کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



اول؛ شخصیت‌ها باید در رفتارها و اخلاقشان استوار و ثابت قدم باشند و در وضعیت و موقعیت های مختلف رفتار و اعمالی متناسب داشته و برای تغییرِ رفتار خود دلیل قانع‌کننده داشته باشند و در برخورد با حوادث واکنشی طبیعی و منطقی از خود نشان دهند.
مقاله - پروژه
دوم؛ شخصیت‌ها برای آنچه که انجام می‌دهند باید انگیزه و دلیلِ معقولی داشته باشند. سوم؛ شخصیتهای داستان باید پذیرفتنی و واقعی جلوه کنند. آنها نباید مطلق خوب یا مطلق بد باشند. بلکه لازم است آمیزه و ترکیبی از هر دو و مجموعه‌ای از فردیت و اجتماع باشند (میرصادقی، ۱۳۸۵: ۸۵).
۲ – ۴ – ۱) شیوه‌های شخصیت‌پردازی
نویسنده ممکن است برای شخصیتپردازی در داستان سه شیوه را در پیش بگیرد: اول؛ بیان و ارادۀ صریحِ شخصیت‌ها با یاری‌گرفتن از شرح و توضیح مستقیم و شفاف. به تعبیر دیگر نویسنده با شرح و تحلیل رفتار، اعمال، خصلت و افکار شخصیتها آدمهای داستانش را به خواننده معرفی می‌کند یا از زاویۀ دید شخصی در داستان خصوصیات و رفتارهای شخصیت‌های دیگر داستان توضیح داده می‌شود و اعمال آنها مورد تفسیر و تعبیر قرار می‌گیرد. موفقیت در نحوۀ ارائۀ صریح شخصیتها بسته به خصوصیات شخص راوی یا ویژگی‌های نویسندۀ دانای کل است.
دوم، ارائۀ شخصیت‌ها از طریق عمل آنها با کمی شرح و تفسیر یا بدون آن. این گونه نشان دادن شخصیتها از مختصاتِ روش نمایشی است، زیرا از طریقِ اعمال و رفتار اشخاص است که آنها را می‌شناسیم در صحنۀ تأتر یا نمایش هنرپیشه با رفتار و گفتار خود را به ما معرفی می‌کند و در داستان و رمان نیز از طریق اعمال و گفتارِ شخصیت‌ هاست که خواننده به ماهیت آنها پی می‌برد. اغلب نویسندگان ترجیح می‌دهند از روش نمایشی در پرداخت شخصیت‌هایشان استفاده کنند و به جای گفتن، آن را تصویر کنند.
سوم؛ ارائۀ درون شخصیت، بی‌تعبیر و تفسیر. نویسنده بازتاب خصوصیات درونی و پیچیده یک انسان را در اثر خود نشان می‌دهد. به این ترتیب با نمایش عملها و واکنش‌ها و عواطف درونی شخصیت، خواننده به طور غیرمستقیم شخصیت داستان را می‌شناسد. رمانِ جریان سیال ذهن از این روش پیروی می‌کند و عمل داستانی در درون این شخصیت‌ها به وقوع می‌پیوندد و خواننده به طور غیرمستقیم در جریان شعور آگاه و ناآگاه شخصیتهای داستان قرار می‌گیرد. (همان: ۸۷ - ۹۲).
۲ – ۴ – ۲) شخصیت‌های ایستا ، شخصیت‌های پویا
شخصیت‌های قصه، داستان، رمان را می‌توان از جنبه‌های مختلف تقسیم‌بندی کرد. از جملۀ این تقسیم‌بندی‌ها، گروه شخصیت‌های ایستا و گروه شخصیت‌های پویا ( متحول ) هستند که در ادامه به آنها می‌پردازیم.
۲ – ۴ – ۲ – ۱) شخصیت‌ ایستا
شخصیتی که در داستان تغییر نکند یا اندک تغییری پذیرد به عبارت دیگر در پایان داستان همان باشد که در آغاز بوده است. به طوری که حوادث داستان بر او تأثیر نکند و در صورت تأثیر تغییری اندک یابد (همان: ۹۵).
به عنوان نمونه «شمس الدین» قهرمان داستانِ «شمس و طغرا» با همۀ تحولاتی که پشت سر می‌گذارد، باز در پایان داستان همان شخصیت آغاز قصه را دارد.
«یکی دیگر از معیارهای متمایز کنندۀ خصلت بخشیدن به شخصیتها ثبات یا بیثباتی آنهاست. گروه شخصیتهای اصلی را از نظر بگذرانیم و تحول منش آنان را بررسی کنیم. شمس در آغاز داستان مرد مرد جوانی است و در پایان داستان حدود چهل سال دارد. آیا این تغییر در چهره یا کنش او مشخص میگردد؟ شمس در ابتدای رمان هنوز از عشق چیزی نمی داند. آیا مصائبی که به خاطر طغرا، ماری و آبشخاتون پشت سر میگذارد در حالات روانی، در نگرش او به دنیا و در دریافت او از اخلاق تغییری پدید میآورند؟ پاسخ تمام این سوالات منفی است. شمس مانند یک قهرمانِ سنتی در تمام اعمال خود به موفقیت دست مییابد. « زندگی » بدون آنکه حقیقتاً او را متحول سازد و در او نفوذ کند از کنار وی میگذرد. این کار در مورد پسرش طغرل نیز صدق می کند که در حقیقت سایهای از شخصیتِ پدر است و همان خصوصیات ثابت در او تکرار میگردد. طغرا نیز از خود فراتر نمیرود و مانند شمس تا پایان داستان، خصوصیات شخصیت خود را حفظ میکند» (بالایی، ۱۳۷۷: ۵۴۶).
۲ – ۴ – ۲ – ۲) شخصیت پویا
شخصیتی که مداوم در طول داستان، دچار تغییر و تحول شود و جنبه‌ای از شخصیت او، عقاید و جهان‌بینی او یا خصلت و خصوصیات شخصی او دگرگون شود. این دگرگونی در شخصیت ممکن است عمیق یا سطحی و پیش ‌پا افتاده، پردامنه یا محدود باشد. ممکن است در جهت سازندگی شخصیت‌ها یا تخریب و ویرانگری آنها عمل کند. یعنی در جهت متعالی‌کردن فرد یا در زمینۀ تباهی و نابودی او پیش برود. این تغییر اساسی و حائز اهمیت است و تغییر لحظه‌ای و زودگذر نیست که حالت یا عقیده شخص را دگرگون نماید ( میرصادقی، ۱۳۸۵: ۹۵).
۲ – ۴ – ۳) متوقف کردن داستان و شخصیتپردازیهای مستقیم
ﻧﻮﻳﺴﻨﺪۀ رﻣﺎن هر جا که ﺷﺨﺼﻴتی وارد میﺷﻮد، داﺳﺘﺎن و ﺣﻮادث آن را ﻣﺘﻮﻗﻒ میﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒِ آن شخصیت که عمدتاً توصیفِ چهره و ظاهر آنهاست میپردازد.
پس از اینکه شمس و طغرا از مصر عازم رفتن میکنند، جمیلهبانو مقادیری هدیه برای آنها میفرستد به همراه یک نفر جاریه به نام ماری، و این ابتدای ورود ماری به داستان است. نویسنده بلافاصله شرح مبسوطی از اوصاف وی را ارائه می دارد؛ «… و یک نفر جاریه ماری نام به سن پانزده سال که چشم روزگار چنان لعبتی ندیده بود که اصلاً از نجبایِ شهر ونیس بود. از شهرهای مشهور و معمورِ فرنگستان و او را با مادرش در سفری که به کشتی نشسته به زیارت بیتالمقدس میآمدند، اسیر کرده بودند و سلطان به قیمتی گزاف از اعراب خریده بود.
مادرش پس از چند ماه مرده و این دختر به سن ده ساله از او جا مانده، جمیلهبانو او را مانندِ فرزندِ خود تربیت کرده، خواندن و نوشتن و خیاطی و شیرینی سازی و نواختنِ چند ساز موسیقی و مسائل دینی به او آموخته بود. و او از شدتِ هوش و عقل به قسمی تربیت شده بود که تمام اهل حرم سلطان به او به دیدۀ احترام نظر میکردند. بسیار با وقار و خوشخلق و مهربان رفتار میکرد» (خسروی، ۱۳۸۵: ۴۴۴).
و نیز در ابتدای جلد دوم رمان به خاطر آنکه داستان بر حول او و شمس میگردد، در یک فصلِ کامل تمامی اطلاعات مربوط به وی را، از توصیف زادگاه گرفته تا اصل و نسب و شرحِ کامل اسیرشدن خود و مادر و دائیش و سپس سکونت در دربارِ مصر و مرگِ مادر و مسلمان شدنش را برای خواننده توضیح میدهد (همان: ۴۵۳ – ۴۵۸).
۲ – ۴ – ۴) معرفی کامل شخصیتها
ﺷﺨﺼﻴﺖها ﺑﻪ ﻣﺤﺾِ ورود ﺑﻪ داﺳﺘﺎن ﺑﺮای ﺧﻮاﻧﻨﺪه معرفی میﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻴﭻ اﺑﻬﺎمی در ﻧﺴﺒﺖها، ﺻﻔﺖﻫﺎ، و رواﺑﻄﺸﺎن ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮِ شخصیتﻫﺎ ﺑﺎقی نمیﻣﺎﻧﺪ.
خسروی قهرمان اصلیِ رمان را اینگونه به خوانندگان خود معرفی میکند: « و آن [ شمس ] جوانی بود سروقد و گلرخسار، متناسبالاعضا، خوشترکیب، قویبنیه، صحیحالمزاج، نه بسیار بلند بود نه کوتاه، چهره ای داشت چون قرصِ قمر درخشان و چاهی دلربا بر َزَنخ، بر روی گردنی چون ستونی از عاج که اندکی از چهراه اش باریکتر مینمود، چشمهایش چون دو چشمِ غزال با مژگانهای سیاهِ برگشته در زیرِ دو طاقِ مشکین ابروانِ مُقَوّسش چون چراغی در محراب می درخشید، با نگاهی پر نفوذ که آثارِ عقل و فراست و هوش و کیاست از آن لایح بود. بینیِ او مانند تیغی از سیم که اندکی سرش خم داشت، بر پشتِ لبی چون دو برگِ گلِ سرخ که گاه تبسم دو رشتۀ مرواریدِ آبدار از آن نمایان میشد. مویی چون پایِ مور، تازه از پشت لبش سر بر زده و دو زلفِ مشکین پر از چین و شکن از دو سوی به کتفش افتاده، در پیشانیِ صافِ گشادهاش و گونه های پاکِ سادهاش اثرِ تابشِ آفتاب پیدا بود. و مینمود که تازه از راهی دور به شیراز آمده و آن سفیدی، و لطافتِ بشره شهادت میداد که از مردم شیراز نیست. و در کوهستان پرورش یافته لیکن به قسمی آثار شجاعت و شهامت و فراست و وقار از چهره و نگاهش آشکارا بود که رنود و اوباشِ شیراز چون از آنجا میگذشتند و آن دلبرِ رعنا را میدیدند و به عادت معمول خود هوس میکردند که به او نزدیک شده ، مطلبی طرح کرده، سخنی گویند و بخوری دهند، چون آن نگاهِ پرهیبت و چهرۀ پرحشمت را مینگریستند تیرِ آنها به سنگ آمده، قدرتِ بیش از یک نظر را نداشتند زیرا که آن در را سخت بسته و پاسبان خرد و کیاست و شجاعت را در آنجا نشسته میدیدند. اگر هم بعضی خیرگی کرده، از دور ایستاده با یکدیگر نسبت به او با کنایت سخنی می گفتند در آن دلبرِ شیرشکار اثری نمی کرد یا به آن کنایات آشنا نبود یا اگر بود اعتنایی نداشت «مه فشاند نور و سگ عوعو کند».
از لباس و اسلحۀ مجللِ او پیدا بود که از خاندانی بزرگ، با ثروت و نعمت است. لباسش عبارت بود از قبایی قَصَب توزیِ تنگ و بلندِ مطرّز به طرازی ابریشمین با کمری زرینِ فیروزهنگار، خنجری گوهرنشان بر کمر زده و دو شرابۀ مرواریدِ آبدار بدان علاوه نموده، لبادۀ آستین فراخ از سِقِرلاطِ سبز که حاشیۀ زربافت داشت، پوشیده و شمشیری بلند که یراق و اسبابش از فولادِ اعلا و زرکوب بود با بندی زرین حمایل کرده، موزۀ بلند تا زانو از ادیمِ یمنی بر پا و کلاهی از کرکِ سفید بر سر و « شده » ی ابریشمین که ریشهاش را مروارید آموده بودند ، به دورِ آن بسته» (همان: ۲۷).
اگر نویسنده از زیبایی بی نظیر او میگوید؛ در ادامه میبینیم که همۀ زنان به یک نظر عاشق وی میشوند، اگر از بنیۀ قوی میگوید؛ نشان آن شبی تا روزی و روزی تا شبی مشق صورِ الفیه با اتابک آبش است، اگر از کیاست و فراست وی میگوید؛ به خاطر آن است که تمامِ مشکلات دیگر شخصیتها به دست او گشوده میشوند، اگر از شجاعت وی میگوید؛ در ادامه میبینیم که ضرب شمشیر وی درازگوشی را از وسط دو نیم میکند، و خلاصه آنکه نمودِ تمام این صفات را در ادامه داستان و در حالات و کردار شمس به وضوح میتوان دید.
۲ – ۴ – ۵) یکسان بودن زبان و لحن شخصیتها
«ﻫﺮ اﻧسانی، ﻫﻤﭽﻮن اﺛﺮ انگشتش، زﺑﺎنی خاص ﺧﻮد و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻟﻐتی ﺧﺎص دارد ﻛﻪ ﺑﺨشی از آن ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﺷﺒﻴﻪ و ﺑﺨﺶ دﻳﮕﺮش ﺑﺎ دﻳﮕﺮان ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ… [ اﻳﻦ از رو ] ﻫﻨﺮ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ زﺑﺎن آن ﺷﺨصیت خاص را ﺑﺴﺎزد» (مندنی پور، ۱۳۸۳: ۸۷).
یکی از نقاط ضعفِ رمانِ شمس و طغرا، همین شباهتِ لحن و گویشِ شخصیتها به یکدیگر است؛ به طوری که شمسِ ایرانی و طغرایِ مغولی و ماریِ فرنگی و آبشِ اشراف زاده و مریمِ رومی و سعدیِ ادیب و طغرلِ کودک و لولیِ نوکر همه و همه یکگونه حرف میزنند. در جدولِ زیر تعدای از شخصیتهای مختلف و لحن صحبت کردن آنان در رمان آمده است:

 

شخصیت لحن
شمس دیدی آخر عزیزم که به قوۀ صبر و توکل و بردباری به آنچه می خواستیم رسیدیم .
طغرا حال خیال من آسوده گشت، آیا عزیزم وقت آن نیست که خود را معرفی کنید ؟
ماری فرنگی اگر من مثل شما خوب بودم یک گرفتار داشتم، پس بدانید که آنچه دل می برد در من نیست.
خرم نوکر محض حفظ آن دختر بود که چنین گفتیم، حال شما از کجا عشق او را فهمیدید؟
دایه تومان مرا از وحشت دست و پا بکلی از کار افتاده، قدرت چنین کاری ندارم .
طغرل ۱۳ ساله در خدمت شیخ تا به حال چه تحصیل کرده اید؟ خواهرم هما چه خوانده اند؟
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 06:57:00 ب.ظ ]




استیجاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۴۷/۵۴

 

۲۰۳

 

ورثه ای

 

 

 

جدول ۳۴-۴- تحلیل واریانس بین نوع مسکن و میزان توانمندی روانی
۳-۴-تحلیل رگرسیون چند متغیره
در تحقیق حاضر برای مشخص نمودن عوامل موثر بر توانمندسازی زنان و نیز سهم نسبی متغیرهای مستقل در تبیین میزان توانمندی از تحلیل رگرسیونی چند متغیره استفاده گردید. هدف اصلی این تحلیل در حقیقت تبیین تغییرات متغیر وابسته (میزان توانمندی زنان ) باشد. نتایج نشان داد که:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به جدول (۳۵-۴) model summaryمیزان R یا ضریب همبستگی چندگانه، که بیانگر وجود رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته است که در اینجا در گام آخر ۵۵/۰است که نشانگر رابطه­ متوسط به بالا بین متغیرهای مستقل و وابسته­ی ماست. قابل ذکر است که در گزارش رگرسیون به صورت گام به گام [۳۷]همواره باید گام آخر آن مد نظر قرار گیرد. میزان دوربین واتسون نیز در اینجا ۵۴/۱ است که باتوجه به مقدار آن که باید بین ۵/۱ تا ۵/۲ باشد قابل قبول است و نشانگر استقلال مشاهدات است. در اینجا میزانR square ما با توجه به گام آخر ۳۰/۰ است. به این معنی که حدود۳۰ درصد از تغییرات در متغیر وابسته مربوط به متغیرهای مستقل باقیمانده در تحلیل رگرسیون است و بقیه به عوامل دیگر بستگی دارد. متغیرهای باقیمانده در مدل رگرسیونی عبارتند از:(میزان سلامت زنان، میزان برخورداری از حمایت های اجتماعی، و سن. ضریب تعیین تعدیل شده (Adjusted R squareمدل نیز کاملا نزدیک به ضریب تعیین اولیه و در حدود ۲۹/۰ است. یعنی ۲۹درصد از واریانس متغیر وابسته را متغیرهای مستقل باقیمانده در مدل رگرسیونی پس از تعدیل نسبت به پیچیدگی مدل را تبیین می کند.
جدول(۳۵-۴): Model Summary

 

 

دوربین واتسون

 

ضریب تعیین تصحیح شده

 

ضریب تعیین

 

همبستگی چندگانه

 

 

 

۵۴/۱

 

۲۹.

 

۳۰.

 

۵۵.

 

 

 

جدول (۳۵-۴) جدول Anovaاست که در حقیقت معنی داری مدل رگرسیونی ما را نشان می دهد. در این جدول میزان F محاسبه شده ۰۴۵/۳۴ است که با توجه به درجه آزادی ۴ سطح معنی داری ما کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین مدل رگرسیونی برای میزان توانمندی معنی دار خواهد بود.
جدول (۳۶-۴): Anova

 

 

منبع تغییرات

 

مجموع مجذورات

 

درجه آزادی

 

میانگین مجذورات

 

F

 

سطح معنی داری

 

 

 

رگرسیون

 

۱۹۶/۱۱۴۸۹

 

۴

 

۲۹۹/۲۸۷۲

 

۰۴/۳۴

 

۰۰/۰

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




شناسایی دانش آموزان که دارای مشکلات تحصیلی و تربیتی هستند و کوشش برای رفع یا تقلیل مشکلات آنان.
پایان نامه - مقاله - پروژه
انجام مشاوره فردی با دانش آموزان در امور تحصیلی- تربیتی و خانوادگی.
انجام مشاوره های گروهی با دانش آموزان در امور مختلف تحصیلی و تربیتی و خانوادگی.
اجرای آزمون های هوش، استعداد، رغبت و شخصیت در مدارس متوسطه.
کمک به دبیران راهنما و سایر دبیران در انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان.
تدریس درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی و مهارت های زندگی به دانش آموزان. (اینترنت،۱۳۹۳).

اصول مشاوره

- باید مراجع را به عنوان یک فردی انسانی پذیرفت و با او رفتاری صمیمانه داشت. مشاور باید حقوق خود را صادقانه محترم بشمارد.
- مشاوره اساساً رابطه ازاد و مجاز است. مراجع هم مانند مشاور می‌تواند رابطه مشاوره‌ای را پایان دهد. بنابراین مشاور باید از هر کوشش و اقدامی که منجر به تحمیل عقیده ونظر او به مراجع گردد خوداری کند. اگر غیر از این باشد مشاوره جنبه اجبار پیدا می‌کند و تا مرحله پند و اندرز تنزل می‌یابد.
- به مراجع باید ارج نهاد و برایش احترام قائل شد بنابراین فردی که در تجربه وتحلیل‌های روانی متخصص باشد اگر به فرد توجه نکند و قدری برایش نشناسد راهنمای خوبی نخواهد بود.
- باید هم به نیازهای جامعه و هم به توانایی‌ها و محدودیت‌های فرد توجه داشت.
- راهنمایی امری پیشنهادی است نه اجباری، توصیفی است و نه ارزیابانه.
- راهنمایی مربوط به یک جنبه زندگی نیست و به سن معینی محدود نمی‌شود.
- مشاوره فکر کردن با فرد را تأیید می‌کند ولی فکر کردن با فرد را از فکر کردن برای او تمیز می دهد. مشاور بایدجهان را در دریچه چشم دیگران ببیند. دنیا را از دریچه چشم دیگران دیدن و یا خود را به جای دیگری نهادن عبارت از آن است که شخص افکار و احساسات طرف مقابل را بدون آن که عواطف خود را در داوری دخالت دهد درک کند به بیان دیگر بدون آن که تحت تأثیر احساسات خویش واقع شود دیگری را بفهمد تصمیم گیری نهایی و قبول مسئولیت با خود مراجع است (نیکزاد، مهرآرا: ۱۳۸۷، ۴۷).
امروزه مشاوره موضوع بحث و جدل عمومی شده است از یک سو نسبت به فجایع مداخله مشاوران، واکنش تکانشی وجود دارد و از سوی دیگر انتقادهای زیادی نسبت به مشاروه در مطبوعات مطرح می‌شود. این انتقادها متوجه کاربرد افراطی است و این که آیا مشاوره اصولاً اثر بخش، اخلاقی یا حتی لازم است؟ به نظر می‌رسد که مشاوره نظیر مددکاری اجتماعی در دهه‌ های قبل کانون توجه عمومی شده است در عین حال انتقادهای مثبت ‌تری توسط اسمیل (۱۹۹۷) و هاوارد[۲۳] (۲۰۰۵) مطرح شده است که با هدف اطلاع رسانی و درک بهتر از مسائل مشاوره همراه هستد به این ترتیب مشاوره توسط منابع مطلع آزمون شده است و برآورد می‌شود که در حال حاضر بیش از ۵۰% مطلب‌های عمومی و گروه‌های داوطلب ومؤسسات مجاز خدمات مشاوره‌ای ارائه می‌دهند. این تصویر نمایانگر تردیدی احتمالاً واقع بینانه، در توانایی‌های مشاور است چرا که در آن بیشتر به کنترل مشکل فرد تکیه می‌شود تا بر حل مسائل مراجع وچنین چشم اندزی به کار بستن اصول زیربنایی راجرز در زمینه هم حسی، هماهنگی و توجه بی حد ومرز مثبت به مراجع، دیگر یگانه روش درمانی مؤثر نخواهد بود (وست، ترجمه شهیدی – شیر افکن. ۱۳۸۷؛ ۸۲).
این گونه ادعا که هر کی می‌تواند مشاور باشد نادرست است همان طور که کیپرز[۲۴] (۱۹۶۶) اشاره می کند این واقعیت که معلمان خوب مشاوره‌های مطلوبی انجام می‌دهند به این معنی نیست که همگی مشاوره‌های صحیحی انجام داده‌اند بنابراین این ادعا که هر فردی می‌تواند مشاوره کند موجب تخفیف و دست کم گرفتن مهارت مشاورین و بی اعتباری مسئولیت آنان می‌شود (کینگ، ترجمه قورچیان و جمالی؛ ۱۳۸۹؛ ۱۱).

مشاوره از دیدگاه اسلام:

دین مبین اسلام به مشاوره ومشورت توجه خاصی دارد. مشاوره از دیدگاه اسلام شرکت در اندیشه دیگران وتبادل نظر با آنان است. حضرت علی (ع) فرموده‌اند: من شاورالرجالشارکها فی عقولها یعنی هر کس با افراد با کمال و لایق مشورت نماید در عقل آنها شریک شده است. از نظر اسلام خودرایی باعث هلاکت آدمی است. حضرت علی (ع) با بیان این که «من استبد براید هلک» یعنی هر کس که خود رأی باشد هلاک می‌شود. افراد را از خودرأیی بر حذر می‌دارد. از نظر اسلام مشورت در کارها باعث بهتر شدن کار و استمرار آن می‌شود. در قرآن کریم به پیامبر (ص) خطاب شده: …شاور هم فی الامور فاذا فتوکل علیالله: یعنی ای پیامبر در کارها با مسلمانان مشورت نما و وقتی تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن.
این آیه به چند مطلب اشاره دارد:

 

    1. قبل از تصمیم گیری با افراد مؤمن مشورت شود.

 

    1. مشورت در کارهای مهم صورت گیرد.

 

۳٫پس از مشورت تصمیم گیری کنند.

 

    1. پس از تصمیم گیری بر خداوند توکل نمایند و به رحمت او امیدوار باشند.

 

مشاوره در اسلام دامنه وسیعی دارد و شامل مسائل فردی، خانوادگی و اجتماعی می‌شود.
مشاوره از دیدگاه اسلام در سه معنی به کار رفته است.

 

    1. مشاوره به معنای مشورت در امور شخصی: که به افراد توصیه شده با صاحب نظران مشورت نمایند و از تجارب آنان سود جویند در این رابطه پیامبر (ص) فرموده‌اند: من شاور ذوی الالباب دل علی‌الصواب: یعنی هر کس با صاحبان اندیشه وفکر مشورت نماید راه صواب و خیر را می‌یابد.

 

    1. نظر خواهی از دیگران برای تصمیم گیری مهم اجتماعی وسیاسی

 

در آیه شریفه: و شاورهم فی‌الامور …! یعنی ای پیامبر در کارهای مهم با آنان مشورت نما. از پیامبر خواسته شده تا در مسائل مهم اجتماعی نظر مؤمنان را جویا شود.

 

    1. مشاوره به معنای فرایندی برای کمک به حل مشکلات

 

احادیث زیادی و از جمله: لاظهر کالمشاوره: هیچ پشتیبانی همانند مشاوره نیست … مشاوره را فرایندی برای کمک و پشتیبانی از فرد و کمک به حل مشکلات او قلمداد می‌کند.
مشاوره به مثابه یک فرایند شامل ابعاد زیر است
الف: ایجاد رابطه یاورانه «حسنه»
ب: شناخت مشکل مراجع
ج: ویژگی‌های صلاحدیدهای مشاور
د: روش های برخورد با مشکلات مراجع (روش‌های درمانی).

عوامل موثر در لزوم و گسترش راهنمایی تحصیلی :

بررسی راهنمایی به مفهوم کلی و از جنبه های مختلف، کار ساده ای نیست. ولی دو عامل اساسی زیر، تحول و تغییر و لزوم راهنمایی را در زمان حاضر، بیش از پیش موجب شده است:الف: توسعه پدیده شهر نشینی .ب: ترقی تکنولوژی.
پدیده شهر نشینی، تنوع و تقسیم مشاغل را باعث شده است ، و ترقی تکنولوژی نقش تخصص را در احراز شغل بر جسته کرده است ، به علاوه تحول مستمر تکنولوژی جدید،ایجاب می کند که باید افراد، نه تنها برای مشاغل معین آماده شوند، بلکه توانایی خاصی نیز برای سازش های متوالی و پذیرش دگرگونی ها داشته باشند.چند عامل فرعی زیر که در واقع زاییده دو اصل فوق هستند، در ضرورت و پیدایش فکر راهنمایی و همچنین گسترش آن موثر بوده اند:
۱- اهمیت یافتن آموزش فنی و حرفه ای و گرایش افراد به سوی این نوع مشاغل، تا جایی که بتدریج مراکز کشاورزی را ترک کرده ،و جذب قطب های صنعت و به ویژه خدمات می شوند. این وسعت میدان تغییر مشاغل ، اهمیت مسئله راهنمایی آموزشی و حرفه ای را بر مدیران و مسئولان اقتصادی و تربیتی روشن می کند. ما نیز هم اکنون در مرحله گذار از زندگی کشاورزی، به صنعتی و خدمات هستیم و باید جوانان را برای این مرحله انتقالی آماده سازیم.
۲-  پیدایش افکار انسان دوستانه و نفوذ روز افزون آن به داخل نظام های تربیتی برای رفع مسائل و مشکلات دانش آموزان: افکار عدالت خواهانه ، ابتدا در عرصه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ظاهر شده و سپس نظام های آموزشی را نیز در بر گرفته است.
۳-  افزایش نقش اجتماعی مدارس در هدایت تحصیلی ، سازشی و حرفه ای دانش آموزان : تحولات سریع اجتماعی و اقتصادی ، سنت های دیرینه را در هم می شکند ، و ارزش های تازه ای را جایگزین ارزش های کهنه می سازد . دیگر خانواده ها به تنهایی قادر نیستند تمام مسئولیت های آموزش و پرورش فرزندان خود را بر عهده بگیرند. از طرفی بالا رفتن سطح توقع مردم و نیاز های جدید نیز باعث شده است که پدر و مادر، بیشتر وقت خود را در خارج از خانه به گذارند و فرصتی برای راهنمایی و تربیت کودکان خود نداشته باشند. نقش مسجد و کلیسا هم محدود به آموزش ارزش های اخلاقی شده است. در نتیجه مسئولیت راهنمایی بتدریج از خانواده ها و کلیسا و مسجد، به مدارس انتقال یافته است.
۴- تحول جوامع سنت گرا و خود کامه به آزاد اندیشی و مردمی: تغییرات اجتماعی و سیاسی در جهان ، به افراد علی رغم موقعیت خانوادگی، اجتماعی و طبقاتی ،فرصت تصمیم گیری و انتخاب داده است، و باید به آنها کمک شود که به بهترین شکل ، از فرصت ها، امکانات، و استعداد های خود بهره برداری کنند.
۵-  گسترش علوم و علوم رفتاری: توسعه علوم به طور عام و کلی ، باعث پیدایش رشته های متنوعی شده است که الزاما بر تصمیم گیری دانش آموزان در انتخاب رشته تحصیلی تاثیر گذاشته است. همچنین با پیدا شدن علوم رفتاری به طور خاص ، شناخت ما نیز از فرد و محیط ، متقابلا افزایش یافته است. توسعه حرفه روانشناسی ، مخصوصا بهداشت روانی، باعث تاسیس کلینک های روانی ، و مراکز راهنمایی کودکان شده است. پیشرفت در تهیه آزمون های مختلف هوش، استعداد، رغبت و شخصیت ، راه را برای شناخت بهتر توانایی ها و نارسایی های دانش آموزان، و هدایت آنها براساس این شناخت هموار کرده است. جامعه شناسی به ما کمک کرده تا،نقش افراد را در جوامع بهتر و روشن تر درک کنیم. علم اقتصاد ، اطلاعات حاصل از تجارب کار و نقش و موقعیت افراد در اقتصاد پیچیده را در اختیار ما گذاشته است. و بالاخره مردم شناسی ، که درک ما را از تاریخ فرهنگ ملت ها افزایش داده است.
۶- چگونگی رشد و تکامل انسان : رشد فرد به ویژه از نظر روانشناسی کودک و نوجوان، امر راهنمایی را ضروری ساخته است. زیرا اولا: نوزاد انسان بسی ناتوان تر از نوزاد حیوان است، و در نتیجه بر خلاف حیوان که براساس رفتار غریزی ، خیلی سریع با محیط سازش می کند، و زندگی ساده و یکنواخت خود را دنبال می نماید، به خاطر طولانی بودن دوران کودکی نیازمند مراقبت ، یادگیری و راهنمایی بیشتری است. ثانیا: نوجوان در مرحله بحران بلوغ ، به لحاظ ناسازگاری و آرمان گرایی از سویی و تازگی مشکلات و نداشتن تجربه کافی از سوی دیگر، نیازمند هدایت و راهنمایی است که بتواند به سلامت این دوره را پشت سر بگذارد.
باید توجه داشته باشیم ، که راهنمایی باید در خدمت همه فراگیران باشد و به گروه معینی اختصاص پیدا نکند، زیرا برای همه مشکلاتی پیش می آید.  گر چه جوانان برای یادگیری و کسب معلومات به مدرسه می روند، ولی گاه یک مشکل عاطفی، شدیدا جلوی یادگیری را می گیرد. دانش آموز آشفته و پریشان ، قادر نیست، ذهنش را متوجه تکالیف مدرسه کند.زیرا لازمه یادگیری، رغبت و انگیزه است از طرفی انگیزه هم در بحران احساسات، بتدریج از بین می رود ،و هر ناراحتی ،ناراحتی دیگری را موجب می شود. نگرانی و اضطراب دانش آموز با احساس شکست در کار ، تشدید می شود. باید به دانش آموزان در رفع این بحران کمک شود ، زیرا صرفه نظر از جنبه انسان دوستی آن، چنین کمکی از تلف شدن کوشش های تحصیلی جلوگیری می کند. چه بسا افرادی که ممکن است معلومات لازم را برای امرار معاش آموخته باشند، ولی به علت ناراحتی های عاطفی، و بی نظمی های رفتاری ، نتواند در شغل خود، فرد لایق و با کفایتی باشند و از زندگی لذت ببرند. (www:http،۱۳۹۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




دلایل طرفداران تناسخ عبارت است از: دلایل دینی، شواهد تجربی
۱-دلایل دینی آنها عبارت است از توجیه “عدالت الهی” و تمسک به برخی “آیات قرآن".
۲-شواهد تجربی آنها عبارت است از حالات کسانی که مدعی بیاد آوردن زندگی‌ای پیش از زندگی کنونی می‌باشند، برخی مستقیماً چنین ادعایی می‌کنند و برخی دیگر وقتی تحت تأثیر هیپنوتیزم واقع می‌شوند، به نظر می‌رسد که زندگی قبلی خود را بیاد می‌آورند.

۱-۴-۱-دلایل دینی

 

۱-۴-۱-۱-عدالت الهی

یکی از زمینه‌های عامی که به انحاء مختلف، هم در متون قدیم کلام و فلسفه و هم در مباحث جدید فلسفه دین، در ارتباط با تناسخ وجود دارد، مسأله شرور و عدل الاهی است و مهمترین دلیل و انگیزه کسانی که به تناسخ قائل بوده‌اند، پاسخ، این مشکل بوده است که “چرا انسانها متفاوت به دنیا می‌آیند؟ در این جهان کودکان و حیوانات بی‌گناه رنج می‌برند، انسانها در شرایط نابرابر زاده می‌شوند، مصائب فجیع برای انسانهای نیکوکار واقع می‌شود و انسانهای بدکار در آسایش و نعمت به سر می‌برند. و آیا این با عدالت الهی (خدا) منافات ندارد؟” نظریه تناسخ در پی توجیه این شرور رفع تعارض آن« با عدل الاهی است. مطابق این نظریه بیان شده که: هر کسی که در زندگی قبلی‌اش مرتکب گناهی شده است در مرتبه پایین‌تری آفریده می‌شود و آن کس که اعمال صعودی انجام داده است در وضع بهتری دوباره زائیده می‌شود و این تفاوتها ناشی از اعمال خوب و بد انسانها است و یا به عبارت دیگر هر کسی در زدگی ثمره کردار خود را می‌بیند، آسایش، ثروت و سلامت حاصل نیکوکاری فرد در زندگی گذشته است و تمامی مصائب و آلام حاصل کردارهای ناپسند است.
پایان نامه
بر این نگرش دو دسته نقد وارد است:
دسته اول به نحوه تبین شرور در نظریه تناسخ مربوط می‌شود. این نظریه توجیه وجود شرور را مشروط به استحقاق فرد برای پیش آمدن آن می‌کند و از همین رو شرور را نتایج عمل خود می‌شمرد. در مقابل چنین رویکردی از چند منظر می‌توان استدلال کرد. نخست اعتقاد کسانی چون افلاطون و بعضی فیلسوفان اسلامی و بعضی فیلسوفان اسلامی است که اصولاً شر را امر عدمی می‌شمرند و به این ترتیب صورت مسأله را پاک می‌کنند. از آنجا که دفاع مستدل از خود این تلقی چندان آسان نیست، برای چالش با نگرش معتقدان به تناسخ نیز نمی‌توان آن را برهان قطعی شمرد.
نمونه نقد دیگری که به همین ترتیب ناشی از نگاه خاص به شرور است، تلقی متکلمان اشعری در جهان اسلام است. مطابق موضع اشاعره تعیین عقلانی حسن و قبح امور پذیرفته نیست، از این رو حتی نمی‌توان رنج بردن اطفال بی‌گناه را بد شمرد تا اصلاً نیازی به توجیه آن باشد.(نک: بغدادی، ۲۴۱؛ جوینی، ۲۸۶، شهرستانی ۳۹۵)
ضعف این تلقی که ناشی از طرد استدلال است نیاز به توضیح ندارد. امّا دیگر متکلمان مسلمان در این باره دلایلی اقامه کرده‌اند که مهمترین آنها توجیه معتزله در مسأله آلام و مصائب است. به نظر معتزله و نیز متلکمان شیعی چون: شیخ طوسی و علامه حلی، خدا ممکن است برای امتحان انسان یا برای دفع ضرر یا جلب منفعتی مترتب بر یک مصیبت، او را به آن مصیبت گرفتار کند. هر سه مورد نشان می‌دهد که شرط توجیه رنج‌های انسان یا هر موجود بی‌گناه دیگری منحصراً استحقاق خود او نیست و به این ترتیب نیازی به نظریه تناسخ پدید نمی‌آید.
هم چنین قول به اعواض می‌تواند وجود رنج‌ها را توجیه کند، خدا در عوض هر رنجی به انسان پاداشی در این جهان یا جهان دیگر می‌دهد.
دسته دوم نقد، توفیق فرض تناسخ در توجیه شرور را به زیر سؤال می‌برد، به رغم سخن “ماکس وبر” که تناسخ را منسجم‌ترین نظریه عدل الاهی در سراسر تاریخ بشر خوانده است، مفهوم تناسخ یا مشکلات بنیادینی در توجیه شرور رو به روست. تناسخ- در ظاهر- توضیح می‌دهد که چرا مثلاً فرد «الف» در خانواده‌ای فقیر و با شرایط جسمانی نامطلوب به دنیا آمده است، امّا نمی‌تواند به طور کلی اصل وجود شر را توجیه کند. علاوه بر این، همان طور که “نینیان اسمارت” (دایره المعارف فلسفه) بیان می‌کند، صرف این نکته که مفهوم تناسخ بتواند شرور را تبین کند، هر چند امتیازی برای آن محسوب می‌شود نمی‌تواند دلیل پذیرفتن آن باشد، چرا که اصولاً نمی‌توان فرضیه‌ای را تنها به صرف نتایج مثبت مترتب بر آن و بدون داشتن دلایل متقن در اثبات آن پذیرفت.
(فاطمه مینایی، مقاله نقد و نظر، سال یازدهم، شماره سوم و چهارم)
“جان هیک” در کتاب “فلسفه دین” خود به توضیح این نظریه و جواب به آن می‌پردازد و می‌گوید:
«که اگر این اشکال به عدالت الهی وارد باشد، نظریه تناسخ نمی‌تواند آن را رفع کند، به این بیان که این فلسفه به دنیا آمدن (سیر به عقب برگشتن)، یا آغاز دارد یا ندارد یعنی با یک حیات نخستین وجود دارد یا حیات نخستی نیست و یک سیر قهقرایی بی آغاز از تناسخ وجود دارد.
اگر مطابق آئین هندو حیات نخستینی نیست، آنگاه نابرابری‌ها حیات کنونی ما به تأخیر انداخته می‌شود و هیچگاه توجیه نمی‌شود. یعنی در واقع، راه حلی برای نابرابری‌ها ارائه نشده است، بلکه دائماً به عقب موکول می‌شود. امّا اگر بر خلاف آئین هندو (مطابق تحقیقات باستان شناسان) نوعی حیات نخستین را مسلم فرض کنیم، آنگاه یا باید ارواح انسانها را یکسان فرض کنیم و یا بپذیریم که اختلافاتی و لو اندک در ذاتشان است.
اگر کاملاً یکسان باشند، پس تفاوتهایی که پیش آمده ناشی از عامل خارجی (محیط) بوده است و باز اشکال به عدالت خدا بر می‌گردد که چرا محیط‌ها را یکسان قرار نداده است.
اگر هم تفاوتی در ذات این ارواح نخستین قائل شویم باز نتوانسته‌ایم نابرابریها را توجیه کنیم پس در هیچ حالتی، تناسخ، مشکل نابرابریها را در هنگام تولد حل نمی‌کند و آن را توضیح نمی‌دهد بلکه آن را تا ابد به تأخیر می‌اندازد، زیرا شرایط کنونی را بر اساس یک زندگی سابق توجیه می‌کند و شرایط آن زندگی سابق را نیز بر اساس زندگی قبل‌تر و هیمن طور تا بی‌نهایت. این امر شاید در جهت تأیید قیام نفس به کار آید، امّا درباره مسأله شر به نتیجه‌ای نمی‌رسد.
صورت این استدلال به استدلالی که متکلمان مسلمان در ردّ تناسخ آورده‌اند شبیه است. متکلمان مسلمان نیز به مبدأ فرایند تناسخ توجه کرده‌اند و برای آن علتی خواسته‌اند. تناسخیان- از جمله دو فرقه “نصریه و دروزیه” که امروزه نیز حضور دارند عموماً عصیان و گناه در زندگی پیشین را سبب تناسخ معرفی می‌کردند.
متکلمان در مقابل چنین استدلال می‌کردند که اگر هر رنجی حفظ کیفر گناه باشد، آن امری که سبب گناه شده است، یعنی نخستین تکلیفی که گناه کاران با تن زدن از آن دچار معصیت شده‌اند، توجیه ناپذیر خواهد بود، زیرا تکلیف در هر حال همراه با رنج و مشقت است و این مسأله به دور منتهی خواهد شد.
(جان هیک، ۱۳۷۲،ص۲۸۲)
(قاضی عبدالجبار، ج۱۳، ص۴۱۹، همو، ج۲، ص۴۸۸، جوینی، ۱۳۸۹، ص۲۸۰-۲۸۱، شهرستانی، ج۲، ص۳۹۵)

۱-۴-۱-۲-تناسخ در قرآن کریم (آیات قرآن)

 

یکی از راه‌هایی که هندوها برای خود تناسخ را اثبات می‌کنند این است که می‌گویند «این مطلب، حقیقت وحی شده‌ای است که در «وداها» به آن اشاره شده است».

تناسخ در قرآن کریم به معنای بازگشت با جمیع صفات «هَذَا کِتَابُنَا یَنطِقُ عَلَیْکُم بِالْحَقِّ إِنَّا کُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ (الجاثیه/۲۹)
«این کتاب (ضبط) ما به حق بر شما سخن می‌گوید که ما هر چه بدنیا کرده‌اید همه را درست نگاشته‌ایم (و طبق آن) به پاداش می‌رسید». و جایگزینی «مَا نَنسَخْ مِنْ آیَهٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»؛ (البقره/ ۱۰۶)
«هر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم یا حکم آن را متروک سازیم بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم آیا مردم می‌دانند که خدا بر هر چیز ما قادر است». آمده اما آیاتی صریح در موضوع تناسخ به معنای اصطلاحی نداریم، ولی مفسران حدود بیست آیه را مرتبط با این موضوع دانسته و در ذیل آنها به این بحث پرداخته‌اند و برخی متجاوز از یک هزار آیه قرآنی را که معاد و مسائل مرتبط با آن را اثبات می کند که از آن جمله ۶۰ آیه که درباره جاودانگی در بهشت یا جهنم و در بیش از ۵۰ آیه دوباره زنده شدن انسان در قیامت است. گواه بطلان تناسخ دانسته‌اند به همین دلیل هیچ کس از مسلمانان قائل به تناسخ نشده است تنها گروهی که افکار هندوها و منقولاتی از عرب آنها را به سوی این امر باطل سوق داده است. قرآن کریم تصریح دارد که روح انسان پس از جدا شدن از بدن دوباره به این دنیا باز نخواهد گشت:
« حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا»
آیه در شأن کافرانی است که عمری را به عناد بر حق گذرانده‌اند. کلمه” کَلَّا ” نشانه مردود بودن تناسخ و این که این امر بر خلاف سنت الهی است، بنابراین بازگشت مجددی به دنیا وجود ندارد و خدای سبحان می‌فرماید: اگر برگردند باز همان برنامه‌ها و روش خود را ادامه می‌دهند “وَلوُردّو و لعادو لما نهُوُ عنه…".
امّا برخی از آیاتی که اصحاب تناسخ به آنها استدلال کرده‌اند و بر مطلوب آنان دلالت نداردعبارت است از:
۱-« کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا». (النساء/۵۶)
وجه استدلال:مراد از پوستشان ابدان گذشته است که رها شده‌اند و مراد از پوست‌های دیگر بدنهای جدید است که نفوس به آنها تعلق می‌گیرند. پاسخ این است که دگرگونی در پوست بدن کافران است و اصل بدن و اجزای اصلیش ثابت است و مؤید این نکته عبارت “جُلُودُهُمْ” و “بَدَّلْنَاهُمْ” و نیز روایت امام صادق u می‌باشد. و برای این که مراد از پوست اصل بدن باشد دلیل می‌خواهد.
علاوه بر این، آیات مربوط به روز قیامت است.
۲-« کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِیدُوا فِیهَا» (السجده/۲۰)
وجه استدلال: هر گاه نفوس انسانی بخواهند از بدنهای حیوانی خارج شوند بدان بازگردند، می‌‌شود. پاسخ این است که این آیه اولاً مربوط به فاسقان و این فراز از آیه کنایه از خلود آنان در آتش می‌باشد. ثانیاً برای تأویل و حمل معنای آیه بر خلاف ظاهر دلیل می‌خواهد.
۳-برخی آیه ۳۸ سوره انعام را « وَمَا مِن دَآبَّهٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»؛ «محققاً بدانید که هر جنبده در زمین و هر پرنده‌ای که به دو بال در هوا پرواز می‌کند همگی طایفه‌ای مانند شما (نوع بشر)، هستند ما در کتاب (آفرینش) هیچ چیز را فرو گذار نکردیم آنگاه همه به سوی پروردگار خود محشور می‌شوید».
بر اثبات تناسخ استدلال کرده‌اند و گفته‌اند این آیه می‌گوید حیوانات و پرندگان امتهایی همانند شما هستند و مکلفند در حالی که می‌دانیم آنها ذاتاً همانند ما نیستند.
بنابراین باید قائل به تناسخ شویم و بگوییم روح انسانها پس از جدا شدن از بدن در کالبد پرندگان و حیوانات قرار می‌گیرد تا با این وسیله پاداش و کیفر اعمال خود را ببیند. ارواح انسانها اگر سعادتمند و مطیع خدا و متصف به معارف حقه و اخلاق پاک باشند بعد از مرگ به بدنهای پادشاهان منتقل می‌شوند و هر چه شقی‌تر باشند و بیشتر مستحق عذاب، به بدن حیوانات پست‌تر و حیواناتی که بیشتر رنج و مشقت دارند منتقل می‌شوند. آنگاه استدلال نموده‌اند به آیه‌ مماثلت و گفته‌اند: اقتضای مماثلت در صفات ذاتی است در صفات عرضی مماثلت معتبر نیست. پس ارواح حیوانات خدا شناس، آگاه به سعادت و شقاوت خویش‌اند و خداوند از جنس خودشان برایشان رسولانی فرستاده است. « وَإِن مِّنْ أُمَّهٍ إِلَّا خلَا فِیهَا نَذِیرٌ » و شاهد این قضیه جریان هدهد و مورچه و سایر قصص قرآنی است.
پاسخ این است که تکلیف در صورتی است که مکلف عاقل باشد در حالی که پرندگان و حیوانات عاقل نیستند. آری این آیه این را می‌رساند که مجتمعات حیوانی از جهاتی مثل اصل خلقت و رزق و تکثیر نسل همانند مجتمعات انسانی هستند و هین اندازه در صدق مماثلت کفایت می‌کند. و این شباهت جنبه فعلی دارد نه بالقوه زیرا آنها سهمی از درک و شعور دارند و سهمی از مسئولیت و سهمی از رستاخیز و از این جهت شباهت به انسانها دارند. اشتباه نشود تکلیف و مسئولیت انواع جانداران در یک مرحله خاص ملازم با داشتن رهبر و پیشوا و شریعت و مذهب برای حیوانات نیست آن گونه که برخی پنداشته‌اند بلکه راهنمای آنها درک و شعور باطنی آنهاست یعنی مسائل معینی را درک می‌کنند و به اندازه شعور خود در برابر آن مسئول هستند.
علاوه اگر مثلیت و شباهت عام گرفته شود شباهت در صورت وهیبت و خلقت و اخلاق را هم شامل می‌شود که وجود ندارد. پس آیه “مماثلت” در بعضی از امور را می‌رساند. که از آن جمله است شباهت در اصل برانگیخته شدن که آیه: «و اذا لو حوش حشرت» هم آن را تأیید می کند و این حشر برای دیدن پاداش اعمال و جزای کردار است.
این آیات دلالت صریحی در مسأله تناسخ ندارند و عموم مفسران نیز در باب قیامت و جهنم دانسته‌اند. لذا فقط درباره مواردی که به نحوی بر مسخ شدن انسانها دلالت دارد:
مثل آیه ۱۶۶ سوره الاعراف: « فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُواْ قِرَدَهً خَاسِئِینَ»
پس به ایشان گفتیم بوزینگانی پست باشید.
و آیه ۶۰ سوره المائده: « وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَهَ وَالْخَنَازِیرَ »
و از ایشان میمون و خوک قرار دادیم.
اندکی بحث می‌کنیم:
در خصوص مسخ شدن باید گفت، چنان که از عبارات قرآن هم برمی‌آید در هیچ یک از این موارد گفته نشده است که روح اینها از یک کالبد انسانی در آمده و وارد یک کالبد حیوانی دیگر شده بلکه خود اینها حیوان شده‌اند، یعنی در واقع باطنشان تغییر کرده و ظاهرشان هم مثل باطنشان شد،
به قول علامه طباطبائی:
“چنین انسانی، صورت حیوانیت روی صورت انسانیتش نقش بسته، و چنین کسی انسانی است خوک (نما)، یا انسانی است میمون، نه اینکه انسانیتش رفته و صورتی خوکی یا میمونی به جای صورت انسانی آمده است.
پس وقتی انسان در اثر تکرار عمل، صورتی از صور ملکات کسب کند، نفسش به آن صورت متصّور می‌شود و هیچ دلیلی نداریم بر محال بودن این که نفسا نیّات و صورت‌های نفسانی، همان طور که در آخرت مجسم خواهد شد در دنیا نیز از باطن به ظاهر می‌آید و مجسم می‌شود. لذا انسان مسخ شده انسان است و مسخ شده نه این که مسخ شده‌ای فاقد انسانیت باشد". (علامه طباطبائی، ۱۳۶۴، ص۳۱۴)
ملا صدرا معتقد است به این که برخی از حکیمان بزرگ همچون سقراط، فیثاغورث، آنما ثازیمون، انباذقلس و افلاطون قول به تناسخ نسبت داده شده احتمالاً همین بیان فوق بوده است و تناسخ به این معنای مسخ شدن، هیچ اشکال عقلی ندارد. (صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۸، ص۶-۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]




بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری ‌کرد: سازمانی‌که دارای بعد ثبات در فرهنگ خود باشد برای استقرار مدیریت دانش آماده‌تر و توانمندتر است. یا به عبارت دیگر، بعد ثبات به استقرار مدیریت دانش کمک می‌کند یا برعکس سازمانی که در بعد ثبات ضعیف‌تر باشد در استقرار مدیریت دانش نیز ناتوان‌تر است. در حقیقت، ثبات عبارت است از عدم وقوع مستمر و مکرر حوادث، رفتارها و تحرکاتی که کارکرد منظم یک نظام را مورد تردید قرار دهد. در واقع، ثبات اساس تداوم حیات و سلامت هر سیستم زنده- اعم از سازمان‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامهای دولتی و … است. بدون ثبات هیچ نظامی نمی‌تواند به درستی برنامه‌ریزی کند (شمس، ۱۳۸۳).
دانلود پایان نامه
بر اساس نتیجه به دست آمده می‌توان گفت که هر اندازه مسئولان در برابر اشتباهات کارکنان تا حد امکان گذشت و بردباری نشان دهند و افراد در موقعیت‌های مخاطره آمیز و متضاد توانایی انجام عمل درست را داشته باشند بهتر و مؤثرتر به کسب و خلق دانش جدید تشویق می‌شوند و راحت‌تر می‌توانند دانش خود را در اختیار دیگران قرار دهند.
نتیجه‌گیری از آزمون فرضیه‌ی اخص‌۸:
بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی دو متغیری مشخص گردید که میان معنویت و باورهای دینی و مدیریت دانش یک رابطه مستقیم مثبت قوی در سطح معناداری ۰۱/۰ وجود دارد.
بنابراین می‌توان چنین نتیجه‌گیری‌کرد: سازمانی‌که برای بعد معنویت و باورهای دینی اهمیت زیادی در فرهنگ خود قائل باشد برای استقرار مدیریت دانش آماده‌تر و توانمندتر است. یا به عبارت دیگر، بعد معنویت و باورهای دینی به استقرار مدیریت دانش کمک می‌کند یا برعکس سازمانی که در بعد معنویت و باورهای دینی ضعیف‌تر باشد در استقرار مدیریت دانش نیز ناتوان‌تر است. براساس نتیجه بدست آمده هر اندازه در سازمان‌ها به مسائل معنوی و باورهای دینی بیشتر پرداخته شود کارکنان بیشتر و بهتر به سمت کسب و خلق دانش سوق داده می‌شوند. این بعد یکی از مهمترین ابعادی می‌باشد که بعلت تفاوت فرهنگی کشور اسلامی ما با دیگر کشورها کمتر به آن پرداخته شده و می‌تواند کمک شایانی به بحث استقرار مدیریت دانش در سازمان‌های کشور‌های اسلامی بنماید.
نتیجه‌گیری از آزمون فرضیه‌ی اهم:
بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل همبستگی دو متغیری مشخص گردید که میان فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش یک رابطه مستقیم مثبت قوی در سطح معناداری ۰۱/۰ وجود دارد.
به طور کلی بر اساس نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین عوامل فرهنگ سازمانی و استقرار مدیریت دانش چنین استنباط می‌گردد که همه عوامل فرهنگ سازمانی شامل(رقابت پذیری، مسئولیت اجتماعی، حمایت‌گری، نوآوری، تأکید بر پاداش، جهت گیری عملکرد، ثبات و معنویت) با استقرار مدیریت دانش همبستگی مثبت و معنی‌دار داشته است. ضریب همبستگی موجود نشان می‌دهد که در سازمان مورد نظر، فرهنگ سازمانی نقش مهمی در برقراری مدیریت دانش دارد و هر اندازه فرهنگ سازمانی قوی و حمایتی باشد، استقرار مدیریت دانش نیز با موفقیت صورت خواهد گرفت و بنابراین می‌توان گفت که فرهنگ سازمانی به عنوان شخصیت و شالوده اساسی سازمان نقش اساسی در برقراری یک سیستم مدیریت دانش موفق دارد و سازمان برای این‌که بتواند به طور مؤثری دانش سازمان را نظم بخشیده و در کل سازمان اشاعه دهد ابتدا باید به فرهنگ سازمانی توجه کند و روش‌ها و اصول مورد استفاده برای برقراری سیستم دانایی را با فرهنگ سازمانی منطبق سازد. تحقیقات انجام شده در این زمینه نیز همسو با نتایج این تحقیق است و یافته‌های پژوهش را مورد توجه قرار می‌دهند.
نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نیز حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل تحقیق، معنویت و باورهای دینی بیشترین تاثیر را روی مدیریت دانش دارا می‌باشند.
نتایج حاصل از مبانی نظری تحقیق
از دیدگاه علمی و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل و بررسی مبانی نظری تحقیق، فرهنگ سازمانی، به عنوان “مجموعه ارزش‌ها، باورها و اعتقادات مشترک اعضای سازمان” یک عامل کلیدی در موفقیت مدیریت دانش است و می‌تواند بر روی فرآیندهای مدیریت دانش تأثیر گذارد. دانش در صورتی می‌تواند به طور موثر در سازمان خلق و تسهیم شود، که مورد حمایت فرهنگ سازمان قرار گیرد. ترویج فرهنگ تسهیم، همکاری، اعتماد و یادگیری در سازمان نقش بسزایی در تسهیل خلق و انتقال دانش در سازمان دارند.
پیشنهاد‌ات
الف - پیشنهادهای مبتنی بر یافته‌های تحقیق یافته‌های پژوهش نشان داد که جهت‌گیری عملکرد نقش مهمی در کسب و توسعه دانش دارد بنابراین سازمان گمرک فرودگاه امام خمینی (ره) می‌تواند با تأکید بر نتایج، سازماندهی مناسب وظایف و داشتن انتظارات بالا از عملکرد افراد، آن‌ها را به کسب دانش جدید و توسعه و اشاعه آن در سازمان ترغیب نماید.
ب- یافته‌ها نشان می‌دهد که رقابت‌پذیری سازمان نقش مهمی در استقرار مدیریت دانش دارد، بنابراین سازمان مورد نظر می‌تواند با تأکید بر کیفیت کار و تشویق افراد به انجام کارها با کیفیت بهتر در این راه گام‌هایی بردارد.
ج - حمایت مدیریت بر اساس نتیج تحقیق و پیشینه پژوهش نقش مهمی در کسب دانش جدید دارد و در سازمان مورد نظر اگر چه مدیریت از کارشناسان و کارکنان در انجام کارها تا حدی حمایت می‌کند اما نگرش به آن‌ها به عنوان کلید اصلی موفقیت وجود ندارد. بنابراین مدیریت سازمان با پشتیبانی از افراد در مواقعی که آنها اشتباه می‌کنند و شنیدن و عمل کردن به انتقادات و پیشنهادات آنها و تشویق افراد به اظهار نظر در مورد مشکلات سازمان، آنها را به کسب دانش جدید و اشاعه آن در سازمان ترغیب می‌کند.
د - نتایج پژوهش نشان داده است که افراد تا حد زیادی از عضویت در سازمان راضی هستند و سازمان را هویت خود می دانند و مدیریت سازمان بایستی با ایجاد همسویی میان اهداف کارکنان و اهداف سازمان و تقدیر از افراد در مواقع مورد نیاز و ایفا یک نقش حمایتی از افراد این روند را بهبود بخشند و افراد را به کسب دانش جدید و تسهیم آن با کل سازمان تشویق کند.
ه - نتایج پژوهش نشان می‌دهد که انجام کارها به صورت سیستمی و همکاری میان افراد در اجرای یک سیستم مؤثر مدیریت دانش نقش مهمی دارد. سازمان می‌تواند با تشویق افراد به تیم‌گرایی و همکاری با یکدیگر در امور و ترویج فرهنگ مشارکتی در سازمان و تقدیر از افراد در قبال کار گروهی و تیمی به بهبود این فرایند کمک کند.
و - سرعت سازمان در جذب افراد شایسته و صاحب دانش مورد نیاز سازمان و همچنین به کارگماری افراد در مشاغل تخصصی و پشتیبانی از ان ها در برقراری مؤثر مدیریت دانش به سازمان کمک می‌کند.
ز- نتایج تحقیق نشان می‌دهد که وجود یک سیستم پاداش دقیق بر اساس عملکرد و شایستگی افراد در برقراری یک سیستم مؤثر مدیریت دانش کمک می‌کند، بنابراین برقراری یک سیستم پاداش که مبتنی بر قابلیت‌های افراد و عملکرد آن‌ها باشد در سازمان ضروری به نظر می‌رسد و برعکس ان نیز موجب سرخوردگی و نامیدی در افراد می‌گردد .
ح- نتایج تحقیق نشان می‌دهد معنویت، توجه به مسائل دینی و مذهبی و انجام وظایف شرعی موجب تشدید احساس مسئولیت و میل به پیشرفت وتعالی درکارکنان می‌شود و افراد را به سمت استقرار مدیریت دانش سوق می‌دهد. بنابراین سازمان باید جهت انجام فرایض دینی و مذهبی، آشنایی با تکالیف شرعی، ولایت مداری و آموزش فریضه امر به معروف و نهی از منکر بصورت صحیح و منطقی زمینه‌های لازم را برای کارکنان فراهم سازد.
ت - با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی رابطه مؤثر و قوی با مدیریت دانش دارد و از آن‌جایی که وضعیت فرهنگ سازمانی در سازمان مزبور نسبتاً خوب است لذا توصیه می‌گردد با مدیریت تغییر فرهنگ سازمانی، شاخصه‌های فرهنگی مفید و مؤثر بر مدیریت دانش حفظ و تقویت گشته و شاخصه‌هایی که نامطلوب و غیر مؤثر بودند تغییر یا اصلاح شوند.
پیشنهاد برای پژوهش‌های آتی
الف-تاثیر شاخص معنویت و باورهای دینی بر مدیریت دانش، از طریق یک تحقیق آزمایشی مورد ارزیابی قرار گیرد و نتایج حاصل با نتایج این تحقیق مقایسه و یکی بودن گفته با عمل بررسی شود.
ب-با وجود فرهنگ غنی اسلامی و تمدن باستانی کشورمان دلیل عدم پیشرفت لازم در استقرار مدیریت دانش در سازمان‌ها مورد بررسی قرار گیرد.
موانع و محدودیت‌های تحقیق
محدودیت‌ها به عنوان یک واقعیت، حرکت به سوی هر هدفی را کند می‌نمایند. مشکلات، موانع و محدودیت‌هایی که برسر راه این پژوهش وجود داشت عبارتند از:
الف- آشنا نبودن برخی از اعضای نمونه آماری با مفاهیم فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش و برخی واژه‌های تخصصی که با انجام جلسات توجیهی و توضیحات لازم به هنگام پخش پرسش‌نامه تا حدی رفع گردید.
ب-تاخیر در پاسخ و یا عدم پاسخ به تعدادی از پرسش‌نامه‌های توزیع شده نیز در طولانی شدن این پژوهش تاثیر بسیاری داشته است.
ج-گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) سازمانی زیر مجموعه وزارت دارایی در رابطه با مسایل مالیاتی کشور می‌باشد. به همین جهت در برقراری ارتباط با کارکنان سازمان، دارای محدودیت های خاص خودش می‌باشد.
خلاصه فصل پنجم
در این فصل ضمن بیان تایید فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی، در خصوص نتایج بدست آمده بحث شد و با نتایج تحقیقات سایر محققین مقایسه شد. سپس پیشنهادات کاربردی بر اساس فرضیات تحقیق به سازمان مورد مطالعه و محقیقن آتی ارائه شد. در نهایت، به محدویت‌های پژوهش نیز اشاره گردیده است.

ضمیمه و پیوست‌
پرسش‌نامه (پیوست الف)
بسمه تعالی
احتراماً، پرسش‌نامه‌ای که پیش روی شماست جهت بررسی رابطه بین عوامل فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت دانش در گمرگ فرودگاه بین المللی امام خمینی(ره) می‌باشد. نظرات شما خبرگان گرامی ما را در انجام هر چه بهتر این تحقیق یاری خواهد رسانید. از آن جایی که اطلاعات این پرسش‌نامه‌ صرفاً در جهت اهداف علمی به کار گرفته خواهد شد نیازی به ذکر نام پاسخ دهنده و نام قسمت نمی‌باشد و پژوهش‌گر خود را مکلَّف می‌داند که اطلاعات مندرج در پرسش‌نامه را محرمانه تلقی نموده و هیچ‌گونه استفاده‌ی غیرعلمی از آن به عمل نیاورد. لطفا برای هر سوال یک گزینه را با علامت انتخاب نمایید.
‌از این که حوصله به خرج می‌دهید و با دقت کامل به سئوالات جواب می‌دهید متشکرم و از خداوند منان برای شما آرزوی توفیق روز افزون دارم.
با تقدیم احترام
جنس: زن مرد
تحصیلات: دیپلم فوق دیپلم لیسانس فوق لیسانس دکتری
رشته و تخصص : مرتبط با موضوع غیر مرتبط با موضوع
سابقه کار: تا ۱۰ سال ۱۱ تا ۲۰ سال ۲۱ تا ۳۰ سال ۳۱ سال به بالا
سن: تا ۳۰ سال ۳۱ تا ۴۰ سال ۴۱ الی ۵۰ سال ۵۰ سال به بالا

 

ردیف مولفه‌های مدیریت دانش خیلی کم کم متوسط زیاد بسیار زیاد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:55:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم