کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



۰.۳۷۰

 

خرداد

 

 

 

۰.۲۳۳

 

تیر

 

 

 

۰.۲۲۶

 

مرداد

 

 

 

۰.۲۰۸

 

شهریور

 

 

 

مقدار مجموع سالانه­ی سود برای پایین­دست با در نظرگرفتن مقادیر رهاسازی آب در ماه­های مختلف ۱.۲۵E+09 تومان و مقدار مجموع سالانه­ی ضرر برای بالادست به سبب همکاری ۹.۸۸E+08 تومان محاسبه شد. بنابراین مقدار s (سود) برابر خواهد شد با:
پایان نامه - مقاله - پروژه
یعنی سود یکساله­ای که بالادست و پایین­دست بر اثر این همکاری به دست می­آورند ۲۶۲,۰۰۰,۰۰۰ تومان خواهد شد.
همچنین با در نظرگرفتن مقادیر رهاسازی آب در ماه­های مختلف، می­توان کمبود را برای هر دو مصرف ­کننده، قبل و بعد از همکاری به دست آورد (شکل­های ۴-۲۸ و ۴-۲۹).
شکل ‏۴‑۲۸: مقایسه­ مقادیر کمبود آبی مصرف ­کننده­ بالادست قبل و بعد از همکاری
شکل ‏۴‑۲۹ : مقایسه­ مقادیر کمبود آبی مصرف ­کننده­ پایین­دست قبل و بعد از همکاری
جمع­بندی
در این فصل یک سیستم مرکب رودخانه-آبخوان که وظیفه­ی تأمین نیاز آبی دو منطقه­ بالادست و پایین­دست را به عهده داشت در نظر گرفته شد و پس از شبیه­سازی وضعیت موجود مصرف­ کنندگان و مشخص کردن مقادیر آب تخصیص­یافته به آن­ها علل بروز اختلاف مشخص شد، پس از مشخص شدن دلایل اختلاف میان این دو مصرف ­کننده از یک مدل بهینه­سازی در تخصیص آب استفاده شد. از آنجایی که مدل­های بهینه­سازی مطلوبیت­ها و خواسته­ های ارگان­های درگیر را وارد مسئله نمی­کنند، قادر به رفع مسئله­ اختلاف نمی­باشند.
در بخش­های بعد با تعیین توابع مطلوبیت هر یک از ذی­نفعان و مشخص کردن اوزان آن­ها از سه مدل مختلف حل اختلاف (Nash, CR(I), CR(II)) استفاده شد. هر سه مدل محدودیت­های یکسانی را داشتند اما توابع هدف­شان متفاوت بود. نتایج این سه مدل با یکدیگر مقایسه گردید و مشخص شد مدل CR(I) نتایج بسیار نزدیکی به مدل بهینه­سازی ارائه شده در بخش قبل داردکه علتش تابع هدف مشابه به تابع هدف مدل بهینه­سازی بود. مدل CR(II) نیز با تابع هدفی که مشابه به تابع هدف مدل حل اختلاف Nash می­باشد، در این مدل ساده نتایج مشابهی به نتایج مدل Nash نشان داد.
در انتهای این فصل رویکردی در نظر گرفته شد که با بهره گرفتن از ویژگی غیرخطی بودن تابع هزینه می ­تواند باعث کاهش هزینه­ های کمبود برای پایین­دست شود، بدین شکل که بالادست مقداری از آب رودخانه را رها کند تا در اختیار پایین­دست قرار گیرد و هزینه­ های پایین­دست کاهش یابد و سود حاصل از این کاهش هزینه­ها میان این دو مصرف ­کننده تقسیم شود.
فصل پنجم: مطالعه­ موردی
مقدمه
در فصل قبل فرمول­بندی مدل­های بهینه­سازی مختلف ارائه و با یک مثال فرضی ساده که متشکل از دو مصرف ­کننده بود، صحت عملکرد و رفتار مدل مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جهت نمای کاربرد عملی مدل، در این فصل از داده ­های مربوط به دشت ابهر- خرمدره که در حوضه آبریز رودخانه ابهر در استان زنجان قرار دارد استفاده شده است. شکل ‏۵‑۱ موقعیت منطقه­ طرح و محدوده­ مدل را در حوضه ابهر رود نمایش می­دهد. مطالعات بهره ­برداری تلفیقی دشت ابهر در سال ۱۳۸۳ توسط مهندسین مشاور آبخوان به انجام رسیده است که اطلاعات مورد نیاز از این مطالعات استخراج شده است. لازم به ذکر است که در مطالعه­ موردی برای مدلسازی بهتر حل اختلاف اثر سد کینه­ورس لحاظ نشده است. همچنین این منطقه دارای تعداد بسیاری چاه می­باشد (۵۸۰ عدد) که مدلسازی را بسیار مشکل می­سازد به همین دلیل از بین تمام چاه­ها، ۶ چاه به منظور نشان دادن روش کار انتخاب شده است. در ضمن افزایش تعداد چاه­ها، یا افزایش تعداد دوره­ها با افزایش مولفه­های مدل و غیرخطی­تر شدن آن، زمان اجرا را بسیار طولانی و مدلسازی حل اختلاف را (در این تحقیق) غیرممکن می­سازد.
شکل ‏۵‑۱:موقعیت کلی منطقه­ طرح و محدوده­ مدل (آبخوان) در حوضه­ی آبریز ابهر [۵]
داده ­های پایه
داده ­های هیدرولوژیکی
با بررسی سری زمانی ۳۰ ساله­ی جریان ورودی به رودخانه، از داده ­های سال آبی ۵۱-۱۳۵۰ با مجموع سالانه­ی ۲۵/۴۲ میلیون متر مکعب که استفاده شده است [۵]. همچنین برای بررسی بهتر عملکرد مدل دو سال تر و خشک نیز انتخاب شده ­اند که به ترتیب سال­های آبی ۶۷-۱۳۶۶ و ۷۸-۱۳۷۷ می­باشند.

 

 

مجموع

 

شهریور

 

مرداد

 

تیر

 

خرداد

 

اردیبهشت

 

فروردین

 

اسفند

 

بهمن

 

دی

 

آذر

 

آبان

 

مهر

 

ماه

 

 

 

۴۲.۲۵۰

 

۰.۴۰۵

 

۰.۹۷۳

 

۰.۵۶۴

 

۲.۹۰۸

 

۱۱.۰۳۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 06:09:00 ب.ظ ]




همانطور که می‌بینید،هابرماس معتقد است که استفاده از پول و قدرت به عنوان رسانه‌های هدایت‌گر در زیست جهان در واقع آنتی‌تز ارتباط باز و ایجاد وفاق می‌باشد. یکی از نتایج این وضعیت، منفک شدن زیست جهان از نظام اجتماعی است. زیست جهان که به وسیله پول و قدرت استعمار می‌شود نمی‌تواند از طریق خردورزی و ارتباطات به ایجاد وفاق دست زند و لذا مردم در این نوع از زیست جهان حس مسئولیت خود را در ارتباط با آرمان‌های دموکراتیک روشنگری از دست می‌دهند.
۲-۲-۹. مستعمره شدن حوزه عمومی(افکار عمومی) از سوی سرمایه داران
ازدیدگاه هابرماس ضروری‌ترین جایگاه برای مشارکت شهروندان حوزه عمومی است. در این فضاست که بحث درباره هر شکلی از حکومت بایستی که صورت گیرد. با این همه، حوزه عمومی همانند زیست جهان مستعمره شده است. به طور مشخص، حوزه عمومی که در قرن هجدهم با رشد منابع خبری مستقل و جایگاه‌های فعال بحث عمومی رشد کرد، در قرن بیستم به یک چیز کاملاً متفاوتی تغییر شکل داد و به جایگاهی برای افکارعمومی بدل شد، از طریق رأی‌گیری در انتخابات سنجیده شد، از سوی سیاستمداران مورد استفاده قرار گرفت و توسط رسانه‌های جمعی سرگرمی‌ساز تحت‌تأثیر قرار گرفت.
پایان نامه - مقاله - پروژه
هابرماس دو بحث مهم را در اینجا مورد بحث قرار می دهد. نخست اینکه، افکارعمومی در نظام سرمایه داری چیزی است که از طریق علوم اجتماعی تولید می‌شود و به جای اینکه از طریق مباحثه آزاد باعث وفاق شود، به صورت آماری خلق می‌شود. با تغییر شکل وفاق در حوزه عمومی به یک مسأله آماری باعث می‌شود که احساسات عمومی به مراتب به شیوه آسانتری چه به صورت ذهنی و چه به صورت عینی توسط سیاستمداران کنترل شود. (هابرماس ،۱۳۸۰)
بحث مهم دیگر، بحث تغییر در منابع خبری است. اکثر سرشماری‌هایی که از طریق آنها ما خبرگیری می‌کنیم و اطلاعات به دست می‌آوریم تحت تأثیر کسب سود انجام می‌شوند. به عبارت دیگر، منابع خبری عمومی، عمدتاً درصدد خلق شهروندی دموکراتیک یا در دسترس قرار دادن اطلاعاتی که به لحاظ اجتماعی مهم می‌باشند، نیستند. در جامعه‌ای شبیه ایالات متحده امریکا، مصرف‌کنندگان رسانه‌های ارتباط جمعی بیشتر از آنکه علاقمند به کسب اطلاعات در مورد دولت یا بی‌خانمان باشند، شیفته کسب خبر در مورد «شرایط آب و هوایی» می‌باشند.
۲-۳. سایر نظرات درنقد نظام سرمایه داری
(با تأکید بر دیدگاه‌های میلز، ولف، لوکس، باران، سوئیزی، فروم، شومپیتر، هاروی، ژیژک وچامسکی)
۲-۳-۱. تسلط نخبگان قدرت بر جامعه سرمایه داری آمریکا
میلز در اثر مهم خود “نخبگان قدرت (۱۹۵۶)” بحث می‌کند که ایالات متحده تحت تسلط یک سری نخبگان قدرت است که یک گروه نسبتا کوچکی از ثروتمندان و افرادی است که به خوبی به هم متصل است و به طور یکنواخت با هم تعامل دارند. جهان بینی مشترکی دارند و برای تحقق برنامه های سیاسی که منافع آنها را در بر داشته باشند با هم کار می کنند. کسانی که به عنوان مدیران عالی اجرایی اعضای هیات مدیره شرکت‌های بزرگ مأمورین رده بالا در حکومت فدرال افسران ارشد در نیروهای ارتشی کار می کنند. این گروه قادرند کنترل روی سه ناحیه نهادی عمده اقتصادی حکومتی و ارتشی اعمال کنند. آنها کنترل خودشان را با چرخش در درون یا بیرون این سه ناحیه نهادی متفاوت بیشتر تقویت می کنند. ( ۴۲۶-۴۲۵ , ۲۰۰۰ ، Scott, Schwartz)
میلز در انجام بررسی تجربی آنچه تحت عنوان “نخبگان قدرت” خاصه در ایالات متحده از گروه نخبگانی صحبت به میان می آورد که برای تشکیل یک واحد قدرت مسلط بر جامعه، به هم می پیوندند و روابطی که این بر گزیدگان را به یکدیگر پیوند می‌دهد، اساس و مبنای متفاوتی دارد، از قبیل آنکه:
الف) این روابط ممکن است بر اساس منافع مشترکی بین بعضی از گروه‌های بزرگ یا بین موسسات بزرگ باشد. بدین ترتیب همیشه بین نخبگان مسلط، منافع مشترکی برای حفظ وضعیت حاضر وجود دارد.
ب) ممکن است دولت و اتحادیه‌های بزرگ کاپیتالیستی دارای منافع مشترک مالی باشند که نمونه آن حمایت سیاسی و نظامی کلیه کشورهای استعمارگر از موسسات سرمایه‌داری مستقر در مستعمرات و کشورهای عقب مانده است. می توان نیز در این مورد از منافع مشترک بین نظامیان و اتحادیه های سرمایه‌داری که از جنگ بهره می‌گیرند، نام برد که هدف آنها تحت تأثیر قرار دادن تصمیمات دولتمردان در سیاست بین المللی است.
ج) از طرف دیگر، بین نخبگان نوعی اشتراک ذاتا روانی و یا شخصی هم وجود دارد: روابط دوستی، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، مبادله متقابل خدمات و … .
روابط شخصی، مشارکت منافع بین نخبگان را تشدید کرده و به آن قدرت می بخشد. میلز به منظور انجام چنین تحلیلی است که به مطالعه ای سیستماتیک در مورد نخبگان جامعه امریکا می پردازد. مطالعه وی در زمینه های زیر صورت گرفته است: ترکیب، منشاء اجتماعی چگونگی تشکیل نخبگان و روابط بین نخبگان مختلف. (گی روشه: ۱۳۸۰ :۱۱۸-۱۱۹)
میلز معتقد است که دموکراسی در آمریکا به علت تمرکز فزایندۀ قدرت سیاسی در دست یک گروه نخبۀ سه‌گانه مرکب از مقامات بلند پایه حکومت فدرال، سرآمدان شرکت‌های بزرگ و افسران بلند پایۀ ارتش تضعیف می‌شود. به نظر میلز، تصمیم گیرندگان در این سه حوزۀ نهادی هم قدرت بسیار چشمگیری یافتند و هم بیش از پیش نیز با یکدیگر همکاری کردند. نتیجه ظهور یک گروه نخبۀ قدرت بسیار هماهنگ و متحد بود.
همچنین در زمینه ساختار طبقاتی نوین در امریکا، میلز در کتاب‌های “مردان جدید قدرت” و “کارگران یقه سپید” از شکل‌گیری طبقه جدید و نوظهور یقه سپید سخن می‌گوید که شامل سوداگران خرد، کشاورزان و متخصصان مستقل (پزشکان، وکلا و…) می‌باشد که به جای کار یدی به کار فکری وابسته‌اند و هر روز به تعداد و اعتبار و اهمیت اجتماعی‌شان افزوده می‌شود. موقعیت این طبقه در میانه ساختار طبقاتی موجب می‌شود که در مسائل سیاسی و فرهنگی، معتدل، میانه‌رو و محافظه کار باشند. (میلز،انصاری،۱۳۶۰)
میلز در نهایت ساختار طبقاتی سرمایه‌داری پیشرفته را دارای شش طبقه اصلی می‌داند که به شکل هرم طبقاتی آن را تبیین می‌کند: سرمایه‌داران، مدیران شرکت‌ها، کارگران یقه سفید، کارگران یقه آبی، رنجبران تهی دست و بیکاران.
او عقیده دارد که نخبگان قدرتمند آمریکا ترسیم‌گر یک وحدت مادی و معنوی شده‌اند و به همین جهت انتقال قدرت از دست الیگارش ها و گروه‌های قدرت قدیمی و فاسد به گروه‌های جدید، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند؛ زیرا به وضوح دیده می‌شود که حاکم جدید، نخبگانی مصمم و بی‌رحم‌اند، قدرت آنان را از قدرت مستبدترین حکام قرن گذشته بیشتر و خود به مراتب خطرناک‌ترند.(همان منبع)
از نظر میلز نخبگان جدید نیز نوعی اتحاد و یگانگی خاص از نظر روانی و اجتماعی دارا هستند و به همین دلیل کلیه مقام های اداری جامعه را نیز در اختیار دارند.
در پشت این یگانگی روانی و اجتماعی ساختار و مکانیسم همان طور که اشاره شد سلسله مراتب موسساتی قرار گرفته است که در رأس آن، رهبری سیاسی، منتقدان اقتصادی و امرای ارتش قرار دارند. این نظم هرمی، خود باعث ایجاد علایق طبقات اجتماعی تعیین کننده جامعه می شود و مثلث قدرتی را به وجود می‌آورد که با هدایت مردم، تسلط خود را بر توده بی قدرت اعمال می نماید.
میلز معتقد است که در آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و اهمیت مساله های جنگ احتمالی منطقه ای و جهانی، پایگاه امرای ارتش را محکم تر کرده و باعث شده است تا آنان اهرم قدرت را به دست گرفته و در همه امور و مسائل سیاسی و نظامی دخالت داشته باشد. این عامل باعث شد گروه های سیاسی در آمریکا به تدریج قدرت واقعی و سنتی خود را از دست داده و حتی دستگاه قانونگذاری به وسیله و ابزاری در دست گروه های ذی نفوذ اقتصادی و نظامی تبدیل شده است.(همان منبع)
۲-۳-۲. رابطه ذاتی میان بحران و نظام سرمایه‌داری در آمریکا
از نظر ریچارد ولف اقتصاددان برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه ماساچوست آمریکا ، سرمایه‌داری همیشه حرکتی پرتلاطم داشته است، همیشه مولد حباب‌هایی بوده است که به‌راحتی ‌ترکیده‌اند. نظام سرمایه‌داری همیشه منشا ابداعات جدید بوده است؛ اما این ابداعات خود به تلاطم بیشتر منجر شده‌اند. هرگاه که به‌هردلیلی چنین فرصت‌هایی ایجاد ‌شوند، رقابت سرمایه‌داری به دنبال کسب سود بیشتر حباب‌هایی تولید می‌کند که در ‌‌نهایت می‌ترکند. اگر حباب‌های ترکان نمی‌خواهید، باید کلیت نظام را زیر سئوال ببرید؛ وگرنه حباب‌ها به دفعات شکل خواهند گرفت و به دفعات خواهند ترکید.
به اعتقاد ولف اگر شما سرمایه دار باشید، تمایل خواهید داشت که دستمزد‌ها را کاهش دهید. اما مجموعه‌ سرمایه‌داران از این کاهش دستمزد‌ها شکایت دارند، زیرا اگر سرمایه‌داری در کل موفق به ‌کاهش دستمزد‌ها شود، آنگاه کارگران توان خریداری اجناس بی‌کیفیت را نخواهند داشت. اینجا سرمایه‌داران درمی‌یابند که باید دستمزد‌ها را افزایش دهند تا توان خرید این کالاهای بی‌ارزش فراهم شود، ولی افزایش دستمزد‌ها سبب کاهش سود می‌شود؛ آن‌وقت بازی متوقف می‌شود. این یک معضل است؛ ولی جای نگرانی ندارد! زیرا همه‌ این معضلات حل خواهند شد. «سرمایه‌داری موتور محرکه‌ افزایش بازدهی، سودآوری، شکوفایی و رشد اقتصادی است!» ما با شیوه‌ آمریکایی جادو می‌کنیم: کارگران هرروز بیشتر از دیروز مصرف‌ می‌کنند و‌‌ همان کارگران و خانواده‌هایشان منشاء [تولید و مصرف] سود می‌شوند. درواقع، از اواسط دهه‌ ۱۹۸۰، به ‌مدت ۲۰ سال، وضعیت اقتصادی آمریکا شگفت‌انگیز بود و همه‌ معضلات حل شده به‌نظر می‌رسید. (farsnews.ir)
ولف در مقاله ای با عنوان “نظام سرمایه‌داری در بحران، دولت‌ها در ضعف” به بررسی پیامدهای منفی ناشی از بحران اقتصادی و مالی پرداخته و چنین می نویسد:
“رسانه‌ها، دانشگاهیان و سیاستمداران غالبا در این خصوص صحبت می کنند که سیاست‌های اقتصادی دولت خواهد توانست بحران نظام سرمایه داری را حل کند یا پایان دهد؛ ولی این سیاست‌ها نخواهند توانست به بحران پایان دهند یا آن را حل کنند . مثال و نمونه تاریخی روشن این مساله عدم توانایی سیاست‌های فدرال رزرو در دهه ۱۹۳۰ میلادی برای خروج آمریکا از بحران و رکود بزرگ است و جنگ جهانی دوم در نهایت این کار را انجام داد.
سیاست‌های اقتصادی دولت در زمان بحران معمولا ضعیف و با هدف کمک به بخش‌های مختلف است. مهمترین پدیده رابطه ذاتی بین نظام سرمایه داری و بحران ها است. توجه عمومی مردم معمولا به طور مستقیم به سمت مسائل انحرافی و جانبی است ولی ما نباید از مسائل اصلی منحرف شویم". (ولف،۲۰۱۲)
به عقیده ولف، بحران ناشی از مکانسیم داخلی سیستم اقتصادی سرمایه داری است. نظام سرمایه داری پر است از حباب‌های مختلف (سفته بازی کنترل نشده در بخش مسکن، ابزارهای مالی، سرمایه گذاری مازاد و ظرفیت تولید) که می تواند حیات و بقای آن را به شدت تهدید کند. بنابراین این حباب‌ها منجر به بحران می شود (افزایش بیکاری، ورشکستگی، بی خانمانی) تا حباب‌ها به مسیر اصلی خود بازگردد. امروزه به عنوان مثال پس از سال‌ها وام دهی کنترل نشده و حباب صنعت مسکن ناپایدار، یک بحران اقتصادی و مالی باید این مازاد را با حذف میلیاردها دلار بدهی، سقوط شدید قیمت مسکن جبران نماید.
روش و متد نظام سرمایه داری برای اصلاح داخلی، از دیدگاه ولف ایجاد وقوع بحران است. زمانی که یکی از حباب‌های تشکیل شده از بین برود، سرمایه و ثروت از بین می‌رود، مردم بیکار می شوند و امکانات تولیدی به علت بحران و افت فروش، تعطیل می‌شوند و از چرخه تولید خارج می‌شوند. بنابراین افراد بیکار و جویای کار برای یافتن شغل جدید حاضر به دریافت دستمزدهای به مراتب کمتر خواهند شد. علاوه بر این شرکت‌های ورشکسته یا کوچک مجبورند ماشین آلات خود را از بازار کالاهای دست دوم تامین کرده، فضای کمتری اجاره کنند، مواد اولیه کمتری خریداری کنند و هزینه تبلیغات را کاهش دهند.
ریچارد ولف معتقد است، در زمان بحران شرکت‌های مختلف به دنبال کاهش شدید هزینه‌ها به هر نحو ممکن هستند. بنابراین بحران کار خود را انجام داده است. رونق بار دیگر آغاز می‌شود و سرمایه‌داری به سمت حباب بعدی حرکت می کند تا اینکه بار دیگر این چرخه تکرار شود.
به اعتقاد وی سیاست‌های دولت آمریکا طی دو قرن گذشته در قبال نظام سرمایه داری به گونه ای نبوده که بتواند مکانیسم اصلاح داخلی این نظام اقتصادی را از بین ببرد. سیاست‌های دولت ‌آمریکا همچنین نمی‌تواند از وقوع چنین بحران هایی در آینده جلوگیری کند. دو بحران اخیر که یکی طی دهه ۱۹۹۰ و دیگری طی سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ به وقوع پیوست این مساله را ثابت کرد. در واقع سیستم و نظام سرمایه‌داری ذاتا به همین روش کار می کند. یعنی تشکیل حباب، از بین رفتن آن و وقوع بحران و در نتیجه حذف مازاد و مجددا بازگشت رونق و رشد اقتصادی؛ این روال عادی فعالیت و ساز و کار نظام سرمایه‌داری است. (ولف،۲۰۱۲)
همچنین وی اظهار می دارد که سیاست‌های دولت آمریکا در زمان بحران معمولا سه هدف را دنبال می‌کند. سیاست‌های تامین اجتماعی تسهیل می‌شود یا حداقل این گونه نشان داده می‌شود که سیاست‌های تأمین اجتماعی تسهیل شده است. دوم، سیاست‌های مالی در جهت تحریک فعالیت‌های اقتصادی اتخاذ شده و شرکت‌های خصوصی قانونمند می‌شود و دولت به کمک شرکت‌هایی می‌آید که ورشکستگی و اضمحلال آنها کل سیستم را مختل خواهد کرد. اتخاذ چنین سیاست‌هایی می تواند تاثیرات منفی بحران را کاهش دهد و راه را برای مکانیسم اصلاح داخلی نظام سرمایه‌داری هموار کند. سوم اینکه، بیانیه های دولت در راستای تقبیح و سرزنش بحران اقتصادی می پردازد و دولت به جای اینکه به نقص ها و ضعف‌های داخلی سیستم اشاره کند، به دنبال فرافکنی است؛ البته این روش عادی و معمول نظام سرمایه داری است.
به عقیده وی، در بهترین حالت دولت می تواند لبه برنده بحران را تا حدی از بین ببرد. به دلیل اینکه تئوریسین های نظام سرمایه داری با نقد و تغییر این نظام اقتصادی مخالف هستند بنا براین مکانیسم اصلاح داخلی باید بحران های ایجاد شده را در طول زمان از بین ببرد و ابزارهای داخلی، این سیستم را اصلاح و از بحران خارج سازد. در واقع دولت برای خارج کردن اقتصاد از بحران کاملا ضعیف است. این مساله کاملا قابل پیش بینی است که سیاست‌های دولت نمی تواند ریشه های مشکل بحران را از نظام سرمایه‌داری از بین ببرد.
در نظام اقتصاد سرمایه داری ، تنش بین نیروی کار و کارفرمایان سرمایه دار منجر به بحران می شود. تنش بین هیأت مدیره و رییس شرکت و سهامداران منجر به بحران می شود. رقابت بین شرکت‌های بزرگ منجر به بحران می شود. در واقع نظام سرمایه داری یک سیستم اقتصادی است که بر مبنای تنش و اختلاف بین اجزای تشکیل دهنده آن پایه ریزی شده است. (ولف،۲۰۱۲)
۲-۳-۳. استثمار و انباشت رقابتی؛ معضل سرمایه‌داری
کالینیکوس اندیشه‌ورز و منتقد برجسته و مشهور انگلیسی در اثرش به نام «مانیفست ضد
سرمایه ‌داری»، به دنبال پاسخ به این استدلال است که عده‌ای مشکلات موجود را نه از خود سرمایه‌داری، بلکه از مجموعه مشخصی از برنامه‌های انحرافی می‌دانند که دولت‌های غربی و موسسات مالی بین‌المللی دنبال می‌کنند. وی در این باره می‌گوید:
«این خود سرمایه‌داری و منطق حاکم بر آن منطق استثمار و انباشت رقابتی است که معضل است. نئولیبرالیسم با کنار نهادن بسیاری از موسسات و روش‌هایی که سرمایه‌داری را دست کم در شمار ثروتمند و مرفه قابل تحمل می کرد نقایص ساختاری‌اش را عیان‌تر کرده است؛ اما این نقایص همیشه وجود داشته‌اند و به باور من، تنها از طریق واژگونی‌اش می‌توان آنها را کنار نهاد.»(زرافشان ،۱۳۸۶)
۲-۳-۴. بحران مزمن سرمایه‌داری
پل‌ باران‌ و سوئیزی، انسان‌ تربیت‌ یافته‌ متمدن‌ترین‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ را چنین‌ توصیف‌ می‌کنند: «بی‌هدفی، بی‌تفاوتی‌ و اغلب‌ ناامیدی، در تمامی‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ آمریکائیان‌ رخنه‌ کرده و در زمان‌ ما ابعاد بحرانی مزمنی‌ را به خود گرفته‌ است. این‌ بحران‌ بر کلیه‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ ملی‌ تأثیر گذاشته‌ و زمینه‌های‌ فردی‌ و همچنین‌ اجتماعی‌- سیاسی‌ زندگی‌ (شرایط‌ وجودی‌ هر روزه‌ فرد) را به هم‌ ریخته‌ است. احساس‌ خفقان‌آوری‌ ناشی‌ از تهی‌ بودن‌ و بیهودگی‌ زندگی، به‌ تمام‌ زمینه‌های‌ اخلاقی‌ و فکری‌ کشور رسوخ‌ کرده‌ است. وظیفه‌ تعیین‌ هدف‌های‌ ملی‌ به‌ کمیته‌های‌ عالی‌ محول‌ می‌شود، در حالی که‌ افسردگی، صفحات‌ چاپ‌ شده‌ای‌ را که‌ هر روز در بازار ادبی‌ ظاهر می‌شود (داستان‌ و غیرداستان) پر کرده‌ است. این‌ بی‌قراری‌ کار را بی‌معنی‌ می‌کند، فراغت‌ و تفریح‌ را به‌ تنبلی‌ بدون‌ لذت‌ و آمیخته‌ با ناتوانی‌ مبدل‌ می‌سازد، نظام‌ آموزشی‌ و شرایط‌ سالم‌ رشد جوانان‌ را سخت‌ مختل‌ می‌کند، مذهب‌ و کلیسا را بصورت‌ وسایل‌ تجارتی‌ شده‌ای‌ برای‌ (با هم‌ بودن) در می‌آورد و اساس‌ جامعه‌ بورژوازی، یعنی‌ خانواده‌ را برهم‌ می‌زند.» (باران و سوئیزی ،۱۳۸۰)
۲-۳-۵. فروپاشی نظام سرمایه‌داری
برخی‌ از اقتصاددانان‌ بزرگ‌ معاصر، فروپاشی‌ نظام‌ سرمایه‌داری‌ را در حال‌ تحقق‌ می‌بینند. چنانکه‌ شومپیتر در این باره می‌گوید: «ما شاهد غروب‌ ابتکار تأسیسات‌ تازه‌ هستیم. ترقی‌ کمابیش‌ خودکار شده‌ است. سرمایه‌داری، دیگر از پشتیبانی‌ توده‌ها برخوردار نیست‌ و دیگر نمی‌تواند انضباط‌ اجتماعی‌ را که‌ بدون‌ آن، هیچ‌ تمدنی‌ دوام‌ نمی‌آورد، تحمیل‌ کند. سرمایه‌داری، هر روز، بیشتر اعتماد روشنفکران‌ را از دست‌ می‌دهد، کسانی‌ که‌ می‌توانستند حامی‌ آن‌ باشند. سرمایه‌داری، آن‌ لایه‌های‌ اجتماع‌ را که‌ قوس‌ حاملش‌ بودند در هم‌ شکست! پیشه‌وران‌ و دهقانان. اکنون‌ هم‌ دارد نهادهایی‌ را که‌ چارچوبش‌ بودند و جهش‌ آنرا فراهم‌ ساختند، متلاشی‌ می‌کند؛ مالکیت‌ و آزادی‌ قراردادها. ما فروپاشی‌ حقیقی‌ سرمایه‌داری‌ را داریم‌ می‌بینیم.»(شومپیتر، ۱۳۵۱)
۲-۳-۶. بحران سرمایه داری نئولیبرال
دیوید هاروی منتقد دیگری است که از دهه ۱۹۹۰ به بعد در نظریه پردازی انتقادی ضد نظام های سیاسی و اقتصادی لیبرال نام آور است.
هاروی معتقد است که حزب وال استریت یک قانون جهانی برای حکمرانی دارد: اینکه هیچ مخالف یا چالشی در برابر قدرت مطلق پول آن در جهت حکمرانی مطلقش وجود نداشته باشد. نظامی که حاصل عملکرد حزب وال استریت بوده، نظامی است که از قلب فاسد شده و گندیده؛ این گندیدگی نه به علت فردی، بلکه به علت ذات و ماهیت سیستم است که رخ داده است.
حزب وال استریت بر اساس سیستمی عمل می کند که زمانی پیشتر آدولف آیشمن در توصیف حکومت نازی گفته بود؛ حزب فقط اطاعت کننده از دستورات می خواهد، خواه اگر دستورات وحشیانه و یا غیر اخلاقی باشند. حزب وال استریت از انحصار زور در دست دولت برای تحت پیگرد قرار دادن افرادی که از دیکته شدن دستورات حزب اطاعت نمی کنند، استفاده می کند. به علاوه سیاست های دولتی از اختصاص بودجه ها گرفته تا نحوه اجرای سیاست های مالیاتی یا بیمه ها را در خدمت خود و منافعش می گیرد. بهترین نمونه مجتمع های نظامی صنعتی بهر ه مند از تخصیص رو به رشد بودجه های کلان نظامی اند.
از نظر هاروی جنگی پنهان میان حزب وال استریت و باقی مردم در جریان است که پشت نقاب ها و سردرگم سازی هایی که توسط حزب وال استریت انجام می گیرد، غیر قابل تشخیص می گردد. حزب وال استریت دانشگاه را در خدمت سرمایه داری می گیرد یا آنکه بحث های فرهنگی به راه می اندازد تا اذهان را از موضوعات اصلی منحرف کند. حزب وال استریت می داند اگر پرسشهای عمیق سیاسی و اقتصادی از وضعیت کنونی به موضوعات فرهنگی یا روشنفکری کشیده شود غیر قابل پاسخ می گردد. در فضای ظاهرا آزاد مورد حمایت حزب وال استریت بحث از همه چیز و مورد پرسش قرار دادن هر مسئله ای آزاد است به جز جنگ بدون توقفی که حزب وال استریت با مردم به راه انداخته است. اما اکنون برای اولین بار یک جنبش به صورتی روشن رویاروی حزب وال استریت و قدرت پولش ایستاده است. تاکتیک جنبش تسخیر وال استریت تسخیر فضای عمومی است. جنبش نشان داده است که تنها وسیله ممکن برای ابراز مخالفت در شرایطی که دیگر وسایل دور از دسترس هستند، قدرت جمعی مردمی و حضوری جسمانی در حوزه عمومی است. این عمل جنبش به میزان قابل توجهی متاثر و ملهم از تظاهرات مردم مسلمان مصر در میدان التحریر و نیز دیگر جنبش های معترض در مادرید، آتن و لندن بوده است.
از نظر هاروی هدف جنبش در ایالات متحده ساده است؛ جنبش می گوید: ما مردم، خواستار آنیم که کشورمان را از قدرت هایی که به اتکای پول بر آن حکم می رانند، باز پس گیریم. ثروتمندان حکمرانی و زمین را به ارث نبرده اند. برای ابد قرار نیست ثروتمندان تنها برندگان باشند. از زمانی که همه مجاری اظهارنظر توسط قدرت پول به روی ما بسته شده هیچ راهی به جز اشغال میادین، پارک ها و خیابان های شهرهایمان برای ما نمانده است، تا آنکه صدایمان شنیده شود و به خواسته هایمان توجه شود.
از نظر هاروی جنبش برای پیروزی نیازمند مستحکم ساختن ائتلافی برای پیروزی است. ائتلاف گسترده ای از دانشجویان، مهاجران، بیکاران، آنانکه خانه و کاشانه خود را از دست داده اند و نیز هنرمندان و کارگران جنبش دست کم تاکنون به صورتی عمیق این احساس را قبولانده است که در آمریکا چیزی از بنیاد نادرست است . اینکه حزب وال استریت نه تنها بربرانه، غیر اخلاقی و از نظر انسانی نادرست و مردود است که همچنین قابل در هم شکستن است. جنبش باید به دنبال بدیلی ایجابی باشد به ویژه در مورد نظام سیاسی که در آن خیر عمومی بتواند از در تنگ منافع افراد بگذرد. نظام سیاسی که درآن خرید آراء در هم شکسته شود، انحصار قدرت رسانه ای در هم شکسته شود، مسئولیت در برابر شهروندان باز گردد، بهره مندی از آموزش و بهداشت برای همه باشد، خصوصی سازی دانش و فرهنگ ممنوع گردد و آزادی استثمار و بهره کشی از دیگران غیر قانونی گردد.
هاروی بر آن است آمریکاییان به برابری باور دارند. برابری که نه فقط باید در حوزه های ثروت و درآمد که بسیار مهمتر در مورد قدرت سیاسی هم رخ دهد. امری که نیازمند انقلاب آمریکایی دیگری است. این مناقشه میان حزب وال استریت و مردم برای آینده جمعی مردم آمریکا بسیار مهم است. گرچه این مناقشه به همان میزان که محلی است جهانی نیز هست.(هاروی،۲۰۱۱)
دیوید هاروی به عنوان منتقد سرمایه داری نئولیبرال ، بزرگترین دستاورد نئو لیبرال سازی رابه جای تولید، بازتولیدثروت ودرآمد می داند وشرکتی سازی،کالائی سازی وخصوصی سازی دارائی های عمومی فعلی را یکی از خصیصه های پروژه نئو لیبرالی می داند. به نظر او، هدف آن گشودن حوزه های جدید به روی انباشت سرمایه در قلمروهائی است که تابه حال برای محاسبه ی سود دهی ممنوع الورود به شمارمی آمدند. ”دیوید هاروی” با نگاهی چپ گرایانه سه دسته نقد جدی را بر اندیشه سرمایه داری نئولیبرال مطرح کرده است. نخستین نقد او، نقدی ماهوی است. او به عنوان یکی از پیروان سنت اندیشه چپ، سرمایه داری کنونی را تلاشی برای احیای قدرت طبقاتی در سطح جهانی می داند. از این رو در بخشی از کتاب خود به ارائه تعریفی جدید از طبقه و نیرو های طبقاتی مطابق با شرایط جهان امروز می پردازد. (هاروی ،۱۳۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ب.ظ ]




۵-۳-۳-۲- مسلک استدلال به فعل پیامبر(ص) ۹۶
۵-۳-۳-۳- مسلک مشابهت ۹۷
۵-۳-۳-۴- مسلک تنفیح مناط ۹۷
۵-۴ - بررسی نظریات ۹۸
۵-۴-۱- اهل سنت و مسأله قیاس ۹۹
۵-۴-۲- ظاهریه و مسأله قیاس ۱۰۱
۵-۴-۳- شیعه و مسأله قیاس ۱۰۲
فصل ششم: عقل و استحسان
۶-۱- ماهیت استحسان ۱۰۷
درآمد ۱۰۷
۶-۱-۱- استحسان در لغت و اصطلاح ۱۰۷
۶-۱-۱-۱- استحسان در لغت ۱۰۷
۶-۱-۱-۲- استحسان در اصطلاح ۱۰۸
۶-۱-۲- استحسان و قیاس ۱۰۹
۶-۱-۳- استحسان و استصلاح ۱۱۰
۶-۲- انواع استحسان ۱۱۱
۶-۲-۱- انواع استحسان به اعتبار معدول ۱۱۱
۶-۲-۲- انواع استحسان به اعتبار مستند ۱۱۲
۶-۳ - بررسی نظریات ۱۱۳
۶-۳-۱- شافعی و نفی استحسان ۱۱۵
۶-۳-۲- شیعه و استحسان ۱۱۶
فصل هفتم: عقل و دیگر عرصه‌ها و منابع
۷-۱- عقل و فرمانبری ۱۲۰
۷-۱-۱- عقل پشتوانه احکام شرع ۱۲۰
۷-۱-۱-۱- شکر مُنعِم و حق الطاعه ۱۲۰
۷-۱-۱-۲- قاعده کلما حکم به الشرع حکم به العقل ۱۲۳
۷-۲- عقل و سنت ۱۲۴
۷-۲-۱- عقل و حجیت سنت ۱۲۴
۷-۲-۱-۱- عقل و حجیت سنت پیامبر(ص) ۱۲۵
۷-۲-۱-۲- عقل و حجیت سنت امامان(ع) ۱۲۷
نتیجه گیری و پیشنهاد ۱۲۹
فهرست منابع ۱۳۳
چکیده
نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت
به وسیلهی
حمید عسکری
اگر چه در گذشته جمود گرایی، بی مهری و تفریط گروهی در باره توانایی عقل، موجب شد. میان دانشوران مسلمان. مباحث مربوط به ارزش عقل و تعیین جایگاه آن در منظومه معرفتی انسان پدید آید، ولی امروز دو امر، آنان را به اهمیت بحث در باره آن وا می‌دارد: از یک سو، افراط و پندار یگانه محوری عقل در منظومه معرفتی انسان موجب شده است تا با نگرش امروزین به ارزش و جایگاه آن نظر شود ؛ زیرا انسان معاصر غربی بنیاد معرفت خود را بر پایه عقل نهاده است و هیچ چیز را بدون راهنمایی آن نمی پذیرد و بر دیگر منابع معرفتی خط بطلان و خرافه کشیده است،این عقیده، باور مسلمانانی را که کتاب آسمانی خود و سنت پیامبرشان را دو منبع معرفتی می‌دانند، به چالش کشیده و باعث شده با نگاه به چالش‌های پدید آمده، میراث دینی خود را در باره ارزش و جایگاه عقل باز خوانی کنند و نسبت آن را با کتاب و سنت دریابند.
از دیگر سو، پدید آمدن پاره‌ای پرسش‌های نو پیدای فقهی که در منابع اصیل فقهی سابقه ندارند و پاسخ روشنی نمی یابند، موجب می‌گردد که به عقل به عنوان یکی از منابع احکام مراجعه کنند، ولی از سویی میان اهل سنت و شیعه بر سر منابع استنباط اختلافی کهن دیده می‌شود این در حالی است که در منابع سنیان در کنار کتاب و سنت به عنوان بنیادی ترین سر چشمه‌های راه یافتن به آموزه‌های دینی و گزاره‌ای فقهی، از دلایل عقلی چون قیاس، استحسان، استدلال و غیره سخن به میان می‌آید و از سوی دیگر در جهان اندیشهی شیعی پس از کتاب و سنت، سخن از دلیلی به نام دلیل عقل در میان است. در درون هر یک از دو مکتب یاد شده البته نزاعهایی با همان گستردگی و اهمیت که میان مکتبها به چشم میخورد وجود دارد.
کلید واژه‌ها: عقل، حسن و قبح عقلی، قاعده ملازمه، قیاس، استحسان.
مقدمه
سالهاست که دل مشغولی بسیاری ازاهل فکر و قلم بشر معاصر اندیشه، کاوش، و گفتگو درباره نسبت میان آموزه‌های وحیانی با نیازهای انسانی و دست آوردهای علمی و عقلی بشر است. بخش انبوهی از مقاله‌ها و کتاب‌هایی که در جامعه علمی امروز ما منتشر می‌شوند، به نسبت میان عقل و دین و سازگاری و ناسازگاری آن می پردازند. نگاه به نسبت یاد شده در زمینه‌های متفاوت فکری، عناوین گوناگونی دارد که هر یک زاویه‌ای از ابعاد و لایه‌های بحث یاد شده هستند. مسائلی چون آزادی در اسلام، مردم سالاری دینی، اسلام و حقوق بشر، عقلانیت و دین داری، علم و دین و.. گوهر مشترک این دست مباحث پرداختن به تعامل و شرایط میان دین و عقل است که هر کدام از چشم انداز ویژه خود آن را بررسی می‌کنند. این بحث‌ها نشان حقیقی بودن ریشه دین ژرفای وجود آدمی است، چرا که بشر معاصر به رغم دستاوردهای شگرف علمی، نتوانسته است خاطر خود را بابت دین آسوده کند و آن را به کناری نهد و تنها به بحث تاریخی در باره آن بسنده کند ! آیا امکان دارد چیزی حقیت نداشته باشد ولی از آغاز آفرینش آدمی، تا کنون همچنان زنده و جاری و کند و کاو در باره آن پیوسته داغ و تازه باشد؟ ! آن افسانه است که زود به پایان می رسد و دل زدگی می آورد و آنچه حقیقت است، بی کران و با طراوت خواهد ماند.
با این همه، در میراث مکتوب پیشینیان و هم در آثار پیشینیان، دو نکته عمده خود نمایی می‌کند:
۱- می توان گفت: به همان اندازه که حقیقت عقل حقیقی ژرف و گسترده دامن است نزاع در باره میدان گشودن بر آن در عرضه باورها و برداشتها و به ویژه در برخورد با متون دینی و آموزه‌های آسمانی نزاعی فرا گیر و آمیخته به پیچیدگیهاست. تنها در جهان اندیشه اسلامی آن هم در قلمرو و دانش اصول و فقه، از سویی میان اهل سنت و شیعه بر سر منابع استنباط اختلافی کهن دیده می‌شود و در حالیکه در منابع سنیان در کنار کتاب و سنت به عنوان بنیادی ترین سر چشمه‌های ره یافتن به آموزه‌های دینی و گزاره‌های فقهی، از دلایلی عقلی چون قیاس، استحسان، استصلاح،استدلال و… سخن به میان می‌آید و از سویی دیگر درجهان اندیشه‌ی شیعی پس از کتاب و سنت، سخن از دلیلی به نام دلیلی عقلی در میان است.
در درون هر یک از دو مکتب یاد شده نیز البته نزاعهای با همان گستردگی و اهمیت که میان مکتب‌ها به چشم میخورد وجود دارد، در این میان مکتبی که به تکیه زدن بر ادله عقلی نامور شده مذهبهای متفاوت نگرشی نا همانند به قلمرو و عقل و ادله عقلی دارند، چونان که برای نمونه در برخورد با قیاس و اینکه قلمرو آن چیست به سختی با همدیگر اختلاف میورزند، یا در باره‌ی استحسان به فراوانی همدیگر را نقد می‌کنند و در مکتبی که «دلایلی چهارگانه» شعار آن شده است برخی در عمل تنها از اعتبار دو منبع کتاب و سنت می‌گویند.
دانلود پروژه
افزون بر این نزاع که در ورای کتاب و سنت است، در آن دو سر چشمه و حیانی نیز چگونگی نگریستن به کارکردهای عقلی، خاستگاه دیدگاهی متفاوت شده و از این روی در دانستن برداشت‌ها از متون کتاب و سنت و دامنه‌ی حجیت و اعتبار هر یک از این دو مسلک‌هایی متفاوت در پیش گرفته شده است.
۲-شاید به همین سبب مسأله یاد شده و در کنار آن بر خورد احتیاط آمیز دین و برداشت‌های مستند به متون دینی، جایگاه عقل و حتی تفسیر واژه آن و تبین قلمرو اعتبار آن با ابهامهایی فراوانی همزاد و همپای بوده است ؛ و چه بسا که در این میان وجود این ابهامها بر دامنه نزاع افزوده و گسترش دامنه نزاع نیز در برابر، این ابهامها را دو چندان ساخته است.
به هر ترتیب باید تلاش کرد جایگاه راستین عقل باز شناخته شود و حلقه وسط این افراط و تفریط آشکار گردد؛ نه بریده از عقل و نه بریده با عقل. این حلقه میانه است که یک سر آن توانایی و سر دیگر آن ناتوانی است که از ترکیب این توانایی و ناتوانی به نتیجه مطلوب خواهیم رسید.
این پژوهش تحت عنوان:«نقش عقل در فقه شیعه و تفاوت آن با اهل سنت» مشتمل بر چکیده، مقدمه و هفت فصل به ترتیب زیر به همراه یک نتیجهگیری است.
- فصل اوّل به طرح مفاهیم و کلیات تحقیق میپردازد.
- فصل دوّم به طرح کلیاتی در مورد عقل به بحث و بررسی میپردازد.
- فصل سوّم تحت عنوان «دلیل عقل، قاعدۀ ملازمه و کشف یقینی حکم شرع» به تبین و توضیح دلیل عقل و قاعده ملازمه میپردازد.
- فصل چهارم به بررسی نگرش تاریخی عقلگرایی در فقه اهل سنت و شیعه
میپردازد.
- فصل پنجم به مسأله قیاس و در فصل ششم به مسئله استحسان در فقه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:08:00 ب.ظ ]




قافیه :
کلمات قافیه در این غزل عبارتند از : (میان، دهان، بوستان، میان، کمان، فشان، عِنان، زبان، آستان، نشان ، مهربان)و کلمه ردیف (دوست) می باشد.
ویژگی سبکی :
در این غزل اکثر کلمات در مقام مراعات نظیر وجود دارند از جمله (دست و کمر، کام، دهان)و تلمیح به داستان ها و . . . . مثلاً در بیت سوم اشاره و تلمیح به داستان خسرو و شیرین است و بُعد دیگر از علاقه شاعر را به حماسه نشان می دهد. علاوه بر این وجود آرایه های لفظی و معنوی و همچنین پیچیدگی معنایی، تأثیرگذاری سبک ادبی عراقی در قرن هفتم را گویا می شود.

۴-۱-۲۰٫

ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست با ما مگو به جُز سخن دل نشان دوست
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بُوَد یا از دهان آن که شنید از دهان دوست
گر زر فدای کنند اهل روزگار ما سر فدای پای رسالت رَسان دوست
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست
رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید رحمت کند مگر دل نا مهربان دوست
گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد تسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوست
گر آستین دوست بیفتد به دست من چندانکه زنده ام سر من و آستان دوست
بی حسرت از جهان نرود هیچ کس به در الّا شهید عشق به تیر از کمان دوست
بعد از تو هیچ در دل سعدی گذر نکرد وان کیست در جهان که بگیرد مکان دوست
دل رفت و دید ه خون شد و جان ضعیف ماند وان هم برای آنکه کنم جان فشان دوست
پایان نامه - مقاله - پروژه
درون مایه اصلی غزل :
در این غزل سعدی دور از معشوق، مشتاق و دردمند و عاشق در جایی صبور و منتظر اوست و از حال خویش برایمان سخن می راند، سعدی آنقدر مشتاق معشوق ماه روی است که حاضر است جان شیرین خود را برای کسی که پیغام معشوق را می رساند، بدهد و خود را رنجور و پریشان حال می داند و اظهار می دارد که اگر همه مردم حال مرا ببینند. دلشان به حالم می سوزد و به رحم می اید، به جُز دل معشوق من، و با این حال حاضر است حتی به فرمان معشوق جان خویش را تسلیم کند، و این را نیز نوعی مراد و کام یافتن از معشوق می دند و می گوید کسی از این دنیا بدون حسرت می رود و می میرد که مرگش به حکم و تیر معشوق باشد و در راه او شهید شده باشد. و اینکه به خود معشوق اعتراف می کند که پس از آنکه در دل سعدی جای گرفت، دیگر هیچ کس به دل سعدی راه نیافت و به غیر از این معشوق، کس دیگر ی هم نیست که به دل سعدی راه یابد این غزل سعدی با مضمون عاشقانه، حال و هوای تکراری با بیان نو و بدیع می باشد که همچون دلنوشته ها عبارتست از بیان شوق و اوج فداکاری و دلتنگی و نا امیدی و گله و شکایت و تسلیم و نتیجه گیری .
بافت معنایی و آرایه ادبی :
بیت اول :
ای قاصد خوش قدم که نشان یار را به همراه داری، برای من، تنها سخن آرامش بخش یار را بازگو کُن و بس. دل نشان : آرام کننده دل، / پی خجسته : خوش قدم / پیک : قاصد پیاده / نشان دوست : جناس تکرار، اضافه تخصیصی ست / مگو : فعل منفی / جُز : ادات استثناء و قید استثناء است. / سخن دل نشان دوست: ترکیب وصفی/
بیت دوم :
شنیدن حال یار از زبان یار یا از زبان کسی که خود از زبان یار شنیده است، چه دلنشین است. از آنجا که دل عاشق پیش یار است و او از خود بی خبر است، می توان «حال» را «حالِ دلِ خود» نیز معنی کرد.
(برگ نیسی، ۱۳۸۰:۱۸۶).
خوش بُوَد : دلنشین بُوَد، خوشایند بُوَد، قید حالت / دهان دوست : اضافه تخصیصی دهان دوست : جناس مکرر/
بیت سوم :
ای دوست آشنا (سعدی اینجا با پیک و پیغام رسان معشوق و محرم راز و واسطۀ میان عاشق و معشوق سخن می گوید) کاروان یار کجا مستقر شده است، جای اُتراق کاروان را به من عاشق نشان بده تا سرم را بر پای ساربان او بگذارم : یعنی ادای احترام کنم به ساربان کاروان معشوق و جای خود را پیشکش کنم.
کاروان و ساربان : مراعات نظیر / یار آشنا : مراد محرم راز پیک عاشق و معشوق است / عَلَم : واژۀ عربی به معنای پرچم است. بین علم و قدم: سجع متوازن زیرا فقط در وزن یکسان هستند.
بیت چهارم :
اگر مردم زمانه، طلای خود را به کسی که پیک معشوق است می دهند، ما (عاشقان) جان خود را به پای کسی می ریزیم «می دهیم» که پیغام معشوق را به ما می رساند. اهل روزگار: مردم زمانه / دوست: جناس تکرار / فدا: جناس تکرار / سر و پا: مراعات نظیر است. رسالت رسان: پیغام رسان/
بیت پنجم :
افسوس و دریغ که سر رشته اختیار از کفم خارج شد و نمی توانم مهارت مرکب یار را بگیرم. گویا سعدی در اینجا بخاطر قاصر بودن از رسیدن به خدمت معشوق، عذر تقصیر می خواهد و همینطور افسوس و حسرت می خورد. (عنان از دست رفتن): کنایه از اختیار خود را از دست دادن. / (دست رسیدن): کنایه از توانایی داشتن، توانستن. /
بیت ششم :
من از عاشق یار چنان دردمند وناتوان شده ام که هر کس که مرا ببیند، دلش به حالم می سوزد، تنها دل نامهربان یار است که برای من نمی سوزد و به درد نمی آید . رنجور عشق دوست : ترکیب وصفی است / دل نا مهربان: ترکیب وصفی / «دم» در چنانم : شناسه است / مگر: به جُز، قید استثناء است. /
بیت هفتم :
اگر یار جان مرا بگیرد یا اینکه مرا در سایه لطف و محبت خویش قرار دهد، در هر صورت من تسلیم امر و فرمان معشوق هستم و حکم، حکم معشوق است. بپرود : در اینجا به معنی بنوازد است، کنایه از مورد لطف قرار دادن کسی. / بنده – دوست : جناس تکرار / (از آنِ): از جانب . . . ، از طرف . . . /
بیت هشتم :
اگر دستم به دامن دوست برسد، دیگر تا زنده هستم دست از دامن دوست بر نخواهم برداشت (پیوسته همچون غلامی، ملازم درگاه او خواهم بود.) (برگ نیسی ، ۱۳۸۰: ۱۸۷). آستین دوست: اضافۀ ملکی ست / مصرع اول : گر آستین دوست بیفتد به دست من: مترادف است با دست کسی به دامن کسی رسیدن و کنایه از دسترس پیدا کردن به کسی.
بیت هشتم :
بین آستین و آستان : جناس مضارع و لاحق مراعات شده است. /چندان که : تا وقتی که / و : (در من و آستان دوست):این واو به معنی ملازمت و جدایی ناپذیر است. / آستان : بخش پایانی چهار چوب در که روی زمین قرار دارد. در اینجا به معنای درگاه معشوق است . /
بیت نهم :
کسی در این جهان نیست که بدون حسرت مرده باشد و دارفانی را وداع گفته باشد، به جُز کسانی که با تیر غمزۀ معشوق کُشته و شهید می شوند. (شهید راه عشق)حسرت : در اینجا آرزوی بر آورده نشده است / تیر: استعاره از غمزۀ و ناز و کرشمه معشوق / کمان : استعاره از ابروی چون هلال معشوق / بین تیر وکمان: مراعات نظیر وجود دارد. / اِلّا : قید استثناء /
بیت دهم :
پس از آنکه تو درد دل سعدی جا گرفتی، هیچ کس به دل سعدی راه نیافت، مگر کسی در جهان هست که بتواند جای معشوق را بگیرد؟! مکان دوست اضافه ملکی ست/ مصرع دوم: آرایه تجاهل العارف دارد. /
بیت یازدهم :
دلم را از دست دادم (و به دلدار بخشیدم). از چشمانم اشک خونین جاری شد و جانم ناتوان و سست گشت، همان جان باقی مانده ای که در بدنم دارم هم برای دوست گذاشتم تا نثار دوست «معشوق» کنم.
دل و جان و دیده : مراعات نظیر و تناسب معنایی وجود دارد. / رفت و خون شد و ضعیف ماند : قید حالت/
وزن غزل :
در این غزل بر وزن (مفعول فاعلاتن مفاعیل فاعلن)و در بحر(مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) سروده شده است.
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل عبارتنداز: (نشان، دهان، رسان، عنان، مهربان، فرمان، آستان، کمان، مکان، جان) و کلمه ردیف (دوست) می باشد .
ویژگی سبکی :
در این غزل سعدی نام معشوق را با کلمه دوست نشان می دهد که حال و هوای عرفانی هم دارد. آوردن کلمات کهن ادبی در غزل مانند (پی، مگو، بُوَد، گر، رسان، دردا، حسرتا، عنان، رنجور، نرود، وان) خصوصیات دیگری از سبک عراقی است. وجود آرایه های ادبی و پیچیدگی معنایی هم بافت غزل را فاکتور دیگری ست که نشان دهنده همان دوره سبکی عراقی و قرن هفتم است.

۴-۱-۲۱٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]




ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ

 

 

 

ﺗﺤﻮل ﮔﺮا

 

ﺑﻌﺪ ﺳﺎﺧﺘﺎري

 

 

 

ﺗﺒﺎدل ﮔﺮا

 

ﺑﻌﺪ راﺑﻄﻪ اي

 

 

 

اﻧﻔﻌﺎﻟﯽ

 

ﺑﻌﺪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ

 

 

 

ﻧﯿﺖ ﺑﺮاي ﺗﺴﻬﯿﻢ داﻧﺶ

ﺷﮑﻞ : 5-2 ﻣﺪل ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم
روش ﺗﺤﻘﯿﻖ
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم- روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ٧٤
-1-3 ﻣﻘﺪﻣﻪ
در ﻃﻮل ﺳﺎﻟﯿﺎن و از اﺑﺘﺪاي ﺣﯿﺎت ﺑﺸﺮ، اﻧﺴﺎن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺳﺮوﮐﺎر داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮاي آﮔﺎﻫﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺠﻬﻮﻻت و ﭘﯽﺑﺮدن ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد در اﻧﺴﺎن ﻣﯿﻞ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ و ﮐﺸﻒ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﺣﺎﻟﺖ ﻓﻄﺮي داﺷﺘﻪ و ﻫﻤﯿﻦ اﻣﺮ ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﻣﺮ ﺗﺤﻘﯿﻖ و اﯾﺠﺎد روﺷﻬﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻧﺴﺎن ﻫﻤﻮاره ﺑﺮاي رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﻣﻘﺼﻮد و ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت، راﻫﻬﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ را ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ و ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮﯾﻦ راه و روش را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﺗﺤﻘﯿﻖ در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﯾﺎﻓﺘﻦ ﯾﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮي ﺣﻘﯿﻘﺖ اﺳﺖ. ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﻣﺪه از ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﭘﮋوﻫﺶ ﻓﺮاواﻧﻨﺪ. ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ روش ﻋﻠﻤﯽ را ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻘﺮرات و ﻗﻮاﻋﺪي داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺮاي ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺿﻮع را ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ.در ﺟﺎﯾﯽ دﯾﮕﺮ آن را ﺣﻘﯿﻘﺖ ﭘﮋوﻫﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪه اﻧﺪ و ﮔﺮوﻫﯽ از داﻧﺸﻤﻨﺪان اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻫﺎ را ﻋﻤﻠﯽ ﻣﻨﻈﻢ ﮐﻪ در ﻧﺘﯿﺠﻪ آن ﭘﺎﺳﺦ ﻫﺎﺋﯽ ﺑﺮاي ﺳﻮاﻻت ﻣﻨﺪرج در ﻣﻮﺿﻮع ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺪﺳﺖ ﺧﻮاﻫﺪ آﻣﺪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮده اﻧﺪ.
اﻧﺘﺨﺎب روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻪ ﻫﺪف ﻫﺎ، ﻣﺎﻫﯿﺖ و ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻮرد ﺗﺤﻘﯿﻖ و اﻣﮑﺎﻧﺎت اﺟﺮاﯾﯽ ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد و ﻫﺪف از ﺗﺤﻘﯿﻖ دﺳﺘﺮﺳﯽ دﻗﯿﻖ و آﺳﺎن ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﭘﺮﺳﺶﻫﺎي ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺖ(ﺧﺎﮐﯽ،1379، ص، .(142-143 ﻣﺮاﺣﻞ اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻘﯿﻖ در ﺷﮑﻞ 1-3 آورده ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم- روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ٧٥
ﺗدوﯾن ﮐﻠﯾﺎت ﺗﺣﻘﯾق
ﻣروری ﺑر ﻣﺑﺎﻧﯽ ﻧظری ﺗﺣﻘﯾق
ﺗﮭﯾﮫ ﻣدل اوﻟﯾﮫ ﺗﺣﻘﯾق
ﺗدوﯾن ﭘرﺳﺷﻧﺎﻣﮫ و آزﻣون رواﯾﯽ و ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ اﺑزار
ﺟﻣﻊ آوری و ﺗﺟزﯾﮫ وﺗﺣﻠﯾل داده ھﺎ
ﻧﺗﯾﺟﮫ ﮔﯾری
ﺷﮑﻞ : 1-3 ﻣﺮاﺣﻞ اﻧﺠﺎم ﺗﺤﻘﯿﻖ
ﺑﺮاي اﯾﻨﮑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ از ﯾﮏ روش ﻣﻨﺎﺳﺐ در ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد، ﭼﺮا ﮐﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻧﺎدرﺳﺖ ﻣﻨﺠﺮﺑﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮي ﻧﺎدرﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﯾﻦ ﻓﺼﻞ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ، ﻓﺮآﯾﻨﺪ دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﺪل ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ، روش ﻫﺎي ﮔﺮدآوري اﻃﻼﻋﺎت، ﻧﺤﻮه ﺗﻨﻈﯿﻢ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ و رواﯾﯽ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ، ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎري و ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎري، ﻧﺤﻮه ﺟﻤﻊ آوري داده ﻫﺎ و ﺳﭙﺲ روﺷﻬﺎي آﻣﺎري ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.
-2-3 روش ﺗﺤﻘﯿﻖ
ﻫﺪف از اﻧﺘﺨﺎب روش ﺗﺤﻘﯿﻖ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﺎﯾﺪ ﮐـﻪ ﭼـﻪ روﺷـﯽ را ﺑـﻪ ﮐـﺎر ﮔﯿﺮد ﺗﺎ او را ﻫﺮ ﭼﻪ دﻗﯿﻖ ﺗﺮ و آﺳﺎن ﺗﺮ در دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﭘﺎﺳـﺨﻬﺎي اﺣﺘﻤـﺎﻟﯽ ﮐﻤـﮏ ﻧﻤﺎﯾـﺪ. ﻧـﻮع روش ﺗﺤﻘﯿﻘﯽ ﮐﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽ ﺷﻮد ﺑﺴـﺘﮕﯽ ﺑـﻪ اﻫـﺪاف و ﻣﺎﻫﯿـﺖ ﻣﻮﺿـﻮع ﺗﺤﻘﯿـﻖ و ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم- روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ٧٦
اﻣﮑﺎﻧﺎت و ﻣﻨﺎﺑﻊ دارد. ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﺸﺨﺺ ﺷـﺪن ﻣﺎﻫﯿـﺖ ﻣﻮﺿـﻮع ﻣـﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ، ﻫـﺪﻓﻬﺎ و ﻗﻠﻤﺮوي ﮐﺎر اﺳﺖ ﮐﻪ روش ﺗﺤﻘﯿﻖ را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اي از ﻗﻮاﻋﺪ اﺑﺰار و راﻫﯽ ﻣﻌﺘﺒﺮ و ﻧﻈﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺮاي ﺑﺮرﺳﯽ واﻗﻌﯿﺘﻬﺎ، ﮐﺸـﻒ ﻣﺠﻬﻮﻻت و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ راه ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت اﺳﺖ.
روش ﻋﻠﻤﯽ ﻣﺆﺛﺮﺗﺮﯾﻦ ﺷﯿﻮه ﺑﺮاي ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺣﻘﺎﯾﻖ اﺳﺖ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﺟﺪﯾـﺪ ، ﻫﻤﮕـﯽ ﻣﺮﻫـﻮن ﭘﯿﺪاﯾﺶ اﯾﻦ روش اﺳﺖ. ﮐﻠﯿﻪ وﺳﺎﯾﻞ و ﻣﺮاﺣﻞ ﺟﻤﻊ آوري ﺳﯿﺴﺘﻤﺎﺗﯿﮏ اﻃﻼﻋﺎت و ﻧﺤﻮه ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻨﻄﻘﯽ آﻧﻬﺎ را ﺑﺮاي ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻫﺪف ﻣﻌﯿﻦ، روش ﻋﻠﻤﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯽ ﮔﻮﺋﯿﻢ(ﻧﺒﻮي، .(1376
ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﯽ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻋﻠﻤﯽ را ﻣﯽﺗﻮان ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ دو ﻣﺒﻨﺎ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮد: اﻟﻒ) ﻫﺪف ﺗﺤﻘﯿﻖ؛ ب) ﻣﺎﻫﯿﺖ ﯾﺎ روش (ﺣﺎﻓﻆ ﻧﯿﺎ، .(1377
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻫﺪف ﺑﻪ ﺳﻪ ﮔﺮوه ﺑﻨﯿﺎدي ، ﮐﺎرﺑﺮدي و ﻋﻤﻠﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪي ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. -1 ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻨﯿﺎدي:176
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺑﻨﯿﺎدي درﺟﺴﺘﺠﻮي ﮐﺸﻒ ﺣﻘﺎﯾﻖ و واﻗﻌﯿﺘﻬﺎ و ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﭘﺪﯾـﺪه ﻫـﺎ و اﺷـﯿﺎ ﺑـﻮده ﮐـﻪ ﻣﺮزﻫﺎي داﻧﺶ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺸﺮرا ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻋﻠﻤﯽ را ﮐﺸﻒ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.
-2 ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺎرﺑﺮدي:177
ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎرﺑﺮدي، ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از زﻣﯿﻨﻪ و ﺑﺴـﺘﺮ ﺷـﻨﺎﺧﺘﯽ و ﻣﻌﻠﻮﻣـﺎﺗﯽ ﮐـﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺑﻨﯿﺎدي ﻓﺮاﻫﻢ ﺷﺪه ، ﺑﺮاي رﻓﻊ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪﯾﻬﺎي ﺑﺸﺮ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧـﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺑﺮﺧﻮرداري از ﻧﺘﺎﯾﺞ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﺑـﺮاي ﺣـﻞ ﻣﺴـﺎﯾﻞ ﻣﻮﺟـﻮد در ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﯽ ﭘﺮدازﯾﻢ آن را ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﺎرﺑﺮدي ﻣﯽ ﻧﺎﻣﯿﻢ.
Basic or Fundamental Research ١٧٦ Applied Research ١٧٧
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم- روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ٧٧
وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎرﺑﺮدي ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ اﺳﺖ:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:07:00 ب.ظ ]