کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



درمطالعات هاتورن (۱۹۲۷-۱۹۳۲) پس از آن که یافته ها از توضیح روابط مورد انتظار بین شرایط کار و بهره وری بازمان، محققان به عوامل غیررسمی با اجتماعی که ممکن بود کارگران را تحت تاثیر قرار داده باشد، توجه گردند. این مطالعات نشان داد که سازمان ها افزون بر جنبه اقتصادی، دارای جنبه های اجتماعی و احساسی نیز هستند و رعایت افراد و احترام به انسان ، همانند اندازه که اوقات استراحت، شرایط فیزیکی کار، یا حتی پول برای بهره وری اهمیت دارند، از اولویت برخوردارند(هیکس، هربرت جی، ۱۳۶۹). حاصل این مطالعات، شناخت نیازهای اجتماعی، هویت یافتن افراد در مناسبات اجتماعی، اهمیت پاداش های اجتماعی و روانی ، و پاسخ گویی و تعهد کارکنان نسبت به ارضای نیازهای اجتماعی آن ها بود (۱۹۳۳، Mayo).
دانلود پایان نامه
در دهه ۱۹۸۰ رویکردهای تحول سازمانی، که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بسیار رونق داشت در بسیاری از سازمان ها اعتبار خود را از دست داد. برنامه های تحول سازمانی معمولاً دو هدف داشتند: اصلاح عملکر افراد، تیم ها، و کل سازمان؛ و انتقال مهارت ها و دانش ضروری تا اعضای سازمان را برای اصلاح دائمی عملکردشان در سازمان توانمند سازند (۱۹۹۵، French).
در دهه ۱۹۹۰ اندیشه های تحول سازمانی به شکل سازمان یادگیرنده تجدید حیات یافت. جنبش سازمان یادگیرنده فرضیه های خوشبینانه ای داشت، و بر این باور بود که با توجه به تیم ها و کل سازمان، می تواند سطح جدیدی از آموزش جمعی پدید آورد که در جهت بهتر شدن سازمان تغییرات اساسی در آن ایجاد کند (۲۰۰۲، Cunningham).
در اواخر دهه ۱۹۹۰ نسبت به اعتبار هدف سازمان های یادگیرنده تردیدهای فزاینده ای ایجاد شد. بسیاری از سازمان ها این اصطلاح را از بیانیه های راهبرد و گزارش های سالانه روسای خود حذف کردند. به دلیل آن که مفهوم روشنی نبود و به نظر می رسید در مواجهه با بی رحمی موقعیت اقتصادی بسیار خام و سست است. با وجودی که استفاده از این فنون و نظریه ها در سازمان ها کم تر شده است، ولی سازمان ها هنوز می توانند به خود ببالند که افراد بزرگ ترین دارایی آن هاست (۲۰۰۲، Cunningham). رند جدید که به نظر می رسد برای رهبران کسب و کار جالب باشد، استفاده از مفهوم سرمایه درباره افراد، و به ویژه اندیشه سرمایه اجتماعی است که توجه مدیران عالی سازمان ها را به خود جلب کرده است (۲۰۰۲، Cunningham).
چنین زمینه مساعدی از وجود مباحث اجتماعی در محدوده سازمان شرایط رویکرد به سرمایه اجتماعی را در سازمان و مدیریت فراهم کرده و بررسی سرمایه اجتماعی و استفاده از آن در مطالعات سازمانی نیز به سرعت افزایش یافته است. اهمیت سرمایه اجتماعی در مطالعات سازمان ها و تبیین موقعیت نسبی نقش آفرینان در بسیاری از حوزه های مورد توجه در تحقیقات سازمان تایید شده است (۱۹۹۲، Burt؛۱۹۹۳، Certo؛۲۰۰۱، Cohen)
۲-۶- مدل های سرمایه اجتماعی
سه مدل برای سرمایه اجتماعی در زیر عنوان شده است:
۲-۶-۱- مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال
ناهاپیت و گوشال از دیدگاه سازمانی به مقوله سرمایه اجتماعی پرداخته اند. آن ها جنبه های مختلف سرمایه اجتماعی را در سه طبقه جای دادند : ساختاری، رابطه ای و شناختی.
به عبارت دیگر گوشال و ناهاپیت برای سرمایه اجتماعی سه بعد را در نظر گرفته اند که می توان آن را به صورت شکل زیر نمایش داد (گوشال و ناهاپیت،۱۹۹۸ به نقل از ثمری و مقیمی ، ۱۳۸۹،ص۱۰).
شکل ۲-۱: مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (منبع، ناهاپیت و گوشال،۱۹۹۸)
۲-۶-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش تسای و گوشال (۱۹۹۸)
بر اساس این مدل سرمایه اجتماعی سازمان می تواند از سرمایه فکری کند.در این مدل هر یک از عناصر سرمایه اجتماعی از قبیل بعد ساختاری، بعد شناختی و بعد ارتباطی منجر به ایجاد نوآوری و خلاقیت در سازمان می شود که این خود یکی از جنبه های سرمایه فکری می باشد که در حوزه سرمایه انسانی جای می گیرد.
شکل ۲-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش (تسای و گوشال،۱۹۹۸ به نقل از مقیمی و ثمری، ۱۳۸۹)
۲-۶-۳- مدل سرمایه اجتماعی هدسون (۲۰۰۵)
هدسون برای بررسی سرمایه اجتماعی در سازمان سه شاخص ارائه نموده است. این شاخص ها عبارتند از: سطح متوسط رضایت شغلی در گروه کاری، رفتار شهروندی سازمانی و رقابت شدید ناسالم در میان همکاران (هدسون، ۲۰۰۵ به نقل از نصر اصفهانی وانصاری و برزکی و آقاحسینی، ۱۳۸۹،ص۵۲) هر یک از این شاخص ها سه گانه در زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۷ ) ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی
در زیر به چند ویژگی کلیدی از سرمایه اجتماعی می پردازیم (شاه حسینی،۱۳۸۱)
الف)  اصل حداقل لازم، دو نفر
تفاوت اساسی سرمایه اجتماعی با سرمایه انسانی ، در همین ویژگی است . سرمایه انسانی مجموعه دانش ، مهارت و تجربه یک فرد است . در حالی که سرمایه اجتماعی مجموعه روابط و ارتباطاتی است که یک فرد با دیگران دارد . این سبب می شود که سرمایه اجتماعی ، خصلت کالای عمومی به خود بگیرد ؛ به عبارت دیگر ، سرمایه اجتماعی در شبکه روابط قرار دارد .
ب)  ماهیت حاوی منفعت
از آن جا که مفهوم سرمایه اجتماعی یک موجودی انباشته شده و حاوی منافع است ، می تواند سرمایه تلقی شود . نگاهی که سرمایه اجتماعی را نوعی سرمایه یا دارایی می پندارد ، در حقیقت برای این مفهوم به چیزی فراتر از سازمان های اجتماعی یا ارزش و هنجارهای اجتماعی نظر دارد .
ج)  نداشتن هزینه
تشکیل سرمایه اجتماعی نیازمند سرمایه گذاری است گر چه محتاج پول نیست ، ولی مقدار معینی فرصت  و همت می طلبد . چنانچه پاتنام در تحلیل خود از تشکلهای مدنی در ایتالیا نشان داده ، چندین نسل طول می کشد  تا سرمایه اجتماعی به طور کامل ساخته و مؤثر واقع شود . علاوه بر آن ، چنانچه بسیاری از درگیری های مدنی در سراسر جهان گواهی داده اند ، تخریب سرمایه اجتماعی خیلی ساده تر از تجدید بنای آن است . به همین خاطر ، یک هزینه تعمیر هم برای سرمایه اجتماعی می توان تصور کرد که معمولا به شکل زمان است . یعنی زمان هزینه اصلی تشکیل و تقویت سرمایه اجتماعی است .
چهار ویژگی که در بالا به آن اشاره شد ، ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی هستند . گلیزر[۱۵] ، لیبسان[۱۶] و سکردات[۱۷](۲۰۰۵  ) ویژگی های بیشتری را از لحاظ نظری برای سرمایه اجتماعی برشمرده اند  و بر اساس مشاهدات  به هفت نتیجه دست پیدا کردند : اول آن که ، رابطه میان سرمایه اجتماعی و سن ، ابتدا صعودی و بعد نزولی است . دوم آن که ، سرمایه اجتماعی با تحرک انتظاری سقوط می کند . سوم آن که ، سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی ، در مشاغلی که به مهارت های اجتماعی نیاز دارند ، بالاتر است . چهارم آن که ، سرمایه اجتماعی در میان افرادی که مالک خانه هستند ، بیشتر است . پنجم آن که ، ارتباطات اجتماعی با وجود فاصله مکانی به شدت افت می کنند . ششم ، کسانی که برای سرمایه انسانی سرمایه گذاری می کنند ، برای سرمایه اجتماعی هم سرمایه گذاری خواهند کرد . هفتم ، به نظر می رسد که سرمایه اجتماعی ، دارای مکمل های    بین شخصی است ؛ یعنی کسانی که عضو گروه های با سرمایه اجتماعی بالا هستند ، اشتیاق بیشتری به سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی دارند . به عبارت دیگر، رابطه ای بسیار قوی میان سرمایه اجتماعی یک فرد با سرمایه اجتماعی گروه هایی که آن فرد عضو آنهاست، وجود دارد (موسوی، ۱۳۸۷،ص۴)
سرمایه ی اجتماعی یعنی اعتماد و شبکه‌‌های تعاملی که می‌تواند با تسهیل اقدامات هماهنگ؛ کارائی گروه را در دستیابی به برخی اهداف خود بهبود بخشد. نقش چشمگیر سرمایه ی اجتماعی و نحوه حضور آن در زندگی‌کنشگران اجتماعی بعنوان راه حلی برای مشکل تولید کالاهای عمومی، توجه بسیاری از جامعه شناسان از جمله جیمزکلمن، پی یوبوردیو، راپرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما را به خود جلب کرده است (شارع‌پور، ۱۳۷۹،ص۶)
سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی(مانند تخصص ها و مهارت ها) است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد می‌شود.
- «سرمایه اجتماعی در روابط میان افراد تجسم می‌یابد و موقعی سرمایه اجتماعی بوجود می‌آید که روابط میان افراد به شیوه‌ای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند.» (ازکیا، و غفاری، ،۱۳۸۳،ص۲۰۳)
- سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعه‎شناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه، تعاملات و شبکه‎هایی که در میان گروه های انسانی پدیدار می‎گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می‎شود.
- سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد یعنی فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان توانایی افراد برای کار با یکدیگر در جهت اهداف عمومی در گروه ها و سازمان‎ها تعریف می‎کند. (فوکویاما[۱۸]، ۱۹۹۹،ص۱۹).
- از نظر رابرت پاتنام منظور از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمان‎های اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکه‎ها ست که می‎توانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کارایی جامعه را بهتر کنند.(ازکیا و غفاری، ۲۷۸:۱۳۸۳).
- بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی ، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است وتجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی براقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد (اکبری، ۱۳۸۳،ص۲۴).
- سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست:
اعتماد متقابل؛تعامل اجتماعی متقابل؛گروه های اجتماعی؛احساس هویت جمعی و گروهی؛ احساس وجود تصویری مشترک از آینده ؛کار گروهی.(فلورا، ۱۹۹۹،ص۱۵)
مهمترین ویژگی سرمایه اجتماعی از نظر کلمن نظام تعهدات و انتظارات است یعنی اگر فرد A برای B کاری انجام دهد با اعتماد به اینکه B در آینده آن را جبران خواهد کرد، این امر انتظاری را در A و تعهدی را در B برای حفظ اعتماد ایجاد می‎کند. این تعهد مانند برگه‎ای اعتباری در دست A است و اگر او تعداد زیادی از این برگه‎ها از افرادی که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد همانند سرمایه مالی بزرگی برای A اعتباری را ایجاد می‎کند که در صورت لزوم می‎تواند ازآن استفاده کند. (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳،ص۲۷۸).
مطالعه پاتنام به همراه دو همکار ایتالیایی‎اش در پی اصلاحاتی انجام شد که حکومت مرکزی ایتالیا جهت تمرکززدایی و گسترش دمکراسی از طریق ایجاد حکومتهای منطقه‎ای صورت داد. پاتنام پس از مدتی مطالعه این سؤال را مطرح کرد که با وجود سیاست‎های مشخص و یکسان دولت مرکزی چرا نهادهای دموکراتیک در شمال ایتالیا کارآمدتر از جنوب عمل می‎کنند به علاوه چه عاملی اختلاف رشد اقتصادی شمال و جنوب ایتالیا را توضیح می‎دهد در شمال ایتالیا نهادهای جمعی بهتر کار می‎کردند، مردم بیشتر در انتخابات شرکت می‎کردند و عملکرد سازمانهای اداری مطلوبتر بود در حالی که در جنوب ادارات پاسخگوی شهروندان نبودند و شهروندان نیز به حکومت منطقه‎ای اعتمادی نداشتند.
به تعبیر پتنام همکاری و تعاون داوطلبانه در جایی که ذخیره و انباشت اساسی از سرمایه اجتماعی در قالب قواعد مبادله و شبکه های تعهد مدنی وجود داشته باشد به آسانی صورت می‌گیرد.
سرمایه اجتماعی دلالت بر اشکالی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، قواعد و شبکه‌ها دارد که می‌توانند کارایی جامعه را از طریق کنش‌های متناسب تسهیل کنند. در نتیجه تعاون خود انگیخته از طریق سرمایه اجتماعی تسهیل می‌شود. (ازکیا و غفاری،۱۳۸۳،ص۲۷۸).
سرمایه اجتماعی عنصری مطلوب برای انجام همکاری های درون گروهی است و هر چه میزان آن بالاتر باشد دستیابی گروه به اهداف خود با هزینه کمتری انجام می‌گیرد. اگر در گروهی به سبب نبود ویژگی‌هایی مانند اعتماد و هنجارهای مشوق مشارکت و سرمایه اجتماعی به اندازه کافی فراهم نباشد، هزینه های همکاری افزایش خواهد یافت و تحقق عملکرد، بستگی به برقراری نظام های نظارتی و کنترل پر هزینه پیدا خواهد کرد. در مقابل، وجود سرمایه اجتماعی به میزان کافی و مناسب، سبب برقراری انسجام اجتماعی و اعتماد متقابل شده و هزینه‌های تعاملات و همکاری های گروهی کاهش می‌یابد و در نتیجه عملکرد گروه بهبود می‌یابد. (شاه حسینی، ۱۳۸۲،ص ۴۱ و۴۲).
به نظر پاکستون (۱۹۹۹)، سرمایه اجتماعی دو مولفه پیوستگی های عینی بین افراد بعنوان شبکه عینی که افراد را در یک فضای اجتماعی به یکدیگر پیوند می‌دهد و نوعی پیوند ذهنی که موجب شکل گیری روابط مبتنی بر اعتماد متقابل و روابط عاطفی مثبت اعضای جامعه نسبت به یکدیگر می‌شود را شامل می‌گردد. سرمایه اجتماعی نوعی انرژی بالقوه و تسهیل کننده کنش است که می‌تواند در سطوح مختلف ساختار اجتماعی، سطوح خرد، میانی و کلان مورد استفاده قرار گیرد. در اندیشه پاتنام و فوکویاما سرمایه اجتماعی بعنوان یک پدیده جامعه شناسی کلان لحاظ شده است. بنظر آنها ملتها می‌توانند از سطوح متفاوتی از سرمایه اجتماعی برخوردار باشند که فرصت را برای تحقق دمکراسی یا صنعتی شدن آنها فراهم می‌سازد، در نهایت در شرایط وجود سرمایه اجتماعی شاهد بسط و گسترش فرایند مشارکت در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، و نیز بسط انجمن های داوطلبانه خواهیم بود؛ فرایندی که می‌تواند ساز و کار موثری برای نیل به توسعه باشد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۲،ص۲۷۹).
۲-۸ )عوامل موثر بر سرمایه ی اجتماعی:
برخی عناصر اصلی موثر بر سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی / اعتماد عمومی/ اعتماد نهادی/ مشارکت غیررسمی همیارانه/ مشارکت غیررسمی خیریه‌ای / مشارکت غیررسمی مذهبی / شرکت در اتحادیه‌ها ، انجمن‌ها، سازمان‌ها و موسسات مدنی رسمی.
با این وجود به نظر ما مولفه های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگری‌اند از مولفه‌های اصلی سرمایه اجتماعی محسوب می‌شوند. این سه مولفه از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند.
۲-۸-۱ اعتماد اجتماعی [۱۹]
اعتماد و لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوت‌ها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی می‌شود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت ـ برابری و امنیت اجتماعی نیز زاینده آنها می‌باشد. آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن می‌داند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصه‌های اجتماعی بیشتر و آسیب‌های اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳،ص۱۱).
زتومکا که در میان جامعه شناسان معاصر مبحث اعتماد اجتماعی را مورد عنایت ویژه قرار داده؛ معتقد است که توجه به اعتماد اجتماعی ایده جدیدی نیست، بلکه یک جریان چند قرنی است..
بنظر او “برخورداری جامعه جدید از ویژگی های منحصر بفردی چون آینده گرایی؛ شدت وابستگی متقابل، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقشها و تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، ناشناختگی و تقویت گمنامی، و غریبه بودن نسبت به محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی شاهد رشد نوعی جهت گیری فرهنگ گرایانه که در خود نوعی چرخش از مفاهیم سخت به مفاهیم نرم را دارد. چنین چرخشی زمینه توجه عمیق‌تر به مفاهیم اعتماد را به دنبال داشته است و در طی دو دهه‌گذشته شاهد موج جدیدی از مباحث مربوط به اعتماد در مفاهیم علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی هستیم (ازکیا و عفاری، ۱۳۸۲،ص ۲۸۰).
بی‌اعتمادی پدیده‌ای روان‌شناختی است که فرد اطمینان به خود را از دست می‌دهد و به ناتوانی خود اذعان دارد این روند از نقطه نظر کلان به بی‌اعتمادی در سطوح ملی می‌رسد، پدیده بی‌اعتمادی توان حرکت و خلاقیت را از خود می‌گیرد و او را به موجودی بی‌تحرک و خنثی تبدیل می‌کند، بحران سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه و فراگیر شدن آن باعث بی‌اعتمادی افراد می‌شود. و موجب سلب اعتماد افراد نسبت به همدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه می‌شود و اتحاد و پیوستگی ملی به قیمت کسب امنیت فردی به خطر جدی می‌افتد، شدت چنین وضعیتی نزول معیارهای اخلاقی فرد و نادیده گرفتن معیارهای جمعی و در نهایت تجاوز به حقوق دیگران حتی به صورت آشکار و بصورت باجگیری‌های مختلف است. (اکبری،۱۳۸۳،۱۲)
هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد(RADIUS OF TRUST) بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود.
نگاه کریستوفر مور به دو مفهوم کلی است: تضاد و خصومت ؛ اعتماد و همکاری
او با یک رویکرد روانشناختی به این دو مفهوم می‌نگرد و در واقع به دنبال این است که دریابد چگونه می‌توان در گروه ها یا سازمانهای اجتماعی اعتماد را جایگزین تضاد کرد. مور تضاد بین گروه ها را نتیجه پنج عامل کلی می‌داند که ماهیتی روانشناختی دارد:
- احساسات: منظور مور از این مفهوم، احساسات منفی‌ای است که بین گروه ها نسبت به همدیگر وجود دارد.
- وجود تصورات قالبی و باورهای از پیش تعیین شده آنها نسبت بهم.
- عدم اعتماد: بنظر مور یکی از مسائل مهمی که باعث تضاد در یک گروه می‌شود بی‌اعتمادی و عدم اطمینان افراد از همدیگر است.
- مشروعیت: که خود شامل مشروعیت خود افراد، مشروعیت خود نیازهای آنها می‌شود.
- فقدان ارتباطات حاکم بر گروه یا سازمان.
کریستوفر دبلیومور میگوید تنها در صورتی می‌توان اعتماد را جایگزین تضاد کرد که این موانع وجود نداشته باشند.( اکبری،۱۳۸۳،۱۴)
۲-۸-۲ انسجام اجتماعی [۲۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 07:22:00 ب.ظ ]




ب- شهادت شهود به مورد قذف شهادت شهود با نصاب معتبر آن به چیزی که مورد قذف است که از موارد سقوط حد قذف می باشد.
ج-گذشت مقذوف یا وارث وی
اگر مقذوف پیش از مطالبه ی حق خود و یا عفو کردن آن حق، بمیرد، اولیای خویشاوند وی می توانند آن حق را مطالبه یا عفو کنند، زیرا حد قذف به ارث برده می شود و اگر مقذوف ولی جماعتی باشد. با عفو کردن بعضی از جماعت، حد ساقط نمی شود.
د- لعان
لعان به معنی ناسزا گفتن است در اینجا به معنای آن است که مرد با رعایت شرایط زیر به زن خود نسبت زنا می دهد، مستند حکم لعان آیات ۶ تا ۹ سوره نور می باشد. شان نزول این آیات به قضیه سعد بن عباده باز می گردد که در حضور جمعی از اصحاب چنین عرض کرد. ای پیامبر خدا، هرگاه نسبت دادن عمل منافی عفت به کسی دارای این مجازات است اگر آن را اثبات نکند هشتاد تازیانه بخورد پس من چه کنم اگر وارد خانه ام شدم و دیدم مرد فاسقی با همسر من در حال عمل خلافی است، اگر بگذارم چهار نفر بیایند و ببینند و شهادت دهند او کار خود را کرده است و اگر او را به قتل برسانم کسی از من بدون شاهد نمی پذیرد و به عنوان قاتل قصاص می شوم اگر بیایم آنچه را دیدم به عنوان شکایت بگویم، هشتاد تازیانه به من می زنند. که در خصوص این موضوع و موارد مشابه آن آیات فوق نازل و راه حل دقیقی به مسلمانان ارائه کرد آیات مزبور مقرر نموده: کسانی که همسران خود را به عمل منافی عفت متهم می کنند و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آنان باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید « که لعنت خدا به او بود اگر از دروغگویان باشد» اگر شوهر چنین کند و زن بر سر دو راهی قرار گیرد. یعنی سخنان مرد را تصدیق کند یا حاضر به نفی اتهام از خود نشود، حد زنا در مورد او ثابت می گردد. ولی اگر بخواهد اتهام را از خود دور کند باید چهار بار خدا را به شهادت طلبد که آن مرد در نسبتی که به او می دهد از دروغگویان است و در پنجم بگوید. « غضب خدا بر من باد اگر او راست بگوید» انجام این تشریفات در فقه اسلامی لعان نامیده می شود و چهار حکم قطعی به این دو همسر در پی دارد: نخست اینکه بدون نیاز به صیغه طلاق فوراً از هم جدا می شوند. دوم اینکه برای همیشه این زن و مردم به یکدیگر حرام می شوند. سوم اینکه فرزندی که در این ماجرا بوجود آمده از مرد منتفی است. چهارم اینکه حد قذف از مرد و حد زنا از زن برداشته می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
ی- موانع خاص
از موانع خاص در اجرای حدود انکار بعد از اقرار به عنوان مانع اجرای حد در زنای مستوجب رجم یا قتل است. اگر به انجام کاری که موجب حد است اقرار نموده، سپس انکار کند، چنانچه از اموری باشد که موجب رجم است، حد ساقط می شود، ولی در غیر رجم، یعنی جلد و آنچه ملحق به آن است مانند سر تراشیدن و تبعید ساقط نمی شود. [۱۸۶] هرگاه اقرار به جرمی کند که موجب حد است و سپس توبه کند، امام در اقامه حد به او یا عفو وی مخیر است، خواه مطابق نظر مشهور، آن حد، رجم باشد یا غیر آن زیرا همه موارد در مقتضی حکم مشترک اند.
۳-۳-۳- سیاست کیفری اسلام
علی رغم این تعقیب و مجازات مجرم یکی از ضروریات مسلم هر اجتماع است که در جای خود، نیاز به استدلال و توضیح اضافه ای ندارد، اما تنها راه مبارزه با بزهکاری در سیاست جنایی اسلام، استفاده از حربه کیفر و مجازات نیست؛ بلکه در مواردی نهان کردن جرم و به عبارت دیگر بزه پوشی نیز مطمع نظر بوده و از راه کارهای مقابله با بزهکاری است. تاکید به رعایت جنبه های اخلاقی در تعقیب و کیفر دادن مجرم و حفظ کرامت انسان ها حتی مجرمین که در اسلام مورد تاکید قرار گرفته است نیز یکی از مویدات استفاده از عنصر عیب پوشی برای مقابله با ناهنجاری ها می باشد. خطر عادی شدن جرم و گناه و کاهش زشتی گناهان و جرایم در میان مردم از خطرناک ترین پدیده هایی است که امنیت فرهنگی، اخلاقی و نظم اجتماعی را مورد تهدید قرار می دهد؛ لذا توصیه قرآن کریم [۱۸۷] و روایات بر آن است که منکرات و فحشاء در میان مردم اشاعه پیدا نکند تا از قبح آن کاسته نشود و برای عموم جامعه ارتکاب گناه امری عادی نگردد. تجسس و تفحص از گناهان و خطاهای مسلمانان یکی از گناهان بوده و در قرآن از آنه نهی شده است خداوند در قرآن می فرماید:
یا أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن إن بعض الظن أثمٌ و لا تجسسوا و لا یغتب بعضکم بعضاً ایحب أحدکم أن یاکل لحم أخیه میتاً فکرهتموه واتقوا الله إن الله توابٌ رحیمٌ
ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید که پاره ای از گمان ها گناه است و جاسوسی مکنید و بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد از آن کراهت دارید(پس) از خدا بترسید که خدا توبه پذیر مهربان است. [۱۸۸]
مقتضای اطلاق آیه شریفه و فتوای فقهای عظام مبنی بر حرمت تجسس از عیوب پنهان مسلمانان است و پاسخ برخی از فقها به برخی سوالات موید نظریه فوق می باشد:
چنانچه در یکی از پرسش ها در خصوص تجسس به مدت طولانی و سعی در یافتن جرم پاسخ داده شده است که: «نظر به این که هدف از حکومت حقه الهیه تثبیت موازین شرع و تنفیذ احکام اسلام است لازمه بلکه ضروری است که برخلاف موازین شرع عمل نشود. بله در بعضی از موارد حفظ نظام یا مصالح عامه مردم یا برقرار کردن واجب مهمی متوقف به ارتکاب محرم و خلاف شرعی است که به درجه اهمیت آن امور نمی رسد و در چنین مواردی مساله تزاحم و اهم و مهم پیش می آید که لازم است رعایت مرجحات و اهم و مهم بشود و در حد ضرورت اقدام شود و چنانچه در موارد ضروری نوار به دست آمد، نفس نوار دلیل نمی شود و قاضی باید طبق موازین از باب قضا و اقرار و شهود و علم خود عمل کند» [۱۸۹]
و تحقیق از مسائل شخصی و خانوادگی و یا مفاسد اخلاقی افراد در صورتی که در خفا، انجام گرفته، جایز نیست. مگر در بعضی موارد؛ مثل اینکه می خواهند با وی معامله کنند یا او را وکیل خود یا وصی خود یا برای مقامی نصب نمایند. فحص قبل از معامله و قبل از نصب و بعد از نصب جایز است. [۱۹۰] و حتی در خصوص نحوه اخذ اقرار از متهم به جرایم حدی بیان گردیده است: « قاضی وظیفه ندارد از متهم سوال کند که تو این کار را کرده ای یانه؟ بلکه باید بگذارد متهم اگر مایل است خودش اقرار کند یا از اول سوال کند که شما را برای چه اتهامی اینجا آورده اند» [۱۹۱]
نکته قابل ذکر آن است که اگر شهودی قبل از شهادت به زنا از روی تجسس و تفحص عمل زنا را مشاهده کرده باشند، از عدالت ساقط می شوند و لذا شهادت آنان مورد پذیرش نیست.
یکی دیگر از فقها در این خصوص می نویسد: « بازجویی و حرف کشیدن از کسی برای تفحص و شنود و کشف اسرار، حرام است، حتی قاضی و بازپرس هم حق حرف کشیدن از کسی را ندارد»[۱۹۲] همچنین یکی از فقها در پاسخ به سوالی درباره اعتراف به زنا و تجسس و تعقیب اشخاص مورد اعتراف زانیه می نویسد: «اعتراف مزنی بها علیه زانی فاقد اعتبار شرعی است و استنطاق متهم به ارتکاب جریمه زنا برای اثبات و احراز جرم زنا صورت شرعی ندارد»
با توجه به مباحث ذکر شده این نتیجه به دست می آید که دادگاه حق ندارد طوری از دو متهم تفحص و تجسس کند که منجر به کشف یا اقرار نامبردگان به عمل زنا شود. البته در برخورد با مجرمین مختلف (با ارتکاب جرایم مختلف) حکم قضیه متفاوت می شود.
جرایم به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود: دسته اول جرایمی که متضرر از جرم افراد بوده و حق الناسی هستند مثل قصاص و حد قذف و …
دسته ی دوم جرایمی است که تعرض به حقوق الهی است. در جرایم حق الهی نیز دو فرض قابل تصور است. گاهی جرم مخفیانه انجام شده و خبر آن در جامعه منتشر نشده و افراد از آن مطلع نیستند و گاهی نیز جرم مورد نظر بین مردم شهرت پیدا کرده است و افراد جامعه از آن مطلع هستند.
فرض اول: در صورتی که جرم مربوط به حق الناسی باشد، باید دقت شود احقاق حق بشود تا حق مردم از بین نرود. مرحوم شیخ طوسی می فرماید: « توبه کردن در چنین گناهانی به این صورت است که اولاً، قلباً پشیمان گردد؛ ثانیاً تصمیم جدی بگیرد به این که سراغ آن گناه برنگردد و ثالثاً این که خود را آماده کند که مجازات الهی به وی اجرا گردد مثل حد قذف» [۱۹۳]
در خصوص قذف، اگر مقذوف با خبر شده از این قذف، باید نزد او رفته و آماده شود برای اجرای حد قذف یا این که مقذوف او را عفو کند. اما در صورتی که مقذوف با خبر نشده است دو وجه مطرح است:
از این باب که حق آدمی است و تنها از ناحیه صاحب آن قابل گذشت است، پس باید در این فرض دوم نیز پیش صاحب حق رفته و خود را آماده مجازات کند و یا از وی طلب عفو نماید؛ و اما از این جهت که مطلع کردن مقذوف باعث آزار و اذیت وی شده و موجب کینه می گردد بهتر است مطرح نکند. [۱۹۴]
فرض دوم: در صورتی که جرم از جمله جرایم حق اللهی است و ارتکاب آن توسط ولی میان مردم شایع نشده است در این صورت هم به خود او مستحب است که گناه خود را بپوشاند و هم به دیگران البته در خصوص افضل بودن اقرار به جرم و گناه خویش و یا استتار، آن نظرات متفاوتی نقل گردیده است. [۱۹۵]
در کتب روایی شیعه دو دسته روایات داریم:
دسته ی اول روایاتی است که به طور کلی ترغیب می کند دیگران را به پوشاندن عیب دیگران . که نمونه ای از آن در یکی از خطبه های امیرالمومنان علی علیه السلام با عنوان «خطبه الوسیله» ذکر گردیده است. «بپوشان عیب برادرت را زمانی که علم پیدا می کنی»
دسته ی دوم، روایاتی است که اشخاص در نزد معصوم اقرار به جرمی کرده اند و ایشان آن ها را ترغیب به عدم اقرار و توبه نموده اند. که نمونه آن در روایت اصبغ بن نباته از امیرالمومنین علیه السلام نقل گردیده است. اصبغ بن بناته نقل می کند: « مردی نزد امیرالمومنین علیه السلام امد و گفت یا علی من زنا کرده ام، پس مرا تطهیر کن. امام علی (ع) روی خود را از وی برگرداند و به او گفت بنشین، سپس فرمود: آیا هر یک از شما مرتکب چنین گناهی شود، نمی تواند آن گناه را به خود بپوشاند همان گونه که خداوند آن گناه را برای او پوشانده است. آن مرد دوباره برخاست و گفت یا علی من زنا کرده ام مرا تطهیر کن. امام (ع) فرمود: چه انگیزه ای تو را به اعتراف و اقرار به این گناه کشانده است؟ آن مرد گفت: طلب پاکی، امام (ع) فرمود: کدام پاکی بهتر و بالاتر از توبه است؟ سپس امام (ع) روی خود را به طرف اصحاب کرد و با آنان شروع به سخن گفتن کرد. آن مرد دوباره از جای خود برخاست و گفت: یا علی من زنا کرده ام پس مرا تطهیر کن. امام (ع) فرمود: آیا می توانی قسمتی از قرآن را بخوانی؟ آن مرد گفت: آری؛ آیاتی از قرآن را خواند و صحیح خواند. امام علی (ع) فرمود: آیا حقوقی را که از جهت نماز و زکات از خدا به عهده داری می دانی و می شناسی؟ آن مرد گفت: آری. امام (ع) درباره این مسائل از او سوال هایی کرد و آن مرد پاسخ صحیح دادند. سپس به او فرمود: آیا بیماری بر تو عارض شده یا در سر و بدن خود احساس درد می کنی؟ آن مرد گفت: نه. امام (ع) فرمود: برو تا از تو در نهان سوال کنیم همچنان که در علن سوال کردیم، پس اگر به سوی ما بازنگردی ما تو را طلب نمی کنیم» [۱۹۶]
فرض سوم: در صورتی که جرم از جمله جرایم حق الهی باشد ولی در میان مردم شهرت پیدا کرده و شایع شده است، برخی از فقها معتقدند توبه آن این است که به کرده خویش پشیمان شود و تصمیم جدی بگیرد که به سوی آن گناه باز نگردد و در مرحله بعد پیش حاکم شرعی بیاید و به جرم خود اعتراف کند. تا حد الهی به وی جاری شود. دلیل این کار که در این فرض باید در نزد حاکم اعتراف کند و حد الهی جاری گردد به خاطر آن است که فایده ای (عدم اشاعه فحشا) که در فرض مستور بودن آن مترتب است. در اینجا وجود ندارد. البته برخی از فقها در این فرض نیز همانند فرض دوم، مستور مانند جرم و گناه و توبه بین فرد و خدایش را بهتر می دانند. [۱۹۷]
حتی در اقرار به جرایم خلاف اخلاق و عفت عمومی مستلزم حد، خود متهم باید بیاید و با اختیار اقرار کند و حاکم نمی تواند او را دعوت کند. به این که بیاید و به او تفهیم جرم کند تا او اقرار کند مگر در صورتی که مزنی بها شکایت کند و ادعای زنای به عنف را داشته باشد و یا متهم به جرایم منکراتی دیگری مثل خلوت با اجنبیه شده باشد و این امور برای حاکم ثابت شده باشد. [۱۹۸]اقرار نیز فقط نزد حاکم نافذ است و اگر اقرار نزد قاضی صورت نگرفته باشد ارزش ندارد. چنانچه در صحیحه محمد بن مسلم آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: « سخن مرد به زوجه ی خود که من با تو زنا کرده ام موجب حد زنا نیست مگر این که چهار مرتبه نزد امام اقرار به زنا کند» [۱۹۹]
بنابراین با امعان نظر به موارد معنونه سیاست کیفری اسلام تاکید به بزه پوشی دارد، لیکن بایستی در نظر داشت در صورتی که ارتکاب فعل حرام یا جرم به صورت باندی و سازماندهی شده باشد و یا در مواردی که مرتکبان گستاخ و بی پروا شده اند، فحص و جستجو جایز است. زیرا تسامح و غفلت در این مورد موجب تجری مجرمان و گسترش فحشاء خواهد شد که یقیناً مطلوب شارع نیست.
فصل چهارم
دیدگاه های حقوقدانان
۴- فصل چهارم: دیدگاه های حقوقدانان
۴-۱-بخش اول:جرائم منافی عفت
کشف جرم از راه‎های اصولی و متقن یکی از مهم‎ترین کارهای دادگاه بعد از گرفتن مجرم است. هرچه کشف جرم از راه‎های علمی، قانونی و اصولی انجام شود هم نسبت به مجرم احقاق حق می‎شود و هم تأثیر تربیتی و اجتماعی مجازات از بین نمی‎رود؛ چون حکومت با اعمال مجازات برای مجرم هدف تربیت، اصلاح و پیشگیری از مجرم شدن افراد دیگر جامعه را دارد. قبل از اعمال مجازات، کشف جرم مجرم از مهمترین مراحلی است که هر مجرمی باید آن را طی نماید. در این حال جرم‎های که به نحوی با عرض و آبروی انسان‎ها مرتبط است و غالباً این جرم‎ها را انسان‎ها از یکدیگر مخفی می‎کنند، اثبات آن بسیار سخت می‎باشد. به همین دلیل در شرع مقدس اسلام نسبت به این نوع جرائم حساسیت بیشتری اعمال شده است. البته گروهی معتقدند هدف شارع مقدس از محدود نمودن راه‎های اثبات جرم در اینگونه اعمال، عدم اثبات این جرم‎ها بوده است. زیرا با اثبات این‎گونه از جرم‎ها فقط تجری انسان‎ها نسبت به حدود الهی اثبات می‎شود و با عدم اثبات آن فساد و فحشا توسعه نمی‎یابد. اگر این هدف را بپذیریم که شاید تا حدی هم درست باشد. اما عدم اثبات این‎گونه از جرائم منافی عفت می‎تواند مجرم را در حصن عدم اثبات جرم قرار دهد و می‎داند هرچه این اعمال زشت را انجام دهد می‎تواند با عدم اقرار و عدم شهود از قانون بگریزد. عدم اجرای قانون می‎تواند منجر به رواج انواع انحراف‎ها و فسادها در جامعه شود. لذا برای پیشگیری از انحراف در جامعه و اجرای قانون و عدالت برای همگان ضروری است که برای «اثبات جرائم منافی عفت» راه‎های دیگری نیز که مورد تأیید شارع و فقه باشد بهره گرفته شود. این مقاله از سه بخش جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت، تشکیل شده است.
۴-۱-۱-تعریف
مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است . و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرم‌ها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق می‌نامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع می‌باشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی می‌باشد.
روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرم‌ها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت.
تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازات‌های سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر می‌باشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشت‌های مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی می‌کرد و آنـها را حـصری اعـلام می‌نمود یـا لااقـل ضابطه‌ای ارائـه می‌داد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش می‌توانست بر بـسیاری از ناهـماهنگی‌های مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازات‌ها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است.
اعـمالی مـانند ” صـنم‌پرستی ” ، ” مـبدل پـوشی ” ، ” پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف ” ، ” حـیوان دوسـتی” ، ” حیوان‎بازی ” ، ” بچه‌بازی ” ، ” عورت نمایی ” ، ” نظربازی جنسی ” یا ” چشم‌چرانی ” ،” خودآزاری جنسی” ، ” استمنا ” ، ” پیردوستی ” و … از قلمرو کیفری خارج می‌باشند. حتی اعمالی مانند ” ازاله بکارت “، “روسپی‌گری ” ، ” اعاشه از عواید فحشا زنان ” ، ” واداشتن افراد و جوانان به شهوت‌رانی ” و… عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین می‌کنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمی‌رسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته می‌شود.
با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر می‌رسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنت‌ها و عرف‌های اجتماعی است. کمتر جرمی را می‌توان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشه‌های سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود می‌آید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض می‌کند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمی‌کند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده می‌کند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد .
باید توجه داشت. که روش مذکور این خطر را دارد که قاضی را در تشخیص مصادیق جرائم منافی عفت و اعمال سلیقه و دیدگاه خاص خود آزاد می ‎گذارد که این امر ممکن است اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها را به مخاطره بیاندازد .و از جهت مصادیق «قبح عقاب بلا بیان» باشد .
در جامعه اسلامی ایران با الهام از شریعت مقدس اسلام و سنت‌های دیرینه و عفت ذاتی ایرانیان، اعمال منافی عفت درطول تاریخ تحول یافته و مصادیق بیشتری پیدا کرده است که با دیدگاه‌های ملی، محلی، سنتی و مذهبی به خوبی می‌تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
۴-۱-۲-قانون اساسی
قانون اساسی قواعدی است که؛ حاکم براساس حکومت و صلاحیت قوادی مملکت و حقوق و آزادیهای فردی است، از نظر ماهوی، قانون اساسی نام گذاری گردیده و برتر از قواعد حقوق است. در غالب حکومت های آزاد، بخاطر نگهداری اساسی حکومت و جلوگیری از تجاوز دولت ها به پیمانی که رابط بین آنها و ملت است، برای قوانین اساسی احترام و حیثیت خاص قائلند و آنها را ممتاز از سایر قوانین ساخته اند. تعیین حدود اختیار قوه مقننه و رابطه آن با دو قوه ی مجریه و قضاییه با قانون اساسی است. به همین جهت، مجلس قانون گذاری عادی حق نسخ و تجدیدنظر در آن را ندارد و در همه حال باید از قواعدهای آن پیروی کند. [۲۰۰]
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز آن چنان که خود در مقدمه اشعار داشته، مبین نهادها فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است. [۲۰۱]
حکومت از دیدگاه اسلام، تبلور آرمان سیاسی ملتی هم کیش و همفکر است که به خود سازمان می دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی، راه خود را بسوی هدف نهایی (حرکت بسوی الله) بگشاید. و اکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند. به چنین پایه ای، رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت ببخشد و شرایطی را بوجود آورد که در آن انسان با ارزش های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد. [۲۰۲]
زن در قانون اساسی جایگاه خاصی داشته و از حالت « شیئی بودن» و یا «ابزاری بودن» در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیش آهنگ و خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود. وسایل ارتباط جمعی (رادیو- تلویزیون) بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی و در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضداسلامی جداً پرهیز کند.
با چنین مقدماتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در یکصد و هفتاد و پنج اصل در طلیعه پانزدهمین قرن هجرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به پایان رسانده شد. [۲۰۳]
حال به اصول مرتبط با این مقال می پردازیم.
اصل دوم- جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:22:00 ب.ظ ]




۲- ۶ معرفی رنگزای روناس و کاربردهای آن
فرانسه: Rouge de tinturiers , Garance tinctoriale , Garance
انگلیسی: Madder
آلمانی:Faerberrote , Faerberroethe , Krapp
ایتالیایی: Garanza , Barba rossa , Arizzari , Robia dei tintori
فارسی: روناس
عربی: فوه[۵۹] ، فوه الصباغین.
۲- ۶- ۱ تاریخچه ی روناس
ای دولف در کتاب صنایع دستی کهن ایران بیان کرده است: « روناس در ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد در درهﻯ سند در شهر « موهنجودارو » شناخته شده است و از آنجا نخست به خاورمیانه گسترش یافت” ای دولف ،۱۳۸۴". در « تورات» و همچنین نوشته هایی که از قبور فراعنه مصر به دست آمده است، مدارکی در مورد رنگرزی با روناس وجود دارد. همچنین آثاری از رنگ قرمز حاصل از ریشه روناس در یکی از مقبره های مصری متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح یافت شده است"دادگی، ۱۳۶۹، ص۸۸".
در پاپیروس های مصری قرن سوم پیش از میلاد مسیح، نام این گیاه عنوان گردیده و در مورد آزمایشهای کنترل رنگ آن توضیحات زیادی آمده است. در یکی از پاپیروس های مصری در همین مورد مطلبی با این مضمون آمده است: « دانه هایی همراه با خمره ها که بوی نافذی دارد. دست های او با روناس به رنگ سرخ درآمده است، گویی که با خون آغشته شده است. مانند پرنده ای شکاری که خونین شده است، مانند اینکه گوشتش از زیر پوست نمایان شده است"Lichtheim.M.1974″.
همچنین « ابن حوقل » می نویسد: « و جزیرهﻯ بزرگ دیگری رو به روی رود کر و نزدیک باب است. این جزیره نیز بیشه ها و درختان و آبها دارد و از آن روناس به دست می آید و به همین سبب گروهی از شهر بردعه ( بردع ) بدانجا آمده، مدتی به تهیهﻯ روناس می پردازند، و آن را به ورهان و بردعه می برند و از آن بهره مند می شوند” ابن حوقل،۱۳۴۵، ص۱۲۹".
بازرگانی ونیزی که در سال ۹۱۳ ﻫ. ق. در ایران ساکن بوده است می نویسد: « در این شهر [خوی] رنگ سرخ لاکی به مقدار فراوان می سازند و آن را از ریشه های سرخی فراهم می کنند که در زیر زمین است و با بیل و کلنگ بیرون می آورند و سپس به هرمز می فرستند و از این ریشه ها برای ساختن و به کار بردن رنگ سرخ در غالب نقاط هندوستان بهره می جویند “امیری، ۱۳۴۹، ص۳۸۰". گیاه بیان شده همان روناس می باشد.
پایان نامه
شاردن در سفرنامه اش به فراوانی آن در ایران اشاره کرده و عنوان می کند که از این گیاه برای رنگرزی و نقاشی استفاده می شود ” شاردن،۱۳۸۸".
این گیاه در استان های یزد، مخصوصا شهرستان های اردکان و بافق کشت می شود. جزو گیاهان اصلی تناوب زراعی مرسوم در این مناطق است و در رونق اقتصادی و درآمد کشاورزان و اصلاح خاک آنها نقش مؤثری دارد. در روزگاران قدیم در استان های آذربایجان (شرقی و غربی)، اردبیل، مرکزی، کرمان و فارس کشت می شده است و در استان فارس به عنوان یکی از گیاهان مرتعی وجود دارد که از نظر رنگ فاقد کیفیت است “میراب زاد اردکانی،۱۳۸۸".
۲-۶-۳ ترکیبات شیمیایی روناس
ماده رنگی ریشه روناس نام دارد. شماره روناس در کالرایندکس ۶- ۸ الی ۱۲ می باشد. ریشه روناس دارای مواد رنگی مختلفی می باشد.۲۳ جزء رنگی متعلق به گروه هیدروکسی آنتراکینون ها در ریشه وجود دارد. از میان اجزاء رنگی روناس تنها ۱۵ جز آن قدرت رنگدهی و ایجاد رنگ ثابت را دارد. مقدار هر کدام از این اجزاء در گونه های مختلف گیاه، متفاوت است و گاهی این مقدار خیلی جزئی است. بر اساس نوع و کمیت اجزای سازنده رنگ روناس و حضور یا عدم حضور بعضی از آنها، می توان تا حدودی به گونه گیاهی آن پی برد. گونه های گیاهی روناس شامل چهار گروه عمده هستند: روبیا تینکتروم[۶۰]، روبیاپرگرنیا[۶۱]، روبیا کوردیفولیا[۶۲]، روبیا اکان[۶۳] "امیری،۱۳۸۶،ص ۵۴ - ۵۶".
از نظر شیمیایی روناس دارای یک ماده ” ازته” است که نقش فرمان را دارد و تحت تاثیر این فرمان، مواد رنگی ایجاد می شوند. از تجزیه ی ریشه روناس مواد زیر بدست می آیند: گلوکزیدی به نام اسید روبریتریک[۶۴]، روبیادین[۶۵]، آلیزارین، پورپورین[۶۶]، گلوکز و مواد دیگری همچون پکتیک، مواد رزینی و مواد چرب و غیره، وجود دارد. تحقیقات در سنتز رنگها نشان می دهند، ماده اصلی رنگی روناس، آلیزارین (۲-۱ دی هیدروکسی آنتراکینون) است. مهمترین خاصیت آلیزارین از لحاظ رنگرزی آن است که با اکسیدهای فلزات متفاوت ترکیب می شود و لاک های رنگین تولید می کند که در اسیدها و قلیاهای ضعیف حل نمی شود.
آلیزارین به فرمول C14H8O4 و به وزن مولکولی ۲۰/۲۴۰ می باشد. که نخستین بار در سال ۱۸۲۳ میلادی به وسیله Colin و Robiguet شناخته شد. آلیزارین به حالت آزاد در ریشه خشک روناس وجود دارد؛ بطوری که با تأثیر دادن الکل جوشان، میتوان آن را استخراج نمود. آلیزارین به شکل کریستالهای زرد رنگ است که فاقد بو می باشند و در دمای ۲۹۰ درجه، ذوب می شود و میزان حلالیت آن در آب خیلی کم است ولی در محلول های قلیایی، حل می گردد. پورپورین بلورهای سوزنی شکل به رنگ نارنجی دارد. این ماده بیشتر از آلیزارین در آب جوش حل می شود.
شکل۲- ۲٫ فرمول شیمیایی آلیزارین
روبیادین به فرمول C15H10O4 با وزن مولکولی ۲۳/۳۵۴ است و از بعضی از گیاهان روناس مانند روبیا تینکتوروم به دست می آید. سنتز آن به وسیله Jashi و همکارانش صورت گرفته است. روبیادین به صورت بلورهای سوزنی شکل درخشان به دست می آید که فاقد بو است و در دمای ۲۹۰ درجه ذوب می شود. در آب، سولفور دو کربن و آب آهک غیر محلول ولی در الکل، اتر و بنزن به مقدار زیاد حل می گردد ” میراب زاده اردکانی، ۱۳۸۸".
اسید روبریتریک به فرمول C26H28014 است و به شکل بلورهای سوزنی شکل زرد رنگ به دست می آید. این ماده در آب سرد، اتر و بنزن به مقدار کم، ولی در آب جوش الکل و اتر استیک، به مقدار زیاد حل می شود. در ۲۶۰ درجه ذوب می شود. در اسید سولفوریک و قلیائیات، با ایجاد رنگ قرمز ارغوانی حل می گردد. اسیدهای رقیق و فرمانی به نام روبیا آنرا طبق فرمول شیمیایی (۲-۱)، به آلیزارین و گلوکز تبدیل می نماید:
(فرمول ۲- ۱) C26H28O14 + ۲H2O C14H8O4 + ۲C6H12O6
پورپورین یا تری اوکسی آنتراکینون[۶۷]، به فورمول C14H8O5 است و به صورت بلورهای سوزنی شکل به رنگ زرد نارنجی به دست می آید. در گرمای ۲۵۶ درجه ذوب می شود. در الکل، اتر استیک، اسیداستیک و قلیائیات حل می گردد. محلول های قلیائی آن، رنگ قرمز دارد ولی محلول آن در آب باریت یا آب آهک، به رنگ قرمز ارغوانی است “زرگری،۱۳۶۱،ص ۵۴ تا ۵۷".

شکل۲-۳٫ ترکیبات شیمیایی ریشه روناس
۲- ۶- ۴ مشخصات گیاه شناسی
گیاهی است علفی، پایا، به ارتفاع ۵/۰ تا ۵/۱ متر که به حالت وحشی می روید. ساقه خش این گیاه چهارگوشه و پوشیده از خارهای کوچک و قلاب ماننده است که بدین وسیله به تکیه گاه ها ارتباط پیدا می کند. این خارها در کناره های برگ و رگبرگ میانی نیز دیده می شود. برگ های آن بیضوی دراز و نوک تیز است و با آنکه به ظاهر مجتمع به تعدا ۶ تایی در طول ساقه دیده می شود معهذا بیش از دوتای آنها برگ نیست و بقیه استیپولهایی با ظاهر برگ مانند می باشد. گل های آن کوچک، زرد رنگ و مجتمع به صورت چترهای متعدد در محور ساقه و یا در قسمت های انتهایی آن است. میوه آن به صورت سته، گوشتدار و به رنگ قرمز تیره است. قسمت مورد استفاده این گیاه، اعضای زیر زمینی یعنی ریزوم و ریشه آن است که به ضخامت انگشت است و طول آن نیز به یک متر می رسد “زرگری،۱۳۶۱،ص ۵۴ - ۵۷".
برگهای آن متقابل و کامل هستند و گوشواره دارند. گوشواره ها رشد زیادی دارند و هم اندازه برگها دیده می شوند. به همین دلیل، برگها و گوشواره های شبه برگ به صورت ” آرایش فراهم” یا “چرخه ای” در می آیند که در هر گره، حلقه هایی از ۴ تا ۶ و به ندرت ۱۰ برگ تشکیل می شود. گل آذین این گیاه معمولا با انشعابات زیادی همراه است که در قسمت فوقانی، بیشترین قطر را دارد و آرایش خاصی را به وجود می آورد که ممکن است دارای براکته یا فاقد براکته باشد.گل آذین گیاه خانواده ی Rubiaceae ، خوشه مرکب یا گرزن دو سویه و گاهی سنبله ی انتهایی است. گل های گیاهان این خانواده منظم و غالبا دو جنسی هستند و به ندرت تک جنسی و یک پایه اند. گلبرگ ها به هم پیوسته اند و گاهی تشکیل لوله گل را می دهند که معمولا کوتاه و گاهی خیلی بلند است. کاسبرگ ها جدا از هم و یا گاهی تحلیل رفته اند و گل فاقد کاسبرگ است. پرچم ها، چسبیده به گلبرگ ها و به صورت یک در میان بین گلبرگها قرار گرفته اند. تخمدان ها در این خانواده، میانی دو خانواده و هر خانه محتوی یک تا چند تخمک است. میوه ی گیاهان این خانواده آبدار و دارای دو دانه است “امیری،۱۳۸۶،ص ۵۲ - ۵۶".
۲- ۶- ۴- ۱ خصوصیات مرفولوژی گونه روناس
روناس گیاه علفی دائمی با ساقه های بالارونده و یا غیر بالارونده است. اندام های زیرزمینی آن، ریشه و ریزوم هستند که در واقع بخش قابل استفاده گیاه محسوب می شوند. قطر ریشه از ۸/۰ تا ۲ سانتی متر و طول آن ۱۰۰-۵۰ سانتی متر است. ریشه روناس به رنگ سرخ تیره و رنگ داخل آن سرخ روشن است. ابتدا طعم شیرین دارد و سپس تلخ و گس می شود. ریشه سه قسمت دارد :
۱- مغز نازکی در میان ریشه که به رنگ زرد مایل به قرمز است.
۲- جداری که مغز را احاطه کرده است. رنگ در این قسمت به صورت گلوکز وجود دارد که به سهولت از سایر قسمت ها جدا می شود.
۳- پوسته خارجی به رنگ تیره مایل به قهوه ایی که بسیار نازک است و بافت مرده دارد “سپهری اردکانی،۱۳۸۴،ص ۲۴".
۲-۶- ۴- ۲ زمان کشت
موقع کشت بذر روناس، از فروردین لغایت نیمه دوم اردیبهشت ماه، و زمان کشت ریشه روناس، از شهریور لغایت اسفند ماه است.
۲-۶- ۴- ۳ روش کاشت و تکثیر
تکثیر این گیاه از دو طریق ” تکثیر جنسی[۶۸] ” (تکثیر از طریق بذر) و ” تکثیر غیر جنسی[۶۹] ” (تکثیر به وسیله قلمه ریشه) صورت می گیرد که بسته به موقعیت منطقه از نظر اقلیم، دارای مزایا و معایبی است.
۲- ۶- ۴- ۴ نگه داری روناس یا مرحله داشت
خاک دهی پای بوته ها (روپوش دادن) در پاییز سال اول پای بوته ها، خاک مخلوط با کود حیوانی می دهند تا ریشه توسعه پیدا کند و از سرمای زمستان محفوظ بماند. در تابستان سال دوم وقتی گیاه به گل رفت، قسمت ساقه و برگ را کف بر می کنند و به مصرف تغذیه دام می رسانند. در پاییز سال دوم نیز پای بوته ها مجددا خاک همراه با کود حیوانی می دهند. در اواخر تابستان سال سوم یا چهارم، روناس را کف بر و ریشه ها را در مهرماه برداشت می کنند. این عمل موجب افزایش ریشه و در نتیجه، بالا رفتن عملکرد می شود. علاوه بر این، از یخ زدن ریشه روناس در فصل زمستان جلوگیری می کند.
۲- ۶- ۴- ۵ برداشت
ریشه روناس را در پاییز سال سوم یا چهارم، پس از کف بر کردن ساقه و برگ های سبز، با بیل های مخصوص روناس کنی برداشت می کنند. عرض این بیل ها حدود ۱۲ و طول آن ۵۰ سانتی متر است. ضمنا بهتر است روناس را در ۳ یا ۴ سالگی برداشت کرد، زیرا ریشه ها به اصطلاح خوب رنگ می اندازند و می توان رنگ بیشتر و مرغوب تری استخراج کرد. در مناطقی که این گیاه را به عنوان یک گیاه زراعی کشت می کنند، زمان برداشت از ۲ سالگی به بعد و حتی در موارد خاصی ۴ سالگی است. برداشت محصول معمولا در اواسط مهر ماه تا اواخر آبان ماه است. برداشت در حال حاضر کلا به صورت دستی است و هزینه زیادی دارد.
میزان محصول ریشه تر روناس بین ۱۵ تا ۲۰ تن در هکتار است که ۱۰ تا ۱۲ درصد آن رنگ است. میزان تولید محصول ۳ و ۴ ساله بیشتر از ۲ ساله است. به طور متوسط، عملکرد روناس ۲ ساله بین ۸ تا ۱۰ تن ریشه خشک و روناس ۳ ساله بین ۱۰ تا ۱۵ تن در هکتار است. مقدار تولید روناس ۲ ساله نصف ریشه ۳ و ۴ ساله است و برداشت روناس ۲ ساله مقرون به صرفه نیست.
۲-۶- ۵ خشک کردن ریشه روناس
ریشه ها را بعد از برداشت، به مدت ۱۵ روز در هوای آزاد و در مقابل نور آفتاب قرار می دهند تا رطوبت خود را از دست بدهند. سپس آن ها را به آسیاب های مخصوص روناس سایی می فرستند تا به صورت پودر در آیند. بنابر اظهار مطلعین محلی، در صورتی که ریشه های خشک شده ۲ تا ۳ سال در انبار بمانند و سپس ساییده و در رنگرزی استفاده شوند، دوام و شفافیت رنگ آنها افزایش می یابد. لذا روناس را می توان مدت زیادی انبار کرد و هیچ گونه آفت انباری ندارد “میراب زاده اردکانی،۱۳۸۸".
۲- ۶- ۶ طریقه خرد کردن روناس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ب.ظ ]




توحید محوری در آموزه های حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)
با دقت در مضمون آیات حکایت کننده احتجاج ابراهیم با اطرافیانش که شامل: پدر، قوم اجرام آسمانی پرست، پادشاه زمان خویش و … روشن مى‌گردد که خدامحورى و توحید، محور تمامی رو ش های دعوتی و تربیتی حضرت ابراهیم (علیه السلام) و بلکه محور حیات پربرکت اوست؛ و این به جهت جو شرک آلود و کفر آمیز حاکم بر آن جامعه بوده که پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجى آشکار داشت؛در مناظره با پدر و قوم، بیانات متعددى حاکى از خدا محورى اوست، مانند:
قال بل ربکم رب السموات والأرض الذى فطرهن وأنا على ذلکم من الشاهدین
پس از بناى بیت الله مى‌گوید:
ربنا تقبل منا إنک أنت السمیع العلیم
پروردگارا از ما بپذیر. به راستى تو شنواى دانایى.
پس از محاجه با ستاره پرستان:
إنى وجهت وجهى للذى فطر السموات والأرض حنیفا وما أنا من المشرکین
من از روى اخلاص، پاکدلانه روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمان‌ها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم.
و حتى در پایان عمر، به عنوان وصیت بر توحید تأکید مى‌ورزد:
ووصّى بها إبراهیم بنیه ویعقوب یا بنى إن الله اصطفى لکم الدین فلاتموتن إلا وأنتم مسلمون
و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان آیین سفارش کردند: اى پسران من، خداوند براى شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.
از سوى دیگر بخش قابل توجهى از آیات حکایت کننده داستان ابراهیم را مناجات‌ها و راز و نیازهاى پرمحتواى ابراهیم با پروردگارش تشکیل مى‌دهد، که گفت وگوهاى ابراهیم خلیل را با خداوند متعال باز گو مى‌کند که در فصل سوم به بررسی این آیات خواهیم پرداخت.

محوریت مبداء ومعاد در دعوت انبیا
همه انبیای الهی بر آن بودند تا انسان‌ها را به وجود خداوندی معتقد سازند که او را خلق کرده و هدف از خلقت او را رسیدن به کمال وجودیش معرفی نموده و حساب و کتابی نیز برای اعمال انسان قرار داده تا انسان با نیرویی باز دارنده بهترین عمل را انجام دهد.
مقاله - پروژه
مبدأ، منهای معاد معنا ندارد و توحید کامل در پرتو آن است که انسان موحّد بینش مرجعی و معادی نیز داشته باشد. اعتقاد به معاد همان اعتقاد به مبدأ است. معادشناسی و مبدأ شناسی هرگز تفکیک پذیر نیستند. هر کس خدا را آغازگر دانست هُوَ الاوُّل، باید بازگشت و نهایت را نیز به سوی او بداند هُوَ الآخِر.
دین نیرومندترین عاملی است که می‌خواهد بشر را معتقد به روز قیامت و حساب و کیفر و پاداش روزِ واپسین؛ تربیت کرده و افرادی را پرورش دهد، تا خویشتن را در همه احوال محاکمه نموده و خود را قاضی و حاکم و شاهد بر اعمال واقوال خود قرار داده و ضمیر و وجدان خود را مراقب و نگهبان رفتار خود بداند، پیش از آنکه در پیشگاه عدل الهی حاضر گردد.
هرکس منکر معاد شود، خدا را متهم به عبث کاری کرده است. اگر انسان مثل حیوان بخورد و شهوت رانی کند و بعد هم نیست شود اینهمه دستگاه عظیم برای چه خلق شده!؟ چنین کسی هر چند خدا را هم قبول داشته باشد، او را به حکمت نشناخته است.
قرآن کریم طی دهها آیه بر این ارتباط و هماهنگی تأکید دارد و خطاب به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید:
قُلْ أَ غَیْرَ اللَّهِ أَبْغی‏ رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى‏ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ فیهِ تَخْتَلِفُون‏.
بخش نخست آیه ناظر به مبدأ و بخش دوم ناظر به معاد است در جای دیگر می‌فرماید:
قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکین * قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظیم
این آیه تلفیقی از اعتقاد به آغاز و پایان است؛ من مأمورم به او ایمان بیاورم و شرک نورزم. نتیجه این بینش، ترس از عذاب قیامت و توجه به قیامت است. به‏طور کلی دعوت انبیا مبنی بر تذکّر فطرت به مبدأ و معاد است.
رسول خدا استدلالها، موعظه ها، احتجاجها، جدالها و برخوردها، در جنگ وصلح، گفتارهای فردی و اجتماعی، خطبه ها و همه شئون تربیتی خود، مردم را به اهمّیّت اعتقاد به معاد توجه می‌داد.
انکار معاد نشانه گمراهی عمیق و فاصله گرفتن از حق است:
أَلا إِنَّ الَّذینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفی‏ ضَلالٍ بَعید
بی‌اعتقادی به معاد عامل حبط و نابودی همه کارهای نیک و با ارزش است:
وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَهِ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ.
ایمان به معاد ضامن اجرای تمام قوانین الهی، زمینه‌ساز تهذیب نفوس، احقاق حقوق، عمل به تکالیف، مقاومت در برابر شداید و بالاخره مفهوم بخشیدن به زندگی و خروج از پوچی است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر اساس فرمان الهی از روش های متعددی برای ایجاد این عقیده در مردم استفاده می‌نمود. عمده ترین این شیوه‌ها عبارت‌اند از:
تأکید بر اهمیت معاد و انکارناپذیری آن:
زَعَمَ الَّذینَ کَفَرُوا أَنْ لَنْ یُبْعَثُوا قُلْ بَلى‏ وَ رَبِّی لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ
کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد. پیامبر، بگو آری، به پروردگارم سوگند که همه شما مبعوث خواهید شد، سپس آنچه را عمل می‌کردید به شما خبر می‌دهند و این برای خدا آسان است.
اثبات امکان معاد:
قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَهَ الْآخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ
بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است. سپس خداوند همین گونه جهانآخرت را ایجاد می‌کند او بر هر چیز قادر و تواناست.
ادله وقوع معاد:
قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ کَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فیه
بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؛ بگو برای خداست، رحمت را بر خود فرض کرده است و همه شما را در روز قیامت که شکی درآن نیست جمع خواهد کرد.
بیان آثار تربیتی باورمندی به معاد:
فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَدا
پس هر کس امید لقای پروردگارش را دارد باید عمل صالح انجام دهد و کسی را در عبادت پروردگارش شریک نکند.
همان طور که در آیات مختلف دیدیم بحث معاد همراه با بحث مبدأ آفرینش بیان شده و این دو همبستگی لاینفکی با یکدیگر دارند و سعادت حقیقی انسان در گرو اعتقاد به این دو است.
مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وعَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ
کسانی که به خدا و روز قیامت ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، نه ترسی برآن‌ها است و نه غمگین خواهند بود.
آیاتی که ذکر شد، آیاتی بودند که اهمّیّت اعتقاد به معاد را به ما متذکّر می شدند و چون اصول اعتقادی بسیار به هم نزدیک و مرتبط هستند، بی اعتقادی نسبت به هر یک از آن‌ها، اعتقاد به دیگر اصول را کم رنگ می کند و می‌بایست ما به این امر توجه جدی داشته باشیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ب.ظ ]




 

سودآوری فعلی،EPS

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

قیمت سهام

 

 

 

باثبات در شرایط واقعی ونوسان پایین

 

 

 

 

منبع: (کرمی و عمرانی، ۱۳۸۹، ۵۳)
در مرحله افول فرصت‌های رشد عموماً ناچیز است. شاخص‌های سودآوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته و شرکت در شرایط بسیار سخت محاط شده است؛ ضمن اینکه هزینه تأمین مالی از منابع خارجی بالاست به‌گونه‌ای که در اغلب موارد نرخ بازده داخلی کمتر از نرخ تأمین مالی است؛ به عبارتی رابطه (IRR<K) برقرار است (دهدار، ۱۳۸۶، ۹۷).
متأسفانه، تولید جریانات نقدی مثبت مرحله بلوغ، نمی‌تواند برای ابد ادامه داشته باشد. همزمان با کاهش تقاضا برای تولیدات شرکت جریانات نقدی ورودی نیز کاهش می‌یابد. اگرچه در طول دوران بلوغ منابعی برای توسعه بازار و یا افزایش سهم بازار سرمایه‌گذاری نمی‌شود، اما هزینه‌هایی برای نگه‌داشتن این عوامل اثرگذار بر سطوح فروش آتی انجام می‌شود. زمانی که تقاضای فروش شروع به کاهش به‌صورت مستقیم می‌کند، هیچ توجیهی برای ادامه هزینه کردن همان مبالغ برای نگه‌داشتن فعالیت بازاریابی باقی نمی‌ماند و جریان نقدی ورودی خالص را می‌توان در طول مراحل اولیه کاهش، با تغییر دادن استراتژی کسب‌وکار به‌صورت مناسب حفظ کرد. ریسک تجاری مرتبط با این مرحله باید مدنظر قرار گیرد چون هنوز از سطح خود در مرحله قبلی، بلوغ، در حال کاهش است. در حال حاضر یک متغیر ناشناخته اصلی، یعنی طول مرحله بلوغ حل‌شده است و تنها ریسک اصلی باقیمانده این است که تا چه زمانی به لحاظ اقتصادی توجیه دارد که به کسب‌وکار ادامه فعالیت داده شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
این ریسک تجاری پایین باید با ریسک مالی نسبتاً بالا برای تأمین منابع مالی کامل شود. این کار را می‌توان با ترکیب یک سیاست تقسیم سود بالا و استفاده از تأمین مالی از طریق وام به دست آورد. استراتژی سرمایه‌گذاری مجدد در یک کسب‌وکار در حال مرگ احتمالاً کمتر خواهد بود، چون چشم‌انداز آتی رشد در حال حاضر منفی است و این موضوع به‌آسانی به سیاست تقسیم سود بالا با نسبت بالا مرتبط می‌شود. در حقیقت سود پرداختی به افراد در طول این مرحله می‌تواند بالاتر از سود بعد از مالیات باشد، به این دلیل که احتمال وجود یک تعدیل مالی نادرست برای استهلاک سرمایه‌گذاری مجدد وجود داشته باشد. در نتیجه سودهای تقسیمی شاید برابر کل سودها و استهلاک باشد که در هر مورد باید مشخص شود که بخشی از پرداخت سود تقسیمی واقعاً نشان‌دهنده بازپرداخت سرمایه می‌باشد.
چشم‌اندازهای منفی رشد به یک ضریب P/E پایین برای سهام منتقل می‌شوند، زمانی که با روند رو به افول درآمد هر سهم که در طول این مرحله تجربه می‌شوند، ترکیب می‌شوند؛ این موضوع در این حالت منجر به کاهش قیمت می‌شود. بااین‌حال تا زمانی که سهامداران آگاه باشند که بخشی از پرداخت سود نقدی بالای آن‌ها به‌صورت اثربخشی بازپرداخت سرمایه است، این ارزش روبه افول نباید باعث نگرانی‌های نامرتبط شود. استراتژی‌های مالی این مرحله به شرح جدول زیر می‌باشد:

جدول ۲-۴: پارامترها و استراتژی مالی در مرحله افول

 

 

 

 

ریسک تجاری

 

 

 

پایین

 

 

 

 

 

ریسک مالی

 

 

 

بالا

 

 

 

 

 

منابع تأمین مالی

 

 

 

وام

 

 

 

 

 

سیاست تقسیم سود

 

 

 

نسبت کامل

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:20:00 ب.ظ ]