کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



برای سنجش پایایی سوالات از روش آلفای کرونباخ استفاده می شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه

روش های تجزیه و تحلیل داده ها:
به دلیل نداشتن هیچ گونه پیش فرضی درمورد توزیع جامعه آماری ، برای تجزیه تحلیل داده ها از روش آماری ناپارامتریک استفاده میشود.
فصل دوم: مبانی نظری

رویکرد استراتژیک، اصول و اهداف آن
تعریف رویکرد استراتژیک
ورای هریک از اعمال و رفتارهای یک انسان، فکر و اندیشه ای نهفته است. به عبارت دیگر، هر انسانی قبل از هر کاری در مورد آن فکر میکند. سازمانها نیز از نظر فکر کردن همانند انسان ها هستند و مدیریت استراتژیک ، فکر و اندیشه آنهاست؛ یعنی سازمانها برای انجام فعالیت های خود باید درمورد درست بودن آن فکر کنند و این کار بر عهده مدیریت استراتژیک است. روش علمی و منظم فکرکردن در مورد فعالیت های سازمان در قالب مدل های استراتژیک مطرح میگردد. با این مقدمه میتوان به اهمیت مدیریت استراتژیک پی برد، زیرا اگر سازمانی درست فکر نکند درست بودن فعالیت ها و اقدامات آن نیز خدشه دار میشود. (رضوانی. ۱۳۸۹: پیشگفتار)
به نظر میرسد برخلاف ادبیات حاکم بر تئوری های مدیریت و باور مدیران، نگرش استراتژیک رویکردی جدید و عام است که موضوعات را در دو سطح عینی و ذهنی طبقه بندی میکند. در واقع هدف از چنین نگرشی این است که به موضوعات پیرامونی در سطح مفهومی و مصداقی توجه شود. بررسی دیدگاه صاحب نظران نشان میدهد که هریک از آنها از زاویه ی یکی از نگرش های مدیریت به مدیریت استراتژیک می پردازند. عده ای چارجوب مدیریت استراتژیک را براساس الگوی “تصمیم گیری محدود” بیان میکنند که این افراد در حوزه نگرش علمی قرار میگیرند(مانند هانگر و ویلن،۲۰۰۱). عده ای مدیریت استراتژیک را از زاویه “مدل های کمی” نگریسته اند(مانند رو، میسون و دیکل،۱۹۹۴). عده ای به مدیریت استراتژیک از زاویه “نگرش فرآیندی” نگاه کرده اند(مانند دیوید ، ۲۰۰۱٫ هریسون و جان، ۱۳۸۰٫ جانسون و شولز، ۲۰۰۲٫ هیل و جونز، ۱۹۹۲). (همان: ۱۶). اما آنچه که سبب شده است که نگرش استراتژیک به عنوان یک نگرش جداگانه مورد بررسی قرار گیرد این است که “نگرش استراتژیک ، کلیه مباحث مطرح شده در مدیریت و یا هر علمی را در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مطرح میکند". یعنی دلیل اصلی “سطح بندی کردن موضوعات ” توسط نگرش استراتژیک است. (اعرابی. ۱۳۸۵)
باید اذعان داشت که مبانی نظری برنامه ریزی استراتژیک برگرفته و ریشه در نظریه سیستمی لودیگ برتالانفی (برتالانفی[۱۶]، ۱۹۸۵: ۳۳۵) و نظریه تصمیم سازی در مدیریت دارد که از دهه ۱۹۶۰ به طور منسجم وارد مباحث جغرافیا شده است. این رویکرد بر پایه ی اقتصاد و بکاریری منابع کمیاب به صورت مؤثر بنا شده است و تمرکز بر تحقق اهداف و نتایج آن دارد. بعلاوه در این رویکرد از مشارکت جامعه محلی و کنشگران اجتماعی ذینفع در فرایند برنامه ریزی استراتژیک نهایت استفاده میگردد؛ به عبارت دیگر تاکید بر فعالیت و اجرای مشارکت از سوی کنشگران اجتماعی و تصمیم گیران اثرگذار اعم از مدیران و برنامه ریزان از جمله مشخصه های خاص برنامه ریزی راهبردی است(مراد مسیحی.۱۳۸۲: ۱۵ / مهدیزاده،۱۳۸۲: ۸۴).
رویکرد استراتژیک در برنامه ریزی، ابتدا به شکل استراتژی های خاص نظامی جهت دستیابی به پیروزی در جنگ بین گروه های نظامی رایج گردید(هایلی[۱۷]، ۱۹۹۹: ۴۶). عرصه بعدی کاربرد این الگوی برنامه ریزی در امور تجاری و بازرگانی بود. در دهه ۱۹۲۰ میلادی با مدلی که دانشکده بازرگانی هاروارد ارائه داد، یکی ار اولین روش شناسی های رویکرد استراتژیک برای بنگاه های اقتصادی و بازرگانی شکل گرفت. رویکرد استراتژیک در برنامه ریزی شهری، در پاسخگویی به انبوهی از معضلات شهری شکل گرفت که برنامه های جامع در رویارویی با آنها ناکام مانده بودند( هال[۱۸]،۲۰۰۷: ۱۳۱). در واقع نیازها و ضرورت های مختلف شهری از یک سو و ناکامی رویکردهای سنتی در پاسخگویی به آنها از سوی دیگر، باعث شکل گیری نگرش استراتژیک شده است(سعیدنیا، ۱۳۸۲: ۳۲). نخستین بار منتقدان رویکرد جامع و متمرکز، در دهه ۱۹۶۰م. بیان کردند که محدودیت اطلاعات و عدم شناخت کامل از موضوعات در برنامه ریزی، توجه به موضوعات حیاتی تر، تاکید بر جنبه های مشخص تر و گزینشی عمل کردن از سوی برنامه ریزان را الزامی می سازد (فرهودی و دیگران.۱۳۸۸: ۴).
تکامل مفهوم مدیریت راهبردی به مرور زمام انجام شده و همچنان ادامه خواهد یافت. با توجه به همین موضوع در رابطه با معنای دقیق آن بین صاحبنظران عدم توافق وجود دارد(برمان و ایوانز، ۲۰۰۶)؛ اما وجود همین عدم توافق، مدیریت راهبردی امروزه در بیشتر سازمان ها اعمال می شود و اغلب سازمان هایی که از این نوع مدیریت بهره جست اند فواید قابل توجهی را نصیب خود ساخته اند(تامسون و مارتین، ۲۰۰۵). دیوید مدیریت راهبردی را عبارت از هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه میداند که سازمان را قادر میسازد به هدف های بلند مدت خود دست یابد(دیوید،۱۳۸۳) ؛ به عبارت دیگر مدیریت راهبردی فرایند تضمین دستیابی ازمان به فواید ناشی از به کارگیری استراتژی های مناسب است(تامسون و مارتین، ۲۰۰۵). مدیریت راهبردی، تصمیم ها و اقداماتی است که برای تدوین و اجرای خط مشی ها مورد استفاده قرار میگیرد تا رابطه بین سازمان و محیط آن به نحوی تنظیم شود که سازمان قادر به تحقق اهداف خود باشد. به عبارت دیگر مدیریت راهبردی فرایندی است که سازمان را از موقعیت فعلی به جایگاه مطلوب آن برساند. در واقع مدیریت راهبردی به معنای آینده نگری ، برنامه ریزی، تعیین موقعیت، انطباق راهبردی، خواست ها، نفوذ قدرت و تعمیم است. این بخش خلاق مدیریت مدیریت است، بخشی که به معنی سازماندهی، نظارت و کنترل است که در نتیجه تفکر خلاق و نواندیش را ممکن می سازد.(دعائی و دیگران. ۱۳۸۵: ۲)
رویکر برنامه ریزی استراتژیک امروزه در کانون مدیریت ، برنامه ریزی و آینده نگری و نظام بخشی سازمان ها قرار دارد و موجب موفقیت نسبی آنها را فراهم آورده است.با این حال رویکرد راهبردی دارای خصلت متناقض نماست. این بدان معناست که از یک سو کلی نگر یا نگرش فراگیر است و از سوی دیگر عملگر است و به عنوان نوعی روش یا فن آوری کاربردی عمل میکند. به عبارتی دیگر از یک سو راهبردی است و از سوی دیگر راهکار ارئه میدهد(سعیدنیا، ۱۳۸۲: ۶-۹)
رویکرد استراتژیک ، روند برنامه ریزی را بر پایه شناخت های معتبر و امکانات واقعی استوار می سازد. در این رویکرد، روند تصمیم گیری بجای تعیین تکلیف قطعی و نهایی، در راستای ظرفیت ها و توان های موجود و یه صورت گام به گام انجام می پذیرد (فالودی[۱۹]، ۱۹۷۳: ۲۰۷) . امروزه رویکرد استراتژیک به عنوان چارچوبی انعطاف پذیر در اکثر کشورهای دنیا پذیرفته شده و کاربرد وسیعی دارد (هال[۲۰]، ۲۰۰۲: ۲۹۱). به گفته مینتزبرگ از معروف ترین دانشمندان علم مدیریت استراتژیک ، بسیاری از استراتژی های بزرگ حقیقتا توانسته اندبسیار مؤثرتر و کاراتر از طرح های پر جزئیات و پر دقت عمل کنند(مینتزبرگ،[۲۱] ۱۹۹۹: ۷۶).

لزوم اجرای برنامه ریزی استراتژیک
امروزه سازمان ها با محیطی پویا مواجه هستند در این شرایط اغلب، عوامل اصلی محیط داخلی و خارجی با سرعت و شدت فراوانی تغییر میکنند. از این روی ، بیشتر استراتژیست ها در این مورد اتفاق نظر دارند که، اگرچه تمامی مراحل برنامه ریزی استراتژیک دارای اهمیت می باشد، اما مهمترین گام در این فرایند از نظر سلامت و ادامه حیات سازمان، گام ارزیابی استراتژی است. د رحال حاضر ارزیابی استراتژی به دلایل متعددی از اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است:
افزایش سرسام آور پیچیدگی در عوامل محطی
افزایش موانع پیش بینی و کاهش صحت و دقت آن
سرعت بسیار بالای منسوخ شدن برنامه ها
کاهش دوره زمانی اجرای برنامه ها با هر در جه ای از اطمینان.
با آغاز دوره فراصنعتی محیط سازمانی پویا و پر تغییر شده و پیچیدگی بعنوان مسئله غالب در سازمان ها مطرح گردید. تغییرات آنچنان شدت یافت که اعتبار توابع پیش بینی کننده از بین رفت و چالش های جدید و غیرمنتظره شکل گرفت. بازارهای به شدت رقابتی شد و یادگیری زودتر و سریع تر از رقبا به عنوان مزیت رقابتی مطرح، و در نتیجه تمرکز سازمان به آگهی، دانش و اطلاعات معطوف گردید. امروزه مهمترین دغدغه اکثر ساطمان ها، تدوین و پیاده سازی استراتژی هایی است که موفقیت و بقای آنها را در شرایط متحوا و پیچیده محیطی، تضمین نماید. برنامه ریزی استراتژیک ابزاری در اختیار سازمان ها می گذارد تا بتوانند تدوین و اجرای استراتژی را در وجوه مختلف سازمان دنبال کنند و بر عملکرد استراتژیک خود مدیریت داشته باشند. همواره برنامه ریزی استراتژیک با ارزیابی شرایط محیطی(فرصت ها و تهدیدها) و قابلیت های درونی(قوت ها و ضعف ها) و با در نظر گرفتن ارزش های سازمانی، استراتژی های منظمی را تدوین و انتخاب مینمایند.(امینی و خبازباویل. ۱۳۸۸: ۱۹)

اصول و مراحل رویکرد استراتژیک
یک برنامه ریزی راهبردی موفقیت آمیز، برنامه ای است که :
به عمل ختم شود.
بینش مشترکی بر مبنای ارزش ها ایجاد کند.
فرایندی همگانی و مشارکتی است که کارکنان و مدیران احساس مالکیت مشترک نسبت به آن دارند.
مسئولیت در قبال جاعه را می پذیرند.
نسبت به محیط خارجی سازمان حساس بوده و بر آن تمرکز میکنند.
بر مبنای داده هایی با کیفیت بالا طرح ریزی می شود.
بخش کلیدی مدیری اثربخش می باشد (دعائی و دیگران. ۱۳۸۸: ۳).
در واقع در رویکردهای استراتژیک پرداختن به سه سوال اساسی ضروری است: ۱٫ کجا می خواهیم باشیم؟ ۲٫ اکنون کجا هستیم؟ ۳٫ چگونه به آنجا می خواهیم برسیم؟ (اولسن و هاسلت[۲۲]، ۲۰۰۲: ۸). بر همین اساس شناسایی مراحل مدیریت استراتژیک ضروری به نظر می رسد.
مدیریت استراتژیک مسیری سازمان یافته(دارای نظم) به مدیران ارائه میدهد تا بتوانند محیط مورد فعالیت را درک نمایند و سپس وارد عمل شوند. به مفهوم کلی تر، دوجنبه مطرح است:
برنامه ریزی استراتژیک: فعلیت معنی دار(درک شده) که مستلزم تعیین هدف و فرایند تدوین استراتژی است.
اجرای استراتژی: عملیات یا اقدامی که با توجه به نوع برنامه ریزی انجام میشود و شامل مراحل اجرایی و کنترل است. (استونر و دیگران. ۱۳۷۹: ۴۵۱)
جریان منطقی این اقدام منظم حهت تعیین مسیر آینده بر مبنای تجربیات گذشته و منابع موجود در شکل ۲-۱ ارائه شده است. پیکان هایی که به بالا بر میگردد، بیانگر فرایند تغییرات دائمی در اوضا و شرایط می باشد.

تدوین استراتژی
هدف گذاری
برنامه ریزی استراتژیک
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 12:00:00 ب.ظ ]




همبستگی میان افراد جامعه به گونه بردارانه است که تعاون و همدلی و همکاری و نیز رقابت سازنده جای خود را به اموری می دهد که موجبات نابهنجاری های اجتماعی می شود. جامعه برتر جامعه ای است که مسایل اقتصادی و دیگر معضلات و نابهنجاری ها از طریق تعاون، امر به معروف و نهی از منکر و نظارت حل و فصل می شود.
قرآن یکی از علل و عوامل تکدی گری را فقر و نیازمندی انسان ها همراه با نوعی نگاه به شخصیت های انسانی تحلیل و تبیین می کند؛ به این معنا که ریشه تکدی گری هر چند که به ظاهر فقر و بی نوایی و نیاز به برآورده آن است ولی ریشه روانی و شخصیتی نیز دارد. فقر و بی نوایی در تحلیل قرآنی تنها می تواند به عنوان یک انگیزه و سبب مطرح شود ولی این مساله موجب نمی شود تا شخص به سوی تکدی گری روی آورد. قرآن از مومنان می خواهد که تنها توجه خویش را به سوی گدایان مبذول ندارند؛ زیرا در جامعه افراد نیازمند بسیاری هستند که از نظر فرهنگی و اجتماعی و شخصیتی به چنان جایگاهی رسیده اند که برای رفع نیازهای خویش دست به سوی دیگران دراز نمی کنند. راهکار قرآن را می توان در چند چیز خلاصه کرد: اول آن تکدی گری را مساله فرهنگی و اجتماعی بدانند؛ دوم آن که با مساله از راه تشویق و ترغیب به خودداری از تکدی گری برخورد کنند؛ سوم آن که افراد ثروت را به موقعیت و مسایل اجتماعی آگاه سازند و آن را با این مسایل درگیر کنند؛ چهارم آن که با پرداخت و کمک مالی به فقرای عفیف از گسترش تکدی گری و گداپروری جلوگیری به عمل آورند. با این همه قرآن دور نمودن خشونت آمیز و طرد متکدیان و گدایان را نادرست بر می شمارد و از آن نهی کرده و به عنوان عملی ناپسند مذموم بر می شمارد.قرآن برای رهایی از مساله تکدی گری و گدایی پیشنهاد می دهد که نیازهای نیازمندان و بی نوایان از سوی جامعه اسلامی تامین گردد و راهی برای پیش گیری این معضل ایجاد و فراهم گردد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
تکدی‌گری یکی از مشکلات اجتماعی است که خاص کشورهای در حال توسعه نبوده و در بعضی از کشورهای توسعه ‌یافته نیز رواج دارد. فقر، اختلافات خانوادگی، اعتیاد و اغفال کودکان از جمله دلایل بروز این پدیده است. متکدیان که گاه به صورت باندهای سازمان‌یافته فعالیت می‌کنند، اغلب با تحریک احساسات مردم و فریب آنها به کسب درآمد می‌پردازند. تکدی گری علاوه بر قبح اجتماعی، آثار و تبعات مخرب دیگری نیز دارد. به عـنـوان نـمـونـه، از آفات گردشگری به شمار مـی‌آیـد؛ به طوری که مـسـئولان گردشگری کشور هند یکی از دلایل کاهش آمار بازدیدکنندگان از ایـــن کـشــور را افــزایــش تـعــداد متکدیان در اطراف مناطق توریستی اعـلام کـرده‌اند

بخش سوم

 

روش تحقیق

 

فصل اول: جرم زدایی از جرایم ولگردی و تکدی گری

 

مبحث اول: تخطی از اصول جرم انگاری در تجریم ولگردی و تکدی گری

اصل در امور، اباحه است و منع، به تصریح و به ویژه به دلیل نیازمند است. بدیهی است فرد یا مقامی که قصد ایجاد ممنوعیت دارد باید بار اثبات دلایل مفید ممنوعیت و جرم انگاری را عهده دار شود. به طور کلی، قانون گذاران بر پایه ی اصل «زیان» و سه نگرش «پدرسالاری»، «اخلاق گرایی» و «کمال گرایی»، رفتارها را جرم انگاری می کنند و البته نگاهی به مصلحت جامعه دارند. بر اساس اصل زیان، رفتارهایی که موجب زیان فرد یا جامعه می شوند، باید جرم انگاری گردند. طبق نگرش پدرسالاری، فرد نه تنها مجاز به زیان رساندن به دیگران نیست، بلکه به خود نیز نمی تواند آسیب برساند. بر اساس دیدگاه اخلاق گرایی، علاوه بر رفتارهای زیان آور، اعمالی که باعث تجاوز به اخلاقیات جامعه می شوند نیز باید جرم انگاری شوند. بنا بر نگرش کمال گرایی، برای رسیدن به کمال معنوی، باید رفتارهایی جرم انگاری شوند که باعث سقوط معنوی فرد و جامعه و آسیب به فضلیت های اخلاقی می شوند[۶]. برخی بر آن اند که بهترین راهکار برای جلوگیری از سوء استفاده ی دولت ها از قدرت خود برای محدود کردن حقوق بشر، اقتباس معیارها و ویژگی های جرم انگاری از اسناد بین المللی حقوق بشر است. اینان، قانونی بودن، ضرورت داشتن، سودآوری، ارزیابی پذیری، موثر و قابل اجرا بودن، شفافیت و جامعیت را از ویژگی های جرم انگاری در اسناد بین المللی بر شمرده اند[۷] . توضیح این که ایجاد محدودیت در آزادی های فردی در قالب جرم انگاری، باید تنها به عنوان آخرین راه حل و به موجب قاونی شفاف، عادلانه و در دسترس بوده و منافع اعمال حقوق کیفری بیش از ضررهای آن باشد. بدین معنا که در نهایت، نرخ ارتکاب رفتار جرم انگاری شده کاهش یابد و در مقابل، تا جایی که ممکن است هزینه های اقتصادی ناشی از به کارگیری اجرای مختلف دستگاه عدالت کیفری (مانند هزینه های نگهداری و بازپروری زندانیان و نیز کشف و تعقیب جرم و مجازات خاطیان) و نیز هزینه های غیر اقتصادی آن (همچون «جرم زدایی بالقوه» در نتیجه ی برچسب زنی به مرتکبان آن رفتار، بروز خلاهای تربیتی برای خانواده ی فرد زندانی) کاهش یابد. افزون بر آن، تمهیدات، مقدمات و امکانات لازم برای مقابله با رفتار جرم انگاری شده در دسترس نهادها و کنشگران عدالت کیفری قرار بگیرد.
برای جرم انگاری اصولی، معیارهای مختلفی پیشنهاد شده است. به نظر می رسد پاسخ گویی به سه پرسش مطرح شده در گزارش کمیسیون سابق اصلاح حقوق جزا در کانادا موسوم به «حقوق جزای ما» در سال ۱۹۷۶ می تواند راهنمای مناسبی برای جرم انگاری متناسب باشد: ۱٫ آیا عمل مورد نظر، به طور جدی به دیگران لطمه وارد می کند یا خیر؟ ۲٫ آیا آن رفتار، ارزشهای اساسی جامعه را چنان شدید نقض می کند که برای جامعه آسیب زا باشد؟ ۳٫ آیا می توان اطمینان داشت که اقدامات اجرایی لازم برای استفاده از حقوق کیفری علیه آن عمل، خود موجب نقض ارزش های اساسی جامعه نخواهد بود؟[۸] معیار پیشنهادی کمسیون مذکور، قرابت های زیادی با معیار پالایش دارد. بر اساس معیار پالایش نیز باید احراز شود که بنا بر یک سری اصول و مبانی نظری (مانند اصل صدمه)، دولت مجاز به مداخله در حوزه ی حقوق و آزادی های فردی شهروندان است[۹]. بر این اساس، اگر رفتار مورد نظر، در تعارض با اساسی ترین اصول پذیرفته شده ی جامعه باشد، به طوری که واکنش در قبال آن ضرورت داشته باشد، رکن اول موجود و محقق است. به نظر نمی رسد که ولگردی یا تکدی گری را بتوان معارض با اساسی ترین اصول جامعه ی ایران دانست. هر چند امکان تشخیص دقیق و احصای اجماعی اصول اخلاقی جامعه، بسیار دشوار می نماید و معیار پیشنهادی هم ضابطه و ملاک مشخصی برای کشف و درک این اصول ارائه نمی کند، به نظر می رسد
نمی توان ولگردی و تکدی گری را با عقاید و باورهای جامعه ی ایران امروز و در نتیجه با اصول اساسی پذیرفته شده ی آن، در تضاد دانست. بدیهی است هنگامی که بیشتر شهروندان جامعه ی مذهبی ایران، کمک به تهی دستان و افراد بی خانمان را یک ارزش اخلاقی برگرفته از آموزه های دینی تلقی می کنند و آیات و روایات بر و احسان به دیگران، در میان آنان مشهور است، دیگر
نمی توان از تعارض این رفتارها با اصول اخلاقی پذیرفته شده در این جامعه سخن گفت.
رکن دوم این معیار، با این رویکرد که از حقوق کیفری باید به عنوان آخرین راه حل برای کنترل اجتماعی استفاده کرد[۱۰]. مرتبط است. بنابراین این رکن- که شامل اطمینان از فقدان روش های کمتر آمرانه و کمتر مزاحمت آمیز و احراز این امر که جز مجازات فاعل، راه دیگری برای جلوگیری از رفتار مورد نظر وجود ندارد[۱۱]. زیرا معقول نیست که بپنداریم جرم انگاری این رفتارها و اعمال ضمانت اجرای کیفری نسبت به این موضوعات، در مقایسه با توانمندسازی اجتماعی و پیشگیری اولیه و ثانویه موثرتر است. چندان دور از ذهن نیست که تصور کنیم جرم دانستن این اعمال، فرار دولت از زیر بار تکلیف خویش مبنی بر تامین امنیت شغلی و ریشه کردن فقر (به تصریح مقدمه ی قانون اساسی ایران) در جامعه ی اسلامی و به تعبیری، جرم انگاری فقر است.
رکن سوم، به نوعی نگرش هزینه –فایده ی اقتصادی یا به عبارت دیگر، به نتایج عملی ناشی از جرم انگاری اشاره دارد؛ به این معنا که باید یقین داشت که با جرم انگاری یک عمل، دستگاه عدالت کیفری قادر به تحدید دامنه ی آن عمل می گردد و هزینه های اجرایی مداخله ی عدالت کیفری درمقایسه با منافعی که عاید جامعه می شود، ناچیز خواهد بود[۱۲]. درباره ی این رکن هم باید گفت که گرچه جرم دانستن این اعمال، بسیار کم هزینه تر و آسان تر از اقدامات دامنه دار اجتماعی برای افزایش سطح رفاه جامعه و مقابله با فقر است، توسل به جرم انگاری، هزینه های دیگری نیز برای جامعه در پی خواهد داشت که در بخش بعدی مقاله به برخی از آن ها اشاره خواهد شد. افزون بر این، آن چه در رکن سوم مد نظر تدوین کنندگان نظریه ی جرم انگاری بر مبنای معیار پالایش بوده، احتساب هزینه ها و منافع حاصل از آن، برای جامعه به معنای اعم بوده است، نه مصالح دولت به گونه ی خاص.

مبحث دوم: منافع حاصل از جرم زدایی ولگردی و تکدی گری

جرم زدایی از این رفتارها، چه در اثر شکست و ناتوانی مداخله ی کیفری صورت گیرد (سیاست تسلیم) و چه واقعا خواسته شده باشد (سیاست تساهل و تسامح)[۱۳]، نتایج یکسانی را به دنبال دارد.

گفتار اول: مقابله با تورم کیفری

به عقیده اندیشمندان علوم جنایی، «تورم کیفری» به معنای «تنوع و ازایش عناوین مجرمانه از طریق جرم انگاری های قانونی به دو صورت نظری (تصویب قوانین جدید) و عملی(تقویت و به کارگیری قوانین قدیمی) و نیز جرم انگاری های قضایی است. بر این اساس، این پدیده، نتیجه ی طبیعی جرم انگاری وسیع قانونی و قضایی در داخل نظام سیاست جنایی است» [۱۴] یا به معنای تصویب بدون ضرورت مقررات کیفری و قطور کرد بی حد و حصر مجوععه قوانین کیفری و
جرم انگاری های غیر ضروری است که در عمل، موجب سردرگمی شهروندان و حتی قضات و مجریان عدالت کیفری می گردد[۱۵]. از پیامدهای نامطلوب وجود این نقیصه در دستگاه عدالت کیفری، نزول شأن قانون است. وقتی یک نظام عدالت کیفری، بی نزاکتی های خرد خیابانی مانند گدایی منفعلانه را جرم انگاری می کند و در عین حال، در قبال اعمال جداً آسیب زایی مانند فرار مالیاتی از سازوکارهای غیر کیفری استفاده می کند تا آن ها را خارج از حوزه ی تسلط حقوق کیفری قرار دهد، باعث بی اعتمادی مردم به حقوق کیفری می شود[۱۶] اتخاذ چنین رویه ای باعث می شود که افکار عمومی جامعه، حقوق کیفری را حامی طبقات مرفه، صاحبان نفوذ و یقه سفیدها و نیز وسیله ی سرکوب و تنبیه طبقات فرودست تلقی کنند. بی تردید غلبه ی چنین نگاهی، افزایش احساس بی عدالتی و تضعیف کلیت نظام کیفری را در پی خواهد داشت.
از دیگر پیامدهای منفی تورم کیفری می توان به از بین رفتن معنا و مفهوم ارزش های اساسی جامعه، ایجاد یک حقوق جزای فنی در حال رشد که با لطمه زدن به آزادی های اساسی، سبب ترس و در عین حال بی اعتنایی شهروندان می شود، سوء استفاده از شهروندان عادی ناآگاه از گستره ی قوانین از سوی ادارات تخصصی که به قوانین مرتبط با تکالیف و اختیارات خود اشراف دارند، بالا رفتن رقم سیاه و خاکستری بزهکاری، اطاله ی دادرسی و در نتیجه از بین رفتن ویژگی قطعیت و ارعابی کیفرها، زوال اهداف اصلاحی مجازات ها و کاهش سرعت و دقت در رسیدگی های کیفری اشاره کرد[۱۷]. پیادهای منفی مذکور، در نهایت به بروز اختلال در فعالیت روان و کارآمد نظام های قضایی و اجرای مناسب عدالت منتهی خواهد شد[۱۸]. بدیهی است کاهش و مدیریت نظام عدالت کیفری و اشخاص و نهادهای مسئول کنترل رسمی جرم، در قبال جرایم کم اهمیت، جرایمی که فاقد معیارهای جرم انگاری صحیح و اصولی اند و با شیوه های غیر قهرآمیز هم می توان با آن ها برخورد کرد، می تواند از بروز یا تشدید مشکلات مذکور جلوگیری کند. از دلایل بروز پدیده ی تورم کیفری، عدم تفکیک مین انحراف و جرو و در نتیجه، جرم انگاری انحرافات است. مجرم پنداری منحرفان، تضعیف حقوق کیفری را در پی دارد؛ زیرا بی تردید تعداد منحرفان جامعه در مقایسه با مجرمان، بسیار بیشتر بوده و حتی شاید برآورده نشدنی باشد و لذا اجرای قانون منتفی می گردد[۱۹]. البته اگر ماده ۷۱۲ قانون تعزیرات را مقرره ای متروک بدانیم؛ به این معنا که با وجود امکان اجرا یا قابلیت اجرایی، در دادگاه ها و دیگر نهادهای رسمی به آن عمل نمی شود[۲۰]، به نظر می رسد که حفظ آن، در افزایش بار کیفری نظام عدالت کیفری موثر نباشد و به تورم کیفری به معنای رایج در ادبیات جرم شناسی و سیاست جنایی در نتیجه انسداد کیفری منجر نشود.

گفتاردوم: رهایی قانون گذار از اتهام جرم انگاری فقر و آثار آن

نگاهی به متن ماده ی ۷۱۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ نشان می دهد که تهدید کیفری در آن متوجه فقرا و افراد بی خانمان است. توضیح این که برخی از نظریه های جرم شناسی که قرابتی اساسی با مارکسیسم داشته و به نظریه های جرم شناسی تضاد شهرت دارند، همواره قانون گذاران کشورهای غیر سوسیالیستی را به تلاش برای حفظ منافع طبقه ی حاکم از رهگذر جرم انگاری ویژگی های طبقاتی و عادات معمول طبقه ی فرودست جامعه متهم می کنند. طبق آموزه های این جرم شناسی، وصف جرم، ذاتی رفتار نیست، بلکه قضاوت صاحبان قدرت درباره ی ویژگی ها و رفتارهای مردم است[۲۱] اینان معتقدند که گروه های قدرتمند اجتماعی، فرایند تعریف رفتارهای مجرمانه را تحت نفوذ خود دارند و تعریف های حاصله را به جامعه تحمیل می کنند. برای مثال، ممکن است کش رفتن اجناس از فروشگاه ها سرقت محسوب شود، ولی در مقابل، تبلیغات تجاری دروغین، صرفا نوعی سرپیچی از مقررات تجاری تلقی گردد[۲۲]. جرم شناسان انتقادی بر این باورند که جرم، یا محصول نظام تقنینی، قضایی و انتظامی است و یا در نحوه ی حکمرانی و تقسیم و توزیع امکانات رفاه اجتماعی از سوی نظام حاکم ریشه دارد. این جرم شناسان معتقدند که جرم انگاری برخی جرایم مانع، سرپوش گذاشتن بر قصور و ناتوانی دولت در تامین معاش، رفاه و شرایط یک زندگی مطلوب رای افراد است[۲۳]. برخی مانند چمبلیس و سیدمن، تا آن جا پیش رفته اند که اظهار می دارند همه ی پژوهش های صورت گرفته درباره ی نحوه ی پیدایش هنجارهای قانونی، نشانگر اهمیت چشمگیر فعالیت گروه های قدرتمند و بهره ور اجتماعی (و نه منفعت همگانی) در تعیین متن و محتوای قانون هستند و هر چه موقعیت سیاسی و اجتماعی گروه بالاتر باشد، احتمال اینکه دیدگاه هایش در قوانین انعکاس یابد، بیشتر است. این جرم شناسان بر این باورند که قانون، هم در ساختار و هم در عملکرد، در جهت منافع گروه های قدرتمند جامعه عمل می کند و به منفعت عمومی، تتنها در حدی توجه می شود که با منافع گروه های قدرتمند در تعارض نباشد[۲۴]. بدیهی است که جرم زدایی از این افعال، قانون گذاری را که به حکم قانون اساسی در اصولی همچون ۳، ۱۲، ۲۱، ۲۳، ۲۹، ۳۱ و ۴۳ این قانون، موظف به ایجاد رفاه عمومی و رفع و ریشه کنی فقر و محرومیت است، از چنین اتهاماتی تبرئه می کند.

گفتار سوم: تشویش قانون گذار به وضع قوانین حمایتی

در خصوص برنامه های فقرزدایی در ایران چنین گفته شده است:که به جرئت می توان گفت که هیچ گونه برنامه فقرزدایی جامع و مصوبی که تمامی زمینه ها و ریشه های فقر را مورد توجه قرار داده باشد در ایران وجود ندارد[۲۵].
نیز ریشه های آسیب شناختی برنامه های فقرزدایی در ایران، عواملی چون آشفتگی و پراکندگی در سیاست ها و برنامه های فقرزدایی در ایران، عواملی چون آشفتگی و پراکندگی در سیاست ها و برنامه های فقرزدایی، تعدد نهادهای عهده دار فقرزدایی و فقدان مرجع و مسئول ملی در این حوزه و نیز فقدان یک استنباط واحد از مقوله ی فقر در میان نخبگان علمی و اجرایی کشور دانسته شده است[۲۶]. شاید بتوان مورد اخیر را به موضوع بحث مرتبط دانست، با این توضیح که آنچه از سوی نخبگان علمی و دانشگاهی، فقر و سزاوار حمایت قانونی و دولتی تلقی می شود، نخبگان اجرایی کشور – احتمالا مستند به ماده ی قانونی در مورد مطالعه - آن را بزه و سزاوار عقوبت می دانند. به همین دلیل، در مقدمه ی قانون مصوبه ی شورای عالی اداری مصوب ۱۳۸۷ در خصوص ساماندهی متکدیان، ولگردان، افراد بی سرپرست، گمشده، متواری، در راه مانده و موارد مشابه، و در بیان اهداف وضع این اهداف وضع این مصوبه، علاوه بر اصلاح ساختار و ایجاد هماهنگی در فعالیت دستگاه های اجرایی و تنظیم وظایف دستگاه های عمومی و دولتی، از ارتقای کارایی و بهبود روش های مربوط به «مبارزه» با این امور سخن به میان می آید و در ماده ی ۴ این قانون، در معرفی گروه های مختلف مشمول این مصوبه، از «افراد متهم به ارتکاب جرم، اعم از متکدیان و ولگردان حرفه ای» نام می برد.
آشکار است که با جرم زدایی از این رفتارها، طبیعتا حمایت رسمی از ولگردان و متکدیان ممکن
می شود و قانون گذار ملزم به وضع قوانین حمایتی در راستای ساماندهی به وضعیت آن ها خواهد شد. بدیهی است مادام که عملی جرم و مرتکبانش مجرم، ضد اجتماع و ناقضان نظم اجتماعی و اصول اخلاقی جامعه محسوب شوند، امکان اعمال اقدامات حمایتی برای بهبود وضعیت آن ها چندان متصور نیست اما با جرم زدایی از این اعمال، اقناع دولت -در معنای عام- برای حمایت از این قشر با وضع قوانین حمایتی و در نتیجه رفع یک آسیب اجتماعی، آسان تر و دست یافتنی تر خواهد بود.

گفتار چهارم: هم سویی با موازین شرعی و عرفی

در هیچ یک از منابع و متون فقهی نمی توان نص یا اجتهادی دال بر تحریم و تعریز تکدی گری یا ولگردی یافت، بلکه بر عکس، همواره از استحباب یا وجوب کمک به نیازمندان و فقرا که معمولا از آن با نام صدقه یا انفاق یاد می شود سخن به میان آمده و بسیار بدان توصیه شده است[۲۷]. قسمتی از مالیات های رایج در نظام اسلامی به نام زکات نیز به حکم آیه ی ۶۰ سوره ی مبارکه ی توبه به هزینه کردن آن در مواردی همچون کمک به فقرا، مسکینان و در راه ماندگان (که شاید با تسامح بتوان ولگردان را از مصادیق آن دانست) اختصاص یافته است[۲۸]. هیچ یک از فقها نیز با عنایت به آیات پیشین و روایات موجود و با توجه به این واقعیت که قرآن کریم برای سائلان نیز حقی در اموال دیگران شناخته[۲۹] و راندن آن ها را نهی کرده است[۳۰]، به تعزیر متکدیان و ولگردان حکم نداده و در بدترین حالت تنها به کراهت تکدی گری حکم داده است.
عرف جامعه ی امروز نیز گرچه ولگردی را نوعی انحراف می داند، از جرم انگاری آن استقبال نکرده است. شاهد این ادعا، نحوه برخورد مردم و حتی خود نظام عدالت کیفری با این پدیده است. تشکیل پرونده های کیفری با موضوع ولگردی یا تکدی گری به قدری نادر است که رویه ی قضایی قابل ذکری مشاهده نمی شود. شهرداری ها و نیرو های انتظامی، تنها در برهه های زمانی خاص و بر اساس دستورات ناشی از مصلحت سنجی های مقطعی، تحت عنوان«عملیات ضربتی جمع آوری متکدیان» اقدام به توقیف و تحویل متکدیان به سازمان بهزیستی یا نهادهای مشابه دیگر می کنند. وقتی هنوز در بسیاری از نقاط کشور، از متکدیان بی خانمان و دوره گردی که برای جمع آوری کمک های مادی به درب منازل مردم رجوع می کنند به گرمی استقبال می شود و در بسیاری مناطق، آن ها را «درویش» خطاب می کنند، باید از متروک بودن ماده ی ۷۱۲ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ (البته صرف نظر از جرم کلاشی در ماده که چنان که گفته شد در خصوص تشخیص مفهوم و تعیین مصادیق آن اختلاف نظر وجود دارد) سخن گفت.

گفتارپنجم: جلوگیری از نقض غرض قانون گذار

قانون گذار برای مرتکبان این رفتارها مجازات یک تا سه ماه حبس را در نظر گرفته است. بر اساس تبصره ی ۳ ماده ی ۳ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی انقلاب مصوب ۱۳۸۱، رسیدگی به جرایمی که مجازات آن ها تا سه ماه حبس می باشد، بدون انجام تحقیقات مقدماتی در دادسرا، مستقیما در دادگاه انجام می پذیرد، اما در حال حاضر، با وضع بند الف ماده ی ۹ قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۳۸۷، رسیدگی به جرایمی که چنین مجازاتی برای آن ها در نظر گرفته شده، در صلاحیت این شوراست و طبق تبصره ی همین ماده نیز شورای حل اختلاف برای صدور حکم به مجازات حبس، مجاز شناخته نشده است. علاوه بر این که به طور کلی –صرف نظر از عدم شایستگی شورا برای صدور حکم به کیفر حبس- طبق مفاد بند ۱ ماده ی ۳ «قانون نحوه ی وصول برخی از درآمدهای دولت مصوب ۱۳۷۴»، حتی محاکم نیز مجاز به صدور حکم حبس های کوتاه مدت (تا سه ماه) نیستند و موظف به تبدیل مجازات به جایگزین های حبس از جمله هفتاد و یک هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی می باشند. آشکار است که صدور حکم به پرداخت جزای نقدی برای کسانی که علی القاعده در شرایط فقرمطلق به سر می برند، به هیچ عنوان منطقی و معقول نبوده و هیچ یک از اهداف مجازات ها (حتی هدف ارعابی مجازات) را برآورده نمی سازد و به نوعی، به نقض غرض قانون گذار منتهی می گردد. این آشفتگی در تعیین کیفر، وقتی تشدید می شود که محکوم علیه قادر به پرداخت جزای نقدی تعیین شده نباشد و مجددا بر اساس ماده ی ۱ قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۷۷، به ازای هر سیصد هزار ریال، یک روز در حبس بماند.
حتی اگر ماده ی ۷۲۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، به صراحت قانون اقدامات تامینی و تربیتی مصوب ۱۳۳۹ را نسخ نمی کرد، نیز امکان استناد به این قانون و امکان اعمال ماده ی ۶ آن قانون علیه متکدیان و ولگرد یا متکدی یا قواد سخن می گوید که مجازات قانونی آن حبس بوده و ارتکاب جرم هم ناشی از شیوه ی زندگی فاعل باشد. بی تردید، نفس ولگردی یا تکدی –بدون ارتکاب جرمی دیگر که ولگردی یا تکدی، زمینه ساز ارتکاب آن باشند- مجوز اعمال ماده ی مذکور نبود. البته به نظر می رسد با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ و به کارگیری تدابیری همچون تعویق صدور حکم یا اعمال مجازات های جایگزین حبس از سوی قاضی (به ویژه دوره ی مراقبت)، مشکل یاد شده تا حدودی رفع گردد.

مبحث سوم: معایب جرم زدایی از ولگردی و تکدی گری

هرچند جرم زدایی از این جرایم می تواند منافع پیش گفته را به دنبال داشته باشد، بروز دو ایراد اساسی ناشی از مبادرت به جرم زدایی از این اعمال را نیز نمی توان نادیده گرفت:

گفتار اول: از دست دادن مزایای جرم انگاری جرایم مانع

چنانچه قانون گذار به جرم انگاری انحرافات و به طور کلی رفتارهایی بپردازد که حاکی از حالت خطرناک بوده و ممکن است زمینه ساز ارتکاب جرایم باشند و خسارت هایی را هر چند غیر فوری و در آینده برای جامعه ایجاد کنند[۳۱]، در حقیقت، به دنبال شناسایی و ایجاد «جرایم مانع» است. به ترتیب، جرایم مانع را می توان انحرافاتی دانست که به رغم آنکه ذاتا برای جامعه خطری ندارند اما از آنجا که استقرار آن ها می تواند زمینه ساز جرم باشد، به طور قراردادی جرم انگاری می شوند[۳۲]. بنابراین، اندیشه ی جرم انگاری این انحرافات و مجازات مرتکبان رفتارهای انحرافی زمینه ساز جرایم اهم، با هدف پیشگیری کیفری از وقوع جرایم مهم تر مطرح شده است؛ برای مثال، جرم انگاری حمل و نگهداری سلاح (هرچند هیچ استفاده ای از آن نشده باشد) برای جلوگیری از ارتکاب جرایمی چون قتل، ایراد جرح، تهدید، زورگیری، قدرت نمایی با سلاح تسهیل می شود. برخی از جرم شناسان، به درستی ولگردی و تکدی گری را نیز از جمله ی جرایم مشابهی بوده که به وسیله ی سلاح ارتکاب می یابند یا ارتکاب آن ها با وجود سلاح تسهیل می شود. برخی از جرم شناسان، به درستی ولگردی و تکدی گری را نیز از جمله ی جرایم مانع دانسته اند[۳۳] و میتوان استنباط کرد که غرض قانون گذار از این جرم انگاری، مقابله با روش و سبک زندگی کسانی است که با پیروی از این سبک زندگی، خود را در معرض انواع بزهکاری ها و البته بزه دیدگی های خیابانی قرار می دهند. بی تردید، این روش زندگی، فرد را در معرض ارتکاب یا بزه دیدگی جرایمی چون انواع سرقت، اعتیاد، برخی جرایم جنسی، ایجاد مزاحمت، جرایم علیه تمامیت جسمانی و … قرار می دهد. آداب معاشرت و سبک زندگی افراد، نظیر مکان هایی که شخص به آن رفت و آمد می کند، کسانی که با آنان معاشرت دارد و شیوه ی خاص سبک کار وی و به طور کلی، پذیرش آگاهانه ی سبک زندگی حاشیه ای یا مغایر با قانون، ارتباط بسیار نزدیکی با ارتکاب جرم دارد[۳۴]. بنابراین، در صورت جرم زدایی از این جرایم، این هدف قانون گذار که جلوگیری از ارتکاب جرایم مهم تر
می باشد محقق نشده و این مزیت ناشی از جرم دانستن ولگردی و تکدی گری از دست می رود. علاوه بر این، بر اساس نظریه ی «سبک زندگی»، شیوه ی زندگی افراد –به عنوان یکی از عوامل تبیین علت بزه دیدگی ایشان- افراد را کمتر یا بیشتر در موقعیت ها یا فضاهایی قرار می دهد که ممکن است رو در روی مجرمان بالقوه قرار گیرند و بزه دیدگی آن ها تسهیل شود[۳۵]. با توجه به بیان پیشین، شیوه ی زندگی باز و بی قید ولگران و متکدیان، آن ها در معرض خطر بزه دیدگی نیز قرار می دهد.

گفتاردوم: محقق نشدن اهداف تربیتی قانون گذار

اگر قانون گذار به جای اعمال مجازات، در صدد بازپروری متکدیان و ولگردان باشد (مانند آنچه در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، تحت عنوان «دوره ی مراقبت» ذیل فصل «مجازات های جایگزین حبس» قید شده و شامل فعالیت هایی همچون حرفه آموزی یا اشتغال به حرفه ای خاص، درمان بیماری یا ترک اعتیاد می شود)، در صورت جرم زدایی از این رفتارها، امکان الزام مرتکبان به پایبندی به اقدامات تربیتی و گذراندن دوره های آموزشی و بازپذیرنده از بین می رود و این هدف قانون گذار تحقق نمی یابد. شاید به همین دلیل است که در ماده ی ۵ قانون مصوبه ی شورای عالی اداری در خصوص ساماندهی متکدیان، ولگردان، افراد بی سرپرست، گمشده، متواری، در راه مانده و موارد مشابه مقرر شده است:
چنان چه صدور قرار یا رای قضایی برای هر یک از افراد موضوع این مصوبه، ضرورت داشته باشد، مسئولیت امر به عهده ی دادگستری استان (دادگاه) است. دادگستری استان می تواند نسبت به تعیین قاضی مستقر در مجتمع اردوگاهی به منظور تسریع در رسیدگی اقدام نماید.
اگر متکدی یا ولگرد، از اقدامات دستگاه های مسئول و عهده دار اجرای این قانون (اعم از دادگستری، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی، کمیته ی امداد امام خمینی، اداره ی کر و امور اجتماعی و شهرداری) تمکین نکند، چاره ای جز استمداد از دستگاه قضایی و بهره گیری از الزام موجود در حکم یا قرار قضایی وجود ندارد که البته در شرایط کنونی با عنایت به تصویب و اجرایی شدن قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ می توان با استناد به مواد ۶۴، ۶۵ و ۸۳ این قانون، نسبت به الزام او به انجام یکی از دستورهای مندرج در ماده ی ۴۳ که جنبه ی تامینی و تربیتی دارند (درمان بیماری یا اعتیاد، حرفه آموزی اشتغال به حرفه ای خاص، گذراندن دوره یا دوره های خاص آموطش و یادگیری مهارت های اساسی زندگی یا شرکت در دوره های تربیتی، اخلاقی، مذهبی، تحصیلی یا ورزشی و …) اقدام کرد.
البته چنانچه رویکرد قانون گذار در قبایل جرایم، یک رویکرد «مدیریتی خطر مدار» مبتنی بر سیاست های کنترل جرم مشهور به «عدالت سنجشی یا آماری» باشد، دیگر نمی توان به دنبال باز پروری و ایجاد تحول در شخصیت و نحوه ی رفتار بزهکاران بود، بلکه در چنین رویکردی، بر کاهش آسیب های ناشی از جرم و فرصت های ارتکاب آن تاکید می شود و باور بر این است که برای حفاظت از جامعه باید توان مجرمانه ی مجرمان را از آن ها تاکید می شود و باور بر این است که برای حفاظت از جامعه باید توان مجرکانه ی مجرمان را از آن ها سلب کرد و بدین ترتیب، جامعه را از خطر آسیب رسانی آن ها مصون ساخت. در این رویکرد، درمان بالینی فرد بزهکار به منظور اصلاح و درمان، جای خود را به فنون شناسایی، طبقه بندی و اداره ی گروه های مجرمان بر اساس معیار خطرناکی و احتمال خطر تکرار جرم می دهد و ساز و کارهای حقوق کیفری از کارکردهای اخلاقی، بازدارندگی، بالینی و پیشگیری خود دور می شوند[۳۶]. اما باید توجه داشت که از این رویکررد معمولا در جرایم مهم و مجرمان خطرناک استفاده می شود و پیگیری اهداف عدالت سنجشی درباره ی جرایم تکدی گری و ولگردی چندان معمول نیست، به ویژه آن که سیاست جنایی ایران، بر خلاف کشورهای اروپایی -که در دو دهه ی اخیر، سیاست جنایی کرامت مدار، دادرسی عادلانه، نگاه انسانی به مجرم و سیاست اصلاح محور را حداقل در برخی جرایم کنار گذاشته اند و به سمت راهبردهای سخت گیرانه و امنیت محور رفته اند- با وضع قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و نیز قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ نشان داده است که مسیر عکس را می پیماید. به نظر می رسد از ابتدای دهه ی هشتاد شمسی و با به رسمیت شناخته شدن دستاوردهای علمی، موازین حقوق بنیادین افراد، حقوق بشر (در لوایح متعدد تنظیمی و بخشنامه های کیفری ماهوی و شکلی صادره از سوی رئیس وقت قوه قضاییه)، سیاست جنایی تقنینی ایران به سمت کرامت مداری بیشتر و رعایت حقوق و آزادی های فردی شهروندان و نیز حقوق متهمان متمایل شده است[۳۷]. به این ترتیب، در بسیاری از جرایم (به ویژه جرایم عمومی از جمله جرایم مورد بحث)، می توان رویکرد قانون گذار ایران را رویکردی اصلاحی، درمانی و تربیتی دانست و با این وصف می توان گفت که جرم زدایی از این رفتارها، اهداف تربیتی نظام کیفری در قبال مرتکبان تکدی گری و ولگردی را ناکام خواهد گذاشت.

فصل دوم: منشا و مکان های تکدی گری و ابزارهای رفع تکدی گری

 

مبحث اول: ابزارها و راه‌های رفع تکدی گری

به منظور ریشه کن نمودن پدیده گدایی، امروزه سازمان‌های مسؤول «ابزارها» و راه‌های متعددی را در اختیار دارند که به مقتضای سیاست‌های انتخابی و هدف‌های کارشناسانه، الگوها و پیامدها و با توجه به مقدورات و محدودیتهای خود، آنها را به کار می‌برند. این راهکارها را می‌توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
۱- ادغام و همکاری هماهنگ همه سازمانها و خیریه ها در یک تشکیلات منسجم جهت جمع آوری امکانات برای مقابله با پدیده تکدی.
۲- قانونی کردن مقابله و مبارزه با تکدی و معرفی قضایی و حقوقی رفتار تکدی گری به عنوان عملی که نقض قانون می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:00:00 ب.ظ ]




 

      1. مزروعی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی تحت عنوان« ارائه ی الگوی ارتباطات سازمانی برای یک سازمان نظامی» چنین بیان می دارند که ارتباطات در بالندگی سازمان ها نقشی اساسی دارد. سطح مطلوبی از ارتباطات سازمانی میان افراد می تواند بستر تعامل سالم و سازنده را برای تعالی انسان و سازمان فراهم نماید. هدف اصلی تحقیق ایشان، ارائه الگوی ارتباطات سازمانی اثربخش برای یک سازمان نظامی می باشد. بر این اساس پس از طراحی و اعتباریابی الگوی مفهومی، با بهره گرفتن از روش های تحقیق همبستگی و پیمایشی، مشخص شد که در میان مولفه های ارتباطات سازمانی، محتوای ارتباطی، بالاترین رتبه و اهمیت را دارد و سپس به ترتیب، سبک های ارتباطی و مسیرهای ارتباطی و در آخر مجاری ارتباطی قرار دارد. هم چنین عامل انسانی و مولفه های آن (ویژگی های فردی، ویژگی های اجتماعی و مهارت های ارتباطی افراد) در مقایسه با عامل سازمانی و مولفه های آن (ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی)، ارتباطات سازمانی سازمان مورد نظر را اثربخش تر می کند.

    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه


 

    1. فلاحتی (۱۳۸۳) در تحقیقی با عنوان« بررسی موانع ارتباطات در سازمان راه آهن از دیدگاه مدیران و کارکنان» در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران نشان داد که بین نظر مدیران و کارکنان در مورد موانع برقراری ارتباطات تفاوت معنی‌دار وجود ندارد.

 

    1. الهی(۱۳۸۳) در تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی مدیران و تعهد سازمانی معلمان شهرستان مانه و سملقان سال تحصیلی ۸۳-۸۲»، در قالب پایــــان نـــامه کارشناسی ارشد نشان داد که:

 

۱- بین مهارت های ارتباطی مدیران و تعهد سازمانی معلمان رابطه وجود ندارد.
بین هر یک از مهارت های ارتباطی مدیران (کلامی،شنیداری، بازخور) و تعهد سازمانی معلمان رابطه وجود ندارد.

 

    1. دادپند(۱۳۸۲) در تحقیقی با عنوان « بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی میران و تعهد سازمانی دبیران مدارس راهنمایی شهر شیروان – سال تحصیلی ۸۲-۸۱ »، در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد نشان داد که بین مهارتهای ارتباطی مدیران و تعهد سازمانی دبیران از دیدگاه دبیران رابطه مشاهده شد. همچنین بین مهارتهای کلامی، شنود و بازخور مدیران و تعهد سازمانی دبیران، از دیدگاه دبیران رابطه وجود داشت. همچنین بین مهارتهای ارتباطی مدیران و رشته تحصیلی آنان (مدیریت وغیر مدیریت ) از دیدگاه دبیران رابطه ای مشاهده نشد.

 

    1. مسعودفر(۱۳۷۸) تحقیقی با عنوان «بررسی رابطه ارتباطات سازمانی با رضایت شغلی کارکنان بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان»، در قالب پایان‌نامه کارشناسی ارشد انجام داده که نتایج حاصل از پژوهش وی به صورت زیر می باشد:

 

بین ارتباطات اثربخش و رضایت شغلی رابطه وجود دارد،
بین بازخور در فرایند ارتباطی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد،
بین تعدد کانال‌های ارتباطی و رضایت شغلی رابطه وجود دارد.
همچنین در کنار نتایج اصلی مشخص شد که متغیرهای اصلی پژوهش به متغیرهای تعدیل کننده (جنس، سن، سابقه خدمت و میزان تحصیلات) نیز بستگی ندارد.

 

    1. هاشمی‌طاری(۱۳۷۸) نیز در تحقیق خود با عنوان« بررسی رابطه بین ارتباطات اثربخش و جو سازمانی دبیرستان‌های دخترانه دولتی شهر تهران از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی۷۹-۷۸،» در قالب پایان‌نامه کارشناسی ارشد چنین نتیجه می گیرد که:

 

بین ارتباطات اثربخش و جو سازمانی رابطه وجود دارد.
اثربخشی ارتباطات در مدارس با جو باز، بیشتر از اثربخشی ارتباطات در مدارسی است که جو بسته دارند.
بین هر یک از متغیرهای ارتباطات اثر بخش شامل: گشودگی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی، تساوی با جو سازمانی رابطه وجود دارد.
نگرش دبیران درباره ارتباطات اثر بخش بر حسب سن و سابقه خدمت آنان تفاوت معناداری را نشان نمی دهد.

 

    1. دعایی (۱۳۷۳) تحقیقی با عنوان« ارائه الگوی ارتباطات سازمانی مناسب در گروه ملی صنعتی فولاد ایران» انجام داده و اذعان می دارد که ارتباطات یکی از مهمترین ابزار جامعه متمدن می باشد و می توان گفت که: « ارتباطات مهمترین عامل توسعه و تعالی انسانی است، به عبارت دیگر ارتباطات برای موفقیت یک انسان متمدن امری حیاتی می باشند ». همانطور که ارتباطات برای انسان متمدن حیاتی است برای انجام عملیات سازمانی یا به عبارت بهتر برای شکل گیری و بقاء سازمان نیز حیاتی می باشد؛ آنچنانکه هربرت سایمون می گوید : بدون ارتباطات، سازمانی وجود نواهد داشت و به همین خاطر می توان گفت امکان تأثیر گروه بر رفتار فرد غیر ممکن خواهد بود. لذا ارتباطات وسیله ای است که از طریق آن وظایف اساسی مدیریت شکل می گیرد. مدیران از طریق ارتباطات هماهنگی ایجاد کرده و کارکنان را هدایت می کنند، برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهند و همانطور که ارتباطات مهمترین ارکان پدیدار شدن سازمانها است عامل تداوم بخش حیات آن نیز می باشد. حجم ارتباطاتی که هر سازمان بدان نیاز دارد به عوامل متعددی بستگی دارد. ماهیت فعالیت و برناممه سازمان یکی از مهمترین این عوامل می باشند. برخی از سازمانها نظیر شرکتهای بیمه، از دیگر سازمانها احتیاج بیشتری به ارتباطات دارند. همانطوری که میزان ارتباط هر انسان با انسان دیگر متفاوت است و احتیاجات و توانایی های ارتباطی متفاوتی دارند، سازمانها نیز که ترکیب متفاوتی از انسانها بوده و اهداف متفاوتی نیز دارند، ترکیب ارتباطی متفاوتی ایجاد می کنند. هر چند که احتیاجات ارتباطی برای سازمان ها متفاوت است، افراد در درون سازمان بیش از انچه که تصور می شود، به فرایند ارتباطات روی می آورند. بر اساس یک تخمین عمومی پذیرفته شده بیش از ۴۰ تا ۶۰ درصد زمان کاری یک واحد تولیدی به شکلهای متفاوت ارتباطی صرف می شود. بعضی از کارکنان وقت بیشتری را صرف ارتباطات نسبت به دیگران می کنند و در واقع هرچه ساختار سازمانی بهتر و مناسب تر شکل گرفته باشد ارتباطات بین کارکنان بهتر انجام می گیرد. بهعنوان نمونه مدیران عالی بین ۷۵ تا ۹۰ درصد وقت خود را صرف ارتباطات می کنند و کارگران غیر ماهر در نقطه مقابل اینها به ارتباط کمتری نیاز دارند. بدین ترتیب ارتباطات وسیله مناسبی برای رسیدن به اهدف سازمانی می باشد، اما به ندرت می توان سازمانی را یافت که از وضع ارتباطی خود راضی باشد. بر اساس یک نقل قول از یک مدیر عالی : « از تمام کارهایی که مدیران انجام می دهند در ارتباطات بدترین اند». یعنی اینکه در میان کارهای مدیران ارتباطات سخت ترین و دشوارترین کارهاست که اغلب مدیران آن را به درستی انجام نمی دهند. در یک بررسی جامع به منظور برسی راه های افزایش بازده واحدهای تجاری و صنعتی در سال ۱۹۹۲ صورت پذیرفت آشکار شد که : « عدم استفاده صحیح از اطلاعات و فقدان ارتباط کارآمد میان تصمیم گیرندگان و مجریان در واحدهای بزرگ و کوچک از مؤثرترین علل ناکامی این واحدها در دستیابی به اهداف مورد نظر و یا رقابت موفقیت آمیز با رقبا است ». نتایج این تحقیقات نشان داد که تنها ۳۰ درصد از گزارشها و بخشنامه ها و اطلاعیه های داخلی به گونه ای تنظیم می شوند که همه دریافت کنندگان به خوبی از مفاد آنها سر در بیاورند و ۷۰ درصد بقیه دستورالعمل ها دارای کیفیتی نا مطلوب و توزیعی نامناسب می باشد. نکته دیگر عدم ارتباط صحیح، عامل ماندن ظرفیتهای مفید در واحدها می باشد. بی اطلاعی مدیران از توانایی های بالقوه واحد خود سبب می شود که بسیاری از فعالیتهای مفیدی که می تواند موجب افزایش کارآیی شود انجام نگیرد و ممکن است هیچگاه شانس مطرح شدن و به فعل درآمدن این تواناییها فراهم نشود. یکی از صاحبنظران بر این باور است که با وجود اهمیت فوق العاده ارتباطات در سازمانها مدیران عنایت کمتری به ممیزی ارتباطات داشته و این در حالی است که سازمانها هر سال مبالغ هنگفتی برای جلسات سازمان نیافته، خبرنامه های غیر مفید، ابزارها و تجهیزات گران قیمت غیر ضروری ارتباطی، سرمایه گذاری می نمایند. در حالی که سرمایه گذاری کمتری در جهت برنامه ریزی ارتباطات صورت می گیرد. یکی دیگر از صاحبنظران در یک پژوهش اقدام به جمع آوری مجموعه ای از دشواریهای سازمانی ناشی از سوء استفاده و عدم استفاده درست از اطلاعات نمود و به این نتیجه رسید که در سازمانها هر سال مبالغ زیادی از طریق اصلاح ارتباطات سازمانی می توان صرفه جویی کرد.

 

    1. شیخ الاسلامی و دیگران(۲۰۱۰) در مطالعه ای تحت عنوان« رفتار شهروندی سازمانی در نگرانی از رضایت ارتباطات: نقش ارتباطات رسمی و غیر رسمی» در بین ۲۳۱ نفر از پاسخ دهندگان صنعت تولید برق به این نتیجه مهم دست یافتند که رضایت از ارتباطات پیش بینی کننده ای قوی از تمام ابعاد رفتار شهروندی سازمانی می باشد.

 

۲-۴-۲٫ پیشینه تحقیق در خارج از کشور

 

    1. «رضایت از ارتباطات، رفتار شهروندی سازمانی و ارتباط این دو متغیر در بین دانش آموزان مقطع متوسطه آریزونا» عنوان تحقیق دیگری است که توسط گیل بلانچارد(۲۰۱۲) مورد بررسی قرار گرفته است و جامعه آماری آن شامل مناطق ۱۲ گانه آموزش و پرورش در آریزونا بود. نتایج تحقیق نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی و رضایت از ارتباطات در مدارس آریزونا رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد که ارتباط معنی داری بین دانش آموزان و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی و رضایت از ارتباطات وجود ندارد.

 

    1. اسکار بنتلو و همکارانش در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه تگزاس آمریکا در مطالعه ای به بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و مدیریت کیفیت جامع پرداختند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد مدیریت کیفیت جامع نقش میانجی را بین عملکرد و رفتار شهروندی سازمانی ایفا می کند؛ بدین معنی که خود رفتار شهروندی باعث بهبود عملکرد سازمانی نمی شود، بلکه وجود مدیریت کیفت جامعه سبب می شود تا رفتار شهروندی سازمانی، بهبود عملکرد را به همراه داشته باشد(اسکار بنتلو و همکارانش[۷۳]، ۲۰۰۸).

 

    1. در سال ۲۰۰۰، « چن » در مطالعه ای با هدف بررسی چگونگی توسعه رفتار شهروندی سازمانی و طرّاحی برنامه ای برای توسعه مستمر آن از طریق سیتسمهای رسمی و غیر رسمی در محیط کار به این نتیجه دست یافت که ارتباط مثبت و معناداری بین رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد فردی، واحد و سازمانی وجود دارد. فضای مثبت کاری، منابع سازمانی، شخصیت روحی و روانی افراد و فرهنگ سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط دارند(چن[۷۴]، ۲۰۰۰).

 

    1. «ارتباطات اجتماعی، رفتارهای مردمی سازمانی، و میزان فروش در سازمان‌های بازاریابی چند سطحی» عنوان تحقیقی است که توسط جان ار. اسپارکس[۷۵]و جوزف ای چنک[۷۶](۱۹۹۹) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که ارتباطات اجتماعی به طوری موثر بر همکاری اعضاء اثر می‌گذارد که این نیز به نوبه خود، باعث اثرهای مستقیم و غیر مستقیمی بر روی فروش می شود.

 

    1. سارا جین لرسن[۷۷]، از دانشگاه مارکوئیت[۷۸]، تحقیقی با عنوان «اثربخشی برنامه‌های هدایت معلم در پیشرفت و بهبود مهارت‌های ارتباطی، مهارت‌های مدیریتی و اجتماعی شدن در سال ۱۹۹۷» انجام داد.

 

یافته‌های پژوهش، نشان داد که: مهارت‌های ذکر شده در برنامه‌های رسمی و غیر رسمی هدایت معلمان تازه کار، تفاوت معنی‌داری با یکدیگر نشان می‌دهد. در برنامه‌های رسمی، پیشرفت بیشتری در عملکرد معلمان در مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی شدن مشاهده می‌شود. در صورتی که مهارت‌های مدیریتی کاهش می‌یابند. در اثر برنامه‌های رسمی، نگرش بهتری در معلمان تازه‌کار نسبت به مدرسه‌شان ایجاد می‌شود.
پودساکوف و مکنزی(۱۹۹۷) در تحقیقی دیگر بیان می دارند که رفتارهای وظیفه شناسی کارکنان سبب می شود که آنها تلاش و جدیت بیشتری در حل مشکلات و گرفتاریهای مشتریان داشته باشند. در ضمن، کارکنان از پذیرفتن مسئولیت، کمتر شانه خالی کرده و از پذیرفتن راه حلهای کم بهره خودداری می کنند. رفتار شهروندی سازمانی، کیفیت خدمات را از طریق سطوح بالای رفتارهای حمایتی بهبود می بخشد. به علاوه، این گونه رفتارها در محیط های فروش، منجر به الزامات بیشتری برای همکاری می شوند. رفتارهای شهروندی نظیر وظیفه شناسی، فداکاری و مشارکت مدنی، تغییرپذیری در تعاملات خدماتی را کاهش می دهند، به شکلی که این مؤلّفه ها سبب می شوند اطلاعات و حمایت بیشتری را برای همکاران و کارکنان در ضمن تعاملات مستقیم با مشتریان فراهم آورند(پودساکوف و مکنزی[۷۹]، ۱۹۹۷).

 

    1. جیزلاهس کارمن[۸۰]، از دانشگاه هاروارد تحقیقی با عنوان «توسعه و ارتباطات و تأثیرات آن در مواجهه با تقابل فرهنگی در اکوادور در سال ۱۹۹۴» انجام داد. یافته‌های پژوهش، نشان داد که: علت شکست پروژه‌های توسعه در کشور اکوادور، عدم توجه اجراکنندگان، به موانع ارتباطی میان فرهنگ‌ها می‌باشد.کارشناسان پروژه‌های توسعه، نمی‌دانند چگونه با مردم بومی ارتباط صحیح و اثربخش برقرار کنند. این افراد تصور می‌کنند که وظیفه‌ی اصلی آنان عبارت است از ارائه‌ تکنیک‌ها و اطلاعات علمی. آنان به موانع ارتباطی در بین فرهنگ‌های مختلف، کم توجه بوده و این نکته را منظور نمی‌دارند که مفهوم پیام در دو گروه با دو فرهنگ متفاوت، مشابه و یکسان نیست.

 

    1. در یک پژوهش به عمل آمده در سال ۱۹۸۸ به وسیله‌ی فارمر[۸۱]در استرالیا، پیرامون تعیین اولویت و اهمیت شایستگی‌های مورد نیاز مدیران تربیت‌بدنی، ۲۴۳ نفر مورد پژوهش قرار گرفتند. ۹ اولویت اول به دست آمده از نتایج به ترتیب در جدول ۲-۱ آمده است.

 

جدول ۲-۱- اولویت شایستگی‌های مورد نیاز مدیران تربیت بدنی

رتبه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




<p>این عید شامل مراسم شادی‌بخش بود و همه مردم آزاد و برده در آن شرکت می‌جستند.<br />در ماه دوم سال (متاگیتنیون) جشنواره کوچکی به نام متاگیتنیا برای تکریم آپولون ترتیب می‌دادند. در سومین ماه سال (بورید رومیون)، اهالی آتن برای کشف «اسرار بزرگ» به الئوسیس می‌رفتند. در ماه چهارم (پواپنسیون) جشنواره پواپنسیا، اسکوفوریا و تسموفوریا روی می‌داد. در جشن اخیر، زنان آتن به احترام دمتر مراسم شگفت‌انگیزی اجرا می‌کردند مثلاً می‌کوشیدند تا با کار‌های جادویی، بر باروری زمین و انسان بیفزایند، ماه میماکتریون تنها ماهی بود که جشنواره‌ای نداشت.<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-62″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-9.png” alt="دانلود پروژه” width="371″ height="117″ /></a><br />در ماه پوسیدئون، مردم آتن جشنی به نام ایتالوآ برای نوبر میوه‌ها و در ماه گاملیون جشنی به نام لنایا برای بزرگداشت دیونوسوس ترتیب می‌دادند. در ماه آنتستریون، سه جشن بهاری در سه روز پیاپی دایر می‌شد. در این جشنواره‌ها بهاری برای گرامی‌داشتن دیونوسوس شراب نوشیده می‌شد و همه در میگساری بر یکدیگر سبقت می‌جستند. همسر حاکم شهر بر نشانه بستگی آتن به دیونوسوس، به هم

۰.۲۷۳

 

۵.۳۸۷

 

***

 

تایید فرضیه

 

 

 

۲-۳- حریم خصوصی بر اعتماد الکترونیک تاثیر مثبت و معنی داری دارد.

 

۰.۱۶۶

 

۳.۴۶۲

 

***

 

تایید فرضیه

 

 

 

۲-۴- قدرت نام تجاری بر اعتماد الکترونیک تاثیر مثبت و معنی داری دارد.

 

۰.۲۷۷

 

۵.۵۵۰

 

***

 

تایید فرضیه

 

 

 

*** بیانگر این مطلب است که فرضیه در سطح معناداری ۰.۰۰۱ به تایید رسیده است.
منبع: خروجیAMOSتحقیقات حاضر
براین اساس اگر CFI، TLI، IFI، RFI، NFI بزرگتر از ۰.۹ باشد، نشان­دهنده برازش مطلوب و مناسب است(صادق پور و مرادی،۱۳۹۲). بنابراین الگوی مفهومی تحقیق دارای برازش مناسب می­باشد.
دانلود پروژه
همانطور که در جدول بالا نشان داده شده است تمامی فرضیه های این تحقیق بر اساس خروجی آموس تایید شده اند همچنین ویژگی وب سایت ارتباط بیشتری (نسبت به ویژگی کاربر) با اعتماد الکترونیک دارد.
۴-۴- خلاصه فصل
در این فصل پس از بیان ویژگی­های نمونه آماری، مدل اندازه ­گیری(تحلیل عاملی تاییدی) برای تعیین روایی سازه متغیرهای پژوهش نشان داده شده است. که نتایج نشان داد متغیرهای پژوهش از روایی سازه مناسبی برخوردار است. برای آزمون فرضیه ها، ابتدا آزمون نرمال بودن متغیرها انجام شد با توجه به نرمال بودن متغیرها از آزمون پیرسون برای گرفتن همبستگی متغیرهای تحقیق استفاده گردید. با توجه به اینکه فرضیات این پژوهش در دو قالب فرضیه های اصلی و فرضیه های فرعی بیان شده دو آزمون مجزا برای بررسی فرضیه های اصلی و فرعی انجام گرفت. در آزمون اول که مربوط به فرضیه های اصلی بود رابطه میان ویژگی های کاربر و ویژگی های سایت، با اعتماد الکترونیک بررسی گردید که نتایج آزمون وجود چنین رابطه ای را تایید کرد. و در آزمون دوم که مربوط به فرضیه های فرعی پژوهش بود اثر شش متغیر آشنایی با سایت، تجربه خرید، سفارشی سازی، امنیت، حریم خصوصی، قدرت نام تجاری با اعتماد الکترونیک سنجیده شد و تمامی فرضیه تایید گردید.
فصل پنجم
بحث، نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه
هر پژوهش علمی براساس هدف مشخصی انجام می­ شود. هدف محقق از پژوهش یا بنیادی است که گسترش حوزه معرفت علم می­انجامد، یا کاربردی یا عملی است، که غرض از آن حل مساله یا معضل یا ارتقا سطح کیفیت یا کمیت است. بنابر این محقق در پایان هر فعالیت پژوهشی، با توجه به آزمون فرضیات باید نتایج کار را ارائه نماید. نتایج یافته­های پژوهش اساس پیشنهادات برای انجام پژوهش­های بعدی را شکل می­دهد. بنابراین می­توان گفت یکی از مهم­ترین بخش­های پژوهش که در واقع راهی برای تبدیل نظریات به عمل برای کسب موفقیت است، ارائه نتایج درست و پیشنهادات مناسب است(حافظ نیا،۱۳۸۲). با در نظر گرفتن استفاده روز افزون از اینترنت جهت انجام فعالیت های گوناگون از جمله خرید و رزرو محصولات و خدمات گردشگری بحث اعتماد الکترونیک جهت انجام این امور از اهمیت بسزایی برخوردار است لذا آنچه در این تحقیق به اهمیت آن تاکید شده است شناسایی عوامل تاثیر گذار بر اعتماد الکترونیک می باشد. در این فصل، پس از بیان مختصری از مسئله، اهداف و روند اجرایی پژوهش حاضر، خلاصه­ای از نتایج پژوهش با توجه به داده­ ها و آزمون­های آماری ارائه می­گردد. سپس پیشنهادات بر مبنای یافته­های پژوهش برای مدیران و پژوهش­های آینده ارائه می­گردد.
۵-۲- خلاصه و یافته­های تحقیق
باتوجه به اهمیت بحث اعتماد در هر کسب و کار الکترونیک و از جمله گردشگری الکترونیک در این پژوهش به دنبال بررسی عوامل موثر بر اعتماد الکترونیک در وب سایت های گردشگری بودیم لذا با مطالعه ادبیات پژوهش در این زمینه عوامل موثر بر اعتماد در قالب دو بعد ویژگی های کاربر که شامل (آشنایی با سایت و تجربه خرید اینترنتی) و ویژگی های سایت که شامل (سفارشی سازی، حریم خصوصی، امنیت، قدرت برند) درنظر گرفته شد و با بهره گرفتن از پرسشنامه داده ها جمع آوری و توسط نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یافته های تحقیق به شرح زیر می باشد:
فرضیه اول: ویژگی های کاربران بر ایجاد اعتماد الکترونیکی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه اول، ویژگی کاربرکه خود از ۲ بعد آشنایی با سایت و تجربه خرید اینترنتی تشکیل شده است تاثیر مثبت و معناداری بر اعتماد الکترونیک داشته است این موضوع بیانگر این است که کاربرانی که قبلا با سایت گردشگری آشنایی داشتند و یا تجربه خرید اینترنتی دارند در هنگام خرید و رزرو محصولات و خدمات گردشگری اعتماد بالاتری را تجربه خواهند کرد .
فرضیه دوم: ویژگی های وب سایت بر ایجاد اعتماد الکترونیک تاثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به نتایج آزمون فرضیه دوم، ویژگی های سایت که خود از ۴ بعد قدرت نام تجاری، حریم خصوصی، امنیت و سفارشی سازی تشکیل شده است تاثیر مثبت و معناداری بر اعتماد الکترونیک داشته است. این موضوع بیانگر این است که سایت هایی که در طراحی شان مسائل امنیتی مانند دارا بودن صفحه کلید مجازی و همچنین حریم خصوصی وسفارشی سازی را رعایت می کنند و نیز صاحب نام تجاری قدرتمند هستند کاربرانشان در هنگام خرید و رزرو محصولات و خدمات گردشگری اعتماد بالاتری را تجربه خواهند کرد.
۵-۳- بحث و نتیجه گیری
از آنجا که اعتماد آغاز هر نوع رابطه دو طرفه و از عناصر اصلی مورد نیاز در انجام داد و ستد است. ارتباط بین خریدار و فروشنده الکترونیکی که از طریق اینترنت به انجام مبادلات می پردازند، جدا از این مسئله نبوده و اعتماد الکترونیک به عنوان یکی از مولفه های اصلی کسب و کار الکترونیکی به شمار می آید تا جایی که این موضوع در صنعت گردشگری نیز قابل مشاهده بوده و اعتمادسازی در بخش گردشگری الکترونیک نیز می تواند نقش بسزایی در جذب گردشگران ایجاد کرده و به عنوان استراتژی مناسبی در ایجاد مزیت رقابتی مورد استفاده قرار گیرد. لذا این تحقیق به بررسی عوامل تاثیرگذار بر اعتماد الکترونیک در بخش گردشگری در قالب ۲ فرضیه اصلی و ۶ فرضیه فرعی پرداخت.
در فرضیه اصلی اول به بررسی اثر ویژگی کاربر بر اعتماد الکترونیک پرداخته شد و نتیجه نشان داد ویژگی کاربر با دو بعد(تجربه خرید و آشنایی با سایت) بر اعتماد الکترونیک تاثیر مثبت دارد. در پژوهش رحیم نیا و همکاران(۱۳۹۰) بیان شد که ویژگی های مشتری که شامل (میل به اعتماد، آشنایی با وب سایت، تجربه خرید، تمایل به جست و جو در سایت) تاثیرگذار بر اعتماد است. در پژوهش اوربان و همکاران (۲۰۰۵) بیان شد که “ما دریافتیم که ویژگی های مصرف کننده مانند تجربه گذشته در اینترنت و یا یک سایت خاص، به میزان قابل توجهی اعتماد درک شده را تحت تاثیر قرار می دهد". البته لازم به ذکر است در تحقیق مذکور برای ویژگی سایت ۵ بعد(توانایی ارزیابی سایت، آشنایی با سایت، تجربه خرید اینترنتی، سرگرمی و چت، استفاده از وب سایت) در نظر گرفته شد.
در فرضیه اصلی دوم به بررسی اثر ویژگی های سایت بر اعتماد الکترونیک پرداخته شد. همانطور که در فصول قبل آورده شده در این تحقیق ویژگی سایت با چهار بعد قدرت نام تجاری، سفارشی سازی، امنیت و حریم خصوصی سنجیده شد محققان دسته بندی های مختلفی از ویژگی های سایت داشتند از جمله کوینگ یون[۶۲] و همکاران(۲۰۰۹) عوامل وب سایت را با چهار بعد سهولت استفاده، مفید بودن، کنترل و لذت وب سایت سنجیدند و رابطه مثبت و معناداری را با اعتماد الکترونیک تایید کردند. همچنین رحیم نیا(۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان کنکاشی بر عوامل اعتماد زای وب سایت ها در بستر تجارت الکترونیک به منظور ارائه مدل مفهومی دسته بندی دیگری از عوامل تاثیر گذار بر اعتماد ارائه گردید ۱- ویژگی های مشتری(میل به اعتماد، آشنایی با وب سایت، تجربه خرید، تمایل به جست و جو در سایت) ۲- عوامل مرتبط با کیفیت وب سایت(کیفیت خدمات،کیفیت اطلاعات، کیفیت وب سایت، طراحی گرافیک، ساختار، محتوا واجتماعی) ۳- عوامل مرتبط با ویژگی های فروشنده(کنترل های امنیتی، کنترل حریم خصوصی، صداقت و شایستگی، خیر خواهی، شهرت برند، پشتیبانی) ۴- عوامل مرتبط با فناوری (فناوری های مدرن، کانال های ارتباطی متنوع، عملکرد فناوری، مقایس پذیری و سازگاری فناوری). و در نتیجه بیان کردند این عوامل در قالب چهار بعد کلی بر اعتماد موثر می باشد. همچنین سلطان و همکاران(۲۰۰۲) حریم خصوصی، امنیت، قابلیت لینک، قدرت نام تجاری، آگهی، عدم وجود خطا و سفارشی سازی را جزء ویژگی های سایت طبقه بندی کرده اند البته در این تحقیق هریک از متغیر ها بطور جداگانه رابطه شان با اعتماد سنجیده شده لازم به ذکر است که تحقیق مذکور در سایت های مختلفی مانند دارایی، ورزش، گردشگری، هنر، تجارت، مالی، خبر، علمی و …انجام گردید. همچنین اوربان و همکاران(۲۰۰۵) متغیر های امنیت، حریم خصوصی، طراحی وی سایت، مشاوره، قدرت برند را بر اعتماد سنجیدند و اعلام کردند” این مطالعه تجربی نشان داد که ویژگی های وب سایت در واقع به طور قابل توجهی مفهوم اعتماد را در یک وب سایت تحت تاثیر قرار می دهد". همانطور که در فصل چهار بیان شد نتایج این تحقیق نیز رابطه نسبتا قوی ویژگی های سایت را با اعتماد تایید می کند.
در فرضیه فرعی ۱-۱- به بررسی اثر آشنایی با وب سایت براعتماد الکترونیک پرداخته شد. در این فرضیه به دنبال آن بودیم که دریابیم کاربری که قبلا با سایت مورد نظر آشنا بوده نسبت به کاربری که این آشنایی را نداشته اعتماد بالاتری را تجربه خواهد کرد یا خیر؟ نتایج تایید فرضیه را نشان داده است. این تایید با پژوهش سلطان و همکاران(۲۰۰۲) که در نتیجه گیری خویش آورده است ” آشنایی با وب سایت یک محرک مهم اعتماد بویژه در سایت های خودرو، مسافرت، و جاسوسی الکترونیک می باشد” سازگار است. همچنین در پژوهش یانگ(۲۰۰۹) با عنوان اثر عملکرد اخلاقی درک شده از وب سایت های خرید در اعتماد مشتری ضمن بیان متغیرهای مختلف موثر بر اعتماد، از آشنایی با وب سایت نیز به عنوان متغیرکه در القای اعتماد به مشتریان نقش به سزایی دارد یاد شد. همچنین در پژوهش رحیم نیا و همکاران(۱۳۹۰) چهار بعد کلی: عوامل مرتبط با فناوری، عوامل مرتبط با ویژگی های فروشنده، عوامل مرتبط با کیفیت وب سایت و ویژگی های مشتری به عنوان عوامل موثر بر اعتماد شناسایی شد و بیان داشتند در صورت در نظر گرفتن این عوامل، میزان اعتماد مشتریان به سایت های تجارت الکترونیک افزایش خواهد یافت و منجر به توسعه تجارت الکترونیک خواهد گردید لازم به ذکر است آشنایی با سایت به همراه تجربه خرید، میل به اعتماد، تمایل جست و جو در سایت جز ویژگی های مشتری در نظر گرفته شده بود همچنین با نتایج تحقیق یون(۲۰۰۲) نیز پشتیبانی می گردد.
در فرضیه فرعی ۱-۲- به بررسی نقش تجربه خرید اینترنتی بر اعتماد الکترونیک پرداخته شد. نتایج تحقیق این فرضیه را تایید کرد. از آنجا که که اعتماد در طول زمانی که مشتریان در حال کسب دانش مرتبط با اعتماد از طریق تجربه کردن خرید اینترنتی می باشند، ایجاد می شود. بنابر این هر چه تجربه مشتری در خرید اینترنتی بیشتر باشد، سطح اعتماد وی نسبت به خرید اینترنتی بالاتر خواهد بود(جانسون، ۱۹۹۴). تایید این فرضیه با نتایج تحقیق لطیفی و کاشانی(۱۳۸۹) که در نتیجه گیری خود آورده اند ” در سطح اطمینان ۹۵ درصد، می توان نتیجه گرفت، انجام خرید اینترنتی یا تجربه خرید اینترنتی کاربران، بر سطح اعتماد آنان تاثیرگذار است، یعنی سطح اعتماد مشتریانی که خرید اینترنتی انجام دادند بیشتر از مشتریانی می باشد که هرگز خرید اینترنتی انجام ندادند” همخوانی دارد. همچنین عالم(۲۰۱۰) در تحقیق خود با عنوان ” چه عواملی اعتماد آنلاین را تحت تاثیر قرار می دهد؟ شواهد از خریداران بلیط آنلاین در مالزی"، عنوان کرده است تجربه خرید بر اعتماد الکترونیک موثر است. در پژوهش عبدالعلی و باقرپور(۲۰۱۳) که تعدای از عوامل موثر بر اعتماد را در تجارت الکترونیک بین مشتریان و کسب و کارها بررسی و یک چارچوب نظری بر پایه ارتباط میان این متغیرها پیشنهاد دادند یافته ها نشان داد که افراد با سطح بالاتری از تجربه در استفاده از اینترنت، اعتماد بیشتری نسبت به فرایندهای مالی و تجاری در فضای آنلاین خواهند داشت. همچنین این پژوهش نشان داد که کیفیت ارائه خدمات آنلاین، قابلیت اعتماد پذیری تکنولوژیک، تامین امنیت تراکنش ها و نحوه موثر بازاریابی و پیگیری علایق و سلایق مشتریان در جهت شخصی سازی خدمات آنلاین، تاثیر مثبتی بر جلب اعتماد کاربران خواهد داشت. نتیجه توسط تحقیقات چن و همکاران(۲۰۱۲)، ریبینک و همکاران(۲۰۰۴)، تاکور و سامی[۶۳] (۲۰۰۷) و شایندرمن(۲۰۰۰) پشتیبانی می گردد .
در فرضیه فرعی ۲-۱- اثر سفارشی سازی بر اعتماد الکترونیک مورد بررسی قرار گرفت یافته های تحقیق این فرضیه را تایید می کند. در پژوهش سلطان و همکاران(۲۰۰۲) آمده است سفارشی سازی برای محصولات و خدمات گردشگری و خرده فروشی ها عامل با نفوذی برای اعتماد است چرا که در اکثر خدمات مسافرتی انجام رزرو فورا توسط کاربر تایید می گردد بنابر این برای خدمات مسافرتی مهم محسوب می شود و از آنجا که در سایت های خرده فروشی خرید فعالیت غالب است طبقه بندی و سفارشی سازی مهم محسوب می شود اما نتیجه تحقیقات وی وجود چنین تاثیری را نفی می کند که علت آن اینگونه بیان شده “این امر شاید به دلیل حجم خرده فروشان کوچک و یا ممکن است دلیل این یافته ها این باشد که داده های ما را خریداران و مصرف کنندگان واقعی تشکیل نمی دهند. بنابر این نتیجه با تحقیق فوق در تضاد می باشد. در پژوهش آرا جو(۲۰۰۳) عواملی که منجر به احساس و انتقال اعتماد نسبت به وب سایت ها می گردند اینگونه بیان شده است: ۱- عوامل مرتبط با تعامل فروشنده – مصرف کننده ۲- عوامل مرتبط با فناوری ۳- روش های پرداخت متنوع که امکان انعطاف پذیری زیادی را برای کاربران فراهم می آورد. و منجر به رضایت و اعتماد مصرف کننده می گردند ۴- شیوه های کسب و کار فروشنده با مشتری ۵- برند سازی از دیگر عواملی است که منجر به احساس و انتقال اعتماد می گردد، که سفارشی سازی به همراه متغیرهای دیگر در دسته عوامل مرتبط با فروشنده- مصرف کننده قرار دارد. همچنین در تحقیق اویو و سیا[۶۴](۲۰۱۰) که در هنگ کنگ انجام شد سفارشی کردن محصول و خدمات درکنار متغیرهایی نظیر وضعیت نرمال، کیفیت اطلاعات، تکنیک های فنی وب سایت، تضمین ساختار، سهولت استفاده، مفید بودن و ویژگی های درک لذت موثر بر اعتماد شناسایی شد.
در ارزیابی فرضیه ۲-۲- نشان داده شد اثر امنیت بر اعتماد الکترونیک مثبت و معنی داری بوده است. همانطورکه می دانیم، پرداخت از طریق اینترنت امنیت بالایی می طلبد، زیرا ارسال داده ها و اطلاعات مالی از قبیل شماره کارت اعتباری، شماره حساب، ارسال اطلاعات محرمانه مالی، ارسال کد رمز و هزاران اطلاعات محرمانه دیگر نگرانی های زیادی به دنبال می آورد و این خود دلیل موجهی برای اهمیت بالای روش های ایجاد امنیت و انواع مختلف سیستم های پرداخت امن است. استفاده از روش های امنیتی شدید به خودی خود منجر به ایجاد احساس اطمینان و اعتماد در کاربران الکترونیک گردیده و منجر به پذیرش ارائه اطلاعات خصوصی و اطلاعات محرمانه مالی از سوی آنها می گردد. در تحقیق عالم(۲۰۱۰) با عنوان چه عواملی اعتماد آنلاین را تحت تاثیر قرار میدهد؟ شواهد از خریداران بلیط آنلاین در مالزی، نتیجه نشان می دهد که درک امنیتی دارای اثر قابل توجهی بر اعتماد آنلاین است. بدیهی است که امنیت و حریم خصوصی جز حیاتی از اجزای وب سایت های تجاری هستند. علاوه بر این، امنیت و حریم خصوصی به طور مستقیم به اعتماد مربوط هستند، که یک مزیت رقابتی در محیط آنلاین است. همچنین در تحقیق شایندرمن(۲۰۰۰) که به مطالعه روش های بهبود اعتماد مشتریان در تجارت الکترونیک پرداخته شده از خط مشی های قابل فهم و قابل اجرا در مورد امنیت و ایمنی اطلاعات به عنوان عامل بهبود دهنده اعتماد مشتری یاد شده است. تایید فرضیه با نتایج تحقیق داش(۲۰۰۷)، جمال آباد(۱۳۹۱)، کیم[۶۵] و همکاران(۲۰۰۸)، شافعی(۲۰۱۴)، یا کیم(۲۰۱۲)، تایید می گردد اما با نتایج تحقیق تاکور و سامی(۲۰۰۷) در تضاد است.
در ارزیابی فرضیه ۲-۳- اثر حریم خصوصی بر اعتماد مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه تحقیق نشان دهنده این مطلب بود که حفظ حریم خصوصی از دیدگاه کاربران بر سطح اعتماد الکترونیک آنها موثر است به عبارت دیگر هرچقدر سیاست های حفظ حریم خصوصی در یک سایت مشهود تر باشد اعتماد کاربران افزایش خواهد یافت. در پژوهش ها و همکاران(۲۰۰۴) با عنوان عوامل موثر بر برداشت های مصرف کننده، محققان متغیرهای امنیت، حریم خصوصی، نام و شهرت برند، کیفیت اطلاعات و داشتن تجربه فعالیت الکترونیک را به عنوان عوامل موثر بر اعتماد الکترونیک شناسایی کردند. همچنین در تحقیق رحیم نیا(۱۳۹۰) با عنوان ارائه چارچوبی برای فرایند ایجاد اعتماد الکترونیک و توسعه تجارت الکترونیک، حریم خصوصی به همراه متغیرهای دیگر به عنوان عوامل مرتبط با ویژگی فروشنده به عنوان عوامل تاثیرگذار بر اعتماد معرفی گردید. در تحقیق کیم و همکاران(۲۰۰۴) حریم خصوصی به عنوان بعد فناوری تاثیرگذار بر اعتماد شناسایی شد همچنین در این تحقیق در تعریف بعد فناوری آمده است: بعد فناوری به سیستم اطلاعاتی و ویژگی های نرم افزاری که باعث اثر بخش و ایمن شدن مبادلات بهنگام می شود اشاره دارد. در تحقیق کیم و همکاران(۲۰۰۸) که در ایالت متحده آمریکا انجام شد نتیجه نشان داد که حفظ حریم خصوصی در کنار متغیرهای امنیت، کیفیت اطلاعات آشنایی، آگاهی از اینترنت بر اعتماد الکترونیک موثر است. نتیجه این تحقیق توسط پژوهش سلطان و همکاران(۲۰۰۲)، داش(۲۰۰۷)، جمال آباد(۱۳۹۱)، کاشانی(۱۳۸۹)، آراجو(۲۰۰۳)، یانگ(۲۰۰۹) پشتیبانی می گردد اما در تحقیق تاکور و سامی(۲۰۰۷) این رابطه نقض شده است.
در ارزیابی فرضیه ۲-۴- اثر قدرت نام تجاری بر اعتماد الکترونیک مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در پژوهش رحیم نیا و همکاران(۱۳۹۰) رابطه مثبت شهرت برند با اعتماد تایید شد. همچنین در تحقیق ایگر[۶۶](۲۰۰۳) بیان شد شهرت بر اعتماد الکترونیک تاثیر مثبت دارد و منظور از شهرت نیز عبارت است از میزان قدرت و قوت مارک تجاری عرضه شده توسط شرکت و یا اقدامات گذشته شرکت. در تحقیق چسکین و ساپینت[۶۷] (۱۹۹۹) مارک تجاری به همراه ۵ عامل دیگر به عنوان عوامل ایجاد اعتماد معرفی گردید. در پژوهشی لطیفی(۱۳۸۹) تحت عنوان اعتماد الکترونیکی: بررسی نقش تجربه خرید اینترنتی و دانش مشتری نسبت به کاربری اطلاعات و مکانیزم های ایجاد امنیت، رابطه مثبت نام تجاری با اعتماد تایید شد. در تحقیق کوینگ یون و همکاران(۲۰۰۹) که در چین انجام شد عوامل برند(قدرت و شهرت) به همراه عوامل وب سایت (سهولت استفاده، کنترل، مفید بودن، لذت وب سایت) موثر بر اعتماد معرفی گردید همچنین در این تحقیق رابطه مثبت اعتماد با عوامل مشتری (تجربه، ریسک، آگاهی از اینترنت) نقض گردید. در پژوهش لومسدن[۶۸] و همکار(۲۰۰۶) نیز محرک های اعتماد را به دو دسته عوامل اعتماد زای فوری که به محض آغاز بازدید بصری یک کاربر از وب سایت توسط مشتری مشاهده می شود و عوامل اعتماد زای مبتنی بر تعامل که بر ارزیابی کاربران از اعتماد در نتیجه تعامل پویای آنها با وب سایت تاثیر گذار است، تقسیم می کنند. عوامل اعتماد زای فوری شامل: طراحی حرفه ای وب سایت، برند سازی و استفاده از مارک و نام تجاری دائمی، فناوری مدرن و تدابیر امنیتی، کانال های ارتباطی بین فروشنده و کاربران، خط مشی ها و سیاست های صریح و اطلاعات مرتبط با فروشنده و عوامل اعتماد زای مبتنی بر تعامل شامل: سهولت حرکت و جست و جو در وب سایت، طراحی گرافیک، سازگار و مناسب می باشد. نهایتا در تحقیق سلطان و همکاران(۲۰۰۲) نیز رابطه قدرت برند با اعتماد الکترونیک قویا تایید گردید، و در نتیجه چنین بیان شد” از آنجا که این تحقیق در سایت های مختلفی انجام شده نتیجه تحقیق نشان می دهد قدرت نام تجاری نقش قابل توجهی در تعیین اعتماد آنلاین برای تمامی سایت ها به جز پورتال دارد، همچنین اثر آن در سایت های مربوط به خودرو، خدمات مالی، کامپیوتر و اجتماعی مهم تر است".
۵-۴- پیشنهادات کاربردی
آنچه در این پژوهش ارائه شده است بحث در مورد بررسی عوامل موثر بر اعتماد الکترونیک در وب سایت گردشگری بوده است و هدف آن بررسی نگرش کاربران نسبت به متغیرهای موثر بر اعتماد بوده است. با توجه به ادبیات و نتایج پژوهش، پیشنهادات زیر به مدیران آژانس های مسافرتی می گردد .
آشنایی با وب سایت: از آنجا که آشنایی با سایت یک مولفه تاثیر گذار بر اعتماد شناخته شده است به مدیران پیشنهاد می شود آدرس سایت خویش را در صفحات اول اینترنت قرار دهند تا با جستجویی ساده اسم آژانس مسافرتی شان نمایش داده شود همچنین استفاده از تبلیغات جهت شناساندن آژانس مسافرتی و خدمات سایت نیز باعث آشنایی افراد با سایت مورد نظر خواهد شد.
تجربه خرید اینترنتی: از آنجا که شکل گیری تجربه مثبت در اولین خرید محصولات شرکت بسیار مهم است. پس، مشتریانی که برای اولین بار محصولات شرکت را خریداری می کنند باید مورد توجه خاص قرار گیرند. بنابراین، پیشنهاد می شود که آژانس ها تلاش نمایند که در زمان برقراری ارتباط با مشتریان خود، تجربه مثبتی را در ذهن آنها ایجاد نمایند. آشنایی مشتری با وب سایت می تواند اولین برخورد او باشد و در این زمینه وب سا یتی که دارای ویژگیها ی مطلوب باشد بسیار حائز اهمیت است. از آنجا که در کشور ما، بسیاری ازافراد، نگرش مثبتی به خرید اینترنتی ندارند که از جمله عوامل تأثیرگذار بر آن، عدم اطمینان به پرداخت آن لاین و کمبود زیرساخت های اینترنتی محسوب می شود. لذا، با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد می شود تا دفاتر مسافرتی با ایجاد مزایایی از قبیل کاهش قیمت ها برای خریدهای اینترنتی، نگرش مثبت بیشتری برای مشتریان خود نسبت به خریدهای اینترنتی ایجاد کنند.
سفارشی سازی خدمات وب سایت: بسته به ویژگی های کسب و کار و مقاصد فروشنده، در تعامل با مـشتری از طریـق وب سـایت، اطلاعـات مختلفـی در مـورد مـشتری گردآوری می شود. پس از شناسایی مشتریان و طبقه بندی اطلاعات به دست آمده از آنها، کسب و کارها مشخصه های خاصـی را بـسته بـه خواسته های عنوان شده بصورت مستقیم، برداشت شده از رفتار یا پیش بینی رفتار گروه های مشتری شناسایی می کنند و ساختار وب سـایت را با توجه به آنها سفارشی می سازند. از جمله مشخصه های قابل سفارشی سازی میتوان به محتوای اطلاعاتی، بنرها و تبلیغات ارائـه شـده، نمایش محصولات مورد علاقه، ساختاردهی منوها و کنترل های صفحه وب اشاره نمود. بنابر این به آژانس های مسافرتی پیشنهاد می گردد با شناسایی و طبقه بندی نیاز های کاربران در ارسال پیام های تبلیغاتی و ارضای نیازهای خاص کاربران هدف دارتر عمل نمایند.
امنیت: از آنجا که مسائل امنیتی یکی از مهمترین مسائل در زمینه تجارت الکترونیک است به آژانس های مسافرتی پیشنهاد می گردد حتما از صفحه کلید مجازی استفاده گردد همچنین استفاده از متخصصان کاردان در ایجاد شبکه های امن و داشتن ارتباط مستمر با متخصصان دانشگاهی و کاربرد نرم افزار ها و سخت افزار های رایج در دنیا در ایجاد فضای مورد اطمینان برای کاربران الکترونیک می تواند به صورت مثبت موثر واقع گشته و منجر به ایجاد احساس اعتماد از سوی آنها در هنگام به کارگیری سیستم های پرداخت الکترونیک گردد. همچنین استفاده از گواهینامهSSL[69] یکی از راه های موثر جلب اطمینان بازدیدکننده است SSL پروتکلی است که بر مبنای آن داده های ورودی به شکل رمز درآمده و روی اینترنت فرستاده می شوند. وجود گواهی نامه SSL روی یک وب سایت نشان دهنده آن است که ارسال اطلاعات به آن وب سایت کاملا امن و حفاظت شده است. بسیاری از مردم حتی فکر خرید از وب سایتی را که فاقد این پروتکل باشد نمی کنند. همچنین استفاده از موسسات مالی و بانک های معتبر و مورد اطمینان جهت انجام مبادلات مالی نیز میتواند حس امنیت کاربران را افزایش دهد.

سری او در می‌آمد و مردم در ضمن مراسم شورانگیز، از بیم مردگان، می‌کوشیدند تا با خشنود ساختن آنان، از آزار ایشان ایمن بمانند.<br />در ماه نهم (الافبولیدن) عید بزرگ دیونوسیا برگزار می‌شد. این جشنواره را پیسیستراتوس به سال ۵۳۴ در آتن مرسوم کرد. در همان سال اجرای نمایش را هم در مراسم آن گنجانید (دورانت، ۱۳۸۳: ۴).<br />در روز جشن، محاکم قضایی را می‌بستند و زندانیان را موقتاً آزاد می‌کردند. مردم بهترین جامه‌ی خود را می‌پوشیدند و برای تماشای تشریفات انتقال مجسمه دیونوسیوس از الئوترای به تماشاخانه، بیرون می‌رفتند. در دهمین ماه (مونوخنون) آتنیان هر سال جشن مونوخینا و هر پنج سال یک‌بار جشن برائوروینا یا جشن آرتمیس به احترام آرتمیس برپا می‌کردند. در ماه یازدهم (تارگلیون)، جشنواره تارگیا یعنی عید درو و در دوازدهمین ماه (سیکروفوریون)، جشنواره‌ای سیکروفوریا، آرتوفوریا، دیپولیا و بوفونیا برگزار می‌شد. هرچند همه این عیدها هر ساله برپا نمی‌شد، همه در تخفیف رنج‌های زندگی تأثیر بسزا داشتند.<br />جشن‌‌های یونان تنها در آتن برپا نمی‌شد، در همه‌جا مردم با شور فراوان کار‌های عمده زندگی، مانند کاشتن و دروییدن، را جشن می‌گرفتند. ولی بزرگترین جشنواره‌‌های آنان، جشنواره اجتماع مردم یونان یا «پانگوریس» جشنواره پانیونیا در موکاله، عید آپولون در دلوس، جشنواره یونیایی در دلفی، جشنواره تنگه کونت، جشنواره نمئا در حوالی آرگوس و جشنواره اولومپیا در الیس بوده. در این جشنواره‌ها، کشور شهر‌های یونانی در زمینه ورزش‌های گوناگون با یکدیگر مسابقه می‌دادند. مسابقات ورزش با مراسم مقدّسی که در عیدها صورت می‌گرفت منافاتی نداشت زیرا دین یونانی به‌خوبی با زندگی واقعی آمیخته بود و این آمیختگی به ترقّی هنر، شعر، موسیقی، بازی، اخلاق و اخلاقیّت انجامید (دورانت، ۱۳۸۳: ۵).<br /><strong>۱ـ۴ـ دیونوسوس، شخصیت شگفت</strong><br />«دیونوسوس» شخصیت شگفتی است که در لاتین باکوس<sup>[۲]</sup>&nbsp;نامیده می‌شود و در میان ایزدان یونان از ویژگی خاصی برخوردار است، او از پیوند زئوس<sup>[۳]</sup>&nbsp;پرسفونه، الهه زمین، متولد می‌شود.<br />با دسیسه هرا<sup>[۴]</sup>، همسر زئوس، تیتان‌ها وی را از هم می‌درند و می‌خورند. به‌همین دلیل، دیونوسوس، زاگرس، یعنی مثله و قطعه قطعه شده، نام می‌گیرد. آتنا دختر زئوس، قلب دیونوسوس را از دست تیتان‌ها می‌رباید و آن را به زئوس می‌بخشد. تولد دیونوسوس دوم در فرهنگ اساطیر یونان و روم چنین وصف شده است: دیونوسوس پس از زئوس و سمله،<sup>[۵]</sup>&nbsp;که مورد علاقه زئوس بود، از او خواست تا با تمام نیرو و جلال ایزدی بر او ظاهر شود و زئوس نیز برای رضای او به این امر تن داد؛ ولی سمله که قدرت تحمل مشاهده انوار جمال عاشق خویش را نداشت به حالت برق‌زده‌ای بر زمین افتاد. زئوس به‌سرعت طفل شش ماهه را که هنوز در شکم مادر بود، بیرون کشید و آن را به ران خود دوخت و در پایان مدت مقرر، طفل را صحیح و سالم خارج کرد. این طفل دیونوسوس، یعنی دوباره تولد یافته، نام گرفت. دیونوسوس حاصل پیوند جاودانگی و فناست (ذاکرزاده، ۱۳۸۲: ۵۶).<br />دیونوسوس از بدو تولد غرق در کینه غیر قابل توجیه یک انتقام الهی بود. نمف‌ها و موزه‌ها<sup>[۶]</sup>&nbsp;و یک پیر دائم‌الخمر سرشار از فرزانگی به نام سیلن<sup>[۷]</sup>&nbsp;تعلیم و تربیت او را برعهده گرفتند. همه با هم خاور زمین را زیر پا گذاشتند در حالی‌که به‌عنوان سلاح «تورسس<sup>[۸]</sup>»ها و طبل‌هایی به‌همراه می‌بردند آن‌ها کشاورزی و هنر عسل‌کشی و به‌ویژه کشت انگور را به مردم می‌آموختند و از همین‌جاست که دیونوسوس سلطان شراب شناخته می‌شود.<br />دیونوسوس باکوس و زنان همراهش<sup>[۹]</sup>&nbsp;جشن‌ها و شراب‌خواری‌‌های مفصلی<sup>[۱۰]</sup>&nbsp;برگزار می‌کردند. دیونوسوس خدای محبوب و خوشگذران، به مراسمی که به افتخارش برگزار می‌شد و هسته مرکزی آن را نوعی نمایش دراماتیک تشکیل می‌داده بسیار دل بسته بود و کسانی که نمی‌خواستند این مراسم را برپا کنند، بی‌رحمانه مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. دیونوسوس برحسب موقع، همان‌قدر بی‌رحم و سنگلدل بود که شاد و خوش‌رو. در حقیقت او دیوانه بود و جشن‌ها و مراسم شلوغ و بی‌نظم و پر سر و صدا ترتیب می‌داد و همان‌طور که آقای توشارد<sup>[۱۱]</sup>&nbsp;می‌گوید: خدای تخطی و افراط، خدای شعر شهوانی و آزادی سرسام‌آور غرایز و احساسات بود (لکرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۲).<br />این مراسم که «دیونوسیا» نام داشت، در میان سرور پرجذبه‌ای به پایان می‌رسید. یکی از این جشن‌ها که برای نخستین بار در آن درام یا در واقع تراژدی، چنان محبوبیتی یافت که بقیه دیونوسیاها را تحت‌الشعاع قرار داد و کانون تمام جشن‌ها واقع شد. به این ترتیب در سال ۵۳۴ قبل از میلاد، تراژدی و اجرای آن رسمیت یافت.<br />بنابراین وجه تسمیه تراژدی به آیین‌‌های دیونوسوس برمی‌گردد که ساتیرها و سیلن‌ها برای پاسداشت خدای شراب آواز‌های مستانه (دیتیرامب) سر می‌دادند که با گوش دادن به این آوازها، حالت وجد و جذبه و بیخودی به آدمی دست می‌داد. چون خواننده این آوازها ساتیرها یا موجودات نیمه انسان ـ نیمه بز بودند، این آواز، بز و تراژدی نام گرفت. هرچند در روایات مختلف، ساتیرها را از حالت افسانه‌ای‌شان خارج می‌کنند. و معتقدند که خوانندگان این مراسم انسان‌هایی بودند که خود را به هیئت بز در می‌آورده‌اند. در هر صورت، تنها نسبت منطقی، آواز بز با نمایش‌های تراژدیک، نحوه بزرگداشت دیونوسوس در قالب «دیونوسیا» است (ذاکرزاده، ۱۳۸۲: ۵۸).<br /><strong>۱ـ۵ـ معنای حقیقی و مجازی تراژدی</strong><br />یکی از انواع شعر نمایش تراژدی است. ذات تراژدی کشاکش میان نیروهایی است که هریک از آن‌ها در نفس خویش از دیدگاه اخلاقی موجه است. از این‌رو محتوای تراژدی در اصل از آن انگیزه‌‌های کلی و ذاتاً درست و منطقی فراهم می‌آید که سازنده گوهر اساسی زندگی آدمی‌اند. از این‌گونه است عشق زن و شوهر و پدر و مادر و فرزند و خویشاوند و زندگی جوامع و میهن‌پرستی و اراده کسانی که قدرت مطلقه دارند. نمونه راستین قهرمان نمایشنامه تراژیک کسی است که به‌رغم وجود حقیقی و خصایص گوناگون روحی فرعی خویش ذاتاً مظهر آرمانی اخلاقی از این‌گونه باشد و همه هستی خویش را در راه آن وقف کند و تا پایان کار بی‌لغزش و گذشت به آن وفادار بماند. چنین شخصی ناگزیر با اشخاص دیگر نمایشنامه که نماینده نیرو‌های اخلاقی دیگرند، برخورد می‌کند. هر نیرویی در این برخورد و تضاد به تنهایی، شایسته و برحق است. ولی هر نیرو چون یک نیرو بیش نیست و نیرو‌های دیگر را که به همان اندازه شایسته و بر حق‌اند، نفی می‌کند تا این حد که درخور نکوهش است. آن‌چه در فرجام تراژدی نقض می‌شود. نه اصل اخلاقی، بلکه مظهر یک جانبه و جزئی و مجازی آن است. حقیقت مطلق، یعنی مثال یا عدالت ابدی، با از میان بردن فردیتی که آرامش آن را برهم می‌زده است گوهر و یگانگی اخلاقی خویش را دوباره برقرار می‌دارد (ستیس، ۱۳۵۲: ۶۷۱).<br />با این مقدمه به معنای حقیقی و مجازی تراژدی می‌رسیم. معنای حقیقی تراژدی «آواز بز» که ریشت لغت «تراگودیا» را در آن می‌جویند. تراگوس (Tragos) در زبان یونانی معنی «بز» و اوید Oide معنی «آواز» را می‌داده است.<br />ارتباط «آواز ـ بز» را هم با تراژدی به چند دلیل می‌دانند که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم:<br />۱ـ در مراسم اولیه ستایش از دیونوسوس بزی را قربانی می‌کرده‌اند. ۲ـ دسته همسرایان پوست بز بر تن داشته‌اند. ۳ـ بزی به‌عنوان جایزه در مسابقات اولیه به دسته همسرایان اهدا می‌شده است. اما معنای مجازی آن چه در دوره کلاسیک و چه بعد از آن، سوگنامه بوده است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۴).<br />اسکار براکت معتقد است که امروزه اصطلاح تراژدی را مربوط به دورانی می‌دانند که گروه‌های رقص برای ربودن بزی به‌عنوان جایزه، یا بزی که قرار بود قربانی شود، می‌رقصیدند. اما متأسفانه هیچ‌یک از نظریاتی که درباره خاستگاه تراژدی ارائه شده است، کلید فهم تحولات آن‌چه را که امروزه ما تراژدی می‌نامیم دربر ندارد.<br />او با تکیه بر قدیمی‌ترین سند موجود درباره خاستگاه درام یونانی که همان فصلی از فن شعر ارسطوست، می‌نویسد: «تراژدی از بدیهه‌سازی‌های سرخوان<sup>[۱۲]</sup>&nbsp;دیتیرامب<sup>[۱۳]</sup>&nbsp;به‌وجود آمده است.» دیتیرامب سرود‌های روحانی و رقص‌‌هایی را می‌نامند که در بزرگداشت دیونوسوس، خدای شراب و باروری، در یونان باستان اجرا می‌شد. دیتیرامب در اصل شامل یک داستان‌گوی فی‌البداهه (که توسط سرخوان همسرایان خوانده می‌شد) و یک برگردان هم‌صدا<sup>[۱۴]</sup>&nbsp;بود که (توسط همسرایان خوانده می‌شد) دیتیرامب بعدها توسط آریون (حدود ۶۲۵ـ۵۸۵ پ.م) به‌صورت قطعه‌ای ادبی درآمد. کسی که اولین دیتیرامب‌ها را با تعریفی مشخص و براساس موضوعی قهرمانی و با دادن عنوانی برای هریک از آن‌ها نوشت آریون بود (براکت، ۱۳۷۵: ۶۰).<br />این اشعار دیتیرامبیک که در ستایش «دیونوسوس» رب‌النوع باروری برگزار می‌شد و دسته‌‌های سرودخوان، آن آوازها و اشعار را به‌طور جمعی می‌خواندند، به‌تدریج یک تن از دسته جدا شد و سرودها شکل گفت و شنود پیدا کردند.<br />این نخستین گام در تحول سرود‌های دیتیرامب به‌سوی شکل‌گیری در قالب تراژدی بود. اما مهمترین مرحله تحول در اشعار دیتیرامب هنگامی است که به‌جای خوانده شدن در مراسمی همگانی و در ضمن راهپیمایی، به‌صورت سرودی برای خواندن توسط یک گروه معین در گرد یک قربانگاه درمی‌آید. از این گروه معین هم یک نفر به‌عنوان رهبر ]بیشتر در نقش دیونوسوس[ خارج شده و سرودها جنبه مکالمه به خود می‌گیرد. پس بی‌سبب نبوده است که ارسطو می‌گوید که تراژدی از سرود‌های دیتیرامب نشأت گرفته است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۶).<br />اما با این همه حرف‌های بسیاری درباره ریشه‌‌های اصلی تئاتر هست و میتولوژی مطمئناً برای تشریح همه آن‌ها کفایت نمی‌کند. تئاتر پیش از آن‌که وسیله روی صحنه آوردن زندگی و ماجرا‌های دیونوسوس باشد، چیز دیگری بود، ریشه‌‌های عمیق‌تر آن بدون تردید در آنیمیسم و جادو و اساطیر شناور است. آنیمیسم اعتقاد به ‌وجود روح، شبیه روح انسان، در تمام موجودات و همه نیرو‌های طبیعی است. بشر که از مبارزه علیه برخی عوامل و حوادث عاجز است. آن‌ها را به قدرت‌‌های فوق طبیعی و ارواح نسبت می‌دهد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۲). به این ترتیب آنتروپومورفیسم<sup>[۱۵]</sup>&nbsp;به خدایان و به انواع پدیده‌ها خصال انسانی می‌بخشد.<br />جادو مجموع اعمال ناشی از اعتقاد به این‌که میان تمام موجودات و همه نیرو‌های طبیعی روابط اسرار‌آمیز ارتباط خاصی بر پایه علاقه و نفرت وجود دارد، این اعتقاد منشأ رقص‌ها و سنّت‌ها و آئین‌ها، آوازها و ورد و افسون‌‌های جادوگری است.<br />که هدف آن‌ها این است که موجودات واجد قدرت عالی و فوق بشری را با انسان‌ها بر سر لطف آورند، موجوداتی که ـبراساس این اعتقاد، واجد شخصیت و شعور هستند.<br />نقاشی‌هایی که از عصر حجر به‌دست آمده، رقصندگانی را نشان می‌دهد که پوست حیوانات را پوشیده و کله آن‌ها را بر روی پیشانی نصب کرده‌اند. این کله روی پیشانی را چگونه باید توجیه کرد؟ آیا ماسک نبوده است؟ بدون تردید. اما چرا ماسک؟ حیله شکارچی؟ وسیله‌ای برای جذب سرنوشت بهتر؟ آیا حرکات گاو وحشی را تقلید می‌کردند و می‌رقصیدند، برای این‌که آنان را از پناهگاه خود بیرون بکشند؟ ماسک در هر حال یکی از وسایل اولیه تئاتر است. مطالعه مشخص می‌کند که رشد و پیشرفت آیین‌های مذهبی و شکل‌‌های ابتدایی تئاتر در چه نقاطی مشترک هستند، این مسأله وقتی روشن می‌شود که ما به رقص‌های آیینی قدیم آسیا و نیز به «آیین‌‌های زراعی» بیندیشیم که هدف آن‌ها گرفتن خورشید یا باران و خلاصه یک زراعت خوب از خدایان بود.<br />مراسمی که بعدها در قالب آیین‌‌های باده‌خواری یعنی به‌صورت مراسم و در عین حال نمایش و تماشا اجرا می‌شود. جشن‌ها و شراب‌خواری‌ها و عیاشی (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۳).<br />بشر به‌تدریج که از محیط زندگی خود شناخت حاصل کرد، بنابر نحوه تفکر خود، عوامل خوب و بد طبیعت را از یکدیگر متمایز ساخت، بعد کم‌کم به نظرش رسید در مبارزه‌ای که پیش روی دارد، از عوامل خوب طبیعت برای پیروز شدن یاری جوید، این نحوه تفکر او را به‌جایی رساند که نیازش به یک تکیه‌گاه کاملاً مشخص می‌ساخت، تکیه‌گاهی که به او کمک می‌کرد تا از تنهایی رهایی یافته و معنایی به زندگی و خلقت او دهد. بدین ترتیب، وحشت و ترس که از طبیعت داشت تا اندازه‌ای از میان رفته و احساس می‌کرد که دیگر تنها نبوده و زندگانی‌اش هم معنایی تازه یافته است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۱۰۶).<br />ستایش همین نیرو‌های خوب و ستیز با نیرو‌های بد، در حقیقت، اولین نطفه‌‌های افسانه‌‌های قهرمانی و اساطیری را در نزد آدمیان شکل می‌بندند. همه چیز مفهومی تازه به خود می‌گیرد و قهرمان برای هر پدیده‌ای، داستانی می‌پردازد و همین داستان‌ها سینه به سینه نقل شده و درخت پیچ‌پیچ و تنومند اساطیر ملل را پدید می‌آورد.<br />دیونوسوس از چهره‌‌های مهم اساطیر یونان بود که نمایش یونان از درون مردم ستایش او شکل می‌گیرد و مواد و مصالح لازم برای ایجاد پیکره مستقل نمایش فراهم می‌سازد. اما با این همه صرف مراسم دیونوسوس نمی‌توانست سبب پدیداری نمایش شود، چه از گونه مراسم دیونوسوس در گوشه و کنار جهان آثاری می‌توان یافت، بلکه عوامل و عناصری که در این مذهب وجود داشت، تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی یونان ظرفیت نمایش‌پذیری یافته و سبب ایجاد نمایش در یونان می‌گردد. این عوامل را به اختصار نام می‌بریم:<br />اول آن‌که، مذهب دیونوسوس از سایر مذاهب به یونان وارد شد و در هنگام ورود آن، زمینه‌‌های اشعار «حماسی» و «غنایی» در یونان وجود داشته است.<br />دوم آن‌که، زندگی دیونوسوس متنوع‌تر از زندگی سایر خدایان یونانی بوده، زیرا تولد معجزه مانند، جنگ‌های فراوان، رنج‌ها و آوازهایی که در ستایش او خوانده می‌شد، همگی زمینه‌ای غنی برای ایجاد هنر نمایش در اطراف او ایجاد می‌کردند.<br />سوم آن‌که، مذهب دیونوسوس، مذهب زیبایی و هنر بود، چه او خدای شراب و باروری بود و شراب نوشیدنی رایج مردمان یونان و کالای تجارتشان. شراب زبان را رها و سبکبار و قلب را پر تپش می‌ساخت و پرستش‌کنندگان را وامی‌داشت تا در کنار معبد دلفی با صدای فلوت به رقص و آوازخوانی بپردازند و از قالب خود به قالب دیگر فرو روند. و بالاخره چهارم آن‌که، از میان خدایان دوازده‌گانه یونانی، دیونوسوس مهمترین خدا در زندگی روزمره یونانیان به‌شمار می‌رفت و زمینی‌ترین خدای آنان بود. چه او از پدری آسمانی ]زئوس[<sup>[۱۶]</sup>&nbsp;و مادر زمینی ]سمله[<sup>[۱۷]</sup>&nbsp;زاده شده و از دومین نسل خدایان المپی محسوب می‌شد.<br />گذشته از وجود مذهب دیونوسوس که امکانات بالقوه نمایش را در خود داشت، اکثر ناقدان بسط قدرت آتن و حاکمیت دموکراسی را از مهمترین عوامل توسعه نمایش و سایر هنرها و علوم در یونان باستان به‌حساب آورده‌اند. چه به یمن هشتاد سال حکومت دموکراسی و با رهبرانی چون «پریکلس»<sup>[۱۸]</sup>&nbsp;پایه‌‌های آزادی اندیشه و بیان به محکمی نهاده شده و ثروت و خرد توأمان زمینه‌ای مساعد برای رشد هنرها خصوصاً هنر نمایش فراهم می‌سازد (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۱۰۷).<br />پس ظهور تراژدی از پیروزی دموکراسی آتنی و پیدایش دانش جدایی‌ناپذیر است. اصطلاح «دموکراسی آتنی» نباید ما را گمراه کند. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح در برابر ۴۰ هزار شهروند (از ۲۰۰ هزار مردم آزاد، زن و مرد و بچه) و ۲۰ هزار خارجی محروم از حقوق اجتماعی، بیش از ۳۰۰ هزار برده در آتن وجود دارد. یعنی از ۵۰۰ هزار سکنه یک شهر، تنها، ۴۰ هزار نفر از حقوق اجتماعی برخوردارند. می‌بینیم که پایه دموکراسی چندان هم قرص و محکم نیست. اما بردگی پیش از آن‌که موجد مشکلات سخت اقتصادی شود، خود، با فراهم آوردن شرایط تقسیم کار میان کشاورزی و شکل‌‌های نورس صنعت، به شکوفایی هنر یونانی کمک کرده است. و لیکن مردم آزاد حقیقتاً از آزادی زیادی برخوردار بودند. پیاپی جشن برگزار می‌شد، همراه با انواع مسابقات: مسابقات ژیمناستیک و دو میدانی، مسابقات شعر و موسیقی، مسابقات زیبایی و سرانجام مسابقات تراژدی و کمدی. تعیین موعد ثابت به نمایش‌‌های دراماتیک ارزش خاصی می‌بخشد و به‌نوعی، زمان عادی را به نفع «زمان تئاتری» متوقف می‌سازد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۶).<br />پرستش دیونوسوس هرچند در سراسر یونان متداول بود، اما در آتن اهمیت ویژه‌ای داشت. در فاصله سال ۶۳۵ تا ۶۳۴ ق.م جشن بزرگی به افتخار دیونوسوس به نام دیوناسای شهر<sup>[۱۹]</sup>&nbsp;به‌منظور اجرا در اواخر ماه مارس به‌وجود آمد. همسرایی‌‌های دیتیرامب و بعدها نمایش‌‌های تمام عیار، به‌صورت یکی از ویژگی‌‌های بارز این مراسم درآمد (تراویک، ۱۳۷۳: ۸۴).<br />بیش از پانزده هزار نفر بر سکو‌های چوبی تئاتر دیونوسوس در دامنه تپه، در آغوش طبیعت و زیر آسمان درخشان «آتیک<sup>[۲۰]</sup>» می‌نشستند (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۵).<br />جشن بزرگ دیونوسوس احتمالاً به‌وسیله پیسیسترات<sup>[۲۱]</sup>، یکی از جباران آتن بنیانگذاری شده است. دیونوسیاها یا جشن‌‌های دیونوسوس عبارتند از دیونوسیای بهار، دیونوسیای پاییز و هر سه سال یک‌بار نیز دیونوسیا‌های بزرگ ملی برپا می‌شد. این جشن‌ها شش روز ادامه می‌یافت و سه روز آخر به تئاتر اختصاص داشت. دکور تراژدی‌‌های نمای یک قصر بود که در زیر آسمان آتیک در هوای آزاد برگزار می‌شد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۷). تماشاچیان از سحرگاه تا غروب آفتاب همان‌جا می‌ماندند. برنامه‌ها به ضرورت، از طلوع آفتاب آغاز می‌شد، زیرا چهار یا پنج نماشنامه باید به اجرا درمی‌آمد.<br />نیچه نوشته است: «اگر یکی از ما ناگهان خود را در یک نمایش تئاتری آتن می‌یافت، نخستین احساسش این می‌بود که تماشاگر نمایشی است عجیب و وحشیانه.» در واقع ما باید قدرت تخیل عظیمی داشته باشیم تا بتوانیم این جشن پرهیاهو و ناهماهنگ را در برابر چشم خود مجسم کنیم.<br />جا‌های ردیف اول مخصوص صاحب‌منصبان و پیشوایان مذهبی و کسانی بود که حضورشان امتیاز محسوب می‌شد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۵).<br />هریک از ده قبیله جای ویژه خود را داشتند و زن‌ها در صفحه‌‌های بالاتر گرد می‌آمدند. ارکسترا<sup>[۲۲]</sup>&nbsp;زمینی بود صاف و هموار و دایره‌ای شکل، محاط در یک نیم‌دایره، که معبد کوچک دیونوسوس در مرکز آن قرار داشت. پشت ارکسترا سکویی بود به نام پروسکینوم&nbsp;<sup>[۲۳]</sup>&nbsp;به ارتفاع سه متر از سطح زمین که با دو یا سه پله به ارکسترا وصل می‌شد و بازیگران بر آن قرار می‌گرفتند و در عقب سکنه<sup>[۲۴]</sup>&nbsp;که بازیگران، قبل از نمایش در آن‌جا لباس می‌پوشیدند و ماسک می‌زدند. سکنه در آن‌جا یک چادر سیاه بود و بعد به غرفه چوبی یک و سپس دو طبقه تبدیل می‌شد که ستون‌هایی آن را نگه می‌داشت. این‌جا بود که آثار اشیل، سوفکل، اوریپید و آریستوفان<sup>[۲۵]</sup>&nbsp;بازی می‌شد.<br />در ارکسترا گروه همسرایان جولان می‌دادند. دوازده تا پانزده سراینده مخصوص تراژدی بود. یک فلوت‌زن جای ارکسترا را می‌گرفت که بر محراب خدایان در کنار سکو می‌نشست و ورود و خروج همسرایان را اعلام می‌کرد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۸).<br />در این عصر هنرپیشه‌ها همه مرد بودند که شاید بیشتر به سبب رسایی صدا و نه استعداد بازیگری انتخاب می‌شدند. صحنه‌ها استادانه آرایش می‌یافت. لباس و وسایل صحنه به‌طور کامل تهیه می‌شدند. هر هنرپیشه نقاشی بر چهره و کلاه گیس بر سر داشت که نمایانگر خلق و خوی او و نیز نقش او بود. کفش پاشنه بلندی هم بر پا می‌کرد تا بر بلندی قامت و هیبت او بیفزاید. در عصر ایسخولوس دو هنرپیشه وارد صحنه می‌شوند بدین‌گونه گفتگو (دیالوگ) در نمایش معمول شد، با این وجود هر هنرپیشه ناچار بود در هریک از چهار نمایشی که ارائه می‌شد به ایفای چند نقش بپردازد. سوفوکلس هنرپیشه سوم را به صحنه آورد. از آغاز پیدایی تراژدی تا روزگار اوریپدس، به همان نسبت که نقش هنرپیشه‌ها گسترس می‌یافت، اهمیت گروه همسرایان کاهش پیدا می‌کرد. شمار نفرات گروه‌های همسرا هم از ۵۰ تن در زمان تسپس که نخستین قالب‌‌های حقیقی تئاتر را وارد آتن کرد، به ۱۲ تا ۱۵ نفر در عصر ایسخولوس رسید و در زمان سوفوکلس گروه‌های پانزده نفری متداول شد (تراویک، ۱۳۷۳: ۸۴).<br />اگر به‌کار بردن ماسک‌ها، به مردی اجازه می‌دهد که به تنهایی نقش‌‌های متعدد یک نمایش، از جمله نقش‌‌های زنانه ایفا کند (زیرا هیچ زنی اجازه بازی ندارد)، محدودیت تعداد بازیگران، تعداد خاصی را به تراژدی تحمیل می‌کند (لکلرک و دسولیر، ۱۹۸۱: ۳۰).<br />مراسم دیونوسیوس، تا زمان ارویپید، اساساً مضحک بود و چنان‌که ارسطو می‌گوید: مدتی طول کشید تا نمایش تراژدی از خلال قطعات کمیک بیرون آمد و استقلال یافت. نمایش تراژدی در نواحی متعددی رایج شد من‌جمله در سیکوئون که تا عصر کلیستنس به یاد آلام آدراستوس، شاه باستانی آن دیار، سرود‌های گروهی می‌خواندند و در ایکاریا که بزی را نثار دیونوسیوس می‌کردند (دورانت، ۱۳۸۳: ۷).<br />پس از ایسخولوس، سوفوکل و اوریپید، نویسندگان اصلی تراژدی فروفیکوس، پراتیناس و کوریلوس و تپیس نیمه افسانه‌ای بودند. تپیس با معرفی بازیگر برای بخش‌هایی از تراژدی که قبلاً همسرایان آن را انجام می‌دادند، نوآوری بزرگی صورت داده است. ایسخیلوس بازیگر دوم و سوفوکل بازیگر سوم را بر آن افزود که پروتاگونیست، دیوتراگونیست و ترتیاگونیست نام دارد. اینان و اوریپید تغییرات و اصلاحاتی در ساختار تراژدی انجام دادند. ایسخولوس حدود ۹۰ نمایشنامه نوشت که هفت تای آن در دست است. خواستاران، ایرانیان، هفت تن بر ضد تب، پرومته در زنجیر و سه‌گانه اورست که شامل آگاممنون، کوفوری و اومیند است. سوفوکل از او هم پرکارتر بود. او گویا ۱۲۰ نمایشنامه نوشت و در جشنواره تئاتر هجده بار با هجده چهارگانه مختلف برنده شد. از او نیز فقط هفت اثر در دست است. آنتیگون، ادیپ شهریار، الکترا، آژاکس، تراکینیا، ادیپ در کولون و فیلوکتت. آثار اوریپید نیز فراوان است. هشتاد یا نود نمایشنامه را به او نسبت می‌دهند که هجده نمایشنامه او به دوران مارسیلو است: آلسست، مده آ، هیپولیت، فرزندان هراکس، هلن، زنان تراوا و. . . (کادن، ۱۳۸۰: ۴۵۶).<br /><strong>۱ـ۶ـ ادب دراماتیک در ایران</strong><br />ایران بی‌شک در گذشته بسیار دور تمدنی داشت، زیبنده ملت بزرگ آن و پرتو آن فرهنگ و هنر اقوام و ملل هم‌جوار را روشنی می‌بخشید. آداب و رسوم ایرانی در همه‌جا، رواج داشت و افکار و آثار حکما و دانشمندان ما به تفکرات و تراوشات مغزی بیگانگان رونق و عظمت می‌داد (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۱).<br />کشور ما ایران، در دوران باستان از حیث علم و تمدن همپایه مصر و روم و یونان بوده است و از بسیاری هنرها بی‌بهره نبوده است. این‌که اکنون گروهی معتقدند ایرانیان هنر نمایش را از یونان آموخته‌اند و خود منحصراً از هنر نمایش محروم بوده‌اند، سخنی است بس نابجا، چراکه اگر آثاری از سایر هنرها نمی‌داشتیم این مطلب قابل قبول می‌نمود، ولی وجود هنر‌های دیگر به خودی خود این موضوع را منتفی می‌کند و مسلم است که هنر نمایش در ایران باستان همپای باقی هنرها رشد و رونق داشته است (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۳).<br />نقوش کاخ‌های داریوش و خشایارشا و کتیبه‌هایی که از تخت جمشید به‌دست آمده، برای نمودن تمدن چند هزار ساله ما و نفوذ و پیشرفت فرهنگی و هنری ایران در سایر کشور‌های جهان، پر ارج‌ترین سندهاست. آثار منقوش بر سنگ‌ها، صحنه‌‌های باج آوردن ملل تابعه شاهنشاهان هخامنشی و غلبه شاپور اول بر والرین امپراتور روم، بهترین نشانه قریحه و استعداد نیاکان ما در نمایش صحنه‌‌های زندگی و نمایاندن حالات و حرکات انسان و حیوان جلوه‌گر می‌دارند (جنتی عطایی، ۱۳۶۶: ۴). اگر به جستجوی جنبه‌‌های مشترک نمایش و حجاری آثار هنری باستان برویم، وسیله بیان این مقصود را در وضع قرار گرفتن شخصیت‌ها در صحنه‌ها، حالات قیافه‌‌های آن‌ها، هماهنگی حرکات، جهت نور و دید هنری که در تمام آثار برجسته باستان به نظر می‌رسد، خواهیم یافت و بدون شک این‌ها می‌توانند نموداری از اطلاع و توجه ایرانیان قدیم به مبانی و اصول هنر نمایش باشند (جنتی عطایی، ۱۳۶۶: ۵).<br />مادها که به تصدیق کلیه مورخان، با هندوان تمدنی به نام آریا تشکیل دادند، ذوقی مخصوص برای نمایش و تنظیم و ترتیب صفحه‌ها به‌وسیله کار روی سنگ و مجسمه داشتند و چنین می کند که واجد هنر دراماتیک خاص خود با صفات ممیزه آن نیز بودند. شاید ماجرای عاشقانه شاهزاده مادی «استری آنگئوس»<sup>[۲۶]</sup>&nbsp;با ملکه «رای نه آ»<sup>[۲۷]</sup>&nbsp;که «کتزیاس»<sup>[۲۸]</sup>بدان اشاره کرده است و متأسفانه متن آن در دست نیست، یکی از درام‌های آن زمان باشد.<br />وقتی دوران حکومت ساسانیان را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که در اجتماع آن زمان عده‌ای عنوان کر یا دسته‌بند داشتند. اینان دارای نقش مذهبی بودند. اینان خنیاگرانی بودند که دور معبد آتش جمع می‌شدند و روزی پنج دفعه گاتها و سرود‌های مذهبی دیگر که از اوستا انتخاب می‌شد را با آهنگ می‌خواندند. این آوازخوانان همیشه از میان جوانان به‌وسیله مغ‌ها انتخاب می‌شدند و لباس‌های مخصوصی که سفید یا ارغوانی بود به آن‌ها پوشانیده می‌شد. گاهی دسته‌بند همراه یک دسته مذهبی بود ولی بعد در زمان عرب‌ها کلمه دسته‌بند یک معنی غیر واقعی مذهبی به خود می‌گیرد (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۱۷).<br />در زمان ساسانیان حرفه‌ای وجود داشت به نام «پتواژگوی» که در ردیف یکی از بازی‌های نجبای عصر بود. پتواژ گفتن نامی بود که ساسانیان به هنر نمایشی خود داده بودند و پتواژگوی همان بازیگر نمایش بود که معنای تحت‌اللفظی آن همان پاسخ‌گو می‌شود.</p>

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ق.ظ ]




<p>این عید شامل مراسم شادی‌بخش بود و همه مردم آزاد و برده در آن شرکت می‌جستند.<br />در ماه دوم سال (متاگیتنیون) جشنواره کوچکی به نام متاگیتنیا برای تکریم آپولون ترتیب می‌دادند. در سومین ماه سال (بورید رومیون)، اهالی آتن برای کشف «اسرار بزرگ» به الئوسیس می‌رفتند. در ماه چهارم (پواپنسیون) جشنواره پواپنسیا، اسکوفوریا و تسموفوریا روی می‌داد. در جشن اخیر، زنان آتن به احترام دمتر مراسم شگفت‌انگیزی اجرا می‌کردند مثلاً می‌کوشیدند تا با کار‌های جادویی، بر باروری زمین و انسان بیفزایند، ماه میماکتریون تنها ماهی بود که جشنواره‌ای نداشت.<br /><a href="https://feko.ir/"><img class="alignnone wp-image-62″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-9.png” alt="دانلود پروژه” width="371″ height="117″ /></a><br />در ماه پوسیدئون، مردم آتن جشنی به نام ایتالوآ برای نوبر میوه‌ها و در ماه گاملیون جشنی به نام لنایا برای بزرگداشت دیونوسوس ترتیب می‌دادند. در ماه آنتستریون، سه جشن بهاری در سه روز پیاپی دایر می‌شد. در این جشنواره‌ها بهاری برای گرامی‌داشتن دیونوسوس شراب نوشیده می‌شد و همه در میگساری بر یکدیگر سبقت می‌جستند. همسر حاکم شهر بر نشانه بستگی آتن به دیونوسوس، به هم

% ۶۶/۰

 

۶/۰

 

-

 

 

 

افت سرخ شدن
باقیمانده نامحلول

 

۸/۰
۵۴/۰

 

۳
۷۵/۰

 

-

 

 

 

جدول (۳-۲). نتایج آزمایش­های شیمیایی و فیزیکی سیمان

سنگدانه­ها
در ساخت بتن از دو نوع ماسه یکی ماسه فعال و دیگری ماسه غیر فعال و یک نوع شن غیر فعال عبور داده شده از الک و مانده روی الک استفاده شد. انتخاب اولیه­ ماسه فعال بر اساس بررسی­های انجام گرفته توسط حاج­قاسمعلی از معدنی در آذربایجان شرقی انتخاب شد[۲۰]. با انجام آزمایش ملات منشوری بر اساس استاندارد ASTM C1260 که در ادامه تشریح خواهد شد میانگین درصد انبساط ۱۴ روزه ملات ساخته شده از این ماسه ۴۶/۰ درصد اندازه ­گیری شد که نشان دهنده فعال بودن سنگدانه جهت بروز واکنش قلیایی و قابلیت انبساط مخرب در بتن­های ساخته شده از این نوع ماسه می­باشد. ماسه و شن غیر فعال مورد استفاده نیز از معدنی در شهر یاسوج انتخاب گردید.

آزمایش­های تشخیص فعال بودن سنگدانه­ها
در بسیاری از موارد، بررسی فعال بودن سنگدانه­های استفاده شده در سازه­های مورد بهره ­برداری به این دلیل که سنگدانه­ی مورد مطالعه، قبلاً در بتن­های موجود استفاده نشده یا اینکه محل برداشت سنگدانه از منبع رودخانه­ای یا معدنی متفاوت بوده، مفید و مؤثر نیست. در چنین شرایطی و یا در زمانی که مقدار قلیای بتن مورد نظر بیشتر و یا شرایط محیطی آن نامساعدتر از وضعیت سازه­ی بتنی تحت بهره ­برداری باشد، باید برای تعیین میزان واکنش زایی سنگدانه ها از بررسی­های آزمایشگاهی استفاده شود[۲۰].
دانلود پایان نامه
دو نوع روش آزمایشگاهی وجود دارد:
ارزیابی پتروگرافیکی یا آنالیز شیمیایی و آزمایش­هایی که در آنها ترکیبات کانی­شناسی یا شیمیایی و بافت یک سنگدانه با نوع واکنش­زا و غیر واکنش­زای آن مقایسه می­ شود.
اندازه ­گیری تغییر طول نمونه­های آزمایشگاهی ملات یا بتن که برای تسریع واکنش قلیایی در دمای زیاد نگهداری می­ شود. که در ادامه به شرح مختصری از این روش­ها پرداخته می­ شود.
الف- آزمایش پترو گرافی مطابق استاندارد ASTM C295
بررسی پتروگرافیکی، اولین گام لازم در جهت ارزیابی استعداد واکنش­زایی یک نوع سنگدانه به حساب می ­آید. این بررسی، به منظور تعیین نوع یا انواع سنگ­های تشکیل دهنده ­سنگدانه انجام می­گیرد. اطلاعات حاصل از این آزمایش، برای قضاوت در تعیین نیاز به انجام آزمایش­های تکمیلی و همچنین برای تفسیر نتایج آزمایش­ها لازم است. در بعضی موارد که اطلاعات قاطع و مستندی در خصوص قابلیت تخریبی نوع خاصی از سنگ­ها یا کانی­ها در دسترس باشد، شناسایی آنها در سنگدانه­های مورد نظر از طریق انجام آزمایش پتروگرافی می ­تواند سند و مدرک کافی برای مردود شناختن آن سنگدانه باشد. باید احتیاط لازم در هنگام انجام آزمایش پتروگرافی روی سنگ­های آهکی سیلیس­دار مبذول گردد.
لازم به یادآوری است که حتی مقدار ۵ درصد کوارتز ریزدانه در این سنگ­های آهکی، که در میکروسکوپ پتروگرافی نیز قابل رویت نمی ­باشد، توانایی ایجاد انبساط مخرب در بتن را دارد. از آزمایش پتروگرافی می­توان به منظور بررسی استعداد واکنش­زایی سنگ­های حاوی کوارتز از طریق تعیین وجود و میزان کوارتز میکروبلورین استفاده نمود. آزمایش پتروگرافی همچنین روش مفیدی برای تعیین استعداد واکنش­زایی قلیایی از نوع کربناتی در سنگ آهک­های دولومیتی به حساب می ­آید[۲۰].
ب- آزمایش منشور بتنی مطابق استاندارد ASTM C1293
آزمایش منشور بتنی احتمالاً قابل اعتمادترین روش آزمون برای ارزیابی پتانسیل واکنش قلیایی سنگدانه‌های مصرفی در بتن می‌باشد. این تنها روشی است که در آن اندازه­ دانه‌های سنگی تحت آزمایش در حدود اندازه‌های مورد مصرف در بتن حقیقی می‌باشد. شناسایی نوع واکنش قلیایی سنگدانه مهم است، زیرا خصوصیات انبساط‌پذیری سنگدانه‌های مختلف با یکدیگر فرق دارند و این موضوع در تعیین مدت زمان لازم برای انجام آزمایش تا رسیدن به نتیجه مطلوب نقش مهمی دارد. این روش بر اساس اندازه‌گیری تغییرات طول منشورهای بتنی حاصل از واکنش قلیایی سنگدانه‌ها، که تحت شرایط رطوبت و دمای بالا نگهداری شده‌اند وضع شده است.
این روش برای ارزیابی هر یک از سنگدانه‌های درشت و ریز (شن و ماسه) اعتبار دارد. آزمایش منشور بتنی در ۳۸ درجه­ سانتیگراد و رطوبت نسبی ۱۰۰ درصد برای تعیین قابلیت واکنش‌زایی کلیه سنگدانه اعم از قلیایی- کربناتی یا قلیایی- سیلیسی توصیه شده است. همچنین از این آزمایش می‌توان برای ارزیابی اثر مواد افزودنی بر انبساط بتن حاوی سنگدانه‌های واکنش‌زا استفاده نمود. در صورتی سنگدانه‌ها واکنش‌زا تلقی می‌شوند که میانگین انبساط نمونه‌های منشوری پس از یکسال از ۰۴/۰ درصد تجاوز نماید. در این آزمایش قالب منشورهای بتن بین ۳۰۰*۷۵*۷۵ الی ۴۰۵*۷۵*۷۵ میلیمتر می‌باشد. امتیاز منشورهای کوتاه­تر این است که سبکتر هستند و طبیعتاً حمل و نقل ظروف نگهداری منشورها آسان‌تر می‌گردد[۲۰].
جآزمایش شیمیایی مطابق استاندارد ASTM C289
این آزمایش که برای تعیین واکنش‌زایی سنگدانه‌های سیلیسی کاربرد دارد، سنگدانه را در محلول نرمال سود NaOH در دمای ۸۰ درجه­ سانتیگراد و به مدت ۲۴ ساعت قرار داده و پس از عبور محلول از صافی مقدار سیلیس محلول و کاهش قلیاییت را اندازه‌گیری می‌کند. با تنظیم چارت‌هایی، منطقه غیرفعال، بالقوه فعال و فعال مشخص شده و وضعیت سنگدانه از نقطه‌نظر فعالیت مشخص می‌گردد[۲۰].
د- آزمایش ملات منشوری تسریع شده مطابق استاندارد ASTM C1260
در این روش که در استاندارد ASTM C1260 آورده شده است، ملات‌های منشوری مطابق روش ASTM C227 ساخته شده و بعد از قالب‌برداری در آب ۲۳ درجه­ سانتیگراد غوطه‌ور می‌گردد و فوراً همراه با ظرف در آون یا وان آب و در دمای ۸۰ درجه­ سانتیگراد قرار داده می‌شود. روز بعد قرائت صفر خوانده شده و پس از خشک کردن، نمونه داخل محلول یک نرمال سود در دمای ۸۰ درجه­ سانتیگراد به مدت ۲ هفته غوطه‌ور می‌گردد. در فواصل زمانی مختلف انبساط آزمونه‌ها اندازه‌گیری و ثبت می‌گردد. در این استاندارد در صورتی‌که پس از ۱۴ روز میزان انبساط کمتر از ۱/۰درصد باشد، سنگدانه غیرفعال و در صورتی‌که انبساط بین ۲۵/۰-۱/۰ درصد باشد، نسبتاً فعال و در صورتی‌که میزان انبساط بیش از ۲۵/۰ درصد باشد، سنگدانه فعال تشخیص داده می‌شود[۲۰]. در این پروژه ملات‌های استاندارد با سنگدانه‌های فعال و با سیمان تیپ ۲ تهران مطابق استاندارد ASTM C1260 ساخته شده و انبساط آنها اندازه‌گیری گردید که نتایج در جدول ۳-۲ و شکل ۳-۱ نشان داده شده است. نتایج حاکی از فعال بودن سنگدانه می­باشد.
جدول۳-۳ نتایج آزمایش ملات­ منشوری بر روی ماسه فعال

 

 

ردیف

 

کد نمونه

 

درصد انبساط ۱۶
روزه­ی نمونه­ها

 

میانگین درصد انبساط

سری او در می‌آمد و مردم در ضمن مراسم شورانگیز، از بیم مردگان، می‌کوشیدند تا با خشنود ساختن آنان، از آزار ایشان ایمن بمانند.<br />در ماه نهم (الافبولیدن) عید بزرگ دیونوسیا برگزار می‌شد. این جشنواره را پیسیستراتوس به سال ۵۳۴ در آتن مرسوم کرد. در همان سال اجرای نمایش را هم در مراسم آن گنجانید (دورانت، ۱۳۸۳: ۴).<br />در روز جشن، محاکم قضایی را می‌بستند و زندانیان را موقتاً آزاد می‌کردند. مردم بهترین جامه‌ی خود را می‌پوشیدند و برای تماشای تشریفات انتقال مجسمه دیونوسیوس از الئوترای به تماشاخانه، بیرون می‌رفتند. در دهمین ماه (مونوخنون) آتنیان هر سال جشن مونوخینا و هر پنج سال یک‌بار جشن برائوروینا یا جشن آرتمیس به احترام آرتمیس برپا می‌کردند. در ماه یازدهم (تارگلیون)، جشنواره تارگیا یعنی عید درو و در دوازدهمین ماه (سیکروفوریون)، جشنواره‌ای سیکروفوریا، آرتوفوریا، دیپولیا و بوفونیا برگزار می‌شد. هرچند همه این عیدها هر ساله برپا نمی‌شد، همه در تخفیف رنج‌های زندگی تأثیر بسزا داشتند.<br />جشن‌‌های یونان تنها در آتن برپا نمی‌شد، در همه‌جا مردم با شور فراوان کار‌های عمده زندگی، مانند کاشتن و دروییدن، را جشن می‌گرفتند. ولی بزرگترین جشنواره‌‌های آنان، جشنواره اجتماع مردم یونان یا «پانگوریس» جشنواره پانیونیا در موکاله، عید آپولون در دلوس، جشنواره یونیایی در دلفی، جشنواره تنگه کونت، جشنواره نمئا در حوالی آرگوس و جشنواره اولومپیا در الیس بوده. در این جشنواره‌ها، کشور شهر‌های یونانی در زمینه ورزش‌های گوناگون با یکدیگر مسابقه می‌دادند. مسابقات ورزش با مراسم مقدّسی که در عیدها صورت می‌گرفت منافاتی نداشت زیرا دین یونانی به‌خوبی با زندگی واقعی آمیخته بود و این آمیختگی به ترقّی هنر، شعر، موسیقی، بازی، اخلاق و اخلاقیّت انجامید (دورانت، ۱۳۸۳: ۵).<br /><strong>۱ـ۴ـ دیونوسوس، شخصیت شگفت</strong><br />«دیونوسوس» شخصیت شگفتی است که در لاتین باکوس<sup>[۲]</sup>&nbsp;نامیده می‌شود و در میان ایزدان یونان از ویژگی خاصی برخوردار است، او از پیوند زئوس<sup>[۳]</sup>&nbsp;پرسفونه، الهه زمین، متولد می‌شود.<br />با دسیسه هرا<sup>[۴]</sup>، همسر زئوس، تیتان‌ها وی را از هم می‌درند و می‌خورند. به‌همین دلیل، دیونوسوس، زاگرس، یعنی مثله و قطعه قطعه شده، نام می‌گیرد. آتنا دختر زئوس، قلب دیونوسوس را از دست تیتان‌ها می‌رباید و آن را به زئوس می‌بخشد. تولد دیونوسوس دوم در فرهنگ اساطیر یونان و روم چنین وصف شده است: دیونوسوس پس از زئوس و سمله،<sup>[۵]</sup>&nbsp;که مورد علاقه زئوس بود، از او خواست تا با تمام نیرو و جلال ایزدی بر او ظاهر شود و زئوس نیز برای رضای او به این امر تن داد؛ ولی سمله که قدرت تحمل مشاهده انوار جمال عاشق خویش را نداشت به حالت برق‌زده‌ای بر زمین افتاد. زئوس به‌سرعت طفل شش ماهه را که هنوز در شکم مادر بود، بیرون کشید و آن را به ران خود دوخت و در پایان مدت مقرر، طفل را صحیح و سالم خارج کرد. این طفل دیونوسوس، یعنی دوباره تولد یافته، نام گرفت. دیونوسوس حاصل پیوند جاودانگی و فناست (ذاکرزاده، ۱۳۸۲: ۵۶).<br />دیونوسوس از بدو تولد غرق در کینه غیر قابل توجیه یک انتقام الهی بود. نمف‌ها و موزه‌ها<sup>[۶]</sup>&nbsp;و یک پیر دائم‌الخمر سرشار از فرزانگی به نام سیلن<sup>[۷]</sup>&nbsp;تعلیم و تربیت او را برعهده گرفتند. همه با هم خاور زمین را زیر پا گذاشتند در حالی‌که به‌عنوان سلاح «تورسس<sup>[۸]</sup>»ها و طبل‌هایی به‌همراه می‌بردند آن‌ها کشاورزی و هنر عسل‌کشی و به‌ویژه کشت انگور را به مردم می‌آموختند و از همین‌جاست که دیونوسوس سلطان شراب شناخته می‌شود.<br />دیونوسوس باکوس و زنان همراهش<sup>[۹]</sup>&nbsp;جشن‌ها و شراب‌خواری‌‌های مفصلی<sup>[۱۰]</sup>&nbsp;برگزار می‌کردند. دیونوسوس خدای محبوب و خوشگذران، به مراسمی که به افتخارش برگزار می‌شد و هسته مرکزی آن را نوعی نمایش دراماتیک تشکیل می‌داده بسیار دل بسته بود و کسانی که نمی‌خواستند این مراسم را برپا کنند، بی‌رحمانه مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. دیونوسوس برحسب موقع، همان‌قدر بی‌رحم و سنگلدل بود که شاد و خوش‌رو. در حقیقت او دیوانه بود و جشن‌ها و مراسم شلوغ و بی‌نظم و پر سر و صدا ترتیب می‌داد و همان‌طور که آقای توشارد<sup>[۱۱]</sup>&nbsp;می‌گوید: خدای تخطی و افراط، خدای شعر شهوانی و آزادی سرسام‌آور غرایز و احساسات بود (لکرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۲).<br />این مراسم که «دیونوسیا» نام داشت، در میان سرور پرجذبه‌ای به پایان می‌رسید. یکی از این جشن‌ها که برای نخستین بار در آن درام یا در واقع تراژدی، چنان محبوبیتی یافت که بقیه دیونوسیاها را تحت‌الشعاع قرار داد و کانون تمام جشن‌ها واقع شد. به این ترتیب در سال ۵۳۴ قبل از میلاد، تراژدی و اجرای آن رسمیت یافت.<br />بنابراین وجه تسمیه تراژدی به آیین‌‌های دیونوسوس برمی‌گردد که ساتیرها و سیلن‌ها برای پاسداشت خدای شراب آواز‌های مستانه (دیتیرامب) سر می‌دادند که با گوش دادن به این آوازها، حالت وجد و جذبه و بیخودی به آدمی دست می‌داد. چون خواننده این آوازها ساتیرها یا موجودات نیمه انسان ـ نیمه بز بودند، این آواز، بز و تراژدی نام گرفت. هرچند در روایات مختلف، ساتیرها را از حالت افسانه‌ای‌شان خارج می‌کنند. و معتقدند که خوانندگان این مراسم انسان‌هایی بودند که خود را به هیئت بز در می‌آورده‌اند. در هر صورت، تنها نسبت منطقی، آواز بز با نمایش‌های تراژدیک، نحوه بزرگداشت دیونوسوس در قالب «دیونوسیا» است (ذاکرزاده، ۱۳۸۲: ۵۸).<br /><strong>۱ـ۵ـ معنای حقیقی و مجازی تراژدی</strong><br />یکی از انواع شعر نمایش تراژدی است. ذات تراژدی کشاکش میان نیروهایی است که هریک از آن‌ها در نفس خویش از دیدگاه اخلاقی موجه است. از این‌رو محتوای تراژدی در اصل از آن انگیزه‌‌های کلی و ذاتاً درست و منطقی فراهم می‌آید که سازنده گوهر اساسی زندگی آدمی‌اند. از این‌گونه است عشق زن و شوهر و پدر و مادر و فرزند و خویشاوند و زندگی جوامع و میهن‌پرستی و اراده کسانی که قدرت مطلقه دارند. نمونه راستین قهرمان نمایشنامه تراژیک کسی است که به‌رغم وجود حقیقی و خصایص گوناگون روحی فرعی خویش ذاتاً مظهر آرمانی اخلاقی از این‌گونه باشد و همه هستی خویش را در راه آن وقف کند و تا پایان کار بی‌لغزش و گذشت به آن وفادار بماند. چنین شخصی ناگزیر با اشخاص دیگر نمایشنامه که نماینده نیرو‌های اخلاقی دیگرند، برخورد می‌کند. هر نیرویی در این برخورد و تضاد به تنهایی، شایسته و برحق است. ولی هر نیرو چون یک نیرو بیش نیست و نیرو‌های دیگر را که به همان اندازه شایسته و بر حق‌اند، نفی می‌کند تا این حد که درخور نکوهش است. آن‌چه در فرجام تراژدی نقض می‌شود. نه اصل اخلاقی، بلکه مظهر یک جانبه و جزئی و مجازی آن است. حقیقت مطلق، یعنی مثال یا عدالت ابدی، با از میان بردن فردیتی که آرامش آن را برهم می‌زده است گوهر و یگانگی اخلاقی خویش را دوباره برقرار می‌دارد (ستیس، ۱۳۵۲: ۶۷۱).<br />با این مقدمه به معنای حقیقی و مجازی تراژدی می‌رسیم. معنای حقیقی تراژدی «آواز بز» که ریشت لغت «تراگودیا» را در آن می‌جویند. تراگوس (Tragos) در زبان یونانی معنی «بز» و اوید Oide معنی «آواز» را می‌داده است.<br />ارتباط «آواز ـ بز» را هم با تراژدی به چند دلیل می‌دانند که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم:<br />۱ـ در مراسم اولیه ستایش از دیونوسوس بزی را قربانی می‌کرده‌اند. ۲ـ دسته همسرایان پوست بز بر تن داشته‌اند. ۳ـ بزی به‌عنوان جایزه در مسابقات اولیه به دسته همسرایان اهدا می‌شده است. اما معنای مجازی آن چه در دوره کلاسیک و چه بعد از آن، سوگنامه بوده است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۴).<br />اسکار براکت معتقد است که امروزه اصطلاح تراژدی را مربوط به دورانی می‌دانند که گروه‌های رقص برای ربودن بزی به‌عنوان جایزه، یا بزی که قرار بود قربانی شود، می‌رقصیدند. اما متأسفانه هیچ‌یک از نظریاتی که درباره خاستگاه تراژدی ارائه شده است، کلید فهم تحولات آن‌چه را که امروزه ما تراژدی می‌نامیم دربر ندارد.<br />او با تکیه بر قدیمی‌ترین سند موجود درباره خاستگاه درام یونانی که همان فصلی از فن شعر ارسطوست، می‌نویسد: «تراژدی از بدیهه‌سازی‌های سرخوان<sup>[۱۲]</sup>&nbsp;دیتیرامب<sup>[۱۳]</sup>&nbsp;به‌وجود آمده است.» دیتیرامب سرود‌های روحانی و رقص‌‌هایی را می‌نامند که در بزرگداشت دیونوسوس، خدای شراب و باروری، در یونان باستان اجرا می‌شد. دیتیرامب در اصل شامل یک داستان‌گوی فی‌البداهه (که توسط سرخوان همسرایان خوانده می‌شد) و یک برگردان هم‌صدا<sup>[۱۴]</sup>&nbsp;بود که (توسط همسرایان خوانده می‌شد) دیتیرامب بعدها توسط آریون (حدود ۶۲۵ـ۵۸۵ پ.م) به‌صورت قطعه‌ای ادبی درآمد. کسی که اولین دیتیرامب‌ها را با تعریفی مشخص و براساس موضوعی قهرمانی و با دادن عنوانی برای هریک از آن‌ها نوشت آریون بود (براکت، ۱۳۷۵: ۶۰).<br />این اشعار دیتیرامبیک که در ستایش «دیونوسوس» رب‌النوع باروری برگزار می‌شد و دسته‌‌های سرودخوان، آن آوازها و اشعار را به‌طور جمعی می‌خواندند، به‌تدریج یک تن از دسته جدا شد و سرودها شکل گفت و شنود پیدا کردند.<br />این نخستین گام در تحول سرود‌های دیتیرامب به‌سوی شکل‌گیری در قالب تراژدی بود. اما مهمترین مرحله تحول در اشعار دیتیرامب هنگامی است که به‌جای خوانده شدن در مراسمی همگانی و در ضمن راهپیمایی، به‌صورت سرودی برای خواندن توسط یک گروه معین در گرد یک قربانگاه درمی‌آید. از این گروه معین هم یک نفر به‌عنوان رهبر ]بیشتر در نقش دیونوسوس[ خارج شده و سرودها جنبه مکالمه به خود می‌گیرد. پس بی‌سبب نبوده است که ارسطو می‌گوید که تراژدی از سرود‌های دیتیرامب نشأت گرفته است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۶).<br />اما با این همه حرف‌های بسیاری درباره ریشه‌‌های اصلی تئاتر هست و میتولوژی مطمئناً برای تشریح همه آن‌ها کفایت نمی‌کند. تئاتر پیش از آن‌که وسیله روی صحنه آوردن زندگی و ماجرا‌های دیونوسوس باشد، چیز دیگری بود، ریشه‌‌های عمیق‌تر آن بدون تردید در آنیمیسم و جادو و اساطیر شناور است. آنیمیسم اعتقاد به ‌وجود روح، شبیه روح انسان، در تمام موجودات و همه نیرو‌های طبیعی است. بشر که از مبارزه علیه برخی عوامل و حوادث عاجز است. آن‌ها را به قدرت‌‌های فوق طبیعی و ارواح نسبت می‌دهد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۲). به این ترتیب آنتروپومورفیسم<sup>[۱۵]</sup>&nbsp;به خدایان و به انواع پدیده‌ها خصال انسانی می‌بخشد.<br />جادو مجموع اعمال ناشی از اعتقاد به این‌که میان تمام موجودات و همه نیرو‌های طبیعی روابط اسرار‌آمیز ارتباط خاصی بر پایه علاقه و نفرت وجود دارد، این اعتقاد منشأ رقص‌ها و سنّت‌ها و آئین‌ها، آوازها و ورد و افسون‌‌های جادوگری است.<br />که هدف آن‌ها این است که موجودات واجد قدرت عالی و فوق بشری را با انسان‌ها بر سر لطف آورند، موجوداتی که ـبراساس این اعتقاد، واجد شخصیت و شعور هستند.<br />نقاشی‌هایی که از عصر حجر به‌دست آمده، رقصندگانی را نشان می‌دهد که پوست حیوانات را پوشیده و کله آن‌ها را بر روی پیشانی نصب کرده‌اند. این کله روی پیشانی را چگونه باید توجیه کرد؟ آیا ماسک نبوده است؟ بدون تردید. اما چرا ماسک؟ حیله شکارچی؟ وسیله‌ای برای جذب سرنوشت بهتر؟ آیا حرکات گاو وحشی را تقلید می‌کردند و می‌رقصیدند، برای این‌که آنان را از پناهگاه خود بیرون بکشند؟ ماسک در هر حال یکی از وسایل اولیه تئاتر است. مطالعه مشخص می‌کند که رشد و پیشرفت آیین‌های مذهبی و شکل‌‌های ابتدایی تئاتر در چه نقاطی مشترک هستند، این مسأله وقتی روشن می‌شود که ما به رقص‌های آیینی قدیم آسیا و نیز به «آیین‌‌های زراعی» بیندیشیم که هدف آن‌ها گرفتن خورشید یا باران و خلاصه یک زراعت خوب از خدایان بود.<br />مراسمی که بعدها در قالب آیین‌‌های باده‌خواری یعنی به‌صورت مراسم و در عین حال نمایش و تماشا اجرا می‌شود. جشن‌ها و شراب‌خواری‌ها و عیاشی (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۳).<br />بشر به‌تدریج که از محیط زندگی خود شناخت حاصل کرد، بنابر نحوه تفکر خود، عوامل خوب و بد طبیعت را از یکدیگر متمایز ساخت، بعد کم‌کم به نظرش رسید در مبارزه‌ای که پیش روی دارد، از عوامل خوب طبیعت برای پیروز شدن یاری جوید، این نحوه تفکر او را به‌جایی رساند که نیازش به یک تکیه‌گاه کاملاً مشخص می‌ساخت، تکیه‌گاهی که به او کمک می‌کرد تا از تنهایی رهایی یافته و معنایی به زندگی و خلقت او دهد. بدین ترتیب، وحشت و ترس که از طبیعت داشت تا اندازه‌ای از میان رفته و احساس می‌کرد که دیگر تنها نبوده و زندگانی‌اش هم معنایی تازه یافته است (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۱۰۶).<br />ستایش همین نیرو‌های خوب و ستیز با نیرو‌های بد، در حقیقت، اولین نطفه‌‌های افسانه‌‌های قهرمانی و اساطیری را در نزد آدمیان شکل می‌بندند. همه چیز مفهومی تازه به خود می‌گیرد و قهرمان برای هر پدیده‌ای، داستانی می‌پردازد و همین داستان‌ها سینه به سینه نقل شده و درخت پیچ‌پیچ و تنومند اساطیر ملل را پدید می‌آورد.<br />دیونوسوس از چهره‌‌های مهم اساطیر یونان بود که نمایش یونان از درون مردم ستایش او شکل می‌گیرد و مواد و مصالح لازم برای ایجاد پیکره مستقل نمایش فراهم می‌سازد. اما با این همه صرف مراسم دیونوسوس نمی‌توانست سبب پدیداری نمایش شود، چه از گونه مراسم دیونوسوس در گوشه و کنار جهان آثاری می‌توان یافت، بلکه عوامل و عناصری که در این مذهب وجود داشت، تحت تأثیر شرایط اجتماعی و فرهنگی یونان ظرفیت نمایش‌پذیری یافته و سبب ایجاد نمایش در یونان می‌گردد. این عوامل را به اختصار نام می‌بریم:<br />اول آن‌که، مذهب دیونوسوس از سایر مذاهب به یونان وارد شد و در هنگام ورود آن، زمینه‌‌های اشعار «حماسی» و «غنایی» در یونان وجود داشته است.<br />دوم آن‌که، زندگی دیونوسوس متنوع‌تر از زندگی سایر خدایان یونانی بوده، زیرا تولد معجزه مانند، جنگ‌های فراوان، رنج‌ها و آوازهایی که در ستایش او خوانده می‌شد، همگی زمینه‌ای غنی برای ایجاد هنر نمایش در اطراف او ایجاد می‌کردند.<br />سوم آن‌که، مذهب دیونوسوس، مذهب زیبایی و هنر بود، چه او خدای شراب و باروری بود و شراب نوشیدنی رایج مردمان یونان و کالای تجارتشان. شراب زبان را رها و سبکبار و قلب را پر تپش می‌ساخت و پرستش‌کنندگان را وامی‌داشت تا در کنار معبد دلفی با صدای فلوت به رقص و آوازخوانی بپردازند و از قالب خود به قالب دیگر فرو روند. و بالاخره چهارم آن‌که، از میان خدایان دوازده‌گانه یونانی، دیونوسوس مهمترین خدا در زندگی روزمره یونانیان به‌شمار می‌رفت و زمینی‌ترین خدای آنان بود. چه او از پدری آسمانی ]زئوس[<sup>[۱۶]</sup>&nbsp;و مادر زمینی ]سمله[<sup>[۱۷]</sup>&nbsp;زاده شده و از دومین نسل خدایان المپی محسوب می‌شد.<br />گذشته از وجود مذهب دیونوسوس که امکانات بالقوه نمایش را در خود داشت، اکثر ناقدان بسط قدرت آتن و حاکمیت دموکراسی را از مهمترین عوامل توسعه نمایش و سایر هنرها و علوم در یونان باستان به‌حساب آورده‌اند. چه به یمن هشتاد سال حکومت دموکراسی و با رهبرانی چون «پریکلس»<sup>[۱۸]</sup>&nbsp;پایه‌‌های آزادی اندیشه و بیان به محکمی نهاده شده و ثروت و خرد توأمان زمینه‌ای مساعد برای رشد هنرها خصوصاً هنر نمایش فراهم می‌سازد (ملک‌پور، ۱۳۶۵: ۱۰۷).<br />پس ظهور تراژدی از پیروزی دموکراسی آتنی و پیدایش دانش جدایی‌ناپذیر است. اصطلاح «دموکراسی آتنی» نباید ما را گمراه کند. در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح در برابر ۴۰ هزار شهروند (از ۲۰۰ هزار مردم آزاد، زن و مرد و بچه) و ۲۰ هزار خارجی محروم از حقوق اجتماعی، بیش از ۳۰۰ هزار برده در آتن وجود دارد. یعنی از ۵۰۰ هزار سکنه یک شهر، تنها، ۴۰ هزار نفر از حقوق اجتماعی برخوردارند. می‌بینیم که پایه دموکراسی چندان هم قرص و محکم نیست. اما بردگی پیش از آن‌که موجد مشکلات سخت اقتصادی شود، خود، با فراهم آوردن شرایط تقسیم کار میان کشاورزی و شکل‌‌های نورس صنعت، به شکوفایی هنر یونانی کمک کرده است. و لیکن مردم آزاد حقیقتاً از آزادی زیادی برخوردار بودند. پیاپی جشن برگزار می‌شد، همراه با انواع مسابقات: مسابقات ژیمناستیک و دو میدانی، مسابقات شعر و موسیقی، مسابقات زیبایی و سرانجام مسابقات تراژدی و کمدی. تعیین موعد ثابت به نمایش‌‌های دراماتیک ارزش خاصی می‌بخشد و به‌نوعی، زمان عادی را به نفع «زمان تئاتری» متوقف می‌سازد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۳۶).<br />پرستش دیونوسوس هرچند در سراسر یونان متداول بود، اما در آتن اهمیت ویژه‌ای داشت. در فاصله سال ۶۳۵ تا ۶۳۴ ق.م جشن بزرگی به افتخار دیونوسوس به نام دیوناسای شهر<sup>[۱۹]</sup>&nbsp;به‌منظور اجرا در اواخر ماه مارس به‌وجود آمد. همسرایی‌‌های دیتیرامب و بعدها نمایش‌‌های تمام عیار، به‌صورت یکی از ویژگی‌‌های بارز این مراسم درآمد (تراویک، ۱۳۷۳: ۸۴).<br />بیش از پانزده هزار نفر بر سکو‌های چوبی تئاتر دیونوسوس در دامنه تپه، در آغوش طبیعت و زیر آسمان درخشان «آتیک<sup>[۲۰]</sup>» می‌نشستند (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۵).<br />جشن بزرگ دیونوسوس احتمالاً به‌وسیله پیسیسترات<sup>[۲۱]</sup>، یکی از جباران آتن بنیانگذاری شده است. دیونوسیاها یا جشن‌‌های دیونوسوس عبارتند از دیونوسیای بهار، دیونوسیای پاییز و هر سه سال یک‌بار نیز دیونوسیا‌های بزرگ ملی برپا می‌شد. این جشن‌ها شش روز ادامه می‌یافت و سه روز آخر به تئاتر اختصاص داشت. دکور تراژدی‌‌های نمای یک قصر بود که در زیر آسمان آتیک در هوای آزاد برگزار می‌شد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۷). تماشاچیان از سحرگاه تا غروب آفتاب همان‌جا می‌ماندند. برنامه‌ها به ضرورت، از طلوع آفتاب آغاز می‌شد، زیرا چهار یا پنج نماشنامه باید به اجرا درمی‌آمد.<br />نیچه نوشته است: «اگر یکی از ما ناگهان خود را در یک نمایش تئاتری آتن می‌یافت، نخستین احساسش این می‌بود که تماشاگر نمایشی است عجیب و وحشیانه.» در واقع ما باید قدرت تخیل عظیمی داشته باشیم تا بتوانیم این جشن پرهیاهو و ناهماهنگ را در برابر چشم خود مجسم کنیم.<br />جا‌های ردیف اول مخصوص صاحب‌منصبان و پیشوایان مذهبی و کسانی بود که حضورشان امتیاز محسوب می‌شد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۵).<br />هریک از ده قبیله جای ویژه خود را داشتند و زن‌ها در صفحه‌‌های بالاتر گرد می‌آمدند. ارکسترا<sup>[۲۲]</sup>&nbsp;زمینی بود صاف و هموار و دایره‌ای شکل، محاط در یک نیم‌دایره، که معبد کوچک دیونوسوس در مرکز آن قرار داشت. پشت ارکسترا سکویی بود به نام پروسکینوم&nbsp;<sup>[۲۳]</sup>&nbsp;به ارتفاع سه متر از سطح زمین که با دو یا سه پله به ارکسترا وصل می‌شد و بازیگران بر آن قرار می‌گرفتند و در عقب سکنه<sup>[۲۴]</sup>&nbsp;که بازیگران، قبل از نمایش در آن‌جا لباس می‌پوشیدند و ماسک می‌زدند. سکنه در آن‌جا یک چادر سیاه بود و بعد به غرفه چوبی یک و سپس دو طبقه تبدیل می‌شد که ستون‌هایی آن را نگه می‌داشت. این‌جا بود که آثار اشیل، سوفکل، اوریپید و آریستوفان<sup>[۲۵]</sup>&nbsp;بازی می‌شد.<br />در ارکسترا گروه همسرایان جولان می‌دادند. دوازده تا پانزده سراینده مخصوص تراژدی بود. یک فلوت‌زن جای ارکسترا را می‌گرفت که بر محراب خدایان در کنار سکو می‌نشست و ورود و خروج همسرایان را اعلام می‌کرد (لکلرک و دسولیر، ۱۳۸۱: ۲۸).<br />در این عصر هنرپیشه‌ها همه مرد بودند که شاید بیشتر به سبب رسایی صدا و نه استعداد بازیگری انتخاب می‌شدند. صحنه‌ها استادانه آرایش می‌یافت. لباس و وسایل صحنه به‌طور کامل تهیه می‌شدند. هر هنرپیشه نقاشی بر چهره و کلاه گیس بر سر داشت که نمایانگر خلق و خوی او و نیز نقش او بود. کفش پاشنه بلندی هم بر پا می‌کرد تا بر بلندی قامت و هیبت او بیفزاید. در عصر ایسخولوس دو هنرپیشه وارد صحنه می‌شوند بدین‌گونه گفتگو (دیالوگ) در نمایش معمول شد، با این وجود هر هنرپیشه ناچار بود در هریک از چهار نمایشی که ارائه می‌شد به ایفای چند نقش بپردازد. سوفوکلس هنرپیشه سوم را به صحنه آورد. از آغاز پیدایی تراژدی تا روزگار اوریپدس، به همان نسبت که نقش هنرپیشه‌ها گسترس می‌یافت، اهمیت گروه همسرایان کاهش پیدا می‌کرد. شمار نفرات گروه‌های همسرا هم از ۵۰ تن در زمان تسپس که نخستین قالب‌‌های حقیقی تئاتر را وارد آتن کرد، به ۱۲ تا ۱۵ نفر در عصر ایسخولوس رسید و در زمان سوفوکلس گروه‌های پانزده نفری متداول شد (تراویک، ۱۳۷۳: ۸۴).<br />اگر به‌کار بردن ماسک‌ها، به مردی اجازه می‌دهد که به تنهایی نقش‌‌های متعدد یک نمایش، از جمله نقش‌‌های زنانه ایفا کند (زیرا هیچ زنی اجازه بازی ندارد)، محدودیت تعداد بازیگران، تعداد خاصی را به تراژدی تحمیل می‌کند (لکلرک و دسولیر، ۱۹۸۱: ۳۰).<br />مراسم دیونوسیوس، تا زمان ارویپید، اساساً مضحک بود و چنان‌که ارسطو می‌گوید: مدتی طول کشید تا نمایش تراژدی از خلال قطعات کمیک بیرون آمد و استقلال یافت. نمایش تراژدی در نواحی متعددی رایج شد من‌جمله در سیکوئون که تا عصر کلیستنس به یاد آلام آدراستوس، شاه باستانی آن دیار، سرود‌های گروهی می‌خواندند و در ایکاریا که بزی را نثار دیونوسیوس می‌کردند (دورانت، ۱۳۸۳: ۷).<br />پس از ایسخولوس، سوفوکل و اوریپید، نویسندگان اصلی تراژدی فروفیکوس، پراتیناس و کوریلوس و تپیس نیمه افسانه‌ای بودند. تپیس با معرفی بازیگر برای بخش‌هایی از تراژدی که قبلاً همسرایان آن را انجام می‌دادند، نوآوری بزرگی صورت داده است. ایسخیلوس بازیگر دوم و سوفوکل بازیگر سوم را بر آن افزود که پروتاگونیست، دیوتراگونیست و ترتیاگونیست نام دارد. اینان و اوریپید تغییرات و اصلاحاتی در ساختار تراژدی انجام دادند. ایسخولوس حدود ۹۰ نمایشنامه نوشت که هفت تای آن در دست است. خواستاران، ایرانیان، هفت تن بر ضد تب، پرومته در زنجیر و سه‌گانه اورست که شامل آگاممنون، کوفوری و اومیند است. سوفوکل از او هم پرکارتر بود. او گویا ۱۲۰ نمایشنامه نوشت و در جشنواره تئاتر هجده بار با هجده چهارگانه مختلف برنده شد. از او نیز فقط هفت اثر در دست است. آنتیگون، ادیپ شهریار، الکترا، آژاکس، تراکینیا، ادیپ در کولون و فیلوکتت. آثار اوریپید نیز فراوان است. هشتاد یا نود نمایشنامه را به او نسبت می‌دهند که هجده نمایشنامه او به دوران مارسیلو است: آلسست، مده آ، هیپولیت، فرزندان هراکس، هلن، زنان تراوا و. . . (کادن، ۱۳۸۰: ۴۵۶).<br /><strong>۱ـ۶ـ ادب دراماتیک در ایران</strong><br />ایران بی‌شک در گذشته بسیار دور تمدنی داشت، زیبنده ملت بزرگ آن و پرتو آن فرهنگ و هنر اقوام و ملل هم‌جوار را روشنی می‌بخشید. آداب و رسوم ایرانی در همه‌جا، رواج داشت و افکار و آثار حکما و دانشمندان ما به تفکرات و تراوشات مغزی بیگانگان رونق و عظمت می‌داد (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۱).<br />کشور ما ایران، در دوران باستان از حیث علم و تمدن همپایه مصر و روم و یونان بوده است و از بسیاری هنرها بی‌بهره نبوده است. این‌که اکنون گروهی معتقدند ایرانیان هنر نمایش را از یونان آموخته‌اند و خود منحصراً از هنر نمایش محروم بوده‌اند، سخنی است بس نابجا، چراکه اگر آثاری از سایر هنرها نمی‌داشتیم این مطلب قابل قبول می‌نمود، ولی وجود هنر‌های دیگر به خودی خود این موضوع را منتفی می‌کند و مسلم است که هنر نمایش در ایران باستان همپای باقی هنرها رشد و رونق داشته است (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۳).<br />نقوش کاخ‌های داریوش و خشایارشا و کتیبه‌هایی که از تخت جمشید به‌دست آمده، برای نمودن تمدن چند هزار ساله ما و نفوذ و پیشرفت فرهنگی و هنری ایران در سایر کشور‌های جهان، پر ارج‌ترین سندهاست. آثار منقوش بر سنگ‌ها، صحنه‌‌های باج آوردن ملل تابعه شاهنشاهان هخامنشی و غلبه شاپور اول بر والرین امپراتور روم، بهترین نشانه قریحه و استعداد نیاکان ما در نمایش صحنه‌‌های زندگی و نمایاندن حالات و حرکات انسان و حیوان جلوه‌گر می‌دارند (جنتی عطایی، ۱۳۶۶: ۴). اگر به جستجوی جنبه‌‌های مشترک نمایش و حجاری آثار هنری باستان برویم، وسیله بیان این مقصود را در وضع قرار گرفتن شخصیت‌ها در صحنه‌ها، حالات قیافه‌‌های آن‌ها، هماهنگی حرکات، جهت نور و دید هنری که در تمام آثار برجسته باستان به نظر می‌رسد، خواهیم یافت و بدون شک این‌ها می‌توانند نموداری از اطلاع و توجه ایرانیان قدیم به مبانی و اصول هنر نمایش باشند (جنتی عطایی، ۱۳۶۶: ۵).<br />مادها که به تصدیق کلیه مورخان، با هندوان تمدنی به نام آریا تشکیل دادند، ذوقی مخصوص برای نمایش و تنظیم و ترتیب صفحه‌ها به‌وسیله کار روی سنگ و مجسمه داشتند و چنین می کند که واجد هنر دراماتیک خاص خود با صفات ممیزه آن نیز بودند. شاید ماجرای عاشقانه شاهزاده مادی «استری آنگئوس»<sup>[۲۶]</sup>&nbsp;با ملکه «رای نه آ»<sup>[۲۷]</sup>&nbsp;که «کتزیاس»<sup>[۲۸]</sup>بدان اشاره کرده است و متأسفانه متن آن در دست نیست، یکی از درام‌های آن زمان باشد.<br />وقتی دوران حکومت ساسانیان را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که در اجتماع آن زمان عده‌ای عنوان کر یا دسته‌بند داشتند. اینان دارای نقش مذهبی بودند. اینان خنیاگرانی بودند که دور معبد آتش جمع می‌شدند و روزی پنج دفعه گاتها و سرود‌های مذهبی دیگر که از اوستا انتخاب می‌شد را با آهنگ می‌خواندند. این آوازخوانان همیشه از میان جوانان به‌وسیله مغ‌ها انتخاب می‌شدند و لباس‌های مخصوصی که سفید یا ارغوانی بود به آن‌ها پوشانیده می‌شد. گاهی دسته‌بند همراه یک دسته مذهبی بود ولی بعد در زمان عرب‌ها کلمه دسته‌بند یک معنی غیر واقعی مذهبی به خود می‌گیرد (جنتی عطایی، ۱۳۳۶: ۱۷).<br />در زمان ساسانیان حرفه‌ای وجود داشت به نام «پتواژگوی» که در ردیف یکی از بازی‌های نجبای عصر بود. پتواژ گفتن نامی بود که ساسانیان به هنر نمایشی خود داده بودند و پتواژگوی همان بازیگر نمایش بود که معنای تحت‌اللفظی آن همان پاسخ‌گو می‌شود.</p>

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ق.ظ ]