تاریخچه ارزشیابی آموزشی |
از گذشتههای بسیار دور تاکنون، معلمان برای پیبردن به میزان موفقیت فراگیران و اطمینان از آنچه آموختهاند به شکلهای گوناگون آنان را ارزشیابی کردهاند. به عبارت دیگر قدمت ارزشیابی احتمالاً با قدمت آموزش برابر است (یادگارزاده، ۱۳۸۴: ۶۲). ارزشیابی در معنای غیر رسمی و به مفهوم قضاوت در خصوص عملکرد افراد بطور مشخص توسط چینیها و از دو هزار سال قبل از میلاد بکار میرفته است (محمدی، فتحآبادی، یادگارزاده، میرزامحمدی و پرند، ۱۳۸۸: ۱۵). ارزشیابی آموزشی به عنوان جوانترین شاخه علمی حوزه تخصصی علوم تربیتی در نیم قرن اخیر رشد یافته است. این حوزه که در حال حاضر سالهای بزرگسالی را طی میکند، در دهه (۱۹۶۰) دوران کودکی را سپری کرد و در دهه (۱۹۸۰) با رشدی قابل ملاحظهای طی کرد و به دوران پختگی رسید (کانر، آلتمن و جکسون، ۱۹۸۴: به نقل از بازرگان، ۱۳۸۰: ۲). نظر بر این است که رالف تایلر را بایستی بنیانگذار ارزشیابی آموزشی به مفهوم جدید آن دانست. شکلگیری رسمی ارزشیابی آموزشی را با فعالیتهای وی در سالهای ۱۹۴۰ میلادی مرتبط میدانند؛ ضمن اینکه اولین تعریف مشخص و روشن برای ارزشیابی آموزشی را نیز به او نسبت دادهاند.
حوزه ارزشیابی آموزشی حوزه نسبتاً جدید در آموزش است. قبل از سال ۱۹۶۵ کارهای بسیار کمی در این زمینه صورت گرفته بود و به همین ترتیب تفکر چندانی هم در این زمینه وجود نداشت. متأسفانه بر سر این مسئله که ارزشیابی چیست و مطالعات ارزشیابی را نیز چگونه باید انجام داد توافقی گسترده وجود ندارد. ارزشیابی آموزشی به عنوان یک حوزه تخصصی مرهون تلاش دانشمندانی مانند تایلر، اسکریون، استیک، بیبای، استافیلبیم، ورتن، سندرز و … است. در ایران نیز ارزشیابی آموزشی به عنوان یک حوزه تخصصی مستقل برای اولین بار در دانشگاه بوعلی سینای همدان در دهه ۱۳۵۰ شمسی رواج پیدا کرد. و به دنبال آن چندین مقاله و جزوه در این زمینه چاپ و منتشر گردید (کیامنش، ۱۳۷۹: ۶).
۲-۷- تعریف ارزشیابی
همانند سایر واژههای علومتربیتی، در خصوص مفهوم ارزشیابی توافق نظر کامل وجود ندارد و شاید بتوان گفت که به تعداد متخصصان و صاحبنظران این قلمرو، تعریف ارزشیابی وجود دارد (فتحیواجارگاه، ۱۳۸۴: ۲۰۲). فرهنگ روانشناسی آرتوربر (۱۹۸۵) ارزشیابی را در معنی عام “تعیین ارزش و یا اهمیت یک چیز” میداند و به صورت خاصتر ارزشیابی را “تعیین میزان موفقیت یک برنامه، یک درس، یک سلسله آزمایش، یک دارو و …، در رسیدن به هدفهای اولیه آنها” میداند (کیامنش، ۱۳۷۱: ۱۲۱).
در فرهنگ فارسی دهخدا و معین واژه ارزشیابی و ارزشیاب یا عامل ارزشیابی به کار برده نشده است. ولی “واژههای ارزیابی” و “ارزیاب” تعریف شدهاند. در فرهنگ دهخدا نیز، ارزیابی “عمل یافتن ارزش هر چیز” و ارزیابی “کسی که ارزش هر چیزی را معین میکند". در فرهنگ معین نیز ارزیابی “عمل ارزش و بهای هر چیز، سنجش و بررسی حدود هر چیز و برآورد کردن ارزش آن” و ارزیاب، کسی که ارزش هر چیزی را معین میکند (خورشیدی و ملکشاهیراد ، ۱۳۸۲: ۳۹).
تایلر ارزشیابی را وسیلهای جهت تعیین میزان موفقیت برنامه در رسیدن به هدفهای آموزشی میداند (زارعی، ملکی و سبزیپور، ۱۳۹۱: ۱۳۲). ارزشیابی به فرایند نظامدار جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات گفته میشود به این منظور که تعیین شود آیا هدفهای مورد نظر تحقق یافتهاند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی (گی، ۱۹۹۱: به نقل از سیف، ۱۳۸۶: ۳۶). ارزشیابی فرآیند ساختارمند جمعآوری و تفسیر اطلاعات اطلاق میگردد که تحقق اهداف مورد نظر برنامه و میزان ان را تعیین می کند (کمان و همکاران، ۲۰۱۱: ۵۴۴). هستینگ و مادایوس(۱۹۷۱) ارزشیابی را جمعآوری منظم شواهد و اطلاعات تغییرات واقعی ایجاد شده در فراگیران تعریف میکنند (صفوی، ۱۳۸۲؛ به نقل از شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۰). منظور از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدفهای آموزشی از پیش تعیین شده، به منظور تصمیم گیری در این باره میباشد که آیا فعالیتهای آموزشی استاد و کوششهای یادگیری دانشجویان چه میزان، به نتایج مطلوب انجامیدهاند و به چه میزان؟ (سیف، ۱۳۸۶: ۴۹۴).
در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی این سؤال مهم مطرح میشود که چگونه اطمینان پیدا کنیم:
- دانشآموزان، آموزشهای داده شده را به درستی فراگرفتهاند؟
- تلاشهای دانشآموزان برای یادگیری تا چه اندازه اثربخش بوده است؟
- فعالیتهای معلم در کلاس چقدر مفید بوده است؟
- نقاط قوت و ضعف معلم و یادگیرنده کدامند؟ (یادگارزاده، ۱۳۸۴: ۶۴).
به طور کلی ارزشیابی عبارت است از فرایند نظامدار جمعآوری، دستهبندی، تفسیر و تحلیل دادهها به منظور قضاوت و تصمیمگیری در مورد ارزش برنامه.
۲-۸- ضرورت ارزشیابی در آموزش دانشگاهی
در آموزش دانشگاهی ارزشیابی نقش مهمی ایفا میکند، زیرا دارای توان داوری، آموزش و عنصر توسعه برای دانشآموزان است (کلیپا، ایگنات و روسو، ۲۰۱۱: ۸۸۲).
براون، بال و پندلبوری نیز (۱۹۹۷) اهداف ارزشیابی تحصیلی در آموزش عالی را ذکر کردهاند. از نظر آنها، ارزشیابی در سطح دانشگاه با اهداف زیر انجام میشود:
- ارائه بازخورد به دانشجویان برای بهبود یادگیری
- ترغیب و تشویق دانشجویان
- تشخیص نقاط قوت و ضعف یادگیری دانشجویان
- کمک به دانشجویان برای توسعه مهارتهای خودارزشیابی
- ارائه تصویری از آنچه دانشجو آموخته است
- تصمیمگیری درباره ارتقاء یا ارتقاء نداشتن دانشجو در درسها
- رتبهبندی دانشجویان
- ارائه گواهی به دانشجویان برای ادامه تحصیل
- اعطای مجوز انتخاب درسهای بعدی
- فراهم کردن بازخورد برای اعضای هیأت علمی
- بهبود و بهسازی کیفیت تدریس
- شناسایی نقاط ضعف و قوت دوره آموزشی (به نقل از شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲).
آیزنر (۱۹۹۴) به کارکردهای ارزشیابی در پنج محور از جمله تشخیص مشکلات یادگیری، اصلاح برنامهدرسی، مقایسه برنامهها با یکدیگر، پیشبینی یا برآورد نیازهای آموزشی و تعیین میزان تحقق اهداف، توجه کرد.
با وجود آنکه ارزشیابی یکی از کارکردهای مهم نظامهای آموزشی است، ضعفهایی در رویههای فعلی ارزشیابی به چشم میخورد. مراکز آموزش عالی و دانشگاهها نیز از این ضعفها مبرا نیستند (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲و۱۳).
براون، بال و پندلبوری (۱۹۹۷) به نقاط ضعفی اشاره کردهاند، که در ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانشجویان در آموزش عالی وجود دارد. برخی از مهمترین این ضعفها عبارت هستند از:
- محدودیت زمان دانشجویان برای انجام دادن تکالیف درسی
- کمبود زمان برای اعضای هیأت علمی برای ارزیابی تکالیف قبل از شروع نیمسال بعدی
- بازخوردهای نامناسب ارائه شدهبه دانشجویان
- اختلاف زیاد نمرهگذاری درباره یک درس
- تفاوتهای زیاد در نمرهگذاریهای افراد همکار در ارزشیابی
- ملاکهای مبهم و غیر مشخص در ارزشیابی
- بیاطلاعی دانشجویان از انتظارات علمی که از آنها وجود دارد.
- آگاهی نداشتن دانشجویان از تکالیفی که به لحاظ علمی ارزشمند یا فاقد ارزش محسوب میشود
- تلقی ارزشیابی توسط برخی از بخشها یا دانشکدهها به عنوان یک فعالیت غیر ضروری (به نقل از شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۸: ۱۲).
۱ . Conner & Altman & Jackson
۲ . Ralf Tyler
۱ Gay
۲ . Kman et al
- ۱. Hasting & Madaus
- ۲. Clipa & Ignat & Rusu
۳ . Brown, Bull & Pendlebury
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 05:41:00 ب.ظ ]
|