خلوتی محیط از عوامل دیگر در کاهش امنیت و ایجاد موقعیت های جرم زا محسوب می شود. در واقع، هیچ مجرمی نمی تواند در محیطی که در معرض دید دیگران است به ارتکاب جرم بپردازد. برای جلوگیری از جرم زایی در این محیط ها می توان با تحرک دادن به آن ها، اماکن تردد شهروندان را در آن ها فراهم کرد. بدین ترتیب خلوتی محیط از بین می رود و از شدت جرم زایی کاسته می شود. به عنوان مثال، در کوچه های خلوت، امکان کودک ربایی زیاد است ولی از طرفی هم کودکان نیاز به مکانی برای بازی دارند و با بازی در کوچه ها می پردازند. می توان پارک هایی را در سطح محله طراحی کرد که علاوه بر دارا بودن محیط مناسب برای بازی کودکان باعث جذب دیگر افراد هم بشوند تا امکان وقوع جرم کاهش یابد.
پایان نامه
عامل دیگر ایجاد موقعیت های جرم زا در شهرها، محل های تاریک هستند. مجرم معمولاً در جایی به ارتکاب جرم می پردازد که تاریک و دور از نگاه دیگران باشد. وقتی محیط، روشن و در معرض دید دیگران باشد، مجرم جرات ارتکاب جرم را در این مکان پیدا نمی کند و در نتیجه از جرم زایی کاسته می شود. عامل پیچیده دیگر، بی نظمی محیطی است. بدین معنی که در محیط کالبدی شهر، روابط قاعده مندی وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، وقتی در مکانی ازدحام جمعیت بلاتکلیف وجود دارد – مانند میدان های که آدم های مختلف و فراوانی، منتظر اساتاده اند- احتمال وقوع جرم زیاد است. بی نظمی محیطی ممکن است علاوه بر عواما اجتماعی، ناشی از بی ثباتی مقررات شهرسازی هم باشد. این بی نظمی، فضای شهری را بلا تکلیف می گذارد. وقتی فضای شهر، بی ثبات و بلا تکلیف باشد عملاً الگوی ساخت و ساز و الگوی معابر بی نظم می شود. نحوه خدمات رسانی نامناسب می شود.
یکی دیگر از عوامل موثر در کاهش امنیت و افزایش جرم و جنایت در شهرها، وجود فضاهای بدون دفاع شهری است. عوامل متعددی در ایجاد این فضاها موثر است که مهمترین این عوامل عبارتند از :
الف- عدم سازگاری بین فرم، کارکرد و معنی
مهمترین و اصلی ترین عامل شکل گیری فضاهای بدون دفاع شهری، عدم سازگاری بین فرم، کارکرد و معنی است با توجه به این اصل که هر فعالیتی باید در عرصه ای که دارای ویژگی های کالبدی و فضایی مشخص و متناسب با آن فعالیت است. انجام پذیرد، می توان به رابطه بین فرم، کارکرد و معنی پی برد. این رابطه باید به گونه ای باشد که کالبد فیزیکی ( فرم ها)، توانایی جابگویی به کارکرد و معنی را به صورت توأم دارا باشد.
ب- فضاهای بدون کارکرد یا دارای کارکرد متناوب
فضاهای بدون کارکرد در شهرهای بزرگ، به دلیل بورس بازی اراضی شهری و مطرح شدن زمین به عنوان سرمایه ای قابل اعتماد، بسیار گسترده است. ساختمان های متروک و پروژه های عمرانی نیمه تمام که بنا به دلایلی ساخت آن ها متوقف شده و همچنین ساختمان های خالی از جمله فضاهای بدون کارکرد محسوب می شوند و زمینه را برای بروز جرایم شهری فراهم می آورند. یکی دیگر از انواع فضاهای بدون دفاع در این رده، فضاهایی هستند که دارای کارکرد متاوب اند و در مقاطعی از روز یا فصل و یا سال تبدیل به فضاهای مرده می شوند.
ج- نبود رویت بصری
فضاهای گم، همان گونه که از نامشان بر می ­آید فضاهایی هستند که بنا بر دلایل کالبدی، خارج از دید محسوب می شوند. عدم امکان رویت بصری به علت نبود روشنایی و آشکار نشدن فرم به علت تاریکی، اواین گام به سوی ایجاد فضاهای بدون دفاع است.
یکی دیگر اساسی کاهش امنیت و افزایش جرم محله های قدیمی و فرسوده­اند که به دلیل همین فرسودگی و همچنین فقدان بهداشت، اسکان مهاجر، تراکم و … به محله­های جرم خیز تبدیل شده اند. در دیگر کشورها از طریق فرایند اصلت بخشی و برگردان هویت قبلی این بافت ها به آن ها، در امر احیاء و بازسازی این محله ها تلاش می شود. بر خلاف ایده­ای که معتقد است برای برطرف کردن مشکل این بافت ها باید آن ها را تخریب کرد. با سرمایه گذاری عمومی در این بافت های مسئله دار شهری می توان مشکلات و میزان جرم و جنایت در آن ها کاست. تخریب این بافت ها، نه تنها باعث پراکنده شدن جرم و جنایت در سطح شهر می شود. بلکه موجب تخریب شبکه های اجتماعی موجود می شود. ذخیره مسکن موجود را کاهش می دهد، زیر ساخت های این منطقه را تخریب می کند و زاغه ها و مکان های آلونک نشینی را در شهرها ایجاد می کند (اسماعیل زاده،۱۳۸۷ : ۷۷-۷۹ ).
۲ -۱ – ۷ –۴- امنیت و شهر
تعاریف لغوی امنیت در فرهنگ های لغت عبارتند از : در امان بودن، آرامش و آسوده‌گی، حفاظت در مقابل خطر، احساس آزادی از ترس، احساس ایمنی و رهایی از تهدید. ریشه امنیت در لغت از استیمان و ایمان و ایمنی و به مفهوم آرامش در برابر ترس، رعب و نگرانی است و امنیت یعنی در معرض خطر نبودن یا از خطر محافظت شدن. امنیت همچنین عبارت است از : رهایی از تردید، آزادی از اضطراب و بیمناکی و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستمر (میرعرب، ۱۳۷۹: ۱۳۳). ریشه لاتین امنیت واژه sesures می‌باشد که در لغت به معنای نداشتن دلهره و دغدغه است. انسان در زندگی خود باید پاسخگوی مجموعه ای از نیازها باشد. این نیازها، همان گونه که مازلو می‌گوید، حالت کاملاً سلسه مراتبی دارند؛ یعنی پس از نیازهای فیزیولوژیک در قاعده هرم، نیاز به امنیت و پس از آن سایر نیازها قرار دارد (سرلک­زایی، ۱۳۸۵: ۱۳۶).
امنیت، مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت است. امنیت در مورد افراد به این معناست که مردم هراس و بیمی نسبت به حقوق و آزادی های مشروع خود نداشته به هیچ وجه حقوق ایشان به مخاطره نیفتند و هیچ عاملی حقوق مشروع آن ها را تهدید نکند. لزوم و ضرورت امنیت در جامعه به این مفهوم، از طبیعت حقوق بشری ناشی می‌گردد و لازمه حقوق و آزادی های مشروع، مصونیت آنها از تعرض و دور ماندن از مخاطرات و تعدیّات امنیت است. مخاطره شامل هر نوع عوامل احتمالی است که منجر به نقض حقوق مشروع افراد می‌شود. در واقع امنیت عبارت است از: «جلوگیری از نقض و تعرض بالفعل». گاهی اوقات نیز امنیت در برابر احساس وحشت و خوف و خطر مطرح می‌شود. قرآن کریم نیز امنیت را از ویژگی علی مؤمنان بر می‌شمارد. (سوره‌ی قلم، آیه ۹)، همچنان که شهری که در آن امنیت باشد، از مثل الگوهای قرآنی است (نحل، آیه ۱۱۲) (گروسی و دیگران،۱۳۸۶:۳۲).
به عنوان یک اصل کلیدی، برنامه ریزان شهری باید به این نکته توجه کنند که شهرها باید به گونه ای ساخته شوند تا حداقل نیازهایی از این قبیل را تأمین کنند:
_ افراد بتوانند ببینند و دیده شوند.
_ بشنوند و شنیده شوند
_ بتوانند کمک کنند یا فرار کنند.
و در نتیجه نباید در شهرها محلی برای تحریک جرم و نا امنی وجود داشته باشد و بالعکس باید همواره با مداخلات فیزیکی و اجتماعی محیط را منسجم و روح وحدت را در فضاهای عمومی شهری حاکم گردانید.
بطورکلی برخی از ویژگی های یک فضای امن شهری را می توان به شرح زیر بیان داشت:
_ در یک فضای امن و راحت مردم تمایل دارند که یکدیگر را ببینند و آن فضا قابلیت اجتماعی شدن[۱۹] خواهد داشت.
_ اتصالات به پیرامون آن فضا (دسترسی ها) راحت تر صورت می گیرد.
_ مکان خوبی برای انجام یکسری از فعالیت ها می شود.
_آن فضا جذاب می شود و در اذهان باقی می ماند.
بطور کلی یکی از نشانه های اصلی یک فضای امن شهری رونق و حیات جاری در آن است. شایان یادآوری است که حتی اداره های مربوط به تأمین امنیت از جمله پلیس نیز تأیید کرده اند که تأمین امنیت یک مکان پر رونق برای آنها بسیار راحت تر از یک مکان خالی از همان نوع است(ضابطیان و رفیعیان،۱۳۸۷).
در پروژه فضای امن[۲۰] که در سال ۲۰۰۲ مطرح گردید، برای یک فضای امن ۴ ویژگی تعیین شده است:
_ بهره­وری: مردم انتظار دارند از شرایط محیطی و امکانات یک فضا برای فعالیت های خود استفاده کنند. فضای خالی از فعالیت، نیاز به امنیت ندارد. اگر مردم در فضای اجتماعی، امنیت لازم را برای فعالیت های خود احساس نکنند، از حضور در فضاهای اجتماعی امتناع می ورزند.
_ قابلیت دسترسی و ارتباط: یکی از مقیاس های ارزیابی محیط امن، قابلیت دسترسی به امکانات موجود در آن است.
_ راحت بودن و احساس آرامش: مردم ضمن آنکه راحت بودن در فضا را مشاهده می کنند، باید تصور ذهنی خوشایندی از آن داشته باشند.
_ داشتن روابط اجتماعی: مردم باید در روابط اجتماعی خود با دیگران در یک فضا احساس امنیت کنند و بتوانند در شبکه تعاملی فعال شوند (سفیری ۱۳۸۷: ۱۴۷).
پیوند مفهوم شهر و جرم از زمانی که جامعه شناسی هویت علمی و مستقلی یافت همواره در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته‌است. پارک[۲۱]و برگس[۲۲] در تبیین شیوع انحرافات وآسیبهای اجتماعی شهر شیکاگو بر پدیده شهر نشینی متمرکز شده و بر زبان، قومیت،‌ مهاجرت، حوزه‌های سکونتگاهی و تراکم جمعیت تأکید ورزیده اند.
وجود چنین پتانسیل هایی در زندگی شهری موجب آن می‌شود که ساکنین شهرهای بزرگ در زمینه برخورد یا چگونگی مواجهه با جرائم پیشرو دچار نگرانی ها[۲۳] و ترس هایی[۲۴] باشند. در واقع پنداشت جرم به برداشت یا پنداشت شهروندان در خصوص وضعیت جرائم در شهر یا محل سکونت شان ارتباط می‌یابد. این چنین پنداشتی بر سایر ابعاد ذهنی شهروندان نیز تأثیر خواهد نهاد و باعث تقویت یا تعدیل آن چیزی خواهد شد که در جرم شناسی ترس از جرائم نامیده می‌شود. در دهه های گذشته این مفهوم اهمیت به سزایی یافته و تحقیقات مختلفی در زمینه سنجش آن انجام شده است.
ارتباط بین شهر و جرم از آن روست که ویژگی‌های فضایی- محیطی می‌تواند پرورش دهنده جرائم خاصی باشد. نکته اساسی آن است که شرایط عینی و کالبدی زندگی شهری می‌تواند روابط شهروندان با شهر را محدود سازد. ریشه این محدودسازی تعاملات با شهر نگرانی و ترس آنان از تعرض اعمال و رفتارهای مجرمانه است. شهروندان برای کاهش آسیب‌ها و ضررهای چنین تعرضی ترجیح می‌دهند تا حیطه بده بستان خود را با شهر محدود کنند (علیخواه و نجیبی­ربیعی،۱۱۱:۱۳۸۵).
در این دیدگاه استدلال برآن است که برخی فضاهای شهری به گونه‌ای است که زمینه ترس بیشتری را فراهم می آورند. عدم وجود نورکافی در خیابان، خوابیدن بی سرپناهان و معتادان در کنار خیابان و نبود پیاده رو در اتوبان ها از آن جمله اند. در سال ۱۹۷۲ اسکار نیومن نظریه فضای قابل دفاع[۲۵] را به عنوان ابزاری جهت کاهش جرم در نواحی شهری ارائه داد. او معتقد بود که فضاهایی که امکان دیدن و دیده شدن در آن ها بیشتر باشد و در ضمن امکان کمی برای فرار فراهم آورند پتانسیل کمتری برای فعالیت مجرمان فراهم می‌آورند. از این رو برای مثال استدلال می‌شود که نرده‌ها و پرچین ها می‌توانند به عنوان موانع فیزیکی تلقی شوند و وجود نشانه های دیده‌بان محله ای[۲۶] حاکی از نظارت مردم بر همدیگر و مواظبت از یکدیگر باشد (طاهری خورانی، ۱۳۸۸ : ۱۹۶).
۲ – ۱- ۸- کاربری اراضی
کاربری زمین(Land use) یا کاربری اراضی و یا نحوه استفاده از اراضی، عبارت از بررسی نوع استفاده اززمین به نسبت انواع فعالیت های مختلف اعم از بهداشتی، درمانی، مسکونی، اداری و تجاری می باشد.(شیعه،۹:۱۳۸۱) دیکنسون و شاو در سال ۱۹۷۷ تعاریف ساده از کاربری زمین ارائه داده­اند، آنها کاربری اراضی را فعالیتی می دانند که به یک مکان اختصاص داده شده باشد. مالیگرو در سال ۱۹۸۸ کاربری زمین را ظهور بهره برداری پویای انسان از منابع طبیعی جهت بر طرف کردن نیازهایشان می داند. ونگیلز در سال ۱۹۹۱ دو تعریف از کاربری اراضی ارائه کرده است: نخست فعالیت­های انسانی روی زمین که مستقیماً در ارتباط با زمین هستند و دوم ظهور مدیریت انسان بر اکوسیستم ها به منظور بر آوردن برخی نیازهایشان می­باشد. همه این فعالیتها در دو مفهوم زمین و فعالیتهای آنها مشترک هستند (رستگار،۳۵:۱۳۸۸). نحوه استفاده از زمین عبارتست از آن که بدانیم در وضع موجود، پراکندگی انواع فعالیت­های شهری، مانند مسکونی، درمانی، راه ها و معابر، آموزشی و مانند آن به چه صورتی است و از کل مساحت شهری سهم و نسبت هر یک از کاربری­های زمین چقدر است و هر یک از فعالیت­ها در چه مساحتی و به چه صورت­هایی در شهر پراکنده شده ­اند و رابطه آنها با یکدیگر چیست و تا چه اندازه­ای دارای یک ارتباط منطقی و کارا هستند(شیعه،۱۲۰:همان). در واقع برنامه­ ریزی کاربری اراضی مدیریت خردمندانه فضا به منظور بهینه­سازی الگوی توزیع فعالیت­های انسانی است (زیاری، ۱۳۸۸: ۹).
امروزه در پی تحولات کالبدی- فضایی سریع در شهرها، برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بر پایه­ دو اصل ارزش های توسعه پایدار و اعتلای کیفیت زندگی، درپی دستیابی به اهدافی چون توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربری های ناسازگار و تدوین معیارها و استاندارد های مناسب کاربری و … است.استفاده صحیح و آماده سازی زمین هدف اصلی برنامه ریزی کاربری زمین است، هر چند این برنامه ریزی اثرات اجتماعی و اقتصادی نیز به دنبال دارد و عوامل اجتماعی و اقتصادی پایه اطلاعاتی برنامه ریزی کاربری زمین است، لیکن برنامه ریزی کاربری زمین، ابتدا به محیط فیزیکی مربوط شده و به مکان­ یابی فعالیت­های صنعتی، مسکونی، ارتباطی و ….در ارتباط با یکدیگر می پردازد (هاگ­من،۱۸:۱۹۹۸).
۲ -۱- ۹ – سیستم اطلاعات جغرافیایی و جرم
بشر از دیرباز برای نمایش مکان و موقعیت پدیده ­ها از نقشه استفاده می­نموده است. استفاده از نقشه در تحلیل بزهکاری در امور پلیسی نیز حداقل به سال ۱۹۰۰ باز می­گردد. یک نقشه سنتی بزهکاری صفحه بزرگی را در بر می­گرفت که محل جرایم را با پونزهای بر روی آن مشخص شده بود (هریس، ۱۳۸۶: ۱؛ کلانتری و همکاران، ۱۳۸۸: ۴۸۸ ).
فایده استفاده از GIS در تحلیل جرم بسیار گسترده می­باشد. این استفاده به یک نوع جرم یا یک نوع جمعیت­نگاری محدود نیست. و به انداز جمعیت محدود نمی­ شود زیرا می­توان از آن برای شهرهای کوچک یا بزرگ و بین این دو استفاده کرد. انواع بسیار زیادی از آمار را می­توان در این تحلیلها به کار گرفت. هر یک نوع از این آمار بسته به نوع اطلاعاتی که قرار است بدست آید، مزایایی را دارند.
شهرهایی که فعالانه به تحلیل جغرافیایی جرم پرداخته­اند (یا در حال حاضر دارند مقدمات پرداختن به چنین تحلیلی را آماده می­ کنند) GIS را در سطحی گسترده و به انواع گوناگون به کار گرفته­اند. در نیویورک بعنوان بخشی از برنامه COMSTAT (آمار کامپیوتری) از آن استفاده شده تا فعالیتها و الگوهای جرم را تحلیل کند و به افسران پلیس کمک کند تا فهم بهتری از توزیع مکانی جرم را بدست بیاورند. شهرهای کوچکتر همچنین از آن برای همه چیز استفاده می­ کنند: از تحلیل و حل و فصل گرفته تا ناحیه­بندی. (De Troye, 2006: 6- 7)
سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز می تواند به عنوان یک روش تحقیقاتی مورد استفاده قرار گیرد، بدین صورت که مکان هایی را از نظر جرایم مرتبط با هم مشخص می کند تا احتمال اقامت مجرم را در مکان هایی مختلف مشخص کند. این کار می تواند به عنوان بخشی از چندین راهبرد تحقیقاتی عمل کند. این راهبرد ها شامل مطالعه سرنخ های جرم، جست و جو بر اساس آدرس در سیستم اطلاعات پلیس، اعزام گشت پلیس و تحت نظر قرار دادن محل جرم، تحقیقات پرس و جوی خانه به خانه از همسایگان و اولویت بندی آزمایش های DNA است. سیستم اطلاعات جغرافیایی با بهره گرفتن از قدرت بالای محاسباتی و تجزیه و تحلیل فضایی مکان های وقوع جرم، هر نوع سند فیزیکی موجود ( که روش های دیگر قابل مشاهده نیستند) و هر نوع خیابان و بزرگراهی را که منتهی به مکان های آدم ربایی و دفن اجساد باشند مشخص می کند و نمایش می دهد. (شاهیوندی و همکاران،۱۳۸۸: ۱۶۲-۱۶۳).
۲ -۱- ۹ – ۱- پیش بینی به وسیله نقشه
ترسیم نقشه جرم یک روش علمی است که در آن با بهره گرفتن از ثبت رویداد جنایات و جرایم کیفری از جمله قتل های زنجیر های، تجاوز به عنف، آتش افروزی و سرقت می توان محتملترین محل رویداد جرایم را مشخص کرد و احتمال حضور مجرمان در نقاط مختلف شهر یا منطقه را تعیین نمود. اساس این روش ارتباط دادن بین محل جغرافیایی جرایم، نحوه رویداد و ویژگی های جرایم زنجیر های و چگونگی انتخاب قربانیان و محل جنایت است. اطلاعات تکمیلی با بهره گرفتن از گزارش های پلیس، گشتیها، پزشکی قانونی و تحقیقات محلی، داده های مرتبط با وسایل نقلیه و پایگاه داده های مجرمان و مظونان افزوده می شود و در نهایت کانون های حساس و جرم خیز مشخص می گردد. این سامانه کمک شایانی برای افزایش کارآیی تحقیقات پلیس و پیشگیری از جرم است. البته این سامانه معماهای پلیسی را حل نمی کند؛ بلکه روشی را برای ساماندهی حجم عظیمی از اطلاعات که معمولاً در این گونه پرونده ها به دست می آورند، فراهم می نماید. نقشه های جرم در واقع سرنخهایی هستند که اگر به خوبی تحلیل و پیگیری شوند به یافتن مجرمان و کشف این معماها کمک خواهند کرد.
بنابر اطللاعات موجود ترسیم نقشه جرم به طور گسترده اولین بار در اوایل قرن نوزدهم شروع شد. آن همگام برای نخستین بار تلاش شد که الگوی محلی جرایم را به تصویر بکشند. این کار ابتدا با الصاق سوزن هایی که سرهای رنگی داشتند. روی نقشه های جغرافیایی شهر آغاز شد. در طی ۶۰ سال بعد پیشرفت های خوبی در این زمینه حاصل شد، به طوری که نقشه های منطقه ای و ناحیه ای از جرایم فراهم شده بود. رفته رفته شاخص های تحلیلی برای بررسی جرم شکل گرفت. از جمله نسبت دزدی ها به جمعیت آن ناحیه یا نسبت دزدی ها به اماکن منطقه که می توانست مبنای مقایسه باشد. در دهه­های هشتاد و نود قرن بیستم طرحهای ” پیشگیری از جرم با طراحی محیط” یا ” جرم شناسی محیطی” مطرح شد که در هر دو عامل مکان و زمان مورد توجه قرار گرفته است. در این طرح کوچکترین اطلاعات محلی از جمله کوچه ها، باغها، فضاهای سبز، اماکن عمومی، مغازه ها، اماکن تجاری، آسانسورها و … ثبت می شد. سپس رویداد حوادث در نقشه پیاده شده و تحلیلگر به بررسی ارتباطات احتمالی بین داده ها می پرداخت. در جرم شناسی محیطی هم بررسی روابط میان مجرم، قربانی جرم و محل وقوع جرم آن مورد ارزیابی قرار می گرفت. در اواخر دهه نو و اوایل قرن بیستم نقشه جدیدی عرضه شد که امکان این گونه علامتگذاری ها را روی نقشه فراهم و روند جرم را تحلیل می کرد. ارائه سامانه های پیش بینی جرم نقطه عطف این تحولات به شمار می رود.
۲ -۱- ۹ – ۲- تحلیل جرم
در ترسیم نقشه جرم، عملکرد مجرمانه از سه دیدگاه مورد ارزیابی قرار می گیرد:
الف) تحلیل شیوه یا الگوی جرم: رویداد جرایم از نظر مکان، زمان و نحوه شککل گیری همیشه هم تصادفی نیست؛ بلکه اغلب تا حدی به ساختار و ویژگی های محل جرم بستگی دارد. جرایم معمولاً در اماکنی روی می دهد که مجرمان بتوانند با توجه به مزایا و معایب و خطرات موجود قربانیان مناسبی پیدا کرده با به اهداف ارزشمندی دست یابند. بررسی الگوی جغرافیایی، توالی زمانی و ارتباط جرم با حوادث قبلی و مقایسه داده های حاصله با پایگاه داده های مجرمان سابقه دار و افراد مظنون، شناسایی عاملان عمل مجرمانه با جنایت رخداده را آسانتر می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...