توانمندی اطلاعات مناسب

 

 

 

مدیریت دانش مناسب

 

 

 

چابکی مناسب

 

 

 

 

فصل پنجم

 

نتیجه ­گیری و پیشنهادها

 

۵-۱-مقدمه

پس از تجزیه و تحلیل یافته ها در فصل چهارم و آزمون فرضیه ­های پژوهش، پذیرش یا عدم پذیرش فرضیه ­ها مشخص گردید. در این فصل به بحث و بررسی در زمینه یافته های پژوهش و نتایج آزمون فرضیه ­ها پرداخته و سپس محدودیت­هایی که پژوهش و محقق با آن مواجه بوده ­اند تشریح گردیده است. در پایان پیشنهادهای کاربردی و پیشنهادهایی برای محققین آینده با توجه به تجربیات حاصل از انجام پژوهش ارائه شده است.
پایان نامه

۵-۲- خلاصه پژوهش

این پژوهش به دنبال تعیین رابطه بین توانمندی فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی است. مدل پیشنهادی پژوهش با بهره گرفتن از ادبیات موجود در زمینه مدیریت دانش و چابکی سازمانی و رابطه بین این متغیرها از جمله مطالعات لوپز و همکاران(۲۰۰۶)؛ فتحیان و فکری(۲۰۰۶) و المحمید(۲۰۰۸)ارائه گردید. بدین منظور مطالعات صورت گرفته از سال­های گذشته تا به امروز در این رابطه، مورد بررسی قرار گرفت.
در پژوهش حاضر برای جمع­آوری از روش تصادفی داده ­ها استفاده گردید که ابزار گردآوری داده، پرسشنامه استاندارد بود. برای تجزیه و تحلیل داده ­های پرسشنامه و آزمون فرضیه ها از نرم‌افزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­ها حاکی از آن است که الگوهای ارائه شده الگوهایی نظری مناسبی، برای تبیین تاثیر توانمندی فناوری اطلاعات و مدیریت دانش بر چابکی سازمانی است.

۵-۳- نتایج پژوهش

در این پژوهش سه فرضیه اصلی مطرح گردید که در فصل چهارم به بررسی این فرضیه ­ها پرداخته شد. در این قسمت نتایج حاصل از این فرضیه ­ها به طور خلاصه ذکر می­گردند.

۵-۳-۱- فرضیه اصلی اول

توانمندی فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش تأثیر دارد.
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­های فرضیه اول، ضریب رگرسیونی مربوط به این فرضیه ۸۳/۰ است. این فرضیه با اطمینان ۹۵/۰ پذیرفته می‌شود. نتیجه پژوهش حاضر با نتایج پژوهش­های دیگر مشابه بوده است، برای مثال می­توان به نتایج پژوهش­های گلدمن و همکاران (۱۹۹۵)، و باومن (۲۰۰۲) اشاره کرد. همچنین این نتیجه، با یافته­های عبدی(۱۳۸۸)؛ زارعی و صالج اولیا (۱۳۸۷) و آزادی احمدآبادی و آزادی احمدآبادی(۱۳۸۸) که زیرساخت فناوری اطلاعات را امری مهم در مدیریت دانش می­داند، همسووسازگار می­باشد.

۵-۳-۲- فرضیه اصلی دوم

توانمندی فناوری اطلاعات بر چابکی سازمان تأثیر دارد.
بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­های فرضیه فرعی اول، ضریب رگرسیونی مربوط به این فرضیه ۷۹/۰ می باشد و این فرضیه با اطمینان ۹۵/۰ پذیرفته می‌شود. نتیجه این فرضیه با نتایج پژوهش‌های دیگر مانند محمدی و امیری(۱۳۹۱)؛ جاویدی (۱۳۹۱)؛ فتحیان و شیخ(۱۳۹۰) و سافورد و همکاران( ۲۰۰۸) منطبق می باشد

۵-۳-۳- فرضیه اصلی سوم

توانمندی مدیریت دانش بر چابکی سازمان تأثیر دارد.
با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ­های فرضیه اصلی سوم با توجه به ضریب رگرسیونی ۶۶/۰ می­توان با اطمینان ۹۵/۰ گفت توانمندی مدیریت دانش بر چابکی سازمان تأثیر دارد. این یافته با نتیجه کدخداپور(۱۳۹۱)، قربانی زاده و همکاران (۱۳۹۰)، زنجیرچی وهمکاران (۱۳۸۸) و عباسی (۱۳۸۸) سازگار است.

۵-۴- محدودیت­های پژوهش

بدون شک پژوهشگران در مسیر انجام پژوهش­های خود با محدودیت­هایی مواجه می­شوند که ممکن است نتایج پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد. شناخت این محدودیت­ها قابلیت تفسیر بهتر نتایج پژوهش و همچنین ارتقا سطح کیفی پژوهش­های آتی را امکان پذیر می­سازد. پژوهش حاضر نیز با محدودیت­هایی مواجه بوده که در ادامه به مورد بحث قرار می­گیرد.

 

 

  • اولین محدودیت در این پژوهش بررسی مدل ارائه شده تنها بر روی خدمات بیمه­ای است.

 

 

 

  • دومین محدودیت مربوط به متغیر­های در نظر گرفته شده دراین پژوهش است. متغیرهای دیگری نیز می­توانند در این مدل تاثیرگذار باشند.

 

 

 

  • محدودیت بعدی، تمرکز این مطالعه در سطح شهر تهران می­باشد، که تعمیم­پذیری نتایج را با توجه به فرهنگ و شرایط اجتماعی خاص این شهر با محدودیت روبرو می­سازد، در حالی­که گستره این شرکت­ها در سرتاسر کشور ایران می­باشد.

 

 

 

  • محدودیت قابل بیان دیگر این پژوهش، استفاده تنها از ابزار پرسشنامه جهت جمع­آوری داده ها می­باشد، درحالی­که جهت بررسی­های عمیق­تر و درک بهتر متغیرها و روابط آن­ها بهتر است از روش­های مختلف مصاحبه همچون مصاحبه کانون یا متمرکز نیز استفاده گردد.

 

 

 

  • محدودیت آخر مربوط به روش شناختی پژوهش است و این ابهام وجود دارد که آیا با بهره گرفتن از سایر روش­ها نتایج همسان بدست خواهد داد یا خیر.

 

 

 

۵-۵- پیشنهادهای پژوهش

 

۵-۵-۱- پیشنهادهای مبتنی بر یافته­های پژوهش

با توجه به ارتباط میان مدیریت دانش و چابکی سازمانی، پیشنهاداتی در ارتباط با این عوامل به شرح زیر ارائه می گردد.
۱- با توجه به ارتباط بین مدیریت دانش و چابکی سازمانی، شرکت­های بیمه می‌تواند با تشکیل بانک دانش از منابع داخلی(دانش نزد افراد اعم از کارکنان، بازنشستگان، کارکنان انتقالی و..) و منابع خارجی (نظیر دانش‌های مربوط به مشتری، همکاران، رقبا و…) دانش مورد نیاز را شناسایی و کسب نماید و آن را به صور مختلف از جمله کتاب، جزوه و نرم افزارهای صوتی و تصویری در اختیار کارکنان سازمان قرار دهد و همچنین با برگزاری دوره های آموزشی برای آنان ، زمینه به کارگیری دانش مشتریان را در ارائه خدمات آماده سازد.
۲- همچنین مسئولین شرکت­های بیمه می‌توانند با ایجاد زیرساخت‌های مناسب و امکانات لازم برای به اشتراک گذاری دانش کسب شده از مشتریان میان کارکنان و واحدهای سازمانی و ایجاد بستری مناسب برای بهره برداری از این دانش ، از مزایای آن بهره مند شوند.
۳- کارکنانی که در شرف بازنشستگی هستند،حاصل سال­ها خدمت این افراد در سازمان دانش و تجربه­ای است که با خروج آن­ها از سازمان، از دست خواهد رفت. ازاین­رو سازمان باید راهبرد مشخصی را برای مستندسازی و نگهداری دانش این افراد و دیگر کارکنان در پیش داشته باشد. به نحوی که همه کارکنان بتوانند به این دانش دسترسی داشته باشند و از آن استفاده کنند. ازاینرو ایجاد و توسعه پایگاه اطلاعات و دانش و توسعه شیوه های مؤثر و کارامد برای جمع آوری اطلاعات و دانش، مقوله مهمی در راهبرد مدیریت دانش سازمان خواهد بود. از آنجا که یک سازمان عمومی برای تأمین منافع اجتماعی تأسیس می شود، کارکنان آن باید دانش پذیر باشند تا بتوانند نیازهای عامه را برآورده سازند. به هر حال، مدیریت دانش مزایای بسیار زیادی برای سازمان تربیت بدنی به همراه خواهد داشت. علاوه بر بهبود کیفیت کاری، برخورداری از اطلاعات به روز و بهبود تصمیم گیری، مدیریت دانش به این سازمان کمک می­ کند تا بهتر بتواند به نیازهای مراجعه کنندگان پاسخ دهد. بنابراین لازم است سازمان تربیت بدنی برنامه جامع و فراگیری در زمینه مدیریت دانش داشته باشد و همه عوامل سازمانی مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش را مدنظر قرار دهد. به عبارت دیگر با نگهداری و ذخیره دانش و در دسترس بودن آن برای کارکنان می ­تواند بر عملکرد تأثیر بگذارد و موجب بهبود عملکرد در سازمان شود.
۴- به مدیران در شرکت­ها توصیه می­ شود که با مدنظر قرار دادن مؤلفه تشخیص دانش در اهداف راهبردی و عملیاتی خود در راستای بهبود عملکرد منابع انسانی سازمان­های خود گام بردارند.
۵- به مدیران توصیه می­ شود با ایجاد مخازن و بانک­های دانش در سازمان و به روزرسانی آن­ها در جهت بهبود عملکرد منابع انسانی حرکت کنند.
طبق پژوهش صورت گرفته شدت رابطه قابلیت ­های چابکی با میزان کاربرد فناوری اطلاعات در سازمان پشنهاد می­ شود مکانیزم­ های جهت افزایش انعطاف­پذیری با بهره گرفتن از ابزارهای فناوری اطلاعات در سازمان در نظر گرفته شود. از جمله عوامل موثر بر این عامل یکپارچگی فناوری اطلاعات در تمام بخش­های سازمان می­باشدکه علاوه بر بهبود انعطاف­پذیری موجبات افزایش سرعت و پاسخگویی را فراهم می ­آورد.
برگزاری دوره های آموزشی مربوطه برای کاربران بطور مستمر و پایه ای
توجه به استقرار سیستم های جدید و به روز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...