فرضیه‌های تحقیق به قرار زیرند:

 

    1. میان وسواس مذهبی – اخلاقی و نشانه های وسواس فکری - عملی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

 

    1. میان وسواس مذهبی – اخلاقی و باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

 

    1. میان وسواس مذهبی – اخلاقی و ادغام فکر و عمل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.

 

 

۶-۱ تعاریف مفهومی و عملیاتی

 

۱-۶-۱ نشانه‌های اختلال وسواس فکری – عملی

تعریف مفهومی: بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۲]، این اختلال با وجود نشانه‌های فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف میشود. افکار وسواسی عبارتند از افکار تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اظطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند. آنها فقط نگرانی‌های ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص می‌کوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دست‌ها و وارسی) اعمال ذهنی (مثل دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس می‌کند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی با وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرح‌ریزی می‌شوند. با این حال، این اعمال رابطه‌ای واقع‌گرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شود ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تعریف عملیاتی: در این پژوهش نشانه‌های اختلال وسواس فکری – عملی شامل پاسخ‌های افراد به پرسشنامه وسواس فکری – عملی (OCI-R) است. زیرمقیاس‌های این آزمون عبارتند از ۱- شستشو ۲- وارسی ۳- وسواس فکری ۴- خنثی‌سازی ۵- نظم و ترتیب ۶- احتکار.

۲-۶-۱ سبک‌های شناختی مرتبط با وسواس

تعریف مفهومی: عقاید، شناخت‌ها، یا باورهایی که به عناون پدیدآورنده و تثبیت‌کننده اختلال وسواس فکری ـ عملی شناخته شده‌اند (نلسون و همکاران، ۲۰۰۶)، که عبارتند از:

 

    1. مسئولیت‌پذیری افراطی: باوری مبنی بر آنکه فرد دارای قدرتی است که در پدید آوردن یا پیشگیری از پیامدهای منفی که برای فرد حیاتی هستند، نقش محوری دارد (گروه کاری شناخت‌های وسواس فکری – عملی، ۱۹۹۷). قدرت “محوری” مهمترین جنبه از این تعریف است زیرا افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی خود را برای چیزهایی که به اعتقادشان “احتمالاً” تا حد کمی در حیطه تأثیرگذاری آنهاست کاملاً مسئول می‌دانند (سالکووسکیس، ۱۹۹۹).

 

    1. ارزیابی بیش از حد تهدید، گروه کاری شناخت‌های وسواس فکری - عملی (۱۹۹۷) ارزیابی بیش از حد تهدید را این‌گونه تعریف نموده است: «اغراق در احتمال رخ دادن آسیب جدی» (صفحهٔ ۶۷۸). در این حالت فرد برخی محرّک‌ها را خطرناک‌تراز آنچه هسستند تفسیر یا پردازش می‌کند.

 

    1. اهمیّت افکار: باوری مبنی بر آنکه تنها وجود یک فکر نشان‌دهندهٔ اهمیّت آن است. این حوزه باورهای منعکس کننده ادغام فکر و عمل و تفکر جادویی را شامل می‌شود (گروه‌های شناخت‌های وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷). به عقیدهٔ توردارسون و شافران (۲۰۰۲) اهمیت افکار عبارت است از: الف) افکار مزاحم منفی نشان‌دهنده چیزی منفی درباره فردند. ب) داشتن افکار مزاحم منفی احتمال روی دادن اتفاقات بد را افزایش می‌دهد. ج) افکار مزاحم منفی تنها به این دلیل مهم‌اند که بروز کرده‌اند.

 

    1. اهمیّت کنترل افکار: ارزیابی بیش از اندازه از اهمیّت تحت کنترل درآوردن افکار، تصاویر و یا تکانه‌های مزاحم و این باور که چنین کاری هم امکان‌پذیر و هم مطلوب است. (گروه کاری شناخت‌های فکری - عملی، ۱۹۹۷). اهمیت کنترل افکار به باورهای افراد دربارهٔ داشتن و کنترل کردن برخی افکار یا تصاویر ذهنی اطلاق می‌شود که به باورهای فراشناختی نیز مشهورند و عبارتند از (گروه کاری شناخت های وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷): الف) اعتقاد به اهمیت ردیابی رخدادهای ذهنی و گوش به زنگ بودن برای آنها ب) باورهایی دربارهٔ پیامدهای اخلاقی عدم موفقیت در کنترل افکار ج) باورهایی مبنی بر پیامدهای روانشناختی و رفتاری عدم توانایی در کنترل افکار د) اعتقاد به کارایی در کنترل کردن، بدین معنا که تلاش‌های فرد در کنترل افکار، به‌ خصوص در درازمدت، باید به موفقیت بینجامد.

 

    1. کمال‌گرایی: کمال‌گرای باوری است مبنی بر آنکه برای هر مشکل یک راه‌حل کامل و بی‌نقص وجود دارد، عملکرد کامل (بدون خطا) نه‌تنها ممکن است بلکه ضروری است و حتی اشتباهات جزئی نیز پیامدهای جدی بخ دنبال دارند (گروه کاری شناخت‌های وسواس فکری - عملی، ۱۹۹۷). این تعریف بر میل به یافتن راه‌ حل ‌های بی‌نقص برای «هرگونه» مشکلی و نیز نگرانی مفرط دربارهٔ اشتباهات تمرکز دارد.

 

    1. ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت: گروه کاری شناخت‌های وسواس فکری - عملی (۱۹۹۷) ناتوانی در تحمّل عدم قطعیّت را شامل سه دسته از باورها دانسته است: الف) باورهایی دربارهٔ لزوم داشتن اطمینان ب) باورهایی مبنی بر اینکه فرد توانایی کمی برای مقابله با تغییرات غیرمنتظره دارد و ج) عقایدی درباره اینکه داشتن عملکرد مناسب در شرایط مبهم و نامشخص دشوار است.

 

    1. ادغام فکر و عمل: به عقیده راچمن و شافران (۱۹۹۸)، ادغام فکر و عمل شامل دو دسته از باورهاست: الف) ادغام فکر و عمل اخلاقی یعنی فکر کردن دربارهٔ یک عمل غیراخلاقی به لحاظ بار ارزشی و اخلاقی با انجام آن عمل برابری می‌کند. ب) ادغام فکر و عمل احتمال، بدین معنا که فکر کردن دربارهٔ یک رویداد منفی و بد، احتمال رخ دادن آن را افزایش خواهد داد. این رویداد بد می‌تواند به خود شخص مربوط باشد که اصطلاحاً «ادغام فکر و عمل احتمال برای خود» نامیده می‌شود. اگر رویداد بد دیگران را شامل شود به آن «ادغام فکرو عمل احتمال برای دیگران» می‌گویند.

 

تعریف عملیاتی: در این پژوهش سبک‌های شناختی مرتبط با وسواس عبارتند از:
الف) برای سبک‌های شناختی۱ تا ۶:‌ پاسخ‌های افراد به پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) که شامل این زیرمقیاس‌هاست:
۱- مسئولیت‌پذیری ارزیابی تهدید، ۲- اهمیّت افکار/ کنترل افکار ۳- کمال‌گرایی/ ناتوانی در تحمّل عدم قطعیت
ب) برای سبک شناختی ۷: پاسخ‌های افراد به مقیاس ادغام فکر و عمل، که دارای این زیرمقیاس‌هاست:
۱- ادغام فکر و عمل اخلاقی ۲- ادغام فکر و عمل احتمال برای خود ۳- ادغام فکر و عمل احتمال برای دیگران.

۳-۶-۱ وسواس مذهبی – اخلاقی

تعریف مفهومی: یک اختلال روانشناختی است که مشخصه اصلی آن وسواس یا احساس گناه بیمارگونه در کورد مسائل اخلاقی یا مذهبی است که اغلب با انجام اجباری اعمال اخلاقی یا مذهبی همراه بوده و بسیار ناراحت‌کننده و غیرسازشی است (ابراموویتز و همکاران، ۲۰۰۲؛ فالون و همکاران، ۱۹۹۰).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش، وسواس مذهبی – اخلاقی عبارت است از پاسخ‌های افراد به پرسشنامه‌ وسواس مذهبی – اخلاقی پن (PIOS). این پرسشنامه شامل دو زیرمقیاس است: ۱- ترس از خدا، ۲- ترس از گناه.
فصل دوم
دیدگاه‌های نظری و ادبیات پژوهشی

۱-۲ اختلال وسواس فکری عملی

 

۱-۱-۲ پدیدارشناسی اختلال وسواس فکری - عملی

اختلال وسواس فکری – عملی یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که با وجود فکر وسواسی یا عمل وسواسی تعریف می‌شود. افکار وسواسی عبارتند از افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند. آنها فقط نگرانی‌های ساده در مورد مصرف مسائل زندگی واقعی نیستند و شخص می‌کوشد آنها را نادیده بگیرد، از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با فکر یا عملی دیگر خنثی نماید. اعمال وسواسی عبارتند از رفتارها (مثل شستن دست‌ها و وارسی) و اعمال ذهنی (دعا و شمارش) تکراری که شخص احساس می‌کند در پاسخ به افکار وسواسی یا مطابقت با اصولی که فرد ناگزیر از انجام دقیق آنهاست، مجبور است انجام دهد. اعمال وسواسی برای خنثی‌سازی یا پیشگیری از ناراحتی یا وقوع یک اتفاق یا رویداد ترسناک طرح‌ریزی می‌شوند. با این حال این اعمال رابطه‌ای واقع‌گرایانه با آنچه قرار است خنثی شده یا از آن پیشگیری شوند ندارند یا آشکارا افراطی هستند.
افکار وسواسی و اعمال وسواسی همیشه همراه با یکدیگر ظاهر نمی‌شوند. ۵۰ درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی تنها دارای اعمال وسواسی (بدون افکار وسواسی)، و ۳۲ درصد آنها تنها دارای افکار وسواسی (بدون اعمال وسواسی) می‌باشند (ولکووتیز[۶۳] وهمکاران، ۲۰۰۰، به نقل از راچمن[۶۴]، ۲۰۰۲). بروز این وسواس‌ها خارج از اراده فرد است و اضطراب زیادی را موجب می‌شود.
آن دسته از افراد مبتلا که نسبت به اختلال خود بینش دارند و آن را بیمارگونه و تحمیلی می‌نامند، اصطلاحا مبتلایان به نوع تیپیک[۶۵] OCD نامیده می‌شوند. در واقع، بینش به بیماری یکی از ملاک‌های اصلی تشخیص OCD شمرده می‌شود (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). این بیماران معمولا به اختلالات شخصیت مبتلا نیستند، از عملکرد اجتماعی نسبتا خوبی برخوردارند و انگیزه بالایی برای درمان شدن دارند. بر خلاف این گروه، مبتلایان به نوع آتیپیک OCD [۶۶] نسبت به اختلال خود بینش اندکی دارند و آن را بیمارگونه نمی‌دانند. از دیگر ویژگی‌های این گروه، ابتلا به اختلالات شخصیتی، اختلال عمده در کارکردهای اجتماعی و انگیزه پایین برای درمان شدن است (یاریورا - توبیاس[۶۷] و نظیر اغلو[۶۸]، ۱۹۹۷).
۱۵

۱-۱-۱-۲ ملاک‌های تشخیصی

بر اساس چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV- TR)، ملاک‌های تشخیصی برای اختلال وسواس فکری – عملی به شرح زیر است (به نقل از سادوک[۶۹] و سادوک[۷۰]،۲۰۰۷):
-A وجود فکر وسواسی (obsession) یا عمل وسواسی (compulsion): فکر وسواسی، بطوری که با (۱)، (۲)، (۳) و (۴) تعیین می‌شوند:
(۱) افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی تکراری و مقاوم که زمانی در طول اختلال برای شخص، مزاحم و نامتناسب شمرده می‌شوند و اضطراب و ناراحتی بارز به وجود می‌آورند.
(۲) افکار، تکانه‌ها و تصاویر ذهنی فقط نگرانی ساده در مورد مسائل زندگی واقعی نمی‌باشند.
(۳) شخص می‌کوشد این افکار یا تکانه‌ها را نادیده گرفته یا از ذهن خود کنار بزند یا آنها را با عمل یا فکری دیگر خنثی نماید.
(۴) شخص واقف است که افکار، تکانه‌ها، یا تصاویر ذهنی وسواسی حاصل خود او هستند (و مثل “تزریق افکار” از خارج تحمیل نمی‌شوند).
اعمال وسواسی، بطوری که با (۱) و (۲) تعیین می‌شوند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...