کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



معنای اصطلاحی محکم و متشابه
استاد محکم و متشابه را در جهت مراد و مقصود متکلّم میداند، نه مفهوم لغوى و معنى عرفى کلمه و جمله، زیرا معانى لغوی کلمات همیشه محکم و روشن است، و هرگز متشابه نمیشود. مخصوصا در کلمات قرآن مجید که به معانى حقیقیّه آنها استعمال شده است، و هیچگونه تردید و تشابهى در آنها نیست. بنابراین مقصود از محکم و متشابه در آثار استاد، روشن و قطعى شدن مراد، و مشتبه و محتمل بودن نظر گوینده است.[۱۰۹]
پایان نامه - مقاله - پروژه
آیات متشابه و امکان فهم آنها
استاد متشابهات قرآن را قابل فهم میداند، اما -به استناد آیه هفت سوره مبارکه آل عمران- فقط برای خواص از مردم. ایشان نورانیت باطنی را برای فهم هر چه بیشتر آیات شرط دانسته واز منظر وی حقایق متشابه هرگز با فکر و اندیشه و به وسیلهی علوم ظاهری رسمی حل شدنی نخواهد بود. و قائل به فهم متشابهات با سیر و سلوک است و چنین مینویسد:
«فهم آیات متشابه مخصوص افرادى است که در سطح بالاى از معرفت و ایمان و نورانیّت بوده، و براى درک و شهود معانى مقصود آنها آمادگى دارند، و آنان کسانى هستند که در دریاى علم و معرفت فرو رفته ثابت و برقرار شده‏اند. البتّه این افراد در نتیجه رفع حجابهاى نفسانى و انقطاع از عوالم مادّه، پیوسته با خداوند متعال ارتباط داشته، و از افاضات روحانى او کسب معارف و حقایق و معلومات عالیه را مى‏نمایند. و در نتیجه این مشاهدات و فیوضات إلهى مى‏توانند به مشکلات و متشابهات آیات پروردگار متعال آگاهى پیدا کنند. و هرگز اینگونه از حقایق که براى مردم عادى متشابه است: با فکر و اندیشه و بوسیله علوم ظاهرى و رسمى، حلّ شدنى نخواهد بود. چنانکه در تفاسیر این قبیل از آیات کریمه که از دانشمندان بزرگ نوشته شده است، مشاهده مى‏شود.»[۱۱۰]
ارتباط آیات محکم و متشابه
محکمات قرآن مجید از نظر استاد أساس و پایه هستند، و آیات دیگر به آنها برگردانده شده، راجع به لطائف و دقائق معارفى هستند که توجّه به آنها مخصوص طبقات ممتازى است. در نتیجه طبقات اکثر مردم بحدّ لزوم و کافى از محکمات قرآن استفاده کرده، و همه احتیاجات خود را برطرف مى‏کنند، و هرگاه از نظر معرفت و نورانیّت پیش رفتند، در حدود پیشرفت و روشنایى خود باز مى‏توانند از آیات مخصوص بهره‏مند گردند.[۱۱۱]
مبانی خاص
مبانی خاص عبارت است از مبانی که به طور مستقیم با بحث روش شناسی استاد حسن مصطفوی در ارتباط بوده و به پایه فهم نگرشهای واژهشناسی و شناخت الفاظ در قرآن کریم اختصاص دارد. استاد در مقدمه کتاب التحقیق استفاده از حقایق، معارف، احکام و آداب قرآن مجید را متوقف بر فهم دقیق و محققانه مفردات قرآن کریم میداند.[۱۱۲]
ایشان پس از بیان خصوصیات التحقیق، مبانی واژهشناسی آن را بر میشمارد:
حصر استعمال کلمات قرآن مجید در حقیقت (عدم وجود مجاز در قرآن)
در نظر گرفتن معنای اصل الواحد کلمات در معناشناسی لغات قرآن کریم
توجه به مبحث اشتقاق
عدم وجود اشتراک لفظی و ترادف در قرآن
دلالت ذاتی الفاظ
اعجاز قرآن در الفاظ
در این قسمت مبانی مطرح شده یک به یک بیان و مورد بررسی قرار میگیرد.
یکم) حصر استعمال کلمات قرآن مجید در حقیقت (عدم وجود مجاز در قرآن)
از مهمترین مبانی مورد نظر علامه مصطفوی در بررسی واژگان آن است که الفاظ در قرآن مجید تنها در معانی حقیقی مورد استفاده قرار گرفتهاند و بنابراین مجاز در قرآن جایز نیست. ایشان در این رابطه میگوید: «استعمال کلام در قرآن حکیم از روی حکمت و توجه نسبت به خصوصیات کلمه و لطائف مخصوص به آن بوده است. به گونهای که اگر کلمه دیگری به جای آن وضع شود آن خصوصیت از بین میرود. بنابراین مسامحه در بیان معانی واژگان و اکتفا به آنچه فی الجمله از کلمات عرب مشاهده میشود جایز نیست. چه اینکه مجاز متداول در جمیع لغات، اگر چه غلط نباشد جایز نیست. فقط در اشعار است که به علت مقید بودن به وزن مخصوص و قافیه معلوم، تسامح در استعمال کلمات جایز میشود تا آنکه تنگی و اضطرار در وضع را مرتفع نماید.»[۱۱۳]
در ادامه این موضوع از ابعاد مختلف بررسی میشود.
الف)مجاز چیست
«مجاز» در لغت به معناى عبور کردن و یا محل عبور است. بنابراین واژه «مجاز» گاه به صورت مصدر میمى و گاه به صورت اسم مکان استعمال مى‏شود. سیوطی حقیقت را هر لفظی میداند که بر موضوعش باقی بماند.[۱۱۴] در منطق مظفر در تعریف حقیقت و مجاز آمده است: که اگر لفظی دارای معانی متعدد باشد اما فقط برای یکی از معانی وضع شده باشد و به لحاظ مناسبت بدین معنی اول با معانی دیگر، به چند معنی استعمال شود، اما برای معانی ثانوی دفع نشده باشد، معنی اول را حقیقت و سایر معانی را مجاز گویند. مجاز همیشه نیازمند به قرینهای است تا لفظ را از معنی حقیقی جدا کند و به یکی از معانی مجازی بکار برد.[۱۱۵]در جواهر البلاغه، مجاز را مشتق از «جاز، یَجوزُ» و به معنای لفظی میداند که در مفهومی غیر آن چه در اصطلاح تخاطب برای آن وضع شده، استعمال شود. این استعمال به جهت پیوند و مناسبتی است که بین معنای حقیقی و مجازی وجود دارد همچنین در کلام قرینهای وجود دارد که مانع از ارادهی معنای وضعی آن شده است.[۱۱۶]
تقسیم بندی استاد ایازی از مجاز که بنا بر استعمال در عرف ادبا ارائه شده از این قرار است:

 

    1. به معناى مدلول آیه و عبارت است از «معناى کلام که از لفظ عبور مىکند و در معناى آیه جایز است.» این معنا حدود دو قرن مورد استعمال بوده و نخستین کسى که این معنا را به کار برده، ابوعبیده معمر بن مثنى(م۲۱۰) در کتاب مجاز القرآن[۱۱۷]است. منظور ابوعبیده از مجاز هر چیزی است که بتواند آیه را شرح و تفسیر کند. از همین جهت است که در کتاب خود از اصطلاح «مجازه کذا» نیز در شرح آیات استفاده کرده است.[۱۱۸]

 

    1. مجاز به معناى استعمال لفظ در غیر آنچه وضع شده است. از این مجاز در برابر حقیقت یاد مىشود و در علم معانى مطرح شده و نخستین کسى که به طور منظم و به ترتیب قرآن درباره آن سخن مى گوید، سید رضى (م ۴۰۶) مؤلف کتاب شریف نهج البلاغهاست که در کتاب تلخیص البیانآن را به کار برده است. مجاز به این معنا به دو گونه استعمال مى شود، مجازى که در خصوص معنایى برخلاف معناى حقیقى استعمال شده و دیگرى به معنایى اعم که شامل استعاره، کنایه، تمثیل، تشبیه و امثال آن مى شود و در گذشته این معناى دوم در اطلاق مجاز معمول بوده است.

 

آقای ایازی بر اساس پژوهشهای صورت گرفته دستهبندی دیگری را نیز در خصوص مجاز مطرح مینماید:
الف: مجاز لغوى، یعنى معنایى از لغت برخلاف وضع اصلى استعمال شود.
ب: مجاز عقلى، یعنى معنایى که در «ما وضع له» استعمال شده، اما عقل در معنا دخالت مىکند و به گونهاى در کلام تصرف مىکند. در واقع تصرف در ما وضع له، رخ میدهد و نه در لغت.[۱۱۹] که این نوع از مجاز به عبارت و ترکیب مربوط است.
ب)وجود مجاز در قرآن
در خصوص وجود مجاز در قرآن نظرات مختلف است. اکثریت معتقداند که مجاز در قرآن واقع شده است اما عدهای از جمله فرقه ظاهریه[۱۲۰]، ابوالعباس احمد طبری معروف به «ابن القاصّ» از علمای شافعی(م۳۲۵) و ابن خویز منداذ از مالکیان و… منکر آن هستند. اما اهل بلاغت مجاز را بلیغتر از حقیقت میدانند.[۱۲۱] مخالفان و موافقان وجود مجاز هر یک دلایلی را برای نظر خود اقامه کردهاند:
دلایل موافقان وجود مجاز
عبدالقاهر جرجانی(م۴۷۱) از بزرگان بلاغت دو دلیل عمده در ردّ عدم وجود مجاز در قرآن اقامه کرده است. نخست اینکه قرآن کریم زبان مخاطبان خود را از بنیاد خودش تغییر نمىدهد و الفاظ را از دلالتشان بیرون نمىبرد، به عبارت دیگر عادات جامعه خود را در بهرهگیرى از استعمال مجاز دگرگون نمىسازد و مخاطبان خود را از تشبیه، تمثیل، حذف و توسعه کلام باز نمىدارد.
دوم اینکه قرآنى که شفا و نور و روشنایى بخش مردم است و دلهاى مردم را گرمى مىبخشد و جاذبه مىآفریند، معنا ندارد که از مجاز به عنوان کانون جاذبه و لطف اعراض کند و به اِغلاق و پیچیدهگویى روى آورد.[۱۲۲]
دلایل مخالفان وجود مجاز و جواب موافقان به آنان
الف. مجاز، برادر دروغ است و قرآن منزه از دروغ است. موافقان به این اشکال پاسخ دادهاند که استعمال مجاز در قرآن به علت محدودیت و تنگنایى و عجز نیست، بلکه به خاطر توسعه مفهوم و زیبایى آفرینى است و این نوع بهرهگیرى از واژه، دروغ نیست.
ب. بر فرض که قائل به وجود مجاز در زبان عربى باشیم، در قرآن نمىتوان چنین چیزى را پذیرفت، زیرا اجماع قائلین آن این است که معنا را مىتوان از کلام نفى کرد، پس اگر مفهومى در آیهاى آمد، مىتوان آن را نفى کرد و این برخلاف مقصود خداوند است.
موافقان در جواب گفتهاند برای استفاده از معنای مجازی که به انکار معناى حقیقى کلمات منجر میشود بر اساس قرینهای مشخص انجام میپذیرد بر این اساس مجاز پیام و مفاد آیه را نفی نکرده در راستای آن میباشد؛ بدین روى برخلاف مقصود خداوند نیست.
ج. مجازگویى در قرآن مجید، موجب گمراهى افکار و تحیر مردم مىگردد و کتاب الهى را نیز از اعتبار و قاطعیت ساقط مىکند و به افراد منحرف فرصت خواهد داد که مطابق رأى باطل و نظر فاسد خود، از آیات قرآن مجید استفاده کنند. در ضمن، تمام معارف الهى و حقائق، با حمل الفاظ به معانى مجازى از میان برداشته مىشود و قسمت مهم کلمات خداوند متعال نامفهوم، و خارج از استفاده مردم مىگردد.
پاسخ موافقان از این اشکال آن است که گمراهى افکار و تحیر مردم به عنوان دلیلى بر منع مجاز قرآن، کلیت ندارد؛ مهم این است که ریشه لغوى و معناى حقیقى را چه چیزى بگیریم، اتفاقاً دسته اى از آیات، اگر به معناى حقیقى گرفته شود؛ موجب گمراهى و تحیر خواهد شد. همانند آیه «مَنْ کَانَ فِی هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِی الاْخِرَۀِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِیلا»[۱۲۳] هر کس در این دنیا کور باشد در آخرت کورتر و گمراهتر است؛ کورى به معناى حقیقى آن نیامده است. چون بحث گمراهى ناظر به کورى جسمانى نیست، بلکه منظور آن کورىاى است که نتواند راه درست را ببیند و از گمراهى خود را برهاند و اگر کوری را همین کوری جسمانی در نظر گرفته شود دچار گمراهی و تحیر خواهد شد.
د. مهمترین دلیل مخالفان استعمال مجاز در قرآن به علت بُعد کلامى آن است. نزاع گستردهاى میان مسلمانان درباره صفات الهى در قرآن باعث این موضعگیرى شده است، زیرا هر گروه و دسته بر طبق مبناى کلامى خاصى که درباره اراده و افعال خدا و جبر و تفویض داشته، آیات را تفسیر کرده است. مشبّهه، مجسّمه، معتزله و اشاعره، صفاتى را که درباره خداوند آمده، مناسب با همان اندیشه تفسیر کرده اند.[۱۲۴]
در این میان نظریهی دیگری نیز وجود دارد که از آن به نظریه «روح معنا» تعبیر میشود. حاصل این نظریه نگاه ویژهای به بحث حقیقت و مجاز است که پاسخی قابل تأمل به مسائل و شبهات مطرح از سوی هر دو طرف خواهد بود.
ج)حقیقت-روح معنی
بحث در چرایی و چگونگی وضع الفاظ یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه علوم قرآن به آن پرداخته شده است و دامنه آن تا حوزه مباحث کلامی و اصول فقه نیز گسترده شده است. در این خصوص مطالب مختلفی طرح شده است که از جمله آن بحث وضع الفاظ برای روح معنا میباشد. امام خمینی در این باره میفرماید: «آیا سخن عارفان و رهیافتگان به تو رسیده که واژهها برای روح معنا و حقیقت آن وضع شدهاند؟ و آیا در این مطلب درنگ کردهای؟ به جانم سوگند که اندیشه کردن در این سخن، از نمونه های برجسته این حدیث است که «یک ساعت اندیشه از شصت سال عبادت برتر است»، زیرا که این نکته کلید معرفت و اساس فهم اسرار و رموز قرآنی است و از نتایج آن، روشن شدن حقیقت «إنباء» و «تعلیم» در عوالم گوناگون است.»[۱۲۵]
روح معنا عبارت است از اینکه الفاظ فراتر از مصادیقی که به آن اطلاق یافتهاند، مشعر به معانی و مفاهیمی میباشند که موضوع له مورد نظر از مصادیق آن به شمار میآید و البته آن واژه و معنا میتواند مصادیق متعدد دیگری هم داشته باشد.
روح معنی از منظر امام خمینی(ره)
امام خمینی در جای دیگر نیز به این مطلب اشاره داشته و آن را بازگو مینماید: «این معنى که الفاظ براى عناوین عامه وضع شده‏اند، نزد محققین بى‏شبهه ثابت است، مثلًا واضع که حقیقت نور را دیده و لو فرضاً به گمان واضع، نور فقط همان چیزى بوده که او آن را دیده بود، لیکن موضوع لهى که واضع براى نور در نظر گرفته، سعه دارد و چیزهایى که فرضاً عقل خود واضع هم به آن نرسیده بود، مصداق آن حقیقت مى‏باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 05:19:00 ب.ظ ]




وجدان جمعی عضویت در گروه وتجمع افراد با ارزش های مشترک تقویت روح جمعی تقویت هویت
وجدان جمعی ضعیف همبستگی ارگانیکی آزادی وتمایزافراد آنومی
۲-۲-۲ کاستلز[۳۵]:
به تعبیر مانوئل کاستلز هویت، فرایند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی فرهنگی یا یک دسته ویژگی
های فرهنگی است که بر دیگر منابع معنا  برتری دارند. از این دیدگاه هویت مفهومی است که دنیای درونی یا شخصی را با فضای جمعی اَشکال فرهنگی و روابط اجتماعی ترکیب می کند (تاجیک: ۱۳۸۴ ، ۱۳- ۱۰). اگرچه معانی و درنتیجه هویت ها طی تعامل شـکل می گیرند و بسـط می یابند؛ اما تجـربه فردی و ساخت شخصی معنا، معانی مشترک اجتماعی را نیز جرح و تعدیل می کنند(دووکس[۳۶]،۲۰۰۰،صص۹-۱۳).
تاریخ، جغرافیا، نهادهای تولید و بازتولید، خاطره ی جمعی، دین و… موادی هستند که به ساختن هویت کمک می کنند؛ اما افراد و گروه های اجتماعی و جوامع این مواد خام را می پرورانند و معنای آن ها را مطابق با الزامات اجتماعی و فرهنگی که ریشه در ساخت اجتماعی و چارچوب زمانی، مکانی دارد از نو تنظیم می کنند.
کاستلز معتقد است که ساختن اجتماعی هویت همواره در بستر روابط قدرت صورت می پذیرد وی بین سه صورت و منشأ هویت تمایز قائل می شود:
۱-هویت مشروعیت بخش: این نوع هویت توسط نهادهای غالب جامعه ایجاد می شود تا سلطه­ی آن ها را بر کنشگران اجتماعی گسترش دهد و عقلانی کند.
۲- هویت مقاومت: این هویت که شاید مهمترین شکل هویت سازی درجامعه­ی امروزاست؛ به دست کنشگرانی ایجاد می شود که در اوضاع، احوال و شرایطی قرار دارند که از طرف منطق سلطه بی­ارزش دانسته می­ شود و یا داغ ننگ بر آن زده می شود. این هویت شکل­هایی از مقاومت جمعی را در برابر ظلم و ستم ایجاد می‏کند (کاستلز[۳۷] ،۱۳۸۰ : ۲۶). و توسط نخبه‏ها و به عنوان دستگاهی برای عقلانی ساختن دیدگاه‏های آن­ها ساخته می‏شود. برنامه­ی این هویت، تلاش برای ساختن جامعه‏ای است که بدون تبعیض به تفاوت‏های فرهنگی احترام بگذارد(انیس، ۱۳۸۴: ۵-۱۰۴).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳- هویت برنامه دار:  که به ایجاد سوژه(فاعل) می­انجامد. هنگامی که کنشگران اجتماعی با بهره گرفتن از هر گونه مواد و مصالح فرهنگی قابل دسترس، هویت جدیدی می­سازند در پی تغییر شکل کل ساخت اجتماعی هستند که موقعیت آنان را در جامعه از نو تعریف می­ کند. (کاستلز[۳۸]،۲۴:۱۳۸۰).
بنظر کاستلز هر یک از فرایندهای هویت­سازی به ایجاد نتایج متفاوتی در جامعه می­انجامد؛ وی معتقد است که انواع مختلف هویت­ها، اینکه چگونه و به دست چه کسی ساخته می­شوند و چه پیامدهائی دارند، نمی تواند به صورت کلی و انتزاعی مورد بحث قرار گیرد، بلکه امری مربوط به متن و زمینه­ اجتماعی است(همان، ۱۳۸۰: ۲۷-۲۴).
هویت مشروعیت: توسط نهادهای غالب سلطه برکنشگران عقلانی کردن ملی گرایی
نهادهای مسلط
برساختن هویت— موادخام(تاریخ،دین و…)— فرایند معناسازی توسط خود کنشگران
هویت مقاومتتوسط نخبه ها(داغ ننگ خورده) ایجاداجتماعات ومقاومت برابرظلم ملی گرایی
هویت برنامه دارتوسط کنشگران اجتماعی ساخت هویت جدید تغییرشکل کل ساخت اجتماعی
دیدگاه کنش گرایان متقابل
ریشه نظریه هویت در کارهای نظریه پردازان کنش متقابل نمادین است؛ این چشم انداز در اصل بر روی چگونگی اجتماعی شدن فرد و چگونگی تشکیل«خود»تمرکز نموده است(ریتزر[۳۹] ، ۱۳۷۹ : ۲۸۱).و بر
نقش عوامل ذهنی و نمادین در بر ساختن هویت جمعی تأکید نموده ­اند(عبداللهی، قادرزاده،۱۳۸۸: ۶).
۲-۲-۳- جورج هربرت مید[۴۰]
قضیه اساسی مید چنین است«جامعه­ انسانی، آنچنان که آن را می­شناسیم؛ نمی­تواند بدون «ذهن­ها»
و «خودها» وجود داشته باشد. زیرا اختصاصی­ترین سیمای جامعه­ انسانی، داشتن ذهن­ها و خودها به وسیله­ اعضای فردی­اش می باشد»( بلومر[۴۱] ، ۱۳۷۳ :۱۷۳).
اینکه مید عنوان می­ کند انسانها دارای«خود» هـستند. به ایـن معنا هست که انسان می ­تواند موضوعی برای خویش شود؛ و تحت عنوان های مختلفی به خویشتن بنگرد؛ همچون مرد یا زن بودن، اعضای این یا آن گروه قومی بودن و… برای اینکه انسان موضوعی برای خویشتن شود؛ لازم است که در موقعیت کنش متقابل با خویش قرار بگیرد. و از خودش بیرون رفته و از آنجا به خود نزدیک شود. (همان ،۱۳۷۳ : ۱۷۳).
کنشگر درکنش متقابل با خویش
هویت : محصول مشارکت درزندگی گروهی بدست آوردن ماهیت اجتماعی
کنشگردر کنش متقابل با دیگران(بازی کودکانه)
۲-۲-۴- چارلز هورتون کولی[۴۲]
از نظر کولی «خود و «جامعه» دو پدیده­ همزاد هستند. و بین آن دو پیوند ارگانیک و گسست ناپذیری وجود دارد. بنظر وی «خود» نخست فردی و سپس اجتماعی نمی­ شود؛ بلکه از رهگذر یک نوع ارتباط دیالکتیکی شکل می­گیرد. آگاهی یک شخص از خودش، بازتاب افکار دیگران درباره خودش هست؛ پس به هیچ روی نمی­ توان از خودهای جداگانه، سخن به میان آورد؛ و در واقع «خود»، حاصل ادراک همبسته «من»، «او» و«آنها» است و وی برای روشن ساختن خصلت انعکاسی خود، آن را با آینه مقایسه
کرده و به آن«خودِ آینه­سان »می­گوید. کولی بر این عقیده هست که «خود» در یک فراگرد اجتماعی مبتنی بر مبادله ارتباطی پدید می ­آید و در آگاهی شخص منعکس می شود.
تأکید کولی بر کلیت زندگی اجتماعی، توجهش را به تحلیل آن گروه بندی­هایی منعطف ساخته بود که او آنها را در پیوند دادن انسان با جامعه­اش و ادغام افراد در ساختمان اجتماعی، عواملی اساسی می­دانست وی این گروه ها را تحت عنوان گروه های نخستین مطرح می­ کند که عبارتند از «آن گروه هایی که با همکاری و بستگی رودررو مشخص می­شوند» که خانواده، گروه های همبازی و همسایگی می­باشند. در اندیشه ی کولی، مفهوم خودِآینه سان و گروه نخستین در هم بافته­اند. گروه نخستین بستر رشد عواطف انسانی است. و توانایی به جای دیگری گذاشتن «خود» را تقویت می­ کند و فرد را از پیله­ی خود بینانه­اش بیرون می­کشد؛ در همین گروه های نخستین است که ماهیت انسانی پدید می ­آید؛ انسان با این ماهیت زاده نمی­ شود شخص نمی­تواند این ماهیت را جزء از طریق همیاری با دیگران به دست آورد( کوزر[۴۳] ، ۱۳۸۵ : ۴۱۴-۴۰۹).
پیوند دادن انسان باجامعه طی فراگرد اجتماعی (حاصل ادراک همبسته) خود آیینه سان
خود جنبه های فردی پدیده واحد
پیوند ارگانیک ودیالکتیک
جامعه جنبه های جمعی پدیده واحد
ادغام افراد در ساختمان اجتماعی توسط گروه های نخستین شکل دادن به ماهیت اجتماعی
۲-۲-۵ - روزنبرگ[۴۴]
عقاید روزنبرگ نشان می­دهد که مفهوم «برداشت از خود» یا «خودانگاره» بیش از آن­که ناظر به ویژگی های
هویت فردی شخص باشد؛ بیانگر ویژگی­های هویت­اجتماعی شخص است.
روزنبرگ میان «خود» و« برداشت از خود» تمایز قائل است. وی خود را مفهومی عام­تر از«برداشت از خود»
می­داند و برای آن دو صفت شناسا و شناخته را برمی­شمارد؛ در حالی­که «برداشت از خود» را فقط ناظر به جنبه­ شناخته­ی خود می­داند.
روزنبرگ «برداشت از خود» را چنین تعریف می­ کند: «جامعیت اندیشه­ها و احساساتی که فرد در ارجاع
به خودش به عنوان یک شناخته­ی عینی دارد»(ریتزر[۴۵] ،۱۳۸۸: ۲۸۹). در« برداشت از خود» فرد، مجموعه ی دیدگاه­ های منحصربه فردی را که درباره خودش دارد به دیگران و به جامعه منتقل و منعکس می­ کند. بخش کوچکی از این اطلاعات را برداشت­های فردی مربوط به هویت­های فردی شکل می دهد؛ درحالیکه قسمت اعظم عناصر این مجموعه اطلاعات را رویکردها و برداشت­های اجتماعی تشکیل می دهد. یعنی بیشترین بخش«برداشت از خود»را اطلاعات مربوط به هویت اجتماعی تشکیل می دهد.
روزنبرگ چهار ویژگی را برای مفهوم«برداشت از خود» یا «خودانگاره» قائل شده است که عبارتند از:

 

    1. ویژگی محتوایی  ۲. ویژگی ساختاری ۳. ویژگی ابعادی  ۴. ویژگی مرزی

 

    1. ویژگی محتوایی«برداشت از خود» این است که: میان «هویت اجتماعی» و «تمایلات فردی» تفاوت وجود دارد. برخی از جملاتی که افراد یا پاسخگویان در برابر این سوال که من کیستم؟ می­ دهند؛ دقیقاً ناظر به تمایلات فردی و شخصی آنان است به­گونه ­ای که نمی­ توان هیچ هدف اجتماعی را در آن پیدا کرد. در حالی که برخی از پاسخ­های آنان، حاوی محتوا و مضامینی است که براساس میانگین قضاوت چند داور به خوبی می­توان تمایلات اجتماعی را در آنان مشاهده کرد.

 

    1. ویژگی ساختاری«برداشت از خود»این است که میان تمایلات فردی و اجتماعی فرد رابطه وجود دارد.

 

    1. ویژگی ابعادی«برداشت از خود» اشاره به رویکردهایی است که فرد درباره خودِ خویش دارد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:18:00 ب.ظ ]




۲-۱ مقدمه
توسعه خدمات بانکداری الکترونیکی ساختار کانال­های توزیع را در بخش بانکی متحول ساخته است. مولز بیان می­دارد که بانکداری الکترونیکی کانال توزیع نوینی است که زمان انتظار کمتر و راحتی بیشتری نسبت به بانکداری سنتی ارائه می­ کند (مولز[۱۵]،۱۹۹۹). همچنین بانکداری الکترونیکی در مقایسه با بانکداری سنتی انتخاب­های زیادی را برای استفاده از خدمات بانکی در اختیار مشتری قرار می­دهد. در مقابل بانکداری الکترونیکی، در بانکداری سنتی تنها شیوه استفاده از خدمات بانکی، مراجعه مستقیم به شعبه و حضور فیزیکی است، در حالی که در سیستم الکترونیکی، مشتری می ­تواند با بهره گرفتن از دستگاه­هایی از قبیل دستگاه خودپرداز، پایانه فروش، اینترنت، تلفن همراه، تلفن و رایانه خدمات مورد نیاز خود را دریافت کند. به علاوه این که همراه شدن بانک با مشتری و قابل دسترس بودن خدمات بانکی بدون محدودیت زمانی و مکانی از طریق ابزارهای مذکور نیز در بانکداری الکترونیکی فراهم شده است. در کل می­­توان گفت دامنه انتخاب مشتریان در بانکداری الکترونیکی زیاد شده و مشتریان در صورت فراهم بودن همه ابزارهای مذکور، حق انتخاب ابزار دریافت خدمات را هم دارند که این خود بزرگترین عامل برای پذیرش وقوع تحول بزرگ در صنعت بانکداری با ورود اینترنت و رایانه در سراسر دنیا به شمار می ­آید(عباسی نژاد و مهرنوش، ۱۳۸۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
در ادامه این فصل در هفت قسمت به مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق خواهیم پرداخت. ابتدا به معرفی بانکداری الکترونیکی، تاریخچه، مزایا، سیستم­های پرداخت در بانکداری الکترونیکی و معرفی اجمالی کانال­های ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی پرداخته و سپس به بحث درباره جایگاه و بانکداری الکترونیکی در جهان می­پردازیم. نگاهی به وضعیت ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی در میان بانک­های ایرانی و بانک تجارت قسمت­ های بعدی این بخش را شامل می­ شود.
در قسمت بعدی به مرور ادبیات تئوری­های چندگانه پذیرش یعنی تئوری انتشار نوآوریها، تئوری اقدام مستدل، تئوری رفتار سنجیده و بالاخره تئوری مدل پذیرش تکنولوژی خواهیم پرداخت. سپس در ادامه به مرور و بررسی تحقیقات انجام شده در زمینه پذیرش بانکداری الکترونیکی با بهره گرفتن از مدل پذیرش تکنولوژی و بررسی یافته­ ها و مدل­های به کار رفته به اجمال می­پردازیم. در قسمت آخر نیز به جمع بندی نتایج تحقیقات قبلی و تبیین مدل تحقیق حاضر خواهیم پرداخت.
۲-۲بانکداری الکترونیکی[۱۶]
با گسترش فناوری اطلاعات، تمامی ابعاد زندگی بشر دچار تحول بنیادین شده، به طوری که دنیای کنونی را در جریان یک دگرگونی کامل قرار داده است. بسیاری از تئوری پردازان و تحلیل گران، پدیده جهانی شدن، فناوری اطلاعات را محوری می­دانند که جهانی شدن تا به امروز حول آن طی طریق کرده و فراگیر شده است.
توسعه سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات[۱۷]، بر بانکداری نیز تاثیر گذاشته و باعث تغییرات ساختاری در این بخش شده است. صنعت بانکداری نیز متاثر از تغییرات فناوری، تحول معناداری را تجربه می­ کند. بانک­ها از فناوری برای رویارویی با چالش­های رقابتی که توسط رقبا و بانک­های آنلاین تحمیل می­ شود و نیز به عنوان روشی برای کاهش هزینه­ ارائه خدمات که زمانی منحصرا توسط کارمندان بانک انجام می­شد، استفاده می­ کنند(ژوزف و استون[۱۸]، ۲۰۰۳).
در واقع، بانکداری در حال حاضر به صنعت خدمات پردازش اطلاعات[۱۹] تبدیل گردیده است. سرعت توسعه صنعت انفورماتیک، باعث ایجاد تغییرات عمده­ای در شکل پول و سیستم­های خدمات بانکداری در عرصه بانکداری گردیده و مفاهیم جدیدی را تحت عنوان: پول الکترونیکی[۲۰]، ماشین های تحویل خودکار[۲۱]، و همچنین پدیده ­های جدیدی تحت عناوین بانکداری خانگی[۲۲]، تلفنبانک[۲۳]، بانکداری از راه دور[۲۴]، بانکداری اینترنتی[۲۵]، و بانکداری مجازی[۲۶] به وجود آورده است (الهیاری فرد،۱۳۸۴)
بانکداری الکترونیکی دو قید و محدودیت خدمات بانکی سنتی یعنی زمان و مکان را از بین برده است. به عبارت دیگر اگر تا دیروز ساعت کار بانک­ها، تعداد و محل استقرار شعب بانک­ها عوامل اصلی تسهیل گردش پول در جامعه شناخته می­شدند، امروزه با ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی همچون بانکداری خانگی، مینی بانک­ها و…؛ این عوامل کم­کم به دست فراموشی سپرده شده ­اند (معاونت برنامه ریزی و امور اقتصادی، ۱۳۸۴؛شیخانی،۱۳۷۹).
۲-۲-۱تعریف بانکداری الکترونیکی
برای بانکداری الکترونیکی تعاریف گوناگونی ارائه شده است که به چند مورد آن به صورت زیر اشاره می­کنیم:
بر اساس گزارش کمیته باسل[۲۷] در سال ۱۹۹۸ بانکداری الکترونیکی شامل خدمات مالی با حجم ارزشی پایین و خرد از طریق کانال­های الکترونیکی مختلف از قبیل دستگاه­های خودپرداز الکترونیکی، کارت­های اعتباری، تلفن، تلویزیون و…. است.
بانکداری الکترونیکی عبارت است از به کارگیری ابزار و وسایل الکترونیکی از جمله اینترنت، شبکه ­های ارتباطی بی­سیم، دستگاه­های خودپرداز، تلفن و تلفن همراه، در ارائه خدمات و محصولات بانکی که این محصولات و خدمات بخشی از تأمین مالی در سیستم پولی و مالی کشور است (عباسی نژاد و مهرنوش، ۱۳۸۵)
بانکداری الکترونیکی را می­توان استفاده از تکنولوژی پیشرفته شبکه­ ها و مخابرات جهت انتقال منابع (پول) در سیستم بانکداری معرفی نمود. دو مفهوم اساسی تشکیل دهنده بانکداری الکترونیکی، پول الکترونیکی و انتقال الکترونیکی منابع می باشد(شیخانی،۱۳۷۹).
بانکداری الکترونیکی استفاده از فناوری­های پیشرفته نرم­افزاری و سخت­افزاری مبتنی بر شبکه و مخابرات برای تبادل منابع و اطلاعات مالی به صورت الکترونیکی است که می ­تواند باعث حذف نیاز به حضور فیریکی مشتری در شعب بانک­ها شود.
بانکداری الکترونیکی شامل سیستم­هایی است که مشتریان موسسات مالی را قادر می­سازد تا در سه سطح اطلاع رسانی، ارتباط و تراکنش از خدمات و سرویس­های بانکی استفاده کنند:
الف-اطلاع رسانی: این سطح ابتدایی ترین سطح بانکداری الکترونیکی است. بانک، با اطلاعات مربوط به خدمات و عملیات بانکی خود را از طریق شبکه ­های عمومی یا خصوصی معرفی می­ کند.
ب-ارتباطات: این سطح از بانکداری الکترونیکی امکان انجام مبادلات بین سیستم بانکی و مشتری را فراهم می ­آورد. ریسک این سطح در بانکداری الکترونیکی بیشتر از شیوه سنتی است و کنترل­های مناسبی را برای عدم دسترسی به شبکه اینترنت بانک و سیستم­های رایانه­ای نیاز دارد.
ج-تراکنش: این سیستم متناسب با نوع اطلاعات و ارتباطات خود از بالاترین سطح ریسک برخوردار است و با یک سیستم امنیتی کنترل شده قادر است، صدور چک، انتقال وجه و افتتاح حساب را انجام دهد(دائره المعارف wikipedia،۲۰۱۵)
آنچه در تمامی سطوح می­توان مشاهده نمود، استفاده از سیستم­های نرم­افزار و سخت­افزار رایانه­ای می­باشد. همچنین، اطلاعات بانکی قابل پردازش به صورت دیجیتال در اختیار رایانه قرار می­گیرد. هرچقدر به سمت سطوح بالاتر، یعنی بانکداری الکترونیکی کامل حرکت کنیم؛ عملیات دستی کمتر، سیستم­های رایانه­ای متمرکزتر، شبکه قابل دسترسی گسترده­تر ،محدودیت زمانی و مکانی کمتر و در نهایت، امنیت اطلاعات بانکی بیشتر خواهد بود. بنابراین به طور کلی اگر بخواهیم تعریف عمومی از بانکداری الکترونیکی داشته باشیم، می­توان چنین بیان کرد که بانکداری الکترونیکی عبارت است از: ارائه خدمات بانکی از طریق یک شبکه رایانه­ای عمومی قابل دسترسی(اینترنت یا اینترانت )که از امنیت بالایی برخوردار است (الهیاری فرد،۱۳۸۴)
۲-۲-۲مزایای بانکداری الکترونیکی
مزایای بانکداری الکترونیکی را می­توان از دو جنبه مشتریان و موسسات مالی مورد توجه قرار داد. از دید مشتریان می­توان به صرفه جویی در هزینه­ها، صرفه­جویی در زمان و دسترسی به کانال­های متعدد برای انجام عملیات بانکی نام برد و از دید موسسات مالی می­توان به ویژگی­هایی چون ایجاد و افزایش شهرت بانک­ها در ارائه نوآوری، حفظ مشتریان علیرغم تغییرات مکانی بانک­ها، ایجاد فرصت برای جستجوی مشتریان جدید در بازارهای هدف، گسترش محدوده جغرافیایی فعالیت و برقراری شرایط رقابت کامل را نام برد (دائره المعارفwikipedia،۲۰۱۵).
به طور خلاصه مهمترین مزایای بانکداری الکترونیکی عبارتند از :
تمرکز بر کانال­های توزیع جدید
ارائه خدمات جدید به مشتریان
استفاده از راهبردهای تجارت الکترونیکی
یکپارچه سازی کانال­های مختلف
مدیریت موثرتر اطلاعات
هدایت مشتریان به سوی کانال­های مناسب با ویژگی­های مطلوب
و کاهش هزینه­ها (موسسه آووزش عالی فن پرداز،۱۳۸۶)
۲-۲-۳تاریخچه بانکداری الکترونیکی
برخلاف بانک­های قرون وسطی که تنها وظیفه نگهداری اجناس و کالاهای با ارزش در جعبه­های محکم و بزرگ را برعهده داشتند، بانک­های امروزی تبدیل به فروشگاه­های عرضه کننده انواع متنوعی از خدمات گردیده­اند. خدمات بانک­ها علاوه بر نگهداری پول و جنس­های با ارزش، انتقال منابع، اعطای وام، پرداخت حقوق، ارائه خدمات امانی (وغیره) را نیز در بر می­گیرد. در واقع بانکداری در حال حاضر به صنعت خدمات پردازش اطلاعات تبدیل گردیده است. همان طور که بیان شد شاید قدیمی­ترین وظیفه بانک­ها نگهداری پول باشد، در بانک­های قدیم که در درجه اول موسسات سپرده­گذاری بودند، محلی مطمئن برای نگهداری پول، طلا و دیگر اجناس با ارزش در اختیار مشتریان قرار داده می­شد، با ظهور چک در سال ۱۸۶۵میلادی، نقش مزبور گسترش یافته و شامل وظایف مربوط به اتاق پایاپای نیز گردید. در این حالت با محاسبه مانده مربوط به بانک مقابل، طلا و در نهایت پول مسکوک بین بانک­ها رد و بدل می­گردید.
از سال ۱۹۱۳ به بعد عملیات اتاق پایاپای در بعضی از کشورهای پیشرفته از جمله آمریکا (با تاسیس فدرال رزرو) به صورت متمرکز درآمد،که در این امر به دلیل کاهش ریسک و همچنین حذف عمل کسر هزینه از مبلغ چک­ها باعث ایجاد ثبات بیشتر در سیستم بانکی گردید. در اوایل دهه ۱۹۶۰نوع دیگری از خدمات به نام کارت­های اعتباری در اختیار عموم قرار گرفت. آغاز نوآوری­های الکترونیکی در صنعت بانکداری را می­توان به دهه ۱۹۷۰ ارجاع داد، یعنی زمانی که کامپیوتری شدن موسسات مالی شروع شد (پنگ[۲۸]،۱۹۹۵). بعد از مدت زمان کوتاهی هم چک و هم کارت­های اعتباری به مرور اتوماتیک گردیدند، ولی با این حال تا آن زمان حجم بالایی از اسناد کاغذی تولید می­گردید، از این روی از تکنولوژی پیچیده مخابراتی به عنوان راه حلی جهت حل این مشکل استفاده گردید که در نتیجه با تاسیس اتاق­های پایاپای اتوماتیک[۲۹] که از سیستم انتقال الکترونیکی منابع[۳۰] استفاده می­نمودند ساختار سیستم بانکی یک بار دیگر دچار تحولی عمده گردید و به تبع آن استفاده از روش­های پرداخت و ماشین­های تحویلداری خودکار در دهه ۹۰ به سرعت رشد نمود(شیخانی،۱۳۷۸). در اوایل دهه ۱۹۹۰ ارائه خدمتی جدید با بهره گرفتن از تکنولوژی AVR[31] بود که خدمات تلفن بانکداری به مشتریان بود.
با پیشرفت تکنولوژی، بانک­ها قادر به ارائه خدمات جدیدتر از طریق کامپیوترهای شخصی و نرم­افزارهای مربوطه از طریق اینترنت به افراد شدند؛ هرچند که بیشتر شرکت­ها استفاده کننده از این خدمات بودند تا مشتریان حقیقی (شامنگهام و سهیل[۳۲]،۲۰۰۳). با استفاده وسیع از انتقال الکترونیکی وجوه، بانک­ها از موسسات سپرده­گذاری که منابع سپرده­گذاری را نگهداری می­نمودند به مراکز پردازش اطلاعات تبدیل شدند،
پول نیز از یک مفهوم قابل لمس[۳۳] به یک مفهوم غیر قابل لمس[۳۴] تبدیل گردید، به طوری که پول می­توانست در هر لحظه بر روی صفحه کامپیوتر نشان داده شود. از طرف دیگر نه نتها پول تبدیل به پول الکترونیکی گردید، بلکه چک نیز به همین سرنوشت دچار شد و بانک­ها با ارسال تصاویر چک­ها به جای چک­های فیزیکی شروع به استفاده از چک­های الکترونیکی کردند. تکنولوژی تصویر[۳۵] به حدی پیچیده و پیشرفته گردید که بانک­ها می­توانستند بدون نیاز به اسناد کاغذی، اطلاعات مربوط به دستور پرداخت­ها را بین خود مبادله نمایند. در واقع با این کار، مبادله الکترونیکی اطلاعات[۳۶] به جای پردازش اسناد کاغذی مورد استفاده قرار گرفت (ندلر[۳۷]،۱۹۸۸). با توجه به مطالب پیش گفته، وظایف بانک­ها به طور کلی، در سه بخش اصلی قابل تقسیم بندی می­باشد که عبارتند از:
۱- نگهداری از سپرده­های مشتریان
۲- انتقال منابع از یک حساب به حساب دیگر
۳- ارائه وام به مشتریان قابل اعتماد که نیاز به وام دارند(کاگس[۳۸]،۱۹۹۰)
آنچه که در سه وظیفه فوق مشترک است مفهومی به نام پول است.
تحولاتی که در صنعت بانکداری در دو دهه گذشته با آنها روبرو بوده است باعث ایجاد تغییرات عمده­ای در شکل پول و سیستم­های انتقال منابع گردید و مفاهیمی تحت عنوان پول الکترونیکی و انتقال الکترونیکی منابع را ارائه کرد. این دو مفهوم در واقع ایجاد کننده نوع جدیدی از بانکداری تحت عنوان بانکداری الکترونیکی می­باشد. به عبارت دیگر بانکداری الکترونیکی را می­توان استفاده از تکنولوژی پیشرفته شبکه­ ها و مخابرات جهت انتقال منابع (پول) در سیستم بانکداری معرفی کرد. همچنین به دلیل این که نیاز به پولی بود که بتوان آن را از طریق سیستم های ارتباطی مخابراتی منتقل نمود، پول الکترونیکی مطرح گردید(شیخانی،۱۳۷۸).
۲-۲-۴دوره های اتوماسیون صنعت بانکداری
توسعه شگفت انگیز فناوری اطلاعات و ارتباطات و گسترش آن به بازارهای پولی و بانکی جهان، علاوه بر تسهیل امور برای مشتریان بانک­ها، روش­های جاری بانکداری را متحول کرده است. فناوری بانک­ها شامل: فناوری پردازش، ثبت، نگهداری، تغذیه و تبادل اطلاعات مشتریان است. این فناوری به تدریج تکامل یافت، و همراه با پیشرفت فناورری اطلاعات و ارتباطات متحول گردید. چند دهه اخیر تحولات شگرفی در نظام بانکداری به وجود آمده است این تحولات را به چهار دوره می­توان تقسیم کرد. در هر دوره تا حدی رایانه و نرم افزارها جایگزین انسان­ها و کاغذ شدند. هر دوره از تکامل برای مدیران نظام بانکی این امکان را فراهم نموده است که اوقات تلف شده را در شرایط کار رقابتی به حداقل برسانند و در گستره بالاتر به ارائه خدمات بپردازند. به عبارت دیگر فناوری جدید و الکترونیکی شدن بانکداری به آنها این امکان را می­دهد که سرعت، هزینه، دقت و تنوع خدمات خود را افزایش دهند. در ادامه چهار دوره تحول تظام بانکی تشریح خواهند شد:
۲-۲-۴-۱ دوره اول: خودکارسازی[۳۹] پشت باجه
در این دوره که نقطه آغاز کاربرد رایانه در نظام بانکداری می­باشد با بهره گرفتن از رایانه­های مرکزی[۴۰]، اطلاعات و اسناد کاغذی تولید شده در شعبه ها، به صورت دسته­ای به مرکز ارسال و شبانه پردازش روی آنها انجام می­ شود. در این دوره کاربرد اصلی رایانه محدود به ثبت دفاتر و تبدیل کاغذ به فایل­های رایانه­ای است. فناوری خودکارسازی پشت باجه که در دهه۱۹۶۰ رواج داشت این امکان را فراهم نمود تا دفترها و کارت­ها از شعبه­ها حذف و گردش روزانه حساب­ها در پایان وقت هر روز به رایانه های مرکزی برای به روز شدن ارسال گردد. پیشرفت خودکارسازی پشت باجه در دهه۱۹۷۰ باعث شده که به جای ارسال اسناد کاغذی به مرکز، عملیات روزانه شعبه ها، از طریق ثبت آنها بر روی محیط­های مغناطیسی به مراکز ارسال گردد و پردازش اطلاعات و به روزرسانی حساب­ها کماکان در اتاق­های رایانه مرکزی صورت می­گرفت. در این دوره عملیات خودکارسازی تاثیری در جهت رفاه مشتریان بانک­ها ایجاد نکرده و تاثیر رقابتی نیز بین بانک­ها برجای نگذاشت. در طول این دوره سامانه­های پردازش دسته­ای و سامانه­های بزرگ رایانه­ای به خدمت گرفته شدند و تنها تاثیر خودکارسازی در آن دوره ایجاد دقت و سرعت در موازنه حساب­ها بود.
۲-۲-۴-۲دوره دوم:خودکارسازی جلوی باجه[۴۱]
این دوره از زمانی آغاز می­ شود که کارمند شعبه در حضور مشتری عملیات بانکی را به صورت الکترونیکی ثبت و دنبال می کند. در اواخر دهه۱۹۷۰ امکان انتقال پیوسته اطلاعات از طریق به کارگیری پایانه ­ها[۴۲] که به ظاهر شبیه به رایانه­های شخصی امروزی بودند، از طریق خطوط مخابراتی و رایانه­های بزرگ مرکزی فراهم شد. امکان انتقال اطلاعات به صورت موثر در بین شبکه ­های بزرگ رایانه­ای و ترمینال­های ورودی و خروجی به وجود آمد. در این دوره کارمندان شعبه قادر شدند به صورت پیوسته به حساب­های جاری دسترسی داشته باشند. در این دوره بانک­ها مجبور بودند برای نیل به خودکارسازی جلوی باجه، از شبکه ­های مخابراتی موجود که در اختیار و انحصار شرکت­های دولتی بود و استفاده از آن­ها هم از نظر فناوری محدود و هم از جنبه هزینه­ای بسیار گران بود، استفاده نمایند. این شبکه های مخابراتی و اطلاعاتی، پایانه ­های بانکی شعبه­ها را به مراکز رایانه پشت باجه مرتبط و متصل می­ساخت.
در این دوره هنوز تمایل به استفاده از اسناد کاغذی وجود داشت. اگرچه پایانه ها امکان جستجو و پردازش را سهولت بخشیده اما هنوز تمامی کارها توسط کارمندان بانک و از طریق ورود اطلاعات و گردش حساب­ها به ترمینال­ها صورت می­گرفت و فقط نیاز به استفاده انبوه از اسناد کاغذی تا حدودی برطرف شد. در این دوره بانک­ها نتوانستند کارکنان خود را کاهش دهند زیرا هنوز نیاز به افرادی که پاسخگوی مراجعه کنندگان به بانک­ها باشند وجو داشت. از طرف دیگر نرم­افزارهای به کار گرفته شده در این دوره، کماکان غیریکپارچه و جزیره­ای بودند. به عبارت دیگر برای هر نوع عملیات، نرم افزار خاص طراحی شده و ارتباط نرم افزارها با یکدیگر محدود بود.
۲-۲-۴-۳دوره سوم: متصل کردن مشتریان به حساب­هایشان
در این دوره که از اواسط دهه ۸۰ آغاز شد امکان دسترسی مشتریان به حساب­هایشان فراهم گردید. یعنی مشتری از طریق تلفن یا مراجعه به دستگاه خودپرداز و استفاده از کارت هوشمند یا کارت مغناطیسی یا کامپیوتر شخصی به حسابش دسترسی پیدا می­ کند و ضمن انجام عملیات دریافت و پرداخت، نقل و انتقال وجوه به صورت الکترونیکی انجام می­دهد. در این دوره سالن بانک­ها به مرور خالی از صف­های طولانی مراجعه کنندگان می­ شود و آن دسته از کارکنانی که در جلوی باجه به امور دریافت و پرداخت از حساب ها اشتغال دارند به بخش­های دیگر مانند بازاریابی و خدمات مشتریان منتقل می­شوند. مهم­ترین ویژگی­های دوره سوم که آن را از دوره­ های قبل و بعد متمایز می­سازد عبارتند از توسعه جزیره­ای سامانه­های مکانیزه در جلوی باجه و پشت باجه و همچنین توسعه سامانه­های ارتباطی مشتریان با حساب­هایشان مانند خودپرداز و تلفن بانک. در این دوره هم، هنوز نیروی انسانی در ارائه خدمات موثر است و بخشی از نیروی انسانی وظیفه ایجاد هماهنگی بین سامانه های جزیره­ای و نیازهای مختلف مشتریان را به عهده دارد. در این دوره کارهای بانکی و هوشمند به معنای واقعی و به طور کامل الکترونیکی نشده است و به عبارت دیگر، بخشی از فرایند تبادل الکترونیکی اطلاعات وارد عملیات بانکی و سامانه­های مکانیزه شده است.
بنابراین می­توان گفت عملیات بانکی به صورت دستی­الکترونیکی در می ­آید. در نتیجه نظام بانکی با دو مشکل اساسی مواجه می­باشد: یکی عدم یکپارچگی سامانه­های مکانیزه، جزیره­ای بودن و ناهماهنگی آنها جهت ارائه خدمات به مشتریان و دیگری عدم تکامل خطوط مخابراتی و ارتباطی سریع، گسترده، مطمئن و همچنین فقدان پروتکل­های ارتباطی لازم برای متصل نمودن شعب بانک­ها به یکدیگر و اتصال مشتریان به شعب.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:18:00 ب.ظ ]




ب- شکل شهری پایدار
شهر فشرده طرح پایداری از شهر را ارائه میدهد که در آن احیاء نواحی مرکزی با تراکم بالای شهری و توسعه کاربردهای مختلط موردتأکید است .
ج- حمل و نقل پایدار
اولویت به حمل و نقل پیاده ، دوچرخه و توسعه حمل و نقل عمومی
د- اقتصاد پایدار
به منظور حرکت به سوی یک مدل توسعه پایدار ، انجام عملیات اقتصادی و تجاری مطابق با استانداردها و مقررات محیطی ، کوچک سازی واحدهای تجاری و تشویق نوآوری در تولید کالاها و خدمات برای استفاده بهینه از منابع مورد عمل قرار میگیرد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۲-۵-۴- تجدید حیات اجتماعی

تقویت اجتماعات محلی ، گسترش بینش اجتماعی ، توانمند سازی اجتماعات خرد ، توجه به نیازهای گروه های خاص اجتماعی شیوه هایی هستند که در تجدید حیات اجتماعی روی آنها تأکید می شود و از این طریق هویت اجتماعی و زمینه های مشارکت در ناحیه تحت پوشش پروگرام های تجدید حیات شهری ایجاد میگردد.
الف- تقویت اجتماعات خرد: این اجتماعات خرد میتواننداز فعالیت های مختلف که به نفع مردم است حمایت کنند و به بهبود حیات اقتصادی و کالبدی و محیطی محله و واحدهای همسایگی کمک فراوان می نمایند.
ب- گسترش بینش اجتماعی مشترک : حصول به بینش مشترک که تمام افراد بتوانند با هم همکاری کنند و اولویت های اقدام را تعیین کنند مهم است.
ج- تأکید بر توانمند سازی اجتماعات خرد.
۱- اعطای مسئولیت به مردم محلی جهت تصمیم گیری و تصمیم سازی
۲- توسعه مؤسسات اقتصادی محلی در جهت به کارگیری مشارکت های اقتصادی مردم
۳- حمایت از ایده آل های جدید اقتصادی در اجتماعات خرد.
۴- دسترسی بیشتر مردم محلی به خدمات با تأکید بر کاربرد منابع اجتماعی
د- تأکید بر هیئت های نمایندگی
ذ- توجه به نیازهای گروه های مختلف اجتماعی، برای مثال وجود گروه مسن در نواحی محل تقاضای فزاینده ای برای مراقبت های بهداشتی به وجود می آورد.(ULi,2003)
۲-۶- انواع مداخله در بافت های قدیمی و فرسوده ی شهری
مداخله شهری را می توان به چهار دسته تقسیم کرد:
۲-۶-۱- مداخله نوگرایانه
این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهرسازان قرن نوزدهم است.هدف از این نوع مداخله، ارتقای سطح بهداشت و سلامت،افزایش کارایی و بالا بردن زیبایی در سطح شهر است.به منظور رسیدن به این اهداف، مداخله نوگرایانه، علم و فن را به عنوان ابزار کار معرفی می کند.این نوع مداخله سعی در رفع مشکلاتی نظیر: وجود آشفتگی در فعالیت های شهری، نبود نظم در شهر،وجود تراکم های بیش از حد،عدم برخورداری از نور کافی و فضای سبز و نبود زیبایی در مناظر شهری دارد.مداخله نوگرایانه برای رفع این مشکلات، انقطاع فرهنگی را مطرح می کند(حبیبی و مقصودی،۴۳:۱۳۸۱).
۲-۶-۲- مداخله فرهنگ گرایانه
این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهرسازان قرن نوزدهم است.هدف از این نوع مداخله زنده کردن ارزش های فرهنگی گذشته در شهر، تکیه بر رشد شهر بر اساس اشکال کهن، توجه به ارزش های زیبایی شناختی شهرهای کهن و به حد اقل رساندن دخل و تصرف در بافت های با ارزش می باشد.برای رسیدن به این اهداف ، مداخله فرهنگ گرایانه توجه به ارزش های فرهنگی کهن را به عنوان مبنا قرار می دهد. این نوع مداخله،مواجهه با مشکلات شهری را از طریق تداوم فرهنگی میسر می داند(همان:۴۴).
۲-۶-۳- مداخله فرانوگرایانه
این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهرسازان دهه شصت قرن بیستم به بعد است.مداخله فرانوگرایانه میتواند تلفیقی از مداخله نوگرایانه و مداخله فرهنگ گرایانه باشد که از افراط و تفریط دو نوع مداخله فوق بکاهد.محور اصلی این نوع مداخله، حفظ تار و پود بافت کهن در کنار دگرگونی های کالبدی- فضایی شهراست.از این رو حفظ ارزش های فرهنگی بافت تا اندازه ای مورد توجه است که سبب افزایش مشکلات بافت نگردد.همچنین معاصرسازی بنا،مجموعه و بافت تا آن اندازه مورد توجه است که سبب از بین رفتن ارزشهای فرهنگی بافت نگردد(همان:۴۴).
۲-۶-۴- مداخله مردم گرایانه
این نوع مداخله متاثر از نظریه های شهرسازی مشارکتی دهه های اخیر قرن بیستم است که هدف آن،بالا بردن میزان مشارکت مردم در تغییرات سازمان فضایی شهر است.مداخله مردم گرایانه،مخاطبان اصلی هر مداخله ای را مردم و ساکنان محدوده های مورد عمل می داند. بنابراین قبل از هر مداخله ای،باید به نظرهای مردم توجه داشت و پس از بررسی آنها،مداخله در بافت با همکاری مردم صورت پذیرد.مداخله بیش از همه به طرحریزی می اندیشد،به طوری که در آن مردم نقش اساسی را در سازماندهی شهری بازی می کنند(همان،۴۵).
۲-۷- دیدگاه های مداخله در بافت قدیم شهری
۲-۷-۱- دیدگاه موزه ای
این نوع دیدگاه، هرگونه مداخله را جز حفاظت و مرمت مردود می داند و اقدام هایی از قبیل نوسازی و معاصرسازی را نپذیرفته و آنها را موجب تخریب بافت و ارزش های فرهنگی و قدیمی می داند.انتقاداتی که بر این دیدگاه وارد است عبارتند از:
الف)عدم توجه به نیازهای شهری کنونی.
ب)عدم توجه به خواست ها و منافع مالکان بافت ها.
ج)راکد شدن بافت و در نتیجه تداوم فرسودگی،خروج روزافزون ساکنان و جایگزین شدن اقشار فرودست اجتماعی،از دست رفتن منزلت اجتماعی و مکانی بافت و تهدید آثار و ارزش ها و در نهایت هویت بافت.
۲-۷-۲- دیدگاه نوسازی
این دیدگاه کلیت بافت قدیم را فرسوده بر می شمارد و به ارزش های فرهنگی– قدیمی در وجه ساختاری معتقد نیست و صرفاً تعدادی از تک بناها را واجد نگهداری می داند.این دیدگاه تمامی عرصه بافت قدیمی را میدان نوسازی و سرمایه گذاری می داند.
انتقادهای وارد بر این دیدگاه عبارتند از:
عدم توجه به ارزش های فرهنگی- قدیمی که در طول زمان در بافت ایجاد شده است.
بی توجهی به نقش مردم و مشارکت مردمی.
نیاز به سرمایه گذاری های کلان.
۲-۷-۳- دیدگاه بینابینی یا واقع گرا
این دیدگاه معتقد است کلیتی که از آن به عنوان بافت قدیمی یاد می شود، مجموعه ای همگن و هم ارزش نیست بلکه طیف وسیعی از ارزشمندترین عرصه ها و مجموعه های قدیمی تا بخش بسیار فرسوده بافت شهری، که در برخی موارد حتی فاقد ارزش نگهداری هستند را در بر می گیرد.
هریک از این راهکارها درجه ای از مداخله و دستکاری در بافت موجود شهری را در بر می گیرد.بهسازی و باززنده سازی حداقل دستکاری و مداخله در وضعیت کالبدی موجود و نوسازی بیشترین دستکاری در وضعیت کالبدی بافت فرسوده و کهن شهری را به عمل می آورد.این راهکارها در قسمت های پیشین به اختصار توضیح داده شده اند.
مهمترین اهدافی که این راهکارها و دیدگاه ها مطرح می کنند ، بهبود و ارتقاء شرایط زندگی به لحاظ اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و کالبدی است.
انتخاب و گزینش هر یک از این راهکارها و دیدگاه ها به عوامل و متغیرهایی همچون وضعیت اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و کالبدی،سیاست گذاری های کلان شهرسازی و اندیشه دست اندر کاران،چه مسئولان وچه کارشناسان شهری بستگی دارد(حبیبی،۱۷:۱۳۸۶).
۲-۸- انواع شیوه های مداخله در بافت های فرسوده از دیدگاه وزارت مسکن و شهرسازی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:17:00 ب.ظ ]




۰٫۹۰۱

 

۸

 

عوامل اداری

 

 

 

۰٫۷۹۵

 

۹

 

عوامل قانونی و حقوقی

 

 

 

۰٫۸۳۷

 

۸

 

عوامل اقتصادی

 

 

 

۰٫۷۶۶

 

۵

 

عوامل تکنولوژیکی و فنی

 

 

 

۰٫۸۲۳

 

۹

 

عوامل شخصیتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه آزمون

 

با توجه به اینکه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای کل پرسشنامه و ابعاد آن بیشتر از ۰٫۶۵ می­باشد، می­توان نتیجه گرفت که فرض صفر تایید می­ شود و این امر بدین معناست که قابلیت اعتماد پرسش­نامه پژوهش در حد قابل قبولی است.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

 

 

۴-۳-۲- آزمون فرضیات پژوهش
در پژوهش حاضر برای آزمون فرضیه ­های اول تا ششم از آزمون یک‌طرفه تی-استیودنت با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS، جهت تعیین معناداری یا عدم معناداری میانگین دسته عوامل استفاده شده است.
اگر فرضیه­ای در خصوص میانگین یک جامعه آماری طراحی شود با بهره گرفتن از مراحل آزمون فرض آماری می­توان صحت یا سقم فرضیه را در سطح معنی­داری  تعیین کرد. مراحل چهارگانه آزمون فرض آماری برای  به شرح زیر است:
۱- فرض ها: بر اساس قواعد بیان شده، فرضیه ­های آماری برای میانگین جامعه، صرف نظر از فرضیه پژوهشی یکی از این تعاریف را خواهد داشت:
در رابطه­ های فوق  نشان­­دهنده ادعا و یا نقیض ادعا باشد. همچنین  همان میانگین مورد آزمون است.
۲- آماره آزمون: توزیع  بر اساس شرایط تخمین، یکی از توزیع­های  یا  را خواهد داشت. حال بر اساس هریک از حالت­های تخمین  ، آماره آزمون به این شرح تعریف می­ شود:
۱- وقتی که نمونه از جامعه نرمال با انحراف معیار معلوم انتخاب شود، توزیع  صرف نظر از حجم نمونه نرمال است و در نتیجه آماره آزمون،  خواهد بود که چنین تعریف می­ شود:

۲- هرگاه نمونه از جامعه­ای نرمال با انحراف معیار نامعلوم انتخاب شود، توزیع نمونه گیری  بر اساس حجم نمونه به این شرح تعیین می­ شود:
الف: اگر حجم نمونه کوچک باشد (  )، توزیع  از  استیودنت برخوردار است و آماره آزمون عبارت است از:

ب: در صورتی که حجم نمونه بزرگ باشد(  )، ، توزیع  بر اساس قضیه حد مرکزی از تقریب نرمال برخوردار است و آماره آزمون آن عبارت است از:
در این حالت همچنین می­توان بر اساس تعریف رابطه  و  ، از رابطه قسمت الف نیز استفاده کرد.
۳- مقدار بحرانی: در این مرحله محقق پس از تعیین مقدار  و سطح اطمینان، آزمون خود را از نظر یک دنباله و دو دنباله بودن مشخص خواهد کرد. اگرچه نوع آزمون بر اساس حالت­های مرحله اول تعریف می­ شود، تعیین مقدار بحرانی (مرز  و  ) بر اساس  و نوع آماره آزمون صورت می­گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:16:00 ب.ظ ]