“ریچارد بویاتزیس” وهمکارانش فرایندی پنج مرحله­ای به شرح زیربرای آموزش وتقویت هوش عا طفی بیا ن کرده اند : ۱- می خواهم چه کسی باشم؟ : برای این منظورباید به این پاسخ بگویید : درآینده چه کاری انجام خواهم داد؟  کجا زندگی خواهم کرد؟. دراین مرحله، بهترین ارزشها وبزرگترین آرمانهای خود رادرنظرمی گیرد وچگونگی وارد شدن این آرمانها را درزندگی خود تشریح می­ کند.

۲- اکنون چه کسی هستم ؟ شیوه رهبری خود را تحلیل کنید وبه انتقادات، نگرشی صریح وآشکارا داشته باشید. در مورد بازخوردهای منفی عملکردخود اندیشه کنید واز دوستان ونزدیکان خود بخواهید درمورد رفتار مثبت ومنفی شما داوری کنند وبرای توجیه آن استدلال ارائه کنند. نکته مهم این مرحله اهمیت دادان به نقاط قوت و ضعف است.

۳- چگونه به سوی وضعیت مطلوب پشرفت کنیم؟ : به محض اینکه دانستید می خواهید چه کسی با شید و آن را با تلقی دیگران ازخود، مقایسه کردید باید یک طرح عملیاتی تهیه کنید بازخورد هفتگی اززیردستان درمورد نحوه ی عملکرد خودبخواهید حداقل یک ساعت ازفعالیت روزانه را به ثبت رفتار خود دردفتروقایع روزانه اختصاص دهید درکلاسهای پویایی گروه شرکت کنید و از یکی ازهمکاران خود به عنوان مشاوروراهنمای غیررسمی استفاده کنید.

۴- چگونه تغییررا پایدارسازم ؟ : متوقف کردن عادت قدیمی وملکه ذهن شدن رفتارجدید نیازمند تکراراست رفتار جدیدی آن قدرباید انجام شود تا درسطح یادگیری ضمنی، آن را فراگرفت وبرآن مسلط شد.

۵- چه کسی می تواند به من کمک کند؟ : آخرین مرحله تقویت هوش عاطفی، تشکیل انجمنی ازحامیان است. هوش عاطفی را نمی­توان بدون کمک دیگران یهبود بخشید. ما نه تنها با دیگران تمرین می­کنیم، بلکه برای ایجاد یک محیط ایمن که بتوان درآن تمرین کرد، به آنها متکی هستیم.” شریور"مدیریکی ازمؤسسات درزمینه آموزش هوش عاطفی، الگوی چهارمرحله ای زیررابرای تقویت هوش عاطفی در رویارویی با مسا یل و حل آنها مطرح کرده است:

۱- موقعیت : درچه موقعیتی قرارداریم وچه احساسی درما ایجاد شده است ؟

۲ -انتخاب:برای خلاصی ازاین موقعیت یا مشکل چند راه برای انتخاب داریم؟

۳ -نتیجه: هر یک ازاین انتخاب ها چه نتایجی را برایمان به همراه دارد؟

۴- راه حل : گزینش یکی ازراهها و اجرای آن .

الگوی فوق یک دستورعمل برای کنترل احساسات وعواطف است که با کمک به آن دررویا رویی بامسایل راه حل مؤثری را می­توان اتخاذ کرد. ( خان محمدی  ، ۱۳۸۸)

 

اندازه گیری هوش عا طفی

باتوجه به تحقیقات زیادی که در دهه ی گذشته انجام شده است. ابزارهای زیادی برای اندازه گیری هوش عاطفی وجود دارد. همچنین مقیاسهای کلی شخصیتی وجود دارد که خصائصی چون احترام به نفس، تسلط اجتماعی، مهارتهای اجتماعی (همدلی) وخود شکوفایی رااندازه گیری کند (بار-ان[۱]،۱۹۹۷) همچنین"شات و ملوف[۲]"درکتاب"اندازه گیری هوش عاطفی و ساختهای مربوط” بیش از۶۰ ارزیا بی در موردهوش عاطفی بیان کرده اند که ۳ تای آنان به عنوان ابزارهای سودمند برای تجارت شناخته شده اند که عبارتند از:۱- پرسشنامه­ی­ هوش­عاطفی ۲-تست هوش عاطفی مایروسالوی و کارسو۳- پرسشنامه ی شایستگی عاطفی. پرسشنامه ی هوش عاطفی بدین منظور طراحی شده بود که ساختهای مربوط به هوش عاطفی را روی۴۸۰۰۰ افراددرسراسرجهان اندازه ­گیری کند.آقای بار-آن هوش عاطفی را به عنوان” نظم دادن مهارتهای غیرشناختی “توصیف کرده وبیان کرد که هوش عاطفی می تواند برای پیش بینی عرصه های موفق زندگی ، مفید باشد. پرسشنامه ی بار- آن شامل ۱۳۲بخش می با شد که یک نمره کلی از هوش عاطفی به علاوه، نمره هایی برای ۵ مقیاس مرکب و ۱۵ زیر مقیاس ارائه می دهد .

۵ مقیاس مرکب به شرح زیر می باشد:

۱-مقیاسهای درون فردی : که شامل خود توجهی، خود آگاهی عاطفی، جرأت، استقلال وخود شکوفایی می باشد.

۲-مقیاس های میان فردی : که شامل همدلی، مسئولیت اجتماعی، روابط میان فردی می باشد .

۳-مقیاس های انطباق پذیری : که شامل انعطاف پذیری، حل کردن مسئله می باشد.

۴-مقیاسهای مدیریت استرس : که شامل تحمل استرس، کنترل محرک می باشد.

۵-مقیاسهای کلی روانی : که شامل خوش بینی، شادمانی می باشد .

البته “کارسون"و"بیرکن میر"درسال ۲۰۰۰، برای اندازه گیری هوش عاطفی ۵ معیار اساسی بیان کردند که عبارتند از :

۱-واکنش و پاسخ همدلانه : که توانایی فهمیدن عواطف ایجاد شده دردیگران می باشد.

۲-تنظیم حالت : به معنی توانایی کنترل حالات و محرک های ازهم گسیخته می با شد.

۳- مها رتهای میان فردی : به معنی تبحردرمدیریت روابط و ساختن شبکه های ارتباطاتی می­باشد.

۴- انگیزش درونی : به معنی اشتیاق زیاد برای کارکردن است .

۵- خود آگاهی : یعنی توانایی شخصی برای شناختن و فهمیدن عواطف وحالات و محرک های خودش و تأثیر آنها بردیگران. البته شما می­توانید یک اندازه ­گیری سریع ازهوش عاطفی خودتان با جواب دادن به این سؤالات داشته باشبد:۱-آیا شما آگاهی دقیق ازاحساسات خودتان دارید ؟ ۲- آیا شما می توانید بدانید، دیگران چه احساساتی دارند، حتی اگرآن را بیان نکنند؟ ۳- آیا شما می توانید درمحیط های آشفته به کارخود ادامه دهید؟ ۴- آیا هنگامی که از مشکلات دیگران با خبر می شوید، احساس همدردی می­کنید؟ ۵- آیا هنگامی که عصبانی هستید، می­توانید احتیاجات خودتان را شناسایی کنید و خوب تصمیم گیری کنید بجای اینکه موقعیت را بدتروشدیدتر کنید؟ ۶- آیا می­توانید روی اهداف بلند مدت ثابت قدم باشید و ازانجام کارهای بدون فکردوری کنید؟ ۷-آیا اگر انچه را که می­خواهید غیر ممکن بنظربرسد کماکا ن به تلاشتان ادامه می­دهید؟ ۸- آیا می­توانید ازاحساسات وعواطف تان درجهت تصمیم گیری­های موفق در زندگی استفاده کنید؟ افرادی که دارای هوش عاطفی بالایی هستند به این سوالات جواب بله می دهند. باید این نکته را توجه داشت که خود ارزیابی می تواند اندازه گیری خوبی برای افرادی که خود آگاهی دارند، باشد.( خان محمدی، ۱۳۸۸)

[۱]- bar-on

[۲]-shat&melof

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...