فایل های پایان نامه درباره :رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار شرکت های تولیدی استان اردبیل- فایل ... |
درمطالعات هاتورن (۱۹۲۷-۱۹۳۲) پس از آن که یافته ها از توضیح روابط مورد انتظار بین شرایط کار و بهره وری بازمان، محققان به عوامل غیررسمی با اجتماعی که ممکن بود کارگران را تحت تاثیر قرار داده باشد، توجه گردند. این مطالعات نشان داد که سازمان ها افزون بر جنبه اقتصادی، دارای جنبه های اجتماعی و احساسی نیز هستند و رعایت افراد و احترام به انسان ، همانند اندازه که اوقات استراحت، شرایط فیزیکی کار، یا حتی پول برای بهره وری اهمیت دارند، از اولویت برخوردارند(هیکس، هربرت جی، ۱۳۶۹). حاصل این مطالعات، شناخت نیازهای اجتماعی، هویت یافتن افراد در مناسبات اجتماعی، اهمیت پاداش های اجتماعی و روانی ، و پاسخ گویی و تعهد کارکنان نسبت به ارضای نیازهای اجتماعی آن ها بود (۱۹۳۳، Mayo).
در دهه ۱۹۸۰ رویکردهای تحول سازمانی، که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بسیار رونق داشت در بسیاری از سازمان ها اعتبار خود را از دست داد. برنامه های تحول سازمانی معمولاً دو هدف داشتند: اصلاح عملکر افراد، تیم ها، و کل سازمان؛ و انتقال مهارت ها و دانش ضروری تا اعضای سازمان را برای اصلاح دائمی عملکردشان در سازمان توانمند سازند (۱۹۹۵، French).
در دهه ۱۹۹۰ اندیشه های تحول سازمانی به شکل سازمان یادگیرنده تجدید حیات یافت. جنبش سازمان یادگیرنده فرضیه های خوشبینانه ای داشت، و بر این باور بود که با توجه به تیم ها و کل سازمان، می تواند سطح جدیدی از آموزش جمعی پدید آورد که در جهت بهتر شدن سازمان تغییرات اساسی در آن ایجاد کند (۲۰۰۲، Cunningham).
در اواخر دهه ۱۹۹۰ نسبت به اعتبار هدف سازمان های یادگیرنده تردیدهای فزاینده ای ایجاد شد. بسیاری از سازمان ها این اصطلاح را از بیانیه های راهبرد و گزارش های سالانه روسای خود حذف کردند. به دلیل آن که مفهوم روشنی نبود و به نظر می رسید در مواجهه با بی رحمی موقعیت اقتصادی بسیار خام و سست است. با وجودی که استفاده از این فنون و نظریه ها در سازمان ها کم تر شده است، ولی سازمان ها هنوز می توانند به خود ببالند که افراد بزرگ ترین دارایی آن هاست (۲۰۰۲، Cunningham). رند جدید که به نظر می رسد برای رهبران کسب و کار جالب باشد، استفاده از مفهوم سرمایه درباره افراد، و به ویژه اندیشه سرمایه اجتماعی است که توجه مدیران عالی سازمان ها را به خود جلب کرده است (۲۰۰۲، Cunningham).
چنین زمینه مساعدی از وجود مباحث اجتماعی در محدوده سازمان شرایط رویکرد به سرمایه اجتماعی را در سازمان و مدیریت فراهم کرده و بررسی سرمایه اجتماعی و استفاده از آن در مطالعات سازمانی نیز به سرعت افزایش یافته است. اهمیت سرمایه اجتماعی در مطالعات سازمان ها و تبیین موقعیت نسبی نقش آفرینان در بسیاری از حوزه های مورد توجه در تحقیقات سازمان تایید شده است (۱۹۹۲، Burt؛۱۹۹۳، Certo؛۲۰۰۱، Cohen)
۲-۶- مدل های سرمایه اجتماعی
سه مدل برای سرمایه اجتماعی در زیر عنوان شده است:
۲-۶-۱- مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال
ناهاپیت و گوشال از دیدگاه سازمانی به مقوله سرمایه اجتماعی پرداخته اند. آن ها جنبه های مختلف سرمایه اجتماعی را در سه طبقه جای دادند : ساختاری، رابطه ای و شناختی.
به عبارت دیگر گوشال و ناهاپیت برای سرمایه اجتماعی سه بعد را در نظر گرفته اند که می توان آن را به صورت شکل زیر نمایش داد (گوشال و ناهاپیت،۱۹۹۸ به نقل از ثمری و مقیمی ، ۱۳۸۹،ص۱۰).
شکل ۲-۱: مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (منبع، ناهاپیت و گوشال،۱۹۹۸)
۲-۶-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش تسای و گوشال (۱۹۹۸)
بر اساس این مدل سرمایه اجتماعی سازمان می تواند از سرمایه فکری کند.در این مدل هر یک از عناصر سرمایه اجتماعی از قبیل بعد ساختاری، بعد شناختی و بعد ارتباطی منجر به ایجاد نوآوری و خلاقیت در سازمان می شود که این خود یکی از جنبه های سرمایه فکری می باشد که در حوزه سرمایه انسانی جای می گیرد.
شکل ۲-۲- مدل سرمایه اجتماعی و ایجاد ارزش (تسای و گوشال،۱۹۹۸ به نقل از مقیمی و ثمری، ۱۳۸۹)
۲-۶-۳- مدل سرمایه اجتماعی هدسون (۲۰۰۵)
هدسون برای بررسی سرمایه اجتماعی در سازمان سه شاخص ارائه نموده است. این شاخص ها عبارتند از: سطح متوسط رضایت شغلی در گروه کاری، رفتار شهروندی سازمانی و رقابت شدید ناسالم در میان همکاران (هدسون، ۲۰۰۵ به نقل از نصر اصفهانی وانصاری و برزکی و آقاحسینی، ۱۳۸۹،ص۵۲) هر یک از این شاخص ها سه گانه در زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
۲-۷ ) ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی
در زیر به چند ویژگی کلیدی از سرمایه اجتماعی می پردازیم (شاه حسینی،۱۳۸۱)
الف) اصل حداقل لازم، دو نفر
تفاوت اساسی سرمایه اجتماعی با سرمایه انسانی ، در همین ویژگی است . سرمایه انسانی مجموعه دانش ، مهارت و تجربه یک فرد است . در حالی که سرمایه اجتماعی مجموعه روابط و ارتباطاتی است که یک فرد با دیگران دارد . این سبب می شود که سرمایه اجتماعی ، خصلت کالای عمومی به خود بگیرد ؛ به عبارت دیگر ، سرمایه اجتماعی در شبکه روابط قرار دارد .
ب) ماهیت حاوی منفعت
از آن جا که مفهوم سرمایه اجتماعی یک موجودی انباشته شده و حاوی منافع است ، می تواند سرمایه تلقی شود . نگاهی که سرمایه اجتماعی را نوعی سرمایه یا دارایی می پندارد ، در حقیقت برای این مفهوم به چیزی فراتر از سازمان های اجتماعی یا ارزش و هنجارهای اجتماعی نظر دارد .
ج) نداشتن هزینه
تشکیل سرمایه اجتماعی نیازمند سرمایه گذاری است گر چه محتاج پول نیست ، ولی مقدار معینی فرصت و همت می طلبد . چنانچه پاتنام در تحلیل خود از تشکلهای مدنی در ایتالیا نشان داده ، چندین نسل طول می کشد تا سرمایه اجتماعی به طور کامل ساخته و مؤثر واقع شود . علاوه بر آن ، چنانچه بسیاری از درگیری های مدنی در سراسر جهان گواهی داده اند ، تخریب سرمایه اجتماعی خیلی ساده تر از تجدید بنای آن است . به همین خاطر ، یک هزینه تعمیر هم برای سرمایه اجتماعی می توان تصور کرد که معمولا به شکل زمان است . یعنی زمان هزینه اصلی تشکیل و تقویت سرمایه اجتماعی است .
چهار ویژگی که در بالا به آن اشاره شد ، ویژگی های کلیدی سرمایه اجتماعی هستند . گلیزر[۱۵] ، لیبسان[۱۶] و سکردات[۱۷](۲۰۰۵ ) ویژگی های بیشتری را از لحاظ نظری برای سرمایه اجتماعی برشمرده اند و بر اساس مشاهدات به هفت نتیجه دست پیدا کردند : اول آن که ، رابطه میان سرمایه اجتماعی و سن ، ابتدا صعودی و بعد نزولی است . دوم آن که ، سرمایه اجتماعی با تحرک انتظاری سقوط می کند . سوم آن که ، سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی ، در مشاغلی که به مهارت های اجتماعی نیاز دارند ، بالاتر است . چهارم آن که ، سرمایه اجتماعی در میان افرادی که مالک خانه هستند ، بیشتر است . پنجم آن که ، ارتباطات اجتماعی با وجود فاصله مکانی به شدت افت می کنند . ششم ، کسانی که برای سرمایه انسانی سرمایه گذاری می کنند ، برای سرمایه اجتماعی هم سرمایه گذاری خواهند کرد . هفتم ، به نظر می رسد که سرمایه اجتماعی ، دارای مکمل های بین شخصی است ؛ یعنی کسانی که عضو گروه های با سرمایه اجتماعی بالا هستند ، اشتیاق بیشتری به سرمایه گذاری بر روی سرمایه اجتماعی دارند . به عبارت دیگر، رابطه ای بسیار قوی میان سرمایه اجتماعی یک فرد با سرمایه اجتماعی گروه هایی که آن فرد عضو آنهاست، وجود دارد (موسوی، ۱۳۸۷،ص۴)
سرمایه ی اجتماعی یعنی اعتماد و شبکههای تعاملی که میتواند با تسهیل اقدامات هماهنگ؛ کارائی گروه را در دستیابی به برخی اهداف خود بهبود بخشد. نقش چشمگیر سرمایه ی اجتماعی و نحوه حضور آن در زندگیکنشگران اجتماعی بعنوان راه حلی برای مشکل تولید کالاهای عمومی، توجه بسیاری از جامعه شناسان از جمله جیمزکلمن، پی یوبوردیو، راپرت پاتنام و فرانسیس فوکویاما را به خود جلب کرده است (شارعپور، ۱۳۷۹،ص۶)
سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی(مانند تخصص ها و مهارت ها) است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد میشود.
- «سرمایه اجتماعی در روابط میان افراد تجسم مییابد و موقعی سرمایه اجتماعی بوجود میآید که روابط میان افراد به شیوهای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند.» (ازکیا، و غفاری، ،۱۳۸۳،ص۲۰۳)
- سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعهشناسی آمریکایی بویژه در روایت کارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دوجانبه، تعاملات و شبکههایی که در میان گروه های انسانی پدیدار میگردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت میشود.
- سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد یعنی فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان توانایی افراد برای کار با یکدیگر در جهت اهداف عمومی در گروه ها و سازمانها تعریف میکند. (فوکویاما[۱۸]، ۱۹۹۹،ص۱۹).
- از نظر رابرت پاتنام منظور از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمانهای اجتماعی نظیر اعتماد، هنجار و شبکهها ست که میتوانند با ایجاد و تسهیل امکانات هماهنگ، کارایی جامعه را بهتر کنند.(ازکیا و غفاری، ۲۷۸:۱۳۸۳).
- بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی ، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است وتجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی براقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد (اکبری، ۱۳۸۳،ص۲۴).
- سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست:
اعتماد متقابل؛تعامل اجتماعی متقابل؛گروه های اجتماعی؛احساس هویت جمعی و گروهی؛ احساس وجود تصویری مشترک از آینده ؛کار گروهی.(فلورا، ۱۹۹۹،ص۱۵)
مهمترین ویژگی سرمایه اجتماعی از نظر کلمن نظام تعهدات و انتظارات است یعنی اگر فرد A برای B کاری انجام دهد با اعتماد به اینکه B در آینده آن را جبران خواهد کرد، این امر انتظاری را در A و تعهدی را در B برای حفظ اعتماد ایجاد میکند. این تعهد مانند برگهای اعتباری در دست A است و اگر او تعداد زیادی از این برگهها از افرادی که با آنها رابطه دارد در دست داشته باشد همانند سرمایه مالی بزرگی برای A اعتباری را ایجاد میکند که در صورت لزوم میتواند ازآن استفاده کند. (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳،ص۲۷۸).
مطالعه پاتنام به همراه دو همکار ایتالیاییاش در پی اصلاحاتی انجام شد که حکومت مرکزی ایتالیا جهت تمرکززدایی و گسترش دمکراسی از طریق ایجاد حکومتهای منطقهای صورت داد. پاتنام پس از مدتی مطالعه این سؤال را مطرح کرد که با وجود سیاستهای مشخص و یکسان دولت مرکزی چرا نهادهای دموکراتیک در شمال ایتالیا کارآمدتر از جنوب عمل میکنند به علاوه چه عاملی اختلاف رشد اقتصادی شمال و جنوب ایتالیا را توضیح میدهد در شمال ایتالیا نهادهای جمعی بهتر کار میکردند، مردم بیشتر در انتخابات شرکت میکردند و عملکرد سازمانهای اداری مطلوبتر بود در حالی که در جنوب ادارات پاسخگوی شهروندان نبودند و شهروندان نیز به حکومت منطقهای اعتمادی نداشتند.
به تعبیر پتنام همکاری و تعاون داوطلبانه در جایی که ذخیره و انباشت اساسی از سرمایه اجتماعی در قالب قواعد مبادله و شبکه های تعهد مدنی وجود داشته باشد به آسانی صورت میگیرد.
سرمایه اجتماعی دلالت بر اشکالی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، قواعد و شبکهها دارد که میتوانند کارایی جامعه را از طریق کنشهای متناسب تسهیل کنند. در نتیجه تعاون خود انگیخته از طریق سرمایه اجتماعی تسهیل میشود. (ازکیا و غفاری،۱۳۸۳،ص۲۷۸).
سرمایه اجتماعی عنصری مطلوب برای انجام همکاری های درون گروهی است و هر چه میزان آن بالاتر باشد دستیابی گروه به اهداف خود با هزینه کمتری انجام میگیرد. اگر در گروهی به سبب نبود ویژگیهایی مانند اعتماد و هنجارهای مشوق مشارکت و سرمایه اجتماعی به اندازه کافی فراهم نباشد، هزینه های همکاری افزایش خواهد یافت و تحقق عملکرد، بستگی به برقراری نظام های نظارتی و کنترل پر هزینه پیدا خواهد کرد. در مقابل، وجود سرمایه اجتماعی به میزان کافی و مناسب، سبب برقراری انسجام اجتماعی و اعتماد متقابل شده و هزینههای تعاملات و همکاری های گروهی کاهش مییابد و در نتیجه عملکرد گروه بهبود مییابد. (شاه حسینی، ۱۳۸۲،ص ۴۱ و۴۲).
به نظر پاکستون (۱۹۹۹)، سرمایه اجتماعی دو مولفه پیوستگی های عینی بین افراد بعنوان شبکه عینی که افراد را در یک فضای اجتماعی به یکدیگر پیوند میدهد و نوعی پیوند ذهنی که موجب شکل گیری روابط مبتنی بر اعتماد متقابل و روابط عاطفی مثبت اعضای جامعه نسبت به یکدیگر میشود را شامل میگردد. سرمایه اجتماعی نوعی انرژی بالقوه و تسهیل کننده کنش است که میتواند در سطوح مختلف ساختار اجتماعی، سطوح خرد، میانی و کلان مورد استفاده قرار گیرد. در اندیشه پاتنام و فوکویاما سرمایه اجتماعی بعنوان یک پدیده جامعه شناسی کلان لحاظ شده است. بنظر آنها ملتها میتوانند از سطوح متفاوتی از سرمایه اجتماعی برخوردار باشند که فرصت را برای تحقق دمکراسی یا صنعتی شدن آنها فراهم میسازد، در نهایت در شرایط وجود سرمایه اجتماعی شاهد بسط و گسترش فرایند مشارکت در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، و نیز بسط انجمن های داوطلبانه خواهیم بود؛ فرایندی که میتواند ساز و کار موثری برای نیل به توسعه باشد (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۲،ص۲۷۹).
۲-۸ )عوامل موثر بر سرمایه ی اجتماعی:
برخی عناصر اصلی موثر بر سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی / اعتماد عمومی/ اعتماد نهادی/ مشارکت غیررسمی همیارانه/ مشارکت غیررسمی خیریهای / مشارکت غیررسمی مذهبی / شرکت در اتحادیهها ، انجمنها، سازمانها و موسسات مدنی رسمی.
با این وجود به نظر ما مولفه های اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویت کننده دیگریاند از مولفههای اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. این سه مولفه از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی نیز هستند.
۲-۸-۱ اعتماد اجتماعی [۱۹]
اعتماد و لازمه شکل گیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است، اعتماد اجتماعی ایجاد کننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت است که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت ـ برابری و امنیت اجتماعی نیز زاینده آنها میباشد. آنتونی گیدنز، اعتماد و تأثیر آن بر فرایند توسعه را زیربنا و زمینه ساز اصلی در جوامع مدرن میداند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصههای اجتماعی بیشتر و آسیبهای اجتماعی کمتر است (اکبری، ۱۳۸۳،ص۱۱).
زتومکا که در میان جامعه شناسان معاصر مبحث اعتماد اجتماعی را مورد عنایت ویژه قرار داده؛ معتقد است که توجه به اعتماد اجتماعی ایده جدیدی نیست، بلکه یک جریان چند قرنی است..
بنظر او “برخورداری جامعه جدید از ویژگی های منحصر بفردی چون آینده گرایی؛ شدت وابستگی متقابل، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقشها و تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، ناشناختگی و تقویت گمنامی، و غریبه بودن نسبت به محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی شاهد رشد نوعی جهت گیری فرهنگ گرایانه که در خود نوعی چرخش از مفاهیم سخت به مفاهیم نرم را دارد. چنین چرخشی زمینه توجه عمیقتر به مفاهیم اعتماد را به دنبال داشته است و در طی دو دههگذشته شاهد موج جدیدی از مباحث مربوط به اعتماد در مفاهیم علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی هستیم (ازکیا و عفاری، ۱۳۸۲،ص ۲۸۰).
بیاعتمادی پدیدهای روانشناختی است که فرد اطمینان به خود را از دست میدهد و به ناتوانی خود اذعان دارد این روند از نقطه نظر کلان به بیاعتمادی در سطوح ملی میرسد، پدیده بیاعتمادی توان حرکت و خلاقیت را از خود میگیرد و او را به موجودی بیتحرک و خنثی تبدیل میکند، بحران سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه و فراگیر شدن آن باعث بیاعتمادی افراد میشود. و موجب سلب اعتماد افراد نسبت به همدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه میشود و اتحاد و پیوستگی ملی به قیمت کسب امنیت فردی به خطر جدی میافتد، شدت چنین وضعیتی نزول معیارهای اخلاقی فرد و نادیده گرفتن معیارهای جمعی و در نهایت تجاوز به حقوق دیگران حتی به صورت آشکار و بصورت باجگیریهای مختلف است. (اکبری،۱۳۸۳،۱۲)
هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد(RADIUS OF TRUST) بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیزخواهد داشت . چنانچه یک گروه اجتماعی برون گرایی مثبتی نسبت به اعضای گروه های دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر می رود.
نگاه کریستوفر مور به دو مفهوم کلی است: تضاد و خصومت ؛ اعتماد و همکاری
او با یک رویکرد روانشناختی به این دو مفهوم مینگرد و در واقع به دنبال این است که دریابد چگونه میتوان در گروه ها یا سازمانهای اجتماعی اعتماد را جایگزین تضاد کرد. مور تضاد بین گروه ها را نتیجه پنج عامل کلی میداند که ماهیتی روانشناختی دارد:
- احساسات: منظور مور از این مفهوم، احساسات منفیای است که بین گروه ها نسبت به همدیگر وجود دارد.
- وجود تصورات قالبی و باورهای از پیش تعیین شده آنها نسبت بهم.
- عدم اعتماد: بنظر مور یکی از مسائل مهمی که باعث تضاد در یک گروه میشود بیاعتمادی و عدم اطمینان افراد از همدیگر است.
- مشروعیت: که خود شامل مشروعیت خود افراد، مشروعیت خود نیازهای آنها میشود.
- فقدان ارتباطات حاکم بر گروه یا سازمان.
کریستوفر دبلیومور میگوید تنها در صورتی میتوان اعتماد را جایگزین تضاد کرد که این موانع وجود نداشته باشند.( اکبری،۱۳۸۳،۱۴)
۲-۸-۲ انسجام اجتماعی [۲۰]
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1400-07-30] [ 07:22:00 ب.ظ ]
|