۳-۱-۲. عشق مجازی (عشق زمینی)
موضوع عشق از ابتدای شکلگیری نظم فارسی وارد ادبیات شده است . امّا مضمون عشق مجازی اعم از مجازی متعالی یا زمینی به خصوص در مقطع بعد از حمله‌ی مغول که اجتماع دستخوش تغییر و تحول‌های سیاسی اُمرا و شاهزادگان است، بیشتر نمود پیدا می‌کند ( واردی، ۱۳۸۴: ۱۰۱) .
وحشی بافقی غزل سرای قرن دهم هجری از شعرای مهم و تاثیر گذار در مکتب وقوع و واسوخت با مهارتی که در به کارگیری الفاظ دارد سیمای عشق را به اشکال گوناگون به تصویر کشیده است. تقریباً بیشترین نمونه های عشق در غزل‌های وحشی، عشق مجازی است که معشوق زمینی، گاهی زن و یا مرد می‌باشد و اغلب عاشق مورد بی مهری معشوق قرار می‌گیرد و به نظر می‌رسد که وحشی بافقی عشق مجازی را راهی برای رسیدن به عشق حقیقی می‌داند و لازم به ذکر است که بگوییم عشق در ترکیب بندهای مربع و مسدس او نیز عشق مجازی و پیرامون ویژگی‌های مکتب وقوع و واسوخت سروده شده است. «عشق مجازی از حسن صوری پیدا می‌شود و مانند آن ناپایدار است. از این عشق حاصلی جز بقای نسل باقی نمی‌ماند. این عشق از تصعید و تلطیف میلی جنسی پیدا می‌شود» (نور بخش، ۱۳۸۴: ۳۳).
پایان نامه - مقاله - پروژه
عشق مجازی« عشق‌ورزی با معشوق غیر حقیقی و قادر لایزال است که منشأ آن هوی و حب مجازی است» (سجادی، ۱۳۷۳ : ۵۸۲). برخی از مشایخ صوفیه به عشق مجازی اعتقاد دارند مولوی نیز عشق مجازی را نفی نمی‌کند و در بسیاری موارد آن را مقدمه عشق حقیقی می‌داند و گوید عاشق مجازی، به صورت معشوق عاشق نیست بلکه به معنایی که در محبوب خود وجود دارد عاشق است (گوهرین، ۱۳۸۲: ۱۳۹).

 

چو نیک در گذری عشق ما مجازی نیست حقیقتی پسِ هر پرده‌ی مجازی هست
( دیوان :۳۱)

وحشی بافقی در یکی از غزل‌هایش که در مورد عشق است، یکی از منازل عشق را عشق مجازی می‌داند.عشق را از عشق زمینی باید شروع کرد و عاقبت به خدا رسید؛ همان طور که عشق محمود و ایاز یک عشق زمینی است.

 

تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
در عشق اگر بادیه‌ای چند کنی طی
صد بلعجبی هست همه لازمه عشق
یک منزل از آن بادیه‌ی عشق مجاز است
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
از جمله یکی قصه محمود و ایاز است …
(دیوان: ۴-۱۳)

وحشی بافقی راه عشق را راه پرخطری می‌داند و همچنین عشق را طوری دانسته که گاهی با امیدواری و گاهی ناامیدی همراه است .

 

در ره پر خطر عشق بتان بیم سر است بر حذر باش در این راه که سر در خطر است
(دیوان : ۱۳)

 

 

پای تا سر بیم و امیدم که طور عشق را غایت نومیدی و امیدواری گفتهاند
( دیوان :۵۵)

۳-۱-۲-۱. عشق درد بی درمان است
بیماری عشق شباهتی به دیگر بیماریها ندارد. به قول مولانا «علت عاشق زعلتها جداست…» (مولوی، ۱۳۶۶، ج۱: ۹). به همین مناسبت وحشی عشق را به دردی لاعلاج تشبیه کرده است:
به عقیده وحشی هر دردی درمان و چاره‌ای دارد فقط درد عشق و محبت است که درمان ندارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...