ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره روش های مبارزه با برخی از بیماری های درختی در فضاهای ... |
شکل ۲-۵ سرمازگی ۱۹
شکل ۲-۶ آسیب ناشی از فعالیت عمرانی انسان ۲۲
شکل ۲-۷ کاربرد نمک جهت یخزدایی در سطح شهر ۲۴
شکل ۳-۱ دالانهای ایجاد شده بهوسیله سوسک پوستخوار ۳۶
شکل ۳-۲ بیماری ورتیسیلیومی ۴۵
شکل ۳-۳ بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی زیتون ۵۴
شکل ۳-۴ قارچ سم اسبی ۶۱
شکل ۳-۵ اندام باردهی قارچ سفید عسلی ۶۲
شکل ۳-۶ سفیدک سطحی ۶۴
شکل ۳-۷ بیماری سفیدک پودری شمشاد ۶۵
شکل ۳-۸ شانکر سیتوسپرایی ۶۸
شکل ۳-۹ بیماری قارچ دودهای ۷۰
فصل اول:
مقدمه و کلیات
-
- مقدمه
امروزه شهرسازی یک پدیده فراگیر در تمام جهان است. پارکهای شهری و فضاهای سبز نقش مهمی در تعریف ساختارهای اکولوژیک اکوسیستمهای شهری دارند (گیلبرت[۱]، ۱۹۸۹). آنها تنوع زیستی را حفظ و خدمات اکوسیستم مهمی ارائه می دهند (بولاند و هان همر[۲]، ۱۹۹۰؛ کرنه و کینزینگ[۳]، ۲۰۰۵؛ گاستون و همکاران[۴]، ۲۰۰۵؛ اسمیت و همکاران[۵]، ۲۰۰۵). در اکوسیستمهای شهری متوسط درجه حرارت و غلظت گازهای گلخانهای در مقایسه با مناطق حاشیهای بالاتر است (گریم و همکاران[۶]، ۲۰۰۸). نقش پوشش درختی در اکوسیستم شهری در کنترل آلودگیهای هوا یکی از مهمترین مزایای فضاهای سبز شهری است (باراک[۷]، ۲۰۰۰). افزایش شهرسازی میکروکلیمای شهرها را تحت تاثیر قرار داده است. پارکها و فضاهای سبز همچنین خدمات زیستمحیطی، اجتماعی و فیزیولوژیکی بسیاری ارائه می دهند که برای قابل زندگی بودن شهرهای مدرن و همچنین برای ساکنان شهر مهم هستند (فنگ و لینگ[۸]، ۲۰۰۳؛ یانگ و همکاران[۹]، ۲۰۰۵). درختان در اکوسیستمهای شهری با جذب و ذخیرهی گازهای آلاینده و در نتیجه حذف کردن آنها از اتمسفر، آلودگی هوا را کاهش می دهند (نواک[۱۰]، ۱۹۹۴؛ نواک و همکاران[۱۱]، ۲۰۰۶). درختان با ایجاد سایه و خنک کردن محیط، هوا را معتدل می کنند. بنابراین به کاهش احتمال بیمارهای مربرط به گرما کمک می کنند. اکوسیستمهای شهری پیچیدهترین محیطها در مدیریت بیماری بشمار میآیند. این اکوسیستمها محیطهایی بسیار متنوع و ناهمگن هستند. انواع و شدت شیوع بیماریها، نماتدها و پاتوژنهای ایجاد کننده بیماری در بیشتر موارد با مناطق جنگلی متفاوت است اکوسیستمهای شهری موقعیت خاصی برای کنترل بیماریها و آفات بویژه کنترل بیولوژیک ایجاد می کند تعریف اهداف مدیریتی در اکوسیستمهای شهری بسیار دشوار است زیرا ارزش اقتصادی، مباحث زیبا شناختی و خطرات بیماری باید بصورت همزمان در نظر گرفته شوند. با این وجود اصول ارزیابی بیولوژی و اکولوژی بیماری برای مدیریت و کنترل در اکوسیستمهای شهری ضروری است (آهومنش، ۱۳۷۹). بسیاری از بیماریها درختی در مناطق شهری وجود ندارند و بسیاری از بیماریها در این اکوسیستمها به ندرت طغیان مییابند. بیماریهای درختی در مناطق شهری دو تفاوت عمده با بیماریهای مناطق جنگلی دارند نخست اینکه اکوسیستمهای نزدیک جمعیتهای بزرگ انسانی تخریب شده هستند بنابراین جز اکوسیستمهای فقیر و کم ارزش محسوب میشوند بنابراین نیاز است تعریف جدیدی از این بیماریهای ارائه و تعاریف سنتی اصلاح شود. دوم ارزش اقتصادی و زیبا شناختی درختان در اکوسیستمهای شهری است که با جنگل متفاوت است. این اصلاحات، اقدامات کنترلی خاص را ممکن و توجیح می کند (اطهریپور، ۱۳۸۱).
درختان برای آشیانهای اکولوژیکی در اکوسیستمهای مختلف سازگار شده اند. در حالی که برای زندگی در اکوسیستمهای شهری تمایز نیافتند. در واقع امکان کسب تمایز برای آنها وجود ندارد زیرا پراکنش و استقرار پایه های جدید عمدتا از طریق کاشت نهال از جمعیتهای خارجی صورت میگیرد تا کاشت بذر و استقرار طبیعی. بنابراین درختان در یک اکوسیستم بیگانه هستند که برای ادامه حیات در شرایط جدید بطور اختصاصی سازگاری کسب نکرده اند. یک اکوسیستم شهری نتیجه تعامل و برهم کنش دراز مدت موجودات زنده درون محیط زیست که در آن زندگی می کنند نیست بلکه نتیجه تخریب اکوسیستمهای تکامل یافته قبلی یا ایجاد یک اکوسیستم کاملا طرح ریزی شده (اکوسیستم مصنوعی) هستند (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹).
یک اکوسیستم پایدار وابسته به چرخهی عناصر غذایی ضروری و زنجیرههای انرژی است. در یک اکوسیستم شهری این چرخهها شدیدا تحلیل یافتهاند. فعالیتهای ساختمانسازی، سنگفرش و آسفالت جادهها و فشردگی خاک مانع نفوذ آب در خاک می شود. برگها و دیگر بخشهای درختی با تجزیه شدن درخاک مقادیری از آن را به خاک انتقال می دهند. در اکوسیستمهای شهری با خود تنظیمی پایین یک کاهش مداوم انرژی و مواد غذایی وجود دارد. بنابراین درختان بویژه درختان بدلیل فقدان مواد غذایی و انرزی در شرایط تنشزای دائمی قرار دارند.
درختان در اکوسیستمهای شهری در معرض تنشهای بسیار متفاوتی با آنچه درختان در مناطق جنگلی با آن روبرو میشوند هستند تنشهای ذکر شده در این پژوهش باید به عنوان معیارهای گزینشی در برنامه های اصلاح درختان شهری استفاده شوند برخی ویژگیهای اساسی درختان مانند سازگاری به شرایط اقلیمی، مقاومت در برابر بیماریها و انعطاف پذیری بالای فنولوژی آنها است. ویژگیهای مربوط به اکوسیستمهای شهری مربوط به تنشهای هستند که بوسیلهی عوامل اجتماعی، محدود کننده حجم خاک و فضای تاج، آلایندههای خاک، آلایندههای هوا، نمکهای یخزدا، باد و خشکی ایجاد میشوند. همواره طول عمر نسبتا پایین درختان در اکوسیستمهای شهری شدید مورد توجه قرار گرفته است (گیلبرتسون و بردشاو[۱۲]، ۱۹۸۵؛ مول[۱۳]، ۱۹۸۹؛ بردشاو و همکاران[۱۴]، ۱۹۹۵؛ هاریس و همکاران[۱۵]، ۱۹۹۹) رابطه بین موقعیتهای مکانی و تنش موضوع بسیاری از مطالعات بوده است (فورست و همکاران[۱۶]، ۱۹۹۹؛ کونیجنندیک و همکاران[۱۷]، ۲۰۰۰). نیلسون[۱۸] (۲۰۰۰) اظهار داشت درختان در حاشیه خیابانها شهری در معرض سطح بالایی از تنش قرار دارند بنابراین طول عمر آنها بسیار کوتاه است. درختان در پارکها نسبت به درختان حاشیه خیابان در معرض سطح کمتری از تنش هستند و بنابراین طول عمر نسبتا بیشتری دارند. در جنگلکاریهای شهری درختان در معرض تنشهای نسبتا پایینی هستند و ممکن است به سن قابل ملاحظهایی نیز برسند. تنش در این مناطق بیشتر ناشی از شرایط اقلیمی، شرایط خاک، الگوهای تفریحی و خسارات زیستی ناشی از فعالیتهای انسانی است. اقدامات حمایتی از درختان در اکوسیستمهای شهری شامل: سیاستگذاری، برنامه ریزی و طراحی مسائل فنی مانند برنامه های انتخابی و تکنیکهای استقرار و جنبه های مدیریتی است (کونیجینندیک و راندراپ[۱۹]، ۲۰۰۲). موفقیت درختکاریهای شهری وابسته به عملکرد درختان منتخب حتی در شرایط پرتنش است. بنابراین انتخاب و استفاده از گونه ها و ژنوتیپهای مناسب عوامل مهمی در یک استراتژی در جهت بهبود کیفیت و کاهش هزینهها در استقرار و مدیریت فضاهای سبز شهری هستند.
پائولیت و همکاران[۲۰] (۲۰۰۲) نشان دادند که در اروپا تنها از چهار جنس Platanus ، Aesculus، Acer و Tilia استفاده می شود در کشورهای مدیترانهایی مانند اسپانیا ۵۶ درصد از درختان کاشته شده در مناطق آسفالت شده تنها شامل چهار جنس فوق هستند (گارسیامارتین و گارسیاوالدکانتوس[۲۱]، ۲۰۰۱). استفاده از دامنه ژنتیکی متنوع علاوه بر بهبود چشم اندازهای زیبا شناختی باعث افزایش سلامتی درختان در مناطق شهری خواهد شد. استفاده از طیف وسیعی از گونه ها می تواند یکی از مهمترین روشهای مبارزه در برابر بیماریهای در حال انتشار و بیماریهای که ممکن است در آینده تهدید کننده باشند در اکوسیستمهای شهری است (سانتامور[۲۲]، ۱۹۹۰؛ سان[۲۳]، ۱۹۹۲؛ تلو و همکاران[۲۴]، ۲۰۰۵؛ رائوپ و همکاران[۲۵]، ۲۰۰۶؛ باسوک و همکاران[۲۶]، ۲۰۰۹). بیماری به هر عاملی که باعث ایجاد اختلال در عملکرد طبیعی درخت گردد گفته می شود بیماری ممکن است یا زیستی، یعنی عامل ایجاد کننده اختلال یک موجود زنده مثل قارچ یا باکتری باشد و یا غیرزیستی، یعنی عامل ایجاد کننده اختلال هر عامل غیرزیستی که در محیط اطراف است مانند افزایش یا کمبود یک یا چند عنصر غذایی باشد (وست[۲۷]، ۲۰۰۶). امروزه بیشتر رستنیهای شهری در اکوسیستمهای کاملا مصنوعی کاشته میشوند. این بخصوص برای درختانی که در پیادهروها و معابر کاشته میشوند صادق است. کنترل بیماری در محیط های مصنوعی محاسن و معایبی دارد. رعایت اصول بهداشتی بهعنوان یک اقدام پیشگیرانه در اکوسیستمهای مصنوعی به طور موثرتری انجام می شود. بزرگترین مشکل در یک اکوسیستم مصنوعی ناتوانی در ایجاد شرایط طبیعی برای رشد و توسعه درخت است. بنابراین بیشتر درختان در اکوسیستمهای مصنوعی تحت شرایط تنشزا رشد می کنند (سعیدنیا، ۱۳۸۲).
فضای سبز شهری بخشی جاندار از سیمای شهر میباشد که از انواع پوشش های درختی تشکیل شده و دارای بازدهی اکولوژیکی و اجتماعی است. امروزه فضای سبز شهری با دارا بودن کارکرد موثر و سازنده در بهبود بیوکلیمای شهر و تامین سلامت روانی شهروندان، به عنوان جز تعیین کننده از کالبد شهرها شناخته شده است. پوشش درختی بکار رفته در فضای سبز شهری به میزان زیادی در معرض انواع تنشهای محیطی وارگانیزمهای مضر هستند که این امر، سلامت درختان و رشد بهینه آنها را تهدید می کند (خداشناس و اطهریپور، ۱۳۸۹). از میان فاکتورهای تاثیر گذار بر سلامت فضای سبز یک شهر، آفات و بیماریهای درختی از عوامل مهم تهدید کننده درختان هستند که شناخت دقیق این عوامل و دسترسی به ساز و کارهای مدیریت تلفیقی آنها ضمن حفظ سلامت درختان، از مصرف بیرویه سموم و در نتیجه آثار مخرب زیست محیطی و برهم زدن تعادل اکولوژیک موجود، جلوگیری می کند. در این تحقیق سعی شده با معرفی شایعترین بیماریهای درختان فضای سبز شهری و مهمترین روشهای مبارزه با این بیماریها با کاهش هزینه های اجرایی و کنترل بیماری متناسب با ویژگیهای اکوسیستمهای شهری به مدیریت بهتر فضاهای سبز شهری کمک شود.
فصل دوم:
بیماریهای غیرزیستی
-
- بیماریهای غیرزیستی درختان در فضاهای سبز شهری
علاوه بر عوامل زنده، عوامل محیطی (غیرزیستی) نیز میتوانند منجر به ایجاد بیماری دردرختان شوند. به اختلال در روند عادی فعالیتهای فیزیولوژیکی درخت در اثر عوامل غیر زنده، بیماری فیزیولوژیکی گفته می شود (جهانآرا و هاشمی، ۱۳۸۲). بیماریهای غیرزیستی (بیماری فیزیولوژیک) در واقع نوعی از بیماریهای درختی هستند که بوسیلهی یک عامل بیماریزای غیر زنده یا غیر زیستی بوجود میآیند. که تظاهر آن در درخت اغلب به صورت کلروز (زردی برگ در اثر تخریب یا تشکیل نشدن کلروفیل)، نکروز (مرگ سلولها و قهوهای شدن ناحیه مرده در برگ)، رنگ پریدگی برگها، توقف در رشد و خشکیدگی قسمت های مختلف درخت بروز مینماید. درختان بهترین وضعیت رویشی خود را در دامنهای از عوامل مختلف غیرزیستی دارند که محیط اطراف آنها را تشکیل میدهد این عوامل شامل دما، رطوبت خاک، مواد غذایی، نور، آلایندههای هوا و خاک، رطوبت هوا هستند. هرچند این عوامل برای درختانی که در اکوسیستمهای طبیعی رشد می کنند نیز تاثیرگذارند اهمیت آنها روی درختان موجود در اکوسیستمهای شهری به طور قابل توجهی مهمتر است، زیرا این درختان معمولا در خارج از اکوسیستمهای طبیعی خود کاشته میشوند که نیازهای طبیعی رویشی آنها فراهم نمی شود. درختان در فضاهای سبز شهری در محیطهای کاملا مصنوعی رشد می کند و تحت فشار وتنشهای محیطی بسیاری هستند (سیمون[۲۸]، ۱۹۸۹). از مهمترین بیماریهای غیرزیستی در درختان میتوان به کمبود عناصر غذایی، مسمومیت ناشی از سموم شیمیایی، سرمازدگی، گرمازدگی، عوارض ناشی از آلودگی هوا و صدمات ناشی از عملیات ساختمانی، تنشهای آبی (کمبود یا افزایش آب مورد نیاز درخت)، تنشهای نوری، تنش ناشی از وزش مداوم باد، آسیبهای ریشهای و بارانهای اسیدی هستند.
۲-۱- ویژگی بیماریهای غیرزیستی
صفات عمومی بیماریهای غیرزیستی که جز بیماریهای غیر عفونی در درختان محسوب میشوند، ناشی از کمبود یا افزایش عوامل محیطی تامین کننده زندگی آنها است. بیماریهای غیر عفونی در غیاب بیمارگر ایجاد میشوند و نمی توانند از درخت بیمار به درخت سالم انتقال پیدا کنند این گونه بیماریهای غیر عفونی ممکن است در تمام مراحل زندگی یک درخت ایجاد شوند ویژگیهای بیمارهای غیر عفونی با توجه به عوامل محیطی خاص و انحراف این عامل از حالت طبیعی، متفاوت است این نشانهها ممکن است خفیف تا شدید باشد و حتی ممکن است موجب مرگ درخت شوند.
در یک اکوسیستم، هر عامل اختلال می تواند باعث ایجاد یکسری تغییرات زنجیرهای شود. این تغییرات ممکن است تا جایی پیش بروند که تعداد محدودی از گونه ها بتوانند در اکوسیستم زنده بمانند تعدادی از این نیروهای مخرب در یک اکوسیستم شهری هستند که میتوانند محیط را برای ادامه حیات درختان نامناسب کنند.
عوارض زمینی شهری عمدتا در نتیجه جادهسازی و فعالیتهای ساختمانسازی تغییر می کنند. که به همراه آن تغییرات شدیدی در رطوبت موجود در خاک و الگوهای زهکشی ایجاد خواهد شد. کاشت یا قطع گروهی از درختان در یک مسیر گاه می تواند تغییرات حادی را در میزان رطوبت موجود بوجود آورد. تغییرات عوارض زمین در نتیجه سنگفرش کردن یا فشردن خاک در اثر عبور وسائط نقلیه، ساختمان خاک که بر نفوذ پذیری موثر است را تخریب می کند. این تغییرات نه تنها بر فیزیولوژی ریشه درختان تاثیر میگذارند، بلکه بر فیزیولوژی فلور میکروبی اطراف ریشهها نیز اثر میگذارند. بهعنوان مثال بیماری زوال بلوط سفید [۲۹] در مناطق شهری ایالات متحده ناشی از تخریب سطوح رطوبتی در نتیجه فعالیتهای ساختمانسازی بود. در برخی موارد کاهش سطح آبهای زیر زمینی شرایط رطوبتی را برای فعالیت و گسترش مایکوریزها نامساعد میسازد. کاهش جمعیت مایکوریزها می تواند منجر به زوال بلوط گردد.
۲-۲- تشخیص بیماریهای غیر زیستی
تشخیص بیماریهای غیرزیستی، گاهی با نشانههایی مشخص که بر اثر کمبود یا افزایش عامل خاصی در درخت ایجاد می شود بوجود می آید، بسادگی امکان پذیر است. در برخی موارد تجزیه و تحلیل عواملی مانند شرایط آب و هوایی قبل و بعد از شیوع بیماری، تغییرات اخیر در مواد آلایندهی خاک و هوای منطقهایی که درخت در آن رشد می کند، مقدور است. غالبا نشانه های بیشتر بیماریهای غیرزیستی مانند سایر بیماریهای غیر عفونی بسیار نامشخص و مشابه نشانه های است که بر اثر ویروسها و بسیاری از بیمارگرهای ریشه تولید میشوند. بنابرین تشخیص این بیماریها پیچیدهتر است. زیرا باید ثابت کرد که هیچ بیمارگری باعث ایجاد بیماری نشده است و باید بیماری را روی درخت سالم که تحت شرایطی که نشانهها در آن ایجاد شده است به وجود می آید برای تمایز بیشتر بین عوامل محیطی که قادر به ایجاد نشانهها مشابه هستند تشخیص بیماریهای غیرزیستی غالبا مانند بیماریهای زیستی دشوار است. اگر ترکیبی از یک یا چند بیماری غیرزیستی و زیستی روی یک درخت یا در کل منطقه بروز کند تشخیص بیماری و اهمیت هر یک از اجزای آن بسیار مشکل است و اغلب ناممکن است. کوچ[۳۰] (۱۹۸۹) اظهار داشت گمان اینکه هر بیماری تنها یک عامل دارد اشتباه است. در اکوسیستمهای شهری درختان معمولا هدف چندین عامل مخرب و بیماریهای مرکب قرار میگیرند. این پیچیدگیها ممکن است ناشی از انباشته شدن اثرات صدمات مختلف بر درختان یا بر هم خوردن توازن اثر یکی از صدمات بر دیگر صدمات است. بهعنوان مثال، یک درخت ممکن است علائم کمبود عناصر غذایی را نشان دهد که ناشی از مجموعه ای از اثرات پوسیدگیهای ریشه، کاهش فعالیتهای مایکوریز، کاهش رطوبت وغیره باشد. هم چنین این احتمال وجود دارد که آلودگی هوا می تواند صدمات قارچی به برگها بوسیله قارچکشها در سطوحی که به درخت آسیبی وارد می کنند را کاهش دهد. از سوی دیگر آلودگیهای هوا میتوانند پاتوژنهای برگی را کاهش دهند.
زمانی که درختان در اثر عوامل محیطی مانند کاهش رطوبت، کمبود مواد غذایی، آلودگیهای هوا یا سرمازدگی تحت تاثیر قرار گرفته باشند، معمولا ضعیف خواهند شد و نسبت به یک یا چند عامل بیمارگر مستعد آلودگی میشوند. برای مثال، سرمای دیررس باعث آلودگی گلها و جوانه ها به Alternaria و Botrytis می شود استفاده از علف کشها آلودگی با فوزاریم (fozarium spp ) را افزایش میدهد. بسیاری از تنشهای محیطی باعث بروز بیماریهای زیستی میشوند. در ادامه مهمترین عوامل تنشزای محیطی که باعث بوجود آمدن بیماریهای فیزیولوژیک در درختان شهری میشوند مورد اشاره قرار میگیرد.
۲-۳- کمبود عناصر غذایی
خاک در صورتی شرایط مطلوب رشد درخت را فراهم می کند که حاوی تعادل صحیحی از عناصر غذایی مورد نیاز درخت باشد. عناصر غذایی ضروری درختان به دو گروه عناصر پر مصرف و کم مصرف تقسیم میشوند (خداشناس و اطهری پور، ۱۳۸۹) عناصر کم مصرف شامل آهن، منیزیم، روی، سدیم، کلر، روی، نیکل، مس، مولیبدم، بورن به مقدار بسیار کمی مورد نیاز درختان میباشند ولی نیاز درختان به عناصر پر مصرف شامل نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم، گوگرد، منیزیم زیاد است. البته باید توجه داشت که علیرغم نیاز ناچیز عناصر کم مصرف، نقش آنها در فعالیتهای حیاتی درخت، کمتر از عناصر پر مصرف نیست(وست[۳۱]، ۲۰۰۶؛ خداشناس، ۱۳۸۹).
رشد بهینه درخت، مستلزم وجود میزان کافی از هر دو گروه از عناصر مذکور در خاک است. قابل ذکر است که تغییرات pH یا میزان اسیدیته بستر رشد، حضور فرم قابل جذب عنصر و همچنین غلظت سایر یونهای موجود در خاک، در جذب یک عنصر توسط درخت بسیار موثر است (خداشناس و اطهری پور، ۱۳۸۹) به عنوان مثال براساس گزارشات موجود، pH خاک در اغلب نقاط شهر تهران در محدوده ۱/۸-۴/۷ میباشد و این امر باعث تاثیر منفی در جذب عناصری نظیر آهن، مس، منگنز و روی توسط درختان میگردد.
نشانه های بیماری که بر اساس کمبود برخی از مواد غذایی ایجاد میشوند عمدتا به عملکردی بستگی دارد که آن عنصر در درخت به عهده دارد. بیشتر نشانه های کمبود عناصر غذایی اختصاصی هستند اما برخی نشانهها وقتی یک یا چند عنصر کم هستند مشابهاند. بیماری های زیادی وجود دارند که دلایل آنها کمبود یا در دسترس نبودن یک یا چند عنصر غذایی لازم در خاک است. اگر میزان کمبود خیلی پایینتر از حد بحرانی باشد درخت نشانه های حادی تولید می کند و در نهایت از بین میرود.
۲-۴-۱- کمبود آهن
یکی از شایعترین کمبودهای عناصر غذایی در درختان شهری، کمبود آهن است که باعث زردی بین رگبرگها (رگبرگها سبز میمانند)، کاهش رشد و سرانجام توقف رشد درخت خواهد شد. باید توجه داشت که به علت عدم تحرک آهن در درخت، کمبود این عنصر ابتدا به صورت زردی برگهای جوانتر بروز می کند و در ادامه برگهای پیرتر زرد میشوند.
احتمال بروز کمبود آهن عمدتاً در خاکهای قلیایی و آهکی بیشتر است. زیرا آهن در این خاکها رسوب می کند و به فرم غیرقابل جذب برای درختان تبدیل میگردد. قدم اول در کنترل کمبود آهن، پیشگیری از بروز این کمبود است و بنابراین باید شرایط محلولیت و قابلیت جذب آن را فراهم نمود. برای معالجه کمبود آهن در ایران از سولفات و سایر ترکیبات معدنی نمی توان استفاده کرد. زیرا این ترکیبات در خاک آهکی یا قلیایی هیدرولیز شده و آهن آنها بهطورکلی
رسوب می کند (آهومنش، ۱۳۷۹) ترکیبات شیمیایی به نام کلات (بهعنوان کود حاوی عناصر کم مصرف) مدتها است که به بازار عرضه گردیده و نتایج جالبی برای درمان کمبود آهن و سایر عناصر کم مصرف به همراه داشته است. کلات عبارت است از مجموعه یک ترکیب آلی کمپلکس و یک فلز که در بین آن احاطه شده است (لاربی[۳۲] و همکاران، ۲۰۰۱). در ایران سه نوع کلات به شرح ذیل به بازار عرضه می شود که:
جدول ۱ نام تجاری، نوع خاک و مقدار مصرف سه نوع کلات مهم در ایران
نام تجاری |
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 11:32:00 ق.ظ ]
|