتار مورد نظر را تعیین میکند. در واقع این تئوری رابطه بین باورها، نگرشها، هنجارها، تمایلات و رفتارهای فرد را با در نظر گرفتن دو فرض زیر مشخص میکند: ۱) انسانموجودی منطقی است که توانایی پردازش واستفاده از اطلاعات را دارد. ۲) انسان از پردازش اطلاعات برای رسیدن به یک تصمیممنطقی استفاده میکند. طبق این تئوری، رفتار فرد بوسیله تمایل وی به انجام آن تعیین میشود، که آن نیز به نوبه خود بوسیله نگرشهای فردی و هنجارهای ذهنیاش نسبت به رفتار تعیین میشود. عناصر اصلی این تئوری به شرح زیر میباشند: شکل ۲-۲ اجزاء و روابط تئوری عمل منطقی(منبع:Ajzen،۱۹۷۵) - باورهای رفتاری[۷۱]، مجموعهای از اعتقادات شخصی درباره انواع رفتارهایی است که در کل مطلوبند و به شخص برای تصمیمگیری درباره اینکه یک رفتار خاص مطلوب است یا خیر، کمک میکند. باورهای رفتاری به شدت روی نگرش فرد درباره مطلوبیت هر رفتار خاصی اثر میگذارند. این باورها پیش شرط و زمینه نگرش به رفتاری خاص میباشند. - نگرشها[۷۲]، باورهایی هستند که فرد در طول زندگی اش شکل میدهد که شامل موارد زیر میشود: * باورهای شکل گرفته بوسیله تجربیات مستقیم. * باورهای شکل گرفته بوسیله اطلاعات خارجی. * باورهایی که فرد خودش ایجاد کرده است. اما همه این باورها نمیتوانند روی نگرش نسبت به رفتار تاثیر بگذارند و تعداد کمی از آنها روی نگرش اثر دارند که «باورهای برجسته» نامیده میشوند و تعیین کننده بیواسطه نگرش می باشند. بنابراین نگرش نسبت به رفتار، باورهای منحصر به فرد شخص است درباره اینکه نتیجه عملش مثبت یا منفی خواهد بود. در واقع احساس مثبت یا منفی فرد در مورد انجام رفتار است. - باورهای هنجاری[۷۳]، مجموعهای از باورهای ایجاد شده براساس اعتقادات گروههای بااهمیت در زندگی - شخص (گروههای مرجع)، مثل دوستان، همکاران و مافوقها در مورد مطلوبیت انجام رفتار می باشد. باورهای هنجاری نیز تاثیر شدیدی برروی هنجارهای ذهنی دارند. - هنجارهای ذهنی[۷۴]، به فشار اجتماعی ادراک شده برای انجام یا عدم انجام یک رفتار خاص اطلاق میشود. به عبارت دیگر این جزء هنجاری به اثری که محیط اجتماعی ممکن است بررفتار شخص داشته باشد مرتبط است و به «ادراک و باور شخص درباره اینکه افراد یا گروههای معین و مهم مثل همکاران، دوستان وخانواده انجام رفتار را تایید میکنند یا خیر»، اشاره دارد. - تمایل[۷۵]، فرایند آگاهانه تصمیمگیری درباره درگیر شدن در رفتار است. - رفتار[۷۶] واقعی، به اجرا و ادامه کامل رفتار مطلوب اطلاق میگردد. فیشبین اشاره میکند که متغیرهای دیگری نیز خارج از مدل وجود دارند که ممکن است بر تمایلات فرد تاثیر بگذارند، اما فرض می شود که این متغیرها تنها در چارچوبی که میتواند نگرشها یا هنجارهای ذهنی را تحت تاثیر قرار دهند میتوانند تمایلات را متاثر نمایند. همه این مولفهها نقش کلیدی در تعیین تمایل فرد و عمل تصمیمگیری فرد برای درگیر شدن در رفتار بازی میکنند. اگرچه تصمیم برای درگیر شدن در یک رفتار ضرورتا به معنی انجام کامل رفتار نمیباشد، اما تحقیقات متعددی، از رابطه قوی بین تمایل و انجام واقعی رفتار حمایت میکنند(۷۵p ،۲۰۰۶،Hernandez et.al). ۲-۱۳- تئوری رفتار برنامه ریزی شده (TPB)[77] تئوری رفتار برنامهریزی شده توسط آجزن (۱۹۸۵) به عنوان مدل توسعه داده شده تئوری عمل منطقی و برای وضعیتهایی که افراد کنترل کاملی روی رفتارشان ندارند مطرح شده است. در واقع آجزن تئوری عمل منطقی را با اضافه کردن سازه ادارک از کنترل رفتاری[۷۸] برای در نظر گرفتن ادارکات فردی از موجود بودن دانش، منابع، شرایط تسهیلی و فرصتهای انجام رفتار توسعه و بسط داده است(۷۵p ،۲۰۰۶، Hernandez et.al). اضافه کردن سازه ادارک از کنترل رفتاری، قدرت پیشگویی تئوری را، به خصوص در وضعیتهایی که فرد معتقد است کنترل کاملی روی توانای اش در انجام رفتار ندارد، بالا میبرد. بنابراین در این تئوری، تمایل رفتاری توسط سه عامل تعیین میشود: نگرش، هنجارهای ذهنی و ادراک از کنترل رفتاری و هر عامل بوسیله تعدادی از اورها و ارزیابیهای مرتبط ایجاد شده است. در تئوری رفتار برنامهریزی شده، خود رفتار تابعی از تمایل رفتاری و ادارک از کنترل رفتاری میباشد. در شکل (۲-۴) تئوری رفتار برنامهریزی شده نشان داده است. شکل ۲-۳- تئوری رفتار برنامه ریزی(منبع: Hernandez،۲۰۰۶) ۲-۱۳-۱- اجزا و روابط تئوری رفتار برنامهریزی شده عناصر اصلی این تئوری به شرح زیر میباشد: - باورهای رفتاری[۷۹]، اشاره دارند به احتمال ذهنی فرد به اینکه رفتار مورد نظر موجب پیامد خاصی میشود و ارزیابیها، ارزیابیاز بازدهیمرتبط با آن نتایج اند. - نگرش[۸۰]، به اینکه چطور فرد، رفتای را مطلوب یا نامطلوب، مشاهده میکند اشاره دارد. - باورهای هنجاری[۸۱]، به ادراکات فرد از این که گروههای مرجع رفتار را چگونه میبینند مربوط است و ارزیابیها معمولا به عنوان انگیزش فرد به مطابقت با این گروههای مرجع بیان شدهاند. - هنجارهای ذهنی[۸۲]، تاثیر محیط اجتماعی را ارزیابی میکند و به عنوان «ادراک فرد در مورد این که اغلب افرادی که برای فرد مهمند، فکر میکنند وی باید یا نباید رفتار مورد نظر را انجام دهد» اشاره دارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در معادلهی (۱-۷): p: فشار t: زمان k : تراوائی μ: ویسکوزیته : ضریب تراکمپذیری ø: تخلخل l : فاصله است. این نوع چاهآزمائی به دو نوع ایدهآل و واقعی تقسیمبندی میگردد که شرح هر یک از آنها در ادامه آمده است. آزمایش خیزش فشار ایدهآل در چاهآزمائی خیزش فشار ایدهآل فرض میشود مخزن در حالت متناهی، در محیط همگن و ایزوتروپ میباشد که شامل یک سیال با تراکمپذیری ناچیز و تک فاز با خصوصیات ثابت میباشد. هر نوع آسیب سازند در اطراف چاه با ضخامت صفر فرض میشود. چنانچه چاه بسته شود جریان در مخزن نیز کاملاً بسته میشود. اگر چاه در زمان تولید داشته باشد و در زمان بسته شود از قاعدهی چند مکانی استفاده میشود که رابطهی آن برای چاه عمودی با معادلهی (۱-۸) بیان میشود [۱۷]:
(۱-۸) معادله فوق بعد از سادهسازی ریاضی به معادلهی (۱-۹) تبدیل میشود. (۱-۹) (۱-۱۰) شیب این خط برای تعیین تراوائی مخزن بهکار میرود. در معادلات فوق: : دبی : ضریب سازندی نفت[۲۴] : فشار اولیهی مخزن : فشار مخزن در هر لحظهی زمانی : شعاع چاه : زمان تولید قبل از آزمایش : زمان بستهشدن چاه برای ثبت داده آزمایش خیزش فشار واقعی در چاهآزمائی خیزش فشار واقعی به جای یک خط راست یک منحنی با شکل پیچیده وجود دارد. در این چاهآزمائی سه ناحیهی متفاوت قابل شناسایی است [۱۷]. ناحیه ابتدایی[۲۵]: فشار گذرا در اطراف چاه میباشد و جریان تحت تأثیر ذخیره درون چاهی است. ناحیهی میانی: جریان در حجم سازند میباشد ولی هنوز به مرز مخزن نرسیده است. ناحیهی زمان نهایی: در این قسمت جریان به مرز مخزن رسیده است و شعاع بررسی برابر با شعاع مخزن است. انحراف از حالت ایدهآل مخزن در حالت نامتناهی یک مفهوم ایدهآل است در واقع بیشتر مخازن در هنگام تولید به مرز مخزن میرسند. در مخزن معمولاً سیال تک فازی وجود ندارد در بهترین حالت سیال مخزن دارای مقداری آب همزاد میباشد. علاوه بر این در مواقعی که چاه دارای نسبت گاز به نفت بالا باشد در زمان افزایش فشار ایجاد یک الگوی کوهان مانند میکند. هیچ مخزنی همگن و ایزوتروب نمیباشد و معمولاً خواص میانگین سنگ و سیال در مخزن انتخاب میشود [۱۷]. روش های تفسیر آزمایش خیزش فشار روش های تفسیر آزمایش خیزش فشار بر دو نوع است که هر یک از آنها در موارد خاصی کاربرد دارند [۱۷]. الف- روش هرنر در این روش، زمانی کاربرد دارد که چاه باز و در حال تولید باشد و Pws زمانی استفاده میشود که چاه بسته شده و تولید آن متوقف است. (۱-۱۱) (۱-۱۲) با جایگذاری در معادلهی (۱-۱۰) و نوشتن رابطه بر اساس واحدهای کاربردی سیستم آمریکایی، معادلهی (۱-۱۳) بهدست میآید. (۱-۱۳) بر اساس معادلهی (۱-۱۳) رابطهی اختلاف فشار بر حسب به صورت یک خط راست است. از طریق شیب این خط مقدار را میتوان بهدست آورد. برای تعیین ضریب پوسته به شکل زیر عمل میشود. (۱-۱۴) که در آن P(1hr) فشار اندازهگیری یک ساعت بعد از بستهشدن چاه میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۸۶۰/۰
۳
۴
توسعه مشارکتهای دولتی در بازار یابی گل و گیاهان زینتی
۷۵۲/۰
۴
در پاسخ به سوال ((مولفههای سیاستگذاری موثر بر ترویج بازاریابی گل و گیاه زینتی در شهرستان کرج کدامند؟))، تحلیل عاملی نشان داد از نظر پاسخگویان، مهمترین مولفههای سیاستگذاری به ترتیب عبارتند از: ایجاد پشتوانه علمی به منظور سیاستگذاری در بخش تولید و صادرات گل و گیاهان زینتی (سوال ۳۲)، برنامههای حمایتی از سرمایه گذاران گل و گیاهان زینتی(سوال ۳۰)، برنامه ریزی راهبردی دولت در صنعت گل و گیاهان زینتی(سوال ۳۳) و توسعه مشارکتهای دولتی در بازار یابی گل و گیاهان زینتی(سوال ۳۱). فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها مقدمه در این فصل ابتدا به خلاصه ای از فصلهای اول تا چهارم اشاره خواهد شد. همچنین با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل دادهها در فصل چهارم، پیشینه پژوهش و مبانی نظری، سوالهای پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار خواهند گرفت. سپس به محدودیتهای پژوهش اشاره شده و در نهایت پیشنهاداتی ارائه خواهد شد. خلاصه پژوهش ایجاد اشتغال و رشد صادرات غیر نفتی دو موضوع اساسی در اقتصاد ایران است که با اخذ تدابیری اندیشمندانه و سیاست گذاریهای با ثبات و متقن و با بهره گیری از تجارب دیگران در قالبی منسجم، یکپارچه، دراز مدت و حداکثر بهره مندی از امکانات موجود از طریق گسترش کشاورزی، به ویژه کشت گل و گیاهان زینتی میتوان به توسعه اقتصادی و نهایتاً توسعه پایدار دست یافت. لذا، به منظور بهبود فروش و بازاریابی گل و گیاه به خصوص در بازارهای خارجی و توسعه صادرات گل و گیاه ضروری است که راهکارهای موثری در جهت حل مشکلات و تنگناهای تولید و بازاریابی برداشته شود. با توجه به تقاضای بازار داخلی برای انواع گلها و گیاهان زینتی و همچنین با در نظر داشتن حجم زیاد تقاضا در عرصه بینالمللی، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی مناسب ایران برای کشت انواع گیاهان، پرورش و صادرات انواع گل و گیاهان زینتی، میتواند سهم کشور را در بازار تجارت این محصولات ارتقا بخشیده و موجب عاید شدن درآمد ارزی مناسبی برای اقتصاد کشور گردد، بنابراین ضرورت بازنگری در بازاریابی گل و گیاهان زینتی، الزامی است و در این بین نقش آموزش و ترویج کاملا آشکار خواهد بود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین مؤلفههای ترویج بازاریابی گل و گیاه زینتی در شهرستان کرج، انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع زمینه یابی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل کلیه گلکاران مشغول به پرورش گل و گیاهان زینتی در شهرستان کرج در سال ۱۳۹۲، که بر اساس آمار جهاد کشاورزی این شهرستان این جامعه شامل ۱۴۰ نفر بود، به علت محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه مورد بررسی قرار گرفت. از این رو، از روش سرشماری استفاده شد. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش بهره گیری شده است. روش کتابخانه ای، جهت مطالعه مبانی نظری موضوع پژوهش و دستیابی به اطلاعات از طریق کتب، مقالات، پایان نامهها، نشریات داخلی و خارجی و همچنین اینترنت و روش میدانی جهت توزیع پرسشنامهها در بین اعضای جامعه آماری برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل دادهها. در پژوهش حاضر، پرسشنامه تنها ابزار تحقیق بوده که دیدگاه و نظر آزمودنیها را در قالب ۳۳ گویه، اندازه گیری نموده است. هر گویه دارای مقیاس ۵ درجه ای لیکرت بوده و آزمودنی برای گزینه خیلی زیاد ۵ امتیاز، زیاد ۴ امتیاز، متوسط ۳ امتیاز، کم ۲ امتیاز و خیلی کم ۱ امتیاز کسب نموده است. به منظور تعیین روایی صوری و محتوایی، پرسشنامه محقق ساخته به رویت استادان صاحب نظر و متخصص و همچنین اساتید راهنما و مشاور رسیده که پس از حذف و اضافههای لازم روایی آنها مورد تایید قرار گرفت. همچنین جهت تعیین مقدار پایایی، به اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم ۳۰ نفر پرداخته و از طریق محاسبه همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ، مقدار پایایی کل برابر ۸۴/۰ بدست آمد که این میزان نشان دهنده پایایی بالا و انسجام درونی سوالات پرسشنامه میباشد. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی(جداول فراوانی و درصدها) و آمار استنباطی(تحلیل عاملی) از طریق برنامه نرم افزاری SPSS 19 استفاده شده است.
یافتههای پژوهش در بررسی سوال ۱ – مؤلفههای مدیریتی موثر بر ترویج بازاریابی گل و گیاه زینتی – یافتهها نشان داد به ترتیب؛ بسیج منابع برای شناسایی بازارهای هدف گل و گیاهان زینتی، توانایی رهبری کردن و تمرکز بر بازار گل و گیاه، برنامه ریزی در بازاریابی گل و گیاه، هماهنگ کردن فعالیتهای بازاریابان و تولیدکنندگان، کنترل ورود و خروج رقبای جدید، سازماندهی فعالیتها برای جلب اعتماد مشتری و شبکه سازی توزیع گل و گیاه، از مهمترین مولفههای مدیریتی موثر بر ترویج بازاریابی گل و گیاه زینتی میباشند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مقایسه مشخصات گذرا بین ترانزیستورهای تونلی،شاتکی و ماسفتی در صورت نوشتن نرم افزار بند ۱ ، می توان از این نرم افزار برای بررسی مشخصات گذرای افزاره های دیگر نیز بهره برد.
منابع: [۱] M. Lundstrom and J. Guo, Nanoscale Transistors: Device Physics, Modeling and Simulation, New York: Springer-Verlag, 2006. [۲] Gengchiau Liang, Neophytos Neophytou, Dmitri E. Nikonov, and Mark S. Lundstrom, Theoretical study of Graphene Nanoribbon Field-Effect Transistors, Technical Proceedings of NSTI Nanotechnology Conference and Trade Show, vol.1, May 2007. [۳] Gengchiau, Neophytos Neophytou, Dmitri E. Nikonov, and Mark S. Lundstrom, Performance Projections for Ballistic Graphene Nanoribbon Field-Effect Transistors, IEEE Trans. Electr. Dev. vol. 54, pp. 677-682, 2007. [۴] Fujita M., Wakabayashi K., Nakada K. and Kusakabe K., Peculiar Localized State at Zigzag Graphite Edge, J. Phys. Soc. Jpn. Vol.65, pp. 1920-1923 ,1996. [۵] Nakada K., Fujita M., Dresselhaus G., and Dresselhaus M.S., Edge state in Graphene ribbons: Nanometer size effect and edge shape dependence, Physical Review B, vol. 54, pp. 17954–۱۷۹۶۱, ۱۹۹۶. [۶] Zhixin Guo, Dier Zhang, and Xin-Gao Gong, Thermal conductivity of Graphene nanoribbons, Applied physics letters, vol.95, pp. 163103-163106, 2009. [۷] Azad Naeemi and James D. Meindl, Conductance Modeling for Graphene Nanoribbon (GNR) Interconnects, IEEE Electron Device Letters, vol. 28,pp. 428-431, May 2007. [۸] X. Li, H. Dai, Chemically Derived, Ultrasmooth Graphene Nanoribbon Semiconductors, Science, vol. 319, pp. 1229-1232, 2008. [۹] Iang, Q.,et.al., Superconducting Switch Made of Graphene Nanoribbon Junctions, Nanotechnology ,vol.19 , pp.355706-355713, 2008. [۱۰] Yijian Ouyang, Youngki Yoon, and Jing Guo, Scaling Behaviors of Graphene Nanoribbon FETs: A Three Dimensional Quantum Simulation Study IEEE Transactions on Electron Devices, Vol. 54, pp. 2223-2231, September 2007. [۱۱] Dr. Lei Liao , Jingwei Bai, Yungchen Lin, Dr. Yongquan Qu, Prof. Yu Huang, and Prof. Xiangfeng Duan, High Performance Top-Gated Graphene Nanoribbon Transistors Using Zirconium Oxide Nanowires as High-k Gate Dielectrics, Adv Mater.,vol.22, pp. 1941–۱۹۴۵, May 2010 . [۱۲] S. Luryi, Quantum capacitance devices, Appl. Phys. Lett., vol. 52, pp. 501–۵۰۳, Feb.1988. [۱۳] A. Rahman, J. Guo, S Datta, and M. Lundstrom, Theory of ballistic nanotransistors,IEEE Trans. Electron Devices, vol. 50, pp. 1853-1164, Sep. 2003. [۱۴] M. R. Choudhury et al.., Technology exploration for Graphene nanoribbon FETs, in Proc. Design Automation Conference, pp. 272–۲۷۷, ۲۰۰۸. [۱۵] Khairul Alam, Transport and performance of a zero-Schottky barrier and doped contacts graphene nanoribbon transistors, Semicond. Sci. Technol., vol.24, pp, 015007-015022, 2009. [۱۶] Youngki Yoon, Gianluca Fiori, Seokmin Hong, Giuseppe Iannaccone, and Jing Guo,Performance Comparison of Graphene Nanoribbon FETs with Schottky Contacts and Doped Reservoirs, IEEE Trans. Electron Devices, vol. 55, pp. 2314–۲۳۲۳, Sep. 2008. [۱۷] M. Y. Han et al., Energy band-gap engineering of graphene nanoribbons,Physical Review Letters, vol. 98, p. 206805-206808, 2007. [۱۸] D. Basu et al., Effect of edge roughness on electronic transport in graphene nanoribbon channel metal-oxide-semiconductor field-effect transistors, Applied Physics Letters, vol. 92, p. 042114, 2008. [۱۹] Y. Yoon and J. Guo, Effect of edge roughness in graphene nanoribbon transistors,Applied Physics Letters, vol. 91, p. 073103, 2007. [۲۰] Yijian Ouyang, Youngki Yoon, and Jing Guo, Edge Chemistry Engineering of Graphene Nanoribbon Transistors: A Computational Study, IEEE Trans. Electr. Dev.,
-
- ۱-۴, ۲۰۰۸.
[۲۱] Yijian Ouyang, Hongjie Dai, and Jing Guo1 Projected Performance Advantage of Multilayer Graphene Nanoribbon as Transistor Channel Material, Nano Res, vol. 3, pp. 8–۱۵, ۲۰۱۰. [۲۲] A. H. Castro Neto, F. Guinea, N. M. R. Peres, K. S. Novoselov and A. K. Geim, Rev., Modern Phys., 81 (2009). [۲۳] K. Novoselov, A. Geim, S. Morozov, D. Jiang, Y. Zhang, S. Dubonos, I. Grigorieva and A. Firsov, Science, 306 (2004).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تهیه و تنظیم پرسشنامه بر اساس ادبیات موضوع توزیع پرسشنامه تجزیه و تحلیل دادههای آماری نتیجهگیری و ارائه پیشنهادات لازم ۴-۳٫ جامعه و نمونه آماری نمونهگیری فرایند انتخاب تعداد کافی از میان اعضای جامعه آماری است. به طوری که با مطالعه گروه نمونه و فهمیدن خصوصیات یا ویژگیهای آزمودنیهای گروه نمونه قادر خواهیم بود این خصوصیات یا ویژگیها را به اعضای جامعه آماری تعمیم دهیم. ۵-۳٫ جامعه آماری جامعه آماری، تمام افراد، عناصر، اشیاء و پدیدههایی را شامل میشود که حداقل یک خصیصه مشترک را دارا باشند و محقق بتواند نتایج مطالعه خود را به کلیه آنها تعمیم دهد. پس آحاد جامعه آماری دارای ویژگیهای مشترک میباشند که آنها را از سایر پدیدههای خارج از قلمرو جامعه آماری مشخص میسازد. جامعهی آماری در این پژوهش با توجه به متغیرهای تحقیق، تمامی مشتریان بانک های تجاری سطح شهر تهران هستند که از خدمات بانکداری اینترنتی استفاده کرده اند. تعداد این افراد نامشخص و نامحدود میباشد. ۶-۳٫ روش نمونهگیری یکی از سؤالاتی که هر پژوهشگر در فرایند تحقیق باید به آن پاسخ دهد، این است که آیا باید دادههای کل افراد جامعه و جمعیت آماری را مورد بررسی و سرشماری قرار داد؟ یا نمونهای از آن ها را با رعایت اصول و قواعد انتخاب کرده و پس از بررسی و تحلیل دادهها و ویژگیهای آن در مورد جامعه آماری قضاوت کرد و نتایج را تعمیم داد. برای صرفهجویی و کاهش زمان در مراحل عملیاتی و تحلیلی پژوهش در پژوهشهای اجتماعی و مدیریتی، نمونهگیری مورد تأکید قرار میگیرد. روشهای زیادی برای نمونهگیری وجود دارد. با توجّه به این که امکان لیست کردن تمامی مشتریان خدمات بانکداری اینترنتی در سطح شهر تهران به منظور نمونه گیری تصادفی ساده وجود ندارد، در این تحقیق از ترکیبی از روش های نمونه گیری خوشه ای و در دسترس استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم گردیده و به صورت تصادفی دو منطقه از این پنج منطقه انتخاب می گردد. سپس در این دو منطقه انتخاب شده به صورت دردسترس به تعداد حجم نمونه مورد نظر پرسشنامه ها در میان مشتریانی که از خدمات بانکداری اینترنتی استفاده کرده اند، توزیع گردید. برای این که خاصیت تصادفی بودن و پراکندگی نمونه ها بیشتر گردد، جمع آوری داده های تحقیق در زمان های مختلف صورت گرفته است. برای تعیین حجم نمونه نیز از فرمول اندازه نمونه با جامعه نامحدود کوکران استفاده شده است. بر این اساس مقدار اندازهی نمونه به صورت زیر محاسبه میشود:
در این رابطه سطح زیر منحنی نرمال استاندارد به ازای سطح معنیداری است. نیز برآوردی از انحراف معیار جامعه است که بیشترین مقدار آن ۲۵/۰ میباشد. مقدار نیز سطح خطای برآورد است که در این تحقیق ۰۵/۰ منظور شده است. بر این اساس و در سطح معنیداری ۹۵% و با توجّه به مقدار اندازه نمونه برابر ۳۸۵ میشود. در نهایت ۴۲۰ پرسشنامه بین مشتریان توزیع شده است که از این پرسشنامهها تعداد ۴۰۲ پرسشنامه سالم و قابل تحلیل بدست آمده است. ۷-۳٫ ابزار جمع آوری اطلاعات روشهای مختلفی برای جمع آوری اطلاعات از جامعه مورد مطالعه وجود دارد، از جمله پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و روش بررسی اسناد و مدارک. امّا از آنجایی که پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است ابزار اصلی گردآوری دادهها، پرسشنامه است. پرسشنامه مورد استفاده شامل دو قسمت میباشد که در قسمت اوّل ویژگیهای فردی پاسخ دهندگان و در قسمت دوّم پرسشهای مربوط به متغیرهای تحقیق طراحی شده است. پاسخهای آزمون بر روی یک مقیاس پنج درجهای در طیف لیکرت تنظیم شده است. هر آزمودنی ۵ نمره جداگانه دریافت میکند.
خیلی زیاد |
زیاد |
متوسط |
کم |
خیلی کم |
۵ |
۴ |
۳ |
۲ |
۱ |
۸-۳٫ روایی و پایایی پرسشنامه ۱-۸-۳٫ روایی روایی ابزار اندازه گیری تحقیق روایی از واژهی روا به معنی جایز و درست گرفته شده و روایی به معنای صحیح و درست بودن است. مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازهگیریهای نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد. روایی (اعتبار) در اصل به صحّت و درستی اندازه گیری محقق برمیگردد. (خاکی، ۱۳۸۶) روایی را به شکلهای مختلف طبقه بندی کرده اند که تعدادی از آن ها عبارتند از: روایی محتوایی[۱۳۴]، روایی نمادی (ظاهری)[۱۳۵]، روایی مربوط به ملاک[۱۳۶]، روایی موافق[۱۳۷]، روایی متضمن پیش بینی[۱۳۸]، روایی سازه[۱۳۹]، روایی همگرا[۱۴۰] و روایی متمایزکننده[۱۴۱]. (خاکی، ۱۳۸۶) در این تحقیق برای بررسی روایی، روایی محتوایی و روایی ظاهری مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. * روایی محتوایی روایی محتوایی این اطمینان را به وجود می آورد که مقیاس شامل موارد کافی می باشد. هرچه موارد معرف حیطه مفهومی که اندازه گیری می شود بیشتر باشد، اعتبار محتوایی آن بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر روایی محتوایی معرف چگونگی توصیف ابعاد و اجزاء مفهوم است (سرمد و همکاران، ۱۳۷۶). برای طراحی پرسشنامه با توجّه به پیشینه قوی مدلها و همچنین در نظر داشتن متغیرهای مدلهای اصلی سعی شد تا پرسشنامه از حیث شاخصهایی که سازهها را اندازه گیری میکنند، بر پشتوانهی مناسبی از نظریه و کاربردهای عملی آنها در پژوهشها و آزمونهای متعدد متکّی باشد. با توجه به اینکه برای برای سنجش یک متغیر از سؤالات استاندارد چندین محقق استفاده شده است، در نتیجه روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است که در فصل چهارم توضیحات آن ارائه شده است. در مجموع این تحقیق شامل یازده متغیر «دسترسی»، «سهولت»، «حمایت از مشتری»، «امنیت»، «طراحی وب سایت»، «محتوای وب سایت»، «سرعت»، «کارمزد»،«رضایت»، «قصد استفاده مجدد» و «تبلیغات دهان به دهان» می باشد که با مجموعه ای از متغیرهای اندازه گیری، مورد سنجش قرار گرفتهاند. جهت اندازه گیری متغیرهای «دسترسی» از ۲ آیتم، متغیرهای «سهولت» از ۳ آیتم، متغیرهای «امنیت» و «حمایت از مشتری» هر کدام از ۲ آیتم، متغیرهای «طراحی وب سایت» از ۲ آیتم، «محتوای وب سایت» از ۴ آیتم، «سرعت» از ۳ آیتم، «کارمزد» از ۲ آیتم، «رضایت» از ۳ آیتم و در نهایت برای سنجش متغیر «قصد استفاده مجدد» و متغیر «تبلیغات دهان به دهان» هر کدام از ۲ آیتم استفاده شده است. بر این اساس پرسشنامه تحقیق در مجموع از ۲۷ سؤال تشکیل شده است که شاخص ها و منابع آن به صورت مختصر در جدول ۱-۳ ارائه شده است.
جدول ۱-۳: متغیرهای پنهان، آشکار، شاخص ها و منابع پرسشنامه |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
موانع رفتاری منظور از بعد یا شاخه محتوا، رفتار انسان و روابط انسانی سازمان است که با شکلهای ارتباطی (غیر رسمی) والگوهای خاصی به هم پیوستهاند ومحتوای اصلی سازمان را تشکیل میدهند. در واقع شاخه محتوا، عوامل زنده سازمان را در بر میگیرد و فرهنگ سازمانی نا مطلوب ، توجه نکردن به جایگاه و اهلیت نقش گروه، سبک مدیریت نامناسب، نظام انگیزش نا کارامد، فقدان مشارکت واحد های کاری ، فقدان جو مشارکت، نبود اثر بخشی دوره های آموزشی ، بی توجهی به گروه های غیر رسمی، ویژگیهای شخصیتی نامطلوب افراد، ناعادلانه بودن نظام پاداش وتشویق ، تفویض نکردن اختیار متناسب با مسئولیت، دسترسی نداشتن به اطلاعات مرتبط با شغل، فقدان نظام ارزشیابی عملکرد مناسب و نبود تیمهای کاری در سازمان، از جمله مهمترین موانع رفتاری توانمندسازی کارکنان محسوب می شود.(همان) پیتر بلاک در کتاب معروف خود به نام توانمندسازی مدیریتی می گوید، توانمندسازی کاری است بسیار دشوار که بسیاری از مدیران و کارکنان از پذیرش آن ناخرسند هستند و این امر بیشتر به نگرشهای شخصیتی مدیران باز میگردد. به نظر وی فقدان امنیت شغلی، نگرش منفی مدیران در مورد زیر دستان ونیاز به کنترل شدید، از جمله عمدهترین موانع توانمندسازی هستند که مدیران ایجاد میکنند. در یک مطالعه بین افراد مدیری که به آنان پیشنهاد شده بود تا تمام مسئولیتهای کاری حوزه خویش را به عهده بگیرند، حدود ۲۰درصد از آنان این مسئولیت را پذیرفته و از آن استفاده کردند. حدود ۵۰ درصد نیز با احتیاط و صداقت پیشنهاد را آزمودند و پس از ۶ ماه شروع بکار کردند و حدود ۳۰ درصد به طور کلی از برعهده گرفتن مسئولیت خویش خودداری نمودند. موانع محیطی منظور از بعد یا شاخه زمینه (عوامل محیطی) ، تمام شرایط و عوامل محیطی و برون سازمانی است که محیط، روشها ونظامهای اصلی سازمان را تشکیل میدهند. شاخه زمینه، مهمترین شاخهای است که بقا و رشد سازمان به آن وابسته است. تغییرات فناورانه، رقبا، فضای درونی سازمان و محیط خانوادگی کارکنان از جمله عوامل محیطی محسوب میشوند. پویا نبودن محیط، ثبات وایستایی و نبود رابطه موثر بین محیط و سازمان از جمله مهمترین موانع محیطی هستند. ابعاد توانمند سازی اسپریتزر(۱۹۹۵)[۱۳] براساس رویکرد شناختی نوع خاصی از توانمندسازی را در پاسخ به علل شکست برنامه های توانمندسازی تعریف کرد. از نظر او سازمانها در مورد توانمندسازی یک رویکرد جهان شمول را اتخاذ کرده وآن را برای هر موقعیتی مناسب می دانند، در صورتی که قبل از هر اقدامی در این زمینه میبایست کارکنان خود را به لحاظ روانی توانمند نمایند. از نظر او توانمندسازی یک مفهوم چند وجهی است ونمیتوان آن را یک مفهوم ساده تعریف کرد. او توانمندسازی را به طور وسیعتر به عنوان یک حالت انگیزش درونی در ارتباط با شغل تعریف میکند که شامل چهار تصور درونی است وبیانگر تمایل افراد به نقشهای کاری خود میباشد. این چهار تصور درونی عبارتند از :
۱- احساس معنا دار بودن. ۲-احساس موثر بودن. ۳-احساس شایستگی. ۴-احساس داشتن حق انتخاب یا خود مختاری. این چهار حوزه شناختی تمایلات فعالی ( بجای منفعل) را در ارتباط با نقش وظیفه منعکس می کند. تمایلات فعال به این معنی است که افراد میخواهند و احساس می کنند که میتوانند نقش های مهم کاری در زمینه شغلی خود ایفا نمایند، این چهار حوزه شناختی با یکدیگر ترکیب شده ویک سازه کلی تر به نام “توانمندی روانشناختی” را ایجاد مینماید. این چهار بعد یک مجموعه تقریباً جامع یا کامل از تصورات و ادراکات مرتبط با فهم ” توانمند سازی روان شناختی ” را مشخص مینماید. پیامدهای توانمند سازی هریک از ابعاد توانمندسازی؛ احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس موثر بودن و احساس معنی دار بودن می تواند دارای پیامدهای نگرشی و رفتاری خاص خود باشند. الف: پیامد های نگرشی پیامدهای نگرشی ناشی از توانمند سازی عبارتند از؛ افزایش رضایت شغلی وکاهش استرس. توماس و ولتهووس(۱۹۹۰) [۱۴]در تحقیقات خود دریافتند که سطوح بالای معنی دار بودن و احساس شایستگی از طریق ایجاد علاقه در افراد نسبت به وظایفشان باعث افزایش رضایت شغلی خواهد شد. از سوی دیگر افزایش رضایت شغلی منجر به توانمند سازی قویتر در افراد خواهد گردید و از آنجا که افزایش رضایت شغلی در ارتباط مستقیم با کاهش جابجایی کارکنان است. بنابر این انتظار میرود توانمند سازی منجر به کاهش جابجایی گردد. ب:پیامد های رفتاری توانمند سازی می تواند پیامدهای رفتاری مهمی در پی داشته باشد. “گیکاس” به این نتیجه رسید که احساس شایستگی منجر به ابتکار عمل، تلاش وپشتکار در برابر موقعیت های چالشی خواهد شد. از جنبه انگیزشی، توماس و تایوون در یافتند که توانمند سازی با فراهم آوردن آزادی عمل برای کارکنان، انگیزه لازم برای بهبود عملکرد را در آنها بوجود میآورد .همچنین، “اشفورت” براین باور است که احساس موثر بودن ناشی از توانمند سازی این احساس را در افراد بوجود می آورد که گوش شنوایی برای شنیدن ایدههایشان در سازمان وجود دارد. به همین دلیل، آنها احساس خواهند که می توانند در تعیین سمت سمت و سوی آتی واحد کاریشان نقش داشته باشند وباید عملکرد بهتری از خود به نمایش گذاردند. توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت و توانایی های فردی و گروهی آنها در راستای اهداف سازمانی است. کارکنان زمانی می توانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت، دانش و توانایی لازم برخوردار بوده و اهداف سازمان را به خوبی بشناسند. به عبارت دیگر مهمترین ابزاری است که میتواند در این زمینه به کمک مدیران بشتابد (بختیاری،حسن،۱۳۹۰؛۵۰ ). توانمندسازی باعث افزایش توان کارکنان برای حل مشکل، ارتقای بینش سیاسی و اجتماعی کارکنان شده و آنان قادرند عوامل محیطی را شناسایی و تحت کنترل بگیرند و راه حلهای مناسب برای مشکلات پیدا کنند. توانمندسازی؛ محیطی را به وجود میآورد تا کارکنان بتوانند با اختیارات بیشتر کار کرده و در فرایند تغییر و بهبود وضع موجود نقش داشته باشند و نیازشان به سرپرست مستقیم کاهش یابد. همچنین موجب افزایش رضایتمندی کارکنان، مشتریان و ارباب رجوع میشود و کارکنان احساس مثبتی نسبت به شغل و خودشان میکنند. لذا از تمام توان و شایستگیهای خود برای ارتقاء عملکردشان استفاده می کنند (احمدی،نعمتی،۱۳۹۲؛ ۷۸). نکته مهم در توانمندسازی انتخاب برنامه ریزی صحیح برای اجرای برنامهها است و اینکه تـوانمندسازی به سادگی و به سرعت تحقق نمی یابد بلکه فرایندی نسبتاً طولانی است. اما آنچه که در مباحث توانمند سازی بیش از پیش اهمیت و ضرورت دارد، توانمند سازی مدیران و رهبران است. به عبارت دیگر در ابتدا میبایست این گروه از کارکنان که دارای قدرت تصمیمگیری هستند و ارائه طریق مینمایند به توانایی برسند آنگاه بتوانند کارکنان و رده های زیر مجموعه خود را هدایت و رهبری صحیح کنند و به اصطلاح موجبات توانمندی کارکنان خود را ایجاد نمایند. دکتر میر کمالی توانایی های رهبری را در ۳ گروه طبقه بندی می نماید: الف) توانایی های عمومی رهبران این دسته از تواناییها، آنهایی هستند که هر انسان عادی برای ادامه حیات مناسب و با سعادت باید از آنها بهره برد. این توانایی ها، حداقل توانایی های لازم برای رهبران میباشد. اهم توانایی های عمومی عبارتند از: سلامت جسمی، سلامتی روانی، سلامتی عاطفی، سلامتی عقلی و قدرت تفکر و ادراک، ایمان و تقوی و تعهد. ب)توانایی های بلوغی رهبران این دسته از تواناییها، فرد را در سطحی بالاتر از یک فرد عادی قرار میدهد. از مهمترین انواع این دسته از تواناییها می توان به مواردی چون دانش (عمومی و تخصصی)، تجربه، قدرت تشخیص و قضاوت، هدفدار بودن و انگیزه داشتن، نگرش و جهان بینی و اخلاق و رفتار مناسب اشاره کرد. ج) توانایی های رهبری و مدیریتی رهبران اشاره به توانایی های دارد که برای رهبران جزو ضروریات محسوب میشود و از آن جمله می توان به: قدرت نفوذ شخصی، اعتماد به نفس، قابل اطمینان و اعتماد بودن، داشتن اهداف روشن، بصیرت و قدرت پیش بینی مسائل، قوه ابتکار و خلاقیت، قدرت تصمیم گیری و حل مسائل، اراده، پشتکار و جدیت، صبر و بردباری، انعطاف پذیری، شجاعت، وقت شناسی، نظم و سازماندهی اشاره کرد. هرچه مدیران از توانایی های فوق الذکر به اندازه بیشتری بهره برده باشند به همان میزان نیز موفق تر از سایرین عمل خواهند نمود و بالطبع کارکنان و رده های زیر مجموعه آنان به موفقیت بیشتری دست خواهند یافت(احمدی،نعمتی،۱۳۹۲؛ ۹۰). شایستگی رهبران توانمندسازی الف) تشخیص: نوعی شایستگی شناختی یا مغزی است که عبارت است از: درک موقعیت فعلی و آگاهی از انچه به گونهای معقول از آینده انتظار میرود. در واقع تشخیص یعنی توانایی موقعیتی که شخص میخواهد در آن نفوذ کند. ب) تطابق: نوعی شایستگی رفتاری است و عبارت است از: تطبیق رفتارهای شخصی و دیگر منابع، طوری که سبب پرکردن خلاء وضعیت جاری و آنچه را که میخواهیم بشود. تطابق را به طور خلاصه می توان توانایی رفتاری خود و دیگر منابع در دسترس شخص برای روبرو شدن با شرایط احتمالی تعریف نمود. ج) برقراری ارتباط: نوعی شایستگی فرایندی است. حتی اگر شخص قادر به درک وضعیت باشد و به تطبیق رفتار ومنابع برای رسیدن به وضعیت توانا باشد، نیاز به برقراری ارتباط دارد. در واقع، برقراری ارتباط را باید توانایی ایجاد ارتباط به شیوههایی که فرد به آسانی آنرا بفهمد و بپذیرد، تعریف نمود (پناهی، ۱۳۷۵ : ۲۷). راهبرد های توانمندسازی وظیفه رهبران سازمان فراهم ساختن تسهیلاتی جهت پیاده سازی راهبرد توانمند سازی است . این راهبردها به طور مستقیم یا غیرمستقیم موجب تغییر نگرش و رفتار کارکنان میشوند و زمینه را برای تـربیت نیروی متخصص و توانمند مهیا میسازند. با توجه به هدف و فلسفه وجودی سازمانها، ویژگیهای سازمان و کارکنان و نقشهای آنان میتوان به پیادهسازی انواع راهبردها پرداخت. در یک کلام توانمندسازی فرایندی است که در آن فرهنگ توانمندسازی در آن رشد میکند، تبادل اطلاعات و دیدگاه ها به آسانی صورت می گیرد،اهداف مشخص و تعریف شده است،مرزهای تصمیم گیری روشن است، تقسیم کار صورت می گیرد، شایستگیها در قالب کسب تجربه و آموزشها شکوفا می شود، منابع و اعتبار کافی برای انجام کار در اختیار کارکنان قرار میگیرد، پشتیبانی لازم توسط مدیران عالی سازمان از فرهنگ توانمندسازی صورت میگیرد، کارکنان تشویق و ترغیب به پذیرش خطرپذیری منطقی می شوند. مدیرانی که قول توانمندسازی میدهند باید بتوانند روحیه توانمندسازی را در روابط خود به کارکنانشان انتقال دهند. ضعف درانتقال این موضوع می تواند باعث بدبینی کارکنان و بیگانگی، کنارهگیری و فقدان روح مسئولیت پذیری در آنها شود. تاکید بر ایجاد امنیت و آرامش در محیط کار، پرخاشگری، اعمال زور و انحصارطلبی در اختیارات و دستاوردها را شایسته محیط اثر بخش نمیداند. همچنین روابط بر مبنای احترام و اعتماد متقابل را لازمه ایجاد وحدت جمعی در تصمیمگیری، اجرا و مسئولیتپذیری میداند و معتقد است اگر مدیریت بتواند ساختارهای تکمیلی و آئیننامههای موجود را در راستای توانمندسازی کارکنان و کار گروهی تغییر دهد میتواند اعلام کند که گامی در جهت توانمندسازی خود، کارکنان و سازمان برداشته است که نتیجه آن خلق یک محیط کاری توانمند در هر یک از ابعاد سازمانی است. در غیراین صورت تمام تلاشها محکوم به شکست خواهد بود. سازمانهایی که تمایل به اجرای توانمندسازی دارند باید کاملاً با مفهوم آن آشنا باشند. توانمندسازی مانند یک تفاهم نامه ساده نیست که با امضای آن بتوان گفت: که هم اکنون شما توانمندید. بلکه فرایندی است که نیازمند نگرشی روشن و پویا میباشد که در آن زمینه مشارکت جویی و یادگیری مستمر برای کارکنان و مدیران فراهم میگردد و برای موفقیت آن باید آئیننامه و روش های مناسب تهیه و تدوین گردد. با ترویج و توسعه فرهنگ توانمندسازی، مدیران و فرماندههان میتوانند کارهای روزمره را به گروه های توانمند واگذار کنند. ولی قبلاً باید اهداف و نحوه انجام امورات محوله برای کارکنان به صورت روشن بیان شده و ابزارهای لازم تصمیمگیری مانند: اطلاعات، منابع و امکانات، زمان و نیروی انسانی در اختیارشان قرار گیرد، آنگاه مدیر فرصت می یابد به کارهای اساسی و مهمتر به پردازد. سوابق پژوهشی با توجه به بررسی اسناد صورت پذیرفته در ارتباط با موضوع تحقیق حاضر در مراکز تحقیقاتی نیروی انتظامی و سایر مراکز علمی- تحقیقاتی باید عنوان نمود در این زمینه موضوعات متعددی در جهت توانمند نمودن کارکنان مورد بحث، بررسی و تحقیق قرار گرفته است که در ذیل به اختصار به آنها اشاره خواهیم نمود اما در ارتباط با موضوع “بررسی تاثیر توانمند سازی ضابطین در رعایت حقوق متهمین” برای اولین بار به عنوان یک اقدام علمی و تجربی بدان پرداخته شده است. ۱- پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع “نقش دانش سازمانی در توانمند سازی افسران صف دانشگاه علوم انتظامی ناجا” توسط جناب سرهنگ دوم علی رضا قربانی یگانه به استاد راهنمایی دکتر یوسف محمدی مقدم انجام و مورد بررسی قرار گرفته است . روش تحقیق کاربردی و با روش توصیفی ، تحلیل و پیمایشی با بهره گرفتن از ابزارهای بررسی اسناد و پرسش نامه در بین جامعه اماری ۹۰ نفری تمام شماری شده، متشکل از فرماندهان و مدیران انتظامی با هدف شناسایی و بررسی تاثیر عوامل دانش سازمانی بر توانمند سازی افسران صف مورد مطالعه و اجرا شده است. ۲- پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع ” نقش رعایت حقوق شهروندی در ماموریت های پلیس آگاهی ” توسط جناب آقای حمید رمضانپور به استاد راهنمایی دکتر بختیار عباسلو انجام که طی آن موضوع مذکور مورد بررسی قرار گرفته است . ۲۳۰ نفر مراجعین که در طول ۲ماه دی و بهمن سال ۸۵ به پلیس آگاهی فاتب مراجعه و پیگیر پروندهای خود بوده اند با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و با پرسش نامه محقق به صورت میدانی(پیمایشی) آن را با هدف سنجش میزان رعایت حقوق شهروندی در اجرای ماموریتهای پلیس آگاهی مورد مطالعه قرار داده است. ۳- پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع ” حقوق شهروندی و نقش آن در ماموریتها (کشف جرم ) با تاکید بر قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی ” توسط جناب سرگرد وحید الدین جهانیان به استاد راهنمایی دکتر حسین شریفی طراز کوهی انجام و بدان پرداخته شده است. در این تحقیق ازروش پیمایشی-تحلیل استفاده گردیده و ضمن بهرگیری از قوانین و نظریههای موجود با ابزار طیف لیکرت و با انتخاب حجم نمونه به صورت سرشماری اقدام به نظرسنجی از ۶۱ نفر صاحبنظر و کارشناس کشف جرایم شاغل در پاوا ناجا و اداره آگاهی فاتب با هدف بررسی آندسته از متغیرهای حقوق شهروندی که نوع برخورد با آنها میتواند اثر مثبت یا منفی در کشف جرایم ایفا کند، شده است. عناوین سایر پایان نامه های نزدیک به موضوع پژوهش
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲۰۰۸
۸۲۰
۸۲۴
۲۰۰۹
۱۰۰۰
۱۰۵۰
۲۰۱۰
۸۶۰
۸۷۰
۲۰۱۱
۳-۴ وضعیت زمین شناسی استان مازندران از لحاظ عملیات نظامى به سه منطقه تقسیم مى شود : قسمت شرقى : بابل و سارى که انتهاى دره طالار را تحت پوشش دارد و بر راه آهن قائم شهر نیز مسلط است. قسمت غربى : انتهاى شمالى گردنه ى چالوس را پوشانیده و بندر مهم نوشهر را تحت پوشش خود دارد. قسمت مرکزى : که بر نوشهر آمل و دره هراز حاکمیت خواهد داشت.بنابراین در این منطقه سه دهلیز و سه معبر مهم واقع گردیده است که حفاظت و دفاع از آن لازم است طرح ریزى جامع گردد.
شرایط جغرافیایى و زمین شناسى استان مازندران در گذشته , به تبعیت از فعالیت نیروهاى داخلى و خارجى زمین, پیشروى و پسروى دریاهاى قدیمى و فرسایش , امکان تشکیل در رسوبات تمام دوران زمین شناسى را فراهم کرده است. قدیمى ترین سنگهاى این استان از نوع سنگهاى شیستى دوران پر کامبرین است آثارى از این سنگها در ارتفاعات شهرستانهاى بهشهر , نور , نوشهر, چالوس نیز وجوددارد. رسوبات دوران مزوزوئیک که عمدتا از نوع سازههاى آهکى لار , ماسه سنگ و شیل شمشک تشکیل شده اند , به صورت نوار پیوسته اى از شرق تا غرب استان گسترش دارند. سازند لار با سن ژوراسیک بالائی( مالم) دارای ترکیب آهکی دارای ضخامتهای زیاد می باشد. بخش بالایی آن دولومیت می باشد. درکرتاسه زیرین سازندآهکی تیزکوه تشکیل شده و در پلئوسن کنگلومرای فجن در بخش جنوبی – مرکزی چهارگوش با گسترش کم تشکیل شده است.در ترسیری تودههای آذرین اسیدی و حد واسط در غرب و جنوب غرب منطقه چهارگوش نفوذ نموده اند. برروی سازند زیارت سازند کرج با سه عضو شیل تحتانی توف میانی و توف فوقانی قرار دارد. اشته که در بخش جنوبی و جنوب غربی چهارگوش گسترش دارد. سازند کند نیز در بخش جنوبی رخنمون دارد. در کوارترنری فعالیت آتشفشانی دماوند باعث خروج گدازههای اولیوین بازالت تراکی آندزیت شده و پادگانههای آبرفتی و رسوبات جوان دوران چهارم نیز در قسمت شمالی چهارگوش فوق مشاهده می گردد. در نقشه زمین شناسی ساری، تکتونیک شدید در بخش شمالی البرز نشان داده شده و شکستگیها و جابجائیهای مختلفی وجود دارد. در این چهار گوش سازندهای پرکامبرین تا عصر حاضر مثل چهارگوش آمل دارای رخنمون می باشد، در این چهارگوش تودههای نفوذی رخنمون کمی داشته و در جنوب شرقی نقشه فوق یک توده کوارتزدیوریت- کوارتز مونزونیت بیرون زدگی کوچکی دارد. شیست گرگان و سازند کهر به پرکامبرین تعلق داشته و در شمال شرقی نقشه و در جنوب شرقی کیاسر رخنمون دارد. در این چهارگوش سری رسوبات کامبرین اعم از دولومیت سلطانیه- سازند باروت- سازند طایگون- سازند لالون دیده شده و به طور هم شیب با یکدیگر در تماسند این سازندها در جنوب شرقی نقشه رخنمون کوچکی دارند. سازند میلا بطور دگرشیب بر روی سازند لالون قرار داشته و در جنوب شرقی و شرق مرکز نقشه دیده می گردد. سازند خوش ییلاق در شرق و شمال شرق کیاسر رخنمونش قابل توجه بوده و سازند چیرود نیز در گوشه جنوب شرقی نقشه و در جنوب گسل میلا قرار دارد. سازند مبارک که به کربنیفر تعلق دارد و در شمال تراست با دله( شمال شرق کیاسر) بر روی سازند خوش ییلاق و در زیر سازند درود قرار دارد. سازندهای درود و روته در پرمین تشکیل شده سازند درود از ماسه سنگ، شیل، سنگ آهک و کوارتزیت و سازند روته از سنگ آهک و سنگ آهک دولومیتی تشکیل یافته این سازندها در جنوب شرقی نقشه و در چندین نقطه رخنمون دارند. سازند الیکا باترکیب سنگ آهک، سنگ آهک دولومیتی و دولومیت تشکیل شده که در پهنه جنوبی نقشه دارای رخنمونهای وسیعی است. سازند شمشک که در تمام نیمه جنوبی نقشه رخنمون داشته و رنج سنی آن از تریاس فوقانی تا آخر ژوراسیک تحتانی می باشد. بزرگترین ذخایر ذغالسنگ البرز در سازند شمشک در این نقشه شناخته شده است. بر روی این سازند، سازند دلیچای با سن ژوراسیک میانی قرار داشته و بر روی سازند دلیچای سازند لار با سن ژوراسیک فوقانی قرار دارد این سازند در نقشه ساری در مرکز شمال شرقی نقشه و از نکاء تا شرق بهشهر کشیده شده است. در کرتاسه زیرین سنگهای آهکی دولومیتی، آهک و دولومیت، گچ، بازالت، دیاباز رخنمون داشته که برروی آنها سازند تیز کوه بطوردگرشیب قرار دارد و رخنمون کوچکی مربوط به آن است. در سنوزوئیک سیکل کاملی از رسوبگذاری در نقشه ساری دیده شده که در پلئوسن سازند ماسه سنگی و کنگلومرائی فجن ودر پالئوسن فوقانی و ائوسن زیرین آهک و آهک مارنی سازند زیارت و درائوسن زیرین می باشد. ۳-۴-۱ وضعیت خاک شناسی نقشه ۳- ۱: نقشه مطالعات خاکشناسی نیمه تفصیلی و اجمالی غرب استان مازندران – علمده مازندران، ماخذ : سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۳۴ ۳-۴-۲ وضعیت منابع آب حـوضه آبریزتجن در شمـال ایـران- استان مازندران و در شهـرستان سـاری در مـوقعیت جغرافیـایی(۵۳ درجـه و ۷ دقیقه) الی(۵۳ درجه و ۴۲ دقیقه) طول شرقی و (۵۳ درجه و ۵۶ دقیقه) الـی (۳۶ درجه و ۱۷ دقیقه)عرض شمالی قرار دارد. این منطقه از ۵ دهستان و ۷۷ آبادی تشکیل شده که این روستاها اکثرا دارای تیپ کوهستانی هستند. دهستـانها شامل بنافت، فـریم و بندرج در بخش دودانگه شهرستان ساری با ۴۰ آبادی و دهستـان سورتچی در بخش چهـاردانگه ساری با ۲۳ آبادی و دهستان پشت کـوه از تـوابع شهرستـان شهمیـرزاد از استـان سمنـان با ۱۴ آبـادی می باشد. مهمترین راههای ارتبـاطی حوضه عبارتند از: جاده ساری-کیاسر به فولاد محله سمنان، جاده ساری-سد شهید رجایی به دودانگه و جاده ساری-قائم شهر و پل سفید به بنافت دودانگه .آب و هوای منطقه حوضه آبریز تجن: بـر اسـاس مطالعات گـروه هـواشنـاسی میـانگین سـالانه دامنه شبانه روزی دما در ایستگاه افراچال معادل۳/۱۴ درجه سانتیگراد می باشد و بر همین اساس مقادیر ماکزیمم و مینیمم مطلق دمـا در همین ایستگـاه بـه تـرتیب در دی ماه با ۳/۱۰ و در مرداد ماه ۲/۴۱ درجـه سـانتیگراد بـه ثبت رسیده اسـت. بـا استفـاده از اطـلاعـات بـارندگی و درجه طـراوت در ایستگاه معرف محدوده طرح و تلارم و افراچال نوع اقلیم به روش دومارتن نیمه مرطوب تـا مرطوب سرد و بـر اساس روش امـبرژه مشتمل بر اقلیمهای نیمه مرطوب سـرد معتدل مرطوب سرد است. منابع آب مورد بهره برداری در حوضه آبریز تجن : بـرآورد کـل منابع آب قابل استحصال که بخشی از آن بهره براداری می شود، در حوضه آبریز در سال به شرح زیر است : الف) آبهای سطحی ۳۸۰ میلیون متر مکعب ب) آبهای زیرزمینی ۹۹ میلیون متر مکعب ج) بارندگی موثر ۱۲۵ میلی متر در سطح کشت. مهمترین شاخههای اصلی تجن : ۱) شـاخه چهاردانگه: یکی از شاخههای اصلی و مهم رودخانه تجن است که بعد از الحاق به شاخه دودانگه رودخانه تجن را یه وجود می آورد. مسیر جریان رودخانه چهاردانگه از شرق و جنوب شـرقی بـه طرف غـرب و شمـال غربی است و در نهـایت در محلی بـه نام تاکام به شاخه دودانگه ملحق می شود و رودخانه تجن را به وجود می آورد. ۲) شاخه دودانگه: مهمترین شاخه رودخانه تجن است که در بخش میانی قسمت جنوبی و تـا حدودی جنـوب غـربی رود اصلی جریـان دارد. دو سـرشاخه اصلی رودخانه دودانگه عبارتند از سفید رود در جنوب و جنوب شرق حوضه و شیرین رود در جنوب غربی آن. ۳) شـاخه لاجیـم: از شـاخههای مهم رودخـانـه تجن است کـه حوضـه آن بخش غـربی و جنوب غربی حـوضه تجن را تشکیل می دهد. شاخه غربی رود لاجیم رود و استان است و در محلی به نام و استان به رودخانه دودانگه می ریزد. ۴) شاخه زارم رود(ظالم رود یا گرم رود): یکی از شـاخههای اصلی و پـرآب تجن است کـه کاملا در شرق و شمـال شـرقی حوضه قراردارد. مهمترین شاخههای این شاخه بندبن شاخه علی تنگه، شاخه ارم، شاخه آب سیاه است. رودخـانه تجن پس از دریـافت آب سرشـاخههای اصلی و فرعی خود وارد دشت تجن شده و پس از طی مسافتی حدود ۳۰ تا ۳۵ کیلومتر از جنوب به شمال(۱۷۰تا۱۸۰ کیلومتر) از ابتدای حوضه در محلی به نام فرح آباد به دریای خزر می ریزد. منابع آلوده کننده رودخانه تجن: الف) شهری و روستایی: همجواری اکثر قریب به اتفاق روستاها و مراکز جمعیتی حوضه بـا رودخـانهها و منـابع آبهای جـاری موجب گردیده است تا متاسفانه این مجـاری بـا ارزش بـه کـانونهای اصلی دفـع فاضلابهای انسانی و محل تخلیه زبـالههای خـانگی و کشاورزی تبدیل شوند. ب) آلودگی کشاورزی: مراقبتهای ویژه در بخش کشاورزی نیـازمند مصرف مقـادیر بسیاری از انواع کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نباتی می باشد و مصرف این مواد موجب آلودگی منابع آبهای جاری و زیرزمینی مناطق مختلف می گردد که نه تنها بر روی منابع آبهای جاری و آبزیان تاثیر نامطلوب برجای گذارد بلکه کل حیات منطقه را بـا خطر جدی مواجه می نماید. ج) آلـودگـی صنعتی و معـدن: عمـدهترین واحـد آلـوده کننـده ایـن منطـقه شـرکت صنـایع چـوب وکـاغذ مازندران می باشدکـه سهم عظیمی درآلوده کـردن آب وهـوای منطقه دارد. موقعیت جغرافیایی سد شهید رجایی (تنگه سلیمان): سد شهید رجایی(تنگه سلیمان) بـر روی رودخانه دودانگه از سرشاخههای رودخانه تجن مـازنـدران و در دامنههای شمالی سلسله جبـال البـرز و در محـل تنگه آهکـی موسوم به سلیمان تنگه در میان روستاهای افراچـال (دربالادست) و لولت(در پاین دست) احـداث شده و فاصله این محل از دهانه تجن در کناره دریای خزر ۷۰ کیلومتر می باشد. شاخه دودانگه رودخانه تجن مازندران از ارتفاعات کوههای سیـاه کوه و تـروا سرچشمه گـرفته و پس از تلـاقی بـا تعدادی از شاخهها فرعی به نام سفید رود، لنگر رود از جنوب شـرقی به شمال غربی جریان و در نهـایت پس از عـبور از محـل تنگه سلیمـان و پیـوستن شـاخههای فـرعی دیگر بـه نـام لاجیم و چهاردانگه به دریای مازندران در محل کـردخیل تخلیه می شود. مشخصات فنی سد شهید رجایی: از نوع بتنی دو قوسی با ارتفاع ۱۲۸ متر از کف پی، تاج سد ۴۲۵ متر، عرض تاج سد ۵ متر، پی سد ۱۶ متر، حداکثر رقوم آب ۴۷۳ متر. پیشرفت عملیات اجرایی سد شهید رجایی عملیات اجرایی این سد در تاریخ ۱۲/۶/۱۳۷۰ آغاز و در سال ۱۲/۶/۱۳۷۵ به اتمام رسید. با اجرای این سد آب زراعی ۵۲ نفر درهکتار اراضی محدود طرح تامین ۲۹۱ هزار هکتار بهبود و ۱۹ هزار هکتار توسعه و تامین آب ۴ هزار هکتار اراضی دشت ناز می شود و علاوه برآن تامین آب منابع در محدوده شهرستان ساری افزایش پتانسیل آب زیرزمینی، تامین قسمتی از آب شرب شهرستان ساری و تولید ۵/۱۳ مگاوات برق و کاهش سیلاب به منظور جلوگیری از خسارات سیل از دیگر اهداف اجرای سد مذکور می باشد. واحدهای عمرانی سد شهید رجایی اراضی زیر پوشش سد شهید رجایی حد فاصل سیاه رود در شرق می باشد که به علت شرایط خاص وبه منظور تسریع اجرای آن توسط پیمان کاران مختلف شبکه آبیاری و زهکشی به ۴ واحـد عمرانی تقسیم گـردیده است. واحد عمرانی شماره ۱ در سـال ۱۳۷۱ شروع و در سـال ۱۳۷۵ بـه اتمـام رسید. واحـد عمرانی شمـاره ۲ و۳ در سال ۱۳۷۲ شـروع و در سـال ۱۳۷۶ به اتمام رسید. واحد عمرانی شماره ۴که سطحی معادل ۱۶ هزار هکتار را در ساحل راست تجن تحـت پوشش قرارداد بـا مشارکت بـانک جهانی در نیمه اول ۱۳۷۴ اجـرا شد و در سال ۱۳۷۷ به اتمام رسید. نقشه ۳- ۲: عکس ماهواره ای سد شهید رجایی، ماخذ: عکسهای هوایی ۳-۵ موقعیت جغرافیایی شهرستان ساری شهرستان ساری در ناحیه مرزکی استان مازندران بین ۳۵ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی و ۵۲ درجه و ۵۶ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۵۹ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است. این شهرستان از سمت شمال به دریای خزر و شهرستان میاندورود، جنوب به رشته کوههای البرز و استان سمنان، شرق به شهرستان میاندورود و از غرب به شهرستانهای جویبار، قائم شهر و سوادکوه محدود می شود. شهرستان ساری با ۳۲۴۸/۴ کیلومتر مربع وسعت حدود ۱۳/۷ درصد کل مساحت استان را به خود اختصاص داده است. این شهرستان دارای ۴ نقطه شهری، ۶ بخش و ۱۵ دهستان می باشد. جمعیت شهرستان ساری بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ حدود ۴۷۸۳۷۰ نفره با ۱۴۵۴۱۰ خانوار بوده است که از کل جمعیت این شهرستان، ۶۲/۶ درصد شهری (۲۹۹۵۲۶ نفر) و و ۳۷/۴ درصد روستایی (۱۷۸۸۴۴ نفر) می باشند (سرشماری نفوس و مسکن، ۱۳۹۰). نقشه ۳- ۳: نقشه تقسیمات کشوری استان مازندران، ۱۳۹۱ نقشه ۳- ۴: نقشه تقسیمات سیاسی شهرستان ساری، استان مازندران ۳-۵-۱ موقعیت جغرافیایی روستای افراچال روستای افراچال در استان مازندران، ۳۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان ساری، بخش کلیجان رستاق، دهستان تنگه سلیمان با مختصات، ۳۶ درجه و ۱۴ دقیقه و ۶ ثانیه شمالی و ۵۳ درجه و ۱۴ دقیقه و ۳۲ ثانیه شرقی قرار دارد..جمعیت این طبق آخرین سرشماری دارای ۹ خانوار و ۳۱ نفر جمعیت ثابت (سرشماری نفوس و مسکن استان مازندران، ۱۳۹۰) و ۵۰۰ نفر و ۱۰۰ خانوار (گزارش غیررسمی ادارت محلی) می باشد. نقشه ۳- ۵: نقشه موقعیت جغرافیایی روستای افراچال نقشه ۳- ۶ : نقشه راههای روستای افراچال، ماخذ : عکسهای هوایی نقشه ۳- ۷: نقشه ماهواره ای روستای افراچال، ماخذ : عکسهای هوایی نقشه ۳- ۸: نقشه ترکیبی ماهواره ای و راههای روستای افراچال، ماخذ : عکسهای هوایی ۳-۶ اطلاعات روستای افراچال ۳-۶-۱ وجه تسمیه نام روستا این روستا که در دامنه رشته کوه البرز واقع شده است به علت وجود درختان فراوان افرا و آب زیاد به این نام معروف شد. چون در این منطقه مراتع وعلفزار فراوان وجود داشت و دامداران در فصل پاییز وزمستان دامهای خود را به این محل می آوردند (آب ودرخت زیاد) به این نام مشهور شد. چون نسبت به روستای پرکوه که در ارتفاع بسیار زیاد واقع است این محل پایین تر بود و درخت افرا در اینجا زیاد است ا فراچال نامیده شد. در حال حاضر اگر مردم اجازه دهند که درختان محل بصورت خودرو رشد کنند و آنها را قطع نکنند یکی از درختانی که بسیار زیاد ؛دراین محل رشد ونمو می کند افرا می باشد می توان نتیجه گرفت که وجه تسمیه افراچال با درخت افرا مناسبت دارد.البته موارد دیگری هم ذکر شده است که در این مجال نمیگنجد. ۳-۶-۲ مردم روستا میگویند مردم این محل در اصل از اهالی پرکوه هستند که برای کار کشاورزی در شالیزار این منطقه به این روستا می آمدند و چون فاصله ی این محل تا شالیزار کم بود وآنها ناچار بودند روزهای زیادی در این زمینه کار کنند لذا به مرور زمان در همین محل ساکن شدند و در فصل تابستان که هوای پرکوه بسیار خنک بود به آنجا می رفتند ؛.البته قرابت ونزدیکی که اکنون در بین مردم پرکوه و افراچال وجود دارد موید این مطلب است.البته عده ای از مردم هم که از شهرهای دیگر به اینجا آمدند و آب فراوان و زمینهای حاصلخیز آن را مشاهده کردند در همین جا مقیم شدند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴۲٫۹۰۷ F =
تسهیل شرایط
۰٫۴۲۱-
۶٫۵۵۰-
تایید
استفاده Sig = 0.00 R2 = 0.236 ۶۱٫۴۲۰ F =
قصدرفتاری
۰٫۴۸۶
۷٫۸۳۷
تایید
همانطور که مشاهده می شود همه فرضیات تایید شده است. در ادامه به هر یک از فرضیه ها مورد بررسی دقیقتر قرار میگیرد. فرضیه اصلی ۱ : متغییر عملکرد مورد انتظار سیستم بانکداری اینترنتی بر قصد استفاده از ان تاثیر مثبتی دارد. مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۴۱۳ می باشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (6.398) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین عملکرد مورد انتظار سیستم بانکداری اینترنتی و قصد رفتاری استفاده از سیستم مثبت است. مقدار محاسبه شده t را با حد بالای مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱مقایسه میکنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه اول مورد تأیید قرار میگیرد.
فرضیه اصلی ۲ : متغییر تلاش مورد انتظار سیستم بانکداری اینترنتی بر قصد استفاده از ان تاثیر مثبتی دارد. مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۴۴۰می باشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (6.904) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین تلاش مورد انتظار سیستم بانکداری اینترنتی و قصد رفتاری استفاده از سیستم مثبت است. و متغییر تلاش مورد انتظار بر قصد رفتاری تاثیر مثبت دارد مقدار محاسبه شده t را با حد بالای مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱مقایسه می کنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه دوم نیز مورد تأیید قرار میگیرد. فرضیه اصلی ۳: متغییر تاثیرات اجتماعی سیستم بانکداری اینترنتی بر قصد استفاده از ان تاثیر مثبتی دارد مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۶۳۸میباشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (11.678) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین تاثیرت اجتماعی سیستم بانکداری اینترنتی و قصد رفتاری استفاده از سیستم مثبتی است. مقدار محاسبه شده t را با حد بالای مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱مقایسه میکنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه سوم نیز مورد تأیید قرار میگیرد. فرضیه اصلی ۴: متغییر تسهیل شرایط سیستم بانکداری اینترنتی بر استفاده از ان تاثیر مثبتی دارد مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۶۵۱میباشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (12.097) از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که رابطه بین اعتماد به سیستم بانکداری اینترنتی و قصد رفتاری استفاده از سیستم معنادار است. مقدار محاسبه شده t را با حد بالای مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱مقایسه میکنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه چهارم نیز مورد تأیید قرار میگیرد. فرضیه اصلی ۵: متغییر اعتماد به سیستم بانکداری اینترنتی بر قصد استفاده از ان تاثیر مثبتی دارد. مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۴۲۱- میباشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (6.550-) از مقدار بحرانی ۹۶/۱- کوچکتر است، میتوان نتیجه گرفت که بین متغییر تسهیل شرایط و استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی رابطه معناداری وجود دارد. در اینجا به دلیل آن که میخواهیم رابطه منفی میان متغیرها را آزمون نماییم، مقدار محاسبه شده t را با حد پایین مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱- مقایسه میکنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱- کوچکتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه چهارم تحقیق مبنی بر اینکه بین متغییر تسهیل شرایط و استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی رابطه مثبتی وجود دارد مورد تأیید قرار میگیرد. فرضیه اصلی ۶ : متغییر قصد استفاده از سیستم بانکداری اینترنتی بر استفاده از سیستم تاثیر مثبتی دارد. مقدار ضریب بتا برای این فرضیه ۰٫۴۸۶میباشد و از آنجا که مقدار محاسبه شده t (7.837)از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر است، میتوان نتیجه گرفت که بین متغییر قصد استفاده و استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی رابطه معناداری وجود دارد. در اینجا به دلیل آن که میخواهیم رابطه منفی میان متغیرها را آزمون نماییم، . مقدار محاسبه شده t را با حد بالای مقدار بحرانی یعنی ۹۶/۱مقایسه میکنیم؛ بدین ترتیب برای اینکه فرضیه مورد تأیید قرار گیرد باید مقدار محاسبه شده t از مقدار بحرانی ۹۶/۱ بزرگتر باشد تا در دامنه ۹۶/۱ و ۹۶/۱- واقع نشود. بنابراین فرضیه ششم تحقیق مبنی بر اینکه بین متغییر قصد استفاده و استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی رابطه مثبتی وجود دارد مورد تأیید قرار میگیرد. نتایج حاصل از آزمون های رگرسیون و تحلیل عاملی تاییدی نتایج تحلیل عاملی تاییدی و آزمون رگرسیون بیانگر این مطلب است که کلیه فرضیات در خصوص شاخص های اصلی نظریه یکپارچهی پذیرش و استفاده از فناوری تایید می شود. با بررسی جدول مرتبط میتوان نتیجه گیری کرد که متغییر اعتماد به سیستم بانکداری بیشتری بارعاملی و رابطه را با متغییر قصد استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی داشته است. همچنین قصد رفتاری رابطه قوی با بهره گرفتن از سیستم بانکداری اینترنتی دارد از این نظر شاخصی که تاکنون در نظریه یکپارچهی پذیرش و استفاده از فناوری مطرح نبوده است و با بهره گیری از نظر خبرگان به مدل اضافه گردیده است و فرضیه مرتبط با آن به شدت تایید میگردد. آزمون های تکمیلی بررسی وضعیت میانگین متغیرهای تحقیق در این قسمت، به منظور بررسی وضعیت هر یک از متغیرهای تحقیق، از آزمون T یک نمونه ای استفاده میگردد، که در واقع تفاوت بین میانگین نمونه مورد بررسی را با یک مقدار مفروض مورد آزمون قرار میدهد. این آزمون برای متغیرهای کمی به کار می رود و در مواردی برای تشخیص تأثیر یا عدم تأثیر یک یا چند متغیر در وضعیت مورد بررسی استفاده می شود. به عبارت دیگر، هدف این آزمون بررسی وضعیت متغیرهای تحقیق از نظر مناسب یا نامناسب بودن است. فرض صفر و فرض مقابل برای تمام متغیرهای تحقیق با توجه به طیف ۵ تایی لیکرت مورد استفاده در این تحقیق به این صورت است: H0: = 3 H1: ≠ ۳ به عبارتی فرضیه بدین صورت مطرح گردیده است که آیا مقدار میانگین در هر متغیر برابر با ۳ است یا خیر. نتایج انجام آزمون T یک نمونه ای، برای تمامی متغیرهای تحقیق، با بهره گرفتن از داده های به دست آمده از نمونه، در جدول نشان داده شده است. جدول ۳۹ نتایج آزمون تی تک نمونه ای برای متغیرهای مکنون تحقیق
متغیرهای مکنون
ارزش آزمون = ۳
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۴-معرفی متدولوژی طراحی ۳-۴-۱-مفاهیم منطق فازی منطق فازی فناوری جدیدی است که شیوههایی را که برای طراحی و مدل سازی یک سیستم نیازمند ریاضیات پیچیده و پیشرفته است، با بهره گرفتن از مقادیر زبانی و دانش فرد خبره جایگزین میسازد.مفاهیمی چون «خیلی»، «نسبتاً»، «تقریباً» و … را که پایههای اندیشه و استدلالهای معمولی انسان میباشند، به صورت ریاضی در میآورد تا به وسیله کامپیوتر قابل فهم باشند و از این طریق بتوان برنامههای کامپیوتری که به منطق و تفکر انسان نزدیکترند را به وجود آورد.
بنیاد منطق فازی بر شالوده نظریه مجموعههای فازی استوار است و این نظریه تعمیمی از نظریه کلاسیک مجموعه ها در علم ریاضیات است. در تئوری کلاسیک مجموعهها، یک عنصر، یا عضو مجموعه هست یا نیست و عضویت عناصر از یک الگوی صفر و یک و باینری تبعیت میکند. اما تئوری مجموعههای فازی این مفهوم را بسط میدهد و عضویت درجه بندی شده را مطرح میکند. در نظریه فازی مجموعهها، مجموعه فازی به عنوان زیرمجموعهای از عناصری تعریف میشود که درجه عضویت آن در مجموعه بین صفر و یک است. [۵۵] ۳-۴-۲- تابع عضویت مفهوم تابع عضویت از اهمیت ویژه ای در تئوری مجموعههای فازی برخوردار میباشد، چرا که تمام اطلاعات مربوط به یک مجموعه فازی به وسیله تابع عضویت آن توصیف و در تمام کاربردها و مسائل تئوری مجموعههای فازی از آن استفاده میگردد . تابع عضویت مقدار فازی بودن یک مجموعه فازی را مشخص میکند و در واقع به تابعی که میزان درجه عضویت المانهای مختلف را به یک مجموعه نشان دهد، تابع عضویت میگویند . معمولاً برای نشان دادن تابع از حروف µ استفاده میشود. تابعی که درجه عضویت المان x به مجموعه فازی را نشان دهد x) ) نمایش داده می میشود میتوان به طور خلاصه تفاوت مفهوم درجه عضویت در مجموعههای کلاسیک و فازی را به صورت زیر بیان نمود. (x) : xa{0,1} ( x ) : x a [0,1] روابط فوق نشان میدهد که برد توابع عضویت کلاسیک، مجموعه دو عضوی صفر و یک در حالی که برد توابع عضویت فازی، بازه صفر و یک میباشد .. در این نمودار، تابع ( x ) میتواند قانون عضویت را در یک مجموعه فازی فرضی را تعریف کند. شکل(۹)-تابع عضویت ۳-۴-۳-قوانین قوانین منطق فازی معمولاً بر اساس مدل زیر تعریف میشوند: IF a set of conditions are satisfied THEN a set of consequents can be inferred مدلهای زبانی شامل مجموعهای از قوانین به فرم اگر-آنگاه است. Rule m: IF(xp1 is Aj1) and (Xp2 is Aj2) and …..And (Xpn is Ajn) then Y is Bj رابطه بالا، بیان کردن رابطه بین n متغیر ورودی x1,x2,…xn و خروجی y را نشان میدهد. عبارت Ajnدر بخش مقدم قوانین، مجموعههای فازی را نشان میدهد که برای جداسازی فضای ورودی به داخل مناطق همپوشانی کننده به کار میرود.هر مجموعه فازی Ajnدر معادله فوق به وسیله تابع عضویت آن μjn توصیف میشود که درجه عضویت هر مقدار xn مجموعه فازی Ajn در تمام مقدار عضویت تطبیقی jn (xn) μ ارزشیابی میشود.مقادیر عضویت jn (xn) μ گوناگون در دامنه [۰-۱] است که صفر عدم عضویت و یک عضویت کامل xn را در مجموعه فازی Ajnنشان میدهد.[۵۶] متعاقبا این ها ، سیستمهای مبتنی بر قواعد فازی یا FRBSsزبانی[۱۲۹] یا [۱۳۰]FRBSsممدانی نامیده میشود. در FRBSsزبانی، پایگاه دانش از دو مؤلفه پایگاه داده و پایگاه قوانین تشکیل شده است. تعیین پارتیشنهای فازی در مدلسازی فازی بسیار مهم است. پایگاه قوانین متشکل از مجموعهای از قواعد زبانی است که توسط عملگرها به هم ارتباط پیدا میکنند به عبارت دیگر، قواعد متعدد به طور همزمان میتوانند برای یک متغیر وروردی مورد استفاده قرار گیرند. [۵۶] شکل(۱۰)-ساختار یک FRBS[56] ۳-۴-۴-عملگرهای منطق فازی (T-norms) منطق فازی، همچون منطق کلاسیک تعدادی عملگر پایه دارد مثلاً در منطق کلاسیک از عملگرهایNOT و OR و AND استفاده میشود. این عملگرهای منطق فازی گاهی با نام T-normsیاد میشود. [۵۷]یکی از تعاریف پر کاربرد برای And اشتراک است : AB(x) = min [A(x), B(x)] فرض کنید که t تابعی باشد که توابع عضویت مجموعههای فازی B و A را به تابع عضویت مجموعه فازی اشتراک B و A تبدیل کند t : [0و۱]´[ ۰و۱] ® [۰, ۱] یعنی : t[( (x), (x)]= μ AÇB (x) در مورد رابطه بالا میتوان نوشت : t[ (x), (x)] min =[ (x), (x) ] برای اینکه تابع t واجد شرایط یک اشتراک باشد، باید حداقل چهار شرط زیر را ارضاء کند: اصل موضوع ۱ (شرط مرزی )t(0,0) = 0, t(a,1) = t(1,a) = a اصل موضوع ۲ t(a,b) = t(b, a) : ( شرط جابجایی) اصل موضوع ۳ (شرط صعودی بودن ) t(a,b) £ t(a¢,b¢) آنگاه b £ b¢ و a £ a: t اصل موضوع ۴t[t(a,b),c]= t[a, t(b, c)] : (شرط شرکت پذیری) هر تابع t : [۰,۱]´[۰,۱]®[ ۰,۱] که اصول موضوع۱ تا ۴ را ارضاء نماید، یک T -نرم نامیده میشود.بدین ترتیب: T(0,0) = T(a,0) = T(0,a) = 0 اجتماع فازی-S نرمها یکی دیگر از تعاریف پرکاربرد برای (Or ) ،اجتماع است .فرض کنید S : [0,1]´[۰,۱]®[۰,۱] نگاشتی باشد که توابع عضویت مجموعههای فازی A,B را به تابع عضویت مجموعه فازی اجتماع A, B تبدیل میکند، یعنی : (x),(x)]=μ(A B)(x) در مورد رابطه بالا میتوان نوشت : (x), (x)] =max (x), (x)] برای اینکه تابع s واجد شرایط اجتماع باشد، باید حداقل چهار شرط زیر را ارضاء کند: اصل موضوع s1 :شرط مرزی s(0,a ) = s( a,0) = a,و s(1,1) = ۱: s ۱ اصل موضوع ۲ s : s(a,b) = s(b, a) (شرط جابجایی ) اصل موضوع ۳ s:اگر b £ b¢ و a £ a¢ آن گاه S(a,b) £ s(a¢,b¢) (شرط صعودی) اصل موضوع۴ ) s[s(a,b),c]= s[a, s(b,c)] : s شرط شرکت پذیری ) هر تابع s : [۰,۱]´[۰,۱]®[۰,۱] که اصول موضوع۱ sتا ۴ s را ارضاء نماید، یک S -نرم یا -T-هم نرم نامیده میشود. بدین ترتیب:T(a,0) = T(0,a) = a و T(a,1) = T(1,a) = 1 متمم نیز بدین صورت تعریف میشود: not A(x) =1-A(x)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
من پاسخ دادم که: «خود این کار نیاد از بنده». از آن روز حاکم بر من خشم گرفت و از کار بیکار شدم پس از بیکار شدن زنم از گرسنگی مرد و معاون جدید حکمران مرده شویی زشت رو شد به خاطر فعالیتهای سیاسی به همراه دو پسرم تبعید شدم و در شهر نایین مشروطه خواهان از ما پذیرایی کردند، زمانی که مظفر الدین شاه، فرمان مشروطیت را امضا کرد من از آن مردم، زن گرفتم و مریم من از مادر زاده شد. دو پسرم در قزوین در انقلاب مشروطه به شهادت رسیدند. عشقی در واقع انقلاب مشروطه را تمثیلی از مرگ و زندگی مریم میداند چون مریم با انقلاب مشروطه به دنیا میآید و شکست مشروطه همزمان با مرگ مریم است. عشقی شاعر انقلاب و در سیاست و ادبیات خواستار دگرگون کردن و برانداختن راه و رسم دیرین و گشودن راه های تازه است «ایده آل» از «سرگذشت …» به «فساد، ستم اجتماعی، انقلاب و تبهکاری نوع بشر» میرسد. در این داستان مرد شهری وزن دهاتی مرد فریبنده و زن فریفته است از همان آغاز شهر و ده رویاروی هم قرار میگیرند شهر که لانه فساد است با سادگی به صفای ده هجوم میآورد. مریم همسن مشروطه است و اغفال او به منزله فریب آزادیخواهان است در پهنه اجتماع و در واقع رجال خائن تهران مشروطه را به کشتن میدهند. «عشقی انقلاب مشروطه و فساد اجتماع را … حکایت میکند. هم در رفتار حاکم مستبد کرمان هم در برکناری و بیکاری مرد و پیوستن او به انقلاب و هم در پیشرفت حیرت انگیز جانشین اداری [فاسد] وی … بگذریم از اینکه هر چه احساس درد شاعر، تند و سوزان است به همان اندازه تشریح آن خام و درمان آن بد عاقبت و مهلک است، ولی به هر حال جای درد را نشان میدهد [که] قلب اجتماع، بیمار است …[۱۸۱] .» «از دیدگاه عشقی مرد هستی از دست داده نمونهای از رنج کشیدگان و هستی باختگان راه همه انقلابهای به یغما رفته، دخترک نماد همه معصومیتهای لگدمال و عصمتهای به باد رفته، تولد مریم همزمان مشروطه و مرگ او با بر باد رفتن بهترین آرمانهای مشروطیت[۱۸۲].» «در سه تابلو مریم بیزاری عشقی از محیط مخوفی مانند تهران و مردم پلید و نیز ستمی است که جامعهای مرد سالار بر زنان روا میدارد. رویارویی شهر و روستا و فساد شهر که به سادگی روستا هجوم میآورد[۱۸۳].» یکی از مشهورترین اشعار عشقی که میتوان نگاه فمینیستی شاعر را در آن جستجو کرد «سه تابلوی مریم» است «سه تابلو مریم» با این که به ظاهر داستان است اما سراسر آن حکایت از ظلمهایی دارد که از مقامهای بالاتر به زیر دستان تحمیل میشود. میتوان گفت: چون زنان از حق معمولی و متعارف خود محروم شدهاند و حق آزادی آنان به انحصار و اسارت کشیده شده است به محیط خود بیگانهاند و با دیدن اندک محبت دروغین فریب میخورند وقتی یک زن از حقوق مسلم خود محروم شود رشد و تعالی از او گرفته میشود و سرنوشتی جز فلاکت و بدبختی نخواهد داشت. شاعر خواهان آن است که زنان از محیط خود و خطرات آگاه شوند و با مرد سالاری که عرصه را برای حضور زنان مسدود کرده است به مبارزه بر میخیزد.
دوم- نمایشنامه کفن سیاه اثری تاریخی و بیان نامهی سیاسی- ادبی است که به شکوه ایران باستان، اشاره دارد و از حقوق زنان دفاع میکند که میرزاده آن را در سال (۱۳۳۴ ق/ ۱۹۱۵م) در راه سفر و مهاجرت به استانبول، سروده است و در این باره میگوید: «این هم چند قطره اشک دیگر که از دیدار ویرانههای مداین از دیده طبع عشقی بدین اوراق چکیده.[۱۸۴]» «زنی به نام «خسرو دخت» را تمثیلی از زنان ایرانی پنداشته و سرنوشت تاریخی زنان را به تصویر کشیده و دو بخش کلی دارد:
بخش نخست تا ظهور «ملکهی کفن پوشان» که به تاریخ گذشتهی ایران توجه میکند. بخش دوم که به طور نمادین، وضعیت زنان دوره شاعر بررسی میشود و به صورت یک «تک گویی» است که خود میرزاده آن را روایت میکند[۱۸۵]:» پردههای این نمایش عبارتاند از: ۱- روستای مه آباد ۲- بازگشت به تاریخ گذشتهی ایران ۳- گورستان ۴- قلعهی خرابه ۵- بقعهی اسرار آمیز ۶- دهقان چهرههای این نمایش عبارتاند از: ۱- پیرمرد ۲- ملکه کفن پوش ۳- خود شاعر به عنوان راوی ماجرا این داستان در واقع ذهنیات خود شاعر است که تماشای ویرانههای ایوان مدائن، تحت تأثیرش قرار میدهد. «شاعر به صورت تخیلی پس از مشاهدهی ویرانههای ایوان مدائن، «با خسرو دخت» شاهزادهی کهن ایرانی که کفن پوشیده، دیدار و گفتگو میکند. پس از آن، عشقی در بیداری و در جهان عینی، همهی زنان دوران رضا شاه را مثل آن زن باستانی، سیاه پوش میبیند[۱۸۶].» منظومه، با توصیف روستای «مه آباد» آغاز میشود: در تکاپوی غروب است زگردون خورشید دهر مبهوت شد و رنگ رخ دشت پرید دل خونین سپهر از افق غرب دمید چرخ از رحلت خورشید سیه میپوشید که سر قافله با زمزمهی زنگ رسید در حوالی مداین به دهی ده تاریخی افسانه گهی (عشقی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۱) - پرده اول (روستای مه آباد): در این پرده غروب یکی از روزها به دهی نزدیک مدائن فرود میآید و در خانهی یک پیرزن جای میگیرد: «عاقبت بر لب استخر نمودم منزل خانهی بیوه زنی تنگ تر از خانهی دل» (عشقی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۲) از پنجرهی آن خانه، قلعه مخروبهای را میبیند و از پیرمردی که به خدمتش، گماشته شده میپرسد: «آن خراب ابنیه کز پنجره پیداست کجاست؟» و پاسخ میشنود: آن قلعهی مخروبه که: «دیرگاهی است که ویران شده و باز به پاست ارگ شاهنشاهی و بُنگه شاهان شماست این مه آباد بلند ایوان است که سرش همسر با کیوان است». (عشقی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۳) - پرده دوم (بازگشت به تاریخ گذشتهی ایران): در این پرده، راوی به یاد عظمت دیرین و بر باد رفتهی پادشاهان باستانی ایران، میافتد: وندر آن پرده، بسی نقش و صور میدیدم بارگههایی پر از زیور و زر میدیدم همه بر تخت و همه، تاج به سر میدیدم همه با صولت و با شوکت و فر میدیدم (عشقی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۴). - پردهی سوم (گورستان): «بگرفتم ره صحرا و روان شدم از خانه سوی قبرستان» زیر پایم همه جا جمجمهی خلق کهن با همه خامشی، آنان به سخن با من و، من! گویی از مرده دلی، در دهنم مرده سخن (عشقی، ۱۳۵۰، صص ۲۰۵- ۲۰۶). در همین لحظه خسرو پرویز به نظرش میآید: کای شهنشاه برون شو ز مغاک خسروا سر به در آر، از دل خاک (عشقی، ۱۳۵۰، ص ۲۰۸) شاعر پس از درنگی در گورستان، سر از قلعهی خرابه در میآورد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
® کتابهایی می تواند مستقیم در اختیار کودکان بیمار قرار بگیرد که ویژگیها و معیارهای زیر در آنها وجود داشته باشد : ¡ پیش داوری نسبت به بیماری یا ناتوانی های دیگر نداشته باشد ؛ ¡ خواننده را گول نزد و امتیاز بی جا به او ندهد ؛ ¡ حاوی اطلاعات درست، به ویژه درباره بیماریها باشد ؛ ¡ پرکشن باشد ؛ ¡ غم انگیز و ناراحت کننده نباشد ؛ ¡ امید به زندگی و مقاومت را در خواننده تقویت کند ؛ ¡ خواند آن شیرین و لذت بخش باشد ؛ ¡ مطالب آن به زبانی ساده و روان نوشته شده باشد ؛ ¡ کوتاه باشد و اگر هم طولانی است، به بخش های کوتاه تقسیم شده باشد ؛ ¡ حروف آن حدالامکان درشت تر از نوشته های معمول باشد ؛ ¡ خط ها کوتاه و فاصله آنها بیشتر از معمول باشد ؛ ¡ کتاب سبک باشد ؛ ¡ دارای تصویرهای شاد و زنده و زیبا باشد (منبع از اینترنت). تعریف اضطراب اضطراب عادی حالت کاملاً طبیعی و مهم کسانی است که فکر می کنند انواع متعدد وسائل زندگی فردی، اجتماعی و جهانی ایجاب می کنند که ما به طور دائم از خود سازگاری نشان دهیم. آنچه ما را به سازگاری و تلاش وادار می کند، اضطراب است. همه گامهایی که انسانیت به جلو بر می دارد و همه کشفهای علمی، ادبی و هنری نیز براساس اضطراب انجام می گیرد. اما وقتی اضطراب بالا باشد، مرض می شود. اضطراب مرضی بیماری مخربی است که تنها صاحب خود بلکه عمل او را نیز تخریب می کند. اضطراب نوعی احساس ترس و ناراحتی بی دلیل است و نشانه بسیاری از اختلالات روانشناختی محسوب می شود. فروید معتقد بود که اضطراب می تواند ماهیت سازش داشته باشد و آن در صورتی است که ناراحتی همراه با آن، فرد را به سوی راه های جدید و مبارزه انگیز سوق دهد. اگر شخص از این حیث یا شکست مواجه شود، نتیجه آن اختلال و اضطراب مرضی است. اضطراب یک احساس ناخوشایند و مهم دلواپسی است که با یک یا چند احساس جسمی مثل تنگی قفسه سینه، طپش قلب، سردرد، تعریق و میل ناگهانی و جبری برای دفع ادار، بی قراری و میل به حرکت نیز از علائم شایع است. اضطراب یک علامت هشدار دهنده که خبر از خطری قریب الوقوع می دهد و شخص را برای مقابله با تهدید آماده می سازد.
از نظر روان پزشکی اضطراب را می توان چنین تعریف کرد : ناآرامی و هراس و ترس ناخوشایند و منتشر با احساس قریب الوقوع خطر که منبع آن قابل شناختن نیست. اضطراب یا ترس متفاوت است. ترس واکنش به تهدیدی معلوم، خارجی، قطعی و از نظر منشا بدون تعارض است. اما اضطراب و کنشی در مقابل خطری نامعلوم، درونی، مبهم و از نظر منشاء همراه با تعارض است. اضطراب به عنوان صفت شخصیتی که آن را معادل روان بخوری قرار می دهند در حافظه دراز مدت اثر منفی دارد. علت تاثیر منفی این است که افراد مضطرب در مقایسه با افراد غیرمضطرب، اطلاعات دریافتی را سطحی تر و از لحاظ معنایی در سطحی پائین تر پردازش می کنند. علت دیگر این که، اضطراب زیاد باعث محدود شدن توجه شده و برخی از ویژگیهای محرک مورد توجه قرار گرفته ادارک نمی شوند. طبق نظریه برگر[۵۵] و دادسون[۵۶] وجود اضطراب تا حد خاصی باعث بهبود عملکرد شخص می شود و افزایش اضطراب بیش از حد مطلوب در عملکرد شخص اثر منفی می گذارد. سولیوان[۵۷] تفاوت بین ترس و اضطراب را این گونه روشن کرده است : به نظر او اضطراب تجربه تنش درونی است. در حالیکه ترس مکانیزیمی است که برای رویارویی با خطرات واقع بینانه و خارجی به کار می رود. از نظر روان تحلیل گران سنت گرا ترس معمولاً پاسخی معقول و گاهی مفید به واقعیتهایی که به نوعی تهدید کننده می باشد. اما اضطراب پاسخی غیرمعمول و ناشی از ناتوانی و بیشتر آسیب رساننده در قبال شرایطی است که آنچنان هم تهدید کننده نمی باشد. «اسپیلنرگر[۵۸] (۱۹۶۶) بین دو نوع اضطراب تفاوت قائل شده است : ۱ ) اضطراب حالتی[۵۹] : به حالتی هیجانی آنی که به وسیله تنش و بیم مشخص می گردد، اطلاق می شود. این اضطراب به وسیله احساسات ذهنی و آگاهانه تنش و بیم که با فعال سازی یا برانگیختگی سیستم عصبی خودکار همراه است، مشخص می گردد. ۲ ) اضطراب خصیصه ای[۶۰] : عبارت است از پیش آمادگی نسبت به ادارک برخی از موقعیتهای تهدیدآمیز و پاسخ دادن به این گونه موقعیتها همراه با سطوح مختلف اضطراب حالتی (ملکی، ۱۳۸۳). دختران بیش از پسران اضطراب را تجربه می کنند و کودکان ناموفق تر و ناامن تر بیش از تعبیر دچار اضطراب می شوند. قبل از ۵ یا ۶ سالگی معمولاً اضطراب با گریه یا فریاد و گاهی با لغزش و برافروختگی شدید یا رنگ پریدگی چهره مشخص می شود، و اکثراً موجب اختلال گوارشی، بدخوابی، بهانه گیری ناآرامی و وحشت شبانه کودک می شوند. بعد از ۷ یا ۸ سالگی با این که کودک می تواند نوع اضطراب خود را بیان کند اما به علت ترس از سلامتی یا نکوهش دیگران و یا حتی به علت خجالت، از اظهار ترس و اضطراب خودداری می کند. علائم اضطراب در این سنین اکثراً به صورتهای مختلف مانند : بی اشتهایی، بهانه گیری، بدخلقی، شب اداری و گاهی به علت عدم تمرکز در امور تحصیلی باعث عقب ماندگی تحصیلی می شوند (نوابی نژاد، ۱۳۸۲). علائم اضطراب شایعترین علائم اضطراب عبارت است از :
عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن ؛
تنش ؛
احساس خستگی ؛
سرگیجه ؛
تکرار ادرار ؛
طپش قلب ؛
بی حالی ؛
تنگی نفس ؛
تعریق ؛
لرزش ؛
نگرانی و دلهره ؛
بی خوابی ؛
اشکال ئر تمرکز حواس ؛
گوش به زنگ بودن (منبع اینترنت). « اضطراب مقائم (حداقل یک ماه) و نامتمرکز که تمام جنبه های انطباقی زندگی شخص را فرا می گیرد گاهی بدان، اضطراب فراگیر نیز اطلاق می شود. این اختلال دارای چهار علامت اختصاصی است: حرکتی : شامل پرش عضلات پرتنش و دردناک، ابروهای درهم کشیده و اخم آلود، واکنش از جاپریدن و بی قراری ؛ فیزیولوژیکی : شامل تغییرات جسمی درونی مثل سرگیجه، طپش قلب، تکرار ادرار، احساس گرما و سرما در دستها و پاها ؛ بیمناکی : شامل نگرانی در مورد بلاهای قریب الوقوع، دل مشغولی در مورد شرکت در امتحان، نگرانی راجع به مرگ والدین یا وقوع هولناک ؛ کاوشگری و گوش به زنگ بودن : همواره در انتظار بودن و در نتیجه آن حواس پرتی، ناتوانی در تمرکز و اشکال در خواب رفتن. به طور کلی و خلاصه می توان علائم اضطراب را به دو دسته علائم و نشانه های فیزیکی و علائم روان شناختی تقسیم کرد : علائم فیزیکی عبارتند از : لرزش، پیچهای عضلانی و احساس لرز، سردرد و کمردرد، تنش عضلانی، احساس تنگی نفس، خستگی ناپذیری، رفلکس از جاپریدن، اشکال در بلع و بیش فعالی سیستم عصبی اتوماتیک مثل رنگ پریدگی، طپش قلب، تعرق، سردی دستها، خشکی دهان، اسهال، تکرار ادرار و گل انداختن صورت. علائم روان شناختی عبارتند از : احساس ترسریال اشکال در تمرکز، گوش به زنگ بودن مفرط، کاهش میل جنسی، احساس توده در گلو و پروانه در شکم. ترس ترس از کلمه انگلیسی قدیمی Fear به معنای خطر ناگهانی مشتق شده است. این ترس، قابل توجیه و خطر ایجاد کننده آن واقعی و معلوم است. ترس متناسب با خطر است؛ و اگر ضرورت فرار از آسیب وجود داشته باشد مفید هم هست. پاسخها با ازبین رفتن محرک ترس آور به تدریج از بین می روند. عکس العملها نسبت به ترس سازشی است. به تجربهف شخص یاد می گیرد کدام تهدید واقعی و کدام غیرواقعی است. چنانچه کودک در ۲ سالگی از مار نمی ترسد و حتی گاهی از دست زدن و بازی با آن لذت می برد در صورتیکه در ۵/۳ سالگی از آن دوری می کند و در پایان ۴ سالگی ترس شدیدی از آن دارد (ملکی، ۱۳۸۳).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از میان گزینههای کیفیت خدمتدهی مختلفی که وجود دارد یکی باید برای هر مرکز توزیع انتخاب شود. در حقیقت هر گزینه، شامل مقادیر متفاوتی در کیفیت اجزاء مختلف خدمتدهی میباشد. هر چه میزان کیفیت اجزاء مختلف خدمتدهی بیشتر باشد هزینهی آن گزینه بیشتر خواهد بود. همچنین هزینهی یک کیفیت خدمتدهی مشخص برای مراکز توزیع مختلف متفاوت میباشد. مدتزمان تحویل نیز تابعی از فاصله میباشد. در این صورت رضایت مشتری k درصورتیکه در یک دورهی خاص، تقاضای خود را بهطور کامل از مرکز توزیع j (که دارای کیفیت خدمتدهیa میباشد)دریافت کند(کیفیت مرکز توزیع j برای مشتری k ) به فرم زیر فرموله میشود.
مانند رضایت کارخانه از تأمینکننده، اگر یک مشتری در یک دوره تقاضای خود را میان مراکز توزیع گوناگون پخش نماید رابطهی(۳-۲۲) در نسبت تقاضای برآورده شده از مرکز توزیع ضرب میگردد. در این صورت رضایت مشتری در هر دوره از مراکز توزیعی که کالا دریافت مینماید به نسبتی که تقاضای خود را از آن مرکز توزیع برآورده نماید قابلمحاسبه میباشد. بنابراین مجموع رضایت مشتریان از مراکز توزیع در کلیهی پریودها با مجموع کیفیت مراکز توزیع برابر است با:
کیفیت محصولات تولیدی کیفیت محصولات تولیدی برابر است با درصد محصولات سالم که برابر است با کسر درصد محصولات معیوب کسر شده از صد در صد.
به علت اینکه کیفیت تأمین کنندگان و کیفیت مراکز توزیع دارای یک ساختار واحد بوده (کیفیت مواد/ خدمات تقسیمبر مدتزمان) و از طرف دیگر، کیفیت محصولات تولیدی دارای واحد یکسانی با آنها نبوده، ضریب تصحیحی برای هرکدام از آنها در نظر گرفتهشده است تا اولاً ازنظر مقدار، این اعداد با یکدیگر در یکمیزان باشد و ثانیاً ازنظر واحد (یکا) با یکدیگر هم واحد شود. دو مجموع ؛هدف زنجیرهی تأمین، حداکثر نمودن مجموع کیفیت کل زنجیرهی تأمین در کلیهی پریودها میباشد که با ضرب هرکدام در ضرب تصحیح مربوطه برابر است با :
محدودیتها در هر پریود زمانی تقاضای هر مشتری باید از میان مجموع کالاهایی که از مراکز توزیع دریافت میکند برآورده شود:
موفقیت خیلی از سازمانهای خصوصی، دولتی و نظامی به توانایی آنها در ارائه خروجیهای مصوب وابسته است. ارائه محصولات بهتـــر در یک طیف وسیع و با هزینهای پایین و انجام سریع آن، ارائه مطلوب این خروجیها (هزینه، کیفیت، عملکرد، تحویل، انعطاف و نوآوری) به توانایی سازمان در اداره جریان مواد، اطلاعات و پول درون و بیرون سازمان وابسته است. این جریان بهعنوان زنجیره تأمین شناختهشده است. به دلیل اینکه زنجیرههای تأمین ممکن است طولانی و پیچیده و شامل تعداد زیادی شرکا تجاری باشد، مشکلاتی طی آن پیش میآید. این مشکلات درصورتیکه تأخیر در حل به نارضایتی مشتریان و از دست دادن فروش منجر شود و هزینه های بالایی را برای رفع متحمل سازمان میکند. در سالهای اخیر با افزایش پیچیدگی و گسترش زنجیرههای تأمین، مدیریت این زنجیرهها با عدم قطعیتهای فراوانی (ناشی از عدم اطمینان به حلقههای زنجیره ) مواجه گشته و مجبور به ریسک شده است . نهایتاً اینکه بدون افزایش اطمینان و اعتماد مابین اعضاء نیل به مدیریت موفق و مطمئن زنجیره تأمین امکانپذیر نمیباشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
درصد حذف شکل( ۵‑۱۷) تغییرات غلظت COD ورودی و خروجی و درصد حذف نسبت به زمان ماند هیدرولیکی از منحنی مربوط به COD مشاهده می گردد که راندمان حذف همواره در حال افزایش بوده و این افزایش تا زمان ماند ۲۰ ساعت نیز ادامه داشته است. با توجه به نمودار مقدار MLSS و MLVSS در فاضلاب صنعتی همواره افزایش یافته و با توجه به نمودارها مشخص است که احتمالاً در زمان ماند بیشتر از ۲۰ ساعت روند صعودی آن متوقف شده و به مرحله خود خوری رسیده و بعد از آن راندمان حذف کاهش یافته و بر مقدار COD خروجی افزوده می شود در شکل ۵-۱۸ و ۵-۱۹ منحنی های موناد به منظور تعیین ضرایب سینتیکی زیستی برای فاضلاب صنعتی بر حسب داده های COD معرفی گردیدهاند.
شکل( ۵‑۱۸) منحنی تعیین ثابتهای سینتیکی زیستی K و Ks بر حسب COD با توجه به شکل ۵-۱۸ و ضرایب مربوط به خط ترسیم شده داریم: d-1 شکل( ۵‑۱۹) منحنی تعیین ثابتهای سینتیکی زیستی Y و Kd بر حسب COD با توجه به شکل ۵-۱۹ و ضرایب مربوط به خط ترسیم شده داریم: d-1 d-1 نتایج آزمایشات NH4 منحنیهای ارائه شده در شکل ۵-۲۰ شامل غلظت NH4 ورودی، غلظت NH4 خروجی و درصد حذف در زمان ماند ۵ تا ۲۰ ساعت میباشد. نتایج آزمایشات NH4 برای فاضلاب صنعتی مشابه فاضلاب شهری بوده زیرا تغییر چندانی در مقدار ورودی NH4 در فاضلاب صنعتی نسبت به فاضلاب شهری وجود نداشت. درصد حذف شکل( ۵‑۲۰) تغییرات غلظت NH4 ورودی و خروجی و درصد حذف نسبت به زمان ماند هیدرولیکی با توجه به شکل مشاهده میشود که در زمان ماند ۱۳ ساعت بهترین غلظت NH4 ورودی برابر mg/L 25 بوده و به mg/L 9/0 در پساب خروجی کاهش یافته است. کارایی حذف NH4 در زمان ماند ۱۳ ساعت معادل ۴۰/۹۶ درصد میباشد که کارایی بیوراکتورهای غشایی را نشان میدهد. همچنین مشاهده میگردد که کمترین درصد حذف NH4 مربوط به کمترین زمان ماند هیدرولیکی ۵ ساعت در حدود ۸۹ درصد میباشد. در شکل ۵-۲۱ منحنی مربوط به تغییرات نیترات ورودی و خروجی نسبت به تغییرات زمان ماند هیدرولیکی از ۵ تا ۲۰ ساعت ارائه گردیده است. همان طور که از شکل مشاهده میشود نمودار تغییرات نیترات خروجی با روند حذف NH4 تطابق دارد. با توجه به نمودار های مربوط به نیترات ورودی و خروجی مشخص میگردد که فرایند نیترات زدایی در زمان ماند ۱۳ ساعت بهینه بوده و با افزایش زمان ماند هیدرولیکی مقدار نیترات زدایی کم میشود. شکل( ۵‑۲۱) تغییرات غلظت NO3 ورودی و خروجی نسبت به زمان ماند هیدرولیکی همان طور که قبلاً بیان شد درصد بالایی از قلیائیت توسط اکسیداسیون یون آمونیوم کاهش مییابد. همچنین باکتریها در حین حذف مواد آلی موادی تولید مینمایند که موجب کاهش PH میگردد. از طرف دیگر به علت وجود تانک آنوکسیک فرایند نیترات زدایی رخ داده و مقدار زیادی قلیائیت به سیستم برمیگردد و PH خروجی در حدود ۱۲/۷ تا ۴۱/۷ باقی مانده است (شکل ۵-۲۲). با توجه به نمونهبرداری در روزهای گوناگون، نوسان PH در زمانهای ماند مختلف میتواند ناشی از PH ورودی هم باشد. شکل( ۵‑۲۲) تغییرات غلظت PH ورودی و خروجی نسبت به زمان ماند هیدرولیکی نتایج آزمایشات TP منحنیهای ارائه شده در شکل شامل غلظت TP ورودی، غلظت TP خروجی و درصد حذف از زمان ماند ۵ تا ۲۰ ساعت میباشد. آزمایشات TP برای تعیین تأثیر تغییرات زمان ماند هیدرولیکی بر غلظت TP خروجی ارائه گردیده است. همان طور که از شکل نیز میتوان مشاهده میشود غلظت TP ورودی برای فاضلاب صنعتی از فاضلاب شهری بیشتر شده است. انجام آزمایشات مربوط به TP بیشتر به منظور بررسی کارایی بیوراکتور غشایی مستغرق در حذف این پارامتر میباشد. با توجه به شکل ۵-۲۳ مشاهده میشود که با افزایش زمان ماند هیدرولیکی مقدار TP خروجی کاهش مییابد. در زمان ماند هیدرولیکی ۲۰ ساعت بهترین نتیجه بدست آمده و غلظت TP ورودی برابر mg/L 3/20 بوده و به mg/L 1/1 در پساب خروجی کاهش یافته است. کارایی حذف TP در زمان ماند ۲۰ ساعت معادل ۵۸/۹۴ درصد میباشد. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده به دلیل افزایش نسبت برای فاضلاب صنعتی مقادیر TP نیز برای زمان ماند هیدرولیکی ۱۷ تا ۲۰ ساعت به کمتر از mg/L ۲ کاهش یافته است. در زمان ماند هیدرولیکی ۱۳ ساعت، غلظت TP ورودی برابر mg/L 6/17 بوده و به mg/L 8/1 در پساب خروجی کاهش یافته است که درصد حذف برای TP در زمان ماند ۱۳ ساعت برابر۹۰ درصد بدست آمد. درصد حذف شکل( ۵‑۲۳) تغییرات غلظت TP ورودی و خروجی و درصد حذف نسبت به زمان ماند هیدرولیکی نتایج آزمایشات TSS در شکل ۵-۲۴ منحنیهای مربوط به تغییرات TSS ورودی و خروجی نسبت به تغییرات زمان ماند هیدرولیکی از ۵ تا ۲۰ ساعت ارائه گردیده است. با توجه به اینکه حذف TSS یک فرایند فیزیکی است بنابراین زمان ماند هیدرولیکی تأثیری در مقدار خروجی آن نخواهد داشت و فقط مقدار خروجی از غشاء بدون توجه به زمان ماند هیدرولیکی مهم میباشد. بنابراین بررسی کارایی غشاء با زمان ماند صرفاً به خاطر یکسان بودن شرایط در تمام آزمایشات میباشد. با توجه به شکل ۵-۲۴ مشخص میگردد که مقدار کل جامدات معلق ورودی که از ۳۵۸۲ تا ۴۵۰۰ میلی گرم در لیتر متغییر بوده و مقدار خروجی به حدود mg/L 5 کاهش مییابد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که کارایی بیوراکتور غشایی مستغرق در حذف TSS بسیار بالا میباشد به طوری که میتوان گفت درصد بالایی از TSS ورودی در فاضلاب صنعتی حذف میشود. با توجه به نتایج بدست آمده بیشترین TSS خروجی برابر mg/L 9میباشد و درصد حذف TSS نزدیک به ۱۰۰ درصد میباشد. درصد حذف شکل( ۵‑۲۴) تغییرات غلظت TSS ورودی و خروجی و درصد حذف نسبت به زمان ماند هیدرولیکی نتایج اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی نتایج آزمایشات BOD نتایج حاصل از تأثیر تغییرات زمان ماند هیدرولیکی بر غلظت BOD خروجی در اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی در شکل ۵-۲۵ ارائه گردیده است. این نتایج شامل غلظت BOD ورودی، غلظت BOD خروجی و درصد حذف میباشد. درصد حذف شکل( ۵‑۲۵) تغییرات غلظت BOD ورودی و خروجی و درصد حذف نسبت به زمان ماند هیدرولیکی اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی به نحوی صورت گرفته است که فاضلاب بدست آمده خصوصیاتی شبیه به میانگین فاضلاب شهری و صنعتی را داشته باشد. BOD بدست آمده برای فاضلاب ترکیبی بین mg/L600-500 متغییر بوده و به طور میانگین برابر mg/L 550 بود. همچنین زمان ماند هیدرولیکی مورد نیاز از ۳ تا ۱۱ ساعت متغییر بود. با توجه به شکل ۵-۲۵ مشاهده میشود که در زمان ماند ۹ ساعت بهترین نتیجه بدست آمده که در آن غلظت BOD ورودی برابر mg/L 557 بوده و به mg/L 5/5 در پساب خروجی کاهش یافته است. کارایی حذف BOD در زمان ماند ۹ ساعت برای اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی معادل ۰۱/۹۹ درصد میباشد. با توجه به شکل ۵-۲۵ مشاهده میگردد که در زمان ماند هیدرولیکی ۷ ساعت غلظت BOD خروجی برابر mg/L 19 بوده که استانداردهای پساب خروجی را دارا میباشد. با توجه به مقایسه نتایج فاضلاب مختلط شده با فاضلاب شهری و صنعتی مشاهده میشود که با کاهش BOD فاضلاب به مقداری پایینتر از حدود ۷۰۰ میلی گرم بر لیتر زمان ماند مورد نیاز در مقایسه با فاضلاب صنعتی به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش مییابد. از طرفی دیگر در اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی مانند فاضلاب شهری کارایی بیوراکتور غشایی SMBR در حذف BOD بیشتر از حد مورد نیاز نیست. در فاضلاب شهری در عمل در زمان ماند ۱ ساعت BOD خروجی به مقدار مورد نیاز استاندارد پساب خروجی میرسد ولی به دلیل زمان ماند مورد نیاز برای نیتریفیکاسیون زمان ماند مورد نیاز افزایش مییابد و همین باعث کاهش اقتصاد تصفیه توسط SMBR برای تصفیه در فاضلاب شهری میشود. درصد شکل( ۵‑۲۶) تغییرات غلظت MLSS و MLVSS و درصد MLVSS/MLSS نسبت به زمان ماند هیدرولیکی با توجه به شکل ۵-۲۶ مشاهده میگردد با افزایش زمان ماند هیدرولیکی در بیوراکتور غشایی SMBR با غشاء هالو فایبر، میزان MLSS و MLVSS هر دو افزایش مییابند. مقدار MLSS از mg/L 6000-5000 متغییر میباشد. مقدار MLVSS در زمان ماند ۱۱ ساعت کاهش یافته است که مربوط به کاهش توده بیولوژیکی با توجه به مفاهیم گفته شده در قسمت فاضلاب شهری برای خودخوری و مرگ و میر مربوط به توده سلولی و باکتریایی میباشد. در شکل ۵-۲۷ و ۵-۲۸ منحنیهای موناد به منظور تعیین ضرایب سینتیکی زیستی برای اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی بر حسب داده های BOD معرفی گردیدهاند. شکل( ۵‑۲۷) منحنی تعیین ثابتهای سینتیکی زیستی K و Ks بر حسب BOD با توجه به شکل ۵-۲۷ و ضرایب مربوط به خط ترسیم شده داریم: d-1 شکل( ۵‑۲۸) منحنی تعیین ثابتهای سینتیکی زیستی Y و Kd بر حسب BOD با توجه به شکل ۵-۲۸ و ضرایب مربوط به خط ترسیم شده داریم: d-1 d-1 نتایج آزمایشات COD نتایج حاصل از تأثیر تغییرات زمان ماند هیدرولیکی بر غلظت COD خروجی اختلاط فاضلاب شهری و صنعتی در شکل ۵-۲۹ ارائه گردیده است. این نتایج شامل غلظت COD ورودی، غلظت COD خروجی و درصد حذف آن میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رشیدیان در پاسخ صافی این گونه جواب داد: زنها در مبارزات اخیر، نقش اساسى را ایفا کردند و با تأیید امام و مراجع، زنان در تظاهرات خیابانى که نوعى مبارزه و جهاد است، شرکت کردند و این یک وظیفه است که زن و فرزند را براى دفاع آماده کنیم، بنابراین آموزش نظامى براى دفاع، زن و مرد ندارد.[۱۰۵]
خزعلى نیز در موافقت با رشیدیان بیان داشت: دولت اسلامى باید روز خطر را در نظر بگیرد که اگر در درون کشور رخنه کردند و خواستند مانند آندلس به کلّى مردم را از بین ببرند، زن و مرد باید دفاع کنند…اگر امکانات فراهم بکنند که همه مردم توانایى دفاع مسلحانه داشته باشند، چه ایرادى دارد؟ و اشاره میدارند که هیچ فقیهی و آیهای هم در مخالفت با این امر وجود ندارد.[۱۰۶] اصل بیست و نهم «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی». اصل سیام «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد». اصل سی و یکم «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند». ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی در تعریف اقامتگاه میگوید: «اقامتگاه هر شخص عبارت از محلی است که شخص در آن سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز ان جا باشد. اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد، مرکز مهم امور او اقامتگاه است. اقامتگاه اشخاص حقوقی، مرکز عملیات آنها خواهد بود.[۱۰۷] اقامتگاه بر سه قسم است: «اختیاری-اجباری-قراردادی». اقامتگاه اجباری را قانون برای بعضی اشخاص تعیین میکند، بدون آن که اراده انان در تعیین آن دخالت داشته باشد.اشخاص زیر دارای اقامتگاه اجباری هستند: زن شوهردار، محجور، مأمورین دولت، افراد نظامی و خدمه. بر اساس ماده ۱۰۰۵ از قانون مدنی: «اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است»[۱۰۸]. با وجود این زنی که شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و نیز زنی که با رضایت شوهر خود و یا با اجازه دادگاه، مسکن جداگانه اختیار کرده میتواند اقامتگاه شخصی مستقلی نیز داشته باشد. از آن جا که برابر قانون، زن باید در منزل شوهر ساکن باشد (ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی)[۱۰۹] و جالب اینکه ریاست خانواده با شوهر است (ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی)[۱۱۰] چون نگاه قانون گذار ایرانی چیزی جز نقش خانه دار نبوده است، در واقع مرکز مهم امور زن، خانه شوهر میباشد و اقامتگاه اجباری هر زن ایرانی، اقامتگاه شوهر اوست به شرط سکونت در منزل شوهر.در نتیجه برابر قانون وقتی ریاست خانواده با شوهر است، طبیعی است که اقامتگاه زن نیز به انتخاب اوست و این شوهر است که آزادی تعیین اقامتگاه را دارد و اگر زن از رفتن به منزل شوهر امتناع کند ناشزه محسوب میشود و برابر قانون باید از شوهرش اطاعت کند.[۱۱۱] زن با ازدواج، آزادی انتخاب مسکن را از دست میدهد و عدم تبعیت از نظر شوهر، نشوز محسوب میشود و موجب میشود حق نفقه نیز از بین برود، علاوه بر این آزادی عبور و مرور رفت و آمد در داخل و خارج از کشور نیز از زنان سلب شده است زیرا سفر و رفت و آمد بدون اجازه شوهر باعث میشود زن ناشزه محسوب شود و حق نفقه را از دست بدهد حتی برای ترک کشور و سفر خارجی نیز به موجب بند ۳ ماده ۱۸ گذرنامه مصوب ۱۳۵۱، صدور گذرنامه برای زنان شوهردار موکول به رضایت کتبی شوهر است. هرچند در موارد اضطراری که شوهر بدون علت مانع شود زن میتواند با مراجعه به دادستان و اثبات اضطرار و نیازش، اجازه خروج بگیرد. نکته قابل تأمل و تبعیض آمیز این جاست که چنین محدودیت و منع قانونی برای مردان وجود ندارد چه مردانی که بدون اطلاع زن و خانواده خود به مملکتی دیگر رفتهاند و خانواده خود را آواره و سرگردان کردهاند.[۱۱۲] اقامتگاه زن قبل از رفتن به خانه شوهر نیز همان منزل پدرش است، زیرا مرکز مهم امور زن در خانه پدر است.[۱۱۳] اصل سی و سوم «هیچ کس را نمیتوان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقهاش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر میدارد». اصل سی و چهارم «دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هرکس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچ کس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد». اصل چهلم «هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد». اصل چهل و یکم «تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری در آید». تابعیت چیست؟ تابعیت عبارت است از رابطه حقوقی و سیاسی که فردی را به کشوری مربوط میکند. (برابر ماده ۹۷۶ قانون مدنی) ایران کلیه ساکنان ایران به استثنای افرادی که تابعیت خارجی دارند، تبعه ایران محسوب میشوند…اگر زنی با مردی خارجی ازدواج کند، ممکن است طبق قانون دولت مطبوع شوهر، تابعیت ایرانی خود را هم از دست بدهد و تابعیت شوهر هنگام ازدواج بر وی تحمیل شود و تنها زمانی میتواند به تابعیت ایرانی خود بازگردد که طلاق بگیرد یا شوهرش بمیرد، حتی فرزندانش تا زمانی که به سن ۱۸ سالگی نرسند نمیتوانند تابعیت ایرانی تحصیل کنند و خود زن شوهر مرده هم قبل از اینکه فرزندانش به ۱۸ سال برسند از این حق محروم است، به عبارتی داشتن اولاد مانع از رجوع زن به تابعیت قبلی خود است، پس اولاد صغیر و زن دو قشر مظلوم در تحصیل تابعیت نیز نسبت به مردان در قانون محروم هستند.[۱۱۴] زنی که مطابق ماده ۹۸۶ قانون مدنی یعنی در نتیجه ازدواج، ایرانی میشود بعد از طلاق یا فوت شوهر ایرانی، میتواند به تابعیت اول خود رجوع کند مشروط بر اینکه وزارت خارجه را به طور مکتوب مطلع نمایند و فرزند زیر ۱۸ سال نداشته باشد و بعد از اینکه تبعه خارج شد، حق داشتن اموال غیر منقول نخواهد داشت و باید ظرف یک سال از تاریخ خروج تابعیت، ملک یا دارایی خود را به اتباع ایران منتقل کند والا با نظارت مدعیالعموم به فروش خواهد رسید و قیمت آن به او داده خواهد شد.برابر حقوق ایران زن اختیاری در مورد اموال و فرزندان خود ندارد و تحت ولایت قهری پدر خانواده است.[۱۱۵] اصل چهل و سوم «برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بر اساس ضوابط زیر استوار میشود: ۱- تأمین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه ۲- تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسائل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسائل کار ندارند ۴- رعایت آزادی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهره کشی از کار دیگری ۷- استفاده از علوم و فنون و تربیت افراد ماهر به نسبت احتیاج برای توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور در قانون ایران شوهر حق دارد زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند، البته شوهر باید به دادگاه خانواده مراجعه کند و این امر را به اثبات برساند و صرف ادعا چنین حقی نخواهد داشت.در صورت محکومیت زن، وی میتواند به شغل دیگری اشتغال ورزد، البته برخی مشاغل مطرح در قانون وجود دارد که زنان نمیتوانند به آن اشتغال ورزند همچون قضاوت و ریاست جمهوری و…».[۱۱۶] اصل چهل و ششم «هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و کس نمیتواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند». اصل پنجاه و ششم «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید اعمال میکند». اصل شصت و دوم «بر اساس اصل ۶۲ قانون اساسی همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردارند، مشروط بر اینکه موازین اسلام را رعایت نمایند. هم چنین عامه مردم، چه زن و چه مرد، در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش مشارکت نمایند».[۱۱۷] اصل نود و یکم «به منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با آنها، شورایی به نام شورای نگهبان با ترکیب زیر تشکیل میشود: ۱- شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز انتخاب این عده با مقام رهبری است . ۲- شش نفر حقوقدان، در رشتههای مختلف حقوقی، از میان حقوقدانان مسلمانی که به وسیله رئیس قوه قضائیه به مجلس شورای اسلامی معرفی میشوند و با رای مجلس انتخاب میگردد». اصل نود و ششم «تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان و تشخیص عدم تعارض آنها با قانون اساسی بر عهده اکثریت همه اعضای شورای نگهبان است». اصل نود و هشتم «تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام میشود». اصل نود و نهم «شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرا عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد». مطالب مطرح شده در اصول ۹۶ و ۹۸ و ۹۹ به جایگاه شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره دارد که به تعبیر و مضمونی از رهبر دوم انقلاب: «بود و نبود شورای نگهبان به بود و نبود نظام بستگی دارد…»که نشانگر اهمیت شورای نگهبان است و این ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است که انتخابات مختلف با نظارت کامل شورای نگهبان به عمل میآید و چه مصوبات مجلس و منتخبان ملت باید از فیلتر شورای نگهبان بگذرد. پس دوباره این سوال پیش میآید که جایگاه زنان در این دستگاه و نظام کجاست؟[۱۱۸]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- کاهش حجم بایگانی ها و دستیابی سریع به اطلاعات از طریق مدیریت منابع اطلاعاتی.
گفتار چهارم: فرایند تهیه نقشه کاداستر[۶۷] اساس ایجاد هر سیستم کاداستر، نقشه مبناء (base map ) می باشد که به یکی از دو روش زمینی یا فتوگرامتری می تواند تهیه شود. بند اول: مراحل روش زمینی:
- ایجاد و گسترش شبه نقاط مختصاتدار به روش ژئودزی ماهواره ای (GPS).
- برداشت رقومی املاک به کمگ دستگاه های پیشرفته الکترونیکی(نوئال استیشن)
- ویراش و استاندادسازی نقشه ها در سیستم U.T.M
بند دوم : روش فتوگرامتری
- عکسبرداری ۲- تهیه ۳- محاسبات ۴ مثلث بندی ۵- تبدیل ۶- ویرایش و استاندارسازی.
در بخش GIS (سیستم اطلاعت جغرافیایی) به موازات تهیه نقشه به یک از دو روش مذکور، اطلاعات حدود اربعه از دفاتر املاک و پرونده ها ثبتی استخراج و در بانک اطلاعتی وارد می شود. سپس اطلاعات موجود در بانک با اطلاعات گرافیکی نقشه تلفیق و مقایسه گردیده و درنهایت با این تلفیق عملیات عرصه سازی و پلاک گذاری انجام می شود و نقشه های خروجی دراین مرحله نیز یکپارچه شده و در روالهای ثبتی ادارات ثبت مورد استفاده قرار می گیرد. بدیهی است که در این شرط کلیه عملیات ثبتی که به هر نحو با تغییر محدوده و موقعیت و ابعاد املاک ارتباط پیدا می کند با بهره گرفتن از نقشه های کاداستر انجام خواهد شد و بدین ترتیب نقشه ها نیز بروزرسانی (UPDATE) می شوند. گفتار پنجم : چگونگی ارتباط طرح تفصیلی با طرح جامع و کاداستر طرح جامع و طرح تفصیلی دو طرح مهم در برنامه ریزی و مدیریت شهری است. این دو طرح لازم و ملزوم یکدیگرند، اما در عین حال از نظر روش کار، شیوۀ تهیه، مقیاس نقشه ها و نتیجه نهایی، تفاوت هایی با هم دارند. طرح جامع شهری، به منظور تدوین برنامه و تعیین جهات توسعه شهر و تأمین نیازمندی های آن بر مبنای پیش بینی ها و اهداف توسعه شهری در یک دوره ۱۰ ساله و بر اساس طرح جامع ناحیه تهیه می شود.[۶۸] در واقع طرح جامع، برنامه ای است که به صورت راهنما عمل می کند وخط مشی کلی سیاست های توسعه شهری را تعیین می کند. در نقشه های طرح جامع – که معمولاً در مقیاس یک ده هزارم و یک پنج هزارم تهیه می شود – محل استقرار و توزیع کاربری های شهری عمده (مثل کاربری های آموزشی، بهداشتی و فضای سبز) تراکم های جمعیتی، حدود حریم ها و محدوده های شهری ( موجود و پیشنهادی) و مسیر توسعه آینده شهر، توسط علایم و رنگ ها نشان داده می شوند. گزراش طرح جامع نیز حاوی اطلاعاتی دربارۀ اوضاع جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی شهر، ضوابط و مقررات کاربری اراضی، شبکه معابر و تأسیسات زیر ساختی است. طرح جامع به سفارش مسکن و شهرسازی و توسط مهندسان مشاور تهیه و تصویب نهایی آن با شورای عالی شهرسازی و معماری ایران است. اما طرح تفصیلی – چنان که از عنوان آن پیداست – جزئیاتی را شامل می شود که طرح جامع به آن ها به صورت کلی پرداخته است. مطالعات تهیه طرح تفصیلی، متعاقب طرح جامع صورت می پذیرد و در حقیقت، تنظیم برنامه های مفصل و اقدامات جزئی و دقیق در مناطق و محلات شهری وهمچنین طراحی آن ها را به عهده دارد. علاوه بر این، تکلیف تمامی قطعات زمین را به لحاظ کاربری، تراکم ساختمانی و گذربندی مشخص می کند و به عنوان یک سند در دستور کار شهرداری قرار می گیرد. بررسی و تصویب طرح های تفصیلی به عهده کمیسیون مادۀ ۵ هر استان است و در صورت مغایرت طرح تفصیلی با طرح جامع، مرجع نهایی تصویب، شورای عالی شهرسازی و معماری ایران خواهد بود. تفاوت طر ح تفصیلی با طرح جامع در جزئیات است، بدین صورت که کلیات طرح جامع، متن و نمودارهای آن به شکل نقاط، خطوط و سطوح مشخص برنامه ریزی روی نقشه ترسیم می شوند. طرح های تفصیلی در درجۀ اول ابزار دقیقی هستند جهت تعیین موقعیت املاک نسبت به طرح های شبکه های شهری و کاربری های خدماتی و در این صورت است که با ورود مالکین املاک و اراضی شهری، فرایند اجرای بافتهای شهری تکوین می یابد. در حقیقت نقشه های طرح تفصیلی پلی است بین نقشه های طرح جامع و آنچه قرار است در شهر به اجرا در آید(نقشه اجرایی). به نقشۀ اجرایی با جزئیات بیشتری نسبت به طرح های جامع نظر می شود و تکلیف هر ملک یا قطعه زمین از نظر کاربری، تراکم، ارتفاع، تفکیک اراضی و…در پهنۀ شهر،ناحیه و محله روشن می گردد.[۶۹] مبحث چهارم : قانون نوسازی و عمران شهری مصوب ۷/۹/۱۳۴۷ با اصلاحات اجرای مفاد این قانون توسط شهرداری خود به گونه ای ایجاد تحدید مالکیت در املاک مالکان خصوصی می نماید. در مادۀ یک این قانون مقرر داشته که :« نوسازی و عمران و اصلاحات اساسی و تأمین نیازمندیهای شهری و احداث و اصلاح و توسعه معابر و ایجاد پارکها و پارکینگها(توقفگاه) و میدانها و حفظ و نگهداری پارکها و باغهای عمومی موجود و تأمین سایر تأسیسات مورد نیاز عمومی و نوسازی محلات و مراقبت در رشد متناسب و موزون شهرها از وظایف اساسی شهرداریها است و شهرداریها در اجرای وظایف مذکور مکلف به تهیه برنامه های اساسی و نقشه های جامع هستند.» در قسمت دوم مادۀ ۲ شهرداریها را مکلف کرده که عوارضی را که براساس قسمت اول این مادۀ جمع آوری می کنند در صرف این گونه طرح ها مصرف نمایند. یعنی قانونگذار برای اجرای این طرحها منبع درآمدی خاصی معرفی نموده است، که همان عوارضی است که از مردم درمحدودۀ قانونی شهری تهیه می شود.
در مادۀ ۴ این قانون به شهرداری های مشمول مادۀ ۲ اختیار تعیین ممیزی عوارض مربوطه را محول نموده است.در تبصره سه نحوه تعیین ممیزی در صورتی که مالکان همکاری با مأمورین شهرداری نکنند، را مشخص کرده است. مادۀ ۵ بیان میدارد که اگر مالکان مشمول مادۀ ۲ در مهلت مقرر (شش ماه) اعلام بها نکنند، عوارض متعلقه برای مدت تأخیر به دو برابر افزایش خواهد یافت.یعنی مالکان در این صورت جریمه می شوند. و در مادۀ ۶ پا را فراتر گذاشته و بیان داشته که اگر اعلام بها کمتر از هفتاد درصد قیمت املاک باشد، نیز شهرداری عوارض مربوطه را به دو برابر افزایش می دهد. در مادۀ ۸ این قانون کمیسیونی بدین منظور تعیین نموده است که چنانچه مالکان نسبت به اعلام ممیزی اعتراضی داشته باشند، درآن کمیسیون مطرح می شود و رأی کمیسیون قطعی است.اعضای کمیسیون شامل سه نفر افراد محلی بصیر و مطلع در تقویم املاک که یک نفر آن از طرف انجمن شهر و یک نفر از طرف رئیس دادگاه شهرستان و یک نفر از طرف وزارت کشور تعیین می شود.در مادۀ ۹ مدت اعتبار ممیزی را بیان می کند که تا پنج سال می باشد. اما اگر ملکی تغییر کند و براساس آن قیمتش بالا رود، بایستی مالک افزایش قیمت را به شهرداری مربوطه اعلام تا شهرداری در سال بعد براساس آن قیمت عوارض را اخذ نماید. مادۀ ۱۱ در خصوص اراضی واقع در محدوده شهر که فاقد ساختمان اساسی بوده و یا باغ شهری به آن اطلاق نشود، در صورتی که تا یکسال بعد از پایان مهلت مقرر در مادۀ ۵ مالکین یا قائم مقام یا نمایندگان قانونی آنان مشخصات و بهای ملک خود را به شهرداری اعلام نکنند، شهرداریهای مشمول مادۀ ۲ این قانون مکلفند اینگونه املاک را بتصرف در آورده و به قایم مقامی مالک از طریق مزایده و با رعایت آیین نامه معاملات شهرداری و بر اساس قیمت منطقه ای بفروش برسانند ومطالبات خود را به انضمام جرایم و هزینه های متعلقه به اضافه پنج درصد قیمت ملک به سود برنامه نوسازی از محل بهای ملک برداشت نموده، مابقی را در حساب سپرده ثابت شهرداری در بانک نگهداری کنند ، تا صورت مراجعه مالکین یا نمایندگان قانونی آنان در مقابل اخذ رسید به آنها پرداخت شود و هرگاه ظرف ده سال مالک ملک یا نمایندگان قانونی آنان مراجعه ننمایند وجوه مذکور بحساب درآمد نوسازی منظور خواهد شد. در این مادۀ قانونگذار به شهرداری ها اجازه و اختیار داده است، که نسبت به سلب مالکیت که فراتر از تحدید مالکیت است اقدام نمایند. و ملک مالک را بخاطر قیمت ناچیز در مقابل قیمت خود ملک تصرف و مزایده و بفروش برسانند ودر ظرف مدت ده سال اگر مالک پیدا نشود و یا اعتراض نکند کاملاً بهای ملک را در حق خود ضبط می کنند. مادۀ ۱۲ نیز در ادامه این مادۀ نیز یک نوع تحریم اجتماعی مالکان را بیان کرده است.که براساس آن اگر مالکان در ظرف دو ماه نسبت به پرداخت عوارض اقدام ننمایند. به مؤسسات برق و گاز استعلام نموده و نسبت به قطع امتیاز آنها اقدام می نمایند.مادۀ ۱۳ نیز این اختیار را به شهرداری ها داده است که نسبت به اخذ عوارض خود، با صدور اجراییه نسبت به وصول طلب خود از مالک یا استیفا آن از عین ملک مالک اقدام نمایند.یعنی بدون توجه به تشریفات قانون آیین دادرسی مدنی، قرار تأمین خواسته را صادر و اجرا می کنند.تبصره یک این مادۀ سایر ادارات را نیز مکلف به انجام دستور می نماید. یعنی شهرداری ها با این اختیارات همانند یک مرجع قضایی عمل می کنند. مادۀ ۱۴ سود تأخیر تأدیه را بر مبنای صدی نه زیان دیر کرد در سال تعیین می نمایید. مواد ۱۵ تا ۱۸ نحوۀ عملکرد شهرداری را در اخذ ملک برای اجرای طرح را بیان می کند. در مادۀ ۱۹ بیان می دارد که پس از اجرای طرح مقدار از ملک متروک ماند، می تواند آنرا به مالک مجاور بفروشد.چون مالک مجاور نسبت به دیگران حق تقدم دارد. مادۀ ۲۰ نحوده پرداخت وجوه به مالکان از طرف شهرداری بیان می کند. که در قسمت آخر مادۀ نحوه پرداخت اقساط را بیان کرده است، که این خود نیز به حقوق مالکانه اشخاص ضرر می رساند. در این حالت حقوق مالکان از دو جهت تحدید و پایمال می شود، از جهت اخذ ملک و ازجهت نحوه پرداخت بهای ملک که هر دو به ضرر مالک تمام می شود. مادۀ ۲۱ در خصوص مواردی است که اگر ملک مالک در رهن باشد، شهردادی دین مالک را به داین داده و ملک را فک رهن کرده و تصرف می نماید.اگر دین مالک کمتر از قیمت ملک باشد، شهرداری مابقی وجه را به مالک باز می گرداند. مادۀ ۲۲ در خصوص نحوه استفاده و واگذاری ملک توسط شهرداریها به سایر سازمانها جهت اجرای طرحهای مربوطه می باشد.مادۀ ۲۳ شهرداری ها را مکلف نموده است، که نظارت بر کیفیت و چگونگی ساخت وساز ساختمانها را با توجه به مقررات و آیین نامه های موجود در این داشته باشد.همچنین در این خصوص شهرداری ها را مکلف به تهیه نقشه جامع نموده است. مادۀ ۲۴ بیان می دارد که شهرداریها می تواننددر موقع تنظیم و اجرای طرحهای نوسازی و همچنین توسعه با احداث معابری که عرض آنها حداقل بیست متر باشد، با رعایت نقشه جامع و یا نقشه هادی شهر طرحهای مربوط را به تناسب موقعیت محل و …اراضی مازاد را در صورت عدم احتیاج از طریق مزایده و با رعایت آیین نامه معاملات شهرداری بفروش رسانیده وجوه حاصله را بحساب درآمد نوسازی و عمران شهری موضوع این قانون منظور کنند. مادۀ ۲۵ موارد استنکاف مالک از انتقال سند ملک به شهرداری ها را بیان نموده است.که در نهایت دادستان به قائم مقامی مالک مراتب انتقال سند را انجام داده و ملک را در اختیار مجری طرح قرار می دهد.که این هم یک نوع سلب مالکیت به معنای خاص خود می باشد. مادۀ ۲۶ مراتب معافیت پرداخت عوارض برخی از سازمانها را بیان نموده است. از جمله مساجدو اماکن مقدسه اسلامی و معابد و اقلیت های مذهبی و… مادۀ ۲۷ مواردی را بیان میدارد، در جاهای که در اثر اجرای طرحهای عمرانی، اماکنی که دارای حق کسب و پیشه یاتجارت هستند، از بین می روند. پرداخت حق کسب و پیشه این امکان بعهده شهرداری یا مؤسسه های مجری طرح می باشند. مادۀ ۲۹ عوارض اراضی واقع در محدودۀ شهر که آب لوله کشی و برق آن تأمین شده و فاقد ساختمان اساسی باشد دوبرابر میزان مقرر در مادۀ ۲ این قانون خواهد بود. تبصره یک موارد استثناء پرداخت دو برابر عوارض را بیان کرده است. و آن در صورتی است که اطراف زمین را نرده و یا فضای سبز ایجاد کنند. مادۀ ۳۱ در خصوص تملیک اراضی توسط شهرداری و پس از ۵ سال تصویب طرح بهای ملک را پرداخت خواهد نمود. و تبصره ۲ مرجع رسیدگی به اختلافات ناشی از اجرای این مادۀ کمیسیون مذکور در مادۀ ۸ این قانون می باشد و طرح اختلاف در کمیسیون مزبور مانع تصرفات شهرداری نمی باشد. در مادۀ ۳۲ این قانون نحوۀ محکومیت ممیزین را در صورتی که گزارش خلاف واقع را به شهرداری جهت پرداخت عوارض اعلام نمایند به حبس جنحه ای از سه تا شش ماه محکوم می شوند. نیز تبصره این مادۀ ارزیابانی که در اجرای این قانون ملک را پیش از بیست درصد بیشتر یا کمتر از بهای عادله منظور کنند به کیفر مقرر در این مادۀ محکوم خواهند شد. مادۀ ۳۳ بیان می دارد سازمانهای مذکور در مادۀ ۱۱۱ الحاقی به قانون شهرداری مصوب ۱۳۴۵ در تصرف ابنیه و اراضی جهت اجرای طرحهای مربوط از مقررات این قانون استفاده خواهند کرد. با مداقه در این قانون بطور واضع نمایان است که قانونگذار بخاطر اجرای طرحهای مربوطه توسط مؤسسات مجری طرح، چقدر حقوق مالکانه را نادیده گرفته و گاهی نیز باعث سلب مالکیت آنان می شود. فصل سوم قواعد ناظر بر تغییر کاربری مبحث اول : کاربری اراضی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نتیجه این می شود که اگر شخصی در بستر مبادلات الکترونیکی، با پخش تبلیغات موهوم با بهره گرفتن از شبکه اینترنت مرتکب کلاهبرداری رایانه ای سنتی شود، مجازاتش کمتر از فردی است که خارج از این بستر عین همین اقدام را انجام دهد یا اینکه تبلیغات موهوم را بصورت دستی بین افراد پخش کند. حال آنکه با توجه به گسترده بودن مخاطبان اینترنت در سراسر جهان و امکانات این شبکه جهت تبلیغات جذاب تر، ضمن مخفی ماندن هویت و حتی اخذ وجوه از طریق اینترنت بدون هیچ گونه ردپای فیزیکی، وسعت ضرر و زیان وارده و تعداد مالباختگان بسیار بیشتر از کلاهبرداری رایانه ای سنتی یا کلاهبرداری سنتی صرف است که خلاف اصول قانونگذاری منصفانه است.( خرم آبادی، ۱۳۸۴،۲۸۸) اما در مورد عبارت «گمراه شدن سیستم های پردازش خودکار» صرف نظر از اینکه چرا به جای سیستم رایانه ای که مشخصه آن پردازش خودکار است، اصطلاح «سیستم های پردازش خودکار» را ذکر کرده است، به نظر می رسد این شرط یک شرط محال است که قانونگذار آورده است. چون اصولاً در مورد سیستم پردازش خودکار، گمراهی معنا ندارد.( خرم آبادی،۱۳۸۴، ۲۲۸) زیرا وظیفه آن پردازش اطلاعات ورودی براساس قواعد منطقی یا برنامه از پیش تعریف شده و نمایش نتیجه این پردازش است. به زبان ساده وقتی عبارت (۲+۱) به رایانه داده شود، به صورت خودکار پاسخ ۳ را نمایش می دهد، این رایانه نیست که گمراه شده، بلکه اطلاعات ورودی به اشتباه وارد شده و اتفاقاً رایانه به دقت هر چه تمام تر پاسخ داده است. «کسی را گمراه کردن» یعنی «او را به بیراهه انداختن» (میرمحمدصادقی، ۱۳۸۶، ۵۶) او را سرگردان کردن» (میرمحمدصادقی، ۱۳۸۶، ۶۰) «او را فریب دادن»، «امر را بر او مشتبه ساختن»، «مانع شدن از فهم واقعیت توسط او» هیچ کدام از این مفاهیم در مورد رایانه قابل تحقق نیست. پس حتی اگر باب مسامحه نیز نمی توان چنین نسبتی به رایانه داد. قید «و نظایر آن» بر ابهام موجود افزوده است، چون نظیری بر این اقدامات نمی توان متصور شد. با این وصف، اگر کسی مرتکب اعمال مندرج در صدر ماده شود و از آن طریق اموالی هم تحصیل کند، لیکن موجب فریب دیگران نشده باشد، عملش مشمول این ماده نخواهد شد، چرا که گمراه کردن سیستم رایانه ای هم قابل تحقق نیست لذا اصولاً «کلاهبرداری رایانه ای محض» در این ماده جرم انگاری نشده است. همانگونه که ذکر شده در ماده ۶۷ فریب خوردن مالباخته شرط تحقق جرم دانسته شده است، درست نیست چرا که با ذکر این مفهوم دیگر ماده ۶۷ بدون توجیه می شود و وجودش لازم نیست چرا که همان ماده یک قانون ت. م. ا . ا کفایت تمام این مصادیق را می نماید و نیازی به ماده ۶۷ ق. ت نیست. پس باید نسبت به حذف این مفهوم از ماده ۶۷ اقدام نمود. گفتار سوم- سوء استفاده یا استفاده غیرمجاز از داده پیام ها، برنامه ها و سیستم های رایانه ای و وسایل ارتباط از راه دور و ارتکاب اعمالی نظیر ورود، محو، توقف داده پیام، مداخله در عملکرد برنامه یا سیستم رایانه ای اقدامات و دست کاری های غیرمجاز و غیرقانونی شامل پنج مصداق می شود. الف – وارد کردن داده ها از اطلاعات اعم از صحیح و کذب. ب- تغییر غیرمجاز داده ها و اطلاعات رایانه ای. ج – محو داده ها و اطلاعات رایانه ای و مخابراتی. د- توقف داده و اطلاعات رایانه ای. ه- مداخله در کارکرد سیستم رایانه . استاد جاویدنیا این مصادیق را اینگونه توضیح می دهند. واژه های «سوء استفاده[۴]» یا «استفاده غیرمجاز[۵]» دارای یک معنا می باشند. در خصوص اینکه چرا دو واژه به همراه یکدیگر در متن ماده آمده است، می توان آن را ناشی از جرح و تعدیل بدون دقت قانونی لازم در متون پیشنهادی دانست. چنانکه در گزارش توجیهی پیش نویس نهایی قانون تجارت الکترونیکی منعکس است، قبل از تدوین این پیش نویس، شورای عالی انفورماتیک «طرح قانونی جرایم کامپیوتری» را تدوین نموده بود و طی آن موادی را در خصوص جرایم رایانه ای جهت اضافه شدن به متن قوانین موجود (و نه در جهت تنظیم قانون خاص) پیشنهاد نموده بود.(جاویدنیا، ۱۳۸۷، ۲۷۷) در خصوص «کلاهبرداری رایانه» نیز پس از انجام کار کارشناسی و بررسی متون حقوقی تعدادی از کشورها که در گزارش توجیهی طرح مزبور منعکس است. متن زیر جهت اضافه شدن به قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ پیشنهاد شده بود: «ماده ۱-۱- هرکس با برنامه سازی کذب، سوء استفاده از داده های ناقص و کذب، استفاده غیرمجاز از داده ها، برنامه ها یا سیستم کامپیوتری، سوء استفاده از ارتباطات راه دور، سوء استفاده از پردازش در مرحله ورودی، خروجی و امثال این موارد، وجوه، اموال یا امتیازات مالی را تحصیل کند و از این راه اموال دیگران را ببرد، کلاهبردار کامپیوتری محسوب می شود و علاوه بر رد اصل مال به صاحبان اموال، به حبس از ۳ تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می شود. تبصره ۱– اگر مرتکب دارای سمت یا مقامی باشد که موجب تسهیل دستیابی به کدهای محرمانه سیستم های کامپیوتری و نظیر آن باشد یا اگر وجوه دریافتی بالغ بر ده میلیون ریال باشد، مجازات مرتکب حداکثر مجازات مذکور در بالا خواهد بود. تبصره ۲- تخفیف مجازات و دیگر تدابیر قانونی پیرو مقررات ماده ۱ و تبصره های آن است. تبصره ۳- شروع به کلاهبرداری رایانه ای جرم محسوب می شود و مجازات آن حداقل مجازات مقرر در این ماده است» شورای اروپا در فهرست حداقل (واجب الرعایه) خود مقرر می دارد: کلاهبرداری کامپیوتری – وارد کردن، تغییر، امحاء، یا ایجاد وقفه در داده های کامپیوتری یا برنامه های کامپیوتری یا دیگر مداخلات مربوط به پردازش داده ها که نتیجه پردازش داده ها را تحت تأثیر قرار می دهد، خواه موجب ضرر اقتصادی، خواه موجب از دست دادن اموال و تصرف آن اموال متعلق به غیر با قصد کسب منفعت و امتیاز اقتصادی غیرقانونی برای خود یا دیگری شود (طرح جایگزین: فاقد محروم کردن غیرقانونی آن شخص از اموالش)…
۲۶۳- کلاهبرداری: هر کس به واسطه اتخاذ ماهیت کذب، اختفاء یا پنهان سازی وقایع، اعتقادی اشتباه را در دیگری ایجاد یا ابقاء نماید و موجب شود دیگری دچار ضرر مالی شود، اگر او با قصد کسب امتیاز اقتصادی غیرقانونی برای خود یا شخص ثالث اقدام کرده است، به مجازات تا ۵ سال زندان یا مجازات نقدی محکوم خواهد شد. شروع جرم کلاهبرداری قابل مجازات است. یک تا ۱۰ سال زندان در موضوعات خاص و جدی اعمال خواهد شد… ۲۶۳- الف – کلاهبرداری کامپیوتری : هر کس از طریق برنامه سازی غیر صحیح، از طریق استفاده از داده های ناقص یا غیرصحیح، از طریق استفاده غیرمجاز از داده ها، یا غیره، مداخله غیرمجاز در پردازش کند و برنتایج عملیات داده پردازی اثر گذارد و بدین ترتیب موجب صدمه اقتصادی به دیگرری شود، اگر او با قصد اکتساب امتیاز اقتصادی غیرقانونی برای خود یا شخص ثالث اقدام کرده باشد، به مجازات تا ۵ سال زندان یا مجازات نقدی محکوم خواهد شد …[۶] به عنوان جمع بندی می توان گفت در حال حاضر، تعریف موسع شورای اروپا تا حد زیادی قانع کننده ترین تعریف است در ادامه این گزارش و ضمن ذکر قوانین کشور های مختلف مجدداً تأکید می نماید که «مقنن آلمان شاید جزو معدود مقننینی باشد که تا حدی کامل ترین قوانین را وضع کرده است … » کاملاً مشهود است که در منابع مورد استفاده تدوین کنندگان این ماده نقصی وجود ندارد، اما مشخص نیست تصرفاتی که جهت تدوین ماده جدید با حذف و اضافه و تغییر واژه ها ایجاد شده بر چه مبنایی استوار است. چرا که نه تنها کمکی به واضح تر نمودن تعریف نکرده، بلکه تعرف را دچار اشکال نموده است. ملاحظه می شود که در ماده ۲۶۳ – الف آلمان دو عبارت «استفاده از داده های غیرصحیح یا ناقص» و «استفاده غیرمجاز از داده ها» آمده است؛ اما در متن پیشنهادی عبارت اول به «سوء استفاده از داده های ناقص و کذب» تغییر داده شده است و به جای «اثرگذاری بر نتایج عملیات داده پردازی» از عبارت غیرفنی «سوء استفاده از پردازش در مرحله ورودی، پردازش و خروجی» را آورده است و اشکالات دیگری هم در این متن وجود دارد که جای طرح آن نیست. در جریان تهیه پیش نویس قانون تجارت الکترونیکی، همان ماده پیشنهادی مملو از اشکلات فنی و حقوقی مبنای کار قرار گرفت، اما تغییرات فاحشی در آن صورت گرفت که بدون مبنا بودن آن کاملاً واضح است و تنها تغییر مثبت این ماده نسبت به ماده قبل افزودن ارکان «ورود»، «محو» و «توقف داده» است که از تعریف فهرست حداقل شورای اروپا در خصوص کلاهبرداری رایانه ای اخذ شده است. ماده پیشنهادی که در متن گزارش ذکر شده به شرح ذیل است: «ماده ۱- هر کس با سوء استفاده از داده ها و برنامه ها و سیستم های کامپیوتری و وسایل ارتباط از راه دور، استفاده غیرمجاز از داده ها، برنامه ها و ارتکاب افعال نظیر محو، ورود، متوقف سازی و غیره در فرایند «تجارت الکترونیکی» دیگران را بفریبد و یا سبب گمراه شدن سیستم های پردازش خودکار و نظایر آن شود، وجوه، اموال یا امتیازات مالی تحصیل کند و از این طریق اموال دیگران را ببرد مجرم محسوب و علاوه بر رد مالی به صاحبان اموال، به حبس از ۳ تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مال مأخوذه محکوم می شود. تبصره ۱- شروع به این جرم نیز جرم محسوب می شود و مجازات آن حداقل مجازات مقرر در ماده فوق است. » ملاحظه می شود در تعریف فوق، عبارت «استفاده از داده های ناقص و کذب» مندرج در قوانین کیفری آلمان، جای خود را به «سوء استفاده از داده ها و … » داده است که مفهومی متفاوت ایجاد کرده است. جالب اینجاست که به دنبال این تغییرات واقعاً دقیق و فنی ماده ای که در این خصوص در پیش نویس جمع بندی شده در ۱۳۴ ماده در انتهای همین گزارش توجیهی ذکر شده با متن ذکر شده فوق الاشعار تفاوت عبارتی و مفهومی پیدا کرده است: ماده ۱۱۲ – هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی، با سوء استفاده و یا استفاده غیرمجاز از «داده ها» برنامه ها و سیستم های رایانه ای و وسایل ارتباط از راه دور و ارتکاب افعالی نظیر ورود، محو، توقف «داده»، مداخله در عملکرد در برنامه یا سیستم رایانه ای و غیره دیگران را بفریبد و یا سبب گمراهی سیتمهای پردازش خودکار و نظایر آن شود و از این طریق برای خود یا دیگری وجوه، اموال یا امتیازات مالی تحصیل کند و اموال دیگران را ببرد مجرم محسوب و علاوه بر رد مال به صاحبان اموال به حبس از ۳ تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مال مأخوذه محکوم می شود. ماده ۱۱۲- ۱ شروع به این جرم نیز جرم محسوب و مجازات آن حداقل مجازات مقرر در ماده فوق است» و در نتیجه این اقدامات کارشناسانه، دو واژه «سوء استفاده» و «استفاده غیر مجاز» در کنار هم در متن ماده اصلی تصویب شده در مجلس جای گرفت. خوشبختانه این نقیصه در ماده ۷۴۱ بخش تعزیرات و خصوصاً ماده ۱۲ اصلاحیه لایحه موصوف برطرف شده است. یکی از محققان به جای این دو واژه، به تبعیت از ماده ۸ کنواسیون جرایم سایبر، واژه «استفاده بدون حق» را پیشنهاد نموده است. مصداق بعدی «ورود داده پیام»[۷] است که همانطور که ذکر شد، از تعریف فهرست حداقل شورای اروپا در مورد کلاهبرداری اخذ شده است. البته معنای مصدری «وارد کردن» از آن اراده شده است و متعلق آن هم «داده پیام» است و برداشت معنای «نفوذ کردن به سیستم رایانه ای و وسایل ارتباط از راه دور» از آن با توجه به آرایش جمله و قرار گرفتن در کنار کلمات «محو» و «متوقف» صحیح نمی باشد(جاویدنیا، ۱۳۸۷، ۲۴۰). البته بهتر بود همان لفظ «وارد کردن» را استفاده می نمود. در قانون جرایم رایانه ای و کنواسیون جرایم سایبر نیز همین عبارت به کار رفته است. وارد کردن «داده پیام» جهت ارتکاب کلاهبرداری رایانه ای را می توان در عمل یک متصدی سیستم، در افزودن نام یک کارگر واهی به لیست پرداخت حقوق شرکت، با شماره حساب خودش جهت دریافت مبلغ حقوق مشاهده کرد. «محو داده پیام»[۸] مصداق دیگری از رفتارهای مجرمانه این بزه است. «محو» به معنای از بین بردن است که به نظر می رسد که مأخذ آن فهرست حداقل شورای اروپا است. کلاهبرداری با محو «داده پیام»، به این ترتیب میسر است که مثلاً کارمندی با حذف سابقه دریافت حقوق خود از سیستم حسابداری شرکت، معادل حقوق خود را مجدداً دریافت نماید و با این عمل منفعت مالی برای مرتکب حاصل گردیده است. رفتار مجرمانه بعدی «توقف داده پیام» است. «توقف» در اینجا به معنای مصدری «متوقف کردن» به کار رفته که از تعریف فهرست حداقل شورای اروپا اخذ شده است. این متوقف کردن ممکن است موقت یا دائمی باشد. «متوقف کردن داده پیام» به این طریق می تواند محمل کلاهبرداری رایانه ای واقع شود که طی یک معامله تجاری، پس از انجام مراحلی همچون چک کردن حساب خریدار مبنی بر داشتن موجودی کافی، دستور کسر از حساب خریدار و واریز به حساب فروشنده صادر شود و معامله تمام شده فرض شود و کالا تسلیم خریدار گردد، اما خریدار با یک سری اقداماتی که از قبل انجام داده به طور کلی مانع از ارسال داده حاوی دستور پرداخت به بانک شده باشد. یا اینکه موقتاً جلوی داده مربوط را سد کرده تا فوراً با مراجعه به یک دستگاه خودپرداز یا مراجعه به بانک از طریق امکانات بانکداری اینترنتی، وجوه مزبور را قبل از وصول دستور پرداخت به بانک، به حساب دیگری منتقل سازد. ذکر چند نکته در خصوص بندهای ۲ و ۳ و ۴ فوق مفید به نظر می رسد. این سه واژه در تعریف فهرست حداقل شورای اروپا، کنواسیون جرایم سایبری و نیز لایحه جرایم رایانه ای و اصلاحیه آن آمده است علاوه بر آنها واژه «تغییر»[۹] در همه متون یاد شده و واژه «ایجاد»[۱۰] در دو متن اخیرالذکر به چشم می خورد. با توجه به کاربرد عبارت «افعالی نظیر» قبل از سه فعل یاد شده این افعال تمثیلی هستند، لذا می توان «تغییر» یا «ایجاد» داده را نیز جزء طرق کلاهبرداری رایانه ای ذکر کرد. اما تصریح به آنها سبب کامل شدن ماده می شد.[۱۱] هر سه واژه فوق به اضافه «تغییر»، به عنوان اجزاء عنصر مادی جرم «جعل رایانه ای» در ماده ۶۸ قانون تجارت الکترونیکی، نیز سه سند اشاره شده فوق ذکر گردیده است.[۱۲] همچنین برخی از آنها جزء عنصر مادی جرایمی چون «اخلال در داده ها» ، «اخلال در سیستم» قرار دارند که در بحث مربوط به شروع به جرم بررسی خواهند شد.[۱۳] «مداخله در عملکرد برنامه یا سیستم رایانهای»[۱۴] آخرین رفتار مجرمانه مصرح در ماده است. این واژه با عنایت به متن تعریف توصیه نامه شورای اروپا از کلاهبرداری رایانه ای، معادل «Interference» به کار رفته است که عیناً در ماده ۸ کنوانسیون جرایم سایبر نیز آمده است و به کار بردن «ایجاد اخلال» به عنوان مترادف فارسی معنای صحیح تری از آن به دست می دهد. در ماده ۶۷ قانون «مداخله در عملکرد برنامه یا سیستم رایانه ای» در عرض افعال ورود، محو، توقف «داده پیام» قرار داده شده است. اما در تعریف لیست حداقل شورای اروپا از کلاهبرداری، هر یک از اعمال چهارگانه «وارد کردن»، «محو کردن»، «تغییر دادن» و «متوقف کردن» داده های رایانه ای یا برنامه های رایانه ای با ذکر عبارت «یا دیگر اقسام ایجاد اخلال در جریان پردازش داده» پس از آنها، نوعی ایجاد اخلال در پردازش داده و از مصادیق آن دانسته شده اند. علاوه بر آن براساس لیست حداقل شورای اروپا «ایجاد اخلال در پردازش داده ها» واژه ای است موسع که شامل عناوین مجرمانه «ایراد خسارت به داده های رایانه ای و یا برنامه های رایانه ای»[۱۵] و نیز «خرابکاری رایانه ای»[۱۶] مندرج درلیست حداقل، می گردد. لیکن هر گاه این اعمال منتهی به ضرر اقتصادی دیگری شود، کلاهبرداری است و در غیر اینصورت چنانچه منجر به «وقفه در عملکرد یک رایانه ای یا سیستم مخابراتی» شده باشد، «خرابکاری رایانه ای» والا «ایراد خسارت به داده های رایانه ای و یا برنامه های رایانه ای» می باشد. در ماده ۸ کنوانسیون جرایم سایبر نیز هر چند در ظاهر، «اخلال در عملکرد سیستم رایانه ای»[۱۷] به عنوان یکی از مصادیق مستقل و حصری عنصر مادی در کنار چهار فعل «وارد کردن»، «تغییر دادن»، «حذف کردن» یا «متوقف ساختن» آمده است، لیکن با تعریفی که از آن در غالب جرم مستقل «اخلال در سیستم»[۱۸] به عمل آورده است، مشخص می گردد که این واژه هم اعم از چهار فعل یاد شده می باشد.[۱۹] با در نظر گرفتن تعریف این کنوانسیون از بزه «اخلال در داده ها»[۲۰]، در کنار «اخلال در سیستم» و معادل دانستن تقریبی آنها با دو بزه خاص یاد شده، نتیجه پاراگراف قبلی در خصوص ارتباط «اخلال در عملکرد سیستم رایانه ای» با بزه های «اخلال در داده ها» و «اخلال در سیستم» می باشد. دو عنوان مجرمانه اخیر نسبت به دو عنوان انتخابی فهرست حداقل شورای اروپا، با مفهوم قصد شده از انتخابشان سازگارترند و با وضوح بیشتری می توان بر نتیجه ای که از تعاریف لیست حداقل شورای اروپا گرفتیم تأکید کرد.[۲۱] البته از آنجا که «اخلال در عملکرد برنامه های رایانه ای»، عملاً می تواند از «اخلال در داده» حاصل سود، لذا کنوانسیون جرایم سایبر بر خلاف تعاریف لیست حداقل شورای اروپا «برنامه های رایانه ای» را به طور مستقل موضوع «اخلال» نیاورده است و چون مصادیق «اخلال در داده» را به طور خاص در اجزاء عنصر مادی «کلاهبرداری رایانه ای» قید نموده در متن ماده، دیگر به «اخلال در داده» به عنوان مصداق جداگانه از اجزاء عنصر مادی اشاره نکرده و فقط عبارت «هر گونه اخلال در عملکرد سیستم» را در کنار چهار فعل یاد شده جهت اطمینان از جامعیت شمول ماده نسبت به همه مصادیق عملی موجود از جمله دستکاری سخت افزار، اعمال متوقف کننده خروجی های پرینت و اعمال مؤثر در ضبط یا جریان داده ها آورده است.[۲۲] اما قانون جرایم رایانه ای در این خصوص از روش قانون تجارت الکترونکی تبعت کرده است که صحیح به نظر نمی رسد. در انتها این موضوع را متذکر می شویم که با توجه به متن ماده ۶۷ قانون تجارت الکترونیکی مصادیق ذکر شده اجزا عنصر مادی تمثیلی می باشند. البته با توجه به ذکر «اعمالی نظیر … » دیگر نیازی به قید کلمه «و غیره» نبود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مقبولیت فرد با سن کمتر
-
-
۱۰۳
۳۹٫۵
۶۹
۲۶٫۴
۷۵
۲۸٫۷
۱۳
۵٫۰
۱
۰٫۴
جدول(۴-۱۰)،نشان دهنده ابعادی است که بر امر به معروف و نهی از منکر اثر بخش است.مقبولیت اعضای خانواده جهت اثربخشی امر به معروف، نشان میدهد. بیشترین فراوانی با ۵/۲۹ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی زیاد) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی را که با او نسبت خانوادگی دارم، میپذیرم و کمترین فراوانی با ۴/۳ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی کم) را برای این گویه برگزیدند.در زمینه مقبولیت فرد خیرخواه جهت اثربخشی امر به معروف،بیشترین فراوانی با ۲/۳۲ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی زیاد )را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی را که از سر خیرخواهی مرا امر و نهی کند، میپذیرم و کمترین فراوانی با ۷/۵ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی کم) را برای این گویه برگزیدند. در گویه اثربخشی مقبولیت فردی که دوست دارند،بیشترین فراوانی با ۳/۳۳ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (اصلا") را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی را که دوست دارم، میپذیرم و کمترین فراوانی با ۶/۴ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (کم )را برای این گویه برگزیدند.وزیع فراوانی پاسخگویان را بر حسب مقبولیت پلیس جهت اثربخشی امر به معروف نشان میدهد. بیشترین فراوانی با ۷/۳۳ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (کم) را برای این گویه انتخاب کردند و کمترین فراوانی با ۲/۴ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (اصلا") را برای این گویه برگزیدند. بر حسب مقبولیت کسی که وابسته به حکومت است جهت اثربخشی امر به معروف،بیشترین فراوانی با ۷/۳۳ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (کم) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی که وابسته به حکومت باشد را میپذیرند و کمترین فراوانی با ۸/۳ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی کم) را برای این گویه برگزیدند.در گویه یمقبولیت همکار جهت اثربخشی امر به معروف بیشترین فراوانی با ۲/۴۵ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (متوسط) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی همکار خود را میپذیرمند و کمترین فراوانی با ۱/۱ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی زیاد) را برای این گویه برگزیدند.توزیع فراوانی پاسخگویان را بر حسب مقبولیت کسی که سن بیشتری دارد جهت اثربخشی امر به معروف نشان میدهد،بیشترین فراوانی با ۹/۴۲ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (زیاد) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی که سن بیشتری دارد را میپذیرم و کمترین فراوانی با ۵/۱ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (اصلا") را برای این گویه برگزیدند.مقبولیت کسی که هم سن است جهت اثربخشی امر به معروف نشان میدهد،بیشترین فراوانی با ۴/۴۴ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (متوسط) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی که هم سن است را میپذیرم و کمترین فراوانی با ۱/۱ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی زیاد) را برای این گویه برگزیدند.در گویه ی مقبولیت کسی که سن کمتری دارد جهت اثربخشی امر به معروف نشان میدهد. بیشترین فراوانی با ۵/۳۹ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی کم) را برای این گویه انتخاب کردند که امر و نهی کسی که سن کمتری دارد را میپذیرم و کمترین فراوانی با ۴/۰ درصد مربوط به پاسخگویانی است که گزینه (خیلی زیاد) را برای این گویه برگزیدند.
۴-۲-۱۱-شاخصهای نوع الفاظ آمر و ناهی جهت اثربخشی امر به معروف و نهی از منکر جدول (۴-۱۱): شاخصهای پراکندگی نوع الفاظ آمر و ناهی جهت اثربخشی امر به معروف
(تعداد کل)
(معتبر)
۲۶۱
(از دست رفته)
۰
(میانگین)
۳٫۳۲
(انحرف معیار)
۱٫۴۴
(کمینه)
۱٫۰۰
(بیشینه)
۶٫۰۰
شکل (۴-۸): توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نوع الفاظ آمر و ناهی جهت اثربخشی امر به معروف جدول و شکل فوق شاخصهای پراکندگی نوع الفاظ آمر و ناهی را جهت اثر بخشی امر به معروف در بین پاسخگویان نشان میدهد. میانگین نوع الفاظ آمر و ناهی جهت اثربخشی امر به معروف، در بین دانشجویان مورد مطالعه برابر با ۳۲/۳ است. حداقل (کمینه) نمره آن ۰۰/۱ و حداکثر (بیشینه) ۰۰/۶ میباشد. لازم به ذکر است که دامنهی پاسخها از عدد ۱ (اصلا") تا ۶(خیلی زیاد) میباشد. ۴-۲-۱۲-شاخص الفاظ آمر و ناهی جهت اثر بخشی امر به معروف ونهی از منکر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مربوط بودن به این معنی است که اطلاعات گزارش شده میبایست قادر باشند که انتظارات گذشته استفاده کننده از وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت را تأیید یا اصلاح کنند و استفاده کننده را در پیش بینی وضعیت مالی و عملکرد آتی شرکت کمک کند. بنابراین احتمالاً از حسابرس انتظار میرود که ویژگی ارزش بازخورد و ارزش پیش بینی صورتهای مالی حسابرسی شده را بررسی، ارزیابی و گزارش کند.
به موقع بودن مربوط بودن اطلاعات گزارش شده به وسیله ویژگی به موقع بودن، تحت تأثیر قرار میگیرد. به عبارتی دیگر هر چه از ویژگی به موقع بودن اطلاعات کاسته شود. از مفید بودن اطلاعات نیز کاسته خواهد شد. دوباره فرض می شود که حسابرس ملزم خواهد بود که این ویژگی را مورد بررسی قرار دهد. بیان صادقانه قابلیت اعتماد اطلاعات گزارش شده به این معنی است که اطلاعات گزارش شده به صورت عینی و صادقانه رویداد و خصوصاً ماهیت اقتصادی رویدادها و خصوصاً ماهیت اقتصادی آنها را منعکس نمایند. حسابرس باید مدارک مؤیدی را که منعکس کننده ماهیت اقتصادی رویدادها است، مشخص نماید تا بتواند در مورد این موضوع شواهد لازم را جمع آوری کند. دقت وعدم اطمینان حسابرسان با اطلاعات حسابداری تأییدپذیری سر و کار دارند که دقیق و قطعی نیستند ولی باید قابل اعتماد باشند. بیطرفی برای این که اطلاعات گزارش شده قابل اعتماد باشند، حسابرس نباید به هیچ تصمیمی یا نتایج تصمیم مشخصی تمایل جانبدارانه داشته باشد. حسابرس باید اثر این محدودیت را بر کیفیت مورد انتظار اطلاعات رسیدگی کند (پاکدل مغانلو، ۱۳۹۱). ۲-۳- ارائه مجدد صورت های مالی حجم زیاد رسوایی های حسابداری در طی چند سال اخیر منجر به سلب اعتماد عمومی از شرکت های بزرگ و موسسات حسابرسی آنها شده است. تمام این رسوایی ها، همراه با ارائه مجدد صورت های مالی بوده است. به بیان دیگر، کلیه شرکت هایی که در سال های اخیر ورشکست شده اند اقدام به تجدید ارائه صورت های مالی خود نموده اند. در اغلب موارد، ارائه مجدد صورت های مالی بیانگر وجود مشکلات در سیستم کنترل داخلی و حاکمیت شرکتی در شرکت هایی بوده است که شهرت و ارزش آنها در بازار آسیب دیده و حتی در برخی اوقات منجر به ورشکستگی آن ها شده است. مدیران شرکت ها انگیزه های متعددی برای تجدید ارائه صورت های مالی دارند. طبق نتایج پژوهش وانگ ژیا[۷] (۲۰۰۶) قدرت سود آوری ضعیف ، پایین بودن کیفیت سود، درجه اهرم بالا، کوچک بودن اندازه شرکت و پایین بودن ارزش شرکت، احتمال وقوع ارائه مجدد صورت های مالی را تا حد زیادی افزایش می دهند. ۲-۳-۱ دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی: هر گاه در دوره جاری محرز گردد که صورت های مالی آن دوره یا دوره های قبل، در نتیجه وجود اشتباهاتی به شکل نادرست ارائه شده است، اصلاح آن اشتباهات از طریق تعدیل مانده اول دوره سود انباشته و تجدید ارائه صورت های مالی دوره گذشته ضرورت پیدا می کند. انواع اشتباهاتی که منجر به ارائه صورت های مالی می شوند عبارتند از: اشتباهات محاسباتی و ریاضی، اشتباه در به کارگیری رویه های حسابداری، تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیت های موجود در زمان تهیه صورت های مالی، تغییر از یک رویه استاندارد حسابداری به یک رویه استاندارد حسابداری و موارد تقلب. گرچه ارائه صورت های مالی، پدیده ای جدید نیست اما به دلیل وجود روش های حسابداری متهورانه[۸]، بی نظمی های حسابداری یا تقلب در حسابداری، تعداد و مبلغ ارائه سود شرکت ها در طول چند سال گذشته به طور چشم گیری افزایش یافته است. بنابراین، توجه بسیاری از سرمایه گذاران، تحلیل گران و تدوین کنندگان مقررات به موضوع تجدید ارائه جلب شده است. یکی از ویژگی های مهم صورت های مالی قابلیت مقایسه آنها از دوره ای به دوره دیگر است. قابلیت مقایسه اطلاعات مالی واحد تجاری از دوره ای به دوره دیگر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استفاده کنندگان اطلاعات مالی موجود در صورت های مالی با مقایسه عملکرد سال های مختلف یک واحد تجاری می توانند روند ها را شناسایی و با توجه به نتایج گذشته، وضعیت آتی آن را پیش بینی کنند. این مقایسه هنگامی صحیح ومعتبر خواهد بود که واحد تجاری مورد نظر روش ها و رویه های اندازه گیری مشابهی را در سال های مختلف به طور یکنواخت بکار گرفته باشد. در صورتی که شرکت ها اقدام به تغییر روش ها و رویه های حسابداری خود نمایند، تا حدودی قابلیت مقایسه صورت های مالی شرکت ها از بین می رود. راه حلی که نهادهای استاندارد پیشنهاد می کنند تجدید ارائه صورت های مالی سال های قبل با روش و رویه جدید است. به دلیل تغییرات مستمر و مداومی که در شرایط اقتصادی و اجماعی صورت می گیرد، ممکن است تغییر در اصول و روش های حسابداری به منظور هماهنگ کردن واحد تجاری با شرایط جدید، ضرورت یابد. هنگامی که مدیریت واحد تجاری به دلیل تغییر در شرایط اقتصادی و اجتماعی تصمیم به تغییر در اصول یا روش های حسابداری می گیرد، با این سوال مواجه می شود که این تغییر ( یا تغییرات) چگونه باید گزارش شوند تا قابلیت مقایسه صورت ها ی مالی دوره های مختلف حفظ گردد؟ بدیهی است که به کارگیری اصول و روش های جدید حسابداری در گزارش های سالانه می تواند به عدم یکنواختی صورت های مالی دوره جاری و دوره های گذشته منجر شود و قابلیت مقایسه آنها را با یکدیگر از بین ببرد. از طرف دیگر نمی توان صرفا به خاطر حفظ رعایت ثبات رویه از بکارگیری اصول جدید حسابداری چشم پوشی کرد (کراس و همکاران[۹]، ۲۰۰۳). به همین دلیل در شرایطی که روی می دهد شرکت ناگزیر به ایجاد تغییراتی در اصول و رویه ها ی حسابداری خود است که منجر به از بین رفتن ثبات رویه می شود. این تغییرات شامل موارد زیر است: تغییر در اصول حسابداری: عبارت است از تغییر از یک اصل پذیرفته شده حسابداری به اصل پذیرفته شده دیگر حسابداری زمانی که دو یا چندین اصل پذیرفته شده وجود دارند و مورد استفاده قرار می گیرند یا اصول قبلی مورد استفاده در بلند مدت پذیرفته شده نیستند. تغییر در روش بکارگیری اصول حسابداری نیز تغییر در اصول محسوب می شود (FASB، ۲۰۰۵، ۱۵۴FAS). تغییر در برآوردهای حسابداری: در نتیجه کسب اطلاعات جدید و یا بر اساس تجربه، شرکت می تواند در برآوردهای انجام شده تجدید نظر نماید (کی سو، ۱۳۸۴، ص ۴۸۹). تغییر در واحد تجاری گزارشگر: زمانی صورت می گیرد صورت های مالی ارائه شده در دوره جاری از نظر شخصیت حسابداری با صورت های مالی ارائه شده در دوره قبل ماهیتا متفاوت می باشد (نویسی و همکاران، ۱۳۷۵، ص۴). تغییر در صورت های مالی (اصلاح اشتباه): اشتباه در شناسایی، اندازه گیری، ارائه یا افشا در صورت های مالی ناشی از اشتباهات محاسباتی، اشتباه در بکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری، یا عملی که سهوا در تهیه صورت های مالی روی داده است (FASB، ۲۰۰۵،ش ۱۵۴). برای گزارش کردن اثرات این تغییرات سه دیدگاه مطرح است که به شرح زیر بیان می شود: عطف به ماسبق: بر طبق این دیدگاه، در آغاز دوره حسابداری باید اثر انباشته کاربرد روش جدید را در صورت های مالی محاسبه کرد. یک ثبت اصلاحی مربوط به دوره های گذشته در صورت های مالی انجام می شود و با توجه به روش و رویه حسابداری جدید، یک بار دیگر صورت های مالی سال های گذشته تهیه خواهد شد. طرفداران این موضوع یا دیدگاه بر این باورند که تنها با تهیه صورت های مالی دوره های گذشته می توان بر اساس تغییرات صورت گرفته در رویه ها و روش های حسابداری صورت های مالی قابل مقایسه تهیه گردد. اگر از این روش استفاده نشود صورت های مالی سالهای قبل از تغییر، بر اساس روش قدیمی تهیه خواهند شد، در سالی که تغییر رخ داده است کل اثرات انباشته و ثبت اصلاحی در صورت سود و زیان گزارش می شود و در سال بعد صورت های مالی را بر اساس روش جدید تهیه می کنند، بدون این که اثر تغییر گزارش شود. روش دوره جاری: بر طبق این دیدگاه، اثر انباشته کاربرد روش جدید بر صورت های مالی را در آغاز دوره محاسبه می کنند. سپس این ثبت اصلاحی را در صورت سود و زیان سال جاری به عنوان یک قلم خاص بین دو عنوان اقلام غیر مترقبه و سود خالص گزارش می نمایند. طرفدارن این روش بر این باورند که تجدید نظر در اقلام صورت های مالی سال های گذشته باعث سلب اعتماد سرمایه گذاران از صورت های مالی می شود. روش سال های آینده: بر طبق این دیدگاه نتیجه های گزارش شده سال های قبل به همان صورت باقی می ماند و هیچ تغییری صورت نمی گیرد. در مانده های اول دوره هیچ وارده اصلاحی ثبت نمی شود و برای سرشکن کردن مبالغ بدهکار یا بستانکار بر روی دوره های قبل هیچ اقدامی به عمل نمی آید. طرفداران دیدگاه مزبور بر این باورند که اگر مدیریت شرکت، صورت های مالی را بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری ارائه کند، این صورت های مالی نهایی خواهد بود و مدیر نمی تواند با انجام یک تغییر در رویه ها و روش های حسابداری اقدام به تغییر در مقادیر متعلق به گذشته نماید. بر اساس این شیوه استدلال، ثبت اصلاحی از بابت اثر انباشته ناشی از تغییر رویه و روش در سال جاری کاری نامعقول خواهد بود، زیرا در اجرای چنین روشی مقادیری مطرح می شوند که با رویدادهای اقتصادی یا سود سال جاری هیچ رابطه ای ندارند (کی سو، ۱۳۸۴، ص۵۰-۵۱). هیئت استانداردهای حسابداری مالی در استاندارد حسابداری شماره ۱۵۴، ارائه مجدد را به صورت زیر تعریف می کند: فرایند بازنگری در صورت های مالی قبلی منتشر شده جهت منعکس کردن اثر اصلاح اشتباه صورت گرفته در آن صورت های مالی. بر اساس مطالب ذکر شده، برای حفظ ثبات رویه، در ارتباط با تغییرات حسابداری صورت یافته در سه مورد ارائه مجدد صورت های مالی لازم به نظر می رسد، یعنی هنگامی که تغییر در اصول حسابداری، تغییر در صورت های مالی (اصلاح اشتباهات حسابداری) و تغییر در واحد تجاری گزارشگری روی می دهد. بعلاوه شرکت هایی که اقدام به توقف عملیات بخشی از شرکت می کنند باید صورت های مالی را ارائه مجدد نمایند (کالن و همکاران[۱۰]، ۲۰۰۵). چند مورد مهم از انواع اشتباهات سهوی و تخلفات عمدی در ادامه مورد بحث قرار میگیرند که منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی خواهند شد (کروس و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۴). ۲-۳-۱-۱- شناسایی درآمد درآمد حاصل از فروش و خدمات، مرکز ثقل توانایی شرکت برای رشد و پیشرفت است. چنانچه شرکتی درآمد دوره های گذشته خود را بیش از میزان واقعی گزارش نماید، نه تنها عملکرد گذشته آن اغراق آمیز بوده است بلکه ممکن است رشد آینده شرکت نیز متزلزل شود. به بیان دیگر، از منظر سرمایه گذاران، در خصوص روند آتی شرکت ابهام ایجاد خواهد شد. لذا، نگرانی سرمایه گذاران پیرامون رشد آتی شرکت باعث تجدید نظر در ارزش شرکت خواهد شد که به صورت تقلیل ارزش ظاهر خواهد شد. در سالهای اخیر، اکثر ارائه مجددها دارای اصلاح اشتباه ناشی از شناسایی درآمد هستند و به نظر می رسد شرکت های پیشرفته بیشتر تمایل به تجدید ارائه دارند. آمار نشان می دهد بیش از یک سوم ارائه مجددهای حسابداری درآمریکا مربوط به صنایع پیشرفته بوده است (وو[۱۲]،۲۰۰۲). ۲-۳-۱-۲- ذخایر بر اساس اصول حسابداری، شرکت میتواند برای بدهیهای قابل پیش بینی،برگشت از فروش و خدمات پس از فروش در حساب ها ذخیره منظور نماید. تخصیص نامناسب ذخیره احتمال وقوع تجدید ارائه صورت های مالی را افزایش خواهد داد. برای نمونه، در شرکت سان بیم علاوه بر مسائل مربوط به شناخت درآمد، یکی دیگر از دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی سال ۱۹۹۸ ایجاد ذخیره نامناسب بود. این شرکت در سال ۱۹۹۶ اقدام به ایجاد ذخیره نمود تا زیان گزارش شده را افزایش دهد و ذخایر مازاد را در سال ۱۹۹۷ به سود منتقل کرد تا بتواند سود شرکت را متورم نماید(کروس و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۴). ۲-۳-۱-۳- ارائه بیش از واقع دارایی ها مقوله ارائه مجدد صورتهای مالی شامل انعکاس بیش از حد دارا ییها نظیرموجودی کالا، داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود است که به دلیل اختلاط هزینه و بهای تمام شده ایجاد میگردد. به عنوان مثال، چنانچه بهای تمام شده موجودی بیش از واقع گزارش گردد به طور تصنعی ارزش موجودی افزایش می یابد و منجر به افزایش سود دوره جاری میگردد. برای نمونه، شرکت آید رایت صورتهای مالی خود را در سال ۲۰۰۰ به دلیل گزارش بیش از واقع سود خالص دوره گذشته از طریق شیوه های مدیریت ارزش موجودی کالا، تجدید ارائه نمود. مدیریت شرکت بابت سرقت و اُفت موجودی فیزیکی ذخیره قابل ملاحظهای در نظر نگرفت و بنابراین، بهای تمام شده کالاهای فروش رفته را کمتر گزارش نمود (کروس و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۴). ۲-۳-۱-۴- مخارج سرمایه ای یکی دیگر از دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی، طبقه بندی نادرست مخارج به حساب مخارج سرمایه ای به جای هزینه است. در این حالت، هزینه ها کمتر از میزان واقعی گزارش میگردند و سود خالص بیشتر از میزان واقعی گزارش میشود. در حقیقت، زمانی که شرکت از بهای تمام شده جاری در آینده منتفع نمیگردد نباید این مبالغ به حساب مخارج سرمایه ای منظور شود. برای مثال، شرکت واست صورتهای مالی خود را برای سالهای ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۷ به علت سرمایه ای نمودن مخارج جاری، ارائه مجدد نمود. در واقع شرکت سود عملیاتی خود را باکمتر از واقع نشان دادن هزینه های عملیاتی، افزایش داده است (کروس و همکاران[۱۵]، ۲۰۰۴). ۲-۳-۱-۵- ارائه کمتر از واقع بدهی ها و کاهش ارزش دارایی ها کمتر از واقع گزارش کردن بدهیها، بیانگر قصور در ثبت بدهیهای برآوردی و احتمالی است. در حقیقت، بیانگر آن است که در شرکت بدهیهای ثبت نشده ای وجود دارد که احتمال وقوع ارائه مجدد را افزایش میدهد. قصور در ثبت صحیح کاهش ارزش داراییها نظیر دریافتنی های غیرقابل وصول، کاهش ارزش داراییهای بلند مدت و ذخیره موجودیهای ناباب نیز منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی خواهد شد. بنابراین، شرکت های با درجه اهرم بالا و شرکتهای زیان ده انگیزه بالایی برای تجدید ارائه صورت های مالی خود دارند (وو، ۲۰۰۲). ۲-۳-۲ واکنش به علل ارائه مجدد صورت های مالی اگرچه ممکن است فشارها و مشکلات دیگری نیز وجود داشته باشد که جایگاه شرکت را تنزل دهد، به هر حال، عوامل مهم اثرگذار بر میزان نیت و قصد مدیریت و میزان تحریف صورت های مالی، شرح داده شدند. درباره واکنش به عوامل موثر بر ارائه مجدد صورتهای مالی، محققان پنج روش ارائه نمودهاند که میتوان با استقرار، تقویت و به کارگیری آن ها میزان آسیب وارده به شهرت و اعتبار مدیریت و شرکت را محدود نمود. به بیان دیگر، محققان معتقدند با به کارگیری صحیح راه حلهای مطرح شده، میتوان میزان قصد و نیت مدیریت و تحریف صورتهای مالی راکنترل نمود (گرستن[۱۶]،۲۰۰۶). روش های مطرح شده توسط محققان برای واکنش به علل ارائه مجدد عبارتند از: ۱- تایید ماهیت مشکلات، ۲- پذیرش خطا و تقصیر، ۳- ارتباطات آزادانه، ۴- حاکمیت شرکتی، ۵- رعایت هنجارها. تایید ماهیت مشکلات و ارتباطات آزادانه، معمولا میزان تحریف صورتهای مالی را کاهش میدهند، حاکمیت شرکتی و رعایت هنجارها، عمدتاً منجر به کاهش میزان قصد و نیت بدخواهانه مدیریت میشوند، و پذیرش خطا و تقصیر، هم موجب کاهش نیت بدخواهانه و هم موجب کاهش تحریف خواهد شد. ۲-۴ استراتژیهای تأمین مالی وظیفه مدیران مالی بهینه سازی ساختار دارایی ها، بدهی ها، و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامداران است. در این زمینه مدیر مالی سه تصمیم اخذ می کند: الف) تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی مالی: شامل ایجاد تناسب در ساختار دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام جهت بهبود و عملکرد واحد اقتصادی و برنامه ریزی آینده. ب) تصمیمات سرمایه گذاری: شامل تصمیمات مربوط به کاربرد و تخصیص منابع تأمین شده بین دارایی های فیزیکی و مشهود (مانند ساختمان و ماشین آلات) و مالی (انواع اوراق بهادار) به نحوه مطلوب و برای تحصیل بازده بیشتر. ج) تصمیمات تأمین مالی: شامل تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تأمین مالی و ترکیب آن که در زیر به شرح روش های تأمین مالی می پردازیم. ۲-۵ روش های تأمین مالی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-از منوی خدمات رزو – گزینه اعمال جریمه را کلیک می نماید -در فرم باز شده کاربر شماره کارت هوشمند راننده را وارد کرد. -اطلاعات درج شده را تأیید می نماید - کاربر به کارت هوشمند را وارد سیستم بارنامه انلاین کرده و صدور بارنامه به مدت یک هفته را برای کابر راننده ممنوع می نماید
-کاربر باز ه زمانی، محدودیت از صدور بارنامه را انتخاب می کند. Alternative اگر کاربر در هنگام درج تاریخ محرومیت زمانی بیش از یک هفته و یا کمتر از یک هفته را انتخاب نماید سیستم به او پیام خطا می دهند و باید تاریخ را اصلاح نماید. Post condition: محرومیت راننده متخلف USE CASE 4-7 Name : مدت خواب Summery : کاربر مدت خواب هر پایانه را وارد سیستم می نماید Dependency: محاسبه مدت خواب بارگیرها Precondition : ورود با نام کاربری Flow of event کاربر با نام کاربر وارد سیستم می شود -از منوی گزارشات گزینه اطلاعات را کلیک می نماید از اطلاعیه ها ، اطلاعات خواب بارگیر را کلیک می نماید -انتهای لیست صفحه باز شده اضافه را کلیک می نماید -در پنجره باز شده اطلاعات خواب به تفکیک نوع بارگیر و تعداد روز خواب بارگیر ، شروع و زمان انتظار را وارد می نماید -کاربر در صورت تمایل می تواند توضیحاتی را اضافه نماید تأیید را کلیک می نماید Alternative در صورتیکه کاربر هنگام ورود اطلاعات اشتباه کند و اطلاعات اشتباهی را وارد سیستم نماید با کلیک گزینه ویرایش اطلاعات را مجدداً ویرایش می نماید -در صورتیکه کاربر بخواهد اطلاعات وارده را حذف نماید ، گزینه حذف را کلیک می نماید. -در صورتیکه هنگام پر کردن اطلاعات خواب اشتباهی صورت گیرد کاربر انصراف را کلیک می نماید. Post condition : دریافت مدت خواب بارگیر USE CASE 4-8 Name : پیگیری بار ( قابلیت حسابرسی رانندگان ) Summery : کاربر زمان رسیدن بارگیرهایی که بار رزرو نموده اند را پیگیری می نماید Dependency : رزرو بار Actor : متصدی شرکت Precondition : ورود با نام کاربر Flow of event -کاربر با نام کاربری وارد سیستم می شود از منوی گزارشات ، لیست بارهای ثابت بارهای ثابت را کلیک می نماید. -در این لیست کاربر کلیه بارهای موجود و بارها رزرو شده را مشاهده می نماید -بارهایی که کمتر از ۴۸ ساعت به موعد تحویل گرفتن آنها از سوی راننده رزرو کننده زمان باقی است به رنگ زرد در سیستم برای کاربر نمایش داده می شود -بارهایی که موعد آنها فرا رسیده است به رنگ قرمز نمایش داده می شود -متصدی شرکت با بهره گرفتن از GPS ها می تواند زمان رسیدن کامیون را مشخص نماید و یا از طریق سیستم پیگیری بارها کنسل شده باشد -متصدی شرکت نیز از طریق مکالمه های تلفنی می تواند زمان قطعی رسیدن بارگیر اطمینان حاصل نماید Alternative در صورت بروز حوادث طبیعی و تصادفات مانع رسیدن به موقع کامیون بارگیر می شود کاربر با بهره گرفتن از ردیابی های مبتنی بر GPS ، اطلاعیه ها ، هواشناسی و پلیس راه می تواند پیگیر بارگیر باشد همچنین می تواند کاربر را مطلع نماید در این صورت بار وارد چرخۀ بارها روزانه شد و از طریق سالن اعلان بار اعلام می شود. Post condition : حمل و نقل بار رزرو شده USE CASE 4-9 Name : دفعات رزرو بار
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
PRATIO
PNFI
PCFI
میزان قابل قبول
۳>
۰۵/۰>
۹/۰<
۹/۰<
۹/۰<
۹/۰<
۵۰/۰<
۵۰/۰<
۵۰/۰<
مقادیر محاسبه شده
۸۹/۳
۱۲/۰
۹۱/۰
۹۳/۰
۹۳/۰
۸۳/۰
۵۰/۰
۴۵/۰
۴۶/۰
شاخص های برازش مطلق شاخص هایی هستند که بر مبنای تفاوت واریانسها و کواریانسهای مشاهده شده از یک طرف و واریانسها و کواریانسهای پیش بینی شده بر مبنای پارامترهای مدل تدوین شده از طرف دیگر قرار دارند. وجود درجه آزادی بالا (نزدیک به مدل استقلال) و کای اسکوئر پایین (نزدیک به مدل اشباع شده) نشان از قابل قبول بودن مدل و مطلوبیت آن می باشد. نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی که کای اسکوئر نسبی خوانده می شود به جهت قضاوت درباره مدل تدوین شده و حمایت داده ها شاخص مناسبی میباشد که مقدار پایینتر از ۲ مناسب میباشد. در جدول فوق مقدار ۸۹/۳ گزارش شده است و نشان از وضعیت نامطلوب برای مدل است.
شاخص های تطبیقی (NFI، RFI، CFI، IFI) -مقدار NFI یا شاخص برازش هنجار شده بنتلر- بونت[۴۵] بدست آمده مقدار ۹۱/۰ میباشد که با توجه به مقدار استاندارد ۹/۰ که حد مطلوب این شاخص میباشد، مدل با توجه به این شاخص از برازش مطلوبی برخوردار است. - مقدار RFI یا شاخص برازش نسبی بدست آمده مقدار ۸۳/۰ می باشد که این شاخص به برازش نامطلوب مدل اشاره دارد. - مقدار IFI یا شاخص برازش افزایشی بدست آمده مقدار ۹۳/۰ میباشد که این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد. - مقدارCFI یا شاخص برازش تطبیقی بدست آمده مقدار ۹۳/۰ میباشد که این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد. -مقدار RMSEA یا ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد بدست آمده مقدار ۱۲/۰ می باشد که با توجه به مقدار استاندارد کمتر از ۰۵/۰ ، نامطلوب میباشد. شاخص های مقتصد (PNFI، PCFI، PRATIO) -مقدار PNFI یا شاخص هنجار شده مقتصد برابر ۴۵/۰ و پایینتر از ۵/۰ و نشان از وضعیت نامطلوب مدل دارد. - مقدار PCFI یا شاخص برازش تطبیقی مقتصد برابر ۴۶/۰ و پایینتر از ۵/۰ و نشان از وضعیت نامطلوب مدل دارد. - مقدار PRATIO یا نسبت مقتصد بودن برابر ۵۰/۰ و برابر ۵/۰ و نشان از مطلوب بودن تقریبی مدل دارد. لذا در کل با توجه به همه شاخص ها می توان گفت مدل از برازش نامناسبی برخوردار است. با توجه به شاخص های اصلاحی آموس (در پیوستها آمده است) به اصلاح مدل پرداخته شد. در نتیجه اصلاح اکثر شاخص ها بهبود یافتند. جدول ۴-۱۱ شاخص های برازش مدل اصلاحی
شاخصهای برازش
X2/df
RMSEA
NFI
CFI
IFI
RFI
PRATIO
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الگوریتم روش پیشنهادی در شکل ۳-۲ نشون داده شده: شکل ۳‑۲: الگوریتم روش پیشنهادی در این الگوریتم، اول تنظیمات ناحیهی حفاظتی رلهی دیستانس مورد نظر رو برپایه مقدار سطح جبرانسازی ۳۰، ۴۰، ۷۰ و بدون جبرانسازی، تنظیم میشه. در ادامه، با به کار گیری مقادیر فازور جریان و ولتاژ نمونهورداری شده با فرکانس نمونهورداری مشخص قبل از خطا، مقدار امپدانس خازن جبرانساز خط و سطح جبرانسازی بدست میاد. مقدار امپدانس خازن بدست اومده با مقدار امپدانس خازن جبرانساز واقعی مقایسه میشه. اگه مقدار امپدانس بدست اومده برابر سطح جبرانسازی ۳۰% بود، تنظیمات مربوط به ۳۰% واسه رله انجام شه و اگه برابر ۳۰% نبود شرطهای دیگه بررسی میشه و در صورت برقرار بودن شرط، تنظیمات حفاظتی مربوطه واسه رله انجام میشه. بعد از برقرار بودن هر شرط و اصلاح تنظیمات، کارکرد رله در شرایط جدید سیستم آزمایش میشه. در فصل ۴ الگوریتم پیشنهادی در دو سیستم نمونه مثلسازی شده و یافته های بیان شده. جایابی بهینه PMU همونطور که گفته شد، با نصب PMU در هر ایستگاه، مقادیر فازور ولتاژ باس و جریان خطوط منشعب از اون باس، بهطور مستقیم و لحظهای قابل اندازهگیری هستن. پس با قرار دادن PMUروی کلیهی باسهای شبکه، کل شبکه رویتپذیر می شه، به این معنا که کلیهی ولتاژها و جریانهای مربوط به شبکه بهطور مستقیم اندازهگیری میشن. این مقادیر اندازهگیریشده از راه بسترهای مخابراتی مناسب به مراکز کنترل جهت مانیتورینگ و کنترل شبکه انتقال میپیدا کنن. با در نظر گرفتن هزینهی نصب PMU و نبود وجود امکانات مخابراتی مناسب در بعضی از ایستگاهها، نصب PMU روی کلیهی باسهای شبکه امکانپذیر نیس. از طرفی با در نظر گرفتن قانون جریان و ولتاژ کیرشهف و تخمین حالت، با نصب یه PMUروی یه باس، ولتاژ باس و جریان شاخههای منشعب از اون باس بهطور مستقیم قابل اندازهگیریه و با در نظر گرفتن پارامترهای خطوط، ولتاژ باسهای مجاور هم قابل تخمینه. پس احتیاجی به نصب PMUروی همهی باسهای شبکه نیس و با تعداد کمتری PMU میتوان کل شبکه رو رویتپذیر کرد. جهت پیادهسازی روش پیشنهادی در سیستم نمونه دوم که یه سیستم استاندارد ۹ باسهه، اول باید جایابی بهینه PMU، جهت رویتپذیری کامل سیستم انجام شه. جایابی بهینه PMU با الگوریتم برنامهریزی عدد درست حالا این سوال مطرحه که چه تعداد PMU روی کدوم یکی از باسهای شبکه باید نصب شه تا با صرف هزینهی کمتر، کل سیستم رویتپذیر باشه. واسه جواب به این سوال باید به حل موضوعی بهینهسازی واسه رسیدن به کمترین حد ممکن تعداد PMU قابل نصب در شبکه با هدف رویتپذیری کامل شبکه پرداخت. هر موضوعی بهینهسازی از سه جزء اصلی تشکیل شده: متغیرهای تصمیمگیری بهعنوان نامعلوما موضوع. پیرو هدف: تابعیه از متغیرهای تصمیمگیری که باید بهینه شه. قیود موضوع: شرایطیه که با در نظر گرفتن اونها بهینهسازی انجام میشه. موضوعی جایابی بهینهی واحدهای اندازهگیری فازور با هدف رویتپذیری کامل شبکه هم یه موضوعی بهینهسازیه. متغیرهای تصمیمگیری این موضوع، وضعیت نصب هر PMUروی هر باسه. پیرو هدف، دست کم کردن تعداد PMUهای قابل نصب روی شبکه واسه رسیدن به کمترین حد ممکن هزینه و رویتپذیری کامل شبکه، قیود موضوعه [۳۳]. الگوریتمهای بهینهسازی متفاوتی واسه حل موضوعی جایابی بهینهی PMU استفاده شده. با در نظر گرفتن اینکه بیشتر الگوریتمها دارای محدودیت زمان محاسبات حتی در حالت غیر زمان واقعی[۳۵] در شبکههایی با ابعاد بزرگ هستن، یافته ها واسه رویتپذیری کامل سیستم بهینه نیس. پس در این پایاننامه، از الگوریتم بهینهسازی برنامهریزی عدد درست خطی استفاده میشه. این الگوریتم روشیه بر مبنای محاسبات عددی که به حل موضوعی بهینهسازی جایابیPMUها میپردازه. طبق چیزی که در مقاله [۳۱] توضیح داده شده، در موضوعی جایابی بهینهیPMU متغیر تصمیمگیری یه متغیر باینریه که به شینهی ام شبکه مربوط میشه. اگه PMUروی باس ام نصب شه، برابر یه و در غیر اینصورت برابر صفر میشه، پس داریم: (۳-۱۷) با در نظر گرفتن متغیر تصمیمگیری تعریف شده، موضوع بهینه سازی واسه یه سیستم با باس، به صورت زیر فرمولبندی میشه: (۳-۱۸) پیرو هدف، تعداد کل PMUهای لازم واسه رویتپذیری کامل شبکه س که واسه کاهش هزینه باید به کمترین حد ممکن برسه. قیود موضوع، محدودیتیه که در هر باس باید رعایت شه تا بشه تضمین کرد که کل سیستم رویتپذیر می شه [۳۲] که به صورت زیر نوشته میشه: (۳-۱۹) ماتریس یه ماتریس باینریه که نمایشدهندهی اتصالات باسهای شبکه س. بهعنوان مثال شبکهی نمونه IEEE 9-bus رو برابر شکل ۳-۳ در نظر بگیرین: شکل ۳‑۳: دیاگرام یدونه خطی شبکه نمونه IEEE 9-bus واسه موضوعی بهینهسازی فوق، ماتریس که نمایانگر اتصالات باسهای شبکه س، به صورت زیر تعریف میشه: ابعاد این ماتریس ۹×۹ هستش. هر ردیف و ستون از ماتریس مربوط به یه باسه. اگه دو باس از راه خطوط انتقال به هم وصل باشن، مقدار اونا در ماتریس برابر یه و در غیر اینصورت برابر صفره. بهطور مثال، ردیف اول ماتریس که مربوط به باس شماره یه شبکه س رو در نظر بگیرین. با در نظر گرفتن عدد یه موجود در این ردیف روشنه که این باس به باس شماره ۴ متصله. در موضوع جایابی PMU، واسه هر باس باید یه شرط رویتپذیری در نظر گرفته شه. بهطور مثال، شرط رویتپذیری شینه شماره ۱، به این صورته که اگه PMU روی باس ۱ و یا باس مجاور اون یعنی باس ۴ نصب شه، باس شماره ۱ حتما رویت می شه. پس شرط رویتپذیری به این صورت نوشته می شه: در این صورت واسه این موضوع، ۹ شرط رویت پذیری داریم. در نتیجه، موضوعی جایابی بهینه PMU واسه این شبکه به صورت زیر میشه: Subject to bus observability constraints: پس از حل موضوع جایابی بهینه PMU، جواب زیر به دست میاد: این مجموعه جواب نشون میدهد که فقط با نصب ۳ عدد PMU روی باسهای شماره ۴، ۷ و ۹ این شبکهی نمونه، به صورت کامل رویتپذیر می شه. شکل ۳‑۴: : مکانهای بهینه نصب PMU در شبکه IEEE 9-bus در نظر گرفتن باسهای تزریق صفر در موضوع جایابی یکی از مسائل دیگه در حل موضوعی جایابی بهینه، در نظر گرفتن باس سوئیچینگ یا تزریق صفره. با دید کردن این باسها در موضوع، تعداد کل PMU لازم واسه رویتپذیری شبکه کاهش مییابد [۳۱]. شینههای تزریق صفر شینههایی هستن که بار، تولید، عناصر موازی و چیزای دیگه ای به جز اینا به اونها وصل نیس و به وسیله اونها هیچ جریانی به سیستم تزریق نمیشه و میتونن به صورت یه گرهی انتقال در شبکه عمل کنن. در شینههای تزریق صفر با به کار گیری رابطهKCL میتوان قیدهای موضوع رو تا حدودی سادهتر کرد. بهعنوان مثال شبکهی نمونهی IEEE 14-bus رو برابر شکل ۳-۵ در نظر بگیرین: شکل ۳‑۵: دیاگرام یدونهخطی شبکه نمونه IEEE 14-bus واسه موضوعی بهینهسازی فوق، ماتریس که نمایانگر اتصالات باسهای شبکه س، به صورت زیر تعریف میشه: در این صورت واسه این موضوع، ۱۴ شرط رویتپذیری داریم.در نتیجه موضوع جایابی بهینه PMU واسه این شبکه به صورت زیر میشه: پس از حل موضوع جایابی بهینه PMU، جواب زیر به دست میاد: این مجموعه جواب نشون میدهد که فقط با نصب ۴عدد PMU روی باسای شماره ۲، ۶، ۷ و ۹ این شبکه نمونه، رویتپذیر کامل می شه. در شبکهی نمونه IEEE 14-bus، باس شماره ۷ یه باس تزریق صفره. اگه این باس تزریق صفر نباشه، جریان ۷-۸ قابل محاسبه نبوده و پس واسه رویتپذیر کردن باس ۸ نیازه که PMUدیگری روی این باس نصب شه. اما اگه باس تزریق صفر شماره ۷ در نظر گرفته شه، همونجوریکه در شکل مشاهده میکنین، اگه روی باس ۹، PMU نصب شده باشه، جریان شاخه ۹-۷ و ولتاژ باس شماره ۷ تخمین زده میشه. هم اینکه ولتاژ باس ۴ با به کار گیری PMU نصبشده روی باس ۲ تخمین زده می شه. پس با در نظر گرفتن امپدانس شاخه و قانون مهم ترین، جریان شاخه ۴-۷ به دست میاد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الف ) عدم اعتماد به مسئولین : مثلاً تغییری خواسته شود اما کارکنان به لحاظ عدم اعتماد به مسئولین آن را اجرا نکنند. ب ) برداشت نادرست از وضعیت سازمان : مثلاً سازمان میخواهد تکنولوژیش را عوض کند اما کارکنان بر پایه برداشت خود لزومی به این کار نمیبینند. ج ) تضاد منافع افراد با سازمان : مثلاً تغییری تجویز میشود که کارآئی سازمان را بالا خواهد برد ولی در کنار آن سطح رفاهی کارکنان کم خواهد شد. ۴-علل اجتماعی به دو دسته تقسیم میشود: الف ) عدم تناسب یا تطابق سازمان با محیط اجتماعی : مثلاً بنا به دلایلی ضمن تغییر وظایف از حقوق کارکنان یک سازمان کاسته شود و سایر سازمانها در جامعه حقوقها را افزایش دهند. ب ) اعلام نیاز جدید در جامعه : مثلاً جامعه آماده برگزاری انتخابات شوراهاست ولی در سازمانها تحولات بر پایه مدیریت جبری است. ۲-۴)اثربخشی سازمانی[۴۱] اثر بخشی سازمانی موضوعی اصلی در نظزیه های سازمانی است و یکی از ملاک های ارزیابی عملکرد سازمانی به شمار می رود.در این راستا از مدل نظری کار کردهای چهار گانه ضروری نظام اجتماعی پارسونز(AGIL)استفاده خواهد شد.مولفه های چهار گانه ی اثر بخشی پارسونز عبارتند از :نوآوری (A)،تعهد سازمانی (G)،رضایت شغلی (I)،سلامت سازمانی (روحیه )(L)،که دراین تحقیق مورد توجه قرار خواهند گرفت . هر رشته ای در علوم اداری به نحوی مدیران را در اثربخش کردن سازمان هایشان کمک می کند. برای مثال بازاریابی مدیران را در جهت افزایش درآمدها و سهم بازار راهنمایی می کند. مفاهیم رشته مالی مدیران را در بهینه سازی وجوه سرمایه گذاری در سازمان یاری می دهد، مفاهیم مدیریت تولید و عملیات رهنمودهایی را در زمینه طراحی کارآمد فرایند تولید ارائه می کند. اصول حسابداری مدیران را به اطلاعاتی که می تواند کیفیت تصمیمات اتخاذ شده توسط آنان را افزایش دهد، مجهز می کند.
پاسخ تئوری سازمان به این سئوال که چه چیزی یک سازمان را اثربخش می سازد؟ این است که ساختار صحیح، سازمان را اثربخش می کند. اولین دیدگاهی که نسبت به اثربخشی اراده شد (احتمالاً در ۱۹۵۰) بسیار ساده بود. اثربخشی به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محقق می سازد، تعریف شده بود. البته در این تعریف ابهامات متعددی وجود داشت که موجب شد تا بررسی محققان و استفاده مدیران از آن را محدود کند. اینکه اهداف مطرح شده در تعریف اثربخشی متعلق به کیست؟ اهداف بلندمدت مد نظرند یا کوتاه مدت؟ اهداف رسمی سازمان مورد نظرند یا اهداف واقعی؟ اگر ما هدفی را که بیشتر محققان و اندیشمندان سازمانی بر آن اتفاق نظر دارند و شرطی ضروری برای موفقیت یک سازمان محسوب می شود مد نظر قرار دهیم، آن وقت نظرات ما روشن تر می شود. این هدف بقاء است. ۲-۴-۱)معیارها و مقیاس های اثربخشی سازمانی: ۱) اثربخشی کلی ؛ ۲) بهره وری ؛ ۳) کارایی ؛ ۴) سود ؛ ۵) کیفیت؛ ۶) حوادث؛ ۷) شد؛ ۸) میزان غیبت در کار؛ ۹) رضامندی شغلی؛ ۱۰) جابجای در کار (ترک خدمت) ؛ ۱۱) انگیزش ؛ ۱۲) روحیه ؛ ۱۳) کنترل ؛ ۱۴) انسجام/ تعارض ؛ ۱۵) انعطاف پذیری/ انطباق ؛ ۱۶) برنامه ریزی و هدف گذاری ؛ ۱۷) اجماع در هدف ؛ ۱۸) نهادینه کردن اهداف سازمانی ؛ ۱۹) سازگاری نقش و هنجار ؛ ۲۰) مهارت های ارتباطی مدیریتی ؛ ۲۱) مهارت های انجام وظایف مدیریتی ؛ ۲۲) مدیریت اطلاعات و ارتباطات ؛ ۲۳) آمادگی ؛ ۲۴) بهره برداری از محیط ؛ ۲۵) ارزیابی به وسیله پدیده های خارجی ؛ ۲۶) ثبات ؛ ۲۷) ارزش منابع انسانی ؛ ۲۸) مشارکت و نفوذ مشترک ؛ ۲۹) تأکید بر موفقیت. این باور که اثربخشی به تعریف در نمی آید به طور وسیعی مورد قبول واقع شده است و از دیدگاه پژوهشی ممکن است این موضوع صحیح به نظر آید. اثر بخشی سازمانی، به شکل عمیقی در ادبیات سازمانی جای گرفته است و به عنوان موضوع اصلی در تمامی تجزیه و تحلیلی های سازمانی در نظر گرفته است .اگر چه بیش از چند دهه اثر بخشی سازمانی به عنوان موضوع تحقیقات مدیریت و طراحی سازمان هاست ،اما تحقیقات تجربی هنوز به یک تئوری عمومی در مورد اثر بخشی دست نیافته است .سازمان های هر جامعه سعی در تحقق هدف های خود برای رسیدن به بالاترین اثر بخشی را دارند.اثر بخشی به عنوان یک موضوع اصلی و اساسی از سوی محققان مدیریتی مورد نظر قرار می گیرد که پیشینه این تحقیقات به تحقیقاتی همچون کارکلمن (۱۹۶۶)، راتر(۱۹۷۹)،بروک آور (۱۹۷۹)،ادموندز(۱۹۷۹)،موس (۱۹۸۰،و مادواس (۱۹۸۰)بر میگردد که به عنوان شاخص ترین تحقیقات مدیریت به شمار می روند.(هوی و فرگوسن ،۱۹۸۵) از دهه ی ۱۹۵۰تا کنون بخشی از ادبیات نظریه سازمانی با توجه به تعریف ، تبیین و تحلیل اثربخشی داشته است و اثر بخشی سازمانی برای همه موسسات و سازمان ها یک مسئله ضروری و اساسی شمرده می شود(آروجاس ،۲۰۰۰)عملکرد سازمانی و اثر بخشی سازمانی رابطه تنگاتنگ با یکدیگر دارند،به گونه ای که تحقیقات مربوط به مقالات و مجلات مدیریتی در طی ۳۵ سال گذشته نشان داده است که دومفهوم عملکرد و اثر بخشی از یکدیگر مستقل نبوده اندو در هم تنیده اند(شنهاو،اشروام وآلون ،۱۹۹۴)،دو شاخص اثر بخشی و کارایی برای ارزیابی عملکرد سازمانی به کار برده می شوند.جستر بارنارد یکی از اولین نظریه پردازانی است که مطالعه و مقایسه ی کارایی و اثر بخشی پرداخته است.(هوی و میکسل،۱۳۸۲)۰پیتر دراکر دو واژه ی یاد شده را چنین تعریف می کند: کارایی یعنی انجام دادن کارهابه نحو شایسته یا مناسب و اثر بخشی یعنی انجام دادن کارهای شایسته یا مناسب (استونروفریمن ،۱۳۸۲).اثر بخشی سازمان عبارتست از درجه یا میزانی که سازمان به هدف های مورد نظر نزدیک می شود .۰(دفت،۱۳۸۰)رابینز در تعریف اثر بخشی سازمانی هم به وسایل و امکانات توجه نموده و هم به نتایج حاصله.(رابینز،۱۳۸۰).اثر بخشی سازمانی وضعیتی است که در آن سازمان مورد نظر منابع را به میزان محدود مصرف کندو قادر باشد به هدف یا اهداف ،با توجه به معیار های تعیین شده دست یابد.(هوج و همکاران،۱۹۹۸). سامونس و همکاران مشخصات اثر بخشی سازمانی را در یازده حوزه اصلی دسته بندی می کنند:رهبری حرفه ای ،تاکید بر اهداف مشترک و مشخص ،محیط های مساعد یادگیری ،تاکیدات و تمرکز درباره ی تدریس و یادگیری ،یادگیری هدفمند،انتظارات متعالی ،نظارت و کنترل پیشرفته ،حمایت ها و تقویت های مثبت ،مسولیت پذیری ،روابط و سازمان یادگیرنده .(سامونس و همکاران ،۱۹۹۵). ۲-۴-۲)انواع رویکرد اثر بخشی ۲-۴-۲-۱) رویکرد مبتنی بر هدف در این رویکرد به اهداف سازمان توجه می شودو میزان اهداف تامین شده ،معرف میزان اثر بخشی سازمان خواهد بود.این رویکرد روشی منطقی است چرا که سازمان ها ،همواره می کوشند تا به سطح یا میزان معینی از اهداف دست یابند.در اجرای این رویکرد ،میزان پیشرفت برای تحقق سازمان اندازه گیری می شود.اتزیونی (۱۹۶۰)هدف سازمانی راحالت مطلوب اموری می داندکه سازمان سعی در بدست آوردن آنها دارد.بر اساس رویکرد اتزیونی ،زمانی یک سازمان اثر بخش است که نتایج قابل مشاهده ی فعالیت های آن با اهداف سازمانی برابر بوده یا بیشتر از آنها باشد. رویکرد نیل به هدف چنین اظهار می دارد که اثربخشی سازمانی باید بر حسب میزان تحقق اهداف آن، نه وسایل یا امکانات (فرآیندها) بکار گرفته شده برای دستیابی به اهداف، سنجیده شود. معیار نیل به هدف مواردی از قبیل حداکثر نمودن سود، واداری دشمن به تسلیم، برنده شدن در بازی بسکتبال، بهبود بیماری و برگشت سلامت جسمانی و نظائر اینها را در بر می گیرد. آنچه در تمامی موارد ذکر شده، مشترک می باشد این است که همه آنها نتایج نهایی که سازمان به منظور تحقق آنها ایجاد می شود را مد نظر قرار می دهند. ۲-۴-۲-۲)پیش فرض های رویکرد نیل به هدف رویکرد نیل به هدف چنین فرض می کند که سازمان ها پدیده هایی عقلائی بوده و در پی تحقق هدفند. بر این اساس دستیابی موفقیت آمیز به هدف، معیاری مناسب برای سنجش اثربخشی است. اما استفاده از هدف به عنوان یک معیار اثربخشی مستلزم پیش فرض های دیگری است، که باید این پیش فرض ها معتبر باشند تا تحقق هدف بتواند به عنوان معیار اثربخشی سازمانی مورد استفاده قرار گیرد: اولاً سازمان ها باید اهداف نهایی داشته باشند ؛ ثانیاً این اهداف بایستی مشخص بوده و برای اینکه به خوبی درک شوند باید تعریف شوند ؛ ثالثاً اهداف باید در حد امکان قابل کنترل و اداره باشند ؛ رابعاً روی اهداف باید اجماع یا توافق عمومی صورت گرفته باشد ، نهایتاً اینکه پیشرفت به سوی این اهداف باید قابل اندازه گیری باشد. ۲-۴-۲-۳)رویکرد نیل به هدف در عمل در صورت معتبر بودن پیش فرض های فوق مدیران چگونه خواهند توانست رویکرد نیل به هدف را عملی سازند. تصمیم گیرندگان کلیدی می توانند اهداف سازمان را بیان کرده و مشخص سازند. به محض تعیین اهداف، ضروری است ابزار سنجش تحقق این اهداف نیز تدارک دیده شوند تا چگونگی دستیابی به این اهداف نیز به خوبی روشن گردند. رویکرد نیل به هدف بیشتر در مدیریت بر مبنای هدف تجلی پیدا می کند. مدیریت بر مبنای هدف فلسفه شناخته شده ای در مدیریت است که در آن سازمان و اعضا بر اساس چگونگی تحقق اهدافی که سرپرستان و زیردستان به طور مشترک آنها را تعیین نموده اند مورد ارزیابی قرار می گیرند. اهدافی که در مدیریت بر مبنای هدف تعیین می شوند، ملموس، قابل تحقق و سنجش پذیر هستند. شرایطی که این اهداف می توانند در آن محقق شوند نیز مشخص می گردند. حد و حدودی که یک هدف باید تحقق یابد نیز مشخص می شود. سپس عملکرد واقعی اندازه گیری شده و با اهداف از پیش تعیین شده مقایسه می گردد. چون ممکن است سازمان به اهدافی که برای خود تعیین کرده دست یافته و یا به آنها نرسد، مدیریت بر مبنای هدف را می توان ابزاری برای تشخیص اثربخشی در رویکرد نیل به هدف دانست. ۲-۴-۲-۳-۱)مسائل و مشکلات رویکرد نیل به هدف رویکرد نیل به هدف مسائل و مشکلاتی دارد که استفاده وسیع از آن را به عنوان یک معیار اثربخشی با شک و تردید مواجه کرده است. بخشی از این مشکلات مستقیماً به مفروضاتی بر می گردد که در ابتدای بحث عنوان کردیم. مسائل و مشکلات مربوط به مفررضات تنها یکی از مواردی است که به طور کلی در مورد اهداف بیان گردید. اما وقتی شما رویکرد نیل به هدف را عملی ساخته، مجبور به پاسخگویی به سئوالاتی از این قبیل می باشید که اهداف مربوط به چه کسانی است؟ آیا اهداف مدیریت عالی مد نظرند؟ اگر چنین است چه کسانی را شامل می شود و چه کسانی را در بر نمی گیرد؟ آنچه راکه یک سازمان رسماً به عنوان اهداف خود معین می کند همیشه اهداف واقعی سازمان را منعکس نمی کند. غالباً اهداف کوتاه مدت یک سازمان با اهداف بلندمدت آن متفاوتند. واقعیت این است که سازمان ها اهدافی چندگانه را دنبال می کنند که این چندگانگی اهداف، خود مشکل آفرین است. و اینکه در خیلی از سازمان ها اهداف، رفتار سازمان ها را جهت نمی دهند. این ادعا که توافق در مورد هدف باید قبل از عمل صورت گیرد، این واقعیت را نادیده می گیرد که بدون وجود یک نتیجه ملموس و محسوس نمی توان توافقی حاصل کرد. در برخی حالات مدیران پس از اجرای یک برنامه، اهداف آن را تنظیم و ارائه می کنند و در چنین شرایطی هدف قبل از آنکه راهنمای عمل آینده باشد، نتیجه حاصل از عملیات گذشته را توجیه می کند. ۲-۴-۲-۳-۲)فایده عملی رویکردنیل به هدف برای مدیران سازمان ها به منظور تحقق اهداف بوجود آمده اند، مسائل و مشکلات اهداف، هنگام تعیین و سنجش آنها بروز می کنند. اعتبار این اهداف می تواند با عنایت به موارد ذیل افزایش یابد: ۱) حصول اطمینان از اینکه اطلاعات اولیه، جهت تدوین اهداف رسمی از همه افراد ذینفع دریافت شده است ولو اینکه افراد در کادر مدیریت عالی جایی نداشته باشند ؛ ۲) دریافت اهداف واقعی از طریق مشاهده رفتار واقعی اعضا ؛ ۳) مشخص نمودن اینکه سازمان ها، هم اهداف کوتاه مدت و هم اهداف بلندمدت را دنبال می کنند ؛ ۴) تأکید روی اهداف ملموس، تحقق پذیر و قابل سنجش به جای تأکید بر بیانیه های مبهم که فقط آینه تمام نمای انتظارات سازمانی است ؛ ۵) در نظر گرفتن اهداف به عنوان پدیده هایی پویا که در طی زمان دستحوش تغییر می شوند به جای اینکه به عنوان عباراتی ثابت و تغییر ناپذیر مد نظر قرار گیرند. ۲-۴-۲-۴).رویکرد مبتنی بر تامین منابع سیستم در این رویکرد سازمان همچون سیستمی تلقی می شودکه دارای ورودی و خروجی هایی می باشدو فرایند های موجودباعث انجام فعالیت های مورد نظر سازمان می شود.در این رویکرد به ورودی های سازمان توجه می شود.سازمان این اقلام را از محیط می گیردو وارد مرحله ی تبدیل می کند.اساس رویکرد یاد شده آن است که سازمان در تحصیل و تامین منابع مورد نیاز و نیز در حفظ و نگهداری سیستم سازمانی باید موفق باشد تا بتواند در وضعی اثر بخش باقی بماند.سازمانها باید منابع ارزشمند را از دیگر سازمانها بگیرند.از دیدگاه سیستمی ،اثر بخشی سازمان عبارتست از :توانایی سازمان در بهره برداری از محیط خود در راه تحصیل و تامین منابع ارزشمند و کمیاب .هرقدر که سازمان در تامین منابع مورد نیاز خود راحت تر و موفق تر باشد ،بر میزان اثر بخشی آن اثر مثبت خواهد داشت .یاچمن و سیشور(۱۹۶۷)با توجه به این که رویکرد مبتنی بر هدف را ذر تحلیل اثر بخشی سازمان ناکافی می دانند و رویکرد تامین منابع را جایگزین آن نموده اند. رویکرد سیستمی چنین استدلال می کند که تعریف اثربخشی فقط در قالب نیل به هدف صرفاً یک جنبه از اثربخشی را می سنجد. سازمان باید بر اساس توانایی اش در جذب و پردازش داده ها و همچنین تعداد کانال های بدست آوردن داده ها و حفظ ثبات و تعادل سازمان مورد قضاوت و ارزیابی قرار گیرد. در رویکرد سیستمی اهداف نهایی مورد غفلت واقع نمی شوند بلکه اهداف در یک مجموعه از معیارهایی بسیار پیچده به عنوان یک جزء مورد توجه قرار می گیرند. مدل های سیستمی بر معیارهایی که بقاء بلندمدت سازمان را افزایش خواهند داد تأکید می ورزند. بنابراین رویکرد سیستمی به نتایج معین شده بیش از وسایل و امکانات نیل به آنها تأکید نمی کند. ۲-۴-۲-۵)پیش فرض های رویکرد سیستمی رویکرد سیستمی نسبت به اثربخشی چنین اظهار می دارد که سازمان ها متشکل از قسمت های فرعی مرتبط بهم هستند. اگر قسمتی از این سیستم ضعیف عمل کند، اثر عملکرد ضعیف آن بر عملکرد کل سیستم مؤثر واقع می شود. اثربخشی مستلزم آگاهی و تعاملات مؤثر با عوامل محیطی است ۲-۴-۲-۵-۱)رویکرد سیستمی در عمل نظریه سیستمی توجه خود را به عواملی از قبیل روابط با محیط برای حصول اطمینان از دریافت مداوم داده ها، تولید ستاده های قابل قبول، انعطاف پذیری در پاسخ به تغییرات محیطی، کارایی سازمان در تبدیل داده ها به ستاده ها، وضوح در ارتباطات داخلی، سطح تعارض در بین گروه های سازمان و میزان رضامندی شغلی کارکنان معطوف می دارد. برعکس رویکرد نیل به هدف، رویکرد سیستمی بر وسائل و امکانات ضروری به منظور اطمینان از تداوم و بقاء سازمان تأکید می ورزد. باید خاطر نشان نماییم که حامیان نظریه سیستمی اهمیت اهداف با نتایج نهایی از قبل تعیین شده را به عنوان یک عامل تعیین کننده اثربخشی سازمانی نادیده نمی گیرند، بلکه آنها نسبت به اعتبار اهداف انتخاب شده و معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی میزان و پیشرفت به سوی این اهداف، مشکوک بوده سئوال دارند. نظریه سیستمی چنین مطرح می نماید که روابط متقابل سیستم های مهم می توانند در متغیرها یا نسبت های اثربخشی سازمان متبلور گردند. این نسبت ها عبارتند از: نسبت ستاده به داده ؛ نسبت عملیات درونی به داده ؛ نسبت عملیات درونی به ستاده ها ؛ نسبت تغییرات در داده ها به ستاده ها. جدول ۲-۲-رویکرد سیستمی در عمل
متغیرهای سیستم |
مؤسسه تجاری |
بیمارستان |
دانشکده |
نسبت ستاده به داده |
نرخ بازگشت سرمایه |
تعداد کل بیماران معالجه شده |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مرحله اول-ورودی ماتریس بررسی عوامل خارجیEFE ماتریس بررسی عوامل داخلیIFE External Factor Evaluation(EFE) Interal Factor Evaluation(IFE)
ماتریس نقاط قوت وضعف ،فرصتها وتهدیدها((SWOTماتریس داخلی وخارجیIE)) Strengths,Weaknesses/Opportunities,Threats Interal-External
مرحله سوم -تصمیم گیری ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی(QSPM)
با توجه به این موضوع که هدف این تحقیق تدوین استرتژی مدیریت ارتباط با مشتری با بررسی وضعیت موجودمیباشد.از الگوی فوق استفاده میشود.
۳-۶)تجزیه و تحلیل SWOT
تجزیه و تحلیلSWOT یک ابزار بسیار سودمند و کارامد است که کلیه راه ها(استراتژی های ) قابل قبول در موقعیت های مختلف یک سازمان /یک کسب و کار و یک وظیف ارائه می دهد. SWOT مخفف چهار واژه قوت ها(Strengths)، ضعف ها(Weaknesses)، فرصتها(Opportunities)، و تهدایدات(Threats) می باشد. که در این تحلیل هاقوت ها و ضعف ها عوامل داخلی سازمان محسوب می شوند و فرصتها و تهدیدها نیز عوامل خارجی سازمان هستند. نقاط قوت و ضعف داخلی در زمره فعالیت های قابل کنترل سازمان قرار دارند و سازمان آنها را به شیوه ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می دهد. آنها در سایه فعالیت های مدیریتی، امور مالی، تولید(عملیات)، تحقیق و توسعه نظام های اطلاعات رایانه ای به وجود می آیند. یکی از فعالیتهای اصلی و ضروری مدیریت استراتژیک این است که نقاط قوت و ضعف دوایر و واحدهای سازمان را شناسایی و انها را ارزیابی کند و در این راستا، سازمانها می کوشند استراتژی هایی را به اجرا دراورند که نقاط قوت داخلی آنها تقویت شود و ضعف های داخلی نیز برطرف گردد. منظور از فرصتها و تهدیدهای خارجی، رویدادها و روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ،دولتی ، قانونی و رقابتی است که می توانند در آینده به میزان زیادی به سازمان منفعت یا زیان وارد کنند.فرصتها و تهدیدات به میزان زیادی خارج از کنترل یک سازمان است . از این رو از واژه خارجی استفاده می شود. انقلاب، و پیشرفت سریع در فن آوری و رایانه هاف جابجایی جمعیت، تغییر در نگرش ها و ارزشهای کاری و افزایش رقابت با دیگر سازمانها نمونه هایی از فرصتها و تهدیدهایی هستند که برای سازمان ها وجود دارند(دیوید،۱۹۹۹،ص:۳۴۷).
اصل اساسی مدیریت استراتژیک این است که سازمانها باید برای بهره جستن از فرصتهای خارجی و پرهیز از اثرات ناشی از تهدیدات خارجی یا کاهش دادن آنها درصدد تدوین استراتژی هایی برآیند. به همین دلیل شناسایی، نظارت و ارزیابی فرصتها، تهدیداتخارجی ، قوت ها و ضعف های داخلی می تواند موفقیت سازمان را تضمین نماید. و از طریق تجزیه و تحلیل ای عوامل سازمان می تواند به استراتژی ها، که در واقع ابزاری برای نیل به اهداف بلندمدت است، دست یابد. در مدیریت ارتباط با مشتری نیز استفاده از تجزیه و تحلیل یکی از بهترین مدلهای شناخته شده جهت دستیابی به شرایط موجود و استفاده از آنها برای اتخاذ استراتژی های آینده می باشد که در این طرح پژوهشی نیز با بهره گیری از این مدلها به نقاط قوت، ضعف، فرصتهاو تهدیدهای فرایند مدیریت ارتباط با مشتری دست می یابیم و از طریق تجزیه و تحلیل این عوامل، استراتژی های مدیریت ارتباط با مشتری سازمان سیسمان خاش پیشنهاد می گردد. ماتریس تهدیدات، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف این ماتریس یکی از ابزارهای مهمی است که مدیران به وسیله آن اطلاعات را مقایسه می کنند و می توانند با بهره گرفتن از آن چهار نوع استراتژی ارائه نمایند یعنی؛ استراتژی هایSO ،استراتژی هایWO ،استراتژی های ST،استراتژی هایWT. مقایسه کردن عوامل اصلی داخلی و خارجی از مشکل ترین بخش های تهیه ماتریس تهدیدها، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف است که به قضاوتهای دقیقی نیاز دارد و لازم به ذکر است که چیزی به نام بهترین مجموعه عوامل قابل مقایسه وجود ندارد. در اجرای استراتژی SO سازمان با بهره گرفتن از نقاط قوت و ضعف داخلی می کوشد از فرصتهای خارجی بهره برداری نماید. همه مدیران ترجیح می دهند سازمانشان در موقعیتی قرار گیرد که بتوانند با بهره گرفتن از نقاط قوت داخلی از رویدادها و روندهای خارجی بهره برداری نمایند. معمولا سازمانها برای رسیدن به چنین موقعیتی از استراتژی هایWO ،ST یا WT استفاده می کنند تا زمینه استفاده از استراتژی های SO را فراهم نمایند. هدف استراتژی هایWO این است که سازمان با بهره برداری از فرصتهای موجود در محیط خارج، برای بهبود نقاط ضعف داخلی تلاش کند. یکی از راه های امکان پذیر برای اجرای استراتژیWO این است که افراد واجد شرایط را استخدام نموده و در زمینه فنوان ارتباط موثر با مشتری و فروش به آنها آموزش داد. سازمان در اجرای استراتژیهایSTمی کوشد با بهره گرفتن از نقاط قوت خود اثرات ناشی از تهدیدات موجود در محیط خارج را کاهش دهند یااآنها را از بین ببرند. سازمانهایی که استراتژی های را به اجرا در می آورند، حالت تدافعی به خود می گیرند و هدف آنها، کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات ناشی از محیط خارجی است . در جدول زیر ، ماتریس تهدایدات، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف ارائه شده است. این ماتریس دارای ۹ خانه است که چهار خانه استراتژی ها را نشان می دهند و یک خانه سفید یا خالی است(خانه بالا سمت راست). چهار خانه ها که نشان دهند استراتژی ها هستند دارای عناوینSO، WO ،ST یا WT می باشند. و پس از تکمیل شدن چهارخانه ای که دارای عامل اصلی هستند( یعنی خانه هایS,T,W,O) این خانه ها بوجود می آیند.برای ساختن یک ماتریس تهدیدات، فرصتها،نقاط ضعف و نقاط قوت باید ۸ مرحله را طی نمود: فهرستی از فرصتهای عمده ای که در محیط خارجی سازمان وجود دارد تهیه می شود. فهرستی از تهدیدهای عمده ای که در محیط خارجی سازمان وجود دارد تهیه می شود. فهرستی از نقاط قوت عمده سازمان تهیه می شود. فهرستی از نقاط ضعف عمده سازمان تهیه می شود. نقاط قوت داخلی و فرصتهای خارجی را با هم مقایسه کرده و نتیجه را در خانه مربوط در گروه استراتژی های SO وارد می کنند. نقاط ضعف داخلی را با فرصتهای موجود در خارج سازمان مقایسه کرده و نتیجه را در گروه استراتژی های WO وارد می کنند. نقاط قوت داخلی را با تهدیدات خارجی مقایسه نموده و نتیجه را در گروه استراتژی های ST وارد می کنند. نقاط ضعف داخلی را با تهدیدات خارجی مقایسه کرده و نتیجه را در گروه استراتژی های WT می نویسند. در هر مرحله دو عامل را با هم مقایسه می شوند و هدف، مشخص کردن بهترین استراتژی ها نیست، بلکه هدف تعیین استراتژی های قابل اجرا است. بنابراین همه استراتژی هایی که در ماتریس تهدیدات، فرصتها، نقاط قوت و نقاط ضعف ارائه می گردند، انتخاب و اجرا نخواهند شد(دیوید،۱۳۸۲،ص:۳۶۷).
همیشه سفید باشد
نقاط قوت(S)
نقاط ضعف(W)
فرصتها(O)
استراتژی های(SO) با بهره جستن از نقاط قوت درصدد بهره برداری از فرصتها برآیید
استراتژی های(W0) با بهره جستن از فرصتها نقاط ضعف را از بین ببرید
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
استفاده از فناوری و ماشینآلات پیشرفته در فرآیندهای پرمخاطره جهت کاهش هزینههای مستمر سازمان ایجاد یک پایگاه دانشی مناسب و کارآمد جهت بهرهگیری از نظارت خبرگان سازمان بررسی و شناسایی دقیق و هدفمند شرکتهای صلاحیتدار جهت عقد قرارداد برونسپاری با سازمان سنجش میزان علاقهمندی، ظرفیت و توانایی بخش خصوصی قبل از انجام اقدامات اجرایی درزمینه برونسپاری استفاده از دانش و تجربیات سازمانهای مشابه درزمینه برونسپاری جهت کارایی و صرفهجویی هزینهای بیشتر ایجاد یک دفتر مدیریت و هماهنگی برنامه برونسپاری در سازمان در جهت بهکارگیری منابع و امکانات بهصورت کارآمد و اثربخش در این زمینه فعال کردن فرایند تحلیل، ردیابی و گزارش کردن نتایج حاصله از فعالیتهای برونسپاری انجامشده قبلی در سازمان ایجاد یک سیستم نظام پیشنهادات درزمینه فعالیتهای برونسپاری در جهت بهرهمندی از نظرات مؤثر و مفید کلیه نیروهای باتجربه و فعال در این زمینه تلاش در جهت گزینش و انتخاب درست و هدفمند پیمانکار طرف قرارداد در امر برونسپاری ایجاد یک درک و تصور درست از برونسپاری و هدف از انجام آن برای مجموعه نیروهای سازمانی
تلاش در جهت جلب مشارکت و حمایت افراد آگاه، بانفوذ و تأثیرگذار در مجموعه سازمان برای اجرایی شدن بهتر و سریعتر اقدامات برونسپاری توجه به مسائل اقتصادی برونسپاری و اینکه ازلحاظ اقتصادی بهصرفه باشد بهکارگیری توانمندی شرکت های مشاور جهت نظارت بر فعالیتهای برونسپاری تلاش در جهت ارتقای سطح تفکر استراتژیک مدیران و کارشناسان درگیر در امر برونسپاری در راستای ترسیم درست استراتژیهای فعلی و همچنین دورنمای برونسپاریهای آینده سازمان. بررسی و مطالعه دقیق مسائل و مشکلات شرکتهای طرف قرارداد درزمینه برونسپاری و تلاش در جهت کمک نمودن به آنها برای حلوفصل سریعتر این مشکلات تدوین مستمر و هدفمند شاخصها و معیارهای مطلوب و کارآمد در جهت بررسی میزان موفقیت برونسپاریهای انجامشده قبلی در سازمان. شناسایی و انتخاب پیمانکاران شایسته و موفق در امر برونسپاری و تلاش در جهت استمرار همکاری درازمدت با آنها. ۵-۸- پیشنهادهایی برای محققان آینده با توجه به اینکه تحقیق حاضر در تلاش بوده است تا موضوع آسیبشناسی عوامل درونی و بیرونی نظام برونسپاری خدمات شهری را در شهرداری قم بررسی نماید و در این راستا توانست به یکی سری از متغیرها و عوامل دیگری برخورد نمود که در حوزه برونسپاری میتواند مؤثر بوده و بهنوعی با این حوزه تأثیر و یا رابطه داشته باشد لذا با عنایت به این مطلب به محققان آینده پیشنهاد میشود برای انجام تحقیقات بیشتر در این حوزه در خصوص این موضوعات پژوهش نمایند. ۱- تأثیر برونسپاری بر بهرهوری سازمانی. ۲- تأثیر متغیرهای مالی بر برونسپاری و رابطه آن با برونسپاری اثربخش. ۳- آسیبشناسی نظام برونسپاری شهرداری قم در حوزههای دیگر بهغیراز خدمات شهری ۴- امکانسنجی و نیازسنجی برونسپاری در سازمانهای مشابه ۵- بررسی تأثیر یا رابطه برونسپاری با رضایت و انگیزش کارکنان ۶- بررسی راهکارهای اجرایی در جهت انجام یک برونسپاری هدفمند و نقش توانمندسازی کارکنان ۷- بررسی عوامل مؤثر بر برونسپاری سازمانی با بهره گرفتن از مدل سهشاخگی (ساختار، رفتار، محیط) ۸- شناسایی عوامل کلیدی موفقیت نظام برونسپاری در شهرداری قم و سازمانهای مشابه ۹- بررسی تأثیر برونسپاری سازمانی بر کیفیت خدمات سازمان ۵-۹- محدودیتهای تحقیق همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیتهایی مواجه هستند که بخشی از آنها حتی در ابتدای کار نیز خود را نشان میدهند. از عمدهترین ارکان تحقیق و پژوهش دسترسی به آمار و اطلاعات است. در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که موجب شده خدمات تحقیقاتی از قبیل دسترسی به کتب، مجلات، آمار، بانکهای اطلاعاتی و … در کشور بهراحتی ممکن نباشد. بخشی از این مشکل ناشی از فقدان یا کمبود هر یک از خدمات تحقیقات فوق است و از سوی دیگر فرهنگ غلط، سبب خصوصی تلقی کردن این موارد شده و درنتیجه افراد و مؤسسات بهنوعی از انتقالیافتههای خویش به دیگران خودداری میکنند. از سوی دیگر متغیرهای ناخواسته که ممکن است حاصل طرحها و روشهای ویژهای باشند که در تحقیق بکار گرفته میشوند، غالباً به گونههای مختلف، اعتبار درونی و بیرونی تحقیق را به مخاطره میاندازند. اما بههرحال سعی پژوهشگران بر آن است که این عوامل را حتیالامکان پیشبینی، شناسایی و تمام احتیاطهای لازم را بهمنظور کاهش آنها بکار برند. بهطورکلی محدودیتهای تحقیق به دودسته تقسیم میشوند: ۱- محدودیتهای خارج از اختیار محقق: ۲- کمبود و یا فقدان منابع علمی قابل دسترس و استفاده. منابع علمی بسیار کم و محدودی (حداقل بهصورت فارسی) در این زمینه موجود است که بهطور مستقیم به موضوع موردمطالعه و تحقیق مربوط باشد. به همین دلیل نیازمند استفاده از منابع لاتین میباشد که خود مشکلات دیگری همچون محدود بودن دسترسی به مقالات ISI به علت تحریم ظالمان کشورهای غربی و همچنین محدودیت دسترسی به پایگاه مقالات خارجی، خارج از سایت دانشکده، برگردان درست متون لاتین به فارسی و یکدست کردن آنها را به همراه دارد. ۱- نبود کار مشابه در این زمینه. «باوجود تلاش بسیار، محقق موفق به پیدا کردن پژوهشی که بهطور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد، نشد.» ۲- محدودیتهای در اختیار تحقیق: ۳- عدم همکاری برخی مدیران سازمان در ارائه اطلاعات لازم و کافی. ۴- عدم اعتقاد برخی از کارکنان به انجام این نوع از تحقیقات و بهتبع آن بیرغبتی و بیمیلی در پاسخگویی به پرسشنامه. ۵- عدم پاسخگویی برخی از خبرگان به پرسشنامه. منابع و مأخذ: الف) فهرست منابع فارسی آهنگران، محمد اسماعیل (۱۳۸۲). اصول و مبانی برنامهریزی استراتژیک. تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی زهد. آقاپیروز، علی؛ خدمتی، ابوطالب؛ شفیعی، عباس، بهشتی نژاد،سیدمحمود (۱۳۸۸). مدیریت در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اﻟﻮاﻧﯽ، سیدمهدی؛ اﺷﺮفزاده، فرزاد (۱۳۸۷). ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ برونسپاری راهی بهسوی توسعه. تهران: اﻧﺘﺸﺎرات ﻣﺒﺘﮑﺮان. امیرکبیری، علیرضا (۱۳۸۱). مدیریت استراتژیک. تهران: نشر نگاه دانش. اعرابی، سید محمد؛ آقازاده، هاشم؛ نظامیوند چگینی، هوشنگ (۱۳۸۷). دستنامه بررسی استراتژیک. چاپ دوم، تهران: انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی اشرفزاده، فرزاد (۱۳۸۳). مدل تصمیمگیری برونسپاری خدمات، فصلنامه مطالعات مدیریت، ۱۳۸۳،۴۶، ۱۱۰٫ احمدی، هانیه (۱۳۹۰). فهم دلایل عدم انسجام (ناهمسویی) خط مشی های عمومی در ایران: روش دلفی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران. بذرافشان، جواد، احمدی، مریم (۱۳۹۲). مدیریت شهری جمع آوری مواد زاید خانگی با بهره گرفتن از مدل sowt مورد: نورآباد فارس، جغرافیا و توسعه، شماره ۳۰، ص ۱۱۶-۱۰۱ باقری، سیامک (۱۳۸۴). تهدیدات و آسیب های فراروی نظام جمهوری اسلامی، فصلنامه مطالعات سیاسی، ۱۳۸۴، ۴، ۱۸، ص ۹۱٫
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۵-۶- نقل ذمّه به ذمّه در ضمان
« در صورتی که ضمان با تمام شرایطش، تحقق یابد، حق از ذمّهی مضمون عنه به ذمّهی ضامن منتقل میشود و ذمّهی مضمون عنه بری میشود؛ پس اگر مضمون له، ذمّهی ضامن را ابراء کند، هر دو ذمّه، بریء میشوند، یکی با ضمانت و دیگری به بریء کردن و اگر ذمّهی مضمون عنه را ابراء کند این ابراء لغو و بیهوده است.
۲-۵-۷- لازم بودن عقد ضمان
ضمان از طرف ضامن لازم است؛ پس او بعد از وقوع ضمانت، حق فسخ آن را مطلقاً ندارد؛ و نیز از طرف مضمون له. [هم لازم است.] عقد ضمان از طرف مضمون له هم لازم است، مگر این که ضامن، معسر باشد و طلبکار به عسرت او ناآگاه باشد، پس حق فسخ و رجوع به حقش بر مضمون عنه را دارد؛ و معیار آن است که در حال ضمان، عسرت داشته باشد، پس اگر بعد از آن معسر شود خیار فسخ ندارد؛ کما این که اگر در حال ضمانت، معسر باشد؛ سپس گشایشی پیدا کند، خیار فسخ برای مضمون له باقی است.
۲-۵-۸- جواز اشتراط خیار برای طرفین عقد ضمان
برای هر کدام از ضامن و مضمون له، بنابر اقوا، شرط کردن خیار جایز است. صُورَ ضمان (بصورت حال و مؤجل) از دیون (به صورت حال و مؤجل) ضمانت دین حال، به صورت حال و مؤجل (مدتدار) جایز است؛ هم چنین ضمان دین مدتدار به طور مدتدار و حال و نیز ضمان دین مدتدار به بیشتر یا کمتر از مدت آن جایز است. ۲-۵-۹- انعقاد ضمان، بیاذن و با اذن مضمون عنه و ثمره آن اگر[کسی] بدون اذن مضمون عنه، ضامن شود حق رجوع به او [مضمون عنه] را ندارد و اگر به اذن او باشد حق رجوع به او را دارد، لکن بعد از پرداخت دین نه به مجرد ضمانت، و فقط به مقداری که پرداخته به او رجوع میکند؛ پس اگر مضمون له با ضامن، دین را به قسمتی از آن مصالحه کنند یا او را از بعض آن بریء کند، به مقداری که به وسیله مصالحه و ابراء از ذمّهاش ساقط شده رجوع نمیکند. -اگر ضمانت به اذن مضمون عنه باشد در صورتی به او مراجعه میکند که دین را اداء کرده باشد، این در موردی است که مدت دین که بر مضمون عنه بود، سر رسیده باشد، و گرنه حق رجوع به او ندارد مگر بعد از سررسید وقت آن؛ پس اگر دین مدتدار را به طور حال یا مدت دار، به کمتر از مدت آن، ضمانت کند سپس آن را اداء کند حق رجوع به او را ندارد مگر بعد از رسیدن وقت آن. ولی اگر صریحاً به ضمانت او به طور حال یا کمتر از آن مدت، اذن داده باشد، بنابر اقرب، بعد از اداء آن، رجوع به او جایز است. و اما اگر بر عکس آن باشد، به این که دین حال را به طور مدتدار یا مدتدار را به بیشتر از آن مدت و با رضایت مضمون عنه، قبل از رسیدن وقت آن، ضمانت کند به مجرد ادای آن در دین حال و به رسیدن وقت آن در جایی که به بیشتر از آن، ضمانت کرده باشد به شرط ادای آن، حق رجوع به او را دارد. هم چنین اگر قبل از پایان مدت بمیرد آن گاه دین به مرگ او حال شود و ورثهاش از ترکه او بپردازند آنها حق رجوع به مضمون عنه را دارند. -اگر به اذن مضمون عنه، دین مؤجل را به طور مدتدار ضمانت کند، سپس قبل از سپری شدن هر دو بمیرد و حال شود آن چه بر عهدهی او آمده بواسطه ضمان، و بعدا از ترکهاش برداشته شود، ورثهاش حق رجوع به مضمون عنه را ندارند مگر بعد از رسیدن وقت دین که بر او بود. و دین نسبت به مضمون عنه به سبب مرگ ضامن، حال نمیشود و فقط نسبت به او حال میشود.
۲-۵-۱۰- پرداخت دین توسط مضمون عنه، بیاذن ضامن
«لو دفع المضمون عنه الی المضمون له من دون اذن الضامن، برات ذمته، و لیس له الرجوع علیه. »؛ اگر مضمون عنه، دین را بدون ضامن به مضمون له یعنی طلبکار پرداخت کند، ذمّهی ضامن بریء میشود و او حق رجوع به ضامن را ندارد.
۲-۵-۱۱- ترامی در ضامن
«یجوز الترامی فی الضمان. »؛ ترجمه:ترامی در ضمان جایز است. ترامی در ضمان جایز است؛ با این توضیح که مثلاً محمد، از علی و سپس حسن از محمد، و سپس مهدی از حسن ضمانت کند و به همین ترتیب؛ و ذمّهی همهی بریء میشود و دین (بدهی) بر ضامن آخر، مستقر میشود. [در مقابل طبکار] به بیان بهتر، محمد ضامن علی میشود؛ و حسن ضامن محمد میشود. ذمّهی همهی بریء میشود و دین بر و مهدی ضامن حسن میشود؛ ضامن آخر، مستقر میشود. نکات ۱-اگر همهی ضمانتها بدون اذن مضمون عنه باشند، هیچ کدام از آنها به قبلیاش- در صورتی که ضامن آخری- دین را اداء کرده باشد، حق رجوع ندارد. ۲-اگر همهی ضمانتها به اذن مضمون عنه باشند؛ آخری بر قبلی و این قبلی بر قبلی خودش، رجوع میکند تا به مدیون اصلی، برسد. ۳-اگر بعضی از آنها [ضامنها] از مضمون عنه، اذن گرفته باشد- و بعضی نگرفته باشد- پس اگر آخری بدون اذن باشد، هیچ کدام از آنها به قبلی رجوع نمیکنند و اگر با اذن باشد، به قبلی خود رجوع میکند و او بر قبلیاش، رجوع میکند. خلاصه هر ضامنی که ضمانش به اذن مضمون عنه باشد به او رجوع میکنند و آن چه که پرداخته است. ضمان دو نفر [یا چند نفر] از یک نفر صورت اول-به طور مشترک ضمان دونفر(یا چند نفر] از یک نفر، دو صورت دارد: صورت دوم- به مستقل صورت اول- در جواز ضمانت دو نفر از یک نفر، به طور مشترک، اشکالی نیست؛ با این توضیح که بر هر یک از آنها، قسمتی از دین (بدهی) باشد؛ پس ذمّهی هر کدام از آنها به مقداری که تعیین نمودهاند، و لو این که یا هم متفاوت باشند، مشغول میشود. و اگر مطلق گذاشته شود، به طور مساوی بین آنها [ضامنها] تقسیم میشود. پس اگر دو نفر باشند، به نصف و اگرسه نفر باشند، به ثلث تقسیم میشود و هکذا. و بر هر کدام از آنها [ضامنها] است که آن چه را بر او است اداء کند و ذمّهی او بریء میشود؛ و بر ادای آن چه که بر [ذمّه] دیگری است، متوقف نمیباشد و مضمون له حق دارد از هر کدام از آنها حصهاش را مطالبه کند یا از یکی از آنها مطالبه کرده یا او را بریء کند – نه از دیگری-؛ و اگر ضمانت یکی از آنها به اذن باشد و دیگری بدون اذن، شخص مأذون به دیگری مراجعه میکند- نه دیگری. در صورت فوق الذکر، فرقی ندارد بین این که ضمانت آنها به دو عقد باشد، مانند این که یکی از آنها نصف آن [دین] را ضمانت کند، سپس دیگری، نصف دیگر آن را ضمانت کند؛ یا ضمانت آنها به یک عقد باشد. مانند این که وکیل آنها در این کار از طرف آنها ضمانت کند و مضمون له قبول کند. صورت دوم- ضمانت دو نفر به طور مستقل از یک نفر: در این صورت، ضمان برای هیچ یک از آنها به طور مستقل – بر مبنای مقتضای مذهب امامیه- واقع نمیشود؛ و در این صورت، سوال مطرح میشود که آیا ضمان، در کل باطل است؟ یا به طور مشترک بر آنها تقسیم میشود؟ که در جواب باید گفت: دو نظر و وجه است، که اقرب، اولی- یعنی بطلان- اولی است. اگر عقد ضمان بر تمام دین (بدهی)، تمام و واقع شود، ضمانت دیگر بعد از آن و لو برای قسمتی از آن امکان ندارد. و اگر ضمان بر قسمتی از دین، تمام و واقع شود، ضمانت دیگر بر تمام دین یا بر مقداری که ضمانت شده، ممکن نیست.
۲-۵-۱۲- ضمان به غیر از جنس دین
«یجوز الضمان به غیر جنس الدین؛ لکن اذا کان الضمان به اذن المضمون عنه، لیس له الرجوع علیه الا بجنسه. »؛ ضمان به غیر جنس دین (بدهی)، جایز است؛ لکن اگر ضمانت به اذن مضمون عنه باشد فقط به جنس دین، حق دارد رجوع به او کند.
۲-۵-۱۳- دامنه شمول ضمان
همان طور که ضمانت بر اعیانی که در ذمّهی ثابتاند، جایز است، ضمانت بر منافع و اعمالی که بر ذمّهها استقرار دارند، نیز جایز است؛ پس همان طور که از مستأجر، اجرت را میتوان ضمانت کرد، میشود عملی که بر اجیر است را نیز ضمانت کرد. اما اگر در آن چه که بر او [اجیر] است که به مباشرت- با قید مباشرت- انجام دهد، ضمانت آن صحیح نیست.
۲-۵-۱۴- ضمان از دین (بدهی) ادعایی
اگر شخصی، دینی را بر دیگری ادعا کند، [ادعا کند،ای فلانی، تو به من مدیون هستی]، پس شخص سومی به مدعی بگوید: «آن چه که بر ذمّهی اوست، به عهدهی من است» و او [مدعی] راضی شود، ضمان صحیح است. یعنی بر فرض ثبوت دین، بر ذمّهی ضامن است؛ پس دعوا از مضمون عنه، ساقط میشود و ضامن، طرف آن [مدعی] میشود. بنابراین: اگر مدعی، بر ثبوت آن اقامه بینه کند [و آن را ثابت کند] برضامن واجب است که آن را بپردازد. و هم چنین اگر اقرار مضمون عنه، قبل از ضمان به دین، ثابت شود و اما اقرار او بعد از ضمان، چیزی را- نه بر مُقر و نه بر ضامن- ثابت نمیکند.
۲-۵-۱۵- عدم صحت ضمان از اعیان مضمونه
« بنابر نظر قویتر، ضمانت اعیان مضمونه برای مالک آنها مانند غصب و آن چه که به عقد باطل گرفته شده است، از طرف کسی که آنها را در دست دارد، جایز نیست.
۲-۵-۱۶- ضمان عهده الثمن، برای مشتری از طرف بایع
اشکالی نیست در جواز ضمانت از طرف بایع به ملتزم شدن ثمن برای مشتری، اگر معلوم شود که مبیع، مال دیگری است؛ یا معلوم شود بطلان عقد به خاطر نبود یک از شرایط صحت در صورتی که بایع ثمن را قبض نموده و نزد او تلف شده است. اما در صورت بقای آن در دست بایع، مورد تردد است. و ضمانت کردن برای مشتری از طرف بایع، به جبران آن چه که از ساختمان و درختکاری که مشتری در زمین خریداری شده، احداث کرده، در صورتی که معلوم شود مال دیگری است و مالک آن را قلع کند، بنابر نظر قوی، صحیح نیست.
۲-۵-۱۷- ضمانت از دینی (بدهیای) که در مقابلش رهن گرفته شده
« اگر رهنی بر [در مقابل] دینی [بدهیای] باشد که بر[ذمّه] مضمون عنه است، به ضمانت؛ آزاد میشود؛ چه ضامن، آزادی آن را شرط بکند یا نکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اهرم مالی
۰٫۳۳۱۶۵۵
۴٫۱۹۰۸۳۴
۰٫۰۲۹۹
نسبت دارایی های مشهود
-۰/۰۱۴
۰/۲۳۴
۰/۰۳۷
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری
۰/۰۰۴۱
۲٫۰۲۶
۰/۰۲۴
اندازه شرکت
۰/۱۵۱
۲٫۹۴۴
۰/۰۳۱
ضریب تعیین: ۰٫۵۵۳۲ آماره F: ۳۵٫۳۹
ضریب تعیین تعدیل شده: ۰٫۳۲۳۵ معناداری آماره F : ۰٫۰۱۳۴
دوربین واتسون: ۲٫۱۰۳۱
جدول شماره (۴-۶): نتایج برآورد مدل برای فرضیه اول با بهره گرفتن از روش EGLS
پس از اطمینان از برقراری فروض کلاسیک، به منظور برآورد مدل اول با توجه به وجود ناهمسانی واریانس از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و شیوه داده های ترکیبی استفاده شد. جدول (۴-۶) نتایج برآورد مدل برای فرضیه اول را به طور خلاصه نشان می دهد. بر طبق نتایج مندرج در این جدول P-Value آماره F، کوچکتر از %۵ می باشد، می توان گفت که مدل برای فرضیه اول در سطح اطمینان %۹۵، معنی دار می باشد و با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده )۳۲۳/۰ (مدل از اعتبار برخوردار است. همچنین P-Value بدست آمده برای متغیر مستقل در صورتی که کوچکتر از %۵ باشد با متغیر وابسته (تامین مالی بدهی) رابطه معناداری دارند. بنابراین ابتدا معناداری مشخص می شود و سپس میزان تأثیر گذار بودن با بهره گرفتن از ضرایب برآوردی مشخص می گردد. با توجه به کوچکتر بودنP-Value از ۰۵/۰ و منفی بودن ضریب بدست آمده برای متغیر ترکیبی دوره و تجدی ارائه (۰٫۱۱۸-) میتوان عنوان نمود که یک رابطه منفی و معنادار بین متغیر ترکیبی و متغیر تامین مالی بدهی وجود دارد. بنابراین فرضیه اول مبنی بر وجود رابطه معنادار مثبت بین متغیر تامین مالی بدهی و دوره بعد از تجدی ارائه در سطح معناداری ۵% رد میشود. ۴-۲-۳-۳ آزمون فرضیه اصلی دوم فرضیه اصلی دوم بیان میکند که “در شرکتهای دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده گردش حسابرس بیشتر از شرکتهایی که صورتهای مالی خود را تجدید ارائه نکرده اند می باشد .” میپردازد که به منظور آزمون، این فرضیه به صورت فرضیههای آماری، (نشان دهنده ادعا) و (نشان دهنده نقیض ادعا) تبدیل میشود. : در شرکتهای دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده گردش حسابرس بیشتر از شرکتهایی که صورتهای مالی خود را تجدید ارائه نکرده اند نمیباشد. : در شرکتهای دارای صورتهای مالی تجدید ارائه شده گردش حسابرس بیشتر از شرکتهایی که صورتهای مالی خود را تجدید ارائه نکرده اند می باشد. برای آزمون این فرضیه از مدل زیر استفاده میشود: AUDITOR_TO = β۰ + β۱RESTATE + β۳LEVERAGE + β۴ROA +β۵GROWTH +β۶SIZE +ε این فرضیه با بهره گرفتن از آزمون روش رگرسیون لجستیک و شیوه دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی در جدول (۴-۷) نشان داده شده است.
متغیر
ضرایب برآورد شده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
الف: حقوق شناورهای خارجی ۲۸ ب: وضعیت خاص حقوق شناورها در دریای سرزمینی ۲۸ گفتاردوم: رژیم عبور ترانزیت ۳۰ مبحث اول الف: تعریف عبورترانزیت ۳۰ ب: وضعیت حقوقی عبور ترانزیت ۳۲ مبحث دوم: آزادی کشتیرانی درتنگه هاوتکالیف کشتیها وحقوق ومقررات دولت ساحلی ۳۶ گفتارسوم: جغرافیای تاریخی وچرخش حاکمیت تنگه هرمزدربسترتاریخ ۴۰ مبحث اول: تنگه هرمزدردوره باستان ودوران اسلامی ۴۱ مبحث دوم: اهمیت تنگه هرمز ۵۱ الف: ژئواستراتژیکی تنگه هرمز و جنبه های آن ۵۱ ب: اهمیت ژئوپلیتیکی وجنبه های آن درتنگه هرمز ۵۶ بخش سوم ابعاد مختلف ناظر بر نظام حقوقی تنگه هرمز گفتاراول: رژیم عبورومرورحاکم برتنگه هرمز و تکالیف دولت ساحلی وثالث براساس کنوانسیون ۱۹۸۲ ۶۳ مبحث اول: حقوق دولت ساحلی ۶۶ مبحث دوم: وضعیت زمان صلح وموضع گیری ایران وعمان وطرح تفکیک ترددکشتیرانی ۶۹ مبحث سوم: حقوق وتکالیف دولتین ایران وعمان درتنگه هرمز ۷۱ مبحث چهارم: حقوق وتکالیف دولت ایران درتنگه هرمزبراساس قوانین داخلی ۷۳ بخش چهارم مواضع جمهوری اسلامی ایران درخصوص تنگه هرمز گفتاراول: براساس کنوانسیون ژنو ۱۹۵۸ ۷۶ مبحث اول: نظام حقوقی حاکم بر پژوهش های علمی دریایی بر اساس کنوانسیون ۱۹۵۸ ۷۸ گفتاردوم: براساس کنوانسیون ۱۹۸۲ ۸۱ مبحث اول: نظام حقوقی حاکم بر پژوهش های علمی دریایی بر اساس کنوانسیون ۱۹۸۲ ۸۴ گفتارسوم: موضع جمهوری اسلامی ایران وحق عبور بی ضرر براساس قانون دریایی جمهوری اسلامی ایران ۹۰ مبحث اول: استراتژی های دوگانه بستن یا نبستن تنگه هرمز ۹۴ الف) استراتژی بستن تنگه هرمز ۹۶ ب) استراتژی نبستن و تأمین امنیت تنگه هرمز ۹۸ نتیجه گیری ۱۰۱ پیشنهادات ۱۰۳ پیوست ۱۰۴ منابع ۱۱۱ بخش اول: کلیات تحقیق چکیده: موفقیت جغرافیایی از عواملی است که در رفتار سیاسی دولتها وشکل گیری تصمیمات سیاسی داخلی-خارجی آنها نقش موثری دارد. تنگه ها موقعیت هایی هستند که هم درقدرت ملی وسیاست خارجی کشورها تاثیر دارند.وهم در استراتژیهای نظامی بری وبحری مورد توجه قرار می گیرند.وجود بحرانها در نزدیکی تنگه های استراتژیک موید وجود کشمکش ورقابت برای تصرف وکنترل غیر مستقیم تنگه ها از سوی قدرتهای جهانی است که در قالب نیروهای بومی و رقیب تظاهر می نماید. این رقابها در ساخت سیاسی کشورهای ساحلی تاثیر می گذارد ودر نهایت به استقرار دولتی وابسته به قدرت چیره در منطقه می انجامد ویا در اثر مصالح قدرت های رقیب دولتی ضعیف و بی طرف در منطقه پدید می آید. شایان ذکر است تنگه هرمز در میان تنگه های استراتژیک جهان اهمیت ویژه ای دارد، این تنگه از ارزشهای خاص ارتباطی، اقتصادی، نظامی و ژئوپلیتیکی برخوردار است.
هر چند جهان در قرن حاضر، شاهد تحولات چشمگیری درحقوق بین الملل دریاها بوده است، بگونه ای که قواعد کنونی دریاها را می توان ماحصل تلاش مستمر دولتها در تدوین و توسعه این قوانین دانست. هر چند که برخی از این قوانین، عرفی می باشند، لیکن بسیاری از آنها، قواعدی هستند که در حقوق بین الملل سابقه ای نداشته اند. از جمله این قواعد، قوانین مربوط به تنگه ها می باشد. کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو بطور مختصری به آن پرداخته بود، ولی کنوانسیون ۱۹۸۲ ملل متحد در مورد حقوق دریاها، قسمت سوم خود را به تنگه های مورد استفاده کشتیرانی بین المللی اختصاص داده است. در این پایان نامه تلاش شده است تا مغایرت یا عدم مغایرت قانون دریایی ایران، با کنوانسیون ۱۹۸۲ مونتگوبی و حقوق بین الملل مشخص شود و با توجه به مواد مندرج در کنوانسیون ۱۹۵۸ ژنو و کنوانسیون ۱۹۸۲ مونتگوبی، رژیم حقوق تنگه هرمز مورد ارزیابی قرار گیرد. در خاتمه پیشنهاد شده است که ایران به این کنوانسیون ملحق شود، زیرا پیوستن به این کنوانسیون و نه تنها چندان با مصالح ملی این کشور مغایر نخواهد بود، بلکه در بسیاری موارد، منافع ملی آنرا تأمین خواهد کرد و بهتر است ایران در سیاست و مواضع خود، مسئولیت و مأموریت حفظ امنیت تنگه هرمز را نیز تحت هر شرایطی وظیفه خود بداند و این موضوع را رسماً و عملاً به جهانیان اعلام کند و به آن پایبند باشد. واژگان کلیدی: حقوق بین الملل دریاها، تنگه های بین المللی، عبور بی ضرر، عبور ترانزیت مقدمه برای بشر امروزی مسلم شده است که دریاها، مهمترین راه های ارتباطی بین ملتها می باشند، چرا که راهی ارزانتر از سایر راه ها بوده و مقدار حمل کالا از طریق دریاها بسیار بیش از راه های زمینی و هوایی می باشد. خلیج فارس نیز دریایی است که در حاشیه اقیانوس هند قرار گرفته یا به عبارتی، دریایی نیمه بسته ای است که بوسیله قلمرو خاکی کشورهای ساحلی، محصور شده است. بدین جهت خلیج فارس از لحاظ جغرافیایی، زیست محیطی، اقتصادی و راهبردی، دارای اهمیت و وضعیت منحصر به فردی است و واجد قرار گرفتن در دسته ای خاص از دریاها تحت حاکمیت کشورهای ساحلی می باشد. از طرفی اهمیت دریاها و اقیانوسها، هر قدر هم که باشد باز هم بگونه ای غیر مستقیم تاکیدی بر اهمیت آبراهها و تنگه های ورودی آنها است. هر روزه تعداد بسیار زیادی از کشتیهای غول پیکر تجاری و نفتکش های عظیم الجثه برای رسیدن به مقاصد خود در این دریاها، باید از این تنگه ها عبور نمایند. تنـگه ها، بـا عمق و عـرض کمی کـه دارند، براحتی قابل انسداد هستند و می توان در عبور و مرور آنها اخلال ایجاد نموده، و از طرفی این تنگه ها از نظر امنیتی برای ساحل نشینان حائز اهمیت فراوان است. این اهمیت در مورد تنگه هایی که یک دریای نیمه بسته را به یک دریای باز متصل می کنند تشدید می گردد، چرا که علاوه بر موارد فوق الذکر، از جنبه های زیست محیطی و اکو لوژیک نیز، بسیار آسیب پذیرند. اهمیت مذکور در مورد تنگه هایی همچون تنگه هرمز، که معبر بیشترین نیاز سوختی جهان است، ناگفته مشهود است. زیرا میزان پالایش آبهای خلیج فارس به علت سنگین بودن آبهای دریای عمان و سبک بودن آبهای خلیج فارس بسیار کم است و تنها راه پالایش آن از طریق تنگه هرمز است وآلودگی زیست محیطی در این منطقه می تواند جبران ناپذیر باشد. از طرفی این تنگه از لحاظ امنیتی برای همه ساحل نشینان این دریای نیمه بسته (خلیج فارس) حائز اهمیت است. با پیشرفت تکنولوژی بشر استفاده از دریاها و به عبارتی اهمیت یافتن دریاها و آبراهها و تنگه های بین المللی برای عبور و مرور کشتیهای مجهز وغول پیکر، ضرورت وضع قواعد و مقرراتی برای تعیین رژیم حقوقی آنها احساس گردید. کنفرانسی که در این زمینه توسط جامعه ملل تدارک دیده شد، ولی موفقیت آمیز نبوده کنفرانس ۱۹۳۰ لاهه بود. پس از آن کنفرانسهای دیگری توسط سازمان ملل متحد در این زمینه برگزار گردید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شاخص توده بدن[۵۵] (BMI): شاخص توده بدن با بهره گرفتن از فرمول وزن تقسیم بر مجذور قد بر حسب متر محاسبه گردید (۱۸). معادله۳-۱. مجذور قد به توان دو ⁄ وزن بدن به کیلوگرم= شاخص توده بدنی درصد چربی بدن: برای اندازهگیری درصد چربی بدن از کالیپر چربی سنجی یاگامی و از روش برآورد سه نقطهای (ران، شکم و سینه) جکسون- پولاک (معادله ۳-۲) استفاده گردید. در وضعیت استراحت از هر نقطه دو بار اندازهگیری گردید و میانگین دو نقطه در فرمول مربوطه قرار داده شد (۱۸).
معادلهی۳-۲. (سن × ۰۰۰۲۵۷۴/۰) - ۲ (مجموع سه نقطه × ۰۰۰۰۰۱۶/۰) + ( مجموع سه نقطه شکم، ران و سینه × ۰۰۰۸۲۶۷/۰)- ۱۰۹۳۸/۱ = D ضربان قلب بیشینه: ضربان قلب بیشینه آزمودنیها با بهره گرفتن از فرمول زیر (معادله۳-۳) بر آورد شده است (۱۸). معادلهی۳-۳. سن - ۲۲۰ = ضربان قلب بیشینه ۳-۷. روش محاسبه تغییرات حجم پلاسما حرکت آب از مویرگها به فضای بینابینی سبب تغییر حجم خون و پلاسما طی فعالیت ورزشی میگردد. در این تحقیق از مقادیر هماتوکریت و هموگلوبین در قبل و بعد از فعالیت ورزشی برای محاسبه تغییرات حجم پلاسما (PV) استفاده گردید. این مقادیر برای برآورد تغییرات حجم پلاسما مطابق با معادله دیل و کاستیل[۵۶] (۱۹۷۴) به شرح ذیل استفاده شد (۳۵). تغییرات در حجم خون طی فعالیت ورزشی BVA= BVB (HbB / HbA) (معادله۳-۴) تغییرات در حجم گلبولهای قرمز طی فعالیت ورزشی CVA= BVA× HctA (معادله۳-۵) تغییرات در حجم پلاسما طی فعالیت ورزشی ×CVA BVA=PVA (معادله ۳-۶) در حالی که Bو A مقادیر قبل و بعد از فعالیت را نشان میدهند و۱۰۰ = BVA. تغییرات در حجم پلاسما برای محاسبه مقادیر پس از ورزش استفاده گردید. برای محاسبه تغییرات درصد در BV، CV و PV با فعالیت ورزشی متعاقب فرمول استفاده گردید. به طوری که CVBبرابر با حجم گلبول قرمز قبل از فعالیت ورزشی و PVB برابر با ۱۰۰ منهای حجم گلبول قرمز قبل از فعالیت ورزشی. درصد تغییر حجم خون به همراه فعالیت ورزشی ∆BV% = 100 ( BVA - BVB) / BVB (معادله ۳-۷) درصد تغییر حجم پلاسما به همراه فعالیت ورزشی ∆CV% = 100 (CVA – CVB) / CVB (معادله ۳-۸) درصد تغییر حجم پلاسما طی فعالیت ورزشی ∆PV% = 100 (PVA - PVB) / PVB (معادله ۳-۹) ۳-۸. میزان درک فشار (RPE[57]): میزان درک فشار با بهره گرفتن از مقیاس درک فشار بورگ (۲۰ مقیاسی) اندازهگیری شد (۲۸). ۳-۹. روش انجام تحقیق آزمودنیهای تحقیق هیچگونه سابقهای از بیماریهای قلبی و عروقی نداشته و از ۶ ماه قبل، در هیچ برنامه ورزشی منظم و سازمان یافتهای شرکت نکرده بودند. سه روز قبل از شروع آزمون اهداف و روش اجرای تحقیق و نیز اطلاعات لازم در خصوص نحوه اجرای آزمون ورزشی و مراحل خونگیری توضیح داده شد. سپس فرمهای مخصوص رضایت نامه و پرسشنامهی سوابق ورزشی و بیماری در اختیار آنها قرار گرفت. پس از اخذ رضایت نامه و پرسشنامه آزمودنیها، برخی از شاخصهای فیزیکی و فیزیولوژیکی شامل : سن، قد، وزن، ضربان قلب بیشینه، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی اندازهگیری و ثبت شد. با بهره گرفتن از کالیپر چربی زیر پوست آزمودنیها در سه ناحیه شکم، سینه و ران اندازه گیری شد و با بهره گرفتن از فرمول سه نقطه ای پولاک و جکسون محاسبه و ثبت شد (۱۸). ضربان قلب بیشینه با بهره گرفتن از فرمول (سن- ۲۲۰) محاسبه شد. آزمودنیها نیم ساعت قبل از انجام آزمون در محل حاضر شده و بعد از ۲۰ دقیقه نشستن و استراحت کامل، ضربان قلب استراحتی، فشار خون استراحتی، دمای بدن و دمای محیط اندازهگیری و ثبت شد و در حین فعالیت ضربان قلب هر دقیقه و میزان درک فشار هر ۵ دقیقه یک بار ثبت شدند. بعد از پایان آزمون، آزمودنیها نشسته و ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن و دمای محیط بعد از آزمون اندازهگیری و ثبت شد. آزمونها در زمانهای معینی از شبانه روز یعنی ۸ صبح، ۱۲ ظهر، ۴ بعد از ظهر و ۸ شب و با فاصله حداقل ۳ روز برگزار شدند، به این صورت که هر آزمودنی چهار بار و با فاصله حداقل ۳ روز (۷۲ ساعت) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ۳-۹-۱. قرارداد فعالیت ورزشی آزمودنیها ۵ دقیقه با ۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب و با سرعت ۷۰ دور بر دقیقه بر روی چرخ کارسنج شروع به گرم کردن کردند . سپس ۲-۳ دقیقه حرکات کششی به ویژه حرکات کششی پا را انجام دادند. بعد از آن در پروتکل اصلی شامل ۳۰ دقیقه فعالیت هوازی نسبتاٌ شدید با ۹۰ درصد حداکثر ضربان قلب، با سرعت ۷۰ دور بر دقیقه و شدت ۸۰ وات بر روی چرخ کارسنج را اجرا کردند. در پایان ۵ دقیقه بازگشت به حالت اولیه در نظر گرفته شد. ۳-۹-۲. شرایط و نحوه خونگیری از آزمودنیها خواسته شد تا برای حضور در جلسه خونگیری و اجرای پروتکل از یک هفته قبل، از انجام هر گونه فعالیت بدنی سنگین و مصرف داروهای گروه NSAID[58](ایبوپروفن، استامینوفن و آسپیرین) و همین طور از مصرف الکل، کافئین یا نسکافه از ۲۴ ساعت قبل از آزمون خودداری نمایند. همچنین از آزمودنیها خواسته شد تا برای حضور در جلسات خونگیری خواب و استراحت کافی داشته و برای حضور در جلسه خونگیری ۸ صبح، شام را در ساعت ۸ شب صرف نمایند و از ساعت ۱۲ شب به بعد چیزی به غیر از آب میل ننمایند و در حالت ناشتا برای خونگیری مراجعه نمایند. همچنین برای حضور در جلسه خونگیری ۱۲ ظهر، صبحانه را قبل از ساعت ۸ صبح صرف نموده و برای حضور در جلسه خونگیری ۴ بعد از ظهر، ناهار را قبل از ساعت ۱۲ ظهر میل نموده و برای حضور در جلسه خونگیری ۸ شب، از ساعت ۴ بعد از ظهر به بعد چیزی به جز آب میل ننمایند، به عبارت دیگر ۴ ساعت ناشتایی ملاک میباشد. از آزمودنیها خواسته شد تا الگوی تغذیهای خود را در تا حد امکان در طول دوران آزمون حفظ نمایند تا بدین وسیله از تغییرات ناشی از تاثیرات غذایی تا حد امکان جلوگیری شود. در این تحقیق نمونه خونی قبل و بعد از اجرای آزمون های ساعت ۸ صبح، ۱۲ ظهر، ۴ بعد از ظهر، و ۸ شب گرفته میشود. از آزمودنیها خواسته شد تا قبل از خونگیری، روی صندلی به حالت نشسته قرار گیرند، سپس ۴ میلی لیتر خون از سیاهرگ وریدی- بازویی گرفته شد. نمونه تهیه شده به دو بخش آزمایشات سلولهای خونی (CBC[59]) و انعقاد توزیع شد. ۳-۹-۳. اندازهگیری متغیرهای مربوط به CBC برای این منظور حدود ۲ تا ۵/۲ میلیلیتر خون در ویالهای حاوی ۵۰ میکرولیتر یا ۵۰ لاندا، اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) پنج درصد (۵/۱ الی ۲ میلیگرم به ازای هر میلیلیتر خون) اضافه شده و در روی سانتریفوژ به مدت ده دقیقه چرخانده و توسط دستگاه شمارش سلولی اندازهگیری و شمارش شد. آزمایشات بلافاصله بعد از خونگیری انجام گرفت. ۳-۹-۴. آزمایشات انعقادی ۵/۲ میلیلیتر خون وریدی به لوله های PT و aPTT حاوی ماده ضد انعقاد سیترات سدیم ۲۵/۰ میلیلیتر ریخته شده و بعد از مخلوط شدن به آزمایشگاه انتقال یافت و در سانتریفوژ با دور ۳۰۰۰ دور و به مدت ۷ دقیقه جهت جداسازی پلاسما سانتریفوژ شدند. PT و aPTT بلافاصله اندازهگیری شدند. برای فیبرینوژن، پلاسماها در میکروتیوپهای ۵/۰ میلیلیتر یا ۵۰۰ لاندا تقسیم و در فریز منفی ۶۰ درجه نگاهداری و در دو مرحله ۶۰ تایی آزمایش شدند. از دستگاه coagulometer ACL7000 برای این منظور استفاده شد. ۳-۱۰. روشهای آماری در ابتدا از آزمون شاپیرو-ویلک[۶۰] برای بررسی طبیعی بودن دادهها استفاده شد. برای مقایسهی دادههای استراحتی و تفاضل قبل و بعد از فعالیت در چهار زمان مختلف روز از روش تحلیل واریانس ANOVA با اندازهگیریهای مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. در صورت معنیدار بودن تأثیر زمان از آزمون پس تعقیبی بونفرونی نیز برای مقایسه زوجها استفاده شد. تجزیه و تحلیلهای آماری با با بهره گرفتن از SPSS 16 و نمودارها نیز توسط نرم افزارExcel انجام گرفت. فصل چهارم Æ یافته های پژوهش ۴-۱. مقدمه در این بخش ابتدا مشخصات عمومی آزمودنیها در جدول ۳-۱ ارائه میشود. سپس دادههای مربوط به سیستم انعقادی و شاخصهای پلاکتی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. در ادامه دادههای فشار خون و درصد تغییرات حجم پلاسما به همراه میزان کار انجام شده در زمانهای مختلف روزانه (ساعات ۰۸:۰۰، ۱۲:۰۰، ۱۶:۰۰ و۲۰:۰۰) ارائه میشوند. در هر متغیر نیز ابتدا دادههای استراحتی و سپس دادههای پاسخ به یک جلسه فعالیت هوازی ارائه میشوند. در بخش پاسخ به یک جلسه فعالیت هوازی نیز اصلاح دادهها از طریق تغییرات حجم پلاسمای حاصل از فرمول دیل و کاستیل (۱۹۷۴) محاسبه و تجزیه و تحلیل میشوند (۳۵). جدول ۳-۱. میانگین (± انحراف معیار) مشخصات عمومی آزمودنیها
مشخصات |
میانگین(± انحراف معیار) |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- 1)منابع انسانی : میزان و کیفیت منابع انسانی تعیین کننده های اصلی خلق و انتشار دانش جدید در کل اقتصاد به شمار می آیند .
-
- 2)خلق دانش جدید : شاخص های مرتبط با خلق دانش ، ظرفیت و وضعیت اختراعی کشورها را اندازه گیری می کنند.
-
-
- 3)انتقال و کاربرد دانش جدید : این حوزه فعالیت های نوآورانه غیر رسمی از قبیل اقتباس تجهیزات جدید برای سیستم های خدماتی و تولیدی شرکت ، اقتباس نوآوری هایی که به وسیله سایر شرکت ها یا سازمان ها توسعه یافته اند و اقتباس دانش جدید برای نیازهای خاص شرکت را پوشش می دهد.
-
- 4)امور مالی و ستاده های نوآوری : این طبقه شاخص های زیر را در برمی گیرد : عرضه سرمایه خطرپذیر تکنولوژی پیشرفته ، فروش های نوآوری و…
2-4-10) بازاریابی نوآورانه ترکیب دو مفهوم نوآوری و بازاریابی با یکدیگر در حوزه نوآوری نمی گنجد و مانند نقطه کوری برای بسیاری از پژوهش گران بوده است. با این وجود نخستین کسی که به ترکیب این دو مفهوم با یکدیگر پرداخت ، دراکر بود. دراکر در کتاب ” تمرین مدیریت [178]” خود چنین بیان می کند که مهم ترین هدف هر کسب و کار ، ساختن مشتری است و برای رسیدن به این مقصود سازمان دو وظیفه مهم برعهده دارد : بازاریابی و نوآوری. و آن ها را وظایف کارآفرینانه می نامد. ارتباط میان بازاریابی و نوآوری را می توان یک تعامل و اثر گذاری دو طرفه نامید و با ایجاد ارتباط میان نوآوری و بازاریابی می توان به یک مزیت رقابتی رسید. همچنین به ارائه چهارچوب برای درک نوآوری در فرآیندها و اندازه گیری فعالیت های مربوط به نوآوری در صنایع پرداخته است که یک منبع مشهور بین المللی محسوب می گردد. در ویرایش سوم آن انواع نوآوری در چهار دسته تقسیم بندی شده است : نوآوری در محصول ، فرایند ، بازاریابی و سازمان. طبق تعاریف موجود در آن ، ویژگی نوآوری در بازاریابی در کل فرآیندهای نوآوری درسازمان و کارایی نهایی کسب و کار تاثیرگذار است و با دیدگاهی به سمت مشتری و بازار ، هدف خود را افزایش فروش و سهم بازار می داند. که همین ویژگی در نظر داشتن اهداف اقتصادی آن را از انواع دیگر نوآوری مانند نوآوری در فرآیندها ، که هدف آن در بهره وری و کیفیت پرحاصل می باشد ، متمایز ساخته است.در این کتاب راهنمای نوآوری در بازاریابی را پیاده سازی یک روش جدید بازاریابی که شامل تغییرات اساسی در طراحی محصول یا بسته بندی آن ، جایگاه محصول ، انگیزش[179] یا قیمت گذاری آن می داند که در راستای بهتر رسیدن به نیازهای مشتری گشودن درهای بازارهای جدید و به دست آوردن جایگاه جدید برای محصولات شرکت با هدف افزایش فروش صورت می گیرد. در مقاله نیز دو اصل برای یک کسب و کار موفق برشمرده شده است که همان دو پارامتر پیتر دراکر هستند ، یعنی بازاریابی و نوآوری. به طوریکه فعالیت های بازاریابی را بر بستری از خلاقیت موفق دانسته و استفاده از نوآوری را برای سازمان ، تنها راه به دست آوردن مزیت رقابتی می داند. در این مقاله رمز رسیدن به موفقیت ماندگار را برای بازارهای جهانی ، استفاده از بازاریابی نوآورانه قلمداد کرده و بازاریابی نوآورانه را شامل گستره ای از طرز فکر ، محصولات و خدمات خلاق یا حتی قیمت گذاری، ترقی و لجستیک توام با نوآوری می داند. برخی از محققین مفهوم نوآوری در بازاریابی را متمرکز بر نوآوری در محصول و نوآوری در کانال های توزیع و زنجیره تامین می دانند. از این دیدگاه ، دانش جمع آوری شده توسط گروه های گوناگون ، ما را به تولید اطلاعات و صنایع مرتبط با کسب وکار ، می توان به بهبود فعالیت های بازاریابی سازمان و در نهایت بهره وری بالاتر دست یافت. شرکت های تویوتا[180] ، دل[181] و وال مارت[182] از جمله شرکت هایی هستند که از استراتژی به کارگیری نوآوری در مدیریت زنجیره تامین استفاده کرده و منتفع گشته اند. بازاریابی نوآورانه تنها به ایجاد محصول جدید نمی اندیشد بلکه شامل تمامی فرآیندهای بازاریابی می باشد وهدف آن ها رسیدن به سود بالا است.دارای حالتی انفعالی[183] نسبت به تقاضای بازار بوده و طی یک روند پیوسته ، مدیر را به سمت بهره برداری از فرصت های جدید پیش آمده سوق می دهد .در ابتدای امر باید به شناخت کاملی از سازمان خود رسیده و بر ماموریت بازاریابی آن اشراف داشته باشیم.تجربیات گذشته و نتایج آن ها را مطالعه کرده و منابع در دسترس و منابعی را که می توان با برون سپاری به آن ها دسترسی داشت به خوبی بشناسیم.سپس می بایست طی فرایند دقیقی به خوبی ذی نفعان و نیازها ، عقاید و رفتارشان را شناسایی کرده و زمان لازم را صرف شناخت بازار و آنالیز آن نمود. و درکنار آن برای رسیدن به موفقیت ، به بررسی رقبا و شرایط محیط خارجی هم چون عوامل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، تکنولوژی و غیره بپردازیم . پس نقطه شروع کار ، دریافت نیازمندی های بازار و تقاضای مشتری به عنوان راهنمای کار است. سپس با به کارگیری یک مفهوم جدید در بازاریابی ، سازمان را در زمینه های خلق ایده و اجرای استراتژی خلاق و نوآور می سازد و در نهایت منجر به افزایش رضایت مشتری و جامعه می گردد. در بعضی نقالات نیز به بررسی عوامل موثر بر موفقیت بازاریابی نوآورانه پرداخته اند. عامل فرهنگ یکی از این پارامترها است.مشتریان محتلف فرهنگ های متفاوتی را دارا هستند که در رفتار آن ها در فرایند خرید بسیار تاثیرگذار است. نقش متغیر فرهنگ در بازارهای جهانی پررنگ تر هم به نظر می رسد ، به طوریکه به این متغیر به چشم یک تابلو نگریسته شده است : تابلوی فرهنگ. افزایش گرایش سازمان ها به جهانی شدن، علت محکمی را برای درک رفتار مشتریان تحت تاثیر فرهنگ های گوناگون به وجود آورده است ( آقایی و همکاران ، ص 6-4 ). 2-4-11) قابلیت های بازاریابی تا اواسط دهه 1950 میلادی دیدگاه سنتی بازریابی این بود که کلید سودآوری ، حجم فوش بیشتر است. بنابراین مسئولیت بازاریابی ، فروش هرجه بیشتر محصولات تولیدی شرکت بود .روش های بازاریابی به طور عمده به افق زمانی کوتاه مدت ، فرآیندهای تاکتیکی ، فروش شخصی ، تبلیغات و پیشبرد فروش گرایش داشت. در اواسط دهه 1950 م. شدت رقابت بر سر فروش محصولات و حمایت فزاینده از مصرف انبوه ، منجر به شکل گیری مفهوم بازاریابی[184] شد. در این مفهوم ، افق زمانی کوتاه مدت به افق زمانی بلند مدت ، رویکردهای بازاریابی تاکتیکی فروش به رویکردهای بازاریابی استراتژیک فروش تبدیل شد. تمایل موسسات کسب و کار نیز به بررسی دقیق نیازهای مصرف کننده و مشتری تمرکز شد.مفهوم بازاریابی ، فلسفه حاکم بر بنگاه های کسب و کار گردید و از اصطلاح بازارگرایی[185] برای اجرای مفهوم بازاریابی استفاده شد ( دولت آبادی ، 1384 ، صص132-131 ). در زمان کنونی همه شرکت های موفق ، یک وجه مشترک دارند ، یعنی همگی به مشتری توجه زیاد نشان می دهند و تمام سعی خود را معطوف بازاریابی می کنند. در واقع هیچ سازمانی ، کوچک یا بزرگ ، انتفاعی یا غیر انتفاعی ، داخلی یا جهانی بدون داشتن یک سیستم بازاریابی صحیح به موفقیت نخواهند رسید. سازمان های بزرگ انتفاعی ، مانند سونی[186] ، مک دونالد[187] و نیز سازمان های غیر انتفاعی نظیر ، دانشگاه ها ، بیمارستان ها ، موزه ها ، نمایشگاه ها و حتی مکان های مذهبی هم بازاریابی می کنند. همچنین رهبران سازمان ها و نهاد های دولتی ( در بیشتر کشورها ) علاقه شدیدی نسبت به آموزش شیوه های عملی بازاریابی نوین نشان می دهند. رشد مداوم بازاریابی بخش دولتی و سازمان های غیر انتفاعی نمایانگر چالشی تازه و هیجان انگیز برای مدیران بازاریابی است. کاتلر و آرمسترانگ[188] در کتاب اصول بازاریابی ، بازاریابی را نوعی فرایند اجتماعی و مدیریتی می دانند که بدان وسیله ، افراد و گروه ها می توانند از طریق تولید ، ایجاد و مبادله محصولات و ارزش ها با دیگران ، نیازها و خواسته های خود را برآورده سازند. کیگان[189] ، استاد بازاریابی دانشگاه پیس[190] آمریکا ، بازاریابی را چنین تعریف کرده است : ” بازاریابی عبارتست از فرایند تمرکز منابع و اهداف سازمان بر روی فرصت ها و نیازهای محیطی ” ( ابراهیمی ، 1380 ، ص 21 ). بنابراین بازاریابی هم یک مفهوم ( شیوه مشتری مداری) و هم یک فرایند ( یک سری تصمیمات استراتژیک در چگونگی جلب رضایت مشتری ) است (عاملی،1381، ص 60 ). 2ـ 4-12) مدیریت بازاریابی انجمن بازاریابی آمریکا[191] مدیریت بازاریابی را به این شرح تعریف نموده است : ” بازاریابی ( مدیریت بازاریابی ) عبارتست از : فرایند برنامه ریزی و اجرای مفاهیم و تحقق یک انگاره ( ایده ) ، قیمت گذاری ، فعالیت های تشویقی و ترغیبی و توزیع کالا ، خدمات ، انگاره و اندیشه ها برای ایجاد تبادل با بازارهای هدف جهت نیل به اهداف فردی و سازمانی ” . تاکید مدیریت بازاریابی ، بیشتر بر تعیین محصولات و یا خدمات سازمان بر مبنای نیازها و خواسته های مشتریان مورد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری ، ارتباطات و توزیع موثر جهت آگاهی دادن ، ایجاد تحرک و انگیزه و ارائه خدمت به مشتریان است. مراد از محصولات در بازاریابی ، محصولات فیزیکی[192] و نیز خدمات و انگاره ها است. با توجه به تاکید این پایان نامه بر بازاریابی خدمات ، ویژگی های خاص بازاریابی خدمات مورد مطالعه قرار خواهد گرفت ( عاملی ،1381 ، ص 61 ). 2ـ 4-13) بازاریابی خدمات [193] بازاریابی دارای دامنه بسیار گسترده ای است ، زیرا طبق تعریف ، محصول که عبارت است از : هر چیزی که به نحوی نیاز یا خواسته ای را برآورده سازد و بتواند به شخص ، سازمان ، انگاره ، مکان ، خدمت و هر نوع فعالیتی که به نوعی این نیاز یا خواسته ها را برآورده سازد ، اطلاق گردد .. در نتیجه هر کدام از آن ها، نیاز به بازاریابی با مفهوم کامل و ابعاد گسترده آن دارد. سازمان های خدماتی که اصول بازاریابی را پذیرفته و طرح ها و برنامه های خود را بر پایه عناصر آمیخته بازاریابی بنا کرده اند ، به نتایج مثبتی رسیده اند. با توجه به اینکه میزان استفاده از خدمات و اشتغال به کارهای خدماتی در همه جوامع رو به افزایش است ، هرچه فعالیت های تجاری و اجتماعی پیچیده تر ، تخصصی تر و رقابتی تر باشد ، بخش خدمات رشد بیشتری می یابد و مدیران ناگزیرند برای اداره بهتر سازمان های خود در دنیای فعال و پر ررقابت ، امروز با اصول بازاریابی خدماتی آشنا شده و از فنون بازاریابی درارائه خدمات و ارضای نیاز مشتریان خود بهره گیرند. یکی از مشخصه های مهم سال های اخیر در ایالات متحده آمریکا ، رشد شدید بخش خدمات بوده است. رشد خدمات در اقتصاد جهانی از این هم سریعتر بوده و معدل 25 درصد ارزش کل تجارت بین المللی می باشد.در اروپا نیز بخش قابل توجهی از اقتصاد را خدمات تشکیل می دهد. اهمیت بخش خدمات به کشورهای به کشورهای بسیار پیشرفته محدود نمی شود. به عنوان مثال ، آمارهای ارائه شده توسط بانک جهانی حاکی از آن است که بالغ بر50 درصد تولید ناخالص ملی (GDP) و نیز نیمی از نیروی کار شاغل در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین به بخش خدمات مربوط می گردد ( عبدالوند ، 1381 ،ص22-21 ) . 2ـ 4-14) طبیعت و ویژگی های خدمات خدمت عبارت است از ، هر عمل یا کاری که یک طرف به طرف دیگر عرضه می کند و لزوما نامحسوس باشد و به مالکیت چیزی منجر نشود. تولید خدمت ممکن است به کالای فیزیکی بستگی داشته یا نداشته باشد. ( فروزنده ، 1382 ، ص506 ).بعضی از خدمات ، مستلزم حضور مشتری است. خدمات از نظر این که برطرف کننده نیاز شخصی یا غیر شخصی باشند ، با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین اهداف ارائه کننده خدمات می توانند انتفاعي يا غير انتفاعي باشد و مالكيت آن خصوصي يا عمومي باشد. عمده ترين ويژگي هاي خدمات اعم از عمومي يا خصوصي ، انتفاعي يا غير انتفاعي كه بر برنامه هاي بازاريابي خدمات ، تاثير زيادي مي گذارد ، عبارتند از ( عاملي ، 1381 ، ص 63-68 ):
-
- نامحسوس بودن : خدمات نامحسوس هستند و خدمات برخلاف كالاهاي فيزيكي ، قابل رويت نيستند ، بنابراين قبل از اينكه خريداري شوند قابل مزه كردن ،احساس شدن ، شنيدن يا بوييدن نمي باشند. استفاده كنندگان از خدمات براي تعديل و كاهش ترديد خود در پي شواهد و مداركي هستند كه از كيفيت خدمات اطمينان حاصل كنند. آن ها با كسب اطلاع از محل ، مردم ، تجهيزات ، مطبوعات ، علامات و نمادها و قيمت فروش استنباط هاي لازم را درباره كيفيت خدمات به عمل مي آورند. بنابراين وظيفه انجام دهندگان خدمات آن است كه اين شواهد و مستندات را هرچه غني تر سازند و موارد نامحسوس را محسوس نمايند.
-
- تفكيك ناپذيري : به طور معمول خدمات هم زمان با توليد به مصرف مي رسد. اگر خدمات توسط كسي انجام شود ، انجام دهنده هم بخشي از خدمت خواهد بود. از آنجا كه مشتري نيز هم زمان با توليد خدمت حضور دارد ، تاثير متقابل فرد يا موسسه ارائه كننده خدمت حالت خاصي از بازاريابي خدمات به شمار مي رود ، و هر دو عامل يعني ارائه كننده خدمات و مشتري بر پيامد تاثير مي گذارند.
-
- تغيير پذيري : كيفيت خدمات به دليل وابستگي به شخص ارائه كننده و محلي كه خدمت در آنجا ارائه مي شود ، بسيار متفاوت است. موسسات خدماتي براي اعمال كنترل كيفي مي توانند سه اقدام انجام دهند. اول انتخاب ، آموزش و استفاده از نيروي انساني شايسته و ورزيده است. شركت هاي هواپيمايي ، بيمه و بانك ها براي ارائه خدمات مناسب و كيفي ، منابع زيادي را صرف آموزش كاركنان خود مي كنند. دومين قدم ، استاندارد كردن فرآيند انجام خدمت در سراسر سازمان است. اين امر را مي توان با تهيه نقشه و دستورالعمل فرآيند خدمات مورد نظر در يك نمودار جريان كار با هدف شناسايي و تعيين نقاط ضعف در ارائه خدمت ترسيم نمود. گام سوم ، نظارت دقيق بر چگونگي رضامندي مشتريان با بهره گرفتن از سيستم هاي بررسي انتقادات و پيشنهادات ، مطالعه مشتريان و نحوه مراجعه و انجام تكاليف قانوني توسط آنان است. از اين طريق خدمت رساني ضعيف شناسايي شده و كوشش مي شود تا نقاط ضعف آن برطرف شود.
-
- غير قابل ذخيره بودن : خدمات را نمي شود انبار كرد. وقتي تقاضا يكنواخت است ، غيرقابل ذخيره بودن مشكل عمده اي محسوب نمي شود ، اما زماني كه با نوسان مواجهيم ، موسسات خدماي با مشكلاتي روبرو مي شوند
2ـ 4-15) آميزه بازاريابي خدمات آميزه بازاريابي خدمات شامل تمامي متغيرهايي است كه سازمان مي تواند در ارتباط با بازار هدف و نيز براي ارضاي تقاضاي بازار ، آن را كنترل كند. زماني كه گروه خاص مشتريان ( بازار ) مشخص شده و مورد تحليل و بررسي قرار گرفته باشند ، سازمان مي تواند به طور مستقيم فعاليت هاي خود را در جهت برطرف كردن نيازهاي بازار به شكلي سودمند آغاز كند. بازارياب ها هنگام بحث درباره استراتژي هايي كه براي بازاريابي كالاهاي ساخته شده به كار مي رود ، معمولا به چهار عنصر استراتژيك ، يعني محصول ، قيمت ، مكان ( توزيع ) و ارتقا ( ارتباطات ) اشاره مي كنند. اما طبيعت خدمات به واسطه دخيل بودن خود مشتري در توليد آن و نيز اهميت عامل زماني ، ايجاب مي كند كه عناصر استراتژيك ديگري را هم در زمينه خدمات مورد توجه قرار دهيم. لاولاك و رايت[194] معتقدند ، كه علاوه بر 4p عناصر استراتژيك ديگري در زمينه خدمات مي تواند مورد توجه قرار گيرد ، و براي رسيدن به اين منظور الگوي مديريت جامع خدمات[195] ( آميزه 8p ) را مطرح كرده است. اين الگو هشت متغير تصميم گيري را براي مديران سازمان هاي خدماتي عنوان مي كند : محصول[196] ، مكان و زمان[197] ، فرآيند[198] ، بهره وري و كيفيت[199] ، افراد[200] ، ارتقا ، تشويق و آموزش[201]، عوامل فيزيكي[202] ، قيمت و ديگر هزينه هاي خدمات[203]. صاحب نظران ديگري به نام ” باتن و مك مانوس [204]” 7p را در كتاب ” استراتژي هاي رقابتي براي سازمان هاي خدماتي ” را مطرح نموده اند. با وجود اينكه بازاريابي خدمات شامل متغيرهاي بسياري است ، اما تحقيقات اين صاحب نظران نشان مي دهد كه اين متغيرها را مي توان به 7 عامل راهبردي به اين شرح طبقه بندي كرد : توليد محصول يا كالا ( مربوط به خدمات ) ، قيمت ، مكان ( موقعيت به همراه توزيع ) ، ارتقا و تشويق ، عوامل فيزيكي ( نشانه ها مانند ساختمان ، يونيفرم و… ) ، مشاركت ( كارمندان و مشتريان ) ، فرآيند ( روال كار و … )Boten et al . 1999.p47-49). محصول يا كالا ( مربوط به خدمات ) : لاولاك و رايت معتقدند كه مديران بايد با توجه به منافع مورد انتظار مشتريان و نيز عملكرد كالاهاي رقبا ، ويژگي هاي محصول اصلي ( اعم از كالا و يا خدمات ) و نيز آن را مجموعه عناصر اضافي خدماتي انتخاب خود را به انجام رسانند. بنابراين تمام اجزاي عملكرد يك خدمت كه براي مشتريان ارزش ايجاد مي كند ، عنصر كالا ناميده مي شود. ” باتن و مك مانوس ” نيز معتقدند كه عامل محصول از آميزه بازاريابي در خدمات به نوع و ميزان خدماتي اشاره مي كند كه در محدوده خاصي از فعاليت خدماتي عرضه مي شود. اين عامل به هماهنگي خدمات با بازار هدف توجه دارد و تقاضاي بازار و موقعيت رقابتي كيفيت خدمات عرضه شده را تعيين مي كند.
-
- قيمت - قيمت ، عبارتست از : هزينه هاي مختلفي كه مشتريان براي استفاده از منافع يك محصول ( خدمت) متحمل مي شوند ، و عبارتند از : قيمت و ساير هزينه هاي غير مادي نظير زمان ، تلاش فكري و فيزيكي و نيز تجارب احساسي منفي.
-
- مكان ( موقعيت و توزيع ) - از نظر لاو لايك و رايت فاكتور مكان و زمان نيز مطرح شده است كه براي ارائه عنصر محصول به مشتريان ، بايد در مورد مكان و زمان ارائه آن تصميم گيري شود ، و اين كار ممكن است با توجه به نوع خدمت اراده شده ، به كانلا هاي توزيع فيزيكي يا الكترونيكي ( و يا هر دو ) نياز داشته باشد. موسسات ممكن است خدمات خود را مستقيما و يا از طريق سازمان هاي واسطه ارائه نمايند.
-
- ارتقا و تشويق -در مقابل عنصر ارتقا و تشويق ، لاو لاك و رايت ارتقا و آموزش را مطرح كرده اند و توضيح مي دهند كه هيچ برنامه بازاريابي بدون يك برنامه ارتباطي موثر كه ارتقا و آموزش را فراهم كند ، نمي تواند موفقيتي به دست آورد. عنصر ارتقا و آموزش ، سه نقش اساسي را ايفا مي كند : اطلاعات و دستورالعمل هاي مورد نياز را فراهم مي نمايد مصرف كنندگان مورد هدف را متقاعد مي كند كه محصول مورد نظر از ويژگي هاي مطلوبي برخوردار است و مشتريان را تشويق مي نمايد در زمان هاي خاص اقداماتي را كه مد نظر آن هاست ، انجام دهند. در طبيعت بازاريابي خدمات ، بخش عمده اي از ارتباطات ، خصوصا ارتباطات با مشتريان جديد ، طبيعت آموختني دارد. ممكن است ضرورت داشته باشد شركت به آن ها آموزش دهد كه خدمات چه منافعي براي آن ها به همراه دارد ، كجا و چه زماني مي توان آن ها را به دست آورد و چگونه در فرآيندهاي خدمات شركت نمود. ارتباطات را مي توان از طريق افرادي چون عامليت فروش و مربيان و يا از طريق رسان هايي چون تلويزيون ، راديو ، روزنامه ها ، مجلات ، تابلوهاي تبليغاتي ، بروشورها و شبكه اينترنت ارائه نمود.
-
- عوامل فيزيكي - به نظرلاو لاك و رايت ، نماي ساختمان ها ، چشم اندازها ، اتوموبيل ها ، مبلمان داخلي ، تجهيزات ، كاركنان سازمان ، علائم ، مطالب نوشته شده و ديگر نشانه هاي قابل رويت ، همگي شواهد محسوسي هستند كه كيفيت خدمات يك سازمان را نشان مي دهند.
-
- افراد - لاو لايك و رايت اين مضمون را با نام ديگري مطرح كرده اند. آنان به جاي واژه مشاركت ، واژه افراد را انتخاب كرده و معتقدند بسياري از خدمات به تعامل شخصي مستقيم بين مشتريان و كاركنان موسسه بستگي دارد . قضاوتي كه مشتريان در مورد كيفيت خدمات ارائه شده انجام مي دهند ، اغلب اوقات به تشخيص آن ها در مورد فرد ارائه كننده خدمت مربوط مي شود. موسسات خدماتي موفق ، تلاش هاي قابل توجهي را جهت استخدام ، آموزش و انگيزش كل كاركنان خود به كار مي گيرند و نه صرفا كاركناني كه در تماس مستقيم با مشتريان هستند. روي سخن باتن و مك مانوس با افرادي است كه در ارائه خدمات نقشي را ايفا مي كنند. اين افراد شامل كاركنان و ساير مشتريان مي شوند. نگرش و طرز برخورد كاركنان بدون ترديد مي تواند در توفيق ارائه خدمات موثر باشد. رفتار كاركنان با مشتريان در امور خدمات بايد به شكلي جدي با مشتريان منطبق شود و در برخوردها ، آنان مورد توجه قرار گيرند.
-
- فرآيند - به نظر لاو لاك و رايت فرآيند نقش مهمي در بازاريابي خدمات دارد به نظر آنان ايجاد و ارائه عناصر كالا به مشتريان ، مستلزم طراحي و اجراي فرآيند مناسب مي باشد. فرآيند ، نمايانگر روش و شكلي است كه سيستم هاي ارائه كننده خدمات كار خود را برمبناي آن انجام مي دهند. فرآيندهايي كه بد طراحي شده است ، احتمالا در اثر كند بودن ، بوروكراسي و ناكارايي ارائه خدمات سبب مي گردد تا كاركناني كه در ارتباط مستقيم با مردم هستند ، نتوانند وظيفه خود را به خوبي انجام دهند و كارايي ضعيفي داشته باشند و در نتيجه ارائه خدمات آنان با موفقيت همراه نباشد. به نظر ” باتن و مك مانوس ” هدف عمده بازاريابي مشخص كردن نيازها و كمبودهاي مربوط به بازار است ، به گونه اي كه ممكن است خدمات براي برطرف كردن نيازها طراحي شوند. اين هدف به ترتيب شامل طراحي فرآيند خدمات و چگونگي عرضه آن است. در نهايت ، اين مسئله نشان مي دهد كه چگونه براي فراهم كردن خدماتي منسجم و با كيفيت براي مشتري ، همه عوامل آميزه بازاريابي هماهنگ و منظم شده است. بي توجهي به فرآيند خدمات به از بين رفتن كيفيت خدمات منجر مي شود. از كارمندان بخش فروش كه بايستي بيشتر كار كنند ( كارهايي نظير نظارت بر موجودي ، كار دفتري ، نگهداري از قسمت فروش و بسياري وظايف عملياتي ديگر ) ، نمي توان توقع عكس العملي دوستانه و غيرمنفعل نسبت به مشتريان داشت. البته سيستم كاري نه تنها پاداشي در مقابل چنين كاري نمي دهد ، بلكه اصولا اجازه انجام چنين كاري را نيز به كارمندان نخواهد كرد. سرعت عمل ، بدون اخلال در كيفيت ، معيار اصلي در موفقيت است.
بهره وري و كيفيت : علاوه بر عناصر هفتگانه قبلي ، ” لاولاك و رايت ” عنصر ديگري به نام بهره وري و كيفيت را مطرح كرده اند. به نظر آنان بهره وري و كيفيت دو روي يك سكه است ، هيچ موسسه خدماتي نمي تواند اين دو عنصر را جدا از يكديگر در نظر بگيرد . براي بهره وري بهتر بايد هزينه ها تحت كنترل باشد و مديريت با هوشياري عمل نمايد و بي جهت اقدام به كاهش هزينه هايي كه موجب ناراحتي و عدم رضايت مشتريان و يا كاركنان مي شود ، نكند. كيفيت خدمات ، چنانكه مشتريان آن را تعريف مي كنند ، براي تنوع بخشي در كالا و ايجاد وفاداري در مشتري بسيار حائز اهميت است. بايد توجه كه سرمايه گذاري جهت بهبود كيفيت ، بدون درك مناسبي از تناسب بين افزايش درآمدها و هزينه ها ، ممكن است سودآوري يك موسسه را به خطر اندازد( عاملی،1381،صص74-70). 2ـ 4-16) خط مشي هاي بازاريابي براي موسسات خدماتي عرضه خدمات بيش از آنچه كه بر عرضه كالاهاي قابل لمس[205] تاثير گذارد ، خود تحت تاثير عواملي مي گيرند ، بدين جهت رويكردهاي بازاريابي متفاوتي را نيز مي طلبد. در كسب و كار مربوط به كالا ، مي توان كالاها را به صورت استاندارد درآورد و آن ها را در قفسه هاي فروشگاه قرار داد ، تا مشتريان براي خريد آن ها مراجعه كنند. اما در امور خدماتي ، وضع به گونه اي ديگر است. سازمان هاي خدماتي موفق ، نه تنها به مشتريان ، بلكه به كاركنان خود نيز توجه دارند. آن ها زنجيره خدمت – سود[206] را درك مي كنند. اين زنجيره، منافع موسسه خدماتي را با رضامندي كاركنان و مشتريان خود پيوند مي زند و از پنج حلقه تشكيل شده است ( عاملي ،1381 ، صص77-74) :
-
- كيفيت خدماتي داخلي - انتخاب و آموزش كاركنان برتر ، محيطي كه همه به كيفيت توجه دارند و پشتيباني قوي از كساني كه در ارتباط با مشتريان هستند.
-
- كاركنان خدماتي رضايتمند و كارآمد- كاركناني با رضايتمندي ، وفاداري و سخت كوشي بيشتر.
-
- ارزش خدماتي بيشتر- ايجاد ارزش و ارائه خدمات به مشتري به گونه اي كارآمدتر و اثربخش تر.
-
- مشتريان رضامند و وفادار - مشتريان راضي كه همچنان وفادار باقي مي مانند ، مجددا اقدام به خريد نموده و مشتريان ديگر را نيز دعوت به خريد از شركت مي كنند.
-
- منافع و رشد خدمات سالم - خدمات برتر توسط سازمان خدماتي.
بنابراين ، دستيابي به منافع خدماتي بيشتر و رشد اهداف ، با اهميت دادن به كساني كه قرار است به مشتريان اهميت دهند ، آغاز مي شود. گرانراس[207]به واسطه همين پيچيدگي ها ، استدلال نموده است كه بازاريابي خدمات نه فقط مستلزم بازاريابي بيروني مي باشد ، بلكه به بازاريابي داخلي و بازاريابي متقابل ( تعاملي ) نيز نيازمند است. منظور از “ بازاريابي داخلي ” آن است كه موسسات خدماتي بايد به صورت كارآمد ، كاركناني كه در تماس با مشتريان هستند را آموزش دهند تا انگيزه لازم براي اين كاركنان و ديگر كاركناني كه جهت پشتيباني و حمايت از ارائه خدمات به مشتري تلاش مي كنند ، ايجاد شود و بدين ترتيب در قالب يك گروه ، با يكديگر همكاري كنند و رضايت مشتري را جلب سازند. براي اينكه موسسه اي به طور ثابت بتواند كيفيت بالاي خدمات خود را حفظ كند ، بازارياب ها بايد تمام افراد موجود در سازمان را ترغيب كنند ، تا ” مشتري مداري ” را مد نظر قرار دهند. در حقيقت ” بازاريابي دروني ” بايد قبل از ” بازاريابي بيروني ” مورد توجه قرار گيرد. ” بازاريابي متقابل يا تعاملي ” بدين معني است كه ” كيفيت خدمت ” تا حدود زيادي به كيفيت روابط تعاملي خريدار – فروشنده ( ارائه كننده و دريافت كننده ) در حين انجام خدمت بستگي دارد. در بازاريابي كالاها ، كيفيت كالا به ندرت به چگونگي به دست آمدن كالا بستگي دارد. اما در بازاريابي خدمات ، كيفيت خدمات ، هم به ” ارائه خدمت ” و هم به ” نحوه ارائه آن ” بستگي دارد. بدين ترتيب ، در بازاريابي خدمات نمي توان فرض را بر اين اصل قرار داد كه مي توان صرفا با ارائه خدمات فني مطلوب ، رضايت مشتري را جلب نمود. شركت هاي خدماتي به سه وظيفه عمده بازاريابي مواجهه هستند ، آن ها مي خواهند ” امتياز رقابتي ” ، ” كيفيت خدمات ” و ” بهره وري ” خود را افزايش دهند. 2ـ 4-17) قابلیت های بازاریابی[208] و عملکرد در مطالعات اخیر قابلیت های بازاریابی به عنوان فرایند به کارگیری دانش ، مهارت و منابع سازمان جهت ایجاد ارزش افزوده برای کالاها و خدمات ، برآوردن تقاضاهای رقابتی و پاسخگویی به نیازهای مرتبط با بازار ، تعریف شده است. اهمیت فرآیندهای یادگیری در توسعه قابلیت های بازاریابی مورد تاکید قرار گرفته است.به خصوص زمانی که کارکنان بتوانند به طور سریع با بهره گرفتن از دانش و مهارت خود ، مسائل بازاریابی شرکت را حل کنند. به منظور تشریح قابلیت های بازاریابی شرکت ، به تشریح فرآیندهای بازاریابی خاصی پرداخته می شود که بتواند سازگار با استراتژی رقابتی شرکت باشد. گیما[209] جهت عملیاتی سازی قابلیت های بازاریابی ، فرآیندهای متعددی را تعریف کردند که هر کدام می تواند به وسیله شرکت ، جهت رسیدن به مشتریان هدف و ایجاد ارزش افزوده برای کالاها و خدمات به کار گرفته شود. اولین فرایند ، خدمت دهی به مشتریان است به گونه ای که بتواند نیازهای خردار و مصرف کننده را برآورده کند. بسیاری از پژوهشگران بازاریابی معتقدند که خدمت دهی به مشتریان به گونه ای شاخص می تواند منجر به مزیت رقابتی شود. دومین فرایند ، اثربخشی فعالیت های پیشبرد در رسیدن به رشد سهم بازار و فروش است. از این فعالیت ها برای برقراری ارتباط با بازارهای هدف استفاده می شود. سومین فرایند ، داشتن شبکه توزیع قوی است به گونه ای که بتواند با توزیع کنندگان ارتباطی کارا و موثر برقرار کند. چهارمین فرایند ، برقراری ارتباط با مشتری است. از این فرایند برای شناخت نظرات مشتری و مشارکت با او استفاده می شود. پنجمین فرایند ، استفاده از تحقیقات بازاریابی برای شناختن نیازهای آشکار و پنهان مشتریان و بررسی کالاها و خدمات ارائه شده به وسیله رقباست. آخرین فرایند ، توانایی شرکت در ایجاد محصولی متمایز از نظر کیفیت ، قیمت ، وجهه ، خدمات و… است. هریک از این متغیرها ارتباط مثبتی با عملکرد شرکت به خصوص در زمینه نوآوری ، کارآفرینی ، ایجاد مزیت رقابتی و افزایش فروش و سهم بازار دارد ( دولت آبادی ، 1385صص143-142 ). بخش پنجم پیشینه تحقیق 2-5-1) مقدمه تحقیقات مختلف داخلی و خارجی در خصوص تبیین مزیت رقابتی انجام شده است که برخی از آن ها عبارتند از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گروه مدیریت، باید در حین اجرا، عملکرد نیروهای اجرایی و بازتاب آن را مد نظر قرار دهد.
۲-۳- ۲- ابزار و تکنیک های لازم برای کار گروهی
یکی از راه های افزایش و ارتقاء عملکرد گروه اجرائی، فعالیت گروهی مدیر و اعضای گروه در قالب یک تیم است. برخی اوقات، رفع بسیاری از تعارضات و یا حتی انجام کارهای کارشناسی، از طریق کار گروهی انجام می پذیرد. این کار افزایش عملکرد گروه را به دنبال دارد.
ابزاری است برای وارسی مجموعه عناصر مشخص شده در برنامه گذار پروژه که می تواند هم به صورت مختصر و هم به صورت تفصیلی و پیچیده تهیه شوند. فرم های مزبور را می توان به دو صورت تستی (بلی – خیر) و یا تشریحی تهیه کرد.
این مهارت ها در بخش ۵ تشریح گردید.
مجموعه ای از فعالیت ها برای افزایش مهارتها، دانش و قابلیتهای کار گروهی پروژه می باشد که بطور کلی به دو صورت آموزش رسمی (از طریق برگزاری کلاس های آموزشی، سمعی و بصیری) و یا از طریق غیر رسمی ( از طریق ممارست و همکاری نزدیک گروه های کاری) صورت می پذیرد.
با بهره گیری از کارشناسان خبره و متبخر و همچنین تهیه و استفاده از رویه ها و دستورالعمل های مدون، هدایت و نظارت فنی پروژه از طریق اجرای امور زیر به انجام میرسد :
- پشتیبانی و تدوین مشخصه های فیزیکی و فنی هر یک از فعالیت های اصلی و عمده پروژه
- کنترل دقیق تغییرات هر یک از مشخصه های اصلی
- ثبت و تهیه گزارش تغییرات و وضعیت اجرای هر یک از فعالیت های عمده
- نظارت بر انجام هر یک از فعالیت های اصلی و سعی در انطباق آنها با نیازها
در طول اجرای پروژه معمولاً بین پیشرفت کار واقعی و برنامه پیش بینی شده، فاصله ای به وجود می آید. تکنیک های ارزیابی عملکرد به تشخیص و ارزیابی فاصله و نیز به اقدامات اصلاحی می پردازند. این تکنیک ها شامل موارد ذیل است.
- تجزیه و تحلیل ارزش افزوده
۲-۳- ۳- نتایچ کار گروهی
اطلاعات وضعیت و میزان پیشرفت کار و اخذ نتایج از پیش تعیین شده در برنامه گذار پروژه، هزینه های تحقق یافته و سایر خروجی های اجرای برنامه گذار پروژه،از ورودی های مهم در فرایند، کار گروهی است. توجه به صحت و دقت اطلاعات و همچنین یکنواختی در فرمت ارائه اطلاعات مشابه و بازتاب نتایج را مفید تر می نماید.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۱۰- جامعه تحقیق
از آنجا که چابکی بحثی نوظهور در صنعت ایران می باشد و هنوز افراد زیادی وجود ندارند که اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشند، لذا ضروری است از نظر خبرگانی استفاده گردد که با این بحث آشنایی داشته و اطلاعات کافی در این زمینه داشته باشند.بنابراین تنها مطلعین این زمینه که به عنوان خبرگان از نظر آن ها استفاده گردید در میان مدیران ارشد شرکت صنعتی بهشهر قرار داشتند..بنابراین جامعه آماری که مورد بررسی قرار گرفته است به صورت محدود بوده و شامل افرادی است که به نوعی با مسئله چابکی آشنایی داشته و یا با آن درگیر بوده اند.تعداد آن ها ۸ نفر بوده است و شامل مدیر دپارتمان نوآوری، مدیر لجستیک و انبارها، مدیر برنامه ریزی تولید و مواد، مدیر تولید، مدیر فنی، مدیر تصفیه، مدیر آزمایشگاه و R&D و مدیریت کیفیت بوده است.
۱-۱۱- قلمرو تحقیق
الف:قلمرو مکانی: شرکت صنعتی بهشهر ب: قلمرو زمانی: تابستان و پاییز ۹۳ ج: قلمرو موضوعی: ارزیابی و الویت بندی استراتژی های پیاده سازی زنجیره تامین چابک
۱-۱۲- روش نمونه گیری و حجم نمونه
از بین هشت نفر از میان مدیران ارشد زنجیره تامین در شرکت صنعتی بهشهر تعداد پنج نفر به طور تصادفی انتخاب گردیدند. بنابراین روش نمونه گیری استفاده شده، نمونه گیری احتمالی از نوع تصادفی ساده است.
۱-۱۳- روش و ابزار جمع آوری اطلاعات
به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از منابع زیر استفاده می شود: روش میدانی مصاحبه و پرسش پرسش نامه روش اسنادی مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای سایت های اطلاعاتی شبکه جهانی اینترنت مقالات فارسی مقالات لاتین
۱-۱۴- روش تجزیه وتحلیل
در این تحقیق در مرحله اثبات فرضیه ها از آزمون تی استیودنت و جهت ارزیابی و اولویت بندی استراتژی های زنجیره تامین چابک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی[۱۲] ((FAHP استفاده می شود. لازم به ذکر است که به وسیله نرم افزارهای Excel وSPSS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۱-۱۵- محدودیتها و مشکلات تحقیق
عدم دسترسی مراجع کافی، کم بودن اطلاعات، مدارک و منابع مورد نیاز و هم چنین مورد کاوی های عملی انجام شده در رابطه با ارزیابی زنجیره تامین چابک عدم وجود تجربیات مشابه در سازمانها در ایران به جز چند مورد مطالعه بسیار محدود گستردگی موضوع تحقیق، مدیریت زنجیره تامین طیف وسیعی از تصمیمات مدیریت عملیات را در برمی گیرد. عدم وجود بانک اطلاعاتی جامع در مورد زنجیره تامین در سازمان جهت دستیابی به اطلاعات عددی مورد نیاز تحقیق فصل دوم : مطالعات نظری
۲-۱- مقدمه
سازمانهای امروز با مسائلی چون تغییرات سریع و غیرقابل پیش بینی، سفارشات خاص و سلیقه ای مشتریان، کیفیت کامل، انتظار دریافت سطح خیلی بالایی از خدمت و … روبرو هستند.از اینرو سازمانها برای بقا و حفظ موقعیت خود، شکلهای متفاوتی به خود می گیرند.( سعیدی کیا و همکاران، ۱۳۸۰) در بسیاری از بازارهای بی ثبات امروزی حفظ بقا و کسب موفقیت مستلزم داشتن ویژگیهای خاصی می باشد.امروز دیگر رساندن محصول مناسب، با قیمت مناسب و در زمان مناسب به بازار شرط لازم وکافی برای پیروزی در میدان رقابت نیست بلکه این فقط شرط بقا در محیط های رقابتی است.فاکتور اساسی در بسیاری از بازارهای امروزی در دسترس بودن و سطح سرویس است که سبب ظهور الگوهای جدیدی چون چابکی یا پاسخگویی سریع شده است.امروزه سازمان موفق سازمانی است که دارای مزیت های رقابتی در محیط های جدید باشد و به سرعت بتواند خود را با نیازهای مشتری و تغییرات بازار منطبق کند.( چرمچی،۱۳۷۹) ساختارهای جدید سازمانی موجب شده است که فاکتورهای بیشتری در مبحث چابکی اهمیت پیدا کنند و به همین جهت، تصمیم گیری و انتخاب و اولویت بندی شاخص های موثر بر چابکی پیچیده تر گردد. در این فصل به تعاریف، تاریخچه و اصول مهم و موثر بر چابکی و زنجیره تامین چابک می پردازیم و در نهایت به روش ها و مدل های زنجیره تامین چابک در ادبیات موضوع می پردازیم.
۲-۲- تاریخچه الگوی چابک
تاریخچه چابکی به دوره رکود صنایع ایالات متحده برمی گردد.باتوجه به رکود صنایع تولیدی ایالات متحده و از دست دادن رقابت پذیری در دهه ۱۹۸۰ که به خوبی مستند شده بود، در سال ۱۹۹۰ کنگره آمریکا تصمیم گرفت تا اقداماتی ضروری در این مورد انجام دهد.در نتیجه کنگره به وزارت دفاع دستور داد تا آژانسی را ایجاد کند تا صنعت ایالات متحده آمریکا را با هدف رقابتی تر کردن آنها، مورد بررسی قرار دهد.در واقع با مشاهده اینکه نرخ تغییر در محیط کسب و کار بیشتر از نرخ سازگاری با محیط است، گروهی از متخصصان و دانشگاهیان در دانشگاه لی های در ایالت پنسیلوانیا، از طرف وزارت دفاع گرد هم آمده و مطالعاتی را بر روی سیزده سازمان تولیدکننده بزرگ مانند جنرال موتورز، جنرال الکتریک و آی بی ام انجام دادند که هدف آن پاسخ به این سوال بود که سازمان های موفق در سال ۲۰۰۶ دارای چه ویژگیهایی خواهند بود.پس از آن بیش از صد سازمان دیگر نیز مورد مطالعه قرار گرفتند و حاصل تحقیقات فوق در کتابی در سال ۱۹۹۵ منتشر شد.نتایج این تحقیقات شامل نکاتی به شرح زیر بود: محیط های رقابتی جدید تحولات بسیاری را در سیستمهای تولیدی و سازمانها به وجود آورده اند. سازمانهایی که در این محیط های جدید دارای مزیتهای رقابتی باشند و به سرعت بتوانند محصولات منطبق با نیازهای مشتریان را تولید کنند چابک هستند. لازمه چابکی و سریع بودن، داشتن ویژگیهای زیر است: سیستم تولید انعطاف پذیر نیروی کار دانش پذیر ساختار مدیریتی که مشوق نوآوری های تیمی چه در داخل و چه در خارج سازمان باشد. اگر سازمانهای آمریکایی نتوانند به سمت چابک شدن حرکت کنند، استانداردهای زندگی در این کشور با خطر روبرو خواهد شد. در مجموع تحولاتی که موجب پیدایش ایده چابکی گردید در جدول ۲-۱ بیان گردیده است: جدول ۲-۱ عوامل به وجود آورنده ایده چابکی
تحول |
عوامل به وجود آورنده |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
چکیده انگلیسی ۸۸ فصل یکم مقدمه ۱-۱- مقدمه اعتیاد بیماری مزمن و پیشرونده ایست که با ویژگی هایی هم چون رفتارهای اجبارگونه، وسوسههای غیرقابل کنترل، رفتارهای جستجوگرانه مواد و مصرف مداوم آن با وجود پیامدهای زیانبار اجتماعی، روانی، جسمی، خانوادگی و اقتصادی که به همراه دارد، مشخص می شود. امروزه موضوع سوء مصرف مواد و اعتیاد از نگرانی های جدی جوامع مختلف به ویژه کشورهای در حال توسعه است که در آن ها اقدامات چندانی در این خصوص صورت نگرفته است. تمامی صاحب نظران و متخصصان اعتیاد در این نکته اتفاق نظر دارند که سوء مصرف مواد را نمی توان تنها یک مشکل فردی، جسمانی یا اجتماعی صرف دانست بلکه آن را بایستی یکی از بارزترین مشکلات زیستی-روانی –اجتماعی دانست که می تواند به راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک فرد و جامعه را سست نموده و در معرض فروپاشی قرار دهد (رابینسون[۱] و بریج[۲]،۲۰۰۳). با توجه به رشد روز افزون اعتیاد در کشورهای مختلف، لزوم درمان مناسب تر این بیماری بیشتر احساس میشود. بزرگسالانی که مواد مصرف می کنند اکثراً توانایی تفکر، حافظه و توجه شان ضعیف است. در نتیجه سوء مصرف مواد رفتارهای اجتماعی نامناسبی دارند و کارایی شغلی و ارتباطات فردی شان ضعیف است (ممتازی، جعفری، خسروی ونیک فرجام، ۱۳۹۱ ). درمان اعتیاد از جمله حوزه هایی است که از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و بالینگران قرار گرفته است و از آن جائی که این اختلال پیوند مهمی با بسیاری از اختلال های متفاوت روان پزشکی و روان شناسی دارد، ارائه درمان های اختصاصی علاوه بر کمک به کاهش میزان ابتلاء و تداوم این اختلال می توانند به درمان سایر اختلال ها نیز کمک کنند. در همین مورد، مرور پژوهش های انجام شده، نشان می دهند که مداخلات به کار برده شده در درمان اعتیاد نه تنها بر درمان این بیماری بلکه در مورد سایر اختلال های مزمن شبیه به اعتیاد هم مؤثر بوده است مثل بیماری های قلبی – عروقی و دیابت به ویژه آن که این درمان ها به صورت موردی، مورد استفاده قرار گرفته اند به این ترتیب که بر روی علایم بیمارگونی که بیمار در جریان مصاحبه اولیه مطرح می کند، تمرکز می کنند (لشنر، ۱۹۹۹؛ نقل ازحدادی، رستمی، رحیمی نژاد و اکبری،۱۳۹۰ ). لذا درسال های اخیر روش درمان دارویی مانند درمان جایگزینی متادون[۳]و بوپرنورفین[۴]در سطح کشور و به طور مدون در حال اجرا می باشد. درمان جایگزینی مواد مخدر برای افراد وابسته به مواد مخدر باعث حفظ بیماران در درمان و کاهش سوء مصرف مواد غیر قانونی و جرم و جنایت می شود. در نتیجه سازمان بهداشت جهانی ذکر کرده است که این درمان باید در سراسر جهان در دسترس بیماران سوء مصرف کننده مواد مخدر قرار گیرد (رپیلی، فابریتوس، کالسکا و الهو، ۲۰۰۹).
۲-۱- بیان مسأله در بسیاری از کشورها در روش های درمان و ساختار مراقبت از معتادان به مواد مخدر در طول دهه گذشته تغییرات قابل توجهی رخ داده است. بعلاوه در برنامه های گذشته برای قطع مواد مخدر در معتادان تأکید بر روی بستری شدن بیماران وجود داشت. ولی درحال حاضر تأکید بر روی درمان جایگزینی و به صورت سرپایی است (مک للان، آرندت ومتزگر،۱۹۹۳؛ ولمر وکوروت،۲۰۰۱؛ ویچن، سابین، اپلت، بکموند، گولز و همکاران، ۲۰۰۵). در درمان جایگزینی هدف قطع مواد مخدر در درجه اول نیست بلکه کاهش خطرات و آسیب هایی است که در ارتباط با وابستگی به مواد مخدر وجود دارد. هم چنین قطع چرخه ی معیوب مصرف مواد و اعمال مجرمانه مربوط به مواد مخدر است. که شامل درمان پزشکی مداوم است و پزشکان هم فرصت های بهتری برای درمان بیماری های روانی و جسمانی مانند هپاتیت و ایدز و غیره خواهند داشت. هدف دراز مدت ترک استفاده از مواد مخدر در بیماران به طور کامل است (ویچن و همکاران ، ۲۰۰۵). در حال حاضر دو نوع اصلی از داروهای در دسترس در درمان جایگزینی وجود دارد. درمان با متادون[۵] و بوپرنورفین[۶] از روش های درمان دارویی می باشد که به افراد معتاد در کنترل وابستگی شان به مواد مخدر کمک مین ماید (لینگ، چاروسترا، کیم و کلت،۱۹۷۶؛ لیسون- ولف،گودی و اسمال، ۲۰۰۲؛ ماتیک، برین، کیمبر وداویولی، ۲۰۰۴؛ پوسر، پوسر ومیدیکامنت، ۱۹۹۶؛ سان،کیمی، پری، ماتا و پرتا،۱۹۹۰؛ سویکا، بنزر، بوچبرگر، ولکی و نابار، ۱۹۹۷؛ وال و هاگا، ۲۰۰۳). متادون ماده ی افیونی مصنوعی و آگونیست گیرنده ی مو (µ) است با طول عمر طولانی تر از دیگر افیون ها (مانند هرویین) که یک دوز دهانی آن روزانه از شروع نشانه های ترک مواد افیونی به مدت ۲۴ ساعت یا بیشترجلوگیری می کند. در آزمایشگاه تولید شده و به عنوان نوعی درمان برای وابستگی به مواد افیونی تجویز می شود. متادون اثرات وجدآور دیگر افیون ها را، بی آنکه لزوماً باعث سرخوشی، تسکین یا فقدان حس درد شود، کاهش می دهد (کان ناک، جوارز-گارسیا، جویت، فریو، لیو و همکاران،۲۰۰۷؛ پتیچن، استوهلر، دگلون، لیوتی، والدوگرو همکاران، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر، با مصرف متادون، احساس وجد و سرخوشی نخواهد شد و احتمال استفاده از افیون های غیرمجاز یا افزایش دوز مصرفی توسط مراجعان کاهش می یابد. درمطالعات متعدد اثر بخشی این درمان با درجات مختلف در ارتباط با حمایت روانی و درمان روانی بیماران وابسته به مواد مخدرنشان داده شده است (لینگ و همکاران،۱۹۷۶؛ سان و همکاران،۱۹۹۰؛ پوسر و همکاران، ۱۹۹۶؛ سویکا و همکاران، ۱۹۹۷؛ لیسون- ولف و همکاران،۲۰۰۲؛ وال و هاگا، ۲۰۰۳؛ ماتیک و همکاران، ۲۰۰۴؛ ویچن و همکاران، ۲۰۰۵). درمان نگهدارنده با متادون[۷] در بهبود سلامت روانی و جسمانی، عملکرد اجتماعی، ارتقاء کیفیت زندگی مؤثر است (مستشاری، ۱۳۸۰؛روحانی، سالاریه، عابدی و خیرخواه، ۱۳۹۱؛ دیمایر، وندرپلاپجن لامرتین، ون نیوهیوزن، سابی و همکاران، ۲۰۱۱). افراد وابسته به مواد افیونی، از طریق درمان نگهدارنده با متادون به جایگزینی ثابت از یک ماده مجاز، دسترسی پیدا می کنند. در نتیجه افرادی که تحت درمان هستند، به طور موقتی، از استرس دائمی مصرف مواد افیونی غیر مجازکه اغلب با فعالیت های مجرمانه و فعالیت های جنسی و تزریقی خطرناک همراه است رها می شوند. با بهره گرفتن از این نوع درمان، فرد به جای تجربه چرخه دائمی نوسانات خلقی، به حالات خلقی نسبتاً، ثابتی دست می یابد (کان ناک و همکاران، ۲۰۰۷). به طورکلی، پژوهش ها حاکی از آن است که افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون روزانه زمان کمتری را صرف استعمال مواد مخدرمی کنند. استعمال مواد افیونی غیر مجاز کاهش می یابد. این الگو تا زمانی که افراد تحت درمان هستند ادامه دارد. استعمال سایر مواد هم چون کوکائین، ماری جوانا و الکل کاهش می یابد. زمان کمتری را صرف فعالیت های مجرمانه می کنند. زمان کم تری را صرف معامله مواد می کنند. زمان کم تری را در حبس سپری می کنند. میزان مرگ و میر نسبت به افرادی که تحت درمان نیستند کمتر است. میزان مرگ و میر برای افرادی که تحت درمان نیستند ٣ بار بیشتر از کسانی است که تحت درمان قرار گرفته اند. تزریق و داشتن رفتارهای خطرناک مرتبط با آن کاهش می یابد. کاهش ابتلا به HIVدر آنها بیشتر است. بهبود عملکرد اجتماعی و افزایش احتمال داشتن شغل تمام وقت در آنها بیشتر است (وارد، ماتیک وهال، ۱۹۹۲؛ نوویک، جوزف وکروکسون،۱۹۹۰؛ بال و رس،۱۹۹۱). بوپرنورفین هم مانند متادون یک درمان اثربخش و مؤثر نشان داده شده است. بوپرنورفین آگونیست نسبی گیرنده مو [۸]و آنتاگونیست قوی گیرنده کاپا [۹]می باشد. آگونیست های نسبی گیرنده مو، به گیرنده مو متصل شده و آن را فعال می کنند، اما این فعال کردن کمتر از آگونیست های کامل صورت می پذیرد. به این معنا که با وجود اپیوئید بودن و داشتن عوارض خاص اپیوئیدها هم چون سرخوشی و تضعیف سیستم تنفسی، حداکثر اثر آن کمتر از آگونیستهای کامل اپیوئید مانند هروئین و متادون است (ویچن و همکاران، ۲۰۰۵؛کاکو و همکاران ، ۲۰۰۳؛ گیرا و همکاران، ۲۰۰۴، کان ناک و همکاران، ۲۰۰۷). به دلیل میل ترکیبی زیاد به گیرنده مو، با اپیوئیدهای دیگر رقابت می کند و اثرات آن ها را بلاک می کند، و موجب جدا شدن مورفین، متادون، و اپیوئیدهای دیگر از گیرنده میگردد. به همین دلیل در بیماری که در بدنش مورفین وجود دارد، ایجاد علائم ترک می کند. دیگر آگونیست های گیرنده مو نمی توانند بوپرنورفین را از گیرنده جداکنند، و بنابراین نمی توانند اثر آگونیستی اپیوئید روی گیرنده ای داشته باشند که قبلاً توسط بوپرنورفین اشغال شده است. این مسئله در مورد آنتاگونیست های گیرنده مو نیز صادق است، یعنی نالوکسان و دیگر آنتاگونیست های گیرنده مو نمی توانند بوپرنورفین را از گیرنده جدا کرده و ایجاد علائم ترک کنند. سرعت آهستۀ جدا شدن بوپرنورفین از گیرنده مو مسئول مدت اثر طولانی آن، ایمن بودن در مصرف مقادیر زیاد و وابستگی فیزیکی کم است. به همین جهت می توان آن را یک بار در روز، یک روز در میان یا با فاصله ای طولانی تر تجویز نمود. بوپرنورفین دردوزهای پایین به اندازه کافی اثرات آگونیستی اپیوئید دارد و بنابراین موجب از بین رفتن علائم ترک می گردد .با افزایش دوز دارو، اثرات آگونیستی آن به صورت خطی افزایش می یابد تا جایی که به سطح ثابت [۱۰]می رسد و پس از آن افزایش دوز دارو با افزایش اثرات آن همراه نیست. این پدیده را ” اثر سقف[۱۱] “می نامند. به همین دلیل درمقایسه با آگونیستهای کامل اپیوئید خطر کم تری از نظر سوء مصرف، وابستگی و عوارض جانبی دارد (کومر، والکر وکالینر، ۲۰۰۵؛ والش، گیلسون، جسینکی، استیلتون و فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۴). بوپرنورفین در دوزهای بالاتر، مانند یک آنتاگونیست عمل می کند، یعنی گیرنده ها را اشغال می کند، ولی آن ها را فعال نمی کند، و همزمان آگونیست های کامل را از گیرنده های خود جدا می کند یا آنها را بلاک می کند. بیشترین تأثیر درمانی بوپرنورفین در محدوده ۱۶ تا ۳۲ میلی گرم می باشد و به صورت قرص های زیرزبانی ۲ و ۸ میلی گرم مصرف می شوند. طبق مطالعات بوپرنورفین با دوزهای متوسط متادون برابری میکند (فورد، مورتون، لینتزریس، باری وگرادا، ۲۰۰۴). تجویز بوپرنورفین صرفنظر از دوز آن میزان ولع برای مصرف مواد مخدر را در عرض ۴ هفته کاهش میدهد. تجویز مکرر بوپرنورفین، در فرد ایجاد وابستگی می کند، اما به دلیل نسبی بودن خاصیت آگونیستی، میزان این وابستگی بسیار کمتر ازآگونیستهای کامل اپیوئیدها است. هم چنین سندرم ترک بوپرنورفین، نسبت به آگونیستهای کامل، شدت کمتر و شروع کندتری دارد. گیرا و همکارانش(۲۰۰۴ ) ادعا کردندکه مزایای بوپرنورفین بیشتر از متادون است. در سال های اخیر روش درمان دارویی مانند درمان جایگزینی متادون و بوپرنورفین در سطح کشور و به طور مدون در حال اجرا می باشد. درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین یکی از اقدامات پر اهمیت و کلیدی است که در راستای اهداف کاهش آسیب انجام می شود و امکان استفاده از مواد تزریقی و غیر قانونی را به شدت کاهش می دهد. هم چنین، مصرف منظم و دراز مدت آن ها از عود مجدد و مصرف مواد پیشگیری می کند. به دنبال درمان دارویی معمولاً وضعیت روانی و جسمانی و همچنین عملکرد اجتماعی بیمار بهبود مییابد (اسپکا[۱۲]، فینکبرین، لودیمن، لیفرت،کلویگ و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از عبیدی زادگان، مرادی، فرنام،۱۳۸۷). خطر اختلال عصب روان شناختی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر بسیار است (دیویس، لیدیارد و مک میلان، ۲۰۰۲). مطالعات موجود به طور عمده متمرکز بر مقایسه درمان نگهدارنده بوپرنورفین در مقابل درمان نگهدارنده متادون در افراد وابسته به مواد مخدر است. یافته های این مطالعات در بعضی موارد ضد و نقیض است. مطالعات متعدد نشان داده اند که عملکردهای شناختی یعنی زمان واکنش ساده[۱۳] در بیماران تحت درمان با متادون در مقایسه با گروه بوپرنورفین کندتر است و در آزمون توجه (برو / نرو) گروه تحت درمان با متادون در مقایسه با گروه کنترل کندتر بودند هر دو گروه تحت درمان با متادون و بوپرنورفین در حافظه کاری و یادگیری فهرست کلامی[۱۴] در مقایسه با گروه کنترل ضعیف تر بودند (رپیلی، فابریتوس، الهو، سالاسپرو، واهلبک و همکاران، ۲۰۰۷؛ سویکا، ۲۰۰۱). هم چنین بهبود در توانایی تصمیم گیری در افراد تحت درمان با بوپرنورفین بهتر است (پیراستو،۲۰۰۶). این در حالی است که سویکا و همکاران (۲۰۰۵) تفاوت معنی داری را در عملکردهای شناختی ادراک دیداری [۱۵]، توجه انتخابی[۱۶]، هوشیاری[۱۷]، واکنش پذیری[۱۸] و تحمل به تنش[۱۹] در بیماران وابسته به مواد مخدر که به صورت تصادفی در دو گروه متادون و بوپرنورفین اختصاص داده شده بودند پیدا نکردند جز تفاوت در خرده آزمون عملکردروانی حرکتی[۲۰] که در گروه تحت درمان با بوپرنورفین نسبت به گروه تحت درمان با متادون بهتر بود. مرور مطالعات انجام شده حاکی ازتوجه پژوهشگران به بررسی آسیب های ناشی از مصرف موادی مانند حشیش، کوکایین، متامفتامین ها و هرویین است. اما در مورد آسیب های عصب روان شناختی احتمالی ناشی از مصرف متادون و بوپرنورفین پژوهش ها اندک بوده است. دارک[۲۱]، سیمز[۲۲]، مکدونالد[۲۳]، ویچز[۲۴] (۲۰۰۰) در پژوهشی به بررسی آسیب های شناختی بیماران مصرف کننده متادون پرداختند. در این پژوهش ۳۰ بیمار مصرف کننده متادون با ۳۰ آزمودنی عادی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بیماران نگهدارنده با متادون نسبت به گروه کنترل در مقیاس های عصب روان شناختی عملکرد ضعیف تری داشتند. دوز مصرفی دارو نیز به عنوان یک متغیر تعدیل کننده عمل میکند. شواهد نشان می دهد که وقتی بیماران تحت درمان با متادون با توجه به متوسط دوز مصرفی به دو گروه تقسیم شدند گروه بیماران با دوز کم (۸ = n و متوسط دارو ۴۰ میلی گرم) در زمان واکنش ساده به طور معناداری بهتر از گروه بیماران با دوز بالا (۸ = n و متوسط دارو ۶۷ میلی گرم) بودند. نقصان[۲۵] در توجه فقط ممکن است در بیماران تحت درمان با متادون در مرحله اولیه درمان دیده شود که ممکن است اختلال آن ها وابسته به دوز باشد (رپیلی و همکاران، ۲۰۰۷). از آنجا که متادون و بوپرنورفین داروهای جایگزین مواد افیونی خصوصاً هرویین محسوب می شوند و در اکثر مراکز درمانی ترک اعتیاد کشور، از آن ها به عنوان داروی سم زدایی و درمان استفاده می شود، انجام پژوهش هایی که ابعاد مختلف تأثیرات متادون و بوپرنورفین را بر آسیب های عصب روان شناختی مشخص کند ضروری است. با توجه به پژوهش های پیشین، فرض می شود عملکردهای شناختی یعنی توجه، حافظه کاری، حافظه دیداری و حافظه کلامی افرادی که تحت درمان متادون قرارگرفته اند با گروهی که تحت درمان بوپرنورفین قرار گرفته اند، احتمالاً متفاوت خواهد بود. با توجه به آن که دوز دارو یک متغیر تعدیل کننده است احتمالاً میزان دوز با نوع درمان کنش متقابل خواهد داشت. این مطالعه در صدد است عملکردهای شناختی (توجه، حافظه کاری، حافظه دیداری و حافظه کلامی) را در دو گروه تحت درمان های نگهدارنده متادون و بوپرنورفین با نقش تعدیل کنندگی دوز مصرف مقایسه نماید. ۳-۱- ضرورت پژوهش رویکردی که در چند سال اخیر در مورد مسأله اعتیاد در جهان گسترش یافته است و یکی از موفق ترین رویکردهای نظری در این زمینه می باشد، رویکرد اعتیاد به عنوان یک بیماری مغزی است. اعتیاد به طور فزاینده ای به عنوان یک اختلال مغزی مزمن و عود کننده مورد توجه قرار گرفته است. مصرف مواد می تواند باعث آسیب های نوروسایکولوژی از جمله آسیب به عملکردهای شناختی شود (ورجو، تریبیو، اُروزوکو، پوینتی و پرزگارسیا، ۲۰۰۵؛ رپیلی،کیویساری، اوتی،کاهکانن و پویسکاری، ۲۰۰۶). مجموعه ای از توانایی ها مانند بازداری، خودگردانی، تصمیم گیری، حافظه کاری، حافظه کلامی، توجه، حل مسأله، حافظه دیداری را می توان از جمله مهم ترین عملکردهای نوروسایکولوژی دانست که در زندگی، انجام تکالیف یادگیری و کنش های هوشی به انسان کمک می کنند (اشمیت و وودریچ، ۲۰۰۴). در یک دهه اخیر، استفاده از دیدگاه های شناختی و نوروسایکولوژی در ارزیابی و توانبخشی سوء مصرف کنندگان مواد رو به گسترش است (پایولوس، هوزاک، زایوشچر، فرانک، براون و همکاران، ۲۰۰۲؛ رپیلی و همکاران، ۲۰۰۶). دلایل این امر، را می توان به شیوع گسترده اختلالات شناختی در این افراد دانست که در مطالعات تا ۶۰ درصد نیز گزارش گردیده است (لیورس و یاکیموف، ۲۰۰۳). پنهان ماندن این اختلالات بر خلاف اختلالات روانی و جسمانی تأثیرات قابل توجه بر زندگی روزمره از جمله فراموشی های گسترده، مشکلات تمرکز، مشکلات در تصمیم گیری، افزایش تکانشگری و مانند آن و کاهش سرعت بازگشت به دوره قبل از اعتیاد پس از ترک، دارد (سیزوچری و دنسیرو، ۲۰۰۳؛ بچرا، دولان، دنبورگ، هیندز، اندرسون و همکاران، ۲۰۰۱؛ پایوس و همکاران، ۲۰۰۲؛ بچرا و مارتین، ۲۰۰۴). درمان های نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین هرچند خود نوعی اعتیاد جسمانی به این داروها ارزیابی می شود اما مساوی اعتیاد تلقی نمی شود. زیرا فرد به سبب مصرف منظم این دارو از دور تسلسل یکنواخت « مصرف – نشئگی - خماری – جستجوی نوبت بعدی مواد – مصرف» رها می شود. مصرف وسواس گونه مواد که در کنار آن به ندرت جایی برای پرداختن به کارهای دیگر باقی می ماند به واقع اساس رفتار اعتیادی است. این رهایی برگشت مجدد فرد به جامعه و معطوف ساختن نیروی زندگی به سایر زمینه ها را امکان پذیر می کند (مستشاری،۱۳۸۰). با توجه به مطالب بالا، تلاش بر آن است که با دسترسی به اطلاعات بیشتر، زوایای جدیدی از تأثیرات مواد یاد شده بر عملکردهای شناختی مصرف کنندگان این مواد مشخص شود و با الهام از این یافته ها بتوان برنامه های توانبخشی تخصصی برای آماده سازی این افراد جهت ورود دوباره به زندگی فردی، شغلی و اجتماعی طراحی نمود. در واقع نقص در این عملکردها باعث می شود تا فرد در زندگی روزمره با مشکلاتی در حوزه های کنترل هیجانات، تصمیم گیری، رانندگی، روابط و مانند آن روبه رو باشد که به طور واضح بهره وری شخص را کاهش می دهد و درمان های فعلی نیز تنها در بحث سم زدایی و ترک مواد بیشتر استفاده می شود و کمتر به بحث توانبخشی شناختی این افراد پرداخته می شود. از طرف دیگر با گسترش روزافزون مواد افیونی در میان جوامع و نیز موضوع پیشگیری و درمان، پژوهش در زمینه داروهای نگهدارنده و سم زدایی ضروری به نظر می رسد. از آنجا که متادون و بوپرنورفین داروهای جایگزین مواد افیونی خصوصاً هرویین محسوب می شود و در اکثر مراکز درمانی ترک اعتیاد، از آن ها به عنوان داروهای سم زدایی و نگهدارنده استفاده می شود، انجام پژوهش هایی که ابعاد مختلف تأثیرات این داروها را مشخص کند، ضروری است. زیرا شواهد ضد و نقیضی در خصوص آسیب های متادون و بوپرنورفین نیز مطرح می باشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه درمان های نگهدارنده متادون و بوپرنورفین بر عملکردهای شناختی: نقش تعدیل کنندگی دوز مصرفی است. ۴-۱- هدف های پژوهش ۱- مقایسه حافظه کاری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین ۲- مقایسه حافظه کلامی افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین ۳- مقایسه حافظه دیداری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین ۴- مقایسه زمان پاسخ های صحیح افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین ۵- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه کاری ۶- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه کلامی ۷- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر حافظه دیداری ۸- مقایسه دوز دارو ( بالا-پایین) بر زمان پاسخ های صحیح ۹- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کاری ۱۰- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کلامی ۱۱- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه دیداری ۱۲- بررسی کنش متقابل نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر زمان پاسخ های صحیح ۵-۱- سؤال های پژوهش ۱- آیا حافظه کاری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟ ۲- آیا حافظه کلامی افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟ ۳- آیا حافظه دیداری افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟ ۴- آیا زمان پاسخ های صحیح افراد تحت درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین تفاوت معناداری دارد؟ ۵- آیا حافظه کاری افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟ ۶- آیا حافظه کلامی افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟ ۷- آیا حافظه دیداری افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟ ۸- آیا زمان پاسخ های صحیح افراد با مصرف دوز دارو بالا و پایین متفاوت است؟ ۹- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کاری کنش متقابل دارند؟ ۱۰- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه کلامی کنش متقابل دارند؟ ۱۱- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر حافظه دیداری کنش متقابل دارند؟ ۱۲- آیا نوع روش درمان نگهدارنده و دوز مصرفی بر زمان پاسخ های صحیح، کنش متقابل دارند؟ ۶-۱- متغیرهای پژوهش الف) متغیرهای مستقل: روش های درمان (داروی متادون و بوپرنورفین) ب) متغیرهای وابسته: حافظه کاری، حافظه کلامی، حافظه دیداری، توجه (زمان پاسخ های صحیح) ج) متغیر تعدیل کننده: دوز مصرف د) متغیرهای کنترل: سابقه اعتیاد، نوع ماده مخدر مصرفی (تریاک و شیره)، میزان مصرف ماده مخدر (گرم)، جنس (مرد)، سوء مصرف الکل حاد، اختلالات روان پزشکی محور Ι (مانند افسردگی عمده، افکار خودکشی، هیپو مانی، مانی یا روان پریشی)، بهره هوشی کمتر از ۸۵ در خرده آزمونهای کلامی وکسلر بزرگسالان ( WAIS-R)، سن (۵۰-۱۸) سال، تحصیلات حداقل ابتدایی.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شاعران میتوانند بسیاری از معارف دینی را در قالب دعا برای کودکان مطرح کنند زیرا احساسات معنوی کودکان را برمیانگیزد و در صورت جذاب بودن در ذهن کودک جای میگیرد.
۳-۲-۱-۱-بررسی نماز و دعا در اشعار با جستجو در شعرهای بررسیشده در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک در شعر ۱۳ شاعر مضمون نماز و دعا یافت شد که در پیوست شمارهی « ۴ » آورده شدهاند. اکنون با توجه به نظر روان شناسان(پیاژه و گلدمن) درباره مراحل رشد تفکر مذهبی و ذهنی کودکان به بررسی چند شعر درباره نماز و دعا از ۴ شاعر منتخب میپردازیم. فریدون اروجلو از این شاعر دو کتاب شعر در دهه هشتاد بانام « باغی از گل » و «اینجا مهد کودکه» در سال ۸۲ و ۸۴ بررسیشده است که مضمون « باغی از گل » دربارهی نماز و دعا است که در این مجال به بررسی این کتاب میپردازیم. چادرنماز روز جشن تولد من بود/ آخرین روز ماه فروردین خانه را به شکل زیبایی/ پدرم بسته بود آذین دوستان و همکلاسیها/ دیدنم آمده بودند هرکدام هدیهای در دست/ با سلام و با گل و لبخند مادرم بانگاه پرمهرش/ هدیهای را به دستم داد بوسه بر صورتم نشاند و گفت/ دخترم تولدت مبارک باد صورت چون گلش بوسیدم/ بستههای هدیه را نمودم باز هدیه قشنگ مادر من/ چادری بود برای نماز سحر سحر خوب و باصفاست/ بهترین وقت دعاست وقت راز و نیاز/ فرشتههاباخداست سحر یعنی گل و نور/ سپیده و شوق و شور سحر یعنی صدای/ اذان شنیدن از دور سحر یعنی دستباز/ لحظه خوب پرواز سحر یعنی رسیده/ موقع خوب نماز شوق نماز صبح زود است و با پدرم/ مثل هرروز نماز میخواند رو بهسوی خالق یکتا/ نام آن بینیازمیخواند با صدای نماز او من هم/ میشوم ز خواب خوش بیدار زیر لب با خوداینچنین گویم/ باخدا گشته وعده دیدار جانمازی آنطرف پیش پدر/پهن گشته کنار سجاده به گمانم فرشتهای آن را/ از برایم نموده آماده میگذارم نماز همراه پدر/ سوی حق پرکشد جانم شور و شوق است سراپایم / شادم از اینکه من مسلمانم (اروجلو ، ۱۳۸۲ : ۸-۱ ) مجموعهی « باغی از گل » شامل ۴ قطعه شعر در قالب چهار پاره با عنوانهای« چادرنماز، سحر، جشن، عبادت و شوق نماز » است که مضمون آنها درباره نماز و دعاست. در تمام شعرها مضمونی مذهبی بابیانیبزرگ سالانه سروده شده است. زبان شعر مستقیم و غیر شاعرانه است و تخیل و عاطفه شاعرانه در آنها بکار نرفته است. وزن اشعار با اشکال روبروست و روان و ریتمیک نیست و کودک را در وقت خواندن با مشکل مواجه میکند در کل ،اشعار از حد گروه سنی «الف و ب » فراتر است و برای این گروههای سنی کسالتآور هستند. به نظر میرسد شاعر با مراحل رشد ذهنی و مذهبی کودکان این گروههای سنی آشنایی ندارد و بدون هیچ اطلاعی در این مورد و حتی آشنایی با ساختار شعر به سرودن شعر برای کودکان این گروههای سنی پرداخته است. مصطفی رحمان دوست ۲۴ کتاب شعر از این شاعر در دهه هشتاد در شورای کتاب کودک بررسیشده است ، که از بین این کتابها در ۲ کتاب از ایشان مضمون نماز و دعا وجود داشت، یکی کتاب « بازی با انگشتها » که یکی از شعرهای آن دارای این مضمون بود و یکی کتاب « ترانههاینوازش » که در ۲ قسمت از شعرها مضمون دعا وجود داشت ، که به بررسی این اشعار میپردازیم. بازی با انگشتها پنج نفر توی یکخانه زندگی میکردند، یک روز: اولی گفت: وقت نمازه بچهها، وقت دعا دومی گفت: برای چی؟ چرا نمار؟ دعا چرا؟ سومی گفت: برای تشکر از خدا چهارمی گفت: خدای مهربانی که دست و دهان و چشم و پا داده به ما انگشت شست خم شد و سجده کرد و گفت: خدایا دوستت داریم/ تو خیلی مهربانی ما بچهها مثل گلیم/ تو مثل باغبانی (رحمان دوست ، ۱۳۸۳ :۶ ) ترانههای نوازش السون و ولسون/ خدا باباشو برسون بابا که بیاد می خنده/ سرده درو می بنده
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۱۴-۱- مشاوره و نظر خواهی هر دولتی پس از انتخابات عمومی قدرت را در دست میگیرد مجموعهای از عقاید و برنامهها را برای قانونگذاری ارائه میدهد. این پیشنهادات قانونی در برنامه کاری حزبی که کاندیدای آن انتخاب شده بیان و منتشر شده است. کارمندان دولت اقدامات مقدماتی را در برنامه کاری پیشنهاد شده توسط احزاب انجام میدهند تا اگر آن حزب برنده شد جزئیات برنامه کاری آنها برای بررسی توسط وزراء مشاور آماده باشد. احزاب مختلف با توجه به تدوین برنامههای حوزه خود اقدام به طرح لایحه می کند.
مشاوره انواع گوناگون دارد که عبارتند از: ۳-۱۴-۱-۱- مشاوره غیر رسمی: قبل از اینکه لایحه بصورت پیشنویس تهیه شود، وزراء مشاور و کارمندان دولت، مشاورهها و نظرخواهیهای وسیعی را بصورت غیر رسمی انجام میدهند تا اطمینان حاصل کنند که لایحه پیشنهادی مفید و کارآمد است البته این نظر خواهی اجباری نیست. اشخاصی که با آنها مشاوره میشود با توجه به موضوع لایحه متفاوت هستند. این اشخاص عموماً شامل افراد ذی نفع و نمایندگان پارلمان، سیاستمداران، خزانه داری و نهادهای دولتی و آژانسهای بینالمللی میباشد. گروه های ذی نفع باید به اهداف دولت نیز توجه کنند و دولت اکثریت را در مجلس عوام دارد و بنابراین برای اینکه طرحی یا لایحهای تصویب شود باید به تصویب مجلس عوام برسد. نمایندگان مجلس منبع دیگری برای کسب اطلاع هستند. آنها اصولاً در موضوعات خاصی تخصص دارند و هر حزب پارلمانی با گروههایی از نمایندگان پارلمان برای همکاری و کمک در موضوعات خاص، ارتباط دارد. نمایندگان پارلمان در تماس نزدیک با حوزه هایشان و دیدگاه های مردم را به وزراء مشاور گزارش میدهند. ۳-۱۴-۱-۲- مشاوره رسمی قبل از تهیه پیش نویس یک لایحه، معمولاً دولت نوعی مشاوره رسمی انجام میدهد. به این جهت یک پیش نویس سبز یا یک پیش نویس سفید منتشر میگردد و از نهادهای ذی نفع و عموم شهروندان دعوت میشود تا پیشنهادات و توضیحات خود را ارائه دهند. پیش نویس سفید، اعلامیههای محتوی اهداف قانونگذاری است، در حالی که پیش نویس سبز (سند مشاوره) بیشتر حالت پرسشی دارد و معمولاً هنگامی منتشر میشود که دولت هنوز تصمیم نگرفته است که چه سیاستی را در رابطه با موضوع در پیش گیرد. قبل از اینکه دولت شروع به قانونگذاری کند هر دو پیش نویس در پارلمان مورد گفتگو قرار میگیرند. نظرخواهی از دولت اجباری است ولی نظرخواهی از گروه های ذی نفع خارج از دولت بنا بر صلاحدید دولت است. گروه های تخصصی و گروه های تولید کننده بیشتر از سایرین مورد مشاوره قرار میگیرند و در جایی که نمیتوان به دولت دسترسی مستقیم داشت گروه های عامل از طریق رسانهها و لابی نمایندگان، عقاید خود را اعلام میکنند. مؤثرترین موقع برای ابراز عقاید توسط گروه ها بعد از اتخاذ تصمیم برای قانونگذاری و قبل از پیش نویس و انتشار لایحه است. زمانی که دولت بطور علنی خود را متعهد به رئوس اصلی یک لایحه کرده باشد. مخالفت با آن از سوی احزاب ذی نفع صرفاً میتواند از طریق مبارزات پارلمانی انجام شود. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۱۰-۱۰۹) ۳-۱۴-۲- ارتباط نمایندگان با حوزه انتخاباتی نمایندگان پارلمان کادر اداری اجرایی خود را دارند و به این منظور افرادی را استخدام میکنند. این افراد توسط خود نمایندگان پارلمان و به موجب قراردادهای جداگانهای که با آنها منعقد میشود استخدام میگردند. نمایندگان پارلمان اغلب متمایلند کار خود را در حوزه انتخاباتی شان نگاه دارند یا آنها را در بین حوزه انتخاباتی شان و وستمینیستر تقسیم کنند. نمایندگان پارلمان میتوانند قسمتی از کارهای خود را به این افراد واگذار کنند. این افراد نیز تحقیقات لازم را انجام میدهند و در شناخت نیازهای مردم به نماینده پارلمان کمک میکنند. افراد میتوانند با نماینده خود در حوزه انتخاباتی دیدار کنند. البته نماینده به غیر از وظایف و تعهدات اجتماعی، در قبال حزب محلی خود نیز واجد تعهدات سیاسی است. هر نماینده هر روز صبح گروه های بزرگی از افراد حوزه انتخابیهاش را از طرف مدارس، مؤسسات زنان و. . . در ملاقاتهای برنامه ریزی شده در اطراف کاخ وستمینیستر ملاقات میکند. هنگامی که مجلس نشست دارد هر فرد میتواند به سالن انتظارات مرکزی کاخ دسترسی داشته و آنجا کارت سبز را تکمیل کنند. پس آن کارت توسط یک پیک به نماینده مربوطه داده و به وی اطلاع داده میشود که فردی در سالن انتظارات مرکزی منتظر او است تا با او دیدار کند. علاوه بر این افراد واقع در حوزه انتخاباتی نماینده میتوانند به نماینده خود نامه بفرستد. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۱۲-۱۱۱) ۳-۱۵ - طرق مشارکت شهروندان در وضع قوانین کمیسیون حقوقی اوراقی را که اوراق کاری نام دارند تهیه کرده و آنها را به نحو گستردهای بین متخصصان و نهادهای ذی نفع منتشر نموده تا بدین طریق پیشنهاداتی برای پیش نویس اصلاحی قانونی تهیه کند. و از روشهای دیگری مانند نظرخواهی (مشاوره)، استماعات عمومی، بکارگیری رسانهها و تحقیقات و پرسش نامه نیز استفاده میشود. ۳-۱۶ - نقش احزاب و فراکسیونهای حزبی و گروهی در فرایند قانونگذاری در بریتانیا نمایندگان باید وابستگی حزبی داشته باشند تا افراد آنها را انتخاب کنند و در غیر این صورت بسیار بعید است که در انتخابات عمومی انتخاب شوند. احزاب سیاسی با سازمان سیاسی و سازمان دادن به اندیشهها و گرایشهای سیاسی موجود در جامعه، در عین حال که عامل تقسیم کردن و متشکل ساختن مردم به شاخهها و بخشهای گوناگون اند، عامل تقریب و تلفیق نمودن خرده گرایشهای فردی و اجتماعی در قالب دکترین، ایدئولوژی و یا نظامهای اندیشههای تقریباً منسجمی میباشد. «در انگلستان تحزب به حد کمال رسیده است و رهبران احزاب دارای قدرت و نفوذ فوق العادهای هستند. تحزب نتیجه قبول اصل تکثر، بلکه تعارض، منافع و عقاید است. غرض از داشتن احزاب این است که حکومت را در دست بگیرند و مانیفست حزب خود را پس از موفقیت در انتخابات عمومی به مرحلهی اجرا در آورند. بنابراین فهم درست نظام سیاسی انگلستان مستلزم شناخت کامل نظام حزبی حاکم در این کشور است. دموکراسی پارلمانی در انگلستان بر روی احزاب سیاسی بسیار قوی، پایه گذاری شده است. نهاد سیاسی کشور، احزاب سیاسی را تا این حد حمایت و پشتیبانی میکند که هر کسی که در انتخابات برنده شود، سالیانه مبلغ ۱۵۰۰ پوند و برای هر دویست رأی در انتخابات سه پوند از بودجه عمومی کشور دریافت میکند. بنابراین مثلاً حزب کارگر با آراء زیادی که در انتخابات دارد، حدود یک میلیون پوند از بودجه عمومی کشور میگیرد. در انتخابات، عموماً همه نامزدهای حزبی کسانیاند که از طرف یکی از احزاب بعنوان کاندیدای رسمی آن حزب حمایت میشوند. در عین حال هیچ منع قانونی برای آن که کسی بعنوان کاندیدای منفرد بدون پشتیبانی احزاب وارد انتخابات شود، وجود ندارد. لذا قانوناً هر کسی میتواند خود را نامزد انتخابات مجلس یا شوراهای محلی (انجمن شهر) کند. اما برای اینکه کسی برای استهزاء و تخفیف انتخابات خود را خرمگس معرکه نکند، هر کاندیدای مجلس عوام باید مبلغ ۵۰۰ پوند در صندوق انتخابات ودیعه بگذارد. اگر نامزدی کمتر از ۵ درصد آراء حوزه انتخابی مورد نظر را بدست آورد، ودیعه پانصد پوندی او به نفع دولت ضبط میشود(امین، ۱۳۸۳: ۵۹) در آستانه انتخابات، اعضاء هر حزب کمکهای مالی و عملی و قدمی و قلمی بیشتری به حزب میکنند. حزب در آستانه انتخابات برای تبلیغات از اعضاء کمک میطلبد. اما مبالغی که نامزدهای مجلس برای انتخابات هزینه میکنند، سقف معینی دارد تا پول خرج کردن اضافی در تبلیغات نتواند باعث تفوق پولدارترها در جنگ تبلیغاتی شود. ۳-۱۶ – ۱- تأثیرات حزبی بر نمایندگان پارلمان نمایندگان نقش کوچکی در تصمیماتی که توسط حزبشان اتخاذ میشود، دارند و تأثیرات آنها از طریق کمیتهها و گروههایی که هر حزبی را تشکیل میدهند، اعمال میشود. این تأسیسات مسلماً در احزاب بزرگتر پیچیدهتر میشود، ولی هر حزبی دارای ساختار رسمی مخصوص به خود است. ۳-۱۶ –۱-۱- حزب کارگر تمام نمایندگان حزب کارگر عضو حزب کارگر پارلمانی هستند. حزب کارگر دوبار در هفته نشست دارد. نمایندگان عضو حزب کارگر تنها حق عضویت در حداکثر سه کمیسیون را دارند و اگر در کمسیونهای دیگر شرکت کنند در آنها حق رأی ندارند. ۳-۱۶ –۱-۲- حزب محافظه کار نمایندگان مجلس عضو حزب محافظه کار باید پس از مشورت با لردها و حزب خارج از پارلمان، رهبر خود را انتخاب کنند و میتوانند هر سال رهبر جدیدی برای حزب خود برگزیند. رهبر حزب مسئول سیاست حزب است و در نتیجه نمایندگان مجلس عضو حزب محافظه کار به عنوان منتخبان رهبر، تصمیمات نهایی را در مورد سیاست حزبی اتخاذ میکنند. حزب محافظه کار مدافع حقوق سرمایه داران و کارفرمایان است. ۳-۱۶ –۱-۳- حزب لیبرال دموکرات حزب لیبرال دموکرات رسماً در مارس ۱۹۸۸ ایجاد شد. رهبر حزب باید نماینده پارلمان باشد. کمیته سیاسی حزب نیز توسط یک نماینده پارلمان رهبری میشود. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۱۵-۱۱۴) ۳-۱۶ –۲- عوامل برون حزبی مؤثر بر نمایندگان پارلمان عوامل مختلفی بر نمایندگان مجلس تأثیر میگذارد که برخی از این عوامل حزبی است و برخی دیگر غیر حزبی. گروه های ذی نفع یا نهادهای لابی کننده و رسانهها عواملی هستند بر نمایندگان مجلس تأثیر میگذارند اما حمایت نمایندگان پارلمان از اهمیت زیادی برخوردار است و از شیوههای دیگر مانند لابی کردن استفاده میشود و شیوه نوین لابی کردن متوجه دولت میشود و صرفاً متوجه فعالیتهای پارلمانی یا نمایندگان پارلمان نیست. نمایندگان مجلس از قبل دیدگاههایی دارند و ممکن است خود در گروه های لابی فعالیت میکردند و پس از انتخاب شدن به نمایندگی از آن گروه ادامه دهند. بسیاری از لوایح ابتدا در مجلس اعیان مطرح میشوند و سپس به مجلس عوام ارسال میگردند، در نتیجه اعضاء مجلس اعیان مثل اعضاء مجلس عوام خود را محصور در بین گروه های لابی یا مشاوران پارلمانی مییابند. این نهادها مدارکی را برای کمیسیونها فراهم میکنند و اصلاحاتی را بصورت پیش نویس ارائه میدهند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۱۷-۱۱۶) ۳-۱۷- فرایند بازنگری و اصلاح قوانین در بریتانیا جهت اصلاح و بازنگری قوانین، کمیسیونهای حقوقی تشکیل شده است. ۳-۱۷-۱- وظایف و کارکردهای کمیسیونهای حقوقی ۱-قانون۱۹۶۵ در قانون۱۹۶۵ مقرر شده است: ۱ هر یک از کمیسیونها وظیفه خواهد داشت که تمام قوانینی را که به آنها مربوط میشوند، با هدف توسعه و اصلاحات سیستماتیک مورد بازنگری قرار دهد، در خصوص تدوین چنین قوانین کاهش تعداد قوانین مختلف و عموماً ساده کردن و مدرنیزه کردن قوانین الف- هر طرح و پیشنهادی را که برای اصلاح قوانین ممکن است ارائه یا به آنها ارجاع گردد را دریافت کرده و مورد بررسی قرار دهد. ب- برنامههایی را مبنی بر بازبینی شاخههایی مختلف قانون با هدف اصلاح آنها تهیه کند. ج- متعاقب هر یک از پیشنهاداتی که توسط معاون وزیر پذیرفته شده است بررسی شاخههای خاص قانونی و نحوه شکل گیری آنها و پیشنهادات ارائه شده در مورد اصلاح آنها مورد بررسی قرار دهد. د- به تقاضای هر یک از این برنامههایی که به تأیید معاون وزیر رسیده است، اقدام به تهیه لوایح پیش نویس نمایند. ه- هرگاه دولت خواستار طرحهایی برای اصلاح یا بازنگری هر یک از شاخههای قانونی شود، کمیسیون باید توصیهها و اطلاعاتی را به نهادهای دولت و مقامات یا نهادهای مربوط دیگر ارائه دهد. و: هرگاه کمیسرها احتمال دادند که با اطلاع یافتن از نظام حقوقی کشورهای دیگر این امکان وجود دارد که هریک از کارکردهای آنها تسهیل یابد، باید اقدام به کسب اطلاعات راجع به آنها نظامهای حقوقی نمایند. ۲ - معاون وزیر باید برنامههایی را که توسط کمیسیون تهیه شدهاند و شخصاً آنها را تأیید نموده، تقدیم پارلمان کند. همچنین باید هر طرح و پیشنهادی را که توسط کمیسیون متعاقب چنین برنامههایی برای بازنگری قوانین تهیه شده است به پارلمان تسلیم نماید. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۲۱-۱۲۰) ۳-۱۷-۲- نحوه کار کمیسیون ابتدا یک برگه کاری که دربرگیرنده توصیههایی است و معمولاً شامل اطلاعاتی راجع به وضعیت حقوقی مربوطه در سایر کشورها است، توسط تیم کوچکی در کمیسیون تهیه میگردد. بعد از اینکه برگه کاری بطور مفصل در کل کمیسیون مورد مباحثه و بررسی قرار گرفت و نتیجه حاصله نوشته شد یا اصلاح گردید، از برگه کاری حدود ۱۵۰۰ کپی تهیه شده و منتشر میشود و نه تنها به قوه قضاییه و حقوقدانان آکادمیک و وکلا ارائه میگردد بلکه به بسیاری از مؤسسات که توجه خاصی با مسأله دارند نیز ارائه میشود. کمیسیونها فاقد مرحله استماع عمومی میباشند. بعد از شش ماه تا یک سال توضیحات و عقاید ابراز شده در مورد برگه کاری مورد بررسی قرار میگیرند. لایحه نیز که اغلب توسط پیش نویسان پارلمانی مربوط به کمیسیون نوشته میشود معمولاً پس از نظرخواهیهای طولانی با کمیسرها و کادر آنها به آن منضم میشود. (زارعی، ۱۳۸۴: ۱۲۲) ۳-۱۷-۲-۱-کمیسیون حقوقی و نظرخواهی اهداف کمیسیون از نظر خواهی عبارت است از:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۵ نتیجه گیری آماری بر اساس داده ها بر اساس نظر افرد پاسخ دهنده در نمونه جمع آوری شده از بین افراد ونتایج حاصل از آزمون های آماری انجام شده را می توان به صورت زیر خلاصه کرد. نتایج حاصل بررسی فرضیه ای اصلی نمی توان گفت مینای نقاشی درمقایسه با دیگر محصولات فلزی صنایع دستی از نظر فروش و عرضه در بازار تهران در جایگاه بالاتری قرار دارد. موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران قیمت مناسب و طرح و نقش مینا است. راهکارهای بسته بندی مناسب، بازار یابی، حضور کارشناسان ، برندسازی ، ساخت کوره ورنگ در ایران ، استانداردسازی، حضور رقیبان توانا و توریست بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار هستند. و بر اساس نظر افراد پاسخ دهنده ترتیب اولویت فرضیه های معنی دار عبارت است: راهکارهای بسته بندی مناسب، بازار یابی، حضور کارشناسان ، برندسازی ، ساخت کوره و رنگ در ایران ، استانداردسازی، حضور رقیبان توانا و توریست بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار هستند. موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران قیمت مناسب و طرح و نقش مینا است. نتایج حاصل بررسی فرضیه های فرعی فرضیه دوم اصلی یکی از موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران قیمت مناسب مینا است. یکی از موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران طرح و نقش مینا است. و بر اساس نظر افراد پاسخ دهنده اولویتی بین دو فرضیه وجود ندارد. نتایج حاصل بررسی فرضیه های فرعی فرضیه سوم اصلی راهکار بسته بندی مناسب بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکارهای بازار یابی بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکار کارشناسان بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکاربرندسازی بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکار ساخت کوره ورنگ در ایران بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار نیست. راهکاراستانداردسازی بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکارحضور رقیبان توانا بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. راهکار توریست بر ارتقاء کیفیت و بهبود محصولات مینای نقاشی تاثیرگذار است. فصل پنجم تحلیل یافتههای آماری و آزمون فرضیه بر اساس نظر افرد پاسخ دهنده در نمونه جمع آوری شده از بین افراد ونتایج حاصل از آزمون های آماری انجام شده را می توان به صورت زیر خلاصه کرد. ۵-۱جایگاه مینای نقاشی نمی توان گفت مینای نقاشی درمقایسه با دیگر محصولات فلزی صنایع دستی از نظر فروش و عرضه در بازار تهران در جایگاه بالاتری قرار دارد. با توجه به اینکه پرسشنامههایی که در خیابان ویلا پخش شد، از میان فروشندگان و خریدارنی بوده که، بسیاری حاضر به همکاری نشدند وهمچنین پرسشنامه در بین خریدارانی توزیع شد که به طور کاملا تصادفی برای خرید کالاهای صنایع دستی درهر حوزهای(غیر از مینا) آمده بودند، بنابراین بر فرضیه جایگاه مینا به عنوان کالایی که بیشترین فروش را در بین آثار صنایع دستی داشته، تاثیر گذار بوده است. اما باید افزود که در مصاحبه هایی که هم در بازار اصفهان و هم در بین فروشندگان صنایع دستی خیابان ویلا صورت گرفت، اکثریت فروش بالای مینا را قبول داشته اند.
۵-۲قیمت مینا یکی از موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران قیمت مناسب مینا است. تولیدکنندگان مینای نقاشی تقریبا هر نوع قیمتی را برای جذب مخاطب لحاظ نموده اند. در بین آثار تولید شده مینا، آثاری با ابعاد بسیار کوچک به چشم میخورد که قیمت بالایی نداشته است و ابعاد مختلف قیمتهای مختلفی را دارند. اما در برابر مخاطبینی که علاقمند به داشتن اثر هنری حتی با قیمت بالا هستند نیز کارهایی با امضا هنرمندان سرشناس ارائه نمودند که قیمتهای در خور توجه دارند و به این صورت پاسخگوی نیاز هر قشر جامعه و حتی مخاطبین خاص هستند. تعیین ارزش یا مبلغی که مصرفکننده برای دریافت آنچه ارائه شده باید بپردازد، یکی از مهمترین موضوعات در کسبوکار صنایعدستی به ویژه در ایران است. قیمت محصولات دستی ما باید به گونهای باشد که بتواند با محصولات سایر کشورها رقابت کند. گاه لازم است برای به دست آوردن یک بازار خاص قیمتی کمتر از رقبا در نظر گرفت تا با یک حرکت تهاجمی بازار را به دست آورد. همچنین گاهی اوقات لازم است با قیمتگذاری تبعیضی برخی بازارها را که سنخیت کمتری با ما دارند، فعال کرد. باید ابتدا بازاری را که میخواهیم در آن فعالیت کنیم، تعیین و از همین ابتدا تکلیف خود را با سایر کشورها یا رقبا مشخص کنیم. قیمتگذاری باید هماهنگ با سه عنصر دیگر باشد؛ در ابتدا که کسی کالای ما را نمیشناسد، باید یک نوع قیمت و در مراحلی که محصول ما وارد رقابت شدید شده قیمتی دیگر و در اوج تقاضای مصرفکننده قیمتی معقول در نظر بگیریم و این یعنی انعطافپذیر بودن سیستم قیمتگذاری. هرگاه بخواهیم بهعنوان قدرتی در بازار جهانی مطرح شویم مطمئنا کانونهای پرنفوذ، چندان استقبالی از آن نخواهند کرد. چون ما درآمد آنها را با خطر روبهرو میکنیم. حتی ممکن است با تبانی یا طعمهگذاری و نیز زیر قیمتگذاری تهاجمی درصدد خارج کردن ما از بازار باشند. در چنین حالتی باید با تمرکز بر کیفیت و برتریهای نسبی محصولات خود و شناسایی مشتریان بالقوه ایستادگی کنیم. گاه قوانین ناعادلانهای که گروههای هماهنگ قدرتمند ساختهاند، اجازه مانور فراگیر را در بازار نمیدهد. در صحنه داخل کشور برای ترویج استفاده از صنایعدستی در خوشبینانهترین حالت میتوان از قیمت یارانهای استفاده کرد. البته دولت در چنین پرداختهایی با محدودیت روبهرو بوده و با توجه به همخوانی و آشنایی مصرفکننده داخلی با فرهنگ و تمدن کشور، راحتتر میتوان ارتباط برقرار کرد. خالصسازی قیمت برای ایجاد تحرکی در مصرفکننده و استفاده از قیمتهای پایین در مراحل اولیه لازم و ضروری خواهد بود. اما بهتدریج میتوان قیمتها را ارتقا داد. کم کردن قیمت یک محصول زمانی معنی میدهد که هدف، گسترش بازار برای خریداران جدیدی باشد که نمیتوانند در قیمت بالاتر خرید کنند. اما در بازارهای جهانی، قضیه فرق میکند. در اینجا قیمت بر اساس رقابت و کیفیت تعیین میشود. برخی شرکتها به عنوان رهبران قیمت مطرح هستند و سایر کشورها مجبورند از نحوه قیمتگذاری آنها تبعیت کنند، تا مراحلی که بتوانند رهبری بازارها را به دست گیرند.میتوان از یک مجموعه قیمتگذاری استفاده کرد، به این ترتیب که گاه از قیمتهای پایین و درجایی دیگر به صورت قیمتگذاری قسطی استفاده شود. فروش دو یا چند کالا در یک بسته و درنظر گرفتن تخفیفات مقداری، نقدی، فصلی یا جغرافیایی از دیگر ابزارهای در دست برای پویایی نحوه قیمتگذاری در بازارهای جهانی هستند.(فلاحی،۱۳۹۲). ۵-۳طرح و نقش مینا یکی از موثرترین ویژگی در رونق اقتصادی محصولات صنایع دستی(مینای نقاشی)در بازار تهران طرح و نقش مناسب مینا است. وارد کردن طراحی خلاقانه و نقوش زیبا و رنگهای متنوع، در محصولات صنایع دستی مینای نقاشی از عوامل مهم و تاثیر گذار بر فروش و رونق اقتصادی مینا است. در حوزه هنر اولین گام قبل از هر مرحله ای طراحی است که خود نیازمند تسلط بر علوم و دانش تخصصی مربوط به خود میباشد. «طراحی در یک تعریف علمی ، برنامه ریزی خلاقانهای است در پاسخ به نیازی مشخص و برنامه ریزی به معنای رهیافتی هوشمندانه، نظاممند و تحلیلگرایانه که منتهی به یک برنامه کار منطقی میگردد». (گشایش، ۱۳۸۱، ص ۲۲۳) در سرتاسر زندگی بشر طراحی حضور داشته است. با این وجود به نظر میرسد که نخستین کوششها در جهت نظاممند کردن مراحل طراحی به ارسطو برمیگردد. «ارسطو ۲۵۰۰ سال پیش دلایلی برای هستی هر شیء تعریفی ارائه کرد که عبارتند از: علت مادی، علت صوری، علت فاعلی و علت غایی» (گشایش، ۱۳۸۱، ص ۳۲۲). برای مثال یک کوزه سفالی به علت مادی (مواد و مصالح که در اینجا گل است) و علت صوری (شکلی که کوزه به خود گرفته و آن را از یک توده بیشکل گل مجزا کرده است)، علت فاعلی (با سازنده یا مخترع با هنرمند و ایده و تصوری که از یک کوزه دارد) و علت غایی که هدف و منظوری است که این کوزه به خاطر آن بوجود آمده است و آن تمایل به نگهداری آب است. در این مثال در مییابیم که نیاز کارکردی کوزه است که شکل آن را تعیین می کند، و همچنین ارتباط مهمی که بین مطالح و شکل وجود دارد. (گشایش، ۱۳۸۱) همانطور که در تعریف علمی طراحی ذکر شد، برنامه ریزی خلاق، مفهوم برخوردی بدیع و تازه، با یک سوژه یا کار است. فرد خلاق همواره چیزهایی حقیقتاً تازه و جدید را بوجود می آورد و این با تقلید متفاوت است. یک فرد خلاق کاری را به روش منحصر به فرد و شخصی خود انجام میدهد. و البته این ایده ها از منابع مختلفی منتهی میشوند. این مسئله به خوبی گویاست که طرح نباید کپیبرداری از کار دیگران باشد با این وجود نباید کارها و تجارب دیگران هم نادیده انگاشته شود و خود می تواند منبع پرارزشی از اطلاعات و محرک خوبی برای شکوفایی تخیلات و ذهن باشد. «بنابراین طراحی، یک شیوه است، برای رفع نیازها، مشکلات. راه حلهای جدید و بهتر برای اموری همیشگی در شرایطی متفاوت، به طوری که قابلیت تأثیر و تأثر مستقیم، در ارتباط با ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی جوامع را دارد». (یوهانس، ۱۳۸۴، ۲۲۱). اما آنچه در حوزه صنایع دستی مینا رخ داده استفاده مکرر و کپی و تقلید از طرحهای بارها و بارها اجرا شده تکراری قدیمی نیست بلکه آهسته و آرام نیاز مخاطب خود را درک نموده و در جهت پیشرفت طراحی کوشیده است وهم اثر بازاری و بدون تفکر و خلاقیت ارائه نموده است و هم نیاز کسانی که دوست دارند اثری مانا و هنری داشته باشند را برآورده ساخته است و ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی را لحاظ نموده است. ۵-۳-۱تأثیر طراحی خلاقانه در صنایع دستی مینای نقاشی بیتوجهی به خلاقیت در نقش و رنگ، موجب دلزدگی و کهنهنمایی و بیهودگی اشیاء صنایع دستی گردیده است. شاید بتوان گفت متأسفانه در این برهه تنها آن جنبه از صنایع دستی مورد اهمیت قرار میگیرد که تکنیک و فنآوری است. این بدان معنی می تواند باشد که اجرای طرحهای هرچند قدیمی و تکراری اگر تنها توسط یک تکنیک مربوط به زمان دور و به کمک ابزاردستی ولی صرفاً با دست انجام پذیرد ارزش افزوده خاصی را دارد که شامل سایر اشیاء نمی شود. از این روست که در نهایت شیء که مقابل چشم قرار میگیرد همانند نمونههای قبلی است و هیچ نکته خلاقانهای در طرح و خلق آن به کار برده نشده و تنها یک تولید محض است، کافی است کمی با دقت به چند نمونه از اشیائی توجه نماییم که در سایر کشورهای جهان تحت تأثیر طراحی خلاقانه ساخته شده اند به گونه ای که کاربرد آنها را خدشه دار ننموده است. اشیایی با طرحهای زیبا متنوع و با کاربردهای ذاتی که با دست ساخته شده است. این گونه اشیاء اشکال و رنگهای جدیدی را با پیام و تفکری متفاوت به حوزه دانش بصری استفادهگر، یا بیننده وارد مینماید. اینگونه است که ما معتقدیم دستی که فاقد تفکر و احساس باشد همانند یک ماشین عمل می کند و به ظهور آثاری میانجامد که تفکر و خلاقیت انسانی در آن نیست. وضعیت و شرایط فعلی نهچندان مطلوب صنایع دستی، خود دلیلی بر این مدعاست که طراحی خلاقانه و استفاده منطقی از هنرمند صنعتگر به طور مظلومانهای از مبحث تولید اشیاء حذف گردیده و نبود آن لطمات جبرانناپذیری را به این هنر- صنعت وارد آورده است. آنچه در این پژوهش دریافت شد آن است که برنامه ریزی خلاق میناکاران اصفهان، مفهوم برخوردی بدیع و تازه، با صنایع دستی مینای نقاشی به وجود آورده است. این هنرمندان خلاق همواره چیزهایی حقیقتاً تازه و جدید را در حوزه طراحی و رنگ بوجود آورده اند و این با تقلید و بازاری شدن اثر متفاوت است. هنرمندان این حوزه خلاقانه، اثری را به روش منحصر به فرد و دیدگاه شخصی خود به وجود آوردهاند. این مسئله به خوبی گویاست که طراحان مینا کپیبرداری از کار سایر تولیدکنندگان را نادیده گرفته و کسانیکه برای فروش بالاتر تفکر داشته اند، حوزه رنگ ونقش مینا را، از حالت همیشگی خارج کرده و دست به ساخت میناهایی متفاوت و با رنگ بندی جدید زدهاند و از کارها و تجارب دیگران هم ایده گرفتند وتوانسته اند، منبع پرارزشی از اطلاعات و محرک خوبی برای شکوفایی تخیلات و ذهن برای سایر تولیدکنندگان صنایع دستی باشند. «بنابراین طراحی درست و خلاقانه، شیوهای است، برای رفع نیازهای مخاطبینی که به دنبال رنگهای متنوع(به جز آبی) و نقشهای تکراری هستند. اشیاء مینای نقاشی، برای هر طبقه و یا قشری ساخته شده به فراخور شرایط فرهنگی و اقتصادی دارای قیمت خاصی متناسب و شایسته آن گروه بوده است. بر اساس نظر افراد پاسخ دهنده اولویتی بین دو فرضیه(طرح و نقش و یا قیمت) وجود ندارد. این نتیجه بیانگر آن است که هنرمندان این حوزه توانسته اند تا مخاطبین خود را راضی نگهداشته وهم به لحاظ رنگ و نقش و هم به لحاظ قیمت بازار خود را حفظ کرده و گسترش دهند. نتایج حاصل بررسی فرضیه های فرعی فرضیه سوم اصلی ۵-۴بستهبندی مناسب امروزه دنیای کسب و کار و رقابت به حدی پیچیده، پویا و نامطمئن شده، که حتی بزرگترین و معتبرترین شرکتهای تولیدی دنیا هم با وجود داشتن افرادی با بالاترین سطح تخصص و بیشترین تجربه و سرمایه کافی، اگر حرف تازهای برای گفتن در بازار نداشته باشند، نه تنها موفق نخواهند شد بلکه به سرعت نابود خواهند شد و بدون استفاده از بستهبندی مناسب برای کالاهای خود، محکوم به فنا میباشند. تنوع رشتهها در امر بسته بندی، بیتوجهی هنرمندان به بازاریابی و بی تمایلی به نیازهای روز بازار را از مشکلات جذب مشتری در عرصه جهانی برشمرد. مشکلات عمده صنایع دستی نبود بسته بندی برای کالاهای تولید شده یکی از مشکلات است. تعدادی از آثار تولید شده در هنگام حمل و نقل به محل فروش یا نمایشگاه ها به دلیل نبود بسته بندی مناسب آسیب می بینند، به همین دلیل ازنظر اقتصادی به آنها ضرر وارد می شود. یکی از مهم ترین گام های مرتبط میان صنایع دستی و گردشگری را تولید بسته بندی های استاندارد برای جذب گردشگران میداند. اما مشکل در اینجاست که تولیدکنندگان نمی توانند اقدام به طراحی بسته بندی نمایند و تنها فعالیت آنها سفارش به شرکت های بسته بندی است که آنها نیز بسته بندیهایی معمولی و بدون درنظرگرفتن شکل و ابعاد صنایع دستی تولید می کنند، زیرا شرکت هایی که به صورت تخصصی در این حوزه فعالیت داشته باشند، وجود ندارد. چون مهم ترین مشکل بسته بندی، تنوع فراوان اجناس است. هر رشته صنایع دستی دارای چند زیرشاخه است که به میزان چند هزار نوع باید بسته بندی انجام داد. بسته بندی صنایع دستی، می بایست بازار خارجی را هدف بگیرد و به همین خاطر باید دارای استحکام، مقاومت و زیبایی لازم باشد.امروزه جهان به دنبال بسته بندی زیبا است. بسیاری از کالاهایی که از خارج وارد می شوند، بسته بندی های بسیار خوبی دارند در صورتی که شاید کیفیت خوبی هم نداشته باشند. کمبود تجربه در بسته بندی صنایع دستی یکی از مشکلات است. یکی از مشکلات بسته بندی هزینه آن است. در بسته بندی به مواد و وسایلی نیاز داریم که چندین میلیون تومان است و ریسک در این مقوله به خصوص برای بخش خصوصی خطرناک است. وقتی در یک نمایشگاه خارج از کشور شرکت می کنیم، هنرمندان ما آثار خود را در یک روزنامه می پیچند و به مشتری تحویل می دهند. درحالی که دنیای امروز چنین خریداری را نمی پذیرد که یک بشقاب مینای زیبا را در روزنامه بپیچند و به او بدهند. کما اینکه رقبای جهانی ما مانند چین، پاکستان، سوریه و.. در این زمینه ها پیشرفت کرده اند. شاید آنها جنسی مشابه صنایع دستی ما تولیدکنند که از نظر کیفیت هم پایین تر باشد اما بسته بندی آن شکیل و زیبا است. امروزه بازار، تولید را تعریف می کند اما در صنایع دستی هنوز تولید است که می خواهد بازار را تعریف کند. هنرمندان ما آثار را بدون اینکه به سلیقه بازار توجه کنند، تولید می کنند. پس حلقه مفقوده در این میان، بازاریابی و در ادامه به صورت خاص تر بسته بندی شکیل است یعنی باید هنرمند را به این نتیجه رساند که به سلیقه بازار توجه کند. هنرهای سنتی باید با اقتصاد نوین هماهنگ شود».(روزنامه آفتاب یزد،۱۳۸۸) «بستهبندی یکی از مهمترین مولفههای فروش و بازاریابی برای جذب مشتری میباشد که در بهرهوری و کنترل آسیب یک کالا ضروری است». (باربر و دیگران، ۱۵،۲۰۰۶). بستهبندی یک حوزه میانبخشی به شمار می آید. به این صورت که در بخشهایی که طرح، رنگ و فرمهای زیبا به لحاظ بصری هماهنگ با مواد و امکانات ساخت در تولید انبوه نباشد، امکان اجرا نخواهد داشت، بسته بندی با موضوع زیباییشناسی و فرهنگی پیوند میخورد و در بخشهایی کاملا به حوزه صنعتی مربوط می شود و به عنوان یک تولید صنعتی نیز بدون برخورداری از زیبایی های بصری در بازار فروش موفق نخواهد داشت.«متأسفانه صنعتگران هنرهای دستی کمتر به مقوله بستهبندی محصولات خود توجه می کنند و ۹۶ درصد از تولیدات صنایع دستی فاقد بستهبندی مناسب میباشد. این در شرایطی است که بستهبندی جدا از بحث نگهدارندگی، نقش مهمی در ارزش افزوده و بازاریابی دارد. بسیاری از صنعتگران معتقدند که بسیاری از تولیدات آنها در هنگام حمل و نقل به محل فروش یا نمایشگاهها، به دلیل نبود بستهبندی مناسب آسیب میبیند و به همین دلیل از نظر اقتصادی به آنها ضرر وارد می شود. در نمایشگاهی که در ماداگاسکار توسط ۱۰ تولید کننده برگزار شده بود ۱۴۹ نمونه مختلف را در کیسههای پلاستیکی بزرگ به نمایش گذاشتند که متأسفانه به دلیل استاندارد نبودن بستهها (کیسههای نرم دوطرفه) بسیاری از نمونهها آسیب دیدند. اما بستهها این امکان را به تولیدکنندگان داد که نمونههای خود را به نمایش بگذارند». (اورسینی، ۴،۲۰۰۵). مشکل بسیاری از صنعتگران این است که نمی توانند شخصا اقدام به طراحی بستهبندی محصولات خود نمایند و تنها فعالیت آنها سفارش به شرکتهای بستهبندی است که آنها نیز بستهبندیهایی معمولی و بدون در نظر گرفتن شکل و ابعاد صنایع دستی تولید می کنند. زیرا شرکتهایی که به صورت تخصصی در این حوزه فعالیت داشته باشند، وجود ندارد. یکی دیگر از مشکلات، سنتی بودن تجارت بازار صنایع دستی است. بدین معنی که صنعتگران هنوز به اهمیت بازاریابی و بستهبندی کالاهای خود پی نبردهاند.« هر محصول صنایع دستی دارای تنوع بسیاری در فرم و … میباشند و هر محصول بستهبندی و برچسب خاص خود را خواستار است. این در شرایطی است که بستهبندی صنایع دستی مقولهای است که اگر به تعداد و تیراژ لازم تولید نشود، مقرون به صرفه نیست و در غیر این صورت ممکن است قیمت بستهبندی از محصول بیشتر خواهد شد». (اورسینی، ۲۱،۲۰۰۵).بستهبندی مبحثی است که در کشورهای پیشرفته، ارزش افزوده بالایی برای یک کالا دارد، در کشور ما جای خالی شرکتهای تخصصی طراحی بستهبندی صنایع دستی کاملا مشهود است. همانگونه که بیان شد بستهبندی مناسب میتوان تا حدود زیادی سبب ایجاد ارزش افزوده گردد. حال آن که توجه نکردن به این موضوع سبب می شود که قسمت اعظم ارزش افزوده همان کالا با بستهبندی مناسب در بازارهای جهانی اعمال شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۵-۱ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی اویلر برنولی تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل ضریب بستر الاستیک برای Vcn=0.11 ، h/L=0.2 با شرط مرزی دوسرگیردار
۷۴
شکل ۵-۲ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی اویلر برنولی تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل ضریب بستر الاستیک برای Vcn=0.11 ، h/L=0.2 با شرط مرزی دوسرساده
۷۴
شکل ۵-۳ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی اویلر برنولی تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل نسبت تناسب برای Kv=0.005 ، Kp=0.1 با شرط مرزی دوسرگیردار
۷۵
شکل ۵-۴ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی اویلر برنولی تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل نسبت تناسب برای Kv=0.005 ، Kp=0.1 با شرط مرزی دوسر ساده
۷۵
شکل ۵-۵ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی تیموشینکو تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل ضریب بستر الاستیک برای Vcn=0.11 ، h/L=0.2 با شرط مرزی دوسرگیردار
۷۶
شکل ۵-۶ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی تیموشینکو تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل ضریب بستر الاستیک برای Vcn=0.11 ، h/L=0.2 با شرط مرزی دوسرساده
۷۶
شکل ۵-۷ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی تیموشینکو تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل نسبت تناسب برای Kv=0.005 ، Kp=0.1 با شرط مرزی دوسرگیردار
۷۷
شکل ۵-۸ تغییرات بار کمانش محوری بی بعد شده تیر کامپوزیتی تیموشینکو تقویت شده با نانولوله کربنی در مقابل نسبت تناسب برای Kv=0.005 ، Kp=0.1 با شرط مرزی دوسر ساده
۷۷
چکیده در این پایان نامه تحلیل پایداری تیرکامپوزیتی تقویت شده با نانولولههای کربنی روی تکیهگاه الاستیک تحت نیروی محوری مورد بررسی قرار گرفته است. توزیع نانولولهها بصورت یکنواخت[۱] در نظر گرفته شده است. برای تعیین خصوصیات مواد تقویت شده با نانولولهها ازنتایج دینامیک مولکولی و قوانین مخلوطها استفاده می شود. با بهره گرفتن از تئوریهای تیر اویلربرنولی و تیموشینکو و با در نظر گرفتن فرضیات تنش صفحهای، معادلات تعادل تیر با بکارگیری اصل هامیلتون بدست خواهد آمد.معادلات پایداری تیر و شرایط مرزی با اعمال نیروهای بستر الاستیک نیز بدست میآیند. سپس معادلات دیفرانسیل حاکم، با بکارگیری روش دیفرانسیل مربعی تعمیم یافته و با اعمال شرایط مرزی تکیه گاه ساده حل گردیدهاند. با مساوی صفر قرار دادن دترمینان ماتریس ضرایب بار بحرانی کمانش مکانیکی بدست می آید. با توجه به نتایج برای تیر تقویت شده با نانولولههای کربنی مقدار بارکمانش محوری بی بعد شده با افزایش کسر حجمی، افزایش می یابد. صحت نتایج با دیگر مقالات موجود مقایسه و دقت بالایی بین نتایج این تحقیق و دیگر مقالات برقرار است. کلمات کلیدی : کمانش ، تیر کامپوزیتی ، بار بحرانی کمانش مکانیکی ، نانولوله کربنی ، روش دیفرانسیل مربعی تعمیم یافته ، تکیه گاه الاستیک . فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱-مقدمه ترکیب دو یا چند ماده با یکدیگر به طوری که به صورت شیمیایی مجزا و غیر محلول باشند و بازده و خواص سازهای این ترکیب نسبت به هر یک از اجزاء تشکیل دهنده آن به تنهایی، در موقعیت برتری قرار بگیرد را کامپوزیت مینامند. به عبارت دیگر کامپوزیت به دستهای از مواد اطلاق می شود که آمیزهای از مواد مختلف و متفاوت در فرم و ترکیب باشند و اجزاء تشکیل دهنده آنها هویت خود را حفظ کرده، در یکدیگر حل نشده و با هم ممزوج نمیشوند. با توجه به این امر کامپوزیت از آلیاژ فلزی متفاوت میباشد. بنابراین کامپوزیت ترکیبی از حداقل دو ماده مجزای شیمیایی با فصل مشترک مشخص بین هر جزء تشکیل دهنده است. کسی نمیداند اولین کامپوزیت چه زمانی ساخته شده است. شاید اولین کامپوزیتی که بشر با آن سرو کار پیدا کرد، کاه گل باشد. قدیمها برای ساختن خانه از گل استفاده میکردند، اما چون گل بعد از خشک شدن ترک میخورد، مقداری کاه به آن میافزودند تا حفرهها را پر کند و مانع از ترک خوردن گل شود. شاید هم اولین کامپوزیت را مصریها ساخته باشند که در قایقهایشان به چوب بدنه مقداری پارچه میآمیختند تا در اثر خیس شدن چوب باد نکند. اما به هر حال می شود گفت که مواد کامپوزیتی در سالهای اخیر است که به عنوان یک ماده مهندسی پذیرفته شدهاند. اولین وظیفه زمینه احاطه ماده تقویت کننده است به طوری که نگذارد ماده تقویت کننده پراکنده شود. وظیفه دوم محافظت از ماده تقویت کننده در برابر عوامل شیمیایی است و همانطور که در شکل (۱-۱) میبینیم وظیفه سوم این است که چون مواد زمینه را نرم انتخاب می کنند، وقتی نیرو به ماده مرکب (کامپوزیت) وارد می شود، توسط زمینه به ماده تقویت کننده انتقال داده شود تا ماد ه تقویت کننده نیرو را تحمل کند.
شکل (۱-۱) انتقال بار و توزیع تنش در یک فیبر جاسازی شده در ماده زمینه تحت بارگذاری محوری تقویت کنندهها موادی هستند که به صورت تکه تکه، در یک زمینه پوسته وارد میشوند تا خواص ماده زمینه را بهبود بخشند. تقویت کنندهها میتوانند به صورت یک صفحه، یک رشته (نخ) یا یک ذره (پودر) وارد حجم زمینه شوند و خواص آن را بهبود بخشند. جدول (۱-۱)- دسته بندی انواع کامپوزیتها
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴-۹-۱- بررسی راهکارهای پیشگیری از تخریب حوضه برای جلوگیری از این تخریب می توان با بهره گرفتن از طرح ملی تعادل دام و مرتع که توسط اداره کل منابع طبیعی استان ها انجام می گردد، هماهنگی های لازم بعمل آید. ضمنا در این حوضه نسبت به سایر حوضهها جاده سازی و تغییر کاربری و معدن که عوامل اصلی تخریب در حوزه های آبخیز می باشند، وجود ندارد.
۴-۹-۲- تحلیل مصاحبه از گردشگران در تنگه واشی و حوضه جلیزجند در راستای این پایان نامه و به جهت بررسی در بررسی راهکارهای توسعه ژئوتوریسم در فیروزکوه (مطالعه موردی تنگه واشی) و نقش حوضه جلیز جند در اکوتوریسم وژئوتوریسم از تعداد ۲۰۰ نفر بصورت تصادفی و با بهره گیری از پرسشنامه و مصاحبه با مردم، از گردشگران طبیعت و متخصصین به منظور برنامه ریزی و آینده نگری در این منطقه، جمع آوری گردیده است. در این تحقیق با جامعه آماری دویست پرسشنامه و در رده های مختلف سنی، تحصیلی و تخصصی گوناگون مصاحبه گردید. مشخصات فردی جنسیت در مجموع ۳۰۰ نفر پاسخ دهنده جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. نمودار ۴-۱-در جامعه آماری این پژوهش ۵۵% از مصاحبه شونده ها خانم و ۴۵% آقا بودند وضعیت سنی از مجموعه ۳۰۰ نفر پاسخ دهنده در جامعه آماری در تحقیق حاضر تعداد ۵۷ درصددارای میانگین سنی ۳۰-۲۰ سال، ۳۴ درصد در گروه سنی ۴۰-۳۰ سال، ۹ درصد در گروه سنی ۵۰-۴۰ سال و ۱ درصد در گروه سنی بالاتر از ۵۰ سال می باشند. نمودار شماره میانگین رده های سنی پاسخ دهندگان را نشان میدهد. نمودار ۴-۲-میانگین رده های سنی طبق نمودار زیر میباشد میزان سواد: از مجموعه ۲۰۰ نفر جامعه آماری در تحقیق حاضرتعداد ۴۹% از مصاحبه شنونده گان دارای مدرک تحصیلی لیسانس، ۳۴ درصد فوق لیسانس، ۱۵ درصد کمتر از لیسانس و ۳ درصد دکتری و بالاتر می باشند نمودار ۴-۳- در این جامعه آماری ۴۹% از مصاحبه شنونده گان دارای مدرک تحصیلی لیسانس میباشند میزان آشنایی با ژئوپارک از مجموع ۲۰۰ نفر جامعه آماری در تحقیق حاضر تعداد ۷۰% از پاسخ دهندگان با ژئوپارک آشنایی داشته و ازآن دیدن نموده اند و ۳۰% آشنایی چندانی با این منطقه ندارند. نمودار ۴-۴-از این بین ۷۰% از پارک ملی دیدن نموده اند و ۳۰% خیر. وجود ژئوپارک در ایران از مجموع ۲۰۰ نفر جامعه آماری در تحقیق حاضر حدود ۶۳% معتقد هستند که ژئوپارک در ایران وجود داردو ۲۱ درصد اعتقادی به ژئوپارک ندارند و حدود ۱۷ درصد نیز با ژئوپارک آشنایی خاصی ندارند نمودار ۴-۵-۶۳% معتقد هستند که ژئوپارک در ایران وجود دارد میزان بازدیدکنندگان از ژئوپارک از مجموع ۳۰۰ نفر جامعه آماری در تحقیق حاضر حدود۲۷ درصد از پاسخ دهندگان از ژئوپارک بازدید نموده و حدود ۷۴ درصد از پاسخ دهندگان بازدید خاصی از ژئوپارکهای ایران ندارند. نمودار ۴-۶-میزان بازدید کنندگان از ژئوپارک تنها ۲۷% می باشد. میزان آشنایی از منطقه تنگه واشی: از مجموع ۳۰۰ نفر جامعه آماری در تحقیق حاضر حدود۷۲ درصداز پاسخ دهندگان با تنگه واشی آشنایی داشته و ۲۸ درصد نیز از پاسخ دهندگان آشنایی خاصی با تنگه واشی ندارند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
- صفار زاده، محمود، وحید ابوالحسن نژاد و امین میرزا بروجردیان (۱۳۸۷).” ارائه مدل اولویت بندی علیت گرا جهت تعیین قطعات خطرناک جادهها برای عابران پیاده “، نشریه دانشکده فنی دانشگاه تهران. دوره ۴۲، شماره ۴.
- طالب، مهدی۱۳۶۹) ). چگونگی انجام مطالعات اجتماعی، تهران: امیرکبیر.
- عسکری خانقاه، اصغر (۱۳۸۳)."فرهنگ مهاجرتهای زیستی و روند توزیع جمعیت"، تحولات اخیر و آینده جمعیت ایران، تهران: مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، صص: ۲۶۷-۲۴۱ .
- عرب، منصور و عباس عباس زاده و معصومه رشیدی نژاد و بتول پور ابولی (۱۳۸۶)،” بررسی میزان تصادفات رانندگی منجر به فوت در شهرستان بم طی سالهای ۷۹ تا ۸۱"، مجله دانشکده پرستاری و مامایی رازی کرمان، سال هفتم.
- فرج زاده اصل، منوچهر و محمد حسین قلی زاده و عظیم ادبی فیروزجایی (۱۳۸۹). ” تحلیل فضایی تصادفات جادهای با رویکرد مخاطرات اقلیمی"، پژوهشهای جغرافیای طبیعی، شماره ۷۳ .
- فریبرز محمدی(۱۳۸۹)، بررسی عوامل اقتصادی موثر بر تصادفات جادهای در ایران (۱۳۵۰-۱۳۸۰). دانشگاه بوعلی سینا، رساله کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد گروه توسعه اقتصادی و برنامه ریزی.
- فیروز عسکری، منوچهر (۱۳۷۱). "بررسی تصادفات و علل آن"، مجموعه مقالات ارائه شده در اولین سمینار بررسی تصادفات ترافیکی و علل آن، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی.
- قاضی طباطبایی سید محمود و رضایی مهدی (۱۳۸۸).” ابعاد اجتماعی و فرهنگی تصادفات رانندگی در ایران تحلیلی بر تعیین کنندهها"، مجله انسان شناسی )نامه انسان شناسی)، ۱۲۶-۱۵۵.
- قاضی مرادی، حسن (۱۳۸۰). رسالهای پیرامون خودمداری ایرانیان. تهران: ارمغان. چاپ اول.
- قدیر زاده، محمد رضا و رضا فدای وطن و احمد علی اکبری کامرانی و کیوان دواتگران و سعید هاشمی نظری و داود میر ترابی (۱۳۹۱). ”وضعیت مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی در سالمندان ایرانی طی سالهای ۱۳۸۵ الی ۱۳۸۷”. مجله سالمندی ایران، سال هفتم، شماره بیست و چهارم.
- قربانی، علیرضا و حسین نبوی فرد و محمود خوشحال و حمید حسینی (۱۳۹۰)، ” هزینه های تحمیل شده بر اثر مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی (مورد مطالعه: شهرستان سبزوار)، فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک، شماره ۲۰.
- کاشانی، سعید، مازیار عسکری و مسعود داداش زاده (۱۳۸۴)، طراحی مدل منطقی شناسایی و تحلیل عوامل تصادف جادهای در ایران، مجموعه مقالات نخستین کنفرانس بین المللی حوادث رانندگی و جادهای، دانشگاه تهران، ۳۰ آذرماه.
- کیوی، ریمون و کامنپهود، لوک وان ( ۱۳۷۳ ). روش تحقیق در علوم اجتماعی. ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران: فرهنگ معاصر.
- گلی، علی (۱۳۹۱).” بررسی پراکنش فضایی تصادفات برون شهری و درون شهری کشور"، مجله مخاطرات محیطی، سال اول، چاپ اول.
- گلی، علی، علی عسگری و عبدالرضا رکن الدین افتخاری (۱۳۸۴).” تبیین الگوی فضایی روستاهای در حال گذار با بهره گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی ( مورد مطالعه : منطقه شمال غرب ایران )"، مجله علمی پژوهشی مدرس، شماره ۳۵.
- گیدنز، آنتونی (۱۳۷۳). جامعه شناسی. ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
- ماتکان، علی اکبر و افشین شریعت مهیمنی و بابک میر باقری و ماتین شهیری (۲۰۱۱ ).” تجزیه و تحلیل مکانی اکتشافی تصادفات با بهره گرفتن از مدل رگرسیون پواسون وزنی جغرافیایی برنامه ریزی ایمنی شهری"، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زمین، تهران.
- شاکری، محمدتقی و یکتا مجید (۱۳۸۹).” آنالیز فضایی - زمانی حوادث رانندگی منجر به جرح و فوت در شبکه ترافیکی و جادههای منتهی به شهر مقدس مشهد در سال ۱۳۸۵ با بهره گرفتن از سامانههای مدیریت اطلاعات جغرافیایی GIS ) )"، مجله دانش و تندرستی تابستان ( ویژه نامه ششمین کنگره اپیدمیولوژی ایران)، ۷۵.
- میرزایی، محمد (۱۳۸۴). جمعیت و توسعه با تاکید بر ایران (ده مقاله). تهران: مرکز مطالعات و پژوهش آسیا و اقیانوسیه.
- میرزائی، محمد (۱۳۷۱). سطح مرگ و میر و توسعه، ارائه یک الگو مجموعه مقالات سمینار جمعیت و توسعه، جلد دوم، تهران: انتشارات سازمان برنامه و بودجه.
- هومن، حیدر علی (۱۳۸۳). شناخت روش علمی در علوم رفتاری .تهران: پارسا، چاپ پنجم.
- وزارت راه و ترابری (۱۳۷۵). تحلیل تصادفات استان اصفهان؛ از مجموعه گزارشهای نگرشی نظام گرا به پروژه های مطالعاتی حمل و نقل جادهای (پروژه ۱-۲-۱۱ )، ش۲۴، دفتر آمار و برنامه ریزی.
- وزیری، منوچهر (۱۳۸۴). کاربرد روشهای چند ضابطهای در ارزیابی و بهبود ایمنی حمل و نقل جادههای، مجموعه مقالات نخستین کنفرانس بین المللی حوادث رانندگی و جادهای. دانشگاه تهران.
منابع لاتین
- Agha, S.(2000). “The Determinants of Infant Mortaliry In Pakistan.”Social Sience and Medicine,Vol.151,pp.199-208
- Erdogan,S (2009). “Explorative spatial analysis of traffic accident statistics and road mortality among the provinces of Turkey", Journal of Safety Research,Volume40, Issue 5.
- Eksler, V. and Lassarre, S.and Thomas, I. (2008).” Regional analysis of road mortality in Europe” ,journal of the Royal of institute Public Health, 122, 826-837.
- Fischer. Manfred M, Jeifeng Wang (2011). Spatial Data Analysis: Models, Methods and techniques, Springer Press: ISBN: 978-3-642-21719-7.
- Forman JL, Watchko AY, Seguí-Gómez, M. (2011). Medical Anthropology Philadelphia. Vol. 30, Iss. 3: 241.
- Goldscheider, C. (1979). Population modernization and social structure. Canada: boston.
- Jacobs, G. Aerson- Thomas, A. Astrop, A. (2000). “Estimating Glibal Road fatalities", TRL Report,pp. 445.
- Jones, A.P. and Haynes, R. and Kennedy, V. and Harvey, I.M. and Jewell, T. and Lea, D.(2008).” Geographical variations in mortality and morbidity from road traffic accidents in England and Wales”. Health & Place, vol.14,pp. 519–۵۳۵.
- Hammel, E. A.A. (1990). “Theory of Demography.”Population and Development Review,vol.16,No.3,pp448-460.
- Haynes,R. and Iain R. Lake and Simon Kingham and Clive E. Sabel and Jamie Pearce and Ross Barnett,(2008).” The influence of road curvature on fatal crashes in New Zealand”, Accident Analysis and Prevention˓N. 40, PP. 843–۸۵۰.
- Hussaini, N. and Mukherjee, A.A. and Bele, R. and Rahule, A.(2010).” A Retrospestive Study of Death Due to Road Traffic Accident at AKOLA”. Journal of Forensic Medicine, Vol .21,N. 2.
- kammeyer,c.w.(1971), An Introdution to population, landan: chnder puplishing company.
- Kuchewar, S. V. and Meshram, R. D. and Gadge, S. J.(2012).” Demographic Study and Medico-legal Aspect of Fatal Road Traffic Accident in Aurangabad”. Department of Forensic Medicine, Shri VN.Govt. Medical College, Yavatmal, Maharashtra, India,N.4(1), PP. 7-10.
- Omran, A. (1971). The Epidemiologic Transition: A Theory of The Epidemologic of population change, Milbank Memorial Fund Quarterly, New york, vol. 83, pp. 509-537.
- Pfeiffer. Dirk U et all, (2008) .Spatial Analysis in Epidemiology, Oxford
University Press: ISBN–۹۷۸–۰–۱۹۸۵۰۹۸۸–۲.
- Qirjako, G. Burazeri, G. Hysa, B. Roshi, E. (2008).” Factors Associated with Fatal Traffic Accidents in Tirana, Albania: Crosssectional –Study”, Department of Public Health, Faculty of Medicine, Tirana,Albania.
- Quang, N. l. & Andy, H.l. and Lynn, B.M. and Dat, V.D.(2012),” Prevalence and factors associated with road traffic crash among taxi drivers in Hanoi, Vietnam". online: http:// dx. doi. org/10. 1016/ j. aap
- Shryok, H.S. Jacob, S.S.(1975).The methods and materials of Demography.vol.2, Washington D.C:U.S. Burea of the census.
- United Nations (2003) World Road Safety, The proceeding of the 58 meeting for the safety over the world, Item no.160.
- Victor,s. and Dale,s. and Mary, sh. and Teresa, o.c. and Heather, H.(2011),” Risk factors for fatal crashes in rural Australia" ,Rural Health Research Unit, School of Medicine and Dentistry, James Cook University, Townsville, Queensland, 48)11(, Australia,Vol 43.
- Vinand, M. N. and R. R, Michael. (2003). “Equity Dimensions of Road Traffic Injuries in Low-and Middle-Income Countries", Injury Control and Safet Promotio, vol. 1-2, pp. 13-20.
- World Health Organization (2004).ˮ Road safetyˮ, WHO,available at:http://www.who.int/world-health-day/previous/2004/en/index.html.
- World Health Organization (2009). International travel and health, WHO, available at : http://www.who.int/whosis/menu.cfm.
- Yamada, I. and J.-C. Thill. “Local Indicators of Network-constrained Clusters in Spatial Point Patterns." Geographical Analysis, 39 (3): 268-292.
Shiraz University Faculty of Economic,Management and Social Sciences
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۳-۷: نقاط نشان دهنده عملکرد واحدها و واحدهای تشکیل دهنده مرز کارا نقاط A,B,C عملکرد برخی از واحدهای تصمیم گیری مفروض را نشان می دهند این نقاط نمایانگرسطحی از عملکرد هستند که نسبت به بقیه واحدهای تصمیم گیری از وضعیت بهتری برخوردار میباشند. خطوطی که از محور عرضها به موازات محور طولها به نقطه C و از آنجا به نقطه B و بعد به نقطه A سپس به موازات محور عرضها به محور طولها وصل می شود مرز کارا را تشکیل میدهد. از لحاظ ریاضی مرز کارا حد بیرونی داده ها میباشد. واحدهایی که روی مرز کارا قرار ندارند میتوانند با سعی و تلاش به آن مرز برسند ]م-۸۷[. وجه تسمیه تحلیل پوششی داده ها نیز که در ارائه بحث خود از مرز کارا استفاده می کند، به دلیل آن است که این مرز تمام داده های یک مسئله را پوشش داده و همچون یک پاکت همه را در خود جا میدهد. نقاطی که روی مرز کارا قرار دارند عملکرد واحد هایی را نشان می دهند که نسبت به واحد های A,B,C عملکرد ضعیفتری داشته و کارایی آنها کمتر از ۱۰۰% است. هم واحدهای کارا و هم ناکارا میتوانند عملکرد خود را بهبود ببخشند. چنانچه یکی از این واحدها در تلاش برای بهبود عملکرد خود باشد در آن صورت موضوع حاشیه امنیت کارایی برای سایر واحدها پیش می آید. براساس شکل ۳-۸ اگر واحد ناکارای D با حفظ استراتژی، (داشتن استراتژی مشابه، قبل و بعد از بهبود عملکرد) عملکرد خود را بهبود بخشد و به مرز کارا نزدیک شود در آن صورت بروز یکی از حالات الف یا ب از بخش ۳-۳ حتمی است. شکل ۳-۹ حالت الف را نشان میدهد. در شکل ۳- ۸ و ۳-۹ برای سادگی، نمایش سایر واحدهای ناکارا حذف شده و فقط نقطه متناظر با واحد ناکارای مورد نظر و نقاط روی مرز کارا مشخص شده اند.
شکل ۳-۸: ارتقاء عملکرد یک واحد ناکارا با استراتژی ثابت شکل ۳-۹: واحد ناکارای اولیه با ارتقاء عملکرد، به مرز کارا میرسد. چنانچه در شکل ۳-۹ مشخص است، داشتن استراتژی مشابه قبل و بعد از بهبود عملکرد باعث می شود که واحد مورد نظر( D ) بر روی خط گذرا از مبدأ و نقطه قبلی ( شعاع حامل نقطه D )، ارتقاء عملکرد داشته باشد. پس از مقداری ارتقاء در عملکرد، واحد ناکارای اولیه به مرز کارا خواهد رسید و کارایی %۱۰۰ پیدا می کند. اما همچنان مرز کارا بدون تغییر باقی مانده است. از این نقطه به بعد، با ارتقاء عملکرد واحد قبلا ناکارا، مرز کارا جابجا خواهد شد؛ اگرچه احتمالا و البته تا مرحله ای خاص، تمام واحدهایی که قبلا روی مرز کارا بودند، همچنان بر روی این مرز قرار میگیرند. این مسأله در شکل ۳-۱۰ به نمایش در آمده است.
شکل ۳-۱۰: جابجا شدن مرز کارا با ارتقاء عملکرد واحد محک سنجش سئوال مهمی که اساس این مدل برآن نهاده شده همین است که به چه دلیل و تا چه زمان، تمام واحدهای قبلا کارا، همچنان کارا خواهند بود؟ براساس تعریف و بنا به خصوصیت مرز کارا، این مرز باید یک شکل محدب نسبت به مبدأ باشد و هیچ نقطهای نمی تواند بالای آن قرار گیرد. در شکل ۳-۱۱، نقطه B که متناظر باعملکرد یکی از واحدهای از قبل کارا است همچنان بر روی مرز کارا قرار دارد چرا که، مرز تشکیل شده توسط نمودار قطعه خطی VADBCW یک شکل محدب باقی مانده است. این نکته از آنجا مشخص می شود که نقطه D همچنان پایینتر از امتداد خط BC قرار دارد و این معادل است با اینکه زاویه DBC همچنان یک زاویه کوچکتر از ۱۸۰ درجه است. خروجی دوم _____________ ورودی خروجی اول _____________ ورودی V A B C D W O شکل ۳-۱۱: کارا ماندن تمام واحدهای سابقا کارا، در عین جابجا شدن مرز کارا چنانچه عملکرد واحد D مطابق شکل ۳-۱۲ باز هم ارتقاء یابد، طوری که از امتداد خط BC فراتر رود، آنگاه واحد B کارایی خود را از دست خواهد داد. واحد B دیگر نمیتواند بر روی مرز کارا باشد چون در آنصورت نمودار VADBCW محدب نخواهد بود و این خلاف خصوصیت مرز کارا است (زاویه DBC بزرگتر از ۱۸۰ درجه می شود). بنابراین واحد B تا زمانی کارا خواهد ماند که واحد D از امتداد خط BC عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر تا وقتی واحد D بر شعاع حامل خود پایین تر از امتداد خط BC قرار دارد واحد B در حاشیه امن کارایی است. خروجی دوم _____________ ورودی خروجی اول _____________ ورودی V A B C D W O شعاع حامل نقطه D شکل ۳-۱۲: واحد سابقا کارای B، کارایی خود را از دست میدهد. با این توضیحات، برای یافتن میزان حاشیه امنیت کارایی واحد کارای B نسبت به واحد مورد مقایسه ( D )، لازم است محل تقاطع امتداد خط OD را با امتداد خط BC به دست آورد. اگر نقطه تقاطع، Z نامیده شود (شکل ۳-۱۳)، نسبت پاره خط OZ به پاره خط OD، میزان نسبی پیشرفت عملکرد واحد D را نشان خواهد داد. در واقع حاشیه امنیت کارایی واحد B نسبت به واحد D طبق تعریف، برابر خواهد بود با نسبت پاره خط DZ (تفاضل OZ و OD که مقدار بهبود عملکرد واحد D را نشان میدهد) به پارهخط OD که مقدار اولیه عملکرد واحد D را بیان می کند. خروجی دوم _____________ ورودی خروجی اول _____________
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱/۰۸ d-h
۱/۰۸ c-f
بیدانه سفید
۱/۱۱ a
۱/۱ ۰a-c
۱/۱۰ a-c
۱/۰۵ h
بیدانه قرمز
۱/۰۸۷ b-e
۱/۰۸ c-g
۱/۰۷ d-h
۱/۰۷ d-h
ریش بابا
۱/۰۶۱ f-h
۱/۰۶۳ e-h
۱/۰۶۲ e-h
۱/۰۵ h
قزل اوزوم
۱/۰۷ d-h
۱/۶ e-h
۱/۰۵۵ gh
۱/۰۵۷ f-h
صاحبی
میانگینها با حروف مشترک تفاوت معنیداری از لحاظ آماری در سطح احتمال ۱%با آزمون چند دامنهای دانکن ندارند. ۴-۱-۱۲- آزمون سفتی بافت (نفوذ) جدول تجزیه واریانس (جدول۴-۱-۳) نشان میدهد که اثر متقابل رقم و زمان برداشت بر میزان سفتی بافت (نفوذ) معنیدار نبود. ولی اثر رقم در سطح احتمال ۱ درصد معنیدار بود. بافت یکی از مشخصههای بسیار مهم میوه ها و سبزیها میباشد و سفتی پوست بیشتر تحت تاثیر پوست حبه بوده تا گوشت، بنابراین ویژگیهای بافت میوه از آماس سلولی و ساختار و ترکیبات پلی ساکاریدهای دیواره سلولی متاثر می شود (Koh and Melton, 2004; Hernandz-Munoz et al., 2008). برای مصارف تازه خوری، بافت بعنوان یک فاکتور مهم درکیفیت انگورها محسوب میگردد. سفتی حبه، تازگی بافت آنرا نشان میدهد (Vargas et al., 2001). در میان ویژگیهای مکانیکی، توجه ویژهای به پالپ میوه شده است. تردی مطلوبترین شاخص بافتی برای مصارف تازه خوری بوده، و واریتههای با گوشته ترد، گونه مناسبی جهت تکثیر میباشد. آزمون نفوذ توسط یک پروب صاف جهت اندازه گیری تردی پالپ مورد استفاده قرار میگیرد (Sato and Yamada, 2003). نرمی بافت میوه در نتیجه تغییرات دیواره سلولی شامل همی سلولز، گالاکتوز و حل شدن و دپلیمریزه شدن پکتین صورت میگیرد که در نتیجه فعالیت آنزیم های هیدرولیز کننده دیواره سلولی میباشد (Fisher and Bennett, 1991). همانطور که در نمودار ۴-۱-۱ نشان داده شده است رقم قزل اوزوم بیشترین مقدار سفتی و رقم بیدانه سفید کمترین میزان سفتی را دارد.
نمودار ۴-۱-۱- مقابسه میانگین تاثیر رقم های مختلف انگور روی سفتی بافت (نفوذ). حروف غیر مشابه نشان دهنده تفاوت معنی دار در سطح احتمال ۱ درصد با آزمون چند دامنه ای دانکن می باشد ۴-۱-۱۳- آزمون آنالیز پروفیل بافتی[۵۱] (TPA) جدول تجزیه واریانس (جدول۴-۱-۳) نشان میدهد که اثر متقابل رقم و زمان برداشت بر میزان آنالیز پروفیل بافتی (TPA) معنیدار نبود. ولی اثرات ساده در سطح احتمال ۱ درصد معنیدار بودند. نمودار ۴-۱-۲ تاثیر رقم بر مقدار TPA را نشان میدهد. همانطور که در این نمودار نشان داده شده است رقم قزل اوزم بیشترین مقدار و رقم صاحبی کمترین مقدار TPAرا نشان میدهد. آزمونTPA باعث می شود که واریتههای مختلف با توجه به ویژگیهای بافتی از همدیگر تفکیک شوند. براساس ویژگیهای بافتی مختلف، واریتهها به چندین گروه مختلف تقسیم میشوند. در این آزمون فشردگی مضاعف، تاثیر ویژگیهای گوشت و پوست انگور روی خاصیت مکانیکی آن اعمال شده است (Rolle et al., 2011). سختترین حبه ها مربوط به واریته قزل اوزوم و نرمترین واریته صاحبی میباشد. نمودار۴ -۱-۲- مقایه میانگین تاثیر رقم های مختلف انگور روی مقدار آنالیز پروفیل بافتی (TPA). حروف غیر مشابه نشان دهنده تفاوت معنی دار در سطح احتمال ۱ درصد با آزمون چند دامنه ای دانکن می باشد. ۴-۱-۱۴- کشش پوست
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نگاهی به سیر افزایش کمیدانشجویان خارجی در سطح جهان بیانگر جهش این تعداد به میزان ۳/۲برابر در دهه اخیر بوده است. افزایشی که کشور ایران آن را تجربه نکرد. جدول شماره ۳-۲: سیر تحول تعداددانشجویان خارجی جهان
منبع : معاونت پژوهشی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی۱۳۸۸ نگاهی به آمار دانشجویان خارجی برخی کشورهای رقیب ایران در آسیا عمق عقب ماندگی ایران را در این زمینه نشان میدهد. جدول شماره ۳-۳: تعداد دانشجویان خارجی برخی کشورهای آسیایی رقیب ایران
http://www.alef.ir/18851/1386/9/14 – Malaysia higher education 2008 دولت سنگاپور برای تحقق هدف بلند سال ۳۰۱۵ مندرج در جدول بالا، برای جذب استعدادهای درخشان به دانشگاهها سوبسید پرداخت میکند.
اما هدف امارات تبدیل شدن به قطب علمی– فرهنگی خاورمیانه است.در این کشور فستیوال سالانه متفکرین خاورمیانه با هدف توسعه بین المللی شدن برگزار میشود. مرکزیت اجرای این طرح با کالج عالی تکنولوژی[۲] با حمایت ام.آی.تی.هاروارد و استنفورد و تحت مدیریت کلان انگلیسیهاست. احداث قریه المعرفه [۳] که هم اکنون حدود سی هزار دانشجو جذب کرده است نیز در راستای تبدیل شدن به مرکزیت منطقهای آموزش عالی دنبال شده است. کشور ترکیه حرکت خود را در این زمینه دیرتر از بقیه کشورهای آسیایی آغاز نموده است. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، چهار دانشگاه ترکیه (اوتادغو – غازی- آنکارا- حاجت تپه) طرحی برای جذب دانشجویان خارجی مسلمان به نخست وزیر این کشور ارائه دادند. اما سیاست کلان مالزی در این زمینه بالا بردن کیفیت و پایین آوردن هزینه است. دراین کشور براساس آمار فوق تعداد دانشجویان خارجی در سه سال گذشته جهشی بیش از صد درصد را تجربه کرده است. در این میان سهم کشور ایران از تحرک دانشجویان بین المللی بسیار اندک است. چنانچه تعداد دانشجویان شاغل به تحصیل در سال۹۲-۹۹ سه میلیون وهفتصد و نود هزار باشد تنها حدود یک دهم درصد از این تعداد خارجی هستند. این سهم اندک با اهداف مندرج در سند چشمانداز یعنی تبدیل شدن به قدرت اول منطقه در عرصه علم وفناوری همخوانی ندارد. جدول شماره ۳-۴ تعداد دانشجویان خارجی ایران در سال تحصیلی ۱۲۲۲-۲۹
منبع: گزارش مدیر کل دانشجویان داخل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ۱۳۹۰ ترکیب دانشجویان خارجی در ایران نشان میدهد ۸۱/۵۰ درصد آنها از کشورهای خاورمیانه هستند.(۴۱/۵ درصد افغانی ، ۳%درصد سوری و…)و همچنین۳۷/۲۱ در صد آنان از کشورهای آسیای میانه و۲۷/۸ درصد از هند و پاکستان و بقیه نیز از آسیای جنوب شرقی و اروپای شرقی هستند. به اعتقاد برخی پژوهشگران، چهار عامل مؤثر در ترکیب جمعیتی مذکور عبارتند از: نزدیکی مواضع سیاسی و عقیدتی کشورها – نزدیکی جغرافیایی – اقامت اتباع بیگانه در ایران – همزبانی با زبان فارسی (بزرگمهری، ۱۲۲۵). در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی جدیترین اقدام در زمینه جذب دانشجوی خارجی تاسیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) است. قانون تأسیس دانشگاه بینالملل اسلامیدر تاریخ ۱۲/۲/۱۳۶۲ در مجلس شورای اسلامیتصویب و جایگاه خوبی برای آن تعریف شد. این دانشگاه دارای شورایعالی به ریاست رئیس جمهور است. اما این دانشگاه در عمل راهاندازی نشد تا اینکه در سال ۱۳۷۰ موسسه آموزش عالی زبان فارسی دهخدا به دانشگاه بین المللی امام خمینی تبدیل شد. پس از گذشت سالها از تاسیس این دانشگاه بسیاری از مفاد اساسنامه دانشگاه مصوب ۳۰/۴/۷۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرایی نشده است و از۸۰۰۰ نفر دانشجو تنها دو درصد تعداد دانشجویان این دانشگاه خارجی هستند. این دانشجویان فقط دوره شش ماهه آموزش زبان فارسی را در این دانشگاه سپری میکنند. این نکته نیز بخشی از وجه مسالهزای موضوع است. ۳-۴- بررسی وضعیت توریسم آموزشی در جهان: شرکت بریتانیایی QS که دانشگاههای جهان را رتبه بندی میکند، به منظور انتخاب بهترین شهر دانشجویی، ۵۰ شهر جهان را از نظر ترکیب دانشجویی، کیفیت زندگی، امکانات اشتغال و میزان توانایی دانشجویان در پرداخت هزینههای مربوطه مورد بررسی قرار داده است. جدول شماره ۳-۵ توریسم آموزشی در کشورهای جهان
رتبه |
شهر |
کشور |
مجموع امتیازات |
۱ |
پاریس |
فرانسه |
۴۲۱ |
۲ |
لندن |
بریتانیا |
۴۰۵ |
۳ |
بوستون |
ایالات متحده |
۳۹۹ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به نظر ریپلی مدیران باید واجد مهارتهای زیر باشند: ـ مهارتهای مفهومی (ادراکی) ـ مهارتهای انسانی در دو بخش کلی، یکی مهارتهای فنی سرپرستی و دیگری ارتباطات و مذاکره. ـ مهارتهای فنی، در دو بخش کلی، یکی موضوعات اصلی و علوم تخصصی و دیگری تکنولوژی جدید. ۳ـ پیتر دراکر[۲۹] دراکر با پذیرفتن لزوم مهارتهای سه گانه فنی، انسانی و ادراکی برای مدیران دو مهارت دیگر را نیز لازم میشمارد. مهارتهای لازم دیگر عبارتند از:
ـ مهارتهای طراحی[۳۰]، مهارت حل مسأله[۳۱]. ۴ـ آدیزس[۳۲] آدیزس برای مدیران، چهار مهارت را بعنوان نقشهای مدیر توضیح میدهد که عبارتند از: تولید، نوآوری، اجرایی، ترکیبی. به زعم وی هر یک از نقشها از جزء سیستم تشکیل گردیدهاند. نقش تولیدی: شامل مهارتهای اقتصادی و فنی نقش اجرایی: شامل مهارتهای ادراکی و ساختاری نقش نوآوری: شامل مهارتهای اطلاعاتی و تصمیم گیری نقش ترکیبی: شامل مهارتهای اجتماعی ۵ـ مینتز برگ[۳۳] وی بر اساس مطالعات و مشاهدات خود از عملکرد مدیران عالی، مهارتهای مدیران را در قالب سه نقش عمده ذکر می کند: ـ نقش متقابل شخصی: تشریفاتی، رهبری و رابطهای ـ نقش اطلاعاتی: گیرنده اطلاعات، دیدهبان، نشر دهنده اطلاعات و سخنگو ـ نقش تصمیمگیری: کارآفرینی، آشوب زدایی، تخصیص دهنده منابع و مذاکره کننده (فانی، ۱۳۷۵،ص۴۹- ۴۸). ۶ـ دیوید اوینگ[۳۴] اوینگ مهارتهای مدیران را بر دانش[۳۵] و فهم[۳۶] مبتنی ساخته بود. او مهارتهای مدیران را در قالب دانش مدیریتی به سه دسته تقسیم کرد: ـ روشها و فنون حل مسأله[۳۷] ـ تشخیص واقعیات داخل و محیط سازمان[۳۸] ـ اطلاعات در خصوص اهداف، سیاستها و استانداردها (اوینگ، ۱۹۴۶، ص ۱۰۰-۹۱). ۷ـ مطالعات ستز[۳۹]، هاسکینز[۴۰] و دیلویت[۴۱] اینان بعنوان متخصصین مشاوره آموزشی، مهارتهای مورد نیاز مدیران را بشرح زیر تعیین نمودهاند: ـ مهارتهای وظیفهای[۴۲] مانند: بازاریابی، حسابداری و محاسبه نمودن ـ مهارتهای بین شخصی که مشتمل است بر: - مهارتهای ارائهای،[۴۳] مهارتهای مشاورهای[۴۴] ـ مهارتهای سازمانی مشتمل بر: ـ مدیریت فرایند ـ مدیریت تغییر (دیلویت، هاسکینز و سلز، ۱۹۸۳، ص ۱۵۶). ۸ـ اندرسون[۴۵] اندرسون ضمن انجام مطالعات گستردهای مهارتهای مدیران را در طبقهبندی رابرت کاتز معرفی می کند. مهارتهای سه گانه بر حسب دستهبندی کاتز، از نظر وی عبارتند از: ـ مهارتهای ادراکی: شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات، تصمیمگیری در موقعیتهایی که اطمینان کامل وجود ندارد و اختصاص منابع سازمانی و کارآفرینی. ـ مهارتهای انسانی: شامل مهارتهای رهبری و انگیزش، حل تعارض و برقراری روابط همکارانه ـ مهارتهای فنی: هدف گذاری، برنامه ریزی و اتخاذ تصمیم. ۹ـ پال سندویت[۴۶] سندویت معتقد است که مدیران سازمانها باید موقعیت سازمان را در برابر سه تقاضا که امروزه مورد انتظار است حفظ نمایند: کیفیت رو به رشد، کاهش هزینه، نوآوری. که مدیران برای بر آوردن این انتظارات نیاز به دانش و مهارت دارند. وی مدل مهارتهای سه گانه رابرت کاتز را مورد بررسی قرار داده و مدلی تحت عنوان حوزه شایستگی[۴۷] ارائه می کند که شامل پنج طبقه است: حوزه ادراکی ، ابتکاری[۴۸] ، حوزه رهبری[۴۹] ، حوزه روابط بین شخصی[۵۰] ، حوزه اداری[۵۱] ، حوزه فنی[۵۲] از حوزههای شایستگی سه حوزه رهبری، روابط بین شخصی و اداری در قالب مهارت انسانی از نظریه کاتز قرار دارند(فانی، ۱۳۷۵، ص ۵۲-۴۹). ۱۰ـ ثورلی ـ همبلین[۵۳] اینان مهارتهای مورد نیاز مدیران را در قالب عناوین معمول در وظایف مدیران روشن میسازند: ـ ارتباطات[۵۴]: وقت گیرترین کار مدیران بخصوص در اطلاع رسانی به رؤسا در سلسله مراتب مدیریت میباشد. ـ برنامهریزی و طراحی[۵۵]: دارای اهمیت ویژهای است بعلت اینکه شیوه حرکت را مشخص میکند. ـ نظارت و بررسی[۵۶] و بازرسی[۵۷]: در خصوص کار افراد و نیز دستگاه ها و ماشین آلات مطرح است. ـ آموزش حین خدمت[۵۸]: یک وظیفه مهم میباشد که حاصل آن روزآمد کردن نیروی انسانی است. ـ حل مسأله: برای امور برنامه ریزی نشده و حساس کاربرد دارد(بیگدلی، ۱۳۸۰، ص ). ۱۱ـ هانری فایول[۵۹] فایول مهارتهای مدیران را در قالب سه دسته توانمندیها تقسیمبندی نموده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مولفههای برنامه درسی پنهان
سوالها
ساختار فیزیکی
۱۴،۱۵،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱،۲۲،۲۳
ساختار سازمانی
۲۴،۲۵،۲۶،۲۷،۲۸،۲۹
جو اجتماعی و ارتباطات متقابل انسانی
۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۹،۱۰،۱۱،۱۲،۱۳
جدول۳-۲: مولفههای آزمون مهارت های تفکر انتقادی و سوالهای مربوط به هر مولفه
مولفههای آمون مهارت های تفکر انتقادی
سوالها
مقایسه
۲،۹،۱۳
تشخیص
۱،۴،۵،۶،۱۱،۱۵
قضاوت
۳،۷،۸،۱۰،۱۲،۱۴،۱۶،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰،۲۱
۳-۷- روایی و پایایی آزمون برنامه درسی پنهان روایی[۱۱۶](اعتبار): به منظور بررسی روایی پرسشنامه این پژوهش از روش تعیین روایی محتوایی استفاده شده است. روایی محتوایی معمولا برای بررسی اجزای تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری بکار برده می شود. اعتبار محتوا یک ابزار اندازه گیری به سوالات تشکیل دهنده آن بستگی دارد. اگر سوالات ابزار و مهارت های ویژهای باشد که پژوهشگر قصد اندازه گیری آن را داشته باشد. آزمون دارای اعتبار محتوا است. این امر با توجه به نظرات استاد راهنما و استاد مشاور و دیگر اساتید متخصص در مورد پرسشنامه پژوهش حاضر رعایت شده است.
پایایی[۱۱۷]: پایایی عبارت است از میزان همسانی نتایج سنجش مکرر(نایبی،۱۳۹۰). و به وسیله دیگر مشاهدهگران که میزان خطای اندازه گیری نمرههایی است که از یک آزمون حاصل شده است(گال و همکاران،۱۳۹۰، ۱۳۴۶). برای میزان سنجش پایایی ابزارهای این پژوهش از ضریب پایایی آلفای کرانباخ استفاده گردیده است. بررسی نتایج بدست آمده این پرسشنامه از محاسبه ضریب آلفای کرانباخ حاکی از آن است که مقادیر بدست آمده برای پایایی کل ابزار و همچنین خرده آزمونها ۱)مولفهی ناشی از جو اجتماعی و ارتباطات متقابل انسانی(۹۶۷%۰)، ۲)مولفهی ناشی از ساختار سازمانی مدرسه(۹۳۴%۰)، ۳)مولفهی ناشی از ساختار فیزیکی(۸۹۳%۰) و میانگین پایایی بالای ابزارهای پژوهش میباشد. ۳-۸- روایی و پایایی آزمون مهارت های تفکر انتقادی اعتبار آزمون: برای بدست آوردن اعتبار مقیاس محقق ساخته از اعتبار محتوا و اعتبار سازه استفاده شده است. در سنجش اعتبار محتوا( اعتبار صوری و منطقی)، آزمون تکثیر و به ۱۰ نفر ا ز متخصصان تعلیم و تربیت دانشگاه های مختلف شهر تهران داده شد. نظرات جمعآوری گردید، در اکثر سوالها توافق لازم وجود داشت و در زمینه سوالهایی که توافق لازم وجود نداشت. از متن آزمون حذف شدند. در نتیجه آزمون به ۲۷ سوال که سه خصیصه مقایسه، تشخیص و قضاوت دانش آموزان را میسنجید، تنظیم نهایی شد. برای سنجش اعتبار سازه از تحلیل عاملی استفاده شد. در این روش همبستگی بالایی بین عوامل و عامل تفکر انتقادی وجود داشت. علاوه بر روشهای فوق محقق تلاش کرد در صورت دستیابی به این آزمون دیگری از این مقوله از اعتبار وابسته به ملاک نیز استفاده کند. متاسفانه به دلیل عدم وجود یا دستیابی به چنین آزمونی این امر میسر نشد. روایی آزمون: در این پژوهش برای سنجش روایی مقیاس مهارت های تفکر انتقادی فقط روایی بازآزمایی(روش آزمون- آزمون مجدد) استفاده شده است. پس از اجرای آزمون مهارت های تفکر انتقادی، مجددا پس از پنج هفته آزمون تفکر انتقادی به ۴۰ نفر از آزمودنیهایی که در مرحله اول شرکت داشتند داده شد. میانگین و انحراف معیار نمره کل آزمودنیها در مرحله بازآزمایی به ترتیب ۲۷۵=x و ۹۴۱=S.D ضریب همبستگی بین نمره های آزمودنی در دو نوبت آزمون و آزمون مجدد برای کل آزمودنی ها ۹۳/۰=r بدست آمد که بسیار رضایت بخش بود. ۳-۹- شیوه گردآوری اطلاعات: پس از انجام نامهنگاریهای اداری و کسب مجوزهای لازم، آمار مورد نیاز در زمینه تعداد دبستانها و تعداد دانش آموزان هر دبستان جمعآوری گردید. در این پژوهش، پژوهشگر از طریق پرسشنامه آزمون برنامه درسی پنهان و آزمون مهارت های تفکر انتقادی به جمعآوری یافتههای خود پرداخت. به این صورت که بین همه نمونه آماری این پژوهش پرسشنامه ۲۹ سوالی برنامه درسی پنهان و ۲۱ سوالی تفکر آزمون مهارت های انتقادی پخش شد و از آنها خواسته شد که با دقت به این پرسشهای آزمون جواب دهند. ۳-۱۰- روش تجزیه و تحلیل داده ها برا ی تحلیل داده های حاصل از پژوهش، از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. هم چنین تحلیل داده های گردآوری شده در دو بخش توصیفی و استنباطی انجام گرفت. در بخش توصیفی، از جدول معیارهای تمرکز از قبیل میانگین، انحراف استاندارد، استفاده شده است. در بخش استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. ضریب همبستگی عبارت است از اندازه قدرت ارتباط بین دو متغیر(شویلسون، مترجم کیامنش، ۱۶۹،۱۳۸۹). فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها ۴-۱- مقدمه همانطور که در فصلهای پیشین اشاره گردید، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه برنامه درسی پنهان و میزان مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان پسر پایه پنجم است. پژوهشگر در فصل دوم ضمن بیان تاریخچه و مبانی نظری هر یک از متغییرهای پژوهش، به برخی از پژوهشهای انجام گرفته در این زمینه اشاره کرد. در این فصل به منظور تحلیل داده ها و پرسشهای پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. که در ابتدا آمار توصیفی مربوط به متغییرهای پژوهش ارائه گردیده میگردد و پس از آن بر اساس پرسشهای پژوهش به تحلیل داده ها پرداخته می شود. ۴-۲- ارائه نتایج در این قسمت به توصیف داده های پژوهش پرداخته می شود. برای این منظور جدولی ترسیم گردیده است. این جدول میانگین و انحراف استاندارد متغییرهای مورد بررسی را نشان میدهد. میانگین و انحراف استاندارد، متغییر برنامه درسی پنهان و متغییر هر دو مهارت تفکر انتقادی و مولفههای آن در این جدول آورده شده است. جدول ۱-۴: میانگین و انحراف استاندارد برنامه درسی پنهان و متغییرهای میزان مهارت های تفکر انتقادی
متغییر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تخلیه مناطق فاجعهدیده.
بازگشایی پناهگاه ها و تأمین مراقبت انبوه.
نجات اضطراری و مراقبت پزشکی.
آتشنشانی.
جست وجو و نجات.
نگهداری از زیرساختهای اضطراری و بهبود سرویسهای راه نجات.
تضمین امنیت مناطق آسیبدیده بهوسیله نیروهای پلیس یا ارتش.
پاکسازی مواد زاید در منطقه فاجعهدیده.
کمک مالی به مردم و دولتها.
بهبود
دوباره سازی جادها، پلها و تسهیلات کلیدی.
مراقبت جمعی از مردم و حیوانات آواره.
دفن اجساد.
بازگردانی سرویسهای راه نجات به حالت اولیه.
کاهش اثرات مقیاسهای کاهش میکوشند از خطرات پیشگیری کنند تا به فاجعه تبدیل نشوند، یا تأثیرات ویرانگر آنها را از بین ببرند. این فاز با سه فاز دیگر از لحاظ نیاز به برنامهریزی و سرمایهگذاری بلندمدت متفاوت است [۲۲]. به دلیل طبیعت اقدامهای پیشگیرانه، کاهش مؤثرترین و مهمترین فاز مقابله با اثرات فاجعه است. اقدامات اجرا شده در این فاز میتوانند به دو دسته ساختاری و غیرساختاری طبقهبندی شوند [۲۰]. اقدامات ساختاری از پیشرفتهای تکنولوژیکی برای کاهش اثرات فاجعه استفادهمیکنند (سطوح سیل، مقاوم سازی ساختمانهای موجود و مقاوم سازی اتصالات مهم مانند پل در شبکه حمل و نقل) .
آمادگی در این فاز برنامهها و راه حل هایی برای حالتی که فاجعه اتفاق بیفتد، طرحریزی میشوند. مثالهایی از این برنامهها، پیشبرنامهریزی لجستیک عملیات نجات (مکانیابی تسهیلات لازم، جمع آوری موارد ضروری و انتقال مردم، تجهیزات و …)، طرحریزی برنامههای ارتباطات، تعریف مسئولیتهای هر یک از سازمانهای نجات شرکت کننده، هماهنگی عملیات و آموزش پرسنل نجات. پاسخ این فاز نیازمند بسیج فوری پرسنل، تجهیزات و موارد ضروری به منطقه فاجعهدیده است. در مجموع ترکیبی از بستههای دارویی، نیروهای پلیس و ارتش، آتشنشانها، واحدهای جستوجو با وسایل نقلیه و تجهیزات ضروری، درست پس از فاجعه با توجه به شدت و گسترش فاجعه مستقر میشوند. اقدامات بعدی معمولاً شامل پشتیبانی نیروهای انسانی، تجهیزات، کالاهای ضروری (به عنوان مثال عرضههای اولیه مانند غذا، آب آشامیدنی، لباس، چادر، ساختمانهای موقت و دارو)، نیروهای داوطلب و سازمانهای غیردولتی هستند. آمادهبودن یک برنامه، پاسخ مؤثر برای هماهنگی نیروهای نجات و عملیات آن، برای موفقیت سیستم مدیریت فاجعه حیاتی هستند. بهبود هدف اصلی این فاز دوبارهسازی مناطق فاجعهدیده و برگرداندن آنها به وضعیت قبلی است. این فاز به طور عمده با نیاز دوم مردم مانند بازیابی و دوبارهسازی منازل و تسهیلات شهری مرتبط است. یکی از اصلیترین فرصتهای این فاز استفاده از تکنیکهای اساسی کاهش خطرات برای افزایش و بهبود زیرساختها و شرایط منطقه آسیبدیده است.[۲۳]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
-
-
- تحقیق اجتماعی از همه گواهان پس از آنکه هر یک گواهی دادند ، از تکالیف دادگاه نیست . بلکه ، دادگاه میتواند از آنان به طور دسته جمعی نیز تحقیق کند برای نمونه ، اگر رویارویی آنان را برای کشف حقیقت لازم بداند ، میتواند از آنان به طور دسته جمعی تحقیق کند .
-
- حضور گواهی که گواهی وی استماع شده است هنگام ادای گواهی دیگران منعی ندارد فلسفه منع حضور افرادی که هنوز گواهی ندادهاند ، این است که اظهارات و گفتههای افرادی که گواهی میدهند استماع شده است هنگام ادای گواهی دیگران منعی ندارد فلسفه منع حضور افرادی که هنوز گواهی ندادهاند . این است که اظهارات و گفتههای افرادی که گواهی میدهند ، به سایر گواهان تلقین نشود . افزون بر آن گفتههای انفرادی آنان در صورتی که جداگانه گواهی داده باشند و با یکدیگر منطق باشند ، بهتر دادرس را قانع خواهد کرد تا اینکه با یکدیگر گواهی دهند .
ماده ۲۳۶. قبل از ادای گواهی، دادگاه حرمت گواهی کذب و مسئولیت مدنی آن و مجازاتی که برای آن مقرر شده است را به گواه خاطر نشان میسازد گواهان قبل از ادای گواهی نام و نام خانوادگی ، شغل ، سن و محل اقامت خود را اظهار و سوگند یاد میکنند که تمام حقیقت را گفته و غیر از حقیقت چیزی اظهار ننماید . تبصره : در صورتی که احقاق حق متوقف به گواهی باشد و گواه حاضر به اتیان سوگند نشود الزام به آن ممنوع است .
-
- ر.ک اصل ۳۸ ق اساسی و مرداد ۴۱۸ و ۴۱۹ ق.ا.ک.م ۱۳۱۸ . ۶۵۰ ق.م.ا.
-
- ادای گواهی خلاف واقع هم ممکن است مسئولیت مدنی و هم مسئولیت کیفری داشته باشد در صورتی که متضرر از این گواهی به طرح دعوای مدنی اقدام کند ، به استناد ماده یک قانون مسئولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹ این حق را خواهد داشت بدیهی است که در اینجا ، باید ارکان مسئولیت (ارتکاب فعل زیانبار که در اینجا ادای گواهی غیر واقع است ، ورود خسارت ، وجود رابطه علیت میان فعل زیان بار و ورود خسارت ) جمع باشد در صورتی که متضرر تعقیب کیفری را درخواست کند ، باید شرایط مسئولیت کیفری یعنی ارکان سه گانه رکن مادی( ادای سوگند غیر واقع ) و رکن روانی ( سوء نیت عام ) و رکن قانون ( ماده ۶۵۰ ق.م.ا) جمع باشد .
-
- این پرسش مطرح است که ایا افراد میتوانند به منزله گواهی اسرار مردم را فاش کنند یا خیر و در این مورد ، حفظ اسرار مردم مهم تر است یا تکلیف به ادای گواهی؟ به نظر میرسد که تکلیف به ادای گواهی و بیان حقیقت برای احقاق حق از یک طرف با حفظ اسرار ملازمه دارد به عبارت دیگر بین این دو تکلیف تعارض و تزاحم حاکم است . ترجیح هر یک به دیگر موجب نادیده گرفتن آن دیگر خواهد بود در تعارض بین ادای شهادت با حفظ اسرار ترجیح با ادای شهادت است .
ماده ۲۳۷ دادگاه میتواند برای اینکه آزادی گواه بهتر تامین شود گواهی او را بدون حضور اصحاب دعوا استماع نماید در این صورت پس از ادعای گواهی بلافاصله اصحاب دعوا را از اظهارات گواه مطلع میسازد با توجه به اینکه جرح گواه مطابق ماده ۲۳۲ ق.آ. د.ک و ماده ۱۶۹ ق.آ.د.ک از حقوق طرفهای دعوا است و باید پیش از ادای گواهی حضور داشته باشند . آنان فقط در لحظه ادای گواهی از جلسه بیرون میروند .
-
- قید « میتواند » بیانگر اختیار دادرس در عمل به این ماده است ، وی میتواند از حضور ذی نفع گواهی که محدود کننده آزادی عمل گواه نیست . خودداری نکند . به نظر میرسد چنین برداشتی دلالت بر تخییر دارد ولی در حقوق عمومی از باب احترام استخدام شدهاند و منصرف به تکلیف با وجود سایر جهات و شرایط است . قید « دادگاه میتواند » یعنی دادگاه قانونا اجازه دارد و در صورت وجود جهات و شرایط بدینگونه اخذ گواهی کند نه اینکه میتواند از حضور ذینفع جلوگیری کند تا جلوگیری نکند در حقوق عمومی اصل بر عدم صلاحیت و عدم اختیار است . لذا هر اقدامی نیازمند مجوز است مانند حقوق خصوصی نیست که بر مبنای حقوق استوار شده است بلکه مبنای حقوق عمومی بر تکلیف است .
-
- در صورتی که دادرس مطابق بند نخست این ماده گواهی را بدون حضور طرفهای دعوا استماع کند عمل به بند دواین ماده یعنی اعلام فوری اظهار گواه به طرفهای دعوا برای وی ضروری است .
ماده ۲۳. هیچ یک از اصحاب دعوا نباید اظهارات گواه را قطع کند لکن پس از ادای گواهی میتواند توسط دادگاه سوالاتی را که مربوط به دعوا میباشد از گواه به عمل آورند . ماده ۲۳۹ . دادگاه نمیتواند گواه را به ادای گواهی ترغیب یا از آن منع یا او را در کیفیت گواهی راهنمایی یا در بیان مطالب کمک نماید بلکه فقط مورد گواهی را طرح نموده و او را در بیان مطالب خود آزاد میگذارد . این ماده در مقام بیان ممنوعیت (تعتعه ) گواهان است گفته شده است که « تعتعه در لغت عبارت از آن است که شخص در سخنان طرف مداخله نموده و وی را به مشقت اندازد به نحوی که موجب تردید در سخنانش گردد » ماده ۲۴۰. اظهارات گواه باید عینا در صورت مجلس قید و به امضاء یا اثر انگشت او برسد و اگر گواه نخواهد یا نتواند امضا کند مراتب در صورت مجلس قید خواهد شد .
-
- درج اظهارات گواه در صورت مجلس به همان شکلی که بیان میشود از تکلیفهای دادگاه است زیرا ، قانونگذار در بیان این موضوع از واژه «باید » که جنبه امری و دستوری دارد ، استفاده کرده است در این مورد باید گفت که هر چند در برخی از دادگاهها این اظهارات را منشی دادگاه در صورت مجلس مینویسد ، نوشتههای منشی دادگاه این تکلیف را از میان نمیبرد ، مطابق این ماده اگر گواه نتواند امضا کند ، مراتب در صورت مجلس قید میشود ولی ، به این مطلب اشاره ای نشده است که اگر گواه نتواند انگشت بزند ، چه باید کرد برای نمونه در موردی که دستهای گواه بیشتر به علت حادثه ای قطع شده باشد و امکان امضا و اثر انگشت برای او نباشد چه باید کرد ؟ به نظر میرسد که در این مورد نیز مانند عدم امکان امضا، باید مراتب در صورت مجلس قید شده و به تایید دادگاه برسد .
-
- ماده ۲۴۱.تشخیص و ارزش و تاثیر گواهی با دادگاه است
-
- دادرس باید وجود عدالت را در گواه احراز کند و با بهره گرفتن از واژههایی که گواه بیان میکند و نیز حرکات و قیافه و نگاه او تشخیص دهد که اظهارات وی تا چه اندازه حقیقت دارد بنابراین شمار گواهان همیشه نمیتواند ملاک باشد ممکن است دادرس گواهی یک نفر را برابر با واقع و با ارزش تشخیص دهد و گواهی چند نفر مقابل او را بی ارزش تشخیص دهد و دادرس اختیار دارد که برای ارزیابی گواهی ، هر پرسشی را که برای کشف حقیقت و مبانی گواهی لازم میدارند ، از گواه بپرسد .
-
- دادرس باید به بینه رای بدهد ولی تامین دلیل یافتن حق به وی اجازه داده نشده است یعنی هنگامی که مدعی دو گواه ارائه کرد و دادرس گواهی را استماع نمود ، دیگر تاخیر در رای جایز نیست .
-
- برخی از حقوق دانان در تفسیر ماده ۴۲۴ ق.آ.د.م پیشین که با همان عبارت در ماده ۲۴۱ قانون کیفری تکرار شده است اظهار داشتهاند که چنانچه از گفتار گواهان اگر چه شمار آنان اندک باشد دعوای مدنی در نظر دادگاه اثبات شد دادگاه مطابق آن رای صادر میکند و هر گاه گفتار آنان نتوانست در نظر دادگاه دعوا را اثبات کند ، دادگاه مدعی را به عدم اثبات دعوا محکوم میکند ، هر چند شمار گواهان بسیار باشد .
-
- با توجه به ماده ۲۳۰ ق.آ. د.م که شمار گواهان لازم را برای اثبات دعواهای مختلف تعیین کرده است دادرس نمیتواند به کمتر از آن شماره گواه حکم صادر کند ولی در صورتی که شماره لازم یا بیشتر از گواهان ادای گواهی کردند پذیرش گواهی آنان به نظر دادرس بستگی دارد ممکن است از ظاهر این ماده چنین برداشت شود که گواهی دلیل نیست ، بلکه اماره قضایی است . زیرا ، اگر دلیل دارای شرایط قانونی باشد باید به آن اهمیت داد ولی ظاهرا منظور از تشخیص ارزش و تاثیر گواهی ، بررسی شرایط گواهی است .
ماده ۲۴۲. دادگاه میتواند به درخواست یکی از اصحاب دعوا همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضار نماید در ابلاغ احضاریه ، مقرراتی که برای ابلاغ اوراق قضایی تعیین شده رعایت میگردد و باید حداقل یک هفته از تشکیل داده به گواه یا گواهان ابلاغ شود .
-
- اگر خوانده از ابتدای امر اظهار داشته باشد که گواهی بدون اینکه از طرف دادگاه احضار شوند ، برای ادای گواهی حاضر نخواهند شد دادگاه نمیتواند به عذر اینکه تقاضای احضار گواهان در موقع نشده است بدون استماع گواهی گواهان مبادرت به اصدار حکم بر محکومیت او نماید » (رای شماره ۱۹۱۹ مورخ ۱۲/۲/۱۳۲۹ شعبه ششم دیوان عالی کشور )
ماده ۲۴۳.گواهی که برابر قانون احضار شده است ، چنانچه در موعد مقرر حضور نیابد دوباره احضار خواهد شد
-
- ر،ک ماده ۴۰۹ ق. آ. د. م ۱۳۱۸ و ۸۶ و ۱۵۹ ق.آ.د.ک
-
- احضار گواه فقط برای دو بار تجویز شده است افزون بر آن و همچنین جلب گواه مجوزی ندارد بر خلاف ماده ۴۰۹ ق.آ.د.م که تجویز جلب شده بود در قانون آیین دادرسی کیفری ، جلب گواهان در شرایطی پذیرفته شده است (ر.ک مواد ۸۶ و ۱۵۹ ق.آ.د.ک )
ماده ۲۴۴: در صورت معذور بودن گواه از حضور در دادگاه و همچنین در مورادی که دادگاه مقتضی بداند میتواند گواهی گواه را در منزل یا محل کار او یا در محل دعوی توسط یکی از قضات دادگاه استماع کند ( ماده ۲۵۰ ق.آ. د. م )
-
- ر.ک ماده ۴۱۰ ق.آ.د.م ۱۳۱۸
ماده ۲۴۵ : در صورتی که گواه در مقر دادگاه دیگری اقامت داشته باشد دادگاه میتواند از دادگاه محل توقف او بخواهد که گواهی او را استماع کند . ماده ۲۴۶ : در موارد مذکور در مادتین (۲۴۴ ) و (۲۴۵ ) چنانچه مبنای رای دادگاه گواهی گواه باشد و آن گواه طبق مقررات ماده (۲۳۱ ) از حضور در دادگاه معذور باشد استناد کننده به گواهی فقط میتواند به گواهی شاهد بر گواه اصلی استناد نماید . ماده ۲۴۷ . هر گاه گواهی برای حضور در دادگاه درخواست هزینه آمد و رفت و جبران خسارت حاصل از آن را بنماید دادگاه میزان آن را معین و استناد کننده را به تادیه آن ملزم می کند .
-
- ر.ک مواد ۱۳۰۹ و ۱۳۱۲ تا ۱۳۳۰ ق. م
ماده ۱۳۰۹ : در مقابل سند یا سندی که اعتبار آن در محکمه محرز شده دعوی که مخالف با مفاد یا مندرجات آن باشد به شهادت اثبات نمیگردد . در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ از مواد ۱۷۴ تا ۲۰۰ به بحث شهادت و شرایط آن پرداخته شده است آنچه که در خصوص آن می توان عنوان نمود این است به جنبه شرعی شهادت تاکید نموده است و به شهادت جنبه فقهی داده است ماده ۱۷۴- شهادت عبارت از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امری دیگری نزد مقام قضایی است . ماده ۱۷۵-شهادت شرعی آن است که شارع آن را معتبر و دارای حجیت دانسته است اعم از آن که مفید علم باشد یا نباشد . ماده ۱۷۶-در صورتی که شاهد واجد شرایط شهادت شرعی نباشد ، اظهارات او استماع می شود تشخیص میزان تاثیر و ارزش این اظهارات در علم قاضی در حدود اماره قضایی با دادگاه است . ماده ۱۷۷-شاهد شرعی در زمان ادای شهادت باید شرایط زیر را دارا باشد :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به عقیده «ریزین» خطا کلمهای عمومی برای نشان دادن کلیه اتفاقاتی است که در آن ترتیب برنامهریزی شده ذهنی یا فعالیتهای فیزیکی برای رسیدن به نتیجه مورد نظر با شکست مواجه میشود. براساس این تعریف خطا ممکن است در اثر برنامهریزی یا اجرای نادرست اتفاق بیفتد (سایت راهکار مدیریت، ۲۰۰۶).
۲-۲-۲ انواع خطاها: «نورمن» خطاها را به ۶ گروه زیر تقسیم میکند: خطای ناشی از عادت خطای توصیفی خطای مشتق از دادهها خطای فعال شدن موارد مشابه خطای ناشی از فراموشی فرد خطای وضعیتی ۲-۲-۳ تفاوت بین لغزش و اشتباه لغزشها، که از رفتارهای ناخودآگاه ناشی میشوند؛ وقتی روی میدهند که شما هدف درستی را تعیین میکنید اما در عمل، آن را درست انجام نمیدهید. معمولاً شناسایی لغزشها با مشاهده و پایش ساده امکانپذیر است. در مقابل اشتباهات، که از رفتارهای خودآگاه ناشی میشود؛ وقتی بروز میکند که شما هدف نادرستی را انتخاب کردهاید. اشتباهات وقایع مهمی هستند. شناسایی آنها مشکل است زیرا عمل انجام گرفته صحیح است اما هدفی که در پس آن وجود داشته نادرست بوده، افراد کارها را در ۷ مرحله انجام میدهند. لغزشها و اشتباهات ممکن است بر مراحل متفاوتی از کار تأثیر گذارند. این مراحل عبارتاند از: شکلگیری هدف شکل گیری قصد و نیت مشخص کردن عمل اجرای عمل درک وضعیت موجود تفسیر وضعیت موجود ارزیابی نتیجه (امیرخانی،۱۳۸۹) «نورمن» مثالی را بیان میکند که در آن شخص بجای باز کردن کمربند ایمنی در هنگام پیاده شدن از اتومبیل، ساعتاش را باز میکند. هر چند این لغزش ممکن است نادر باشد اما بیشتر افراد بسیاری از این لغزشها را هر روز مرتکب میشوند. به عقیده «نورمن» لغزشها بیشتر در رفتارهای مهارتی دیده میشود. بسیاری از مهارتها مانند نواختن پیانو مستلزم آن است که ما چند کار را بهطور همزمان انجام دهیم. در این حالت توجه خودآگاه ما عمدتاً بر سطوح بالاتر وظیفه در حال انجام یعنی موسیقی، سبک یا عبارتسازی متمرکز میشود و در سطوح پایین حرکات فیزیکی معمولاً بهطور ناخودآگاه کنترل میشوند. در نتیجه لغزشها به کارهای ما راه مییابند حال آنکه معمولاً تا زمان مشاهده نتیجه کار از آنها غافل هستیم. ۲-۳ مفاهیم مرتبط با خطاهای انسانی: محققین مختلف تقسیمبندیهای گوناگونی را در باره علل و عوامل مؤثر در بروز خطاهای انسانی ارائه کردهاند. برای مثال نیلز، تی ولچ[۱۷] اصلیترین علل خطاهای انسانی را در شش گروه زیر طبقهبندی کرده است که هر کدام از آنها را نیز میتوان به درجات مختلف دستهبندی کرد: (احمدی، ۱۳۹۱) ۲-۳-۱ پیچیدگی: اندازه سیستم و یا تعداد مواردی که لازم است مشاهده، کنترل و مورد توجه قرار گیرند در بروز خطاهای انسانی نقش کلیدی را بازی می کنند. در واقع پیچیدگی با توجه به تعداد موارد، اهداف، نشانگرها، موارد پیشبینی شده در چک لیستها و یا قطعات و تجهیزاتی که باید بهعنوان بخشی از فرایند مورد بررسی قرار گیرند تعیین میشود. ۲-۳-۲ استرس: فشارهای وارده بر اپراتور جهت انجام کار صحیح، دقیق و ایمن باعث ایجاد استرس شده که آنهم به نوبه خود بر احتمال وقوع خطای انسانی میافزاید. ۲-۳-۳ خستگی: خستگی جسمانی در اثر فاکتورهایی نظیر کمبود خواب و استراحت، تنوع وظایف و کم بودن زمان استراحت بین شیفتهای کار و غیره بهوجود آید که میتواند بر نرخ خطاهای انسانی بیفزاید. ۲-۳-۴ محیط: شرایط فیزیکی (درجه حرارت، درصد رطوبت، روشنایی، کیفیت هوای محیط کار و غیره) که اپراتور تحت آن شرایط فعالیت می کند میتواند بر احتمال بروز خطاهای تأثیر بگذارد. همچنین محیط اجتماعی و فرهنگی نامناسب (برای مثال در جائیکه تشریک مساعی و همکاری وجود نداشته و روحیه کاری پائین باشد) نیز بر روی احتمال وقوع خطاهای انسانی مؤثر خواهد بود. ۲-۳-۵ آموزش: این فاکتور نشاندهنده کمیت و کیفیت آموزشهای است که اپراتور تحت یک سیستم ویژه دریافت کرده است. ۲-۳-۶ تجربه: منظور از این عامل آموختههای عملی اپراتورها در کار با سیستم مورد مطالعه است. ۲-۴ طبقه بندی کیرون: در یک طبقه دیگر که توسط کیرون[۱۸] و همکاران او ارائه شده است عوامل مؤثر در بروز خطاهای انسانی در شش دسته زیر تقسیم بندی شده است: ۲-۴-۱ زمان: بدون شک یکی از عوامل اثر گذار در نرخ خطاهای انسانی زمان لازم برای انجام یک عمل است که این فاکتور نقش خود را بویژه در شرایط بحرانی و استرس زا بخوبی نشان میدهد و بر همین اساس نرخ خطاهای انسانی در انجام یک عمل یکسان در شرایط مختلف با هم دیگر متفاوت میباشد. برای مثال درحالیکه نرخ خطای انسانی در یک عملیات ساده و معمول برابر ۰۱/۰ میباشد این نرخ در حین فعالیتهایی که همراه با استرس هستند ۳/۰است (سایت راهکار مدیریت،۲۰۰۶). ۲-۴-۲ کنترلگرها و نشانگرها: کنترلگرها و نشانگرها که رابط بین انسان و ماشین در سیستم انسان ـ ماشین بوده و درصورتیکه طراحی، ساخت و نگهداری آنها با در نظر گرفتن محدودیتها و توانمندیهای روانی و جسمانی کاربران آنها صورت نگیرد در هنگام عملیات بر نرخ خطاهای انسانی افزوده خواهد شد. ۲-۴-۳ آموزش و تجربه: امروز سازمانها برای توانمندسازی کارکنان، آموزشهای به روز را با بهترین و سریعترین روش به کاکنان خود ارائه مینمایند، استفاده از آموزش و انتقال تجارب گذشته بهعنوان یک راهکار مؤثر در توانمندسازی کارکنان و از عوامل مؤثر برای کاهش خطاهای انسانی و استفاده از تجربه دیگران و هزینه نکردان برای تجربه اندوختن است (ابطحی. ۱۳۸۳). ۲-۴-۴ دستورالعملها: وجود دستورالعملهای انجام کار بالاخص بهصورت مکتوب از اعمال سلیقههای شخصی و همچنین بروز سر در گمی در شرایط لازم کاسته و به همان نسبت نیز از میزان خطاهای انسانی خواهد کاست. ۲-۴-۵ سازماندهی وظایف: منظور از سازماندهی وظایف تعیین کامل و دقیق وظایف افراد در انجام کارهای روزمره و ضروری است. ۲-۴-۶ پیچیدگی وظیفه: لازم به یاد آوری است که علاوه بر موارد یاد شده عوامل دیگری نیز وجود دارد که بر پیچیدگی خطاهای انسانی میافزاید برای مثال خستگی افراد در اغلب موارد میتواند فراتر از یک خستگی ساده باشد. خستگی ممکن است بهصورت یک بار اضافی حسی کوتاه مدت (برای مثال وقتی که اطلاعات ارائه شده در صفحه نمایش بیش از حد زیاد باشد)، خستگی جسمی و یا ذهنی طولانی مدت ناشی از انجام یک وظیفه تکراری ناشی شود باشد. همچنین زیاد بودن فاکتورهای مورد قضاوت و تصمیمگیری در پیچیده کردن شرایط نقش بسزایی دارد. علاوه بر این خطاها در پارهای اوقات از سوی افراد با تجربه و ماهر سر میزند که سعی میکنند به هر ترتیبی موقعیتهای موجود را بهبود بخشند. در این میان شاید مهمترین فاکتور و پیچیدهکننده این واقعیت باشد که خطاها معمولاً ترکیبی از چند رویداد بوده که در کنار همدیگر بهصورت یک مجموعه منظم در آمده و در نهایت منجر به بروز یک اشتباه میشوند. افزون بر مطالب فوق بهنگام اجرای یک فرایند، مفهوم خطای انسانی کمی گستردهتر از انجام خطا توسط اپراتور بوده و خطاهایی نظیر بروز خطا در مراحل طراحی، نگهداری و ارتباطات را نیز در بر میگیرد. از دیگر فاکتورهای پیچیدهکننده میتوان به انجام وظایف غیرعادی در برابر وظایف روتین، دادههای محدود در برابر اطلاعات زیاد و ریسک فرضی در برابر ریسک واقعی اشاره کرد (مشایخی، ۱۳۸۴). ۲-۵ طبقهبندی بر حسب علت وقوع خطا (نظریه موسیتا[۱۹]) الف) خطاهای مربوط به افراد:
-
- خطاهای سهوی
-
- خطاهای ناشی از عادت
-
- خطاهای شناسایی
-
- خطای ناشی از غیرممکن بودن انجام وظیفهی شغلی
-
- خطای ناشی از کمبود دانش
-
- خطاهای ذهنی[۲۰]
- خطاهای ناشی از انگیزهی زیاد یا کم
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حکومت اسلامی،تضمین کننده ی حق انتخاب مردم است. در عین اینکه باید تمام تلاش خود را برای هدایت و تربیت انسان های با فضیلت،به کار بندد و جامعه ای رها از قید و بندهای طواغیت،فراهم کند.
بند دوم : وظایف دولت اسلامی در عرصه فرهنگ یکی از اهداف مهم بعثت پیامبران، تعلیم و تربیت جامعه، ارتقای دانش و بینش مردم و اصلاح امور اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه در مسیر شناخت و بندگی خداوند متعال است. این اهداف برای حاکمان اسلامی به صورت طبیعی، در قالب وظیفه مقرر شده است، بهگونهای که امام علی(ع)، عمدهترین وظیفه حکومت اسلامی را همین موضوع میداند و میفرماید:«حق شما بر من این است که شما را در مقولههای گوناگون آموزش دهم تا آگاهی شما افزایش یابد و دچار جهل و گمراهی نشوید و اینکه شما را بهگونهای تربیت کنم که راه و رسم چگونه زندگیکردن را بیاموزید.[۷۳]» کارگزاران دولت دینی، عهدهدار تأمین علم و دانش شهروندان قلمرو حکومت خود هستند. آنان موظفاند؛ زمینههای کسب دانش و افزایش آگاهیهای مردم را در عرصههای گوناگون ،فراهم سازند. در این مورد آیاتی مانند:هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیّنَ رَسُولًا مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِه وَ یُزَکّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ[۷۴]». به خوبی وظیفه کارگزاران دولت دینی را در متابعت از فلسفه بعثت روشن میکند. تعلیم و تربیت، بخش عمده فلسفه بعثت انبیا را تشکیل میدهد. در سوره بقره نیز آمده است: «همانطور که در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم، تا آیات ما را برای شما تلاوت کند و شما را تربیت نماید.[۷۵]» «مشکل اساسی جامعه در جاهلیت جدید یا کهن، ندانستن اصول «تمدن ناب» و یا عمل نکردن به آن در فرض دانستن است؛ یعنی جهالت و ضلالت، دو عامل قطعی انحطاط در جامعه جاهلی است و مهمترین هدف حکومت اسلامی در بخش فرهنگ به معنای جامع، جهالتزدایی و ضلالتروبی است، تا با برطرف شدن جهل و نادانی، علم و کتاب و حکمت ،جایگزین آن گردد و یا با برطرف گشتن ضلالت و گمراهی اخلاقی و انحرافِ عملی، تزکیه و تهذیب روح ،جانشین آن شود؛ از اینرو، در آیه مزبور و مانند آن، که اهداف و برنامههای زمامـداران اسـلامی مطـرح میشـود، جهلزدایی توسط تعلیم، و ضلالتروبی توسط تزکیه، از شاخصههای اصلی آن قرار گرفته است و آیه مذکور، جامعه امّی؛ نادان و بیسواد را به فراگیری دانش تشویق میکند تا از امّیبودن برهند و به عالِم و آگاهشدن برسند و نیز جامعه گمراه و تبهکار را به طهارت روح فرا میخواند تا از بزهکاری برهد و به پرهیزکاری و وارستگی باریابد. خداوند متعال در توصیف اهداف و برنامههای پیامبراکرم میفرماید:یکی از اهداف پیامبران این است که غل و زنجیرهایی که توسط ادیان تحریف شده به دست و پای مردم زده شده است را آزاد سازد و با زدودن اوهام و خرافات و آگاه ساختن آنان، حریت و آزادی را در فکر و اندیشه آنان به ارمغان آورد.با نگاهی به سیره پیامبر مشخص میشود، حاکم اسلامی نمیتواند نسبت به جهل و نادانی مردم بیطرف باشد، بلکه باید تمامی توان و امکانات خود را برای جهلزدایی و روشنگری مردم به کار گیرد و تمام موانع را از سر راه تربیت و آگاهی جامعه بردارد و زمینه شکوفایی جامعه را فراهم سازد.پیامبر اکرم این وظیفه را به خوبی انجام داد و ائمه اطهار نیز در همین مسیر قدم نهادند. ایشان مهمترین مسئولیت و وظیفه خود را حفظ و پاسداری از دین، از طریق روشنگری و تبلیغ صحیح و روشمند میدانستد؛ برای مثال، آنگاه که پیامبر میخواست، معاذ بن جبل را به عنوان فرماندار یمن بفرستند، دستورالعمل جامعی برای ایشان صادر میفرمایند. در این دستورالعمل، پیامبر اکرم مهمترین وظایف حکومت اسلامی را در قبال فرهنگ بیان داشته و از فرماندار خود خواسته است:قرآن را به همگان بیاموز؛مردم را براساس اخلاق پسندیده تربیت کن؛سنتهای جاهلی و غلط را از میان بردار؛ دستورات اسلام را در جامعه زنده و آشکار کن؛بیشترین توجه به برپایی نماز باشد؛مردم را موعظه کن و معاد را به آنها متذکر شو؛معلمان و مبلغان را در میان مردم اعزام کن.[۷۶]» «امام علی(ع) در حکومت خویش عُلُو مادی و معنوی مردم را بیش از هر چیز واجد اهمیت می دانست و به استانداران خویش، از جمله مالک اشتر این امر را توصیه می نمود. مرحوم علامه جعفری در شرح یکی از بندهای عهدنامه مالک، سخن مولا را چنین ترجمه کرده است: من تو را برای اداره کشور مصر می فرستم که چونان باغبان ِعاشق نهالهای باغ خود، مردم آن سرزمین را احیا نمایی و شخصیت آنان را در این گذرگاه معنادار که دنیا نامیده شده است، به ثمر برسانی، و از بدبختیها و رذالتهای اخلاقی و ناگواری های جانکاه نجاتشان بدهی، نه چونان درنده ای خون آشام که قدرت حکومت مستت کند و زندگی و مرگ مردم را به بازی بگیری و برای رسیدن به خواسته های جاه طلبانه خود، حیات مردم را که شعاعی از اشعه الهی در روی این کره خاکی است، طعمه ای لذیذ برای خود تلقی نمایی. در این فرمان که قابل تعمیم بر جوامع و حکومات بشری است، زمامداری که مدیریت جامعه را بر عهده می گیرد، اداره همه ابعاد جامعه را، از تنظیم حیات طبیعی افراد و گروه ها گرفته تا امکان پذیر ساختن ورود به حیات معقول و رهسپار نمودن اشخاص به عظمت و کمال ربوبی، متعهد می شود.بدین ترتیب اصلاح، رشد و بالنده کردن مردم، در جنبه مادى و معنوى، روحى و جسمى از وظایف و آرمانهاى حکومت از منظر امام علی (ع) است .[۷۷]» یکی دیگر از وظایف دولت دینی، هدایت جامعه به سوی خوبیها و پاسداری از سنتها و محتوای دین و نیز فراهمآوردن شرایطی است که فرهنگ اصیل دینی، توسعه یابد و بتواند با فرهنگ مهاجم و بیگانه و یا با بدعتها مقابله کند.یکی از عواملی که موجب شده است دین، پایگاه خود را در بسیاری از جوامع از دست بدهد، تحریفها و تعبیرهایی است که به نفع صاحبان قدرت و دنیامداران ،در ادیان ایجاد شده است؛ در نتیجه، دین بهگونهای تعریف شده است که خواسته گروه خاصی را برآورده ساخته است و حقوق صاحبان اصلی دین، که عامه مردم میباشند، از بین رفته است. امام علی(ع) ریشه تمام فتنهها را در جهان اسلام، تحریف و نوزاییهای غیر مبنایی در دین میداند؛ زیرا وقتی آیههای قرآن براساس هوای نفسانی و خواسته انسانها تفسیر گردید، آن تفسیر با اراده خداوند و محتوای قرآن سازگاری ندارد. در این شرایط است که حق و باطل با هم آمیخته میشود و مردم در حیرت و سرگردانی قرار میگیرند؛ در نتیجه، افکار و اندیشههایی حاکم میشود که با راه هدایت خداوند، فاصله زیادی دارد. با توجه به پیامدهای ناگواری که تحریف در دین و بدعتگذاری در جامعه بشری دارد و دین را به ضد دین تبدیل میسازد، یکی از وظایف حاکم اسلامی، پاسداری و نگهداری از حریم معارف دینی و جلوگیری از تحریفها و تعبیرها، تعیین شده است.حکومت اسلامی در این زمینه موظف است، عرصههای تحقیق و پژوهشی را فراهم سازد و زمینه را برای نشر صحیح دین فراهم سازد و با هرگونه تحریف و برداشت ناروایی مقابله کند. « ایجاد زمینه برای رونق دینداری و انجام فرائض الهی توسط مردم، از وظایف دولت اسلامی است.در فرهنگ اسلام، برخلاف برخی از ادیان دیگر، وظایف عبادی صرفاً جنبه فردی و شخصی ندارد، بلکه در عین نیاز به قصد قربت، با ابعاد گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پیوندی وثیق دارد و بدین وسیله، با جامعه و حکومت ارتباط پیدا میکند. بر مبنای این ویژگی است که دانشمندان اسلامی، درصدد کشف نظر اسلام درباره مسائل روز بر آمده و به سراغ منابع اسلامی میروند، تا آنجا که هیچ موضوعی را به عنوان اینکه بلاتکلیف است، تلقی نمیکنند.[۷۸]» از سوی دیگر، مقررات اسلامی بر این مبنای اصیل استوار است که انسان در جامعه، زندگی میکند و با دیگران پیوندهای اجتماعی دارد. استاد مطهری در اینباره میگوید:«مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد؛ حتی در فردیترین مقررات، از قبیل نماز و روزه، چاشنی اجتماعی در کنار آنها زده شده است. مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و جزایی اسلام، ناشی از این خصلت است؛ همچنان که مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسئولیت اجتماعی اسلام ناشی میشود.[۷۹]» ویژگی دیگر مقررات اسلامی، رابطه تنگاتنگ و استوار آن با نظام سیاسیِ حاکم بر جامعه است؛ بدین معنا که در زمینه مسائل سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و حتی عبادی، قوانین و مقررات بهگونهای ارائه شده است که تنها با روی کارآمدن دولتی دینی، امکان اجرای صحیح، کامل و مطلوب آنها وجود دارد و خلأ چنین دولتی به بروز پراکندگی در قوانین اسلامی و به هم خوردن انسجام آنها، تعطیل بخشهایی از این قوانین، امکان سوء استفاده از قوانین اسلامی، ضعف اجرا، به علت فقدان حمایت قانونی و…، می انجامد.در اسلام، نظام عبادی، هم سازنده عناصر حکومت و نظام سیاسی است و هم ارتباط فرد با خدا و انسانهای دیگر را سامان میبخشد. در این مکتب، تنظیم ارتباط و تعامل انسانها، در گرو تنظیم ارتباط آنها با خداوند است. تأمین مصالح مادی و معنوی مردم از دیگر وظایف دولت اسلامی در عرصه ی فرهنگ است.در نظام اسلامی، حاکم کسی است که در مرتبه نخست، حافظ عقاید و اخلاق دینی مردم و حافظ احکام فقهی آنان و سپس نگهبان سرزمین و منابع طبیعی آنان و برطرف کننده نیازهای اجتماعی شهروندان باشد.«یکی از نکاتی که حکومت اسلامی را از غیر حکومت اسلامی متمایز میسازد این است که در نگاه اسلام، تأمین مصالح معنوی و ایجاد زمینه برای رشد اخلاق و معنویت به عهده حکومت است، ولی شعار اصلی حکومتهای لائیک این است که وظیفه حکومت، تنها تأمین امنیت و آزادیهاست و هیچ مسئولیتی نسبت به مسائل دینی، الهی و اخلاقی ندارد؛در صورتی که دیدگاه انبیا، بخصوص پیامبر بزرگ اسلام، این است که وظیفه حکومت، علاوه بر تأمین مصالح و نیازمندیهای مادی، مصالح معنوی نیز هست؛ حتی تأمین مصالح معنوی، اهم، ارجح و مقدم بر تأمین مصالح مادی است؛ یعنی حکومت باید قانونی را اجرا کند که هدف نهاییاش تأمین مصالح معنوی، روحی، اخلاقی و انسانی باشد. همان مسائلی که دین، آنها را هدف نهایی بشر میداند و کمال انسانی را وابسته به آنها ،میداند. دین، آفرینش انسان در این جهان و مجهزشدن او به نیروی آزادی و انتخاب را برای این میداند که این هدف عالی را بشناسد و دنبال کند، که محور آن مسائل، قرب به خدوند متعال است. دولت نمیتواند به این اکتفا کند که من نان شما را فراهم میسازم و امنیت جانی شما را حفظ میکنم، اگر چه این اولین وظیفه دولتها است. در اغلب جوامع اسلامی یا غیر اسلامی، دولتی که تشکیل میشود وظیفه دارد، امنیت جان و مال مردم را تأمین کند، اما از دیدگاه اسلام، دولت اسلامی نمیتواند وظیفه خودش را منحصر به این بداند، بلکه باید در درجه اول، وظیفه خود را ،رشد فضائل انسانی، معنوی و الهی انسانها بداند و طبعاً برای اینکه چنین زمینهای فراهم شود، امنیت جان و مال را نیز باید حفظ کند؛ این در واقع مقدمه است، نه هدف اصلی.به بیان دیگر، امنیت مادی و تأمین معاش، وسیلهای است برای رسیدن به یک هدف عالیتر و آن، فراهم شدن رشد معنوی است. بنابراین، قوانینی که در جامعه اسلامی رسمیت پیدا میکند، نه تنها نباید با دین ضدّیت داشته باشد، بلکه باید کاملاً منطبق بر مبانی دینی و در راستای رشد معنوی و الهی باشد؛ یعنی دولت اسلامی، نه تنها باید رفتارش ضد دین نباشد، بلکه باید با بیدینی و ضدیت با دین مبارزه کند و باید اهداف دینی را تحقق ببخشد. از دیدگاه اسلام، هدف قوه مجریه یا حکومت به معنای خاص آن، تنها تأمین امنیت مالی و جانی نیست، بلکه مهمتر از آن، توجه به مسائل معنوی است. جامعیت اسلام و تفکیک ناپذیر بودن دین و دنیا، دنیا و آخرت و مسائل مادی و معنوی، حاکم اسلامی را متعهد میسازد در کنار هر برنامه و تصمیمی که برای تأمین رفاه و آسایش مردم گرفته میشود، مصالح معنوی آنها را نیز در نظر بگیرد؛ زیرا از منظر اسلام، دنیا کشتزار آخرت است و دنیا پلی است که باید برای دستیابی به حیات معقول و انسانی، از آن عبور کرد.[۸۰]» تشویق و هدایت جامعه به خوبیها، و بازداشتن آنها از بدیها و کژیها (امر به معروف و نهی از منکر) ، از دیگر وظایف دولت اسلامی در باب فرهنگ است.فقها برای امر به معروف و نهی از منکر، چهار شرط ذکر کردهاند:۱٫ علم به معروف و منکر؛۲٫ اثر بخش بودن؛۳٫ نبودن ضرر مشابه جانبی؛۴٫ اصرار فرد به انجام کار و تکرار آن.اگر این چهار شرط را از منظر وظایف حکومت اسلامی، مورد بررسی قرار دهیم و حکومت اسلامی را مجری امر به معروف و نهی از منکر بدانیم، یا دست کم در این زمینه او را به عنوان تبلور قدرت اجتماعی، مسئول بدانیم، در این صورت حکومت اسلامی موظف است: اولاً، با سرمایهگذاری همهجانبه، سطح دانش و بینش مردم را نسبت به معروف و منکر افزایش دهد؛ چون اگر مردم مرزهای حلال و حرام خداوند را تشخیص ندهند و آگاهی کامل و همه جانبه نسبت به احکام الهی نداشته باشند، قادر نخواهند بود امر و نهی کنند.ثانیاً، حکومت اسلامی باید تلاش کند روشهای اثربخش را پیدا کند و از ابزار و شیوههایی استفاده کند، تا امر و نهی تأثیر داشته باشد. اگر در شرایط امر به معروف و نهی از منکر، «احتمال مؤثر بودن» تأکید میشود، به این معنا نیست که اگر مؤثر نبود، تکلیف ساقط است، بلکه در این شرایط، مکلف موظف است شرایطی را ایجاد کند و امکانات و روشهای اثربخش را انتخاب کند.ثالثاً، اجرای امر به معروف و نهی از منکر نباید منجر به ضررهای جانبی برای حیثیت نظام و افراد باشد، که در این صورت، ضرر آن بیش از نفع آن میشود؛ از اینرو، حکومت اسلامی موظف است، سطح آگاهی و بینش مردم را به شیوههای بهینه و مفید امر و نهی، افزایش دهد و در برنامهریزیهای کلان فرهنگی به این امر توجه کند.رابعاً، شرط علم و آگاهی و اصرار و تکرار فرد خطاکار، گویای این مسئله میباشد که امر به معروف و نهی از منکر، یک مسئله عمومی است و مربوط به فرهنگ جامعه میشود؛ چون اصرار به انجام گناه و یا ترک معروف و یا تکرار آن، معمولاً موضوع را از جنبه شخصی و فردیبودن خارج میکند و فرد خطاکار با انجام گناه، جامعه را با ناهنجاری مواجه میسازد و با ترک معروفها، روح عبادت و گرایشهای دینی مردم را تضعیف میکند. در این صورت، حکومت اسلامی موظف است با تصویب قوانین و اجرای برنامههای خاص، وضعیت را کنترل کند و با بهره گرفتن از مراحل سهگانه (اول، مواجهه قلبی و درونی؛ دوم، مواجهه گفتاری و زبانی؛ سوم، برخورد فیزیکی) اقدام به امر و نهی کند. در مرحله اول، دولت اسلامی با اجرای برنامههای خاص، جایگاه ارزشی افراد گناهکار و کم توجه به مسائل دینی را مخدوش میسازد و با برخورد منفی، زمینه خودنمایی آنان را در جامعـه از بین میبرد، در مرحله دوم، با بهره گرفتن از ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارد، آنان را موعظه و نصیحت میکند و با بهره گرفتن از ابزار توبیخ و تشویق، آنان را متذکر میسازد؛ و در مرحله سوم با آنان برخورد میکند. هرچند امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای همگانی است و دولت و ملت در آن نقش دارند، اما بخش سوم آن، که اعمال قدرت میباشد، در حکومت و دولت تبلور مییابد و حاکم اسلامی موظف است امکانات و زمینههای لازم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را فراهم سازد تا جامعه به سوی معروف و خوبیها گرایش پیدا کند و از بدیها و کژیها بازداشته شود. رابطه اجرای امر به معروف و نهی از منکر با حکومت اسلامی، تا حدی است که بسیاری از اندیشمندان اسلامی، مشروعیت حکومت اسلامی و فلسفه وجودی آن را اجرای امر به معروف و نهی از منکر میدانند.[۸۱]تاکنون ضرورت احیای امر به معروف و نهی از منکر و اقدام مؤثر از سوی حکومت اسلامی، مورد تردید هیچ یک از اندیشمندان جهان اسلام قرارنگرفته است؛ آنچه مورد بحث است، تنها شرایط و شیوههای اجرای امر به معروف ونهی از منکر است. با توجه به مطالب پیشین درمییابیم، دولت دینی به عنوان نظام حکومتی، که مشروعیت آن مرهون امر به معروف و نهی از منکر است، نمیتواند خود را نسبت به مسائل دینی، اعتقادی و اخلاقی جامعه بیطرف بداند و موظف است تمام امکانات خود را برای تشویق و هدایت جامعه به سوی خوبیها به کارگیرد و با قدرتی که از ناحیه خداوند و یا مردم پیدا کرده است با بدیها، کژیها و ناهنجاریهای اجتماعی و دینی مقابله کند. آیتالله جوادی آملی در جواب این سؤال که: آیا نظام حکومتی بر مبنای ولایت فقیه، برای تحقق بایدها و نبایدهای الزامی است، یا برای تحقق اخلاق فاضله و اعتقادات صحیح؟ پاسخ دادهاند:«حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه، برای تحقق دین در جامعه است و دین، شامل سه بخش اعتقاد، اخلاق و عمل است. بنابراین، ولایت و حکومت فقیه، فقط برای بایدها و نبایدهای الزامی نیست، ولی چون انسان و جامعه انسانی، از طریق رفتار و عمل اصلاح میشوند، باید مورد توجه نظام باشد.[۸۲]» فصل چهارم وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی با توجه به نظریه دولت در قانون اساسی مبحث اول : نظریه ی دولت جمهوری اسلامی در قانون اساسی انقلاب ملت ایران در سال۱۳۵۷، یک انقلاب فرهنگی است که هدف آن برقراری ارزش های اسلامی در جامعه بوده است. کلمه اسلامی در این ترکیب دلالت بر آن دارد که در این شکل از حکومت ، اصول و آموزه های اسلامی حاکم است.در قانون اساسی جمهوری اسلامی، اخلاق جایگاه خاصی دارد و وظایف فرهنگی متعددی در اصول مختلف بر عهده ی دولت گذاشته شده است.در این مبحث نظریه ی دولت در جمهوری اسلامی با توجه به اصول متعدد قانون اساسی و نظرات امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب ،مورد بررسی قرار می گیرد. گفتار اول : ماهیت دینی، فرهنگی نظام جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی،انقلاب فرهنگی «انقلاب، کوشش برای تغییر شرایط هستی اجتماعی و بنیاد نظامی بدیل یا جانشین در جامعه و در نتیجه ماهیتا سیاسی ، دانسته شده است که با بحران سیاسی آغاز می شود و با سامان سیاسی به پایان می رسد. دقت در تعاریفی از این قبیل ، بیانگر این نکته اساسی است که در ادبیات سیاسی موجود، بر ماهیت سیاسی انقلاب تاکید و مهم ترین خصیصه انقلاب، دگرگونی نظام سیاسی موجود و جایگزینی آن با نظام سیاسی جدید، دانسته شده است.[۸۳]» پیروزی انقلاب اسلامی در کنار تاثیرات فراوانی که بر روندهای بین المللی و معادلات آن بر جای گذاشت، ادبیات نظری درباره انقلاب را نیز تغییر داد.مقاله ها و کتاب های بسیاری درباره این رویداد عظیم ، تدوین و تحلیل های گوناگونی درباره آن عرضه شد. در برخی از این گونه تعاریف می خوانیم: انقلاب عبارت از ویرانی سیستم اقتصادی،سیاسی،فرهنگی واجتماعی موجود یک جامعه و جایگزین نمودن فلسفه خاصی از زندگی به جای سیستم های مختلف گذشته است. این تعریف از پدیده ای صرفا سیاسی با تحولی بنیادین و خصلتی اندیشه ای و فرهنگی درانقلاب، سخن می گوید. با چنین نگرشی انقلاب ایران فقط یک قیام مسلحانه گروهی برای رسیدن به قدرت و یا یک جنبش کارگری و کشاورزی برای رسیدن به یک جامعه بدون طبقه تفسیر نمی شود.بلکه قیامی با شرکت فعال همه قشرها به منظور سرنگونی مجموعه فرهنگی،سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و نظامی دانسته می شود. «در این فقرات هم بر بعد سلبی و هم بر بعد ایجابی انقلاب به عنوان یک تحول سیاسی تاکید شده است. اما فراتر از آن،هدف انقلاب، ساختن انسان و جامعه انسانی سالم دانسته شده است. این نگرش ،انقلاب اسلامی را از یک پدیده و هدف سیاسی صرف فراتر برده و در چنین جایگاهی – همانطور که برخی از نویسندگان به درستی اشاره کرده اند – در اندیشه سیاسی امام ، انقلاب هم جنبه نظری و ایدئولوژیک دارد که بر جهان بینی و جهان نگری خاصی استوار است و هم جنبه عملی دارد که عملی صالح و قیامی در راه عقیده محسوب می شود.بدین ترتیب می توان به این جمع بندی کلی اشاره کرد که انقلاب اسلامی ایران پدیده ای صرفا سیاسی نبوده، افزون بر جایگزینی نظام سیاسی ، واقعیتی فکری و فرهنگی نیز به شمار آمده و بر پایه آن در کنار این تحول سیاسی، تحولی بنیادین در فکر و فرهنگ جامعه نیز پدید آمده است.[۸۴]» «استاد مطهری بر این باوراست: انقلاب می تواند ماهیتی ایدئولوژیک داشته باشد. مردمی که به یک مکتب ایمان و اعتقاد دارند و به ارزشهای آن شدیدا وابسته اند، وقتی مکتب خود را در معرض آسیب می بینند، دست به قیام میزنند. انقلاب این مردم ربطی به سیر و گرسنه بودنشان ندارد؛چرا که ممکن است هم شکمشان سیر باشد و هم آزادی سیاسی داشته باشند .نکته مهمی که در انقلاب اسلامی زیربنایی است و از زبان دکتر شریعتی شنیدنی است: انقلابی شدن بیش از هر چیز مستلزم یک انقلاب ذهنی، یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکر است. [۸۵]»تعاریف بالا نشان دهنده ارادی، ارزشی، فرهنگی و هویتی بودن زیربنای انقلاب اسلامی است. شکل گیری انقلاب اسلامی،ناشی از تحول و رشد فرهنگی جامعه و روی آوردن اقشار مختلف ـ بویژه قشرهای جوان و فرهنگی جامعه ـ به ارزش های اسلامی بوده و آرمانِ اصلی انقلاب هم، تحقق جامعهای نمونه و برخوردار از شاخص های رشد و تعالی انسانی و اسلامی است. پایه گذار انقلاب اسلامی ـ یعنی امامخمینی (ره) ـ «فرهنگ» را اساس ملیت و استقلال یک ملت می دانند و تخریب فرهنگی جامعه توسط رژیم پهلوی را، یکی از بزرگ ترین آسیب های آن دوران بر می شمارند و جبران آن را دشوارتر از جبران خرابی های مادّی تلقی می کنند. بنابراین، نمی توان تردید داشت که یکی از برجسته ترین اهداف بلندِ انقلاب اسلامی، اصلاح فرهنگ جامعه و فراهم کردن زمینه های رشد و تعالی فرهنگی بوده است، انتظار و توقّعی که از یک جامعه رشد یافته و پویا و مبتنی بر ارزش های اسلامی، وجود دارد، تجلی ارزش های الهی و انسانی در رفتار و تعامل اجتماعی افراد آن جامعه است. رواج درست کاری، عدالت، راستگوئی، خیرخواهی، خردورزی، تواضع، آزادگی، همکاری و تعاون، استقامت و بردباری، و آن چه که اسلام به عنوان ارزش های مطلوب معرفی کرده است، کیفیت و درونمایه فرهنگ یک جامعه را، اسلامی می سازد. و امّا آرمان های فرهنگی انقلاب، در یک عبارت کلی، چیزی جز آرمان های اخلاقی و تربیتی اسلام نیست. امام راحل(ره)، بر این آرمان محوری ،همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است. البته روشن است که درک اجمالی و یا تفصیلی مردم از آرمان های انقلاب اسلامی ایران بسته به سطح فکری و شناخت اجتماعی هر یک از اقشار جامعه متفاوت بود. اما همگان بر این نکته واقف و متفق بودند که اکثریت مردم مسلمان ایران؛ معنویت و آزادی و عدالت، استقلال و رشد و سعادت، و شکوفایی و عزت و سربلندی کشور خویش را در سایه تحقق ارزشها و احکام اسلام ناب محمدی(ص) جستجو می کردند. بنابراین انقلاب اسلامی بیش و پیش از هر چیز یک انقلاب فرهنگی است و نه یک انقلاب سیاسی یا اقتصادی . انقلاب اسلامی به معنی دگرگونی است که هدف آن برقراری ارزش های اسلامی در جامعه بوده است. کلمه اسلامی در این ترکیب دلالت بر آن دارد که در این شکل از حکومت ، اصول و آموزه های اسلامی حاکم است. انقلاب اسلامی اگرچه خصلت ها و غایات سیاسی و اقتصادی نیز دارد اما به صورت اولی و در پی استکمال روحی و معنوی افراد جامعه به واسطه تحقق یافتن ارزش های اسلامی است و سایر مقاصد آن جنبه فرعی دارند و تنها به سبب تاثیری که بر جنبه اصلی می گذارند، موضوعیت می یابند. دینی بودن نظام جمهوری اسلامی نظامی که در آن دین و شریعت مبنای اصلی اداره امور جامعه باشد و قوانین بشری در تطابق با قوانین الهی تهیه و تنظیم شود،آن نظام دینی است. بر اساس شریعت اسلام نظام دینی ، نظامی است که چارچوب کلی و سیاست گذاری اصلی آن را دین ترسیم کند و حاکمیت اصلی از آن خداوند باشد. «مراد و منظور اولیه مردم و رهبران انقلاب، به ویژه رهبر کبیر آن امام خمینی از جمهوری، جمهوری بود که در همه دنیا مطرح و غالبا حاکم بود. رهبر انقلاب تاکید داشت که ” طرز جمهوری همان جمهوری است که همه جا هست".” حکومت جمهوری اسلامی هم یک جمهوری است مثل سایر جمهوری ها لکن محتوایش اسلام است.” “شکل حکومت ما جمهوری اسلامی است. جمهوری به معنای اینکه متکی بر آرای اکثریت است و اسلامی برای اینکه متکی به قانون اسلام است". [۸۶]» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اکثریت مردم با اعتقاد دیرینه خود به دین اسلام، محتوای حاکمیت را در قالب نظام اسلامی ،تعیین نموده اند. لذا اراده آزاد و اسلامی مردم به صورت مشارکت همگانی برای تعیین نظام سیاسی کشور، پدیدار شده است. «در اندیشه سیاسی اسلام، حکومت برای حکومت نیست. یعنی حکومت منزلت ذاتی و غایی ندارد بلکه در حکم ابزار و وسیله برای رسیدن به مقصد و منظور دیگری است که همان ارزش های اسلامی است. اسلام به صورت ذاتی در پی تشکیل حکومت و برپایی نظام سیاسی نیست بلکه چون تحقق یافتن آموزه های آن متوقف به در اختیار گرفتن قدرت سیاسی است ، حکمرانی موضوعیت پیدا می کند.روشن است که لازمه تحقق یافتن ارزش های اسلامی در ساحت اجتماع،تشکیل حکومت است .زیرا این ارزش ها ، آنگاه اجرا و پیاده می شود که نظام های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در یک جامعه بر مبنای آنها طراحی شده باشد. در غیر این صورت ، نظامات اجتماعی غیر دینی (سکولار)، مجال نخواهند داد که ارزش های اسلامی، حکم فرما و در جامعه مستقر شوند. به بیان دیگر تحقق تمام ارزش های اسلامی در جامعه، محتاج امکانات و مقدوراتی در ابعاد حکومت است. از این رو هر اندازه که به قدرتی فروتر از حکومت بسنده شود، از بضاعت و توان تحقق ارزش های اسلامی ،کاسته می شود.[۸۷]» «بنابراین حکومت اسلامی مکلف است ارزش های معنوی و فرهنگی اسلام را در جامعه محقق سازد و این مهم ترین و عالی ترین تکالیف حکومت اسلامی است که آن را از حکومت سکولار متمایز می سازد.باید اضافه کرد که یکی از نتایج مهم مترتب بر این بحث آن است که در میان نهادهای درون نظام سیاسی ، نهادهایی که تکالیف تعلیمی و تربیتی (فرهنگی) را بر عهده دارند، از نهادهای دیگر اهمیت بسیار بیشتری دارند. تفاوت جامعه دینی با جامعه سکولار، توجه به تکامل معنوی است. تفاوت اصلی جامعه دینی (اسلامی) با جوامع سکولار، در این است که در جامعه اسلامی امور معنوی و روحی برخاسته از دین اصالت دارد. به گونه ای که نیازها و خواسته های مادی باید در این چارچوب کلی و حاکم براورده شود. هدف اعلای زندگی اجتماعی، برآورده شدن حوایج و علایق مادی نیست بلکه استکمال معنوی و روحی انسان است.[۸۸]» دولت اسلامی باید نسبت به اشاعه فرهنگ اسلامی و مقابله با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های ناسازگار با آن در جامعه اسلامی احساس مسئولیت و اقدام کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی تصریح کرده اند که حکومت اسلامی موظف به هدایت فرهنگی جامعه است . به این معنی که کارگزاران فرهنگی در نظام سیاسی مبتنی بر اسلام، باید در چارچوب اسلام و ارزشهای فرهنگی آن، فضایل را ترویج کنند و رذایل را بزدایند. «رهبر معظم انقلاب تاکید می کنند: تفاوت حاکم اسلامی با دیگر حاکمان، در این است که حاکم اسلامی مکلف است به واسطه هدایت فرهنگی مردم و بیان حقایق دینی برای آنها و امر به معروف و نهی از منکر، مسیر سعادت اخروی و رسیدن آنها به بهشت را بر ایشان هموار سازد. ایشان همچنین معتقدند که بر عهده مدیران و مسئولان در حکومت اسلامی است که مقدمات و زمینه های صلاح و خیر را در جامعه فراهم سازند و با مقدمات و زمینه های فساد و شر مبارزه کنند.ایشان بر این باورند که بر اساس شریعت اسلامی و قوانین نظام جمهوری اسلامی ، کارگزاران فرهنگی باید زمام و مهار فرهنگ عمومی را در اختیار گرفته و خود را متولی آن قلمداد کند. رهبر معظم انقلاب می فرمایند: نمی شود مسئولین کشور مسئولیتی احساس نکنند در زمینه هدایت فرهنگی جامعه. دولت و مسئولان موظفند که توجه کنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه: ببینید کجا داریم می رویم، چه دارد اتفاق می افتد، چه چیزی در انتظار است.اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد،آنها را برطرف کنند. جلوی موانع را،عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگیرند. ما مسئولیت شرعی داریم. مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور. دولت وظیفه برای ترویج بیشتر دین دارد. باید توان خودش را صرف کند در راه تروبج فضایل و جلوگیری از آنچه مزاحم رشد فضایل است. پس بنابراین فرهنگ جامعه متولی می خواهد.[۸۹]» در قانون اساسی وجود معیارهای زیر می تواند بیانگر دینی بودن نظام تلقی شود: «احاطه کامل دین رسمی بر اداره امور کشور: یکی از ویژگی های نظام دینی، اولویت قوانین شریعت بر سایر قوانین و مقررات موجود در جامعه است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ، در اصل ۱۲ و ۱۴ صراحتا به دینی بودن نظام و الزام به تطبیق کلیه قوانین و مقررات با موازین اسلامی اشاره شده است. تاکید بر مبانی اعتقادی: در یک نظام دینی، مبانی اعتقادی پایه های اعتقادی را تشکیل می دهد. این مبانی در تمام امور جامعه، به ویژه در پایه ریزی نظام اجتماعی ، نقش راهنما را ایفا می کنند. قانون اساسی به خوبی بیانگر این چارچوب اعتقادی است. همانگونه که در اصل اول آمده است: تاسیس نظام جمهوری اسلامی ، بر پایه اعتقادات دیرینه مردم به حکومت حق و عدل و قرآن و بر پایه ایمان به توحید،نبوت،معاد،عدل، امامت و رهبری قرار گرفته است و ادامه حیات آن نیز بر پایه همین مبانی استوار است. کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت اودر برابر خداوند: در یک نظام دینی علاوه بر تامین حوایج مادی انسانها، به کمال معنوی و حرکت آنان در مسیر صحیح برای رسیدن به خالق نیز توجه می شود. عنایت به اصل کمال و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خداوند، یکی از شرایط اولیه ادامه حیات یک نظام دینی است. [۹۰]» بر اساس این اصل، انسان دارای گرایش های گوناگونی است که وی را به سوی خیر یا شر می کشاند. انسان می تواند در دو بعد مثبت و منفی، استعدادهای خود را پرورش داده و بر اساس آزادی فردی، راه درستی را که خالق از طریق وحی به وی نشان داده را قبول یا رد نماید. لیکن هر انسانی دربرابر این آزادی، مسئولیت اعمال خویش را بر عهده دارد. وجود این آزادی توام با مسئولیت، موجبات تلاش و رشد انسان را فراهم و تحولی مثبت در وی به وجود می آورد. این تحول و خودسازی فردی در انسانها،تجدید حیات اجتماع را به دنبال خواهد داشت.قانون اساسی جمهوری اسلامی به این موضوع واقف بوده و در بند ششم اصل دوم خود، با پذیرش اصل کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او ، نوعی نگاه دینی به حکومت را بیان می کند و ایمان به اصل فوق را برای تداوم حیات جامعه و به عنوان یکی از مبانی جمهوری اسلامی لازم می داند.در اصل سوم قانون اساسی،یکی از وظایف حکومت، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی ذکر گردیده که به تمایز وظایف حکومت دینی از غیر دینی اشاره دارد.[۹۱] «فرق اساسی جمهوری اسلامی با دیگر جمهوری ها این است که طریق انحراف را مسدود کرده است و با پذیرش محتوای اسلامی نظام، سرنوشت مردم را از امیال نفسانی قانونگذارانی که بر مصالح و مفاسد واقعی آگاهی ندارند، نجات داده است. بنابراین در جمهوری اسلامی کلیه قوانین ومقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها بر اساس موازین اسلامی است . این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است.مجلس شورای اسلامی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد. بر این اساس قانون اساسی با پذیرش قالب جمهوری درصدد نفی استبداد فردی و گروهی برآمده و با پذیرش محتوای اسلامی، جامعه را به سوی هدف نهایی و سعادت واقعی هدایت کرده و از انحراف تباه کننده نجات داده است.[۹۲]» فرهنگی بودن نظام جمهوری اسلامی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارای یک مقدمه و یک متن است. قبل از ذکر مقدمه، آیه قرآنی “لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط” آمده که بیانگر اتکای به قرآن در این نوشتار و حاکمیت فضای مذهبی برآن و همچنین، ذکر کلمه کتاب و بینات در آیه ،نشانه فرهنگ ساز بودن است. به علاوه در سطر اول مقدمه،قانون اساسی به شرح زیر معرفی می شود:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
E: دمای نگهداری برابر ◦C 70 و زمان نگهداری ۶۰ دقیقه F: دمای نگهداری برابر ◦C 70 و زمان نگهداری ۹۰ دقیقه شکل ۲-۱۸- مقدار جذب جزء فعال کاتالیست (CO+2) و درنتیجه فعالیت کاتالیست بر اساس دما و زمان نگهداری کاتالیست [۲۵] دمای کاتالیست نگهداری شده در دماها و زمانهای مشخص مذکور تا دمای محیط کاهشیافته و سپس فعالیت کاتالیست اندازهگیری شده است. غلظت کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین تازه (CoSPc) برابر با ۱۰۰ کیلوگرم به ازاء هر گرم محلول سود ۵/۲ مولار (ppm 100 وزنی محلول) در نظر گرفتهشده است. در شکل (۲-۱۹) همچنین تأثیر دمای نگهداری کاتالیست بر سرعت واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم نشان دادهشده است.
غلظت محلول سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر غلظت کاتالیست: ۵۰ کیلوگرم به ازاء هر گرم محلول سود (ppm50 وزنی) زمان نگهداری کاتالیست: ۳ ساعت شکل ۲-۱۹- تأثیر دمای نگهداری کاتالیست بر سرعت واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم [۲۵] بنابراین به دلیل کاهش فعالیت کاتالیست در دماهای بالا، سرعت واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدهایسدیم نیز کاهش مییابد [۲۵].
۲-۶-۶- تأثیر ساختار مولکولی مرکاپتان بر سرعت واکنش همانگونه که در شکل (۲-۲۰) مشاهده میشود با افزایش جرم مولکولی مرکاپتان و همچنین پیچیدهتر شدن ساختار مولکولی آن سرعت واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدسدیم کاهش مییابد. با توجه به شکل، ترتبوتیلمرکاپتاید یکی از مرکاپتایدهایی است که اکسیداسیون آن بسیار سخت انجام میشود و علت این امر نیز شدید بودن تأثیرات القایی و استریک این ماده میباشد [۲۵]. شکل ۲-۲۰- تأثیر ساختار مولکولی مرکاپتایدهایسدیم بر واکنش اکسیداسیون آنها [۲۵] ۲-۶-۷- تأثیر روش تهیه محلول کاتالیست توزیعشده در سود بر سرعت واکنش حلالیت کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین (CoSPc) حتی در محلولهای سودی که دارای غلظت یکسان هستند ممکن است متفاوت باشد که علت این امر تفاوت در روش تهیه محلول میباشد. مطابق شکل (۲-۲۱) درصورتیکه ابتدا کاتالیست در مقدار مشخصی آب حلشده و سپس به محلول سود اضافه شود حلالیت آن بیشتر از زمانی است که مایع کاتالیست مستقیماً به محلول سود اضافه شود [۲۵].
A: کاتالیست حلشده در آب به محلول سود اضافهشده است (غلظت سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر) B: کاتالیست مستقیماً به محلول سود اضافهشده است (غلظت سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر) شکل ۲-۲۱- مقایسه مقدار جذب امواج ماوراءبنفش و درنتیجه فعالیت کاتالیست برای محلول کاتالیستی سود تهیهشده به روشهای مختلف [۲۵]
A: کاتالیست حلشده در آب به محلول سود اضافهشده است (غلظت سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر) B: کاتالیست مستقیماً به محلول سود اضافهشده است (غلظت سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر) شکل ۲-۲۲- تأثیر روش تهیه محلول سود و کاتالیست بر سرعت واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم [۲۵] ۲-۶-۸- تأثیر محیط گازی بر فعالیت کاتالیست CoSPc و سرعت واکنش تغییر رنگ کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین از آبی به سبز نشاندهنده کاهش فعالیت کاتالیست است. نهتنها در دمای بالا بلکه در دمای محیط نیز این تغییر رنگ مشاهده میشود و علت این امر کاهش فعالیت کاتالیست در مجاورت هوا و بهطور شدیدتر در مجاورت اکسیژن میباشد. با توجه به شکل (۲-۲۳) فعالیت کاتالیست نهتنها با افزایش دما و افزایش زمان نگهداری یا استفاده بلکه با زیادشدن مقدار اکسیژن تحت تماس با کاتالیست نیز کاهش مییابد؛ بنابراین فعالیت کاتالیست تازه بیش از فعالیت کاتالیستی است که در زمان مشخصی در مجاورت نیتروژن بوده است و فعالیت کاتالیست در مجاورت هوا و بهویژه اکسیژن بسیار کمتر از فعالیت کاتالیستی است که در مجاورت گاز خنثی نیتروژن بوده است [۲۵].
A: کاتالیست تازه B: کاتالیست در مجاورت نیتروژن ۲۴ ساعت C: کاتالیست در مجاورت هوا ۲۴ ساعت D: کاتالیست در مجاورت اکسیژن به مدت ۲۴ ساعت E: کاتالیست در مجاورت نیتروژن به مدت ۴۸ ساعت F: کاتالیست در مجاورت هوا به مدت ۴۸ ساعت G: کاتالیست در مجاورت اکسیژن به مدت ۴۸ ساعت H: کاتالیست در مجاورت نیتروژن به مدت ۷۲ ساعت I: کاتالیست در مجاورت هوا به مدت ۷۲ ساعت J: کاتالیست در مجاورت اکسیژن به مدت ۷۲ ساعت شکل ۲-۲۳- فعالیت کاتالیست سولفونیتدکبالتفتالوسیانین در مجاورت محیطهای گازی مختلف [۲۵] ۲-۶-۹- تأثیر سرعت اختلاط محلول کاتالیستی سود و هوا بر سرعت واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدسدیم در سرعتهای بالای rpm800 مطابق شکل (۲-۲۴) مقاومت انتقال جرم حذفشده و درنتیجه واکنش اکسیداسیون تحت کنترل سینتیک واکنش است [۲۵].
غلظت محلول سود: ۷۵/۲ مول بر لیتر غلظت کاتالیست: ۵ میکروگرم بر گرم محلول سود (PPm 50 وزنی) دما: ۱/۰±۵۰ درجه سانتیگراد شکل ۲-۲۴- تأثیر سرعت اختلاط بر واکنش اکسیداسیون پروپان مرکاپتایدسدیم [۲۵] ۲-۶-۱۰- جمعبندی عوامل مؤثر بر فرایند احیا سود با توجه به شکل (۲-۱۴) غلظت بهینه سود برای تبدیل مرکاپتایدهایسدیم به دیسولفیدها در حدود ۹/۱ مول بر لیتر میباشد اما به دلیل چرخش محلول سود در سیستم، مقدار بهینه غلظت سود باید برای کل سیستم مشخص شود. با توجه به نتایج آزمایشگاهی و بر مبنای اشکال (۲-۱۴) و (۲-۸) مقدار بهینه غلظت سود برای مرکاپتانزدایی از گاز مایع بین ۷۵/۲ و ۲۵/۴ مول بر لیتر میباشد. افزایش غلظت نمکها در محلول سود باعث کاهش قدرت اشباع سود و افزایش سود مصرفی میشود. افزایش دما به نفع سرعت واکنش اکسیداسیون و حلالیت کاتالیست در محلول و اما به ضرر فعالیت کاتالیست است. با افزایش جرم مولکولی مرکاپتان و همچنین پیچیدهتر شدن ساختار مولکولی آن، سرعت واکنش اکسیداسیون مرکاپتایدسدیم کاهش مییابد. درصورتیکه ابتدا کاتالیست در مقدار مشخصی آب حلشده و سپس به محلول سود اضافه شود حلالیت آن بیشتر از زمانی است که مایع کاتالیست مستقیماً به محلول سود اضافه شود. فصل سوم: نتایج تحقیقات پیشین روی فرایند شیرینسازی گاز مایع با محلول فیزیکی سود فرایند شیرینسازی توسط حلال فیزیکی سود، برای استخراج مرکاپتانها از گاز طبیعی، گاز مایع و برشهای هیدروکربنی دارای نقطهجوش پایین بکار میرود. این فرایند همچنین با تبدیل درجای[۴۵] مرکاپتانها به دیسولفیدها، قادر به شیرینسازی بنزین[۴۶] و برشهای سنگینتر هست. فرایند مذکور تحت لیسانس شرکتهای یواُپی[۴۷]، اکسنس[۴۸] و نیز شرکت اِل آی سی[۴۹] هست. فرآیندهای تحت لیسانس شرکتهای یواُپی و اَکسِنس به ترتیب مراکس[۵۰] و سولفورکس[۵۱] نامیده میشوند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سیستم های مدیریت دانش به استفاده از فناوری نوین اطلاعات (مثل اینترنت، شبکه داخلی، شبکه خارجی، فیلترهای نرم افزاری، انبارهای داده) برای سازماندهی، ارتقاء و تسریع مدیریت دانش درون و برون سازمانی، اشاره دارند (علوی و لیدنر[۷۱]، ۲۰۰۱).
سیستم های مدیریت دانش، در پی آن هستند که با فراهم آوردن امکان دسترسی گسترده به مهارت سرمایه انسانی سازمان، به آن در تطابق با شرایطی نظیر ریزش نیروها تغییرات سریع و کوچک شدن اندازه سازمان کمک کنند. یک سیستم مدیریت دانش فعال، شش گام را در یک چرخه دنبال میکند (ریاحی، ۱۳۸۶). مطابق شکل دلیل چرخه مانند بودن سیستم، بهبود پویایی آن در طول زمان است در یک سیستم مدیریت دانش مناسب دانش هرگز تمام نمیشود زیرا با گذشت زمان محیط تغییر میکند ودانش برای اینکه این تغییرات را منعکس کند باید به روز شود چرخه سیستم مدیریت دانش به صورت زیر، عمل میکنند. شکل ۲-۴- چرخه سیستم مدیریت (ریاحی، ۱۳۸۶) ۱- خلق دانش: دانش هنگامیکه افراد، روش های نوین انجام کارها را دریافته با مهارت جدیدی کسب مینمایند خلق میشود گاهی اوقات دانش خارجی، وارد سازمان میشود. ۲- کسب دانش: دانش جدید باید ارزشمند تلقی شود و به صورتی معقول ارائه گردد. ۳- پالایش دانش: دانش جدید باید با شرایط تطبیق داده شود و بدین ترتیب کاربردی گردد اینجاست که بینش های انسان (قابلیت های ضمنی) باید در راستای حقایق عینی، به کار گرفته شوند. ۴- ذخیره دانش: سپس دانش مفید باید به شکلی منطقی در یک مخزن دانش، به گونه ای ذخیره شود که دیگران نیز در سازمان بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. ۵- مدیریت دانش: دانش مانند یک کتابخانه، باید به روز نگه داشته شود. بررسی های لازم جهت تایید مرتبط بودن و صحیح بودن آن، باید دائما انجام شود. ۶- اشاعه دانش: دانش باید همیشه و همه جا در قالبی مناسب، برای هر کسی که در سازمان به آن نیاز دارد، قابل دسترس باشد (ریاحی، ۱۳۸۶). جدول ۲-۱- انواع فرایندهای مدیریت دانش (شفیعی نیک آبادی، ۴:۱۳۹۱)
محقق |
فرایندهای مدیریت دانش |
(۱۹۹۱) هابر[۷۲] |
کسب، توزیع، تعبیر و تفسیر ایجاد حافظه سازمانی |
(۱۹۹۲) دیکسون[۷۳] |
کسب، توزیع، تعبیر و تفسیر، معناسازی، ایجاد حافظه سازمانی، بازیابی |
(۱۹۹۹) دسپرس[۷۴] |
نقشه برداری، کسب و تسخیر و خلق، بسته بندی، ذخیره کاربرد و اشتراک نوآوری و تکامل بهره برداری مجدد |
(۱۹۹۷) برتزاقی[۷۵] |
چکیده سازی و تولید، تجسم، توزیع، کاربرد |
(۱۹۹۷) آله[۷۶] |
گردآوری، شناسایی، ساخت، اشتراک، کاربرد، سازماندهی، وقف دهی |
(۲۰۰۱) علوی[۷۷] |
خلق، ذخیره، انتقال، کاربرد |
(۲۰۰۰) چو[۷۸] |
راه اندازی، تولید، مدلسازی، انبار، توزیع و انتقال، استفاده، نگاه به گذشته |
(۲۰۰۰) مارتنسون[۷۹] |
جمع آوری اطلاعات، ذخیره سازی اطلاعات، دسترس پذیری اطلاعات، استفاده از اطلاعات |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
organizational performance (ORP)
۳-۶- فرضیات تحقیق فرضیات تحقیق به شرح زیر می باشند: ۱- رابطه معناداری بین فشار داخلی با فشار خارجی زنجیره تأمین سبز وجود دارد. ۲- رابطه معناداری بین فشار داخلی با محرکه های زنجیره تأمین سبز وجود دارد. ۳- رابطه معناداری بین فشار خارجی با محرکه های زنجیره تأمین سبز وجود دارد. ۴- رابطه معناداری بین محرکه های زنجیره تأمین سبز با عملکرد زیست محیطی وجود دارد. ۵- رابطه معناداری بین محرکه های زنجیره تأمین سبز با عملکرد اقتصادی وجود دارد. ۶- رابطه معناداری بین عملکرد زیست محیطی با عملکرد اقتصادی وجود دارد. ۷- رابطه معناداری بین عملکرد زیست محیطی با عملکرد عملیاتی وجود دارد. ۸- رابطه معناداری بین عملکرد زیست محیطی با عملکرد سازمانی وجود دارد. ۹- رابطه معناداری بین عملکرد اقتصادی با عملکرد عملیاتی وجود دارد. ۱۰- رابطه معناداری بین عملکرد اقتصادی با عملکرد سازمانی وجود دارد. ۱۱- رابطه معناداری بین عملکرد عملیاتی با عملکرد سازمانی وجود دارد. مدل مفهومی تحقیق براساس مطالب ذکر شده فوق، مدل پیشنهادی تحقیق به صورت زیر درنظر گرفته شده است: شکل ۳-۱: مدل مفهومی تحقیق ۳-۷- روش گردآوری دادههای تحقیق به دلیل نوع تحقیق و همچنین گستردگی جامعه آماری و پیچیدگی نمونه آماری و برای دسترسی سریعتر به نظرات پاسخ دهندگان، بهترین روش جمع آوری دادهها در این تحقیق، پرسشنامه در نظر گرفته شده است. به منظور دستیابی به نتایج موردنظر و انجام شایسته روش تحقیق از روش های زیر بهره گرفته شده است:
۱- مطالعات کتابخانه ای: جهت تدوین مبانی، تعاریف و مفاهیم نظری از منابع کتابخانه ای استفاده شد که به طور عمده مهمترین و مفیدترین استفادهها از کتب، مقالات و منابع لاتین و فارسی حاصل از جستجو در اینترنت و صنایع و کتابخانههای دانشگاهها بوده است. ۲- تحقیقات میدانی: به منظور جمع آوری اطلاعات موردنظر و سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. شاخصهای مورد سنجش در تحقیق، پیش از آنکه در قالب پرسشنامه به نظرسنجی گذاشته شود در معرض قضاوت چند تن از خبرگان و کارشناسان صنایعهای مرتبط با موضوع تحقیق قرار گرفت و نهایتاً از پرسشنامه مورد توافق به عنوان ابزار جمع آوری دادهها استفاده شد. ۳-۸- ابزار گردآوری دادههای تحقیق ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر عبارتند از: مصاحبه و پرسشنامه مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان ارشد در ۳ صنایع تولیدی، ۱٫ مجتمع پتروشیمی ۲٫ شرکت پالایش نفت ۳٫ شرکت ملی نفت (زاگرس جنوبی) شهر شیراز در خصوص ترکیب و شمای کلی پرسشنامه و نحوه طراحی آن، سؤالات مصاحبه در قالب کلی فرضیهها و سؤالات تحقیق قرار داشته و منجر به طراحی پرسشنامه تحقیق گردیده است. پرسشنامه به عنوان یکی از متداولترین ابزارهای جمع آوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی است و مجموعهای از پرسشهای هدفدار که با بهره گیری از مقیاسهای گوناگون، دیدگاه و بینش فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار میدهد. در پرسشنامه تحقیق حاضر سعی شده است که نظر خبرگان و متخصصان را در رابطه با معیارها و شاخصها جویا شده تا شاخصهای نهایی مشخص گردند و نیز حاصل مصاحبه با تعدادی از مدیران و کارشناسان ارشد در خصوص سؤالات در قالب کلی فرضیههای تحقیق قرار داشته و همچنین اطلاعات مندرج در پرسشنامه از طریق بررسی مطالب سایر محققان داخلی و خارجی در رابطه با شاخصهای محرکههای زنجیره تأمین سبز و عملکرد آن تهیه گردیده است. برای گزینههای (بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم، بسیارکم) نحوه امتیازدهی به سؤالات این پرسشنامه هم از ضرایب ۱ تا ۵ بوده که جدول ۳-۲ طیف لیکرت ۵تایی پرسشنامه را نشان میدهد. جدول ۳-۲ : مقیاس لیکرت پرسشنامه
میزان عامل اندازهگیری
گزینههای نظردهی پاسخ دهندگان
۱
خیلی کم
۲
کم
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ج) فردگرایی در حوزۀ ارزشها و اخلاق: بنا بر نگرش فردگرایانه، هیچ نهاد و قدرتی غیر از خود فرد، حق قانونگذاری و تعیین ارزش اخلاقی برای او ندارد. خدا و باورهای مذهبی نیز از این قاعده مستثنا نیست و این انسان است که تصمیم میگیرد چه ارزشها و هنجارهایی را به منزلۀ ارزشهای اخلاقی خود برگزیده و به آنها پایبند باشد (آربلاستر، ترجمۀ مخبر،۱۳۷۷،ص۲۵). در واقع، با توجه به آنکه در اندیشۀ فردگرایی، فرد و اندیشۀ او- نه جامعه نه هیچچیز دیگری- معیار و ملاک همه چیز به شمار میآیند، ارزشها و ایدئالهای مطلق و ثابتی که بیرون از فرد فرض میشوند، انکار شده و «اخلاقیات» تابعی از انتخابهای فردی و سلیقۀ شخصی تعریف میشوند. بدین ترتیب، ارزشها به فرد و تجربه و شناخت فردی و ارادۀ دل به خواهان او متصل شده، حقایق و واقعیتهای بیرون از او که ارزشها بر اساس آنها سنجیده میشوند، به کلی نادیده گرفته میشوند. چنین رویکردی موجب میشود لذت و رنج فردی مبدأ خیر و شر اخلاقی شود و امیال شخصی سیطرۀ خود را بر ارزیابی اخلاقی اعمال کند. بنابراین دیدگاه، فرد ملزم به پیروی از الزامات اخلاق دینی نیست و آنچه که خود بر اساس سلیقۀ شخصی و هواهای نفسانی خود آن را خوب تلقی میکند، معیار اخلاقی او را تشکیل میدهد. اینگونه مواجهه بااخلاق و ارزشهای اخلاقی، موجب نسبی شدن مطلق اخلاقیات و نفی اخلاق دینی میگردد؛ زیرا اخلاق دینی هیچ سنخیتی با نسبیّت مزبور ندارد و دقیقاً مقابل آن قرار دارد (سربخشی، ۱۳۸۹، ص۱۷).
به طور کلی، فردگرایی به دیدگاهی گفته میشود که علایق، امیال و منافع فرد را معیار همه چیز میداند و عقل و خرد شخصی، رکن اساسی و مستقل کمال و نیک بختی آن به شمار میرود. بر اساس این دیدگاه، فرد بسیار واقعیتر و بنیادیتر از جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی بوده و در مقایسه با آنها، ارزش اخلاقی و حقوقی بالاتری دارد. از این روی، امیال، اهداف و کامیابیهای فرد مقدم بر مصالح جامعه دانسته شده است به طور خلاصه خواست و ارادۀ فرد بر مصالح اجتماعی و جمعی مقدم داشته میشود (همان). ب- انسانمداری فردگرایی وانسانمداری دو مفهومی نزدیک به یکدیگر هستند به گونهای که انسانمداری ریشه در فردگرایی دارد امّا جدا نمودن این دو بحث از یکدیگر به این دلیل است که در فردگرایی مسئلۀ تقدم فرد بر جامعه پایهای است؛ بنابراین جا دارد که به صورت عنوانی جداگانه و ذیل فردگرایی به توضیح آن پرداخت ولی پس از اینکه چگونگی ایجاد و رشد فردگرایی و حوزههای مختلف تأثیرگذاری آن را مورد بررسی قراردادیم، حال به تبیین تأثیر آن در شکلگیری انسانمداری میپردازیم. لیبرالیسم در زمینۀ انسانشناسی قائل بر انسانمداری است. مطالعه در سیر تاریخی غرب، ما را به دو ریشۀ مهم شکلگیری تفکر انسانمداری رهنمون میکند؛ که در ادامه به آنها اشاره میکنیم؛ الف) واژۀ انسانمداری ابتدا توسط برخی از روشنفکران ایتالیا برای نامیدن دروس دبیرستانها و دانشگاهها که شامل برنامۀ مطالعۀ زبان یونانی، لاتین باستان، تاریخ و فرهنگ مردمان این دو زبان میشد، به کار میرفت. در قالب این برنامۀ درسی، نوعی رنسانس و تولد دوبارۀ تمدن یونانی- رومی و ارزشهای موجود در آن، به وسیلۀ انسانمدارها ترویج میشد؛ به عبارت دیگر، مفهومی که این واژه را تداعی میکرد، نوعی بازگشت به نگرشهای انسان مدارانه یونان باستان و روم بود. پس از ایتالیا، فرهنگ اومانیستی وارد فرهنگ روشنفکری کشورهای آلمان، انگلستان، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی شد. چنانکه گفته شد، اومانیسم یا انسانمداری نوعی بازگشت به فرهنگ و تمدن یونانی- رومی بود (سربخشی، ۱۳۸۷، ص۸). طرفداران انسانمداری معتقد بودند که در فرهنگ یونان و رم باستان، برای انسان و استعدادهای نهفتۀ او ارزش زیادی قائل بودهاند، بنابراین به پرورش آن میپرداختند. امّا در مقابل، در فرهنگ دینی که مسیحیت ایجاد کرده بود، انسان گناهکاری ازلی محسوب میشد که این تفکر به نوعی انسان را دچار عقبماندگی و انحطاط میکرد. اومانیستها بازگشت به علومی چون ریاضی، منطق، شعر، تاریخ، اخلاق و سیاست و به ویژه علوم بلاغی را موجب ارتقای جایگاه آدمی میدانستند چنانچه در دوران باستان اینگونه بوده است (همان). تونی دیویس به نقل از سیموندز (ترجمۀ سربخشی، ۱۳۸۹، ص ۹) میگوید: جوهر انسانمداری، دریافت تازه و مهمی از شأن انسان به عنوان موجودی معقول و جدا از مقدّرات الهیاتی است و دریافت عمیقتر، این مطلب که تنها ادبیات کلاسیک ماهیت بشر را در آزادی کامل فکری و اخلاقی نشان داده است. انسانمداری تا اندازهای واکنش در مقابل استبداد کلیسایی و تا اندازهای تلاش به منظور یافتن نقطۀ وحدت برای همۀ افکار و کردار انسان در چارچوب ذهنی است که به آگاهی از قوۀ فائقۀ خود رجوع میکند. ب) دومین عامل برای رویش تفکر انسانمداری، ایدۀ اساسی دکارت در مورد معرفت و سپس مبنا قرار دادن انسان و محتوای آگاهی برای اشیای دیگر، از بارقههای نخستین فلسفی برای محور قرار گرفتن انسان در هستی بود. قبل از دکارت، هستی مطلق خداوند بود و انسان و سایر موجودات عالم دارای وجود تبعی بودهاند. معرفت انسان نیز تابع افاضۀ الهی بوده و انسان در سایۀ الهام الهی واجد معرفت حقیقی میگشت. پس از قرون وسطی و شک در باورهای دینی مسیحی، در وجود خداوند تردید شد و بنابراین خداوند نمیتوانست برای بشر معرفت بخش باشد (نبویان،۱۳۸۷، ص ۶۸؛ به نقل از پرچمی،۱۳۸۹،ص۱۵۴). در واقع دکارت منکر دین، خدا و باورهای مذهبی و اخلاقی نبود و حتی کوشید خدا را اثبات کند، اما با طرح شیوۀ تفکری خود (شک دستوری) و اصل قرار دادن انسان و اندیشهاش و تابع کردن سایر معرفتها به این موضوع، به نوعی پایهگذار و تقویتکنندۀ انسانمداری محسوب میشود. جملۀ معروف او که میگفت: «میاندیشم پس هستم»، تکلیف همه را روشن ساخت و ذهنیت گرایی را جانشین اصالت خارج کرد؛ تفکری که باخدای ادیان و باورهای ناشی از آن سازگار نبود (سربخشی، ۱۳۸۹، ص۱۰). بر این اساس تجربیات این جهانی و عقل ورزی او، محور همۀ حوزههای معرفتی و ارزشی بشر گردید. در این رویکرد سخن هیچ کس جز دستاورد خود انسان حجیت ندارد (بوردو، ترجمۀ احمدی، ۱۳۸۷، ص ۶۷). اکنون در مورد رابطۀ انسانمداری با لیبرالیسم باید گفت که آربلاستر (آربلاستر، ترجمۀ مخبر،۱۳۷۷، صص ۱۴۶-۱۴۸) معتقد است جهانبینی لیبرالی از اساس انسانمدار است و بنابراین دارای ماهیتی این جهانی است. علاوه بر این، انسانگرایی این عصر، یعنی ایمان به نوع بشر و پذیرش مفهومی نو از عظمت و تواناییهای او نیز از پایههای اساسی پیدایش لیبرالیسم است. «انسانِ در مرکز»، محصول انسانگرایی و نگرش جدیدی بود که در رنسانس شکل گرفت. در بینش مسیحیت قرون وسطی انسان جایگاهی متفاوت داشت. انسان مخلوقی بود که به واسطۀ گناهی که حضرت آدم کرده بود ذاتاً گناهکار و آلوده در نظر گرفته میشد و در این میان حضرت مسیح با به صلیب کشیده شدنش او را از گناه رهانیده بود. در این دیدگاه انسان با اهداف و مقاصد از قبل تعیینشده پا به دنیا میگذاشت امّا در رهیافت جدیدی که در رنسانس به وجود آمده بود همین فقدان مقاصد از پیش تعیین شده بود که عظمت و شکوه بیهمتای انسان را به او ارزانی میداشت. انسانی که آن قدر به او اعتماد شده بود که خود باخردش و به تنهایی اهداف و مقاصدی را برای زندگیاش در این دنیا رقم بزند بدون اینکه کلیسا یا حکومت برای او هدفی را از پیش تعیین کند. این نگرش جدید به انسان در رنسانس به خوبی در گفتههایی که پیکو از زبان خداوند به انسان نو آفریده میگوید به روشنی دیده میشود. او (همان) دربارۀ فطرت انسان میگوید: فطرت تمامی موجودات محدود و مقید به قوانینی است که ما فرمان دادهایم؛ اما تو (انسان) به هیچ حدی محدود نیستی و موافقباارادۀ آزاد خویش…محدودههای فطرت خود را به اختیار خویش تعیین خواهی کرد. ما تو را در مرکز جهان جای دادیم…ما تو را نه از آسمان آفریدهایم نه از زمین، نه فانیات ساختهایم و نه باقیتا از آزادی و افتخار، چنان که گویی خالق ومعمار خویشتنی، بتوانی خود را به هر هیئتی که میخواهی درآوری… بدین صورت است که سعادت انسان تعریفی متفاوت مییابد. سعادت انسان از «رسیدن به لقای الهی» در قرون وسطی، به«رسیدن به هرآنچه که انسان میخواهد» در رنسانس تغییر مییابد؛ و این در صورتی است که در مسیحیت قرون وسطی آزادی انسان برای شکل دادن به فطرت و اهداف خود، خطرناک محسوب میشد و در واقع جزء خطوط قرمز قرار داشت (ص۱۴۹). از نظر آیزایا برلین(برلین، ترجمۀ موحد، ۱۳۶۸، ص۲۷۸)، فرد آزاد کانت یک موجود متعالی است، ورای عالم علت و معلول. عملاً – یعنی در مفهومی که انسان را در زندگی عادی در نظر میگیرد- لبّ لباب انسانگرایی لیبرال، اعم از اخلاقی و سیاسی، به شمار میآید که در قرن ۱۸ سخت تحت تأثیر کانت و روسو قرار داشت. این عقیده که به صورت فرض مسلم بیانشده نوعی تعبیر غیردینی از همان فردگرایی مذهب پروتستان است که مفهوم زندگی عقلایی را به جای خدا نشانده است و جای روح را فرد گرفته است که به موهبت خرد آراسته است و میکوشد تا زمام خویش را جز به دست خود نسپارد. به نظر نصری (نصری، ۱۳۷۷، ص۶۹) نیز، یکی از مهمترین پایههای فکری لیبرالیسم انسانمداری است. به عقیدۀ او انسانمداری به معنای اصالت انسان نیست بلکه به معنای انسانمداری یا انسان مرکزی است چرا که در این تفکر، محور همۀ امور انسان است نه خداوند. در قرون وسطی، فیلسوفان مسیحی انسان را دایرمدار و مبنای همۀ بایدها و نبایدها قراردادند و خدا را از مرکز امور به حاشیه راندند؛ بنابراین دیگر خداوند نبود که برای انسانها تکلیف مشخص میکرد، این انسانها بودند که خود، تکلیف خویش را تشخیص میدادند و در واقع قانونگذاری میکردند. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که همۀ لیبرالها بیخدا و مادهگرا نیستند امّا آنها خدایی را قبول دارند که دیگر محوریتی در قانونگذاری و تعیین تکلیف ندارد. این اطمینان به انسان در واقع نشأتگرفته از یقین بسیار زیادی است که به عقل او شده است. عقلی که به زعم آنها میتواند به درستی همه چیز را تشخیص دهد. در این جاست که عقل جایگزین وحی میشود. در این نوع تفکرایمان به خداوند تبدیل به مقولهای شخصی میشود و رابطۀ بین او و خدا تبدیل به رابطهای خصوصی شده و ظهور اجتماعی این ایمان لزوم خود را از دست میدهد. در واقع به دلیل معیار قرار گرفتن عقل، دیگر چندوچون این رابطه را خداوند از طریق وحی تعریف نمیکند، بلکه انسان است که تشخیص میدهد این رابطه را چگونه و تا چه اندازه پیش ببرد. در لیبرالیسم تأکید بسیار زیادی به مجزا بودن انسان از افراد دیگر و حتی جدا بودن او از جهان طبیعی دارد. در واقع اجتماع و جهان طبیعی وسیله وزمینهای برای برآوردن نیاز فرد هستند. در این مکتب پیشفرض این است که انسانیت در هر انسانی به صورت متفاوتی تحققیافته، از این رو است که در لیبرالیسم بر روی ممیزات فرد تکیه میشود تا وجوه اشتراک وی با افراد دیگر. لیبرالیسم انسانها را مالک خویش میداند لذا انسان مالک حیات خویش نیز هست و با تکیه بر عقل خود، هر زمان که صلاحدید میتواند حیات خود را به اتمام برساند. از نظر استوارت میل (همان) اگر انسانها بپذیرند که هرکس باید طبق خواستۀ خود عمل کند، زندگی بیشتر به نفع آنان خواهد بود تا اینکه افراد را وادار کرد تا از روی اجبار به نحوی که دیگران مصلحت میدانند زندگی کنند. همچنین نباید جامعهای را ایدهآل فرض کرد و افراد را برای تحقق آن ملزم کرد. ۲-۲-۲-۲- ۳- ارزش شناسی: الف)آزادی آزادی در لیبرالیسم از چنان اهمیتی برخوردار است که همواره در طول تاریخ یکی از ملاکهای معرفی این مکتب بوده است و اکثراً لیبرالیسم را با این ارزش میشناسند. آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص ۸۷)خود نیز در مورد آزادی اعتقاد دارد: آزادی برای فرد دغدغۀ اصلی لیبرالها را تشکیل میدهد. منظور از آزادی برای فرد معمولاً آزادی شخصی است. در این جا نیز مانند مفهوم فرد، تاکید بر شخص انسانی واحد است. فرد باید حق داشته باشد اعتقادات خود را بر گزیند، در ابراز این عقاید برای عموم آزاد باشد و بتواند بر اساس آنها عمل کند، البته تا جایی که با حقوق دیگران و چارچوب قوانین و نهادهای قانونی موجود سازگار باشد. بوردو (ترجمۀ احمدی، ۱۳۷۸، ص۴۵) اعتقاد دارد این که آزادی دادۀ نخستین موجودیت انسانی است، باوری است که سر چشمههای گوناگون لیبرالیسم را به یکدیگر پیوند میدهد. در این نگرش این خود فرد است که هم سرچشمۀ حقوق خود و هم غایت همۀ نهادهای سیاسی و اجتماعی به شمار میآید. آزادی وی، سه اصل مکمل یکدیگر یعنی خودمختاری فردی، امنیت و مالکیت را در خود گرد میآورد. از نظر وی، نگاه ویژهای که لیبرالیسم به آزادی دارد را میتوان حاصل تجربۀ تلخ تاریخی دانست که در قرون وسطی رقم خورده بود. از نظر او در حقیقت، نهضت اصلاح دینی در عصر نوزایی، آزادی را که نیرومندان و جسوران به ناحق و در نقاب دین به انحصار خویش درآورده بودند به انسان به طور عام تعمیم داد. از دید هابز انسان آزاد کسی است که اگر میل به انجام کاری داشته و قدرت و ذکاوت انجام آن را داشته باشد، با مانع و رادعی مواجه نشود (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷،ص ۸۳). آزادی از جمله ارزشهایی است که مستقیماً بر فردگرایی استوار بوده است. از آنجایی که در جهانبینی لیبرالیسم فرد جایگاه محوری دارد و در واقع این فرد است که اصالت دارد نه جمع، بنابراین فرد باید برای رسیدن به آرزوها و امیال خویش آزاد باشد؛ بنابراین مطلب است که در لیبرالیسم «آزادی از» معنی مییابد. «آزادی از» در واقع به این معنی است که فرد مجبور نیست، در امورش مداخله نمیشود و تحت فشار از طرف نیرویی خارجی - چه حکومت و چه نهادهای مذهبی - قرار ندارد. آیزایا برلین (ترجمۀ موحد، ۱۳۷۷، ص ۴۵) میگوید: «بر اساس این دیدگاه، هرچه حوزۀ عدم مداخله گسترده تر باشد، آزادی من بیشتر است». از این روست که وی (همان) در تقسیمبندی خود، آزادی را در اندیشۀ لیبرالیسم دو دسته میداند؛ آزادی مثبت و آزادی منفی. آزادی مثبت در واقع توانایی داشتن انسان در جهت اعمال و ابراز ارادۀ خود در هر کجا که بتواند است؛ به عبارت دیگر در آزادی مثبت با این سوال مواجهایم که منشأ نظارت یا کنترل افراد چیست و با کیست؟ یعنی چه کسی میتواند افراد را وادار سازد که به فلان طرز خاص عمل کند. به بیان دیگر «چه کسی بر من حکومت میکند؟» به گفتۀ آیزایا برلین (ص۲۴۹) معنای آزادی مثبت این است که:«کیست که بر من فرمان میراند؟ کیست که تصمیم میگیرد و تصمیم اوست که معین میکند که من چه کسی باید باشم یا چه باید بکنم؟» و آزادی منفی، به معنی آزاد بودن از سلطه است؛ به عبارت دیگر آزاد بودن از سلطۀ دیگران و محور بودن خود او و اینکه کسی آزادی او را محدود نکند و در امورش مداخله نکند. این تعبیر از آزادی به خصوص در زمینۀ عدم مداخلۀ دولت، حکومت و نهادهای مذهبی است (ص۲۳۷). در واقع در آزادی منفی به قلمرو نخست اختیار فرد توجه میشود؛ یعنی در چه محدودهای افراد دارای آزادی عمل هستند (نصری، ۱۳۷۷، ص۷۳). به اعتقاد آیزایا برلین (ص۲۴۴) آزادی عبارت است از فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان و در جایی دیگر آزادی را تلاشی برای جلوگیری از مداخله و بهرهکشی و اسارت به وسیلۀ دیگران میداند، دیگرانی که هدفهای خاص خود را دنبال میکنند. همچنین وی در دفاع از آزادی منظور شده توسط لیبرالیسم میگوید: دفاع از آزادی عبارت است از این هدف منفی، یعنی جلوگیری از مداخلات غیر. تهدید آدمی برای آنکه به نوعی زندگانی که به دلخواه خود برنگزیده است تمکین نماید. تمام درها را جز یکی به روی او بستن- اگرچه این عمل آیندۀ درخشانی را برای او نوید دهد و اگر چه انگیزۀ کسانی که چنین وضعی را فراهم میآورند خیر و مقرون به حسن نیت باشد. گناهی در برابر این حقیقت به شمار می رود که او یک انسان است و حق دارد به نحوی که خود میخواهد زندگی کند. این است آزادی در معنایی که لیبرالها در سبز فایل، از زمان اراسموس تا کنون منظور داشتهاند (همان). علاوه بر این جان استوارت میل(آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، صص۸۷-۹۱) سه توجیه اساسی را برای آزاد بودن فرد از نظر لیبرالیسم مطرح میکند. اول اینکه در لیبرالیسم عقیده بر این است که تنها فضایی که در آن خلاقیت و ابتکار رشد میکند و به شکوفایی میرسد آزادی است، آن هم آزادی فردی. آزادی فردی است که فضایی را ایجاد میکند که منجر به توسعۀ علم و هنر و به خصوص رشد اجتماعی و سیاسی میشود و در غیر این صورت همۀ این ارزشها از بین می رود؛ اما توجیه اصلی تر و اساسی تری که میل ارائه میدهد این است که آزادی برای فرد است. در واقع لزوم تحقق فردگرایی آزادی است و اینکه زندگی هر فرد به خود او تعلق دارد و همۀ افراد از حق اساسی و نهایی زیستن، اندیشیدن و باور داشتن بنا بر تمایل خویش برخوردارند وهمان طور که قبلاً اشاره شد لازمۀ این حد از فردگرایی تنها آزادی است. البته آزادی که منجر به آسیب به حقوق دیگران نشود؛ و توجیه سومی که بیشتر در عرصۀ آزادی عقیده قرار دارد از این قرار است که میل اعتقاد دارد ما هیچگاه نمیتوانیم مطمئن باشیم عقیدهای را که سرکوب کردهایم نادرست است حتی اگر مطمئن باشیم سرکوب آن نادرست است. این تفکر میل از این اصل نشأت میگیرد که حقیقت از طریق بحث آزاد تحقق مییابد. در بحث آزاد است که انواع دیدگاهها بیان میشود و زمانی که همۀ دیدگاهها مطرح شد حقیقت را میتوان روشنتر یافت. به اعتقاد نصری (۱۳۷۷، ص۷۳)، یکی دیگر از توجیهات آزادی از نظر لیبرالیسم این است که شرافت انسانی در محیطی آزاد تحقق مییابد. در محیطی که سرشار از خفقان و اختناق است و انسانها حق ابراز عقیده ندارند و نمیتوانند آزادانه کار و فعالیت کنند شرافت انسانیشان زیر سؤال رفته و احساس حقارت میکنند؛ بنابراین بینش است که از نظر استوارت میل(همان)، هرگونه اقتدارگرایی با شرافت انسانی منافات دارد. به اعتقاد بیات و همکاران (۱۳۸۹، ص ۱۵)، آزادی در لیبرالیسم باعث به وجود آمدن سه ضلع اصلی لیبرالیسم شده است که عبارتاند از:
-
- لیبرالیسم سیاسی: که هدف آن رهایی فرد و جامعه از شرّ سلطنت استبدادی و به رسمیت شناختن حقوق طبیعی و فطری بوده است. به تعبیری دقیقتر، حقوق طبیعی در برابر قانون الهی مسیحی قرار داشته و به جای آنکه انسان را موجودی مکلف فرض کند، او را موجودی محق و دارای برخی حقوق اساسی میداند که ریشه در طبیعت و فطرت آدمی دارد و با بداهت عقلی فهمیده میشوند. بر اساس این برداشت از آزادی است که لیبرالیسمها معتقدند هیچ کس حق حکومت و ولایت را بر انسان ندارد. در واقع همین وجهه از لیبرالیسم، بیانگر ارتباط محکم آن با دمکراسی و روش حکومت دمکراتیک است.
-
- لیبرالیسم اقتصادی: که مفهوم آن رهایی از شرّ اشرافیت فئودالی و رفع موانع پیش روی سرمایهداری و فرصتهای برابر برای همۀ افراد جامعه است.
-
- لیبرالیسم معرفتی: که به معنای رهایی از جزمها، خرافهها و استبداد کلیسایی است. بر این اساس، در جامعۀ لیبرال، هیچچیز مقدس وجود ندارد و یک انسان لیبرال حق دارد هر چیزی را نقد و بررسی کند و آن را بیازماید (به نقل از سربخشی، ۱۳۸۹، صص۱۹-۲۰).
علاوه بر این در رابطه با حد آزادی در این مکتب باید گفت در لیبرالیسم آزادی افراد مطلق نیست؛ به عبارت دیگر نمیتوان برای افراد آزادی نامحدود قائل شد. حد آزادی در لیبرالیسم تا جایی است که مزاحم آزادی دیگران و آسیب خوردن یا از بین رفتن حقوق آنها نشود. در این راستا استوارت میل (نصری، ۱۳۷۷ ص۷۹) سه عامل را به عنوان محدودکنندۀ آزادیهای دیگران برمیشمرد:
-
- تحمیل ارادۀ خود بر دیگران
-
- ایجاد همرنگی و یکدستی در جامعه
-
- تصور اینکه همه باید یکسان زندگی کنند.
استوارت میل در رابطه با عامل سه اعتقاد دارد چون ما دقیقاً نمیدانیم که غایت زندگی چیست لذا نباید از همۀ افراد جامعه خواست به شکلی یکسان زندگی کنند. از توجیهاتی که در رابطه با آزادی در مکتب لیبرالیسم بیان شده است میتوان نتیجه گرفت که لیبرالیسم برای آزادی ارزش بسیار زیادی قائل است به گونهای که در این مکتب، تعهد نسبت به آزادی از بالاترین تعهدها است (حیدری، اعرابیو امامی، ۱۳۹۱، ص۳۰) و در هر حال، ارائۀ تعریف از آزادی کاری دشوار است و شاهد این سخن، گفتۀ آیزایا برلین (ترجمۀ موحد، ۱۳۶۸، ص۲۷۳) است که میگوید: «تا کنون دویست تعریف از آزادی مطرح شده است». ب) تساهل و مدارا تعریف تساهل و تسامح«مدارا» برابر فارسی است که ما امروزه برای دو کلمۀ فرانسوی «تولرانس» و انگلیسی «تولریشن» به کار میبریم. این دو کلمه هر دو مشتق از مفهوم لاتین «تولرانت» است که خود از فعل لاتینی «تولرار» به معنای تحمل کردن و همراه بودن میآید. در واقع «تولرانت» به کسی گفته میشود که قدرت پذیرش و درک و فهم عقیده و رفتار مخالف خود را دارد. براین اساس مفهوم «مدارا» قبل از اینکه به هر گونه وضعیت فرهنگی یا اجتماعی و سیاسی اطلاق شود، از محتوایی کثرتگرا برخوردار است. کثرتگرایی بخشی از معنای فلسفی مفهوم «مدارا» را تشکیل میدهد (جهانبگلو، ۱۳۸۱، ص۱۶). همچنین فاضل میبدی نیز اعتقاد دارد تساهل در لغت، به معنای سهل گرفتن بر دیگران و سعۀ صدر داشتن نسبت به اعمال و عقاید دینی دیگران و تحمل در مورد هر طریقۀ نو و کهنهای که مخالف با طریقۀ مقبولۀ خود انسان استو اظهار نفرت نکردن از آداب و اعتقادات دینی و مذهبی دیگران است (حیدری، اعرابیو امامی، ۱۳۹۱، ص۸۹). آنتونی آربلاستر (ترجمۀ مخبر،۱۳۷۹، ص۹۹) در مورد مدارا میگوید: «مدارا، خواه به مثابۀ یک خط مشی عمومی یا فضیلتی شخصی، یکی از ارزشهای لیبرالیسم است». او (همان) در جای دیگری در تعریف از مدارا و حد و حدود آن معتقد است: «یکی از وظایف دولت، جامعه یا فرد است که به موجب آن نباید در فعالیتها یا عقاید دیگران مداخله شود، هر چند مورد پسند یا حتی تأیید نباشند؛ البته تا جایی که این قبیل فعالیتها و عقاید به حق برابر دیگران در چگونگی اعمال و عقاید خویش تجاوز نکند». نصری (۱۳۷۷، ص۸۷) نیز در تحقیق خود به دو تعریفی که از تساهل شده است اشاره کرده است و میگوید: «گاه تسامح به معنای تحمل شنیدن عقاید دیگران و نقد و بررسی آن ها است و گاه به معنای بی تفاوتی نسبت به بیان و تبلیغ عقاید گوناگون است و اینکه هرکس بتواند طبق عقیدۀ خود دست به عمل بزند و کسی مزاحم او نشود». حیدری، اعرابی وامامی (۱۳۹۱، ص۹۰)، تساهل را اینچنین تعریف میکنند: «تساهل تلویحاً به معنای زندگی کردن با دیگران و سازش با عقاید آنان و احترام به حق آزادی هر فرد در انتخاب دین، اعتقاد، ملیت، شیوۀ لباس پوشیدن و مواردی نظیر آن است؛ ارزشی که در جهت تحقق بخشیدن به آرمان آزادی و خودمختاری فردی به وجود آمده است». افراد متفاوتی در مورد این سؤال که چرا باید تساهل و تسامح کرد نظر دادهاند اما اگر بخواهیم دقیقتر بررسی کنیم این افراد در سه گروه متفاوت قرار میگیرند: الف) گروهی که دلایل فلسفی و معرفتشناسانه دارند؛ این دسته از افراد ادعا میکنند که حقیقت دستیافتنی نیست. چون ملاک تشخیص حقیقت عقل افراد است و عقل بشر نیز خطا میکند و یقین مطلقی وجود ندارد؛ بنابراین حقیقت مطلقی وجود ندارد. از طرفی هم در این دیدگاه اعتقاد بر این است که باید به اندیشههای مختلف اجازۀ اظهار عقیده و بیان داد، چراکه بحث و گفت و گو بیش از اجبار و اعمال زور موجب کشف حقیقت میشود ب) گروهی دیگر که رویکردی مذهبی دارند معتقدند اینکه عدهای بخواهند از طریق اظهار عقایدشان، آنها را به دیگران تحمیل کنند به نوعی دچار ریاکاری شدهاند. چرا که ایمان ریشهای قلبی دارد بنابراین تظاهر به عقیدهای خاص موجب گسترش ریاکاری میشود؛ اما با اندکی دقت میتوان دریافت که این عقیده ناشی از این تفکر لیبرالها است که دین و مذهب مسئلهای است کاملاً شخصی و نباید حکومت و یا نهادهای مذهبی عقایدی را بر انسان تحمیل کنند ج) گروهی که از دریچۀ سیاست به این موضوع پرداختهاندمعتقدند از نظر سیاسی همۀ افراد جامعه نمیتوانند دارای عقیدهای یکسان باشند و نمیتوان تنها یک عقیدۀ خاص را به آنها تحمیل کرد. چرا که در نگرش سیاسی لیبرال نیز هر یک از افراد جامعه دارای منافع خاصی هستند و هر یک از این منافع نیز مشروعیت دارد (نصری، ۱۳۷۷، ص۸۹). سؤالی که در رابطه با تساهل پیش میآید این است که آیا تساهل هدف است یا وسیله؟ همۀ صاحبنظرانی که در این مورد نظری را ارائه دادهاند، قائل به این هستند که تسامح وسیلهای است برای رسیدن به آزادی، حقیقت، عدالت و برابری؛ اما تنها کسی که معتقد است تساهل هدف استهربرت مارکوزهاست که اعتقاد دارد تساهل نیز مانند آزادی و عدالت هدف است بنابراین نمیتوان به صورت نسبی نگریست و در واقع مطلق است بنابراین باید در مورد همه چیز به صورت مطلق تسامح نشان داد حتی ۱ فرضیۀ علمی غلط؛ اما همان طور که اشاره شد اکثر صاحبنظران معتقد به وسیله بودن و درعینحال نسبی بودن تساهل هستند امّا از طرفی نیز به تساهل حداکثری قائل میباشند (همان). ج) سکولاریسم سکولاریسم از دیگر ارزشهای لیبرالیسم میباشد که در ادامه به بررسی معنا و مفهوم آن و ارتباطش با لیبرالیسم پرداخته میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۳-۱-۵- تئوری کشت یکی از قوی ترین و با نفوذترین تئوری ها در مورد تاثیر رسانه ها “تئوری کشت[۳۱]” است که بر اساس تحقیقات و بررسیهای جورج گربنر[۳۲] شکل گرفت. به زعم او، تلویزیون تخم نحوهی نگرش خاصی به جهان را در ذهن مخاطبان میکارد و تماشای مستمر تلویزیون در دراز مدت میتواند بر باورهای مردم و رفتار آنها اثر بگذارد. به اعتقاد گربنر، تماشای زیاد تلویزیون آدمها را شبیه به هم می کند و آنها را وا میدارد تا واکنشهای مشابهی به رخدادهای ملی و بین المللی از خود نشان دهند. به عبارت دیگر، تلویزیون آدمها و گروه های اجتماعی مختلف را"یکسان” میسازد. برای مثال ادعا شد که کسانی که ساعات متمادی جلوی تلویزیون مینشینند، بدبینتر، منزویتر و سردتر از بقیهی مردم هستند و تلویزیون میتواند “دامنهی تمرکز و توجه” آنها را کوتاهتر کند و در عین حال فرصت مطالعه را از آنها بگیرد. این رویکرد نافی رفتارشناسی است، اما این بحث را که تاثیر رسانه ها محدود یا حداقل هستند، رد نمیکند. گربنر و همکارانش توجه را به سمت نقش پیامهای رسانهای در تداوم ساختار اجتماعی در طی زمان متمرکز کردند و نتیجه گرفتند که هدف پیامهای رسانهای تغیر باورها یا رفتارهای مخاطبان نیست، بلکه تاکید بر تداوم ساختار اجتماعی موجود بر اساس مجموعهی خاصی از باورها و ارزشها است. این تجزیه و تحلیل، به تاثیرات ایدئولوژیک رسانه ها علاقهمند است و می کوشد تا راه های تجربی برای سنجش و ارزیابی آنها پیدا کند. اما منتقدان این بحث معتقدند که این رویکرد نمیتواند از حد فرضیه های تاثیر مستقیم چندان فراتر رود و در آن کماکان مخاطب آدم منفعلی است که نمیتواند در برابر پیامهای رسانهای مقاومتی از خود نشان دهد آنها از سوی دیگر به این نکته اشاره میکنند که همه آدم ها به یک شیوه تلویزیون نگاه نمیکنند و واکنش یکسانی به جهان بینی آن نشان نمیدهند و برداشتهای آدمها با هم فرق دارد (ویلیامز۱۳۸۶: ۱۹۷-۱۹۸).
۲-۳-۱-۶-تنظیم دستور کار مشکل ارزیابی تاثیرات رسانه ها بر افراد و جامعه، برخی از محققان را به این سمت متمایل ساخته تا بر قدرت رسانه ها در تعیین این که مردم باید دربارهی چه چیزهایی فکر کنند، تمرکز نمایند. در یک مطالعه در مورد رسانه ها و سیاست خارجی آمریکا این ادعا مطرح شده است که برنامههای خبری شاید در این امر که به مردم بگویند چگونه فکر کنند موفق نشده باشند، اما به نحو موفقی توانستهاند به مردم بگویند که به چه چیزهایی فکر کنند. قدرت رسانه برای ترغیب مردم به این که به مسائل خاصی فکرکنند،"تنظیم دستور کار[۳۳]” نام گرفته است. تئوری تنظیم دستور کار نیز مخالفان و منتقدان خود را دارد. مخالفان بر این عقیدهاند که رسانه ها در واقع روحیات جامعه را بازتاب میدهند و حتی خود دست اندرکاران رسانه ها نیز اذعان دارند که رسانه ها چیزهائی را به مردم میدهند که مردم میخواهند. ماحصل این نقدها و پاسخهای متقابل این بوده است که تحقیقات بعدی محققان الگوی “تنظیم دستور کار” بر این پایه استوار شده است که نشان دهند آیا این رسانه ها هستند که بر مردم تاثیر میگذارند و به آنها جهت می دهند، یا این مردم هستند که برای رسانه ها مسیر حرکت مشخص میکنند؟ تحقیقات مفصلی دربارهی الگوی “تنظیم دستور کار” انجام گرفته است. برای مثال میتوان به تحقیقی که در سال ۱۹۸۷ توسط آینگار[۳۴] و کیندر[۳۵] انجام گرفته است اشاره کرد. به اعتقاد آینگار و کیندر، قدرت رسانه ها به اقناع مردم ختم نمیشود، بلکه تعیین کننده مسائل جالب توجه (تنظیم دستور کار) و عامل شکل دهندهی معیارهای داوری هم هست. به رغم آن که تحقیقات در این مورد با استقبال روبهرو شدند، اما اصل و اساس الگوی تنظیم دستور کار به خاطر بعضی از کاستی هایش با انتقادهایی روبهرو بوده است. یکی از این انتقادات این بوده که دشوار میتوان موضوع اصلی مورد مناقشه را تشخیص داد و بدون تعیین دقیق موضوع، این بحث به بحثی کلی و فاقد تمرکز تبدیل می گردد (ویلیامز۱۳۸۶: ۱۹۹). ۲-۳-۱-۷- فرضیه جایگزینی (جابجائی)[۳۶] فرضیه جابجایی میگوید به دلیل این که زمان کیفیتی محدود است، زمانی که در اینترنت صرف میشود، فعالیتهای دیگر روزانه را هزینه خود میکند به ویژه آنهایی که درگیر تعاملات اجتماعی رو دررو هستند (نای[۳۷] و هیلگاس[۳۸]،۲۰۰۲). مانند جایگزینی مطالعهی روزنامه در اینترنت با مطالعه روزنامه در فضای واقعی یا جایگزینی چتکردن با تفریح یا استراحت. در مواردی نیز کاربرد فراغتی اینترنت به واسطهی ترغیب[۳۹] کاربران به انجام برخی رفتارهای فراغتی واقعی و یا ارتقاء[۴۰] یا افزوده شدن رفتارهای فراغتی جدید در فضای مجازی دچار تغیر شود. مانند افزوده شدن فعالیتی مانند چت کردن به مجموعه فعالیتهای فراغتی پیشین (پاک سرشت:۱۴۰). در این دیدگاه، کاربری اینترنت جایگزین “تعاملات واقعی” نوجوانان با همسالان و خانواده می شود و به این ترتیب ممکن است روابطی ضعیف جایگزین نوع قویتر شود. تحقیقات نشان میدهد که روابط ضعیف به طور معمول پایهی اجتماعی کم اهمیتتری نسبت به روابط صمیمی دارند (ولمن[۴۱]،۱۹۹۶). برخی از تحقیقات حاکی از آن است که استفاده بیشتر از اینترنت با کاهش بهزیستی نوجوانان همراه است و نیز روابط اجتماعی ضعیفتری به همراه میآورد (کراوت و همکاران[۴۲]،۱۹۹۸). در بین کاربرانی که مرتب از اینترنت استفاده میکنند میزان بیشتری از سطح دلبستگی پائینتر به دوستان نزدیک، دیده میشود (میچ[۴۳]،۲۰۰۱). همان گونه که ملاحظه شد تفکر دربارهی تاثیر رسانه ها مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. تئوریهای اولیه فرض را بر این میگذاشتند که مخاطبان به سادگی تحت تاثیر قرار میگیرند. الگوی تاثیر مستقیم بنا را بر این گذاشته بود که تاثیرات رسانه ها ساده و مستقیماند و رابطه سر راستی بین آنچه مردم میخوانند ، میبینند و میشنوند با دانش، طرز فکر و رفتار آنها وجود دارد. به تدریج این فکر رواج یافت که مخاطبان آدمهای مستقل و خودمختاری هستند که به آسانی تحت کنترل قرار نمیگیرند."الگوی دو مرحلهای” کانون توجه را از بیننده منفعل و بیقدرت تاثیر مستقیم دور کرد. تحقیقات بعدی از حد “رهبران فکری[۴۴]” گذشت و به عامه مردم رسید تا دریابد که چگونه رسانه ها توسط گروه های مختلف اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرد. رویکرد “استفاده و لذت” این موضوع را مطرح کرد که مخاطبان نیازها و آرزوهایشان را در فرایند درک پیام دخالت میدهند. در این رویکرد، برخلاف نظریه تاثیر مستقیم، رسانه ها هیچ تاثیری بر مخاطبان ندارند، بلکه گوش به فرمان مخاطبان خود هستند و این مخاطبان رسانه ها هستند که تعیین میکنند رسانه ها چه نقشی در زندگی آنها ایفا کنند رفته رفته قدرت بیشتری به مخاطبان نسبت داده شد. توانائی و استعداد مخاطبان برای عرضهی تفسیرهای متفاوت از آنچه میبینند، میخوانند و میشنوند، به عنوان نشانه های آزادی عمل مخاطبان در مقاومت در برابر رسانه ها تعبیر شد. بنابراین حتی اگر رسانه ها ایدئولوژی حاکم را عرضه کنند، مخاطبان میتوانند در برابر آن مقاومت کنند. اگر چه این اندیشه خیلی زود جا افتاد، اما امروزه در معرض چالش جدی قرار دارد. برای مثال، منتقدان به تفاوتهای برداشتهای آدمها از پیامهای رسانهای اشاره کنند. از سوی دیگر، برخی منتقدان این رویکرد را بیش از حد روانشناسانه یافتهاند و عدهای نیز به تفاوتهای تاثیر آنی و کوتاه مدت و تفاوت آن با تاثیرهای بلند مدت و ماندگار اشاره کردهاند. رویکرد “تاثیرات فرهنگی[۴۵] ” واکنشی به این نگرانیها بوده است. پرسش جدید این است که رسانه ها چگونه بر شیوهی تفکر جامعه اثر مینهند و مخاطبان چگونه پیامهای رسانهای را درک می کنند (ویلیامز۱۳۸۶: ۱۸۴،۱۸۵). چنانچه ملاحظه میشود، نظریاتی که به عنوان نظریات تبیین کننده ذکر شدند، هریک جوانب و ابعاد متفاوتی از تاثیرات رسانه (اینترنت) را به عنوان یک وسیله ارتباطی نوین مطرح و بیان می کنند. به منظور تبیین تاثیرات اینترنت می توان با توجه به هریک از نظریههای مطرح شده در بالا تنها به ابعادی از تاثیرگذار بودن رسانه ها (اینترنت) بر حیات اجتماعی دست یافت، با این وجود چنین می توان گفت که این نظریات با وجود سعی در تبیین تاثیرات رسانه بر افراد، خانواده و جامعه نتوانسته اند مکانسیم این تاثیر را روشن سازند و نیز ضعف دیگر این نظریهها غفلت از بررسی تاثیر ساختار و ویژگیهای خانواده در پذیرش و استفاده از اینترنت توسط اعضای خانواده میباشد در حالی که این پژوهش معتقد است تاثیر اینترنت بر افراد بسته به ساختار خانواده آنها می تواند بسیار پیچیده و تفسیرپذیر باشد و میخواهد نقش ساختار و ویژگیهای خانواده را در بروز پیامدهای اجتماعی ناشی از کاربرد اینترنت در زندگی افراد مورد بررسی قرار دهد. لذا برای تبیین دقیق مساله ابتدا به معرفی متغیر کاربرد اینترنت و مکانیزمهای اثرگذار آن پرداخته سپس خانواده را تعریف و مولفه های تشکیل دهنده ساختار خانواده را مورد بررسی قرار میدهیم. ۲-۴- چارچوب نظری تحقیق با ورود اینترنت به دنیای رسانهای همچون دیگر رسانه های پیشین پژوهشهای بسیاری درباره آثار و پیامدهای آن بر اجتماع، خانواده و فرد از سوی جامعهشناسان صورت گرفت. بعضی از تحقیقات انجام شده نشان دادهاند که تصمیمگیری در مورد استفاده از اینترنت بر اساس رویکرد “استفاده و لذت” جهت یادگیری و سرگرمی که محرک اولیه برای استفاده جوانان از اینترنت است شکل می گیرد و موجب افزایش ارتباطات بین فردی میشود(لنهارت وهمکاران[۴۶]،۲۰۰۷؛ مک وسکی [۴۷]،۲۰۰۲؛ اسمال و همکاران [۴۸]،۲۰۱۲ ). اما برخی از نظر سنجیها نشان میدهد که تعدای از جوانان با بهره گرفتن از اینترنت با دیگران ارتباط میگیرند (میشل جی[۴۹] و همکاران،۲۰۰۶). از سویی نتایج برخی ازتحقیقات حاکی از آن است که اینترنت می تواند برای حفظ روابط معنادار بین فردی مورد استفاده قرار گیرد (لیناساسجی و تسای سیسی[۵۰]،۲۰۰۲). برخی دیگر گمان میکنند (لارسون[۵۱]،۲۰۰۱؛ اسمیت و همکاران[۵۲]،۲۰۰۸) که کامپیوتر و اینترنت نسبت به دیگر اشکال رسانه از جمله تلویزیون نوید پیشروی بیشتر را میدهد چون اجازه مشارکت فعال، فردگرایی و شکلگیری هویت میدهد و برخی از تحقیقات قدیمی نشان دادهاند که افزایش استفاده از اینترنت با کاهش مشارکت اجتماعی، تنهایی و افسردگی همراه است(کراوت وهمکاران[۵۳]،۱۹۹۸). متفاوت است (اسمال و همکاران[۵۴] ،۲۰۱۲). تحقیق دیگری نشان میدهد که استفاده از اینترنت برای اهداف شبکه های اجتماعی در میان نوجوانان شایع شده است (لنهارت و همکاران[۵۵]، ۲۰۰۷). استفاده جوانان از اینترنت اغلب برای برقرای ارتباط با همسالان، از جمله دوستان و غریبههاست (اسمال[۵۶]، ۲۰۰۳، ۲۰۱۲). در حالی که در برخی مطالعات، بحث بر این است که کاربری اینترنت، با از بین بردن تماس انسانی در تعامل اجتماعی، حس انزوا را افزایش میدهد؛ بقیه بر این باورند که برنامهی زمان محور[۵۷] همچنین گفتگوی رلهای[۵۸] اینترنتی میتواند نوعی فرصت کم خطر برای جوانان جهت تمرین مهارتهای ارتباطی (کمپل و همکاران[۵۹]،۲۰۰۶) ارائه دهد. به همین دلیل است که روابط سطحی آنلاین جای روابط معنادار در زندگی واقعی را گرفته است. همانگونه که ممکن است استفاده از اینترنت منجر به انزوا اجتماعی شود، عکس آن نیز امکان پذیر است. به عبارت دیگر، حس انزوای اجتماعی می تواند نوجوان را به سمت یافتن حس تعلق به جهان مجازی بکشاند (لاروز و همکاران[۶۰]،۲۰۰۱) فکر می کنند ارتباطات اینترنتی با آشنایان، حداقل در بین افرادی که دارای انزوایاجتماعی به طور متوسطی افسرده هستند، می تواند افسردگی را کاهش دهد. نظیر دانشجویان کالجی که میتوانند با تمایل به تکیه بر فنآوریهای اجتماعی، از حمایت اجتماعی برخوردار شوند. از آنجائی که برخی تحقیقات صورت گرفته آثار منفی استفاده از اینترنت را شامل کاهش ارتباط با اعضای خانواده و دوستان، افزایش انزوایاجتماعی، احتمال افزایش رفتارهای پر خطر واعتیاد به اینترنت، افزایش آسیب پذیری و تمایل کمتر برای زندگی در مکان محلی[۶۱] میدانند (کراوت و همکاران[۶۲]،۱۹۹۸؛ مک وسکی [۶۳]،۲۰۰۲). برخی از تحقیقات به آثار مثبت استفاده از اینترنت اشاره میکند برای مثال مطالعات متعدد نشان میدهد که تعاملات آنلاین میتواند موجب کاهش اضطراب اجتماعی و تنهایی شود (گروس و همکاران[۶۴] ،۲۰۰۲، مک وسکی[۶۵]،۲۰۰۲، مک کنا و بارگ[۶۶]،۲۰۰۰). همانگونه که ملاحظه میشود بررسیهای صورت گرفته در بردارنده نتایج و یافته های متفاوت و حتی متناقض درباره پیامدهای اجتماعی کاربرد اینترنت هستند. به نظر میرسد سبب اصلی آشفتگی موجود ادبیات موضوع، در مبانی و پیش فرضهای روششناختی این مطالعات نهفته باشد. مطالعات یاد شده عموما بر پیشفرضی بدین مضمون استوارند که خانواده واحدی همگن و منفعل است و پژوهشهای مذکور بدون توجه به نقش و ساختار خانواده به مطالعه و بررسی مساله پرداخته اند. با ورود اینترنت به کشور پژوهشگران و جامعهشناسان در پی تبیین اثرات اینترنت برآمدند. واضح است که کاربرد اینترنت و بررسی تاثیرات اجتماعی آن از زوایای مختلف قابل تحقیق و پژوهش است. مثلا در حوزه جامعهشناسی، روانشناسی، پزشکی و اقتصاد…. می توان این تاثیرات را مورد بررسی قرار داد. در حوزه جامعهشناسی عمده پژوهشهای صورت گرفته در ایران، بررسی میزان و نوع مصرف اینترنت و تاثیرات فردی یا اجتماعی آن بوده و از پرداختن در حوزه های مختلف فردی، خانوادگی، گروه همالان، ملی و غیره غفلت شده است. در پژوهشهای انجام شده تنها اینترنت فعال و واجد اثرگذاری در نظرگرفته شده است و از توجه به دیگر زمینه های تاثیر گذار اجتماعی و فرهنگی بخصوص نقش ساختار و ویژگیهای خانواده غفلت شده و نقش خانواده در برابر اینترنت منفعلانه فرض شده است و گویا در چنین شرایطی افراد در اختیار اینترنت قرار میگیرند. به اعتقاد پژوهشگر این مطالعات نتوانسته اند مکانسیم تاثیر را روشن سازند چرا که اگر، اینترنت به عنوان جزئی از زندگی روزمره افراد پذیرفته شود، تاثیرات اینترنت بر کاربران بسیار پیچیده و تفسیرپذیر است و کاربران می توانند نقشی فعال داشته باشند. اما بررسی پیامدهای اجتماعی اینترنت از طریق مداخلهی ساختار و ویژگیهای خانواده کاربران و انتخاب ساختار و ویژگیهای خانواده به عنوان متغیر مستقل در این پژوهش به دلیل اهمیت نظام خانواده در جامعه کنونی ایران و نقش احتمالی ساختار خانواده در بروز پیامدهای اجتماعی استفاده از اینترنت میباشد. با وجود تعدد ویژگیها تنها چهار متغیر ذیل به عنوان شاخص سنجش ساختار و ویژگیهای خانواده آورده شده که به نظر پژوهشگر دارای اهمیت بیشتری بوده است. ۱) الگوی اوقات فراغت ۲) پایگاه اقتصادی-اجتماعی ۳) نظام قدرت درون خانواده ۴) سرمایه فرهنگی خانواده همچنین با وجود تنوع پیامدهای اقتصادی، هویتی، روانشناسی، سیاسی و امنیتی ناشی از استفاده از اینترنت در زندگی کاربر، بنابر زمینهی فکری و رشته تحصیلی پژوهنده تنها دو پیامد ۱) نظام روابط اجتماعی درون خانواده ۲) میزان پایبندی به ارزشهای اجتماعی در زندگی کاربر حائز اهمیت می باشد که مورد بررسی قرار می گیرد. از نظر محقق اینترنت بر نظام روابط اجتماعی درون خانواده و میزان پایبندی به ارزشهای اجتماعی تاثیر میگذارد و از سویی چون ساختار درونی خانواده ها (نظامقدرت، الگوی اوقاتفراغت، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و سرمایه فرهنگی) با همدیگر یکسان نمیباشد بنابراین پیامدهای اجتماعی در زندگی فرد نیز متفاوت میباشد. یکی از مهمترین عوامل موثر بر نظام روابطاجتماعی درون خانواده دایره و شدت (صمیمیت) روابط درون خانواده میباشد. منظور از صمیمیت اعضای خانواده نحوه ارتباط و طرز برخورد افراد یک خانواده با همدیگر است. نظر افراد خانواده نسبت به هم، احساسات و علاقه آنها به یکدیگر و چگونگی دخالت یا عدم دخالت آن ها در کارهای هم و همکاری یا رقابت آنها با یکدیگر، نحوه ارتباط آنها را نشان میدهد. ۲-۴-۱- الگوی اوقات فراغت فرض اصلی این است که سبکهای زندگی ویژگیهای دنیای مدرن هستند یا به عبارت دیگر ویژگی مدرنیته است. در جهان مدرن سبک زندگی به توصیف ارزش و طرز تلقیها کمک میکند. سبکهای زندگی در زندگی روزمره مردم است تا پیچیدگیهای وسیعتر هویت و وابستگی را نشان دهد و یکی از مهمترین مصادیق سبک زندگی-که توام با رشد شهرنشینی و مدرنیته ظهور کرد- را می توان چگونگی گذران اوقاتفراغت دانست. چگونگی گذراندن اوقاتفراغت یکی از مهمترین عناصر انتخاب سبکزندگی افراد در جامعه است؛ گیدنز میگوید «سبک های زندگیای که افراد برای خود بر میگزینند نه فقط نیازهای جاری آنها را بر میآورند بلکه روایت خاصی را هم که آنها برای هویت شخصی خود برمیگزیدهاند در برابر دیگران متجسم میسازند.» (گیدنز، ۱۲۰:۱۳۷۸به نقل از خادمیان،۱۲۳:۱۳۹۰). از سویی در تعریف فراغت میخوانیم «مجموعهی اشتغالاتی است که فرد کاملا برای رضایت خود یا برای استراحت، یا برای تفریح، یا به منظور توسعه اطلاعات، یا آموزش غیرانتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از آزادشدن از الزامات شغلی، خانوادگی واجتماعی بدان میپردازد» (دومازیه، ۱۳۵۳:۲۵) بنابر نظر نایدهارت خانواده هستهای دارای دو کارکرد «گذران اوقات فراغت جمعی خانواده با یکدیگر» و «اجتماعی کردن و تربیت کودکان» است (اعزازی،۱۳۸۲:۱۷۶). همچنین براساس فرضیه جابجایی “زمان کیفیتی محدود است"و خانواده برای گذران اوقاتفراغت خود برنامه ریزی میکند. از آنجا که بنابر گفتهی گیدنز عنصر اصلی موثر در سبکزندگی، انتخاب وآزادی است، نوع این برنامه ریزی فراغتی نیز بسته به سبک زندگی خانوداهها متفاوت خواهد بود. بنابر آنچه گفته شد به نظر میرسد رفتارهای فراغتی بسته به جنسیت، نظامقدرت، شکل روابط اعضای خانواده، سرمایه فرهنگی خانواده، اهمیت رفتارهای فراغتی جمعی یا فردی وخانه محور بودن یا بیرون از خانه بودن رفتار فراغتی، در خانواده ها متفاوت است. آن چه که در این پژوهش مورد نظر است شناسایی تنوع الگوهای فراغتی جمعمحور یا فردمحور است که بدین صورت میتوان آن را مورد بررسی قرار داد: آیا الگوی فراغت قابلیت جایگزینی با اینترنت را دارد؟ زیرا زمان کیفیتی محدود است و برای فراغت در اینترنت باید از زمان فراغتهای دیگر کاست. در خانواده چه نوع فراغتی ارجح میباشد؟ یعنی خانواده بر فراغت جمعمحور (گروهی) تاکید دارد یا فراغت فردی. اگر در خانواده فراغت فردی مطلوب اعضا باشد وجود اینترنت بر روابط بین افراد تاثیر چندانی نخواهد گذاشت چون از قبل روابط بین اعضای خانواده از انسجام بالائی برخوردار نبوده است و اعضای خانواده دارای روابط گرم و صمیمانه نمیباشند، در چنین خانوادههایی میزان پایبندی به ارزشهای خانوادگی توسط اعضای آن مورد پذیرش اعضای آن نمیباشد اما اگر رفتار فراغتی خانواده جمع محور(گروهی) باشد و بر جمع شدن اعضا خانواده در کنار هم تاکید شود اینترنت میتواند بر رفتارفراغتی خانواده تاثیر بگذارد. زیرا هرچه میزان استفاده از اینترنت افزایش یابد میزان زمان اختصاص یافته برای انجام بازیهای گروهی بین اعضای خانواده، گردش و پیکنیک دسته جمعی، تماشای فیلم به صورت خانوادگی، گردش در پارک و کار در منزل کاسته میشود. محقق چنین متصور است که اینترنت با کم کردن زمانی که افراد پیش از آن صرف برقراری ارتباط با اعضای خانواده خود داشتهاند موجب کاهش روابطاجتماعی درون خانواده و افزایش تفرد می شود. از سویی میدانیم که ارزشهای خانوادگی الگوهایی هستند که درصد پذیرش آنها توسط افراد خانواده مبنایی برای ایجاد انتظاراتی مشترک است. به نظر محقق در خانواده فرد محور این الگو شکل نمی گیرد و اعضای این خانواده ها از ارزشهای متفاوت و متنوعی برخوردارند که نمی توان آن را ارزشهای خانوادگی تلقی کرد. اما در خانواده های جمعمحور که دارای یک الگو و نمادی مشترک هستند ورود اینترنت میتواند بر آن تاثیرگذار باشد. با ورود اینترنت به خانواده با الگویفراغت جمع محور ارزشهایی چون رضایت پدر ومادر در استفاده از اینترنت، افکار والدین، مسئولیتپذیری و غیره به چالش کشیده میشود و محقق بر این باور است که پایبندی به ارزشهای خانوادگی کاهش مییابد. در این پژوهش میخواهیم دریابیم که نقش الگوی فراغتی خانواده بر بروز پیامدهای (نظام روابط اجتماعی درون خانواده و میزان پایبندی به ارزشهایخانوادگی) ناشی از کاربرد اینترنت در زندگی فرد چه می تواند باشد. در واقع با این پژوهش به فرضیات ذیل پاسخ داده می شود: کاربرد اینترنت در کاربرانی که الگویفراغت در خانواده آنها فردمحور است موجب کاهش روابط اجتماعی آنان می شود. کاربرد اینترنت در کاربرانی که الگویفراغت در خانواده آنها فرد محور است، موجب کاهش پایبندی به ارزشهای خانوادگی آنان میشود. ۲-۴-۲-پایگاه اقتصادی-اجتماعی واضح است که جهت کار با اینترنت علاوه بر داشتن سواد رسانهای، صرف هزینه های مالی نیز لازم است. هرچند با سرعت بالای گسترش استفاده از اینترنت و ارزان شدن قیمت تمام شده آن، میتوان پیشبینی کرد که به زودی استفاده از اینترنت در بخشهای کم درآمد جامعه نیز رواج بیشتری پیدا خواهد کرد. این پژوهش درصدد پاسخگوئی به سئوالاتی است که در این زمینه مطرح میشود: تفاوت پایگاه های اقتصادی–اجتماعی خانواده ها (بالا، متوسط و پائین) چه تاثیری بر الگوهای استفاده از اینترنت اعضای خانواده میگذارد؟ و این تفاوت در چه صورت می تواند مفید یا آسیبزا برای اعضای خانواده باشد؟ محقق متصور است چنان چه فرد در خانوادهای با موقعیت پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین قرار داشته باشد به دلیل نداشتن حق انتخابهای بیشتر و عدم امکان استفاده از موقعیتهای متنوعتر میزان رابطه وی با اعضای درون خانواده کاهش می یابد و از سویی انسجام درونی چنین خانوادههایی کمتر بوده و پایبندی آنها به نظام ارزشهای خانواده کاهش مییابد. بنابراین با بررسی و ادغام مولفههایی زیر میتوان به متغیر پایگاه اجتماعی–اقتصادی یک خانواده یا فرد در اجتماع دست یافت. در این تحقیق از پنج مولفه تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، شغل پدر، شغل مادر و میزان هزینه های خانواده در طول یک ماه به این منظور استفاده خواهد شد. برای تبیین تاثیر کاربرد اینترنت و پیامدهای اجتماعی آن از پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده به عنوان متغیری مستقل استفاده میکنیم و در صدد پاسخگویی به فرضیات ذیل هستیم. کاربرد اینترنت درکاربرانی که خانواده آنان دارای پایگاه اقتصادیاجتماعی پایینی است، موجب کاهش روابط اجتماعی آنان میشود. کاربرد اینترنت درکاربرانی که خانواده آنان دارای پایگاه اقتصادیاجتماعی پایینی است، موجب کاهش پایبندی به ارزش های خانوادگی میشود. ۲-۴-۳- نظام قدرت درون خانواده اما در بحث نظریه نظام قدرت باید گفت “مفهوم قدرت در خانواده چندان شفاف نیست. درباره مفهوم سازی ابعاد قدرت در خانواده از سوی نظریه پردازان اجماع کامل وجود ندارد؛ با وجود این اختلافات نظری، بسیاری از محققین در تحقیقات سوای اختلافات لغوی وجه تصمیمگیری را به عنوان مصداق مفهوم قدرت در خانواده به کار میبرند. وقتی سؤال میشود چه کسی اعمال قدرت میکند، این امر به طور اخص متوجه تصمیمگیرها در خانوادهاست” (اولسون۵۴۷:۱۹۶۹). معنای عام قدرت، توانائی کنترل بر اعمال سایر افراد علیرغم میلشان است (هورتن،۱۹۷۲و برون،۱۹۹۴). ماکس هورکهایمر در مقاله مشهور خود “اقتدار و خانواده در دوران معاصر[۶۷]” شرحی تاریخی از خانواده ارائه میدهد و در آن اشاره میکند که هر چند در دوران قبل، پدر خانواده به علت مالکیت بر اموال خانواده دارای قدرتی بود، اما در اثر دگرگونیهای اقتصادی جامعه و از میان رفتن واحد تولیدی خانواده، به پدری حقوقبگیر و وابسته به کارفرما تبدیل شده است. به این ترتیب اقتدار پدری که در دوران طولانی شرط بقا جامعه بود، بیمعنا شد. اما در جوامع صنعتی هنوز بر آرمان پدر مقتدر در خانواده تاکید میکردند و او معتقد بود که تاکید بر اقتدار در زمانی که از لحاظ اجتماعی ضرورت آن وجود ندارد، مشکل ساز خواهد بود (اعزازی ،۹۰؛۱۳۸۹). بوئرمن الگوهای ساختار قدرت خانواده را در سطوح زیر دیده است (بوئرمن،۱۹۶۴). ۱-ساختار مستبدانه- پدر یا مادر بر فرزند صرفا دیکته میکنند و فرزند حق اظهار نظر ندارد. ۲-ساختار اقتدارگرایانه- پدر یا مادر به حرف فرزندان گوش میدهند، اما خودشان تصمیم میگیرند. ۳- ساختار دموکراتیک- به فرزند فرصت کافی برای تصمیمگیری داده میشود، ولی تائید تصمیم با اولیا است. ۴- ساختار مبتنی بر برابری- سهم اولیا و فرزندان در تصمیمگیری به صورت مشارکت ۵۰ به ۵۰ می باشد. ۵- ساختار مخیرانه- فرزند نسبت به اولیا نفوذ بیشتری در تصمیمگیریها دارد. به عبارتی، تصمیم فرزند مورد تمایل و توجه اولیا قرار میگیرد. با پذیرش تعاریف و الگوهای فوق به نظر میرسد ساختار نظام قدرت در درون خانواده می تواند در بروز پیامدهای اجتماعی ناشی از کاربرد اینترنت اعضای خانواده تاثیر بگذارد. به نظر میرسد، هر چه سطح تحصیلات اعضای خانواده بالاتر و زنان در عرصه های اجتماعی حضور بیشتری داشته باشند، ساختار قدرت افقیتر (دموکراتیک) بوده و افراد آزادی عمل بیشتری در تصمیمات شخصی دارند و در تصمیمات خانوادگی نیز از نظرات آنها استفاده میشود. تجربهی مشارکت در تصمیمگیریهای خانوادگی، منجر به شکلگیری نگرش خاصی در افراد نسبت به حضور در فعالیتهای اجتماعی میشود اما در خانواده های با نظام سنتی، ساختار قدرت عمودی (مستبدانه یا مقتدرانه) بوده و آزادی عمل در تصمیمهای شخصی کمتر میباشد و زنان حضور کمتری در عرصه های اجتماعی دارند و بیشتر نقش خانهداری را ایفا میکنند واضح است که ساختار قدرت در بروز پیامدهای اجتماعی ناشی از کاربرد اینترنت برای کاربران متفاوت است. محقق در این پژوهش درصدد است این موضوع را بررسی کند بسته به این که نظام قدرت درون خانواده به چه شکلی باشد میزان استفاده از اینترنت و در نتیجه تاثیرات آن متفاوت خواهد بود. خانوادههایی که الگوی نظام قدرت درون آنها دموکراتیک باشد میزان و زمان استفاده از اینترنت برای همهی اعضای خانواده در شرایط برابر قرار دارد و اعضا به اندازه مساوی می توانند از آن بهره ببرند. اما در خانوادههایی که الگوی نظام قدرت درون خانواده مستبدانه است اینترنت به میزان و زمان مساوی در اختیار همگان قرار ندارد چون بسته به جنسیت، سن و الگوی فرهنگی خانواده افراد خاصی می توانند مدت زمان بیشتری از اینترنت استفاده کنند در حالی که زنان در خانواده چنین حقی را ندارند. محقق متصور است در خانواده هایی که الگوی نظام قدرت در آن غیر دموکراتیک است افراد پایبندی کمتری به نظام ارزشهای خانوادگی دارند زیرا فرد حق آزادی و انتخاب ندارد و پذیرش نظام ارزشهای خانوادگی از روی اجبار بوده است اما در خانواده های با الگوی نظام قدرت دموکراتیک به دلیل داشتن حق انتخاب و آزادی عمل بیشتر افراد پایبندی بیشتری به ارزشهای خانوادگی بیشتر می باشد زیرا فرد آزادانه دست به انتخاب زده است. بدین ترتیب انتظار میرود تاثیرات اینترنت بر خانوادهای دارای نظام قدرتدموکراتیک و غیر دموکراتیک متفاوت بوده و یکسان نباشد. در این پژوهش تنها از دو ساختار مستبدانه و دموکراتیک برای تبیین نظام قدرت استفاده خواهیم کرد و به فرضیات زیر پاسخ می دهیم: کاربرد اینترنت در کاربرانی که نظام قدرت در خانواده آنان غیردموکراتیک است موجب کاهش روابط اجتماعی آنان میشود. کاربرد اینترنت در کاربرانی که نظام قدرت در خانواده آنان غیردموکراتیک است، موجب کاهش پایبندی آنان به ارزش های خانوادگی میشود. ۲-۴-۴-سرمایه فرهنگی خانواده سر ادوارد برنت تایلور، انسان شناس انگلیسی، در آغاز کتاب فرهنگ بدوی وی، نه تنها نخستین تعریف علمی از فرهنگ (۱۸۷۱) بلکه غالباً به عنوان تعریفی جامع و مانع بدین شرح ارائه می دهد: فرهنگ، کلیت درهم تافتهای شامل دانش، دین، هنر، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی است که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست میآورد (آشوری۱۳۸۰:۱۱۲) اما اصطلاح سرمایه به ثروت انباشته (به خصوص آنچه برای تولیدثروت بیشتر به کار میرود) اطلاق میشود(www.meriam-webster.com) . لیکن سرمایه فرهنگی اصطلاحی جامعه شناختی است که از زمانی که پیربوردیو در سال۱۹۷۳ آن را مطرح ساخت، کاربرد گستردهای پیدا کرد. اصطلاح سرمایه فرهنگی نخستین بار توسط پیربوردیو به ادبیات علوماجتماعی و انسانی وارد شد. به نظر بوردیو، سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد (استونز۱۹۹۸:۲۲۱). به عقیده بوردیو در هر میدانی، میان بازیگران یا گروه های اجتماعی، چهار نوع سرمایه رد و بدل میشود که عبارتاند از الف: سرمایه اقتصادی ب: سرمایه اجتماعی پ: سرمایه فرهنگی ت: سرمایه نمادین. سرمایه فرهنگی، یعنی قدرت شناخت و قابلیت استفاده از کالاهای فرهنگی در هر فرد و آن در برگیرنده تمایلات پایدار فرد است که در خلال اجتماعی شدن در فرد انباشته میشوند. ( فکوهی،۱۳۸۱:۳۰۰) از دیدگاه بوردیو، سرمایه آن چیزی است که به عنوان یک رابطه اجتماعی در درون یک سازواره از تعاملات، عمل مینماید و دامنه آن بدون هیچ تمایزی به تمامی کالاها، اشیاء و نشانههایی که خود را به عنوان چیزهای کمیاب و ارزشمند، عرضه میدارند (و در یک ساختار مشخص اجتماعی، مورد تقاضا هستند) کشیده میشود و سرمایه فرهنگی به عنوان یک رابطه اجتماعی درون سازوارهای از تعاملات که مشتمل بر دانش فرهنگی انباشته عمل می کند، منتهی به قدرت و منزلت میگردد (هارکر۱۹۹۰:۱۳به نقل از روحانی:۱۳۸۸).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
= محصول حقیقی= نرخ دستمزد حقیقی= هزینه ی واقعی استفاده سرمایه= : انتقال دهندهی مربوط به جهانیشدن (نسبت صادرات بهGDP ، نسبت واردات به GDP و نسبت مجموع صادرات و واردات به GDP و…) که در این مطالعه به دلایل ذکر شده در فصل دوم از نسبت مجموع صادرات و واردات به GDP استفاده میشود. انتقال دهندهها ابزار اندازهگیری باز بودن اقتصاد کشور میباشند.
شبکههای عصبی مصنوعی
مزایای روش شبکهی عصبی
روشهای هوشمند نسبت به بسیاری از روشهای معمول آماری و قطعی مزایای بسیاری دارند. مهمترین مزیت آنها، آزاد بودن این روشها از تحمیل شکل خاصی از توابع است. در مقایسه با مدلهای رگرسیون خطی، روشهای هوشمند مقادیر پیشبینی شده را ملزم به قرارگیری در اطراف مقدار میانگین نکرده و به همین دلیل تغییرپذیری واقعی دادهها را حفظ می کنند(بات[۶۸] و هل[۶۹]،۲۰۰۲ ).
تفاوت شبکههای عصبی با روشهای آماری
باید به تفاوت عمدهی شبکههای عصبی و روشهای متداول آماری در روش تحقیق آنها اشاره کرد. الگوهای اقتصادسنجی، فرضیات و سؤالات مبتنی برمبانی نظری تحقیق را آزمون میکنند. به عبارت دیگر نظریهی مورد آزمون به عنوان مدل اصلی، فرض شده و تنها به برآورد ضرایب و آزمون روابط نظری بر اساس تکنیکهای آماری اقدام میشود. در روش شبکهی عصبی، مدلسازی بر اساس نظریات و نظرات، طراحی و سپس بر اساس خروجیهای شبکه، مدل نهایی استخراج میشود. نظریات اقتصادی و نظرات و دانش خبره، در قالب ورودیهای شبکه وارد جریان مدلسازی غیرخطی پویا شده و نتایج به صورت مرحلهای(معادلات لایههای پنهان ) و خروجی برازش شدهی نهایی، تحت یک معادلهی غیرخطی، که با واقعیت رفتاری و ساختاری مقادیر خروجی، انطباق بیشتری دارد، مدل میشود(ابریشمی و همکاران،۱۳۸۸).
کلیات شبکهها ی عصبی مصنوعی
شبکههای عصبی مصنوعی که در نیمه دوم قرن بیستم مطرح شدند و در اواخر دهه هشتاد، کاربرد همه جانبه پیدا کردند، تکنیک های محاسباتی یادگیر هستند که به کمک آنها می توان یک نگاشت خاص را تقریب زد و یا دادههای مختلفی را دسته بندی کرد.(قزل ایاغ[۷۰] و لی[۷۱]، ۲۰۰۵) شبکه های عصبی مصنوعی با الهام از شبکه عصبی بیولوژیکی بوجود آمده اند. کارکرد این شبکه شبیه عملکرد مغز انسان می باشد و یکی از خصوصیات جالب آنها این است که توانایی یادگیری دارند، البته باید توجه داشت که یادگیری در شبکه های عصبی مصنوعی محدود می باشد و آنچه در عمل مورد توجه قرار می گیرد توانایی محاسباتی این شبکه ها می باشد. یک شبکه شامل واحدهایی بنام سلول عصبی یا نرون می باشد و این قابلیت را دارد که با بکار بردن یک دسته داده ورودی بتواند یک دسته داده خروجی دلخواه را تولید نماید.(راهنمای استفادهی نرم افزار مطلب[۷۲]) هر کدام از این دسته دادههای ورودی و خروجی را می توان به شکل یک بردار فرض نمود. برای آموزش دادن یک شبکه، بردارهای ورودی به صورت متوالی بکار گرفته می شوند و هر سلول موجود در شبکه ورودیها را بصورت علائم متعددی دریافت می نماید. علائم دریافتی با اعمال وزن، معیین می شوند و ورودیهایی که بر آنها وزن اعمال شده در واحد پردازشگر سلول جمع میشوند. خروجی هر واحد پردازشگر می تواند به واحدهای پردازشگر دیگر انتقال یابد. در طول آموزش شبکه، وزن های شبکه به تدریج به مقادیر ثابتی همگرا تبدیل می شوند که به ازای آنها با اعمال بردار ورودی، بردار خروجی دلخواه تولید میشود.(کیم[۷۳] و هان[۷۴]، ۲۰۰۰)
سلول های عصبی موجود در یک شبکه بسته به نوع عملکردشان در لایههای خاصی قرار میگیرند. هرشبکه عصبی دارای حداقل سه لایه است که شامل لایه ورودی، لایه میانی معروف به لایه پنهان و لایه خروجی می باشد. لایه ورودی محل وارد شدن اطلاعات مورد نظر شبکه می باشد. انتخاب نوع و تعداد ورودیهای شبکه در کیفیت عملکرد شبکه تأثیر زیادی دارد. استفاده از تعداد زیاد و غیرضروری و همچنین غیر مستقل پارامترهای ورودی باعث پیچیدگی بیش از اندازه شبکه و در نتیجه عملکرد نا مناسب آن خواهد شد. همچنین امکان دسترسی و استفاده از دادههای با کیفیت بالا (دسته دادههای کامل دارای دادههایی با میزان خطای پایین) دارای اهمیت می باشد. لایههای پنهان نقش سازماندهی عملکرد یک شبکهی مصنوعی را بر عهده دارد. تعداد لایههای پنهان و سلولهای عصبی موجود در این لایهها تأثیر بهسزایی در عملکرد شبکه دارد. در حالت کلی تعداد سلول های عصبی موجود در لایه پنهان به ساختار شبکه، تعداد ورودیها و خروجی های شبکه، تعداد دسته دادههای آموزشی، میزان اختلال وخطای دادهها، پیچیدگی تابع آموزشی و الگوریتم آموزشی بستگی دارد. استفاده غیر ضروری از لایههای زیاد و سلول های عصبی باعث بالا رفتن میزان خطا در لایه خروجی می گردد. لایه نهایی هر شبکه عبارت از لایه خروجی می باشد که نتیجه عملکرد شبکه عصبی و پارامترهای مورد نظر را ارئه میدهد. شکل ۳-۱ بصورت شماتیک ساختار یک شبکه عصبی سه لایه با تعداد نرونهای متعدد در لایههای ورودی و میانی و سه نرون در لایه خروجی را نشان میدهد. لایه ورودی لایه میانی لایه خروجی متغیرهای خروجی متغیرهای ورودی شکل ۳‑۱- ساختار عمومی شبکه عصبی مأخذ:هایکین[۷۵]، (۱۹۹۹). توابع ریاضی جهت ترکیب ورودی با برخی وزنهای ارتباطی با بهره گرفتن از یک الگوریتم بروز کننده بکار رفته و بعد از تعدادی تکرار وزنهای نهایی را تولید میکنند. به این عمل فرایند یادگیری گفته میشود. عمل یادگیری میتواند توسط الگوریتمهای با ناظرو یا بدون ناظر صورت گیرد. در یادگیری با ناظر هم به ورودی و هم به خروجی ولی در یادگیری بدون ناظر فقط ورودی مورد نیاز می باشد. امروزه شبکههای عصبی در کاربردهای مختلفی نظیر مسائل تشخیص الگو[۷۶] که خود شامل مسائلی مانند تشخیص خط[۷۷]، شناسایی گفتار[۷۸]، پردازش تصویر[۷۹] و مسائلی ازاین دست میشود و نیز مسائل طبقهبندی مانند دستهبندی متون[۸۰] و یا تصاویر، به کار میروند. در کنترل یا مدلسازی سیستمهایی که ساختار داخلی ناشناخته یا بسیار پیچیدهای دارند نیز به صورت روز افزون از شبکههای عصبی مصنوعی استفاده میشود. به عنوان مثال میتوان در کنترل ورودی یک موتور از یک شبکه عصبی استفاده نمود که در این صورت شبکه عصبی خود تابع کنترل را یاد خواهد گرفت.(هایکین، ۱۹۹۹) مزیت اصلی استفاده از شبکهی عصبی در هریک از مسائل فوق قابلیت فوقالعاده شبکهی عصبی در یادگیری و نیز پایداری شبکه عصبی در مقابل اغتشاشات ناچیز ورودی است. در حال حاضر تعداد بسیار زیادی از انواع مختلف شبکههای عصبی مصنوعی وجود دارند که به صورت خلاصه عبارتند از: شبکههای پرسپترون چند لایه[۸۱]، کوهونن، هاپفیلد… که این شبکهها نیز خود با روشهای مختلفی آموزش میبینند مانند روش پس انتشار خطا[۸۲]. شبکههای عصبی را میتوان بر اساس شیوه پردازش اطلاعات در آنها، به دو گروه شبکههای جلورونده[۸۳] و نیز شبکههای بازگشتی[۸۴] (که در آنها از فیدبک خروجی استفاده شده است) تقسیم کرد. معمولترین الگوریتم یادگیری برای کاهش خطا، روش توزیع معکوس خطا است که در ۹۵ درصد کاربردهای امروزی شبکه عصبی، روش مورد استفاده به همراه توپولوژی جلورونده است. در این روش، پس از محاسبه خطا، وزنهای سیناپسی از آخرین لایه به سوی نخستین لایه، بتدریج طوری تغییر می کنند که خطای محاسباتی کاهش یابد. در واقع Back propagation، سرشکن کردن خطا بر روی سلولهای یک لایه و نیز لایههای بعدی است. پس از این، اطلاعات نمونهی دوم به شبکه خورانده میشود. مسلماً، با همان وزنهای سیناپسی، نمونه جدید مجدداً خطا خواهد داشت. بنابراین روش توزیع معکوس مجدداً دست به کار شده و وزنها را طوری تغییر میدهد که کمترین خطا را (هم برای این نمونه و هم برای نمونه پیشین) ایجاد کنند. به این ترتیب پس از خوراندن تعداد نمونه کافی به ورودی شبکه، تمام فضای n بعدی روابط پارامترها توسط شبکه تجزیه میشود. در این حالت گفته میشود که شبکه همگرا[۸۵] شده است به این معنی که در منحنی خطای پیشگویی (منحنی یادگیری) به مقعرترین نقطه[۸۶] رسیده است. این به معنای موفقیت در مرحله یادگیری است و شبکهی همگرا شده آماده است تا برای پیشبینی یا تقریب تابع بکار رود(جاگیلسکا[۸۷]، ماتیوس[۸۸] و ویتفورت[۸۹]، ۱۹۹۹).
تعیین و استفاده از شبکه عصبی
در ابتدا باید یک شبکه عصبی مناسب در نظر گرفته و به تعیین ورودیها و خروجی های ضروری و تشکیل لایهها و تعداد نرونهای مورد نیاز در هر لایه پرداخته شود.
طراحی شبکه عصبی
توزیع الگوهای یادگیری
از آنجایی که غالبا شبکههای عصبی نمیتوانند با برونیابی به جواب مساله برسند، بنابراین لازم است که الگوهای یادگیری طوری ارائه شوند که مرزهای محدودهی مساله را در تمام ابعاد شامل شوند. به عبارت دیگر شکل محدودهی مساله با محدوده یادگیری هماهنگ باشد. تمرکز دادن به یادگیریها در محلهایی که شکل راه حل مساله پیچیدگی بیشتری دارد بسیار سودمند خواهد بود. همچنین با توجه به محدودهی عمل توابع محرک[۹۰]، انتقال متغیرهای خروجی و ورودی به بازهی مناسب با یک توزیع مناسب لازم به نظر میرسد. مهمترین هدف از این انتقال، تصحیح پخش متغیرهای ورودی و خروجی به نحوی است که خطای مدلسازی شبکه کم شود. انتقال خطی بیشترین کاربرد را در شبکه های عصبی دارد.(امینیان[۹۱] و آمری[۹۲]، ۲۰۰۵)
که در آن UB و LB حد بالایی و حد پایینی بازهی مورد نظر، MinP وMaxP مقدار حداقل و حداکثر داده در بانک اطلاعات مدل و SP و NP مقدار داده خام و نرمالیزه شده میباشد. رابطهی انتقال دیگری که استفاده میشود دادههای خام را با توجه به خصوصیات آماری آنها به روشی نرمالیزه میکند که میانگین دادهها صفر و انحراف از معیار آنها یک شود .(امینیان و آمری، ۲۰۰۵)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جداسازی برش سه کربنه جداسازی برش چهار کربنه سیستمهای تبرید سیستمهای کمکی مخازن محصول خوراک واحد از قسمت های مختلف تهیه می شود که از طریق چندین خط لوله به واحد ارسال می شود که به سه دسته تقسیم می گردد: خوراک مایع از پنج خط تشکیل شده شامل: رافینیت[۱] برشC5 ازمجتمع آروماتیک چهارم در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد و فشار ۶ بار C5+از مجتمع الفین نهم در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد و مینیموم فشار لازم ۱۱ بار LPG[2] از آروماتیک چهارم در دمای ۴۵ درجه سانتیگراد و فشار ۱۶ بار دو خط اتان یکی اتان تازه از پتروشیمی پارس (واحد استحصال اتان) ودیگری از فازهای ۴و۵ که تحت فاز گازی میباشد .این خوراک به کورههای گازی ارسال می شود . دمای مورد نظر ۳۵ درجه سانتیگراد و فشارمینیموم حدود ۱۷ بار میباشد. یک جریان برش C3+از الفین نهم وارد میگردد این خوراک به قسمت جداسازی واقع در منطقه کمپرسور ارسال میگردد. دمای مورد نظر ۴۵ درجه سانتیگراد ومینیمم فشار ۱۶ بار میباشد. خوراکهای مایع از آروماتیک چهار با هم مخلوط شده و به ظرف ذخیره خوراک مایع ارسال می شود. این مخلوط بوسیله پمپ و پس از مخلوط شدن با پروپان برگشتی وبرشهای چهار کربنه وLPG به پیشگرمکن خوراک مایع رفته و سپس به کوره ها ارسال می شود. پیش از توضیح واحدهای مختلف موجود در الفین دهم نمودار کندهای[۳] این مجتمع به منظور درک بهتر توضیحات پیشرو ارائه میگردد (تصویر۱).
|
تصویر۱- نمودار کندهای واحد الفین دهم |
واحد کراکینگ
کراکینگ فرآیندی است که جهت شکستن هیدروکربنهای سنگین و تبدیل آن به هیدروکربنهای سبک مورد استفاده قرار میگیرد. کراکینگ می تواند هم در فاز بخار و هم در فاز مایع-بخار انجام بگیرد. انواع کراکینگ که در صنایع نفت مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از: کراکینگ حرارتی در حضور بخار آب: کراکینگ گرمایی هیدروکربنها در حضور بخار آب را گویند. در این فرایند بخار آب در جریان فرایند بعنوان رقیق کننده خوراک[۴] ودر جهت بالا بردن کیفیت محصولات تولیدی بکار رفته و وارد فرایند واکنش نمی شود. در واحد الفین از این نوع کراکینگ استفاده میگردد. کراکینگ با بخار آب: زمانی که کراکینگ با حضور بخار آب بعنوان یکی از ترکیب شوندگان صورت گیرد آن را کراکینگ با بخار آب گویند. این نوع کراکینگ اغلب در حضور کاتالیزور اتفاق میافتد. کراکینگ گرمایی: اگر کراکینگ فقط در اثر حرارت انجام شود به آن کراکینگ گرمایی میگویند .که معمولاُ در محدوده ۴۰۰ الی ۷۵۰ درجه سانتیگراد رخ میدهد. برای مثال کراکینگ واکسهای پارافینی در دمای ۴۰۰ درجه سانتیگراد سبب بوجود آمدن الفینهای خطی میگردد.
کراکینگ کاتالیزوری: اگر کراکینگ در حضور کاتالیزور انجام گیرد به آن کراکینگ کاتالیزوری میگویند. نمونه ای ازاین نوع کراکینگ، کراکینگ نفتا و تولید گاز سنتز میباشد. کراکینگ با هیدروژن : کراکینگ هیدروکربنها در حضور هیدروژن را میگویند. در این فرایند از کاتالیزورهای بخصوصی استفاده می شود و عملیات کراکینگ در فشار بالا انجام می شود. محصولات این نوع کراکینگ اغلب ترکیبات اشباع یا آروماتیکی میباشد ودر الفینها از این روش استفاده نمی شود.
کور ه های کراکینگ[۵]
یک کوره در صنایع نفت تشکیل شده از تجهیزاتی که بوسیله آنها در داخل اتاقکی عایق شده،گرمای تولید شده توسط احتراق سوخت، به سیال فرایند منتقل میگردد. سیال فرایند در داخل لولههایی جریان دارد که معمولاً در امتداد جدارهها وسقف محفظه احتراق نصب گردیدهاند. عامل اصلی انتقال حرارت مکانیسم تشعشع[۶] میباشد. واحد الفین از یک سری کوره تشکیل یافته است که به کوره های پیرولیز معروف هستند. کورهها قلب واحد اتیلن میباشد که در این بخش تمام محصولات واحد تولید می شود ودر قسمت های دیگر جداسازی وخالصسازی میشوند. گرمای لازم برای پیرولیز واکنشها، که از طریق دیوارهی کویلها جذب آنها می شود از احتراق سوخت و هوا که گاز سوختی[۷] نامیده می شود، بدست می آید. گرمای تهیه شده کویلهایی راکه قسمت تشعشعی جعبهی آتش[۸] قرار دارند را در معرض حرارت قرار میدهد. از درجه حرارت جعبهی آتش که بسیار بالا میباشد مقدار زیادی برای استفاده در قسمت جابجایی[۹] کورهی پیرولیز استفاده می شود گرمای تولیدی در قسمت جابجایی برای منظورهای زیر بکار میرود: پیش گرم کردن جریانهای فرایند (خوراک هیدروکربنی وبخار رقیق کننده) پیشگرم کردن آب مخصوص تولید بخار[۱۰] برای تولید بخار با فشار بالا فوق اشباع کردن[۱۱] بخار فشار بالا براساس ظرفیت طراحی قسمت کوره شامل کورهی پیرولیز برای تولید اتیلن میباشد که به سه دسته تقسیم می شوند: کورههای گازی که فقط خوراک اتان مصرف می کنند. کورههای مایع-گاز که خوراک مایع واتان مصرف می کنند. کورههای مایع که خوراک مایع مصرف می کنند.
قسمت گـــــرم[۱۲]
با توجه به دمای بالای گازهای حاصل از عملیات کراکینگ در کورهها، که در دمای بین۸۶۰ تا ۸۷۰ درجه سانتیگراد رخ میدهد، کاهش سریع دمای گاز خروجی بسیار با اهمیت است. چرا که در صورت بالا ماندن دما تا مدتی واکنشهای جانبی اتفاق میافتد که نتیجه آن تشکیل پلیمر از مونومرهای موجود در دمای بالا میباشد. به همین دلیل تنظیم زمان ماند مناسب در کویل کورهها و کاهش سریع دما برای حفظ محصولات دلخواه بسیار مهم میباشد. جهت این کار در خروجی گاز از کورهها مبدل حرارتی وجود دارند که با آب مخصوص تولید بخار کار می کنند. این مبدلها به مبدلهای انتقالی خط[۱۳] معروفند که به صورت سری در سه مرحله دمای گاز خروجی از کورهها را از ۸۵۰ به ۱۵۰ درجه سانتیگراد کاهش می دهند. تنظیم زمان ماند که از پارامترهای مهم دیگر میباشد بر عهده کمپرسور گاز شکسته شده میباشد که در بخش بعد به آن اشاره می شود. در مرحلهی بعد گاز خروجی از مبدلها میبایست تا دمای ۴۰ درجه سانتیگراد خنک گردد تا آمادهی ورود به بخش کمپرسور باشد. این عملیات در دو برج مجزا انجام می شود. گاز خروجی از کورههای گازی به برج فرونشانندهی[۱۴] دمای گازی وارد شده و با آب تبادل حرارت می کند. آب کاهش دهنده دما در این تاور از یک چرخهی بسته با همین عنوان تغذیه میگردد. علاوه بر کاهش دما مقداری بنزین پیرولیز نیز در این بخش جدا می شود که در چرخهی آب کاهندهی دما[۱۵] وارد شده و در آنجا با تفاوت چگالی و ثقل از سیستم آب در درامهای مخصوص استحصال میگردد.
کمپرسور
کمپرسور گاز کــراکینگ
قسمت کمپرسور گاز کراکینگ به منظور بهینه کردن همزمان پارامترهای زیر طراحی شده است:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
موسسه تحقیقاتی نیلسون آنلاین،۲۰ سایت شبکه اجتماعی برتر در سال ۲۰۱۰ را معرفی کرد: آمار ترافیک فیس بوک ومای اسپیس نزدیک یکدیگر است که مای اسپیس ۴/۷۰ میلیون بازدید کننده داشت. متوسط بازدید کننده فیس بوک بعد از مای اسپیس بین ۲ساعت و۷دقیقه به یک ساعت و۴۰ دقیقه است. (افتاده،۱۳۸۹، ص ۲۰۷) ۳-۱۲-۱۰٫ آمار سایت های شبکه اجتماعی برطبق آخرین آمار سایت الکسا[۴۱] ، سایت های برتر جهان از نظر بازدید کننده به شرح ذیل می باشد : یاهو۲- گوگل ۳- یوتیوب ۴- فیس بوک ۵- ویکیپدیا ۶- بلاگر ۷-مای اسپیس از بین ۹ سایت برتر جهان،۴سایت شبکه اجتماعی است . سایت مای اسپیس ۲۹۰ میلیون کاربروسایت فیس بوک ۱۷۵میلیون کاربر
شکل ۳-۴ آمار کاربران شبکه های اجتماعی در سراسر جهان .( افتاده ،۱۳۸۹، ص ۱۹۵) ۳-۱۳٫ روابط عمومی الکترونیک روابط عمومی الکترونیکی، به عنوان مهمترین نهاد و بازوی دولت الکترونیکی در جوامع اطلاعاتی آینده، نقش مهمی در بهینه سازی فرآیندهای اطلاع رسانی و توسعه خدمات گردشگری به تک تک افراد جامعه خواهد داشت.ویژگی های خاص روابط عمومی دیجیتال، سبب تسهیل دسترسی شهروندان و مخاطبان به اطلاعات و خدمات مورد نیازدر زمینه گردشگری ، بهبود پاسخگویی و اطلاع رسانی به مخاطبان و ساده سازی فرآیندهای ارتباطات و کاهش هزینه ها خواهد شد. این ویژگی های موثر بر ایفای نقش روابط عمومی الکترونیکی را می توان در محورهای عمده زیر مطرح کرد: روابط عمومی الکترونیکی هم علم و دانش است و هم اشاعه دهنده آن؛ از این رو توسعه روابط عمومی الکترونیکی با استفاده یا به واسطه ابزارها و فناوری های دانش محور میسر می گردد. ویژگی دوم را می توان به چند بعدی بودن روابط عمومی الکترونیکی در به کار گیری انواع ظرفیت ها و توانمندی های منابع گردشگری عنوان کرد. توسعه مفهوم ارتباطات از دیگر ویژگی های روابط عمومی الکترونیکی محسوب می شود. چرا که با بهره گرفتن از امکانات فنی و تکنیک های جدید، رویکردهای جدیدی را برای مفهوم ارتباطات در گسترش گردشگری گشوده است.
ایجاد تغییرات کمی و کیفی در اطلاعات و سیستم های گردشگری، پردازش و انتشار آنها از جمله رویکردهایی است که روابط عمومی الکترونیکی با آنها روبروست. در نگاهی جزیی تر به ویژگی های روابط عمومی الکترونیکی میتوان به موارد زیر شاره کرد: روبط عمومی الکترونیکی، تلفیقی از نواندیشی در علم روابط عمومی و تلاش برای کاربردی کردن ابزارهای فناورانه ارتباطی واطلاعاتی برای پیشبرد اهداف روابط عمومی است . از این رو در روابط عمومی الکترونیکی بهره گیری از فناوری های نوین به هیچ وجه ماهیت هدف به خود نمی گیرد و صرفا به عنوان وسیله ای در جهت بهینه سازی و توسعه فرایند اطلاع رسانی در گردشگری از آن استفاده می شود. روابط عمومی الکترونیکی فارغ از قید زمان و مکان است و از طریق آن، خدمات و اطلاعات در تمامی روزها و ساعات در دسترس شهروندان و مخاطبان که همان توریستها هستند قرار می گیرد. این مساله تا حد زیادی ضمن دسترسی راحت تر و بیشتر گردشگران به اطلاعات و خدمات مورد نیاز گردشگری ، سبب جلوگیری از اتلاف وقت و نیز کاهش هزینه هایی از جمله ایاب و ذهاب، کاهش آلودگی هوا و ترافیک و غیره می شود. در روابط عمومی الکترونیک به مخاطب صرفا به عنوان یک عنصر اطلاع خواه نگاه نمی شود بلکه مشتری یا مخاطب ، منبع اطلاعات گرانبها و قابل استفاده است بنابراین، گرایش اصلی در برنامه ریزی های روابط عمومی الکترونیکی حول محور مخاطب (گردشگر) خواهد بود. اصل مخاطب محوری در روابط عمومی دیجیتالی باعث می شود تا سسیتم مدیریت روابط عمومی الکترونیکی در انتظار درخواست گردشگر باقی نماند. روابط عمومی الکترونیکی با آینده نگری کامل در برنامه ریزی های خود،نیازسنجی های لازم را نسبت به موضوع گردشگری از جمله اطلاعات و امکانات مورد نیاز گردشگر انجام می دهد. کارگزار روابط عمومی دیجیتالی، به طور حتم نباید یک کارشناس آگاه در زمینه فناوری اطلاعات هم باشد. داشتن تجربه و دانش کافی در مورد روابط عمومی و سطح مطلوبی از سواد دیجیتالی و استعداد تلفیق این دو با یکدیگر برای رسیدن به ایده ها و تصمیم های کاری کفایت می کند. روابط عمومی الکترونیکی فعل برقراری ارتباط دو سویه را به بهترین نحو ممکن صرف می کند. حوزه مخاطبان که در تحقیق ما همان گردشگران می باشند در روابط عمومی الکترونیکی از جنبه کمی و کیفی افزایش قابل توجهی می یابد. اما نقطه مطلوب روابط عمومی دیجیتالی رسیدن به موقعیتی است که در آن قادر به تامین نیازهای اطلاعاتی و پاسخگویی به تک تک افراد و مراجعه کنندگان باشد. فعالیت های مبتنی بر پژوهش، تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات در روابط عمومی الکترونیکی با امکانات و سرعت مطلوب تری انجام می شود. روابط عمومی الکترونیکی ظرفیت های مناسب تری را در مبحث روابط بین الملل برای گردشگران فراهم می کند.تاکید توام بر اطلاع یابی و اطلاع رسانی از جمله ویژگی های روابط عمومی الکترونیکی است. روابط عمومی الکترونیکی به اصول اخلاقی در حفظ حریم شخصی و حقوق اجتماعی مخاطبان پایبند است. درصد تاثیرگذاری و تاثیرپذیری در روابط عمومی الکترونیکی بسیار بالاتر از روابط عمومی سنتی است. چرا که به دلیل انعطاف پذیری زیاد، روابط عمومی الکترونیکی خیلی راحت تر و سریع تر می تواند در برابر تغییرات و تحولات، رویکرد مناسب را اتخاذ کند. روابط عمومی الکترونیکی روابط عمومی پاسخگوتری است چرا که ابزارها و روش هایی که روابط عمومی الکترونیکی در اختیار دارد زمینه تسهیل در پاسخگویی به گردشگران را فراهم می آورند. بر خلاف ساختار سنتی روابط عمومی ها که منتظر مراجعه مخاطبان بودند تا به او اطلاعات ارائه دهند در روابط عمومی الکترونیکی این روابط عمومی است که به سراغ مخاطبان می رود و تا پایین ترین جز جامعه مخاطبان یعنی افراد، به ارائه اطلاعات می پردازد. در نتیجه باید به این اذعان کنیم که وجود روابط عمومی الکترونیک در سازمانهای وابسته به سفر و گردشگری بسیار مهم بوده و باید جایگاهی با عنوان روابط عمومی و بالاخص با زمینه الکترونیکی در چارت سازمانی این سازمانها دیده شود . اگر چه وجود یک سایت معرفی خدمات گردشگری به نوعی خود شاخه ای از روابط عمومی الکترونیک است که حتی اگر عنوانی با این نام هم در سازمان وابسته به گردشگران در نظر گرفته نشود می توان آنرا در ردیف روابط عمومی الکترونیک قرار داد . به هر ترتیب بحث روابط عمومی الکترونیک به این عنوان خلاصه نمی شود و فقط جنبه های اینترنتی یا اینترانتی را در بر نمی گیرد بلکه تلویزیونهای غول پیکر تبلیغاتی ، استفاده از ماهواره ها و تصاویر تلویزیونی در شبکه جهانی ماهواره ، موبایل نت ها و … همه و همه از راهبرهای اصلی روابط عمومی الکترونیک است که البته این موارد اخیر را می توان در شاخه فناوری ارتباطات گنجاند . (حسنی ،۱۳۸۷،ص ۴۵) ۳-۱۳-۱٫ نقش روابط عمومی الکترونیکی در توسعه گردشگری آنچه که امروز باید مد نظر قرار گیرد اینست که جهانگردی را می توان نوعی برقراری ارتباط آنهم از نوع نزدیک دانست . بنابراین هرگز نمی توان نقش علم ارتباطات و روابط عمومی را در آن نادیده گرفت . تا ارتباط موثر و روش های درست آن بکار گیری نشود هرگز صنعت جهانگردی به نقطه اوج خود نخواهد رسید . این مهم را در کشورهایی که دارای حکومتهای بسته با دیدهای محدود می باشند به خوبی می توان مشاهده کرد . در زندگی فردی نیز می بینیم کسانی دارای ارتباط موفق تری با دوستان و آشنایان خود هستند که روابط عمومی قوی تری نسبت به دیگران داشته باشند و این یک جزء لاینفک در ارتباط و رفت و آمد است . اما باید به این نکته توجه کرد که در علم روابط عمومی نیز مانند سایر علوم تحولات گسترده ای در پیشرفته و به روز شدن آن صورت گرفته است که یکی از مهمترین این پیشرفتها دستیابی به روابط عمومی الکترونیک است . دقیقا می توان همینجا را نقطه مشترک توسعه جهانگردی با علم روابط عمومی دانست . در هردو مقوله باید به سمت فن آوری اطلاعات و ارتباطات پیش رفت تا به نتایج مطلوب دست یافت که البته جهش چشمگیری در زمینه الکترونیک در علم جهانگردی صورت گرفته است که این خود مدیون اطلاع رسانی و روابط عمومی است . آیا گردشگری و صنعت توریسم با بهره گرفتن از سیستم های سنتی قادر به کار و ادامه فعالیت نیستند؟ پاسخ این سوال با اطمینان “نه” است .اصولا همانطور که قبلا نیز ذکر شد توسعه گردشگری بدون داشتن تخصص روابط عمومی امری است محال . اما در توضیح باید اضافه کرد که داشتن یک سیستم حرفه ای و پیشرفته برای توسعه این صنعت با بهره گرفتن از مقوله روابط عمومی که مجهز به فناوری های مختلف باشد برای آنان که قصد دارند در عرصه کسب و کار جهانی توریسم وارد شوند و با شرکت های همکار خود به رقابت بپردازند به یک ضرورت تبدیل شده است. از این رو سیستم های سنتی بازاریابی ، تبلیغ و روابط عمومی با توجه به اهمیت سرعت در اطلاع رسانی به هیچ وجه از کارایی لازم برخوردار نیستند و لذا مدیران سازمان های گردشگری باید با گزینش و استفاده از فناوری های مناسب ارتباطی و اطلاعاتی در جهت اعتلای این بخش مهم یعنی واحد روابط عمومی و نیل به روابط عمومی الکترونیکی اقدام کنند. بنابراین بدون هیچ اغماضی باید بر ضرورت دیجیتالی شدن روابط عمومی ها تاکید کرد و آن را عامل پیشرفت و توسعه گردشگری دانست. روابط عمومی الکترونیکی فرصت هایی را فراهم می سازد، تا کیفیت ارائه خدمات به مخاطبان و جامعه هدف ما یعنی گردشگران بهبود یابد و آنان را قادر سازد در هر لحظه به حجم وسیعی از خدمات و اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنند. افزایش تقاضای دسترسی به اینترنت برای دریافت خدمات، اطلاعات و اطلاع رسانی در مقوله گردشگری ، روش های ارتباطی و کاری را تحت تاثیر قرار داده است . افزایش اثربخشی و کیفیت خدمات گردشگری الکترونیکی نه تنها یک فناوری جدید است ، بلکه یک بینش و هدف روشن از راهبردهای ارتباطی و اطلاع رسانی است که با توسعه دیجیتالی روابط عمومی ها محقق خواهد شد. هدف توسعه روابط عمومی الکترونیکی جلب توجه، تاثیرگذاری بر رفتارها و دیدگاه ها و خدمات رسانی به گردشگرانی است که از طریق محیط و ابزار الکترونیکی با جاذبه های ارتباط برقرار می کنند. تمام این تلاش ها برای افزایش اعتبار و جایگاه گردشگری در نزد مخاطبان صورت می گیرد. فعالیت خوب روابط عمومی می تواند باعث ایجاد اعتماد مردم نسبت به تعهد سازمان ها و شرکت های گردشگردی در قبال مشتریانشان باشد و از این طریق زمینه بهینه سازی فرآیندهای ارتباطی بهتری را در این مورد را فراهم کند. ۳-۱۳-۲٫ وجه قالب در مدیریت روابط عمومی الکترونیکی و تا ثیر آن بر توسعه گردشگری دیدگاه های مختلف و متفاوتی در تعیین رویکرد اصلی روابط عمومی الکترونیکی وجود دارد. برخی کارشناسان در تحلیل موضوع اصلی روابط عمومی الکترونیکی، وجه روابط عمومی را اصل قرار می دهند و از این جهت به بررسی مساله می پردازند و برخی دیگر فناوری اطلاعات را به عنوان معیار بررسی انتخاب می کنند. در چند سال اخیر با توسعه صنعت فناوری اطلاعات و کاربردی ترشدن فناوری در بخش های مختلف زندگی اجتماعی و کاری، به هنگام بررسی هر موضوعی ناچار از استفاده پیشوند((e)) به عنوان نماد عصر دیجیتال هستیم. از این رو پدیده های مختلف اجتماعی همچون گردشگری ،کسب و کار و تجارت، بانکداری، بازاریابی، آموزش و غیره با قرار گرفتن در کنار این پیشوند تعابیر و تعاریف جدیدی پیدا می کنند. روابط عمومی هم موضوعی از این دست است. یعنی به خودی خود دارای تعریف ، روش ها و اصولی است، ولی وقتی با فناوری اطلاعات به عنوان پدیده عصر حاضر تلفیق می شود هویت فناورانه خود را نمایان می سازد و دارای تعاریف و کارکردهای جدیدتر و متنوع تری می شود. بنابراین در بررسی روابط عمومی الکترونیکی به خصوص در علم گردشگری ، به هیچ وجه نمی توان به اصول روابط عمومی سنتی اکتفا کرد و برای رسیدن به درک بهتری باید از آن به عنوان یک علم جدید با شاخص ها و استانداردهای خاص خود یاد کرد. با این توضیح می توان به دیدگاه های موجود که صرفا الکترونیکی کردن خدمات روابط عمومی سنتی را برای رسیدن به روابط عمومی الکترونیکی کافی می دانند پاسخ گفت. بنابراین در امر مدیریت روابط عمومی الکترونیکی، فقط حضور افراد متخصص در یکی از شاخه های روابط عمومی یا فناوری اطلاعات و یا گردشگری مهم نیست بلکه افرادی که به عنوان مدیر یا کارشناس گردشگری مشغول فعالیت می شوند باید در هر دو موضوع از تخصص لازم بخوردار باشند و از تکنیک های کاربردی هر دو دانش آگاهی کافی داشته باشند. در این شرایط تلاش برای شناخت وجه قالب روابط عمومی الکترونیکی برای توسعه صنعت گردشگری ، امری غیر ضروری و گاه گمراه کننده جلوه می کند چرا که ما دیگر نه از روابط عمومی حرف می زنیم و نه از فناوری اطلاعات در گردشگری ، بلکه از یک دانش فنی و کاربردی که حاصل تلفیق تکنیک ها و تاکتیک های آن دو است سخن می گوییم، بنابراین روابط عمومی الکترونیکی را یک دانش تلفیقی که حاصل تغییر نگرش ها و کاربری گردشگری نسبت به اطلاع رسانی با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات است معرفی می کنیم و برای آن مدل ها و فرآیندهای ماموریتی و اجرایی جدیدی متصورمی شویم. (افتاده،۱۳۸۹، ص ۱۸۸) ۳-۱۳-۳٫ روابط عمومی الکترونیکی و مدیریت تشریفات وگردشگری موضوع تشریفات و مدیریت برنامه های سفرهای میهمانان داخلی وخارجی شرکت ها و سازمان ها ،جزو فرآیندهای کاری به ظاهرساده اما به راستی پیچیده است که نیاز به وسواس ودقت زیادی در برنامه ریزی دارد .همچنین مدیریت فرایند روابط عمومی در سازمان ها وارگان هایی که وظیفه ارائه خدمات مختلف مربوطه به ارائه گذرنامه ،ویزا ،بلیت های مسافرتی ،هتل و تورهای گشت وگذار را دارند نیز امری بسیار حساس است.در این قسمت سعی خواهیم کرد فر آیند اطلاع رسانی و تشریفات را با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات در بسترهای مجازی از دو رویکرد ذکر شده مورد بررسی قرار دهیم.در حال حاضر،اکثر صنایع وسازمان های تولیدی و خدماتی در اثر توسعه کاربری فناوری اطلاعات دچار تغییر و تحولات اساسی در امور جاری وبرنامه ریزی خود شده اند و دراین بین صنعت گردشگری ومدیریت تشریفات تاثیر زیادی از این تغییرات پذیرفته اند.با توسعه خدمات دولت الکترونیکی برای ارائه خدمات غیر حضوری جهت صدورگذر نامه وویزا،همچنین امکان رزروبلیت هواپیما،قطار واتوبوس از طریق اینترنت وهمچنین رزرو هتل،این امکان برای روابط عمومی ها به وجود آمده است تا به جای صرف انرژی ووقت زیاد از طریق سایت های سازمان ها،سفارت خانه ها،شرکت های هواپیمایی وهتل ها اطلاعات مورد نظر را یافته و با بهره گرفتن از فرم های الکترونیکی اقدام به ثبت سفارش های لازم کنند . بنابراین لازم است تا روابط عمومی ها اقدام به تهیه بانک اطلاعاتی کاملی مربوط به نشانی ،شماره تماس و نشانی وب سایت های سازمان ها،ارگان های مرتبط با جریان ارائه گذرنامه و ویزا و همچنین خطوط هواپیمایی،آژانس های مسافرتی وهتل های مختلف در داخل وخارج از کشور کنند تا در مواقع لزوم از آنها استفاده نمایند .در شرایط مختلف توصیه می شود،سازمان ها از شرکت هایی که خدمات خود را به صورت بسته های کامل ارائه می دهند استفاده کنند تا هم سرعت کار بالاتر رود وهم کیفیت ودقت در کار بیشتر شود .در این روش هم روابط عمومی ها وهم سرویس دهندگان از تمرکز مناسبی برخوردارند. وظیفه روابط عمومی سازمان هایی که در بخش های مختلف فرایند مسافرت های درون کشوری وخارج کشوری فعال هستند جمع آوری اطلاعات کامل ودقیق برای شرایط وحالت های مختلفی است که یک مسافر ممکن است با آن مواجه شود.انتشار این اطلاعات از طریق سایت های اینترنتی و به روز رسانی دقیق آنها باعث اعتماد و آسایش هر چه بیشتر مردم خواهد بود .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در مورد اهداف حکومت باید گفت هر چند شاید ما مأمور به تحقق بخشیدن به آنها نباشیم اما باید از آنها به عنوان یک چشم انداز استفاده نماییم تا مسیر حرکت را تشخیص دهیم. زیرا شکی نیست که اقدام گروه زمینه ساز باید در راستای اهداف امام باشد نه در تقابل با آن اهداف.
-
- اوصاف اصحاب امام عصر(عج)
۱ـ۱) یاران محبت مدار یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ. (مائده، ۵۴) ۱) أخبرنا أحمد بن محمد بن سعید ابن عقده قال حدثنا علی بن الحسن بن فضال قال حدثنا محمد بن حمزه و محمد بن سعید قالا حدثنا حماد بن عثمان عن سلیمان بن هارون العجلی قال قال سمعت أبا عبد الله(ع) یقول: إن صاحب هذا الأمر محفوظه له أصحابه لو ذهب الناس جمیعا أتى الله له بأصحابه و هم الذین قال الله عز و جل: فَإِنْ یَکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرِینَ و هم الذین قال الله فیهم فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکافِرِینَ. (نعمانی، ۱۳۷۶: ۳۱۶، ح۱۲) این روایت نشان میدهد آیه در شأن یاران امام عصر(عج) است. باید توجه داشت که منظور از ارتداد در آیه ای که ذکر شد ارتداد اصطلاحی که ملی و فطری دارد و کافر شدن حقیقی است، نیست. بلکه معنای لغوی آن است یعنی از دین روی گردانند و با دستورات شرع مخالفت میکنند نه این که عقیدهای به آن ندارند. علامه طباطبایی در این باره معتقدند آیه شریفه به نحوى متصل به آیات قبل است و در این مقام است که روشن سازد دین خدا از اینگونه مردم نیرنگ باز بىنیاز است، براى اینکه مردمى که از ترس منافع مادى، خود را در ورطه مخالفت با خدا مىافکنند و با یهود و نصارا دوستى مىکنند، در صراطى قرار دارند که آرام آرام نفاق در دلهاشان رخنه مىکند و قبل از گرفتار شدن به نفاق، مبتلا به بیمارى دل هستند، جماعتى هستند که جمعى از آنان بیمار دلند، باکى ندارند از این که با از دست دادن سرمایه دین، دنیا را به دست آورند و آنچه در نزد دشمنان دین از عزت کاذب و مقامهاى حیوانى و فانى سراغ دارند را مقدم مىدارند بر عزت حقیقى که تنها از آن خدا و رسول او و مؤمنین است و بر سعادت واقعى که هم شامل زندگى دنیا است و هم آخرت. (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج۵: ۶۲۶) ۲ـ۱) مؤمنان صالح وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ. (طباطبایی،۱۳۷۴، ج۵: ۶۳۰ ) خداوند در این آیه اوصافی را برای جامعه بعد از ظهور بیان کرده است. (جانشین شدن در زمین، قدرت یافتن دین، تبدیل ترس به امنیت، عبادت خالصانه). از بیان روایتی معلوم میشود بدون برداشتن کامل صفت نفاق، ایجاد چنین اوصافی در جامعه امکان پذیر نیست. منظور از نفاق در این جا منافق اصطلاحی که کافر است و اظهار اسلام میکند نیست بلکه مسلمانانی هستند که در آیه قبل توضیح آن گذشت، بیمار دلانی که در عین اعتقاد به اسلام شیفته دنیا و کفار هستند و آنها را از صمیم قلب دوست دارند و دنیا را بر خدا ترجیح میدهند نه این که اعتقاد به خدا و معاد نداشته باشند. این افراد را قرآن مرتد مینامد یعنی با این که عقیده به خدا دارند اما خداوند را دوست ندارند وعزت و قدرت و نصرت را در جای دیگر میدانند و به دنبال کسب خوشنودی آنها هستند و خواست آنها را بر خواست خداوند ترجیح میدهند.(جعفری، ۱۳۸۷: ۹ )
بنابراین یکی از وظایف اصلی حکومت خشکاندن ریشه چنین نفاقی است. با توجه به روایات معلوم می گردد منافقهای یاد شده بعد از به قدرت رسیدن آثار سوئی را در جامعه ایجاد میکنند:
-
- آشکار کردن دشمنی با برادران دینی
-
- جنگ با برادرن دینی برای کسب ریاست
-
- تک روی و عمل نکردن به برنامهها و دستورها
-
- فتنه انگیزی و جنگ افروزی
بنابراین مبارزه با نفاق باید قبل از زمان تشکیل حکومت (زمان غیبت) صورت گیرد. علاّمه طباطبائی در تفسیر آیه ۵۴ سوره مائده به برخی از صفات این افراد اشاره میفرماید: أن الآیه مسوقه لإظهار أن دین الله فی غنى عن أولئک الذین یخاف علیهم الوقوع فی ورطه المخالفه و تولی الیهود و النصارى لدبیب النفاق فی جماعتهم، و اشتمالها على عده مرضى القلوب لا یبالون باشتراء الدنیا بالدین، و إیثار ما عند أعداء الدین من العزه الکاذبه و المکانه الحیویه الفانیه على حقیقه العزه التی هی لله و لرسوله و للمؤمنین، و السعاده الواقعیه الشامله على حیاه الدنیا و الآخره. و إنما أظهرت الآیه ذلک بالإنباء عن ملحمه غیبیه أن الله سبحانه فی قبال ما یلقاه الدین من تلون هؤلاء الضعفاء الإیمان، و اختیارهم محبه غیر الله على محبته، و ابتغاء العزه عند أعدائه و مساهلتهم فی الجهاد فی سبیله، و الخوف من کل لومه و توبیخ، سیأتی بقوم یحبهم و یحبونه أذله على المؤمنین أعزه على الکافرین یجاهدون فی سبیل الله لا یخافون لومه لائم. (طباطبایی،۱۳۷۴، ج۵: ۳۸۰) راه کار: راه برچیدن نفاق طبق روایت یاد شده، ایجاد شرایط سخت است. وجود مشکلات و امتحانهای سخت موجب جدا شدن افرادی میشود که پلیدیهای درونی و روحیه نفاق دارند. چنان که حضرت نوح(ع) برای جدا کردن آنها سالها نخل کاری نمود و وعده فرج عقب افتاد. از روایات استفاد میشود در دولت مهدوی نفاق جایی نخواهد داشت: اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَهٍ کَرِیمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه. ( کلینی،۱۳۶۵، ج۳: ۴۲۴) ۳ـ۱) کارگزاران عادل بنا به تفسیر علامه، برای ظهور امام(عج) فرهنگ جامعه باید تغییر کند. و نکته مهم این است که این فرهنگ به حاکم جامعه بستگی تام دارد. زیرا میتوان گفت حاکم وضع و منویات خویش را خواب میبیند و زمانی که حاکم خواب عدالت را میبیند جامعه به سمت عدالت حرکت میکند و زمینه فراهم میگردد.(کلینی،۱۳۶۵،ج ۸ : ۳۶۲، ح ۵۵۲ ) از روایت معلوم میگردد راه ترویج عدالت در جامعه که زمینه ظهور را فراهم میکند، عادل شدن کارگزاران حکومت است اگر مدیران ارشد حکومت همّی جز علالت نداشته باشند و آنان که مسؤول گزینش و بازرسی به کار کارگزاران هستند ملاک اصلیشان برای به کار گیری و نگه داشتن نیرو، پایبندی آنها به عدالت باشد و کسانی را که اهل زد و بند و ظلم به حقوق فردی و اجتماعی هستند از بدنه نظام جدا نمادند قطعا مردم نیز به سمت عدالت حرکت کرده و جامعه برای پذیرش عدل موعود آماده میشود. ۴ـ۱) معرفت به حقیقت ولایت اهل بیت علیهم السلام امام (ع) میفرماید: افراد هر قدر به اهل بیت(ع) شناخت داشته باشد به همان میزان بهره آنها از دولت قائم(عج) افزایش مییابد. معرفت به کشت (حرث) تشبیه شده چون مانند یک بذر که با کاشتنش ثمرات زیادی به دست میآید، معرفت اهل بیت(ع) نیز منشا برکات فراوانی است. میتوان گفت چون معرفت اهل بیت (ع) در ایجاد دولت قائم(عج) نقش دارد موجب میشود نصیب عالم به آن معارف نیز از آن دولت افزایش یابد. (کلینی،۱۳۶۵، ج۱: ۴۳۵، ح۹۲) بنابر این باید زمینه را برای شناخت ولایت ائمه(ع) و اطاعت از آنها نیز فراهم کرد. پس راه دیگر زمینه سازی برای ظهور، ترویج فرهنگ قرآن و عترت است. باید جامعه را به سمتی هدایت کرد که همگان با این معارف آشنا شوند. از آیات و روایات به دست می آید که برای ظهور امام عصر(عج) باید زمینه سازی کرد و گروهی منسجم این کار را انجام میدهند شاخصههای این گروه در مقام علم، چنین است: آشنایی کامل با قرآن و معارف دینی دارند و اهل بیت(ع) را خوب میشناسند و خداوند را عمیقا دوست دارند. در مقام عمل نیز چیزی را بر خواست خداوند برتری نمیدهند در برابر مؤمنان فروتن هستند اما کفار را هرگز دوست ندارند و در برابر آنها نرمش و سستی ندارند و اجازه نمیدهند فرهنگ آنها در جامعه اسلامی ترویج یابد شاید این مهمترین شاخصه آنها است. اهل مبارزه هستند و در انجام وظایفشان از ملامت دیگران هراسی ندارند. همواره در اندیشه ترویج و حاکم ساختن فرهنگ اسلامی در جامعه هستند. با نفاق و دو رویی مبارزه سرسختانهای دارند. عادل هستند و دین را در جامعه قدرت میبخشند و امنیت را برقرار میکنند حق را آشکار کرده و برای برادری و مهربانی در جامعه تلاش میکنند حدود الهی را اجرا و به دنبال شایسته سالاری هستند و به ناحق چیزی را به کسی نمیدهند. (صادق عمل نیک،: ۴) ۲) اقتضائات اقدام مصلحانه برای زمینه سازی تغییر و تحولات فردی و اجتماعی، لازم است اقدامات مختلفی انجام شود. این اقدامات عبارتند از: ـ اولین قدم درک و شناخت امام و نیاز مبرم به او و درک حق ولایت اوست. (علی بن ابی طالب، ۱۳۸۲، نامه ۴۵) ـ مرحله دوم پذیرش ولایت و سرپرستی و حاکمیت امام و اطاعت اوست. (نور، ۵۵ ) ـ مرحله سوم شناخت و پذیرش و اطاعت از نائب عام امام یعنی ولی فقیه و قیام علیه ظلم و ستم و استقرار یک نظام اسلامی است.[۳] پس از مراحل فوق، انسان آمادگیهای فکری و روحی لازم را پیدا می کند و می تواند هدفمند و بر اساس یک طرح راهبردی طولانی مدت برای آماده سازی شرایط ظهور حرکت نموده و شرایط لازم را برای حکومت جهانی مهدی موعود (عج) آماده نماید. انقلاب اسلامی ایران اکنون در این مرحله قرار دارد. ضروریست تا اهداف و راهبرد ها و سیاستگذاریهای مورد نیاز در راستای زمینه سازی تدوین و اجراء شود. امروزه نیاز به تهیه و تصویب سند سیاستگذاریهای آماده سازی شرایط ظهور می باشد تا عملیاتی شدن این سند در قوای سه گانه، ارتش و سپاه، صدا و سیما وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی و جامعه امکان پذیر شود. ضروریست تا ترکیبی از اساتید دانشگاه و حوزه در گروه ها و زمینه های مختلف تشکیل شود و سند آماده سازی شرایط ظهور را تهیه نمایند و برای تصویب نهایی به شورای انقلاب فرهنگی ارائه نمایند. بدون مشارکت فعال دانشگاهها و حوزه های علمیه این ماموریت تحقق نمییابد. در حقیقت سند سیاستگذاری نظام، دولت و امت زمینه ساز، یک سیاستگذاری مادر است که بقیه سیاستگذاری ها در زمینه های مختلف از آن منشعب می شود. بکارگیری منابع اسلامی (مانند قرآن، سنت و احادیث پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم(ع)، و استفاده از منابع علمی و عقل و منطق، برای ایجاد فضای مساعد جهت ارتقای معرفت دینی و تدوین و تصویب سیاستگذاریهای مورد نیاز یکی از ماموریتهای اساسی نظام، دولت و امت زمینه ساز است. با توجه به اینکه انسان معمار سرنوشت خویش است، وانسان می تواند آینده را با اراده خود بسازد ، باید بتوان سمت و سوی روند آینده را پیش بینی و تجزیه و تحلیل نمود و اقدامات لازم برای تدوین و اجرای اهداف وراهبردها و سیاستگذاریها و برنامه ریزی های راهبردی و نظارت و کنترل در مرحله اجرا بعمل آورد. ۳) سیاست های مورد نیاز حکومت اسلامی ۱ـ۳) سیاست حرکت بر طبق معارف شریعت اسلام قرآن، سنت پیامبر(ص) و سیره اهل بیت عصمت (ع) و عقل و اندیشه توحید نگر، چهار منبع اساسی برای تدوین و اجرای احکام و قوانین اسلامی است.و تدوین قوانین بر اساس چهار منبع فوق جزء بدیهیات جهان تشیع و انقلاب اسلامی است. خداوند متعال در سوره بقره آیه ۲۱۳ می فرماید: “فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه …"؛ پس خداوند پیامبران را فرستاد تا نیکان را بشارت داده و بدان را بترسانند و با آنها کتاب را به راستی فرستاد تا بین مردم در آنچه اختلاف کرده اند حکم کند. ۲-۳) سیاست استفاده از دستاورد های تفکر، دانش و اندیشه بشر در زمینه های مختلف در برنامه ریزی جهت توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ارتقائ استاندارد های زندگی مردم، توسعه دانش و فناوری، عمران و آبادانی کشور، ضروریست تا در چارچوب اهداف، معیار ها و ارزشهای اسلامی، از کلیه دستاورد های علمی، فناوری و صنعتی بشر استفاده شود. ۳ـ۳) سیاست گسترش اعتقادات، معنویت و تهذیب اخلاق در جامعه خداوند متعال می فرماید: “لقد بعثنا فی کل امه رسولا ان اعبدو الله و اجتنبوا الطاغوت"؛(نخل، ۳۶ ) ما در میان همه ملتها فرستادگانی فرستادیم تا شما خدا را عبادت کرده و از طاغوت دوری گزینید. خداوند همچنین می فرماید"هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه"(جمعه، ۲) ؛ او کسی است که در بینمردم امی پیتمبری ازخودشان بر انگیخت تا آیات حق را بر آنان بخواند و آنها را پاک و مهذب ساخته کتاب و حکمت آموزد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اما اگر بخواهیم تعریف دیگری از نئومحاظه کاری ارائه دهیم می توان این گونه بیان داشت که نئومحافظه کاری مجموعه ای از افکار متناقض در سیاست داخلی وخارجی است. برخلاف نئولیبرال ها که خواستار حداقل سازی نقش سیاست تا بیشترین حدممکن هستند نئومحافطه کاران دارای یک فهم سیاسی خاصی می باشند، آن ها به فرافکنی قدرت امریکا در سراسر جهان به منظورحفاظت از منافع خود وامنیت اعتقاد دارند چرا که ایالات متحده امریکا رژیمی خاص همراه با ارزش های جهانی است. در سال های اخیر به ویژه بعداز حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نئومحافظه کاری خود را در مرکز بحث چگونگی اتخاذ وتوسعه تصمیمات سیاست خارجی یافت، چرا که بسیاری از نئومحافظه کاران در رده های بالای دولت جرج دبلیو بوش[۱۹۷] مشغول به کار بودند وبعد از حمله به عراق نفوذ سیاست خارجی نئومحافظه کاران در امریکا افزایش یافت. تأثیر نئومحافظه کاری بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا دارای تاریخی طولانی تر از حمله به عراق می باشد. ازدهه ۱۹۷۰ ، نئومحافظه کاران از طریق فعالیت در سازمان هایی نظیر کمیته مربوط به خطر موجود[۱۹۸]، انجمن امور امنیت ملی یهود[۱۹۹] و پروژه برای امریکای قرن جدید [۲۰۰](پناک) در مباحث سیاست خارجی نقش مهمی را ایفا کرده اند. این افراد سمت های کلیدی وزارت دفاع وامور خارجه را در اختیار گرفته بودند. (Halper &Clark,2004,PP.201-231)
الف) نقش کانون تفکرپناک در حمله امریکا به عراق یکی از کانون های تفکری که در حمله امریکا به عراق نقش مهمی داشت را می توان پناک نام برد. درابتدا به چگونگی شکل گیری دکترین سیاست خارجی امریکا در زمان جرج دبلیو بوش اشاره می کنیم. قبل از این که جرج دبلیو بوش[۲۰۱] در نوامبر سال ۲۰۰۲ میلادی به عنوان ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا انتخاب شود به مردم وعده داد که سیاست خارجی دولت وی متفاوت از استراتژی نئومحافظه کاران خواهد بود که این استراتژی عبارتست از گسترش یکجانبه گرایی قدرت امریکا ، تغییر رژیم ها واجرای ارزش های اخلاق امریکایی. وی در طی مبارزات انتخاباتی خود به مردم سیاست خارجی متواضعانه ای را وعده داد. به عنوان مثال جرج دبلیو بوش در سخنرانی نوامبرسال ۱۹۹۹ در کتابخانه ریاست جمهوری ریگان گفت: ” نگذارید با قدرت خویش بر دیگران مسلط شویم” (Bush,1999) بوش در مناظره ریاست جمهوری با ال گور[۲۰۲] در سال ۲۰۰۰ اظهار داشت: ” من در بکارگیری ارتش به عنوان سازندگان ملت بسیار دقت خواهم کرد” (Lehrer,October 3,2003). وی درمناظره دیگری حدود یک هفته بعد گفت: “ملت ما اکنون در جهان به تنهایی به عنوان یک قدرت ایستاده است به همین دلیل بایستی متواضع باشیم وقدرت خود را حفظ کنیم(Lehrer,octobr11,2003). جرج دبلیو بوش زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ پیروز شد بسیاری از نئومحافظه کاران علیرغم رویکرد متفاوتشان نسبت به سیاست امنیتی وسیاست خارجی، در سمت های کلیدی دولت وی جای گرفتند. معاون رئیس جمهور دیک چنی[۲۰۳]، یکی ازامضاء کننده های پناک و وزیردفاع پیشین جرج دبلیو بوش، در استقرار نئومحافظه کاران در دولت جدید نقش مهمی را ایفا می کرد. (Dorrien,2004) در سال ۱۹۹۲پل ولفوویتز[۲۰۴] معاون سیاسی وقت وزارت دفاع و لویس لیبی[۲۰۵] کارشناس ارشد این وزارت خانه وهمکاری تمام وقت زلماخلیل زاد[۲۰۶] اولین استراتژی نئومحافظه کارانه سیاست خارجی بعد از جنگ سرد را نوشت، این سند که راهنمای برنامه ریزی دفاعی(DPG-92)[207] نام داشت(Gelman,1992)، در سال ۱۹۹۲ برای سیاست دفاع آمریکا به دیک چنی[۲۰۸] وزیر وقت وزارت دفاع ارائه دادند. آنها در این سند از ایجاد نظم جدید جهانی سخن گفتند و در راه خروج از جنگ سرد، استراتژی ابداعی جدیدی را برای آن مطرح کردند که باعث استحکام تسلط قدرت آمریکا بر اروپا، آسیای میانه و روسیه می شد.پیشنهاد چهل وشش صفحه ای کارشناسان ارشد وزارت دفاع هفته ها درآن وزارتخانه در حال بررسی و مطالعه بود. جیمز من[۲۰۹] در کتاب خود گزارشی از تأثیر گذاری برنامه های نو محافظه کاران ارائه داده است، جمله هایی از این گزارش را مطالعه می کنیم : “هدف اولیه ما جلوگیری از حضور رقیب ابر قدرت در سطح جهانی است". هیچ رقیب بالقوه نباید"به فکر داشتن نقشی مهم تر از آمریکا در منطقه و یا درسطح جهان باشد". "هر ملتی که با در اختیار داشتن و تصاحب تسلیحات کشتار جمعی منافع ایالات متحده را تهدید کند باید مورد حمله پیشگیرانه نظامی آمریکا قرار گیرد". بنابر این هر ملتی که سیاست خود را با سیاست آمریکا هماهنگ نکند و خواهان رقابت با این ابر قدرت باشد، به عنوان دشمن شماره یک شناخته خواهد شد. زمانی که روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست به گزارش مذکور دسترسی پیدا کردند رسوایی و افتضاح زیادی ، در بعضی از کشورهای قاره آسیا و بخصوص در کشورهای اروپایی که رقبای بالقوه آمریکا هستند ،بوجود آمد. در آن زمان دکترین آنها کمی مسخره به نظر رسید ولی عقاب های آمریکایی، کارمندان و دست اندرکاران وزارت دفاع آمریکا، در حسرت مبارزات سیاسی ریگان علیه اتحاد جماهیر شوروی بسر می برند. دیک چنی با نگاهی جدید به بازنویسی گزارش پرداخت و در نتیجه قدم های اولیه بر داشته شد. هدف اصلی پروژه آنها، سیطره کامل آمریکا بر جهان بود و اتهام دسترسی کشورهای دیگر به تسحیلات کشتار جمعی، بهانه ای برای حمله های یک جانبه آمریکا به کشورهایی بود که از طرف سازمان ملل متحد تحریم نشده بودند . آمریکا با کمک کشورهای دوست با عنوان((حمله پیشگیرانه)) به عراق حمله کرد و اتحاد کشورها، جای خود را به ائتلاف ویژه داد. دکترین فوق توسط همان گروه و با همان طرز فکر مدتی بعد در قالب کانون تفکر پناک ارائه گردید و” طرح سیادت کامل آمریکا” را مطرح کردند و دکترین نئومحافظه کاران بر دو اصل پایه ریزی شده بود: “سیادت آمریکا بر جهان که برای ایالات متحده و کشورهای دیگر جهان سودمند خواهد بود"و” اجرای طرح سیادت آمریکا در جهان که به قدرت نظامی ، دیپلماسی قوی و طرفداری از اصول اخلاقی نیاز داشت. (رضیئی،۱۳۸۸،صص۱۹-۲۵) دیک چنی درفاصله زمانی بین انتخابات درماه نوامبر و رسیدن به قدرت در ماه ژانویه در سمت ریاست “انتقال ریاست جمهوری[۲۱۰]” فعالیت می کرد. دیک چنی به همراه کمک افرادی دیگر توانست بسیاری از اعضای پناک را به سمت های رده بالای دولت برسانند از قبیل دونالد رامسفلد[۲۱۱](وزیر دفاع)،پل ولف ویتز[۲۱۲](معاون وزیر دفاع)،الیوت آبراهام[۲۱۳](شورای امنیت ملی)،ریچارد پرل[۲۱۴](رئیس هیأت سیاست دفاعی)،رابرت زوئلیک[۲۱۵](نماینده تجارت ایالات متحده امریکا). این انتصابات شرایط مقدماتی بوروکراتیک برای چگونگی اثرگذاری نئومحافظه کاران بر سیاست خارجی امریکا در دولت بوش را فراهم می ساخت. ب)دکترین جرج دبلیو بوش شاید آشکارترین استراتژی سیاست خارجی نئومحافظه کاران که سیاست رسمی دولت بوش را منعکس می ساخت استراتژی امنیت ملی ایالات متحده امریکا در سپتامبر ۲۰۰۲ باشد. این استراتژی به همراه سخنرانی های بوش به عنوان دکترین بوش شناخته شده است. دکترین بوش از سه استراتژی اصلی سیاست خارجی تشکیل شده است: الف)ایالات متحده امریکا دیگر تنها بر دکترین های مهار وبازدارندگی جنگ سرد تأکید نخواهد داشت که نشأت گرفته از واقع گرایی وتاحدودی لیبرالیسم است. به جای آن ایالات متحده امریکا از استراتژی اقدام نظامی یک جانبه وپیشگیرانه پیروی خواهد کرد تا با دشمن بجنگد، نقشه های او را برهم زند وقبل از وقوع بدترین تهدیدات با آن مقابله کند(Bush,1 June.2002) استراتژی اقدام پیشگیرانه ابتدا در DPG-92 حدود یک دهه قبل مطرح شده بود. استفاده پیشگیرانه از قدرت نظامی در واقع عبارتست از تمایل به اقدام یکجانبه. ناتوانی ایالات متحده امریکا در تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که بهره گیری از نیروی نظامی برای مقابله با عراق را مجاز می دانست به روشنی آشکار ساخت که از طریق اجماع نمی توان از قدرت نظامی پیشگیرانه بهره گرفت وبا توجه به این که نئومحافظه کاران مدت ها قبل گفته بودند که به دلیل برخورداری امریکا از قدرت تک قطبی درجهان، دیگر لزومی وجود ندارد تا به صورت چند جانبه اقدام نماید. (Rice,September17.2002) خروج ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۰۱ از پیمان موشک های ضد بالستیک سال ۱۹۷۲ نشان داد که یک توازن مستحکمی بین سیاست رسمی ایالات متحده امریکا واعتقاد نئومحافظه کاران بر ضد چند جانبه گرایی وجود دارد. (Garemone,2001) ب) دومین استراتژی سیاست خارجی که در دکترین بوش به آن اشاره شده است وبا دستورالعمل های سیاست نئومحافظه کاران تطبیق دارد ” اولویت امریکا” است. در فصل آخر استراتژی امنیت ملی ۲۰۰۲، تحت عنوان “موسسات امنیت ملی امریکا را دگرگون سازید تا فرصت ها وچالش های قرن بیست ویکم تحقق یابد” سند بیان می کند که یکی از اهداف سیاست ایالات متحده"جلوگیری از رقابت نظامی آینده” است. (Taylor,1992) سند DPG92 بیان می کند که هدف بسیار مهم سیاست بعد از جنگ سرد باید قدرت تک قطبی باشد: این امرمستلزم آن است که از تسلط هر قدرت متخاصمی بر منطقه ای که دارای منابع کافی برای ایجاد قدرت جهانی است جلوگیری به عمل آید. (استراتژی جدید دفاع منطقه ای) ج)آخرین استراتژی سیاست خارجی نئومحافظه کاری که در دکترین بوش تجلی یافت عبارتست از تبلیغ دموکراسی. استراتژی امنیت ملی ۲۰۰۲ بیان می کند که جایگاه نامتوازن اولویت امریکا فرصت مناسبی را برای توسعه منافع آزادی در سراسر جهان پدید می آورد وایالات متحده امریکا فعالانه تلاش می کند تا دموکراسی، توسعه، بازار آزاد وتجارت آزاد را در هر گوشه ای از جهان گسترش دهد. طی دو دهه اخیر بسیاری از نئومحافظه کاران به تبلیغ ایده “ترویج دموکراسی” می پرداختند وبر این عقیده بودند که این ایده باید در سیاست خارجی امریکا نقش مهمی را ایفا کند. ج)یازده سپتامبر وجنگ عراق: جان کینگدن[۲۱۶] درمطالعات خود تحت عنوان دستور کارها، گزینه ها وسیاستگذاری ها، استدلال می کند که تغییر سیاسی زمانی صورت می پذیرد که “[۲۱۷]پنجره فرصت” برای آن تغییر کاملاً باز باشد. (Kingdon,1995) بر طبق نظر کینگدن پنجره سیاست زمانی ایجاد می شود که در انگیزه ملی ودولت یک بحران وتغییری وجود داشته باشد. در ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱، نئومحافظه کاران این پنجره فرصت را زمانی یافتند که ایالات متحده امریکا مورد حملات تروریستی القاعده قرار گرفت وقریب به ۳۰۰۰ شهروند امریکایی دراین حادثه کشته شدند. در روزهای بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، نئومحافظه کاران که در رأس قدرت قرار داشتند از این بحران ملی استفاده لازم را بردند تا در این فضا به حمایت وتبلیغ ایده حمله به عراق ودگرگونی کامل اصول اصلی سیاست خارجی امریکا بپردازند. به عنوان مثال یکی از نئومحافظه کاران واعضای پناک به نام گری اسچمیت[۲۱۸] اظهار می کند:"بدون ۱۱ سپتامبر، ممکن بود بوش در سیاست خارجی سرگردان شود. شاید بوش خود به دنبال سیاست خارجی متعادلی بود تا بتواند بیشتر تمرکز خود را برمسائل داخلی بگذارد. اما اگر بوش از این سیاست پیروی می کرد ممکن بود ما نئومحافظه کاران در چنین فضایی ازجایگاه خوبی برخوردار نباشیم. (Potman,2003) حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سیاست خارجی امریکا تغییرات وسیعی را ایجاد کرد. وزیر خارجه امریکا کالین پاول[۲۱۹] بعد از حملات ۱۱ سپتامبر اظهار داشت “نه تنها امروز جنگ سرد به پایان رسیده است بلکه دوره بعد از جنگ سرد نیز به پایان رسیده است. (Litwak,2004,PP.76-82) اهمیت این حواث سبب شد تا برای واقعیت های متغییر بعد از ۱۱ سپتامبر یک سیاست خارجی جدیدی تبیین شود ودراین فضا نئومحافظه کاران یک طرح شفاف ومنسجمی را ارائه کردند تا جهان را به وسیله آن باتمام قدرت درگیر جنگ علیه تروریسم کنند (Frum &Perle,2003,P.9) نئومحافظه کاران توانستند ایده حمله به عراق که برای سالیان دراز به تبلیغ آن می پرداختند را با ایده حمله گسترده علیه تروریسم وبحران ۱۱ سپتامبر ترکیب کنند.(Kingdon,1995,P.173) بنابراین جایگاه ویژه نئومحافظه کاران نه تنها در دولت بوش بلکه در میان حزب جمهوری خواه وگروه های محافظه کار نظیر ائتلاف مسیحی توانست اجرای دیدگاه سیاست خارجی را تسهیل سازد. (Halper&Clark,2004) چند روز پس از ۱۱ سپتامبر، پناک نامه ای را منتشر ساخت که استدلال می کرد “اگرچه شواهد عراق را مستقیماً در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر دخیل نمی داند اما هر استراتژی که هدفش ریشه کن سازی تروریسم وحامیان تروریسم است بایستی تمام تمرکز خود را بر روی ساقط سازی صدام حسین از قدرت در عراق بگذارد. (Woodward,2002,PP.83-84) در طول این دوران، نویسندگان نئومحافظه کار برتغییر رژیم در عراق به عنوان قسمت اصلی استراتژی خاورمیانه جدید تأکید کردند(Halper&Clark,2004,PP.196-200) درحالی که برخی در وزارت خارجه نظیر وزیر امورخارجه کالین پاول ودستیار وی ریچارد آرمیتاژ[۲۲۰] از سیاست مهار عراق وسیاست یافتن تروریست های مسئول حوادث۱۱ سپتامبر پشتیبانی می کردند، نئومحافظه کاران با حمایت معاون رئیس جمهور، دیک چنی و وزیر دفاع دونالد رامسفلد از ایده جنگ علیه تروریسم با رویکردی گسترده تر پشتیبانی می کردند. استراتژی مرتبط ساختن عراق با جنگ گسترده علیه تروریسم در سخنرانی سالیانه بوش در برابر کنگره آشکار شد. وی در آن سخنرانی بیان داشت که عراق محور شرارت است و سیاست ایالات متحده امریکا با سه کشور عراق،ایران وکره شمالی بطور پیشگیرانه ای برخورد خواهد کرد. (PBS frontline,2003) نتیجه گیری: در این تحقیق می خواهیم به نقش کانون های تفکر به عنوان موسسات راه حل یاب در فرایند سیاستگذاری ایالات متحده امریکا بپردازیم. این تحقیق از چهار فصل تشکیل شده است که فصل اول را مقدمه در برمی گیرد و فصل دوم نیزشامل چهار بخش است که به ترتیب عبارتند از: مبانی نظری، کانون تفکر، تاریخچه وطبقه بندی کانون های تفکر. بعد از بیان مبانی نظری، دربخش دوم تعریف دقیقی ازکانون تفکر را ارائه می دهیم واشاره می کنیم که کانون های تفکر موسسات تحقیقاتی، غیرانتفاعی ومستقلی هستند که به تحقیق و ارائه راه حل درحوزه مسائل داخلی وخارجی می پردازند. این موسسات نقش میانجی گر بین دولت ومردم را برعهده دارند ودرمباحث سیاستی آگاهانه وبی طرفانه صحبت می کنند وسعی دارند تا مشکلات را شناسایی وآن ها را از طریق بیان وارزیابی به مسائل سیاستی تبدیل نمایند وبه نحوی آن ها را در دستورکار سیاستگذاران قرار دهند. درمورد این که اولین کانون تفکر چه نام داشت و درچه مقطع زمانی شکل گرفته است بین محققان وصاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد، اما در مورد این که کانون های تفکر در ایالات متحده امریکا دارای فضای مناسبی برای فعالیت هستند بین آن ها اتفاق نظر وجود دارد. امروزه در ایالات متحده امریکا بیش از ۱۸۰۰ کانون تفکر وجود دارد که این رقم امریکا را در زمره کشورهای دارای بیشترین کانون تفکر قرار داده است. در این جا این سوال مطرح می شود که چه عواملی سبب گسترش کانون های تفکر در این کشور شده است؟ بسیاری از محققان اذعان دارند که نظام مبتنی بر تفکیک قوا، نفوذپذیری آن، ضعف سیستم حزبی وکثرت گرایی موجب گسترش کانون های تفکر در ایالات متحده امریکا شده است. همچنین برخی معتقدند که این موسسات به دلیل برخورداری از درجه خاصی از بی طرفی ونیز استقلال توانسته اند درجامعه سیاستگذاری امریکا از جایگاه ویژه ای بهره مند شوند. کانون های تفکر در بسیاری از کشورها به طور رسمی وسنتی به دولت، احزاب سیاسی ویا شرکت ها وابسته هستند ونیز به طور کامل توسط آن ها تأمین بودجه می شوند. اما برعکس در ایالات متحده امریکا گرایش بیشتر به سمت کانون های تفکر غیردولتی، مستقل وغیرانتفاعی است. این موسسات در امریکا ازاستقلال قانونی، مالی، فکری بهره مند هستند واین امر سبب شده است تا این موسسات غیردولتی، به بازیگران اصلی جامعه مدنی تبدیل شوند و در بین مردم از اعتبار بیشتری برخوردارگردند. کانون های تفکر را می توان به دو دسته کانون های تفکر مستقل و وابسته طبقه بندی کرد. کانون های تفکر مستقل خود به چهار گروه تقسیم می شوند که به ترتیب عبارتند از: ۱-الف) دانشگاهی- متنوع: این موسسات در زمینه طیف وسیعی از مسائل سیاستی به تحقیق وارائه راه حل می پردازند، شبیه موسسات دانشگاهی هستند و ازآن ها به عنوان دانشگاه های بدون دانشجو نیز یاد می شود. کارکنان آن ها دانشگاهیان هستند واز قواعد دانشگاهی مقرر پیروی می کنند، مدت زمان زیادی را صرف تحقیق می کنند و به تولید مطالعاتی در حد واندازه کتاب، رساله و مقالات پژوهشی می پردازند، نظیر: موسسه بروکینگز، امریکن اینترپرایز ۱-ب) دانشگاهی- متخصص: این کانون های تفکر دارای بسیاری از ویژگی های مشابه کانون های تفکر دانشگاهی- متنوع می باشند ولی با درجاتی از تخصص قابل تمییز هستند. این موسسات بر روی یکی از حوزه های سیاستگذاری به تحقیق می پردازند ودارای دستورکار دقیق، تخصصی تر ومشتری محور هستند. نظیر: دفتر ملی تحقیقات اقتصادی و موسسه استراتژی اقتصاد. ۲) سازمان های تحقیقات قراردادی: به عنوان موسسات مشاوره ای نیز شناخته می شوند که غالب تحقیقات وتحلیل های خود را برای ادارات دولتی انجام می دهند ودارای جهت گیری سیاستی وروابط نزدیک با ادارات دولتی می باشند. این کانون های تفکر متکی بر قرار دادهای دولتی هستند وبیشتر تمایل دارند به جای تحقیق به تحلیل سیاستی بپردازند. دستور کار آن ها توسط آژانس های طرف قرارداد تنظیم می شود. تحقیق ونتایج تحقیق تحت مالکیت آژانس های طرف قرارداد قرار می گیرد ودارای ساختار سازمانی وفرهنگ شرکت های مشاوره ای هستند نظیر: رند کورپوریشن ۳) کانون های تفکر پشتیبان: این کانون های تفکر به جای انجام تحقیق به ارزیابی ایده ها می پردازند و در تضاد با استانداردهای بی طرفی ظاهرمی گردند و به صورت فعال به تبلیغ یک دیدگاه می پردازند ومخالف بکارگیری رویکردهای تکنوکراتی و آکادمیک در تحلیل های سیاستی هستند. نظیر: موسسه کی تو، موسسه مطالعات سیاستگذاری ۴) سازمان های شرکت سیاستی: این کانون های تفکر نسبت به تحلیل ومشاوره سیاستی دارای رویکردهای کارآفرینی و مشابه بنگاه های تجاری هستند که هدف شان درک بازار خود وگسترش وتوزیع کالاهایشان در آن بازار می باشد. این موسسات در تحقیقات سیاستگذاری عمومی از اصول مدیریت، بازاریابی وفروش بهره می جویند. وجه تمایزسازمان های شرکت سیاستی با کانون های تفکر پشتیبان در جهت گیری بازاریابی ومدیریتی است. دارای فرهنگ سازمانی مشابه سازمان بازاریابی هستند. برای تولید وتحقیق از برنامه زمانبندی فشرده ای پیروی می کنند. تحقیق را به گونه ای انجام، خلاصه وصورتبندی می کنند که پاسخگوی نیازهای سیاستگذاران، سیاستمداران وبوروکرات های پر مشغله باشد نظیر: بنیاد هریتیج کانون های تفکر وابسته عبارتند از سازمان های تحقیق سیاستگذاری عمومی که از لحاظ اجرایی، مالی وقانونی به یک سازمان مرتبط باشند وبراساس وابستگی به چهار دسته تقسیم می شوند: ۱) وابسته حزبی ۲) مورد حمایت حکومت ۳) خصوصی انتفاعی ۴) دانشگاه- پایه ۱)کانون های تفکر وابسته حزبی: رسماً به یک حزب سیاسی وابسته هستند واغلب دارای تیم هایی متشکل از محققان وتحلیل گران می باشند که در طول مبارزات انتخاباتی ویا زمانی که حزب در قدرت است وظیفه ایده یابی و ارائه راه حل را برعهده دارند به نحوی که بتوان آن ها را در دستور کار سیاسی حزب قرار داد. این کانون های تفکر موظف هستند تا ایده ها و برنامه هایی را که جزء خط مشی حزب سیاسی قرار می گیرند را گسترش دهند. این نمونه کانون تفکر بیشتر در اروپا متداول است که برای منافع حزب خدمت می کند. تنها نمونه کانون تفکر وابسته در امریکا عبارتست از: موسسه سیاستگذاری پیشرفته که در سال ۱۹۸۹ تأسیس شد وبه عنوان بازوی تحقیقی شورای رهبری حزب دموکرات فعالیت می کند
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- آرزوئی دست نایافتنی - امیدی فراهم نشدنی( جابر۱۳۹۰ ) در هرحال انتظار و امید به آینده شعله ای است در وجودانسان که نبود آن موجب یاس و نومیدی می شود و در سیستم جسم و روان انسان اختلال ایجاد می کند امید به آینده و انتظار فردایی بهتر خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال جویی انسان است و کمال جویی انسان در گرو کسب کرامت است(حجرات ،۱۳)(همان ) ۲-۲۰ والاترین نوع امیدواری قرآن مجید آرزو و امیدی را که متوجه ارزش های والای انسانی باشد و رنگ خدایی به خودگیرد برترین آرزوها و امیدها دانسته است. آنجا که می فرماید: “مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست؛ و باقیات الصالحات (ارزش های پایدار و شایسته) ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش تر است.( کهف،آیه ۴۶) الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَهُ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً و امام علی (ع) می فرماید: “هر کس خداوند آرزو و آرمانش باشد، نهایت آرزو و امید را یافته است.""من یکن الله أمله یدرک غایه الأمل و الرجاء و نهایه الرجاء".(آمدی ،۱۳۸۶) بعضی امیدها اگر چه عمل هم نشوند باز نزد خداوند ارزشمند است. امام صادق(ع)می فرمایند: “گاهی بنده مومن تهیدست می گوید: خدایا! به من روزی عطا کن تا فلان کار خیر و نیک را به جا آورم. اگر خداوند در او صدق نیت را بداند، تمام اجر و پاداشی را که در صورت رسیدن به این آرزو و انجام آن کارهای خیر استحقاق پیدا می کرد، برای او نوشته می شود."(مجلسی ،۱۳۸۷ق )
کوچک شمردن خوبی ها و نعمت ها افراد را در کام یأس و افسردگی می برد. «ابوهاشم جعفری» از یاران امام هادی(ع) بود و در تنگنای شدیدی قرار داشت، هنگامی که نزد امام هادی (ع) آمد، پیش از آن که او چیزی بگوید، امام با ذکر نعمت های الهی او را امیدوار ساخت. در حالی که او غرق در اوهام بود. امام فرمودند: «کدام یک از نعمت هایت های خدا را می خواهی شکرگزاری کنی؟» وی که شگفت زده شده بود، خود را جمع کرد و ندانست چه بگوید. امام(ع) یکی پس از دیگری نعمت های وی را باز گو کرد و فرمود: «خداوند به تو ایمان داده و با این نعمت، بدنت را بر آتش حرام کرده و به تو تندرستی عطا فرموده و با این وسیله تو را بر انجام فرامین الهی یاری رسانده است و به تو قناعت ارزانی داشته، پس تو را از بذل و اسراف و خرج بیهوده حفظ کرده استحضرت با بیان نعمت ها، او را به آنچه در حال حاضر داشت آشنا کرد و به او فهماند آنچه دارد بیش از آن چیزی است که ندارد.(مجلسی ،۱۳۸۷ق ) ۲-۲۱ موانع امیدواری - گمراهی یکی از موانعی که از امیدوار شدن افراد جلوگیری می نماید گمراهی می باشد زیرا وقتى انسان بکلّى از راه حقّ منحرف و گمراه گشت، امیدى براى هدایت و رسیدن به رحمت و درک فیوضات إلهى پیدا نخواهد کرد(مصطفوی،۱۳۶۹) قالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّون. (حجر ۵۶) .جز گمراهان، چه کسى از رحمت پروردگارش مأیوس مىشود - کفر مانع دیگری که سر راه امید قرار دارد کفر است، چون خداوند متعال، مبدا رحمت است و صفت امید،در ذات اوست و هرگز بندگان خود را از رحمت خود مأیوس نمىکند، مگر آنکه دیگران خودشان را از انوار لطف او محروم سازند و این چیزی جز کفر نیست.(مصطفوی ۱۳۶۲) لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُون (یوسف ۸۷) تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مىشوند. - وقوع مشکلات یکی از موانع امیدواری،بروز مشکلات می باشد، چرا که انسانهای تربیت نشده که قلبشان، نور معرفت الهی را درک نکرده، بهنگام پشت کردن دنیامایوس می گردد.(مکارم شیرازی ،۱۳۷۴) که قرآن دربارۀ آنها فرمود: وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوط. (فصلت ۴۹) هر گاه شرّى به او رسد، بسیار مأیوس و نومید مىگردد. در قرآن کریم بار ها به شیوه های مختلف درباره امید و امید واری سخن گفته شده ، آیات این کتاب شفا بخش بارها انسان را به امید واری تشویق کرده است به گونه ای که با توجه به آیات امید آفرین قرآن این کتاب مقدّس را با توجه به نام های مبارکی که بر آن نهاده اند کتاب امید نیز می توان نامید . تفکّر در قصّه های قرآن مارا به این حقیقت رهنمون می کند که یکی از اهداف بیان این قصّه ها تحکیم روح امید در دل اهل ایمان بوده است . در سوره هود آیه۱۳ خداوند می فرمایند : ما هر یک از سرگذشت انبیا را به تو باز گو کردیم تا به وسیله آن قلبت را آرامش بخشیم و اراده ات قوی شود . خداوند متعال از طریق بیان زندگی انسان های نمونه که مظهر کامل اسما الهی ( منتهی الرجایا) هستند روحیه امید را در دل افراد بشر پرورده و تقویت می کند چنانکه حضرت یوسف به آغوش پدر باز میگردد ( یوسف ۱۰۰ ) . آتش نمرود به گلستان تبدیل می شود ( انبیا ۶۹ ) ایّوب پس از تحمّل رنج های بسیار سلامت و ثروت به دست می آورد.( علاءالدینی ،۱۳۸۷) ۲-۲۲- منشاءامید و یاس موفقیت و شکست درتعقیب هدف ،به ترتیب باعث هیجان های مثبت و هیجان های منفی می گردد . (محققیان ،۱۳۸۸) همانگونه که گفته شد یاس و ناامیدی هدف شیطان و حاصل غفلت و جهل انسان است و طبق آیه ۸۷ قرآن در سوره یوسف “تنها افرادکافر ،ناا مید از رحمت اویند “. امید همواره مایه حیات و ادامه دهنده زندگی است و این امید در صورتی صادق است که انسان ایمان به قدرت لایزال الهی داشته باشد که نیرویی ماورایی درهمه احوال گرداننده امور و نظم دهنده هستی است و انسانی که خاضعانه در برابر ذات الهی سر فرود آورد و عقیده داشته باشد که حرکت در مسیر صحیح و ایمان کامل به قدرت آفریدگار جهان ،اورا به مقصد نهایی می رساند .امام صادق علیه السلام می فرماید :” خدا به بعضی از انبیاءش وحی کرد به عزت وجلالم قسم ،هرکس که امید به غیر من داشته باشد امید او راقطع می کنم و لباس مذلت وخواری درمیان مردم براو می پوشانم و گشایش و فرج درکاراو نمی کنم آیا بنده ام در هنگام سختی ها به غیر من امید دارد در حالی که کلید سختی ها به دست من است ؟ آیا به غیر من امید دارد در حالی که من غنی و بخشنده ام و کلید تمام کارهای بسته به دست من است ؟من بنده ام را از جود و کرم عطا می کنم در حالی که او از من درخواست نکرده است . ولی او باز از من اعراض می کند در حالی که منم خدایی که جز من خدایی نیست و می بخشم بدون آن که از من درخواست شده باشد پس آیا بنده ام درخواست کند و من به او عطا نکنم ؟نه هرگز چنین نیست". (دیلمی ،۱۴۱۲) انسان همواره باید برای رسیدن به آن چه می خواهد تلاش کند و همراه عمل امید برآورده شدن حاجت خود را داشته باشد و اگر گناهی کرد در صدد جبران آن برآید . (جابر،۱۳۹۰) ۲-۲۳-درمان یاس و نا امیدی قرآن برنامه های مشخصی در تمام ابعاد فردی و اجتماعی در زمینه های احکام عبادی ،اخلاق و عمل و… دارد که در هدایت و رشد متعالی بشر مفید است ،بنابر این تمسک جستن به آن و تبعیت از تعالیم و دستورات آن ،ایجاد امید و موجب نگرش مثبت به زندگی می شود که برخی از تعالیم و دستورات به قرار ذیل است : ۱- انسان در امور دنیایی بایستی تصور کند که قدرت خدا برهمه چیز و همه کس احاطه دارد. “ان الله علی کل شی ءقدیر “(بقره ،۲۰) “ولله ملک السماوات والارض و الی الله المصیر “(نور ،۴۲) ۲-انسان باید درس عبرت از سرنوشت انسانها بگیرد . ” قل سیروا فی الارض فانظرو کیف کان عاقبه الذین من قبل ” (نور ،۴۲) ۳-به هر اندازه که انسان مورد امتحان قرار گیرد نباید از رحمت خداوند نا امید شود . زیرا دنیا محل آزمایش است . ” و لنبلونکم بشی ئ من الخوف و الجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین ” (بقره ،۱۵۵) “البته ما شما را با ترس یا گرسنگی و یا نقص اموال و جانها و آفات بیازماییم و تو ای پیامبر صبوران را بشارت بده .” ۴-یاس از جمیع گناهان گذشته انسان بدتر است زیرا یاس موجب انقطاع از پروردگار و دلیل مستور شدن فطرت اولیه است ،زیرا وقتی ،نور ایمان در دل کسی باشد ،همواره امید وار به رحمت واسعه الهی است . “و رحمتی وسعت کل شی “(اعراف ،۱۵۶) ۵- در اسلام بن بست وجود ندارد و خدا خود رابه عنوان قبول کننده توبه معرفی می کند . “وانا التواب الرحیم “(بقره ،۱۶۰) (جابر ،۱۳۹۰) ۲-۲۴ کارکرد های آموزشی تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان امید و آرزو از جمله مسائل مطرح شده در انسان شناسی است که درروان شناسی باعنوان تعادل جسمی و روانی مطرح شده وارتباط ویژه ای با دین و تاثیر مثبت آن در ایجاد روح و روان سالم است .در جهان بینی قرآن امید واقعی و حقیقی در ارتباط با الله مفهوم می یابد و امیدی غیر از این مبنا،واقعی نیست. بنابراین امید به دو نوع صادق و کاذب تقسیم می شود. امید صادق در انسان منشاءتحولات و ایجاد انگیزه و تکاپو در عرصه های مختلف می شود امید واقعی از رحمانیت الهی و آرزو گرایی (امید کاذب) هدف شیطان است . یاس و ناامیدی از گناهان کبیره و باعث هلاکت می شود و مخالف تعالیم دینی الهی است. (جابر ،۱۳۹۰) امید موهبتی الهی است که درسلامت روان انسان نقش مهمی دارد.امید به زندگی انسان معنا می بخشد و هنگام وجود مشکلات و ناملایمات از فرو پاشی روانی انسان جلو گیری می نماید و مانع استیلای یاس و دلسردی در انسان می گردد.(مصباح ،۱۳۷۲)قرآن راه رسیدن به امید رادر همراه بودن دو رویکرد شناختی و رفتاری می داند . در نگاه اسلام انسان از خودشناسی به خداشناسی می رسد و این باعث خود باوری انسان می گردد که در سایه خدا محوری در عرصه زندگی و همراه شدن با رویکردهای رفتاری مثل عمل صالح و …باعث پیدایش امیدی پایدار می شود . (خاکپور و همکاران ،۱۳۹۲) روان شناسان مثبت نگر ،اعتقاد برآن دارند که سازه هایی همچون ” امید ” می تواند از افراد در برابررویدادها ی استرس زای زندگی حمایت کند . به همین دلیل دردودهه ی اخیر روانشناسان بطور جدی به بررسی نقش امید در درمان انواع بیماری ها پرداخته اند و (محققیان ،۱۳۸۸) البتّه امید بخشی قرآن تنها به دنیا محدود نمی شود بلکه آخرت را هم فرا میگیرد ، چنانکه بشارت به بهشت امیدی است که قرآن برای زندگی جاودان مطرح میکند . خداوند متعال برای آن که تیرگی ناشی از نا امیدی را از دل مومنان بزداید از زبان حضرت یعقوب در سوره یوسف آیه ۸۷ فرموده است : از رحمت خدا نا امید نشوید زیرا جز کافران کسی از رحمت خدا نا امید نیست . ( پرچمی و همکاران ۱۳۹۰ ) در حوزه روان شناسی بحث امید سال ها مورد بی توجّهی قرار گرفته بود با این که ایده امید از آغاز آفرینش آدمی وجود داشته است ، بررسی علمی آن در زندگی انسان بیشینه چندان طولانی ای ندارد و در دوران طفولیت به سر می برد . در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ امید به شکل رسمی به رویکردی علمی بررسی شد و برخی روان شناسان به این نتیجه رسیدند که اگر اندیشه ها و هیجان های منفی سبب تضعیف سلامت شوند می توان فرایند مثبتی مانند امید را به عنوان متغیّر هایی برای افزایش سلامت انسان بررسی کرد . اسنایدر از جمله کسانی بود که به درخواست منینجر سازه امید را به شکل علمی بررسی کرد ودرسال ۱۹۹۰نظریّه امید مطرح نمود.( خاکپور و همکاران ۱۳۹۰ ) اعتقاد و ایمان به خدا و انجام اعمال مذهبی توسط افراد نقش موثری در سلامت روانی افراد دارد . و در شکل گیری شخصیت وسبک زندگی سالم نقش مهمی ایفا می کند . مذهب به عنوان مجموعه ای از اعتقادها ،بایدها و نبایدها و نیز ارزشهای اختصاصی و تعمیم یافته، یکی از موثرترین تکیه گاه های روانی به شمار می رود که می تواند معنای زندگی را در لحظه لحظه های عمر فراهم کندودر شرایط خاص با فراهم کردن تکیه گاه هایی افراد را از بی معنایی نجات دهد . (بهرامی ،۱۳۷۸) امیدبخشی و امیدآفرینی آرامش انسان را مضاعف می نماید و سرمایه وجود انسان را به گستره هستی وسعت می دهد و همواره سکوی تعالی شخصیت را مستدام می نماید. احساس ناامیدی روان انسان را پژمرده می کند و تارهای انگیزه های حیاتی را به تدریج تضعیف نموده و زمینه پریشانی فکری و افسردگی فراگیر را فراهم می نماید.(افروز ،۱۳۹۲) نقش امید در سلامت روانی، که آرزوی همه انسانها است، بسیار مهم است. امید، عامل ذاتی و باطنی شالوده زندگی و عامل پویایی و دینامیک روان انسان است. امید ملازم روانی زندگانی و رشد است، یعنی هر لحظه آمادگی برای آن چیزی است که تاکنون تحقق نیافته است. رشد امید یا ناامیدی در انسان به میزان زیادی وابسته به فرهنگ وارزشهای جامعه یا طبقهای است که فرد در آن زندگی میکند، از همین رو برای مقابله با ناامیدی بایستی وضعیت اجتماعی و فرهنگیِ شایستهای که با ذائقه اصلی و فطری تمامی انسانها همخوانی دارد پیریزی نمود.قبل از بیان آثار تربیتی آموزشی امید و نقش آن درسلامت روان ابتدا مفهوم سلامت روان و بهداشت روان و اصول حاکم بر آن با نگاه اسلامی می پردازیم . انسان موجودی بسیار پیچیده با ابعاد گوناگونی است و تداوم حیات او به تعادل نسبی این ابعاد بستگی دارد .یکی از این ابعاد سلامت روان است.سلامت روان ،حالت کامل آسایش و کامیابی زیستی –روانی واجتماعی است و صرف نبود بیماری یا معلولیت نمی باشد . (سازمان بهداشت جهانی).سلامت روانی در مفهوم عام خودنیز به سلامت فکر ،تعادل روانی و دارا بودن ویژگی های مثبت روانی گفته می شود وراههای دستیابی به سلامت فکر و روح که برای تعالی و تکامل فردی و اجتماعی انسان هالازم است با پرداختن به آن روشن می شود . در تعریف دیگر بهداشت روان عبارت است از :پیشگیری از پیدایش بیماری های روانی و سالم سازی محیط روانی است تا افراد جامعه بتوانند بابرخورداری از یک روان متعادل باعوامل محیط خود رابطه صحیح برقرار کرده و درراه سازگاری بامحیط و رسیدن به هدفهای خود پیروز گردد. (جمعی از محققین ،۱۳۶۲). “اصول بهداشت روان ، نیز مانند جسم بر ده اصل استوار است ، اصول ده گانه بهداشت روان عبارتست از: ـ ایمان به حق و روز قیامت ـ صبر و شکیبایى در برابر حوادث ـ دورى از ترس و خوف ـ حذر از تمام رذایل اخلاقى
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
خود آگاهی[۷]: گولمن خود اگاهی را چنین تعریف می کند که فرد باید بصیرت داشته باشد وازحالات درونی، نقاط قوت و ضعف خود و منابع درونی خود آگاه باشد ودرجای دیگر گفته است شناخت احساسات وعواطف خود به طور آنی وعمیق واستفاده ازآن برای راهنمایی در تصمیمگیریهای مناسب.
خود تنظیمی[۸] : مدیریت عواطف یا خود تنظیمی دومین معیارمیباشد که شامل مدیریت کردن حالات درونی، محرکهای آنی و منابع درونی شخص میباشد. و یا توانایی مهارو مدیریت هیجانات و حفظ آرامش برای کمک به تصمیمگیری و بهرهگیری ازتوانمندیهای شناختی به نحو مناسب، هماهنگی با هیجانات به نحوی که به جای اختلال در کارها، در تسهیل آن به ما یاری رساند. خود انگیزشی[۹]: سومین معیار گولمن میباشد که شامل کنترل تمایلات عاطفی است که ازطریق، رسیدن به اهداف آسان گردد. ویااستفاده ازعمیقترین علائق خود برای حرکت دادن وهدایت به سمت اهداف تا کمک کند پیشقدم شده و درجهت تکامل و پیشرفت تلاش کنیم، نه اینکه منتظر مانده تا اینکه یک واقعه یا شخص باعث ایجاد انگیزه وحرکت درما گردد. آگاهی اجتماعی (مهارتهای همدلی[۱۰]): به مفهوم آگاهی ازاحساسات، احتیاجات وتوجهات دیگران وعلاقهمندی فعالانه به مسایل مورد علاقه دیگران میباشد. ویا درک آنچه افراد احساس میکنند، توانایی در نظر گرفتن دیدگاههای دیگران وتوسعه حُسن تفاهم و هماهنگی با انسانهای گوناگون به منظور ارتقای کار گروهی (به ویژه در محیط کاری و سازمانی). مهارتهای اجتماعی[۱۱] : به مفهوم مهارتهای فرد درایجاد رابطه های مؤثر میان فردی میباشد. (گولمن ۱۹۹۵) در روابط با دیگران، به خوبی کنار آمدن با عواطف خود و دیگران، فهم دقیق موقعیتها و شبکههای اجتماعی، مهارت خوب گوش کردن و خوب ابرازوجود کردن، حل تضادها و تعارضها و استفاده از این مهارتها برای متقاعدسازی رهبری و مدیریت. (گلمن،۱۹۹۸) تعاریف عملیاتی متغیرها: دراین پژوهش منظورازهوش عاطفی براساس نظریه دانیل گلمن بوده، که شامل: ۵ مؤلفه خودآگاهی،خودتنظیمی، خودانگیختگی، مهارتهای همدلی ومهارتهای اجتماعی می باشد. که با استفاده ازپرسشنامه سیبریاشرینگ اندازه گیری شده است . گلمن برای هوش عاطفی ۲بعد و برای آن ۲ بعد،۵ معیار را بیان میکند که البته هریک از این معیا رها دارای زیرمعیارهایی می باشند، در اینجا به تعریف آنها می پردازیم: ۱-شایستگی های شخصی: عبارتست از اینکه فرد چگونه خود را مدیریت کند. این بعد دارای ۳ معیار خود اگاهی، خود تنظیمی، خود انگیزشی میباشد: ۱-۱- خودآگاهی : گولمن خود اگاهی را چنین تعریف می کند که فردباید بصیرت داشته باشد وازحالات درونی، نقاط قوت وضعف خود ومنابع درونی خود آگاه باشد. این معیارشامل ۳ زیرمعیارمی باشد: -آگاهی عاطفی : یعنی اینکه فرد نسبت به عواطف خود و تاثیرات آنها آگاهی و شناخت دارد. -خود ازیابی صحیح و دقیق : به مفهوم آگاهی فرد ازمحدودیتها و نقاط قوت خود است. -اعتماد به نفس : به معنای اطمینان ازارزشها و ظرفیتهای خود می باشد . ۲-۱-خود تنظیمی : مدیریت عواطف یا خود تنظیمی دومین معیارمیباشد که شامل مدیریت کردن حالات درونی، محرکهای آنی ومنابع درونی شخص میباشد. این معیارشامل ۵ زیرمعیارمی باشد: -خود کنترلی : به معنای مدیریت کردن عواطف و امیال مخرب است. - قابلیت اعتماد: به معنی حفظ معیارهای درستی، صداقت ودرستی است که ازاین طریق درافراداطمینان ایجاد کند.دن درمقابل عملکرد شخصی است. - سازگاری وانطباق پذیری : به معنای توان اعمال تغییرات سریع، جابجایی اولویتها ومدیریت مستمر تقاضاهای چندگانه می باشد. -نوآوری : به معنی دنبا ل کردن اید ه های جدید ازمنابع متنوع وخلق اید ه های جدید می باشد. ۳-۱-خودانگیزشی : سومین معیارگولمن میباشد که شامل کنترل تمایلات عاطفی است که ازطریق، رسیدن به اهداف آسان گردد. این معیار شامل ۴ زیرمعیارمیباشد : - هدایت موفقیت : به معنی تلاش درجهت بهبود یا دست یابی به استانداردهای عالی درعملکرد است. - تعهد : به معنی همسو بودن با اهداف گروه یا سازمان است بطوری که برای تحقق اهداف سازمانی با فداکاری وازخود گذشتگی عمل می کنند . - پیشگامی : به معنی آمادگی برای استفاده کردن ازفرصتها است وافراد به دنبا ل اهدافی فراترازنیازها و انتظارات خود هستند. - خوشبینی: به معنی پافشاری درپیگیری اهداف وکارکردن با امید، علیرغم موانع ومشکلات است. ۲- شایستگیهای اجتماعی : مبین ویژگیهایی است که فرد براساس آنها روابط بین خود ودیگران رامدیریت می کند. این بعد شامل ۲ معیار یعنی آگاهی اجتماعی (مهارتهای همدلی) ومهارتهای اجتماعی است که به شرح زیر می باشد: ۱-۲- آگاهی اجتماعی (مهارتهای همدلی) : به مفهوم آگاهی ازاحساسات، احتیاجات وتوجهات دیگران و علاقه مندی فعالانه به مسایل موردعلاقه دیگران میباشد. این معیارشامل ۴ زیرمعیارمیباشد. - خدمتمدار: به معنی پیشبینی ، تشخیص وتامین نیازهای مشتریان و همچنین شامل بررسی کردن راه های افزایش وفاداری ورضایت مشتریان میباشد. - توسعه و بهبود دیگران : به مفهوم احساس کردن نیاز دیگران برای بهبود و تقویت توانایی های آنها میباشد. - تنوع درنفوذ قدرت : یعنی ازطریق افراد مختلف فرصت ایجاد کنیم به عبارت دیگرازتفاوتهای دیگران به عنوان فرصت استفاده کنیم ومحیطی ایجاد کنیم که افراد بتوانند رشد وشکوفایی پیداکنند. - آگاهی سیاسی : به مفهوم شناخت روابط کلیدی قدرت در گروه وشناسایی نیروهای تغییردهنده عقاید افراد وشبکه های اجتماعی مهم، میباشد. ۲-۲- مهارتهای اجتماعی: به مفهوم مهارتهای فرد درایجاد رابطه های مؤثرمیان فردی میباشد. این معیاردارای ۸ زیر معیارمی باشد : - تاکتیکهای نفوذ : به معنی بکارگیری تاکتیکهای مؤثربرای متقاعد کردن افراد میباشد . - ارتباطات مؤثر: به مفهوم ارسال پیامهای واضح ومطمئن برای مخاطبان، بطوری که درک و فهم متقابل ایجاد شود. - رهبری : به معنی روحیه بخشی وراهنمایی افراد و گروه ها به عملکرد بهتروهدایت ورهبری افراد ازطریق الگوونمونه بودن می باشد . - مهارتهای مدیریت تغییر: افراد دارای این مهارت تغییروحذف موانع را تشخیص می دهند وطرفدار مشارکت دادن دیگران درفعالیتهای خود هستند. - مدیریت تضاد : به معنی مذاکره وحل اختلاف نظرها وتضادها است وافراد دارای این زیرمعیار، به دنبال راه حلهای برد– برد هستند وتعارضات وتضادهای بالقوه راشناسایی وبه حل آن کمک می کنند. - ایجاد تعهد : به معنی پرورش روایط مؤثرو شبکه های غیررسمی درسازمان وبررسی روابطی که دارای منافع دوطرفه هستند، میباشد. - همکاری وائتلاف : به مفهوم کارکردن با دیگران درجهت اهداف مشترک میباشد. -شایستگیهای تیمی : به مفهوم ایجادهم افزایی گروهی برای پیگیری تحقق اهداف جمعی است. (گولمن، ۱۹۹۵) - دراین پژوهش منظورازعملکردمعلمان براساس شاخصهای مندرج درفرم ارزشیابی معلمان می باشد، که باااستفاده ازپرسشنامه محقق ساخته مورد اندازه گیری قرار گرفته است . فصل دوم : مرور ادبیات و پیشینه ی پژوهش مقدمه امروزه مدیران ورهبران به اهمیت و نقش تعاملات صحیح و درک متقابل با کارکنان وغیره ازطریق هوش عاطفی پی بردهاند به طوری که طبق آماربسیاری ازسازمانها به آن روی آوردهاند. هوش عاطفی ازطریق مدیریت برخویشتن و درک ومدیریت بردیگران مزایای بسیارزیادی برای سازمانها دارد و اثربخشی مدیران ورهبران ودرنتیجه عملکرد سازمان را بالا میبرد. سازمانها مجموعهای ازگروهها هستند که تعاملات موفق آمیزآنها به انعطاف پذیری سازمانی وانطباقپذیری واعمال تغییرات در سازمان کمک میکند. بنابراین سازمانها برای اینکه اثربخشی سازمان را بالا ببرند ازمهارتهای نرم که مبتنی برعواطف میباشند، استفاده می کنند. بنابراین سازمان می تواند ازمهارتهای عاطفی دراین زمینه کمک بگیرد تا برنامه ها یی برای توسعه کارمندان طرح ریزی کند وعملکرد افراد و درنتیجه اثربخشی سازمان را بالا ببرد. درسال ۱۹۸۵یک دانشجوی امریکایی مقطع دکتری دررشته هنر، پایان نامه ای را به اتمام رساند که درآن ازعنوان هوش عاطفی استفاده کرد. به نظرمی رسد اولین اصطلاح هوش عاطفی درمحافل علمی وآکادمیک به این دانشجو بازمی گردد. (هینز،۲۰۰۲ ) سپس درسال۱۹۹۰، ۲ تن ازاستادان دانشگاه های امریکا به نام های جان ما یروپیترسا لووی براساس تحقیقات خودشان مقا لهای در زمینه هوش عاطفی به چاپ رسانیدند. آنها برای اثبات هوش عاطفی به عنوان هوش حقیقی به دنبال آزمونهای جامع و فراگیررفتند. هدف آنها این بود که آزمونی ایجاد کنند تا توانمندیهای افراد را درزمینه هیجانات وعواطف به شکل علمی اندازه گیری کند. تحقیقات نشان دادهوش ذهنی و هوش عاطفی ۲ مقوله ی متفاوت می باشند که هرکدام مربوط به بخشی ازفرایند ذهنی محسوب می شوند. به دنبال آنها دانیل گولمن ازتحقیقات آنها و بنیاد” هوشمضاعف” هارواردگاردنر[۱۲]، برای تحقیقات خوداستفاده کرد. گولمن ازبین ۷نوع هوشی که گاردنر بیان کرده بود که آنها عبارتند از:۱) زبان شناختی ۲)منطقی۳)موزیکال ۴)جنبشی ۵)فضایی/بصری۶) هوش درون فردی۷) هوشمیان فردی بودند، از هوش درون فردی به مفهومی به نام” فرا حالتی"رسید که طبق تعریف گولمن یعنی آگاهی ازعواطف خودمان. او با این مفهوم، مدل مایروسالووی را تعدیل کرد. او هوش عاطفی را به ۲مؤلفه یعنی شایستگیهای فردی واجتماعی تقسیم کرد. که به طورمختصرآن شایستگیها به اقلامی چون خودآگاهی وخودتنظیمی وخودانگیزشی وهمدلی یا آگاهی جتماعی ومهارتهای اجتماعی تقسیم شده است. (خان محمدی،۱۳۸۸) الف – مبانی تئوریکی تعریف هوش ازدیدگاه صاحب نظران
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
طوفان فکری باید در گروههای کوچک انجام پذیرد. تعداد ۱۲ نفر حد مطلوب برای اعضاء (پیشنهاددهندگان) یک جلسه میباشد. در جلسات، یک نفر به عنوان رهبر گروه و یک نفر به عنوان منشی (دبیر) حضور دارند (بوگدال و همکاران، ۱۳۸۷).
مراحل اجرای روش طوفان مغزی الف. خلاقیت و تولید اندیشه آمادهسازی اعضاء (از لحاظ قوانین جلسه) ارائه مسأله یا فعالیت (در صورت لزوم اطلاعات جانبی نیز داده میشود که اعضاء با موضوع، بیشتر درگیر شوند) ارائه پیشنهاد به صورت نوبتی ثبت تمامی پیشنهادها و اندیشهها ب. قضاوت و ارزشیابی تعیین معیار جهت امتیازدهی به ایدهها ادغام نظریات مشابه انتخاب ایدههای برتر با توجه به امتیازات کسب شده تعیین روش و زمان لازم برای اجرای ایدهها تلفیق ایدههای همزمان، تعیین روش و زمان لازم برای اجرا تعیین برنامههای اجرایی ایدههای منتخب (محمد قلیزاده، ۱۳۹۲). کاربردهای روش طوفان مغزی کاربردهای روش طوفان مغزی عبارتند از (بوگدال و همکاران، ۱۳۸۷): به دست آوردن ایدههای بزرگ اولویتبندی مسائل و مشکلات انتخاب بهترین راهحل ترویج کار تیمی و مدیریت مشارکتی توانمندسازی نیروی انسانی و آموزش افزایش قدرت ابتکار و خلاقیت در نیروی انسانی افزایش انگیزه در کارکنان مزایای روش طوفان مغزی استفاده از اصل همافزایی یا سینرژی استفاده از خلاقیت گروهی به جای خلاقیت فردی تولید شمار زیادی پیشنهاد برای حل موضوع جلسه (محمد قلیزاده، ۱۳۹۲). معایب روش طوفان مغزی دشوار بودن ایجاد شرایط جهت اظهارنظر آزاد و بیواسطه دشوار بودن پیروی از اصول جلسات دشواری دستیابی به پیشنهادات متنوع با توجه به تمایل گروه بر حصول توافق دشواری ارائه پیشنهادات متنوع با توجه به تمایل گروه به ارائه موارد بدیهی یا ایدهآل (محمد قلیزاده، ۱۳۹۲). ۳-۳-۴ فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا روش AHP [۴۹] تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP یکی از انواع تصمیمگیری با معیارهای چندگانه[۵۰] است که شاید نماد این نوع تصمیمگیری نیز محسوب شود. روش AHP اولین بار توسط فردی عراقی به نام ساعتی[۵۱]، در دهه ۱۹۷۰ پیشنهاد شد. این روش، مانند آنچه در مغز انجام میشود، به تحلیل مسائل میپردازد. AHP تصمیمگیرندگان را قادر میسازد اثرات متقابل و همزمان بسیاری از وضعیتهای پیچیده و نامعین را تعیین کند. این تکنیک برای حل بسیاری مسائل ساده و پیچیده در زمینههای مدیریت، علوم اجتماعی، شهرسازی، مکانیابی و مهندسی کاربرد دارد. تکنیک AHP مسائل پیچیده را بر اساس یک رویکرد منطقی مورد بررسی قرار میدهد و امکان تحلیل آنها را به شکلی ساده فراهم میسازد. از این تکنیک برای پاسخ منطقی و ایده آل به بسیاری از مسائل روزانه میتوان استفاده کرد. دو کاربرد اساسی تکنیک AHP عبارتند از (مومنی، ۱۳۹۳): تعیین اولویت و رتبهبندی مجموعهای از معیارها و زیر معیارها تعیین اولویت و انتخاب بهترین گزینه از میان گزینههای موجود در رتبهبندی با تکنیک AHP ممکن است همیشه گزینهای در میان نباشد اما همواره کاربرد اول وجود دارد. یعنی خواه هدف انتخاب گزینه بهینه باشد یا خیر در گام نخست باید مجموعهای از عناصر تصمیم (معیارها و زیرمعیارها) رتبهبندی شوند. رتبهبندی عناصر کاربردهای گوناگونی دارد که موجب شده است تا تکنیک AHP به عنوان مرحلهای مقدماتی برای روشهای دیگر تصمیمگیری چند معیاره مانند تاپسیس، ویکور یا پرومته مورد استفاده قرار گیرد. این فرایند، تصمیمگیرندگان را یاری میکند تا اولویتها را بر اساس اهداف، دانش و تجربه خود تنظیم نماید؛ به گونهای که احساسات و قضاوتهای خود را در نظر گیرند. برای حل مسائل تصمیمگیری از طریق AHP، باید مسئله به دقت و با همه جزئیات، تبیین و جزئیات آن را به گونه ساختار سلسله مراتبی رسم کرد. ۳-۳-۵ اصول تحلیل سلسله مراتبی AHP بر اساس سه اصل زیر بنا نهاده شده است (حبیبی و همکاران، ۱۳۹۳): اصل ترسیم درخت سلسله مراتبی اصل تدوین و تعیین اولویتها اصل سازگاری منطقی قضاوتها. معیارها و زیرمعیارهایی که برای رتبهبندی استفاده میشوند میتوانند کمی یا کیفی باشند. یعنی معیارها میتوانند اساساً بر اساس مقیاسهای گوناگون و حتی متضاد مورد سنجش قرار گیرند. این همان توانمندی است که در نهاد تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره وجود دارد. اساس این روش تصمیمگیری در مقایسههای زوجی نهفته است. تکنیک AHP با طراحی درخت سلسله مراتبی تصمیم آغاز میشود. سپس مقایسههای زوجی در هر خوشه انجام میگیرد. در نهایت با بهره گرفتن از تکنیک های میانگین هندسی و نرمالسازی خطی، اولویت نهایی مشخص خواهد شد (حبیبی و همکاران، ۱۳۹۳). اکنون هر یک از سه اصل زیر را شرح میدهیم. اصل ترسیم درخت سلسله مراتبی بر اساس این اصل، درک یک مسئله در حالت کلی و پیچیده، برای انسان کاری دشوار است و ممکن است ابعاد مختلف و مهم مسئله مورد نظر، فراموش شود. از این رو، تجزیه یک مسئله کلی، به چندین مسئله جزئیتر، در شناسایی مسئله بسیار کارساز است. در واقع، تجزیه یک مسئله بزرگتر به مسائل کوچکتر، بیانگر روابط موجود بین عناصر کوچکتر است؛ به گونهای که با انجام این عمل، روابط و مفاهیم مسئله مورد تصمیمگیری و همچنین ارتباط هر عنصر با عناصر دیگر، به دقت درک میشود. با این کار، ”درخت سلسله مراتبی تصمیم“ به وجود میآید و در درک مسئله، کمک شایانی میکند (حبیبی و همکاران، ۱۳۹۳). تعیین اولویتها در بسیاری از موارد انسان نمیتواند یک مسئله را به طور کلی درک نماید. بنابراین، آن را به مسائل کوچکتر تجزیه میکند و با توجه به معیارهای مشخص، بین آنها ”مقایسات زوجی“ انجام داده و برتری یک گزینه بر گزینه دیگر را مشخص میکند. سپس این نتایج، وارد مدلهای مختلف تصمیمگیری شده تا درک بهتری از کل مسئله ارائه شود (حبیبی و همکاران، ۱۳۹۳). سازگاری منطقی قضاوتها ذهن انسان میتواند به گونهای بین اجزا روابط برقرار کند که بین آنها سازگاری منطقی وجود داشته باشد. سازگاری در دو مفهوم به کار میرود (حبیبی و همکاران، ۱۳۹۳): ایدهها و اشیاء مشابه با توجه به ارتباطشان، در یک گروه قرار میگیرند. معیار دوم، میزان ارتباط بین ایدههای مختلف، با توجه به معیار خاص آنهاست. ۳-۳-۶ مدلسازی فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای اجرای تکنیک AHP در گام نخست باید مسئله و هدف تصمیمگیری به صورت سلسله مراتبی از عناصر تصمیم، نمایش داده شود. این ساختار یک یا چندین خوشه دارد. در طراحی الگوی سلسله مراتبی دو اصل وجود دارد. بر اساس اصل وابستگی، هر عنصر تنها به یک عنصر و آن هم بلا واسطه در یک سطح بالاتر از خود میتواند وابسته باشد. این وابستگی به صورت خطی تا بالاترین سطح باید ادامه داشته باشد. همچنین بر اساس اصل انتظارات، هرگاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد فرایند ارزیابی باید از نو انجام گیرد. الگوی نمادین ساختار فرایند سلسله مراتبی در شکل زیر ترسیم شده است (Saaty, 1980). معیـارهـا هـدف
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همانطور که توسط بسیاری از محققان تأکید شده است،BSC یک سیستم ارزیابی ساده نیست،که در واقع یک سیستم مدیریتی است که سازمان را قادر می سازد تا چشم انداز و استراتژی خود را روشن نموده و در عمل آن را به اجرا درآورد. زمانی که BSC به طور کامل استقرار یافت،برنامه ریزی استراتژیک را از یک تمرین صرفا آکادمیک به مرکز قدرت سازمان تجاری تبدیل می کند. (گریگرودیوس و همکاران،۲۰۱۲) در این راستا آنچه کاپلان و نورتون جهت ایجاد،پیاده سازی و استقرار کارت امتیازی متوازن لازم و ضروری دانسته اند را می توان اجمالاًبه شرح زیر دانست:
-
- تشکیل تیم و انجام ارزیابی های سازمانی
-
- برنامه تیمی، زمان بندی و بودجه تعیین شده
-
- تهیه بیانیه های مأموریت و نگرش سازمان
-
-
- تعیین شاخص های کلیدی برای دسترسی به نگرش سازمان
-
- معین نمودن اهداف استراتژیک بر اساس نگرش و ارزیابی ها
-
- تمرکز بیشتر بر روی برنامه ریزی
-
- تعیین چشم اندازها و برون دادهای مطلوب
-
- ایجاد یک نقشه استراتژی استراتژیک
بخش سوم فنون تصمیمگیری ۲-۳ فنون تصمیم گیری کمی اگر وظایف مختلف مدیریت که همانا، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و نظارت، رهبری و انگیزش میباشند را در نظر بگیریم، به وضوح مشاهده میشود که جوهر تمامی فعالیتهای مدیریت، تصمیمگیری است.(الوانی،۱۳۸۸) تصمیم گیرنده میتواند، مدلی از سیستم مورد نظر خود را ایجاد کرده و سپس به کمک آن، نتایج مختلفی را که از تصمیم های گوناگون حاصل میشود، مورد بررسی قرار دهد. با به کارگیری مدل، بدون آن که مخاطره تصمیم گیری در دنیای واقعی را داشته باشیم، می توانیم مطلوبترین تصمیم را اتخاذ کنیم.(رضوانی و مهدی پور،۱۸۲:۱۳۸۸)در این راستا، تکنیکهای تحقیق در عملیات در زمینههای مختلف تصمیم گیری و ارزیابی به کمک محققین و تصمیمسازان میآید و ایشان را در زمینه ساده کردن تصمیمات پیچیده و اتخاذ تصمیمات دشوار یاری می کند. در زمینه مدیریت استراتژیک نیز علم مدیریت به یاری برخاسته و سعی بر ارائه مدلهایی جهت انتخاب و ارزیابی استراتژیها نموده است. فنون تصمیم گیری را با توجه به ماهیت ، شرایط و معیارهای موثر در تصمیمگیری به شیوههای رایج کلی کیفی(ذهنی)و کمی(عینی)می توان تقسیم نمود. الف: تصمیم گیری های کیفی یا ذهنی تصمیم گیری های هستند که در آن ها قضاوت،تجربه و بینش مدیر یا تصمیم گیرنده مبنای تصمیمگیری است. ب: تصمیم گیری های کمی یا عینی تصمیم گیری هایی هستند که مبنای تحلیل آن ها الگوریتم ها یا توابع ریاضی می باشد(آذر و رجب زاده،۱۱:۱۳۸۹) ۲-۳-۱ تصمیم گیری چند معیاره[۱۵] یکی از دسته بندیهای تصمیم گیری کمی، تقسیم آن به تصمیمگیری یک معیاره و چند معیاره است.مدلهای بهینه سازی از دوران انقلاب صنعتی در جهان و به خصوص از زمان جنگ دوم جهانی همواره مورد توجه مدیران بوده است.تأکید اصلی مدلهای کلاسیک بهینهسازی ، داشتن یک معیار سنجش،یا تابع هدف، میباشد به طوری که مدل مذکور میتواند در مجموع به صورت خطی، غیر خطی یا مخلوط باشد.اما توجه محققین در دهه های اخیر معطوف به مدل های چند معیاره برای تصمیم گیریهای پیچیده گردیده است.در این تصمیم گیریها به جای استفاده از یک معیار سنجش بهینگی از چندین معیار سنجش ممکن است استفاده گردد(اصغر پور،۱:۱۳۹۰).طبیعی است که حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره دارای پیچیدگی است و به راحتی امکان پذیر نمی باشد، به ویژه آنکه اغلب معیارهای مزبور با یکدیگر تضاد داشته و افزایش مطلوبیت یکی می تواند باعث کاهش مطلوبیت دیگری شود. متأسفانه اغلب سازمان ها به دلیل فقدان اولویت بندی مناسب در شاخصه ها و معیارها، قادر به تعیین ترتیب درست محصولات و خدمات خود در جهت تخصیص منابع نمی باشند و در پی آن بسیاری از منابع موجود خود را از دست خواهند داد(رضوانی و حسین پور،۱۳۸۸:۱۸۰). ۲-۳-۲ تصمیم گیری چند شاخصه[۱۶] مدلهای تصمیم گیری چندمعیاره، به دو دسته عمده تقسیم میگردند: مدلهای چندهدفه[۱۷] و مدلهای چندشاخصه،به طوری که مدلهای چندهدفه به منظور طراحی به کارگرفته میشوند، در حالی که مدلهای چندشاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده میگردد. روشهای چندشاخصه دارای تراوشهای متنوعی در مراحل مختلف تصمیمگیری هستند که انتخاب روش مناسب اغلب به تجربه و سلیقه محقق مربوط میشود و هر چند دستهبندیهایی نیز جهت راهنمایی در انتخاب آنها وجود دارد، اما باز هم نمیتوان به طور قطع گفت که چه روشی برای چه مسئلههایی مناسب است(اصغرپور،۱۳۹۰).در این روشها دادههای اولیه براساس نظرات تصمیمگیرندگان در قالب ماتریس تصمیم گیری جمع آوری شده و مبنای تصمیم گیری نهایی و بهعبارتی تلفیق نظرات افراد مذکور میشود. روشهای مدلهای چندشاخصه بر پایه استدلالات ریاضی، بهترینگزینه تصمیمگیری را از بین گزینههای موجود با اولویت بندی آنها تعیین میکند.به طور کلی در مسائل مختلف مدلهای چندشاخصه خصوصیات زیر مشترک هستند:
-
- گزینهها:در این مسائل تعداد مشخصی گزینه مورد بررسی قرارگرفته و در مورد آنها الویتگذاری، انتخاب و یا رتبهبندی صورت میگیرد. تعداد گزینهها میتواند محدود یا خیلی زیاد باشد.
-
- شاخصهای چندگانه :هر مسئله مدلهای چندشاخصه چندین شاخص دارد که باید تصمیم گیرنده در مسئله، آنها را کاملاً مشخص کند.
-
- واحدهای بیمقیاس:جهت معنادار شدن محاسبات و نتایج از طریق روش های عملی اقدامبه بی مقیاس کردن دادهها میشود، به گونهای که اهمیت نسبی دادهها حفظ گردد.
-
- وزن شاخصها:تمامی روشهای مدلهای چندشاخصه مستلزم وجود اطلاعاتی هستند که بر اساس اهمیت نسبی هر شاخص بهدست آمده باشند . وزن مربوط به شاخصها میتوانند مستقیماً توسط تصمیمگیرنده و یا به وسیله روشهای علمی موجود، به معیارها تخصیص داده شود. این وزن ها اهمیت نسبی هر شاخص را بیان میکنند. یکی از روشهای مهم وزندهی روش آنتروپی شانون است که در این پژوهش نیز از آن استفاده شده است.(محبوب و قشقایی،۳۵:۱۳۸۸)
۲-۳-۲-۱ طبقه بندی روش های چند شاخصه در معروفترین نوع طبقهبندی مدلهای چندشاخصه به دو بخش کلی تقسیم میشوند . الف: مدل های غیر جبرانی مدلهایی از MADM را شامل میشوند که در آنها تبادل بین شاخصها صورت نمیگیرد. بدین معنی که نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود در شاخص دیگر جبران نمیشود،بلکه هر شاخص جدا از دیگر شاخصها مبنای ارزیابی گزینههای رقیب قرار میگیرد. از آنجایی که در پژوهش پیش رو شاخصها امکان تبادل با یکدیگر را دارند،امکان استفاده از مدلهای غیر جبرانی در آن ممکن نبوده است.لذا در این بخش به شرح و بسط این مدل ها پرداختهنشده وتنها به ذکر نام چند مورد از معروفترین آنها بسنده شده است که به شرح زیر میباشند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فرضیههای تحقیق به قرار زیرند:
-
- میان وسواس مذهبی – اخلاقی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- میان وسواس مذهبی – اخلاقی و باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
-
- میان وسواس مذهبی – اخلاقی و ادغام فکر و عمل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
۶-۱ تعاریف مفهومی و عملیاتی
۱-۶-۱ نشانههای اختلال وسواس فکری – عملی
تعریف مفهومی: بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۲]، این اختلال با وجود نشانههای فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار تکانهها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اظطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. آنها فقط نگرانیهای ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص میکوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دستها و وارسی) اعمال ذهنی (مثل دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس میکند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثیسازی یا پیشگیری از ناراحتی با وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی میشوند. با این حال، این اعمال رابطهای واقعگرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شود ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
تعریف عملیاتی: در این پژوهش نشانههای اختلال وسواس فکری – عملی شامل پاسخهای افراد به پرسشنامه وسواس فکری – عملی (OCI-R) است. زیرمقیاسهای این آزمون عبارتند از ۱- شستشو ۲- وارسی ۳- وسواس فکری ۴- خنثیسازی ۵- نظم و ترتیب ۶- احتکار.
۲-۶-۱ سبکهای شناختی مرتبط با وسواس
تعریف مفهومی: عقاید، شناختها، یا باورهایی که به عناون پدیدآورنده و تثبیتکننده اختلال وسواس فکری ـ عملی شناخته شدهاند (نلسون و همکاران، ۲۰۰۶)، که عبارتند از:
-
- مسئولیتپذیری افراطی: باوری مبنی بر آنکه فرد دارای قدرتی است که در پدید آوردن یا پیشگیری از پیامدهای منفی که برای فرد حیاتی هستند، نقش محوری دارد (گروه کاری شناختهای وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷). قدرت “محوری” مهمترین جنبه از این تعریف است زیرا افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی خود را برای چیزهایی که به اعتقادشان “احتمالاً” تا حد کمی در حیطه تأثیرگذاری آنهاست کاملاً مسئول میدانند (سالکووسکیس، ۱۹۹۹).
-
- ارزیابی بیش از حد تهدید، گروه کاری شناختهای وسواس فکری - عملی (۱۹۹۷) ارزیابی بیش از حد تهدید را اینگونه تعریف نموده است: «اغراق در احتمال رخ دادن آسیب جدی» (صفحهٔ ۶۷۸). در این حالت فرد برخی محرّکها را خطرناکتراز آنچه هسستند تفسیر یا پردازش میکند.
-
- اهمیّت افکار: باوری مبنی بر آنکه تنها وجود یک فکر نشاندهندهٔ اهمیّت آن است. این حوزه باورهای منعکس کننده ادغام فکر و عمل و تفکر جادویی را شامل میشود (گروههای شناختهای وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷). به عقیدهٔ توردارسون و شافران (۲۰۰۲) اهمیت افکار عبارت است از: الف) افکار مزاحم منفی نشاندهنده چیزی منفی درباره فردند. ب) داشتن افکار مزاحم منفی احتمال روی دادن اتفاقات بد را افزایش میدهد. ج) افکار مزاحم منفی تنها به این دلیل مهماند که بروز کردهاند.
-
- اهمیّت کنترل افکار: ارزیابی بیش از اندازه از اهمیّت تحت کنترل درآوردن افکار، تصاویر و یا تکانههای مزاحم و این باور که چنین کاری هم امکانپذیر و هم مطلوب است. (گروه کاری شناختهای فکری - عملی، ۱۹۹۷). اهمیت کنترل افکار به باورهای افراد دربارهٔ داشتن و کنترل کردن برخی افکار یا تصاویر ذهنی اطلاق میشود که به باورهای فراشناختی نیز مشهورند و عبارتند از (گروه کاری شناخت های وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷): الف) اعتقاد به اهمیت ردیابی رخدادهای ذهنی و گوش به زنگ بودن برای آنها ب) باورهایی دربارهٔ پیامدهای اخلاقی عدم موفقیت در کنترل افکار ج) باورهایی مبنی بر پیامدهای روانشناختی و رفتاری عدم توانایی در کنترل افکار د) اعتقاد به کارایی در کنترل کردن، بدین معنا که تلاشهای فرد در کنترل افکار، به خصوص در درازمدت، باید به موفقیت بینجامد.
-
- کمالگرایی: کمالگرای باوری است مبنی بر آنکه برای هر مشکل یک راهحل کامل و بینقص وجود دارد، عملکرد کامل (بدون خطا) نهتنها ممکن است بلکه ضروری است و حتی اشتباهات جزئی نیز پیامدهای جدی بخ دنبال دارند (گروه کاری شناختهای وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷). این تعریف بر میل به یافتن راه حل های بینقص برای «هرگونه» مشکلی و نیز نگرانی مفرط دربارهٔ اشتباهات تمرکز دارد.
-
- ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت: گروه کاری شناختهای وسواس فکری - عملی (۱۹۹۷) ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت را شامل سه دسته از باورها دانسته است: الف) باورهایی دربارهٔ لزوم داشتن اطمینان ب) باورهایی مبنی بر اینکه فرد توانایی کمی برای مقابله با تغییرات غیرمنتظره دارد و ج) عقایدی درباره اینکه داشتن عملکرد مناسب در شرایط مبهم و نامشخص دشوار است.
-
- ادغام فکر و عمل: به عقیده راچمن و شافران (۱۹۹۸)، ادغام فکر و عمل شامل دو دسته از باورهاست: الف) ادغام فکر و عمل اخلاقی یعنی فکر کردن دربارهٔ یک عمل غیراخلاقی به لحاظ بار ارزشی و اخلاقی با انجام آن عمل برابری میکند. ب) ادغام فکر و عمل احتمال، بدین معنا که فکر کردن دربارهٔ یک رویداد منفی و بد، احتمال رخ دادن آن را افزایش خواهد داد. این رویداد بد میتواند به خود شخص مربوط باشد که اصطلاحاً «ادغام فکر و عمل احتمال برای خود» نامیده میشود. اگر رویداد بد دیگران را شامل شود به آن «ادغام فکرو عمل احتمال برای دیگران» میگویند.
تعریف عملیاتی: در این پژوهش سبکهای شناختی مرتبط با وسواس عبارتند از: الف) برای سبکهای شناختی۱ تا ۶: پاسخهای افراد به پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) که شامل این زیرمقیاسهاست: ۱- مسئولیتپذیری ارزیابی تهدید، ۲- اهمیّت افکار/ کنترل افکار ۳- کمالگرایی/ ناتوانی در تحمّل عدم قطعیت ب) برای سبک شناختی ۷: پاسخهای افراد به مقیاس ادغام فکر و عمل، که دارای این زیرمقیاسهاست: ۱- ادغام فکر و عمل اخلاقی ۲- ادغام فکر و عمل احتمال برای خود ۳- ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران.
۳-۶-۱ وسواس مذهبی – اخلاقی
تعریف مفهومی: یک اختلال روانشناختی است که مشخصه اصلی آن وسواس یا احساس گناه بیمارگونه در کورد مسائل اخلاقی یا مذهبی است که اغلب با انجام اجباری اعمال اخلاقی یا مذهبی همراه بوده و بسیار ناراحتکننده و غیرسازشی است (ابراموویتز و همکاران، ۲۰۰۲؛ فالون و همکاران، ۱۹۹۰). تعریف عملیاتی: در این پژوهش، وسواس مذهبی – اخلاقی عبارت است از پاسخهای افراد به پرسشنامه وسواس مذهبی – اخلاقی پن (PIOS). این پرسشنامه شامل دو زیرمقیاس است: ۱- ترس از خدا، ۲- ترس از گناه. فصل دوم دیدگاههای نظری و ادبیات پژوهشی
۱-۲ اختلال وسواس فکری عملی
۱-۱-۲ پدیدارشناسی اختلال وسواس فکری - عملی
اختلال وسواس فکری – عملی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که با وجود فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار، تکانهها یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. آنها فقط نگرانیهای ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص میکوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دستها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس میکند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثیسازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرحریزی میشوند. با این حال این اعمال رابطهای واقعگرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشکارا افراطی هستند. افکار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یکدیگر ظاهر نمیشوند. ۵۰ درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افکار وسواسی)، و ۳۲ درصد آنها تنها دارای افکار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) میباشند (ولکووتیز[۶۳] وهمکاران، ۲۰۰۰، به نقل از راچمن[۶۴]، ۲۰۰۲). بروز این وسواسها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب میشود. آن دسته از افراد مبتلا که نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی مینامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیک[۶۵] OCD نامیده میشوند. در واقع، بینش به بیماری یکی از ملاکهای اصلی تشخیص OCD شمرده میشود (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملکرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیک OCD [۶۶] نسبت به اختلال خود بینش اندکی دارند و آن را بیمارگونه نمیدانند. از دیگر ویژگیهای این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در کارکردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا - توبیاس[۶۷] و نظیر اغلو[۶۸]، ۱۹۹۷). ۱۵
۱-۱-۱-۲ ملاکهای تشخیصی
بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV- TR)، ملاکهای تشخیصی برای اختلال وسواس فکری – عملی به شرح زیر است (به نقل از سادوک[۶۹] و سادوک[۷۰]،۲۰۰۷): -A وجود فکر وسواسی (obsession) یا عمل وسواسی (compulsion): فکر وسواسی، بطوری که با (۱)، (۲)، (۳) و (۴) تعیین میشوند: (۱) افکار، تکانهها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص، مزاحم و نامتناسب شمرده میشوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود میآورند. (۲) افکار، تکانهها و تصاویر ذهنی فقط نگرانی ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نمیباشند. (۳) شخص میکوشد این افکار یا تکانهها را نادیده گرفته یا از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با عمل یا فکری دیگر خنثی نماید. (۴) شخص واقف است که افکار، تکانهها، یا تصاویر ذهنی وسواسی حاصل خود او هستند (و مثل “تزریق افکار” از خارج تحمیل نمیشوند). اعمال وسواسی، بطوری که با (۱) و (۲) تعیین میشوند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اول : ضرورت صدور حکم ورشکستگی همانگونه که اجرای خیار تفلیس مستلزم احراز افلاس مشتری است در خصوص استرداد مال التجاره از تاجر ورشکسته نیز صدور حکم ورشکستگی ضروری است . دوم : عدم تسلیم کالا به تاجر در حق حبس و موجود بودن عین کالا در استرداد با توجه به ماده ۵۳۰ قانون تجارت موجود بودن عین کالا نزد تاجر ورشکسته جهت استرداد آن کالا از تاجر ضروری است همچنین با توجه به ماده ۵۳۳ قانون تجارت شرط امتناع از تسلیم مال التجاره به تاجر ورشکسته عدم تسلیم قبلی کالا به تاجر ورشکسته می باشد . —————————— ۱ - موسوی خمینی ، سید روح الله ، تحریر الوسیله ، پیشین ، ص ۳۸۸ به بعد سوم : عدم پرداخت بهای مال التجاره به صاحب کالا یکی دیگر از شرایط استرداد کالا از تاجر ورشکسته یا امتناع از تسلیم کالایی که هنوز به تاجر ورشکسته تحویل نشده است آن است که در فاصله انعقاد عقد و اعمال حق امتناع یا استرداد ، بهای کالا از سوی تاجر ورشکسته به طرف معامله پرداخت نشده باشد ودر مورد پرداخت بهای کالا بعد از صدور حکم ورشکستگی از سوی مدیر تصفیه به نظر می رسد امکان فسخ برای فروشنده وجود ندارد زیرا همانطور که در مورد خیار تفلیس بیان شد به عقیده برخی حقوقدانان علت اعمال خیار تفلیس و حق استرداد کالا یا امتناع از تسلیم کالا به تاجر ورشکسته برای جلوگیری از ضرر فروشنده و صاحبان کالا است و با پرداخت بهای کالا قبل از اقدام صاحب مال جهت فسخ ، موجبی برای تضرر فروشنده و استرداد کالا یا امتناع از تسلیم ما التجاره باقی نمی ماند .
مبحث سوم : شروط قراردادی متضمن عدم انتقال مالکیت گفتار اول : شروط متضمن عدم انتقال مالکیت مبیع به خریدار الف ) شروط متضمن حفظ مالکیت بایع ۱) شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع به خریدار یکی از دیدگاههایی که در خصوص شرط عدم انتقال مالکیت مبیع به خریدار به عنوان تضمین پرداخت ثمن در معاملات اقساطی مطرح است این عقیده است که با تنظیم شرط عدم انتقال در عقد بیع ، عقد بطور منجز واقع میشود اما انتقال مالکیت تا زمان پرداخت ثمن به تاًخیر می افتد و اگر چنین شرطی تحقق نیابد و اقساط ثمن تاًدیه نشود بیع باطل شده و بایع اقساط گذشته را به خریدار باز می گرداند . در این دیدگاه مالکیت مبیع تا زمان پرداخت کامل ثمن به بایع تعلق داشته و ضمان تلف نیز از مال بایع جبران خواهد شد . بر این نظر انتقاداتی وارد شده است که بعد از ورود به ماهیت این شرط نظر انتقادی بر این دیدگاه نیز بیان می شود . ۱ . ۱) ماهیت فقهی و حقوقی شرط تاًخیر در انتقال مالکیت در انطباق با مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ قانون مدنی اولین مسئله ای که در ارتباط با ماهیت شروط ضمن عقد باید مورد بررسی قرار گیرد این است که شرط با کدامیک از شرایط صحت یا بطلان شرایط ضمن عقد قابل انطباق است . در قانون مدنی ایران در مواد ۲۳۲و۲۳۳ شروط باطل و هچنین شروطی که باطل و مبطل عقد می باشند بشرح ذیل احصاء گردیده است . ماده۲۳۲ قانون مدنی « شروط مفصله ذیل باطل است ولی مفسد عقد نیست : ۱ – شرطی که انجام آن غیر مقدور باشد ۲ – شرطی که در آن نفع و فایده نباشد ۳ – شرطی که نامشروع باشد » ماده ۲۳۳ قانون مدنی « شروط مفصله ذیل باطل و موجب بطلان عقد است : ۱ – شرط خلاف مقتضای عقد ۲ – شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود » اینک وضعیت حقوقی شرط تاًخیر در انتقال مالکیت را به ترتیب مندرج درهر یک از بند های مواد۲۳۲ و ۲۳۳ قانون مدنی مورد انطباق و بررسی قرار می دهیم . ۱ . ۱ .۱) مقدور بودن اجرای شرط ( بند ۱ ماده ۲۳۲ ) با توجه به مقررات ماده ۲۳۴ قانون مدنی اقسام شرط عبارتند از شرط صفت ، شرط نتیجه و شرط فعل ، تعریفی که قانون مدنی در این ماده از شرط نتیجه ارائه می دهد عبارت از شرطی است که تحقق امری در خارج شرط شود . به نظر استاد کاتوزیان شرط نتیجه ناظر به موردی است که موضوع آن به قصد انشاء ایجاد شود و نیاز به کار مادی و خارجی نداشته باشد ، به عقیده ایشان امری که تحقق آن در خارج شرط می شود ممکن است خود عمل حقوقی باشد نه نتیجه آن ما نند آنکه در عقد بیع مالی شرط شود فروشنده به خریدار وکالت می دهد . (۱) بنظر می رسد شرط تاًخیر در انتقال مالکیت یک نوع شرط نتیجه است زیرا موضوع شرط تحقق امری در خارج است و ناظر به فعل و صفت نمی باشد . در ماده ۲۳۶ قانون مدنی آمده است « شرط نتیجه در صورتی که حصول آن نتیجه موقوف به سبب خاصی نباشد آن نتیجه به نفس اشتراط حاصل می شود » . در مورد شرط تاًخیر در انتقال مالکیت نیز اجرای شرط نیاز به تحقق اسباب خاصی ندارد زیرا موضوع آن تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع است که به نفس اشتراط در عقد ، نتیجه آن حاصل می شود . شرط تاًخیر در انتقال مالکیت زمانی میتواند به عنوان شرط غیر مقدور تلقی شود که موضوع شرط یعنی تاًخیر در انتقال مالکیت خارج از اراده و اختیار طرفین باشد ، یک ادعا این است که گفته میشود در عقد بیع زمان انتقال مالکیت در اختیار متعاملین نمی باشد بلکه به موجب بند یک ماده ۳۶۲ قانون مدنی انتقال مالکیت در عقد بیع به حکم قانون و شرع و به محض انعقاد عقد حاصل می شود و آنچه در اختیار متعاملین است تعهدات فرعی است که در عقد بعهده می گیرند . در پاسخ به این ادعا میتوان گفت شرط تاًخیر در انتقال مالکیت در عقد بیع امری اعتباری و تابع اراده و قرارداد طرفین است و تا زمانی که با قوانین امری در تضاد نباشد نمی توان آن را غیر مقدور پنداشت زیرا همچنان که طرفین می توانند با اراده و اختیار زمان انعقاد عقد بیع را تعیین کنند ، تعیین زمان انتقال مالکیت نیز از اراده طرفین خارج نخواهد بود مگر اینکه فاصله زمانی میان انعقاد عقد بیع تا انتقال مالکیت را مخالف با مقتضای ذات عقد بدانیم که در آن صورت به جهت مخالفت شرط با مقتضای ذات عقد باطل خواهد بود نه از جهت غیر مقدور بودن ، در نتیجه چنانچه ثابت شود شرط تاخیر در انتقال مالکیت با مقتضای ذات عقد مباینتی ندارد مقدور بودن شرط قابل پذیرش است . —————————— ۱ - کاتوزیان ، ناصر ، قانون مدنی در نظم کنونی حقوقی ، پیشین ، ص ۲۲۸ ۱ . ۱ . ۲) نفع و فایده شرط ( بند ۲ ماده ۲۳۲ ) شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع معمولاً در معاملات با شرایط اقساطی و یا بیع با ثمن موءجل و به سود فروشنده در عقد بیع گنجانده می شود و هدف از این شرط تضمین پرداخت ثمن از سوی خریدار در سررسید تعیین شده می باشد لذا چنین شرطی را نمی توان به عنوان شرطی که در آن نفع و فایده نباشد تلقی نمود ، در نتیجه می توان گفت شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع در مقایسه با بند ۲ ماده ۲۳۲ قانون مدنی شرطی دارای نفع و فایده و صحیح می باشد . ۱ . ۱ . ۳) مشروع یا عدم مشروعیت شرط ( بند ۳ ماده ۲۳۲ ) در ارتباط با مشروع یا نامشروع بودن شرط ضمن عقد بین فقهاء اتفاق نظر وجود ندارد ، برخی از فقهاء شرطی را مشروع می دانند که مخالف با کتاب و سنت نباشد به عبارت دیگر چنانچه در ارتباط با شرطی در شرع مخالفت صریح وجود نداشته باشد و دلیل منع آن در شرع انور اسلام یافت نشود آن شرط صحیح است ، اما نظر برخی دیگر از فقهاء این است که شرطی صحیح است که نه تنهاء مخالف با حکم شرع نباشد بلکه باید موافق با آن باشد . عبارت « المومنون عند شروطهم فیما وافق کتاب الله » که در صحیحه ابن سنان آمده است موءید آن است که شروط زمانی صحیح و الزام آورهستند که با کتاب خدا موافق باشند . طرفداران نظریه بطلان شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع در اثبات عقیده خود به نظر شیخ انصاری استناد می نمایند که می فر ماید آنچه سبب بطلان شرط ضمن عقد می شود انحصاری بودن اسباب در نزد شارع می باشد (۱) لذا به نظر کسانی که عقیده بر بطلان شرط تاًخیر در انتقال مالکیت دارند سبب انحصاری تملک در عقد بیع خود عقد است نه تاًدیه کامل ثمن در مقابل ، طرفداران صحت شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع عقیده دارند بر خلاف برخی از عقود از جمله عقد نکاح که آثار آن توسط شارع تعیین می شود در عقد بیع اراده طرفین در آثار بیع تاًثیر بسزایی دارد لذا انتقال مالکیت در عقد بیع را می توان بر اساس توافق طرفین منوط به تحقق امر خارجی یعنی پرداخت اقساط ثمن قرار داد . بنظر میرسد از مجموع مقررات قانون مدنی ایران لزوم موافقت صریح شرط ضمن عقد با احکامی که قبلاً در شرع تصریح شده باشد استنباط نمی شود از طرفی اگر لزوم موافقت شرط با احکام شرع را بپذیریم در آن صورت شرطی که موافق با احکام شرع نباشد با مقتضای ذات عقد مخالفت داشته و از آن جهت باطل و مبطل عقد خواهد بود لذا دیگر موجبی برای طرح شبهه عدم مشروعیت شرط باقی نمی ماند . ۱ . ۱ . ۴) موافقت یا مخالفت با مقتضای ذات عقد ( بند ۱ ماده ۲۳۳ ) همانگونه که در بحث شروط صحیح و باطل بیان شد شرط خلاف مقتضای ذات عقد به شرطی —————————— ۱ - انصاری ، شیخ مرتضی المکاسب پیشین ، ج ۲ ، ص ۱۸۶ اطلاق می شود که با انجام آن جوهر و موضوع اصلی عقد که مورد تراضی طرفین است از بین برود ، به عنوان مثال مقتضای عقد بیع انتقال مالکیت است بنا بر این اگر متبایعین در عقد بیع شرط عدم انتقال مالکیت را بطور دائم قرار دهند ، چنین شرطی به لحاظ مخالفت با مقتضای ذات عقد ، باطل بوده و موجب بطلان عقد خواهد بود . اما آنچه مورد بحث ما در این تحقیق می باشد شرط عدم انتقال دائم مالکیت نیست بلکه تنها انتقال مالکیت را برای مدتی به تاًخیر می اندازد . برخی حقوقدانان عقیده دارند آنچه در عقد بیع به عنوان مقتضای ذات عقد محسوب می شود تملک است نه فوریت انتقال ، پس هر زمان که انتقال مالکیت انجام شود عقد بیع در آن زمان به نحو صحیح واقع می گردد . (۱) با مداقه در قانون مدنی در عقود تملیکی دیگر ملاحظه می شود قانونگذار در برخی موارد فاصله زمانی بین انعقاد عقد و تملیک را پذیرفته است . از جمله در ماده ۴۶۹ قانون مدنی آمده است « مدت اجاره از روزی شروع می شود که در بین طرفین مقرر شده است و اگر در عقد اجاره ابتدای مدت ذکر نشده باشد از وقت عقد محسوب است » . یکی دیگر از عقود تملیکی که در آن فاصله زمانی بین انعقاد عقد و انتقال مالکیت پذیرفته شده اس۱۱ت عقد بیع عین کلی است ، اگر چه در ماده ۳۳۸ قانون مدنی ، بیع را تملیک عین به عوض معلوم تعریف کرده است اما در بیع عین کلی ، تملیک با تعیین مصداق محقق می شود که موکول به زمانی پس از انعقاد عقد می باشد . همچنین در ماده ۳۶۴ قانون مدنی آمده است « در بیعی که قبض شرط صحت است مثل بیع صرف انتقال از حین حصول شرط است نه از حین وقوع بیع » نتیجه آنکه اگر چه انتقال مالکیت و تملیک در عقد بیع جزء مقتضای ذات عقد محسوب می شوند لیکن پیوستگی زمانی انعقاد عقد و انتقال مالکیت در عقد بیع ضرورت ندارد زیرا پیوستگی علت و معلول در امور واقعی مصداق دارد نه امور اعتباری . (۲) ۱ . ۱ . ۵) مجهول بودن شرط ( بند ۲ ماده ۲۳۳ ) طبق بند ۲ ماده ۲۳۳ قانون مدنی شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود باطل و موجب بطلان عقد خواهد بود . از آنجایی که شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع به خریدار معمولاً برای مدت معین و تا زمان سررسید و پرداخت ثمن منعقد می شود چنین شرطی را نمی توان شرط مجهول تلقی کرد و موجب مجهول ماندن عوضین در عقد بیع نخواهد شد مگر اینکه انتقال مالکیت مبیع به خریدار برای مدت نامشخصی به تاًخیر بیفتد که این فرض از موضوع بحث ما خارج است . —————————– ۱) کاتوزیان ، ناصر، دوره عقود معین ، پیشین ص ۱۵۸ ۲) قاسمی ، محسن ، انتقال مالکیت در عقد بیع ، انتشارات دانشگاه امام صادق ، چاپ اول ، ،۱۳۸۲ص ۲۵۴ به بعد ۱ . ۲) دیدگاه های انتقادی نسبت به شرط تاًخیر در انتقال مالکیت در قانون مدنی در قانون مدنی ایران غیر از موارد ی که فوقاً اشاره شد از قبیل اجاره و بیع صرف ، در صورت انعقاد عقد و وجود مال نمی توان موردی یافت نمود که به صراحت اشاره به تاًخیر در انتقال مالکیت داشته باشد ، از طرف دیگر در هیچ یک از مواد قانون مدنی مخالفت صریحی با این شرط بعمل نیامده است ، این امر سبب شده است تا دو رویکرد و نگرش مخالف و موافق با شرط تاًخیر در انتقال مالکیت مبیع وجود داشته باشد .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
استرس و وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده: وضعیت شغلی والدین، میزان درامد و طبقه اجتماعی نیز بر میزان استرس در نوجوانان موثر است. این عوامل میزان دستیابی به اهداف وضعیت تحصیلی نوجوان را تحت تاثیر قرار میدهد. میزان بهرهمندی از خدمات و مزایای اجتماعی نیز باعث افزایش میزان فشار روانی در نوجوان میگردد که بر وضعیت سلامت وی موثر است (۲۱). استرس و ارتباطات خانوادگی: کیفیت ارتباط با اعضای خانواده نشاندهنده ثبات هیجانی و عاطفی است و شبکه حمایتی فرد را نشان میدهد. بنابراین هرچه شبکه حمایتی و روابط خانوادگی مستحکمتر باشد، استرس کمتری توسط فرد تجربه خواهد شد (۲۱ و ۱۳).
استرس و فرایندهای روانشناختی: نوجوانان با شماری از مشکلات روانشناختی و عاطفی مانند بحران هویت، اعتماد به نفس ناکافی و انواع انتظاراتی نقشی مواجه میشوند. در این مرحله فرد نه به عنوان بزرگسال و نه به عنوان کودک شناخته میشود. این مسئله باعث تضاد عاطفی در نوجوان میشود و تنش فراوانی برای وی ایجاد میکند ( ۲۱ و ۱۳). استرس و عملکرد تحصیلی: محیط مدرسه بخشی اعظمی از زندگی نوجوان را تشکیل میدهند که در آن نوجوان با مسائل متعددی از جمله، ترس از مدرسه رفتن، فرار از مدرسه، ترک تحصیل و عملکرد ناموفق در مدرسه مواجه میشوند. فشار تحصیلی خصوصا در دو سال آخر دبیرستان بیشتر میشود که این مسئله میتواند میزان استرس تجربه شده را افزایش دهد(۲۱). شکست اجتماعی و عدم آموزش مناسب در کسب مهارتهای اجتماعی نیز در ایجاد فشار روانی و کاهش عزت نفس در کودکان و نوجوانان بسیار موثر است (۶). برای کاهش اثرات منفی استرس بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان راههای مختلفی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به آموزش مهارت مقابله با هیجانها، مهارتهای مدیریت استرس، درمانهای روانشناختی و .. نام برد. ایجاد انگیزه برای یادگیری مهارتهایی که به هنگام استرس و نگرانی کودک و نوجوان را بکار آید و سعی در کشف تمایلات و استعدادهای آنان و انحراف خاطرشان از امور نگرانکننده ، از جمله اقدامات موثر در مبارزه با این نوع مشکلات رفتاری هستند (۶). یکی از مهارتهای مفید جهت کنترل و مدیریت استرس مهارتهای هوش هیجانی۲ است. بحث هوش هیجانی در سالهای پایانی قرن بیستم مطرح گردید. براساس این مفهوم اندیشه و هیجان آن گونه که قبلا فرض میشد، جدای از هم نیستند. هوش هیجانی آخرین تحول و مفهوم سازی مهم در فهم ارتباط بین فکر و هیجان است (۱). از آنجا که استرس یکی از هیجانات منفی محسوب می شوند که توسط آدمی تجربه می شود، جهت مقابله با آنها میتوان از مهارتهای هوش هیجانی استفاده نمود. این مهارت، توانایی مهار احساسات منفی مانند خشم، ترس ، اندوه و … را دارد و بیشتر بر جنبه مثبت احساسات، تاکید دارد. به طور کلی، ناتوانی در تنظیم هیجانات منفی، در حقیقت، حتی این باور که شخص از مهارتهای قوی در این حیطه برخوردار نیست، به نظر میرسد که شخص را نسبت به فشار روانی آسیب پذیر میسازد (۲۲ و ۲۳ ). داشتن مهارتهای هوش هیجانی از ضرورتهای اساسی زندگی امروز است. این ضرورت بویژه برای سنین نوجوانی و جوانی که افراد را در رویارویی با موقعیتهای متعدد قرار میدهد، بیشتر ملموس میباشد (۷). این اصطلاح اولین بار توسط مایر و سالووی پیشنهاد شد. مایر و سالووی هوش هیجانی را توانایی بازشناسی معنای عواطف و ارتباطات شمردند که فرد را قادر میسازد تا مشکلاتش را حل کند (۲۴). هوش عاطفی نوعی مهارت اجتماعی است که فرد را قادر میسازد تا احساسات خود ودیگران را شناسایی نموده وآنها را از یکدیگر افتراق دهد و از این اطلاعات برای بهبود رفتار خود استفاده کند(۲۵). در واقع ، این مهارت، قدرت سازگاری صحیح با موقعیتهای اجتماعی میباشد. رویدادهای زندگی میتوانند مثبت یا منفی باشند و از رویدادهای عمده ( ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده و …) تا رویدادهای هر روزه ( گم کردن چیزی، یا ملاقات یک دوست) گسترش داشته باشد. بطور کلی، انتظار میرود افرادی که از هوش هیجانی پایین برخوردارند با رویدادهای فشارروانیزای زندگی هم سازگاری ضعیف داشته باشند. در مقابل، انتظار میرود که افرادی که هوش هیجانی بالا دارند زندگیشان را به نحوی ترتیب دهند که رویدادهای منفی زندگی کمتری را تجربه کنند. این افراد همچنین در ایجاد و برقراری روابط با کیفیت بالا مهارت بیشتری دارند (۲۳ و ۲۶). بنا به یک عقیده کلی، اگر فرد از لحاظ هیجانی با هوش باشد، قادر خواهد بود بطور موازی واکنشهای هیجانی خود را حفظ ۲ Emotional intelligent کرده و متعادل نگه دارد و به موجب آن خود را علیه اثرات استرس مصون سازد. کسانی که ناتوانی زیادی در بیان حالات روانی خود دارند، معمولا زمان سختی را در جهت کنترل هیجانات و تکانههای عاطفی خود در عمل و در مقابله با موقعیتهای پراسترس سپری میسازند (۲۷). در مطالعات اخیر مشخص شده است که هوش هیجانی با پرخاشگری، رفتارهای بزهکارانه، استرس و تنش شغلی، اختلالات سوءمصرف مواد، نشانههای بدنی، اختلات تغذیهای، اختلالات شخصیتی مرزی و اختلالات اضطرابیٰ افسردگی و ژیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی همبستگی منفی معنادار دارد. همچنین هوش هیجانی بالاتر با مصرف پایین تر سیگار و الکل در دانشآموزان دبیرستانی، رضایت از زندگی بالاتر و اضطراب کمتر، مربوط بوده است (۳۰۲۸ ۲۹). لازاروس و فلکمن معتقدند افرادی که باور دارند هنگام رویارویی با استرس منابع کمکی در اختیار دارند آسیب پذیری کمتری نسبت به استرس نشان میدهند. از نظر وایت، زمانی که افراد زیر فشار استرساند باید مهارتهای رویارویی را داشته باشند تا بتوانند اثر استرس را کاهش دهند (۱). طبق مطالعات، دختران بیش از پسران از سازگاری هیجانمدار استفاده میکنند و با بهره گرفتن از آن تلاش دارند بر خود متمرکز شده و احساسات منفی خود را کاهش دهند ، لذا انتظارمیرود با شناسایی دقیق و صحیح هیجانات و آموزش راههای کنترل و ابراز مثبت عواطف با آنان کمک نمود . برای دستیابی به این هدف یکی از راهکارها، آموزش مهارتهای هوش هیجانی به آنان میباشد (۳۱). بسیاری از والدین و نیز دانشمندان و پژوهشگران در سراسر دنیا با افزایش مشکلات رفتاری و هیجانی از اعتماد به نفس پائین و اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان آموزش مهارتهای لازم در زمینه هوش هیجانی به کودکان و دانشآموزان را ضروری میدانند (۲۶). افراد با هوش هیجانی بالا، سطوح پائینتری از هورمونهای استرس و دیگر نشانههای برانگیختگی هیجانی را دارا هستند. کودکان و نوجوانان با کفایت هیجانی بهتر توانایی بیشتری برای تمرکز بر مشکل و استفاده از مهارت حل مسئله دارند که موجب افزایش تواناییهای شناختی آنان خواهد شد (۲۷). چنانچه نوجوان به راهبردهای مقابلهای کارآمد مجهز نباشد و توانایی کمی برای درک هیجانهای خود و دیگران داشته باشد، در برخورد با فشارها و بحرانهای دوران نوجوانی توان کمتری خواهد داشت و مشکلات رفتاری بیشتری را بصورت پرخاشگری، افسردگی و اضطراب نشان خواهند داد (۱۴). به نظر می رسد مواجهه کارآمد، نقش محوری در هوش هیجانی داشته باشد. برخی صاحبنظران هوش هیجانی، این باورند که افراد با هوش هیجانی بالاتر، مواجهه موفقتری دارند. چرا که آنان با دقت حالات هیجانی خود را درک و ابراز میکنند، میدانند چگونه و چه هنگام احساسات خود را بیان نموده و به گونهای کارآمد حالات خلقی خود را تنظیم نمایند (۲۷و ۳۲). انسان به واسطه توانمندی هوش هیجانی قادر خواهد بود، فشارهای زندگی را که بخشی از آن بعد هیجانی دارد، مدیریت نماید و به حل مسئله بصورت بهینه نائل شود. از طرفی هوش هیجانی با آگاه ساختن انسان از هیجانات گوناگون موجب میشود،که او به یاری هیجانات نیرومند و فعالسازی آنان، به شرایط تحمیلشده و موقعیتهای اجباری و استرسآمیز پاسخهای جرأتآمیز داده و از موجودیت خود دفاع نمایند (۲۹) . مهارتهای هوش هیجانی ، شخص را قادر میسازد تا جلوی وضعیتهای دشوار را پیش از اینکه غیرقابلکنترل شوند، بگیرد و با این کار مدیریت استرس برای وی آسانتر میشود.کسانی که قادر به استفاده از مهارتهای هوش هیجانی خود نیستند، به احتمال زیاد ، برای مدیریت روحیه و خلقوخوی خود از روشهای دیگری که اثربخشی کمتری دارند، بهره میگیرند. احتمال دارد که آنها دو برابر بیشتر از دیگران مضطرب ، افسرده یا معتاد شوند و حتی فکر خودکشی به سرشان بزند (۳۲ و ۲۹). هوش هیجانی تاثیر زیادی بر شادی و رضایت مردم دارد. کسانی که هوش هیجانی خود را بکار میگیرند، با محیط خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان میدهند و از تواناییهای خود آگاهند(۳۲ و ۳۳). با اینکه فرصت حیاتی برای شکلگیری هوش هیجانی در سالهای اول زندگی است، این توانائی بصورت محدودتر در تمام طول عمر ادامه خواهد داشت . این یادگیری از تولد آغاز شده و آن چه کودکان سالهای اولیه زندگی میآموزند، پایه شکلگیری هوش هیجانی آنان است. این آموزش باید در دوران مدرسه ، دانشگاه و در تمامی عمر ادامه یابد (۲۷). توصیه میشود که در فرایند تدریس به کودکان در هر سن و گروهی، کمک کنند تا آنها بتوانند هیجانهای اصلی خود را مانند شادی، اندوه، نگرانی و خشم بشناسند؛ احساسات یکدیگر را درک کنند و به شکل مناسبی به آن پاسخ دهند. دوستیابی را تجربه نمایند و با موقعیتهای دشوار و چالشهای زندگی به نحو مطلوبی کنار بیایند (۳۱). آموزش مؤلفههای هوش هیجانی سبب ارتقاء سلامت روانی میشود و بیشترین تأثیر این آموزش به ترتیب در زمینه حساسیت درروابط متقابل ، اضطراب، افسردگی و پرخاشگری میباشد. هم چنین در مطالعات دیگر نیز نشان داده شده است که افزایش هوش هیجانی، کاهش اختلالات رفتاری را در پی خواهد داشت . با توجه به آموزش نوجوانان و جوانان از زمان های بسیار دور حایز اهمیت بوده است، صاحبنظران معتقدند که نباید گذاشت رفتارهای نامناسب درافراد تثبیت شود و بعد به فکراصلاح آنان افتاد (۲۹). نظام آموزشی یکی از انواع نظامهای اجتماعی است که به جرات میتوان گفت عمدهترین، اساسیترین و کلیدیترین نظام اجتماعی است. مطالعات انجام شده نیز نشان دادهاند که بین رشد اقتصادی و توسعه آموزش و پرورش به خصوص در سطوح دبیرستانی و دانشگاهی همبستگی و رابطه مستقیمی دارد و فقر اقتصادی و فقر آموزش و پرورش به یکدیگر وابستهاند. بدین ترتیب، تعجبی ندارد که به مدارس باید به عنوان نخستین جایگاه ارتقای هوش هیجانی، توجه کنیم(۱۴). گلمن، مدارس را تنها مکانی میداندکه اجتماع، برای نواقص کودکان از لحاظ شایستگی هیجانی و اجتماعی میتوانند به آن رویآورند. به هر حال یادگیری مهارتهای هوش هیجانی در خانه شروع میشود و کودکان در وضعیتهای آغازین هیجانی به مدرسه وارد میشوند. بنابراین مدارس با چالش تدریس و همین طور اصلاح مهارتهای هیجانی کودکان روبه رو هستند. این چالش میتواند با تزریق باسوادی هیجانی به برنامه استاندارد و همین طور ایجاد جو تحصیلی همراه باشد که تحول و کار بست مهارتهای هیجانی را شکوفا میسازند (۱۴ و ۳۰). در واقع مهارتهای اجتماعی و هیجانی با تواناییهای لازم برای موفقیت در کلاس درس به هم تنیدهاند (۳۲ و ۳۳). دانیل گلمن معتقد است که برنامههای آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بایستی در مدارس بکار برده شوند. این برنامهها به آگاهی دانشآموزان از حالات هیجانیشان کمک میکنند. او براین باور است که مدارس باید چگونگی اداره و کنترل هیجانات به کودکان و نوجوانان بیاموزند و معلمان باید با تعامل محترمانه و مراقبت از آنان، الگوهای مناسبی برای تقویت این رفتارها باشند. فردی که به تحصیل میپردازد نه تنها باید بتواند از آموختههای علمی خود بهره ببرد، بلکه باید به عنوان یک شهروند، به وظایف اجتماعی خود نیز عمل کند (۳۳). برای هر جامعهای یادگیری و دستیابی به اطلاعات و مهارتهای ضروری توسط دانشآموزان که باعث میشود آنان تبدیل به افرادی موثر برای شکوفایی جامعه شوند، مهم است. با این حال برخی مواقع محیط تحصیلی و آموزشی مشکلات بهداشتی زیادی برای دانشآموزان ایجاد میکند که دستاوردهای مثبت آموزش را تحت تاثیر قرار میدهد. این مسئله نشان میدهد که بکارگرفتن برنامههای مدیریت استرس در محیطهای علمی و تحصیلی تا چه میزان مهم هستند(۱۱). مدارس مکانی آرمانی برای پیشگیری هستند، زیرا پژوهشها نشان میدهد که پیشرفت تحصیلی پایین عامل عمده خطرپذیری برای هجوم رفتارهای مسئله مدار مثل سوء مصرف مواد و بزهکاری است. بنابراین تلاشهای پیشگیرانه مدرسه مدار میتوانند از رشد رفتارهای مسئله مدار جلوگیری کنند و سلامت روانی را بالا ببرند (۲۴). از آنجا که برنامه بهداشت مدارس یک بخش تلفیقی از بهداشت جامعه است، جنبه اصلی این برنامه ها، توسط پرستار بهداشت جامعه در زمینههای نظارت، مشاوره و آموزش بهداشت انجام میشود . پرستاران بهداشت جامعه نقشی محوری جهت تامین سلامت و بهداشت جسمی و روانی دانشآموزان در قالب مربی بهداشت مدرسه، دارند (۳۵ و ۳۴ ). امروزه مربیان بهداشت مدارس از مهمترین عناصر حوزه سلامت بشمار میآیند و باید اطلاعات کافی در مورد بهداشت روان و مولفههای تشکیلدهنده آن داشته باشند. اینجا است که نقش آموزشی پرستار بهداشت جامعه ،در قالب پرستار مدرسه، به عنوان تامینکننده مراقبت سلامتی پررنگ تر میشود تا مسائل مرتبط را به مربیان مدارس، والدین و دانشآموزان آموزش داده و یا خود به عنوان مشاور سلامت نوجوان و خانواده در این زمینه فعالیت نماید (۱۵). با توجه به اینکه حدود یک سوم جمعیت کشور ما را نوجوانان تشکیل میدهند، که تقریبا ۵۰ درصد آنان دختران هستند که همچون سایر دانشآموزان، به خدمات بهداشتی در مدرسه نیاز دارند. توجه به بهداشت روانی در این گروه سنی نقش مهمی در کاهش مشکلات اجتماعی جامعه دارد(۳۶). با در نظر گرفتن این مسئله که این بخش از جامعه نقش مهم و ارزندهای در ساختن جامعه آینده و تربیت نسل سالم و صالح دارند و وضعیت سلامت روحی و روانی آنان در دوره نوجوانی اثرات زیادی بر الگوی سازگاری رفتاری آنان در بزرگسالی خواهد داشت و نیز با توجه به این مسئله که دختران نوجوان در زمینه استرس تحصیلی نسبت به پسران مشکلات بیشتری دارند، همچنین با عنایت به اینکه مطالعاتی که مستقیما تاثیر برنامه آموزشی مهار تهای هوش هیجانی را بر استرس تحصیلی بسنجند، یافت نشد و نیز نظر به اهمیت عدم وجود عوارض جانبی و مقرون به صرفه بودن این شیوه از نظر اقتصادی نسبت به سایر روشهای مدیریت استرس تحصیلی، پژوهشگر در نظر دارد بررسی نماید آیا بر اجرای برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس تحصیلی موثر است؟ امید است با نتایج حاصل از این طرح، حالت نامتوازن بین میزان مهارتها و رویارویی با مشکلات در نوجوانان، کاهش یافته و راهنمای مفیدی برای جوانان در عبور از این مرحله بحرانی و سخت زندگی فراهم شود و همچنین مهارتهایی که تا آخر عمر با آنها خواهند ماند در اختیار آنان قرار گیرد. اهداف الف) هدف کلی: تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس تحصیلی دختران نوجوان ب) اهداف اختصاصی: تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس ناشی از ناکامیها در دختران نوجوان بعد از مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس ناشی از تعارضات در دختران نوجوان بعد از مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس ناشی از فشار تحصیلی دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس ناشی از تغییرات در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس خود تحمیلی در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر واکنشهای جسمانی به استرس در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر واکنشهای هیجانی به استرس در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر واکنشهای رفتاری به استرس در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر واکنش شناختی نسبت به استرس در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون تعیین تاثیر برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی بر استرس دوران تحصیلی بطور کلی در دختران نوجوان بعد مداخله در گروه آزمون فرضیه: برنامه آموزشی مهارتهای هوش هیجانی باعث کاهش استرس تحصیلی در دختران نوجوان میشود. تعریف واژهها استرس تعریف نظری: هر عاملی که انسان را از تعادل جسمی، روانی و اجتماعی خارج و یا این تعادل را تهدید نماید، تنیدگی یا استرس نامیده میشود (هنرپروران ،۱۳۸۶) استرس تحصیلی تعریف نظری : حالتی از ناراحتی، نگرانی و یا دلهره در نتیجه درک عامل استرسور مرتبط با مدرسه، بعنوان یک تهدید (اوراجنیک،۲۰۰۳) تعریف عملی: در این پژوهش منظور نمرهای است که از پرسشنامه استرس تحصیلی گادزلا (نمره استرس ۱۰۳و بیشتر که نشان دهنده استرس متوسط و شدید است)، دریافت کردهاند. هوش هیجانی تعریف نظری ؛ توانایی فرد برای کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز بین احساسات و هیجانات خود و دیگران و نیز استفاده از این اطلاعات برای کنترل اعمال و رفتار خود (مایر و سالووی ،۱۹۹۰). مهارتهای هوش هیجانی:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کیم (۲۰۰۲) دانش سازمانی را از لحاظ منشا به دو دسته تقسیم می کنند: دانش تجربی: حاصل تجمیع تجربیات افراد یا سازمان در انجام وظایف و کار خود می باشد. دانش تحلیلی : از تحلیل اطلاعات و داده های به دست آمده در عملیات و تراکنش های سازمانی حاصل می شود که الگو ها و مدل ها به این دسته تعلق دارند.(kim,2002) ۲-۱-۴) خصوصیات دانش برخی از محققـان سازمان(Spek and Hoog, 1995) با دانش به عنوان اشیایی برخورد کرده اند که میتواند شخصیتهای مختلفی را به خود گیرد. این رویکرد مشابه روش شی گراء است که در آن برای شناسایی و کارکردن با هریک از موجودیتهای سازمان، صفات یا خصوصیـاتی به آنها نسبت داده مـــیشود.
در این رویکرد میتوان انواع دانش را با بهره گرفتن از چنین خصوصیاتی شناسایی کرد: (Borghoff and Pareschi, 1998) فعالیت: اشاره به فعالیتهای سازمانی دارد که دانش با آنها مرتبط است. هریک از فعالیتهای سازمانی مرتبط می تواند به عنوان یک خصوصیت به دانش نسبت داده شود. حوزه: خصوصیت حوزه اشاره به موضوع دانش دارد. برای مثال، دانش می تواند متعلق به حوزه پزشکی، جامعه شناسی یا امثال آن باشد. شکل: این خصوصیت اشاره به شکل ارائه دانش دارد و مثلاً می تواند کاغذی، الکترونیکی یا ذهنی باشد. نوع: اشاره به نوع دانش دارد و می تواند مقادیری چون رویه، اصول راهنما، گزارش پیشرفت، گزارش شکست، دستنامه و … را اختیار کند. محصول / خدمت: در برخی مواقع دانش در سازمان به طور مستقیم با یک محصول یا خدمت در ارتباط است که این محصولات و خدمات به عنوان خصوصیت دانـش ذکـر مــی شود. زمان و مکان: این خصوصیت بیشتر به دانشهایی تعلق می گیرد که به شکل ذهنی هستند تا زمان و مکان دسترسی به آنها مشخص شود. با تکمیل این خصوصیات برای دانشهای موجود در سازمان، می توان به ذخیره، بازیابی و توزیع آنها پرداخت. ۲-۲) مدیریت دانش در سالهای اخیر، مدیریت دانش به عنوان یکی از جالبترین و چالش برانگیزترین موضوعات مدیریت کسب و کار بوده و دایره کاربرد آن همواره با سایر مباحث عرصه مدیریت، گستردهتر میشود. مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان ها در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و مهارت هایی که بخشی از سابقه سازمان هستند و عموما به صورت ساختار نیافته در سازمان وجود دارند، یاری می رساند (توربان،۲۰۰۶). از آنجا که مدیریت دانش ریشههایی در سیستمهای خبره، یادگیری سازمانی و نوآوری دارد، به خودی خود ایده جدیدی نیست. مدیران موفق همیشه از سرمایه های فکری بهره برده و ارزش آن را تشخیص داده اند. اما این تلاشها، سازمان یافته نبوده و تضمینی وجود نداشت که دانش به دست آمده به طور مناسب، برای حداکثر منافع سازمان، به اشتراک گذاشته شده و توزیع گردد (توربان،۲۰۰۶)، در حالیکه دانش و سرمایه فکری پایه و اساس شایستگی های اصلی و نیز راهبردی برای عملکرد بهتر میباشد. دانش در صورتی نقش راهبردی دارد که سازمان بتواند آن را در فعالیتهای ارزش آفرینی استفاده نموده و از دانش ابزاری برای عملی ساختن فرصت های موجود در بازار رقابتی بهره برداری کند. زیرا برای شرکت ها دیگر امکان پذیر نیست که با انجام سریعتر و بهتر کارها مزیت رقابتی خود را حفظ کنند، بلکه مزیت رقابتی هنگامی امکان پذیر میشود که کارهایی صورت گیرد و قابل تقلید توسط دیگران نباشد. در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، هم توجه به دانش موجود و استفاده موثر از آن و هم ایجاد ساختاری برای استفاده از دانش نوین اهمیت بسیار دارد. سازمان ها باید به همه امور توجه داشته باشند، زیرا مدیریت دانش همچون یک استراتژی کاری، همزمان، در کل سازمان عمل می کند و ابزار پیشرفت برنامه کلی یک سازمان محسوب میشود. ۲-۲-۱) تعاریف مدیریت دانش انسان تاکنون دو دوره اقتصادی را پشت سر گذاشته است. زمانی اقتصاد بشری مبتنی بر کشاورزی بود. پس از آن با ابزارگرایی و آشنایی با اعجازی که علوم مکانیک و سپس برق ایجاد نمود، دوره اقتصاد صنعتی پایه گذاری شد. در این دورهها زمین و کار به عنوان اصلی ترین عناصر و سرمایه های آدمی تلقی میشدند. “توانگر” نیز به کسی اطلاق میگردید که بیشترین بهرهمندی را از این دو نوع دارایی داشت. اما عصری که در آن زندگی میکنیم، بدون تردید در هیچ کدام از دو عصر کشاورزی و صنعتی نمی گنجد. اگر چه کماکان زمین و کار دو مزیت مناسب در برتری جویی ها محسوب می شوند، اما در عصر کنونی، که به عصر “اطلاعات و دانش ” موسوم شده است، مزیت اصلی در"سرمایه دانشی “نهفته است. هم اکنون بزرگترین شرکتهای دنیا، برتری اصلی خود را نه در دارایی های انباشته ناشی از کارخانجات و حتی بازار بزرگ، بلکه در “دانش در جریان فرایند های خود” کسب نموده اند. شکل ۲-۳ نشانگر حضور “نیروی کار"، “سرمایه"، “زمین” و “دانش ” در سه اقتصاد مذکور می باشد. همچنان که ملاحظه می شود، اقتصاد امروز آن چنان بر پایه دانش شکل گرفته که از آن به عنوان “اقتصاد دانش محور ” یاد می شود.
Figure 5 شکل۲-۵: منابع سازمان در بستر زمان تمامی این مسائل و وضوح تغییرات ایجاد شده در روند اقتصاد جهانی و توجه صنایع و شرکت های پیشرو، به حفظ موقعیت خود در بازار جهانی، باعث خلق مفهوم و دانشی جدید تحت عنوان مدیریت دانش شده است. مدیریت دانش، علم ماندن و پیشرفت کردن در سبز فایل است و مسلح نشدن به آن به مثابه عدم استفاده از ماشین آلات کشاورزی و استفاده از گاوآهن در قرن بیستم می باشد. مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد. (نوناکا و تاکوچی، ۱۹۹۵). طبق تعریفی دیگر از سوان(۱۹۹۹)، مدیریت دانش، فرایند یا فعالیت ایجاد، به دست آوردن، تسخیر، تسهیم و بهکار بردن دانش، هر جایی که وجود داشته باشد، برای افزایش یادگیری و عملکرد در سازمانهاست. مدیریت دانش از دیدگاه هالی گریل توانایی کسب، بایگانی و دسترسی مطلوب به دانش منتخب و توانایی تصمیم گیری از طرف کارکنان و مدیران برای رفتار های فردی و گروهی محسوب می شود. (برگرن،۱۳۸۶) با توجه به تمامی موارد مطرح شده، به عبارت بسیار ساده مدیریت دانش را میتوان به عنوان فرایند بهینه سازی کاربرد سرمایه فکری به منظور دستیابی به اهداف سازمانی دانست. در هر سازمان، دانش از تمام منابع موجود از قبیل پرسنل، سیستم ها، بانک های اطلاعاتی، مستندات روی میزها و پرونده های بایگانی جمع آوری می شود. تمام دانش جمع آوری شـــــده در ساختارهای مناسبی دسته بندی میشوند. این دانش به سرعت و به راههای مختلف بین آنهایی که در سازمان به آن نیاز دارند قابل توزیع است. دانش مناسب و صحیح نزد افراد یا سیستم مناسب و در زمان مناسب قرار می گیرد. در شرکت های نوین، با ابتکار مدیریت دانش، مفهوم سرمایه گسترش پیدا کرد تا سرمایه های فکری و تاثیراتش بر رفتار افراد و سازمان را نیز در بر گیرد. .(برگرن،۱۳۸۶) اجرای مدیریت دانش در سازمان منجر می شود دانش تولید شده توسط افراد برای همیشه در سازمان باقی بماند و در نتیجه ی خروج کارکنان از سازمان، دانش تولیده شده - با توجه به هزینه ای که سازمان صرف تولید آن کرده است - از سازمان خارج نمی شود. هدف مدیریت دانش شناسایی، جمع آوری، دسته بندی و سازماندهی، ذخیره، اشتراک، اشاعه و در دسترس قرار دادن دانش در سطح سازمان می باشد. در سازمان هایی که به شکل سنتی اداره می شوند دانش از بالا به پایین در طول خطوط سازمانی در جریان است. در این صورت دانش به ندرت در زمان درست و در جایی که بیشترین نیاز به آن وجود دارد، قابل دسترس است. اما در سازمان های دانش محور که به اجرا و پیاده سازی مدیریت دانش پرداخته اند، دانش در کل سازمان جاریست و هرکس به فراخور نیاز خود در زمان مناسب می تواند از آن در جهت انجام وظایف خود استفاده کند. تقاضا برای دانش به نوبهی خود به تقاضا برای افزایش ذخیرهی دانش و توزیع آن منجر میگردد. مدیریت دانش، مجموعهای از فرایندها برای فهم و بهکارگیری منبع استراتژیک دانش در سازمان است. مدیریت دانش، رویکردی ساختیافته است که رویههایی را برای شناسایی، ارزیابی و سازماندهی، ذخیره و بهکارگیری دانش بهمنظور تامین نیازها و اهداف سازمان برقرار میسازد. بنابراین، مدیریت دانش فرایند تسهیل فعالیتهای مرتبط با داش نظیر خلق، کسب، تغییر شکل و استفاده از آن است (بات، ۲۰۰۰). ۲-۲-۲) عناصر مدیریت دانش مدیریت دانش اغلب متشکل از سه عنصر: افراد، فرآیندها و فن آوری است. این دیدگاه تقریبا به طور قطع ریشه هایش به نظریه الماس مدل سازمانهای لیویت[۱۰] بر میگردد. هرچند نظریه لیویت شامل وظیفه و ساختار در کنار افراد و فن آوری به جای فرایند ها می باشد. این مهم است تا تاکید شود که اصطلاح فرآیندهای ذکر شده نه فقط به فرایند های مدیریت دانش بلکه به فرآیندهای کسب و کار سازمان مربوط می شود. شکل ۲-۴ نشان می دهد این سه عنصر در پیوند با هم، هر یک از آنها یک رابطه متقابل با دو عنصر دیگر دارد. به عنوان مثال، افراد به طراحی و سپس اجرای فرآیندها کمک می کنند، در حالی که فرآیندها، نقشها و دانش مورد نیاز مردم را تعریف می کنند.
Figure 6 شکل۲-۶: افراد، فرآیندها و فن آوری برگرفته از (Edwards ,2009) علاوه بر رابطه بین این سه عنصر، شکل ۲-۴ می تواند بوسیله قرار دادن هر یک از سه عنصر در یکی از رئوس مثلث، برای کمک به هر طرح مدیریت دانش خاصی مورد استفاده قرار گیرد. در طرحهای مدیریت دانش، در راس “افراد” مثلث باید به صورت راهنما پیاده سازی و یا به صورت جمعی تمرین شود؛ در رأس “فن آوری” باید منابع یا سیستم های دانشبنیان پیادهسازی شود؛ در راس “فرآیندها” باید روشهای جدید در کار و یا ساخت اجراشو ، در هر دو مورد آنچه که شما می خواهید به آن برسید، برای رسیدن به اهداف مدیریت دانش است. (Edwards ,2009) ۲-۲-۳) دسته بندی ابزارهای مدیریت دانش تلاش های زیادی برای تقسیمبندی ابزارهای مدیریت دانش صورت گرفته است. در کل میتوان گفت یک نظر واحد در این زمینه وجود ندارد و هر یک از صاحبنظران مطابق نظر خود این تقسیمبندی را انجام داده اند. مدیریت دانش بیشتر از آنکه یک فناوری و یا محصول باشد یک متدولوژی است. با این وجود فناوری اطلاعات یک عنصر بسیار مهم برای موفقیت سیستم مدیریت دانش محسوب میشود. مدیریت دانش به وسیله فناوری اطلاعات تسهیل میشود اما خود فناوری اطلاعات، مدیریت دانش نیست. در واقع میتوان گفت که پایه اصلی موفقیت مدیریت دانش در سازمان بر استفاده از تکنولوژی اطلاعات است(OECD,2004). سیستمهای مدیریت دانش به کمک چند دسته تکنولوژی- که همگی ریشه در فناوری اطلاعات دارند- توسعه مییابند. ابزارهای مدیریت دانش را به هفت دسته کلی تقسیم می شود: ( Soliman & Spooner,2004) همکاری: ابزارهای همکاری کمک میکنند تا افراد، با هم روی یک کار محول شده به فعالیت بپردازند. افراد ممکن است در یک مکان فیزیکی و یا در مکانهای مختلف باشند و کار ممکن است به صورت همزمان توسط افراد و یا به صورت غیرهمزمان انجام گیرد. نگاشت دانش: ابزارهای نگاشت دانش به تسخیر، تجسم و ذخیره دانش ساختارنیافته در قالب گرافهای استاندارد - نه به صورت متنی- کمک میکنند. داده کاوی و اکتشاف دانش: تولید دانش از اطلاعات، هدف اصلی ابزارهای داده کاوی و اکتشاف دانش هستند. بازیابی اطلاعات: ابزارهای بازیابی اطلاعات برای جستجو و بازیابی اطلاعات در محدوده کامپیوتر شخصی یک کاربر، مخزن و یا شبکه گسترده اطلاعات یک شرکت و یا اینترنت به کار گرفته میشوند. سیستمهای آموزش برخط: سیستمهای آموزش برخط، سیستمهای نرمافزاری مدیریت آموزشی هستند که نرمافزارهای ارتباطاتی و شیوههای برخط ارائه محتوای آموزشی را ترکیب میکنند. مدیریت اسناد: سیستمهای مدیریت اسناد الکترونیک، سازمان را برای خلق، مدیریت و توزیع اطلاعات مبتنی بر اسناد پشتیبانی میکنند. این سیستمها باعث کاهش هزینه های تولید و توزیع مستندات میشود و دستیابی، بهنگامسازی و کنترل آنها را بهبود میبخشد. حافظه سازمانی: هدف ابزارهای حافظه سازمانی تأمین اطلاعات مناسب برای رویههای سازمانی است که نمیتوان آنها را در جایی غیر از سازمان خود آموخت. واژگان فنی و اصطلاحات مخصوص سازمان، درسهای فرا گرفته شده از پروژههای سازمان و خط مشیها و راهبردها نمونههایی از حافظه سازمانی هستند. ۲-۲-۴) مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، سازمانها شاهد محیطهایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزتر میشوند. تغییر و تحول جزء جدایی ناپذیر دنیای امروزی است، به عبارت دیگر تنها جزء ثابت تغییر است. امروزه به سرمایه های نامشهود و معنوی که همان دانش نامیده می شوند، به عنوان یک عامل مهم و حیاتی می نگرند. به بیان دیگر، سازمانهایی در برابر تغییرها و تحولها پیروز خواهند بود که بتوانند سرمایه نامشهود و معنوی (دانش) خود را بهبود و توسعه بخشند. اما در این میان نکته قابل توجه این است که دستیابی به دانش و اندوخته های دانش سازمان، بدون یادگیری ممکن نیست. یادگیری، کلید دستیابی به دارایی های دانشی و در نتیجه افزایش سرمایه نامشهود است (سبحانی نژاد و دیگران، ۱۳۸۵). دانش، غذای سازمان یادگیرنده است؛ مواد مغذی دانش، سازمان را قادر به رشد می سازند. افراد ممکن است بیایند و بروند اما اگر دانش ارزشمند از دست برود، شرکت آماده مرگ خواهد بود. (مارکوارت، ۱۹۹۶) پیچیدگی مفهوم دانش و نیز وجود رویکردهای مختلف در مورد مدیریت دانش، باعث شده است تا نگرش واحدی در مورد مدیریت دانش شکل نگیرد. سوکنان (۱۹۹۸)، می گوید برخی تعاریف از مدیریت دانش، به گونهای است که آن را حتی تا سطح مدیریت داده ها تنزل داده است. مالهوترا(۲۰۰۰)، تعریف خود را از مدیریت دانش اینگونه ارائه می دهد: «مدیریت دانش، فرایندی است که بواسطه آن سازمانها در زمینه یادگیری (درونی کردن دانش)، کدگذاری دانش (بیرونی کردن دانش) و توزیع و انتقال دانش، مهارت هایی را کسب می کنند» (Malhotra,2000). هاینس ، مدیریت دانش را فرایندی میداند که مبتنی بر چهار رکن است: الف) محتوا: که به نوع دانش (آشکار یا نهفته بودن) مربوط می شود،
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به هر حال هر محقق انتظار دارد که تحقیقاتش به نتایج عملی خیلی روشن منتهی گردد که بتوان از آنها در تصمیمگیری و در کارهای اجرایی به عنوان راهنماهای مطمئن استفاده کرد. ۳-۸) روش تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از نمونهها هم از روشهای آمار توصیفی و هم از روشهای آمار استنباطی استفاده شده است. به این منظور از نرمافزار SPSS استفاده گردیده است. آزمونهای آماری مورد استفاده به این شرح میباشد:
۳-۸-۱) روشهای آمار توصیفی: به منظور توصیف یافتهها، از جداول فراوانی[۱۳] و همچنین نمودارهای هیستوگرام استفاده گردید. ضمن این که به منظور توصیف بهتر دادهها از شاخصهای مرکزی نظیر میانگین و مد و همچنین شاخصهای پراکندگی نظیر انحراف معیار بهره گرفته شد. ۳-۸-۲) روشهای آمار استنباطی: ۳-۸-۲-۱) آزمون کولموگوروف ـ اسمیرنوف (Kolmogorov – Smirnov Z) به منظور آزمون نرمال بودن توزیع پاسخهای مربوط به هر عامل از آزمون “کولموگوروف ـ اسمیرنوف” استفاده میکنیم. اگر نرمال بودن توزیع پاسخها اثبات گردد می توانیم از آزمون t برای آزمون فرضیهها استفاده کنیم در غیر این صورت از آزمون ناپارامتریک “علامت” باید استفاده کنیم. ۳-۸-۳-۲) آزمون (One Sample T-Test) هر گاه هدف، مقایسه میانگین یک متغیر یا نمونه با یک مقدار ثابت باشد، می توان از آزمون t ـ استیودنت استفاده کرد. در این آزمون، فرض نرمال بودن لازم است، (اگر چه اگر تعداد نمونه بیشتر از ۳۰ باشد، براساس قضیه حد مرکزی توزیع نرمال خواهد شد) فرض صفر و فرض به صورت زیر خواهد بود:
که آماره آزمون به صورت زیر تعریف می شود:
در آماره آزمون مذکور و Sبه ترتیب میانگین و انحراف معیار نمونه و و n به ترتیب مقدار مورد آزمون و تعداد نمونه است. ثابت می شود در صورتی که حجم نمونه زیاد باشد (۳۰ < n) آماره آزمون دارای توزیع نرمال استاندارد خواهد بود و بدلیل اینکه “تاقیر مثبت” عوامل مورد ارزیابی قرار می گیرد از آزمون یک دنباله راست استفاده می گردد و مقدار بحرانی طبق جدول ” سطح زیر منحنی دنباله ی راست توزیع t” 64/1 تعیین شده ( عادل آذر،۳۶۷:۱۳۸۳) و ناحیه رد و قبول H0 (برای سطح اطمینان ۹۵%) به صورت زیر تعریف می شود: در صورتی که مقدار t در ناحیه رد H0 قرار بگیرد فرض صفر رد خواهد شد. جهت تخمین اهمیت و درجهی قابلیت کاربرد یافته های تحقیق، سطح اطمینان ۹۵% که معمولا در تحقیقات حوزه ی علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد برای این تحقیق نیز مبنای محاسبات قرار گرفته است. به منظور شناسایی مشکلات و موانع اجرای بودجهریزی عملیاتی در پارک فناوری پردیس با بهره گرفتن از روش آزمون میانگین یک نمونهای یا گروه، اقدام به آزمون فرضیات تحقیق مزبور گردید. از آنجا که سؤالات پرسشنامه مربوط به این تحقیق، بر اساس مقیاس لیکرت از ۱ الی ۵ درجهبندی شده است لذا عدد ۳ به عنوان نقطه مرزی شناسایی شد. بدین معنی که فرض نمودهایم اگر میانگین تک نمونه یا گروه در مورد یک عامل، برابر یا بزرگتر از ۳ باشد (H0) ، عامل مزبور نقش مثبتی در ایجاد نظام بودجهریزی عملیاتی در پارک فناوری پردیس دارد و در صورتی که میانگین آن جامعه یا گروه در مورد آن عامل، کوچکتر از عدد ۳ باشد (H1) ، آن عامل به عنوان مانع و مشکلی در اجرای بودجهریزی عملیاتی در پارک فناوری پردیس مطرح است. ۳-۸-۲-۳) مقایسه میانگین رتبه با بهره گرفتن از آزمون فریدمن[۱۴]: با بهره گرفتن از آزمون فریدمن میتوان عوامل مؤثر را مقایسه نمود. در صورتی که پاسخها وابسته به هم باشند میتوان آنها را از نظر رتبه با بهره گرفتن از این روش مقایسه نمود. فرض صفر و فرض مقابل در این آزمون به صورت زیر نوشته میشود. توزیع متغیر ها باهم یکسان است. حداقل یک جفت از توزیع متغیر توزیعی متفاوت دارند.
|
|
|
متغیرها |
|
|
|
X1 |
X2 |
… |
Xk |
|
۱ |
x11 |
x12 |
… |
x1k |
مشاهدات |
۲ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آدرس و شماره تلفن : تهران، خیابان توحید نرسیده به آزادی، بن بست بت شکن، پلاک ۱۲، واحد ۱٫ تلفن: ۶۶۹۰۲۴۲۸
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : سینما به عنوان هنر هفتم، بخشی از نظام ارتباطات محسوب می شود که همواره بر تولید و تحلیل معانی، نشانه ها و نمادهای هنری و فرهنگی دلالت می کند. سینمای غالب جهان به صورت کلی تحت تأثیر دو جریان قرار دارد: اروپا و آمریکا. نمود بارز تقابل این دو جریان مهم را می توان از منظر تقابل جشنوارۀ فیلم کن و اسکار بررسی کرد. لذا بررسی این دو جریان مهم سینمایی جهان از دید محقق کمک می نماید تا گفتمان غالب بر سینمای جهان را دریافت. گفتمان سینمایی” واقعیت” را بازتولید می کند. به دلیل اینکه این گفتمان ها همزمان هم محصول واقعیت هستند، هم سازنده ی آن، ایدئولوژی را هم بازتاب می دهند، و هم آن را تقویت می کنند، و از این نظر بازتابنده ی مناسبات قدرت هستند.هدف اصلی: شناخت مؤلفه های هنری و فرهنگی مؤثر در موفقیت فیلمهای ایرانی در جشنواره های معتبر جهانی از جمله کن و اسکار می باشد، تا از این طریق گفتمان جشنوارههای کن و اسکار بررسی شود. برای نیل به این هدف، از تلفیق دو رو یکرد نشانهشناسی و تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. در این پژوهش در سطح نشانهشناسی که برای دستیابی به وجوه هنری و زیباشناختی فیلمها بکار گرفته شده، از الگوی رمزگان بارت کمک گرفته شده است. همچنین برای وجوه گفتمانی، تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک که نشان می دهد چگونه ایدئولوژیها، متون و گفتار روزانۀ ما را تحت تأثیر قرار میدهد، ارائه گردیده است. در هر دو روش هدف نهایی دست یابی به دلالت های سازنده معانی هستند همان دلالت هایی که در ایجاد یک گفتمان جهانی توسط یک فیلم نقش دارند. در نهایت با توجه به یافتههای تحلیل فیلم طعم گیلاس عباس کیارستمی به عنوان برگزیدۀ جشنوارۀ کن و فیلم جدایی نادر از سیمین به عنوان برگزیدۀ جشنوارۀ اسکار، به تحلیل گفتمان غالب بر جشنوارههای بزرگ جهان پرداخته شده است. در نتیجه مشخص شد جشنوارۀ کن به وجوه زیبایی شناختی توجه می کند و به مؤلفه های سینمایی توجه کمتری دارد در مقابل جشنواره اسکار به مؤلفه های سینمایی توجه دارد. همچنین هر دو جشنواره دارای گفتمان سیاسی نیز هستند ولی این در مورد جشنواره اسکار نمود ظاهری بیشتری دارد.
نظراستادراهنما برای چاپ درپژوهش نامه دانشگاه مناسب است تاریخ وامضا : مناسب نیست فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده فارسی ۱ فصل اول : مقدمه و کلیات پژوهش ۱-۱ مقدمه ۲ ۱-۲ بیان مساله ۲ ۱-۳ سوالات و فرضیه های تحقیق ۴ ۱-۴ اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن ۵ ۱-۵ هدفهای تحقیق ۶ ۱-۶ مفاهیم بنیادین ۷ ۱-۷ ساختار کلی پژوهش ۱۳ فصل دوم: مطالعات فیلم و جشنوارهها مقدمه ۱۴ ۲-۱ پیشینه مطالعات فیلم ۱۴ ۲-۱-۱ نظریه فیلم ۱۵ ۲-۱-۲ نظریه کلاسیک فیلم ۱۷ ۲-۱-۲-۱ نظریه تدوین آیزنشتاین با تحلیل فرمالیستی ۱۸ ۲-۱-۲-۲ نظریه پدیدارشناسی واقعگرای بازن ۱۹ ۲-۱-۳ نگرۀ مؤلف در تحلیل فیلم ۲۱ ۲-۱-۴ نظریه نشانهشناسی ساختگرا در تحلیل فیلم ۲۲ ۲-۱-۴-۱ نظریه زبان فیلم کریستین متز ۲۵ ۲-۱-۴-۲ مطالعه زبان و معنا در فیلم ۲۷ ۲-۱ -۵ روانتحلیلی فیلم ۳۰ ۲-۱-۶ تحلیل فمینیستی فیلم ۳۱ ۲-۱ -۷ تحلیل فیلم و پساساختارگرایی ۳۲ ۲-۱-۸ نظریه شناختی و تحلیل فیلم ۳۲ ۲-۱ -۹ مطالعات فرهنگی فیلم ۳۴ ۲-۱-۱۰ مطالعه جامعه شناختی فیلم ۳۵ ۲-۱ -۱۱ مطالعه انتقادی فیلم ۳۶ ۲-۱-۱۲ گفتمان اقتصادی فیلم ۳۷ ۲-۱ -۱۳ گفتمان سیاسی فیلم ۳۷ ۲-۱-۱۴ جمع بندی و نتیجه گیری بخش اول فصل دوم ۳۸ ۲-۲ گفتمان جشنوارهها ۳۹ مقدمه ۳۹ ۲-۲-۱ مراسم جایزه بزرگ اسکار ۳۹ ۲-۲-۱-۱ جایزه آکادمی ۴۰
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|