عوامل مؤثر در مدیریت کلاس |
از مهمترین عواملی که در مدیریت بهینه کلاس درس نقش دارند میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۲-۴-۱- دانش معلم
در طول تاریخ آموزش و پرورش، معلم همواره ستون و محور تعلیم و تربیت بوده است (سبحانینژاد و ملازهی، ۱۳۹۱: ۴۳). همینطور عملکرد معلم، بازتاب یکپارچهای از دانش، مهارت و نگرش اوست (جلیلی و نیکفرجام، ۱۳۹۳: ۱۳۱). بنابراین معلم باید آنقدر به موضوع درسی مسلط باشد که با بیان خوب و رسا چنان درس بدهد که دانشآموزان را مجذوب خود نماید. معلم باید پیوسته معلومات و اطلاعات خود را بهروز و نو کند. باید علم خود را گسترش دهد تا بتواند از عهده پاسخگویی به پرسشهای دانشآموزان در سطح بالاتر برآید. و از پاسخ دادن نادرست به سوالات دانشآموزان پرهیز کند. و در صورتی که جواب سوال دانشآموزان را نمیداند هم هود تحقیق کند و هم فراگیران را به تحقیق وا دارد (ناصرزاده، ۱۳۸۹: ۳۶). از اینرو هرچه سطح دانش معلمان در سطح بالاتری باشد، توانایی آنها برای اداره و مدیریت کلاس درس بیشتر خواهد شد.
۲-۴-۲- ویژگیهای شخصیتی
مجموعهای از ویژگیهای رفتاری هر فرد نماینده شخصیت آن فرد است. ویژگیهای شخصیتی آن جنبه از رفتار معلمان را شامل میشود که به نحوه برقراری ارتباط و رفتار اجتماعی معلمان با فراگیران در محیطهای آموزشی مربوط میشود (شاهولی، ۱۳۸۵: ۴۰۱). هر عملی که معلمان در محیط تحصیلی انجام میدهند، جنبه تربیتی دارد و به نحو مثبت یا منفی بر دانشآموزان و در نتیجه بر حرکت یک اجتماع اثر میگذارد. به همین جهت ویژگیهای شخصیتی معلمان و نوع رفتار آنان میتواند به نحو بارزی در پیشرفت یا افت تحصیلی دانشآموزان مؤثر باشد (نادری، ۱۳۵۷؛ نقل از قلیزاده و یاراحمدی، ۱۳۸۰: ۸۱). از لحاظ شخصیتی معلم باید فردی صبور، خونگرم، مهربان و اجتماعی باشد (ناصرزاده، ۱۳۸۹: ۳۷). هنگامی که روابط انسانی میان معلم و دانشآموزان برقرار باشد و معلمان به بروز رفتارهای همراه با محبت و احترام به دانش آموزان بپردازند، دانشآموزان به موضوعات درسی علاقهمند میشوند. از آنجایی که اکثر فعالیتهای کلاس درس در تعامل با دانشآموزان صورت میگیرد، اگر معلم از یک شخصیت مثبت، با ثبات و مهربان برخوردار باشد میتواند تعامل بهتری با دانشآموزان داشته و در وظایف آموزشی خود اثربخشتر باشد (سبحانینژاد و زمانیمنش، ۱۳۹۱: ۷۹). در زمینه ویژگیهای شخصیتی، معلمان باید از دو مهارت اساسی برخوردار باشند:
الف) مهارتهای ارتباطی: به کیفیت و نحوه ارتباط معلم با فراگیران مربوط است. این مهارت نشان میدهد که معلم برای درک موقعیت دانشآموزان چگونه به سخنان آنان فعالانه گوش داده و چگونه آنها را از انتظارات خود آگاه می کند تا ضمن به دست آوردن خواستههای خود، دانشآموزان نیز احساس رضایت نمایند (ایروانی و ابراهیمی، ۱۳۸۸: ۱۰۱).
ب) مهارتهای اخلاقی: بیانگر رعایت اخلاق و آداب مناسب اجتماعی در برخورد با دانشآموزان میباشد. رفتارهایی همچون صداقت در گفتار و رفتار (گشمرد و دیگران، ۱۳۹۰: ۴۸)، احترام به فراگیر (پاولینا، زوریسا و پونگراک، ۲۰۱۱)، و نوعدوستی (ایروانی و ابراهیمی، ۱۳۸۸) در زمره ویژگیهای شخصیتی معلمان اثربخش در بعد اخلاقی قرار دارند.
۲-۴-۳- روش تدریس
تحقق تدریس اثربخش در موسسات آموزش عالی وابسته به شرایط و زمینههای مختلفی است و مدیریت کلاس یکی از مهمترین این زمینهها است. در صورتیکه استاد از مهارتهای مدیریت کلاس برخوردار نباشد، علیرغم توانائیهای علمی، قادر نخواهد بود کلاس را به درستی مدیریت نماید و تحقق تدریس اثربخش در کلاسی که فاقد رویه مدیریتی صحیح است، با اشکال روبرو میشود (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۲). نظریههای مختلف تدریس، قرائتها و برداشتهای مختلف از تدریس دارند و بر این اساس روشهای خاصی را برای تدریس پیشنهاد میکنند. نظریه های اولیه با نگاهی سنتی به پدیده تدریس، از آن به عنوان وظیفه اصلی مدرس یاد میکنند و بخشی دیگر از نظریات نوین تدریس، قائل به یک ارتباط دوسویه و تعاملی هستند. در واقع، این جهتگیری در نظریات سنتی و مدرن ناشی از تفاوت دیدگاه دانش شناختی آنهاست. مثلاً در نظریههای سنتی، نقش مدرس، انتقال دانش و اطلاعات پایه است. اما در نظریه های سازنده گرایی اجتماعی و ارتباط گرایی، بیشتر بر خواهند داشت، تولید و ساخت دانش تأکید میشود (اسدی، ۱۳۹۱: ۴۰).
داگلاس (۲۰۱۰) به نقل از مککچی (۱۹۹۹) روشهای تدریس و آموزش را بر اساس محوریت یادگیرندگان به دو شیوهی کلی منفعل و فعال تقسیم کرده است. شیوه منفعل شیوهای است که در آن فراگیر حالتی منفعل و پذیرا دارد و معلم نقش یک متخصص را دارد که اطلاعات را به دانش آموزان انتقال میدهد. این شیوهها از شیوه های قدیمی تدریس هستند که شواهد پژوهشی متعدد اثربخشی آن را به چالش کشیدهاند. شیوه دوم شیوه فعال میباشد؛ مککچی بیان میدارد که گستردهترین و موفقترین روشهای تدریس در زیر پرچم یادگیری فعال جمع شده اند. مفهوم اساسی در این نوع یادگیری مشارکت همکارانه یادگیرندگان در فرایند اکتشاف، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و استفاده از اطلاعات است. در یک دستهبندی دیگر، پارپالا و همکاران (۲۰۰۷) از سه نوع شیوه آموزش شامل تحلیلی محض یا سنتی، سبک تدریس انعطافپذیر، و سبک تدریس کلگرا یا فراگیرمحور نام میبرند.
یکی از جامعترین تقسیمبندیها از شیوه های تدریس و آموزش از گراشا (۱۹۹۶) است. گراشا در پژوهش خود در مورد روشهای تدریس در آموزش عالی ۵ روش آموزش را بیان نموده است (به نقل از سینگ، گرور و کومار، ۲۰۰۸).
۲-۴-۳-۱- روش خبره، متخصص یا کارشناس
این معلمان دارای آگاهی و تجربههایی هستند که فراگیران به آن نیاز دارند. تلاش چنین معلمی برای حفظ موقعیتش به عنوان یک متخصص، ارائه دانش و ارتقاء کفایت علمی دانش آموزان از طریق رقابت بین آنها میباشد. او علاقمند به انتقال اطلاعات و اطمینان از آمادگی کامل دانش آموزان میباشد. محدودیت این روش آن است که اگر بیش از اندازه استفاده شود دانش معلم می تواند تهدیدی برای فراگیران کم تجربه باشد.
۲-۴-۳-۲- روش آمرانه
این مدرسان در بین دانش آموزان به سبب دانششان، از محبوبیت مطلوبی برخوردارند. توجه ایشان به بازخورد (منفی و مثبت) رفتار، دستیابی به اهداف و رعایت قوانین توسط فراگیران میباشد. ایشان راههای استاندارد، قابل قبول و درست را برای انجام امور پیشنهاد می کنند و بر راههای قابل قبول و انتظارات روشن در اموری که باید انجام شوند، تأکید دارند. این روش به طور استاندارد غیرقابل انعطاف و سختگیرانه است و برای فراگیران ایجاد انگیزش نمیکند.
۲-۴-۳-۳- مدل فردی
چنین معلمانی معتقد به مثالهای شخصی و ارائه یک مدل نمونه، برای چگونه فکر کردن و عمل کردن میباشند. در این روش تأکید بر نظارت مستقیم و مستمر است و این معلمان بر این باورند که روش تدریس آنها بهترین راه برای راهنمایی دانش آموزان است و درصورتیکه به استانداردها و توقعات مورد نظرشان نرسند، احساس بیکفایتی خواهند نمود.
۲-۴-۳-۴- روش تسهیل کننده
در این روش تأکید بر تعاملات فراگیر و معلم است. در این روش دانش آموزان را از طریق پرسیدن سؤال، بیان عقاید؛ پیشنهاد منطقی و تشویق آنها به توسعه بصیرت و انتخاب ارزیابی می کنند و روی همرفته به توسعه ظرفیت دانش آموز برای کسب استقلال در عمل و مسئولیت اشاره دارد. معلم با دانش آموز به صورت مشاورهای کار می کند و او را راهنمایی و دلگرم مینماید. انعطاف پذیری شخصی، تأکید بر نیازها و اهداف دانشجویان و جلب رضایت، از مزایای این سبک می باشد.
۲-۴-۳-۵- روش تفویضی
این معلمان علاقمند به توسعه ظرفیت دانش آموزان در انجام امور به طور مستقل میباشند. دانش آموزان به طور مستقل بر روی پروژهها کار میکنند و معلم به عنوان شخص مطلع و کاردان در مواقع لازم در دسترس میباشد. مشارکت دانش آموزان برای پیشرفت حرفهای و ایجاد اعتماد و اطمینان باعث اعتماد دو طرفه میشود.
در ادامه در یک دستهبندی کلی میتوان روشهای تدریس، روش خبره، متخصص یا کارشناس، روش آمرانه و مدل فردی را که در آن معلم به صورت مستقیم مطالب را به دانشآموزان انتقال میدهد و مدیریت کلاس بر عهده معلم است در زیر چتر سبک مداخلهای قرار داد. روش تسهیل کننده که در آن اداره کلاس بر عهده معلم و دانشآموز با یکدیگر است در زیر چتر روش مشارکتی قرار میگیرد؛ و در نهایت روش تفویضی نیز که در آن دانشآموزان در انجام امور مستقل هستند در زیر روش غیر مداخلهای قرار می گیرد.
۲-۵- سبک مدیریت کلاس و ارزشیابی
ارزشیابی از میزان تحقق اهداف آموزشی یکی از کارکردهای ضروری مدیریت کلاس درس است که به وسیله معلمان تا حدودی انجام میشود (رجاییپور، کاظمی و آقاحسینی، ۱۳۸۷: ۳۶). ارزشیابی میزان تحقق اهداف آموزشی و همچنین نارساییهای یادگیریها را مشخص میکند. ارزشیابی در کلیه مراحل تدریس با هدفهای گوناگون به معلمان کمک میکند تا بدانند تا چه اندازه هدفهای آموزشی تحقق یافته است. شیوه ارزشیابی به عنوان یکی از حلقههای فرآیند مدیریت کلاس درس بر نحوه ارائه مطالب، تدریس، نظم و انضباط، شیوه رهبری معلم و ورابط معلم و شاگرد تأثیر میگذارد (صمدی، رجائیپور، آقاحسینی و قلاوندی، ۱۳۸۷: ۱۶۰).
- ۱. Pavlina, Zorica & Pongrac
۲ . Social constructivism
۳ . Connectionism
۴ . Douglas
۵ . McKeachie
۱ . Parpala
۲ . Singh, Grover & Kumar
- ۳. Expert
- ۴. Formal Author
۱ . Personal model
۲ . Facilitator
- ۳. Delegator
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 05:42:00 ب.ظ ]
|