کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



بر اساس قانون جدید مجرمان مواد مخدر به سرعت محاکمه و مجازات می‌شوند، حاملان مواد مخدر ممنوع الخروج می‌شوند و روانگردان‌ها نیز به فهرست موادی که مجازات قانونی دارد، اضافه شده است. در قانون جدید که به نوعی اصلاح قانون قبلی مبارزه با مواد مخدر است، به مسئله روانگردان‌ها و پیش سازهای مواد توجه جدی شده است، مجازات قاچاقچیان و افراد اصلی باندهای قاچاق تشدید شده است و افرادی که در مبادی ورودی و خروجی کشور با مواد مخدر دستگیر شوند اگر خارجی باشند برگشت داده می‌شود و اگر ایرانی باشند، ممنوع الخروج شده و گذرنامه‌اش توقیف می‌شود ضمن اینکه به مراجع قضایی معرفی می‌شود. همچنین بر اساس اصلاحیه جدید قانون مبارزه با مواد مخدر، معتاد مجرم است مگر اینکه گواهینامه تحت درمان داشته باشند و زندان جای مناسبی برای مجازات معتادانی که در خرید و فروش مواد نقشی ندارند نیست و این افراد به درمان اجباری محکوم می‌شوند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بر اساس قانون جدید همکاری پلیس و اطلاعات ایران با پلیس و اطلاعات کشورهای همسایه برای شناسایی و انهدام باندهای قاچاق مواد مخدر تقویت می‌شود.[۴۵]
مسئله بعدی این است که در فرایند قاچاق مواد مخدر برخی افراد مباشر مجرم هستند. ممکن است فردی ۱۰۰ کیلو مواد را جابه‌جا ‌کند و این راننده خودرو است که از نظر حقوقی مباشر جرم است. ولی اشخاصی هستند که در واقع عوامل اصلی قاچاق هستند و به قصد و نیت آنها این عمل قاچاق انجام شده است. گرچه برخی قضات این افراد را شریک جرم می‌دانستند ولی برخی دیگر از قضات آنها را معاون جرم می‌دانستند بالاخره تفسیرهای مختلفی وجود داشت. یعنی آیا افرادی که مدیریت کار را دارند و افراد دیگر را اجیر می‌کنند برای قاچاق افرادی را استخدام می‌کنند و سرمایه‌گذاری مالی می‌کنند. آیا به عنوان شریک جرم هستند یا معاون جرم؟ چرا که اگر کسی شریک جرم باشد به اندازه مباشر جرم مجازات می‌شود و کسی که معاون جرم شود به حداقل مجازات مقرر مجازات خواهد شد. تفاوت زیادی بین این ۲ وجود دارد در صورتی که آنها در فعل و انفعلات قاچاق افراد و عناصر اصلی هستند.
درباره این موضوع هم با اتفاق آراء در مجمع تشخیص به این نتیجه رسیدیم که این افراد عناصر اصلی هستند و مجازات آنها تشدید شد.[۴۶]
مسئله بعدی این بود که خیلی‌ها اطفال و افرادی را با ترفندهای مختلف وادار یا تشویق به مصرف مواد می‌کنند. در تعیین مجازات برای این افراد قانون ابهام داشت طبیعتاً کسی که مواد مصرف کرده مجرم است اما فردی هم که او را وادار یا تشویق کرده است یا پیشنهاد دهنده است هم مجرم است
مسئله بعدی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصمیم رسیده، موضوع برخورد با معتاد است در قانون فعلی معتاد شلاق و جریمه می‌شود این دور باطلی ایجاد کرده است چرا که باید درمان شود و شلاق و جریمه راه حل مسئله نیست. اگر پول نداشت باید به زندان برود خوب زندان هم دوای درد مسئله نیست زندان محیط درمانی نیست زندان جایی است که فرد احساس حبس می‌کند و در ادامه سازمان زندانها به علت اینکه راه حال مجازات و اصلاح معتاد زندان نیست. سیستم سازمان زندانها با مشکل مواجه می‌شود و آرام آرام آنها را به انحاء مختلف آزاد می‌کند. البته منظور معتادان است نه قاچاقچیان. بنابراین معتادی که در فعل و انفعالات قاچاق و خرید و فروش آن دخالتی ندارد. این فرد نیاز به درمان دارد جای درمان معتاد هم در زندان نیست چون بافت زندان برای این کار ساخته نشده است. یا باید سازمان زندانها را به مرکز درمانی وسیع برای آنها تبدیل کنیم یا اینکه دولت سعی کند اینها را به سمت درمان‌های اجباری با امکانات خاص و با بکارگیری امکانات دولتی و خصوصی ببرد. معتادان در قانون جدید طبقه‌بندی شده است.[۴۷]
در ماده ۱۶ قانون سابق اینطور بود که اگر کسی به سمت درمان نرفت را جریمه کنیم و شلاق بزنیم. خیلی از معتادان نمی‌خواهند مراجعه کنند به مراکز درمانی به علت اینکه می‌ترسند شغل و زندگی خود را از دست بدهند. وقتی پلیس آنها را می‌گرفت تازه می‌فهمیدند که اگر گواهینامه تحت درمان می‌گرفتند خیلی خوب بود اما قانونگذار دست پلیس را بسته بود چون پلیس مجرم را گرفته است و باید او را به مرجع قضایی بفرستد مرجع قضایی هم در قانون قبلی یا باید جریمه کند یا شلاق بزند و اگر پول نداشت زندان برود یا اینکه اگر پول ندارد می‌گوید پول را تهیه می‌کند و بعد در سطح جامعه دزدی یا خرید و فروش مواد مخدر می‌کند تا پول را تهیه کند و به حساب بریزد.[۴۸]
لذا این تدبیر باید اصلاح شود ماده ۱۶ به این صورت اصلاح شد
اگر فردی گواهینامه تحت درمان ندارد و توسط مرجع قضایی دستگیر شداگر فرد تمایل به درمان داشته باشد قرار مناسب را مرجع قضایی بگیرد و به مرکز درمان معرفی کند. گواهینامه می‌گیرد و مرکز درمانی گزارش به مرجع قضایی می‌دهد که این فرد همکاری می‌کند یا نه اگر همکاری نکند فاز بعدی این است که مرجع قضایی فرد را به مرکز اجباری درمانی می‌فرستد و فرد معتاد ۳ تا ۶ ماه آنجا می‌ماند.
درمان اعتیاد زمانی انجام می‌شود که فرد تمایل داشته باشد درمان اجباری برای فراهم کردن این تمایل است و در نهایت اگر فرد نخواست فرد حبس می‌شود.با این موارد و موارد دیگر کنترل خوبی در جامعه معتادان اتفاق خواهد افتاد چون مصرف کننده با معتاد فرق می‌کند.
فردی که استعمال می‌کند ولی هنوز وابستگی پیدا نکرده است این فرد مجرم است ولی فردی که وابستگی پیدا کرد، معتاد است لذا مصرف کننده مواد مخدر جرم انگاری می‌شود و استعمال کنندگان تفننی مواد مخدر مجرم هستند.
تعزیر مجازاتی‌ است‌ که‌ برای‌ فعل‌ حرام‌ و یا ترک‌ واجب‌ در نظر گرفته‌ شده‌ و نسبت‌ به جرایمی‌ است‌ که‌ مجازات‌ حدی‌ پیش‌بینی نشده و تعیین‌ مجازات‌ در آن‌ جرایم‌ به‌ نظر امام‌ و نایب‌ او واگذار شده‌ است؛ به‌ طوری که‌ میزان‌ مجازات‌ نباید به‌ میزان‌ مجازات‌ حدی‌ ـ نسبت‌ به‌ همان‌ جرم‌ خاص‌ ـ برسد و لذا مجازات‌ اعدام‌ قاچاقچی‌ مواد مخدر از باب‌ تعزیرات‌ منتفی‌ خواهد بود، چه‌ اینکه‌ اگر مجازات‌ قاچاق‌ موادمخدر از باب‌ تعزیر باشد؛ باید حاکم(قاضی) در تعیین‌ نوع‌ مجازات‌ مخیر باشد.
در هر حال‌ در این‌که‌ جرایمی چون قاچاق‌ مواد مخدر که‌ موجب‌ فروپاشی‌ جامعه‌ می‌گردد، از مصادیق‌ افساد فی‌الارض‌ است درباره جرایم مربوط به مواد مخدر، با عنایت به اینکه موجب بروز فساد گسترده‌ای می‌گردد و نفس عمل حاکی از قصد و سعی مرتکب در به فساد کشانیدن جامعه تلقی می‌گردد و عنصر معنوی نیز در آن مفروض گرفته می‌شود، لذا قاچاق مواد مخدر به هر انگیزه‌ای از مصادیق افساد فی الارض خواهد بود لذا قانونگذار در برخورد با این نوع جرایم آن را در حد حدود قلمداد کرده و تحت عنوان مفسد فی‌الارض قابل مجازات از نوع اعدام دانسته است و مقررات تخفیف مشمول مقررات حاکم بر حدود خواهد بود. [۴۹]
به طور کلی کیفر تعزیر نامعین و متناسب با شدت جرم و تأثیر آن در جامعه و شخصیت مجرم است ولی حد معین است و حاکم حق تشدید یا تخفیف آن را ندارد. بنابراین در جرایمی که در قوانین خاص مانند مجازات جرایم نیروهای مسلح و جرایم قانون مبارزه با مواد مخدر و غیره مجازات اعدام لحاظ شده باتوجه به استدلال بعمل آمده اگر شرایط فعل ارتکابی از مصادیق افساد فی‌الارض باشد یک مجازات حدی است و اگر شرایط مذکور احراز نشد و یا دامنه ارتکاب فعل در حدی نبود که مشمول افساد فی‌الارض باشد تعزیری بوده و قابلیت تخفیف خواهد داشت.[۵۰]
بند دوم:اعدام
برخی معتقدند با توجه به قاعده ی التعزیر دون الحد چون اعدام نمی تواند در زمره ی تعزیرات باشد به همین جهت در این درجه بندی ها به این مجازات اشاره نشده است لذا باید معتقد باشیم که تمامی اعدام ها از باب افساد فی الارض حدی است
برخی دیگر معتقدند که با تصویب این قانون اساسا مجازات اعدام تعزیری منتفی است یعنی قانونگذار کلیه ی اعدام های تعزیری را به مجازات های تعزیری درجه ی یک که شدیدترین نوع مجازات تعزیری است تبدیل کرده است پس از کلیه مقررات مربوط به مجازات تعزیری درجه یک در خصوص این جرایم نیز جاری است.[۵۱]
تعزیر مجازاتی است که مقدار آن کمتر از حد است در حالی که سلب حیات و مجازات اعدام شدیدترین نوع مجازات می‌باشد که دیگر حیات مجرم به مصلحت اجتماع نمی‌باشد. از طرف دیگر، در منابع معتبر اصولی علمای علم اصول ما بر این عقیده‌اند که خاص مقدم مخصص عام مؤخر واقع می‌شود و اگر امر دائر باشد بین تخصیص و نسخ، تخصیص مقدم است. لذا اگر ما قوانین خاص مورد سؤال، مانند اعدام در خصوص جرایم مربوط به مواد مخدر و یا جاسوسی نظامیان که از حیث زمانی مقدم می‌باشند را مخصص عام مؤخر بدانیم، در واقع مطابق نظر علمای علم اصول عمل کرده ایم. ضمناً قاعده: «الجمع مهما امکن اولی من الطرح» نیز مؤید این نظر است یعنی اگر دو دلیل متعارض داشتیم که هر کدام نافی دیگری بود تا جایی که راه جمعی بین دو دلیل وجود دارد ما باید سراغ جمع دو دلیل باشیم و به هر دو دلیل عمل کنیم که یک راه جمع بین دو دلیل، مخصص بودن قانون خاص است، همچنین قاعده دیگری در بحث اصول داریم به این مضمون که: «المجهول یلحق بالاعم الاکثر» یعنی فرد مجهول ملحق به اعم اکثری می‌شود و در دوران بین تخصص و نسخ، نسخ ندرت وقوع و تخصیص کثرت استعمال دارد، مضافاً اینکه در بحث تخفیف مجازات در قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر در ماده۳۸ قانونگذار کیفیت تخفیف را پیش بینی کرده است و از طرف دیگر، در ماده ۲۴ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح(بزه جاسوسی) نوعاً بحث از عنوان محارب شده است. [۵۲]
نتیجه سخن اینکه اعدام‌های پیش‌بینی شده در قوانین خاص هرچند تعزیر هم محسوب شوند امّا به عنوان قانون خاص مقدم، مخصص قانون عام مؤخر که قانون مجازات اسلامی است می‌باشند و تخفیف مجازات نیز تابع همان قانون خاص و عفوهای پیش‌بینی شده در قانون است. مجازات مرگی که از طرف حاکم معین می‌شود اعدام تعزیری است. هرچند که بیشتر فقهای شیعه اعتقاد دارند که اصل در تعزیر مادون حد است. ولی برای عدول از این اصل و اجرای مجازات بالاتر از حد می‌توان به یکی از سه علل زیر استناد کرده و اعدام تعزیری را جایز شمرد. مصلحت فرد در جامعه،قیام در مقابل فساد فی الارض، نهی از منکر.
بند سوم:ماهیت مجازات اعدام در قانون تعزیری‌
بر اساس‌ ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی، حد به مجازات‌هایی‌ گفته‌ می‌شود که‌ نوع، میزان‌ و کیفیت‌ آن‌ در شرع‌ مشخص‌ شده‌ است، در ماده‌۱۶ قانون‌ مجازات اسلامی۱۳۷۵ تعزیر چنین‌ تعریف‌ شده‌ است: «تعزیر تأدیب‌ و یا عقوبتی‌ است‌ که‌ نوع‌ و مقدار آن‌ در شرع‌ تعیین‌ نشده‌ و به‌ نظر حاکم‌ واگذار شده‌ است. ازقبیل‌ حبس‌ و جزای‌ نقدی‌ و شلاق‌ که‌ میزان‌ شلاق‌ بایستی‌ از مقدار حد کمتر باشد».
در قانون جدید در تعریف تعزیر در ماده۱۸ آمده: «تعزیر مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعـی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال می‌گردد. نوع، مقدار، کیفیت اجراء و مقررات مربوط به تخفیف، تعلیق، سقوط و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین می‌شود». تفاوت‌های‌ مهم‌ بین حد و تعزیر وجود دارد در حدود شرعی‌ موضوع‌ و مجازات‌های‌ حدی‌ کاملا” مشخص‌ و شرایط آن‌ تعیین‌ شده‌ است‌ در حالی‌که‌ در تعزیرات‌ موضوع‌ مجازات‌ به‌ عینه‌ مشخص‌ نشده‌ است، بلکه به نظر حاکم قرار داده شده است.
در ماده۱۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ پس از تعریف تعزیر بیان می‌دارد که از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق اعلام نموده است و در مقام بیان از مجازات اعدام و سلب حیات که سنگین‌ترین مجازات است ذکری نکرده است.[۵۳]
در مواد۱۸ و۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۹۲ نیز هیچ اثری از مجازات اعدام و سلب حیات در مجازات تعزیری وجود ندارد. از این موضوع می‌توان به این نتیجه رسید که: قانونگذار که درحال حاضر در مقام حاکم بوده و احصاء افعال مستوجب تعزیر و تعیین نوع و میزان مجازات به دست او می‌باشد، مجازات اعدام را مجازات تعزیری نمی‌داند و در این مقام از بیان مجازات سلب حیات بعنوان تعزیر اباء دارد. لیکن مجازاتی مانند اعدام و سلب حیات چون خود حد محسوب می‌شود و تعزیر هم می‌بایست دون‌الحد باشد نمی‌تواند مجازات تعزیری محسوب گردد[۵۴]
مجازات اعدام نیز مجازات تعزیری است که ماده ۱۹ به آن اشاره ندارد اما بعید است که مشمول قسمت تبصره ۴ بوده و مجازات درجه هفت به حساب آید.[۵۵]
بند چهارم: سکوت قانون در قبال جرایم متعدد اطفال و نوجوانان
قانون مجازات اســلامى مصــوب ۱۳۹۲ در قبال جرایم متعــدد اطفال و نوجوانان ساکت مىباشد.مجازات های تعزیری موضوع ماده ی ۱۹ مخصوص جرایم اشخاص بالای هجده سال است و افراد زیر این سن برابر ماد ۸۸ به بعد مجازات خاص خود را دارند یعنی مجازات پیش بینی شده در درجه ی پنج فقط مربوط به بزرگسالان است زیرا در ماده ی ۸۹ این قانون بر اساس درجات تعزیر برای نوجوانان مجازات خاصی تعیین شده است.[۵۶] به همین دلیل این پرسش مطرح مىشود که آیا احکام و مقــررات ناظر بر تعدد جرم در خصوص جرایم ارتکابى اطفال و نوجوانان نیز جریان مىیابد؟
بــا وجود تصریح ماده ى ۱۳۸ قانون مجازات اســلامى جدید مبنى بر عدم اعمال مقررات تکرار جرم در خصوص اطفال بزهکار، این قانون در خصوص اعمال یا عدم اعمال مقررات تعدد جرم نسبت به این افراد ساکت است؛ این امر زمینه ى بروز دیدگاه های مختلف و رویه های قضایی متفاوت را فراهم خواهد آورد. همین رویکرد در قانون مجازات عمومى مصوب ۱۳۰۴ نیز پذیرفته شده بود؛ به موجب ماده ى ۳۸ قانون مذکور، احکام تکرار جرم در خصوص اطفال قابل اجرا نبود؛ با وجود ســکوت این قانون نســبت به جرایم متعدد اطفــال، در بند «ط» ماده ى ۳۲ قانون مجازات عمومى مصوب ۱۳۵۲ آمده بــود که مقررات مربوط به تکرار و تعدد جرم درباره ى اطفال بزهکار رعایت نمى شــود. در رأى وحــدت رویه ى [۵۷]هیأت عمومى دیوان عالى کشور نیز تصریح شــده بود: «بند «ط» ماده ى ۳۲ قانون مجازات عمومى ســال ۱۳۵۲ صرفا اعمال مقررات مربوط به تعدد جرم را از لحاظ تشــدید کیفر درباره ى اطفــال منع کرده و تســرى به تعیین کیفر متعدد براى جرایــم مختلف ندارد.[۵۸] لذا تعیین مجــازات قانونى براى هر یک از جرایم متعدد اطفال بدون رعایت تشــدید کیفر و به موقع اجرا گذاردن مجازات قطعى شــده موافق موازین قانونى تشــخیص مىگردد». به نظر مىرســد در موضوع مورد بحث موضــع قانون مجازات عمومى سال ۱۳۵۲ مقبولتر است. اگر قانون مجازات اسلامى جدید در این زمینه از قانون مجازات عمومى سال ۱۳۵۲ تبعیت مىکرد، ایراد مورد نظر مرتفع مىگردید. بــا توجه به مطالب فوق، جمیع احــکام و مقررات ناظر به تعدد جرم که در قانون مجازات اسلامى مصوب سال ۱۳۹۲ پیش بینى شده است، نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار هم قابل اعمال مىباشد. بــا توجه به مطالب فوق، جمیع احــکام و مقررات ناظر به تعدد جرم که در قانون مجازات اسلامى مصوب سال ۱۳۹۲ پیش بینى شده است، نسبت به اطفال و نوجوانان بزهکار هم قابل اعمال مىباشد. البته ممکن اســت گفته شــود، قانونگذار در قانون مجازات اسلامى جدید ً اطفال بزهکار را از شــمول مقــررات تعدد جرم خارج ننموده اســت. اگر تعمــدا قانونگــذار جرایم متعدد اطفال بزهکار را از شــمول احــکام و مقررات تعدد جرم مســتثنى مىکرد نتیجه ى چنین حکمى این بود که دادگاه براى هر یک از جرایم ارتکابى، حســب مورد مجازات یا اقدامات تامینى و تربیتى مربوطه را تعیین و ً عملا همه ى مجازاتها یا اقدامات تامینی و تربیتی اجرا مىگردید و این یعنى کاربســت ً قاعده ى جمع مجازاتها نســبت به جرایم متعدد اطفال و نوجوانان بزهکار که قطعا نســبت به قاعده ى مجازات اشد، شدیدتر محسوب مىشود. براى اجتناب از چنین نتیجه اى، مقنن جرایم متعدد اطفال را همانند جرایم متعدد افراد بالغ تحت احکام و مقررات واحد قرار داده است. برداشت اخیر خالى از وجه هم نمىباشد؛ به ویژه اگر اعمال کیفیات مخففه در مورد جرایم متعدد اطفال مشمول حکم خاص ماده ى ۹۳ قانون مجازات اسلامى جدید قرار گیرد و از شمول محدودیتهاى مصرح در تبصره ى ۳ ماده ى ۱۳۴ خارج باشد. برداشت اخیر به نفع اطفال خواهد بود. برخی از حقوقدانان دلیل این ســکوت را فقدان مسئولیت کیفری اطفال و عدم امکان مجازات آنان قلمداد می کنند. از دیدگاه این حقوقدانان، تشدید مجازات بــه منظور اصلاح و بازداشــتن مرتکب از ارتکاب جرم اســت و از این رو در مورد کودکان که مســوولیت کیفری ندارند، این بحث منتفی است. به عبارت دیگر چون نمیتوان اطفال را مجازات کرد، بحث تشــدید مجازات آنها منتفی است.[۵۹] اســتدلال اخیــر در خصوص افراد نابالغ منطبق بر صواب میباشــد (مــاده ى ۱۴۶ قانون مجازات جدید)، امــا در خصوص جرایم ارتکابی نوجوانان بین پانزده تاهجده ســال نادرســت اســت؛ زیرا ماده ى ۸۹ قانون اخیرالذکر برای این اشخاص مجازات پیش بینی نموده است.
گفتار نهم:کلاهبرداری
در خصوص تعیین درجه ی تعزیر در مواردی که مجازات ها نسبی است مانند جرم کلاهبرداری که جزای نقدی معادل مالی که برده شده است به عنوان مجازات تعیین شده است , دو نظر وجود دارد:
یک نظر بر آن است که این مجازات ها داخل در درجات نیستند زیرا اولا متبادر از جزای نقدی موضوع ماده ی ۱۹ جزای نقدی ثابت است[۶۰]ثانیا اگر جزای نقدی نسبی را موثر در تعیین درجات بدانیم در خصوص جرایمی مانند اختلاس ,ارتشا و کلاهبرداری نمی توان درجه ی مجازات راتعیین کرد با افزایش میزان مالی درجه ی مجازات هم تغییر پیدا می کند.ثالثا با پذیرش این نظر در تعیین صلاحیت دادگاه دچار مشکل می شویم زیرا تا دادگاه میزان مال برده شده را نداند نمی تواند در خصوص صلاحیت خود تصمیم بگیرد مگر اینکه مبنای صلاحیت را مبلغ مندرج در کیفرخواست قرار دهند در این صورت ممکن است کسی بگوید برابر قانون آیین دادرسی کیفری مدعی خصوصی تا اخرین جلسه ی دادرسی مهلت دارد دادخواست ضرر و زیان خود را تقدیم دادگاه کند.نظر دیگر بر آن است که این مجازاتها موثر در تعیین درجات است ماده ی ۱۹ قانون مجازات تعزیری را به هشت درجه تقسیم کرده است و این نوع مجازات ها را هم باید داخل در یکی از درجات قرار دهیم در غیر این صورت قواعد عمومی مانند تخفیف ,تعلیق ,تعویق در خصوص آن ها اعمال نمیشود.بنابراین در تعیین این درجات باید به میزان مال برده شده توجه کرد و آن را موثر در درجات دانست[۶۱]
مبحث دوم:آثار درجه بندی قانون ۱۳۹۲
درجه بندی مجازات دارای آثار حقوقی متعددی است که از جمله در اعمال مقررات معافیت از کیفر ,صدور قرار تعویق ,تخفیف مجازات ,شروع به جرم و معاونت در جرم قابل توجه است.[۶۲]
گفتار اول:تخفیف مجازات
منظور از میزان تخفیف در قانون های مجازات سابق، پایین آمدن از حداقل مجازات و نیز تبدیل مجازات به مجازاتی که مناسب تر به حال متهم باشد می بود این موضوع بخصوص در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ مشکل آفرین بود چه آن که برخلاف قانون مجازات عمومی سال ۱۳۵۲ که مجازات ها را به جنایت، جنحه، خلاف که در طول همدیگر قرار داشتند تقسیم کرده بود در قانون مجازات اسلامی ،مجازات های حدود، قصاص، دیات، تعزیرات و بازدارنده در عرض هم قرار داشتند در نتیجه معلوم نبود کدام مجازات شدیدتر و کدام خفیف تر است. برای مثال مجازات حدی شرب مسکر هشتاد ضربه شلاق است اما مجازات تعزیری سرقت مقرون به آزار حداکثر تا ده سال حبس پیش بینی شده است. برای حل این مشکل قانونگذار در ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی جدید مبادرت به درجه بندی مجازات ها نمود و به همین ترتیب در مورد تخفیف نیز از درجه بندی مزبور استفاده کرد با توجه به ماده ۳۷ قاضی در تخفیف مجازات مختار است اما درجه بندی تخفیف ها برخلاف قانون سابق، دست قاضی را برای اعمال تخفیف بیشتر بسته است و این درجه بندی از اختیارات او نسبت به قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ کاسته است.[۶۳] ماده ۳۷ قانون جدید مقرر میدارد:
«در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف، دادگاه می تواند مجازات تعزیری را به نحوی که به حال متهم مناسب تر باشد به شرح زیر تقلیل دهد یا تبدیل کند
الف. تقلیل حبس به میزان یک تا سه درجه
ب. تبدیل مصادره اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار
پ. تبدیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال
ت. تقلیل سایر مجازات های تعزیری به میزان یک تا دو درجه از همان نوع یا انواع دیگر
که به بررسی ماده ۳۷ و ۳۹ به شرح زیر می پردازیم:
میزان تخفیف:
تقلیل حبس به میزان یک تا سه درجه، برای مثال اگر شخصی به اتهام سوزاندن و تلف دفاتر و قباله های و اسناد دولتی به موجب ماده ۶۸۱ قانون مجازات اسلامی  (بخش تعزیرات) محکوم شودبه حبس از دو تا ده سال محکوم خواهد شد. ابتدا باید دید این مجازات از کدام درجه است. با توجه به ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی و نظر به تبصره ۲ ماده مرقوم، این حبس از درجه چهار است زیرا هر چند حداقل آن در محدوده درجه پنج است، چون حداکثر مجازات ،ده سال است؛ مجازات از درجه چهار است، حال دادگاه می تواند او را به مجازات مندرج در درجه پنج یعنی دو تا پنج سال، یا درجه شش، یعنی حبس بیش از شش ماه تا دو سال یا درجه هفت، یعنی حبس از نود و یک روز تا شش ماه محکوم کند البته ممکن است نظر دیگری مطرح شود و آن این که مجازات درجه پنج به معنی تخفیف در این مورد به حساب نمی آید چون معنای تخفیف این است که از حداقل پایین تر بیاید، بنابراین سه درجه باید از مجازات درجه شش به پایین محاسبه گردد. این نظر صحیح به نظر نمی رسد زیرا قانون گذار با درجه بندی تخفیف موضوع پایین تر از حداقل بودن را که مربوط به قوانین سابق بود منتفی کرده است[۶۴]. با توجه به این ماده، تبدیل حبس به جزای نقدی در مثال فوق منتفی است و حال آن که در قانون سابق دادگاه می توانست مجازات حبس را به جزای نقدی تبدیل کند.
۱-۲ انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال:
قانونگذار تقلیل انفصال دائم را در بند پ ماده ۳۷ آورده است. برای مثال درباره مرتشی در صورتی که میزان مال گرفته شده به عنوان رشوه، بیش از یک میلیون ریال باشد؛ علاوه بر مجازات اصلی به مجازات تکمیلی انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم می شود. دادگاه می تواند مجازات انفصال او را از پنج تا ۱۵ سال تخفیف دهد.
۱-۳ تقلیل سایر مجازات های تعزیری به میزان یک تا دو درجه از همان نوع:
منظور از سایر مجازات های تعزیری مجازات هایی است که اولا، تعزیری باشند و ثانیا، مجازات هایی که در سه بند اول نیامده اند[۶۵]
با توجه به درجات سه گانه تخفیف، مورد چهارم می تواند جزای نقدی باشد، بنابراین دادگاه می تواند مجازات جزای نقدی را برای مثال در بزه رایانه ای «تغییر یا ایجاد داده های قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده به آن ها» که ۲۰ میلیون تا یکصد میلیون ریال جزای نقدی است را به میزان یک تا دو درجه تقلیل دهد یا تبدیل نماید این مجازات با توجه به ماده ۱۹ و تبصره ۲ آن ماده درجه پنج است، بنابراین دادگاه به استناد ماده ۳۷ و مواد فوق، مجازات مرتکب را تا ۲۰ تا هشتاد میلیون (مجازات درجه ۶) و یا از ده تا بیست میلیون ریال (مجازات درجه ۷) تقلیل دهد. گفتنی است بند ت ماده ۳۷ از جهت مصداق یابی مبهم است، زیرا معلوم نیست پس از حبس، انفصال و مصادره اموال غیر از جزای نقدی دیگر چه مجازات تعزیری دیگری باقی می ماند؟ آیا منظور مجازات های تکمیلی است که بعید به نظر می رسد زیرا مجازات تکمیلی به همراه مجازات اصلی مورد حکم قرار می گیرد و وجود مستقلی ندارد تنها در مورد مجازات شلاق تعزیری می توان گفت مورد توجه قانونگذار بوده است برای مثال شلاق تعزیری درجه شش را می تواند به شلاق تعزیری درجه هفت یا هشت ،تقلیل دهد.[۶۶]
گفتار دوم:معافیت از مجازات
یکی از نوآوری های قانون جدید مجازات اسلامی در موضوع تخفیف،بحث معافیت از مجازات در جرائم تعزیری درجه هفت و هشت مندرج در ماده ۱۹ ماده ۳۹ قانون می باشد . به موجب ماده ۳۹: در جرائم تعزیری درجه های هفت و هشت، در صورت احراز جهات تخفیف چنانچه دادگاه پس از احراز مجرمیت تشخیص دهد که با عدم اجرای مجازات نیز مرتکب اصلاح می شود در صورت فقدان سابقه کیفری موثر و گذشت شاکی و جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران آن می تواند حکم به معافیت از کیفر صادر کند، با توجه به این ماده حکم معافیت هر چند در ماده ۷۲۷ قانون سال ۱۳۷۰، به صرفنظر کردن از مجازات در صورت گذشت شاکی خصوصی اشاره کرده بود در زمینه تخفیف از ابداعات قانون جدید است در حقیقت این ماده نوعی توجه به موقعیت داشتن تعقیب در قانون فرانسه است الا این که موقعیت داشتن تعقیب در حقوق فرانسه زمانی است که دادستان دستور بایگانی پرونده را در شرایط خاص فعل ارتکابی صادر می کند.
در این ارتباط ماده ۱-۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه، مقرر میدارد، در صورتی که متهم شناسایی شده، دارای محل اقامت معین باشد و هیچ گونه مانعی برای ادامه تعقیب نباشد ؛دادستان محل می تواند به شرطی که نحوه عمل متهم توجیه پذیر باشد، پرونده را بایگانی کند، با توجه به این ماده، تفاوت آشکار است. در حقوق ایران، دادگاه و نه دادستان حق دارد که در صورت وجود شرایط منعکس در ماده یعنی تشخیص اصلاح مرتکب در صورتی که اقتضا کند. عدم مجازات، گذشت شاکی خصوصی، فقدان سابقه کیفری موثر، جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیب جبران آن، حکم به معافیت از کیفر صادر کند. چنین اختیاری به صورت تقلیق تعقیب که سابقه آن در ماده ۴۰ مکرر قانون آیین دادرسی ۱۲۹۰اصلاحی۱۳۵۲ و ماده ۲۲ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری در مورد جرائم جنحه ای، وجود داشت ؛در لایحه قانونی آیین دادرسی کیفری مصوب فروردین ماه ۱۳۹۳ به دادستان داده شده است. به موجب ماده ۸۱ این قانون:
« در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت که مجازات آن ها قابل تعلیق است، چنانچه شاکی وجود نداشته، گذشت کرده یا خسارت وارده جبران گردیده باشد و یا با موافقت بزه دیده، ترتیب پرداخت آن در مدت مشخصی داده شود و متهم نیز فاقد سابقه محکومیت موثر کیفری باشد، دادستان می تواند پس از اخذ موافقت متهم و در صورت ضرورت با اخذ تأمین متناسب، تعقیب وی را از شش ماه تا دو سال معلق کند.»  [۶۷]
گفتار سوم: مبنای تشدید مجازات
تشدید مجازات مرتکب همانند تخفیف آن به دلیل فردی کردن مجازاتها در حقوق کنونی انجام میگیرد به طوری که مرتکب با ارتکاب جرم مجدد، در واقع حالت خطرناک خویش را بروز میکند. لذا شایسته است در مقابل کسی که اتفاقاً و در اثر حالات روانی نامناسب و نامتعادل مرتکب جرم شده و مستحق تخفیف است، در حالت تکرار جرم که حقیقتاً تمایل فرد به تهدید اجتماعی است که در آن زندگی میکند، عمل وی را با عکس العمل شدیدتری از سوی دولت به عنوان نماینده جامعه پاسخ داد.
تکرار جرم براساس قانون مجازات سابق وقتی میتواند موجب تشدید مجازات شود که مجازات جرم ارتکابی سابق به موقع اجرا گذاشته شود. اگرچه برخی از حقوقدانان معتقدند که صرف محکومیت نیز برای شمول مقررات تکرار جرم کافی است، لیکن با توجه به صراحت قانون، نظر اکثریت نیز بر اجرای مجازات پیشین میباشد. علی کل حال این رویکرد قانون فعلی در لایحه جدید تغییر یافته و مقنن نظر افرادی که قطعیت حکم را کافی می دانستند ارجح شناخته است.
بر اساس قانون جدید می توان دو رویکرد متفاوت را در خصوص قاعده ی تکرار جرم ملاحظه نمود. رویکرد نخست در خصوص جرایم حدی است که ارتکاب سه دفعه جرم حدی و اجرای مجازات در هر بار و بالاخره تکرار در وهله ی چهارم موجب محکومیت فرد به اعدام خواهد بود. ولی رویکرد دوم که موضوع مورد بحث در این قسمت می باشد در خصوص جرایم تعزیری است که قطعیت حکم برای اعمال قواعد و ضمانت اجرای تکرار جرم، لازم و کافی دانسته شده است. البته شمول قاعده ی تکرار جرم در جرایم تعزیری مطلق نبوده و جرایم تعزیری درجه هفت و هشت را دربر نمی گیرد.[۶۸]
در زمینه مقررات راجع به تکرار جرم، نوآوری های متعددی نیز به چشم می خورد؛ معین نمودن میزان تشدید مجازات و نیز خروج مجازات از سقف حداکثر مقرره قانونی می تواند مهم ترین آن ها محسوب شود. بر این اساس هر کس به موجب حکم قطعی به یکی از مجازاتهای تعزیری از درجه یک تا شش محکوم شود و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای مجازات، مرتکب جرم تعزیری درجه یک تا شش دیگری گردد، به حداکثر مجازات تا یک و نیم برابر آن محکوم میشود. یعنی اگر فردی محکوم به سه سال حبس شود و در مدت مذکور مرتکب جرم دیگری گردد دادگاه می تواند وی را مابین سه سال تا چهار سال و شش ماه به مجازات محکوم کند. بدین ترتیب شرط عدم ارتکاب جرم جدید، از مدت زمان محکومیت قطعی نخست به جرایم تعزیری درجه یک تا شش، تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان می باشد. بر این اساس این نتیجه نیز به دست می آید که اگر مرور زمان شامل حال یک رفتار کیفری شود، دیگر نمی توان مقررات راجع به تکرار جرم را در آن مورد اجرا نموده و مجازات را تشدید کرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 08:53:00 ب.ظ ]




هدف یعنی اینکه چه میخواهیم؟ سیاست یعنی اینکه میخواهیم چه کار کنیم؟ اهداف میتوانند به اشکال مختلف صورتبندی شوند: چه چیزی قرار است به دست بیاید (مثلا فرصت دادن به مردم برای خلق کردن) یا چگونه چیزی تغییر کند (مثلا گسترش مشارکت در زندگی فرهنگی). اما هدف میتواند به زبان خدمات یا محصولات صورتبندی شود: اجرای متفاوت برخی خدمات (مثلا موزهها میتوانند اسناد و مدارک علمی را جمعآوری کنند نه صرفا کالاهای لوکس) یا کالاهایی که میتواند ارائه شود (مثلا حمایت از آثار هنری برای دستیابی به یک زندگی هنری فعالتر) (نایلوف؛ ۳۶۴).
پایان نامه - مقاله - پروژه
سیاستگذاری فرهنگی مشتمل بر سه رکن اساسی هستیشناسی، هدفشناسی و امکانشناسی خواهد بود: هستیشناسی به معنای جهانبینی و درک از هستی انسان و جامعه و همچنین شناخت وضعیت گذشته و موجود فرهنگ است. هدفشناسی به معنای ترسیم وضعیت مطلوب و دورنمای فرهنگ است. امکانشناسی، ارزیابی امکانات (مقدورات و محدودیتها) و تعیین سیاستها و راهبردهای عملی و اجرایی لازم برای حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است (رضایی؛ ۲۸).
بنابراین اولین جزء سیاست فرهنگی، ارزشها و مبانی سیاستگذاری است. جهان‌بینی‌ها و ایده‌های مسلط و تجربیات تاریخی و همچنین بررسی مسائل و مشکلات، ساختار ذهنی سیاست‌گذاران را شکل می‌دهد. این ساختار شامل هنجارها و ارزش‌هایی است که قواعد کلی حاکم بر تصمیم‌گیری‌ را تعیین می‌کند. همچنین نوع برداشت و تفسیر سیاستگذاران از آرمانها و ارزشهاست که اهمیت پیدا میکند. البته ممکن است ارزشها و مبانی به صورت صریح بیان نشود، کمااینکه پیشتر دیدیم سیاستگذاری میتواند با مسئله آغاز شود. اما در هر حال، شناخت و بیان هر مسئلهای هم مسبوق به مبانی و ارزشهای خاصی است که آن مسئله را مسئله کرده است.
بعد از ارزشها نوبت به اهداف کلان (تعامل آرمان-واقعیت) میرسد. تعیین اهداف سیاست‌گذاری فرهنگی از تلفیق ارزش‌های سیاسی-فرهنگی و ملاحظات حکومتی از سویی، و تحلیل نظری و جهان‌شناسی موضوع از سوی دیگر، پدید می‌آید. سیاستهای فرهنگی آغشته به مسائل سیاسی هم خواهد بود. پرویز اجلالی مینویسد:
«سیاستگذاری فرهنگی در واقع از نوع برنامه ریزی راهبردی یا درازمدت است که از آرمانها و ارزشهای جامعه الهام میگیرد و برنامه ریزی میانمدت و کوتاهمدت را هدایت میکند. اما این رابطه یکسویه نیست. هیچ آرمانی (هر چقدر ارزشمند) اگر با واقعیات جامعه سازگار نشود، قابل تحقق نیست. پس استراتژیها را باید مبتنی بر آرمانها و سازگار با واقعیات و شرایط زمان و مکان طراحی کرد» (اجلالی؛ ۵۹ به نقل از رضایی؛ ۲۷).
در سیاستگذاری مهم این است که هدف‌های درازمدت (کلان) روشن بشوند و هدف‌های میان‌مدت مورد نظر به صورت کمی در آیند. تامل و مطالعه در این هدف‌های بلندمدت و میان‌مدت غالب اوقات با شتاب همراه است. البته انتخاب هدف‌ها، انتخاب سیاسی است (پهلوان؛ ۶۴). آمیختن هدف‌های بلند و میان‌مدت با منابع، موجب پیدایش سیاست فرهنگی می‌شود، دولت، سازمان‌های محلی و سایر نهادهای مربوط این سیاست را اجرا می‌کنند.
سیاستهای فرهنگی ماهیتا از مقوله های کیفی هستند. دست‌یابی به اهداف کلان به تعیین چگونگی دستیابی به اهداف کیفی وابسته است. هدف کیفی همچنان که از نام آن پیداست به ارتقای ماهوی، کیفی و از نظر مادی ناملموس مربوط است. شاید اهداف کیفی به خودی خود نیازی به تعریف و توضیح نداشته باشند. اهداف کیفی مستقیما از درون مبانی نظری، ارزشی و مبتنی بر جهان‌بینی سر بر می‌آورند و به مثابه الگویی آرمانی ملاک و معیار سنجش وضع موجود و فاصله‌ی وضع موجود از کمال مطلوب قرار می‌گیرند. از سوی دیگر دست‌یابی به اهداف کمی در سیاست‌های فرهنگی معطوف به نیازسنجی عینی و مادی جامعه است.
در اینجا مهمترین پرسش این می‌شود که آیا اساسا می‌توان از طریق شاخص‌های کمی به الگویی آرمانی، که هدف سیاست‌گذاری عمومی است، دست یافت؟ و با چه ساز و کاری می‌توان شاخص‌های کمی و ارزش‌های کیفی را با هم مربوط کرد؟ اهداف کمی به خود خود در این بخش موضوعیتی ندارند، چرا که اهداف کمی پس از مرحله‌ی تعیین اهداف کلان و تدوین سیاست‌های کلان طرح و در راستای سیاست‌های کلان و برای تحقق سیاست‌های خرد و در قالب برنامه‌ریزی مدیریت محقق می‌شوند (اشتریان؛ ۶۶).
جدای از ارزشها، اهداف کلان و کیفی، اهداف کمی با شاخصهای کمی، سیاستها (سلبی یا ایجابی) و ابزار، امر دیگری که اهمیت مییابد اولویتهاست. در هر سیاست فرهنگی باید مشخص شود که اولویتها چیست و به این ترتیب از وسوسهی همه چیز با هم دوری جست.
فصل چهارم
۴- جریا‌ن‌های فرهنگی ایران
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدف از این فصل، شناخت جریان‌های فرهنگی فعال و تاثیرگذار در ایران به خصوص دو دهه اخیر است. اهمیت این فصل، در شناخت مناقشات واقعی و موجود در جامعه‌ی ایرانی پیرامون فرهنگ، تعیین حد و مرزهای آن و نحوه‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی است.

۴-۱- مقدمه

منظور ما از جریان فرهنگی در این فصل، کلیه‌ی نظریه‌ها و مکاتب فکری و فرهنگی است که اولا به سطحی از انسجام و تداوم رسیده باشد که از روی تولیدات فرهنگی (مثل کتاب‌ها، مطبوعات و رسانه‌ها) قابل شناسایی باشد، نه اینکه شناسایی آنها نیاز به بررسی مصرف فرهنگی افراد داشته باشد، به عبارت دیگر علاوه بر اینکه جنبه‌ی نظری دارد، اصحاب و حاملان آن نظریه به ترویج و توضیح آن بپردازند. ثانیا نظریاتی که در حال حاضر (در دو دهه اخیر) در سیاست‌گذاری عمومی عرصه‌ی فرهنگ تاثیرگذار هستند و یا به طور مستقیم سعی در اعمال فشار بر سیاست‌های عمومی فرهنگی دارند و یا به طور غیرمسقیم بر این عرصه موثر هستند. به عبارت دیگر فقط در حد نظر و اندیشه متوقف نمانده و جنبه‌ی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پیدا کرده‌اند.
بنابراین جریان‌های فرهنگی مثل روشنفکری دینی هایدگری، سنتگرایی اسلامی، اخلاق‌گرایی، فمینیسم، مارکسیسم، باستان‌گرایی، شرق‌شناسی، مدگرایی و مصرف‌گرایی، تجددستیزی افراطی، درویش مسلکی و تصوف‌گرایی، عرفان‌های شرقی و سرخ‌پوستی، دایره‌المعارف‌نویسی و خرده‌فرهنگ‌ها یا ضدفرهنگ‌هایی مثل رپ که یکی از دو شرط بالا را ندارند، مورد توجه ما نیست.
همچنین از آنجاییکه تحقیق فعلی، به سیاست‌های فرهنگی کنونی ایران می‌خواهد بپردازد، در شناخت جریان‌های فرهنگی، تمرکز را روی جریان‌های فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی و دو دهه اخیر بعد از پایان جنگ تحمیلی گذاشته‌ایم. هر چند، به فراخور بحث برای ریشه‌‌یابی، گریزی به جریان‌های قبل از این هم می‌زنیم.

۴-۲- سنخ‌شناسی جریان‌های فرهنگی

در این فصل، جریان‌های فرهنگی را به دو دسته کلی مطلق‌‌گرا (هنجارگرا) و کثرت‌گرا تقسیم می‌کنیم. آنچنان که پیشتر سه تعریف از فرهنگ را ذکر کردیم (بخش ۲-۷)، جریان‌های مطلق‌گرا قائل به تعریف هنجاری از فرهنگ هستند و جریان‌های کثرت‌گرا، تعریف توصیفی از فرهنگ را در مرکز نظریات خود قرار می‌دهند. جریان‌های مطلق‌گرا (هنجارگرا) به تعریفی از فرهنگ وابسته هستد که مطابق آن می‌توان به شناسایی فرهنگ والا و برتر اقدام کرد و در راه ترویج و تبلیغ و در صورت لزوم تحمیل آن گام برداشت. در حالیکه جریان‌های کثرت‌گرا، قائل به برتری هیچ فرهنگ خاصی نیستند.
همچنین بعد دیگری که جریان‌های فرهنگی را بر اساس آن تقسیم‌بندی می‌کنیم، نظری یا عملی بودن جریان‌های فرهنگی است. منظور این است که صرف ‌نظر از اینکه یک جریان فرهنگی به صورت نظری چه تعریفی از فرهنگ ارائه می‌دهد و بر چه کارکردها و مسائلی از فرهنگ تکیه می‌کند، آیا به دنبال این است که در عمل و در عرصه‌ی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی، نظریات خود را اعمال کند یا خیر. اهمیت این بعد، به خصوص از این جهت است که هدف کلی ما در این پایان‌نامه، ارزیابی‌ سیاست‌های فرهنگی است.
معیار اول بر این اساس جریانهای فرهنگی را تقسیم میکند که هر جریان، تا چه حد به تدوین و طرح هنجارهای فرهنگی برای عموم جامعه پایبند هستند و یا اینکه اساس هر گونه کثرت فرهنگی را به رسمیت میشناسند و قضاوت هنجاری راجع به هیچ خردهفرهنگی نمیکنند.
معیار دوم ناظر بر این است که یک جریان فرهنگی تا چه حد در عرصهی عمل و سیاستگذاری فرهنگ، قائل به ترویج و اعمال سیاستهای فرهنگی خاص (بر مبنای ارزشهای از پیش تصریح شده و غیرقابل انعطاف) هستند و یا اینکه به طور کلی تمایل به دستکاری فرهنگ جامعه و محصولات فرهنگی ندارد و به جریان آزاد فرهنگ میاندیشد.
در جدول زیر تقسیمبندی جریانهای فرهنگی ایران در حال حاضر را میتوان مشاهده کرده که در آن به ۶ جریان عمدهی فرهنگی در قالب ۴ سنخ اشاره شده است. نکتهی مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد، این است که این یک سنخشناسی منطقی و نظری است. در عمل (همانطور که جلوتر توضیح خواهیم داد) برخی از این سنخها به هم نزدیک میشوند و یا به طور کلی به هم میپیوندند.
نکته‌ی دیگری که در اینجا باید به آن اشاره کرد، این است که خود کثرت‌گرایی هم نوعی هنجار به شمار می‌رود. یعنی کثرت‌گرایان به دنبال آن هستند که پذیرش تکثر فرهنگی به صورت هنجار در بیاید. اما در واقع اینکه کسانی بگویند باید احترام به دیگر فرهنگ‌ها خود به صورت یک ارزش و یک هنجار در بیاید متفاوت است از اینکه یک فرهنگ خاص را در برتری بنشانند. بنابراین مفهوم مطلق‌گرا در مقابل کثرت‌گرا شاید واضح‌تر باشد.

 

  مطلق‌گرا (هنجارگرا) کثرت‌گرا
عملی دسته‌ی اول – هنجارگرای عملی
(اسلامگرایی)
دسته‌ی سوم – کثرتگرای عملی
(نوگرایی سکولار)
نظری دسته‌ی دوم – هنجارگرای نظری
(نوگرایی دینی، اصلاحطلبی، اسلام سنتی)
دسته‌ی چهارم – کثرتگرای نظری
(تکنوکراسی)

جدول ۴-۱ سنخشناسی جریانهای فرهنگی
دسته‌ی اول- جریان‌های هنجارگرای عملی: این دسته علاوه بر معرفی فرهنگ والا و برتر، دولت را موظف به اعمال سیاست‌های فرهنگی متناسب با نظریه‌ی خود، در زمینه‌ی بسط و فراگیری فرهنگ برتر و جلوگیری از رشد و گسترش دیگر فرهنگ‌ها می‌دانند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ب.ظ ]




۵-۵-۲ محدودیت‌های خارج از اختیار پژوهشگر

۱-یکی از محدودیت‌های پیش‌روی پژوهش، ضعف آشنایی سازمان با مفاهیم، تعاریف، تئوری‌ها و مدل‌های مرتبط تحقیق بود. لذا محقق مجبور به توضیح شفاهی و بیان مفاهیم و تئوری‌ها به پاسخگویان می‌باشد.
۲-سوابق محدود پژوهش درباره رابطه بازاریابی رابطه‌مند و پیشبرد فروش در داخل کشور.
۳-محدودیت ذاتی پرسش‌نامه، از آنجایکه پرسش‌نامه اداراک افراد از واقعیت را می‌ساند، این احتمال را نباید نادیده گرفت که این ادراک کاملاً با واقعیت تطبیق پیدا نکند. لذا محدویت‌های ذاتی پرسش‌نامه نیز از محدودیت‌های تحقیق می‌باشد.

۵-۶ خلاصه

در فصل حاضر نتایج تحقیق مورد بحث و نتیجه‌گیری قرار گرفت. همچنین علاوه بر تفسیر نتایج، محدودیت‌های پژوهش توصیف و موضوعات پژوهشی برای تحقیقات آتی پیشنهاد گردید.
پایان نامه - مقاله - پروژه

منابع و ماخذ

 

منابع فارسی

آذر، عادل و مومنی، منصور(۱۳۸۰)، آمار و کاربرد آن در مدیریت، تهران، انتشارات سمت، چاپ دوم.
بلوریان تهرانی، محمد(۱۳۷۶)، بازاریابی و مدیریت بازار، چاپ اول، نشر موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی.
بلوریان تهرانی، محمد(۱۳۷۱)، نگاهی به عوامل موثر در پیشبرد فروش، ماهنامه بررسی‌های بازرگانی.
پرورنده(۱۳۸۳)، میزان تاثیر نمایشگاه‌های تخصصی در پیشبرد فروش از دیدگاه مدیران، پایان نامه کارشناسی ارشد، سازمان مدیریت و برنامه ریزی.
تریسی، برایان (۱۳۸۴)، روانشناسی فروش، ترجمه‌ی مهدی قراچه داغی، تهران : آسیم
توکلی‌زاده، زهرا و همکاران(۱۳۸۴)، بررسی تاثیر ابزارهای پیشبردفروش بر وفاداری مشتریان بانکهای تجاری، سومین کنفرانس بین‌المللی مدیریت،.
خاکی، غلامرضا(۱۳۸۴)، روش تحقیق با رویکرد به پایان نامه نویسی، تهران- انتشارات بازتاب.
روستا، احمد، ونوس، داور،ابراهیمی، عبدالحمید(۱۳۷۸)، مدیریت بازاریابی، تهران، سمت.
رنجبریان، بهرام، براری، مجتبی(۱۳۸۸)، بازاریابی رابطه‌مند، رویکردی برای بهبود رضایت مشتری، پژوهش‌نامه مدیریت اجرایی، سال نهم، شماره ۲٫
سالاری، غلامرضا(۱۳۸۳)، بازاریابی رابطه‌مند، تدبیر، شماره ۱۴۸٫
سعید محمدی، غ. ر.(۱۳۸۴)، نگاهی به فلسفه‌های مدیریت بازاریابی، اداره مطالعات و بازاریابی بانک رفاه.
سرمد، زهره و دیگران(۱۳۸۷)، روش‌های تحقیق در علوم رفتاری، تهران، انتشارات آگاه، چاپ اول .
سفیانیان، معصومه و احمد امیرشاهی(۱۳۸۶) “شناسایی موانع و محدودیت‌های اجرای بازاریابی رابطه‌مند در شرکت‌های بیمه دولتی در ایران"، مجله مدیریت بازرگانی، ش ۲٫
عباسی، جواد(۱۳۸۱)، بررسی نقش و جایگاه عوامل موثر بازاریابی رابطه‌مند بر رضایت مشتریان کلیدی بانک ملت استان تهران، پایان نامه رشته مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران.
قاضی‌زاده و همکاران(۱۳۹۰) ، بررسی تاثیر بازاریابی رابطه‌مند بر وفاداری مشتریان با بهره گرفتن از مدل توسعه یافته بازاریابی رابطه‌مند(مطالعه موردی شرکت بیمه ملت)، دانشور- رفتار مدیریت و پیشرفت، دانشگاه شاهد، شماره ۲-۴۷٫
کاتلر، فیلیپ(۱۳۷۹)؛ کاتلر در مدیریت بازار، ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد، چاپ اول؛ تهران؛ فرا.
کاتلر، فلیپ و آرمستراگ، گری(۱۳۷۶)، “اصول بازاریابی"، ترجمه‌ی بهمن فروزنده، نشر آموخته، اصفهان، چاپ هشتم.
کریستوفر لاولاک- لارن رایت(۱۳۸۵)، اصول بازاریابی خدمات، بهمن فروزنده، نشر آموخته، چاپ، اول.
محمدیان، محمود، آقاجان، عباس(۱۳۸۱)، آسیب شناسی تبلیغات در ایران، چاپ اول، تهران، حروفیه.
نوربخش، سید کامران، پشنگ، لیلا(۱۳۹۰)، بررسی تاثیر عوامل موثر بر بازاریابی رابطه‌مند در روابط کامل خریدار- فروشنده (مطالعه موردی شرکت بهمن دیزل)، مجله مدیریت بازاریابی، شماره ۱۳٫
ونوس، داور، ظهوری، بهاره(۱۳۹۰)، بررسی تأثیر ابعاد ارزشی بازاریابی رابطه‌مند بر وفاداری مشتری به برند گوشی‌های تلفن همراه، مدیریت بازرگانی، دوره۳، شماره ۸٫

منابع انگلیسی

Alvarez Gil, M.J., Burgos Jimenez, J., & Cespedes Lorente,J.J. (2001). An analysis of environmental management, organizational context and performance of Spanish hotels.Omega-International Journal of Management Science,29(6), 457-471.
Bonnemaizon, A., Cova, B., Louyot, M. C. (2007), Relationship Marketing in 2015: A Delphi Approach, European Management Journal, 25(1): 50–۵۹٫
Borden, Neil H(1964) , the concept of marketing mix, journal of advertising research, No. 4 .
Chapter 16 Sales Promotion(2004): Intensifying Consideration, Retrieved : 2004.2.10
Chu, K.,(2009). The construction model of customer trust, perceived value and customer loyalty, Jornal oF American Academy of Business, Chambridge Vol. 14, No.9, pp. 98-103.
Coote, L., Forrest, E. and Tam, T. (2003) An Investigation into Commitment in Non-Western Industrial Marketing Relationships,Industrial Marketing Management , 32(7), pp.595–۶۰۴٫
Claro, D. P., Claro, P. B. & Zylbersztajn, D. (2005), Relationship Marketing Strategies: When buyer and supplier follow different strategies to achieve performance, Brazilian Administration Review, 2, pp. 17-34.
Churchill, G.A. Jr (1979), A paradigm for developing better measures of marketing constructs, Journal of Marketing Research, Vol. 16 No. 1, pp. 64-73.
Fontenot, R.J., Hyman,M.R.,(2004), The antitrust implication of relationship marketing, Journal of Business Research, 57: 1211-1221.
Gerrit H. Van Bruggen, Kersi D. Antia, Sandy D. Jap,Werner J. Reinartz , and Florian Pallas (2010) , Managing Marketing Channel Multiplicity, Journal of Service Research.
Gomez, M., Rao, V.(2009), Market Power & Trade Promotions in U.S Supermarkets, Journal of British Food, 8:866-877.
Gillemo, S. and Rijksen, M.,(2000), SAAB versus Internal Marketing.Unpublished Masters Thesis, Goteborg University.
Gronroos, C., (1994) ,From marketing mix to relationship marketing: Towards a paradigm shift in marketing, Management Decision, 32(2): 4-20.
Gummesson, E.(1994), Marketing rilashon ship marketing operational ,international journal of service tndusty management, pp.5-20.
Hennig-Thurau, T., M.K. Langer and U. Hansen (2001), Modeling and Managing Student Loyalty: An Approach Based on the Concept of Relationship Quality,Journal of Service Research , 3(4), pp.331-44.
Kotler, Philip & Armestrong, Gray (2001), Principles of Marketing, Prentice Hall, New Jersey.
Kumar, V., Bohling, T.R. and Ladda, R.N. (2003), Antecedents and consequences of relationship intention: Implications for transaction and relationship marketing, Industrial Marketing Management, Vol. 32 No. 8, pp. 667-676.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




گاهی ، این بحث تحت عنوان اتوماسیون یا ماشینی و مکانیزه کردن سازمان ها مطرح می شود اگر این عمل ، صرفا برای کنار زدن نیروی انسانی و فقط برای سود جویی بیشتر ویا بی ارزش جلوه دادن انسان انجام شود ، نتایج زیان باری را در پی خواهد داشت . انسان موجودی با عقل ، روح وعاطفه است و می تواند همه ی این ها را در حالتی ترکیبی و با توجه به جمیع شرایط بکار گیرد ، ولی ماشین پدیده ای بی روح ، بدون عقل و عاطفه است و صرفا بصورت مکانیکی و کاملا کلیشه ای و تقلیدی کار می کند . هیچ کامپیوتری تا کنون نتوانسته مسائل مختلف عاطفی ، هیجانی ، احساسی ، روحی وعقلی رادرهم آمیزد و مانند یک انسان برای مسائل و مشکلات از قبل پیش بینی نشده راه حلی بیندیشد در حقیقت ، هیچ تکنولوژی و ابزاری بالنفسه و مستقلا و منهای وجود انسان اعتبار ندارد. (همان منبع )
پایان نامه - مقاله - پروژه
- هدایت ورهبری
سازمان موفق یک صفت اصلی دارد که آن را از سازمانهای ناموفق متمایز می سازد ، رهبری پویا واثر بخش . پیتر دراکر اشاره می کند که مدیران منابع بنیادی وکمیاب هر بنگاه بازرگانی و آموزشی به شمار می آیند .آمارها ی اخیر این نکته را آشکارتر می کند : از هر ۱۰۰ موسسه جدید که آغاز به کار می کنند تقریبا ۵۰ یا نصف آن ها ظرف مدت دو سال دست از کار می کشند تا آخر سال پنجم فقط یک سوم از صد موسسه اصلی به کار خود ادامه می دهند بیشتر این عدم موفقیت را می توان به رهبری غیر اثر بخش نسبت داد .در همه زمینه ها برای جستجو ی اشخاصی که توانایی لازم برای رهبری اثر بخش داشته باشند ، کوشش مستمری به عمل می آید . کمبود رهبری اثر بخش به موسسات تجاری محدود نمی شود بلکه در سازمانهای دولتی ، آموزش وپرورش و بنیادهای خیریه نیز ملاحظه می شود .بنابراین وقتی از کمیابی استعداد رهبری در جامعه انتقاد می کنیم از فقدان افرادی که مقامهای اجرایی و اداری را پر می کنند سخن نمی گوییم .مدیران فراوانی داریم . آنچه ما را رنج می دهد کمبود افرادی است که آماده پذیرش نقش های رهبری مهمی در جامعه باشد وکار خود را به طور اثر بخش به ثمر برسانند .( بلانچارد، ۱۳۸۹ :۸۸ )
۲-۴-۱ تعریف رهبری درباره رهبری وهدایت در سازمان سخن بسیار گفته شده است ، وشاید به تعداد کسانی که کوشیده اند مدیریت و وظایف آن را تعریف کنند ، در این مورد تعریف وجود دارد . گروهی رهبری را اثر گذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل وعلاقه ، توصیف کرده اند .(الوانی ، ۱۳۸۹ : ۱۴۲ )
گروهی دیگرمعتقدند که رهبری فرایند تاثیر گذاری افراد و گروه ها جهت تعیین اهداف ورسیدن به آن می باشد.رهبران، کسانی که به عنوان رهبر عمل می کنند ، دیگران را راهنمایی ، هدایت وترغیب نموده وآموزش می دهند . ( احمدی ، ۱۳۸۸ :۱۳۵ )
به گفته ی جرج تری [۳۴]” رهبری عبارت است از فعالیتی تاثیر گذار بر مردم به طوری که از روی میل ورضایت برای هدف های گروهی تلاش کنند .” (بلانچارد ، ۹۰:۱۳۸۹)
۲-۴-۲ منابع قدرت
قدرت سبب می شود که فرد بتواند در دیگران تاثیر بگذارد وآنان از وی پیروی نمایند.داشتن قدرت می تواند اثر بخشی مدیران را افزایش دهد تا آنان بتوانند بدون اتکا به اختیار مدیریت رسمی برنامه هایشان را به طور موفق اجرا نمایند منابع قدرت شامل :قدرت قانونی ، قدرت پاداش ، قدرت تنبیه ، قدرت تخصص وقدرت مرجعیت می باشد
قدرت قانونی
اختیار رسمی مدیران از پست و مقام آنان نشات می گیرد .یعنی پیروی دیگران به خاطر پست ویا مقام مدیریتی آنان می باشد .
قدرت تنبیه
نتیجه ی قانونی یا اختیار رسمی ، تنبیه می باشد که ممکن است برای کسانی که دارای عملکرد نامناسب هستند اعمال شود
قدرت پاداش
بر خلاف قدرت تنبیه قدرت پاداش شامل ، افزایش حقوق ، ارتقا ونظایر آن می باشد . کار کنان یقین دارند که رهبر توانایی دادن پاداش به آنها را دارد .
قدرت تخصص
توانایی شخصی شامل ، مهارت ، دانش ، وتجربه می باشد که این عوامل به عنوان ارزش در جهت تاثیر گذاری افراد اثر مطلوبی دارند (احمدی ،۱۳۶:۱۳۸۸)
نویسندگان منابع گوناگونی را به عنوان منشا قدرت برشمرده اند و شاید کاملترین فهرستی که ازمنابع قدرت تهیه شده است ، طبقه بندی پنجگانه قدرت می باشد
قدرت مرجع بودن
توانایی ناشی از قبول رهبر به وسیله ی دیگران به عنوان مرجع و الگو
قدرت قانونی
توانایی ناشی از قانون که مدیر را در نقش رهبر قادر می سازد تا بر مرئوسان خود اثر بگذارد وبه رفتارشان جهت دهد
قدرت تخصصی
قدرتی ناشی از تخصص وکاردانی مدیر است که اورا بر دیگران نافذ می سازد
- قدرت پاداش
توانایی دادن پاداش مادی یا معنوی به مرئوسان وجهت بخشی به رفتارآنان به منظور
تحقق اهداف سازمان است .
- قدرت تنبیه
توانایی تنبیه مرئوسان وجهت بخشی در رفتار آنان به منظور تحقق اهداف سازمان است .
( الوانی ،۱۳۸۹ : ۱۴۲)

رفتار مرئوسان در جهت تحقق اهداف سازمان
نفوذ جهت بخش

قدرت فردی
قدرت مرجعیت
قدرت تخصصی
قدرت سازمانی :
قدرت قانونی
قدرت پاداش
پیرو رهبر

۲-۸ رابطه قدرت و نفوذ رهبری ( همان منبع )
۲-۴-۳ فرق بین رهبری ومدیریت
پروفسور وارن بینز [۳۵]معتقد است که رهبری به انجام کار درست توجه دارد در حالی که مدیران به درست انجام دادن کار توجه دارند به هر حال می توان تفاوت رهبری ومدیریت را به شرح زیر برشمرد :
- رهبران به ماموریت ها ، اهداف ومقاصد وافق دوربرد توجه دارند ، در حالی که مدیران به فروش ، بهره وری وکارایی توجه می کنند
- مدیران خود را به عنوان حفظ کننده ی موقعیت می بینند ، در حالی که رهبران می خواهند موقعیت را جهت بهبود تغییر دهند
- مدیران نسبتا چشم انداز کوتاه مدت دارند ، در حالی که رهبران دارای دیدگاه بلند مدت هستند
- مدیران بیشتر می خواهند بدانند که چگونه کار انجام دهند ، در حالی که رهبران می خواهند بدانند که کار را چگونه به سرانجام برسانند
- مدیران امور را کنترل کرده ومشکل را حل می کنند ، ولی رهبران دیگران را تشویق می کنند ، کارکنان خودشان را کنترل ، ومشکلشان را حل کنند
البته ممکن است فردی توانایی رهبری داشته باشد ، اما مدیر نباشد ویا فردی توانایی مدیریتی داشته اما رهبر نباشد یا اینکه فردی دارای دوتوانایی رهبری ومدیریت باشد به شکل زیر توجه نمایید.( احمدی ،۱۳۸۸: ۱۳۸ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ب.ظ ]




نمودار (۴-۶) نمودار ستونی متغیر رشته تحصیلی مخاطبان
داده های جدول فوق نشان می دهد که ۷/۱۱ درصد از مخاطبان فرهنگسرا در رشته های ریاضی و فنی و مهندسی، ۷/۱۶ درصد در رشته های علوم تجربی، ۳/۲۸ درصد در رشته های علوم انسانی، ۱۰درصد در حوزه علوم کشاورزی و ۳/۳۳ درصد در رشته های مرتبط با هنر تحصیل کرده اند. این تناسب در مخاطبان مغازه-گالریها بدین صورت است که ۷/۱۱ درصد در رشته های ریلضی و فنی مهندسی، ۷/۶ درصد در رشته های علوم تجربی، ۵۵ درصد در رشته های علوم انسانی، ۳/۲۳ درصد در رشته های علوم کشاورزی و تنها ۳/۳ درصد در رشته های هنری تخصیل کرده اند. همچنین در گالری ها، از میان مخاطبان ۳/۱۳ درصد در رشتع ریاضی و فنی مهندسی، ۳/۸ درصد در رشته های مرتبط با علوم تجربی، ۳/۱۳درصد در رشته های علوم انسانی، ۱۰ درصد در رشته های علوم کشاورزی و ۵۵ درصد در رشته های هنری تخصیل کرده اند. همانطور که مشخص است در گالری ها طیف وسیعی از مخاطبان تحصیلات هنری دارند و در مغازه-گالریها بیشتر مخاطبان در رشته علوم انسانی تحصیل کرده اند و این میزان در بین مخاطبان فرهنگسرا ها تغریبا در تمامی رشته ها پراگنده است.
باتوجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که تفاوت معناداری بین رشته ی تحصیلی مخاطبان گالری ها، مغازه-گالریها و فرهنگسراه وجود دارد. نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی وی کرامر نیز نشان می دهد که پیوستگی و تفاوت معناداری بین رشته تحصیلی با نوع مصرف و سلیقه هنری وجود دارد. بنابراین می توان گفت فرضیه تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین متغیرهای رشته تحصیلی با نوع مخاطب گالری ها قابل تایید است. بنابراین تحصیل در رشته های هنری را می توان به عنوان عاملی دانست که موجب گرایش مخاطبان بیشتر به گالری ها شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

۴-۲-۷- توصیف متغیر شغل مخاطبان

جدول(۴-۷) جدول توصیفی متغیر شغل مخاطبان

 

­گالری ها مغازه-گالریها فرهنگسرا نوع مکان
شغل
درصد تراکمی درصد معتبر درصد فراوانی فراوانی درصد تراکمی درصد معتبر درصد فراوانی فراوانی درصد تراکمی درصد معتبر درصد فراوانی فراوانی
۲٫۵۰ ۲٫۵۰ ۲٫۵۰ ۳ ۰٫۸۳ ۰٫۸۳ ۰٫۸۳ ۱ ۱٫۶۷ ۱٫۶۷ ۱٫۶۷ ۲ کارگر
۱۴٫۱۷ ۱۱٫۶۷ ۱۱٫۶۷ ۱۴
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم