راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره جلو یاری- فایل ۴ |
نمودار ۷-۲
مبادلات متقاطع
نمودار ۸-۲ مبادلات متقاطع
نمودارهای ۷-۲ و ۸-۲ نمودار مبادلات متقاطع، اقتباس از وولمز و براون و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴)
تبادلات متقاطع و مکمل ساده هستند و تبادلهای یک سطح محسوب میشوند. تبادلهای پیچیدهتر، یعنی آنهایی که شامل تداخلات فعالیت همزمان بیش از دو حالت من، میشوند، تبادلهای نهفته هستند واین مقوله است که اصل و اساس بازیهاست تبادلات نهفته را میتوان به سنخهای زاویهدار[۶۶] و مضاعف[۶۷] تقسیم نمود. تبادلات زاویهدار، تبادلهایی هستند که شامل سه حالت من میشوند و فروشندگان حرفهای معمولاً در تبادلهای زاویهدار، مهارت دارند. تبادل مضاعف نهفته، شامل چهار حالت من میشود که در اغلب بازیهای مغازله شده میشود (برن، ترجمه فصیح، ۱۳۷۳).
به بیان دیگر در یک رابطه متقابل همراه با پیامهای نهایی دو پیام در آن واحد رد و بدل میشود. یکی از آنها پیامی روشن و واضح و پذیرا در سطح اجتماعی است. دیگری پوشیده و پنهان است و یا پیامی است که در سطوح روانشناختی قرار دارد. هر نوع رابطه متقابل همراه با پیامهای نهایی که در آن رابطه نابالغ به بالغ یعنی پیامهای اجتماعی تبادلات روانشناختی بین والد و کودک را بپوشاند (به ندرت کودک- کودک با والد- والد) یک رابطه متقابل دو گانه (مضاعف) نامیده میشود. چنانچه فرد با محرک بالغ- بالغ در سطح اجتماعی مورد خطاب قرار گیرد ولی پیام نهانی از نوع والد به کودک او باشد این نوع تبادل نهانی، زاویهدار نامیده میشود (جونز و استوارت، ترجمه دادگستر، ۱۳۷۶).
فروشنده خریدار
نمودار ۹-۲ مبادلات زاویهای
نمودار ۱۰-۲ مبادله دوتایی (پنهانی) (مضاعف)
نمودار ۹-۲ و ۱۰-۲، اقتباس از (دولمز و هیوج و براون، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۳).
قانون سوم میگوید که نتیجه مبادلات در سطح روانی تعیین میشود. اغلب تنها افراد آگاه از مبادلات پنهانی، همان شرکتکنندگان در آن مبادله هستند. مبادلات پنهانی الزاماً نادرست نیست اما گهگاه پیام سری ممکن است به منظور آماده کردن افراد برای انجام بازیها و پاداشهای منفی ناشی از آن انجام شود (وولمز و براون و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴).
یک نکته عمومی مهم دیگر در مورد روابط متقابل آن است زمانی که فردی، محرک یک رابطه متقابل را به فرد دیگر وارد میکنند هرگز نمیتواند او را وادار کند که به یک حالت نفسانی خاص برود. بالاترین کاری که میتواند بکند این است که او را دعوت کند که از آن حالت نفسانی خاص پاسخ بدهد. به علاوه هیچ نوع رابطه متقابلی به خودی خود خوب یا بد نیست، کارپمن در مقالهای تحت عنوان اختیار در انتخاب، این عقیده را بیان داشته است که ما میتوانیم راه های جدید ایجاد رابطه متقابل را انتخاب کنیم. به نوعی که بتوانیم تبادلات معمولی آزاردهنده و بسته با دیگران را در هم بشکنیم. بدین ترتیب هر گاه فرد احساس کند در زنجیرهای از روابط متقابل ناراحتکننده و آزاردهنده گیر افتاده است اختیار آن را دارد که با یکی از حالات نفسانی خود رابطه را متقاطع کند و نیز میتواند هر یک از حالات نفسانی شخص متعامل را مورد خطاب قرار دهد (جونز و استوارت، دادگستر ۱۳۷۶).
تشخیص حالات نفسانی
اریک برن برای تشخیص حالت نفسانی چهار روش را ارائه کرده است که به قرار زیرند:
۱- تشخیص رفتاری ۲- تشخیص رفتارهای اجتماعی ۳- تشخیص بر مبنای سابقه و شرح حال ۴- تشخیص پدیدارشناسی. در تشخیص رفتاری با مشاهده رفتار شخص قضاوت میشود که او درکدام یک از حالات نفسانی قرار دارد که در این راستا کلمات، لحن صدا، ژستها و حرکات بدن، طرز قرار گرفتن، ایستادن و راه رفتن و حالات چهره باید مدنظر قرار گیرد. تشخیص اجتماعی بر این عقیده استوار است که دیگران اغلب اوقات با یکی از حالات نفسانی خود ارتباط برقرار میکنند که تکمیل کننده آن حالت نفسانی است که فردا از آن استفاده میکند. بنابراین با توجه به آن حالت نفسانی که آنها به او پاسخ میدهند میتوان فهمید که با کلام حالت نفسانی ارتباط را شروع کرده است (جونز و استوارت، ترجمه دادگستر، ۱۳۷۶).
تشخیص تاریخی حالات نفسانی از طریق انطباق با گذشته انجام میگیرد و به خاطر آوردن این که در گذشته شما درست در وضعیتی و با احساساتی کاملاً مشابه با آنچه ا کنون تجربه میکنید قرارداشتهاید موجب میشوند که پی ببرید در حالت نفسانی «کودک» خود هستید. اگر ژست و طرز صحبت پدر یا مادر شما درست شبیه به رفتار شما در حال حاضر بوده است به احتمال زیاد در حالت نفسانی «والد» خود هستید. تشخیص پدیدارشناختی حالت نفسانی زمانی انجام میگیرد که شخص احساسات خود را بیازماید. او میتواند با نگاهی به درون خود تجزیه کند که آیا در حالت «کودک»، «بالغ» یا «والد» خود میباشد. آنچه که او را در این راه یاری میکند به کار بردن روش های مختلف میباشد از جمله روش گشتالت، و یا بازگشت به گذشته و تجدید یک صحنه قدیمی که به این ترتیب میتواند مستقیماً حالت نفسانی موجود را تجربه کند. (وولمز و براون و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴).
مسدود کردن و پسراندن والد
همان طور که هریس و هریس (۱۹۸۵) اشاره میکنند: بعضی روزها از روزهای دیگر بدتر است. کار بالغ که مقابله با احساسهای بد است به خوبی به پیش نمیرود و ناگهان انبوهی از احساسات بد بر فرد غلبه میکند. اگر فرد خودش را تنبیه کند فردکاملاً از کار میافتد و والد و کودک شروع به بازنواخت اتهامات ضبطشده کرده و در نتیجه منجر به احساسات بدی نظیر پوچی و یأس میگردند. در چنین مواقعی برخی روشهای اضطراری به نام مسدود کنندههای والد میتوانند به عنوان مسکنی موقت و البته نه راهحل درازمدت برای رهایی از بدرفتاریهای درونی و بازگرداندن خود به زمان حال و قلمرو و بالغ به کار آیند. آنگاه بالغ فعال شده، میتواند راهحل مناسبی اتخاذ نماید. چندنمونه از این روشها عبارتند از فرم تن را تغییر بدهید، در اینجا و اکنون باشید، فکر بدترش را بکنید. همچنین حفظ رابطه با شخص یا اشخاص که تنها منبع ارتباطشان والد است کار آسانی نیست. در چنین مواقعی پسراندن والد روشی است که برای بیرون آوردن اشخاص از حالت والد و بازگرداندن آنها به حالت بالغ یا کودک به منظور حفظ و ادامه ارتباط بدون خطر دائمی تنبیه کودک به کار میرود (هریس و هریس، ۱۹۸۵، ترجمه فصیح، ۱۳۶۸).
نمودار حالات نفسانی
نمودارهای حالت نفسانی به وسیله جک دوسی به کار گرفته شد تا نشان دهد فرد در نظر دیگران چگونه به نظر میرسد. این نمودارها میزان انرژی روانی موجود در هر یک از حالات نفسانی در ارتباط با دیگران را ترسیم میکند. نمودارهای حالت نفسانی و فرضیه ثبات (یعنی میزان انرژی روانی در درون هر فرد ثابت است) یک دیدگاه فیزیولوژی در رواندرمانی است به این ترتیب اگر شخص مقداری از انرژی را که صرف «والد کنترل کننده» کرده است از آن بگیرد و انرژی بیشتری خواهد داشت تا صرف سایر حالات نفسانی خود انرژی گرفته است (وولمز و براون و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴).
ترسیم خود مربوط به شخصی که به خوبی سازگار پیدا کرده است به نحوی خواهد بود که هیچ یک از حالتهای خود وی به طور افراطی بالا یا پایین نمیباشد. مزیت ترسیم خود آن است که علاوه بر منعکس ساختن نقاط قوت شخصیت فرد، طرح یا نقشه شخصی فرد را برای نمو و تغییر نیز فراهم میآورد (ساعتچی، ۱۳۷۴).
به گفته دوسی بهترین روش برای تغییر ایگوگرام این است که برنامهای تنظیم شود تا آن بخش را که میخواهیم بیشتر داشته باشیم و رشد دهیم. وقتی که چنین رفتار میکنیم میزان انرژی به طور خودکار از قسمتهایی که میخواهیم به طور نسبی کمتر داشته باشیم به بخش موردنظر جابجا میشود (جونز و استوارت، ترجمه دادگستر، ۱۳۷۶).
کندرا[۶۸](۱۹۷۷) از طریق آزمونهای رورشاخ[۶۹] ایگوگرام[۷۰] بیماران خودکشی کننده را ایجاد کرد و یافتههای او وجود بالای والد انتقادگر در بیماران را تائید کرد. همچنین والد مهربان و پرورشدهنده بینهایت پایین بود (کاپلان[۷۱]، فریدمن[۷۲] و سادوک[۷۳]، به نقل از ترکان، ۱۳۸۰).
در نمودار حالت نفسانی که در این صفحه نشان داده میشود فرد اکثراً در حالت «کودک انطباقیافته» و بعد از آن «والد نوازشگر» میباشد و «والد کنترل کننده» او خیلی ضعیف است. او انتظار دارد دیگران از او مراقبت کرده و آنچه او میخواهد انجام دهند. «کودک آزاد» او خیلی ضعیف است درنتیجه به دنبال آنچه که واقعاً میخواهد نمیرود و در عوض خواستار آن چیزی است که «والدهای نوازشگر» به او گفتهاند باید داشته باشد و به علاوه این فرد افراد دیگر را بسیار نوازش میکند در نتیجه «کودک ادب شده» او احساس میکند استحقاق پذیرفته شدن در بین دیگران را دارد (وولمز و براون و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴).
نمودار۱۱-۲ نمودار حالت نفسانی
نمودار ۱۱-۲ اقتباس از وولمز و بروان و هیوج، ترجمه عظیمی، ۱۳۸۴
شیوههای ارتباطی و الگوهای رفتاری در نظریه ارتباط متقابل (اقتباس از لیندن فیلد، ترجمه اصغریپور، ۱۳۸۷)
کودک سازش یافته |
کودک طبیعی |
بالغ | واحد حامی | والد منتقد | |
سرکشی، تأسف، لطفاً، پذیرفتن، اطاعت، وفقدادن، متشکرم، نه آقا، بله آقا، من میبایست، یکی از این روزها، من باید، خوب انجام دادم؟ سعی میکنم، اگر فقط، نمیتوانستیم، تقصیر من نیست. | شادمان، فریاد خوشحالی، تفریح، هوس، خلاق، رویایی، عاشق، ترسیده، خودجوش، بیاختیار، عادی، پسر، میخواهم، ای کاش، خندیدن، آه! آخ! | چگونه، کجا، چه موقع، چرا، واقعیت، احتمال، چه کسی، اطلاعات، آزمون، حساب کردن، نتیجه، منحصر، تصمیم گرفتن، امار، حل کرده مشکل، فهمیدم، متوجه شدم | کمک کردن، پشتیبانی، مراقبتکردن، تعلیم دادن، حمایت کردن، توجه کردن، اعتنا کردن، تربیت کردن، اجازه بدهید کمکتان کنم، خوب میشوید، برایتان خواهم گرفت، نگران نباش، خوبست، استراحت کن | انجام دادن، بایست، باید، هرگز، انجام ندادن، لازم است، بد، خوب، همیشه، پافشاری کردن، تنبیه کردن، به من نگفتید، انتقاد، نمیتوانید، سوال نکنید، اگر من به جای تو بودم، احتیاجی نیست، چرا انجام ندادید، این کار را انجام بده | کلمات و عبارات |
ناامید، غمگین، شانههای افتاده، لبهای آویزان، دل شکسته، افسرده، چشمهای غمگین، طرد شده، کج کردن سر به یک طرف، قهر کردن، ظاهری بیچاره | آزاد، بدون مهار، لوس، خودجوش، حالت شادمانی و نشاط، چشمهای درخشان که حرکات زیاد | تماس چشمی، حالت مستقیم (نه سیخ)، ظاهر مطمئن، متفکر، بیآلایش، گوش دادن، ظاهر فعال | به عقب تکیه دادن، دست و دل باز، تبسم، دلداری، خندیدن، سرتکان دادن، متاثر کردن، دلسوز یا چشمهای معصوم، تشویق کردن، دوست داشتنی | کوبیدن روی میز، اشاره با انگشت، اخم کردن، از روی تنفر چشم گردانیدن، ترش رویی کردن سر را عقب دادن، گره به ابرو انداختن، از بالای لبه عینک نگاه کردن |
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 08:38:00 ب.ظ ]
|