زمان تامین (عملکرد عرضه­کننده)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-۷-۲- مبانی نظری رویکرد پویایی­شناسی سیستم و مدلسازی ریاضی
عمده مدلهای ریاضی کلاسیک به دو دسته قطعی و غیر قطعی تقسیم می­شوند. در مدلهای قطعی فرض بر این است که همه متغیرهای مدل معین و ثابت هستند در حالی که در مدلهای غیرقطعی، پارامترهای نامشخص و تصادفی نیز وارد می­شوند. برخی از مدلهای زنجیره تامین بر مبنای تئوری و شبیه­سازی هستند و هر دو جزء قطعی و غیر­قطعی را شامل می­شوند. بنابراین به عنوان مدلهای هیبریدی یا ترکیبی به آنها نگریسته می­ شود. در مدل­سازی ریاضی فضای حالت یک رویکرد قطعی حاکم است. اما در مدلسازی و شبیه­سازی پویایی­شناسی سیستم یک رویکرد ترکیبی حاکم می­باشد به طور کلی در این فصل می توان نتیجه ­گیری کرد که­:
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱- به دلیل رویکرد تحلیلی انتقادی در فرایند مدلسازی، این فرایند درک بهتری را از ساختار سیستم فراهم می ­آورد. در جریان این فرایند، مدلساز و تیم کارفرما درگیر فرایندی می­شوند که هدف آن بهبود مداوم مدلی است که از واقعیت ارائه می­ شود. شبیه­سازی سیستم معمولاً منجر به درک جدیدی از ساختار سیستم می­ شود که در دور بعدی امکان تهیه مدل­های کامل­تری را فراهم می­سازد. این یک امتیاز بزرگ برای مدل­های پویایی سیستم­ها است که در آن مدل سیستم به صورت جعبه سفید (به معنای آنکه روابط علی بین اجزاء توضیح داده میشود) تهیه می­ شود. در مقابل، مدل­های ریاضی معمولاً جعبه سیاهی از موضوع را ارائه می کنند (روابط ریاضی و آماری بین متغیرها بدون توضیح ساختار رفتاری).
۲- مدل­های پویایی­شناسی سیستم­ امکان وارد کردن متغیرهای کمی و کیفی را به طور همزمان در سیستم فراهم می ­آورد. این امتیاز مهمی است که در مدل­های ریاضی پیاده­سازی آن بسیار مشکل است. فارستر در ابتدای کار خود درک کرده بود که پویایی سیستم­ها باید برمبنای یک رویکرد تجربی و براساس شبیه­سازی رایانه­ای شکل بگیرد. این رویکرد باعث می­ شود تا با نوشتن معادلات غیر­دقیق برای متغیرهای کیفی و شبیه­سازی عددی آنها، تاثیر این عددها بر روی کل سیستم درک شود.
۳- باتوجه به محدودیت مفهوم­سازی، می­توان بیان داشت که همه مدل­ها به نوعی ناکامل هستند، چرا که مدل در ذات خود نمونه کوچکی از موجودیت­ها و روابط دنیای واقعی است. محدوده این ساده شدن، عمدتاً در مرز مدل بیان می­گردد که نشان­دهنده مفاهیمی است که در مدل لحاظ شده و در واقعیت به صورت مجرد وجود ندارد (مفاهیمی که به صورت انتزاعی و برای یکپارچه­سازی تعدادی از مفاهیم واقعی استفاده شده ­اند) و یا برعکس، مفاهیمی که در دنیای واقعی وجود دارند و برای اجتناب از پیچیدگی مدل، با توجه به هدف مدلسازی فعلاً از آن صرف­نظر شده است. مدلسازی پویایی­شناسی سیستم­ را می­توان یک فرایند تکراری در نظر گرفت که با هر تکرار جزئیات بیشتری در آن لحاظ می­گردد و در نهایت مدل پیچیده­تر و کامل­تری نسبت به قبل خواهیم داشت.
۲-۷-۳- شبیه­سازی زنجیره تامین با بهره گرفتن از رویکرد پویایی­شناسی سیستم
با مرور مبانی نظری و تحقیقات انجام شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین با بهره گرفتن از پویایی­شناسی سیستم استنباط می­ شود که زنجیره­های تامین را به عنوان یک سیستم و با بهره گرفتن از شبیه­سازی دینامیکی می­توان مورد ارزیابی و مطالعه قرار داد زیراکه­:
- زنجیره­های تامین پویا هستند ودر طول زمان رفتارهای متفاوتی را از خود نشان می دهند. به عنوان مثال پویایی­هایی که توسط تامین­کنندگان مواد اولیه در طول زمان در شبکه تامین و حمل و نقل مواد اولیه وجود دارد یا قمیت­هایی که در شبکه وجود دارد و در زمان های مختلف متفاوت می­باشد. همچنین بازار تقاضایی که در طی زمان تغییر می­ کند نمونه­هایی از وجود پویایی در زنجیره هستند.
- آنها دارای اثر متقابل می­باشند. به این معنی که اجزاء سیستم اثر متقابل بر همدیگر دارند و این فعل و انفعالات باعث رفتارهای مختلف سیستم می­ شود. در زنجیره­های تامین مدرن بسیاری از پویایی­های مورد نظر با انواع مختلف این تعاملات تولید می­شوند. به عنوان مثال در زنجیره­های تامین خدمات تعامل بین کاربر اطلاعات و فراهم­کننده سرویس­های اطلاعاتی ممکن است رفتارهای متفاوتی را در زنجیره پدید آورد.
- زنجیره­های تامین پیچیده هستند و فعالیت­هایی که در سیستم انجام می­ شود ممکن است تابعی از تعداد زیادی متغیرهای کلیدی باشند که روابط متقابل بسیار قوی با هم دارند. توانایی درک این شبکه بعنوان یک کل واحد و تجزیه و تحلیل تعامل بین اجزاء مختلف سیستم و فیدبک­های بین آنها بدون استفاده از مدلسازی دینامیکی به عنوان یک ابزار در مدلسازی شبکه ­های زنجیره تامین بسیار دشوار و یا حتی غیر ممکن می­باشد.
اما علی­رغم این موارد، جدول ۲ پیوست نشان می­دهد که همچنان رویکرد مدلسازی، رویکرد غالب در ارزیابی زنجیره تامین بوده و استفاده از رویکرد شبیه­سازی و به خصوص استفاده از تکنیک پویایی­های سیستم در این زمینه اندک بوده است. بنابراین همچنان خلأ بسیار عظیمی در این زمینه با بهره گرفتن از رویکرد پویایی­شناسی سیستم وجود دارد.
بر اساس پیشینه تحقیق اکثر تحقیقات انجام شده تنها به دنبال شبیه­سازی بخشی از زنجیره هستند­. مثلاً به بحث شبیه­سازی و بهینه­سازی تامین یا تولید- توزیع به تنهایی پرداخته شده است. اما با توجه به وابستگی سه جزء تامین، تولید و توزیع لازم است جهت بهینه­سازی کامل زنجیره­، اجزا فوق با توجه به نوع ساختار زنجیره به صورت ترکیبی در نظر گرفته شود.
۲-۷-۴- مدلسازی ریاضی ارزیابی زنجیره تامین
با مرور تحقیقات انجام شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین با بهره گرفتن از رویکرد مدلسازی ریاضی استنباط می شود که­:
بر اساس جدول ۲ پیوست تعداد مقالات منتشر شده در زمینه ارزیابی زنجیره تامین، در طول چند سال اخیر روند رو به رشد داشته است که این نشان از اهمیت تحقیق در این حوزه می­باشد.
با مرور تحقیقات در این زمینه می­توان نتیجه گرفت که در بیشتر مدلهای موجود، دستیابی به یک تابع هدف ماکزیمم یا مینیمم برای یک یا تعداد محدودی معیارها براساس یک سری محدودیت­ها می­باشد و در هیچکدام از مدلهای فوق با یک دیدگاه سیستمی به مساله توجه نشده است. این در حالی است که روابط علی متعدد و درهم تنیده در مدل زنجیره تامین وجود دارند و دستیابی به هدف مورد­نظر باید با توجه به متغیرها و روابط علی بین آنها باشد.
بنابراین عمده تحقیقات انجام شده از نوع چند هدفه یا آرمانی می­باشند و عمدتاً هدفها نیز عبارتند از­: حداقل کردن هزینه­ها، حداقل کردن زمان تحویل و …
در اکثر تحقیقات از مدلهای خطی استفاده شده است و از مدلهای شبیه­سازی کمتر استفاده شده است.
در هیچکدام از تحقیقات از مدلسازی ریاضی سیستم­های پویا که هدف از آن تعیین ماهیت سیستم و تعیین پایداری یا عدم پایداری سیستم است استفاده نشده است.
بنابراین در نهایت می­توان چنین نتیجه ­گیری کرد که­:
با توجه به اهمیت زنجیره تامین خدمات و گسترش این حوزه لازم است که تحقیق بیشتری در این حوزه انجام گیرد.
با توجه به مطالب این فصل و نتیجه­گیریهای فوق به منظور ارزیابی زنجیره تامین نیاز به مدلسازی است. در ادبیات ارزیابی زنجیره تامین، استفاده از مدل­های ریاضی و مدل­های شبیه­سازی برای انجام این کار پیشنهاد شده است. با توجه به ابعاد و پیچیدگی روابط میان عناصر در زنجیره تامین خدمات شرکت مخابرات ایران، استفاده از مدل­های شبیه سازی، مناسب­تر و دقیق­تر به نظر می­رسد. این مدل­ها قادرند تا فضای آزمایشگاهی مشابه با واقعیت پدید آورند و بسیاری از روابط و مسائلی که مدلسازی ریاضی آنها غیرممکن و یا پیچیده می­باشد را مدلسازی نمایند.
بنابراین با توجه به اینکه در مدلهای ریاضی پیشین به زنجیره تامین از دیدگاه سیستمی پرداخته نشده است و روش پویایی­شناسی سیستم نیز به تنهایی فقط رفتارهای سیستم را شبیه­سازی می­ کند و به هویت سیستم کمتر توجه دارد در این تحقیق از یک دیدگاه ترکیبی استفاده می­ شود. یعنی اینکه علاوه بر شبیه­سازی رفتار سیستم، معادلات دیفرانسیل حاکم بر سیستم و معادلات ماتریس فضای حالت نیز به دست می­آیند و با بهره گرفتن از آنها می­توان برای بهینه­سازی سیستم و پیش ­بینی وضعیت آینده سیستم استفاده نمود.
فصل سوم
روش­شناسی پژوهش
۳-۱- مقدمه
به منظور انجام تحلیل­ها و ارزیابی زنجیره تامین خدمات که هدف این پژوهش است، باید از تکنیک­ها و ابزار مناسبی برای مدلسازی زنجیره تامین موردنظر و سپس تحلیل آن استفاده نمود. با توجه به نتایج حاصل از فصل قبل در این پژوهش از یک روش­شناسی ترکیبی پویایی­شناسی سیستم و مدلسازی ریاضی سیستم­های پویا استفاده می­ شود. در این فصل از تحقیق به دو موضوع پرداخته خواهد شد. در ابتدا روش تحقیق و در ادامه فرایند پژوهش معرفی خواهد شد.
۳-۲- روش تحقیق
۳-۲-۱-رویکرد فلسفی پژوهش
باتوجه به اینکه فلسفه غالب در رویکرد پویایی­شناسی سیستم فلسفه علی است و هدف اصلی آن کسب معرفت و بینش عمیق در باره کارکرد سیستم است، این روش­شناسی اصولاً در پارادایم"یادگیری” یا “تفکر سیستمی نرم” قرار می­گیرد. با این وجود گسترش دامنه­ این هدف به طراحی سیاست­های بهبود­یافته، پویایی­شناسی سیستم را به پارادایم “بهینه­سازی” و یا “تفکر سیستمی سخت” نیز مرتبط می­سازد. بنابراین، همانطور­که در شکل ۳-۱ نشان داده شده است، می­توان گفت که این متدولوژی در پیوستار متدولوژی های سیستمی، در فاصله بین متدولوژی­های نرم و سخت قرار می­گیرد. اما باید متذکر شد که پویایی­شناسی سیستم بیشتر متمایل به متدولوژی سیستمی نرم یا پارادایم “­یادگیری­” است. جایگاه متدولوژی پویایی­شناسی سیستم بر روی این پیوستار باتوجه به نوع تحلیلی که با آن انجام می­ شود، تغییر می­ کند. این متدولوژی می ­تواند به سمت “یادگیری” یا به طرف “بهینه سازی” در نقطه مقابل آن جابجا شود. بنابراین، متدولوژی پویایی­شناسی سیستم، متدولوژی نسبتاً انعطاف­پذیری است که می­توان آن را در سطوح مختلفی به کار گرفت و از ماهیتی کیفی و کمی برخوردار است. این نوع انعطاف­پذیری، پویایی­شناسی سیستم را برای مسائل مدیریتی که در سرتاسر پیوستار قرار دارند، کاربردی­تر می­سازد و طیفی از مسائل ساخت­یافته تا بدون ساختار را در بر می­گیرد (سوشیل، ۱۳۸۷، ۵۵).
سطح اجرا پیوستار سیستم ها تفکر سیستمی نرم تفکر سیستمی سخت
پارادایم یادگیری پویایی­شناسی سیستم پاردایم بهینه سازی
بدون ساختار ساخت یافته
پیوستار وضعیت مسائل مدیریتی
شکل ۳-۱- انعطاف­پذیری پویایی­شناسی سیستم در پیوستار سیستم(سوشیل، ۱۳۸۷، ۵۷)
بنابراین بسیاری از دانشمندان پویایی سیستم مانند آندرسون[۲۰۰] (۱۹۸۰)، میدوز[۲۰۱] (۱۹۸۰)، فارستر[۲۰۲] (۱۹۹۴) و استرمن[۲۰۳] (۲۰۰۲)، پویایی­های سیستم را به عنوان یک پارادایم متمایز در نظر می­گیرند زیرا که منطقی که بر پویایی­شناسی سیستم در مراحل مختلف چرخه پژوهش حاکم است متفاوت می­باشد (تدلی[۲۰۴]، ۲۰۰۲، ۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...