ویراست ۱ ـ اخلاق کار گروهی در پژوهش ـ داور- ... |
به نظر میرسد تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد. سازمان بیش از دو نفر باید عضو داشته باشد و محدودیت اعضای آن از گروه کمتر و طبیعتاً وسعت آن میتواند بیشتر باشد. در سازمان تعلق خاطری که در اعضای یک گروه وجود دارد لازم نیست. به تعبیر دیگر گاهی سازمان برای پیشبرد اهداف خود از گروهها استفاده میکند و گاهی چنین نیست.
نکتهای که باید مد نظر باشد این است که گروههای پژوهشی اکثراً تحت پوشش یک سازمان به فعالیت میپردازند. در مباحث مدیریت رفتار سازمانی سه سطح برای تجزیه و تحلیل رفتار را مطرح کرده است: سطح فردی، گروهی و سازمانی. در سطح گروهی موضوعهایی مانند رهبری، پویاسازی گروهها، ارتباطات، یادگیری گروهی، حل و فصل تعارضها، قدرت و رفتار سازمانی و مانند آن مطرح است. در سطح سازمانی، موضوعهایی مانند فرهنگ سازمانی، رفتار سیاسی، سازمان یادگیرنده، تغییر و تحول سازمانی و محیط سازمانی مطرح است (زارعیمتین, مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته ۲۳). این نشاندهندهی تفاوت و مرزبندی مباحث میان گروه و سازمان است. البته در این مباحث بحث از رفتار فردی مقدمهی دو بحث دیگر است و از رفتارهایی که فردی که ربطی به گروه و سازمان ندارد بحث نمیشود.
۳٫۲٫۲٫ تفاوت بین عضو و فرد در گروه
در اینجا لازم است تفاوت ظریف بین دو عنوان «فرد» و «عضو» را تذکر بدهم. به نظر میرسد ـ با توجه به معنای لغوی هر دو کلمه ـ «فرد» باید به معنای «فرد فارغ از گروه» یا «فرد جدای از گروه» استعمال شود و «عضو» به معنای «فرد درون گروه» و «فرد وابسته به گروه».
۴٫۲٫۲٫ تقسیم گروه
در روانشناسی اجتماعی و مباحث گروه تقسیمهای متعددی برای گروه مطرح شده است. ما در اینجا در صدد توسعهی مباحث گروه نیستیم بنابراین فقط به دو تقسیم اشاره میکنیم.
۱٫۴٫۲٫۲٫ گروه هَرمی و کُروی
گروه ممکن است رهبر داشته باشد یا فاقد رهبر باشد. به این لحاظ پیشنهاد میشود گروهها را به گروههای هرمی و کروی تقسیم کنیم. گروه هرمی [۴۹] گروهی است که رهبری دارای مهارت و ویژگی خاصی نسبت به اعضا است ولی گروه کروی [۵۰] گروهی است که رهبر ندارد و اعضا تقریباً در یک سطح هستند ممکن است این گروهها مدیر داشته باشند.
گروههای هرمی معمولاً در سازمانها و مؤسسات پژوهشی شکل میگیرد و گروههای کروی در خارج از آن.
ممکن است از تأکیدهای ویلن استفاده شود که گروه در مرحلهی چهارم خود برای تبدیل شدن به تیم از حالت هرمی به کروی تغییر حالت میدهد. ویلن تأکید دارد که در مرحلهی دوم از مراحل پنجگانه اعضا تقاضای قدرت بیشتر در گروه دارند و رهبر باید به آرامی به توزیع مجدد قدرت بپردازد (ویلن ۱۲۹). در مرحلهی سوم نیز این کار ادامه پیدا میکند و نقش مشاورهای و حمایتی رهبر افزایش مییابد (ویلن ۱۳۴ ـ ۱۳۵) و در مرحلهی چهارم رهبر در کنار اعضا در انجام کارها مشارکت میکند (ویلن ۱۳۶).
با توجه به آنچه گفته شد میتوانیم یکی از تفاوتهای میان گروه و تیم را این بدانیم که گروه در ابتدای راه گروه هرمی است ولی در نهایت و بعد از تبدیل شدن به تیم به گروه کروی تبدیل میشود و رهبر نیز به مدیر.
۲٫۴٫۲٫۲٫ گروه رسمی و غیر رسمی
گروه رسمی [۵۱] گروهی است که بر اساس ساختار سازمانی برای انجام وظایفی مشخص ایجاد شده است و در مقابل گروه غیر رسمی [۵۲] به روابطی گفته میشود که نه ساختار رسمی دارند و نه به دلیل سازمان ایجاد شدهاند (رابینز و جاج ۲۷۶).
۵٫۲٫۲٫ مراحل تبدیل گروه به تیم
در منابع مختلف مراحلی برای شکلگیری گروه یا تیم بیان شده است. پیش از این از ویلن گزارش کردیم که او این مراحل را مراحل تبدیل گروه به تیم میداند و به نظر ما چنین تعبیری دقیقتر از مطالب دیگران میباشد. اینک به تفصیل، آن پنج مرحله را بازگو خواهیم کرد:
ویلن به درستی رشد یک گروه به تیم را هم چون رشد یک انسان دانسته است. همچنان که انسان دورهی کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی دارد، گروه نیز دورهی شکلگیری[۵۳]، درگیری [۵۴]، هنجارسازی [۵۵]، اجرا [۵۶] و پایان یافتن دارد. او البته از این مراحل به وابستگی، تعارض، اعتماد و ساختارسازی، کار و درگیر نبودن تعبیر کرده است.
گام اول: وابستگی و ورود
اعضا در این گام به دنبال امنیت و پذیرفته شدن هستند، مؤدب و مطیع هستند و رهبر گروه را فردی شایسته و خیرخواه میدانند و از او انتظار راهنمایی و ایجاد امنیت دارند. به ندرت با اهداف ابتدایی گروه مخالفت میکنند. ارتباطات از طریق رهبر انجام میشود. کمترین تعارض در این مرحله وجود دارد. گروه به طور واضح فاقد ساختار و سازمان است (ویلن ۵۰ ـ ۵۱).
گام دوم: عدم وابستگی و مبارزه
تعارض در مورد ارزشها و عدم توافق در مورد اهداف وجود دارد. به علت افزایش حس امنیت ابراز عقاید افزایش مییابد. اهداف و نقش اعضا در گروه شفاف میشود. اعضا با گروه و یکدیگر به زورآزمایی میپردازند. مخالفت با فضای عمومی و رهبری آغاز میشود. اگر تلاش رهبر برای حل تعارضها موفق باشد در انتهای این مرحله مشارکت اعضا افزایش مییابد و نارضایتی کاهش پیدا میکند و اعتماد و همبستگی افزایش خواهد یافت (ویلن ۵۲ ـ ۵۳).
گام سوم: اعتماد و ساختارسازی
اهداف و نقشها شفاف شده است، نقش رهبر مشاورهایست و کمتر حالت مستقیم دارد. ارتباطات در راستای وظایف و منعطفتر است. همکاری، اعتماد، همبستگی و تعهد اعضا به اهداف و وظایف بسیار بالاست، تعارضات کما کان وجود دارد ولی به صورت مؤثری مدیریت میشود. گروه بر روی ایجاد ساختار تمرکز دارد (ویلن ۵۴ ـ ۵۵).
گام چهارم: کار
در این مرحله گروه به تیمی با کارایی بالا تبدیل میشود. در این مرحله کیفیت و کمیت کارها به طور چشمگیری افزایش مییابد. اعضا در زمینهی نقش خود در تیم آگاهی کافی دارند، وظایف مطابق با توانایی اعضا واگذار میشود. بر روی تصمیمگیری تیمی تمرکز زیادی وجود دارد و وقت زیادی برای پیشبینی و حل تعارضات و استفاده از خرد جمعی گذاشته میشود. آرامش واقعی در سطح بالایی وجود دارد. تیم شامل حداقل اعضای مورد نیاز برای تحقق اهداف خود است. تعارض اتفاق میافتد ولی دورهی آن کوتاه و تیم قادر به حل آن میباشد و راهبردی برای حل تعارضات دارد (ویلن ۵۵ ـ ۵۸ و ۷۹).
۳٫۲٫ کار گروهی
در این بخش به مفهومشناسی، مراحل، ضرورت، فواید و آسیبشناسی کار گروهی خواهیم پرداخت:
۱٫۳٫۲٫ مفهومشناسی کار گروهی
با توجه به تعریف گروه باید بگوییم که کار گروهی کاری است که از تعامل بین اعضای گروه به دست میآید. در تعامل همافزایی وجود دارد و این همافزایی سبب میشود که نتیجهی کار گروه بیش از حاصل جمع اعضا به صورت فردی باشد. اگر کاری از جمعی صادر بشود که حاصل جمع کارهای آن جمع باشد کار گروهی شمرده نمیشود، زیرا کار گروهی حتی در مراحل ابتدایی گروهسازی بر اساس تعامل و همافزایی حاصل میشود. با توجه به آنچه بیان شد میتوانیم بگوییم اگر حاصل فعالیتهای گروهی کمتر از مقدار حاصل فعالیتهای همان تعداد افراد خارج از گروه باشد گروه با اشکال مواجه است و نیاز به درمان دارد. این معیار خوبی برای مدیران و رهبران گروهها برای ارزیابی گروه میباشد.
۲٫۳٫۲٫ مراحل کار گروهی
ممکن است برای کار گروهی هفت مرحله در نظر گرفته شود: الف: سیاستگذاری، که شامل تصمیمگیری و برنامهریزی است. ب: پیشبینی تعارضهای محتمل، ج: تعیین زمان اجرا و وظایف اعضا، کار گروهی باید به صورت عرضی و طولی تقسیم شود. این تقسیم وظایف نیز چنانکه پیش از این در مراحل تبدیل گروه به تیم مطرح کردیم ممکن است در طول زمان تغییر کند. د: ارزیابی و رفع اشکالات، ارزیابی جزء جدانشدنی از کار گروهی است. هـ: عرضهی محصول کار گروهی، و: بازخوردگیری، ز: گزارش، نتیجه و اتمام.
۳٫۳٫۲٫ ضرورت کار گروهی
پیش از این در مقدمه اشاره کردیم که کار گروهی ضرورت دارد. منظور از ضرورت این نیست که کار فردی ممتنع و منتفی است. بلکه منظور این است که اگر رسیدن به حقیقت وظیفهی پژوهشگر و هدف پژوهش است لازم است هر کاری انجام شود تا اطمینان بیشتری در این زمینه حاصل شود. موانعی در این اطمینانیابی وجود دارد که به بررسی آن میپردازیم و بیان میکنیم که کار گروهی میتواند این موانع را مرتفع کند. پس این موانع به شکلی علت ضرورت کار گروهی نیز هستند.
در اینجا به هشت علت اشاره میشود: الف: گسترس عرصههای علمی، ب: پیچیدگی عرصههای علمی، ج: انفجار اطلاعات علمی، د: سرعت تولید علم، هـ: چندرشتهای بودن برخی مسایل علوم انسانی، و: میانرشتهای بودن بسیاری از مسایل علوم انسانی، ز: هزینهبر بودن پژوهش، ح: ضرورت تفکر انتقادی.
۴٫۳٫۲٫ انواع کار پژوهشی
بر اساس تفاوتی که بین گروه و جمع، تیم و سازمان مطرح کردیم بین کار گروهی و کار جمعی، کار تیمی و کار سازمانی نیز تفاوت وجود دارد. ما در این بخش به بیان انواع کار پژوهشی میپردازیم تا روشن کنیم بر اساس تعاریف آنچه واقعاً کار گروهی است کدام است.
پژوهشگر گاهی یک نفر است و گاهی متعدد. در هر پژوهشی لزوماً باید طرح پژوهش وجود داشته باشد. البته ممکن است پژوهشگری طرح پژوهش خود را مکتوب نکرده باشد و به صورت ذهنی به آن عمل کند. ولی وجود چنین طرحی لازم است و مسلماً مکتوب بودن آن نیز رجحان دارد. از سوی دیگر پژوهش علاوه بر شکل ظاهری که در طرح پژوهش به آن پرداخته میشود به موادی نیز احتیاج دارد. مواد پژوهشی ممکن است زاییدهی ذهن پژوهشگر باشد، شاید برداشتی از یک پدیدهی طبیعی یا اجتماعی باشد و ممکن است از پژوهشهای پیشین و مطالعهی منابع مکتوب نشأت گرفته باشد. با توجه به این نکات انواع کار پژوهشی به این صورت است:
-
- گاهی پژوهشگر تمام مراحل پژوهش را خود به تنهایی بر اساس طرح خود و مواد خام اولیهی خودساخته انجام میدهد. این کار کاملاً فردی است. البته امکان تحقق چنین کاری در زمینهی پژوهش در این زمان بعید به نظر میرسد.
-
- گاهی پژوهشگر در همین شرایط با موادی که دیگران تهیه کردهاند بدون راهنمایی، پژوهش را انجام میدهد. این نیز کار فردی است ولی مبتنی بر دستاوردهای جمع است. بیشتر پژوهشهای فردی در همین شرایط واقع میشود.
-
- گاهی همین شرایط اتفاق میافتد و کسی نیز راهنمایی پژوهش را بر عهده دارد. بیشتر پایاننامههای دورهی کارشناسی ارشد به همین منوال است. این نیز کار فردی است که البته تا اندازهای به کار جمعی نزدیک شده است. راهنمایی پایاننامه راهنما را نه به عنوان مدیر و رهبر گروه معرفی میکند و نه به عنوان عضوی از گروه. راهنمایی تأثیری برنامهریزی شده از سوی استاد راهنما و مشاور است. گر چه ممکن است از سوی دانشجو نیز تأثیراتی بر استاد راهنما و مشاور تصور بشود ولی این تأثیرات برنامهریزی شده نیست. در این صورت تعاملی بین استاد و دانشجو تعریف شده نیست. نهایتاً پایاننامه با مسئولیت نویسندهی آن منتشر خواهد شد. مقالات علمی ـ پژوهشی که با راهنمایی و نظارت استادی منتشر میشود نیز معمولاً به همین شکل است. شاید اسلامی اردکانی نیز به همین جهت گفته باشد: «استاد دانشگاه نباید آثار علمی دانشجویان خویش را غصب کند. وقتی در مقام استاد راهنمای دانشجویان دورهی کارشناسی ارشد و یا دورهی دکتری انجام وظیفه میکند، حق ندارد خود را همقلم [۵۷]در پایاننامه بداند. استاد نمیتواند خود را نویسنده تحقیقات مستقل دانشجویان قلمداد کند.» (اسلامی اردکانی ۱۱۴)
-
- گاهی پژوهشگر در همین شرایط بر اساس طرح شخص دیگری با مواد خام خودساخته پژوهش را بدون افزودن مطلبی از خود به انجام میرساند. این طرح دیگری به دو صورت است گاهی این طرح، سرفصلهای یک علم است. تحقق این صورت نیز بسیار بعید است، زیرا معمولاً سرفصلهای یک علم همراه با مطالب و مواد علمی بسیاری میباشد. استفاده از مواد خام خودساخته به صورت کلی نشانه مشکلی در روند پژوهش است. البته تلفیق از مواد ساخت دیگران و مواد خودساخته میتواند به پیشبرد مرزهای علم کمک کند. این صورت نیز کار فردی است.
-
- گاهی با همان شرایط صورت چهارم، طرح پژوهشی سابقهی اجرا ندارد. در این صورت ممکن است به جهت تازگی موضوع مواد ساخته شدهی توسط دیگران وجود نداشته باشد که محقق میتواند با مصاحبه و تهیهی پرسشنامه و پژوهشهای آماری به مواد جدید دسترسی پیدا کند. این کار نیز فردی است.
-
- گاهی کسی در همان شرایط صورت چهارم بر اساس طرح دیگری با مواد تهیه شده توسط دیگران پژوهش را بدون افزودن مطلبی از خود به انجام میرساند. در این صورت نیز طرح اگر همان سرفصلهای علم است، کار پژوهشی فردی خواهد بود و اگر با مواد خام خودساخته همراه نشود ارزشی ندارد و تکرار مکررات است.
۷ و ۸٫ اگر در همین شرایط طرح بدون سابقه باشد و طراح نظارتی بر اجرای طرح نداشته باشد، باز هم کار فردی است و اگر طراح نظارت داشته باشد اولین مرحلهی کار جمعی شکل گرفته است.
۹ و ۱۰٫ گاهی در همین شرایط افزودههایی نیز بر طرح دارد و طراح نظارتی بر اجرا ندارد، در این صورت هم کار فردی است و اگر طراح نظارت دارد مرحلهای دیگر از کار جمعی است. معمولاً در مؤسسات پژوهشی که نیروی کار غیر متخصص یا نیمه متخصص دارند از روش ارائه طرح و نظارت بر اجرا استفاده میکنند چه پژوهشگران افزودهای داشته باشند یا نه.
-
- در همین حالت اگر مجری طرح چند نفر باشند، یک صورت این است که هر کدام به تنهایی بخشی از کار را انجام میدهد و تعاملی بین افراد وجود ندارد. این نیز کار جمعی است. در اینجا نیاز است که یک نفر به عنوان هماهنگ کننده ارتباط را برقرار کند و نتیجهی کار را یکدست کند.
-
- اگر بین اعضا تعامل بر قرار باشد و کار را با هم انجام دهند، اولین شکل کار گروهی پدید آمده است و طراح نمیتواند فقط به نظارت اکتفا کند و باید رهبری گروه را بر عهده داشته باشد.
۱۳ ـ ۱۵٫ اعضای گروه گاهی همه یک کار انجام میدهند و همه در همهی مراحل پژوهش با هم همکاری میکنند و گاهی کار تخصصی شده و هر کس کاری که در تخصص اوست انجام میدهد. حالت اول صورتی دیگر از کار گروهی است و صورت دوم کار تیمی است. اگر اعضا نیز در کار مدیریت و طراحی طرح پژوهش سهیم شوند، حالت دوم کار تیمی شکل خواهد گرفت.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 05:39:00 ب.ظ ]
|