جدول( ۳-۲) : مقادیر بدست آمده از روش آلفای کرونباخ ۹۳
جدول ۴-۱ : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر مدرک تحصیلی ۹۷
جدول ۴-۲ : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر جنسیت ۹۸
جدول ۴-۳ : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سن ۹۹
جدول ۴-۴ : بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سمت سازمانی ۱۰۰
جدول ۴-۵ : اماره های توصیفی متغیر مدیریت دانش ۱۰۱
جدول ۴-۶ : اماره های توصیفی متغیر ایجاد نگرش مثبت نسبت به تغییر ۱۰۳
جدول ۴-۷ : اماره های توصیفی متغیر بهبود مستمر کیفیت ۱۰۴
جدول ۴-۸ : اماره های توصیفی متغیر نوآوری ۱۰۵
جدول ۴-۹ : نتیجه آزمون کولموگروف – اسمیرنوف ۱۰۶
جدول ۴-۱۰ : نتایج بررسی فرضیه اول ۱۰۷
جدول ۴-۱۱ : نتایج بررسی فرضیه دوم ۱۰۸
جدول ۴-۱۲ : نتایج بررسی فرضیه سوم ۱۰۹
فهرست اشکال
شکل (۱-۱) : مدل مفهومی پژوهش ۹
شکل۲-۱: تاریخچه کیفیت در جهان ۲۰
شکل ۲-۲: فرهنگ کیفیت محوری از نظر زارعی متین و همکاران (۱۳۹۰) ۳۰
شکل ۲-۳- مدل پیشنهادی گونه شناسی انواع نوآوری سازمانی (رضوانی و گرایلی نژاد، ۱۳۹۰) ۳۹
شکل ۲-۴: مدل پیشنهادی نایت (۱۹۶۷) ۴۰

شکل ۲-۵ : هرم دانش لیبووتیز ۵۵

شکل ۲-۶ - ابعاد مدیریت دانش ۷۶
شکل ۴-۱ – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر مدرک تحصیلی ۹۷
شکل ۴-۲ – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر جنسیت ۹۸
شکل ۴-۳ – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سن ۹۹
شکل ۴-۴ – بررسی وضعیت پاسخ دهندگان از نقطه نظر سمت سازمانی ۱۰۰
چکیده
هدف این تحقیق” بررسی نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش” می باشد. فرهنگ کیفیت که زیر مجموعه ی فرهنگ سازمانی است، به بهبود مستمر سازمان کمک می کند. فرهنگ کیفیت در سطح دانشگاه، به عنوان مجموعه ای از باورها، نگرش ها، ارزش ها و هنجارها تعریف می شود که اعضای دانشگاه، مدیران و روسای دانشگاه در آن سهیم شده و فعالیت هایی در پیش می گیرند تا کیفیت مطلوب تضمین شود. از سوی دیگر، فرایند مدیریت دانش شامل خلق دانش، ارزشیابی دانش، ارائه ی دانش، توزیع دانش و کاربرد دانش است. مدیریت دانش یک رویکرد همه جانبه برای دستیابی به اهداف سازمان از طریق بهترین استفاده از دانش می باشد. به منظور استقرار یک سیستم سطح بالای آموزشی در دانشگاه که با رویکرد مدیریت دانش منطبق باشد، یک سیستم کیفیت گرا می بایست پیاده سازی شود. این تحقیق رابطه بین فرهنگ کیفیت و مدیریت دانش را بررسی می نماید. به این منظور یک فرضیه ی اصلی و سه فرضیه ی فرعی استخراج شده است. برای ارزیابی فرضیات فرعی یک پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت طراحی گردید. تعداد ۱۰۰ پرسشنامه بین مدیران، معاونین و کارمندان دانشگاههای پیام نور استان مرکزی توزیع شد که از این میان، ۹۶ پرسشنامه تکمیل و بازگردانده شد. آزمون فرضیات برای سه فرضیه ی فرعی انجام گرفت و پس از اثبات این سه فرضیه، نتیجه ی نهایی اثبات فرضیه ی اصلی بود.
دانلود پایان نامه
واژگان کلیدی: فرهنگ کیفیت؛ مدیریت دانش؛ نوآوری؛ گرایش به تغییر؛ بهبود مستمر کیفیت
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
تغییرات و مخاطرات پیش روی در هزاره سوم آنچنان پرحجم، عمیق و فراگیر است که عمر اطلاعات و دانش انسانها را بسیار کوتاه کرده است.این بدان معناست که تجارب و راه حل های گذشته برای مسائل جاری و آینده سازمانها دیگر کارگشا نیستند و باید به شیوه ی دیگر اندیشید و به دنبال راهکارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود تا بتوان کالا و خدمات را با حداقل هزینه و با کیفیت برتر با نیازهای مشتری تطبیق داد . مدیریت دانش یک تلاش سیستماتیک برای پویایی روند رو به رشد اطلاعات در جهت ارزش گذاری سازمان است (ملکی پور و همکاران،۱۳۹۲، ۱).
آموزش عالی در یک ساختار نظا م مدار می تواند نقش کلیدی در انتقال دانش داشته باشد، آموزش عالی زمانی می تواند بر اساس نیاز ملی و در جهت گسترش فرهنگ و دانش مدیریت نوین استوار باشد که نظام مدیریتی با رویکرد مشتری محور و کیفیت گرا ایجاد شده باشد. مدیریت کیفیت فراگیر فرآیندی متمرکز بر مشتری است و بهبود دایمی خدمات و درک مشتری را می طلبد. در نگرش مدیریت کیفیت فراگیر، توجه اصلی به کیفیت است. کیفیتی از کار و فرآیندها. بنابراین مدیریت کیفیت فراگیر یا مدیریت نتیجه گرا- که تنها به نتیجه و تولید بیشتر توجه دارد در تقابل قرار می گیرد. به طور کلی اصول مهم حاکم بر این دیدگاه عبارت از تعهد مدیریت ارشد، مشتری گرایی، ارزشیابی و تصمیم گیری بر اساس واقعیات، مشارکت و همکاری، آموزش و بهبود مستمر می باشد (بهرامی و همکاران،۱۳۹۱، ۵۵۹).
در این تحقیق قصد داریم تا به بررسی نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور بپردازیم.
۱-۱ بیان مسأله
دلایل عمده برای ورود مراکز آموزشی به عرصه ی کیفیت را می توان الزام اخلاقی، الزام حرفه ای، الزام رقابتی، الزام مسؤولیت پذیری و پاسخگویی برشمرد. این الزام های چهار گانه به کلیه ی مسؤولان آموزشی گوشزد می کند که مشتریان خدمات آموزشی (دانشجویان، خانواده ها و جامعه) لایق برخورداری از خدماتی با بهترین کیفیت ممکن هستند.
بالدریج از جمله کسانی است که در این زمینه دستورالعمل ویژه ای برای دستیابی به کیفیت برتر در سازمان ها ارائه داده است. مدل بالدریج تنها به عنوان یک استاندارد مطرح نیست بلکه در حقیقت موجب یک رقابت فشرده در زمینه ی ارتقای کیفیت می شود، می توان از این مدل برای ارزیابی و اندازه گیری ارتقای کیفی دانشگاه ها نیز استفاده کرد. در ضمن می توان مولفه های مدل بالدریج میزان پذیرش مدیریت کیفیت فراگیر را در دانشگاه ها بررسی نمود.
این مدل داری چند معیار اساسی نظیر رهبری (موتور متحرکه و هدایت کننده ی تمام فعالیت های در مسیر تعالی سازمان است و در راستای ارز ش ها و عملکردهایی که از آن انتظار است، تلاش می کند)، برنامه ریزی استراتژیک (از اجزای کلیدی در هر چهارچوب کیفیت می باشند و فراهم آورند ه ی محرک و موتور فرایند انتقال توسعه ی کیفیت می باشند)، تمرکز بر مشتری (از رسالت های اولیه ی یک مؤسسه، برآورده ساختن نیازها و خواسته های مشتریان می باشد)، اطلاعات و تحلیل آن (اطلاعات و تحلیل چگونگی اطمینان سازمان از دسترسی داده ها و اطلاعات برای کارکنان، تأمین کنندگان، شرکا و مشتریان را توصیف می نماید که برای کمک به تصمیم گیری مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد)، مدیریت منابع انسانی (سازمان دانش و توانمندی کارکنان خود را در تمامی سطوح سازمان اداره، توسعه و به کار می گیرد و این فعالیت ها را در جهت حمایت از خط مشی ها و راهبردها و اثربخشی عملیات فرایندها و توجه به کارکنان طر حریزی می کند) و مدیریت فرایند (سازمان برای تبدیل خواسته ها و انتظارات مشتری به طراحی محصول یا خدمات، تولید و تحویل، دارای فرایند نظام مند نیز می باشد) است . امروزه رقابت بین سازمان ها هر روز فشرده تر شده و نرخ نوآوری رو به افزایش است. رقابت بین سازمان ها باعث شده تا به منظور کاهش هزینه ها، نیروی انسانی را کاهش داده و کاهش نیروی انسانی، سازمان ها را بر آن داشته تا نسبت به صریح کردن دانش ضمنی موجود نزد کارکنان اقدام کنند. مدیریت دانش سازمانی یکی از مهم ترین عوامل موفقیت سازمان ها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمان ها، دانش خود را اندازه گیری کرده و آن را به منزله ی سرمایه ی فکری سازمان و نیز شاخصی برای درجه بندی سازمان ها در گزارش های خود منعکس می کنند .
مدیریت دانش، کسب دانش درست برای افراد مناسب، در زمان صحیح و مکان مقتضی است؛ به گونه ای که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، بهترین استفاده را از دانش ببرند. فرایند مدیریت دانش شامل خلق دانش، ارزشیابی دانش، ارائه ی دانش، توزیع دانش و کاربرد دانش است. برای تبدیل دانش به یک کالای سرمایه ای، سازمان ها باید در جهت ایجاد تعادل میان فعالی تهای مدیریت دانش بکوشند، ولی موانع متعددی بر سر راه خلق و به کارگیری دانش در سازمان ها وجود دارد و وظیفه مدیریت دانش آن است که این موانع را شناسایی و در جهت رفع آ ن ها برآید.
سماوی و همکاران به منظور بهبود مستمر فرایند آموزش مدیریت کیفیت » در نظام آموزش عالی کشاورزی با کاربرد نشان دادند که میزان بهبود مستمر در فرایند آموزش « فراگیر در دانشگاه ها مطلوب نمی باشد. بالاترین میزان بهبود مستمر مربوط به فرایند تدریس و پایین ترین آن نیز مربوط به فرایند یادگیری ارزیابی شده است . زمانی با مطالعه زیرساخت های استقرار مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان از دیدگاه اعضای هیأت علمی، نشان داد که از نظر زیر ساخت های فنی و حرفه ای برای مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان هم اکنون مشکلی وجود ندارد، ولی از نظر مدیریتی و فرهنگ سازمانی جو مناسبی وجود ندارد. رهنورد و خاوندکار در شناسایی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکد ه ها و مراکز آموزش عالی تهران نشان دادند که عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در این مؤسسات شامل توسعه ی منابع انسانی، جهت گیری استراتژیک دانایی محور، زیر ساخت سیستم های اطلاعاتی، فرهنگ مشارکتی، الگوگیری، ارزیابی و انتقال دانش و درگیری افراد می باشند.
نتایج مطالعه ی مدیریت کیفیت فراگیر در موسسات آموزش عالی مالزی نشان داد که بیشتر موسسات (۵/۸۵ درصد) در مالزی از نظر اندازه کوچک هستند، میانگین سن موسسات آموزش عالی ۷/۱۱ سال و نسبت به اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در موسسات ۵۰ درصد است.
رالی در پژوهشی با عنوان آیا آموزش عالی برای اجرای مدیریت دانش آمادگی دارد؟ نشان داد که ارزش ها، ساختار سازمان ها و شناسایی تعدادی از تسهیلات موجود، نظام ها یا پروژه هایی که باعث شراکت مدیریت دانش در آموزش عالی (کتابخانه ها و مجموعه های آموزشی الکترونیکی، شبکه های آنلاین برای برقراری ارتباط و سیستم مدیریت اطلاعات) می شوند نیز در این زمینه موثر هستند (بهرامی و همکاران،۱۳۹۱، ۵۶۰-۵۵۹).
مدیریت دانش به تلاش هایی اشاره دارد که به طور سیستماتیک برای یافتن، ساماندهی، قابل دسترس نمودن سرمایه های نامشهود سازمان، تقویت فرهنگ یادگیری مستمر و تسهیم دانش در سازمان صورت می گیرد. بسیاری از سازمان ها با تمرکز بر مدیریت دانش و سرمایه گذاری گسترده در زمینه فن آوری اطلاعات به دنبال دسترسی به مزایای حاصل از مدیریت دانش هستند. اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش نیازمند نگرشی همه جانبه و فراگیر به عوامل مختلف سازمانی است . چالش اصلی سازمان ها ، درک مدیریت دانش و چگونگی پیاده سازی آن است (رهنمود و محمدی،۱۳۸۸، ۳۸).
فرهنگ سازمانی یک الزامی برای مدیریت موفق دانش است . فرهنگ معرف اعتقادات، ارزش ها، هنجارها و آداب اجتماعی بوده و بر رفتار و کردار افراد در سازمان ناظر است. در کل یک فرهنگ حامی مدیریت دانش آن است که به دانش ارزش داده و تسهیم، خلق و کاربرد آن را تشویق کند . بزرگ ترین چالش در تلاش های مدیریت دانش در توسعه چنین فرهنگی واقع است (بیدختی و همکاران،۱۳۸۹، ۱۹۳).
در این تحقیق قصد داریم تا به بررسی نقش فرهنگ کیفیت در استقرار مدیریت دانش در دانشگاه پیام نور بپردازیم. بنابراین برای دستیابی به این هدف میزان تأثیر فرهنگ کیفیت بر استقرار مدیریت دانش، میزان تأثیر یادگیری فردی و جمعی بر فرهنگ کیفیت و میزان تأثیر تعهد مدیریت به کیفیت بر فرهنگ کیفیت در دانشگاه ها بپردازیم.
۱-۲ چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظری بنیانی است که تمامی پژوهش برآن استوار میشود. این چارچوب شبکه ای است منطقی،توصیفی مشتمل برروابط موجود میان متغیر هایی که درپی اجرای فرایندهایی چون مصاحبه،مشاهده و بررسی پیشینه شناسایی شده است.چارچوب نظری روابط میان متغیرها راروشن میسازد،نظریه هائی که مبانی این روابط هستند را می پروراند و نیز ماهیت و جهت این روابط را توصیف میکند.همانگونه که بررسی پیشینه مبنای چارچوب نظری را تشکیل میدهد،یک چارچوب نظری خوب نیز درجای خود مبنای منطقی لازم برای تدوین فرضیه های آزمون پذیر را فراهم میاورد (سکاران،۱۳۸۱،ص۹۴.۹۵).
امروزه صاحب نظران مدیریت و مدیران اجرائی براهمیت و نقش به سزائی که فرهنگ سازمانی در راستای تحقق اهداف و پیشبرد امور سازمانها واقف بوده، بنابراین درصدد شناسائی و نیز چگونگی بکارگیری روش های مفید جهت تقویت جنبه های مثبت آن هستند(زارعی متین-۱۳۸۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...