نوع

 

ویژگی

 

 

 

مقیاس رضایت/عدم­رضایت شغلی

 

رضایت شغلی کلی

 

مناسب برای ارزیابی رضایت کلی و محیط­های آموزشی
دانلود پایان نامه

 

 

 

مقیاس رضایت کلی از شغل

 

رضایت شغلی کلی

 

مناسب برای ارزیابی رضایت کلی از شغل

 

 

 

پرسشنامه ارزیابی سازمانی میشیگان

 

رضایت شغلی کلی

 

مناسب برای پرسشنامه ­های طولانی و تشریحی

 

 

 

پیمایش رضایت شغلی

 

رویکرد چهریزه­ای

 

پایایی و روایی مناسب، بسیار رایج

 

 

 

نمایه­ی توصیفی شغل

 

رویکرد چهریزه­ای

 

محدود به پنج جنبه شغلی

 

 

 

پرسشنامه رضایت مینه­سوتا

 

رویکرد چهریزه­ای

 

بسیار خاص و دقیق، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه زمان برای تکمیل

 

 

 

پیمایش تشخیصی شغل

 

رویکرد چهریزه­ای

 

مطالعه تأثیرات ویژگی­های شغل

 

 

 

سید محمد میرکمالی، بر مبنای مطالعات و تحقیقات فراوان در زمینه رضایت شغلی- به خصوص در حوزه مدیریت و مدیریت آموزشی- و همچنین بررسی ابزارهای موجود، با توجه به فرهنگ و خصوصیات بومی جامعه ایرانی، پرسشنامه­ای جهت اندازه ­گیری و سنجش میزان رضایت شغلی طراحی و تدوین کرد و در مطالعاتی در این زمینه نیز اجرا کرد. توجهات خاصی به این پرسشنامه در ایران شده است و تحقیقاتی متفاوتی نیز جهت گردآوری داده ­های پژوهششان آن را بکار بستند (برای مثال: نارنجی ثانی، ۱۳۸۶). در هر صورت، این پرسشنامه نیز از رویکرد چهریزه­ای برای اندازه ­گیری رضایت شغلی استفاده کرده است و شامل هفت مؤلفه در قالب ۶۲ گویه می­ شود. این پرسشنامه، ابزاری است که پژوهش حاضر جهت گردآوری داده ­ها از آن استفاده کرده است.

۲-۴٫ استرس شغلی

 

۲-۴-۱٫ توصیف و تشریح استرس

 

۲-۴-۱-۱٫ ریشه‌های فیزیولوژیکی مفهوم استرس

واژه­ی استرس (Stress) از ریشه لاتینی Stringere نشأت گرفته است. استرس به عنوان یک پدیده­ فیزیولوژیکی و روان‌شناختی در سال ۱۸۶۷، زمانی که برنارد[۵۹] اظهار می­دارد که تغییرات خارجی در محیط یک ارگانیسم زنده می ­تواند برای رشد آن مخل باشد و جهت رشد آن ارگانیسم محیط داخلی باید ثابت باقی بماند، تعریف خاصی به خود گرفته است (سلیه[۶۰]، ۱۹۷۴). اما، هانس سلیه کسی است که اصطلاح استرس را برای نخستین بار در سال ۱۹۳۶ بکار برده است و طی تحقیقات بسیار گسترده خود در مورد استرس (۱۹۸۲-۱۹۳۰)، نقش آن را در بیماری­های جسمی روشن ساخته و اصطلاح استرس را شهرت بیشتری بخشید. از مفهوم استرس در حوزه ­های گوناگون تعاریف مختلفی شده است. حوزه ­های مهندسی، پزشکی، روانشناسی، فیزیولوژی، و … هرکدام تعاریف خاص خود را از استرس ارائه داده­اند که همه آن‌ها با هم متفاوت هستند. واژه­نامه آمریکایی آکسفورد (۱۹۸۰) استرس را با عنوان تأکید، فشار مضاعف، یا تنش یا زیاد کشیدن تعریف می‌کند. اما یک فیزیولوژیست کانادایی با نام هانس سلیه برای اولین بار استرس را در بافت پزشکی مورد مطالعه قرار داد. سلیه با بیان این نکته که تعداد کمی از افراد وجود دارند که مفهوم استرس را مشابه تعریف کنند، اظهار می­دارد که افراد گوناگون به شیوه ­های متفاوتی استرس را در زندگی‌شان تجربه می­ کنند: افرادی که فعالیتشان کسب و کار است به استرس به عنوان یک خنثی­ساز یا یک تنش احساسی فکر می­ کنند، مأموران کنترل آلودگی هوا به عنوان مشکلی در غلظت هوا به آن نگاه می‌کنند، و یک ورزشکار به عنوان تنش عضلانی آن را در نظر می­گیرد (سلیه، ۱۹۸۰، ص. vii).
طبق نظر سلیه، یک جنبه مهم استرس موقعیت­های متفاوتی است که می ­تواند در پی داشته باشد، موقعیت­هایی مانند ترس، درماندگی، تلاش، درد، و حتی موفقیت. همین امر منجر به ارائه تعاریف گوناگونی از استرس شده است که هرکدام از آن‌ها یک جنبه را مورد نظر قرار داده­اند (کوردن[۶۱]، ۱۹۹۷). جامع­ترین مدل موجود در مورد استرس مدل زیستی-روانی-اجتماعی[۶۲] است که در این مدل استرس شامل سه جزء می­ شود: یک جزء خارجی یا بیرونی، یک جزء درونی، و تعاملی که بین این دو جزء به وجود می ­آید (کوردن، ۱۹۹۷). طبق نظر سلیه همه عکس­العمل­های مرتبط با استرس مضر و برای سلامتی خطرناک نیستند (سلیه، ۱۹۷۴). برخی از آن‌ها موجب اضطراب و ترس می­شوند و برخی از آن‌ها نیز محرکی برای رشد و تجارب مثبت هستند.

۲-۴-۱-۲٫ تعاریف استرس

استرس واژه­ای است که دارای مفاهیم و کاربردهای متفاوتی است و تا کنون محققان زیادی سعی به تعریف آن کرده ­اند (برای مثال سلیه، ۱۹۵۶؛ ولف و گودل، ۱۹۶۸؛ کوفر و آپلی، ۱۹۶۴؛ لازاروس، ۱۹۶۶؛ مک­گراس، ۱۹۷۰؛ کوکس، ۱۹۷۸؛ سپیلبرگ، ۱۹۷۹؛ رایال و سینق، ۱۹۹۶) که هر کدام از آن‌ها جنبه­ خاصی از استرس را در نظر داشته اند (نایاک[۶۳]، ۲۰۰۸). این عبارت را می­توان از جنبه­ های گوناگونی تعریف کرد. دو حوزه­ اجتماعی و روانشناسی، مهم­ترین حوزه­ هایی هستند که می­توان پدیده استرس را در آن‌ها تعریف کرد. اما اغلب مردم زمانی که در مورد استرس صحبت می­ کنند معمولاً منظورشان فشاری است که به دلیل وجود یک موقعیت احساس می­ کنند. به طور کلی، مک­گراس[۶۴] و سلیه هر دو به استرس به عنوان یک نوع عدم تعادل میان محیط و فرد نگاه کرده ­اند. استرس زمانی اتفاق می­افتد که ناهماهنگی قابل ملاحظه­ای میان تقاضاهای محیطی و پاسخ­های ارگانیسم زنده به وجود آید (باکینگهام[۶۵]، ۲۰۰۴ به نقل از مک­گراس، ۱۹۹۴). در هر صورت، مک­گراس تعاریف موجود از استرس را در چهار گروه قرار می­دهد (باکینگهام، ۲۰۰۴):
الف) تعاریف موقعیت­مدار که بر روی طبقات خاص از موقعیت­ها تأکید دارند؛
ب) تعاریف پاسخ­مدار که معطوف به عکس­العمل­هایی هستند که به تقاضاهای محیطی نشان داده می­شوند؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...