ابطحی و صلواتی عنوان می‌دارند که: اگر چه مرز بین دانش و اطلاعات روشن نیست، لیکن چند ویژگی دارد که این دو را از هم جدا می‌کند(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۸-۷).
سطح ظرافت: اطلاعات غالباً به موقعیت‌ها، شرایط، فرآیندها و یا هدف‌های خاص اشاره دارد. در این صورت در بر گیرنده سطحی از دقت و ظرافت است که آن را برای کار مورد نظر مناسب می‌کند. ورای موقعیت یا کار خاص، اطلاعات تا زمانی که به دانش تبدیل نشود کم ارزش خواهد بود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
زمینه: اطلاعات در برگیرنده داده‌ها در این زمینه است. زمینه ممکن است محصول مشتری یا فرایند کسب و کار باشد و شکل اولیه داده‌ها را تا سطح اطلاعات ارتقاء دهد. زمینه، اطلاعات را برای مدیریت جهت تصمیم ­گیری و برنامه­ ریزی مفید می‌کند. مدیر نتایج معناداری را در خصوص معاملات با بررسی و بازبینی داده‌ها استخراج می‌کند. برای اینکه داده مفید واقع شود باید در درجه اول در زمینه قرار گیرد.
دامنه: اطلاعات کلاً محدود به زمینه‌ای است که در آن ایجاد می‌شود. اطلاعات فروش به مدیران در خصوص فروش مطالبی ارائه می‌دهد، دانش دراین خصوص فراتر عمل می‌کند و در موقعیت‌های گوناگون کاربرد دارد.
به­هنگام بودن: اطلاعات بر زمان مبتنی است و بنابراین، بهطور مداوم در حال تغییر است. به مجرد اینکه داده جدید، اخذ شود اطلاعات جدیدی مورد نیاز خواهد بود. دانش به علت بار معنایی زیاد خود، حساسیت زمانی کمتری دارد. دانشی که از اطلاعات دیروز به دست آمده، می‌تواند برای درک اطلاعات فردا به کار رود.
۲-۱-۳-۳ دانش
دانش، از اطلاعات و اطلاعات از داده‌ها ریشه می‌گیرند. دانش شکل غنی شده و بارور شده اطلاعات می‌باشدکه همراه با فهمیدن چگونگی و چرایی است(سرلک وفراتی، ۱۳۸۷، ۱۰). فرهنگ لغت لانگمن کلمه دانش را این گونه معرفی کرده است: حقایق، اطلاعات، مهارت‌ها و دریافت‌هایی که یک شخص می‌تواند از طریق یادگیری یا تجربه کسب نماید (یانگ، ۲۰۰۷). دانش، اطلاعاتی است که تفسیر شده و به اقدامی مؤثر منجر می‌شود(هاشمیان بجنورد و منهاج، ۱۳۸۶). دانش عبارت است از افکار و پندارها، فهم و درس‌های آموخته شده در طول زمان. دانش فهمیده می‌شود و فرد آن را از طریق تجربه، استدلال، بصیرت، یادگیری، خواندن و شنیدن بدست می‌آورد. هنگامی که دیگران دانش خود را با افراد سهیم می‌شوند، دانش گسترش می‌یابد و هنگامی که دانش فرد با دانش دیگران ترکیب می‌شود، دانش جدیدی بهوجودمی‌آید. دانش، ماهیتی فردی دارد، زیرا با ارزش‌ها و باورهای افراد و ادراک آن‌ها از جهان و دیگران، در ارتباط متقابل قرار دارد. به علاوه دانش در بافت و زمینه روابط بین فردی ظاهر می‌شود. دانش،غنی‌تر و معنادارتر از اطلاعات است(نوروزیان، ۱۳۸۴، ۲۵). «دانش» مخلوط سیالی از تجربیات، ارزش‌ها، اطلاعات موجود و نگرش‌های نظام یافته استکه چارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می‌دهد. دانش، در ذهن دانشور بهوجودمی‌آیدو به کار می‌رود. دانش در سازمان‌ها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش بلکه در رویه‌های کاری، فرآیندهایسازمانی، اعمال و هنجارها نیز مجسم می‌شود. دانش در درون افراد وجود دارد و بخشی از پیچیدگی ندانسته‌های انسانی است. تبدیل داده به اطلاعات و سپس دانش، محور اصلی مدیریت دانش است(جعفری مقدم، ۱۳۸۵).بنابراین، دانش ترکیب سازمان یافته‌ای از «داده‌ها»است که از طریق قوانین، فرآیندها و عملکردها و تجربه حاصل شده است. به عبارت دیگر «دانش» معنا و مفهومی است که از فکر پدید آمده است و بدون آن اطلاعات و داده تلقی می‌شود. تنها از طریق این مفهوم است که «اطلاعات» حیات یافته و به دانایی تبدیل می‌شود(ریچز، ۲۰۰۰، ۱۱-۱۰).
۲-۱-۳-۴ خرد
آخرین مرحله، حرکت از دانش به خرد و کمال است. خرد همان کاربرد دانش است، در واقع از درک دانش، خرد حاصل می‌شود. اگر شخصی اثر منفیعمل و یا حرکتی را بداند اما بدون توجه به آن، حرکت یا عمل را مرتکب شود، فرد خردمندی نیست، چرا که از دانشی آگاهی داشته که آن را به کار نگرفته است خرد درک همراه با قضاوت و اساس جستجو و پرسشگری فلسفی است. خرد وقتی در سازمان بدست می‌آید که دانش جدید را همراه با تحولات، تجربیات و تخصص‌های گروهی به کار گیرد و از دانش به وجود آمده برای رسیدن به هدف‌های برنامه ریزی شده با اشتراک مساعی همهبخش‌ها در سازمان استفاده کنند(حق نظر، ۱۳۸۸). به طور خلاصه داده، اطلاعات، دانش و خرد چهار مرحله زنجیره اطلاعات هستند. داده‌هابهخودی خود عاری از مفهوم هستند و شامل مشاهدات، حقایق یا اعدادی هستند که اطلاعات را به دست می‌دهند. وقتی که داده‌ها به منظور خاصی سازماندهی شده و در یک متن قرار می‌گیرند تبدیل به اطلاعات می‌شوند. وقتی که اطلاعات برای آشکارساختنالگوهای غیرمعمول یا گرایشات نهان مورد تحلیل قرار می‌گیرندبه دانش تبدیل می‌شوندو وقتی که دانش برای تصمیم ­گیری در موقعیت‌های واقعی زندگی به کار گرفته می‌شود تبدیل به خرد می‌شود(گاندهی، ۱۳۸۴).
خرد
دانش
اطلاعات
داده
شکل ۲-۱-۱ هرم دانش: (نوروزیان، ۱۳۸۴، ۲۴)
۲-۱-۴ ارتباط بین داده، اطلاعات و دانش
دیدگاه‌های متفاوتی در مورد ارتباط بین داده، اطلاعات و دانش وجود دارد، دیدگاه اول (دباغی و همکاران، ۱۳۸۹) عنوان می‌کندکه داده‌ها؛ حقایق ساده‌ای هستند که به اطلاعات تبدیل می‌شوند؛ به عبارت دیگر، اطلاعات ترکیبی از داده‌ها در ساختارهای نامفهوم هستند. زمانی که این نوع ساختارها در زمینه‌ای خاص قرار می‌گیرند، به دانش تبدیل می‌شوند. این دیدگاه فرض می‌کند که در یک نظم خطی، داده‌ها، اطلاعات را تولید می‌کنند و اطلاعات، دانش را به وجود می‌آورد. دیدگاه دوم (تومی، ۱۹۹۹) که با دیدگاه اول کاملاً متفاوت است ودر تقابل با آن قرار دارد ادعا می‌کند که داده، بعد از دانش و اطلاعات، در آخر کار شکلمی‌گیرد. این دیدگاه عنوان می‌کند که قطعات جداگانه‌ای از حقایق ساده وجود ندارند، مگر اینکه فرد، خودش آنان را به وجود آورد. چنانچه یک ساختار با مفهوم جهت ارائه اطلاعات به وجود آید و به کار رود، داده‌هامی‌تواندشکل گیرند (سرلک و فراتی، ۱۳۸۷، ۱۳-۱۱). بنابراین تمایز بین اطلاعات و دانش به دیدگاه کاربر بستگی دارد (باقرنژاد و قهاری، ۱۳۸۶).
اطلاعات
دانش
داده
شکل ۲-۱-۲ روابط مفاهیم داده، اطلاعات و دانش: (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷، ۱۵)
در کل می‌توان گفت داده‌ها صرفاً شامل حقایق عینی خام است، در حالی که اطلاعات به عنوان داده‌های ساختار یافته و سازماندهی شده بوده و دانش می‌تواند به عنوان ارزش و معنایی که به اطلاعات از طریق ذهن افراد داده می‌شود، در نظر گرفته شود. تمایز بین داده، اطلاعات و دانش عمدتاً، فقط در ادبیات موضوع است که به چشم می‌خورد. در حالی که این سه اصطلاح در عمل به جای هم به کار می‌روند. با وجود این درک ارتباط بین اطلاعات و دانش مهم است؛ به خصوص در هزاره‌ای که با وفور داده و اطلاعات مواجه هستیم و دسترسی آسان به حجم عظیمی از اطلاعات، آن‌ها را ظاهراً بی اهمیت جلوه می‌دهد. با این اوصاف آنچه مهم است تمرکز روی الگوهایی از اطلاعات است که دانش می‌آفرینند و از این طریق به خلق شگفتی می‌پردازند(سرلک و فراتی، ۱۳۸۷).
۲-۱-۵ سیر مراحل تبدیل داده به دانش و خرد سازمانی
با توجه به فرایند تبدیل داده‌ها در درون سازمان به دانش(نمودار ۲-۱-۱)، آن چیزی که حائز اهمیت است این است که ما بتوانیم با کاربردی کردن دانش به خرد رسیده و با ایجاد ارزش افزوده از طریق دانش، برتری و مزیت رقابتی ایجاد نماییم.
اطلاعات
دانش
خرد
داده
نمودار ۲-۱-۱ فرایند تبدیل داده به دانش و خرد سازمانی: (خیراندیش و افشارزاده، ۱۳۸۳، ۲۵).
۲-۱-۶ سلسله مراتب دانش(هرم دانش)
تا زمانی که سازمان تعریف خود را از دانش تعیین نکرده و نوع دانشی که از نظرسازمانی اهمیت دارد، را شناسایی ننموده است، قادر به مدیریت دانش عملیاتی نخواهد بود. واضح است که همه دانش‌ها ارزش یکسانی ندارند. نمودار(۲-۱-۲) مراتب یا پیوستار دانش را نشان می‌دهد. در سطوح بالاتر سلسله مراتب دانش، پهنا، ژرفا، معنا، مفهوم و ارزش آن افزایش می‌یابد(اجتهادی، ۱۳۸۶).
داده: شامل متون، رخدادها، تصاویر تفسیر شده و کدهای عددی تفسیر نشده بدون زمینه و بنابراین بدون معنی است.
اطلاعات: عبارت از داده‌هایی است که با زمینه و معنی ترکیب شده است به گونه‌ای که شکل و محتوای آن می‌تواند بعد از تدوین، طبقه ­بندی، پردازش و چارچوب­دهی شود و برای وظیفه خاصی به کار رود.
دانش: شامل مجموعه‌ای از اطلاعات، اصول و تجربیاتی است که به طور فعال اجرا و مدیریت، تصمیم ­گیری، و حل مسئله را هدایت می‌کند. از طریق دانش می‌توان به طور هوشمندانه منابع اطلاعاتی موجود را کسب کرده و آن‌ها را به کار بست.
تخصص: به کارگیری مناسب و مؤثر دانش برای دست‌یابی به نتایج و بهبود عملکرد است.
قابلیت: شامل ظرفیت و تخصص سازمانی برای ایجاد محصول، خدمت یا فرایند در سطوح بالای عملکرد است. قابلیت، نیازمند یکپارچه سازی، هماهنگی و همکاری بسیاری از افراد و تیم‌ها است. قابلیت بیش از صرف عملکرد فعلی است، این جزء دانش بیانگر توانایی یادگیری، نوآوری و خلق کردن است(اجتهادی، ۱۳۸۶).
قابلیت
اطلاعات
داده
دانش
تخصص
نمودار ۲-۱-۲ سلسله مراتب دانش: (اجتهادی، ۱۳۸۶، ۱۰۲)
۲-۱-۷ انواع دانش
یکی از اولین تقسیم بندی‌ها در مورد دانش در سال ۱۹۴۸ توسط پولانی ارائه شد، وی دانش را به دو دسته تقسیم بندی نمود؛ اولی دانش آشکار است که قابلیت کدگذاری دارد و می‌توانآن را به صورت مکتوب و مستند بیان نمود. این دانش را می‌توان به شکل اعداد و کلمات و نیز به شکل خصوصیات کالا، دستورالعمل‌ها و قواعد کار تبدیل کرد؛ودومی دانش نهفته، که دانش شخصی است که به سختی می‌توان آن را مستند وکدگذاری نمود، به همین دلیل انتقال آن بسیار مشکل است. این نوع از دانش بیشتر ناشی از تجارب و مهارت‌های کارکنان است (شریف زاده و بودلایی، ۱۳۸۷،۱۶). بررسی طبقه بندی‌های ارائه شده در خصوص دانش این نکته را آشکار می‌سازدکه فصل مشترک اکثرصاحبنظران در مورد انواع دانش حول محورهای دانش نهفته، دانش آشکار، دانش فردی و دانش گروهی متمرکز شده است. بنابراین دانش می‌تواند آشکار، نهفته، فردی و یا جمعی (سازمانی) باشد(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۱۹). محققان و صاحب نظران مدیریت دانش با توجه به ماهیت و شرایط خاص سازمان‌ها تعاریف زیادی از این چهار نوع دانش را ارائه کرده‌اند که به چند نمونه از آن‌ها اشاره می‌گردد:
۲-۱-۷-۱دانش نهفته (ضمنی)
دانش نهفته، دانشی انتزاعی است و دست‌یابی به آن آسان است، دانشی که منابع و محتوای آن در ذهن نهفته است و به آسانی قابل دست‌یابینبوده و ساختارمند نیست. این دانش از راه تجربه و یادگیری عملی کسبمی‌شود و کدگذاری شده نیست(دانش فرد و ذاکری، ۱۳۸۸). دانش ضمنی ذهنی و مبتنی برتجربه است دانشی که سخت است در واژه‌ها، جمله‌ها و سایر رفتار سیستماتیک بیان می‌شود. آن چارچوب خاصی دارد و عمیقاً در عمل و تعهد ریشه دارد. اغلب شامل مهارت‌های شناختی مانند باورها، چشم‌اندازها، شهود و مدل‌های ذهنی و نیز مهارت‌های فنیمانند صنعت و معلومات خاص است. بنابراین رسمی کردن، جذب، ذخیره و انتقال دانش نهان به دیگران می‌تواندمشکل باشد(لی، ۲۰۰۷، ۱۲). در مورد دانش ضمنی تلاش بر این است که این دانش به شکل قابل تسهیم تبدیل شود. اما دانش ضمنی به طور منظم و تدوین شده وجود نداشته و طبق تعریف همیشه در حال تغییر، رشد، پیشرفت و شکل گیری مجدد به وسیله آخرین تجارب دارنده دانش است. این وظیفه مدیریت دانش است که دانش تدوین نشده را به صورت تدوین شده و صریح تبدیل کند و فرهنگ تسهیم دانش را تقویت کرده و باعث گسترش آن شود(سیف الهی و همکاران، ۱۳۸۷، ۵۳).
۲-۱-۷-۲ دانش صریح(آشکار)
در نقطه مقابل دانش ضمنی، دانش صریح وجود دارد که عبارت است از دانش ضمنی که در فرایند پردازشی، مستند شده و به صورت واضح در قالب زبان رسمی بیان شود، و به راحتی بین افراد به اشتراک گذاشته شود(فرهودی و درودی، ۱۳۸۷). دانش صریح به صورت آشکار و کدگذاری شده است(جورنا، ۲۰۰۱) و در مقایسه با دانش نهفته عمومیت بیشتری داشته و به راحتی قابل انتقال است (دباغی و همکاران، ۱۳۸۹). حرکت سازمان‌ها در راستای دانش ضمنی درون زایی دانش و توسعه داخلی آن را سبب می‌شود و حرکت از دانش ضمنی به دانش صریح سبب برون زایی و توسعه فعالیت‌های سازمان می‌شود(باقرنژاد و قهاری، ۱۳۸۶).
جدول ۲-۱-۲ ویژگی دانش ضمنی و صریح

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...