معنی بیتبه شمشیر تو قسم که جهان با همه سروری و حشمت خود، از ترس تیغ تو، همچون چین قبا در خود پیچیده و فرو رفته است.
۶۹)به جود تو که ازو حرص تنگ حوصله شد فراخ دل به مروّت گشاده کف به عطا

فراخ دل: گشاده دل

معنی بیت: قسم به جود و بخشش تو که حرص از او به تنگ آمد و با جوانمردی و با گشاده دلی، دست بخشش گشاد
۷۰)به درگهت که کند آسمان زمین بوسی ز روی بندگی محض نز طریق ریا
معنی بیت: قسم به درگاه تو که آسمان، از روی بندگی محض و نه از روی ریا و چاپلوسی زمین بوس آن است.
۷۱)به عفو تو که دهد بوی ساحت جنّت به خشم تو که برد تاب صخره صما
صخره: سنگ بزرگ سخت (فرهنگ لغات و تعبیرات).
صما: سنگ سخت (غیاث)
صخره صما: سنگی که در بیت المقدس در هوا معلق است. کنایه از سنگ سخت (فرهنگ نامه شعری).
خاک اگر گرید و نالد چه عجب کاتش را بانگ گریه ز دل صخره صما شنوند
(همان، دیوان خاقانی، ص ۱۰۰)
در بیت موازنه رعایت شده است.
معنی بیت: قسم به بخشش تو که بوی عرصه و درگاه بهشت می‌دهد و قسم به خشم تو که سنگ سخت را نیز بی تاب کرده است.
۷۲)به بزم و ساغر و ساقی خاص تو که شدند فزون ز خلد و به از کوثر و به از حورا
ساغر: پیاله و اوند شراب، ساتگین (فرهنگ لغات و تعبیرات)
خلد: بهشت، فردوس، یکی از درجات هشتگانه‌ی بهشت (همان)
کوثر: چشمه ای در بهشت، جویی است در بهشت که از آن جمیع چشمه‌های بهشت جاری می‌گردد، حوض کوثر (همان)
حورا: (حوراء مؤنث احور): سیاه چشم، زن بهشتی (همان).
بین کلمات بیت (بزم و ساغر و ساقی و خلد و کوثر و حورا) تناسب وجود دارد.
معنی بیتبه مجلس عیش و شادخواری و ساغر و ساقی خاص تو که قدرتشان از خلد و حوض کوثر و زنان بهشتی فزونتر است.
۷۳)به سایه تو که گر لطف او علاج کند ز سایه دق برد از آفتاب استسقا
دق: علتی است که آدمی را باریک می‌کند، مرضی است که از آن به تب لازم هم تعبیر می‌کنند و آدمی را لاغر می‌کند، بیماری سلّ (فرهنگ لغات و تعبیرات).
شاعران ماه را به داشتن این بیماری منتسب می‌کنند:

خور در تب و صرع دار یابم مه در دق و ناتوان ببینم(خاقانی)

استسقاگرد آمد آب زرد در شکم (همان) مرضی که بیمار هر چقدر آب بخورد باز هم احساس تشنگی می‌کند.
چه باشی مشک سقّایان گهت دق و گه استسقا
نثار افشان هر خوان و زکات استان هرخانی(۲۱)
شاعران قدیم موجودات عینی از قبیل سایه و ماه و نسیم صبا را به بیماری توصیف نموده‌اند. مجیر در این بیت سایه را به علت اضطراب و وجود شبه‌وارش به داشتن مرض و دق وصف کرده است. و نیز آفتاب را به علت اینکه همیشه سوزان است و گویی تب دارد به داشتن مرض استسقا متصف کرده است.
در بیت صنعت تشخیص و اغراق و مبالغه وجود دارد.
معنی بیت: قسم به سایه نو که اگر لطف سایه‌ات دست به معالجه ببرد، از سایه و افتاب مرض دق و استسقا را زایل می کند.
۷۴)به پرچم حبشی شکل رایتت که ظفر به هندویش میان بسته می‌رود عمدا
پرچم: در اصل به معنی زواید و منقوله‌های سیاه رنگی است که بر حاشیه‌ی رایت و علم آویزان بوده است و به جهت سیاهی رنگ حبشی شکل خوانده شده است.
بین حبشی و هندو تناسب و بین رایت و پرچم تناسب وجود دارد.
معنی بیت: قسم به پرچم رایت تو که سیاهرنگ است، پیروزی و فتح و ظفر، غلام رایت تست.
(یعنی فتح و ظفر وابسته به پرچم تو و ملازم آن است و پیروزی همواره بر رکاب تست).
۷۵)به تیر چار پر شاه در کمان سه پی کزوست شش جهت خاک تنگ بر اعدا
تیر چار پر: نوعی تیر که چار پر دارد (فرهنگنامه شعری).
چو تیر چارپرش سر برد به حلق عدو سه روح خصم برون آید از ره سوفار
(دیوان مجیر، ص، ۹۹).
کمان سه پی: احتمالاً کمانی بوده است که برای برد بیشتر تیر، سه زه بر آن تعبیه می‌کرده اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
شش جهت خاک؛ شش جهات جهان: شش سوی عالم که مشرق و مغرب و شمال و جنوب و سمت‌الرأس و سمت‌القدم باشد. (فرهنگنامه شعری) نیز  قصیده‌ی ۱۷، بیت ۲۳.
بین چار، سه و شش مراعات النظیر یا تناسب وجود دارد.
همچنین بین تیر، پر و کمان تناسب وجود دارد.
معنی بیت: قسم به پیکان چار پر تو ای پادشاه که به وسیله‌ی کمان سه زه پرتاب می‌شود و عرصه شش جهات جهان مادی به وسیله آن بر دشمنانت تنگ می‌گردد.
۷۶)به صدمه نفس سرد من ز گرمی تو کزوست خرقه نه توی آسمان یکتا
خرقه نه توی آسمان: کنایه از افلاک (فرهنگنامه شعری).
بین سرد و گرم طباق وجود دارد.
بین نه و یک تناسب و نیز در مصرع دوم، تشخیص وجود دارد. (آسمان به صوفی‌یی مانند شده…)
معنی بیت: به آه سرد من که به واسطه گرم رفتاری و محبت تو در آسمان بلند می‌شود و این آسمان نه طبقه که همچون خرقه کبود و نه توی صوفیان است، در مقابل آه من پیراهن یکتا و یک لای بیش نیست (یعنی آه من به واسطه محبت تو از نه طبقه آسمان می‌گذرد).
۷۷)بدین خطاب که نه مرده‌ام نه زنده بدو خجل بمانده و عاجز میان خوف و رجا
خوف و رجا:  قصیده‌ی۳، بیت ۱.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...