چه مفاهیم و متغیرهایی سنجیده میشود؟
این مفاهیم و متغیرها چگونه سنجیده میشوند؟
شواهد تجربی و داده ها از کجا و چگونه جمعآوری میشوند؟
داده های به دست آمده چگونه تحلیل میشوند و به سطح نظری بر میگردند؟
۳-۱- موضوع و چگونگی سنجش
مفاهیم و متغیرهایی که در مدل نظری تصریح و در فرضیات پژوهش بیان شدهاند در قالب متغیر وابسته و متغیرهای مستقل به شرحی که در ادامه میآید مورد سنجش قرار میگیرند. مفاهیم، پس از تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی میشوند و سپس متناسب با تعاریف عملیاتی آنها، گویه یا پرسش مناسب تهیه میگردد. برای انتخاب گویه های مناسب دو روش مورد توجه محققان قرار دارد: اول، از طریق انجام تحقیق مقدماتی با تعدادی پاسخگو و تعیین گویه های مناسب و دیگری از طریق انجام تحقیق اصلی و حذف گویه های نامناسب در هنگام استخراج و تجزیه و تحلیل اطلاعات(رفیع پور،۱۳۶۸ :۲۴۲). در پژوهش حاضر حتی المقدور از هر دو روش استفاده شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳- ۱- ۱- متغیر وابسته
نظام اخلاقی: نظام اخلاقی مجموعۀ منتظمی از ارزش‌های اخلاقی و ارتباط میان آنهاست. این ارزش‌ها به صورت سلسله مراتبی با یکدیگر در ارتباط هستند؛ یعنی برخی از آنها در حکم ارزش وسیلهای و بعضی در حکم ارزشغایی هستند از این رو هر نظام اخلاقی دارای ساختی ویژه است. ارزشغایی هر نظاماخلاقی را جهانبینی آن نظاماخلاقی تعیین میکند. مقید بودن فرد به یک نظاماخلاقی به معنای پایبندی به پارهای خوبیها و دوری کردن از پارهای بدیها در شرایط گوناگون است. پایبندی فرد انسانی به نظام اخلاقی در گرو دو عنصر اساسی است: الگوی رفتاری و نگرش. الگوی رفتاری فرد تابع نگرش اوست. نگرش فرد نیز نسبت به هر پدیدهای ترکیبی از مواجهۀ عاطفی و شناختی او با آن پدیده است. به عنوان مثال مواجهۀ عاطفی و شناختی ما با همسایه، سبب شکلگیری نگرش خاصی از همسایه در ذهن ما میشود و این نگرش به نوبۀ خود شیوۀ رفتار ما با همسایه را تعیین میکند. بنابراین نظاماخلاقی فرد دارای ابعاد شناختی، انگیزشی و توانشی است. در بعد شناختی، آشنایی با قواعد اخلاقی و توانایی قضاوت اخلاقی در تطبیق قواعد به مصادیق مورد نظر است. از نشانه های بعد انگیزشی داشتن تمایل به خوبیها و تنفر از بدیها و داشتن احساس گناه بعد از تخطی از قواعد اخلاقی است. در بعد توانشی مبادرت به مراعات قواعد اخلاقی و مقاومت در برابر وسوسه های شکستن آنها در شرایط مختلف مورد توجه است. میتوان سطوح سه گانۀ شناختی، انگیزشی و توانشی را در قالب دو سطح نظری و عملی تلخیص نمود. در سطح نظری تشخیص وظیفۀ اخلاقی و تمایل به آن مورد نظر است و در سطح عملی انجام رفتار اخلاقی مورد توقع است.
۳- ۱- ۱- ۱- انواع نظام اخلاقی
نظام اخلاقی توحیدی:
تعریف مفهومی: کمال مورد نظر این نوع نظام اخلاقی فراتر از دنیا و آخرت است. ارزش غایی این نوع نظام اخلاقی رسیدن به قرب الهی است و سایر ارزش‌ها نسبت به این ارزش غایی ارزیابی میشوند و از آن اعتبار مییابند. تمامی عزت، قدرت و خوبی در وجود خدا منحصر و عین تعلق به اوست. بنابراین انگیزۀ انسانی که به این نظام اخلاقی پایبند میشود کسب رضایت الهی است. امیدی به غیر خدا و ترسی از غیر او وجود ندارد تا انگیزۀ کنش چنین فردی باشد حتی پایبندی به اخلاق و تهذیب نفس، به طور مستقل، ارزش تلقی نمیشود تا انگیزۀ کنش او گردد. برای فرد پایبند به این نظام اخلاقی، مطلوب و خیر بر هم منطبقند و مبدا میل او خواست و رضایت خداست. قرآن کریم در مورد صاحبان این نوع نظام اخلاقی میفرماید: وَ یُطعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتیِماً وَ اَسیراً، اِنَّمَا نُطعِمُکُم لِوَجهِ الله لا نُرِیدُ مِنکُم جَزاءً وَ لَا شُکُوراً: غذای خود را با آنکه به آن علاقه و نیاز دارند، به مستمند و یتیم و اسیر اطعام میکنند و میگویند ما شما را به خاطر خدا اطعام میکنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.[۱۳۹]یعنی انسانی که در ابتدا همه چیز و همه کس را برای رفع نیازهایش به خدمت میگیرد به انسانی تبدیل میشود که برای رضای خدا، خود را در خدمت دیگران میخواهد.
تعریف عملیاتی: انواع نظام‌های اخلاقی به مثابه نمونۀ آرمانی مورد نظر هستند یعنی هیچکدام به تمامه در واقعیت پدیداری وجود ندارند. فردی را که خود بیان میدارد در پایبندی به ارزش‌های اخلاقی در سلسله مراتب انگیزهها، رضایت الهی را در صدر اولویتها قرار میدهد از دارندگان این نظام اخلاقی محسوب میشود. طیف سنجش این نظام اخلاقی در سطح نظری (شناختی و نگرشی) از ۷ گویه تشکیل شده است. بالاترین امتیازی که هر فرد به این نظام اخلاقی میدهد ۳۵ و پایینترین امتیاز آن۷ است. از مجموع امتیازاتی که پاسخگویان به این نظام اخلاقی میدهند جایگاه آن در نزد پاسخگویان مشخص میشود.
نظام اخلاقی دینی:
تعریف مفهومی: ظرف تحقق کمال مورد نظر این نظام اخلاقی جهان آخرت است. سعادت اخروی ارزش نهایی این نوع نظام اخلاقی است. سایر ارزش‌ها به میزانی که برای رسیدن به این غایت مطلوب، نقش داشته باشند ارزشمند هستند. انگیزۀ معتقدین به این نظام اخلاقی از پایبندی به ارزش‌ها و تهذیب نفس دور شدن از عذاب اخروی و به دست آوردن پاداش اخروی است. بنابراین شناخت ارزش‌های اخلاقی و ضمانت اجرای آنها را در این نظام اخلاقی دین ممکن میسازد. تنها در این نوع نظام اخلاقی اصول اخلاقی و مصادیق جزئی آن یا ارزش‌ها و اعمال اخلاقی و ضدِارزش‌ها و اعمال غیر اخلاقی به تفصیل مشخص و معیناند. از نظر تاریخی این نوع نظام اخلاقی توانسته شیوه نامۀ تهذیب و تربیت اخلاقی به دست دهد.
تعریف عملیاتی: کسانی که خود بیان میدارند اعمال اخلاقی خود را با ارجاع به دستورات دین میشناسند و با انگیزۀ پاداش اخروی به انجام اعمال اخلاقی مبادرت میورزند و از منهیات اخلاقی برای در امان بودن از عذاب الهی خودداری میکنند یا در سلسله مراتب انگیزههای خود برای آنها قائل به اولویت هستند از پایبندان این نظام اخلاقی محسوب میشوند. طیف سنجش این نظام اخلاقی در سطح نظری (شناختی و نگرشی) از ۷ گویه تشکیل شده است. بالاترین امتیازی که هر فرد به این نظام اخلاقی میدهد ۳۵ و پایینترین امتیاز آن۷ است. از مجموع امتیازاتی که پاسخگویان به این نظام اخلاقی میدهند جایگاه آن در نزد پاسخگویان مشخص میشود.
نظام اخلاقی فضیلت گرایی:
تعریف مفهومی: فضیلتگرایی قواعد اخلاقی مشخصی ارائه نمیکند، بنابراین شناخت فضیلت مستلزم وجود الگوهای انسانی فضیلتمند است که امروزه به ندرت در دسترس افراد انسانی قرار میگیرند. فضیلتها نوعی ملکۀ وجودی و فرهیختگی هستند که کسب آنها نیازمند تجربه، تمرین، تکرار و مرارت بسیاری است از اینرو در دنیای معاصر از متخلقین به این نظام اخلاقی به شدت کاسته شدهاند؛ زیرا بیشتر آنچه در گذشته فضیلت محسوب میشد برای انسان‌های امروزی نوعی کالای لوکس شناخته میشود که دیگر نیازی به آن نیست. فضیلتگرایی، کمال انسان را شکوفا شدن عقل او در بستر دنیا میداند. در این نظام اخلاقی کمال و فضیلت به هم مرتبط و حتی مترادف میشوند. قائل به ارزشِ ارزش‌ها نیست ولی میتوان آراسته شدن به فضیلتها را ارزش غایی آن دانست. امور نفسانی سه نوع انفعالات، استعدادها و ملکات هستند. فضیلت، ملکهای است که حد وسط را بر میگزیند. حدوسط بهره وری از هر قوه این است که مزاحم سایر قوا نباشد.
تعریف عملیاتیافرادی که در سلسله مراتب انگیزههای احتمالی خود از انجام اعمال اخلاقی و عدم ارتکاب اعمال غیراخلاقی، برای آراستهشدن خود به فضیلتها، اولویت قائل میشوند. در زمرۀ متخلقین به این نظام اخلاقی محسوب میشوند. طیف سنجش این نظام اخلاقی در سطح نظری (شناختی و نگرشی) از ۷ گویه تشکیل شده است. بالاترین امتیازی که هر فرد به این نظام اخلاقی میدهد ۳۵ و پایینترین امتیاز آن۷ است. از مجموع امتیازاتی که پاسخگویان به این نظام اخلاقی میدهند جایگاه آن در نزد پاسخگویان مشخص میشود.
نظام اخلاقی وظیفه گرایی:
تعریف مفهومی: وظیفهگرایی و پیامدگرایی معمولاً در مقایسه با یکدیگر فرموله میشوند؛ زیرا برخلاف فضیلتگرایی هر دو به جای نشان دادن پارهای از کنشهای اخلاقی معین به ارائۀ قواعد راهنمای کلی میپردازند. از نگاه وظیفهگرایی بعضی چیزها هستند که کسی نباید هرگز آنها را انجام دهد زیرا بعضی کنشها صرفنظر از نتایج و پیامدهای عینی آنها در هر وضعیتی ذاتاً بد هستند همانطوریکه بعضی کنشها ذاتاً خوب هستند. عقل انسان به تنهایی ظرفیت کشف قواعد صحیح اخلاقی برای تشخیص چنین اعمالی را دارد. عقل قوۀ ذاتی است که در همه افراد انسانی وجود دارد و قواعد اخلاقی را وضع میکند. انسان به حکم ظرفیت عقلانیاش به قوانین اخلاقی عقل گردن مینهد و به هیچ انگیزۀ دیگری نیاز ندارد. انسان در کشاکش تمتع و تعهد جز با زیرپانهادن همین ظرفیت عقلانی از قواعد اخلاقی عدول نمیکند. وظیفهگرایی در قالب دو فرمول بیان میشود. یکی اینکه افراد انسانی فینفسه ارزشمندند و انسانیت را چه در شخص خود و چه در شخص دیگری باید غایت فینفسه به حساب آورد و هرگز وسیله قرار نداد. دیگری اینکه تنها به قاعدهای عمل کن که بتواند قاعدهای جهانشمول باشد و همه بتوانند به آن عمل کنند. بنابراین پاسداشت شأن و حرمت انسانی(عقلانیت) ارزش غایی این نظام اخلاقی محسوب میشود.
تعریف عملیاتی: افرادی که تنها راه تشخیص خوب و بد را عقل خویش میدانند و انگیزۀ خود را از انجام اعمال اخلاقی و عدم ارتکاب به اعمال غیراخلاقی، تن دادن به حکم عقل خویش و رعایت شأن و حرمت انسانی در خویشتن و دیگران میدانند یا در سلسله مراتب انگیزههای خود برای آنها قائل به اولویت هستند در زمرۀ وظیفهگرایان قلمداد میشوند. طیف سنجش این نظام اخلاقی در سطح نظری (شناختی و نگرشی) از ۷ گویه تشکیل شده است. بالاترین امتیازی که هر فرد به این نظام اخلاقی میدهد ۳۵ و پایینترین امتیاز آن ۷ است. از مجموع امتیازاتی که پاسخگویان به این نظام اخلاقی میدهند جایگاه آن در نزد پاسخگویان مشخص میشود.
نظام اخلاقی پیامدگرایی:
تعریف مفهومی: ایدۀ محوری نظام اخلاقی پیامدگرایی این است که ارزش اخلاقی هر کنش و قاعدۀ رفتاری را نتایج و پیامدهای آن در هر وضعیت معین، تعیین میکند. در ارزیابی هر کدام از این پدیده ها فرد باید ببیند چه مقدار خوبی به وجود میآورد و به چه میزان از بدیها میکاهد. هیچ کنش و قاعدهای فینفسه و فارغ از نتایجی که در شرایط معین به بار میآورد دارای ارزش نیست. بدینترتیب، پیامدگرایی ارزش اخلاقی کنشها و قاعدۀ رفتاری را به شرایط عینی وابسته میسازد. خوبی و اخلاقی بودن عمل تنها به حسن فعلی آن وابسته است و سهم نیت و حسن فاعلی تقریباً نادیده انگاشته میشود. فرد باید با کمک دانسته های خود تمامی نتایج احتمالی یک کنش و کنشهای رقیب آن را پیشبینی کند و بهترین شق ممکن را برگزیند. این نظام اخلاقی تمامی تلقیهای عرفی ما از ارزش ذاتی کنشها و قاعده های پذیرفته شدۀ اخلاقی مانند حرمت قتل نفس و خوبی عدالت را رد میکند. خوشبختی یا فایده، مصداق خوبی ذاتی مورد نظر بسیاری از پیامدگرایان است ولی میتوان چیزهای دیگری مانند عشق و صلح و … را مصداق خوبی ذاتی دانست. از این رو یکی از عوامل تعددپیامدگرایان همین تنوع ارزش غایی است و عامل دیگر مشمولین این خیر است اینکه خود شخص، جمعی از افراد یا همه انسان‌ها از نتایج این کنش بهرهمند شوند. بنابراین ارزش غایی پیامدگرایی، نتایج دنیوی مترتب بر کنش اخلاقی است.
تعریف عملیاتیکسانی که تنها ملاک تشخیص خوبی یک عمل معین را نتایج مترتب بر آن میدانند و انگیزۀ خود از انجام کنش اخلاقی را دستیابی به پیامدها و نتایج این جهانی آن کنش از قبیل فایده و ضرر یا آسایش و رنج خود و دیگران میدانند یا در سلسله مراتب انگیزههای خود برای آنها قائل به اولویت هستند، در زمرۀ پایبندان این نوع نظام اخلاقی قلمداد میشوند. طیف سنجش این نظام اخلاقی در سطح نظری (شناختی و نگرشی) از ۷ گویه تشکیل شده است. بالاترین امتیازی که هر فرد به این نظام اخلاقی میدهد ۳۵ و پایینترین امتیاز آن ۷ است. از مجموع امتیازاتی که پاسخگویان به این نظام اخلاقی میدهند جایگاه آن در نزد پاسخگویان مشخص میشود.

 

نظاماخلاقی ارزشغایی: دلایل و انگیزهای افراد از انجام اعمال اخلاقی
«زیراکه»: دلیل «تاآنکه» انگیزه
توحیدی عمل خوب: عملی که رضایتخدا را فراهم آورد کسب رضایت الهی
دینی “عملیکه پاداشاخروی در پیدارد و از عقاباخروی باز دارد. پاداش و کیفر اخروی
فضیلتگرایی “عملیکه شخص بافضیلت انجام میدهد. آراسته شدن به فضیلتها
وظیفهگرایی “عملیکه امکان تبدیل به یک حکمجهانشمول را داشته باشد. یا هیچ انسانی را وسیله و ابزار قرار ندهد. رعایت شأن و حرمت انسانی(درخویشتن و دیگران)
پیامدگرایی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...