رفتار اخلاقی در اسلام، رفتاری است که مورد تأیید عقل قرار گیرد و احکام اسلامی نیز بر اساس مصالح و مفاسد امور تعیین شده‌اند.[۱۰۷]

۴- امر به معروف و نهی از منکر

«وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».[۱۰۸]
«باید از شما مسلمانان گروهی، مردم را به خیر دعوت کنند و آنها را به انجام امور نیک ترغیب کنند و از انجام امور ناپسندیده بازدارند، این گروه رستگارند».
امر به معروف و نهی از منکر جنبه ارشادی دارد و یک روش تربیتی اساسی است. انسان طبیعتاً ارشاد را بهتر از دستور دادن تحمل می‌کند. افراد در موارد مختلف در برابر دستورها مقاومت کرده و گاه میل دارند برخلاف دستور دیگران عمل کنند.
ارشاد، تماس دو فرد را با هم بهتر کرده و باعث ارتباط بهتری بین آنها می‌شود. کار مربی یا پدر و مادر اگر جنبه ارشادی داشته باشد مؤثرتر از روش‌های دیگر است.
رسوخ پیدا کردن این روش موجب ادامه یافتن تربیت و اصلاح دائمی افراد می‌گردد و فرد پیوسته سعی می‌کند عمل خود را تحت نظر گرفته و جمع نیز درصدد نظارت بر اعمال خود برمی‌آید.[۱۰۹]

۵- جهاد، یک روش قاطع تربیتی

«الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ».[۱۱۰]
«آنان که ایمان آوردند و از وطن مهاجرت کردند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، نزد خدا مقام والایی دارند و آنها رستگار هستند».
جهاد در راه خدا که راه کمال انسانی است از ارکان اصلی اسلام است و مبارزه در راه ظلم و فساد از وظایف عمده مسلمانان می‌باشد.
جهاد برای مسلمانان امری دایمی است، این امر جنبه انقلابی و پویایی مکتب اسلام را زنده نگه می‌دارد و جهاد با نفس، ضامن تکامل شخصیت فرد است. جهاد به منزله عامل نیرومندی است که جامعه اسلامی را در مسیر توحیدی یعنی مسیری که در آن تقوا، حکمت، عدالت و ایثار، هدف‌های اساسی را تشکیل می‌دهند، قرار می‌دهد و ظلم را از ریشه برمی‌اندازد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
پیامبر e می‌فرمایند:
«جاهَدوا اَهْوائَکم کَما تَجاهَدون اَعْدائَکُمْ»
با تمایلات و هواهای خود مبارزه کنید، همانطور که در برابر دشمنان خویش جهاد می‌کنید.
انسان خواهان این است که منافع خود را بر منافع جامعه مقدم بدارد از این جهت است که با جمع درگیری پیدا می‌کند.
بر اساس معیارهای اخلاقی فرد باید انگیزه‌های شخصی‌اش را فدای انگیزه‌های اجتماعی کند تا بتوان به اهداف مد نظر در اسلام رسید. اما قدرت تمایلات شخصی در موارد مختلف مانع انجام این امر می‌گردد و فرد خواسته‌ها و نیازهایش را بر جمع ترجیح می‌دهد پس باید پشتوانه محکمی برای رفتار آدمی در نظر گرفت. در این رابطه است که تقوای برگرفته از نظام توحیدی مطرح می‌گردد.
رسوخ تقوای دینی در افراد، مانع سودجویی و سلطه‌طلبی آنها می‌گردد. این انگیزه چون فرد را به منبع کمال و عدل و حکمت ارتباط می‌دهد جلوی انحراف او را می‌گیرد و بر همین اساس است که جهاد در راه خدا به صورت ایثار و از خودگذشتگی و خدمت به خلق جلوه‌گر می‌شود.

۶- پند و اندرز

موعظه یا اندرز نیکو، یکی از طرق دعوت مردم به خداشناسی است.
در سوره لقمان نمونه‌ای از اندرز پدر به پسر آمده است.
لقمان فرزند خود را به توحید و خودداری از شرک دعوت می‌کند. او از فرزند خود می‌خواهد که به پدر و مادرش احترام بگذارد، اما در عین حال به فرزند خود توصیه می‌کند که اگر پدر و مادر او را به امری که بدان علم ندارد یا از آن آگاه نیست تشویق کنند از آنها پیروی ننماید.
انسان‌ها با هم متفاوتند همه را نمی‌توان به یک صورت تربیت نمود. بعضی از افراد به وسیله ارشاد تربیت می‌شوند، گروهی با توجه به شرایط و موقعیت خود در تربیت خویشتن اقدام می‌کنند. پند و اندرز نیز در تربیت بسیاری از افراد مؤثر است. گاه یک جمله کوتاه، یا یک تذکر فرد را بیدار می‌کند و او را از اعمالی که انجام می‌دهد آگاه می کند. در آیه شریفه زیر روش‌های دعوت مطرح شده است:
«ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ».[۱۱۱]
در این آیه حکمت همراه با موعظه و بحث بیان شده است.[۱۱۲]

۷- تربیت از طریق ذکر مَثَل

«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ».[۱۱۳]
در این آیه وضع افرادی که از اسلام روی گردان شده و در مسیر شرک قدم می‌نهند به وضع عنکبوت تشبیه شده است که خانه‌ای برای خود می‌سازد اما خانه‌اش سست‌ترین خانه‌هاست و همانند خانه عنکبوت با یک باد ضعیف و کوچک خراب می‌شود.
گاهی مَثَل، جاذبه‌ای خاص دارد و توجه فرد را به خود جلب می‌کند. متفکران و خردمندان نیز گاهی در برخورد به یک مَثَل به تحقیق در مورد آن پرداخته و از این طریق راه دانش و علم و آگاهی خود را گسترش می‌دهند. در ادامه آیه فوق آمده است:
«وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ».[۱۱۴]
«و اینگونه مثل‌ها را ما برای مردم ذکر می‌کنیم اما آگاهان یا صاحبان بینش درباره آنها تعقل می‌کنند».
در قرآن با ذکر قصه‌ها توجه افراد به اصول و حقایق اخلاقی جلب می‌شود. گاه با ذکر داستان‌ها، افراد را تربیت نمود. تربیت از طریق ذکر داستان در مراحل مختلف رشد، مفید است.
در ضمن گفتن داستان باید نکته‌های اساسی آن را با کمک کودکان و نوجوانان روشن کرد. منظور این است که ضمن استفاده از جاذبیت داستان، هدف آن را که تربیت واقعی انسانهاست را نیز در نظر گرفت. در قرآن کریم آمده است:

۸- دعا و نیایش

یکی از روش‌های تربیتی اساسی در اسلام، دعا و نیایش به درگاه خداوند است. در آیه ۷۷ سوره فرقان اهمیت دعا در جلب عنایت الهی ذکر شده است:
«قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ».
«ای رسول، به امت بگو اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت».
«وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ».[۱۱۵]
«و بیامرز و ببخش گناه ما را و بر ما رحمت فرما، سلطان و یار و یاور ما تویی، ما را به (مغلوب کردن) گروه کافران یاری فرما».
در این آیه منظور از دعا، طلب استغفار و توبه به درگاه باری تعالی است.
«وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَهً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ».[۱۱۶]
«خدای خود را با تضرع و پنهانی و بی‌آنکه آواز برکشی، در دل خود در صبح و شام یاد کن».
منظور این دعا، پیوسته به یاد خدا بودن است.[۱۱۷]

۹- پاداش و تنبیه

یکی از روش‌های متداول در تعلیم و تربیت استفاده از پاداش و تنبیه است. انسان، طبیعتاً از پاداش لذت می‌برد و از تنبیه روگردان است. همین گرایش انسان سبب تشویق انسان به انجام کارهای خوب و خودداری از انجام کارهای ناپسند می‌شود.
تجربیات آدمی در طول تاریخ، تأثیر پاداش و تنبیه را تأیید می‌کند. جایزه، تشویق، ستایش، احترام، محبوبیت از جمله اموری هستند که نیکوکاران از آنها برخوردار می‌شوند.
در دین مقدس اسلام تشویق و تنبیه به صورت‌های گوناگون بیان شده است. در کتب اسلامی از بهشت و دوزخ، سود و زیان، خیر و صلاح، شر و بدبختی و سرانجام خوب و رستگاری سخن به میان آمده است. در قرآن کریم گاهی متخلفان به عنوان ستمگران معرفی می‌شوند:
«وَمَن یَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ».[۱۱۸]
«و هر که از حدود و قوانین الهی تجاوز کند ستمکار خواهد بود».
و زمانی گنهکاران را به عذاب دوزخ تهدید می‌کند.
«وَمَن یَعْصِ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا».[۱۱۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...