دانلود فایل ها در رابطه با : مطالعه جامعه شناختی رابطه سبکزندگی زنان شهر تهران و قربانیشدن- ... |
جمعبندی سبکزندگی و مصادیق قربانیشدن
جسورانه: اکثر افرادی که قربانی مسائل فردی شدهاند در این دسته سبک زندگی جای گرفته اند. نظیر ارتباط با جنس مخالف، عورتنمایی، پیشنهادات بیشرمانه، پیشنهاد قوادان، تجاوز، تعرضهای کلامی و غیرکلامی، دزدیده شدن، نگاههای معنیدار، عدماشتغال و درآمد، کیفقاپی، نداشتن مهارتهای اجتماعی و شغلی. همانطور که ملاحظه میشود بیشتر این آسیبها جنسی است.
محافظهکارانه: بیشترین تعداد مصادیق در دستهای قرار میگیرند که عواملی نظیر سلطه مردانه و ساختارهای معیوب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی علت آنها بود. به طور مثال تصمیم مردان خانواده برای فرد، سلطه مردانه، عدم توانایی در انجام نقشهای زنانه مثل مادر شدن، تغییر قوانین و سیاستهای کشور، تصادف جادهای، عواطف مادرانه، مسائل خانوادگی و غیره میباشد.
مصلحتاندیشانه: آسیبهای عمومی نظیر مشکلات وسایل نقلیه عمومی، عورتنمایی، نگاههای معنیدار، تصادف جادهای، کیفقاپی و عدماشتغال و درآمد.
مبحث سوم: هراسها و ترسها و راهکارهای مواجهه با آن
مقدمه
پژوهش کیفی معمولاً یافتههای شگفت آوری دارد که گاه بیشتر از حد انتظار است. در این پژوهش در کنار مفهوم قربانیشدن به مفهوم دیگری در بین موارد برخوردیم که حکایت از این داشت که زنان مورد مصاحبه بیش از آنکه قربانی باشند از بسیاری مسائل در هراس هستند و این ترسها و هراسها انتخابهای زنان را در مورد مؤلفههای سبکزندگی تحت تأثیر قرار میدهد. لذا بر آن شدیم که مبحثی را به این موضوع اختصاص دهیم. شاید این مبحث ما را به سؤال اصلی تحقیق مبنی بر اینکه چه نوع سبکزندگیای فرد را بیشتر به سمت قربانیشدن سوق میدهد، رهنمون نکند ولی قطعاً به این موضوع می پردازد که زنان با سبکهای زندگی مختلف راهکارهای متفاوتی را برای قربانی نشدن برمیگزینند زیرا با مفهومی به نام ترس از قربانیشدن زندگی میکنند.
ترس از جرم و قربانیشدن، به طور نرمال و طبیعی در میان جمعیت توزیع نشدهاست، معمولاً زنان و سالمندان بیشتر از سایر افراد، ترس از فضاهای عمومی را نشان میدهند. تحقیقات متعددی که در این زمینه انجام شدهاست، نشان میدهد که بین ترس زنان و سالمندان با شرایط عینی تطابق وجود دارد(پوشپا ودیگران، ۲۰۱۲)
اینکه زنان و سالمندان در مقایسه با مردان و جوانان حساسیت بیشتری را نسبت به خطر نشان میدهند، معنایش این است که سطح یکسانی از خطر، سطوح متفاوتی از ترس را در میان زنان و مردان، پیران و جوانان تولید میکند.
برای مثال درک زنان و مردان پیرامون مسئله سرقت میتواند کاملاً متفاوت باشد. در حالی که بسیاری از مردان سرقت را کم خطر تلقی میکنند، برای بسیاری از زنان گاهی مسئله سرقت و مرگ بههم گره میخورد و در ارتباط ذهنی ممکن است اینگونه تصور شود که سرقت شاید به مرگ منجر شود. معمولاً این گونه بحث شود که ترس زنان، نتیجه منزلت نا مساوی آنهاست(پین ۱۹۹۷، ۲۰۰۰، کاسکلا۱۹۹۷، صادقی و میر حسینی۱۳۸۸). اما از طرفی ترس زنان میتواند زمینه محدودیت، انزوا، بی قدرتی و آسیبپذیری آنها را فراهم سازد و در عدم تساوی جنسیتی و دائمیکردن آن مشارکت داشته باشد.
تحقیقهای متعددی که تا بحال در این حوزه انجام شده، بیانگر این موضوع است که در موضوع ترس، متغیر جنسیت از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای پیشبینی کننده، مطرح باشد. ولی به نظر میرسد که هنوز توضیح این مسئله به لحاظ نظری، خوب تبیین نشدهاست. ترسها و هراسهای زنان پیامدهای اجتماعی عدیدهای دارد و در این راستا میتوان از تغییرات ظریف در عادتهای شخصی تا رفتارهای بسیار اجتنابی و محدود کننده، نام برد. تحقیقات متعددی که تا بحال در حوزه ترس زنان از جرم انجام شده، (استانکو،۱۹۹۲: کاسکلا،۱۹۹۷:کروول و برگس،۱۹۹۶: پین، ۲۰۰۰: اسکات، ۲۰۰۳:فرارو،۱۹۹۶: صادقی و میر حسینی،۱۳۸۷و ۱۳۹۰، سراج زاده و گیلانی ۱۳۸۹،شاکری ۱۳۹۰) دلالتهای خوبی برای فهم بیشتر موضوع فراهم نمودهاند. اما پژوهش حاضر بیشتر به دنبال شناسایی راهکارهایی است که زنان برای مقابله با ترس اتخاذ میکنند. بهسخن دیگر مبحث حاضر بر آن است تا نحوۀ مواجهه زنان با ترسها و هراسها را نشان دهد و در صورت امکان در قالب سنخهای متفاوت، آنرا بیان کند. نگاهی به تحقیقات انجام شده در این حوزه نشان میدهد که برای تبیین عوامل موثر بر ترسها و هراسهای زنان، رویکردهای مختلفی وجود دارد. از جمله میتوان به رویکردهایی«آسیبپذیری جنسی و جنسیتی»، «رویکرد بازتاب رسانههای جرم» و «رویکرد تجربه بزهدیدگی» اشاره کرد. در رویکرد آسیبپذیری جنسی و جنسیتی، ترس زنان به وضعیت فیزیولوژیکی آنها نسبت داده میشود و این باور وجود دارد که زنان از مردان آسیبپذیرترند. در رویکرد بازتاب رسانههای، انعکاس غلو آمیز اخبار حوادث در رسانههای جمعی، عامل انتقال ترسها و هراسها به زنان میشوند. در رویکرد تجربه بزهدیدگی نیز نتایج تحقیقات نشان میدهد که ترس از جرم در زنان بزهدیده به مراتب بیشتر از دیگر زنان در همان طیف سنی است(اسکوگان ۱۹۸۷، به نقل از صادقی فسایی و میرحسینی۱۳۸۸، فرجیها ۱۳۸۵، ۵۸ و معتمدی ۱۳۸۰، ۷۰ به نقل از صادقی و فسایی و میر حسینی ۱۳۸۸).
در ادبیات نظری موجود علاوه بر موارد ذکر شده به تأثیر فضا و مکان بر ترس نیز پرداخته شدهاست. هرچند که تحقیقهای “پین” و “والتین” نشان داد که مکان به تنهایی عامل ترس از جرم در میان زنان نیست و زنان در محیطهای یکسان به یک میزان واکنش نشان نمیدهند و برخی از فضای شلوغ میترسند و برخی از مکانهای خلوت هراس دارند و مکان فینفسه عامل جرم و عدم امنیت نیست، بلکه آنچه در مکان های شلوغ و یا خلوت موجب ترس زنان میگردد، ترس از سلطه مذکر و آزارهای جنسی است. از همین روست که نظریهپردازان کنترل اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که دستکاری محیط اگرچه نرخ جرم را کاهش میدهد اما الزاماً منجر به کاهش ترس از جرم نمیگردد(صادقی و میرحسینی ۱۳۸۸، ۱۲۸). آنچه در ادامه میخوانید شامل دستهبندیای از انواع ترسها و هراسهای زنان است. سپس به راهکارهای مواجهه زنان با ترسهایشان خواهیم پرداخت.
زنان بسته به سبکزندگیشان و تجربیات گذشته و اطلاعاتی که از میدآنهای مختلف زندگی حضور در اجتماع دریافت میکنند راهکارهای مختلفی را جهت مواجهه با ترسهایشان به کار میگیرند. راهکارهای زنان در مقابله با ترسها و هراسها در دو قالب کلی برخورد مبتکرانه-فعالانه و برخوردهای واکنشی- منفعلانه قابل دستهبندی است،که در ذیل به تفکیک ارائه میشود.
اما پیش از آن ذکر این نکته ضروری است که ترسها و هراسهای زنان در ترسهای موردی، ترس از آزارهای جنسی و ترس از استیلای مذکر[۵۱] نمود مییابد. در نتیجه راهکارهای مواجهه با آنها نیز با توجه به انواع ترسها میتواند متفاوت باشد.
زنان از چه چیزهایی میترسند:
ترس در بین زنان و مردان چهره متفاوتی دارد. “استانکو” معتقد است که در حالی که مردان بیشتر از زنان قربانی جرایم میشوند ولی زنان سه برابر مردان از قربانیشدن هراس دارند(استانکو به نقل از اسکات ۲۰۰۳؛۲) ترسها و هراسها دامنه وسیعی از احساسات افراد است و نوعی پاسخگویی علمی و عاطفی آنها را نسبت به بینظمیها و جرایم تشکیل میدهد. این ترس یک مسئله کاملاً شخصی و فردی نیست بلکه یک وجهه انتقالی و واقعیتی دارد. بهسخن دیگری همه ما در دوران زندگی، تحت تأثیر تجربیات و مناسبات اجتماعی ترسهایی را در خود نهادینه میکنیم(پین ۲۰۰۰، ۳۶۶). زنان در بین سخنان خود به چند دسته از ترسها اشاره میکنند که به ترسهای موردی معروف هستند. منظور از ترسهای موردی ترس از آسیبپذیری در موقعیتهای مختلف منجمله آسیب دیدن از خشونت خانگی، آسیب دیدن از جرایم و غیره است. درک و تصور پاسخگویان از آسیبپذیری میتواند کاملاً متفاوت باشد.
به طور مثال خانم ۱۹ ساله، دانشجوگفت: مادرم قربانی شدهاند چون پدرم به خاطر مشکلی به زندان افتاده بود و مادرم خیلی حرف و حدیث شنید تحریکش میکردند که طلاق بگیرند و بچههایش را به شوهرش بدهد مادرِپدرم خیلی اذیتش کردند کتکهایی خورد و اذیتهایی شد و تهمتهایی شنید که مادرم فقط به خاطر ما یعنی بچههایش صبر کرد یعنی مادرم خود را به خاطر بچههایش قربانی کرد.پدرم که آزاد شد مشکلات برطرف شد ولی کتک ها و حرف هایی که مادرم شنید هنوز از یادش نرفته است.پدرم به خاطر اعتیاد زندان بود…….
در بین جرایم مختلف از کدام جرم بیشتر هراس دارید؟ اعتیاد
به نظر شما بزرگترین اتفاقی که ممکن است زندگیم را ویران کند دوست ناباب و آینده بد است. حاضرم به قتل برسم ولی مورد تجاوز قرار نگیرم یا معتاد نشوم(مورد شماره ۱۱، سبکزندگی جسورانه).
اما در میان زنان یک ترس مشترک نیز وجود دارد که ربط چندانی به پایگاه و طبقه اقتصادی-اجتماعی آنها ندارد و آن ترس از آزارهای جنسی است. تنها متغیری که در اینجا تأثیرگذار است سن است. زنان جوان در مقایسه با زنان میانسال و مسن بیشتر از این موضوع میترسند. ترس زنان بیشتر ترس از آزارهای جنسی است و این ترس به ترس از سایر آسیبها نیز کشیده میشود. در تحقیقات مختلف در دول اروپایی نشان داده شدهاست که احتمال آزار جنسی زنان نسبت به مردان ده برابر است(فرارو ۱۹۹۶ و کرول و بورگس ۱۹۹۶). تجربه شخصی یا همان شوکهایزندگی[۵۲] خشونتهای خانگی بازنمایی رسانهها و تجربه بزهدیدگان در شکل دادن به این ترس میتواند مؤثر باشد. به طور مثال خانمی که در بیوگرافی خود عنوان میکند شوهرش اوایل ازدواج به او خیانت کرده. در سن چهارده سالگی مورد تعرض جنسی قرار گرفته است. دو مرتبه تهدید به تجاوز شدهاست. دو مرتبه هم خودکشی ناموفق داشته است در پاسخ به این سؤال که در زندگیت از چه چیز بیشترین واهمه را داری و میترسی پاسخ میدهد:
خانم ۱۸ ساله متأهل: من کلا آدمی هستم که از چیزی نمیترسم و به امید این زندهام که فردا بمیرم و دیگر زنده نباشم. از قتل نمی ترسم از تجاوز میترسم چون لطمه بزرگی به آدم می خورد…… خسته شدم از زندگی(مورد شماره ۱۲، سبکزندگی جسورانه).
زنان از ترسهای مختلفی یاد میکنند که برخی از آنها را میتوان ترس موردی دانست نظیر ترس از جرائم، ترس از خشونت، ترس از تنهایی و ترس از خیانت همسر. سایر ترسهای زنان شامل ترس از آزار جنسی است که میتوان به دو دسته ترس از آزار جنسی اقوام و نزدیکان و ترس از تعرض در فضاهای عمومی تقسیم کرد. همچنین در بین نمونهها ترس عدهای از افراد ناشی از استیلای مذکر بود که نمونههای آن را میشد در رفتارهای خشن در حوزه عمومی و سلطه مذکر در اشتغال مشاهده کرد.
جدول شماره ۳۹٫ ترسهای موردی:
نمونهها
کدهای باز
احتمال دزدی بیشتر از بقیه است. خیلی هم ارزش میترسم یکبار سرم آمده(مورد شماره ۱، ۳۵ ساله، پزشک، سبکزندگی مصلحتاندیش)
ترس جرم سرقت
حاضرم به قتل برسم ولی مورد تجاوز قرار نگیرم (مورد شماره ۱۱، ۱۹ ساله دانشجو، سبکزندگی جسورانه)
ترس از تجاوز
تا قبل از بچهدار شدن تجاوز برایم هراس آور بود ولی اﻻن هر اتفاقی مثل کشته شدن که موجب کوتاه شدن سایه ام از سر بچه ام باشد برایم سنگین است(مورد شماره ۳۵، ۲۵ ساله، خانهدار، سبکزندگی محافظهکار)
قتل
اعتیاد رو میترسم ازش و متنفرم. چون سر همسرم اومده بود و میترسم بچهها برن سمتش(مورد شماره ۱۷، ۴۵ ساله، پرستار، سبکزندگی مصلحتاندیش).
ترس از اعتیاد
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 06:59:00 ب.ظ ]
|