کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



مقدار شاخص LI

 

شرایط وقوع توفان

 

 

 

۱

 

بیشتر از ۲

 

شرایط برای بارش همرفتی وجود ندارد
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

۲

 

۲ تا صفر

 

احتمال وقوع رگبارهای برف و باران

 

 

 

۳

 

صفر تا ۲-

 

احتمال وقوع توفان

 

 

 

۴

 

۲- تا ۴-

 

احتمال وقوع توفان شدید

 

 

 

۵

 

کمتر از ۴-

 

احتمال وقوع تورنادو (دیو باد)

 

 

 

۳-۵-۱-۶ شاخص انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی CAPE:
این شاخص نشان دهنده‌ی بیشینه انرژی جنبشی ممکن بسته‌هوای ناپایدار، بدون در نظر گرفتن اثر بخارآب و آب متراکم شده در اثر صعود، است. محاسبه‌ی این شاخص با فرض عدم اختلاط بسته‌هوا با محیط در هنگام صعود و انطباق فشار آن با فشار محلی محیط صورت می‌گیرد (هولتون، ۱۹۹۳). این شاخص بیشتر نوعی اندازه گیری فیزیکی از ناپایداری هوا است؛ و یکی از شاخص‌های عمده برای پیش‌بینی‌های یک یا دو روزه‌ی ناپایداری است. شاخص CAPE بر مبنای j/kg (ژول بر کیلو گرم) بوده و از طریق معادله زیر قابل محاسبه است:
(۶-۱)
در معادله فوق:EL تراز تعادلی بسته‌هوا، نیروی جاذبه (متر بر مجذور ثانیه)، LFC تراز آزاد همرفتی، PT دمای پتانسیل بسته‌هوا (دمای مجازی ) وEPT دما پتانسیل محیط (دمای مجازی محیط) و dz ارتفاع صعود بسته‌هوا (متر) است (سیدلسکی،۲۰۰۹:۸۷).
ناحیه مثبت، ناحیه ای است که دمای بسته فرضی از دمای واقعی محیط در هر سطح فشاری تروپوسفر بالاتر است و نمودار بسته در سمت راست (گرم‌تر) نمودار محیط قرار دارد. ناحیه مثبت بیشتر، انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی بیشتر را در پی خواهد داشت.
مقادیر بالاتر از صفر CAPE، نشان دهنده وجود ناپایداری بوده و هر چه این شاخص زیادتر باشد، اختلاف دمای محیط و دمای بسته‌هوای بالارونده بیشتر است و نیروی شناوری قوی تر و در نتیجه شتاب بالارو بیشتر خواهد شد. مقادیر بالای این شاخص به این معنی است که توفان به سرعت در راستای قائم در حال توسعه است.
واحد شاخص انرژی پتانسیل در دسترس همرفتی، ژول بر کیلوگرم (انرژی بر واحد جرم) است و مقدار آن می‌تواند خیلی سریع طی زمان و مکان، بالا و پایین رود.
تصویر (۳-۹) نحوی محاسبه شاخص انرژی پتانسیل همرفتی (CAPE) از سایت met office
جدول ۳-۶ احتمال وقوع توفان تندری بر اساس شاخص CAPE (زاهدی و چوبدار,۱۳۸۶)

 

 

ردیف

 

مقادیر شاخص CAPE

 

احتمال وقوع توفان تندری

 

 

 

۱

 

کمتر از صفر

 

پایدار

 

 

 

۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 10:54:00 ق.ظ ]




خط استخدام
منابع (هزینه‌ها)
فروش

اگر سطح منابع اولیه خیلی زیاد باشد (با توجه به  ) منابع را باید تا خط اخراج، کاهش داد.
اگر سطح منابع اولیه خیلی کم باشد (با توجه به  ) منابع را باید تا خط استخدام، افزایش داد.
اگر سطح منابع اولیه در این فاصله باشد، سطح منابع را نباید تغییر داد.
خط اخراج در نگاره شماره ۲-۲ نشان‌دهنده‌ی تصمیمات بهینه مدیران برای اخراج نیروی کار در زمان کاهش فروش است. مدیران تا زمانی که  باشد به اخراج نیروی کار ادامه خواهند داد، به طوری که NPVc همان خالص ارزش فعلی جریان وجوه نقد حاصل از آخرین نیروی کار اضافه‌شده به شرکت است و  هزینه‌های اخراج است. تا زمانی که  باشد برای شرکت به‌صرفه خواهد بود تا نیروی کار را اخراج کند و هزینه‌های اخراج را متحمل شود تا اینکه نیروی کار را در شرکت نگه دارد و خالص ارزش فعلی منفی را بپذیرد (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
خط اخراج در نگاره شماره ۲-۲، تصمیمات بهینه اخراج نیروی کار را نشان می‌دهد. برای مثال، در یک سطح مشخص فروش جاری شرکت، اگر تعداد نیروی کار مورد استفاده از دوره‌ی قبل بالاتر از خط اخراج باشد، شرکت به طور بهینه نیروی کار را کاهش خواهد داد تا به این خط برسد (نگاره شماره ۲-۳). در صورتی که تعداد نیروی به‌کار گرفته‌‌شده از دوره‌ی قبل، پایین‌تر از خط اخراج باشد، شرکت نیروی کار را اخراج نخواهد کرد حتی اگر خالص ارزش فعلی آخرین نیروی کار مورد استفاده منفی باشد زیرا این خالص ارزش فعلی منفی به اندازه‌ی کافی بزرگ (از نظر قدر مطلق) نیست تا هزینه‌های اخراج را توجیه کند (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲)
به‌طور خلاصه تصمیمات تعدیل منابع که در نگاره شماره ۲-۲ و ۲-۳ نشان داده شد، به این شرح است: اگر برای یک سطح مشخص فروش، تعداد نیروی مورد استفاده از دوره‌ی قبل پایین‌تر از خط استخدام باشد (که در حالتی روی می‌دهد که میزان فروش به اندازه‌ی کافی از دوره‌ی قبل بیش‌تر شود)، شرکت تعداد نیروی کار را تا خط استخدام افزایش می‌دهد. به‌طور مشابه، اگر تعداد نیروی کار مورد استفاده از دوره‌ی قبل بالاتر از خط اخراج باشد (که در حالتی روی می‌دهد که میزان فروش به اندازه‌ی کافی نسبت به دوره‌ی قبل کاهش یابد)، شرکت تعداد نیروی کار را تا خط اخراج کاهش خواهد داد. در نهایت اگر تعداد نیروی کار مورد استفاده از دوره‌ی قبل بین خط اخراج و خط استخدام باشد، شرکت تعداد نیروی کار را تغییر نخواهد داد.
۲-۳-۲. پیش‌بینی تجربی از مدل چسبندگی هزینه‌ها
با توجه به این قاعده‌ی تصمیم‌گیری بهینه که شرح داده شد، بانکر، سیفتسای و ماشروالا[۲۲] (۲۰۱۰) بر این پیش‌بینی توجه می‌کنند که برای یک سطح مشابه از فروش جاری شرکت، سطح بهینه منابع تعهد شده (و بنابراین سطح هزینه‌ها) به دو عامل بستگی دارد: ۱) جهت تغییرات فروش شرکت و ۲) انتظارات مدیریت (خوش‌بین یا بدبین بودن مدیریت نسبت به آینده‌ی شرکت). این پیش‌بینی با مطالب کتاب‌های موجود در زمینه‌ی حسابداری بهای تمام‌شده که بیان می‌کنند سطح کل هزینه‌ها فقط به سطح فروش شرکت، بستگی دارد در تضاد است.
در بحث راجع به چسبندگی هزینه‌ها، در یک سطح مشابه از فروش پس از یک کاهش یا افزایش[۲۳]، سطح منابع تعهد شده در زمان کاهش فروش، بیش‌تر از افزایش فروش است (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲). برای مثال در زمان افزایش فروش، مدیران از پایین به سطح مطلوب منابع نزدیک می‌شوند و در خط استخدام متوقف می‌شوند (نگاره شماره ۲-۳)، که خالص ارزش فعلی آخرین واحد منابع، هنوز مثبت است (  ).
به عبارت دیگر، مدیران سطح منابع کم‌تری را نسبت به حالت بهینه‌ای که هزینه‌های تعدیل وجود ندارد (خط منابع مورد نیاز)، انتخاب می‌کنند. در زمان کاهش فروش، مدیران از بالا به سطح مطلوب منابع نزدیک می‌شوند و در خط اخراج متوقف می‌شوند (نگاره شماره ۲-۳)، که خالص ارزش فعلی حاصل از آخرین واحد از منابع هنوز منفی است (  ). به عبارت دیگر، مدیران سطح منابع بیش‌تری را نسبت به حالت بهینه‌ای که هزینه‌های تعدیل وجود ندارد انتخاب می‌کنند (بانکر و همکاران، ۲۰۱۲).
جهت تغییرات فروش، همچنین بر شیب رابطه‌ی بین سطح منابع تعهد شده (هزینه‌ها) و سطح فروش تأثیر می‌گذارد. برای یک کاهش فروشِ به اندازه‌ی کافی بزرگ، این شیب به‌وسیله‌ی خط اخراج تعیین می‌شود، در حالی که برای یک افزایش فروشِ به اندازه‌ی کافی بزرگ، این شیب به‌وسیله‌ی خط استخدام تعیین خواهد شد. در نگاره‌ی شماره ۲-۲، شیب خط اخراج از شیب خط استخدام تندتر است. این مسئله برای هزینه‌هایی مانند مخارج سرمایه‌ای اساسی، مصداق بیش‌تری دارد. این هزینه‌ها را معمولاً می‌توان در یک دوره‌ی زمانی طولانی تعدیل کرد. تعدیل این چنین هزینه‌هایی در کوتاه‌مدت، هزینه‌های گزافی را بر دوش شرکت خواهد گذاشت (بانکر و همکارن، ۲۰۱۲).
برای یک سطح مشابه فروش جاری، سطح بهینه منابع تعهد شده بستگی به انتظارات مدیریت از آینده‌ی شرکت نیز دارد. زمانی که مدیران نسبت به آینده‌ی شرکت خوشبین هستند، خالص ارزش فعلی جریان وجوه نقد مورد انتظار از آخرین واحد از منابع بیش‌تر خواهد بود، که این مسئله موجب مطلوب‌تر شدن اضافه کردن منابع در زمان افزایش فروش و یا حفظ منابع موجود در زمان کاهش فروش می‌شود. بنابراین در یک سطح مشابه از افزایش و یا کاهش در فروش شرکت، سطح بهینه منابع تعهد شده زمانی که مدیران خوش‌بین هستند بیش‌تر خواهد بود (بانکر و همکارن، ۲۰۱۲).
در حالی که مطالعات اخیر در زمینه چسبندگی هزینه‌ها به بررسی ارتباط بین سطح فروش و منابع (هزینه‌های) تعهد شده می‌پردازند، مطالعات اولیه در زمینه چسبندگی هزینه‌ها مانند اندرسون، بانکر و جاناکرامان (۲۰۰۲)، بر ارتباط بین تغییرات فروش و هزینه‌ها تمرکز دارند. در این رویکرد، افزایش منابع فقط زمانی شروع خواهد شد که سطح موجود منابع به میزان کافی کم باشد تا پایین‌تر از خط استخدام در سطح جدید (افزایش) فروش قرار گیرد. به‌طور مشابه، حذف منابع فقط زمانی شروع خواهد شد که سطح منابع موجود به میزان کافی زیاد باشد تا در سطح جدید (کاهش) فروش، بالاتر از خط اخراج قرار گیرد.
اندرسون، بانکر و جاناکرامان (۲۰۰۲) استدلال می‌کنند که مدیران به صورت بهینه در زمان کاهش فروش، بعضی از منابع بلااستفاده را برای جلوگیری از متحمل شدن هزینه‌های تعدیل در زمان حذف منابع، حفظ خواهند کرد. هزینه‌های زیاد تعدیل، حذف منابع را در زمان کاهش فروش با محدودیت مواجه می‌کند.
۲-۴. پیشینه تحقیق
در ادامه خلاصه‌ای از نتایج تعدادی از تحقیقات خارجی و داخلی که مرتبط با پدیده محافظه‌کاری و چسبندگی هزینه‌ها می‌باشد، ارائه‌شده است.
۲-۴-۱. تحقیقات خارجی
تحقیق باسو (۱۹۹۷)
در این تحقیق به بررسی محافظه‌کاری و عدم تقارن زمانی سود پرداخته شده است. نتایج این تحقیق که مربوط به یک دوره‌ی ۲۸ ساله از ۱۹۶۳ تا ۱۹۹۰ می‌باشد، نشان می‌دهد که اخبار بد سریع‌تر از اخبار خوب در سود منعکس می‌شود که بیانگر محافظه‌کاری است. با توجه به نتایج این تحقیق حساسیت سود نسبت به بازده منفی سهام بین ۲ تا ۶ برابر بیش‌تر از حساسیت سود نسبت به بازده مثبت سهام است. همچنین تأثیر بازده منفی سهام بر سود، از پایداری کم‌تری برخوردار است و جهت حرکت سود تمایل بیش‌تری دارد تا در دوره‌ی بعد معکوس شود.
تحقیق گیولی و هاین[۲۴] (۲۰۰۰)
این تحقیق به بررسی ویژگی‌های سری زمانی سود، جریان وجوه نقد و اقلام تعهدی می‌پردازد. به عبارت دیگر این تحقیق به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا گزارشگری مالی، محافظه‌کارتر شده است؟ نتایج این تحقیق مربوط به یک دوره‌ی زمانی ۴۹ ساله از ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۸ است و به‌طور کلی بیان می‌کند که گزارشگری مالی محافظه‌کارتر شده است، هرچند که این افزایش از الگوی چرخه‌ای برخوردار است و افزایش در محافظه‌کاری به صورت یکنواخت و پایدار نبوده است.
تحقیق گاکس، مارین و پاوچت[۲۵] (۲۰۰۱)
این تحقیق به بررسی شرایط قراردادهای نیروی کار و تقاضا برای نیروی کار می‌پردازد. به عبارت دیگر، این تحقیق ارتباط بین هزینه‌های استخدام و اخراج نیروی کار و قراردادهای دائمی و موقتی بین شرکت و نیروی کار را مورد بررسی قرار می‌دهد. نتایج تحقیق که بر مبنای داده‌های ۹۱۵ شرکت تولیدی فرانسوی قرار دارد عبارت است از: ۱) اخراج نیروی کار در قراردادهای دائمی بسیار هزینه‌بر تر از قراردادهای موقتی است، ۲) تعدیل تعداد نیروی کار در قراردادهای موقتی بسیار کم‌هزینه‌تر از قراردادهای دائمی است و ۳) عدم تقارن بین هزینه‌های استخدام و اخراج نیروی کار برای نیروی کار فعال در بخش غیرتولیدی مهم‌تر و بیش‌تر از نیروی کار فعال در بخش تولیدی است.
تحقیق اندرسون، بانکر و جاناکرامان (۲۰۰۲)
اولین تحقیقی که به صورت تجربی به بررسی چسبندگی هزینه‌ها می‌پردازد، تحقیق اندرسون، بانکر و جاناکرامان می‌باشد. این تحقیق به بررسی چسبنده بودن هزینه‌های عمومی و اداری و فروش پرداخته و مدل سنتی رفتار هزینه‌ها را که بیان می‌کند هزینه‌ها متناسب با سطح فعالیت تغییر می‌کند به چالش کشید. نتایج این تحقیق بیان می‌دارد که به ازای ۱% افزایش در فروش، هزینه‌ها ۵۵/۰% افزایش می‌یابند در حالی که به ازای ۱% کاهش در فروش، هزینه‌ها ۳۵/۰% کاهش می‌یابند.
تحقیق بال و شیواکومار[۲۶] (۲۰۰۵)
این تحقیق به بررسی رابطه بین شناسایی زیان و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت‌های خصوصی می‌پردازد. با وجود این‌که در کشور انگلستان، شرکت‌های دولتی و خصوصی با قوانین مالیاتی، حسابرسی و استانداردهای حسابداری مشابهی روبه‌رو هستند، اما این محققین پیش‌بینی کردند که گزارشگری مالی شرکت‌های خصوصی به دلیل تقاضای متفاوت بازار از کیفیت کم‌تری برخوردار هستند. در این تحقیق منظور از کیفیت، مفید بودن صورت‌های مالی برای تمام گروه‌های ذی‌نفع در شرکت است. نتایج این تحقیق بیان‌گر آن است که کیفیت سود شرکت‌های خصوصی کم‌تر از شرکت‌های دولتی است.
تحقیق بوشمن و پیوتروسکی[۲۷] (۲۰۰۵)
این تحقیق به بررسی انگیزه‌های گزارشگری مالی برای محافظه‌کاری حسابداری می‌پردازد. در این تحقیق تأثیر مؤسسات و نهادهای سیاسی و قانونی بر محافظه‌کاری حسابداری مورد بررسی قرار می‌گیرد. نتایج تحقیق که بر اساس یک دوره‌ی ۱۰ ساله از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۱ می‌باشد، بیانگر آن است که شرکت‌هایی که در کشورهای با سیستم قانونی قوی فعالیت می‌کنند، اخبار بد را سریع‌تر از شرکت‌هایی که در کشورهای با سیستم قانونی ضعیف فعالیت می‌کنند شناسایی می‌کنند. همچنین کیفیت قوانین بالاتر، استفاده از اوراق قرضه بیش‌تر و ساختار مالکیت پراکنده‌تر منجر به محافظه‌کاری بیش‌تر می‌شود. در نهایت شرکت‌هایی که در کشورهای مشمول قانون عمومی شرکت‌ها فعالیت می‌کنند و در معرض ریسک سلب مالکیت به‌وسیله ایالت (دولت) هستند و یا درصد مالکیت دولتی آن‌ها بیش‌تر است، سرعت شناسایی اخبار خوب نسبت به اخبار بد بیش‌تر است.
تحقیق خان و واتس (۲۰۰۹)
این تحقیق به بررسی محافظه‌کاری حسابداری می‌پردازد. در این تحقیق از سه متغیر اندازه‌ی شرکت، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و اهرم برای اندازه‌گیری محافظه‌کاری حسابداری استفاده‌شده است. نتایج این تحقیق که بر مبنای ۱۱۵،۵۱۶ مشاهده (سال – شرکت) برای یک دوره‌ی ۴۳ ساله از ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۵ قرار دارد، نشان می‌دهد که اندازه‌ی شرکت با محافظه‌کاری رابطه‌ای معکوس وجود دارد. همچنین اهرم با محافظه‌کاری رابطه‌ای مستقیم دارد. در این تحقیق رابطه‌ای بین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و محافظه‌کاری مشاهده نشده است.
تحقیق بانکر، سیفتسای و ماشروالا (۲۰۱۰)
این تحقیق به بررسی خوشبینی مدیران، تغییرات فروش نسبت به دوره‌ی قبل و رفتار چسبندگی هزینه‌ها می‌پردازد. این محققین تغییرات در هزینه‌های عمومی و اداری و فروش را برای استخراج چگونگی تصمیمات مدیران نسبت به تغییرات فروش در دوره‌ی قبل و دوره‌ی جاری مورد بررسی قرار داده‌اند. در این تحقیق علائمی (نشانه‌هایی) مانند تغییرات مثبت پی در پی فروش طی سال‌های گذشته، سفارش‌های دریافتی برای دوره‌های بعد و رشد GDP که مدیران از آن‌ها برای قضاوت در مورد آینده‌ی شرکت استفاده می‌کنند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند. پیش‌بینی و نتیجه‌گیری نهایی این تحقیق دال بر این است که زمان که علائم، نشان‌دهنده‌ی آینده و وضعیت بهتری برای شرکت است، هزینه‌ها به سمت بالا تغییر می‌کنند و حرکت آهسته‌تری (رو به پایین) نسبت به کاهش فروش نشان می‌دهند.
تحقیق یاسوکاتا و کاجیوارا[۲۸] (۲۰۱۱)
این محققین به بررسی رابطه‌ی بین چسبندگی هزینه‌ها و تصمیمات اختیاری مدیریت پرداخته‌اند. در این پژوهش، چسبندگی هزینه‌ها با توجه به سطح فروش برآوردی مدیریت (برای دوره‌ی آتی) مورد آزمون قرار گرفته است. نتیجه این تحقیق بیانگر وجود رابطه‌ی قوی و معنادار بین چسبندگی هزینه‌ها و تصمیمات مدیریت است. به عبارت دیگر، هرچه مدیریت انتظار افزایش فروش بیش‌تری را برای سال آتی داشته باشد، هزینه‌ها چسبنده‌تر هستند.
تحقیق چن و سوگیانیس[۲۹] (۲۰۱۲)
این تحقیق به بررسی مشکلات نمایندگی، حاکمیت شرکتی و رفتار نامتقارن هزینه‌های عمومی، اداری و فروش می‌پردازد. منظور از رفتار نامتقارن هزینه‌های عمومی، اداری و فروش این است که این هزینه‌ها زمانی که تقاضا افزایش می‌یابد با سرعت بیش‌تری افزایش می‌یابند نسبت به زمانی که تقاضا کاهش می‌یابد و این هزینه‌ها کاهش می‌یابند. این محققین از متغیرهای جریان وجوه نقد آزاد، دوره‌ی تصدی مدیران و مزایا و پاداش مدیریت برای اندازه‌گیری مشکلات نمایندگی استفاده کردند. همچنین برای بررسی حاکمیت شرکتی از متغیرهای اندازه‌ی هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره، سهامداران نهادی و مقررات منع تصدی دائمی مدیران استفاده کردند. این محققین با بررسی ۱۵۰۰ شرکت برای یک دوره ۱۰ ساله از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۵ به نتایج محکمی دال بر وجود رابطه‌ی مثبت بین عدم تقارن هزینه‌های عمومی و اداری و انگیزه‌های مدیریت (مشکلات نمایندگی) دست یافتند. به علاوه این ارتباط مثبت بین مشکلات نمایندگی و عدم تقارن هزینه‌های عمومی، اداری و فروش در شرکت‌های با حاکمیت شرکتی ضعیف، واضح‌تر و آشکارتر است.
تحقیق بانکر و همکاران (۲۰۱۲)
این تحقیق به بررسی عدم تقارن زمانی سود ناشی از محافظه‌کاری و چسبندگی هزینه‌ها می‌پردازد. نتایج این تحقیق که برمبنای یک دوره‌ی ۴۶ ساله از ۱۹۶۳ تا ۲۰۰۸ قرار دارد، نشان می‌دهد که پدیده محافظه‌کاری و چسبندگی هزینه‌ها به‌طور همزمان وجود دارد. این تحقیق که عدم تقارن زمانی سود را در چهار سطح مختلف سود (سود خالص، سود قبل از کسر اقلام متوقف‌شده و اقلام غیرمترقبه، سود عملیاتی پس از کسر استهلاک و سود عملیاتی قبل از کسر استهلاک) مورد بررسی قرار داده است، نشان می‌دهد که در نظر نگرفتن اثر چسبندگی هزینه‌ها موجب می‌شود میزان محافظه‌کاری بین ۱۶% تا ۴۴% (با توجه به سطوح مختلف سود) بیش از اندازه‌ی واقعی آن برآورد شود.
۲-۴-۲. تحقیقات داخلی
تحقیق قائمی و نعمت‌الهی (۱۳۸۵)
این تحقیق به بررسی رفتار هزینه‌های عمومی، اداری و فروش و بهای تمام‌شده کالای فروش‌رفته در شرکت‌های تولیدی پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. هدف از انجام این تحقیق، یافتن رابطه علت و معلولی بین درآمد فروش و هزینه‌ها و بررسی صفت چسبندگی دو هزینه مذکور بوده است. نتایج این تحقیق که بر مبنای ۷۷ شرکت از شرکت‌های فعال در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره‌ی ۹ ساله از ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ می‌باشد، بیانگر آن است که هزینه‌های شرکت‌ها در هر دو سطح هزینه‌های عمومی، اداری و فروش و بهای تمام‌شده کالای فروش رفته چسبنده هستند. طبق نتایج تحقیق، به‌طور متوسط با افزایش ۱% درآمد فروش، ۴۱/۰% افزایش هزینه‌های عمومی، اداری و فروش وجود دارد و با کاهش ۱% درآمد فروش، ۱۶/۰% کاهش هزینه‌های عمومی، اداری و فروش وجود دارد. همچنین به‌طور متوسط با افزایش ۱% درآمد فروش، ۹۷/۰% افزایش بهای تمام‌شده کالای فروش‌رفته وجود دارد و با کاهش ۱% درآمد فروش، ۷۷/۰% کاهش بهای تمام‌شده کالای فروش‌رفته وجود دارد.
تحقیق نمازی و دوانی (۱۳۸۹)
این تحقیق به بررسی تجربی رفتار چسبندگی هزینه‌ها در شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌پردازد. نتایج تحقیق که بر مبنای داده‌های ترکیبی و به صورت غیرمتوازن و برای یک دوره‌ی ۱۰ ساله از ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۶ می‌باشد و در کل دربردارنده‌ی ۳،۰۵۴ مشاهده (سال-شرکت) می‌باشد بیان می‌دارد که در ازای ۱% افزایش در سطح فروش، هزینه‌های عمومی، اداری و فروش ۶۵/۰% افزایش می‌یابند در حالی که در ازای ۱% کاهش در سطح فروش، هزینه‌های عمومی، اداری و فروش ۴۱/۰% کاهش می‌یابد. همچنین نتایج تحقیق نشان می‌دهد که شدت چسبندگی هزینه‌ها در دوره‌هایی که در دوره‌ی قبل از آن کاهش فروش روی داده است، کم‌تر و برای شرکت‌هایی که نسبت جمع دارایی‌ها به فروش بزرگ‌تری دارند، شدت چسبندگی هزینه‌ها بیش‌تر است.
تحقیق ستایش و جمالیان‌پور (۱۳۸۹)
در این تحقیق با بهره گرفتن از مدل‌‌های مختلف محافظه‌کاری به بررسی وجود محافظه‌کاری در گزارشگری مالی پرداخته ‌شده است. در این تحقیق برای بررسی محافظه‌کاری از سه رویکرد مختلف استفاده‌شده است. رویکرد اول، استفاده از مدل باسو (۱۹۹۷) است. در رویکرد دوم از مدل گیولی و هاین (۲۰۰۰) استفاده‌شده که در آن سود انباشته به اقلام تعهدی و اختیاری تفکیک می‌شود. رویکرد سوم نیز استفاده از مدل بیور و ریان (۲۰۰۰) می‌باشد که به بررسی رابطه‌ی بین ارزش بازار و ارزش دفتری خالص دارایی‌ها و محافظه‌کاری می‌پردازد. نتایج تحقیق که بر مبنای ۱۹۴ شرکت از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره‌ی ۱۱ ساله از ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۷ قرار دارد بیانگر عدم وجود پاسخ نامتقارن میان سود و محافظه‌کاری چه در سطح کلیه شرکت‌ها و چه در سطح صنایع مختلف است. نتایج حاصل از بررسی رابطه‌ی ارزش بازار و ارزش دفتری نشان می‌دهد که در هر دو سطح تحقیق، اعم از کل شرکت‌ها و صنایع مختلف، محافظه‌کاری وجود داشته و روند آن نیز صعودی است.
تحقیق مهرانی، وافی‌ثانی و حلاج (۱۳۸۹)
این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین قراردادهای بدهی و اندازه‌ی شرکت با محافظه‌کاری می‌پردازد. در این تحقیق با بهره گرفتن از سه رویکرد مختلف ۱) رابطه‌ی بین سود و بازدهی سهام، ۲) اقلام تعهدی و ۳) ارزش‌های بازار به بررسی محافظه‌کاری پرداخته ‌شده است. نتایج تحقیق که بر مبنای ۸۵ شرکت از شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره‌ی ۴ ساله از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵ می‌باشد حاکی از رابطه‌ی مثبت معنادار بین بدهی و محافظه‌کاری در هر دو معیار مبتنی بر اقلام تعهدی و مبتنی بر ارزش بازار است. در ضمن با توجه به این‌که رابطه‌ی منفی بین اندازه‌ی شرکت و محافظه‌کاری تنها در معیارهای مبتنی بر ارزش بازار مورد تأیید قرار گرفته است در کل این‌گونه نتیجه‌گیری شده که نمی‌توان استنباط کرد که بین اندازه‌ی شرکت و محافظه‌کاری رابطه‌ی منفی و معنادار وجود دارد. به‌علاوه با بهره گرفتن از رابطه‌ی بین سود و بازدهی سهام، وجود محافظه‌کاری مشاهده نشده است.
تحقیق حساس‌یگانه و شهریاری (۱۳۸۹)
این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین تمرکز مالکیت و محافظه‌کاری می‌پردازد. در این تحقیق دو فرضیه مقابل هم یعنی نظارت فعال و منافع شخصی در زمینه‌ی تمرکز مالکیت مورد بررسی قرار می‌گیرد. فرضیه‌ی نظارت فعال بیان می‌کند که سهامداران عمده‌ی شرکت، از قدرت رأی دهی خود برای نظارت فعال بر عملیات شرکت و تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند؛ در حالی که فرضیه‌ی منافع شخصی بیان می‌کند که مالکان عمده از قدرت خود در جهت اداره‌ی شرکت در مسیر دلخواهشان استفاده می‌نمایند. نتایج این تحقیق که بر مبنای ۲۸۵ مشاهده (سال- شرکت) از شرکت‌های فعال در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره‌ی ۵ ساله از ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ می‌باشد بیان‌گر رابطه‌ی منفی معنادار میان تمرکز مالکیت و محافظه‌کاری است که مطابق با فرضیه‌ی منافع شخصی و ناهماهنگ با فرضیه‌ی نظارت فعال است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ق.ظ ]




 

 

نمودار مربوط به هر پارامتر نیز در شکل(۴-۸) ارائه شده است. همانطور که از این شکل مشخص است، بهترین مقادیر برای پارامترهای ، و به ترتیب برابر با ۰.۹، ۰.۰۱ و ۰.۰۰۰۰۱ خواهند بود.
پایان نامه
شکل ۱۲ شکل ۴-۸. نمودار برای پارامترهای الگوریتم تبرید شبیه­سازی شده با رویکرد ابری.
۴-۶. ارزیابی عملکرد الگوریتم­ها
پیش­تر در بخش(۴-۴) اشاره شد که به دلیل ماهیت مسئله مورد بحث هیچ­یک از پژوهش­های موجود در ادبیات تحقیق قابل مقایسه با پژوهش پیش رو نیستند. از این رو، پس از تولید مسائل تصادفی در بخش(۴-۴)، عملکرد الگوریتم­های ارائه شده در این بخش مورد سنجش قرار خوهند گرفت.
به منظور مقایسه عملکرد دو الگوریتم ارائه شده از رویکرد موجود در تحقیقی که توسط آقای رمضانی و همکاران [۴۳] ارائه شده بود استفاده شده است. این رویکرد به صورت زیر عمل می­ کند: ابتدا با انجام آزمایشاتی زمان­ حل این الگوریتم­ها با هم مقایسه شد. براساس این مقایسه، الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی در تمام موارد زمان حل بیش­تری داشت که البته به دلیل ماهیت جمعیت محور بودن آن قابل حدس بود. پس از آن تمام مسائل به کمک الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی حل شده و زمان حل آنها ثبت شد و در مرحله بعد تمام مسائل آزمایشی در زمان حل آنها به وسیله الگوریتم سیستم ایمنی مصنوعی، این­بار توسط الگوریتم تبرید شبیه­سازی شده با رویکرد ابری حل گردید. از آنجا که زمان حل الگوریتم تبرید شبیه­سازی شده با رویکرد ابری کمتر از زمانی است که به عنوان شرط توقف آن مدنظر قرار گرفته است، این شرط لطمه­ای به همگرایی الگوریتم نخواهد زد.
لازم به ذکر است که به منظور کاهش تاثیر ماهیت تصادفی الگوریتم­های ارائه شده، هر مسئله موجود در جدول(۴-۲) پنج مرتبه توسط هریک از الگوریتم­ها حل شده است و به ازای هر بار حل مقدار درصد نسبی انحراف[۱۳۱] مطابق رابطه(۴-۸) محاسبه می­گردد.

 

 

(۴-۸)

 

 

 

 

 

در این عبارت مقدار تابع هدف بدست آمده توسط الگوریتم را نشان می­دهد و بهترین جوابی است که برای آن مسئله بدست آمده است.
جهت مقایسه عملکرد الگوریتم­ها متوسط مقادیر درصد نسبی خطاها[۱۳۲] () توسط رابطه(۴-۹) محاسبه می­گردد.

 

 

(۴-۹)

 

 

 

 

 

نتایج مقایسه الگوریتم­ها در جدول(۴-۶) و شکل(۴-۹) آمده است.
جدول ۱۶ جدول ۴-۶. نتایج الگوریتم­های سیستم ایمنی مصنوعی و تبرید شبیه­سازی شده با رویکرد ابری.

 

 

Time spent

 

 

 

CSA

 

 

 

AIS

 

 

 

مسئله

 

 

 

۷۵۷.۰۸۱۵۸۲۸

 

۱۱۶

 

۷۳.۷۷۷۷۷۷۷۸

 

۸۱

 

۱۵۲.۱۹۷۵۳۰۹

 

۸۱

 

۱

 

 

 

۸۳۶.۰۶۸۷۷۷۸

 

۱۹۵

 

۳۵.۲۷۵۱۶۷۷۹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ق.ظ ]




  • زمینه سازی خلق دانش جدید سازمانی

 

  • تغییر پار ادایم های ارزیابی عملکرد سازمانی

 

  • مدیریت آگاهانه‌ی دانش

 

  • مدیریت دانش ضمنی در سازمان

 

  • از بین بردن موانع یادگیری سازمانی

 

  • افزایش رضایت شغلی

 

  • کاهش درصد تغییر و تبدیلات در سازمان

 

 

۲-۱۱- سازمان دانش محور

عصر کنونی عصر دانش بیان می‌شود، عبارت زمان دانش محور حداقل در سه محیط می‎‏تواند استفاده شود: کار دانش محور، کارگران دانش و سازمان‏های دانش محور. به علاوه تفاوت بین سازمان‏های دانش محور یا غیر دانش محور خود به خود آشکار نیست. همه انواع کارها و سازمان‎‏ها به نظر می‏رسد با دانش مرتبط هستند. کارکنان به منظور کسب مزیت رقابتی به «دانستن-چه‏چیزی» و «دانستن –چگونه» نیاز دارند (Swart & Kinnie , 2003).
با جهانی شدن اقتصاد و شبکه‌های فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی، تولید دانش به سمت تخصصی شدن حرکت کرده است و مدیریت دانش و فناوری به طور فزاینده‌ای متنوع می‌شود. در چنین شرایطی پیدایش سازمان‌های دانش محور در سیستم اقتصادی الزامی می‌شود تا بتوانند دانش را نوآوری نمایند .(Wen & Yingchun, 2009)
سازمان‏های دانش‏محور به سرعت غیر قابل باوری در سال‌های اخیر رشد کرده‌اند. یاهو را در نظر بگیرید، ارزش سهام این شرکت در یک سال بیش از ده برابر شد و ارزش بازاری آن در حال حاضر تقریباً ده برابر ارزش دفتری آن می‌باشد. رشد سریع گوگل یک مثال برجسته‏تری از این پدیده است، در عصر صنعتی، زمین سرمایه و نیروی کار از مهم‌ترین عوامل کسب مزیت رقابتی بودند، لیکن در عصر کنونی اقتصاد دانش، دانش نقش حیاتی‌تری را بازی می‌کند آنقدر که یکی از با ارزش‌ترین دارایی‌ها در سازمان‌های دانش محور شده است (Wu et al , 2008) .
به طور کلی سازمان‌های دانش محور به طور عمده ارائه کننده داده‌های مبتنی بردانش برای فرایند های کسب و کار دیگر سازمان‌ها، ازجمله مشتریان بخش خصوصی و عمومی می‌باشند. مایلز و همکارانش سه ویژگی عمده برای سازمان‌های دانش محورشناسایی کرده‏اند (Muller& Doloreux, 2009) :
پایان نامه - مقاله - پروژه
۱٫‏‏ سازمان به طور قابل ملاحظه‌ای مبتنی بر دانش حرفه‌ای می‌باشند.
۲٫‏آن‌ها یا خودشان منبع اولیه دانش و اطلاعات هستند یا اینکه از دانش خود برای تولید خدمات واسطه‌ای استفاده می‌کنند.
۳٫آن‌ها از مزیت رقابتی برخوردار هستند.
سازمان‎های دانش محور دارای ویژگی‏های زیر می‌باشند (OECD, 2000) :

 

  • این‌گونه سازمان‏ها از حجم زیادی از دانش استفاده می‎کنند.

 

  • اعضای حرفه‏ای این سازمان‏ها سطح بالایی از دانش را در اختیار دارند که نمی‌توان آن دانش را به گستردگی و سادگی به اشتراک گذاشت بدین مفهوم که اعضا دارای تخصص هستند و به راحتی نمی‌توان آن‏ها را جایگزین یکدیگر کرد.

 

  • به استقبال تغییر می‌روند و در برابر آن مقاومت نمی‏کنند و سازماندهی مجدد امری رایج در این‌گونه سازمان‏ها می‏باشد.

 

  • سرمایه اجتماعی از جمله تعامل، اعتماد و غیر رسمیت در سطح بالایی قرار دارد. «شما می‌توانید با هر کسی صحبت کنید، اگر ایده‏ای دارید حتماً آن را بیان کنید.”

 

  • به کارکنان رده پایین به عنوان منابع غنی ایده‏های جدید نگریسته می‌شود.

 

  • از هرکسی انتظار می‌رود در نوآوری مشارکت نماید.

 

  • دانش و ایده‏ها به طور فعال مدیریت می‌شوند.

 

مایلز سازمان دانش محور را همچنین به عنوان سازمانی در نظر می‌گیرد که شامل فعالیت‌های اقتصادی هستند که منجر به تولید، جمع‏آوری و انتشار دانش می‌شود. تونینن[۱۹] تعریف دیگری برای سازمان دانش محور ارائه کرده است که عبارت است از سازمان‌های خبره‌ای که خدمات به دیگر شرکت‌ها و سازمان‏ها ارائه می‌نمایند (Toivonen, 2006) .
دن هرتوگ[۲۰](۲۰۰۰) تعریف دقیق‌تری از سازمان دانش محور پیشنهاد کرده است مبنی بر اینکه سازمان‏های دانش محور سازمان‌هایی هستند که به طور عمده‏ای مبتنی بر دانش حرفه‏ای از جمله دانش یا خبرگی مرتبط با یک رشته یا زمینه خاص می‌باشند که کالا و خدماتی را تولید می‌نمایند که دانش محور هستند.
سازمان‏های دانش‏ محور مزیت رقابتی خود را از سرمایه انسانی و اجتماعی به‎ دست می‎‏آورند که دارایی منحصر به فرد آن‌ها می‏باشد. سرمایه انسانی شامل دانش ضمنی و صریح فردی کارگران دانش می‏باشد، در حالی که سرمایه اجتماعی به دانشی که در روابط سازمانی و رویه‎‏های آن است اشاره دارد. سازمان‏های دانش محور به سازمان‏هایی اشاره دارند که بیشتر کارشان گفته می‏شود عقلانی است و در آن کارکنان تحصیل کرده و شایسته، بخش عمده نیروی کار آنجا را تشکیل می‏دهند. به علاوه اینکه سازمان مدعی این است که محصولات و خدمات برجسته ارائه می‏کند. مثالی از سازمان‏های دانش محور عبارتند از سازمان‏های حسابداری، مدیریت، کامپیوتر و مشاوره، نمایندگی‏های تبلیغات، شرکت‏های با فناوری پیشرفته و سازمان‌های تحقیق و توسعه می‏باشند (Swart& Kinnie , 2003).
بترکورت[۲۱] و همکارانش (۲۰۰۲) سازمان دانش محور را به عنوان بنگاهایی تعریف کردند که فعالیت‌های اولیه با ارزش افزوده‌اش شامل جمع آوری، خلق و توزیع دانش به منظور توسعه خدمات و کالاهای سفارشی شده به منظور برطرف کردن نیاز های مشتریان می‌باشد.
ایده کسب و کار سازمان دانش محور فروش دانش ذخیره و توانایی حل مسائل است. تعدادی از سازمان‏های دانش محور هدف سود صفر دارند زیرا کسب و کار اصلی‌شان حمایت واحدهای سازمانی یا هدف تحقق محصولات جدید یا روش‏های جدید است. سازمان‏های دانش محور از دیگر سازمان‏ها یادگیری بهتری دارند. کارگران دانش و محیط‏های سازمانی دانش محور الزاماً در ساختارهای کمتر سلسله مراتبی فعالیت می‏کنند. در سازمان‏های دانش محور تصمیم گیری و دستور دهی به طور گسترده در سازمان توزیع شده است. خود کنترلی، خود ارزیابی و سیستم‏های مدیریت و تصمیم گیری جدید و … یک امر حیاتی در سازمان‏های دانش محور است. سازمان دانش محور به سازمانی اطلاق می‏شود که دارای جریان غیر منظم و ناپایدار از کار مبتنی بر پروژه می‏باشد که دانش مهم‌ترین داده در آن سازمان می‏باشد. (Jemielniak & Kociatkiewicz, 2009).

۲-۱۲- مدیریت دانش در سازمان دانش‏محور

در جامعه دانشی که دانش مهم‌ترین دارایی حیانی سازمان‌ها می‌باشد، سازمان‌ها نیاز دارند یک دیدگاه استراتژیک جدید نسبت به دانش داشته باشند. در این دیدگاه دانش به عنوان منبع مهم نوآوری و عنصر اصلی برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار در سازمان‌ها می‌باشد. نظر با اینکه در سازمان‌های دانش محور دانش ارزش بالایی دارد، بنابراین مدیریت دانش نیز از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد (Akhavan et al , 2009) .
در قرن بیست و یکم سازمان‌های دانش محور در اقتصادی دانشی قرار گرفته و اهمیت زیادی برای افزایش سرمایه‌های فکری سازمانشان قائل می‌شوند. به همین دلیل در این سازمان‌ها مدیریت دانش که نقش اصلی را در تحقق این امر بازی می‌کنند به شکل گسترده‌تری توسعه یافته‌اند. به منظور یکپارچه کردن مدیریت دانش با سرمایه‌های فکری بایستی فرایندهای موجود در مدیریت دانش را با توجه به نیازهای استراتژیک سازمانی به سمت افزایش سازه‏های سرمایه فکری سوق داد (عالم تبریز، ۱۳۸۸). زمانی که سازمان‏ها با تغییرات بسیار سریع محیطی روبرو می‏شوند، مدیریت دانش سازمان را از طریق اشتراک‏گذاری و خلق دانش در مدیریت تغییرات کمک می‏کند. تغییرات محیطی مشکلاتی را برای سازمان ایجاد می‏کند و طراحی ساختار سازمانی برای مقابله با این مشکلات را الزامی می‏کنند. لیکن در عصر دانش محور، ایجاد عکس‌العمل‏های ساختاری به محیط بدون مدیریت دانش بسیار مشکل است (Liao, 2010).
مدیریت دانش نقش مهمی در سازمان‏های دانش محور برای بهبود کارایی و بهره وری و ارائه ارزش و منفعت در این گونه سازمان‌ها دارد (Numprasertchai & Igel, 2005). مدیریت دانش فرایند خلق ارزش در بیشتر سازمان‌ها به ویژه سازمان‌های دانش محور می‌باشد. مدیریت دانش موضوعی حیاتی برای سازمان‌های دانش محور می‌باشد. این سازمان‌ها از قبیل مؤسسات تحقیقاتی و سازمان‌های با فناوری پیشرفته می‌باشند که افراد با دانش سطح بالا را در استخدام خود دارند، بنابراین دارائی اولیه و مهم‌ترین منبع این سازمان‌ها دانش می‌باشد (Robertsonet al , 2000).
اگر سازمانی بخواهد سعی در کسب و نگهداری مزیت رقابتی داشته باشد دانش در آن سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است. لیکن مبحث مدیریت دانش و اندازه گیری دانش در سازمان‌های دانش محور نسبت به سازمان‌های دیگر در عصر اقتصاد دانش مهم‌تر و حیاتی‌تر می‌باشد. بسیاری از مزیت‌های رقابتی ناشی از دارایی‌های غیر قابل لمس می‌باشد و قسمت عمده‌ای از ارزش کالاها و خدمات ارائه شده بسته به دانش غیر قابل لمس پشت آن‌ها می‌باشد (Wu et al , 2008).
بیشتر ویژگی‌های سازمان‌های دانش محور از ویژگی‌های دانش ناشی می‌شود؛ بنابراین مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور باید بر اساس ویژگی‌های این سازمان‌ها طراحی و استفاده شود. تعدادی از ویژگی‌ها عبارتند از (Yang , 2007) :
۱٫دانش به عنوان سرمایه فکری، دارایی غیرقابل لمس با پیچیدگی زیادی از تعامل از جمله منابع انسانی، پتنت ها، برندها و رویه‌های سازمانی ترکیب شده است.
۲٫ وجود درجه بالایی از دانش ضمنی و سرعت بالای نوآوری، بنابراین توجه به استراتژی باز نوآوری از عوامل موفقیت مدیریت دانش در این سازمان‌ها می‌باشد.
۳٫ مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور بر اشتراک گذاری، چرخه دانش و توسعه دانش تمرکز دارد. توسعه دانش به خودی خود اتفاق نمی‌افتد و مستلزم شناسایی مداوم دانش ضمنی و صریح و تبدیل آن‌ها به یکدیگر در فرایند های یادگیری اجتماعی می‌باشد.
۴٫همچنین در سازمان‌های دانش محور سطح بالایی از فناوری وجود دارد (Wen & Yingchun, 2009 ).
در سازمان‌های دانش محور مهم‌ترین دارائی سرمایه فکری است که هر روز به خانه خود می‌رود به همان اندازه تجربه به خارج از سازمان می‌رود و بر مبنای این واقعیت‌ها این سازمان‌ها نیاز به مدیریت دانش را احساس می‌کنند (Mohammadi et al, 2009).از این رو مدیریت دانش منبعی مهم و ابزاری برای کار تیمی و پروژه‌ای در این سازمان‌ها می‌باشد که وابستگی زیادی به دانش و خبرگی کارکنان خود دارد (Robertson et al, 2000 ; Wen & Yingchun, 2009 ).
مدیریت دانش در سازمان‏های دانش محور همچنین شامل مدیریت محققان، خبرگان و فرآیندهای نوآوری به عنوان فرایند سازماندهی و توانمند سازی مدیریت و کاربرد می‌باشد (Akhavan et al , 2009). مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور باید به گونه‌ای باشد که کارایی دانش را افزایش دهد و یادگیری دانش سازمانی و اشتراک گذاری را برای کشف و نوآوری دانش جدید ارتقاء دهد (Nunes et al , 2006).
سازمان‌های دانش محور در جمع آوری، توزیع و اشتراک گذاری دانش با سازمان‌های سنتی تفاوت دارند. مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور ترکیبی از منابع انسانی و فناوری است. به این صورت که دانش از طریق رویکردهای کدگذاری و شخصی سازی به اشتراک و تعامل گذاشته می‌شود. در سازمان‌های دانش محور ترکیبی از رویکرد فرآیندی و تعاملی در مدیریت دانش استفاده می‌شود. در مدل ترکیبی بیشتر تمرکز و تاکید بر رویکرد تعاملی می‌باشد که تبادل دانش بین کارکنان از طریق اجتماعات کاری[۲۲] صورت می‌گیرد. لازم به ذکر است نظر به اینکه دانش در سازمان‌های دانش محور به کارکنان دانشی بسیار چسبیده و تخصصی می‌باشد و کدگذاری آن بسیار مشکل می‌باشد اتخاذ رویکرد تعاملی یکی از عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های دانش محور می‌باشد (Wen & Yingchun, 2009 ).

۲-۱۳- ساختار و جو سازمانی برای سازمان‌های دانش محور

تخصیص رسمی نقش‏های کاری و مکانیسم‏های اداری برای کنترل و ترکیب فعالیت‏های کاری را ساختار سازمانی گویند. (Liao, 2010). ویژگی‏های ساختار سازمانی به عنوان یکی از عوامل حیاتی تأثیرگذار در بهره وری و نوآوری در سازمان‏ها شناخته شده است. ساختار سازمانی معمولاً در سه گروه طبقه‏بندی می‏شوند:رسمیت، تمرکزگرایی و ترکیب (Chen & Huang, 2007).
رسمیت به درجه‏ای اشاره دارد که شغل‏ها در سازمان استانداردسازی شده و اندازه‏ای که رفتار کارکنان به وسیله قوانین و رویه‏ها هدایت شده است. در سازمان‏های با رسمیت بالا قوانین صریح و رویه‏هایی وجود دارد که مانع انعطاف پذیری مورد نیاز برای نوآوری می‏شود. استانداردسازی امکان رفتارهای جایگزینی و تمایل کارکنان برای بحث در مورد آن‌ها را از بین می‏برد. برعکس در سازمان‏های با رسمیت کمتر، رفتار شغلی نسبتاً ساختار یافته نیستند و اعضا آزادی بیشتری در برخورد با وظایف مرتبط خود دارند. در نتیجه تعامل اجتماعی بین اعضای سازمان افزایش میابد.
تمرکز به مرکزیت اختیار تصمیم گیری در دستان مقامات رده بالای سازمان اشاره دارد. تمرکز محیطی غیر مشارکتی ایجاد می‏کند که ارتباط و تعهد میان اعضای سازمان را کاهش می‏دهد. لیکن در یک محیط پویا و رقابتی، کارگران دانش که مهارت و خبرگی زیادی دارند، به استقلال بیشتری نیاز دارند. اگر افراد دارای آزادی، استقلال و تشخیص اقدام مورد نیاز داشته باشند، آن‌ها تصمیم گیری‏های اخذ شده را قبول خواهند کرد زیرا آن‌ها فرصت ارائه پیشنهاد و ارتباط بیشتر عقیده‏هایشان را در فرایند تصمیم‏ گیری داشته‏اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]




 

 

همان‌طور که در جدول ۴-۹ دیده میشود با انجام آزمون پیرسون در سطح اطمینان ۹۵ درصد، مقدار ۰۰۱/۰Sig = به دست آمد. چون مقدار ۰۵/۰ Sig< می‌باشد، لذا فرض صفر رد و فرض مقابل را پذیرفته می شود. یعنی رابطه‌ی معناداری بین حس اجتماعی بودن و درگیری کارکنان در کار وجود دارد. و از آنجا که میزان ضریب همبستگی پیرسون برای این آزمون ۳۲۷/۰ می‌باشد، لذا نوع رابطه مثبت می‌باشد. بدین ترتیب فرضیه فرعی دوم تحقیق در سطح اطمینان ۹۵% تأیید می‌گردد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۲-۲-۳- فرضیه فرعی سوم
فرضیه فرعی سوم تحقیق به صورت زیر بیان شده است:
فرضیه فرعی سوم: بین تطابق با ارزش‌های سازمانی با درگیری کارکنان در کار رابطه وجود دارد.
شکل ریاضی فرض آماری به صورت زیر است:
آزمون فرضیه
در جدول ۴-۱۰ نتایج محاسبه ضریب همبستگی بین تطابق با ارزش‌های سازمانی و درگیری کارکنان در کار ارائه گردیده است:
جدول۴-۱۰: مقادیر ضریب همبستگی

 

 

فرضیه فرعی سوم

 

تعداد

 

نوع آزمون

 

ضریب همبستگی

 

Sig

 

نتیجه آزمون

 

 

 

رابطه بین تطابق با ارزش‌های سازمانی و درگیری در کار

 

۱۶۱

 

پیرسون

 

۴۱۲/۰

 

۰۰۱/۰

 

تایید فرضیه

 

 

 

همان‌طور که در جدول ۴-۱۰ دیده میشود با انجام آزمون پیرسون در سطح اطمینان ۹۵ درصد، مقدار ۰۰۱/۰Sig = به دست آمد. چون مقدار ۰۵/۰ Sig< می‌باشد، لذا فرض صفر رد و فرض مقابل را پذیرفته می شود. یعنی رابطه‌ی معناداری بین تطابق با ارزش‌های سازمانی و درگیری کارکنان در کار وجود دارد. و از آنجا که میزان ضریب همبستگی پیرسون برای این آزمون ۴۱۲/۰ می‌باشد، لذا نوع رابطه مثبت می‌باشد. بدین ترتیب فرضیه فرعی سوم تحقیق در سطح اطمینان ۹۵% تأیید می‌گردد.
۴-۲-۲-۴- فرضیه اصلی
فرضیه اصلی تحقیق به صورت زیر بیان شده است:
فرضیه اصلی: بین معنویت در کار با درگیری کارکنان در کار در کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان قم رابطه وجود دارد .
شکل ریاضی فرض آماری به صورت زیر است:
آزمون فرضیه
در جدول ۴-۱۱ نتایج محاسبه ضریب همبستگی بین تطابق با ارزش‌های سازمانی و درگیری کارکنان در کار ارائه گردیده است:
جدول۴-۱۱ : مقادیر ضریب همبستگی

 

 

فرضیه اصلی

 

تعداد

 

نوع آزمون

 

ضریب همبستگی

 

Sig

 

نتیجه آزمون

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]