اصل اول:راهنمایی را کمک به فرد (دانش آموز) در روند رشد تعریف می کنند. راهنما کسی است که از مفهوم راهنمایی و رشد فرد آگاه است . او از مسئولیت استقبال می کند و به ارزش های فردی احترام می گذارد .در راهنمایی فنون و روشهایی برای کمک نمودن به فرد وجود دارد . این کمک ها موجب تجارب فرد شده و فرصت فکر کردن و معنا دادن به رشد او را توسعه و تعالی می بخشد.

اصل دوم: خود پنداری و اظهارات درونی و شخصی مراجع و امور و مسائل اجتماعی و خارجی دو موردی هستند که راهنمایی این دو زمینه را در نظر می گیرد. به عبارت دیگر دنیای هر فرد و ادراکات شخصی او از یک سو،و حوادث و مسائل خارجی از سوی دیگر در هم دخالت کرده و بر یکدیگر تاثیر می گذارد.

اصل سوم: برای مراجع باید ارزش و قدر قائل گردید. بدون توجه به عقیده ،موقعیت اجتماعی، جنس،نژاد، ملیت و وضع مالی او پس اصل شناسایی منزلت و قدر فرد و احترام به انتخاب او باید در راهنمایی منظور باشد. فرد در مسیر زندگی با موقعیت ها و موارد متعددی مواجه می شود که با توجه به مسئولیتی که نسبت به خود و جامعه دارد می تواند و قادر است آنچه را که در راه آن تلاش می کند بدست می آورد.

اصل چهارم:در راهنمایی فرد را کمک می کنند تا به انتخاب عاقلانه اقدام نماید.طرح ریزی نماید و تفسیر کند و سازگاری های لازم را با محیط بدست آورد. سدها و موانعی که در مسیر نقشه ها و تدابیر او وجود دارد  شناخته و از سر راه برداشته می شود.در راهنمایی کمک ، می کند تا در جریان زندگی و در موقعیت های متناسب فراگیر آزادانه دست به انتخاب زده و عمل کند و مسئول کار و عمل خود باشد.

اصل پنجم:راهنمایی نباید تحمیل گردد و به اجبار انجام گیرد یعنی: راهنمایی گرایشی به جانب همکاری دارد و اجبار و اکراه در آ ن وجود ندارد دانش آموزان را نباید به خدمات راهنمایی مجبور ساخت اگر بدین گونه رفتار شود و آنان به صورت غیر داوطلب به مسئولان راهنمایی ارجاع گردند. مقاومت و رنجشی در آنها دیده می شود که این عمل اثرات نا مطلوبی خواهد داشت .راهنمایی به انگیزه درونی و اشتیاق به تغییر استوار است نه انگیزه خارجی . هر دانش آموز حق دارد که برای حل مشکل خود کمک طلب کند.

  اصل ششم: راهنمایی پوششی مداوم و پی در پی راهنمایی جریان پیوسته ای از کمک به فرد است. و در تمام طول زندگی ادامه دارد  در دوران تحصیل از کودکستان آغاز و تا دانشگاه ادامه پیدا می کند. طرح واحدی دارد که به کل برنامه مدرسه پیوستگی داشته و از آن تبعیت می کند.

اصل هفتم: راهنمایی مبتنی است: بر مطالعه فرد و جامعه او البته قبل از کمک ها لازم است توانایی ها ،قدرت ها و ضعف ها ی او درک شوند. برای فهمیدن و شناختن هر دانش آموز فنون و روشهایی وجود دارد  و ممکن است از یافته های دیگر رشته ها نیز در چنین فهمی استفاده شود.

اصل هشتم:در راهنمایی گروه های زیادی کمک می کنند و هر کس در چارچوب تخصص و صلاحیت های خود از این گروه ها می توان معلمین و مشاوران ،مدد کاران اجتماعی ، والدین و… را نام برد که همگی از نزدیک در وظیفه خطیری که به عهده دارند همکاری و تشریک مساعی می نمایند.

اصل نهم:راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا در شناختن خود موفق گردد. توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند در این مسیر باید به دانش آموز کمک نمود تا او مقاصد عالی حیات و ارزش های اخلاقی را بشناسد محدودیت های خود را بداند و موقعیت ها و فرصت ها را درک نماید.

اصل دهم : راهنمایی در تعلیم و تربیت سعی می کند که هر کدام از افراد را بشناسد و شخصیت بدهد و اجتماعی سازد هدف مهم راهنمایی این است که هر کدام از دانش آموزان را احیانا از اثرات نا مطلوب جمع محفوظ دارد (www/hit،۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...