دسته بندي علمی – پژوهشی : موضعگیری نظری درخصوص امنیت عاطفی |
۲-۳-۱٫ مفهوم امنیت
از جمله نیازهای اساسی بشرکه دربیشتر نظریههای روان شناسان و نیز پژوهش های آنان درباره خصوصیات انسان، مشاهده می گردد،نیاز به امنیت است
امنیت عبارت است ازآزادی نسبی ازخطر.ایمنی عبارت است از: ۱- آسایش خاطرناشی ازاطمینان شخص به ارضای نیازمندیها وخواهشهای خود.۲- اطمینان ازاین که هیچ کس او را تهدید نمی کند.به عبارتی امنیت:
الف- حالتی است که در آن، ارضای احتیاجات و خواستههای شخصی انجام مییابند،
ب- احساس ارزش شخصی،اطمینان خاطر،اعتماد به نفس و پذیرش ازطرف گروه است.
برخلاف احساس امنیت، ناایمنی وضع یاحالتی است که درآن آسایش خاطر وامنیت شخصی، دست خوش تهدید است.ناایمنی،احساس بی یارو یاوری، بیچارگی،عدم محافظت وناشایستگی درمقابل اضطرابهای گوناگون است،که شخص به علت عدم توانایی درتصمیم گیری وشک وتردید از لحاظ هدف ها، ایده آلها، استعدادهای شخصی، و روابط با افراد دیگر با آن مواجه می گردد. امنیت حالتی است که در آن قدرت یا پیروزی بدون مبارزه، حاصل میشود.هم چنین، امنیت حالتی است که در آن ارضای نیازها وتمایلات تضمین شده است.
مزلو (۱۹۷۰) تأکید می کند که هر یک از نیازهای عاطفی، شناختی و بیانی یک ارزش به شمار می رود، این نکته همان قدرکه در مورد عشق به حقیقت یا به یقیین صدق می کند، درباره علاقه به ایمنی نیز صادق است. احساس ناایمنی نه تنها انگیزه و محرک سودمندی نخواهد بود، بلکه استعداد فرد را در رو به روشدن وحل کردن مشکلات وخطرات نیزمحدود می نماید.نابهنجاری های روانی و رفتاری درانسان هنگامی شروع میشود که احساس ناایمنی بر وجود او حاکم گردد. احساس ناایمنی می تواند از جنبه های مختلف زندگی، شغلی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی نمود پیدا کند و با متغیرهای سن، جنس، دین، تأهل، شغل، رشته تحصیلی، شدت یا کاهش یابد. احساس ناایمنی را می توان در دوره های مختلف سنی مشاهده کرد.
جامعه خوب، باثبات، آرام و تحت اداره صحیح، معمولاً به حد کافی موجبات امنیت خاطر اعضایش را در مقابل تغییرات ناخوشایند اقتصادی واجتماعی،تغییرات شدید اقلیمی، تهاجمات جنایی، قتل، آشوب، ظلم ونظایر آن فراهم میآورد.
در این میان مزلو، روان شناس معروف انسان گرا از اولین کسانی بود که در این زمینه نظریات اساسی ارائه نموده است. برای روشن نمودن مفهوم ناایمنی او چهارده نشانه فرعی یا عناصر اجزایی این احساس را برشمرد که عبارت بودند از:
۱- احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن، با سردی و بدون عاطفه با او رفتار کردن و داشتن احساسات نفرت آمیز و خصمانه نسبت به دیگران،
۲- احساس تنهایی، انزوا و دوری از دیگران،
۳- احساس این که همیشه در معرض خطر قرار دارد، احساس مداوم از تهدید، خطر و اضطراب،
۴- ادراک دنیا به عنوان مکانی تاریک، خصمانه و خطرناک، دنیایی که قانون جنگل در آن حکم فرما است، ۵- دیدن دیگران به عنوان افراد بد، شیطانی، تهدید کننده، خودخواه و خطرناک،
۶- احساس عدم اعتماد، حسادت و بخل خصمانه زیاد نسبت به دیگران،
۷- عموماً بدبینی، تمایل به این که همه چیز به طرف بدی است،
۸- گرایش به ناخشنودی و نارضایتی شدید از خود محیط،
۹- احساس تنش، تنیدگی، فشار، کشمکش درونی توأم با عوارض و حالاتی مانند عصبی، پرخاشگری و خستگی،
۱۰- علاقه اجتماعی، مهربانی، علاقه در دیگران و همدلی،
۱۱- احساس گناه و شرمندگی شدید، سرزنش زیاد، دلسردی، یأس و ناامیدی و تمایل به خودکشی،
۱۲- اختلال در سیستم احساس ارزش و پذیرش خود، مانند نیاز شدید به قدرت و مقام اجتماعی، افتخارات، جاه طلبی، پیشرفت اجتماعی، پرخاشگری، ثروت، کلّّّیت، رقابت و بالعکس احساسات خودآزاری، حقارت و اتکای شدید و وابستگی زیاد به دیگران، احساس ضعف و بیچارگی، و درماندگی و تسلیم شدن در برابر ناملایمات،
۱۳- گرایش به عبیب جویی زیاد و بیش از حد و خرده بینی وسواسی نسبت به خود و به ویژه عیوب و ضعف هایش،
۱۴- داشتن امیال دایمی و شدید برای یافتن امنیت به صورت هدف های مکرر و متغیر و کاذب و ناقص و گاه هدف هایی که با هذیان و توهم همراهند.
طبق تعریف کردوا و اسکات (۲۰۰۱) امنیت عاطفی، احساس امنیت وآسودگی نسبت به آسیب پذیر بودن دربافت یک رابطه معین میباشد.
۲-۳-۲٫ مفهوم امنیت عاطفی
امنیت عاطفی، حالتی را گویند که در آن شخص از ارضای نیازهای عاطفی خود، به ویژه ارضای نیاز خود به محبوب بودن، احساس اطمینان کند.. احساس امنیت عاطفی بستگی دارد به محبت و عطوفت، مقبولیت و ثبات روابط. احساس امنیت عاطفی به توانایی احساس امنیت و اطمینان، زمانی که شخص درگیر یک رابطه صمیمانه با یک شریک عشقی است، اطلاق میشود، به این شرط که با اینکه فرد آسیب پذیر است، ترس از پیامد هیجانی منفی تجربه نشود (کردوا،۲۰۰۷). مهم است که توجه شود که برای شروع فرایند صمیمیت، وجود آسیب پذیری ضروری است و اینکه آسیبپذیری در یک بافت آرامشبخش و اطمینانبخش، فرایند ایجاد احساسات امنیت عاطفی را خلق میکند (کردوا،۲۰۰۷).
کردوا و اسکات (۲۰۰۱) به منظور سهولت در مشاهده امنیت عاطفی در تحقیقات تلاش کردند که آن را با واژههای رفتاری تعریف کنند. آنها امنیت عاطفی را به عنوان نتیجه تعاملات بین زوجهایی که رفتارهای صمیمانه و احساسات مثبت را در روابطشان تجربه میکنند، مفهوم سازی میکنند. این احساسات، تجربیاتی درونی هستند که در طول زمان به علت صمیمیت و پاسخگویی عاطفی زوجین به یکدیگر بر انگیخته میشوند و حاصل آنها احساس آرامش و امنیت عاطفی است. اگر تجارب انباشته شده در طول زمان در یک رابطه صمیمانه غنی باشد، سرانجام امنیت عاطفی بوجود میآید (آسایش در مورد آسیبپذیر بودن به جای ترس از ضربه خوردن یا طرد شدن از سوی همسر) (کردوا و اسکات، ۲۰۰۱).
اولسن (۲۰۰۶) امنیت عاطفی را به احساس امنیت فرد در یک رابطه عاطفی تعریف میکند و آن را به عنوان ملاک صمیمیت در نظر میگیرد. بعضی از محققان به توضیح این موضوع پرداختهاند که چگونه امنیت عاطفی که یک زوج در رابطهشان تجربه میکنند، به میزان مهارتهای هیجانی آنها مربوط میشود. در این دیدگاه امنیت عاطفی به عنوان پدیدهای اکتسابی در نظر گرفته میشود که بیشتر به رضایت افراد از رابطهشان نزدیک است (دوریان و کردوا،۲۰۰۴). آنها یک نظریه رفتاری از صمیمیت را ارائه دادند که روشن میکرد چگونه سطوح بالای مهارتهای هیجانی درون یک رابطه، رابطه را برای طرفین از این نظر که از دیگری آسیب نبینند، ایمن میکند و رضایت و امنیت عاطفی را به ارمغان میآورد. از سوی دیگر امنیت عاطفی نقش مهمی در حفظ و بالا نگه داشتن رضایت زناشویی دارد (سیمپسون، هاگ و اشنایدر،۲۰۰۶).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-02-31] [ 05:32:00 ب.ظ ]
|