کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



سابقه نظریه استحکام به پژوهش الیهو کاتز و لازارسفلد در دهه ۱۹۴۰ در آمریکا باز می گردد.طبق نظریه استحکام،  تاثیر پیام های ارتباطی بر نگرش و رفتار مخاطب را محدود و عمدتا در جهت تقویت و استحکام عقاید و باورهای قبلی می داند(مهدی زاده، ۱۳۹۱: ۵۳).این نظریه، پیام رسانه‌های جمعی،‌ بر پیام‌گیران به‌صورت فردی تأثیر نمی‌گذارد؛ زیرا فرد، متعلق به گروه است و در او تعلّقات گروهی وجود دارد . از این‌رو، روابط اجتماعی فرد در چگونگی واکنش‌‌اش نسبت به ارتباطات جمعی، نقشی مؤثر دارد. پیام‌های رسانه‌های جمعی بر پیام‌‌گیران، به‌منزله‌ی توده‌ای یکسان اثر نمی‌گذارد و اثر آن بر افکار عمومی به یک اندازه نیست.زیرا توده‌هایی که در آن افکار عمومی پدید می‌آید، دارای ساختار است. این کشف (که توده دارای ساختار است) محصول تلاش لازاراسفلدوشاگردانش است و پیام آن، این است که برای فهم کامل اثرات پیام وسایل ارتباط جمعی، لازم است آن‌را مانند یک جریان دو مرحله‌ای در نظر بگیریم. بدین معنا که در مرحله نخست، پیام از سوی رسانه‌ها به رهبران فکری می‌رسد و در مرحله‌ی دوم، رهبران فکری، پیام را در میان اطرافیان خود منتشر می‌سازند(دادگران، ۱۳۸۷: ۵۶).

پایان نامه - مقاله - متن کامل

نظریه کاشت

نظریه کاشت حاصل تحقیقات جرج گربنر در اوایل دهه ۱۹۶۰ بر روی پروژه مطالعه شاخص های فرهنگی است. این پروژه در حدود دو دهه ادامه داشت و به بررسی موضوع خشونت در برنامه های تلویزیونی می پرداخت. این بررسی نقطه آغاز طرح مطالعاتی مرسوم به شاخص های فرهنگی بود که به بررسی محتوای برنامه های تلویزیونی و تاثیر آن بر ادراک و رفتار گروه های مختلف بینندگان اختصاص داشت(باهنر و کیذقان، ۱۳۸۹: ۱۳۹) نظریه کاشت بر آثار تدریجی و درازمدت رسانه ها به ویژه تلویزیون بر شکل گیری تصویر ذهنی مخاطبان از دنیای اطراف و مفهوم سازی آنان از واقعیت اجتماعی تاکید می کند. نظریه کاشت فرض می کند که تلویزیون تاثیرات بلند مدت در نگرش بینندگان دارد. از دیدگاه رویکرد کاشت، رسانه ها تاثیراتی بلند مدت دارند که غیر مستقیم، تدریجی و کوچک هستند، اما تراکمی و رو به افزایش و چشمگیرند و عمدتا تاکید بر آثار نگرشی است تا آثار رفتاری(هرسیج و همکاران، ۱۳۹۰: ۸۰).نظریه کاشت به بررسی این نکته می پردازد که تماس فزاینده با تلویزیون بر مفهوم سازی مخاطبان از واقعیت اجتماعی تاثیر می گذارد و این عمل به گونه ای اتفاق می افتد که متناوب ترین، متداول ترین و پایدارترین الگوهای تصویری و ایدئولوژی را که تلویزیون ارائه می کند بازتاب می دهد. بزرگ شدن و زیستن در چنین محیط نمادینی که تلویزیون بیشترین روایت ها را از آن در بیشتر اوقات برای بیشترین مخاطبان تعریف می کند منجر به شکل گیری تصویر ذهنی غیر واقعی ای از جهان می شود (باهنر و کیذقان، ۱۳۸۹: ۱۳۹)گربنر می گوید: برنامه های تلویزیون همانند بذری که کاشته می شود و سپس رشد می کند آثاری بر روی مخاطبان باقی می گذارد و این برنامه ها آثاری دارد که عموما منفی است. گرنبرمدعی است که میا نتماشای تلویزیون واظهارنظردرموردواقعیت‌های دنیا، رابطه وجوددارد وتماشاگران پرمصرف تلویزیون نسبت به واقعیات زندگی بابینندگان کم‌مصرف اختلاف نظردارند .این نظریه معتقداست که تلویزیون دربلندمدت موجب تأثیردرجهان‌بینی ونظام ارزشی بینندگان پرمصرف خودمی‌شود وبه آنها نگرش تلویزیونی واحد درمورد واقعیات می‌بخشد. درواقع نظریه گرنبرباتفاوت قائل شدن بین مخاطب عادی وپرمصرف،تأثیرزیادتلویزیون برمخاطب پرمصرف رااثبات می‌کند.گرنبرمی‌گوید: ازنظرتماشاگران پرمصرف،تلویزیون عملاً، دیگرمنابع اطلاعات، افکار وآگاهی‌ها رابه انحصاردر‌آورده ویک کاسه می‌کند. اثراین مواجهه باپیام‌های مشابه،چیزی راتولید می‌کندکه وی آنراکاشت یاآموزش جهان‌بینی رایج،نقش‌های رایج وارزش‌های رایج،می‌نامد(سورین و تانکارد، ۱۳۸۵: ۳۹۱-۳۹۰). گربنردو مفهوم متداول سازی و تشدید را به نظریه خود اضافه می کند. متداول سازی هنگامی روی می دهد که تماشای بیش از حد منجر به تقارن دیدگاه ها در گروه شود و تشدید زمانی روی می دهد که اثر کاشت در گروه خاصی از جمعیت بیشتر می شود.در مجموع می توان گفت این نظریه قائل به تاثیر کاشتی پیام بر ذهن مخاطب با در نظر گرفتن شرایطی از جمله تکرار پیام از سوی رسانه و دریافت مکرر آن از سوی تماشا گران است. گربنر معتقد است اگر پیامی از تلویزیون به طور متوالی ارائه شود و بینندگان نیز در معرض آن پیام قرار بگیرند دنیای ذهنی آنان متفاوت خواهد بود(باهنر و کیذقان، ۱۳۸۹: ۱۵۳).

[۱].Reinforcement

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:38:00 ب.ظ ]




برای آشنایی با سیر اندیشه راهنمایی و ارشاد در کشورمان به ۳ دوره متمایز تاریخی ایران پیش از اسلام و ایران از صدر اسلام وایران جدید؛ اشاره می‌نماییم.

دانلود مقاله و پایان نامه

الف) ایران پیش از اسلام

از نظر ایرانیان باستان هر فرد نخست باید در توانایی تن بکوشد تا به توانایی روان برسد. ورزش‌های گوناگون مانند اسب سواری، تیراندازی چوکان بازی، شنا، زوبین اندازی و شکار به پرورش تن کمک می کند.در امر تربیت: که شامل کودکان طبقات ممتاز و اشراف می‌شد بر عهده والدین و آموزگاران (هیربدان) بود. هیربد خود سرمشق اخلاق و نیک سیرتی بود و با حرکت در رفتار و گفتار خود در کودکان اثر می‌گذاشت.

در تربیت اجتماعی: هدف پرورش عضو خوب برای جامعه بوده است. در کتاب اخلاق ایران باستان یکی از دعاهای والدین چنین بوده است: ای اهورامزدا به من فرزندی عطا کن که با تربیت و دانا شود و در هیئت اجتماع به وظیفه خود رفتار نماید.در تربیت دینی و مذهبی: علاوه بر پیشوایان مذهبی، پدر و مادر مسئولیت تربیت و راهنمایی و ارشاد کودک و جوان را بر عهده داشتند. در پند نامه بزرگمهر آمده است که هر کس باید ثلث شبانه روز را صرف تربیت مذهبی کند واز پارسایان در این باره پرسش‌های معقول نماید. در تربیت اخلاقی کودکان: هدف تربیت اخلاقی، هدایت کودکان و جوانان به پیروی از اندیشه و گفتار و پندار نیک و دوری گزیدن از کردارها و پندارهای ناروا می‌باشد. معلم و والدین کوشش داشتند که راستی را در نهاد کودکان جایگزین سازند.هدایت کودکان به شغل و حرفه: درایران پیش از اسلام وظیفه‌ای پر ارج بوده و در این راه پدران نقش عمده‌ای داشتند کودکان غالباً شغل پدران را دنبال می‌کردند زیرا بر این باور بودند که از او توانایی در فن و حرفه را به ارث برده و سعادت جامعه در پرداختن بدان است .در ایران باستان سه شغل و سه طبقه اجتماعی وجود داشته است، موبدان، سربازان، برزگران که بعدها پیشه‌وران بدان افزوده شده است در اواخر حکومت ساسانیان طبقات مردم از نظر شغل وحرفه به ۴ گروه مشخص تقسیم شده بودند. گروه اول شامل موبدان و آموزگاران و وکلای دادگاه‌ها و چهارم طبقه پیشه‌وران شامل برزگران، بازرگانان و کاسبان و دکانداران می‌باشد که رفتن از یک طبقه به طبقه دیگر منوط بر احراز لیاقت و اجازه پادشاه بوده و کسی حق نداشت به میل و اراده خود به گروه دیگری راه یابد. (اردبیلی: ۱۳۸۶، ۴۶-۴۴).

ب) – ایران از صدر اسلام

گرویدن ایرانیان به دین اسلام نه تنها تحولی در کلیه شئون اجتماعی، فرهنگی تربیتی اخلاقی و هنری در کشور ما به وجود آمد بلکه در سراسر کشورهایی که به دست مسلمین گشوده می‌شدند این دگرگونی و تحول پدیدار می‌گردید.به طوری که بعدها به تحولات عینی و عمقی در تمدن گردید وتمدن اسلامی را در بلاد ایران، حجاز، عراق، روم و اندلس به وجود آورد تمدنی که به یک ملت یا کشور تعلق نداشت اما در همه آنها ساری و جاری بود. بر خلاف تعلیم و تربیت دوران پیش از اسلام که فقط مختص فرزندان طبقات ممتاز بود پیغمبر اکرم (ص) کلیه مسلمانان را به تحصیل ترغیب می‌فرمودند و طلب دانش و معرفت را برای همه مسلمانان فریضه می‌دانستند در قرآن مجید کراراً به تحصیل و پژوهش اشاره گردیده است .در سوره آل عمران آیه ۱۵۹ توصیه شده است: در کارها مشورت کن پس وقتی تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام بده. بدرستی که خداوند متوکلین به او را دوست دارد.

در وصیت حضرت محمد (ص) به حضرت علی (ع) امده است: فقیری از نادانی سخت ‌تر و مالی سودمندتر از خرمندی نیست.هیچ چیز ترسناک ‌تر از خودبینی و هیچ معاضدتی از مشاوره نیکوتر نیست و حضرت علی (ع) در باب نصیحت و پند و مشورت بارها توصیه کرده‌اند که نصیحت باید در خلوت صورت گیرد زیرا نصیحت در ملاء و حضور دیگران سرزنش و ملامت و سرکوفت است (اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۶۹-۷۵).

تاریخچه راهنمایی  تحصیلی در  ایران:

سال ۱۳۳۲ را می‌توان شروع راهنمایی به معنی خاص آن در کشور خود بدانیم. در این سال با کمک وزارت کار و سازمان صنایع کشور و هیئت عمران بین‌المللی طرحی برای انتخاب و انتصاب‌های صحیح پی‌ریزی شد. در این مرکز عده‌ای از کارمندان وزارتخانه‌ها خصوصاً وزارت آموزش و پرورش تحت نظر متخصصان ایرانی و خارجی شروع به کارآموزی و فعالیت در زمینه انتخاب و انتصاب‌های علمی نمودند.  نشریات و وسایل اندازه‌گیری روانی متعددی در این مرکز تهیه شد و با کمک همین وسایل برنامه‌های بسیاری برای استخدام و پذیرفتن افراد جدید در وزارتخانه‌ها و حتی در ارتش و نیروی هوایی انجام گرفت. کنگره‌های فرهنگی منعقده در تابستان‌های ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ راهنمایی در مدارس را امری ضروری تشخیص داده و فصل سوم از آئین نامه دبیرستان‌ها به امر راهنمایی اختصاص داده شد. در سال‌های اخیر عوامل متعددی موجب شده‌اند که به برنامه‌های راهنمایی در مدارس اهمیت داده شود: ازدیاد مشاغل و حرف، ایجاد شعب تحصیلی و تأسیس مدارس فنی و حرفه‌ای عالی از آن جمله‌اند. (اردبیلی۱۳۸۶،۸۳).

در کنفرانس‌های آموزشی متوسطه در سال ۱۳۳۷ شمسی در مشهد و آبادان تأسیس دوره راهنمایی تحصیلی در آموزش و پرورش به منظور کمک به دانش آموزان جهت انتخاب رشته تحصیلی و اشتغال آینده ضروری تشخیص داده شد لذا مراکز راهنمایی در اداره کل تبلیغات متوسطه به وجود آمد و اجرای آزمون و تشکیل پرونده تحصیلی در چند مدرسه به طور آزمایشی آغاز شد به دنبال آن عده‌ای از کارشناسان جهت تحصیل و تحقیق به خارج از کشور اعزام شدند در سال ۱۳۴۶ که وزارت آموزش و پرورش رسماً از دانشکده‌های علوم تربیتی دانشگاه‌ها و مدارس عالی تقاضای تربیت مشاور تحصیلی را نمود (شفیع آبادی ۳۰،۱۳۸۹).

بنابراین از سال تحصیلی ۱۳۴۵-۱۳۴۴ در دانشگاه تربیت معلم درس راهنمایی جزء دروس رسمی دانشجویان که در واقع معلمان ومربیان و راهنمایان بالقوه کشورند قرار گرفت و بتدریج به ایجاد رشته تحصیلی راهنمایی و کارشناسی ارشد راهنمایی و مشاوره منجر شد. در سال ۱۳۴۷ اداره کل آموزش راهنمایی تحصیلی در وزارت آموزش و پرورش تأسیس گردید که بعداً به نام دفتر آموزش راهنمایی تغییر یافت.

در سال ۱۳۵۹ این دفتر منحل و وظایف آن ابتدا در سه دفتر وسپس به یک دفتر با عنوان دفتر آموزش عمومی واگذار شد در سال ۱۳۶۵ وظایف این دفتر نیز به دو نفر با عناوین دفتر آموزش ابتدایی و راهنمایی و دفتر آموزش متوسطه نظری تفکیک گردید که در حال حاضر به همین نحو باقی است.

برنامه راهنمایی و مشاوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی همانند دیگر برنامه‌ها با توجه به اهداف جدید آموزش و پرورش مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت و ابتدا به تغییر برنامه و سپس به توقف کامل این نظام تصمیم گرفته شد.در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۵۸ با صدور بخش‌نامه‌ای در وظایف مشاوران تجدید نظر شد و در سال تحصیلی ۵۹-۵۸ نظام مشاور معلم اجرا گردید. در پایان جنگ تحمیلی هشت ساله و از ابتدای سال تحصیلی ۶۷ ضرورت این برنامه و تربیت مشاوران تحصیل کرده مجدداً محسوس و محرز گردید. به طوری که تدریس دروس مشاوره و راهنمایی در اغلب دانشگاه‌ها به ویژه در دانشگاه تربیت معلم و مراکز تربیت معلم استان‌ها مجدداً از توجه خاص برخوردار شد(اردبیلی: ۱۳۸۶؛ ۸۳).

پس از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه راهنمایی با توجه به اهداف جدید مورد بررسی وارزیابی قرار گرفت ونتیجه آن سیستم معلم – مشاور بود که هم به تدریس وهم به مشاوره می پرداختند .پس ازمدتی برای تهیه هدفهای هماهنگ با اهداف انقلاب برنامه راهنمایی ومراکز مشاوره حذف وتحلیل گردید.و به جای آن طرح مربیان پرورشی با عنوان متولیان انقلاب در مدارس طرح ریزی واجرا شد .این طرح به تدریج مسئولان را متوجه نیاز به مشاوره وراهنمایی در مدارس نمود.تا اینکه در سال ۱۳۶۴هسته های مشاوره وراهنمایی مجددادر مناطق آموزش وپروش تاسیس گردید.در حال حاضر برنامه های مشاورهای مدارس به سمت تخصصی شدن وخدمات مشاوره ای سوق داده شده است وطرحهایی چون (طرح احیا نقش مشاوره ای معلمان)در حال اجرا است.

پس از سال‌ها تلاش متخصصان رشته مشاره، انجمن مشاوره ایران در سال ۱۳۷۵ به تأیید کمیسیون انجمن‌های علمی کشور رسید و فعالیت‌ خود را آغاز کرد از جمله اهداف انجمن مشاوره ایران گسترش، پیشبرد وارتقای علم و توسعه کمی و کیفی نیروهای متخصص و بهبود بخشیدن به امور آموزشی و پژوهشی در زمینه مشاوره و تهیه و تدوین و تلاش برای به تصویب رساندن قوانینی است که مقدم مشاوره، مشاوران و حافظ کلیه مراجعان و کسانی که از خدمات مشاوره‌ای برخوردارند (احمدی، ۱۳۸۷، ۱۱).

راهنمایی:

مفهوم راهنمایی مانند: تعریف آن خالی از ابهام نیست.برای مثال: گاه ممکن است فرد از طریق خواندن یک کتاب ، یک مقاله و یا دیدن یک فیلم به حل مشکل خویش نائل آید که در این صورت کتاب، مقاله و فیلم نقش راهنمای وی را ایفا می کنند و آنچه که  به وی ارائه شده راهنمایی تلقی می شود.زمانی هم راهنمایی صرفا به معنی نصحیت کردن و پند و اندرز دادن است مانند: هنگامی که والدین از راه دلسوزی به فرزندان خود راه نشان می دهند. و برایشان تعیین تکلیف می کنند گاهی هم راهنمایی به معنای پیروی محض فرد از یک سلسله اصول مدون و هماهنگ کردن رفتار با این اصول است مانند: راهنمایی در قالب دین و مذهب که رعایت اصول آن برای بهبود زندگی انسان و هدایت وی ضروری  به حساب می آید. همه موارد فوق می توانند راهنمایی باشند ولی راهنمایی صرفا محدود به یکی از آنها نمی شود آنچه قابل ذ کر است این می باشد که تمام مفاهیم راهنمایی از هر نظر و دید گاهی که بررسی کردند دارای یک هدف کلی هستند و آن کمک به فرد است برای یافتن راه خود و رسیدن به درجات بالاتری از کمال ، معرفت و آگاهی اگر چه استقرار راهنمایی در جامعه عملا پیشرفت موزون و همه جانبه اجتماع را به بهترین وجه فراهم می سازد اما درک سطحی از مفاهیم عمیق و علمی راهنمایی که دامنه آن به تمام فعالیت های روزمره کشانده شده است مشکلات عدیده ای را در سر راه طراحی ، اجرا و ارزشیابی آن به وجود می آورد توجه به نکات زیر می تواند زمینه اعتلای راهنمایی را در جامعه به وجود آورد :

اول: آنکه راهنمایی در شرایطی امکان پذیر می باشد که وجود چارچوب خشک مانع به کارگیری آن نشوند. یعنی: تشکیلات قوانین و مقررات مربوط به آن به گونه ای تغییر یابند که نه تنها پذیرش آن را ممکن سازند بلکه ضرورت اجرایی اش را نیز فراهم نمایند.

دوم: آنکه براساس داده ها و یافته ها ی علمی جهان کنونی، راهنمایی باید به موقع انجام پذیرد به بیان دیگر ، باید تا آنجا که ممکن باشد یافته های علمی و ابزار های فنی اجازه دهند هر چه سریعتر به امر راهنمایی اقدام کرد زیرا اقدامات دیر رس به منزله اتلاف وقت نیروی انسانی و در نتیجه در حکم زیان و خسران اقتصادی جامعه خواهد بود.

سوم:آنکه اگر چه راهنمایی از دیر باز به صورت غیر علمی و عملی و بدون پایه های توجهی به صورت فردی انجام می شده است اما امروزه به عنوان یک فعالیت علمی باید از متخصصان در پیاده کردن آن استفاده کرد. در عصر حاضر،دیگر نمی توان به این صورت و بدون داشتن پایه علمی کافی ، خود را متخصص راهنمایی دانست . بدون شک این عمل می تواند درک مسائل را آسان سازد ، اما نداشتن پایه علمی کاری است که راهنمایی را بدست افراد غیر متخصص دچار تناقضات گوناگون می نماید.

چهارم: آنکه جاری ساختن امر راهنمایی در مقیاس ملی ، موجب می شود که افراد آن جامعه ، بهترین موثرترین تلاش های خود را در راه سازندگی اجتماع به کار بندند و پشتوانه پایداری این توانش ها ، رغبت و انگیزه ای است که در آن از خود نشان می دهند بدیهی است که این توانش های انگیخته باید در جهاتی که تحول و گسترش جامعه ضرورت آنها را فراهم آورده باشد به کار افتند.

پنجم: آنکه بدون ایجاد طرح های مشخص علمی جامع و اجرای آنها در شرایط صحیح یعنی: داشتن  نیروی انسانی متخصص، تجهیزات، امکانات و وسایل کافی ، نمی توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. زیرا اقدامات نا منظم، پیش بینی نشده و جهت نا یافته ، بدون شک به نا هماهنگی و نا موزونی جامعه منجر خواهد شد و بهره ای عاید آن نخواهد کرد(www:http،۱۳۹۳).

درباره مفهوم راهنمایی تعریفی که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد و از دید گاه های مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. آشنایی با چند نمونه آنها ذهن خواننده را روشن تر می کند. راهنمایی که معنی لغوی آن هدایت کردن،و ارشاد نمودن می باشد و مفهوم گسترده دارد. در مفهوم کلی و عام گاهی مطالعه کتاب ها و مقاله ها و یا گوش دادن به یک سخنرانی و خطابه می تواند راهنمایی باشد و به فرد بینش دهد و یا به حل مشکل فرد در زمینه هایی کمک کند . زمانی نصحیت و پندی که در یک ارتباط مطرح می شود ممکن است مشکل گشا باشد و به هدایت فرد منجر گردد هنگامی هم تبعیت از اصول و قوانین خاص میتواند هادی و راهنمای انسان باشد . هریک از موارد فوق اصطلاح راهنمایی را به نحوی توجیه می نماید در عین حال باید بدانیم که تعریف راهنمایی به موارد بالا محدود نمی گردد و از دید گاه های متعدد می توان تعاریف گوناگونی از آن داد که به برخی از آن می پردازیم: اصولا راهنمایی از هر دید گاهی که در نظر گرفته شود به خاطر کمک به فرد برای شناخت خود و نیل به درجات بالاتری از کمال و معرفت اعمال می گردد.

به عقیده شرتزر و استون (۱۹۷۴):راهنمایی جریانی است که فرد را به شناخت محیط پیرامون یاری می دهد. این تعریف گرچه بر شناخت و فهم خویشتن و محیط تاکید می نماید. ولی دقیقا مشخص نمی کند که هدف چیست؟ و از این رو نمی تواند تعریف مورد پذیرش باشد .

مک دانیل (۱۹۶۵ ): معتقد است راهنمایی وسیله ی کمک به فرد در درک و بکار بردن آگاهانه فرصت های تحصیلی و شخصی است که در اختیار دارد یا می تواند داشته باشد و به عنوان کمکی منظم  به همه دانش آموزان برای رسیدن به یک سازگاری رضایت بخش در مدرسه و در زندگی است.

به اعتقاد ترکسلر(۱۹۵۷): راهنمایی فرد را قادر می سازد تا توانایی ها و رغبت ها و شخصیت خویش را بشناسد و در حد امکان در صدد توسعه و رشد آنها برآید و سرانجام با توجه به اهداف اش اداره زندگی خویش را بشناسد.

در این صورت اولاً: معلوم نیست که راهنمایی یک واقعه آنی و یا یک جریان پیوسته و مداوم است .ثانیا: اعتقاد به این که راهنمایی باید فرد را یاری دهد تا براساس اهداف خود به اداره خویش بپردازد. در تمام موارد صحیح و منطقی به نظر نمی رسد .زیرا ممکن است زمانی فرد دارای اهداف خودخواهانه و مضر به حال خود و جامعه باشد. با اعمال دقیق راهنمایی و استفاده از ابزار و فنون به فرد کمک می شود تا توانایی ها و محدودیت هایش را بشناسد و بر اساس چنین شناختی ، تصمیمات مناسب و موافقی در جهت تامین نیازهای فردی و اجتماعی اتخاذ نماید.

ولی از راهنمایی به معنای خاص آن، یعنی: در چارچوب آموزش و پرورش تعاریفی شده است که ما در اینجا دو نمونه از آنها را ذکر می کنیم:

الف)راهنمایی عبارت است از کلیه خدماتی که به بهترین نحو، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در مدرسه، تسهیل کند و به آنان کمک نماید ،تا توانایی ها، محدودیتها و علایق خود را شناخته و با توجه به نیازهای جامعه، رشته تحصیلی خود را انتخاب کنند.

ب)راهنمایی، کمک و یاری منظمی است به فرد ،تا استعدادهای خود را دریابد ، رفتار و حالات خویش را منظم سازد،قادر به حل مسائل و مشکلاتش گردد. در انتخاب دروس و رشته تحصیلی تصمیم بگیرد. کار و شغل مناسب پیدا کند برای رقابت آزاد و پسندیده تربیت شود،شایستگی و شرایطی را دارا گردد تا بتواند به بهترین وجه، رشد و کمال یابد(www:http،۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]




مشهورترین و مهمترین تئوری  را در زمینه گرایش آقایان فیش باین و آیزن(Fishbein & Ajzen ) ارائه کرده اند.آنها در پی یافتن یک تئوری برای تبیین رفتار به نقش گرایش اشاره می کنند: به نظر آنها رفتار(Behavior) در پی زنجیره ای از عوامل بوجود می آید.حلقه ماقبل بروز رفتار «قصد و نیت» به انجام یک رفتار است(Behavior Intention).

بوجود آمدن «قصد و نیت» به نوبه خود تابع دو متغیر  دیگر است:

۱٫گرایش به سوی آن رفتار(Attitude toward the behavior)

۲٫هنجار ذهنی(Subjective Norm)

متغیر اول (گرایش به سوی آن رفتار) یک متغیر فردی و شخصی است که طی آن فرد انجام یک رفتار (یا یک پدیده) را از نظر خودش ارزیابی می کند که آیا خوب یا بد است.

متغیر دوم (هنجار ذهنی) منعکس کننده ی نفوذ و فشار اجتماعی است که شخص آن را برای انجام یک کاری (رفتاری) احساس و ادراک می کند.

میزان تأثیر هر یک از این دو متغیر(گرایش و هنجار ذهنی) در به وجود آمدن قصد و نیت همیشه یکسان نیست و بستگی به شخصیت فرد و شرایط اجتماعی دارد.لذا گاهی ممکن است تأثیر گرایش بیشتر باشد و گاه تأثیر هنجار ذهنی.(رفیع پور؛۱۳۷۲ :۹)

آلپورت(۱۹۳۵) نگرش را به عنوان یک حالت عصبی یا آمادگی عقلانی تعریف می کند که از راه تجربه بدست آمده وسازماندهی می شود(احمدی،۷۱:۱۳۸۲).هر نگرش دارای سه مولفه یا سه بخش اصلی است:

    • بخش شناختی یا ادراکی نگرش: باورها، ادراک ها ومجموعه ی آگاهی ها یا شناخت های مردم نسبت به یک پدیده در این مقوله جای می گیرد، یعنی انسان در ذهن خودش می داند یک پدیده به چه دلیل خوب یا بد است. شاختارهای شناختی بنیادهای ذهنی هستند که افراد به کمک آنها معنی و مفهوم اشخاص، اشیاء، رویدادها ورفتارها را تفسیر می کنند.
    • بخش احساسی نگرش: این بخش مربوط به احساس هایی است که افراد گوناگون را بر می انگیزد واحساس خوشایند، محبت آمیز ومورد علاقه ی قلبی و درونی بودن نسبت به یک شئ، فردی ویژه، یک گروه و مانند آن را در فرد بوجود می آورد.
    • بخش آمادگی برای عمل: یکی از بخش های انگزش افراد نسبت به یک موضوع، آمادگی برای عمل و یا رفتار نسبت به آن موضوع است. آمادگی برای عمل ممکن است بر اساس پیوند عاطفی فرد نسبت به موضوع شکل گرفته باشد. این نوع نگرش دارای کمترین محتوای شناختی است و نیز به میزان کمی جهت گیری عملی دارد. به دلیل بی ثباتی عاطفه ها واحساس ها نمی توان رفتار فردرا از راه شناخت پیوند های عاطفی اش پیش بینی کرد زیرا با فروکش شدن احساس ها، عاطفه ها و شور وهیجان حاکم بر جامعه نسبت به آن موضوع ویژه و عقلانی شدن جامعه پیوند عاطفی با موضوع مورد نظر کاهش یافته وبه دنبال آن جهت گیری عملی نسبت به موضوع نیز کاهش می یابد. آمادگی برای عمل گاهی بر اساس نگرش مبتنی بر عقل شکل می گیرد که بخش شناختی قوی دارد. محاسبه های عقلانی که افراد نسبت به انجام یک عمل دارند، در مقوله ی آمادگی برای عمل جای می گیرند(احمدی،۷۲:۱۳۸۲).

آلپورت(۱۹۳۵) بر این باور است که می توان در بیشتر تعریف های ظاهراً متفاوت نگرش فصل های مشترکی پیدا کرد. هرکدام از تعریف ها به صورتی، خصوصیت اصلی نگرش را آمادگی برای پاسخ دادن می دانند. نگرش حالت درونی و آمادگی است به جای اینکه علنی وعملی باشد،یعنی، نگرش رفتار نیست، بلکه پیش شرط رفتار است. نگرش ممکن است به صورت تمام درجات آمادگی از پنهانی ترین و مسکوت ترین عادات فراموش شده گرفته تا تنش یا جنبشی که فعالانه تعیین کننده ی یک رشته رفتارهای در حال به ظهور رسیدن ما باشد.به اعتقاد توماس(۱۹۷۱) مفهوم چند بعدی از نگرش که شامل عناصر شناختی، عاطفی، و رفتاری است، مقبولترین مفهوم برای تعریف نگرش است.بدین ترتیب، نگرش نشان دهنده ی اثر شناختی وعاطفی به جای گذاشته شده ی تجربه ی شخص از شیء یا موضوع اجتماعی مورد نگرش، و یک تمایل به پاسخ در برابر آن شیء است. نگرش، در این معنی یک” مکانیسم پنهانی"است که رفتار را هدایت می کند(کریمی؛۸:۱۳۹۰)

-دیگر تئوریهای گرایش

سنجش گرایش در مورد موضوعات و گوناگون (مثلأ گرایش سیاسی، گرایش به یک سازمان، گرایش به محیط زیست و غیره)محققین را بر آن داشته است، به اقتضای موضوع و جامعه آماری مورد مطالعه، تغییراتی جزئی در چهارچوب تئوریکی خود در مورد گرایش بدهند.لذا عده ای به ابعاد گرایش و یا متغیرهای دیگر نیز اشاره کرده اند.

روزن اشتیل(Rosenstiel 1972,1974) نیز دز آثار متفاوتش درباره ی کارایی و ارزیابی سازمانها به چند عامل مؤثر بر روی گرایش اشاره می کند:

-ارضاء نیاز

-تجربه(۲۴:Rosenstiel,1974)

-رضایت افراد

-میزان دسترسی به اهداف تعیین شده

-کارایی بهتر برای حل مسائل(۱۶۷:Rosenstiel,1972)

نکات ذکر شده روزن اشتیل در واقع عوامل موثر بر روی گرایش هستند. در آن میان ارضا نیاز و گرایش دو متغیر خیلی نزدیک و شبیه به یکدیگر می باشند و میزان دسترسی به اهداف تعیین شده و کارایی بهتر به حل مسائل را نیز می توان در واقع به عنوان اجزایی از همان متغیر ارزیابی فایده در تئوری فیش باین و آیزن در نظر گرفت .اما         « تجربه قبلی» به عنوان عامل مؤثر بر روی گرایش می تواند مفید باشد.

تجربه از نظر خانم هروشکا(Hruschka) نیز عامل مؤثری در پیدایش گرایش می باشد.به نظر وی دسترسی به هدف و ارضاء نیاز همواره با احساس رضایت، احساس خوشبختی و تجربیات مطبوع همراه است و بر عکس عدم ارضاء نیاز با نارضایتی و ارزش های احساسی منفی .این خاطرات همراه با احساسهای ارزشی آنها در حافظه باقی می ماند و آن چیزی را که ما تجربه می نامیم می سازند.بدین ترتیب است که تکرار و تراکم تجربه همراه با احساس ارزشی آن بر روی گرایش تأثیر می گذارد.(Hruschka,1974:21)

علاوه بر تئوری های فوق، تئوری دیگری از گرونبرگ(Gruneberg,1979) به نام Spill-over-theory یا تئوری «تسری»

برای این تحقیق مناسب به نظر می رسد. بر اساس این تئوری رضایت از یک بخش از زندگی بر روی رضایت از بخش های دیگر زندگی مؤثر است.مثلأ کسانیکه از خانواده ی خود راضی هستند و یک محیط آرام خانوادگی دارند ،ناملایمات شغلی را بهترتحمل می کنند و شغل خود را خیلی منفی ارزیابی نمی کنند.بنابراین قابل تصور است که از خانواده، شغل و دیگرشرایط خود راضی هستند،جهاد را بهتر ارزیابی نمایند.(همان:۱۷-۱۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]




اصل اول:راهنمایی را کمک به فرد (دانش آموز) در روند رشد تعریف می کنند. راهنما کسی است که از مفهوم راهنمایی و رشد فرد آگاه است . او از مسئولیت استقبال می کند و به ارزش های فردی احترام می گذارد .در راهنمایی فنون و روشهایی برای کمک نمودن به فرد وجود دارد . این کمک ها موجب تجارب فرد شده و فرصت فکر کردن و معنا دادن به رشد او را توسعه و تعالی می بخشد.

اصل دوم: خود پنداری و اظهارات درونی و شخصی مراجع و امور و مسائل اجتماعی و خارجی دو موردی هستند که راهنمایی این دو زمینه را در نظر می گیرد. به عبارت دیگر دنیای هر فرد و ادراکات شخصی او از یک سو،و حوادث و مسائل خارجی از سوی دیگر در هم دخالت کرده و بر یکدیگر تاثیر می گذارد.

اصل سوم: برای مراجع باید ارزش و قدر قائل گردید. بدون توجه به عقیده ،موقعیت اجتماعی، جنس،نژاد، ملیت و وضع مالی او پس اصل شناسایی منزلت و قدر فرد و احترام به انتخاب او باید در راهنمایی منظور باشد. فرد در مسیر زندگی با موقعیت ها و موارد متعددی مواجه می شود که با توجه به مسئولیتی که نسبت به خود و جامعه دارد می تواند و قادر است آنچه را که در راه آن تلاش می کند بدست می آورد.

اصل چهارم:در راهنمایی فرد را کمک می کنند تا به انتخاب عاقلانه اقدام نماید.طرح ریزی نماید و تفسیر کند و سازگاری های لازم را با محیط بدست آورد. سدها و موانعی که در مسیر نقشه ها و تدابیر او وجود دارد  شناخته و از سر راه برداشته می شود.در راهنمایی کمک ، می کند تا در جریان زندگی و در موقعیت های متناسب فراگیر آزادانه دست به انتخاب زده و عمل کند و مسئول کار و عمل خود باشد.

اصل پنجم:راهنمایی نباید تحمیل گردد و به اجبار انجام گیرد یعنی: راهنمایی گرایشی به جانب همکاری دارد و اجبار و اکراه در آ ن وجود ندارد دانش آموزان را نباید به خدمات راهنمایی مجبور ساخت اگر بدین گونه رفتار شود و آنان به صورت غیر داوطلب به مسئولان راهنمایی ارجاع گردند. مقاومت و رنجشی در آنها دیده می شود که این عمل اثرات نا مطلوبی خواهد داشت .راهنمایی به انگیزه درونی و اشتیاق به تغییر استوار است نه انگیزه خارجی . هر دانش آموز حق دارد که برای حل مشکل خود کمک طلب کند.

  اصل ششم: راهنمایی پوششی مداوم و پی در پی راهنمایی جریان پیوسته ای از کمک به فرد است. و در تمام طول زندگی ادامه دارد  در دوران تحصیل از کودکستان آغاز و تا دانشگاه ادامه پیدا می کند. طرح واحدی دارد که به کل برنامه مدرسه پیوستگی داشته و از آن تبعیت می کند.

اصل هفتم: راهنمایی مبتنی است: بر مطالعه فرد و جامعه او البته قبل از کمک ها لازم است توانایی ها ،قدرت ها و ضعف ها ی او درک شوند. برای فهمیدن و شناختن هر دانش آموز فنون و روشهایی وجود دارد  و ممکن است از یافته های دیگر رشته ها نیز در چنین فهمی استفاده شود.

اصل هشتم:در راهنمایی گروه های زیادی کمک می کنند و هر کس در چارچوب تخصص و صلاحیت های خود از این گروه ها می توان معلمین و مشاوران ،مدد کاران اجتماعی ، والدین و… را نام برد که همگی از نزدیک در وظیفه خطیری که به عهده دارند همکاری و تشریک مساعی می نمایند.

اصل نهم:راهنمایی به دانش آموز کمک می کند تا در شناختن خود موفق گردد. توانایی های بالقوه خود را بالفعل کند در این مسیر باید به دانش آموز کمک نمود تا او مقاصد عالی حیات و ارزش های اخلاقی را بشناسد محدودیت های خود را بداند و موقعیت ها و فرصت ها را درک نماید.

اصل دهم : راهنمایی در تعلیم و تربیت سعی می کند که هر کدام از افراد را بشناسد و شخصیت بدهد و اجتماعی سازد هدف مهم راهنمایی این است که هر کدام از دانش آموزان را احیانا از اثرات نا مطلوب جمع محفوظ دارد (www/hit،۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]




مشاور

مشاور به معنی اخص کلمه فردی متخصص است که می‌تواند باایجاد رابطه حسنه وبا مدد اطلاعات وتکنیک‌های که در اختیار دارد؛ به کسانی که مشکلاتی دارند کمک می‌کند تا با شناخت واقعی خود و مشکلات ، راه حل‌های منطقی برای آنها پیدا کنند. مشکلاتی که در مشاوره مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرند ممکن است در هر یک از زمینه‌های شخصی اجتماعی، خانوادگی، شغلی و حرفه‌ای یا تحصیلی باشد.

خصوصیات مشاور:

مشاور از نقطه نظر ویژگی‌های شخصیتی باید فردی معتقد، مؤمن، پرهیزکار به معنای واقعی آن باشد وبه درجاتی از خود شناسی و درک نقاط مثبت و منفی خویش نائل شده باشد. او باید صبور و شکیبا بوده، عشق به کمک و یاری رساندن به دیگران با وجودش عجین باشد او باید انسان‌ها را قطع نظر از توانائی‌ها و قابلیت‌ها و تفاوت‌های ظاهری‌شان دوست بدارد و به صرف انسان بودن محترمشان بدارد (نوابی نژاد ۱۳۸۲؛ ۱۶۷).

خصوصیات راهنما یا مشاور در موقعیت کارش تأثیر بسزایی دارد. راهنما ومشاور باید:

الف) از سلامت روانی و جسمانی برخوردار باشد و از بخل وحسد و دروغ بپرهیزد.

ب) باهوش باشد و به راحتی و صراحت وفصاحت صحبت کند و توانایی لازم برای استدلال و درک و فهم مطالب را داشته باشد.

ج) به انسان‌ها و حل مسائل و مشکلات آنان علاقمند باشد.

ه) صمیمی و مهربان و رازدار باشد.

ز) در زمینه مشاوره، روان شناسی، تعلیم و تربیت، جامعه شناسی و نیز امکانات شغلی و تحصیلی و بهداشتی جامعه آگاهی داشته باشد.

ح) متقی و خوشنام باشد و خدمت صادقانه و خالصانه به همنوع را مد نظر قرار دهد.

ط) حضور ذهن داشته باشد و بتواند سؤالات دقیق و مناسب را به موقع مطرح سازد.

ی) به مطالعه و افزایش دانش خود علاقمند باشد و بکوشد در جریان جدیدترین مطالب علمی درباره رشته‌اش قرار گیرد.

ک) در برقراری رابطه با انسان‌ها مجرب باشد وتحمل شنیدن مطالبی را که خود به آنها معتقد نیست، داشته باشد (شفیع آبادی ۱۳۸۶: ۵۲).

بنابراین مشاور یا افرادی که به عنوان راهنما سعی در یافتن راه حل مناسب جهت جذب مراجعین دارند باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشند که برخی از آنان عبارتند از: علم و تخصص، احترام به خود و داشتن کمال، عاقل بودن و بردباری، آزاد، متدین و با تقوا، صمیمت و سازگار با محیط، رازداری، صاحب نظر بودن، واقع بین و حقیقت بین، داشتن تجربه، امانت دار، علاقمند به مراجع و تمایل به کمک به آنها، تمایل به دوست داشتن مردم، احترام به تمامی افراد انسانی، داشتن علاقه و ایمان حرفه‌ای در مشاوره، ثبات عاطفی، رشد فکری و قدرت انطباق شخص، داشتن استعدادرهبری، خوش برخورداری و داشت شخصیت گرم و دوست داشتنی، دارای وضعیت ظاهری خوش آیند (حسینی ۱۳۷۸؛ ۷۹).

ضرورت مشاوره وراهنمایی در مدارس

گر چه در این باب هنوز اختلاف نظر وجود دارد که مشاوره در مدارس راباید یک شغل تخصصی و جدا به شمار آورد یا آن را از وظایف معلمان دانست که ضمن انجام تدریس و کار با شاگردان عهده‌دار آن نیز باشند. از طرفی والدین چنین می‌پندارند که وظیفه آنهاست که فرزندان خویش را در تصمیم گیری‌ها یاری نمایند و ارشاد و هدایت کنند. افرادی نیز اعتقاد دارند که یاری خواستن از دیگران، نشانه ضعف روان و اراده است وبا همت وپشتکار می‌توان به همه مشکلات فایق آمد. علیرغم این آرا و تردیدها چنین به نظر می‌رسد دلایل زیادی وجود دارد که ما در جهت ارائه خدمات مشاوره‌ای سوق می‌دهند برخی از آنها عبارتند از:

الف): موقعیت و وضعیت بسیار پیچیده‌ای که هر فرد در دنیای کنونی با آن مواجه است پیچیدگی به هنگام انتخاب شغل بیشتر رخ می کند و تقاضا برای مشاوران تحصیل کرده و کارآزموده را مطرح می‌دارد وقتی فرد جوانی بخواهد از بین مشاغل و حرف زیادی به گزینش بپردازد با کار آسانی مواجه نیست. چه بسا اطلاعات زیادی نیاز دارد تا تصمیم گیری را آسان کند هم اکنون فراوانند مردان و زنانی که پی برده‌اند گزینش اولیه آنان با روشن بینی و مال‌اندیشی صورت نگرفته است وبا ناکامی برخورد کرده‌اند.

ب) دومین دلیل ترکیب جامعه بسیار متنوع صنعتی با آرمان‌ها و نگرش‌های آدمی است که مشاوره را ضروری می‌دارد این ضعف غالباً نادیده انگاشته می‌شود که هر فردی حق دارد به شغلی خاص بپردازد که شرایط احراز آن را دارد. دیگر نمی‌توان مدافع این امر بود که فرزندان مردان متخصص باید در مشاغل تخصصی پذیرفته شوند و فرزندان کارگران غیر ماهر همچنان در مشاغل ساده به کار بپردازند این حق هر فرد و شاید وظیفه و تکلیف اوست که وضعیت خود را بهبود بخشد و تا حد امکان پیش رود. چنین نگرشی از میراث فرهنگی ماست ممکن است ما با دادن آزمون‌هایی به شاگردان شایستگی آنها را برای اشتغال به برخی از مشاغل یا رشته تحصیلی معین کنیم اما شاگرد خود قادر نیست با این اطلاعات به انتخاب درست بپردازد زیرا در شبکه‌ای از محدودیت‌های شغلی و توقعات و انتظارات خانوادگی و آرمان‌ها و تردیدهای شخصی و موانع و مشکلات اجتماعی گرفتار است او بیش از اطلاعات نیاز به مشورت دارد.

ج) – سومین عامل از دید شاگردان مدارس متوسطه و اشتیاق شدید آنها و خانواده‌شان برای ورود به دانشگاه‌ها و مدارس عالی است این مطلب بر همگان آشکار است و نیازی به تشریح ندارد. شاگرد در طول سال‌های تحصیلی و دوره راهنمایی و متوسطه باید به رشته‌هایی روی آورد که با استعداد و توانایی و خصایص او متناسب باشند و در زندگی آتی او دارای ارزش شوند اما تعیین چنین ارزشی آسان نیست. شاگردان غالباً در تنگنای بین ارزش‌های شخصی خویش و تجارب درسی و کلاسی با ارزش‌های والدین ومحدودیت‌های جامعه گرفتارند و نمی‌دانند چه باید بکنند. از این رو دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند. پیچیدگی اوضاع اجتماعی واقتصادی و محدودیت‌های ورود به دانشگاه‌ها به این اضطراب‌ها می‌افزاید. والدین و معلمان خود می‌دانند که درک چنین پیچیدگی و یا اثرات آن بر فرد کار ساده‌ای نیست شاید به مشاور ی نیاز باشد که تحصیلات خاص و تجارب او بتواند در این معضل راه گشا و رهنمون افتد.

د) – چهارمین عامل و انگیزه برای استقرار مشاوره تخصصی تغییرات سریعی است که در راه‌ها و روش‌های زندگی ما در عصر صنعتی و تکنولوژی روی می‌دهند. جامعه شناسان و نویسندگان زمان کنونی را عصر اضطراب نامیده‌اند. هر چند آمار دقیقی در دست نیست که در این زمینه به مقایسه بین قرون و اعصار بپردازیم و اصولاً ممکن نیست فراوانی‌های عصبی واضطرابی هر قرن را در حیطه اندازه‌گیری وسنجش قرار داد تا مقایسه میسر می‌گردد اما شکی نیست هر قدر زندگانی پیچیده‌تر می‌شود وهر اندازه صنعت وتکنولوژی پیش می‌رود و به همراه آن تغییرات رخ می‌دهند نتایج و اثرات آنها بر اعصاب وروان فرد، فشار بیشتری وارد می‌کنند که گاه به مشاوره و روان درمانی نیاز پیدا می شود. نهایتاً باید گفت که راهنمایی ومشاوره در مدارس یک ضرورت گریز ناپذیر است. (پیبسون؛میشل؛  ترجمه ثنایی. ۱۳۸۸،۲۷۸،۲۷۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]