شما بهترین امتی هستید که از میان مردم پدید آمده، امر به معروف و نهی از منکر می کنید.
و از سوی دیگر انجام این وظیفه را به عهده گروه خاص از مسلمانان قرار می دهد:
ولتکن من کم امَّهً یَدعونَ الی الخیرِ و یأمرونَ بالمعروفِ و یَنهونَ عَن المُنکَر (آل عمران ۱۰۴)
باید از شما جماعت و گروهی باشند که دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر کنند. (سروش ۱۳۸۶: ۸۰و ۸۰)
مقام معظم رهبری درباره ی امر به معروف و نهی از منکر می فرماید: امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن به پا داشتن همه فرائض اسلامی است باید در جامعه ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و چیره شدن زشتی و گمراهی و فساد مسئول احساس کند. ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کج روی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله ی زیادی داریم. این فاصله، باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود و پیمودن آن با همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر آسان گردد. (بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۱۲۶)
و در جای دیگر می فرماید:
بنده چندی پیش گفتم همه باید امر به معروف و نهی از منکر بکنند. الان هم عرض می کنم که نهی از منکر کنید. این واجب است. امروز امر به معروف و نهی از منکر کنید. هم مسئولیت شرعی و هم مسئولیت انقلابی و سیاسی شماست. امر به معروف هم مثل نماز واجب است. حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه می فرماید:
(همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا، در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر نیست، مگر همچون آب دهانی که در دریایی ژرف انداخته شود). یعنی امر به معروف و نهی از منکر در مقیاس وسیع و عمومی حتی از جهاد بالاتر است. پایه دین را امر به معروف و نهی از منکر محکم می کند. اساس جهاد را امر به معروف و نهی از منکر استوار می کند. (همان: ۱۲۷)
ز- شهادت و جهاد در راه خدا:
شهادت در لغت به معنای گواهی به معنای گواهی دادن و گواهی است و شهید معانی متعددی دارد:
«۱- کشته شده در راه خدا که به جهت حضور ملائکه رحمت، یا شهادت خدای متعال و فرشتگان برای او به بهشت، او را شهید گویند. ۲- کسانی که در روز قیامت از آنان بر امتهای گذشته درخواست گواهی و شهادت می شود. ۳- آنکه زنده و حاضر است نزد پروردگار خود. ۴- آنکه مشاهده می کند ملکوت و ملکه خدای را و …» (میرعرب، ۱۳۸۴: ۳۳)
دانلود پایان نامه
استاد شهید مطهری درباره شهادت طلبی می نویسد: «گرایشهای ایمانی، مذهبی موجب آن است که انسان تلاش هایی علی رغم گرایش های طبیعی فردی انجام دهد. و احیاناً هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد. این در صورتی میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمت مطلق بر وجود انسان بیابد. تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد.
گاهی افرادی نه از راه ایده و عقیده مذهبی بلکه تحت فشار عقده ها، کینه توزیها، انتقام گیریها و بالاخره به صورت عکس العمل شدید در برابر احساس فشارها و ستم ها، دست به فداکاری می زنند و از جان و مال و همه حیثیات خود می گذرند، همچنانکه نظایرش را در گوشه و کنار جهان می بینیم. ولی تفاوت یک امیدهای مذهبی و غیرمذهبی این است که آن جا که پای عقیده مذهبی به بیان می آید و به ایده قداست ببخشد، فداکارییها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت می گیرد. فرق است میان کاری که از روی رضا و ایمان صورت گیرد ، که نوعی انتخاب است، با کاری که تحت تاثیر عقده ها و فشارهای ناراحت کننده درونی صورت می گیرد که نوعی انفجار است. ایمان مذهبی پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان و به عبارت دیگر نوعی هماهنگی است میان انسان و آرمانهای کلی جهان اما ایمان و آمانهای غیرمذهبی، نوعی دیگر از جهان و ساختن جهانی برای خود است. که به هیچ وجه، از جهان بیرون حمایت نمی شود. (همان: ۳۵)
حجه الاسلام قرائتی به استناد آیه :
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یُرزقون. (آل عمران، ۱۶۹)
و هرگز گما ن مبرید آنها که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده شده اند.
ما بر مبنای قران که شهیدان را زنده می داند، به شهدای راه اسلام و بخصوص شهدای کربلا سلام کرده با آنان حرف زده و توسل می جوییم.
در روایات آمده است که شهید هفت ویژگی اعطایی از جانب خدا دارد:
۱- اولین قطره خونش موجب آمرزش گناهانش می گردد. ۲- سر در دامن حورالعین می نهد. ۳- به لباسهای بهشتی آراسته می گردد. ۴- معطر به خوشبوترین عطرها می شود. ۵- جایگاه خود را در بهشت مشاهده می کند. ۶- اجازه سیرو گردش در تمام بهشت به او داده می شود. ۷- پرده ها کنار رفته و به وجه خدا نظاره می کند. (قرائتی، ۱۳۹۰: ۸-۲۷)
مقام معظم رهبری نیز در رابطه شهادت و جهاد در راه خدا می فرماید:
هدف از تعلیم و تربیت در رژیم گذشته بار آوردن افراد برای کسب مقام و پول بود ولی هدف شما امروز شهادت و جهاد در راه خداست و این امر، به دلیل تحصیل در محیط اسلامی و انقلابی است. (بانکی پورفرد،۱۳۸۰: ۱۲۸)
پس ما می بینیم کسانی که پا به عرضه شهادت و جهاد در راه خدا می گذارند بدرستی تربیت یافتگان تعالیم عالیه اسلام هستند و به نوعی تعلیم و تربیت شکلی جهادی دارد. مقام معظم رهبری در این رابطه در دیدار با جمعی از برادران مراکز تربیت معلم و انجمن های اسلامی می فرماید:
شما کار بسیار شایسته ای انجام داده اید که قلم و دانش و تعلیم و تحصیل را با جهاد ومبارزه و پیکار در هم آمیختید. این همان شکل درست ورود به صحنه های اجتماعی، در بینش عمیق اسلامی است. (همان: ۱۲۸)
و در جای دیگر می فرماید:
شهادت یکی از مفاهیمی است که فقط در ادیان معنا می دهد، هر چند در همه ملتها و کشورها، اگر کسی در راه هدفهای ملی کشته شود، به او شهید می گویند و همه کشورهایی که امروز نام و آوازه ای دارند و تاریخی پشت سرآنها کسانی را که به عنوان شهید در میان خودشان می شناسد به آنها افتخار می کنند و یاد آنها را گرامی می دارند و اینها کسانی هستند که در برهه ای از تاریخ آن کشور و ملت، در راه هدفهای ملی یا حفظ استقلال ملی، جنگ کردند و کشته شدند اما در حقیقت نام و معنای شهید در جایی صادق می باشد که دین موجود است.
شهید یعنی انسانی است که در راه آرمانهای معنوی کشته می شود و جان خود را که سرمایه اصلی هر انسانی است برای هدف و مقصودی الهی صرف می کند و خدای متعال هم در پاسخ به این ایثار و گذشت بزرگ، حضور و یاد و فکر او را در ملتش تداوم می بخشد و آرمان او زنده می ماند. این خاصیت کشته شدن در راه خداست. کسانی که در راه خدا کشته می شوند، زنده اند. جسم آنها زنده نیست، اما وجود حقیقی آنها زنده است. (همان: ۱۲۹)
ح- مراسم و شعائر:
مراسم و شعائر از اصول تربیت اسلامی است. بعضی از اعمال را می شود در گوشه ای و کنج خانه ای انجام داد، اما ابزار آن و اظهار آن در جمع و جماعت تاثیر دیگری دارد. اسلام دین جمع و جماعت است، دست خدا با جماعت است. رسیدن به اهداف عالیه اسلام به تنهایی میسر نمی شود. انقلاب اسلامی ایران بدون از خودگذشتگی و رشادت آحاد مردم مطمئناً به پیروزی نمی رسید و برگزاری مراسمات مذهبی و اجتماعات و برپایی شعائر اسلامی مبارزات مردم را به هدف اجابت رساند.
امام خمینی درباره وحدت کلمه و یکی بودن و دوری از تفرقه می فرماید:
آن مطلبی که همیشه مد نظر بوده و درباره آن پافشاری شده فقط وحدت کلمه و اجتناب از تفرقه است که همه می دانیم که وحدت ملت چه اثرهای معجزه آسایی داشته و دارد و در مقابل، تفرقه و تنازع چه نکبتهایی بر سر مسلمین در طول تاریخشان آورده است. و ملت عظیم الشأن ایران که هر دو طرف را مشاهده کرده اند و از تفرقه رنج برده اند، و بحمداله شهد وحدت را چشیده اند و اعجاز آن را از اول نهضت تا انقلاب و تاکنون لمس نموده اند، لازم است مراقبت کنند و نگذارند دستهای پلید شیطانی و عمال سر سپرده استکبار جهانی در صفوف مقدس آنان وارد شده و به تفرقه افکنی قیام کنند. و هر وقت از اشخاص یا گروههایی یک چنین خیانتهایی مشاهده کردند بدون وقفه و در اسرع اوقات درصدد جلوگیری برآیند، و به مسئولین کشور اطلاع دهند و آنان را معرفی نمایند. و این امر برای همه ملت اهمیت دارد، و برای دو قشر از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ یکی قشر محصلین خصوصاً دانشگاهیان، که لازم است با هوشیاری و تعهد به اسلام و خدمت به کشور مراقب اوضاع و احوال طبقات محصلین و دانشگاهیان باشند که خدای ناخواسته یک وقت این مراکز بزرگ تعلیم و تربیت به سوی مسائلی که قبلاً بدان بودند کشیده نشوند. (امام خمینی(ره)، ۱۳۸۷: ۲۰۹)
بزرگداشت ایام الله یکی از راه های تعظیم شعائر دینی است که بی شک در تربیت اسلامی هر فرد مسلمانی تاثیر دارد. از این طریق می توان خود را به اقیانوس بی کران لطف الهی پیوند داد و روح و جسم خود را بدور از هرگونه هوا و خودپرستی به رود خروشان جماعت سپرد و مراسم و مناسک اسلامی را انجام داد نور ایمان و تربیت اسلامی قلبهای مومنان را به هم پیوند می زند و یکباره، مانند ریسمانی محکم به لطف الهی گره می زنند و این یکی بودن ها و توجه به نقطه ی خاص داشتن یعنی ذات لایزال الهی باعث می شود که محکم و استوار در راه رسیدن به هدف که همان قرب الهی است گام بردارند. تجربه انقلاب شکوهمند اسلامی کشورمان نمونه بارز و قابل اشاره ای است که همه ساله به یاد آن مبارزات و جانفشانیها و جشن پیروزی انقلاب ملت مسلمان ایران در روز ۲۲ بهمن به خیابانها مانند سیل خروشان سرازیر می شوند و نمونه ای از جلوه و شکوه وحدت را به نمایش می گذارند. و انسان در آن روز دیگر متعلق به خودش نیست. عزمها و اراده ها یکی می شود و جلوه قدرت الهی به نمایش در می آید.
در دیگر مراسمات و تعظیم شعائر الهی می توان به کنگره عظیم حج و نماز جمعه نیز اشاره کرد. در این باره مقام معظم رهبری می فرماید:
مراسم یک اصل و شعائر نیز یکی از اصول در روش تربیت اسلامی است. شعائر حج و اقامه نماز جمعه مراسمی است که در منزل هم ممکن است انجام گیرد. ولی اسلام تاکید دارد که این مراسم با آن کیفیت خاص انجام پذیرد و خود این مسئله فلسفه ای دارد. تفکر و قوه عقلانی انسان از استدلال بهره می گیرد ولی استدلال همه چیز نیست و جوانب دیگری هم در وجود انسان است که آن را با استدلال نمی توان قانع کرد. مجموعه روح و دستگاه تشکیل دهنده شخصیت معنوی انسان غیر فکر و نیروی استدلال، وسائل اشباع کننده و تغذیه کننده دیگری را برای ارضای جوانب عاطفی، احساسی و احساس هماهنگی در مردم وجود دارد. و لذاست که همراه بودن فعالان و تلاشگران یکی از رازهای این مراسم است. همان قدرت و قوتی که استدلال برای متفکرین خشک دارد که جز تفکرهیچ چیز نمی فهمند و جز استدلال هیچ چیز آنها را قانع نمی کند همان قوت و قدرت با اضعاف اندازه و شدت خود برای مراسم نسبت به همه حتی متفکرین وجود دارد … . ائمه علیه السلام در هر مناسبتی از انواع مراسم استفاده می کردند و ما هم برکات آن را تا بحال مشاهده کرده ایم … . تجلیل از مراسم دهه فجر جزئی از مبارزات بزرگ ماست. شعائر الله یعنی، آن جریانهایی که می تواند احساسات پاک، صمیمانه و صادقانه ملتها را مورد بهترین استفاده در جهت منافع آنها قرار دهد. لذاست که مراسم حج معادل تمام سیاست خارجی ما اهمیت دارد چون یک صحنه عظیم انباشتگی احساسات پاک و صادقانه ملتهاست. (بانکی پورفرد، ۱۳۸۰: ۱۱۷)
۷-۲- اهداف اخلاقی:
اخلاق جمع خُلق و در لغت به معنای خوی هاست و در اصطلاح عبارت است از حالات نفسانی راسخ در نفس که با پیدایش آن حالات، اعمال اخلاقی بدون زحمت و نیاز به تأنی و تأمل سرمی زند. (سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، ۱۳۹۰: ۱۰)
الف- تخلق به اخلاق الله:
بخشی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی اهداف اخلاقی است و هدف اصلی آن تخلق به اخلاق الله است. مهمترین بحث این است که انسان برای رسیدن به اخلاقی الهی باید خدا را بشناسد و مادامی که نتواند خود را بشناسد نمی تواند خدا را بشناسد. پس مقدمه خداشناسی خود شناسی است. همانطوریکه پیامبر اکرم(ص) می فرماید:
«مَن عَرَفَ نفسهُ فقد عَرَفَ رَبَّه». کسی که خود را بشناسد خدای خویش را نیز می شناسد. و امیرالمومنین علی(ع) نیز در این باره می فرماید: «معرفه النفس انفعُ المعارف». سودمندترین شناختها شناخت خود است. (الهامی نیا، ۱۳۸۹: ۱۵)
حقیقت نفس انسان دارای دو بعد است. یکی بدن و دیگری روح که هر چه می گذرد بدن انسان رو به نقسان می رود و روح به عنوان یک حقیقت بعد از زوال بدن باقی می ماند. و ملاک برتری انسان نسبت به حیوان همان روح الهی اوست که باعث شده فرشتگان نیز بر او به فرمان سجده کنند. نفس دارای حالات مختلفی است و چنانچه در قران کریم نیز به نفس اماره اشاره شده است: و ما اُبَرِّئُ نفسی اِنَ النفس لَاَمارهٌ بالسوءِ اِلا ما رَحِم رَبی. (یوسف، ۵۳) من نفس خود را تبرئه نمی کنم بدرستیکه نفس فراوان انسان را به کارهای زشت می خواند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند.
و می بیینیم که انسان دارای نفسی است که همواره او را به سوی بدی و شر می کشاند مگر اینکه انسان خود را متخلق به اخلاق الهی کرده باشد و شامل رحم خدا شود و از شر و بدی دور بماند که در اینجا نقش تربیت و اخلاق اسلامی به خوبی نمایان می شود و یا در حالات دیگر نفس خداوند می فرماید: ولااُقسِمُ بالنفسِ اللَوامه سوگند به نفس بسیار سرزنش کننده. و این در جایی است که وجدان انسان بیدار می شود و هواهای نفسانی و طغیانگر خود را سرزنش و ملامت می کند و همچنین در سوره فجر قران کریم به نفس مطمئنه اشاره شده است: یا ایتها النفس المطمئِنهُ ارجعِی اِلی رَبکِ راضیهً مرضیهً (فجر، ۲۷-۲۸). ای نفس مطمئنه! خشنود و پسندیده به سوی خدایت باز گرد. و این در حالی است که انسان در اثر قرب الهی که برگرفته از تربیت اخلاق اسلامی است اطمینان و آرامش پیدا کرده که بجز خداوند به چیز دیگری فکر نمی کند و همه چیز را مقهور و مغلوب اراده الهی می داند و به همین جهت راحتی و سختی، غنا و فقر، بود و نبود آرامش او را بر هم نمی زند و او خود را تسلیم امر الهی می بیند. (الهامی نیا، ۱۳۸۹: ۱۹)
مقام معظم رهبری نیز درباره تخلق به اخلاق الله می فرماید:
اصلاً فایده اساسی و هدف اصلی این است که انسانها متخلق به اخلاق الله بشوند. تخلق به اخلاق الله مقدمه برای یک کار دیگر نیست، کارهای دیگر، مقدمه برای تخلق به اخلاق الله است. عدل مقدمه تخلق به اخلاق الله و نورانی شدن انسانهاست. حکومت اسلامی و حاکمیت پیامبران، برای همین است؛ «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»
ب- تقوا:
تقوا یک هدف اساسی تربیتی است … والعاقبهُ التقوی، سرانجام نیک مخصوص تقواست. کلمه تقوا به معنای حفظ و نگهداری است و وقتی این کلمه در زمینه اخلاقی و تربیتی در مورد انسان بکار می رود به معنای حفظ خود، تسلط بر خود، اراده خود و قرار دادن اعمال و رفتار خود در مسیر عقلانی است.
هدف اساسی تعلیم و تربیت این است که خود را طوری بار آورند که خود اداره کننده خویشتن باشد، تمایلات یا هواهای نفسانی خود را تحت کنترل در آورد و از آنچه غیر منطقی و غیرعقلانی است خود را دور سازد و آنچه شایسته انسان بودن اوست انجام دهد. (شریعتمداری، ۱۳۷۹: ۱۳۱)
در رابطه با تقوا آیت اله مکارم شیرازی در کتاب مثلهای زیبای قران در پیام مهم آیه شریفه ۳۵ سوره رعد آورده است:
از آیات متعدد در می یابیم که میزان پاداش الهی در آخرت، تقواست. و به دو روایت اشاره کرده است:
۱- پیامبر گرامی اسلام (ص) در روایت کوتاه و پرمعنایی می فرماید: «تمام التقوی اَن تتعلم ما جَهِِلتَ و تَعمَلَ بما عَمِلتَ» تقوای کامل به دو چیز تحقق می یابد. نخست اینکه، آنچه نمی دانی و بدان نا آگاهی، فراگیری و دیگر اینکه، به آنچه می دانی جامه ی عمل بپوشان.
براساس این روایات ندانستن عذر تلقی نمی شود، بلکه انسان موظف است آنچه را نمی داند بیاموزد و سپس به آن عمل کند. در روز قیامت به کسانی که می گویند نمی دانیم، خطاب و عقاب می شود که چرا یاد نگرفتید؟!
۲- حضرت علی(ع) نیز در روایتی کوتاه و جالب می فرماید: «مَن مَلِکَ شهوتَهُ کان تقیّا» کسی که مالک شهواتش باشد باتقواست.
انسان باتقوا مالک غضب، شهوت، حب جا و مقام، حب شهرت جناح گرایی و … است و بر همه این امور تسلط دارد. (مکارم شیرازی، ۱۳۸۶: ۳۱۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...