مربوط بودن به این معنی است که اطلاعات گزارش شده می­بایست قادر باشند که انتظارات گذشته استفاده کننده از وضعیت مالی و عملکرد مالی شرکت را تأیید یا اصلاح کنند و استفاده کننده را در پیش بینی وضعیت مالی و عملکرد آتی شرکت کمک کند. بنابراین احتمالاً از حسابرس انتظار می­رود که ویژگی ارزش بازخورد و ارزش پیش بینی صورت­های مالی حسابرسی شده را بررسی، ارزیابی و گزارش کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به موقع بودن
مربوط بودن اطلاعات گزارش شده به وسیله ویژگی به موقع بودن، تحت تأثیر قرار می­گیرد. به عبارتی دیگر هر چه از ویژگی به موقع بودن اطلاعات کاسته شود. از مفید بودن اطلاعات نیز کاسته خواهد شد. دوباره فرض می­ شود که حسابرس ملزم خواهد بود که این ویژگی را مورد بررسی قرار دهد.
بیان صادقانه
قابلیت اعتماد اطلاعات گزارش شده به این معنی است که اطلاعات گزارش شده به صورت عینی و صادقانه رویداد و خصوصاً ماهیت اقتصادی رویدادها و خصوصاً ماهیت اقتصادی آن­ها را منعکس نمایند. حسابرس باید مدارک مؤیدی را که منعکس کننده ماهیت اقتصادی رویدادها است، مشخص نماید تا بتواند در مورد این موضوع شواهد لازم را جمع آوری کند.
دقت وعدم اطمینان
حسابرسان با اطلاعات حسابداری تأییدپذیری سر و کار دارند که دقیق و قطعی نیستند ولی باید قابل اعتماد باشند.
بی­طرفی
برای این که اطلاعات گزارش شده قابل اعتماد باشند، حسابرس نباید به هیچ تصمیمی یا نتایج تصمیم مشخصی تمایل جانبدارانه داشته باشد. حسابرس باید اثر این محدودیت را بر کیفیت مورد انتظار اطلاعات رسیدگی کند (پاکدل مغانلو، ۱۳۹۱).
۲-۳- ارائه مجدد صورت های مالی
حجم زیاد رسوایی های حسابداری در طی چند سال اخیر منجر به سلب اعتماد عمومی از شرکت های بزرگ و موسسات حسابرسی آنها شده است. تمام این رسوایی ها، همراه با ارائه مجدد صورت های مالی بوده است. به بیان دیگر، کلیه شرکت هایی که در سال های اخیر ورشکست شده اند اقدام به تجدید ارائه صورت های مالی خود نموده اند. در اغلب موارد، ارائه مجدد صورت های مالی بیانگر وجود مشکلات در سیستم کنترل داخلی و حاکمیت شرکتی در شرکت هایی بوده است که شهرت و ارزش آنها در بازار آسیب دیده و حتی در برخی اوقات منجر به ورشکستگی آن ها شده است.
مدیران شرکت ها انگیزه های متعددی برای تجدید ارائه صورت های مالی دارند. طبق نتایج پژوهش وانگ ژیا[۷] (۲۰۰۶) قدرت سود آوری ضعیف ، پایین بودن کیفیت سود، درجه اهرم بالا، کوچک بودن اندازه شرکت و پایین بودن ارزش شرکت، احتمال وقوع ارائه مجدد صورت های مالی را تا حد زیادی افزایش می دهند.
۲-۳-۱ دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی:
هر گاه در دوره جاری محرز گردد که صورت های مالی آن دوره یا دوره های قبل، در نتیجه وجود اشتباهاتی به شکل نادرست ارائه شده است، اصلاح آن اشتباهات از طریق تعدیل مانده اول دوره سود انباشته و تجدید ارائه صورت های مالی دوره گذشته ضرورت پیدا می کند. انواع اشتباهاتی که منجر به ارائه صورت های مالی می شوند عبارتند از: اشتباهات محاسباتی و ریاضی، اشتباه در به کارگیری رویه های حسابداری، تعبیر نادرست یا نادیده گرفتن واقعیت های موجود در زمان تهیه صورت های مالی، تغییر از یک رویه استاندارد حسابداری به یک رویه استاندارد حسابداری و موارد تقلب.
گرچه ارائه صورت های مالی، پدیده ای جدید نیست اما به دلیل وجود روش های حسابداری متهورانه[۸]، بی نظمی های حسابداری یا تقلب در حسابداری، تعداد و مبلغ ارائه سود شرکت ها در طول چند سال گذشته به طور چشم گیری افزایش یافته است. بنابراین، توجه بسیاری از سرمایه گذاران، تحلیل گران و تدوین کنندگان مقررات به موضوع تجدید ارائه جلب شده است.
یکی از ویژگی های مهم صورت های مالی قابلیت مقایسه آنها از دوره ای به دوره دیگر است. قابلیت مقایسه اطلاعات مالی واحد تجاری از دوره ای به دوره دیگر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استفاده کنندگان اطلاعات مالی موجود در صورت های مالی با مقایسه عملکرد سال های مختلف یک واحد تجاری می توانند روند ها را شناسایی و با توجه به نتایج گذشته، وضعیت آتی آن را پیش بینی کنند. این مقایسه هنگامی صحیح ومعتبر خواهد بود که واحد تجاری مورد نظر روش ها و رویه های اندازه گیری مشابهی را در سال های مختلف به طور یکنواخت بکار گرفته باشد. در صورتی که شرکت ها اقدام به تغییر روش ها و رویه های حسابداری خود نمایند، تا حدودی قابلیت مقایسه صورت های مالی شرکت ها از بین می رود. راه حلی که نهادهای استاندارد پیشنهاد می کنند تجدید ارائه صورت های مالی سال های قبل با روش و رویه جدید است.
به دلیل تغییرات مستمر و مداومی که در شرایط اقتصادی و اجماعی صورت می گیرد، ممکن است تغییر در اصول و روش های حسابداری به منظور هماهنگ کردن واحد تجاری با شرایط جدید، ضرورت یابد. هنگامی که مدیریت واحد تجاری به دلیل تغییر در شرایط اقتصادی و اجتماعی تصمیم به تغییر در اصول یا روش های حسابداری می گیرد، با این سوال مواجه می شود که این تغییر ( یا تغییرات) چگونه باید گزارش شوند تا قابلیت مقایسه صورت ها ی مالی دوره های مختلف حفظ گردد؟ بدیهی است که به کارگیری اصول و روش های جدید حسابداری در گزارش های سالانه می تواند به عدم یکنواختی صورت های مالی دوره جاری و دوره های گذشته منجر شود و قابلیت مقایسه آنها را با یکدیگر از بین ببرد. از طرف دیگر نمی توان صرفا به خاطر حفظ رعایت ثبات رویه از بکارگیری اصول جدید حسابداری چشم پوشی کرد (کراس و همکاران[۹]، ۲۰۰۳).
به همین دلیل در شرایطی که روی می دهد شرکت ناگزیر به ایجاد تغییراتی در اصول و رویه ها ی حسابداری خود است که منجر به از بین رفتن ثبات رویه می شود. این تغییرات شامل موارد زیر است:
تغییر در اصول حسابداری: عبارت است از تغییر از یک اصل پذیرفته شده حسابداری به اصل پذیرفته شده دیگر حسابداری زمانی که دو یا چندین اصل پذیرفته شده وجود دارند و مورد استفاده قرار می گیرند یا اصول قبلی مورد استفاده در بلند مدت پذیرفته شده نیستند. تغییر در روش بکارگیری اصول حسابداری نیز تغییر در اصول محسوب می شود (FASB، ۲۰۰۵، ۱۵۴FAS).
تغییر در برآوردهای حسابداری: در نتیجه کسب اطلاعات جدید و یا بر اساس تجربه، شرکت می تواند در برآوردهای انجام شده تجدید نظر نماید (کی سو، ۱۳۸۴، ص ۴۸۹).
تغییر در واحد تجاری گزارشگر: زمانی صورت می گیرد صورت های مالی ارائه شده در دوره جاری از نظر شخصیت حسابداری با صورت های مالی ارائه شده در دوره قبل ماهیتا متفاوت می باشد (نویسی و همکاران، ۱۳۷۵، ص۴).
تغییر در صورت های مالی (اصلاح اشتباه): اشتباه در شناسایی، اندازه گیری، ارائه یا افشا در صورت های مالی ناشی از اشتباهات محاسباتی، اشتباه در بکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری، یا عملی که سهوا در تهیه صورت های مالی روی داده است (FASB، ۲۰۰۵،ش ۱۵۴).
برای گزارش کردن اثرات این تغییرات سه دیدگاه مطرح است که به شرح زیر بیان می شود:
عطف به ماسبق: بر طبق این دیدگاه، در آغاز دوره حسابداری باید اثر انباشته کاربرد روش جدید را در صورت های مالی محاسبه کرد. یک ثبت اصلاحی مربوط به دوره های گذشته در صورت های مالی انجام می شود و با توجه به روش و رویه حسابداری جدید، یک بار دیگر صورت های مالی سال های گذشته تهیه خواهد شد. طرفداران این موضوع یا دیدگاه بر این باورند که تنها با تهیه صورت های مالی دوره های گذشته می توان بر اساس تغییرات صورت گرفته در رویه ها و روش های حسابداری صورت های مالی قابل مقایسه تهیه گردد. اگر از این روش استفاده نشود صورت های مالی سالهای قبل از تغییر، بر اساس روش قدیمی تهیه خواهند شد، در سالی که تغییر رخ داده است کل اثرات انباشته و ثبت اصلاحی در صورت سود و زیان گزارش می شود و در سال بعد صورت های مالی را بر اساس روش جدید تهیه می کنند، بدون این که اثر تغییر گزارش شود.
روش دوره جاری: بر طبق این دیدگاه، اثر انباشته کاربرد روش جدید بر صورت های مالی را در آغاز دوره محاسبه می کنند. سپس این ثبت اصلاحی را در صورت سود و زیان سال جاری به عنوان یک قلم خاص بین دو عنوان اقلام غیر مترقبه و سود خالص گزارش می نمایند. طرفدارن این روش بر این باورند که تجدید نظر در اقلام صورت های مالی سال های گذشته باعث سلب اعتماد سرمایه گذاران از صورت های مالی می شود.
روش سال های آینده: بر طبق این دیدگاه نتیجه های گزارش شده سال های قبل به همان صورت باقی می ماند و هیچ تغییری صورت نمی گیرد. در مانده های اول دوره هیچ وارده اصلاحی ثبت نمی شود و برای سرشکن کردن مبالغ بدهکار یا بستانکار بر روی دوره های قبل هیچ اقدامی به عمل نمی آید. طرفداران دیدگاه مزبور بر این باورند که اگر مدیریت شرکت، صورت های مالی را بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری ارائه کند، این صورت های مالی نهایی خواهد بود و مدیر نمی تواند با انجام یک تغییر در رویه ها و روش های حسابداری اقدام به تغییر در مقادیر متعلق به گذشته نماید. بر اساس این شیوه استدلال، ثبت اصلاحی از بابت اثر انباشته ناشی از تغییر رویه و روش در سال جاری کاری نامعقول خواهد بود، زیرا در اجرای چنین روشی مقادیری مطرح می شوند که با رویدادهای اقتصادی یا سود سال جاری هیچ رابطه ای ندارند (کی سو، ۱۳۸۴، ص۵۰-۵۱).
هیئت استانداردهای حسابداری مالی در استاندارد حسابداری شماره ۱۵۴، ارائه مجدد را به صورت زیر تعریف می کند:
فرایند بازنگری در صورت های مالی قبلی منتشر شده جهت منعکس کردن اثر اصلاح اشتباه صورت گرفته در آن صورت های مالی.
بر اساس مطالب ذکر شده، برای حفظ ثبات رویه، در ارتباط با تغییرات حسابداری صورت یافته در سه مورد ارائه مجدد صورت های مالی لازم به نظر می رسد، یعنی هنگامی که تغییر در اصول حسابداری، تغییر در صورت های مالی (اصلاح اشتباهات حسابداری) و تغییر در واحد تجاری گزارشگری روی می دهد. بعلاوه شرکت هایی که اقدام به توقف عملیات بخشی از شرکت می کنند باید صورت های مالی را ارائه مجدد نمایند (کالن و همکاران[۱۰]، ۲۰۰۵).
چند مورد مهم از انواع اشتباهات سهوی و تخلفات عمدی در ادامه مورد بحث قرار می‌گیرند که منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی خواهند شد (کروس و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۴).
۲-۳-۱-۱- شناسایی درآمد
درآمد حاصل از فروش و خدمات، مرکز ثقل توانایی شرکت برای رشد و پیشرفت است. چنانچه شرکتی درآمد دوره های گذشته خود را بیش از میزان واقعی گزارش نماید، نه تنها عملکرد گذشته آن اغراق آمیز بوده است بلکه ممکن است رشد آینده شرکت نیز متزلزل شود. به بیان دیگر، از منظر سرمایه گذاران، در خصوص روند آتی شرکت ابهام ایجاد خواهد شد. لذا، نگرانی سرمایه گذاران پیرامون رشد آتی شرکت باعث تجدید نظر در ارزش شرکت خواهد شد که به صورت تقلیل ارزش ظاهر خواهد شد. در سالهای اخیر، اکثر ارائه مجددها دارای اصلاح اشتباه ناشی از شناسایی درآمد هستند و به نظر می رسد شرکت های پیشرفته بیشتر تمایل به تجدید ارائه دارند. آمار نشان می دهد بیش از یک سوم ارائه مجددهای حسابداری درآمریکا مربوط به صنایع پیشرفته بوده است (وو[۱۲]،۲۰۰۲).
۲-۳-۱-۲- ذخایر
بر اساس اصول حسابداری، شرکت میتواند برای بدهیهای قابل پیش بینی،برگشت از فروش و خدمات پس از فروش در حساب ها ذخیره منظور نماید. تخصیص نامناسب ذخیره احتمال وقوع تجدید ارائه صورت های مالی را افزایش خواهد داد. برای نمونه، در شرکت سان بیم علاوه بر مسائل مربوط به شناخت درآمد، یکی دیگر از دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی سال ۱۹۹۸ ایجاد ذخیره نامناسب بود. این شرکت در سال ۱۹۹۶ اقدام به ایجاد ذخیره نمود تا زیان گزارش شده را افزایش دهد و ذخایر مازاد را در سال ۱۹۹۷ به سود منتقل کرد تا بتواند سود شرکت را متورم نماید(کروس و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۴).
۲-۳-۱-۳- ارائه بیش از واقع دارایی ها
مقوله ارائه مجدد صورتهای مالی شامل انعکاس بیش از حد دارا ییها نظیرموجودی کالا، داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود است که به دلیل اختلاط هزینه و بهای تمام شده ایجاد میگردد. به عنوان مثال، چنانچه بهای تمام شده موجودی بیش از واقع گزارش گردد به طور تصنعی ارزش موجودی افزایش می یابد و منجر به افزایش سود دوره جاری میگردد. برای نمونه، شرکت آید رایت صورتهای مالی خود را در سال ۲۰۰۰ به دلیل گزارش بیش از واقع سود خالص دوره گذشته از طریق شیوه های مدیریت ارزش موجودی کالا، تجدید ارائه نمود. مدیریت شرکت بابت سرقت و اُفت موجودی فیزیکی ذخیره قابل ملاحظه‌ای در نظر نگرفت و بنابراین، بهای تمام شده کالاهای فروش رفته را کمتر گزارش نمود (کروس و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۴).
۲-۳-۱-۴- مخارج سرمایه ای
یکی دیگر از دلایل ارائه مجدد صورتهای مالی، طبقه بندی نادرست مخارج به حساب مخارج سرمایه ای به جای هزینه است. در این حالت، هزینه ها کمتر از میزان واقعی گزارش میگردند و سود خالص بیشتر از میزان واقعی گزارش میشود. در حقیقت، زمانی که شرکت از بهای تمام شده جاری در آینده منتفع نمیگردد نباید این مبالغ به حساب مخارج سرمایه ای منظور شود. برای مثال، شرکت واست صورتهای مالی خود را برای سالهای ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۷ به علت سرمایه ای نمودن مخارج جاری، ارائه مجدد نمود. در واقع شرکت سود عملیاتی خود را باکمتر از واقع نشان دادن هزینه های عملیاتی، افزایش داده است (کروس و همکاران[۱۵]، ۲۰۰۴).
۲-۳-۱-۵- ارائه کمتر از واقع بدهی ها و کاهش ارزش دارایی ها
کمتر از واقع گزارش کردن بدهیها، بیانگر قصور در ثبت بدهیهای برآوردی و احتمالی است. در حقیقت، بیانگر آن است که در شرکت بدهیهای ثبت نشده ای وجود دارد که احتمال وقوع ارائه مجدد را افزایش میدهد. قصور در ثبت صحیح کاهش ارزش داراییها نظیر دریافتنی های غیرقابل وصول، کاهش ارزش داراییهای بلند مدت و ذخیره موجودیهای ناباب نیز منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی خواهد شد. بنابراین، شرکت های با درجه اهرم بالا و شرکتهای زیان ده انگیزه بالایی برای تجدید ارائه صورت های مالی خود دارند (وو، ۲۰۰۲).
۲-۳-۲ واکنش به علل ارائه مجدد صورت های مالی
اگرچه ممکن است فشارها و مشکلات دیگری نیز وجود داشته باشد که جایگاه شرکت را تنزل دهد، به هر حال، عوامل مهم اثرگذار بر میزان نیت و قصد مدیریت و میزان تحریف صورت های مالی، شرح داده شدند. درباره واکنش به عوامل موثر بر ارائه مجدد صورتهای مالی، محققان پنج روش ارائه نموده‌اند که میتوان با استقرار، تقویت و به کارگیری آن ها میزان آسیب وارده به شهرت و اعتبار مدیریت و شرکت را محدود نمود. به بیان دیگر، محققان معتقدند با به کارگیری صحیح راه حل‌های مطرح شده، میتوان میزان قصد و نیت مدیریت و تحریف صورتهای مالی راکنترل نمود (گرستن[۱۶]،۲۰۰۶).
روش های مطرح شده توسط محققان برای واکنش به علل ارائه مجدد عبارتند از: ۱- تایید ماهیت مشکلات، ۲- پذیرش خطا و تقصیر، ۳- ارتباطات آزادانه، ۴- حاکمیت شرکتی، ۵- رعایت هنجارها.
تایید ماهیت مشکلات و ارتباطات آزادانه، معمولا میزان تحریف صورتهای مالی را کاهش میدهند، حاکمیت شرکتی و رعایت هنجارها، عمدتاً منجر به کاهش میزان قصد و نیت بدخواهانه مدیریت میشوند، و پذیرش خطا و تقصیر، هم موجب کاهش نیت بدخواهانه و هم موجب کاهش تحریف خواهد شد.
۲-۴ استراتژی‌های تأمین مالی
وظیفه مدیران مالی بهینه سازی ساختار دارایی ها، بدهی ها، و حقوق صاحبان سهام به منظور حداکثر ساختن ثروت سهامداران است. در این زمینه مدیر مالی سه تصمیم اخذ می کند:
الف) تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی مالی: شامل ایجاد تناسب در ساختار دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام جهت بهبود و عملکرد واحد اقتصادی و برنامه ریزی آینده.
ب) تصمیمات سرمایه گذاری: شامل تصمیمات مربوط به کاربرد و تخصیص منابع تأمین شده بین دارایی های فیزیکی و مشهود (مانند ساختمان و ماشین آلات) و مالی (انواع اوراق بهادار) به نحوه مطلوب و برای تحصیل بازده بیشتر.
ج) تصمیمات تأمین مالی: شامل تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه و همچنین تعیین و انتخاب بهترین شیوه تأمین مالی و ترکیب آن که در زیر به شرح روش های تأمین مالی می پردازیم.
۲-۵ روش های تأمین مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...