بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و چرخه عمر شرکت های ... |
۱۱٫ تغییر مدیریت میتواند به تغییر رفتار سازمان بیانجامد.
۱۱٫ برای تغییر رفتار سازمان باید فرهنگ سیستم تغییر کند.
۱۲٫ نیازمند مشورت و مشاوره است.
۱۲٫ نیاز مند پرخاش و اهانت است.
در بررسی رفتار بنگاه توزیع در توزیع خواهید بود. بعنوان مثال، اگر بنگاهی در دوره بلوغ قرار دارد و در بعضی مواقع مشخصات دوره رشد سریع را از خود نشان میدهد و در پارهای موارد علائم دوره تکامل را، اما در بیشتر اوقات رفتارهای او نشان دهنده دوره بلوغ است. این امری عادی است. در هنگام بروز بحران و تشنج، فرهنگ سازمانی، متمایل به مراحل قبلی از چرخه عمر خود میگردد. هنگامیکه احساس نشاط و قدرت میکند، علائم مراحل بعدی را آشکار می کند. در عوارض بیماری نشانهای از علاقه بنگاه به حرکت به سمت جلو مشاهده نمیگردد. در حالیکه سعی میکنند از گذشته فاصله بگیرند، به دوره قبلی بر میگردند. به نظر می رسد آنها حرکت به سمت جلو و بازگشت به دوره قبل را با هم اشتباه گرفتهاند و رفتاری را از خود بروز میدهند که احساس راحتی در آنها ایجاد نماید. معمولاً چنین رفتاری به این خاطر است.
۸-۴-۲) ویژگیهای مالی واحد های تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت
واحد های تجاری با توجه به هر مرحله از حیات اقتصادی خود سیاست و خط مشی مشخصی را دنبال میکنند. این سیاستها به گونهای در اطلاعات حسابداری شرکتها منعکس میشود. در حوزه حسابداری برخی از محققان به بررسی تأثیر چرخه عمر شرکت بر اطلاعات حسابداری پرداختهاند. (آنتونی و رامش، ۱۹۹۲؛ سوجیانیس، ۱۹۹۶؛ بلک، ۱۹۹۸؛ آهارونی همکاران، ۲۰۰۶؛ زو، ۲۰۰۷). این محققان چهار مرحله را برای توصیف چرخه عمر شرکت به شرح ذیل تبیین نمودهاند:
تولد یا ظهور ۲- رشد ۳- بلوغ ۴- افول یا سکون
مرحله اول – مرحله تولد یا ظهور
در مرحله ظهور شرکتها تازه تاسیس بوده و حداقل سن را دارند. معمولاً میزان دارایی ها (اندازه شرکت) در سطح نازلی قرار دارد، جریانات نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی و سودآوری در سطح پایین است و شرکت ها برای تأمین مالی و تحقق فرصت های رشد به نقدینگی بالایی نیاز دارند. نسبت سود تقسیمی در این شرکت ها معمولاً معادل صفر یا حداکثر۱۰% بوده و بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده[۱۱۲] در قیاس با نرخ موزون هزینه سرمایه بعضاً ناچیز است . در این مرحله شرمتها تمایل به استفاده از استراتژیهای تمرکز دارند یعنی با تمرکز بر روی بازار و محصولات خاص، از فرضتهای رشد استغاده می کنند.
مرحله دوم – مرحله رشد
در مرحله رشد سن و اندازه شرکت بیش از سن و اندازه شرکت های در مرحله ظهور بوده و میزان رشد فروش و درآمدها نیز نسبت به مرحله ظهور بیشتر می باشد. منابع مالی نیز بیشتر در دارایی های مولد سرمایه گذاری شده ، مخارج سرمایه ای بالا بوده و شرکت از انعطاف پذیری بیشتری در شاخص های نقدینگی برخوردار می باشد.رشد فروش بدون توجه به سودآوری بسیار بالا بوده و نسبت سود تقسیمی نیز در این طیف از شرکت ها معمولاً بین۱۰% و۵۰% در نوسان است. بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده نیز در اغلب موارد بر نرخ موزون هزینه سرمایه فزونی دارد . در این مرحله شرکتها تمایل به استفاده از استراتژیهای تمایز دارند یعنی با تمایز محصولات خود نسبت به دیگر رقبا و شناسایی مشتریان خاص در بازار، از فرضتهای رشد استفاده می کنند.
مرحله سوم – مرحله بلوغ و اشباع
در مرحله بلوغ سن شرکتها بیشتر از سن شرکتهای در مرحله رشد است .شرکت ها فروش با ثبات و متعادلی را تجربه نموده و دارای رشد فروش متعادلی هستند و نیاز به وجوه نقد در اکثر موارد از طریق منابع داخلی تأمین می شود. اندازه دارایی های این شرکت ها به تناسب بیش از اندازه شرکت های در مرحله رشد بوده و لذا ، مخارج سرمایه ای کاهش می یابد. نسبت سود تقسیمی نیز در این شرکت ها معمولاً بین ۵۰% و ۱۰۰% در نوسان است. به دلیل وفور نقدینگی و کاهش اتکاء به سیاست تأمین منابع مالی از خارج معمولاً بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایهگذاریتعدیل شده معادل بیشاز نرخ موزون هزینه است. در این مرحله شرکتها تمایل به استفاده از استراتژیهای رهبری دارند یعنی با رهبری هزینه محصولات خود نسبت به دیگر رقبا با توجه به منابع مالی که در اختیار دارند، از فرضتهای رشد استفاده می کنند و در بازارهای مختلف نفوذ می کنند.
مرحله چهارم - مرحله افول :
در مرحله افول شرکتها مسن تر از شرکتهای سایر مراحل می باشند .چنانچه فرصت های رشد وجود داشته باشد به احتمال قریب به یقین بسیار ناچیز است . شاخص های سود آوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته که باعث کاهش رشد فروش شده و شرکت در شرایط رقابتی بسیار شدیدی محاط می گردد، ضمن اینکه هزینه تأمینمالیازمنابع خارجی نیز بالااست بگونه ایکه در اغلب موارد بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاریتعدیل شده کمتر از نرخ موزون هزینهسرمایهاست. در این مرحله شرکتها تمایل به استفاده از استراتژیهای نوآوری و خلاقیت سعی در احیای شرکت دارند تا شرکت را از نابودی و ورشکستگی نجات دهند.
۵-۲) بخش چهارم: پیشینه تحقیق
۱-۵-۲) تحقیقات خارجی
اوتامی و همکارش در سال ۲۰۱۲ با موضوع ساختار سرمایه و چرخه حیات سازمانی در میان شرکت های تولیدی اندونزی مطالعه ای انجام دادند که در این مطالعه به این سوال پاسخ داده می شود که از میان شرکت های تولیدی در اندونزی، کدام یک از شرکت ها بیشتر از تئوری سلسله مراتبی پیروی می کنند و چرا؟ در این تحقیق شرکت ها را در دو دسته شرکت های در حال رشد و شرکت های بلوغ یافته دسته بندی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تئوری سلسله مراتبی، الگوهای مالی شرکت های در حال رشد را بهتر از شرکت های بلوغ یافته شرح می دهد. نتایج همچنین نشان دادند شرکت های بلوغ یافته تمایل دارند مشکلات مربوط به تامین مالیشان را از طریق حقوق صاحبان سهام(عرضه عمومی سهام) حل نمایند؛ در حالی که شرکت های در حال رشد این مشکل را با بدهی(وام های بانکی)برطرف می نمایند(اوتامی , ۲۰۱۲).
در مقاله ای با عنوان تئوری سلسله مراتبی و چرخه حیات سازمانی که توسط بولان و یان در سال ۲۰۰۹ نوشته شده است، به بررسی محاسبات مرکزی تئوری سلسله مراتبی تامین مالی در میان شرکت هایی که در دو دوره متمایز از دوره های چرخه ی حیات سازمانی به سر میبرند می پردازد. شرکت هایی که در دوره رشد حیات سازمانی می باشند و شرکت هایی که در دوره بلوغ می باشند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان مراحل چرخه حیات سازمانی، جایی که سطوح ظرفیت بدهی و نیازهای تامین مالی خارجی همگنتر می باشند، و پس از کنترل های کافی در مورد محدودیت ظرفیت بدهی، شرکت های با گزینش نامناسب هزینه ها، بیشتر از تئوری سلسله مراتبی پیروی می کنند و با این نظریه سازگارترند(بولان, ۲۰۰۹).
کالونکی و سیلولا ( ۲۰۰۸ ) میزان استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت را بررسی کردند. نمونه آماری این تحقیق شرکتهای بورسی مالزی طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷ می باشد. روش آماری مورد استفاده نیز آزمون تفاوت میانگین می باشد. یافته های آنها نشان می دهد به علت تغییر در نیازهای اطلاعاتی مدیریت، میزان استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در مراحل مختلف چرخه عمر متفاوت است . میزان استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکت های در مراحل بلوغ و احیا نسبت به مرحله رشد بیشتر است.
مولایز در سال ۲۰۰۷ با موضوع تجارت و نظریه سلسله مراتبی بدهی به بررسی، نظریه سلسله مراتبی می پردازد؛ و با جمع آوری اسناد و مدارک مربوط به این نظریه به انجام تحقیق می پردازد. وی بیان می کند که برای درک شواهد مربوط به این تئوری، لازم است تفاوت های میان شرکت های خصوصی کوچک، شرکت های دولتی، و شرکت های بزرگ بزرگ دواتی به رسمیت شناخته شود. طبق نتایج و بررسی های تحقیق به نظر می رسد شرکت های خصوصی، جهت تامین مالی به شدت از سود انباشته و وام های سنگین بانکی استفاده می کنند. شرکت های کوچک عمومی نیز جهت تامین مالی از حقوق صاحبان سهام استفاده می کنند. شرکت های بزرگ دولتی همچنین در مراحل اول تامین مالی، از سود انباشته و اوراق قرضه استفاده می کنند. محقق در این مطالعه بیان می کند که شواهد و مدارک موجود را می توان به طرق مختلف تفسیر و بررسی نمود. هزینه های مستقیم معامله و هزینه های غیر مستقیم ورشکستگی، نقش مهمی در انتخاب نوع بدهی های یک شرکت ایفا می کنند. علاوه بر این عوامل اثر گذار مهم دیگری نیز در تعیین نوع بدهی نقش ایفا می کنند. در این مطالعه بیان می شود که در حال حاضر هیچ مدلی که قادر باشد حسابداری تمام حقایق و وقایع را به طور همزمان مشخص کند در دسترس نمی باشد (مولایز، ۲۰۰۷).
داسکالاکیس و سیلاکی (۲۰۰۵) در مطالعهی خود به بررسی عوامل تعیین کنندهی ساختار سرمایهی شرکتهای کوچک و متوسط در کشورهای یونان و فرانسه پرداختند. مطالعه بر روی ۱۲۵۲ شرکت یونانی و ۲۰۰۶ شرکت فرانسوی طی یک دورهی زمانی ۶ ساله از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ انجام شد. فرضیات تحقیق به شرح زیر می باشد:
بین ساختار داراییها با سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
بین ساختار داراییها با نسبت بدهی رابطه معناداری وجود دارد.
بین اندازه شرکت با سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
بین فرصتهای رشد با سودآوری رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج تحقیق نشان داد ساختار داراییها و سودآوری با نسبتهای بدهی در هر دو کشور رابطه منفی دارد و در مورد اندازهی شرکت و فرصتهای رشد با ساختار سرمایه رابطه مثبت گزارش شده است.
سوکورب (۲۰۰۵) به بررسی چگونگی تاثیر ویژگیهای شرکتهای کوچک بر ساختار سرمایهی آنان در اسپانیا پرداخت. ایشان با بهره گرفتن از داده های ۶۴۸۲ شرکت در ۸ طبقهی صنعت طی دورهی زمانی ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸ مطالعهیی با هدف بررسی چگونگی تاثیر ویژگیهای شرکتهای کوچک بر ساختار سرمایهی آنان انجام داد. فرضیات این تحقیق به شرح زیر می باشد:
بین سپرهای مالیاتی با ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود دارد.
بین سودآوری با ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود دارد.
بین فرصتهای رشد با ساختار سرمایه رابطه معناداری وجود دارد.
بین ساختار داراییها با ساختار سرمایه رابطه منفی دارد.
نتایج تحقیق نشان داد که سپرهای مالیاتی و سودآوری این شرکتها با ساختار سرمایه رابطه منفی دارد و این در حالی است که اندازه، فرصتهای رشد و ساختار داراییها در این شرکتها رابطه مثبت موثری بر ساختار سرمایه دارند.
میشاییل و همکاران (۱۹۹۹) در تحقیق خود نشان دادند که نرخ موثر مالیاتی و سپر مالیاتی بر روی ساختار سرمایه و رویه های تامین مالی شرکتهای انگلیسی تاثیری ندارد. این تحقیق از روش همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. بررسی انجام شده در مورد رشد و فرصتهای رشد آتی نیز نشان دهندهی ارتباط مثبت معناداری با ساختار سرمایه است. همچنین، نتایج تحقیق به وجود رابطه قوی بین ساختار سرمایه و ساختار داراییها اشاره میکند و نشان میدهد که اجزای دارایی ثابت و سطوح موجودی بالا با سطوح بدهی بالا رابطه مثبت دارد.
نخستین پژوهش در زمینه چرخه عمر شرکت ها در حوزه حسابداری توسط آنتونی و رامش (۱۹۹۲) انجام گرفته است. آنها در تحقیق خود پس از طبقه بندی شرکت ها به مراحل رشد، بلوغ و افول ، ارتباط بین معیارهای عملکرد، چون رشد فروش و مخارج سرمایه ای با قیمت بازار سهام را بررسی نمودند هدف آنها در این تحقیق، بررسی واکنش بازار به اطلاعات حسابداری منتشر شده در مراحل مختلف چرخه عمر بود. یافته های آنها نشان می دهد که ارتباط معناداری میان معیار های عملکرد و قیمت بازار سهام در مراحل مختلف چرخه عمر وجود دارد، به طوری که میزان مربوط بودن معیارهای رشد فروش و مخارج سرمایه ای از مرحله ظهور تا افول روند نزولی دارد.
۲-۵-۲) تحقیقات داخلی
حائری و همکاران در سال ۱۳۹۱، مطالعه ای با موضوع مبانی نظری روش های تامین مالی، هزینه سرمایه و ساختار سرمایه انجام داده اند. در این مقاله به بررسی روش های تامین مالی، هزینه سرمایه و تئوری های مرتبط به آن پرداخته می شود. همچنین اهمیت رابطه بین هزینه سرمایه، ساختار سرمایه و ارزش کل شرکت از دیدگاه مدیریت بیان می گردد، زیرا می توان با بهره گرفتن از ساختار سرمایه بر ارزش کل شرکت تاثیر گذاشت و با در نظر گرفتن مفروضات خاص و با مشخص کردن نحوه استنباط یا پنداشت سرمایه گذاران و واکنش آنان نسبت به درجه تغییرات ریسک مالی، می توان ساختار مطلوب سرمایه شرکت را تعیین نمود؛ ولی به طور کلی نمی توان تضاد منافع دارندگان اوراق قرضه و سهام عادی شرکت را به طور کامل حل کرد (عزیزی،محمدعلی, ۱۳۹۱).
خلیفه سلطانی و دیگران (۱۳۹۱) به بررسی تأثیر ویژگیهای خاص شرکت و ابزارهای راهبری شرکتی بر ساختار سرمایه با بهره گرفتن از مدل توبیت پرداختند.
فرضیات تحقیق به شرح زیر می باشند:
بین فرصت رشد با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین اندازه شرکت با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
بین داراییهای مشهود با ساختار سرمایه ارتباط معناداری وجود دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 11:44:00 ق.ظ ]
|