۲-۲-۵- نقش افشای اختیاری در مواجه با چالش های دارایی های نامشهود

 

محققان بسیاری تلاش کرده‌اند تا رابطه بین اطلاعات مالی گنجانده شده در صورت های مالی و ارزش بازار را با بهره گرفتن از مدل های ارزشیابی گوناگون شرکت مورد آزمون قرار دهد . در این راستا محققان دریافتند که مفید بودن اطلاعات مالی برای سرمایه گذاران به طور با اهمیتی کاهش یافته است . رونن و همکاران در تحقیق خود نشان دادند که کاهش مربوط بودن اطلاعات مالی ارزش بازار ، در شرکت هایی که از نظر دارایی های نامشهود سطح بالاتری دارند ، شدید تر است . در واقع یک شرکت از این پیامد اجتماعی – اقتصادی که در فراهم آوردن اطلاعات مربوط و مناسب برای سهام‌داران و سرمایه گذاران بالقوه ناتوان باشد ، رنج می‌برد . پیامدهایی از قبیل عدم تقارن اطلاعاتی می‌تواند منجر به تخصیص نادرست منابع در بازار سرمایه گردد . مطالعات انجام شده نشان داد که گزارشگری نادرست دارایی های نامشهود در صورت های مالی یک شرکت ، موجب ایجاد سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران درونی و بیرونی آن شرکت می‌گردد. نتایج به دست آمده از سایر تحقیقات حاکی از آن است که اگرچه رویه های حسابداری ناکافی پیرامون شناسایی و اندازه گیری دارایی های نامشهود منجر به تخصیص نادرست منابع در بازار سرمایه شده است؛ اما با این حال این مشکل را ‌می‌توان با بهره گرفتن از افشای اختیاری اطلاعات پیرامون دارایی­ های نامشهود تا حد زیادی کاهش داد . که این امر محدودیت ها و صدمات ناشی از استانداردهای کنونی حسابداری را کاهش می‌دهد .

۲-۲-۶- ارتباط ارزشی

 

با توجه به اینکه تصمیم گیری بازیگران عرصه ی بازار سرمایه و به ویژه سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار، در محیطی انجام می شود که عدم اطمینان بر آن حاکم است، آنان نیازمند اطلاعات هستند. از سوی دیگر، پیش فرض عمومی جامعه چنین است که حسابداری باید قادر به ارائه اطلاعاتی مربوط برای ارزش گذاری سهام باشد (برنان ؛۱۹۹۱ ،۶۱) . اهمیت چنین ادعایی موجب شده تا در طول چهار دهه گذشته ، صاحب‌نظران بسیاری به آزمون آن بپردازند و شاخه ی جدیدی از پژوهش های مبتنی بر بازار در حسابداری را تحت عنوان (مطالعات ارتباط ارزشی) معرفی نمایند .

 

وجه مشترک تعاریف ارائه شده از ارتباط ارزشی یا مربوط بودن از منظر ارزش گذاری در ادبیات حسابداری ، وجود رابطه معنادار آماری میان اطلاعات حسابداری و ارزش بازار حقوق مالکان است (بیور ؛۲۰۰۲،ص ۴۵۹) . از سویی دیگر ، با توجه به اینکه این آزمون برای اولین بار توسط محققانی چون مولر و مودیلیانی (۱۹۶۶) و هوریگان (۱۹۹۶) باز می‌گردد ، اصطلاح « ارتباط ارزشی» برای اولین بار توسط امیر و دیگران (۱۹۹۳) مورد استفاده قرار گرفته است .

 

به اعتقاد بارث و همکاران (۲۰۰۱) ، هدف اصلی پژوهش های حوزه ارتباط ارزشی ، افزایش سطح آگاهی استفاده کنندگان از صورت های مالی نسبت به ویژگی های کیفی «مربوط بودن» و « قابل اتکا بودن» اطلاعات حسابداری منعکس شده در ارزش بازار حقوق مالکان است . ویژگی های کیفی مذکور ، دو معیار اصلی هیئت تدوین استاندارد برای انجام بهترین انتخاب از میان گزینه های پیش روی و آزمون ارتباط ارزشی بیانگر نوعی رویکرد جهت عملیاتی کردن تعاریف ویژگی های کیفی پیش گفته به شمار می‌آید . علت طرز تلقی اخیر نیز آن است که اقلام حسابداری تنها در صورتی از منظر ارزش گذاری مربوط محسوب می­گردند که حاوی اطلاعات مربوطی جهت ارزش گذاری شرکت و دارای قابلیت اتکای کافی به منظورانعکاس در قیمت سهام آن باشد.(بارث و همکاران ؛ ۲۰۰۱،ص۸۰ ) . علاوه بر این ، از آنجا که شرط لازم برای تأثیرگذاری اطلاعات حسابداری بر تصمیم گیری استفاده کنندگان از صورت های مالی ، مربوط بودن و نه صرفاً جدید بودن آن است، می توان سطح ویژگی کیفی «مربوط بودن» اطلاعات حسابداری را از طریق تلخیص یا تجمیع اطلاعاتی که حتی ممکن است از منابع دیگری نیز تحصیل شده باشد، حفظ کرد .

 

از سوی دیگر ، در مطالعات حوزه ارتباط ارزشی از الگوهای ارزش گذاری مختلفی برای آزمون فرضیه ­ها و از اطلاعات گوناگونی ( معمولاً اطلاعات بازار ، شامل قیمت یا بازده) به عنوان معیار سنجش ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری استفاده شده است .برای مثال ، در برخی از پژوهش های صورت گرفته (برای نمونه ، بارث و کلینچ ،۱۹۹۶؛ عبودی و لو ، ۱۹۹۸) بر ضرایب متغیرهای حسابداری الگوهای ارزش گذاری تأکید شده ، در حالی که در سایر تحقیقات انجام شده ، قدرت تبیین کلی متغیرهای حسابداری در فرایند ارزش گذاری و یا به عبارت بهتر ، رابطه میان متغیرهای حسابداری و اطلاعات بازار ( که توسط ضرایب تعیین مربوط اندازه گیری می شود) مورد توجه واقع شده است (برای نمونه کالینز و همکاران ،۱۹۹۷ ؛ فرانسیس و شیپر،۱۹۹۹).

 

به طور خلاصه ، مبانی نظری پژوهش های حوزه ارتباط ارزشی شامل ترکیبی از نظریه ارزش گذاری و مباحث نظری حسابداری است ؛ به گونه ای که پژوهشگران به کمک آن قادر به پیش‌بینی چگونگی رابطه میان متغیرهای حسابداری و ارزش بازار حقوق مالکان می‌شوند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...