جدول۲۸-۴ سرمایه طبیعی گندمکاران ۹۴

جدول ۲۹-۴ سطح بندی سرمایه طبیعی گندمکاران ۹۴

جدول ۳۰-۴ سرمایه مالی گندمکاران ۹۵

جدول ۳۱-۴ سطح بندی سرمایه مالی گندمکاران ۹۵

جدول۳۲-۴ تعداد عضویت گندمکاران در گروه های اجتماعی- سیاسی ۹۶

جدول ۳۳-۴ توزیع فراوانی مؤلفه پیوند سرمایه اجتماعی در میان گندمکاران ۹۷

جدول ۳۴-۴ توزیع فراوانی مؤلفه پل ارتباطی سرمایه اجتماعی در میان گندمکاران ۹۸

جدول ۳۵-۴ سرمایه اجتماعی گندمکاران ۹۹

جدول ۳۶-۴ سطح بندی سرمایه اجتماعی گندمکاران ۹۹

جدول ۳۷-۴ ظرفیت سازگاری گندمکاران ۱۰۰

جدول ۳۸-۴ سطح بندی ظرفیت سازگاری گندمکاران ۱۰۰

جدول ۳۹-۴ آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی ۱۰۱

جدول ۴۰-۴ سطح بندی آسیب پذیری گندمکاران ۱۰۱

جدول ۴۱-۴ رابطه بین ویژگی های فردی گندمکاران با حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی ۱۰۳

جدول۴۲-۴ مقایسه میانگین در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس محل سکونت ۱۰۴

جدول۴۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس شغل اصلی ۱۰۵

جدول۴۴-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع فعالیت کشاورزی ۱۰۷

جدول۴۵-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع کشت ۱۰۸

جدول۴۶-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع مالکیت زراعی ۱۰۹

جدول۴۷-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع منبع آب ۱۱۰

جدول۴۸-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس استفاده یا عدم استفاده از بیمه محصول ۱۱۱

جدول ۴۹-۴ تعداد افراد در هر خوشه حاصل از تحلیل خوشه ای ۱۱۲

جدول ۵۰-۴ میانگین در معرض قرار گرفتن افراد در هر خوشه ۱۱۲

جدول ۵۱-۴ تعداد افراد در هر خوشه حاصل از تحلیل خوشه ای ۱۱۳

جدول ۵۲-۴ میانگین حساسیت افراد در هر خوشه ۱۱۳

جدول۵۳-۴ تعداد افراد در هر خوشه حاصل از تحلیل خوشه ای ۱۱۴

جدول ۵۴-۴ میانگین ظرفیت سازگاری افراد در هر خوشه ۱۱۵

جدول ۵۵-۴ تعداد افراد در هر خوشه حاصل از تحلیل خوشه ای ۱۱۵

جدول ۵۶-۴ میانگین آسیب پذیری افراد در هر خوشه ۱۱۶

جدول ۵۷-۴ تبیین آسیب پذیری گندمکاران بر اساس مؤلفه های سازنده آن ۱۱۷

فهرست اشکال

شکل ۲-۱ انواع خشکسالی و پیامدهای آن(کرمی،۱۳۸۸، ۵) ۱۲

شکل ۲-۲ اثرات و پیامدهای خشکسالی(پائول۱۹۹۸، ص:۳۶۹) ۱۴

شکل ۲-۳ تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم مخاطرات طبیعی بر جامعه(افتخاری و همکاران،۱۳۸۸، ۳۱) ۱۹

شکل ۲-۴ درصد افراد زیان دیده بر اثر بلایای طبیعی در خاورمیانه در سال های ۲۰۰۸-۱۹۷۸(حیاتی،۱۳۸۸،۱۱۶) ۲۰

شکل ۲-۵ درصد افراد زیان دیده بر اثر خشکسالی در جهان در سال های۲۰۰۴-۱۹۰۰(حیاتی،۱۳۸۸،۱۱۵) ۲۱

شکل ۲-۶ چرخه مدیریت ریسک و مدیریت بحران (خسروی پور، ۱۳۸۹، ۳۳). ۲۴

شکل ۲-۷ فرایند مدیریت ریسک(پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲، ۹) ۲۶

شکل ۲-۸ رویکرد یکپارچه به آسیب پذیری نسبت به مخاطرات طبیعی و تلقی آن به عنوان خصیصه ای از سیستم زوجی انسانی-محیطی (قدیری و همکاران،۱۳۸۷، افتخاری و همکاران،۱۳۸۸) ۲۷

شکل ۲-۹ حلقه های کلیدی مفهوم آسیب پذیری(افتخاری و همکاران،۱۳۸۸ ،۳۳). ۳۲

شکل ۲-۱۰ چارچوب ریسک – خطر (افتخاری و همکاران،۱۳۸۸، ۳۶) ۳۳

شکل ۲-۱۱ عوامل مؤثر بر آسیب پذیری (دانتیما و کزنری،۲۰۱۳). ۳۶

شکل ۲-۱۳ انواع آسیب پذیری کشاورز در برابر خشکسالی(اقتباس از: پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲ :۱۱) ۳۸

شکل ۲-۱۴ نقش ظرفیت در کاهش آسیب پذیری(پورطاهری و همکاران،۱۳۸۹،۲۸) ۴۲

شکل ۲-۱۵ چارچوب مفهومی معیشت پایدار (منبع: اداره توسعه بین الملل، ۲۰۰۲) ۴۴

شکل ۲-۱۶ چارچوب مفهومی برای ارزیابی آسیب پذیری کشاورزان به تغییر اقلیم(درسا و همکاران،۲۰۰۸) ۵۰
پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل ۲-۱۷ مدل تحقیق ۵۲

فهرست روابط

رابطه ۱-۳ فرمول محاسبه در معرض قرار گرفتن ۷۰

رابطه۲-۳ فرمول محاسبه حساسیت ۷۰

رابطه ۳-۳ فرمول شاخص آسیب پذیری ۷۳

رابطه ۴-۳ فرمول استاندارد کردن برای رفع اختلاف مقیاس ها ۷۵

رابطه ۵-۳ محاسبه شاخص بر اساس وزن های به دست آمده از PCA 75

رابطه ۱-۴ فرمول شاخص سرمایه انسانی ۹۱

رابطه ۲-۴ فرمول شاخص سرمایه طبیعی ۹۴

رابطه ۳-۴ فرمول شاخص سرمایه اجتماعی ۹۸

رابطه ۴-۴ فرمول ساخت شاخص ظرفیت سازگاری ۹۹

رابطه ۵-۴ فرمول شاخص آسیب پذیری ۱۰۰

فصل اول

مقدمه

فصل اول: مقدمه

۱- ۱ مقدمه

خشکسالی، کمبود آب و اثرات آن بر تولیدات کشاورزی و توسعه اقتصادی یکی از نگرانی های عمده جهانی محسوب می شوند و از بزرگترین چالش هایی هستند که توسعه ی کشاورزی کشور در حال و آینده با آن مواجه خواهد بود (امامی بیستگانی و سیادت، ۱۳۸۸؛ لیو و همکاران[۱]،۲۰۰۸). خشکسالی در چند دهه اخیر یک پدیده شایع و یکی از علل اصلی کاهش تولید بوده است (حیاتی و همکاران[۲]،۲۰۱۰). همچنین خشکسالی در مقایسه با سایر بلایای طبیعی مانند: سیل، آتشفشان، طوفان و حتی زلزله، بیشترین خسارت را در سال های گذشته در کشور به جا نهاده است و این در حالی است که به دلیل بطئی بودن روند وقوع آن و نمایان شدن تأثیر تخریبی آن پس از مدت زمان نسبتأ طولانی، کمتر مورد توجه و حساسیت برنامه ریزان و سیاستگذاران برای مطالعه، بررسی و نحوه برخورد با آن قرار گرفته است (حیاتی و همکاران،۱۳۸۸ ؛ دهزاد و همکاران،۱۳۸۸؛ وزارت جهاد کشاورزی استان خوزستان، ۱۳۹۰).
خشکسالی طی دوره های مختلف، همه بخش های کشور به خصوص بخش کشاورزی را با خود درگیر ساخته است (تقوایی ابریشمی،۱۳۸۸). معیشت در جامعه وابسته به بخش کشاورزی است و بیش از ۷۵ درصد محصولات کشاورزی در مناطق روستایی تولید می­ شود در حالی که بخش کشاورزی وابسته به آب و هوا می باشد و تنوع آب و هوا به شدت تولید محصول را تحت تأثیر قرار می­دهد. خشکسالی از طریق تأثیرگذاری بر فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جامعه، منجر به آسیب پذیری جامعه می شود و با توجه به اینکه اقتصاد روستایی اتّکای قابل توجهی به فعالیت های کشاورزی دارد، شعاع تأثیر پدیده ی خشکسالی در مناطق روستایی، بیش از نقاط دیگر بوده است. اثرات و پیامدهای خشکسالی معمولأ ابتدا بر کشاورزی، تولید مواد غذایی، منابع آبی و در نتیجه بر زندگی و معیشت کشاورزان که ذی­نفعان کلیدی و تولید کنندگان اصلی محصولات کشاورزی و مواد غذایی هستند ظاهر می شود و به طور مستقیم زندگی و الگوهای معیشت روزانه آن ها را تحت تأثیر قرار­می دهد و منجر به آسیب پذیری خانوارهای کشاورزان و ناپایداری معیشت آنان می گردد (ویلهایت[۳]، ۱۹۹۳؛ صالح و مختاری،۱۳۸۶؛ زمانی و همکاران،۱۳۸۸؛ پور طاهری و همکاران،۱۳۸۹؛ پیتمن و همکاران[۴]،۲۰۱۱ ؛ حبیبا و همکاران[۵]،۲۰۱۲). علی رغم گستردگی و تنوع خسارات و آسیب های ناشی از خشکسالی، ماهیت چند بعدی و پویای آن ها موجب شده که مطالعه آسیب پذیری جوامع و بخش های مختلف نسبت به خشکسالی دشوار باشد درحالی که درک ماهیت آسیب پذیری[۶]، نقش مهمی در کاهش اثرات و پیامدهای خشکسالی دارد (کشاورز، ۱۳۸۹). تجزیه و تحلیل آسیب پذیری نسبت به خشکسالی در زمینه کشاورزی و امنیت غذایی جهانی، به ویژه با توجه به الگوهای افزایش مخاطرات اقلیمی برای کشورهای مستعد مخاطرات متفاوت در جهان، حیاتی است(جایانتی و همکاران[۷]،۲۰۱۳). اندرسون و وودرو [۸](۱۹۹۸) نیز توسعه پایدار را فرایند کاستن از آسیب پذیری ها و افزایش ظرفیت های محلی تعریف کرده اند (پورطاهری و همکاران، ۱۳۸۹). بنابراین، سنجش آسیب پذیری کشاورزان نسبت به خشکسالی، گامی مهم در پرداختن به موضوع آسیب پذیری نسبت به خشکسالی در کشور است و می تواند به مدیریت خشکسالی کاهش گرا[۹] منجر شود (گیکن و همکاران[۱۰]،۲۰۱۲).

۲-۱ بیان مسئله

استان خوزستان یکی از قطب های اصلی فعالیت های کشاورزی کشور محسوب می شود (مینایی و همکاران،۱۳۸۸)، ۸۰ درصد از کل سطح زیر کشت و ۶۲ درصد از تولید غذای اصلی در جهان مربوط به کشت گندم است (مونگی و همکاران،۲۰۱۰). برآوردهای موجود نشان می دهد که نیاز کشور به گندم تا سال ۱۴۰۰ از مرز۲۰ میلیون تن در سال خواهد گذشت (کوچکی و نصیری،۱۳۸۷). گندم عمده ترین محصول زراعی در خوزستان بوده و رتبه دوم کشت این محصول در کشور به خوزستان اختصاص دارد. بر اساس آمار موجود در سال زراعی ۱۳۸۹- ۱۳۸۸ ، از کل اراضی زیر کشت گندم استان خوزستان( ۸۸۹ هزار هکتار)، ۶۰۵ هزار هکتار( ۶۸ درصد) به گندم آبی و ۲۸۴ هزار هکتار(۳۲درصد) به گندم دیم اختصاص دارد. میانگین تولید کل گندم نیز حدود ۱۳۷۳ تن بوده که سهم گندم آبی ۱۲۴۸ تن(۹۱ درصد) و گندم دیم ۱۲۴ هزار تن(۹ درصد) می باشد (گوشه وغالبی،۱۳۹۱ و اداره آمار و فناوری اطلاعات جهاد کشاورزی استان خوزستان،۱۳۹۲).

بر اساس گزارش سازمان ملل در آینده ای نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد و از ایران نیز به عنوان یکی از بحرانی ترین کشورهای درگیر کمبود آب در آینده نام برده می شود (پور طاهری و همکاران،۱۳۹۲). خشکسالی ها و کم آبی سال های اخیر باعث کاهش منابع آب با کیفیت مطلوب در خوزستان شده است و ناخواسته بهره برداری از منابع آب با کیفیت نامطلوب برای آبیاری گندم را افزایش داده است (گوشه و غالبی،۱۳۹۱) همین امر سبب شده استان خوزستان با داشتن رتبه دوم در تولید گندم در کشورمان، قسمت بزرگی از تولید گندم خود را از دست بدهد (تقوایی ابریشمی، ۱۳۸۸). سطح زیر کشت گندم در کشور ما بسیار بالا است (میران زاده و امام،۱۳۸۸) و تولید آن به ویژه به صورت کشت دیم وابستگی بالایی با مقدار نزولات جوی و برخی از عوامل اقلیمی دارد. در استان خوزستان به علت خشکسالی، کافی نبودن بارندگی و توزیع نامناسب باران در سال های اخیر ، سطوح چشمگیری از گندم زارها، قابل برداشت نبوده و یا عملکرد کمی دارند که میزان تولید کل گندم کشور را تحت تأثیر قرار داده است(تاتاری و همکاران،۱۳۹۰). خشکسالی نه تنها باعث خسارات کشاورزی برای کشاورزان می­ شود بلکه درآمد آن ها، فرصت های شغلی و نهاده ها و سرمایه گذاری آن ها را در بخش کشاورزی کاهش می دهد (حبیبه و همکاران،۲۰۱۲). این خسارات ادامه آسیب پذیری کشاورزان نسبت به خشکسالی را نشان می­دهد (گیکن و همکاران،۲۰۱۲) و کاهش خسارات نیازمند فهم صحیح علل و راه حل های مناسب می باشد که در این زمینه، آسیب پذیری به عنوان تعیین کننده اصلی معرفی می شود (افتخاری و همکاران، ۱۳۸۷).

آسیب پذیری نسبت به خشکسالی حاصل مجموعه ای پیچیده، چندگانه و همبسته از عوامل اجتماعی- اقتصادی است که مطالعه آن را دشوار می کند. درحالی که تبیین آسیب پذیری و عوامل اثرگذار بر آن، عامل کلیدی در کاهش اثر بخش خسارات خشکسالی به شمار می رود (بریکمن[۱۱]، ۲۰۰۶؛کشاورز، ۱۳۸۹؛ وزارت جهاد کشاورزی، ۱۳۹۰). از این رو ، شناخت میزان آسیب پذیری نسبت به خشکسالی کشاورزان و خانوارهای آنان برای نیل به جامعه ای پایدار ضروری می باشد. با توجه به این­که بررسی آسیب پذیری نسبت به خشکسالی به صورت عادی در سطح محلی اتفاق می­افتد، مطالعات فاجعه باید قادر به تبیین ماهیت آسیب پذیری در سطح محلی و به ویژه در سطح خانوار باشند (لیو و همکاران، ۲۰۰۸؛ کشاورز و همکاران،۱۳۸۹؛ قدیری و افتخاری ،۱۳۹۲). از این رو هدف این پژوهش تبیین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی می باشد و تمامی بررسی های آن در سطح خانوار صورت گرفته است و در این راستا سؤالاتی مطرح می شود، میزان در معرض قرار گرفتن خشکسالی گندمکاران چگونه است؟ حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی چقدر است؟ گندمکاران چه ظرفیتی برای سازگاری با خشکسالی دارند؟ آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی چه میزان است؟ هر کدام از شاخص های آسیب پذیری تا چه حد آسیب پذیری کشاورزان را تبیین می کند؟ این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است تا آسیب پذیری گندمکاران را نسبت به خشکسالی بسنجد و جامعه مورد مطالعه را به گروه هایی با آسیب پذیری متفاوت طبقه بندی کند به این امید که سیاست ها و برنامه ریزی ها در راستای کاهش آسیب­پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی براساس اصلی ترین مؤلفه های شناسایی شده صورت گیرد.

۳-۱ اهمیت و ضرورت موضوع

تنها در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۲۲۰ هزار نفر در سراسر جهان بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست داده اند. بررسی های آماری بلایای طبیعی، از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲ نشانگر روند افزاینده بلایا است (وزارت جهاد کشاورزی،۱۳۹۰). کشور ما همواره در معرض بلایای طبیعی، همچون سیل، زلزله وخشکسالی قرار دارد به گونه ای که از ۴۰ بلای اتفاق افتاده در جهان، ۳۱ مورد آن در ایران اتفاق می افتد (زمانی و همکاران،۱۳۸۸). خشکسالی پیچیده ترین، مبهم ترین و مخاطره آمیزترین سانحه طبیعی بوده است که طیف گسترده ای از اقلیم ها و اکو­سیستم ها را تحت تأثیر قرار می دهد و اثر آن بسیار بیشتر از سیل، زلزله و گرد و غبار است، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد (پورطاهری و همکاران، ۱۳۹۲؛ حیاتی و همکاران،۲۰۱۰؛ حبیبا و همکاران،۲۰۱۲). همچنین بلایای با شروع آهسته، مانند خشکسالی، به طور مداوم منابع کشاورزان را سریع تر از آن که بتوانند آن ها را دوباره بسازند، از بین می برند (حیاتی و همکاران،۲۰۱۲). پدیده­ خشکسالی به شرایطی اطلاق نمی­ شود که میزان بارندگی متوقف شود، بلکه به شرایطی گفته می شود که ریشه ی گیاهان دیگر قادر نباشند آب مورد نیاز خود را از رطوبت خاک جذب کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۹۱). خشکسالی دارای انواع مختلفی است که یکی از مهم ترین آن‌ها خشکسالی کشاورزی است و زمانی بوجود می آید که در فاصله بین دو بارندگی ذخیره رطوبتی منطقه ریشه در خاک برای زنده ماندن محصولات کشاورزی و گیاهان طبیعی و مراتع کفایت نکند (تقوایی و همکاران، ۱۳۸۷). همچنین خشکسالی به عنوان یک پدیده نامطمئن و غیر قابل پیش بینی، پدیده ای متناوب و منطقه ای است که با کمبود آب در هوا و خاک بر عملکرد و تولیدات محصولات کشاورزی تأثیر گذاشته و با ایجاد قحطی و گرسنگی بر شرایط اقتصاد معیشتی آسیب های جبران ناپذیری را وارد می­ کند (پورطاهری و همکاران، ۱۳۹۲؛ حیاتی و همکاران،۲۰۱۰). دیگر نتایج خشکسالی شامل؛ کاهش محصول و تلفات دام در سطح وسیع، کمبود آب و مواد غذایی، افزایش بیماری، استرس و دیگر مشکلات اجتماعی، کاهش تولید برق آبی و افزایش فرسایش خاک و وقوع آتش سوزی، مهاجرت های اجباری توده ای به مناطق شهری و کشورهای دیگر و به طور کلی افزایش بدهی ها و کاهش امنیت در سطوح محلی و ملی است (حیاتی و همکاران،۲۰۱۰). در حالی که خشکسالی در مقیاس محلی و تأثیر آن بر چرخه محصول بسیار شایع تر است. در این میان کشاورزی با توجه به وابستگی به آب و به عنوان یکی از بخش های مهم اقتصادی هرکشور، معمولأ اولین بخشی است که در هنگام خشکسالی آسیب می­بیند و همین امر موجب به صدا درآمدن زنگ خطر برای جامعه کشاورزی است که بیشترین تبعات ناشی از خشکسالی را تجربه می کنند و به یک قشر آسیب پذیر تبدیل می­گردند (جوادنیا و مباشری، ۱۳۸۶؛ تقوایی و همکاران، ۱۳۸۷؛ شرفی و زرافشانی،۱۳۸۹). آسیب پذیری جوامع روستایی که ممکن است ناشی از عوامل مختلفی مانند؛ سیل، طوفان، زلزله، آتش سوزی، خشکسالی و غیره باشد یکی از مواردی است که به شدت مورد توجه برنامه ریزان در سراسر جهان می­باشد (خسروی پور، ۱۳۸۹). پیشگیری و کاهش خشکسالی در بهبود توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی دارد و بدون برنامه ریزی امکان پذیر نمی باشد. یکی از جنبه های مهم برنامه ریزی و کاهش اثرات خشکسالی، سنجش آسیب پذیری است تا از طریق آن بتوان توانایی کشاورزان را برای سازگاری نسبت به این پدیده زیان بار افزایش داد (شرفی و زرافشانی،۱۳۸۹؛ احمدی و همکاران،۱۳۸۹؛ وزارت جهاد کشاورزی،۱۳۹۰ و گیکن و همکاران،۲۰۱۲). آسیب پذیری اغلب از اجزایی تشکیل شده که شامل قرار گرفتن در معرض و حساسیت به تنش های خارجی و ظرفیت سازگاری است. قرار گرفتن در معرض، درجه ای است که یک سیستم استرس های محیطی ، اجتماعی و یا سیاسی را تجربه می کند. حساسیت، درجه ای است که یک سیستم به تغییر شرایط آب و هوایی پاسخ می دهد. ظرفیت سازگاری، توانایی یک سیستم برای تکامل یافتن به منظور انطباق با خطرات زیست محیطی و یا تغییر سیاست ها و گسترش طیف وسیعی از تنوع ها است به طوری که بتوان با آن ها کنار آمد(ادگر،۲۰۰۶). شناسایی آسیب پذیری نسبت به خشکسالی ، گامی مهم در کاهش خسارات خشکسالی و امنیت غذایی و در نتیجه کاهش آسیب پذیری نسبت به خشکسالی در کشور است و برای برنامه ریزی به منظور مدیریت خشکسالی ضروری است (خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲؛ گیکن و همکاران،۲۰۱۲).

۴-۱ محدوده پژوهش

این پژوهش در سال ۱۳۹۳ در شهرستان باوی از توابع استان خوزستان، با موضوع تبیین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی صورت گرفت.

۵-۱ اهداف تحقیق

۱-۵-۱ هدف اصلی

هدف کلی این تحقیق تبیین آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در سطح خانوارهای گندمکاران شهرستان باوی است.

۲-۵-۱ اهداف اختصاصی

  • تعیین میزان در معرض خشکسالی قرار گرفتن گندمکاران مورد مطالعه؛
  • تعیین میزان حساسیت گندمکاران مورد مطالعه نسبت به خشکسالی؛
  • تعیین ظرفیت سازگاری گندمکاران مورد مطالعه نسبت به خشکسالی؛
  • تعیین میزان آسیب پذیری گندمکاران مورد مطالعه نسبت به خشکسالی؛
  • طبقه بندی گندمکاران بر اساس میزان حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی.

۶-۱تعریف واژگان

  • خشکسالی

خشکسالی عبارت است از کاهش معنی دار بارندگی نسبت به شرایط نرمال در یک دوره زمانی طولانی که به کمبود آب برای بخش هایی همچون کشاورزی، جوامع مردمی و محیط زیست منجر می گردد (مرکز ملی کاهش خشکسالی[۱۲]،۲۰۱۲).

  • در معرض قرار گرفتن

در معرض قرارگرفتن، میزانی است که یک سیستم در معرض تغییرات آب و هوایی قابل توجهی قرار می­گیرد و استرس های محیطی، اجتماعی و یا سیاسی را تجربه می کند. همچنین مربوط به درجه ای از تنش آب و هوا است که ممکن است به صورت تغییرات طولانی مدت در شرایط آب و هوایی و یا به صورت تغییرات در تنوع آب و هوا، از جمله میزان و فراوانی مخاطرات نشان داده شود (IPCC، ۲۰۰۱ ، ادگر[۱۳]،۲۰۰۶ و درسا و همکاران،۲۰۰۸).

  • حساسیت

حساسیت، پاسخ مثبت و یا منفی یک سیستم به تغییر شرایط آب و هوایی است (IPCC, 2001 ، ادگر،۲۰۰۶).

  • ظرفیت سازگاری

ظرفیت سازگاری، توانایی یک سیستم برای تکامل به منظور انطباق با خطرات زیست محیطی و طیف وسیعی از تغییرات است به طوری که بتوان با آن ها کنار آمد ( ادگر،۲۰۰۶) و توانایی برای تنظیم با استرس های اقلیمی موجود یا پیش بینی شده و یا توانایی مقابله با پیامدهای ناشی از این استرس ها می باشد(درسا و همکاران، ۲۰۰۸).

  • آسیب پذیری

آسیب پذیری به تغییر اقلیم تابعی است از: در معرض قرار گرفتن[۱۴](E)، حساسیت[۱۵] به تنش های خارجی(S) و ظرفیت سازگاری[۱۶](Ac). چارچوب آسیب پذیری بر پایه این سه بعد اصلی تعریف شده است(کسپرسون و کسپرسون[۱۷]،۲۰۰۱؛ IPCC،۲۰۰۱؛ ادگر[۱۸]،۲۰۰۶؛ فرانزک و همکاران[۱۹]،۲۰۱۲؛ سورسو و همکاران[۲۰]، ۲۰۱۳).

۷-۱محدودیت ها و مشکلات پژوهش

  1. مشکلات تردد به روستاهای مورد مطالعه؛
  2. عدم وجود آمارهای دقیق، به هنگام و کافی در سطح خانوارهای روستایی؛
  3. دشوار بودن تکمیل پرسشنامه با توجه به پایین بودن سطح سواد اکثر گندمکاران و دشوار بودن برقراری ارتباط با آنان

فصل دوم

مروری بر پژوهش های انجام شده

فصل دوم: مروری بر پژوهش های انجام شده

۱-۲ مقدمه

این فصل در شش بخش ارائه گردیده است. در بخش اول به بررسی مبانی نظری مرتبط با مفهوم و انواع خشکسالی پرداخته شده است. بخش دوم، در مورد اثرات و پیامدهای خشکسالی و بخش سوم مشتمل روند خشکسالی در جهان و ایران می باشد، بخش چهارم مدیریت خشکسالی، بخش پنجم آسیب پذیری نسبت به خشکسالی، در بخش ششم به تعریف و مفهوم آسیب پذیری، انواع آسیب پذیری، ابعاد آسیب پذیری، عوامل مؤثر بر آسیب پذیری و سنجش آسیب پذیری و در بخش آخر به سوابق موضوع پرداخته شده است.

۲-۲ خشکسالی و انواع آن

۱-۲-۲ تعریف و مفهوم خشکسالی

علی اغم این که حداقل ۱۵۰ تعریف متفاوت از خشکسالی توسط متخصصین هواشناسی، آب و هواشناسی، کشاورزی، هیدرولوژی و علوم اجتماعی پیشنهاد شده است، تعریف جامع و دقیقی از خشکسالی که مورد پذیرش محققین باشد و کاربرد جهانی داشته باشد، وجود ندارد (رضیئی و همکاران، ۱۳۸۲).

واژه خشکسالی از نظر حد و مرز تعاریف، بسیار مورد تردید قرار گرفته است به طوری که به سادگی نمی­ توان تعاریف عمومی را از تعاریف بیوفیزیکی یا سیاسی مجزا نمود (کرمی،۱۳۸۸). خشکسالی فقط مرتبط با آب نیست بلکه پدیده ای وسیع تر از یک عنصر است و علاوه بر آب، گیاهان و جانوران را هم شامل می­ شود. خشکسالی پدیده ای است که ابعاد فیزیکی، اجتماعی و روانی را شامل می شود (لهسایی زاده،۱۳۸۸). همچنین یک خطر بی سروصدا در طبیعت است (نساجی زواره،۱۳۸۰) و یک رویداد دوره ای در محدوده آب و هوایی است که می تواند در تمام نقاط جهان اتفاق افتد و خطرناک ترین مخاطره طبیعی شناخته شده است (گزارش فاجعه جهانی، ۲۰۱۰). خشکسالی یک اختلال موقتی و جزء بلایای طبیعی نامحسوس است (وزارت جهاد کشاورزی، ۱۳۹۰) و یک عامل استرس زای مزمن است که می تواند در سراسر مناطق گسترده تر و طولانی تر از طوفان، گردباد، سیل و زلزله باشد (حیاتی و همکاران،۲۰۱۰). یک فاجعه با شروع آهسته است که عواقب اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به همراه دارد (خشنودی فر و همکاران[۲۱]،۲۰۱۲).

خشکسالی، عبارت است از یک دوره ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن به محصولات زراعی و کاهش عملکرد می شود. پدیده ی خشکسالی به شرایطی اطلاق نمی شود که میزان بارندگی متوقّف شود، بلکه به شرایطی گفته می شود که ریشه ی گیاهان دیگر قادر نباشند آب مورد نیاز خود را از رطوبت خاک جذب کنند (جعفری و همکاران،۱۳۹۲). به طور کلی خشکسالی شامل یک دوره پیوسته و پایدار (از چند ماه تا چندین سال) است که در این دوره مقدار آب موجود در منابع آبی منطقه به حد قابل توجهی کاهش می یابد و دچار کمبود می شود (تقوایی ابریشمی،۱۳۸۷). منشأ اصلی خشکسالی، کمبود بارش طی یک دوره طولانی از زمان به عنوان مثال یک فصل و یا بیشتر می باشد. در اثر این پدیده برخی از فعالیت ها با کم آبی مواجه خواهند شد و ادامه تولید در آن ها با موانع جدی صورت می- گیرد (نساجی زواره،۱۳۸۰). برخلاف بسیاری از بلایای طبیعی، خشکسالی بطور بطئی خود را نشان می دهد و حالت مزمن پیدا کرده و در مدت زمان نسبتاً طولانی و در وسعت مکانی گسترده اثرات نامطلوب خود را به جای می گذارد (حیاتی،۱۳۸۸). بحران خشکسالی ممکن است ناشی از کمبود بارندگی، کاهش رطوبت خاک یا افت سطح تراز منابع آب سطحی و زیرزمینی و یا ترکیبی از این سه عامل باشد (انگبینی و همکاران،۱۳۸۸). خشکسالی یک شکل طبیعی و برگشت پذیر از اقلیم محسوب می شود که البته برخی اشتباهأ آن را یک رخداد تصادفی و نادر در نظر می گیرند (رضایی،۱۳۹۰). خشکسالی از جمله مخاطرات طبیعی است که منجر به بی نظمی در سیستم های اکولوژیکی یک منطقه می گردد. همچنین این پدیده موجبات اخلال و یا نابودی شرایط فیزیکی و محیطی را فراهم می کند (یزدانی و حق شنو، ۱۳۸۶). این پدیده اقلیمی و تکرارپذیر در همه طبقات اقلیمی رخ داده و خصوصیاتش عمدتاً از یک منطقه به مناطق دیگر تغییر می یابد (برهانی و همکاران،۱۳۸۸). به علت گسترش تدریجی و خزنده این پدیده، اثرات منفی آن برخلاف دیگر بلایای طبیعی مانند سیل و زمین لرزه کمترقابل لمس است .منطقه تحت تأثیر این پدیده نیز بسیار وسیع تر از دیگر حوادث است. همچنین ارزیابی خسارت های ناشی ازخشکسالی نیز حادتر و سخت تر از دیگر بلایای طبیعی است (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). هر چند خشکسالی حاصل مجموعه پیچیده ای از علل و عوامل، همچون کاهش میزان بارندگی می باشد که در دوره ای طولانی و در گستره ای وسیع به وقوع می پیوندد، اما در اصطلاح عوام، خشکسالی زمانی به وقوع می پیوندد که در یک دوره زمانی طولانی، تقاضا برای آب بیشتر از عرضه آن باشد (کرمی،۱۳۸۸).

سازمان خواروبار کشاورزی[۲۲] (۱۹۸۳)، خشکسالی را به عنوان « متوسط سال هایی که محصولات کشاورزی بر اثر کمبود رطوبت از بین می روند» تعریف کرده است.

کارشناسان یونسکو در سال ۱۹۸۵ خشکسالی را چنین تعریف کرده اند، خشکسالی عبارت است از «کاهش دسترسی به آب در یک دوره و محدوده معین» (هدایی و همکاران،۱۳۸۸).

سازمان هواشناسی جهانی[۲۳](۱۹۸۶)، «خشکسالی را به معنای فقر پایدار و گسترده در بارش» تعریف کرده است. بنابر تعریف کنوانسیون مبارزه با خشکسالی و بیابان زایی سازمان ملل[۲۴] (۱۹۹۴)، خشکسالی عبارت است از «پدیده ای که به طور طبیعی زمانی که بارش به طور قابل توجهی پایین تر از سطح طبیعی باشد رخ می­دهد و باعث عدم تعادل جدی هیدرولوژیکی شده که اثرات نامطلوبی بر سیستم های تولید منابع زمینی دارد».

دایره المعارف اقلیم و آب و هوا[۲۵] (۱۹۹۶)، خشکسالی را به عنوان «یک دوره طولانی کمبود بارش - یک فصل، یک سال یا چند سال - نسبت به میانگین ​​چند ساله منطقه» تعریف می کند. همچنین خشکسالی را می­توان معلول یک دوره شرایط خشک غیرعادی دانست که به اندازهکافی دوام داشته باشد تا عدم توازن در وضعیت آب شناختی یک ناحیه ایجاد کند (برهانی و همکاران،۱۳۸۸).

برای درک بهتر مفهوم خشکسالی به چند نکته در این زمینه اشاره می شود:

  • خشکسالی یک اختلال موقتی است و با خشکی تفاوت دارد چرا که خشکی صرفاً محدود به مناطق با بارش اندک است و حالتی دائمی از اقلیم می باشد اما خشکسالی یک پدیده گذرا و موقت است. در نواحی خشک، خشکسالی ها پس از دو یا چند فصل بدون بارش مشخص می شوند و یا هنگامی که مقدار بارش زیر نرمال باشد خشکسالی اتفاق می افتد.
  • خشکسالی یک بلای طبیعی خزنده است که مراحل نهایی خطرات آن آشکار نمی باشد. البته لازم به ذکراست که ویژگی آرام و خزشی خشکسالی یک حسن و جنبه مثبتی که دارد این است که زمان مناسب برای آمادگی ورویارویی با آن را مهیا می کند.
  • خشکسالی بایستی در مقایسه با شرایط اقلیمی و هیدرولوژیکی متوسط در دراز مدت مورد ارزیابی قرار گیرد و شدت و پراکنش بارش نیز مهم می باشد.
  • علاوه بر اینکه تأخیر در شروع فصل بارش، شدت، مدت و فراوانی بارش بر خشکسالی تأثیر گذار است دیگر پدیده های اقلیمی مانند درجه حرارت بالا، بادهای شدید و رطوبت نسبی پایین غالباً در بسیاری از نقاط جهان با این پدیده همراه شده که می توانند به میزان قابل ملاحظه ای بر شدت آن بیفزایند .
  • خشکسالی را نباید تنها به عنوان یک پدیده فیزیکی یا طبیعی در نظر گرفت. اثر آن بر روی اجتماع حاصل تعامل میان یک پدیده طبیعی (بارش کمتر ناشی از تغییرات طبیعی اقلیم) و نیاز آبی مردم می­باشد.
  • و در نهایت این که، انسان ها موجب تشدید اثرات خشکسالی می شوند (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۶؛ تقوایی ابریشمی،۱۳۸۷؛ برهانی و همکاران،۱۳۸۸؛تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸؛ حیاتی،۱۳۸۸).

نکته قابل ذکر دیگر فقدان درک مشترک از مفهوم خشکسالی است. بسیاری از مردم، درک یکسانی از مفهوم خشکسالی ندارند و بعضاً هر گونه تنش کم آبی یا تغییرات دمایی به سمت گرم شدن محیط را خشکسالی قلمداد می کنند. در حالی که به لحاظ فنی بین موارد فوق تفاوت های زیادی وجود دارد که در ادامه به وجوه تفاوت بین موارد فوق اشاره می شود(حیاتی،۱۳۸۸).

خشکی[۲۶]: عبارتست ازشر ایط اقلیمی دائمی و طبیعی همراه با میانگین بارندگی سالانه یا فصلی کم.

تنش های کم آبی[۲۷]: عبارتست از شرایط دائمی و نامتعادل بین منابع آبی و تقاضا برای آب در یک منطقه (یا در یک نظام تأمین آب).

بیابانی شدن[۲۸]: زوال زمین در مناطق خشک یا نیمه خشک و یا دیگر مناطق در فصل های خشک که علت آن سوء استفاده و تعامل نامناسب بین زمین و تغییرات اقلیمی است.

خشکسالی[۲۹] : کاهش معنی دار بارندگی نسبت به شرایط نرمال در یک دوره زمانی طولانی که به کمبود آب برای بخش هایی همچون کشاورزی، جوامع مردمی و محیط زیست منجر می گردد.

کمبود آب[۳۰] : عدم تعادل در دسترسی به آب بصورت موقتی، کمبود آب در یک سیستم تأمین آب در شرایطی که نمی تواند جوابگوی تقاضای آب باشد می تواند در اثر خشکسالی، استفاده نادرست از آب توسط عوامل انسانی (همچون مدیریت ضعیف، نبود زیر ساخت ها و یا تنزل کیفی آب) باشد.

خشکسالی ممکن است در هر مکانی رخ دهد و باعث کمبود آب شود اما ویژگی های آن از قبیل شدت، مدت و وسعت آن از محلی به محل دیگر متفاوت است و نباید آن را با خشکی که یک خصوصیت اقلیمی است اشتباه گرفت (احمدی و همکاران،۱۳۸۹). خشکی کمبود آب با توجه به وضعیت هیدرولوژیکی و هواشناسی در یک منطقه خاص و با در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی - اکولوژیکی و زمین شناسی آن منطقه می باشد. خشکی نوعی ویژگی دایمی آب و هوایی در یک منطقه است در حالی که خشکسالی عبارت است از کاهش غیر منتظره بارش در مدتی معین در منطقه ای که لزومأ خشک نیست . البته خشکسالی در اثر تکرار مداوم، ویژگی خاص منطقه می شود و می تواند به خشکی تبدیل شود (مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان،۱۳۹۲).

در بعضی دیدگاه ها خشکسالی یکی از مهمترین چالش ها برای سیاست گذاری مدیران می باشد. خشکسالی پدیده ای اقلیمی است و در واقع بخشی از اقلیم یک منطقه محسوب می شود. این پدیده اقلیمی دارای خصوصیاتی است که آن را از سایر بلایای طبیعی مانند سیل، طوفان ، زلزله وغیره مستثنی می کند :

  1. تعیین دقیق زمان شروع و پایان این پدیده تا حدودی مشکل است که با توجه به این ویژگی اغلب خشکسالی را پدیده ای خزنده توصیف می کنند.
  2. نبود یک تعریف دقیق و قابل قبول جهانی از خشکسالی به پیچیدگی و سردرگمی در مورد اینکه این پدیده وجود دارد یا خیر و اگر می انجامد. اگر هم تعریف شود درجه خشکی را نمی توان به سادگی تعیین نمود.
  3. تأثیر خشکسالی به تدریج و در یک دوره زمانی نسبتأ طولانی آشکار شده و اثرات آن ممکن است با تأخیر و پس از چند سال بعد از پایان آن ظاهر شود.
  4. فشارها و اثرات شدید ناشی از خشکسالی فاقد ساختار مشخص بوده و نسبت به خسارات حاصل از دیگر فجایع طبیعی، منطقه جغرافیایی وسیع تری را تحت پوشش قرار می دهد. همچنین اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن مدت ها پس از پایان خشکسالی باقی خواهد ماند (نساجی زواره،۱۳۸۰؛ کشاورز و کرمی، ۱۳۸۷؛ بری ابرقویی و همکاران،۱۳۸۲).

تنها نقطه اشتراک تمامی تعاریف، آن است که خشکسالی موقعیت یا شرایطی است که در آن محدودیت هایی نظیر کمی میزان بارندگی، افزایش تبخیر و تعرق، کاهش سطح آب رودخانه ها و غیره در مقایسه با شرایط طبیعی، ایجاد می گردد از این رو خشکسالی به شرایط استثنایی بروز یافته در منطقه اطلاق می شود و از خشکی های پایدار و دایمی متفاوت است (کرمی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۲ انواع خشکسالی

علی رغم اینکه دیدگاه ها و نقطه نظرهای متفاوتی در زمینه تعاریف مربوط به خشکسالی وجود دارد، اما در خصوص انواع خشکسالی اتفاق نظر وجود دارد (کرمی،۱۳۸۸). اگرچه تعاریف گوناگونی از نظر خشکسالی موجود است ولی تعاریف ارائه شده توسط هواشناسان، جغرافیدانان، مهندسین آبیاری و غیره کاملا متفاوت بوده و هر یک پارامترهای مشخصی را درفرمول خشکسالی دخالت می دهند (بافکار و همکاران،۱۳۸۸). به طور کلی متخصصین خشکسالی را به چهار دسته خشکسالی هواشناسی، خشکسالی هیدرولوژی، خشکسالی کشاورزی و خشکسالی اقتصادی- اجتماعی طبقه بندی کرده اند (بری ابرقویی و همکاران، ۱۳۸۲ ؛ انگبینی و همکاران، ۱۳۸۸؛ احمدی و همکاران،۱۳۸۹ و صادقی، ۱۳۹۲). بر اساس پیشینه پژوهش، مهمترین انواع خشکسالی عبارتند از:

۱-۲-۲-۲ خشکسالی هواشناسی

خشکسالی هواشناسی اولین مرحله از بحران خشکسالی است و مهم ترین و اصلی ترین نوع خشکسالی به شمار می آید و در بسیاری از منابع با عنوان خشکسالی اقلیم شناسی از آن نام برده شده است. از دیدگاه هواشناسی می توان چنین بیان کرد که اگر در یک دوره زمانی مشخص میزان کل بارندگی کمتر از میانگین بارش باشد خشکسالی رخ داده است (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸؛ مامی و سیادت،۱۳۸۸). خشکسالی هواشناسی به دلیل کمبود و یا کاهش مقدار بارندگی در طی دوره ای از زمان بوجود می آید (میشرا و سینگ،۲۰۱۰) که این کمبود بارندگی ممکن است نسبت به میانگین نرمال یک منطقه اقلیمی و یا طول دوره خشک ارزیابی گردد (سامانه خشکسالی هواشناسی ایران،۱۳۹۲). این نوع خشکسالی در مواقعی اتفاق می افتد که مقدار بارش سالیانه از مقدار میانگین درازمدت محلی کمتر باشد. همچنین در تعریفی دیگر خشکسالی هواشناسی را کاهش شدید بارندگی یا نزولات آسمانی در یک دوره زمانی نسبتأ زیاد که این پدیده از نظر موقعیت جغرافیایی و شرایط جوی از منطقه ای به منطقه دیگر و از فصلی به فصل دیگر متفاوت است (کرمی،۱۳۸۸؛ ابونوری، ۱۳۹۰). خشکسالی هواشناسی که عامل اصلی ایجاد سایر انواع خشکسالی ها می باشد، ممکن است پس از مدتی نه چندان طولانی به پایان برسد، در صورتی که خشکسالی کشاورزی و هیدرولوژی مدت زمان نسبتأ بیشتری ادامه خواهند داشت (بری ابرقویی و همکاران، ۱۳۸۶). همچنین می توان به بوسیله آمارهای توزیع بارندگی خشکسالی هواشناسی را مشخص کرد (جایانتی و همکاران، ۲۰۱۳).

۲-۲-۲-۲ خشکسالی هیدرولوژی

خشکسالی هیدرولوژی در اثر کاهش رطوبت خاک و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی ایجاد می شود (بری ابرقویی و همکاران، ۱۳۸۶). در صورتی که خشکسالی هواشناسی مدت زیادی ادامه پیدا کند و حجم جریان رودخانه ها یا سطح آب های زیرزمینی کاهش یابد، به وقوع خشکسالی هیدرو لوژیکی منجر می شود. این پدیده غالباً بر اثر کمبود و یا فقدان بارش زمستانی به وجود می آید. بر اساس میزان شدت خشکسالی های هواشناسی که منجر به خشکسالی هیدرولوژیکی می شوند می توان این نوع از خشکسالی را به دو دسته خشکسالی آب های سطحی و خشکسالی آب های زیر زمینی تقسیم بندی نمود (سامانه خشکسالی هواشناسی ایران، ۱۳۹۲). بحران خشکسالی هیدرولوژیک معمولأ بعد از چندین دوره کمبود بارش و نزولات جوی و تأثیر آن بر منابع آب زیر زمینی یا سطحی (جریان رودخانه ها، دریاچه ها، آب های زیر زمینی) بروز می کند (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). این نوع خشکسالی، وقوع یا ادامه همان خشکسالی متعارف هواشناسی است. به طوری که این پدیده باعث کمبود منابع آب سطحی، نهرها، رودخانه ها، دریاچه ها، مخازن آب و آب های زیرزمینی می گردد (کرمی، ۱۳۸۸).

۳-۲-۲-۲ خشکسالی کشاورزی

خشکسالی کشاورزی معمولأ بعد از خشکسالی هواشناسی و قبل از خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق می افتد. خشکسالی کشاورزی زمانی اتفاق می افتد که رطوبت خاک از نیاز واقعی محصول کمتر باشد که نهایتاً خساراتی را به بار خواهد آورد اما به دلیل تفاوت نیاز واقعی گیاهان مختلف به آب بنابراین نمی توان مفهوم این نوع خشکسالی را برای تمام محصولات کشاورزی یکسان دانست (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). خشکسالی کشاورزی نتیجه کمبود رطوبت خاک می باشد که بر اثر بهم خوردن تعادل میان تآمین آب و هدر رفت آن از طریق تبخیر و تعرق بوجود می آید. یک خشکسالی کشاورزی زمانی بوجود می آید که در فاصله بین دو بارندگی ذخیره رطوبتی منطقه ریشه در خاک برای زنده ماندن محصولات کشاورزی و گیاهان طبیعی و مراتع کفایت نکند (سامانه خشکسالی هواشناسی ایران،۱۳۹۲). در واقع خشکسالی کشاورزی زمانی اتفاق می افتد که رطوبت خاک برای پاسخگویی به نیازهای یک محصول خاص ناکافی باشد (میشرا و سینگ، ۲۰۱۰). به عبارت دیگر، این خشکسالی زمانی اتفاق می افتد که مقدار رطوبت خاک به قدری کم شود که پاسخگوی مقدار تبخیر و تعرق نباشد و در نتیجه رطوبت خاک تکافوی جوانه زدن و رشد گیاهان زراعی و مرتعی را ندهد و بالأخره عملکرد محصولات مختلف کشاورزی یک منطقه کاهش یابد (کرمی،۱۳۸۸).

از آنجایی که خشکسالی کشاورزی رژیم های خاک- اتمسفر- رشد گیاهی را شامل می شود بنابراین شامل شاخص های اقلیمی - کشاورزی است (مانند تبخیر و تعرق، رطوبت خاک) و تعاریف و شاخص های بسیاری برای خشکسالی کشاورزی از نظر اقلیم، خاک و خصوصیات محصول در نظر گرفته شده است (جایانتی و همکاران[۳۱]،۲۰۱۳).

۴-۲-۲-۲ خشکسالی اقتصادی – اجتماعی

از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی خشکسالی یعنی زمانی که کمبود آب برای نیازهای بشر موجب ناهنجاری های اجتماعی و اقتصادی شود. تعاریف اقتصادی و اجتماعی خشکسالی تلفیقی از عرضه و تقاضای برخی کالاهای اقتصادی با اجزاء خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و کشاورزی است. این مورد با سایر انواع خشکسالی گفته شده از آن جهت تفاوت دارد که وقوع آن بستگی به فرایندهای زمانی و مکانی عرضه و تقاضا برای تعریف یا تشخیص خشکسالی ها دارد.خشکسالی اقتصادی- اجتماعی زمانی رخ می دهد که تقاضا برای یک کالای اقتصادی به دلیل نقصان آب حاصل از کمبود بارش از میزان عرضه فزونی می گیرد (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). خشکسالی اقتصادی- اجتماعی معمولاً پس از یک دوره بسیار طولانی مدت خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی حادث می گردد و موجب قحطی، مرگ و میر و مهاجرت های دسته جمعی و گسترده می شود. این نوع خشکسالی تأثیرات زیادی بر روی ابعاد مختلف اقتصادی و بویژه انواع خاصی از محصولات و کالاهای اقتصادی می گذارد (ویلهایت، ۱۹۹۷). تعریف خشکسالی اقتصادی - اجتماعی تلفیقی از عرضه و تقاضای برخی کالاهای اقتصادی با انواع‌ خشکسالی هواشناسی ، هیدرولوژیکی و کشاورزی است (سامانه خشکسالی هواشناسی ایران،۱۳۹۲) .این نوع خشکسالی زمانی اتفاق می افتد که بحران آب، توان تولید کشاورزان را به حدی کاهش دهد که منجر به کاهش قابل ملاحظه درآمد خانوارهای کشاورزان گردیده و به پیامدهای اجتماعی بینجامد (کرمی،۱۳۸۸).

شکل ۱-۲ انواع خشکسالی و پیامدهای آن(کرمی،۱۳۸۸، ۵)

۳-۲ اثرات و پیامدهای خشکسالی

اثرات خشکسالی از تعاملات بسیار پیچیده ای برخوردار هستند و افزون بر اینکه محصول پدیده خشکسالی می باشند، تابعی از وسعت، زمان وقوع، توالی خشکسالی و میزان آسیب پذیر بودن جوامع در شرایط فقدان بارندگی نیز به شمار می­روند (رضایی، ۱۳۹۱).

۱-۳-۲ اثرات مستقیم و غیر مستقیم

در بیست و ششمین کنفرانس منطقه ای سازمان خوارو بار جهانی(FAO)، اثرات خشکسالی به دو نوع مستقیم و غیر مستقیم تقسیم شد.کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی،کاهش حاصلخیزی مراتع و جنگل ها، افزایش آتش سوزی،کاهش سطح آب زیرزمینی،افزایش مرگ و میر دام و طیور و افزایش خسارات وارده به حیات وحش و زیستگاه های ماهیان،کاهش ذخایر آب، افت سطح آب های زیرزمینی،کاهش کیفیت آب های سطحی و زیرزمینی، افزایش شدید دما و در خشکسالی های شدید حتی مرگ و میر انسان ها، افزایش فرسایش آبی و بادی، کاهش کیفیت خاک های کشاورزی، افزایش بیابان ها، انقراض برخی گونه های گیاهی و جانوری کمیاب نمونه هایی از اثرات مستقیم این پدیده می باشند(نساجی زواره،۱۳۸۰ ؛ صالح و مختاری،۱۳۸۶؛ زمانی و همکاران،۱۳۸۸ و وزارت جهاد کشاورزی،۱۳۹۰). نتیجه اثرات مستقیم، اثرات غیر مستقیم می باشد. برای مثال کاهش تولید و سطح زیر کشت محصولات زراعی می تواند منجر به کاهش درآمد کشاورزان و شاغلین این بخش، افزایش قیمت مواد غذایی، رشد بیکاری،کاهش درآمدهای مالیاتی،افزایش جرایم و اعلام دعوی و مشکلات حقوقی در زمینه وام های بانکی، مهاجرت و غیره گردد(نساجی زواره،۱۳۸۰؛ صالح و مختاری،۱۳۸۶ و وزارت جهاد کشاورزی،۱۳۹۰). این موارد نمونه هایی از اثرات غیرمستقیم خشکسالی که به نحوی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی خشکسالی نیز محسوب می گردند. اثرات مستقیم یا غیر مستقیم معمولأ دارای ماهیتی زیست – فیزیکی می باشند.

اثرات خشکسالی بسیار متنوع و گسترده می باشند، اما می توان این آثار را به دو گروه مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد. در جوامعی که اقتصاد آن ها مبتنی بر کشاورزی است، اثرات مستقیم خشکسالی به صورت کاهش تولید مواد غذایی به دلیل کاهش سطح زیر کشت و عملکرد محصولات بروز می نماید. کاهش میزان اشتغال و سطح درآمد از جمله اثرات غیر مستقیم این گونه جوامع می باشد که عمده ترین دلیل آن، کاهش سطح زیر کشت، کاهش عملیات داشت (آبیاری و غیره ) و برداشت است. در نتیجه کاهش تولیدات غذایی، قیمت مواد غذایی معمولأ به صورت سریعی در اثر وقوع خشکسالی افزایش می یابد(شکل). کاهش تولید مواد غذایی به صورت غیر طبیعی منجر به افزایش قیمت مواد غذایی و عدم دسترسی به شغل مناسب باعث کاهش دسترسی مردم روستایی به غذا می شود، بروز این گونه مشکلات به خصوص در مورد کشاورزان خرده پا و کارگران بدون زمین، صادق است (پائول، ۱۹۹۸).

شکل ۲-۲ اثرات و پیامدهای خشکسالی(پائول۱۹۹۸، ص:۳۶۹)

۲-۳-۲ اثرات اقتصادی، اثرات زیست محیطی و اثرات اجتماعی

به طور کلی اثرات خشکسالی را به اثرات اقتصادی، اثرات زیست محیطی و اثرات اجتماعی تقسیم می نمایند (نساجی زواره،۱۳۸۰، صالح و مختاری،۱۳۸۶، رضایی، ۱۳۹۱).

۱-۲-۳-۲ اثرات اقتصادی خشکسالی:

بسیاری از اثرات اقتصادی در کشاورزی و بخش های وابسته به آن صورت می گیرد دلیل این موضوع به خاطر وابستگی این بخش به منابع آب سطحی و زیرزمینی می باشد(یزدانی و حق شنو، ۱۳۸۶). کاهش در آمد کشاورزان اثر زنجیره ای به همراه دارد. به این ترتیب که خرده فروشان و دیگر افرادی که کالا ها و خدمات را به کشاورزان عرضه می کنند، با کاهش خرید و فروش و معاملات مواجه می شوند. این امر منجر به بیکاری، افزایش ریسک سرمایه گذاری برای موسسات مالی ، کاهش سرما یه و کاهش در آمدهای مالیاتی برای دولت می گردد(مختاری و صالح،۱۳۸۶) .

نساجی زواره،۱۳۸۶ اثرات اقتصادی خشکسالی را به صورت زیر دسته بندی کرده است:

  1. خسارت به تولیدات کشاورزی،
  2. خسارت به تولیدات دامی،
  3. خسارت به تولیدات چوبی،
  4. خسارت به تولیدات شیلات،
  5. خسارت به صنعت توریسم،
  6. خسارت به منابع آب،
  7. خسارت به صنعت حمل و نقل،
  8. کاهش تولید غذا و نابود شدن منابع غذایی،
  9. اثرات عمومی اقتصادی مانند کاهش قیمت زمین و بیکاری به دلیل کاهش تولیدات.

۲-۲-۳-۲ اثرات زیست محیطی خشکسالی:

خشکسالی باعث کاهش کیفیت محیط زیست می گردد . نساجی زواره (۱۳۸۶) اثرات زیست محیطی خشکسالی را به صورت زیر بیان کرده است:

  1. خسارت به گونه های گیاهی و جانوری
  2. اثرات هیدرولوژیکی شامل:
  • سطح آب پایین تر در مخازن، دریاچه ها و حوضچه های دخیره آب؛
  • کاهش جریان آب در تابستان؛
  • کاهش جریان رودخانه ها؛
  • خسارت به تالاب ها؛
  • افزایش تخلیه آب زیرزمینی، نشست زمین، کاهش دوباره تغذیه آب زیرزمینی؛
  • کاهش کیفیت آب؛
  1. افزایش شدت و تعداد آتش سوزی؛
  2. افزایش فرسایش آبی و بادی،کاهش کیفیت خاک؛
  3. اثر بر روی کیفیت هوا(خاک و آلودگی ها)
  4. کیفیت چشم اندازها (گرد و غبار، پوشش گیاهی و غیره).

۳-۲-۳-۲ اثرات اجتماعی خشکسالی:

اثرات اجتماعی خشکسالی شامل تأثیر بر سلامتی و کاهش کیفیت زندگی، کاهش امنیت عمومی، افزایش درگیری و رقابت بین مصرف کنندگان آب و بی عدالتی، خسارت به مکان های فرهنگی و مسئله مهاجرت از روستا به شهر و مهاجرت به خارج کشور می باشد (نساجی زواره،۱۳۸۰ ؛ صالح و مختاری ۱۳۸۶).

۳-۳-۲ اثرات خشکسالی بر حسب منبع آسیب پذیر

۱-۳-۳-۲ اثر خشکسالی بر کشاورزی

طبیعتأ کشاورزی اولین بخش اقتصادی است که تحت تأثیر خشکسالی قرار می گیرد (تقی زاده،۱۳۸۸). خشکسالی از راه های مختلف برکشاورزی اثرات زیان بخشی را وارد می آورد که از جمله می توان به کمبود بارندگی برای زراعت های دیمی، کمبود آب آبیاری، افزایش آفات گیاهی، زیاد شدن نسبی علف های هرز در مزارع و عدم امکان استفاده کافی از کود شیمیایی، اشاره نمود. نتیجه پدیده های فوق در نهایت منجر به کاهش محصول، کیفیت پایین تولیدات و وخیم شدن اوضاع کشاورزی و وضعیت کشاورزان و در نهایت کاهش درآمد ملی و درآمد کشاورزی می گردد (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۶).

خشکسالی می تواند آثار اقتصادی- اجتماعی را در بخش کشاورزی و روستا که کانون تولید هستند، به همراه داشته باشد. یکی از مهم ترین آثار خشکسالی بر بخش کشاورزی، کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و در پی آن، کاهش تولید است. بنابراین، خشکسالی، نه تنها بر اقتصاد خانوارهای روستایی تأثیر می گذارد، بلکه آثار اجتماعی جدی مانند مهاجرت و ایجاد پدیده ی حاشیه نشینی را به همراه دارد(جعفری و همکاران،۱۳۹۲).

خشکسالی را می توان به عنوان بخشی از محیط کشاورزان ایرانی به شمار آورد. خشکسالی پیچیده ترین مخاطره طبیعی است و کشاورزان بیش از همه تحت تاثیر آن قرار می گیرند (خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲).

۲-۳-۳-۲ اثر خشکسالی بر منابع آب

مهمترین اثر خشکسالی، بر منابع آب است. با کم شدن بارندگی یا فقدان آن برای یک مدت طولانی در سال(خشکسالی)، مراتع، جنگل ها، مزارع و باغ هایی که منابع آبی آن ها ریزش های جوّی است و نیز خاک و دیگر منابع طبیعی به طور مستقیم زیان می بینند. چون منابع آب های سطحی و زیرزمینی از طریق بارش تأمین می شود، بنابراین فعالیت ها و تأسیسات وابسته به آنها، چه شهری و چه روستایی و چه صنعتی تحت تأثیر قرار گرفته و خسارت خواهند دید (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۸). تاثیر خشکسالی بر منابع آب سطحی که سریعأ تحت تأثیر کاهش نزولات جوی قرار می گیرد بسیار شدید است ولی تأثیر آن بر منابع آب زیرزمینی کم عمق، متوسط و بر منابع آب زیرزمینی عمیق بسیار کم است. همچنین خشکسالی بر تأمین و تقاضای آب اثرات تشدید کننده به جا می گذارد و بر کیفیت آب نیز تأثیرات قابل توجه داشته و ممکن است سبب افت کیفیت آب شود(سپاس خواه،۱۳۸۸).

۳-۳-۳-۲ اثر خشکسالی بر جوامع انسانی

خشکسالی علاوه بر اثرات مخرب بر اقتصاد، تا حدی نیز بر مسائل اجتماعی تاثیر گذار است. از جمله مهمترین این عوامل، شامل موارد ذیل می باشد:

  • با بروز خشکسالی و به ویژه ادامه آن، از یک طرف موادغذایی مورد نیاز جمعیت با فرهنگ شهرنشینی پرمصرف در کشور کاهش می یابد و از سوی دیگر، مسئله واردات و وابستگی به خارج که بدترین نوع وابستگی است، مطرح می گردد.
  • روستاییان یعنی تولیدکنندگان، با مهاجرت خود به شهرها، به مصرف کننده ها تبدیل می شوند، در حالی که منابع تولید (آب و خاک) آنها در محل بدون استفاده می مانند یا درست از آن ها بهره برداری نمی شود و از طرف دیگر اشتغال در شهرها دچار مشکل می شود.

به طور کلی، مهمترین اثرات خشکسالی شامل؛ کاهش سرمایه از طریق کاهش درآمد جهانگردی، افزایش فقر و تشدید بیکاری به علت کاهش مشاغل و دارایی ها و افزایش بدهی و ریسک اعتباری برای مؤسسات مالی و در نتیجه افزایش وام های مالی می باشد (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۸).

اشتغال به عنوان یکی از اجزاء اصلی حیات یک جامعه تحت تأثیر خشکسالی قرار می گیرد، در رابطه با جوامع کشاورزی، در اثر خشکسالی دیگر زمین پاسخگوی اشتغال روستائیان نخواهد بود. به همین لحاظ ابتدا با یک جریان بیکاری در بخش کشاورزی روبرو می شویم که به تدریج به دیگر بخش های اشتغال روستایی(دامپروری، صنعت و خدمات) سرایت می کند. بیکاری در اثر خشکسالی باعث فقر روستایی و نهایتاً منجر به مهاجرت های روستا - شهری می گردد(لهسایی زاده،۱۳۸۸)

شکل ۳-۲ تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم مخاطرات طبیعی بر جامعه (افتخاری و همکاران،۱۳۸۸، ۳۱)

۴-۲ روند خشکسالی در ایران و جهان

۱-۴-۲ خشکسالی در ایران

پدیده خشکسالی در کشور ما پدیده نو و ناشناخته ای نیست. موقعیت جغرافیایی و شرایط طبیعی کشور ما به گونه ای است که شاهد خشکسالی های زیادی بوده ایم. گرچه شدت آن در زمان های مختلف متفاوت بوده است (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۸). در طول دهه گذشته، ایران بیشترین خشکسالی طولانی، گسترده و شدید خود را در بیش از ۳۰ سال تجربه کرده است و بسیاری از خانواده های کشاورزان و جوامع روستایی در سراسر بخش های مرکزی، شرق و جنوب ایران را تحت تاثیر قرار داده است(خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲).

در رابطه با بحران آب در ایران، آمارهای فائو حکایت از آن دارد که در حدود ۵۰ سال پیش سرانه آب در دسترس حدود ۷۰۰۰ متر مکعب در سال بوده است و امروزه این سرانه به۱۹۱۰ متر مکعب در سال کاهش یافته است . این در حالی است که ۵۰ سال پیش، جمعیت ایران ۱۹ میلیون نفر بوده و امروزه در حدود ۶۸ میلیون نفر می باشد. پیش بینی می شود که با ادامه روند موجود، سرانه آب در دسترس در ایران در سال ۲۰۲۵ به حدود ۱۴۰۰ متر مکعب در سال تنزل خواهد یافت(FAO,2006).

شکل ۳-۲ درصد افراد زیان دیده بر اثر بلایای طبیعی در خاورمیانه در سال های ۲۰۰۸-۱۹۷۸ (حیاتی،۱۳۸۸،۱۱۶)

متأسفانه کشور ایران از نظر اقلیمی درزمره کشورهای خشک دنیاست که درمعرض خشکسالی های متعدد و شدید قرار دارد. ایران جزء ۶کشوراول دنیا و ۴ کشور اول آسیا به لحاظ وقوع بلایای طبیعی است وبیش از ۸۰ درصد بحران های ایران زلزله ،سیل و خشکسالی می باشد . شدت و بزرگی خشکسالی های اخیر بنابر آمار اعلام شده دراستان های کرمان، فارس، خراسان و سیستان و بلوچستان بیشتر از سایر استان های کشور می-باشد(تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸).

۲-۴-۲ خشکسالی در جهان

خشکسالی بعنوان یک پدیده پیچیده، نسبت به سایر بلایای طبیعی، در قرن گذشته بیشترین تلفات را از بشر گرفته است .قاره آسیا و آفریقا بیشترین سهم را از این تلفات داشته اند. در۳۰ سال گذشته مردم ساکن در کشورهای خاورمیانه، بیشترین ضرر را در مقایسه با سایر بلایای طبیعی، از خشکسالی متحمل شده اند. آمارها حاکی از آن است که از سال ۱۹۷۹تا سال ۲۰۰۸ میلادی حداقل ۷۷میلیون از ساکنین در منطقه خاورمیانه بواسطه خشکسالی متضرر شده اند. همچنین خشکسالی بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ میلادی بدترین خشکسالی در پنجاه سال گذشته در خاورمیانه بوده است و براساس آمارها در سال ۱۹۹۹ حدود ۳۷ میلیون نفر در ایران و حدود ۳ میلیون نفر در مراکش، سوریه، پاکستان و اردن در آن خشکسالی متضرر گردیده اند. در سال ۲۰۰۰ این رقم به ۵۰ میلیون نفر از مراکش تا تاجیکستان رسیده است که البته عمده آن در ایران بوده است . در بین این سالها ایران۲/۴ میلیارد دلار زیان دیده است(حیاتی،۱۳۸۸).

شکل ۵-۲ درصد افراد زیان دیده بر اثر خشکسالی در جهان در سال های۲۰۰۴-۱۹۰۰(حیاتی،۱۳۸۸،۱۱۵)

وقوع خشکسالی های بزرگ وزیانبار درکشورهائی چون استرالیا، آمریکا، چین و برخی کشورهای اروپایی نیز باعث خسارات بسیار زیادی در این کشورها شده است(تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). نمونه هایی از شدیدترین خشکسالی های قرن بیستم در کشورهای مختلف عبارت بوده اند از: خشکسالی چین در سال ۱۹۰۷، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۲، هند در سال ۱۹۶۷ و آفریقا در سال ۱۹۷۵، این خشکسالی ها موجب مرگ میلیون ها نفر و قرار دادن عده بسیار زیادی از مردم در آستانه گرسنگی شدید شد (پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲).

۵-۲ مدیریت خشکسالی

خشکسالی پدیده ای است که در هر منطقه و کشوری، چه دارای آب و هوای خشک باشد و چه مرطوب، اتفاق می افتد و با خشکی و کم آبی متفاوت است. با این وجود، خشکسالی شرایط خشکی (آب و هوا) و مسئله کم آبی را، حادتر خواهد کرد (یزدانی و حق شنو، ۱۳۸۶). خشکسالی نه تنها بر اقتصاد خانوارهای روستایی تأثیر می-گذارد، بلکه آثار اجتماعی جدی مانند مهاجرت و ایجاد پدیده ی حاشیه نشینی را به همراه دارد (جعفری و همکاران، ۱۳۹۱). اعمال مدیریت در خشکسالی گامی مهم و مؤثر در کاهش میزان خسارت های جانی و مالی این پدیده و مهار برخی از پیامدهای آن به شمار می آید(پورطاهری و همکاران، ۱۳۹۲).

صرف نظر از نوع مدیریت خشکسالی اعمال شده(زراعی، آبی، دامی و معیشتی)، استراتژی های مورد استفاده توسط کشاورزان را می توان به دو دسته استراتژی های کم هزینه و پرهزینه تقسیم نمود. افزایش طول دوره آبیاری، کاشت گونه های مقاوم به خشکی و کاهش سطح زیر کشت در زمره استراتژی های کم هزینه مدیریت خشکسالی قرار دارند. در حالی که احداث چاه کشاورزی، کف شکنی و ته شکنی چاه آب و بهبود سیستم انتقال آب از جمله استراتژی های پرهزینه می باشند که می توانند در شرایط خشکسالی اقتصاد خانوار ها را با بحران مواجه ساخته و آنان را بیش از پیش آسیب پذیر نمایند(کشاورز و همکاران،۱۳۸۹).

دو نوع مدیریت برای مقابله و کاهش خسارات بلایای طبیعی تحت عنوان مدیریت ریسک و مدیریت بحران وجود دارد (عسکریزاده و همکاران، ۱۳۸۹). مدیریت خشکسالی در بیشتر نقاط جهان با پیشرفت چندانی همراه نبوده است. تاکنون به هنگام مواجهه با پدیده خشکسالی عمدتأ به واکنش سنتی پرداخته شده و مدیریت بحران در پاسخ به سوانح تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است(پورطاهری و همکاران،۸،۱۳۹۲). مروری بر تجارب حاصل از تلاش های مدیریتی، نشان می دهد که رهیافت واکنشی مدیریت بحران، به میزان قابل توجهی غیر اثر بخش می باشد (کرمی،۱۳۸۸). آنچه امروزه در مدیریت خشکسالی به منظور به حداقل رساندن اثرات سوء خشکسالی مدنظر است، انتقال مدیریت بحران به مدیریت ریسک به عنوان امری اجتناب ناپذیر می باشد(امیرخانی و همکاران،۱۳۹۱).

۱-۵-۲ مدیریت بحران

مدیریت بحران، مجموعه ای از تدابیر، اندیشه ها و واکنش های انفعالی است که در حقیقت فقط فرایند بازسازی و ترمیم را در مدیریت حوادث در بر می گیرد و بصورت بسیار سریع تهیه و به اجرا درآمده که در آن به کاهش اثرات خشکسالی کمتر توجه می شود (تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸). بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، خشکسالی، طوفان و غیره موجب خسارات شدید مالی وجانی می شود. تشکیل مدیریتی توانمند و اعمال روش های صحیح و مناسب جهت کنترل وضعیت بحرانی تا حد زیادی می تواند میزان خسارات را کاهش دهد. توانایی کشورها در رویارویی با خطرات بستگی زیادی به سیاست مدیریت کنترل بلایای طبیعی دارد. مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریان امور به روالی قابل کنترل به قصد برگرداندن امور در اسرع وقت به شرایط قبل از بحران است (هادی زاده بزاز، ۱۳۸۶). مدیریت بحران پس از وقوع هدف از مدیریت بحران به حداقل رساندن هزینه های مصرفی در اثر بحران ایجاد شده از یک سو و کم کردن تأثیرات سوء بحران ایجاد شده در ابعاد اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر می باشد(امیرخانی و همکاران،۱۳۹۱). مدیریت بحران فرایند برنامه‌ریزی، عملکرد و اقدامات اجرایی است که توسط دستگاه‌های دولتی، غیردولتی و عمومی پیرامون شناخت و کاهش سطح مخاطرات و مدیریت عملیاتی مقابله و بازسازی و بازتوانی منطقه آسیب دیده صورت می‌پذیرد(قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور، ۱۳۸۷) و سبب اتکای بیشتر افراد به دولت شده و در نهایت آسیب پذیری اجتماعی ناشی از خشکسالی را افزایش می دهد. مدیریت بحران رهیافتی واکنشی است که طی آن، پس از وقوع بلایا تلاش می شود تا پیامدهای مخرب ناشی از آن، کنترل شده و کاهش یابد (کرمی،۱۳۸۸) و به عبارت دیگر، پس از وقوع سوانح، اقداماتی برای کاهش آسیب ها و خسارت های تبعی آن ها انجام می گیرد (پورطاهری و همکاران،۸،۱۳۹۲).همین امر موجب تصمیم گیری های دیرهنگام شده و به طیع تصمیمات اخذ شده فاقد کارایی لازم می باشد(شرفی و زرافشانی،۱۳۸۹).

شکل ۶-۲ چرخه مدیریت ریسک و مدیریت بحران (خسروی پور، ۱۳۸۹، ۳۳).

۲-۵-۲ مدیریت ریسک

در دیدگاه مدیریت ریسک سعی بر این است تا اثرات مخاطرات احتمالی را کاهش دهند و به مقابله با آن ها پرداخته شود. مدیریت ریسک در کشاورزی به روش های مختلفی صورت می گیرد که بسته به عوامل اقتصادی، اجتماعی و فردی کشاورزان و شرایط محیط کشاورزی آنان متنوع است(امیرخانی و همکاران،۱۳۹۱). اساس مدیریت ریسک آن است که تمرکز عمدتأ بر فعالیت هایی باشد که اطمینان کاملی از موفقیت آن ها وجود ندارد لیکن می بایست اقدامی همگام با اهداف مجموعه تبدیل شوند. اجرای مدیریت ریسک در هر کشور باید سازگاری لازم را با محیط فیزیکی و اقتصادی و فرهنگی و نیز درجه ی توسعه و منابع مالی و انسانی آن داشته باشد (پورطاهری و همکاران، ۱۳۹۲). یکی از راهبردهای اساسی مدیریت ریسک در کشاورزی، استفاده از تجربیات سودمند خود کشاورزان است (امیرخانی و همکاران،۱۳۹۱).

مدیریت ریسک با به کارگیری مؤلفه های پایش و هشدار خشکسالی، ارزیابی خطر و تأثیرات خشکسالی و کاهش خطر و واکنش مناسب طبعأ بر روی آمادگی و پیش بینی وفعالیت های پیش آگاهی تأکید داشته و با به کارگیری این سیستم مدیریت ازخسارت های ناشی ازخشکسالی های پیاپی به میزان زیادی کاسته می شود(تقی زاده و همکاران،۱۳۸۸).

مدیریت ریسک به مجموعه ای از رویکردها اطلاق می شود که به منظور برآورد و تخمین ریسک، ارزشیابی ریسک و پاسخ به ریسک انجام می گیرد. در این نوع مدیریت، تفاوتی بین برخورد با مسأله چه در سال های خشکسالی، چه درسال های غیر خشکسالی وجود ندارد. مدیریت خشکسالی در قالب برنامه ای از پیش تهیه شده است که به طور مستمر دنبال می شود که در این صورت می توان به کاهش زیانبار اثرات خشکسالی اطمینان کرد. این برنامه ها به صورت استفاده ی صحیح از منابع تولید شامل آب،خاک،جنگل و محیط زیست، افزایش بهره وری منابع پایه، انجام عملیات زیر بنایی، تجهیز منابع آبیاری و همچنین تطابق منابع ژنتیکی با شرایط اقلیمی و نیز تغذیه ی گیاهی مناسب با شرایط خشکسالی انجام می پذیرد(امامی و سیادت،۱۳۸۸).

مدیریت ریسک خشکسالی یا مجموعه اقداماتی که قبل از وقوع خشکسالی انجام می گیرد و غافلگیری در حین عمل را به کمترین میران ممکن می رساند، در جوامع در حال توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است (پورطاهری و همکاران،۸،۱۳۹۲).

شکل ۷-۲ فرایند مدیریت ریسک (پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲، ۹)

۶-۲ آسیب پذیری نسبت به خشکسالی

با توجه به رویکردها و نظریات آسیب پذیری ، مردم در برابر سوانح طبیعی، تنها به دلیل مجاورت با مکان وقوع عوامل خطرآفرین آسیب پذیر ، نبوده بلکه شرایط اجتماعی و اقتصادی آنان نیز باعث بالا و پایین رفتن میزان آسیب پذیری آنها می شود (احد نژاد روشتی، ۱۳۸۹). آسیب پذیری به تغییر اقلیم تنها مربوط به اقلیم نیست، بلکه در واقع از وجود استرس­های متعدد، از جمله، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی، فرهنگی و نهادی و ویژگی های برون زا و درون زای جامعه ناشی می شود. اعضای جامعه باید هم با اثرات آب و هوا و هم دیگر اثرات محرک به طور همزمان مقابله کنند (پیتمن و همکاران،۲۰۱۱).در خشکسالی ها، آسیب پذیری تابعی از ماهیت، اندازه و میزان و شدت خشکسالی است(تاتلی و ترکس[۳۲]،۲،۲۰۱۱).

خشکسالی بنا به ماهیت اثر مختلفی بر منابع و بخش های مختلف از جمله بر کشاورزی و منابع طبیعی خصوصاً منابع آب می گذارد (بری ابرقویی و همکاران، ۱۳۸۲ و انگبینی و همکاران،۱۳۸۸). آسیب پذیری خشکسالی کشاورزی به معنی وسعت حساسیت بالقوه کشاورزی به خطر خشکسالی است(گیکن[۳۳] و همکاران، ۲۰۱۲).

مرور و بررسی مطالعات ارزیابی آسیب پذیری خشکسالی نشان می دهد که خشکسالی های کشاورزی پدیده هایی بسیار پویا بوده به طوری که بر استفاده از زمین و عملیات مدیریتی، سیاست های کشاورزی، تقاضاهای بازار، بازگشت پذیری و سایر عوامل اجتماعی تأثیرگذار می باشند. رابطه نزدیک میان تنش آبی و عملکرد محصول در تعیین خطر خشکسالی کشاورزی وجود دارد(جایانتی و همکاران[۳۴] ، ۲۰۱۳). خشکسالی از راه های مختلف بر کشاورزی اثرات زیان­بخشی را وارد می کند که از جمله می توان به کمبود بارندگی برای زراعت های دیم، کمبود آب آبیاری، افزایش آفات گیاهی، زیاد شدن نسبی علف های هرز در مزارع وعدم امکان استفاده کافی از کود شیمیایی، اشاره نمود (یزدانی و حق شنو،۱۳۸۶).

شکل ۸-۲ رویکرد یکپارچه به آسیب پذیری نسبت به مخاطرات طبیعی و تلقی آن به عنوان خصیصه ای از سیستم زوجی انسانی- محیطی (قدیری و همکاران،۱۳۸۷، افتخاری و همکاران،۱۳۸۸)

۷-۲ آسیب پذیری

۱-۷ -۲ تعریف و مفهوم آسیب پذیری[۳۵]

از آنجایی که رشته های مختلف از اصطلاح «آسیب پذیری» به طور متفاوتی استفاده می کنند، تعریفی جهانی و مورد پذیرش همگان برای این واژه وجود ندارد. مفهوم آسیب پذیری در طیف وسیعی از رشته های طبیعی و علوم اجتماعی استفاده شده است. تئوری های کنونی آسیب پذیری به طور کلی از دو زمینه اصلی «استفاده انسان از منابع زیست محیطی» و «خطرات زیست محیطی» ناشی شده است (برنت،۲۰۰۷). مفهوم آسیب پذیری بیشتر در زمینه هایی مانند امنیت غذایی، امنیت ملی، معیشت پایدار، تغییرات زیست محیطی، مدیریت بلایای طبیعی، ارزیابی ریسک و تمرکز بر جمعیت روستایی در کشورهای در حال توسعه به کار رفته است. همچنین مفهوم آسیب پذیری بسیار گسترده است و شامل معانی مختلفی می باشد. در وسیع ترین معنای آن، مفهوم آسیب پذیری به وضعیت افراد، خانواده ها و جوامعی که در معرض آسیب یک یا چند خطر هستند، اشاره دارد. همچنین به ناتوانی افراد یا گروه ها برای پیش بینی، مقابله و یا بهبودی از آسیب ناشی از شوکی منفی نیز اشاره دارد (درسا و همکاران،۲۰۰۹ ؛ مورونی و همکاران،۲۰۱۱). کاربرد علمی آسیب پذیری ریشه در مطالعات جغرافیایی و مخاطرات طبیعی دارد اما امروزه به عنوان مفهوم اصلی در زمینه های تحقیقاتی مختلف از جمله؛ محیط زیست، سلامت عمومی، توسعه و فقر، امنیت معیشت و قحطی، علم پایداری، اثرات تغییر اقلیم و سازگاری به کار می رود(زرافشانی و همکاران[۳۶]،۲۰۱۲). آسیب پذیری یک مفهوم نسبی است که بیشتر در زمینه فقر و مدیریت منابع طبیعی استفاده می شود. آسیب پذیری به شدت با مفاهیم فقر و محرومیت اجتماعی در ارتباط است و تعیین می کند که چگونه فرد و یا سیستمی که تحت تأثیر مخاطره ای خاص فراتر از ظرفیت خود قرار می گیرند، می توانند با آن مقابله کنند و رابطه نزدیکی با زیرساخت های انسانی و شرایط اجتماعی - اقتصادی دارد (نلسون و همکاران،۲۰۰۷؛ اسماتین و شیپر[۳۷]، ۲۰۰۸؛ مورونی و همکاران،۲۰۱۱؛ خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲).

آسیب پذیری که به عنوان مجموعه ای از شرایط و فرآیندهای حاصل از عوامل فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی تعریف شده است، حساسیت جامعه را به تأثیر مخاطرات افزایش می دهد به طوری که عوامل اجتماعی مربوط به مسائلی مانند سطح سواد، آموزش و پرورش، صلح و امنیت، دسترسی به حقوق بشر، عدالت اجتماعی، ارزش های سنتی، باورها و سیستم های سازمانی است و عوامل اقتصادی مربوط به مسائلی مانند فقر، جنسیت، سطح بدهی و دسترسی به اعتبارات است (UN/ISDR[38], 2004). برنامه توسعه ملی سازمان ملل، آسیب پذیری را به عنوان شرایط یا فرایندهای انسانی تلقی می کند که از عوامل فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی منتج شده و احتمال و میزان خسارت ناشی از بلایا را تعیین می کند(UNDP,2004).

در حال حاضر بیش از ۲۵ تعریف و روش متفاوت در زمینه آسیب پذیری موجود می باشد. توافق گسترده بر تعریفی است که اشاره دارد به استعداد ابتلا به آسیب در یک سیستم نسبت به یک یا چند محرک (فورد و اسمیت،۲۰۰۴). یکی دیگر از شناخته شده ترین تعاریف آسیب پذیری از سوی سازمان ملل در قالب استراتژی بین المللی برای کاهش بلایا مطرح گردیده است و عبارت است از؛ «آسیب پذیری شرایطی است که توسط عوامل یا فرایندهای فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تعیین می شود و آمادگی جوامع را در مقابل اثرات و پیامدهای ناشی از بلایا کاهش می­دهد»(کشاورز و همکاران،۱۳۸۹).

آسیب پذیری در لاتین،Vulus به معنای"صدمه و آسیب” است و در فرهنگ های انگلیسی آسیب پذیری به عنوان Inter alia به معنی “صدمه دیدن از لحاظ فیزیکی یا عاطفی” تعریف می شود (کلی و ادگر[۳۹]،۳۲۸،۲۰۰۰). آسیب پذیری وضعیتی است که در نتیجه آن خانوار، قدرت مقابله با شرایط نامطلوب را از دست می دهد و به وضعیتی سقوط می کند که اغلب با ناامنی های غذایی (گرسنگی)، شغلی(بیکاری)، اجتماعی(کم توانی و انزوا) و بهداشتی (بیماری و ضعف جسمی) همراه می شود(زاهدی مازندرانی و زاهدی عبقری،۱۳۷۵،۲۰).

مفهوم آسیب پذیری به مخاطرات اقلیمی را اولین بار اوکیف و همکاران[۴۰](۱۹۷۶)، به کار بردند. آسیب پذیری به تغییر اقلیم تابعی است از: در معرض قرار گرفتن[۴۱](E) ، حساسیت[۴۲] به تنش های خارجی(S) و ظرفیت سازگاری[۴۳](Ac). چارچوب آسیب پذیری بر پایه این سه بعد اصلی تعریف شده است (کسپرسون و کسپرسون[۴۴]،۲۰۰۱؛ IPCC،۲۰۰۱؛ ادگر[۴۵]،۲۰۰۶؛ فرانزک و همکاران[۴۶]،۲۰۱۲؛ سورسو و همکاران[۴۷]، ۲۰۱۳). در مدل مفهومی آسیب پذیری جامعه به تغییر اقلیم، مفهوم آسیب پذیری به عنوان تابعی از قرار گرفتن در معرض جامعه به اثرات تغییر اقلیم و ظرفیت سازگاری آن برای مقابله با قرار گرفتن در معرض آن می باشد(فورد و اسمیت،۲۰۰۴). همچنین آسیب پذیری به تغییر اقلیم، بدین معناست که تا چه حد یک سیستم حساس بوده و قادر به کنار آمدن با اثرات منفی تغییرات آب و هوا است. این نه تنها به حساسیت سیستم، بلکه به ظرفیت سازگاری آن بستگی دارد (هندلی و کازمیرزاک[۴۸]، ۲۰۱۱).

نزدیک ترین مفهوم مرتبط با آسیب پذیری، انعطاف پذیری است. آسیب پذیری عبارت است از احتمال بروز پیامد های ناشی از هر رویداد منفی و نامطلوب در جامعه. در حالی که انعطاف پذیری، تحلیل حدّ و آستانه تحمل جامعه در برابر تغییرات اساسی در محیط زیست و مقابله با آن هاست. توان جمعیت برای مقابله با تغییرات، یافتن مسیری است برای عبور از آسیب پذیری، که همان معنا و مفهوم انعطاف پذیری را دارد(لازروس[۴۹]،۲۱،۲۰۱۱).

آسیب پذیری تابعی از قرار گرفتن در معرض خطر و ناتوانی در مقابله با آن می باشد (برنامه جهانی غذا[۵۰]،۱۹۹۹). آسیب­پذیری درجه ای است که سیستم نمی تواند با تأثیر منفی تغییرات آب و هوا مقابله کند و شامل جنبه های فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی است. در دومین گزارش ارزیابی مجمع بین المللی تغییر اقلیم[۵۱] (IPCC)، آسیب پذیری این گونه تعریف شد: « این که تا چه حد تغییرات آب و هوایی ممکن است به یک سیستم آسیب یا ضربه وارد کند » و همچنین اشاره شده است که « آسیب پذیری نه تنها به حساسیت سیستم، بلکه به توانایی آن برای سازگاری با شرایط جدید آب و هوایی بستگی دارد ». مجمع بین المللی تغییر اقلیم (IPCC, 2001 ) آسیب پذیری به تغییرات آب و هوایی را به عنوان «درجه ای از سیستم که در معرض و یا قادر به کنار آمدن با اثرات منفی تغییرات آب و هوایی دانسته و همچنین تابعی از ویژگی، اندازه و نرخ تغییر آب و هوایی که یک سیستم در معرض آن است، حساسیت آن و ظرفیت سازگاری آن تعریف کرده است».

مطالعات مخاطرات طبیعی ، آسیب پذیری را به عنوان «درجه ای که یک واحد در معرض ابتلا به استرس قرار می­گیرد در رابطه با توانایی(یا عدم توانایی) برای مقابله، بهبودی و یا اساسأ سازگاری (تبدیل به یک سیستم جدید و یا انقراض آن)» تعریف می کند (درسا و همکاران،۲۰۰۹).

زرافشانی و همکاران[۵۲] (۲۰۱۲)، آسیب پذیری تابعی است از حساسیت سیستم به تغییر:

  1. اقلیم (درجه ای که سیستم به تغییر اقلیم از جمله اثرات مثبت و منفی پاسخ می دهد)؛
  2. ظرفیت سازگاری( درجه ای که با تنظیم فعالیت، فرآیندها یا ساختار ها بتوان پتانسیل خسارت را تعدیل کرد یا از فرصت های ایجاد شده توسط تغییر اقلیم بهره گرفت)؛
  3. درجه در معرض قرار گرفتن سیستم به مخاطرات اقلیمی.

شکل ۹-۲ حلقه های کلیدی مفهوم آسیب پذیری(افتخاری و همکاران،۱۳۸۸ ،۳۳).

در ادبیات فقر و توسعه، براساس شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، آسیب پذیری «قرار گرفتن رفاه عمومی بشر در معرض طیف وسیعی از آسیب های زیان بار زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی» تعریف می شود (درسا و همکاران[۵۳]،۲۰۰۹).

قدیری و افتخاری(۱۳۹۲) و افتخاری و همکاران(۱۳۹۲)، خطر و آسیب را اینگونه تعریف کرده اند:

خطر[۵۴]: خود به خود منجر به نتایج زیان بار نمی شود بلکه بیانگر امکان وقوع آسیب می باشد. هر پدیده یا شرایطی که بالقوه می‌تواند به مردم، دارایی‌ها، سیستم‌های خدماتی و یا محیط پیرامونی آسیب وارد کند خطر نامیده می شود.

آسیب : آسیب واقعی وابسته به: ۱- درمعرض خطر بودن[۵۵] و ۲- خصیصه های واحد دریافت کننده خطر می باشد.

خطرپذیری[۵۶]: احتمال بروز عواقب خطرناک شامل مرگ و میر، جراحات، ورشکستگی اقتصادی، خسارات وارده به محیط زیست است.

آسیب پذیری: تهدید ناشی از عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی که توانایی افراد و جوامع را در مقابله با خطرات کاهش می دهد.

شکل ۱۰-۲ چارچوب ریسک – خطر (افتخاری و همکاران،۱۳۸۸، ۳۶)

از دهه ۱۹۷۰ م. به بعد دیدگاه های نظری متفاوتی از آسیب پذیری شامل سه دسته:۱- زیستی - فیزیکی[۵۷]،۲- ساخت اجتماعی[۵۸] و ۳- ترکیبی[۵۹] شکل گرفته است (افتخاری و همکاران،۱۳۹۲).

  1. دیدگاه زیستی- فیزیکی: آسیب پذیری به عنوان ریسک در معرض بودن[۶۰] (خطرمحور و فن گرا).
  2. دیدگاه ساخت اجتماعی: آسیب پذیری به عنوان ساخت های اجتماعی[۶۱] (اجتماعی و انسان محور).
  3. دیدگاه ترکیبی: آسیب پذیری به عنوان تأثیرپذیری بالقوه و ظرفیت رسیدگی و انطباق[۶۲] (یکپارچگی و پایداری).

جدول۱-۲ مقایسه دیدگاه های نظری آسیب پذیری نسبت به مخاطرت طبیعی

منبع: (افتخاری و همکاران،۱۳۸۸)

۲-۷-۲ عوامل مؤثر بر آسیب پذیری

سازمان ملل چهار عامل را در میزان آسیب پذیری مؤثر می داند، که عبارتند از :۱٫ عوامل فیزیکی نظیر زیرساخت های جامعه مانند جاده، برق و غیره؛ ۲٫ عوامل اقتصادی مانند درآمد، سرمایه و نظایر آن؛ ۳٫ عوامل اجتماعی مانند سطح آموزش، امنیت، عدالت و مانند اینها؛ و ۴٫ عوامل محیطی مانند شرایط آب و هوا در منطقه (فاسل[۶۳]،۱۵۶،۲۰۰۷).

شرفی و زرافشانی(۱۳۹۰و۱۳۸۹)، معتقدند که آسیب پذیری کشاورزان متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، روانشناختی، فنی و زیر ساختی می باشد. بنابر تعریف آنان، آسیب پذیری اقتصادی مربوط به سرمایه گذاری، بیمه محصولات، درآمد کشاورزی، قیمت محصولات کشاورزی، سیستم اجاره داری زمین، حمایت دولت (دسترسی به اعتبار)، اندازه زمین، درآمد غیر کشاورزی، میزان دارایی املاک است. آسیب پذیری اجتماعی مربوط به دسترسی آسان به مواد شیمیایی، کود، بذر بهبود یافته و غیره، کشاورزی خانوادگی، وحدت اجتماعی، زمینه آموزشی، وابستگی به کمک های دولت مانند بیمه، باورها و ارزش ها، موقعیت اجتماعی، شرکت در نهادهای محلی، ارتباط با نخبگان روستایی، همسایه ها و سایر کشاورزان است. آسیب پذیری روانشناختی، مربوط به ریسک پذیری، عزت نفس، خود مقابله، صبر، امید و تقدیرگرایی است.آسیب پذیری فنی، مربوط به دسترسی به منابع آبی، کشاورزی آبی یا دیم، روش آبیاری، استفاده از گونه های مقاومت به خشکی، الگوی کشت (از کاشت یک بار در سال به دو بار در سال)، شرکت در کلاس های ترویج مربوط به مقابله با خشکسالی، کشاورزی مکانیزه یا سنتی می باشد.آسیب پذیری زیر ساختی، مربوط به دسترسی به منابع اطلاعاتی، دسترسی به منابع در روستا می باشد(شرفی و زرافشانی،۱۳۸۹ ، شرفی و زرافشانی،۱۳۹۰).

[۶۴](UN/ISDR, 2004) چهار گروه عوامل آسیب پذیری که مربوط به کاهش مخاطرات هستند را بیان می کند:

  1. عوامل فیزیکی، که قرار گرفتن در معرض عناصر آسیب پذیر درون یک منطقه را توصیف می کند؛
  2. عوامل اقتصادی، که منابع اقتصادی افراد، گروه ها و جوامع را توصیف می کند؛
  3. عوامل اجتماعی، که عوامل غیر اقتصادی که رفاه افراد، گروه ها و جوامع را تعیین می کنند مانند سطح آموزش، امنیت، دستیابی به حقوق اساسی بشر و حکومت خوب را توصیف می کند؛
  4. عوامل محیطی، که وضعیت محیطی درون منطقه را توصیف می کند.

همه این عوامل ویژگی های سیستم یا جامعه آسیب پذیر نسبت به تنش های بیرونی را توصیف می کند(فاسل،۲۰۰۷).

 

شکل ۱۱-۲ عوامل مؤثر بر آسیب پذیری (دانتیما و کزنری[۶۵]،۲۰۱۳).

۳-۷-۲ انواع آسیب پذیری

۱-۳-۷-۲ آسیب پذیری زیست محیطی:

آسیب پذیری زیست محیطی براثر باران های اسیدی ، آتش سوزی جنگل ها ، فعالیت های اقتصادی انسان ها، مانند قطع بیش از حد درختان ، استخراج بی شمار معادن، چرای بیش از حد و کاربری زمین بدون برنامه ریزی قبلی به طور جدی در اکوسیستم منطقه ای تأثیر می گذارد(سونگ و همکاران[۶۶]، ۲۰۱۰).

۲-۳-۷-۲ آسیب پذیری اجتماعی

آسیب پذیری اجتماعی ناشی از روابط ساختاری گروه ها و نیروهای جامعه در برابر فشارهای مختلف طبیعت و تصمیمات و توانایی و ظرفیت جامعه و افراد جهت پاسخگویی و واکنش در برابر حوادث طبیعی است(فروغی[۶۷]،۲۰۱۰). رویکردهای آسیب پذیری اجتماعی به تشریح این واقعیت می پردازند که آسیب پذیری منحصرأ تحت تاثیر مجاورت وطبیعت مخاطرات نیست، بلکه به وضعیت اجتماعی جوامع هم بستگی دارد جمعیتی که در اوضاع اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی وسیاسی متفاوت زندگی می کنند ، در سطوح مختلفی از آسیب پذیری هستند (احد نژاد روشتی، ۱۳۸۹). آسیب پذیری اجتماعی، توسط حالتی که قبل از وقوع مخاطرات در یک سیستم وجود دارد و عواملی چون فقر و نابرابری، به حاشیه رانده شدن، حق غذا، دسترسی به بیمه و کیفیت مسکن تعیین می شود. ادگر(۱۹۹۹)، آسیب پذیری اجتماعی را به عنوان« قرار گرفتن گروه ها و افراد در معرض استرس به عنوان نتیجه تغییر اجتماعی و زیست محیطی، که در آن استرس اشاره به تغییرات غیر منتظره و اختلال در معیشت دارد» تعریف می کند. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه مبانی نظری آسیب پذیری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی، از جمله خشکسالی سه رویکرد اقتصاد سیاسی، ساختارگرایی و توسعه پایدار مطرح می باشد.

۳-۳-۷-۲ آسیب پذیری اقتصادی

خشکسالی پدیده ای است که بیشترین اثرات اقتصادی (کاهش درآمد، افزایش هزینه تأمین آب، کاهش تولید مواد غذایی و …) دراز مدت را در جامعه برجای می گذارد (شرفی و زرافشانی،۱۳۹۰).

در برخی منابع به آسیب پذیری بیوفیزیکی اشاره شده است که از طریق یک رویداد مربوط به آب و هوای خاص و یا مخاطره آب و هوایی به سیستم خسارت وارد می کند . این آسیب پذیری تابعی از خطر، قرار گرفتن در معرض و حساسیت است.

شکل ۱۲-۲ انواع آسیب پذیری کشاورز در برابر خشکسالی (اقتباس از: پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲ :۱۱)

۴-۷-۲ ابعاد آسیب پذیری:

آسیب پذیری منطقه ای به یک خطر خاص بر اساس تعامل سه بعد آسیب پذیری شامل: در معرض قرار گرفتن، حساسیت و ظرفیت سازگاری ساخته شده است )شاوکیان[۶۸] و همکاران، (۲۰۱۳٫ در ادبیات تغییر اقلیم، آسیب پذیری به صورت تابعی از در معرض قرار گرفتن ، حساسیت و ظرفیت سازگاری سیستم در نظر گرفته شده است (پیتمن و همکاران[۶۹]، ۲۰۱۱). آسیب پذیری با «در معرض بودن»، «مستعد بودن» و «ظرفیت سازگاری» تعریف می شود (پورطاهری و همکاران،۱۳۸۹). آسیب پذیری شامل در معرض قرار گرفتن، حساسیت و ظرفیت سازگاری است. در معرض قرار گرفتن در این مورد میزان و مدت زمان قرار گرفتن در معرض تغییر اقلیم مربوط از قبیل خشکسالی است، حساسیت درجه ای است که سیستم توسط قرار گرفتن در معرض تحت تاثیر است و ظرفیت سازگاری توانایی مقاومت و بهبودی سیستم از آن است(لی و همکاران[۷۰]،۲۰۱۰).

۱-۴-۷-۲ در معرض قرارگرفتن[۷۱]

در معرض قرارگرفتن، میزانی است که یک سیستم در معرض تغییرات آب و هوایی قابل توجهی قرار می گیرد و استرس­های محیطی ، اجتماعی و یا سیاسی را تجربه می کند. همچنین مربوط به درجه ای از تنش آب و هوا است که ممکن است به صورت تغییرات طولانی مدت در شرایط آب و هوایی و یا به صورت تغییرات در تنوع آب و هوا، از جمله میزان و فراوانی مخاطرات نشان داده شود (IPCC، ۲۰۰۱ ، ادگر[۷۲]،۲۰۰۶ و درسا و همکاران،۲۰۰۸). قرار گرفتن در معرض، اندازه ­گیری میزان، مدت و یا فراوانی استرس وارد بر یک سیستم است (شاوکین و همکاران[۷۳]،۲۰۱۳). قرار گرفتن در معرض یک سیستم به محرک های موجود در آن سیستم اشاره دارد (پرستون و استافورد اسمیت[۷۴]،۲۰۰۹).

قرار گرفتن در معرض، یک ویژگی نسبی جامعه بوده که نشان دهنده ماهیت و شرایط آب و هوایی جامعه است(فورد و اسمیت،۲۰۰۴). همچنین، در معرض قرار گرفتن به معنی، حضور مردم، معیشت؛ خدمات و منابع محیطی؛ ساختار یا سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در مکان هایی است که تحت تأثیر منفی قرار گیرند(سورسو و همکاران[۷۵]، ۲۰۱۳).

در معرض قرار گرفتن اشاره به ماهیت محرک و درجه ای که سیستم از اثرات این محرک محافظت نشده و بازتابی از ویژگی های حضور یا حساسیت سیستم است. ویژگی های حضور اشاره به شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سازمانی و محیطی دارد که حساسیت و یا توانایی سیستم برای پاسخ به یک محرک را تعریف می کند(پیتمن و همکاران، ۲۰۱۱).

در معرض ریسک بودن با توجه به، طبقه (که درآمد، شیوه و محل زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد)، اشتغال، کاست، جنسیت، نژاد، سن، ناتوانی و وضعیت سلامتی، وضعیت مهاجرتی(چه قانونی و غیر قانونی) و ماهیت و وسعت شبکه ­های اجتماعی تفاوت می کند(قدیری و افتخاری،۱۳۹۲). در این جا، قرار گرفتن در معرض با تغییرات پیش بینی شده در درجه حرارت و بارندگی نشان داده می شود.

۲-۴-۷-۲ حساسیت[۷۶]

حساسیت، پاسخ مثبت و یا منفی یک سیستم به تغییر شرایط آب و هوایی است (IPCC, 2001 ، ادگر،۲۰۰۶). حساسیت، درجه ای است که یک سیستم در معرض اثرات منفی یا مثبت تغییر اقلیم قرار می گیرد. این اثر ممکن است مستقیم (به عنوان مثال، تغییر در عملکرد محصول در پاسخ به تغییر در میانگین، دامنه و یا تغییرات دما) یا غیر مستقیم (به عنوان مثال، خسارت ناشی از افزایش دفعات جاری شدن سیل های ساحلی به علت بالا آمدن سطح دریا) باشد. تفاوت سیستم ها ممکن است در حساسیت آن ها به تغییرات آب و هوایی تفاوت ایجاد کند (کازمیرزک و هندلی[۷۷]،۲۰۱۱ و فتوری و چلری[۷۸]،۲۰۱۲ ).

همچنین حساسیت اشاره به واکنش پذیری یک سیستم به مخاطرات اقلیمی دارد و ممکن است بطور قابل ملاحظه ای از یک سیستم، بخش و یا جامعه به سیستم، بخش یا جامعه دیگر متفاوت باشد (پرستون و استافورد اسمیت،۲۰۰۹). حساسیت، خاصیت ذاتی سیستم زوجی انسان- محیط زیست قبل از اختلال است و شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد(شاوکین و همکاران،۲۰۱۳). حساسیت بخش کشاورزی به تغییرات آب و هوایی به صورت فراوانی بحران های اقلیمی نشان داده شده است (درسا و همکاران، ۲۰۰۸).

در این مطالعه به این ترتیب است که در مناطقی با خشکسالی بیشتر، بخش کشاورزی پاسخ منفی می دهد (به عنوان مثال، عملکرد کاهش می یابد). بنابراین،کشاورزی در مناطق خشکسالی خیز از نظر کاهش عملکرد حساس تر است.

۳-۴-۷-۲ ظرفیت سازگاری[۷۹]

یکی از عواملی که نقش بسیار اساسی در کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی و از جمله خشکسالی در مناطق روستایی دارد، ظرفیت ساگاری است (خسروی،۱۳۸۹). ظرفیت سازگاری اشاره به پتانسیل و توانایی یک سیستم برای تنظیم و یا مقابله با تغییرات آب و هوایی با حداقل اختلال دارد (IPCC, 2001 ). توانایی یک سیستم برای تنظیم اثرات تغییر اقلیم (از جمله تنوع آب و هوا)، تعدیل آسیب های احتمالی، استفاده از فرصت ها و یا مقابله با پیامدهای آن ها است (بروکس،۲۰۰۳). افزایش روز افزون بلایای طبیعی و ناکافی بودن ظرفیت سازگاری جوامع باعث رشد سریع آسیب پذیری در جوامع گردیده است (ادگر،۲۰۰۰). ظرفیت سازگاری، توانایی یک سیستم برای تکامل یافتن به منظور انطباق با خطرات زیست محیطی و یا تغییر سیاست ها و گسترش طیف وسیعی از تنوع ها است به طوری که بتوان با آن ها کنار آمد ( ادگر،۲۰۰۶). همچنین توانایی سیستم برای تنظیم با استرس های اقلیمی واقعی یا مورد انتظار و یا توانایی مقابله با پیامدهای ناشی از این استرس ها می باشد(درسا و همکاران، ۲۰۰۸). ظرفیت سازگاری می تواند ویژگی ذاتی سیستم باشد، به عنوان مثال می توان آن را یک واکنش خود به خودی و یا خود مختار دانست (کازمیرزک و هندلی،۲۰۱۱).

در دیگر تعاریف ، ظرفیت سازگاری عبارت است از:

  • پتانسیل یا توانایی های یک جامعه برای نظارت، برنامه ریزی و یا سازگاری با قرار گرفتن در معرض دارد (فورد و اسمیت،۲۰۰۴).
  • توانایی یک سیستم برای تغییر در جهتی دارد که برای مدیریت قرار گرفتن در معرض و یا حساسیت آن نسبت به تأثیر تغییرات اقلیمی، مجهزتر شود و نشان دهنده توانایی سیستم برای مدیریت و کاهش آسیب پذیری است (پرستون و استافورد اسمیت،۲۰۰۹).
  • توانایی تنظیم در معرض قرار گرفتن به طوری که خسارات محدود شده و امکان استفاده از فرصت ها و یا مقابله با اثرات فراهم شود (پیتمن و همکاران،۲۰۱۱).

ظرفیت سازگاری تحت تأثیر وضعیت اقتصادی، فن آوری، اطلاعات، زیرساخت ها، دانش و مهارت، سرمایه اجتماعی و موسسات در سطح محلی و منطقه ای (و ملی) که پویا بوده و با فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده تر در تعامل است (پیتمن و همکاران،۲۰۱۱) و تابعی از عوامل مختلف، از جمله درآمد، آموزش و پرورش، اطلاعات، مهارت ها، دسترسی به زیرساخت ها و قابلیت های مدیریت می باشد (شاوکین و همکاران،۲۰۱۳ ؛ بروکس و همکاران، ۲۰۰۵).

 

شکل ۱۳-۲ نقش ظرفیت در کاهش آسیب پذیری (پورطاهری و همکاران،۱۳۸۹،۲۸)

مشاهدات مختلف نشان داده اند که ظرفیت افراد در مقابله و بهبود از حوادث شدید توسط عوامل متعددی کاهش می­یابد ازجمله: کمبود دسترسی به اطلاعات، اعتبارات یا خدمات مالی؛ کمبود منابع نظیر درآمد، دارایی و محافظت اجتماعی. بنابراین، آسیب پذیری و ظرفیت سازگاری دو روی یک فرایند هستند (قدیری و افتخاری،۱۳۹۲). بنابر گفته IPCC (2001)، ویژگی های اصلی تعیین کننده ظرفیت سازگاری جامعه یا منطقه شامل؛ ثروت، فناوری، اطلاعات و مهارت ها، زیرساخت ها، مؤسسات و عدالت(حقوق برابر) است. برای درک بهتر ظرفیت سازگاری به تمایز آن با کلمات مرتبط و نزدیک به مفهوم آن اشاره می شود:

تطابق پذیری (خو پذیری)[۸۰] : عبارت است از، خوپذیری یک موجود زنده به یک محیط متفاوت یا متغیر.

بازگشت پذیری[۸۱] : توانایی یک سیستم برای برگشت به حالت قبل از استرس یا شوک (الیسون و الیس[۸۲]،۲۰۰۱) و یا ظرفیت کشاورزان برای سپری کردن دوره های متوالی خشکسالی (رانجان[۸۳]،۲۰۰۱).

مقابله[۸۴] : فعالیت ها و راهکارهای کوتاه مدت برای خنثی کردن تنش ها (شرف و روتری[۸۵]،۲۰۱۳).

ظرفیت[۸۶] : مجموعه‌ای از نیروها، توانمندی‌ها و منابع قابل دسترس برای مردم و جامعه که می‌تواند میزان خطر را کاهش داده و یا در مهار بحران تأثیر گذار باشد.

سازگاری[۸۷] : فرایند تکاملی است که یک گونه با محیط خودش به ثبات می رسد و سازگار می شود (نیوتن و همکاران،۱۳۸۹). فعالیت و راهکارهای دراز مدت با احتمال به وجود آمدن تغییرات اساسی در نوع فعالیت و امرار معاش(نلسون و همکاران[۸۸]، ۲۰۰۸).

 

شکل ۱۴-۲ چارچوب مفهومی معیشت پایدار (منبع: اداره توسعه بین الملل، ۲۰۰۲)

۵-۷-۲ ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری

آسیب پذیری با دارایی ها رابطه نزدیکی دارد. هرچه دارایی های مردم بیشتر باشد، کمتر آسیب پذیر هستند و هرچه فرسایش دارایی مردم بیشتر باشد، نا امنی آنها بیشتر است. دارایی ها نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری و تقویت بازگشت پذیری به شیوه های مختلف ایفا می کند(مورونی و همکاران،۲۰۱۱):

  1. کاهش خطر[۸۹]: دارایی ها به طور کلی رفاه را افزایش داده و قرار گرفتن در معرض خطر را کاهش می دهند.
  2. تسکین خطر[۹۰]: دارایی می تواند اثر یک شوک نامطلوب را کاهش دهد و یا گذار از یک وضعیت محروم را سرعت بخشد.
  3. مقابله[۹۱]: اشاره به اقدامات صورت گرفته پس از یک رخداد نامطلوب برای تعدیل کردن و یا جبران خسارات، دارد.

توانایی مردم به مقاومت در برابر یک بحران بدون کاهش قابل توجه و یا دراز مدت رفاه آن ها تا حد زیادی، وابسته به دارایی های آنهاست که می تواند برای حمایت و حفاظت به کار رود. دارایی در اینجا به معنای وسیع در نظر گرفته شده و به معنای سهم محسوس و نامحسوس ثروت استفاده شده توسط خانوار و افراد برای ایجاد رفاه می باشد (مورونی و همکاران،۲۰۱۱). کوپر و همکاران (۲۰۰۸) نیز بیان می کنند که هر چه سرمایه خانواده ها بیشتر باشد، ظرفیت سازگاری آن ها بالاتر می رود و آسیب پذیری آن ها در برابر حوادث طبیعی کاهش می یابد. آنان سرمایه های معیشتی را در دسته های زیر قرار می دهند:

۱-۵-۷-۲ سرمایه انسانی

متداول ترین نمود سرمایه انسانی که از نظر افراد قابل درک باشد، آموزش و مهارت های مربوط به بازار کار است. با این حال، می توان آن را در قالب مجموع شایستگی ها و دانش در یک فرد دانست، از جمله وضعیت سلامت و مهارت های غیر شناختی و ویژگی های شخصیتی افراد مانند: اعتماد به نفس، پشتکار، سازگاری و قابلیت اطمینان می باشد(مورونی و همکاران،۲۰۱۱). به تعداد افراد فعال و تأثیر گذار خانواده در عرصه های اقتصادی و اجتماعی اشاره دارد و شامل: دانش و مهارت ها، سلامت، سن و بعد خانوار می باشد. سرمایه انسانی، با تغییر دادن افراد برای کسب مهارت ها و توانایی هایی به آ نها پدید می آید و افراد را توانا می سازد تا به شیوه های جدید رفتار کنند و بنابراین کمتر ملموس بوده و در مهارت ها و دانشی که فرد کسب کرده تجسم می یابد (ناطق پور و فیروز آبادی، ۱۳۸۵ :۱۶۲). از دیدگاه کارنی و همکاران[۹۲](۱۹۹۹)، شامل مهارت ها، دانش، توانایی انجام کار و سلامتی به منظور دنبال کردن استراتژی های معیشتی مختلف است (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).

[۹۳]OECD سرمایه انسانی را به عنوان؛ دانش، مهارت ها، شایستگی ها و ویژگی های نهفته در افرادی که ایجاد رفاه فردی، اجتماعی و اقتصادی را تسهیل می کنند، تعریف می کند (OECD، ۲۰۰۱). سلامت نیز یک عنصر از عناصر سرمایه انسانی است که حتی در برخی از تعاریف آن را مرکز توانایی فرد برای استفاده از آموزش و مهارت هایش می دانند. سازمان بهداشت جهانی[۹۴]، سلامت را به عنوان یک حالت فیزیکی، روانی و رفاه اجتماعی و نه صرفا فقدان بیماری یا معلولیت تعریف می کند.

۲-۵-۷-۲ سرمایه فیزیکی

سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد جهت شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کند به وجود می آید و از جنبه ای ملموس و قابل مشاهده برخوردار است (ناطق پور و فیروز آبادی،۱۳۸۵: ۱۶۲). بیشتر شامل سرمایه های ثابت مانند زمین، مسکن، وسایل حمل و نقل وو تجهیزات برای تولید است و بدان معنی است که مردم را برای ادامه معیشت قادر سازد (کارنی و همکاران، ۱۹۹۹).

۳-۵-۷-۲ سرمایه مالی

معمولأ شامل پول نقد یا سرمایه هایی است که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد باشند از جمله درآمد، بیمه، یارانه، پس انداز، نیروی کار. به عبارت دیگر شامل منابع مالی که در دسترس مردم است (اعم از پس انداز، منابع اعتباری و یا مستمری و یا حقوق بازنشستگی) و برای آن ها گزینه های مختلف امرار معاش فراهم آورده است (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).

۴-۵-۷-۲ سرمایه طبیعی

منابع طبیعی که برای امرار معاش استفاده می شود مانند؛ زمین، آب، حیات وحش، تنوع زیستی، منابع زیست محیطی (کارنی و همکاران، ۱۹۹۹).

۵-۵-۷-۲ سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی، نسبت به انواع دیگر سرمایه، ملموس بوده و در روابط میان افراد تجسم می یابد و موقعی سرمایه اجتماعی به وجود می آید که روابط میان افراد به شیوه ای دگرگون شود که کنش را تسهیل نماید(ناطق پور و فیروز آبادی،۱۳۸۵: ۱۶۲). این دارایی به بازگشت پذیری افراد کمک می کند و در سطح جامعه گسترده است که اغلب با اعتماد عمومی در دیگران اندازه گیری می شود و محرک مهم نتایج دیگر از جمله مشارکت دموکراتیک، جرم و جنایت، بهداشت و قدرت اقتصاد است. در سطح خانواده و یا شخص، می توان آن را به عنوان ارزش شبکه های اجتماعی مردمی و روابط کارکنان توصیف کرد(مورونی و همکاران،۲۰۱۱). به طور کلی سرمایه اجتماعی به ارزش موجود در روابط مردم و ارتباطات اجتماعی اشاره دارد و به عنوان شبکه ای با هنجارها، ارزش ها و درک مشترک است که باعث تسهیل همکاری در گروه می شود (OECD، ۲۰۰۱). و شامل منابع اجتماعی (شبکه ها، عضویت در گروه ها، اعتماد، دسترسی به مؤسسات) است که بر اساس آن دستیابی افراد به معیشت را رسم می کند (کارنی و همکاران،۱۹۹۹).

نارایان(۱۹۹۹)، بین سه سطح سرمایه اجتماعی تمایز قائل شده است:

  1. سرمایه اجتماعی در درون گروه های ابتدایی که آن را سرمایه اجتماعی bonding نامیده است.
  2. پیوندهای (cross-cuttiong) که گروه های اجتماعی را به هم پیوند می دهد، سرمایه اجتماعی bridjing نامیده می شود.
  3. کارکرد نهادهای دولتی رسمی.

تعدادی از محققان (میچلینی[۹۵]، ۲۰۱۳؛ ون ریجن و همکاران[۹۶]، ۲۰۱۲) دو بعد کلی به نام های بعد ساختاری و بعد شناختی را برای سرمایه اجتماعی در نظر گرفته اند و معتقدند که بعد ساختاری از دو جزء پیوند سرمایه اجتماعی[۹۷] و پل ارتباطی سرمایه اجتماعی[۹۸].

پیوند سرمایه اجتماعی به روابط افقی بین افرادی با ویژگی های فکری مشترک اشاره دارد، به طور مثال روابط بین کشاورزانی که در یک روستا زندگی می کنند (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲).

پل ارتباطی سرمایه اجتماعی به روابط عمودی بین گروه ها بر می گردد، مانند ارتباط بین کشاورزان با مأموران ترویج (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲).

سرمایه اجتماعی

بعد ساختاری

بعد شناختی

پیوند سرمایه اجتماعی

پل ارتباطی سرمایه اجتماعی

شکل ۱۵-۲ شاخص های سرمایه اجتماعی (ون ریجن و همکاران، ۲۰۱۲)

۸-۲ سنجش آسیب پذیری

آسیب پذیری، یک اصطلاح نسبی متشکل از ابعاد بسیاری است و نمی توان به طور مستقیم آن را مشاهده و یا اندازه ­گیری کرد. درنتیجه لازم است شاخص هایی برای اندازه گیری آسیب پذیری تعیین شود. در ابتدا برای سنجش آسیب­پذیری از شاخص­ های کمی استفاده شده است. این شاخص به دنبال ارائه نمراتی است که آسیب پذیری نسبی کشور، مناطق و جوامع را توصیف کند. مقیاس این ارزیابی ها می تواند از آسیب پذیری فرد یا خانوار ناشی از یک عامل استرس ­زا مانند خشکسالی و یا سیل تا آسیب پذیری یک جامعه به عوامل استرس زای متعدد و یا حتی آسیب پذیری جهانی انسان و یا اکوسیستم متفاوت باشد. اغلب مطالعات آسیب پذیری، یک سیستم را برای ایجاد نقطه شروع به منظور ارزیابی توانایی سازگاری آن، ارزیابی کردند. نمونه های این نوع شاخص ها شامل؛ اوبرین و همکاران(۲۰۰۴)، نقشه های آسیب پذیری کشاورزی به تغییر اقلیم و جهانی شدن در هند با شاخص هایی برای ظرفیت سازگاری، حساسیت اقلیم، آسیب پذیری تغییر اقلیم و حساسیت های منطقه ایجاد کردند (برنت،۲۰۰۷). برای سنجش آسیب پذیری نمی توان روش واحدی که مورد پذیرش همگان قرار گیرد، تبیین نمود. بسیاری از محققان و صاحب نظران بر اهمیت سنجش آسیب پذیری تأکید داشته و تکنیک های گوناگونی را ارائه نموده اند. در این زمینه مطالعاتی انجام شده است که هر کدام هم از نظر نوع آسیب پذیری و هم از نظر روش سنجش آسیب پذیری متفاوت است. سنجش آسیب پذیری ممکن است در سطح محلی، منطقه ای، ملی و یا جهانی باشد. ارزیابی آسیب پذیری چارچوبی برای شناسایی علل اجتماعی، اقتصادی، فنی و زیست محیطی اثرات خشکسالی ارائه می دهد. بخش قابل توجهی از ادبیات آسیب پذیری مربوط به شناسایی جمعیتی است که به احتمال زیاد تحت تأثیر اثرات منفی خشکسالی و دیگر مخاطرات طبیعی قرار می گیرند(خشنودی فر و همکاران،۲۰۱۲). سنجش آسیب پذیری ممکن است در سطح محلی (ادگر، ۱۹۹۹)، ملی ( اوبرین و همکاران[۹۹]، ۲۰۰۴)، منطقه ای (وینسنت[۱۰۰]، ۲۰۰۴) و جهانی (بروکس، ادگر و کلی، ۲۰۰۵) باشد.

جدول ۲-۲ روش های سنجش آسیب پذیری

روش سنجش آسیب پذیری منبع
GIS و تکنیک های نقشه برداری ویلهلمی و ویلهایت[۱۰۱](۲۰۰۵)، سونگ و همکاران(۲۰۱۰)، لیو و همکاران(۲۰۱۳)، صادقی روش و همکاران(۱۳۹۱)، دیاپتری و همکاران(۲۰۱۳)، سونگ و همکاران(۲۰۱۰)، اسلیکو و همکاران(۲۰۱۰)
تحلیل های آماری فورد و اسمیت(۲۰۰۴)، برنت(۲۰۰۷)
منطق فازی الکامو و همکاران[۱۰۲](۲۰۰۵)
تکنیک خوشه ای دووان و همکاران(۲۰۱۱)
شاخص سازی کلی و ادگر(۲۰۰۰)، بروکس و همکاران(۲۰۰۵)، درسا و همکاران(۲۰۰۸)، مورونی و همکاران(۲۰۱۱)، شاوکین و همکاران(۲۰۱۳)
مدل های ریاضی لورس و همکاران[۱۰۳](۲۰۰۳)، بروکس و همکاران(۲۰۰۸)، اسلکو و همکاران(۲۰۰۹)، درسا و همکاران (۲۰۰۹)، شرفی و زرافشانی(۱۳۸۹ و ۱۳۹۰)، زرافشانی و همکاران(۲۰۱۲)، خشنودی فر و همکاران(۲۰۱۲)
DRASTIC اصلاح شده هیلن و همکاران (۲۰۱۱)
سیستم پارامتری(PS) وانگ و همکاران(۲۰۱۲)
طرح تحقیقی تشریحی و ابزاری کشاورز و همکاران(۱۳۸۹)
گروه متمرکز مونگی و همکاران(۲۰۱۰)
نقطه شروع[۱۰۴] کسپرسون و کسپرسون(۲۰۰۱)، اسمیت و وندل(۲۰۰۶)پیتمن و همکاران(۲۰۱۱)

منبع: یافته های تحقیق

شکل ۱۶-۲ چارچوب مفهومی برای ارزیابی آسیب پذیری کشاورزان به تغییر اقلیم(درسا و همکاران،۲۰۰۸)

۱-۸-۲ تعیین شاخص سنجش آسیب پذیری

در این مطالعه آسیب پذیری از طریق فرمول زیر شامل سه مؤلفه اصلی ظرفیت سازگاری، حساسیت و در معرض قرار گرفتن محاسبه می شود.

آسیب پذیری = ( حساسیت + در معرض قرار گرفتن) - (ظرفیت سازگاری)

۲-۸-۲ تعیین وزن شاخص های ارزیابی آسیب پذیری

برای سنجش آسیب پذیری علاوه بر تعیین شاخص های آسیب پذیری، تعیین وزن هر یک از این شاخص ها باید صورت گیرد (سونگ و همکاران، ۲۰۱۰). توزیع عامل وزن به طور مستقیم بر نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری تاثیر می گذارد (ین و همکاران[۱۰۵]، ۲۰۱۱). در طول سال های گذشته روش های متعددی برای تعیین وزن شاخص برای ارزیابی آسیب پذیری استفاده شده است. برخی از این روش ها شامل؛ قضاوت متخصصین[۱۰۶] (کلی و همکاران[۱۰۷]،۱۹۹۹ و کلی و پرت،۲۰۰۰)؛ تحلیل مؤلفه اصلی[۱۰۸] (ایستر[۱۰۹]،۱۹۹۹؛ کاتر، بروف و شیرلی[۱۱۰]،۲۰۰۳)؛ ارتباط با حوادث گذشته[۱۱۱] (بروکس و همکاران،۲۰۰۵) و روش منطق فازی[۱۱۲] (ایکن و تاپیا[۱۱۳]، ۲۰۰۸) می باشد. هر یک از این روش ها برای انتخاب شاخصی که بیشترین میزان آسیب پذیری را تشکیل می دهند، به کار می رود. هنوز روش استانداردی برای وزن دهی متناسب با هر یک از روش های سنجش آسیب پذیری به طور دقیق تعیین نشده است(درسا، ۲۰۰۸).

شکل ۱۷-۲ مدل سنجش آسیب پذیری

۹-۲ مروری بر پژوهش های انجام شده

۱-۹-۲ مطالعات خارجی:

فورد و اسمیت (۲۰۰۴)، آسیب پذیری را به عنوان تابعی از قرار گرفتن در معرض تنش آب و هوایی و ظرفیت سازگاری برای مقابله با این تنش مفهوم سازی کردند. چارچوب تحلیلی مطالعات موردی، افراد جامعه را شامل می شود و اطلاعات منابع مختلف را ترکیب می کند، هم به در معرض قرار گرفتن و سازگاری های فعلی و هم مشخص کردن قرار گرفتن در معرض و ظرفیت سازگاری آینده می پردازد. ارزیابی آسیب پذیری فعلی نیاز به تجزیه تحلیل و مستند سازی تجارب جوامع مواجه با خطرات اقلیمی دارد (قرار گرفتن در معرض فعلی) و گزینه های سازگاری و استراتژی های مدیریت منابع به کار گرفته شده به کنترل این خطرات نیاز دارد (ظرفیت سازگاری فعلی). مشاهدات، تجربه، دانش سنتی و محلی اعضای جامعه مورد نیاز ارزیابی آسیب پذیری فعلی می باشد.

برنت (۲۰۰۷)، در مطالعه ای با عنوان ارزیابی آسیب پذیری نسبت به خشکسالی به دنبال درک آسیب پذیری فعلی کشاورزان خرد به نوسانات بارش در ایالت سیرا در شمال شرقی برزیل و شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب پذیری خانوارها و توانایی آن ها برای آماده سازی برای خشکسالی و یا پاسخ به آن است. شناخت این عوامل می تواند به شناسایی خانواده هایی که بیشترین نیاز به کمک در طول خشکسالی را دارند کمک کند و یک هدف برای برنامه های ظرفیت سازی برای سازگاری ارائه می دهد.

درسا و همکاران (۲۰۰۸)، مطالعه ای با هدف تحلیل آسیب پذیری کشاورزان اتیوپی به تغییرات آب و هوایی بر اساس رویکرد ارزیابی آسیب پذیری جامع با بهره گرفتن از شاخص های آسیب پذیری انجام دادند. شاخص های آسیب پذیری از ویژگی های مختلف اقتصادی، اجتماعی و بیوفیزیکی هفت منطقه کشاورزی محور اتیوپی تشکیل شدند. شاخص های مختلف اقتصادی و اجتماعی و بیوفیزیکی جمع آوری شده از هر منطقه، بر اساس تعریف آسیب پذیری مجمع بین دولتی تغییر اقلیم (,IPCC 2001) به سه دسته متشکل از ظرفیت سازگاری، حساسیت و قرار گرفتن در معرض طبقه بندی شدند. شاخص های ظرفیت سازگاری شامل؛ ثروت(تعداد دام، وضعیت مسکن،درآمد غیر کشاورزی)، تکنولوژی(عرضه حشره کش و آفت کش ها،عرضه کود، عرضه بذور به زراعی)، زیرساخت ها و مؤسسات(وضعیت جاده ها ،خدمات بهداشتی و درمانی،خدمات ارتباطی،مدارس ابتدایی و متوسطه،خدمات دامپزشکی، بازار مواد غذایی و منابع مالی کوچک)، وضعیت آبیاری و نرخ سواد بوده و شاخص حساسیت ، بحران های اقلیم(فراوانی خشکسالی و سیل) و شاخص در معرض قرار گرفتن، تغییر اقلیم(تغییر در دما و بارش) در نظر گرفته شد.پس از جمع آوری داده ها آسیب پذیری کشاورزان هر منطقه بر اساس فرمول؛ آسیب پذیری= ظرفیت سازگاری – (حساسیت + در معرض قرار گرفتن) محاسبه شد و پس از آن از روش PCA برای تعیین وزن مؤلفه ها استفاده کردند.

درسا و همکاران (۲۰۰۹)، به اندازه گیری آسیب پذیری کشاورزان به بحران های آب و هوایی مانند خشکسالی، سیل و طوفان با بهره گرفتن از رویکرد «آسیب پذیری به عنوان فقر مورد انتظار» پرداختند. این رهیافت بر اساس برآورد این احتمال است که شوک یا مجموعه ای از شوک ها، خانوار را به زیر خط فقر برساند و یا اینکه اگر خانوار در زیر خط فقر باشد، آن را در همان سطح نگه دارد. برای سنجش آسیب پذیری از مدل تجربی استفاده کردند که در این مدل احتمال سقوط کشاورزان به زیر سطح مصرف(درآمد) در اثر شوک های ناشی از تغییرات اقلیمی(خشکسالی،سیل،طوفان) با بهره گرفتن از رویکرد آسیب پذیری به عنوان فقر مورد انتظار سنجیده شد. داده ها از خانوارهای کشاورزان در طول سال زراعی ۲۰۰۵-۲۰۰۴ در حوزه رود نیل در اتیوپی جمع آوری شده است. نتایج نشان داد که به طور کلی کشاورزان در مناطق زراعی (که گرم و نیمه خشک باشد) بیشتر در معرض رویدادهای شدید آب و هوایی می باشند. همچنین با ثابت نگه داشتن سایر عوامل، افزایش درآمد کشاورزان می تواند آسیب پذیری آن ها را به بحران های آب و هوایی کاهش دهد.

ساهو و میشرا[۱۱۴] (۲۰۱۳)، مطالعه ای با هدف بررسی دیدگاه و رفتار کشاورزان روستایی در سازگاری با تغییر آب و هوا را با گرفتن نمونه ای از۱۵۰ خانوار در یکی از مناطق ساحلی Odishaبا استفاده از روش رگرسیون لوجستیک انجام دادند. نتایج برآورد نشان داد که درآمد سالانه، دسترسی به آبیاری، دسترسی به تسهیلات اعتباری و میزان مالکیت زمین خانواده های کشاورزی مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتار آن ها برای سازگاری با تغییر آب و هوا می باشد.

لی و همکاران[۱۱۵] (۲۰۱۱)، در مطالعه ای با عنوان مقایسه روش های ارزیابی آسیب پذیری زیست محیطی، روشAHP ، تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی(PCA)، امتیازدهی متخصص، شبکه عصبی مصنوعی(BP) را برای تعیین وزن در جهت پیدا کردن مناسب ترین و معقول ترین روش، استفاده کردند. نتایج حاصل از چهار روش مشابه بود به طوری که چهار روش امکان پذیر هستند ولی تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی و امتیازدهی متخصص مناسب تر بودند و مدل تحلیل اجزای اصلی و شبکه عصبی مصنوعی می تواند از عوامل سوگیری ذهنی جلوگیری کند و قضاوت صحیح گروه متخصص را به منظور کاهش خطای ارزیابی آسیب پذیری زیست محیطی ایجاد کند.

اسلیکو و همکاران[۱۱۶] (۲۰۱۰) در سال ۲۰۰۹ ، معناداری اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی را با توجه به شدت خشکسالی (شدت و طول مدت خشکسالی) و آسیب پذیری سیستم کشاورزی ارزیابی کردند. برای این منظور یک روش کلی که می ­تواند به عنوان ابزار اولیه برای ارزیابی آسیب پذیری خشکسالی در بخش کشاورزی که می تواند در کل منطقه جنوب شرقی اروپا استفاده شود را توسعه داده اند. روش ارزیابی اثرات و مدل آسیب پذیری بر اساس نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بود. آن ها دریافتند که عوامل مؤثر بر آسیب پذیری خشکسالی متعدد بوده و امکان استفاده از مدل به در دسترس بودن داده ها بستگی دارد. نتیجه نهایی یک نقشه طبقه ای از آسیب پذیری خشکسالی کشاورزی برای منطقه مورد مطالعه بودکه به عنوان شاخصی برای ارزیابی مناطق مستعد به خطر خشکسالی عمل می کند. این نقشه می تواند به تصمیم گیران منطقه ای در تشخیص اقدامات لازم برای سازگاری قبل از رویداد خشکسالی و کاهش اثرات رویداد کمک کند و سبب تسهیل توسعه پایدار بخش کشاورزی شود.

بروکس و همکاران[۱۱۷] (۲۰۰۵)، در مطالعه ای با عنوان تعیین آسیب پذیری و ظرفیت سازگاری در سطح ملی و ضرورت سازگاری، برای شناسایی شاخص های کلیدی آسیب پذیری از پراکسی های بالقوه برای آسیب پذیری استفاده کردند و نشان دادند که ظرفیت سازگاری یک عنصر از آسیب پذیری است که عمدتا با حکومت، حقوق مدنی و سیاسی و سواد در ارتباط است.

سونگ و همکاران(۲۰۱۰)، برای سنجش آسیب پذیری زیست محیطی در منطقه کوهستانی جنوب غربی چین بر ​​اساس GIS و از روش AHP استفاده کردند. بر اساس روش AHPشاخص آسیب پذیری زیست محیطی[۱۱۸](EVI) ، شامل حساسیت زیست محیطی[۱۱۹] (ES)، فشار طبیعی و اجتماعی[۱۲۰] (NSP)، و ظرفیت بهبود زیست محیطی[۱۲۱] (ERC) می­باشد. با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل مکانی GIS، خوشه ای و همبستگی مکانی ، آسیب پذیری زیست محیطی منطقه ای به صورت عمیق در سطح منطقه ای، شهرستان و درجه تجزیه و تحلیل شد.حساسیت های زیست محیطی ترکیبی از شیب، پوشش گیاهی و بارش است.

هیلن و همکاران[۱۲۲] (۲۰۱۱)، در ارزیابی آسیب پذیری آب های زیر زمینی در چین از روش دراستیک اصلاح شده[۱۲۳] استفاده کرده اند. در این مطالعه، برای تنظیم مجدد وزن پارامترهای DRASTIC با اشاره به شرایط زراعی در شهرستان جانگین، از روش AHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) استفاده شد. نتایج نشان داد که آب های زیرزمینی در قسمت زیادی از منطقه مورد مطالعه در معرض آلودگی بوده و بخش ناچیزی از منطقه کمتر مستعد ابتلا به آلودگی آب های زیرزمینی است. در مدل DRASTIC، ۷ پارامتری که جریان آبهای زیرزمینی را کنترل و املاح را انتقال می دهند، به عنوان ارزیابی جامع آسیب پذیری آب های زیرزمینی فهرست شده است.

مونگی و همکاران[۱۲۴] (۲۰۱۰)، ارزیابی آسیب پذیری کشاورزی دیم به تغییرات اقلیمی را در بخش های نیمه خشک منطقه ای در تانزانیا در سال ۲۰۰۹ انجام دادند. جمع آوری داده ها با بهره گرفتن از مصاحبه، پرسشنامه ساختاریافته ، بحث گروهی متمرکز، بررسی مستندات و مشاهدات میدانی جمع آوری شد. مصاحبه پرسشنامه ساختار یافته با ۷ درصد از کشاورزان و ۳۰ نفر از ماموران تحقیق و ترویج که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. نتایج نشان داد که میزان بارندگی به طور کلی رو به کاهش بوده در حالی که توزیع زمانی و مکانی آن متنوع بود و درجه حرارت نیز روند افزایشی داشته است. کشاورزان و مأموران تحقیق و ترویج نیز این تغییرات را به کمک یک سری از شاخص ها درک کرده اند. با­­این وجود، درک آن ها از شاخص های تغییر آب و هوا بسته به نوع فعالیت معیشتی آنان متفاوت بود.

شاوکین و همکاران[۱۲۵] (۲۰۱۳) در منطقه ای در چین به ارزیابی آسیب پذیری نسبت به خشکسالی بر اساس در معرض قرار­گرفتن، حساسیت و ظرفیت سازگاری پرداختند. هدف این مطالعه ارائه چارجوبی برای ارزیابی عملکرد راهکارهای اکوسیستم برای کاهش آسیب پذیری به مخاطرات ناشی از تغییر اقلیم بود. در چارچوب سیستم زوجی طبیعت و انسان[۱۲۶](CHANS) اثرات مثبت فعالیت های انسانی را با معرفی ظرفیت سازگاری ​​به عنوان یک معیار ارزیابی نشان داد. آسیب پذیری منطقه ای به یک خطر خاص بر اساس اثر متقابل سه بعد آسیب پذیری شامل؛ در معرض قرار گرفتن ، حساسیت و ظرفیت سازگاری ایجاد شده است. این چارچوب در منطقه ای در چین که در آن خطر خشکسالی تهدید اصلی CHANS است، به کار رفته است. نتایج نشان داد که مناطق مرکزی بیشتر در معرض هستند در حالی که شهرستان های واقع در بخش شرقی سازگاری بیشتری دارند. دو شهر نیز اغلب توسط واریانس چند گانه آب و هوا تحت تاثیر قرار می گیرند که نشان دهنده بیشترین حساسیت این مناطق است. همچنین تفاوت های مکانی از علل اصلی تفاوت در توانایی سازگاری با تغییرات می باشد.در این مطالعه، شاخص حساسیت (SI) و شاخص ظرفیت سازگاری (AI) با روش تحلیل مؤلفه اصلی(PCA) به دست آمد. شاخص در معرض قرار گرفتن(EI) با بهره گرفتن از شاخص استاندارد بارش (SPI) نشان داده شد. شاخص حساسیت با تعدادی از شاخص های طبیعی مانند دما، بارش، پوشش گیاهی و ارتفاع نقش دارد.

پیتمن و همکاران(۲۰۱۱)، در مطالعه ای آسیب پذیری به تغییر اقلیم در مناطق روستایی در کانادا را بررسی کردند. برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی باید دسترسی عادلانه به آب و به ویژه برای آبیاری، کاهش موانع برای همکاری در هنگام پرداختن به مشکلات اجتماعی و ارائه اطمینان بیشتر در برنامه های دولت در نظر گرفته شود.

گیکن و همکاران(۲۰۱۲)، به مطالعه ای با عنوان ارزیابی آسیب پذیری به خشکسالی کشاورزی با هدف تجزیه و تحلیل آسیب پذیری نسبت به خشکسالی کشاورزی ۳۱ استان و شهرستان در چین با بهره گرفتن از روش تحلیل رابطه ای خاکستری گسترده[۱۲۷] پرداختند. شاخص های ارزیابی آسیب پذیری به خشکسالی کشاورزی شامل؛ شاخص های شرایط طبیعی(باران سالانه، میانگین دمای سالانه،پوشش گیاهی)، شاخص های ویژگی های کشاورزی(سطح زیر کشت، نسبت کاشت محصولات مقاوم به خشکی) و شاخص های اجتماعی- اقتصادی(درجه حفاظت آب کشاورزی، درآمد سالانه کشاورزان، تراکم جمعیت، مقدار کود در واحد سطح) بود.

دپایتری و همکاران (۲۰۱۳)، مطالعه ای بر آسیب پذیری اجتماعی انجام دادند که هدف از این مطالعه بررسی آسیب پذیری جمعیت شهری کلن به امواج گرما بود که طیف وسیعی از متغیرهای اجتماعی و زیست محیطی را در نظر می­گیرد. بر اساس چارچوب MOVE، شاخص ها توسعه داده شد و برنامه کاربردی GIS برای ارزیابی فضایی آسیب پذیری نسبی ۸۵ منطقه کلن به امواج گرما، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که عوامل زیست محیطی نقش مهمی را در این ارزیابی ایفا می کنند و پیشنهاد شد که مدیریت زیست محیطی در منطقه و اطراف آن بهبود یابد.

۲-۹-۲ مطالعات داخلی:

شرفی و زرافشانی، مطالعه ای برای سنجش آسیب پذیری فنی ، روانشناختی(۱۳۸۹)، اجتماعی و اقتصادی (۱۳۹۰) کشاورزان گندم کار شهرستان های استان کرمانشاه در زمان خشکسالی به روش پیمایشی و روش نمونه گیری طبقه بندی چند مرحله ای استفاده کردند. پارامتر های فنی شامل؛ دسترسی به منابع آبی، نوع کشت(آبی یا دیم)، روش آبیاری، استفاده از ارقام مقاوم به خشکی، الگوی کشت(بهاره یا پاییزه)، شرکت در کلاس های ترویجی، و روش کشت(مکانیزه یا سنتی) و پارامترهای روانشناختی شامل؛ ریسک پذیری، اعتماد به نفس، خودکارآمدی مقابله، صبر و بردباری، امیدواری به بهبود اوضاع و تقدیر گرایی و پارامترهای اجتماعی شامل؛ دسترسی به نهاده ها، همکاری اعضای خانواده، اتحاد اهالی، سطح تحصیلات، وابستگی به دولت، اعتقادات مذهبی، منزلت اجتماعی، شرکت در تشکل ها و دسترسی به نخبه ها و پارامترهای اقتصادی شامل؛ میزان سرمایه، بیمه محصولات کشاورزی، درآمدهای کشاورزی، قیمت گذاری محصولات، نوع مالکیت زمین، دسترسی به تسهیلات بانکی، میزان اراضی زراعی، درآمد غیر کشاورزی و تعداد قطعات زمین می باشند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه حضوری با کشاورزانی که خشکسالی را تجربه کرده بودند، بهره گرفته شد. سنجش آسیب پذیری با بهره گرفتن از فرمول می بار و والدز[۱۲۸](۲۰۰۵) محاسبه شد. نتایج نشان داد که کشاورزان در شهرستان جوانرود، به لحاظ پارامتر فنی و کشاورزان شهرستان سرپل ذهاب، به لحاظ پارامترهای روانشناختی بالاترین آسیب پذیری را دارا می باشند. همچنین از لحاظ آسیب پذیری اجتماعی، سرپل ذهاب بالاترین رتبه و اسلام آباد غرب و جوانرود به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند و از نظر آسیب پذیری اقتصادی، جوانرود بالاترین ضریب آسیب پذیری و به دنبال آن سرپل ذهاب و اسلام آباد غرب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.

تأکید پژوهش پور طاهری و همکاران (۱۳۸۹) بر بررسی ظرفیت ها و آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر خطر زمین لرزه در مناطق روستایی شهرستان خدابنده بود. هدف این مطالعه، اندازه گیری میزان ظرفیت های اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی مناطق روستایی مورد مطالعه به منظور مقابله با تأثیرات مخاطره زلزله و تبیین عملی نقش ظرفیت سازی و یا تقویت ظرفیت های موجود با هدف کاهش تأثیرات زمین لرزه در منطقه روستایی مورد مطالعه است. برای دست یابی به اهداف تحقیق، از روش های اسنادی و میدانی با تأکید بر تکمیل پرسشنامه نزد ۳۲۱ نفر سرپرست خانوار روستایی در ۳۷ روستا، استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، به تحلیل آن ها در نرم افزار SPSS اقدام گردید. نتایج تحقیق، از کافی نبودن ظرفیت های موجود در منطقه روستایی مورد مطالعه برای کاستن از تأثیرات و آسیب­پذیری خطر زمین لرزه حکایت داشت.

صادقی روش و همکاران(۱۳۹۱)، در پژوهشی با بهره گرفتن از ابزارهای مدیریتی سنجش از دور(RS) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) در چارچوب مدل تحلیلی سلسله مراتبی توسعه یافته و با کاربرد شاخص آسیب پذیری زیست­محیطی(EVI) اقدام به ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری زیست محیطی نسبت به خطر بیابان زایی در منطقه خضرآباد یزد کردند.مطالعات انجام شده نشان داد که ۸۹۴/۸ درصد از کل منطقه مطالعاتی تحت آسیب پذیری خیلی شدید۶۳۳/۱۴درصد، شدیداٌ آسیب پذیر می باشد و آسیب پذیری با شدت متوسط ۵۱۶/۶۳ درصد بیشترین سهم را در منطقه مطالعاتی به خود اختصاص داد. بر پایه اطلاعات به دست آمده از ارزیابی منابع طبیعی و مطالعات میدانی بر طبق ادبیات تحقیق، ۳۰ شاخص موثر در آسیب پذیری منطقه مطالعاتی به تفکیک طبیعی و انسانی تعیین شد. برای هر شاخص ارزش های کمی از صفر تا یک تعریف شد. ارزش صفر برای نواحی نمایشگر کمترین و ارزش یک بیشترین میزان آسیب پذیری می باشد و ارزش های مابین آن ها بیانگر آسیب پذیری نسبی هستند. شاخص های طبیعی شامل؛ میانگین بارش سالانه، میانگین سرعت باد، شاخص خشکی، بافت خاک، شوری خاک، زهکشی خاک، عمق خاک، شیب، فرسایش آبی و بادی، شوری آب، عمق سطح آب زیرزمینی، تراکم پوشش گیاهی، بوته کنی و قطع درختان، ظرفیت برد مراتع و فشاردام(ظرفیت مراتع/دام موجود) و شاخض های انسانی شامل: شخم و آیش؛ روش آبیاری؛ کارایی آبیاری؛ سیستم آبیاری؛ کاهش سطح آب زیر زمینی؛ رطوبت خاک؛ استفاده از ماشین آلات، موادشیمیایی و کود آلی؛ الگوی کشت و مدیریت تولید؛ مشارکت مردمی؛ سواد؛ اشتغال، تراکم بیولوژیک جمعیت، تغییر کاربری اراضی؛ آگاهی از نتایج تخریب و تقسیم اراضی به قطعات کوچک بودند. در ادامه به منظور دستیابی به وزن نسبی و برآورد اهمیت شاخص ها از جهت تاثیر در فرایند بیابان زایی، پرسشنامه ای تهیه و از کارشناسان آشنا به منطقه مطالعاتی خواسته شد که اهمیت شاخص ها را به صورت زوجی در مقیاس ۱ الی۹ ساعتی برآورد کنند. پس از تشکیل ماتریس مقایسات زوجی کارشناسان، از روش میانگین هندسی و با فرض اینکه نظرات تمامی کارشناسان از درجه اهمیت یکسانی برخوردار است، اقدام به تلفیق قضاوت ها کرده و ماتریس مقایسات زوجی گروهی تشکیل شد. در ادامه با بهره گرفتن از مفهوم نرمال سازی و میانگین موزون یا میانگین هر سطر از ماتریس نرمال شده اقدام به برآورد اهمیت شاخص ها کردند.

مطالعه ای توسط پورطاهری و همکاران،۱۳۹۲، با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک انجام شد. مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی در میان ۳۰۰ نفر از روستاییان و مسئولان دهستان سولدوز آذربایجان غربی، انجام شده است.گویه های سنجش ظرفیت مقابله با زلزله شامل گویه های اجتماعی، نهادی، اقتصادی و کالبدی- محیطی بودند. نتایج حاکی از آن است که عوامل اقتصادی و اجتماعی مهم ترین ابعاد آسیب پذیری به شمار می آیند و مدیریت ریسک خشکسالی، رویکردی مناسب برای کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه است و می توان در فرایند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی، بر مدیریت ریسک تأکید داشت.

کشاورز و همکاران(۱۳۸۹)، پژوهشی با هدف تبیین آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در سطح خانوارهای روستایی انجام دادند. استراتژی کلی این پژوهش، تحقیق کیفی و روش مطالعه موردی به عنوان طرح تحقیق استفاده شد که در این راستا با بهره گیری از طرح های تحقیقی تشریحی و ابزاری به بررسی ماهیت آسیب پذیری ناشی از خشکسالی پرداختند. بدین منظور آن ها با بهره گرفتن از طرح تحقیق چند موردی نسبت به بررسی مقایسه ای آسیب پذیری خشکسالی در میان خانوارهای کشاورزی که در سال های اخیر خشکسالی را تجربه نموده بودند، اقدام کردند. برای انتخاب شهرستان از ترکیب شاخص های اقلیمی، هواشناسی، هیدرولوژیک و کشاورزی و برای انتخاب روستا از مشاهده میدانی و مصاحبه عمیق با کارشناسان جهاد کشاورزی و کارگزاران بیمه محصولات کشاورزی استفاده کردند و برای انتخاب خانوارهای کشاورز قابل مطالعه، ارزیابی محلی اثرات خشکسالی انجام شد که از پنج مطلع محلی هر روستا که با بهره گیری از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند خواسته شد تا با در نظر گرفتن میزان آسیب پذیری خانوارها از خشکسالی، آن ها را گروه بندی کنند. مطلعین محلی با بحث در گروه های متمرکز به تعیین عوامل مؤثر بر تأثیر پذیری از خشکسالی اقدام نمودند. سپس با بهره گرفتن از تکنیک ارزیابی مشارکتی(ماتریس زوجی) به تعیین اهمیت نسبی هر یک از عوامل در شرایط خشکسالی، اقدام نمودند. نمونه های مورد مطالعه را از طریق انجام ارزیابی مشارکتی در روستا و در قالب سه گروه کمتر آسیب پذیر و بیشتر آسیب پذیر(منبع فقیر) و بیشتر آسیب پذیر(قبلأ برخوردار) ساکن در دو روستای استان فارس، مورد شناسایی و مطالعه قرار دادند. در این تحقیق، ویژگی های جمعیت شناختی شامل؛ سن و تحصیلات خانوار و بعد خانوار است. ویژگی های کشاورزی و نحوه آسیب پذیری از خشکسالی شامل؛ میزان برخورداری از آب کشاورزی(سطح سفره آب زیر زمینی، بافت خاک، موقعیت مکانی چاه، فاصله چاه های کشاورزی از یکدیگر، عمق چاه، میزان آبدهی و غیره)؛ سطح زیرکشت آبی محصولات کشاورزی؛ میزان عملکرد محصولات کشاورزی و میزان مدیریت فنی و اقتصادی کشاورزی بود و آخرین گویه مربوط به میزان وابستگی به کشاورزی و آسیب پذیری از خشکسالی بود. یافته های پژوهش نشان داد که نوع و میزان آسیب پذیری خانوارهای کشاورز از خشکسالی یکسان نبوده و مجموعه ای از عوامل وابسته و غیر وابسته به خشکسالی، موجب آسیب پذیری خانوارها می گردد. در پایان الگوی آسیب پذیری خانوارهای بیشتر آسیب پذیر تدوین و پیشنهاد های بهبود دهنده در زمینه کاهش اثرات و مدیریت دانش خشکسالی ارائه کردند.

خشنودی فر و همکاران (۲۰۱۲)، در مطالعه ای به تعیین و اندازه گیری شاخص های آسیب پذیری خشکسالی (اقتصادی، اجتماعی و فنی) در میان گندم کاران در مشهد پرداختند. روش دلفی بر اساس نظر کارشناسان برای تعیین شاخص آسیب پذیری مورد استفاده قرار گرفت. برای اندازه گیری آسیب پذیری از فرمول می بار و والدز استفاده شد. این یافته­ ها با توجه به پارامتر های اقتصادی نشان داد که بیشترین آسیب پذیری کشاورزان در شاخص هایی مانند: بیمه محصولات کشاورزی، نوع مالکیت زمین، دسترسی به اعتبارات بانکی و دولتی (وام) بود. با توجه به پارامتر های اجتماعی بیشترین آسیب پذیری کشاورزان در شاخص هایی مانند: سطح آموزش و پرورش، وابستگی به دولت و فعالیت های کشاورزی مشارکتی بود.علاوه بر این کشاورزان در شاخص های فنی از جمله روش های آبیاری، روش کشت (سنتی / مکانیزه) و کنترل علف های هرز، آفات و بیماری آسیب پذیرترین بودند.

یزدان پناه و همکاران (۲۰۱۳)، مطالعه ای کیفی بر اثرات ناشی از خشکسالی بر جمعیت روستایی کشاورزان در ایران انجام دادند که در آن تجزیه و تحلیل بر اساس طبقه بندی آثار به اثرات سرمایه انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی صورت گرفت و از تئوری حفاظت از منابع برای توضیح رفتار استراتژی های مقابله انتخاب شده استفاده شد. مطالعه کیفی بر اساس این رویکرد در یک روستا در جنوب ایران انجام شد. متغیرهای مهم در این زمینه عبارتند از ابعادی مانند ساختار خانواده، جنس، تحصیلات، ویژگی های مالی، شرایط و اندازه مزرعه، سطح آموزشی اعضای خانواده و همچنین شرایط مالی و اقتصادی. در نتیجه، مشخص شد که خشکسالی می تواند امواجی از اثرات منفی بر ابعاد مختلف سرمایه های کشاورزان، به ویژه فقرا وارد کند. ابعاد بسیار به هم مرتبط بوده و اثرات منفی چند برابر می شود، کاهش مقاومت به خشکی در سطوح بسیار پایین در نهایت می تواند منجر به شرایطی شبیه به تله فقر شود. همچنین دریافتند که مداخله و حمایت دولت، وضعیت فقرا را بدتر کرده است. برای جلوگیری از چنین شرایطی پیشنهاد کردند که مداخلات حمایتی یا پس از وقوع به یک رویکرد مدیریت ریسک فعال تبدیل شود.

یزدان پناه(۱۳۸۸) جوامع انسانی را در مقابله با خشکسالی به دو دسته تقسیم بندی نموده است:

جوامع آسیب پذیر: این نوع جوامع از سیاست های مدیریتی مناسبی در مواجهه با خشکسالی برخوردار نبوده و آمادگی لازم را برای مقابله با خشکسالی ندارند. همچنین وابستگی شدیدی به منابع طبیعی داشته و فقر و درگیری در بین این نوع جوامع به وفور دیده می شود. شرایط خاص سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز برای مقابله با خشکسالی نامناسب است. به همین دلیل این جوامع، در مقابل خشکسالی بسیار آسیب پذیر بوده و همیشه با اثرات خشکسالی دست به گریبان هستند.

جوامع غیر آسیب پذیر: این نوع جوامع، از سیاست های مدیریتی مناسب، در مواجهه با خشکسالی برخوردار بوده و با سیستم های آگاهی دهنده و آموزشی، آمادگی لازم را برای مقابله با خشکسالی ایجاد می نمایند. دولت ها نقش خود را برای کاهش اثرات خشکسالی به خوبی ایفا می کنند و خود را در این زمینه مسئول می دانند. همچنین روابط مناسبی با اقتصاد بین المللی برقرار می نمایند. در این گونه جوامع خشکسالی مدیریت می شود و تا حدودی قابل کنترل می باشد.

۱۰-۲ نتیجه گیری

با توجه به مطالعات انجام شده آسیب پذیری کشاورزان را می توان به صورت تابعی از در معرض خشکسالی قرار گرفتن، حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری آنان در مواجهه با خشکسالی دانست. در معرض خشکسالی قرار گرفتن کشاورزان بر اساس امکان عدم دسترسی آنان به آب متفاوت است. حساسیت کشاورزان نسبت به خشکسالی شامل وابستگی به درآمد گندم می باشد. ظرفیت سازگاری سازگاری شامل دارایی های معیشتی کشاورزان می باشد. سرمایه های مالی، فیزیکی، طبیعی، انسانی و اجتماعی بر اساس پیشینه تحقیق شامل متغیرهای مشاهده شده در جدول ۲-۳ می­باشند. ویژگی های فردی و زراعی نیز با توجه به منابع مطالعه شده در جدول ۳-۲ آورده شده است.

جدول ۳-۲ استخراج اجزای پرسشنامه از پیشینه تحقیق

  منبع برداشت تطبیقی با موضوع
سن، بعد خانوار، محل سکونت

مونگی و همکاران (۲۰۱۰)

حبیبا و همکاران(۲۰۱۲)

کشاورز و همکاران(۱۳۸۹)

خشنودی فر و همکاران(۲۰۱۲)

ویژگی های فردی
نوع شغل، نوع مالکیت اراضی، نوع فعالیت کشاورزی، تحت پوشش بودن بیمه محصولات

کشاورز و همکاران(۱۳۸۹)

برنت(۲۰۰۷)

خشنودی فر و همکاران(۲۰۱۲)

شرفی و زرافشانی (۱۳۹۰)

ویژگی های زراعی
امکان عدم دسترسی به آب   در معرض قرار گرفتن
میزان وابستگی به درآمد گندم

شرفی و زرافشانی(۱۳۸۹)

کشاورز و همکاران(۱۳۸۹)

برنت(۲۰۰۷)

پیتمن و همکاران(۲۰۱۱)

حساسیت
منابع درآمدی کشاورزی و غیر کشاورزی، میزان سرمایه، بیمه محصولات کشاورزی، وابستگی به نهادهای حمایتی، دسترسی به اعتبارات، واحد های دامی.

کش-اورز و همکاران(۱۳۸۹)

برنت(۲۰۰۷)

شرفی و زرافشانی (۱۳۹۰)

درسا و همکاران(۲۰۰۸)

ساهو و میشرا (۲۰۱۳)

سرمایه مالی

تحصیلات، سلامت، سابقه کار کشاورزی، شرکت در برنامه های آموزشی ترویجی،

استفاده از ارقام مقاوم به خشکی و یا مقاوم به آفات و بیماری، کنترل علف های هرز، استفاده از کودهای شیمیایی، ادوات خاک ورزی. احداث چاه کشاورزی، کاهش طول دوره آبیاری، مدیریت آب، اقدامات زراعی.

کشاورز و همکاران (۱۳۸۹)

خشنودی فر و همکاران (۲۰۱۲)

برنت (۲۰۰۷)

شرفی و زرافشانی (۱۳۹۰)

بروکس و همکاران (۲۰۰۵)

شرفی و زرافشانی (۱۳۸۹)

پیتمن و همکاران (۲۰۱۱)

درسا و همکاران (۲۰۰۸)

شاوکین و همکاران (۲۰۱۳)

سرمایه انسانی

سرمایه انسانی

قیمت فروش اموال

خشنودی فر و همکاران (۲۰۱۲)

شرفی و زرافشانی (۱۳۹۰)

سرمایه فیزیکی
دسترسی به منابع آبی، سطح زیر کشت محصولات کشاورزی

پیتمن و همکاران (۲۰۱۱)

ساهو و میشرا (۲۰۱۳)

سرمایه طبیعی
عضویت در انجمن ها یا سازمان های روستایی، پیوند سرمایه اجتماعی، پل ارتباطی سرمایه اجتماعی

خشنودی فر و همکاران (۲۰۱۲)

شرفی و زرافشانی (۱۳۹۰)

ون ریجن و همکاران (۲۰۱۲)

میچلینی (۲۰۱۳)

سرمایه اجتماعی

فصل سوم

روش شناسی پژوهش

فصل سوم: روش شناسی پژوهش

۱-۳ مقدمه

در این فصل، روش شناسی تحقیق با ملاحظه ی روش تحقیق[۱۲۹]، جامعه و نمونه آماری، فرضیه های پژوهش، متغیرهای مطالعه، تعریف مفهومی و عملیاتی برخی از آن ها، ابزار جمع آوری داده ها، تحلیل روایی و پایایی آن، روش های تجزیه و تحلیل آماری و معرفی منطقه مورد مطالعه مورد توجه قرار گرفته است.

۲-۳ روش تحقیق

پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کمی، از لحاظ هدف کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ­ها از نوع تحقیقات پیمایشی مقطعی است.

۳-۳ جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری

جامعه آماری این پژوهش را گندمکاران شهرستان باوی تشکیل می دهند. با توجه به آمار به دست آمده از مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان باوی، تعداد ۸۱۶ گندمکار (۸۱۶N=) در سال ۱۳۹۳ در شهرستان باوی وجود دارد (مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان باوی، ۱۳۹۳). با بهره گرفتن از جدول مورگان تعداد ۲۶۰ نفر گندمکار از آن ها به عنوان نمونه آماری تعیین شد. گندمکاران مورد مطالعه از لحاظ نوع کشت، به گندمکاران آبی، دیم کار و مختلط طبقه بندی شده اند. روش نمونه گیری[۱۳۰] در این تحقیق، طبقه ای با انتساب متناسب است. همچنین به منظور بالا بردن ضریب برگشت پرسشنامه، ۳۱۰ پرسشنامه تهیه و توزیع شد که در نهایت ۲۷۳ پرسشنامه تکمیل شده دریافت گردید. در جدول ۱-۳ حجم جامعه و نیز حجم نمونه بر اساس پرسشنامه های برگشت داده شده، ذکر گردیده است.

جدول ۱-۳ حجم جامعه و نمونه مورد مطالعه

روستا جامعه حجم نمونه
آبی دیم مختلط آبی دیم مختلط
زرگان گرانه ۱۸ - - ۶ - -
سید عنایت ۳۰ - - ۱۰ - -
سیدسلطان ۷۳ - - ۲۳ - -
شبیشه ۳۰ - - ۱۰ - -
عیاشیه ۲۶ - - ۸ - -
مویلحه ۶۵ - - ۲۱ - -
ویس ۱۴۲ - ۶ ۴۶ - ۲
بیت محارب ۲۳ - - ۷ - -
ربیخه ۳۹ - - ۱۳ - -
بهیر ۳۱ - - ۱۰ - -
تلبومه ۸۰ - ۸ ۲۶ - ۳
دراویزه ۲۲ - - ۷ - -
زویر خرامزه ۵۷ - - ۱۸ - -
صلیعه ۱۷ - - ۵ - -
گبری ۲۸ - - ۹ - -
ابوفاضل ۱۵ - - ۵ - -
گارگه - ۲۲ ۲۲ - ۷ ۷
ام السراجینه - ۸ ۱۵ - ۳ ۵
حمیدانیه - ۵ ۱۴ - ۲ ۵
ام الغریب - ۵ - - ۲ -
بویرده سلامات - ۷ - - ۲ -
حبیشی - ۵ - - ۲ -
کاییدیه - ۸ - - ۳ -
کهیش - ۱۱ - - ۴ -
نگازه بزرگ - ۶ - - ۲ -
کل ۶۹۶ ۷۷ ۴۳ ۲۲۵ ۲۷ ۲۱
۸۱۶ ۲۷۳

۴-۳ منطقه مورد مطالعه

شهرستان باوی یکی از شهرستان‌های استان خوزستان در جنوب غرب ایران و در شمال شرقی شهرستان اهواز واقع گردیده است. این شهرستان با وسعت ۱۲۰۰ کیلومتر مربع یکی از بخش های شهرستان اهواز بود که در سال ۱۳۸۹ از بخش به شهرستان ارتقاء یافت. این شهرستان به مرکزیت شهر ملاثانی و متشکل از دو بخش (مرکزی و ویس)، سه دهستان (عنافچه، ملاثانی، زرگان)، چهار شهر (ملاثانی، ویس، شیبان و شهر جدید رامین) و ۹۲ روستا در سلسله مراتب تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی به ثبت رسیده است. عبور رودخانه کارون از ضلع غربی شهرستان باوی و وجود دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان به عنوان یکی از مهمترین پتانسیل های این شهرستان محسوب می­شوند که در رشد و توسعه بخش کشاورزی آن حائز اهمیت هستند. این شهرستان از تنوع زراعی و کشاورزی در زمینه های مختلف نظیر گندم، جو، ذرت، کلزا، ماش، لوبیا، کنجد، شلتوک، باقلا، هندوانه، خربزه، خیار، گوجه فرنگی، بامیه، سیب زمینی، پیاز، سیر، انواع کلم، انواع سبزی و غیره برخوردار می باشد. همچنین شهرستان باوی در زمینه تولید خوراک دام از جمله سورگوم، سودان گراس، شبدر و یونجه نیز فعالیت دارد. از محصولات باغی این شهرستان می توان به نخیلات، انگور و مرکبات اشاره کرد (مدیریت جهاد کشاورزی استان خوزستان،۱۳۹۲).

۵-۳ متغیرهای تحقیق

۱-۵-۳ متغیرهای مستقل

۱-۱-۵-۳ ویژگی های فردی گندمکاران

ویژگی های فردی گندمکاران شامل متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار، شغل اصلی، نوع فعالیت کشاورزی و محل سکونت می­باشد.

۲-۱-۵-۳ در معرض قرار گرفتن

تعریف مفهومیقرار گرفتن در معرض مربوط به درجه ای از تنش آب و هوا است که ممکن است به صورت تغییرات طولانی مدت در شرایط آب و هوایی و یا به صورت تغییرات در تنوع آب و هوا، از جمله اندازه و فراوانی عوارض شدید نشان داده شود(IPCC, 2001).

تعریف عملیاتیبرای سنجش در معرض قرار گرفتن شاخص امکان عدم دسترسی به آب استفاده شده است. احتمال اینکه کشاورزان بر حسب نوع منبع آبی در معرض بی آبی یا کم آبی قرار گیرند. کشاورزانی که آب کشاورزی آن ها از رودخانه کارون تأمین می شود، مقدار ۲۵/۰ به عنوان مقدار در معرض قرار­ گرفتن آن ها در نظر گرفته شده است. این مقدار بر اساس تعیین آب رودخانه است که تنظیمی می باشد. کشاورزان دیم کار با فرض اینکه توزیع بارندگی از توزیع نرمال پیروی می کند، مقدار در معرض قرار گرفتن آن ها برابر ۵۰/۰ در نظر گرفته شده است. کشاورزانی که آب کشاورزی آن ها از چاه تأمین می شود، مقدار در معرض قرار گرفتن آن ها مابین دو مقدار قبلی در نظر گرفته شده است که برابر ۳۸/۰ می باشد.

۲۵/۰ = شبکه های آبیاری رودخانه

۵۰/۰= توزیع نرمال بارش

۳۸/۰= سفره های آب زیرزمینی

 

KI = ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی آبی( با منبع رودخانه) H= میزان اراضی آبی(رودخانه) I = Irrigated

K= ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی دیم H= میزان اراضی دیم R= Rain fed

KG= = ضریب در معرض قرار گرفتن اراضی آبی ( با منبع چاه) H= میزان اراضی آبی(چاه) G = Ground water NAP = امکان عدم دسترسی به آب HT = میزان کل اراضی E= Exposure

رابطه ۱-۳ فرمول محاسبه در معرض قرار گرفتن

۳-۱-۵-۳ حساسیت

تعریف مفهومیحساسیت عبارت است از میزان متأثر شدن افراد از تغییرات آب و هوایی (IPCC, 2001؛Neil Adger,2006).

تعریف عملیاتیبرای سنجش حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی، از شاخص وابستگی به درآمد گندم استفاده شده است. وابستگی به درآمد گندم بر اساس نسبتی از درآمد گندم بر درآمد کل خانوار سنجیده شده است. درآمد خانوار شامل، درآمد زراعی و غیر زراعی، درآمد افراد شاغل در خانوار و میزان یارانه دریافتی خانوار می باشد.

 

Sحساسیت

WI = درآمد حاصل از گندم

HI = درآمد کل خانوار

رابطه۲-۳ فرمول محاسبه حساسیت

۴-۱-۵-۳ ظرفیت سازگاری گندمکاران

تعریف مفهومی: توانایی یک سیستم برای تنظیم اثرات تغییر اقلیم (از جمله تنوع آب و هوا)، تعدیل آسیب های احتمالی و استفاده از فرصت ها و یا مقابله با پیامدها است (Brooks, 2003).

تعریف عملیاتیدر این پژوهش، ظرفیت سازگاری بر مبنای دارایی های معیشتی گندمکاران سنجیده شده است. به عبارت دیگر ظرفیت سازگاری بر مبنای پنج شاخص سرمایه های انسانی، اجتماعی، مالی، فیزیکی و طبیعی محاسبه گردیده است.

۱-۴-۱-۵-۳ سرمایه انسانی

تعریف مفهومیسرمایه انسانی با ظرفیت افراد برای انجام کار با کیفیت مرتبط است (UNDP, 1999[131](.

تعریف عملیاتیبرای سنجش سرمایه انسانی از متغیرهای سابقه کار کشاورزی بر حسب سال، میزان تحصیلات بر حسب سنوات تحصیلی، وضعیت سلامت جسمانی به صورت خوداظهاری (شامل بیماری سخت، بیماری خفیف و سالم)، تعداد شرکت در دوره های آموزشی – ترویجی و مهارت های فنی-زراعی به تعداد ۱۳ گویه و با مقیاس ۰-۱۰۰ استفاده شده است.

۲-۴-۱-۵-۳ سرمایه طبیعی

تعریف مفهومیسرمایه طبیعی میزان دسترسی افراد به منابع طبیعی مانند زمین و آب است(Cooper et al., 2008).

تعریف عملیاتیبرای سنجش سرمایه طبیعی از متغیرهای میزان مالکیت زمین زراعی و دسترسی به آب استفاده شده است.

۳-۴-۱-۵-۳ سرمایه اجتماعی

تعریف مفهومیسرمایه اجتماعی شامل سه مؤلفه پیوند به معنی روابط روستاییان با یکدیگر درون یک روستا، پل به معنی روابط بین روستاییان یک روستا با ساکنین مناطق دیگر و ارتباط به معنی روابط میان روستاییان با نهادهای دولتی رسمی و غیر رسمی می باشد ( .(UNDP, 1999

تعریف عملیاتیبرای سنجش سرمایه اجتماعی از متغیر تعداد عضویت در گروه های اجتماعی- سیاسی و مقیاس­هایی برای سنجش مؤلفه های پیوند، پل و ارتباط به ترتیب با تعداد ۹، ۳ و ۳ گویه و با طیف ۶ درجه ای (اصلأ تا خیلی زیاد) استفاده گردیده است.

۴-۴-۱-۵-۳ سرمایه فیزیکی

تعریف مفهومیسرمایه فیزیکی شامل سرمایه های ثابت افراد می باشد (Cooper et al., 2008).

تعریف عملیاتیسنجش سرمایه فیزیکی از طریق بررسی مالکیت دارایی هایی نظیر منزل مسکونی، خودرو سواری، خودرو سنگین، موتور سیکلت، کمباین و ادوات کشاورزی انجام شده است. واحد محاسبه تمام متغیرها به ریال بوده است.

۵-۴-۱-۵-۳ سرمایه مالی

تعریف مفهومیسرمایه مالی شامل پول نقد یا سرمایه­هایی است که به راحتی قابل تبدیل به پول نقد باشد (Cooper et al., 2008).

تعریف عملیاتیبرای سنجش سرمایه مالی از متغیرهای میزان درآمدهای سالیانه زراعی، باغی و دامی، درآمدهای غیر­کشاورزی، مقرری دریافتی از نهادهای حمایتی، میزان غرامت دریافتی از بیمه محصولات کشاورزی، مقدار یارانه دریافتی، مقدار تسهیلات دریافتی در سال و تعداد دام و طیور استفاده گردید. در زیر نحوه تبدیل دام و طیور به واحدهای دامی نشان داده شده است. ارزش هر واحد دامی معادل ۴ میلیون ریال در نظر گرفته شده است.

۱ واحد دامی= گوسفند

۷۵/۰ واحد دامی= بز

۲۵/۰ واحد دامی= طیور

۵/۶ واحد دامی= گاو بومی

۲-۵-۳ متغیر وابسته

۱-۲-۵-۳ آسیب پذیری گندمکاران از خشکسالی

تعریف مفهومیمفهوم آسیب پذیری به وضعیت افراد، خانواده ها و جوامعی که در معرض آسیب یک یا چند خطر هستند، اشاره دارد. همچنین به ناتوانی افراد یا گروه ها برای پیش بینی، مقابله و یا بهبودی از آسیب ناشی از شوکی منفی نیز اشاره دارد (Deressa et al., 2009; Morrone et al., 2011).

تعریف عملیاتیشاخص آسیب پذیری تابعی از سه متغیر در معرض قرار گرفتن (E)، حساسیت (S) و ظرفیت سازگاری (Ac) است.

 

V = آسیب پذیری

E = در معرض قرار گرفتن

S = حساسیت

AC = ظرفیت سازگاری

رابطه ۳-۳ فرمول شاخص آسیب پذیری

۶-۳شاخص سازی

شاخص اصلی[۱۳۲] آسیب پذیری از اجزای[۱۳۳] حساسیت و ظرفیت سازگاری تشکیل شده است. حساسیت خود از زیر اجزای[۱۳۴] امکان عدم دسترسی به آب و وابستگی به درآمد گندم تشکیل شده است. ظرفیت سازگاری نیز از زیر اجزایی شامل سرمایه ­های معیشتی تشکیل شده است. هر کدام از این سرمایه ها نیز از نشانگرهای[۱۳۵] مجزا تشکیل شده است. به عبارت دیگر آسیب پذیری یک شاخص ترکیبی است که خود از شاخص های ترکیبی دیگر شامل حساسیت و ظرفیت سازگاری تشکیل شده است.

۱-۶-۳ رفع اختلاف مقیاس بین مؤلفه ها

برای ساخت شاخص های ترکیبی باید بتوان نشانگرهای مورد نظر را بر اساس رابطه خطی با یکدیگر ترکیب نمود. از آنجا که نشانگرهای مورد استفاده دارای مقیاس مشترکی نیستند، جمع کردن آن­ها با مقیاس های مختلف و تبدیل آن ها به یک شاخص ترکیبی امکان پذیر نمی باشد. بنابراین ابتدا باید این نشانگرها به واحدهای بدون مقیاس تبدیل شوند. بنابراین، باید ابتدا به «رفع اختلاف مقیاس ها[۱۳۶]» مبادرت ورزید. برای انجام این کار روش های متفاوتی وجود دارد که می­توان به روش رتبه ای[۱۳۷]، روش امتیاز استاندارد[۱۳۸]، روش تقسیم بر انحراف معیار[۱۳۹]، روش ضریب محرومیت[۱۴۰]و روش تقسیم بر میانگین[۱۴۱] اشاره کرد. انتخاب هر یک از این روش ها بسته به هدف و سلیقه ی محقق است. هر کدام از این روش ها دارای نقاط ضعف و قوتی می باشند (کلانتری، ۱۳۹۱). در این پژوهش، از روش استاندارد کردن برای رفع اختلاف بین مقیاس ها استفاده شده که فرمول آن ۴-۳ در زیر آورده شده است.

Xi = مقدار واقعی

Xmax = حداکثر داده ها

Xmin = حداقل داده ها

رابطه ۴-۳ فرمول استاندارد کردن برای رفع اختلاف مقیاس ها

۲-۶-۳ تعیین وزن مؤلفه ها

زمانی که از نشانگرهای مختلف برای سنجش موضوعی و ساخت شاخص استفاده می شود، نمی توان ادعا کرد که همه نشانگرها ارزش و اهمیت یکسانی دارند. بنابراین، بعد از این که اختلاف مقیاس بین نشانگرها از بین رفت، مهمترین موضوع دادن وزن های مناسب به آن ها برای ساخت شاخص های ترکیبی می باشد. تعیین وزن برای نشانگرها به منظور کنترل اختلاف بین متغیرها به شیوه های مختلفی انجام می شود. در این پژوهش، با بهره گرفتن از روش تحلیل مؤلفه های اصلی[۱۴۲] (PCA) وزن ها محاسبه شده است. کاربرد تحلیل مؤلفه های اصلی، نقطه عطفی در سنجش سطوح توسعه به روش علمی و بدون دخالت برداشت های سلیقه ای است (کلانتری، ۱۳۹۱). بر اساس فرمول (۵-۳)، وزن نشانگرها بر اساس PCA برآورد و در مقادیر آن ها ضرب می شود.

Index = WXn+ … … … … … … … … + WXnn

W = وزن اختصاص داده شده به هر نشانگر

Xn = مقدار نرمال شده هر نشانگر

رابطه ۵-۳ محاسبه شاخص بر اساس وزن های به دست آمده از PCA

۷-۳ سؤالات تحقیق

  1. وضعیت گندمکاران از نظر شاخص آسیب پذیری نسبت به خشکسالی چگونه است؟
  2. وضعیت گندمکاران از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکسالی چگونه است؟
  3. وضعیت گندمکاران از نظر حساسیت نسبت به خشکسالی چگونه است؟
  4. وضعیت گندمکاران از نظر در معرض خشکسالی قرار گرفتن چگونه است؟

۸-۳ فرضیه های پژوهش

  1. بین ویژگی های فردی گندمکاران (سن، تعداد افراد خانوار) و میزان حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی رابطه وجود دارد.
  2. در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی برحسب ویژگی های فردی و زراعی آنان (شغل اصلی، محل سکونت، نوع فعالیت، نوع کشت، نوع مالکیت اراضی، استفاده از بیمه محصول و پرداخت حقآبه) متفاوت است.
  3. گندمکاران از نظر شاخص های در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری در گروه های مختلف قرار می­گیرند.

۹-۳ ابزار جمع آوری اطلاعات

ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه­ طراحی شده توسط محقق است که اساس طراحی آن استخراج متغیرها از پیش نگاشته ها و نیز مصاحبه و مشاهده بوده است. متغیرهای مذکور و مقیاس سنجش آن­ها در جدول ۲-۳ منعکس شده است.

جدول۲-۳متغیرهای تحقیق و مقیاس سنجش آن ها

متغیر مقیاس
سن نسبی
تعداد افراد خانوار نسبی
محل سکونت اسمی
نوع کشت اسمی
نوع مالکیت اراضی اسمی
بیمه محصول اسمی
نوع منبع آب اسمی
سطح تحصیلات نسبی
سابقه کشاورزی نسبی
سلامتی رتبه ای
تعداد شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی نسبی
مهارت های فنی-زراعی فاصله ای
مساحت کل اراضی زراعی نسبی
ارزش مسکن، خودرو سواری، خودرو سنگین، موتورسیکلت، ادوات کشاورزی، کمباین. نسبی
تعداد عضویت در گروه های اجتماعی- سیاسی نسبی
پیوند فاصله ای
پل فاصله ای
میزان درآمد زراعی، باغی و دامی نسبی
میزان درآمد غیر کشاورزی نسبی
میزان یارانه دریافتی نسبی
میزان غرامت دریافتی از بیمه نسبی
میزان دریافتی از نهادهای حمایتی نسبی
تسهیلات دریافتی نسبی
تعداد دام و طیور نسبی

۱۰-۳ روایی و پایایی ابزار سنجش

روایی ظاهری پرسشنامه این پژوهش با بهره گرفتن از نظر پانل متخصصان رشته ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان تأیید شد. برای سنجش میزان پایایی ابزار تحقیق و انجام اصلاحات قبل از جمع آوری اطلاعات در سطح وسیع، از آزمون آلفای کرونباخ در مطالعه مقدماتی استفاده شد که برای این کار تعداد ۳۰ گندمکار در شهرستان اهواز مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی مقیاس های تحقیق در جدول ۳-۳ آورده شده است.

جدول ۳-۳ مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامه

ردیف متغیر تعداد گویه ضریب آلفا
۱ پیوند سرمایه اجتماعی ۹ ۷۰۶/۰
۲ پل ارتباطی سرمایه اجتماعی ۴ ۶۳۸/۰
۵ مهارت های فنی-زراعی ۱۳ ۷۶۰/۰

۱۱-۳ روش تجزیه و تحلیل داده ها

داده های به دست آمده از پرسشنامه تحقیق پس از کدگذاری و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری SPSSv20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش آمار توصیفی از توزیع فراوانی، فراوانی تجمعی و شاخص گرایش به مرکز میانگین و شاخص های پراکندگی شامل انحراف معیار و نیز روش ISDM چهار سطحی برای توصیف و دسته بندی داده ها استفاده شد. در بخش آمار استنباطی به منظور گروه بندی افراد بر اساس شاخص های حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب آن ها از تحلیل خوشه ای K-Means، برای بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون کای دو، ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و برای مقایسه میانگین از آزمون های t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون من وایت نی و آزمون کروسکال والیس استفاده شده است. چهار سطح ISDM به کار برده شده، به صورت زیر است.

A = : ضعیفA< Mean – Sd

B = متوسط: Mean – Sd ≤ B < Mean

C = خوب: Mean ≤ C < Mean + Sd

D= عالی: Mean + Sd ≤ D

فصل چهارم

نتایج و بحث

فصل چهارم: نتایج و بحث

۱-۴ مقدمه

در این فصل یافته های حاصل از بررسی میدانی که با بهره گرفتن از نرم افزارSPSSv20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته­اند، آمده است. این فصل دارای دو بخش می باشد، به این ترتیب که بخش اول به آمار توصیفی و بخش دوم به آمار استنباطی اختصاص داده شده است.

۲-۴ آمار توصیفی

در این بخش از شاخص های فراوانی، درصد فراوانی، درصد تجمعی، میانگین، انحراف معیار و سطح بندی برای توصیف متغیرهای تحقیق استفاده شده است.

۱-۲-۴ توزیع سنی گندمکاران

توزیع سنی گندمکاران مورد مطالعه نشان می دهد که کمترین و بیشترین سن گندمکاران به ترتیب ۲۴ و ۸۲ سال و میانگین سن آنان ۰۴/۴۷ سال می باشد. توزیع فراوانی رده های سنی پاسخگویان بیانگر آن است که کمترین تعداد گندمکاران منطقه (۶/۱۰ درصد) در رده سنی ۸۳-۶۸ سال و بیشترین آن ها (۱/۴۲ درصد) در رده سنی ۵۴-۳۹ سال قرار دارد. همچنین میانگین و درصد تجمعی نشان می دهد که اکثر گندمکاران منطقه مورد مطالعه در رده سنی میانسال به بالا قرار دارد (جدول ۱-۴).

جدول۱-۴ توزیع سنی گندمکاران مورد مطالعه

سن فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
۳۹-۲۴ ۶۵ ۸/۲۳ ۸/۲۳
۵۴-۳۹ ۱۱۵ ۱/۴۲ ۹/۶۵
۶۸-۵۴ ۶۴ ۴/۲۳ ۴/۸۹
۸۳-۶۸ ۲۹ ۶/۱۰ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

میانگین: ۰۴/۴۷ انحراف معیار: ۳۵/۱۲ کمینه: ۲۴ بیشینه: ۸۲

۲-۲-۴ بعد خانوار گندمکاران

میانگین بعد خانوار گندمکاران مورد مطالعه ۶ نفر می باشد. همچنین کمترین تعداد اعضای خانوار یک نفر و بیشترین تعداد آن ۱۵ نفر می باشد. تعداد اعضای بیشتر خانوارهای منطقه (۵۴ درصد) بین ۶-۴ نفر می­باشند (جدول۲-۴).

جدول۲-۴ بعد خانوار گندمکاران

بعد خانوار(نفر) فراوانی درصد فراوانی درصد معتبر درصد تجمعی
۳-۱ ۳۰ ۱۱ ۲/۱۱ ۲/۱۱
۶-۴ ۱۴۴ ۷/۵۲ ۹/۵۳ ۱/۶۵
۹-۷ ۶۸ ۹/۲۴ ۵/۲۵ ۶/۹۰
بیشتر از ۹ ۲۵ ۲/۹ ۴/۹ ۱۰۰
بدون پاسخ ۶ ۲/۲    
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰    

میانگین: ۶ انحراف معیار: ۶/۲ کمینه: ۱ بیشینه: ۱۵

۳-۲-۴ محل سکونت

توزیع محل سکونت گندمکاران مورد مطالعه برحسب شهر و روستا در جدول ۳-۴ آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ۸۲ درصد پاسخگویان در روستا زندگی می کنند و ۱۸ درصد آنان در شهر سکونت دارند.

جدول ۳-۴ محل سکونت گندمکاران

محل سکونت فراوانی درصد فراوانی
روستا ۲۲۴ ۱/۸۲
شهر ۴۹ ۹/۱۷
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۴-۲-۴ نوع شغل

بررسی شغل گندمکاران مورد مطالعه نشان می دهد که نوع شغل ۵/۵ درصد افراد مورد مطالعه صرفاً کشاورزی می­باشد و نوع شغل ۵/۹۴ درصد آنان ترکیبی می باشد بدین ترتیب که علاوه بر کشاورزی دارای مشاغل آزاد، کارگری، کارمندی و غیره می باشند (جدول ۴-۴).

جدول۴-۴ نوع شغل گندمکاران

  نوع اشتغال فراوانی درصد فراوانی
  صرفاً کشاورزی ۱۵ ۵/۵
نوع شغل ترکیبی ۲۵۸ ۵/۹۴
  کل ۲۷۳ ۱۰۰

۵-۲-۴ نوع فعالیت کشاورزی

یافته های تحقیق نشان می دهد که نوع فعالیت کشاورزی نمونه مورد مطالعه به این صورت است که ۵۷ درصد صرفأ به زراعت، ۳/۷ درصد به زراعت و دامداری، ۵/۳۱ درصد به زراعت و باغداری و ۴/۴ درصد به زراعت و باغداری و دامداری اشتغال دارند (جدول ۵-۴).

جدول ۵-۴ نوع فعالیت کشاورزی

نوع فعالیت کشاورزی فراوانی درصد فراوانی
زراعت ۱۵۵ ۸/۵۶
زراعت و دامداری ۲۰ ۳/۷
زراعت و باغداری ۸۶ ۵/۳۱
زراعت، دامداری و باغداری ۱۲ ۴/۴
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۶-۲-۴ نوع کشت

نوع کشت گندمکاران مورد مطالعه شامل آبی، دیم و مختلط می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ۴/۸۲ درصد پاسخگویان کشت آبی دارند، ۹/۹ درصد آنان کشت دیم و ۷/۷ درصد گندمکاران هم کشت آبی و هم دیم دارند (جدول ۶-۴).

جدول ۶-۴ نوع کشت گندمکاران

نوع کشت فراوانی درصد فراوانی
آبی ۲۲۵ ۴/۸۲
دیم ۲۷ ۹/۹
مختلط ۲۱ ۷/۷
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۷-۲-۴ نوع مالکیت زمین زراعی

نوع مالکیت اراضی گندمکاران مورد مطالعه شامل شخصی، اجاره ای و سهمبری می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ۸۸ درصد پاسخگویان اراضی شخصی دارند، حدود ۴ درصد آنان اراضی اجاره ای و ۸ درصد گندمکاران نیز دارای اراضی سهم بری هستند (جدول ۷-۴).

جدول ۷-۴ نوع مالکیت اراضی گندمکاران

نوع مالکیت فراوانی درصد فراوانی
شخصی ۲۴۱ ۳/۸۸
اجاره ای ۱۰ ۷/۳
سهم بری ۲۲ ۱/۸
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۸-۲-۴ بیمه محصول

توزیع گندمکاران مورد مطالعه برحسب استفاده یا عدم استفاده از بیمه محصول در جدول ۸-۴ آمده است. نتایج این جدول نشان می دهد که حدود ۳۸ درصد گندمکاران محصول خود را بیمه کرده اند و ۶۲ درصد گندمکاران از بیمه محصول استفاده نکرده اند.

جدول ۸-۴ بیمه محصول گندمکاران

استفاده از بیمه محصول فراوانی درصد فراوانی
بلی ۱۰۳ ۷/۳۷
خیر ۱۷۰ ۳/۶۲
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۹-۲-۴ منبع آب

جدول ۹-۴، منبع آب گندمکاران مورد مطالعه را نشان می دهد. همانطور که مشاهده می شود منبع آب ۶/۸۰ درصد گندمکاران رودخانه می باشد و ۵/۹ درصد گندمکاران از چاه استفاده می کنند و ۹/۹ درصد آنان کشت دیم دارند و از آب باران استفاده می کنند.

جدول ۹-۴ منبع آب گندمکاران

منبع آب فراوانی درصد فراوانی
رودخانه ۲۲۰ ۶/۸۰
چاه ۲۶ ۵/۹
باران ۲۷ ۹/۹
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۱۰-۲-۴ در معرض قرار گرفتن

نتایج بررسی در معرض بودن در جدول ۱۰-۴ ورده شده است. نتایج این جدول نشان می دهد که میانگین در معرض قرار گرفتن ۲۹/۰ است که با توجه به دامنه آن می توان گفت در معرض بودن پایین تر از حد متوسط است (جدول ۱۰-۴).

جدول ۱۰-۴ در معرض قرار گرفتن

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
در معرض قرار گرفتن ۱۵/۰ ۳۴/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص بین ۰ و ۱ می باشد.

همچنین نتایج سطح­بندی در معرض قرار گرفتن به روش ISDM نشان می دهد که حدود ۸۲ درصد گندمکاران، در معرض قرار گرفتن متوسط دارند و ۱۸ درصدگندمکاران در معرض قرار گرفتن بسیار زیاد دارند (جدول۱۱-۴).

جدول ۱۱-۴ سطح بندی در معرض قرار گرفتن

در معرض قرار گرفتن فراوانی درصد فراوانی
کم ۰ ۰
متوسط ۲۲۵ ۴/۸۲
زیاد ۰ ۰
بسیار زیاد ۴۸ ۸/۱۷
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۱۱-۲-۴ حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی

نتایج بررسی حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی در جدول ۱۲-۴ آورده شده است. نتایج نشان می دهد که میانگین حساسیت گندمکاران، ۵۶/۰ است که با توجه به دامنه آن می­توان گفت حساسیت در میان آنان بالاتر از حد متوسط است.

جدول ۱۲-۴ حساسیت گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
حساسیت ۵۶/۰ ۳۰/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص ۰ و ۱ می باشد.

همچنین نتایج سطح­بندی حساسیت گندمکاران به روش ISDM نشان می دهد که بیش از نیمی از گندمکاران، حساسیت زیاد و بسیار زیاد دارند و حدود ۴۰ درصد آنان حساسیت کم و متوسط دارند (جدول۱۳-۴).

جدول ۱۳-۴ سطح بندی حساسیت گندمکاران

حساسیت فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
کم ۵۹ ۶/۲۱ ۶/۲۱
متوسط ۴۹ ۹/۱۷ ۶/۳۹
زیاد ۱۲۴ ۴/۴۵ ۸۵
بسیار زیاد ۴۱ ۱۵ ۱۰۰
کل ۲۷۳ ۱۰۰  

۱۲-۲-۴ ظرفیت سازگاری

ظرفیت سازگاری گندمکاران بر اساس دارایی های معیشتی سنجیده شده است که شامل پنج سرمایه انسانی، فیزیکی، طبیعی، مالی و اجتماعی می باشد. وضعیت پاسخگویان از لحاظ هر کدام از سرمایه ها و در نهایت ظرفیت ­سازگاری آن­ها در ادامه بیان شده است.

۱-۱۲-۲-۴ سرمایه انسانی

شاخص سرمایه انسانی با متغیرهای سطح تحصیلات، سابقه فعالیت کشاورزی، تعداد دفعات شرکت در دوره های آموزشی - ترویجی، سطح سلامت گندمکاران و مهارت های فنی- زراعی گندمکاران سنجیده شده است که نتایج بررسی پاسخگویان از نظر هر کدام از متغیرها و نیز وضعیت شاخص سرمایه انسانی در ادامه بیان می گردد.

۱-۱-۱۲-۲-۴ سطح تحصیلات

توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات در جدول ۱۴-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، بیشترین فراوانی مربوط به گندمکاران بی سواد (۴/۳۰ درصد) و کمترین فراوانی مربوط به سطح تحصیلات بیشتر از ۱۲ سال (۵/۵ درصد) می باشد.

جدول۱۴-۴ سطح تحصیلات گندمکاران

تحصیلات(سال) فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
هیچ (بی سواد) ۸۳ ۴/۳۰ ۴/۳۰
۵-۱ ۷۳ ۷/۲۶ ۱/۵۷
۹-۶ ۶۲ ۷/۲۲ ۹/۷۹
۱۲-۱۰ ۴۰ ۷/۱۴ ۵/۹۴
بیشتر از ۱۲ ۱۵ ۵/۵ ۱۰۰
کل ۲۷۳ ۱۰۰  

میانگین: ۰۹/۵ انحراف معیار: ۵۰/۴ کمینه: ۰ بیشینه: ۱۶

۲-۱-۱۲-۲-۴ سابقه فعالیت کشاورزی

یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین سابقه کشاورزی برای گندمکاران منطقه مورد مطالعه ۲۹ سال می­باشد که نشان دهنده تجربه بالای گندمکاران در فعالیت کشاورزی است. بیشترین فراوانی (۶۲ درصد) مربوط به دسته ۳۰-۲۱ سال می­باشد و کمترین فراوانی (۶/۲ درصد) مربوط به سابقه کشاورزی بیشتر از ۵۰ سال می باشد (جدول ۱۵-۴).

جدول۱۵-۴ سابقه فعالیت کشاورزی گندمکاران

سابقه کشاورزی(سال) فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
کمتر از ۱۰ سال ۵۰ ۳/۱۸ ۳/۱۸
۲۰-۱۰ ۲۵ ۲/۹ ۵/۲۷
۳۰-۲۱ ۹۴ ۴/۳۴ ۹/۶۱
۴۰-۳۱ ۴۹ ۹/۱۷ ۹/۷۹
۵۰-۴۱ ۴۸ ۶/۱۷ ۴/۹۷
بیشتر از ۵۰ ۷ ۶/۲ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

میانگین: ۱۵/۲۹ انحراف معیار: ۵۷/۱۳ کمینه: ۲ بیشینه: ۶۰

۳-۱-۱۲-۲-۴ تعداد دفعات شرکت در دوره های آموزشی – ترویجی

نتایج بررسی تعداد دفعات شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی برگزار شده توسط مرکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی منطقه مورد مطالعه در جدول۱۶-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، بیشترین فراوانی (۸۱ ­درصد) مربوط به کشاورزانی است که در هیچ دوره آموزشی- ترویجی شرکت نکرده اند. کمترین فراوانی (۳/۳­درصد) مربوط به کشاورزانی است که در چهار دوره آموزشی- ترویجی شرکت کرده اند.

جدول۱۶-۴ تعداد دفعات شرکت در دوره های آموزشی – ترویجی گندمکاران

دفعات شرکت در دوره­ های آموزشی- ترویجی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
هیچ ۲۲۲ ۳/۸۱ ۳/۸۱
۱ دوره ۱۲ ۴/۴ ۷/۸۵
۲ دوره ۱۹ ۰/۷ ۷/۹۲
۳ دوره ۱۱ ۰/۴ ۷/۹۶
۴ دوره ۹ ۳/۳ ۱۰۰
کل ۲۷۳ ۱۰۰  

میانگین: ۴۴/۰ انحراف معیار: ۰۱/۱ کمینه: ۰ بیشینه: ۴

۴-۱-۱۲-۲-۴ سطح سلامت گندمکاران

توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت سلامت در جدول ۱۷-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، بیشترین فراوانی مربوط به گندمکاران سالم (۱/۶۸ درصد) می باشد و کمترین فراوانی مربوط به گندمکاران دارای بیماری سخت (۶/۱۳ درصد) می باشد.

جدول۱۷-۴ سطح سلامت گندمکاران

سطح سلامت فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
سالم ۱۸۶ ۱/۶۸ ۱/۶۸
بیماری خفیف ۵۰ ۳/۱۸ ۴/۸۶
بیماری سخت ۳۷ ۶/۱۳ ۱۰۰
کل ۲۷۳ ۱۰۰  

۵-۱-۱۲-۲-۴ مهارت­ های فنی – زراعی گندمکاران

بر اساس یافته های جدول ۱۸-۴، از میان مهارت های فنی-زراعی گندمکاران «جمع آوری کاه و کلش برای تغذیه دام» رتبه اول و «کاهش سطح زیر کشت» رتبه آخر را به خود اختصاص داده است. همچنین با توجه به میانگین کل و دامنه امتیازی، مهارت­ های فنی - زراعی گندمکاران در حد متوسط است.

جدول ۱۸-۴ مهارت های فنی- زراعی گندمکاران

گویه میانگین انحراف معیار ضریب تغییرات رتبه
جمع آوری کاه و کلش برای تغذیه دام ۴۰/۰ ۰/۰ ۰ ۱
رعایت الگوی کشت تعیین شده توسط دولت ۸۵/۰ ۳۶/۰ ۴۲/۰ ۲
انجام عملیات خاک ورزی مناسب ۷۱/۰ ۴۶/۰ ۶۵/۰ ۳
کشت محصول مقاوم به کم آبی به جای کشت گندم ۶۵/۰ ۴۶/۰ ۷۱/۰ ۴
باقی گذاشتن کاه و کلش در مزرعه پس از برداشت محصول ۵۷/۰ ۴۹/۰ ۸۶/۰ ۵
کاهش میزان مصرف بذر ۵۲/۰ ۵۰/۰ ۹۶/۰ ۶
رعایت تناوب زراعی ۵۲/۰ ۵۰/۰ ۹۶/۰ ۶
کنترل علف­های هرز با روش­های غیر شیمیایی ۴۷/۰ ۵۰/۰ ۰۶/۱ ۷
استفاده از کودهای آلی ۳۵/۰ ۴۸/۰ ۳۷/۱ ۸
آیش گذاشتن همه یا قسمتی از اراضی ۲۳/۰ ۴۲/۰ ۸۳/۱ ۹
حذف نیروی کار اضافی ۲۱/۰ ۴۱/۰ ۹۵/۱ ۱۰
رها کردن موقت کشت گندم ۱۷/۰ ۳۸/۰ ۲۳/۲ ۱۱
کاهش سطح زیر کشت ۱۵/۰ ۳۵/۰ ۳۳/۲ ۱۲
میانگین: ۵۱/۰ انحراف معیار: ۲۳/۰ کمینه: ۰ بیشینه: ۱

* مقیاس سنجش ۰ تا ۱ است.

نتایج بررسی سطح بندی مهارت های فنی-زراعی گندمکاران نشان می دهد که بیش از نیمی از گندمکاران (۴/۵۶ درصد) روی هم رفته مهارت های فنی - زراعی ضعیف و متوسط دارند و ۶/۴۳ درصد آنان روی هم رفته مهارت های فنی - زراعی خوب و عالی دارند (۱۹-۴).

جدول ۱۹-۴ سطح بندی مهارت های فنی- زراعی گندمکاران

مهارت های فنی- زراعی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۳۷ ۶/۱۳ ۶/۱۳
متوسط ۱۱۷ ۹/۴۲ ۴/۵۶
خوب ۶۴ ۴/۲۳ ۹/۷۹
عالی ۵۵ ۱/۲۰ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۶-۱-۱۲-۲-۴ شاخص سرمایه انسانی

شاخص سرمایه انسانی برای هر یک از گندمکاران مورد مطالعه بر اساس رابطه ۱-۴ محاسبه شد ( وزن اختصاص داده شده بر اساس تحلیل مؤلفه های اصلی برآورد شده است).

HC = WXna + WXnb + WXnc + WXnd + WXne

HC = 0.28 Xna + ۰٫۲۷Xnb + ۰٫۰۵ Xnc + ۰٫۲۲ Xnd + ۰٫۱۸ Xne

HC = شاخص سرمایه انسانی b = سابقه کشاورزی

W = وزن هر مؤلفه c =تعداد شرکت درکلاس های آموزشی-ترویجی

X= مقدار نرمال شده متغیر d = سطح سلامت

a = سطح تحصیلات e = مهارتهای فنی- زراعی گندمکاران

رابطه ۱-۴ فرمول شاخص سرمایه انسانی

نتایج بررسی شاخص سرمایه انسانی پاسخگویان در جدول ۲۰-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، میانگین سرمایه انسانی پاسخگویان ۵۹/۰ است. با توجه به دامنه امتیازی و میانگین محاسبه شده می­توان گفت که سرمایه انسانی پاسخگویان تقریبأ در حد متوسط می باشد.

جدول ۲۰-۴ سرمایه انسانی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص سرمایه انسانی ۵۹/۰ ۲۱/۰ ۰ ۱

* دامنه شاخص بین ۰ و ۱ متغیر است.

نتایج بررسی سطح بندی سرمایه انسانی گندمکاران نشان می دهد که بیش از نیمی از گندمکاران (۵/۶۴ درصد) سرمایه انسانی خوب و عالی دارند.

جدول ۲۱-۴ سطح بندی سرمایه انسانی گندمکاران

سرمایه انسانی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۶۶ ۲/۲۴ ۲/۲۴
متوسط ۳۱ ۴/۱۱ ۵/۳۵
خوب ۹۶ ۲/۳۵ ۷/۷۰
عالی ۸۰ ۳/۲۹ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۲-۱۲-۲-۴ سرمایه فیزیکی

شاخص سرمایه فیزیکی حاصل جمع ارزش منزل مسکونی، خودرو سواری، خودرو سنگین، موتورسیکلت، تراکتور، کمباین و سایر ادوات کشاورزی کشاورزان به ریال است. نتایج جدول ۲۲-۴ نشان می دهد که میانگین سرمایه فیزیکی پاسخگویان ۲۰۸۲ میلیون ریال می باشد.

جدول ۲۲-۴ سرمایه فیزیکی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص­سرمایه فیزیکی (میلیون ریال) ۲۰۸۲ ۳۰۲۳ ۱۰ ۱۳۸۰۰

همچنین نتایج بررسی سطح بندی سرمایه فیزیکی گندمکاران نشان می دهد که بیش از نیمی از گندمکاران (۴/۶۳ درصد) روی هم رفته سرمایه فیزیکی ضعیف تا متوسط دارند و ۶/۳۶ درصد آنان سرمایه فیزیکی خوب و عالی دارند (۲۳-۴).

جدول ۲۳-۴ سطح بندی سرمایه فیزیکی گندمکاران

سرمایه فیزیکی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۲۵ ۲/۹ ۲/۹
متوسط ۱۴۸ ۲/۵۴ ۴/۶۳
خوب ۴۷ ۲/۱۷ ۶/۸۰
عالی ۵۳ ۴/۱۹ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۳-۱۲-۲-۴ سرمایه طبیعی

سرمایه طبیعی گندمکاران شامل میزان مالکیت زمین زراعی و دسترسی به آب است. نحوه محاسبه شاخص سرمایه طبیعی در ادامه آورده شده است.

۱-۳-۱۲-۲-۴ میزان مالکیت زمین زراعی

بر اساس یافته های جدول ۲۴-۴، میانگین میزان مالکیت زمین زراعی برای هر گندمکار حدود ۲۲ هکتار می­باشد. حداقل میزان زمین گندمکاران ۲ هکتار و حداکثر ۷۰ هکتار است (جدول ۲۴-۴).

جدول ۲۴-۴ میزان مالکیت زمین زراعی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
میزان مالکیت زمین زراعی (هکتار) ۹/۲۱ ۶۷/۱۳ ۲ ۷۰

نتایج بررسی سطح بندی میزان مالکیت اراضی گندمکاران نشان می دهد که۶/۵۴ درصد گندمکاران روی هم رفته میزان مالکیت اراضی کم تا متوسط دارند و ۴/۴۵ درصد آنان روی هم رفته، مالکیت اراضی زیاد و بسیار زیاد دارند (۲۵-۴).

جدول ۲۵-۴ سطح بندی میزان مالکیت اراضی گندمکاران

مالکیت زمین زراعی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
کم ۳۴ ۵/۱۲ ۵/۱۲
متوسط ۱۱۵ ۱/۴۲ ۶/۵۴
زیاد ۳۳ ۱/۱۲ ۷/۶۶
بسیار زیاد ۹۱ ۳/۳۳ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۲-۳-۱۲-۲-۴ دسترسی به آب

نتایج بررسی دسترسی به آب در میان پاسخگویان نشان می دهد که میانگین دسترسی به آب پس از نرمال سازی ۹۳/۰ است که با توجه به دامنه امتیازی آن می توان گفت که دسترسی به آب گندمکاران کمتر از حد متوسط است (جدول ۲۶-۴).

جدول ۲۶-۴ دسترسی به آب گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
دسترسی به آب ۲۸/۰ ۱۹/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص بین ۰ و ۱ است.

نتایج بررسی سطح بندی دسترسی به آب گندمکاران نشان می دهد که ۳/۵۵ درصد گندمکاران روی هم رفته دسترسی به آب ضعیف تا متوسط دارند و ۷/۴۴ درصد دیگر روی هم رفته دسترسی به آب خوب و عالی دارند (۲۷-۴).

جدول ۲۷-۴ سطح بندی دسترسی به آب گندمکاران

دسترسی به آب فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۳۸ ۹/۱۳ ۹/۱۳
متوسط ۱۱۳ ۴/۴۱ ۳/۵۵
خوب ۷۳ ۸/۲۶ ۱/۸۲
عالی ۴۹ ۹/۱۷ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۳-۳-۱۲-۲-۴ شاخص سرمایه طبیعی

شاخص سرمایه طبیعی گندمکاران بر اساس رابطه ۲-۴ محاسبه شده است.

NC = WXna + WXnb

NC = 0.50 Xna + ۰٫۵۰ Xnb

NC = شاخص سرمایه طبیعی a = میزان مالکیت زمین زراعی

W = وزن هر مؤلفه b = دسترسی به آب

X= مقدار نرمال شده متغیر

رابطه ۲-۴ فرمول شاخص سرمایه طبیعی

نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین شاخص سرمایه طبیعی پاسخگویان ۲۹/۰ است و نشان دهنده این است که سرمایه طبیعی گندمکاران پایین می باشد (جدول۲۸-۴).

جدول۲۸-۴ سرمایه طبیعی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص سرمایه طبیعی ۲۹/۰ ۲۰/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص بین ۰ و ۱ است.

نتایج بررسی سطح بندی سرمایه طبیعی نشان می دهد که حدود ۵۵ درصد گندمکاران سرمایه طبیعی ضعیف و متوسط دارند و ۴۵ درصد آنان سرمایه طبیعی خوب و عالی دارند (۲۹-۴).

جدول ۲۹-۴ سطح بندی سرمایه طبیعی گندمکاران

سرمایه طبیعی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۳۵ ۸/۱۲ ۸/۱۲
متوسط ۱۱۵ ۱/۴۲ ۹/۵۴
خوب ۸۳ ۴/۳۰ ۳/۸۵
عالی ۴۰ ۷/۱۴ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۴-۱۲-۲-۴ سرمایه مالی

شاخص سرمایه مالی حاصل جمع درآمد زراعی، درآمد باغی، درآمد غیر کشاورزی، غرامت دریافتی از بیمه، مقرری دریافتی از نهادهای حمایتی، میزان یارانه دریافتی و ارزش واحدهای دامی گندمکاران به ریال می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین سرمایه مالی در بین کل گندمکاران ۹۰۸ میلیون ریال است. حداقل سرمایه در بین آن ها ۲۱ میلیون ریال و حداکثر آن ۶۷۶۴ میلیون ریال می باشد (جدول ۳۰-۴).

جدول ۳۰-۴ سرمایه مالی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص سرمایه مالی(میلیون ریال) ۹۰۸ ۵۷۸ ۲۱ ۶۷۶۴

نتایج بررسی سطح بندی سرمایه مالی نشان می دهد که حدود ۵۸ درصد گندمکاران سرمایه مالی ضعیف و متوسط دارند و ۴۲ درصد آنان نیز سرمایه مالی خوب و عالی دارند (۳۱-۴).

جدول ۳۱-۴ سطح بندی سرمایه مالی گندمکاران

سرمایه مالی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۲۳ ۴/۸ ۴/۸
متوسط ۱۳۳ ۷/۴۸ ۹۱/۵۷
خوب ۸۹ ۶/۳۲ ۷/۸۹
عالی ۲۸ ۳/۱۰ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۵-۱۲-۲-۴ سرمایه اجتماعی

نتایج بررسی سرمایه اجتماعی گندمکاران، شامل تعداد عضویت در گروه های اجتماعی- سیاسی، مؤلفه های پیوند، پل و ارتباط و در نهایت نحوه محاسبه شاخص سرمایه اجتماعی در ادامه آورده شده است.

۱-۵-۱۲-۲-۴­ تعداد عضویت در گروه های اجتماعی- سیاسی

نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین کل گندمکاران، ۱/۲۳ درصد آن ها در هیچ گروهی عضویت ندارند و حدود ۵۰ درصد آنان در یک تشکل که غالبأ بسیج بود، عضویت داشته اند (جدول ۳۲-۴).

جدول۳۲-۴ تعداد عضویت گندمکاران در گروه های اجتماعی- سیاسی

تعداد عضویت در گروه های اجتماعی- سیاسی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
هیچ ۶۳ ۱/۲۳ ۱/۲۳
۱ تشکل ۱۳۰ ۶/۴۷ ۷/۷۰
۲ تشکل ۷۰ ۶/۲۵ ۳/۹۶
۳ تشکل ۱۰ ۷/۳ ۱۰۰
جمع ۲۷۳ ۱۰۰  

میانگین: ۳۷/۰ انحراف معیار : ۲۶/۰ کمینه : ۰ بیشینه : ۱

۲-۵-۱۲-۲-۴مؤلفه پیوند سرمایه اجتماعی

جدول ۳۳-۴ به بررسی پیوند میان گندمکاران پرداخته است. نتایج این جدول نشان می دهد که «کمک اهالی روستا به فرد در زمان بروز مشکل در مزرعه وی» بیشترین میانگین و « قبول ضمانت مالی(مثلأ وام) برای دوستان و آشنایان» کمترین میانگین را دارد. همچنین نتایج این جدول نشان می دهد که میانگین مؤلفه پیوند ۳۵/۳ است که با توجه به دامنه آن می توان گفت این مؤلفه در میان گندمکاران مورد مطالعه بالا است (جدول ۳۳-۴).

جدول ۳۳-۴ توزیع فراوانی مؤلفه پیوند سرمایه اجتماعی در میان گندمکاران

گویه اصلأ بسیار کم کم تاحدودی زیاد بسیارزیاد میانگین رتبه ای*
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد
در زمان بروز مشکل در مزرعه، اهالی روستا به من کمک می کنند. ۳ ۱/۱ ۶ ۲/۲ ۱۴ ۱/۵ ۳۸ ۹/۱۳ ۱۶۷ ۲/۶۱ ۴۵ ۵/۱۶ ۸۱/۳
درمراسم هایی نظیر نماز جماعت و یا جشن های مذهبی و غیره شرکت می کنم. ۰ ۰ ۳ ۱/۱ ۷ ۶/۲ ۱۰۸ ۶/۳۹ ۸۳ ۴/۳۰ ۷۲ ۴/۲۶ ۷۸/۳
در مراسم شادی و عزاداری اهالی روستا شرکت می کنم. ۰ ۰ ۰ ۰ ۳۰ ۱۱ ۸۸ ۲/۳۲ ۷۵ ۵/۲۷ ۸۰ ۳/۲۹ ۷۵/۳
در جلسات مضیف بزرگان قبیله و سادات شرکت می کنم. ۰ ۰ ۰ ۰ ۱۹ ۷ ۱۳۱ ۴۸ ۹۳ ۱/۳۴ ۳۰ ۱۱ ۴۹/۳
در عملیات کاشت تا برداشت، دیگر روستاییان به من کمک می کنند. ۲۲ ۱/۸ ۸ ۹/۲ ۲۰ ۳/۷ ۵۶ ۵/۲۰ ۱۲۲ ۷/۴۴ ۴۵ ۵/۱۶ ۴۰/۳
با اطمینان خاطر به دوستان و آشنایان پول و ادوات کشاورزی قرض می دهم. ۴ ۵/۱ ۲۳ ۴/۸ ۲۵ ۲/۹ ۱۳۱ ۴۸ ۴۹ ۹/۱۷ ۴۱ ۱۵ ۱۸/۳
با کشاورزان روستای خود در مسائل مربوط به کشاورزی مشورت می کنم. ۳۱ ۴/۱۱ ۱ ۴/۰ ۲۱ ۷/۷ ۱۱۹ ۶/۴۳ ۶۴ ۴/۲۳ ۳۷ ۶/۱۳ ۰۸/۳
به همسایه ها در صورت نیاز،کمک می کنم. ۱۳ ۸/۴ ۲۲ ۱/۸ ۴۴ ۱/۱۶ ۱۰۷ ۲/۳۹ ۵۹ ۶/۲۱ ۲۸ ۳/۱۰ ۹۶/۳
اگر شرایط آن را داشته باشم ضمانت مالی(مثلأ وام) برای دوستان و آشنایان را قبول می کنم. ۴۳ ۸/۱۵ ۴ ۵/۱ ۴۰ ۷/۱۴ ۱۱۳ ۴/۱۴ ۴۵ ۵/۱۶ ۲۸ ۳/۱۰ ۷۲/۲
میانگین: ۳۵/۳ انحراف معیار: ۷۰/۰ کمینه: ۴۴/۱ بیشینه: ۵

*مقیاس سنجش متغیرها بین ۰ تا ۵ بوده است (۰= اصلأ و ۵= بسیار زیاد).

۳-۵-۱۲-۲-۴مؤلفه پل ارتباطی سرمایه اجتماعی

در مورد مؤلفه ارتباط جدول ۳۴-۴ آورده شده است که بر اساس یافته های این جدول، « ارتباط با کارشناسان جهاد کشاورزی» بالاترین میانگین را دارد. همچنین با توجه به میانگین کل (۴۵/۲) می توان گفت مؤلفه پل ارتباطی در میان گندمکاران در حد متوسط می باشد.

جدول ۳۴-۴ توزیع فراوانی مؤلفه پل ارتباطی سرمایه اجتماعی در میان گندمکاران

گویه اصلأ بسیار کم کم تاحدودی زیاد بسیارزیاد میانگین رتبه ای*
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد رتبه ای* درصد فراوانی درصد فراوانی درصد  
با کارشناسان جهاد کشاورزی در ارتباط هستم. ۱۴ ۱/۵ ۹ ۳/۳ ۹۹ ۳/۳۶ ۷۸ ۶/۲۸ ۶۵ ۸/۲۳ ۸ ۹/۲ ۷۱/۲
با مروجان کشاورزی ملاقات می کنم. ۲۵ ۲/۹ ۱۳ ۸/۴ ۷۷ ۲/۲۸ ۱۲۲ ۷/۴۴ ۳۴ ۵/۱۲ ۲ ۷/۰ ۴۹/۲
با کشاورزان روستاهای دیگر در مسائل مربوط به کشاورزی مشورت می کنم. ۴۹ ۹/۱۷ ۲۶ ۵/۹ ۳۵ ۸/۱۲ ۸۸ ۲/۳۲ ۷۵ ۵/۲۷ ۰ ۰ ۴۲/۲
با فروشندگان نهاده ها و تجهیزات کشاورزی ارتباط دارم. ۱۶ ۹/۵ ۴۰ ۷/۱۴ ۱۲۹ ۳/۴۷ ۵۹ ۶/۲۱ ۲۴ ۸/۸ ۵ ۸/۱ ۱۸/۲
میانگین: ۴۵/۲ انحراف معیار: ۸۳/۰ کمینه: ۰ بیشینه: ۵۰/۴

*مقیاس سنجش متغیرها بین ۰ تا ۵ بوده است (۰= اصلأ و ۵= بسیار زیاد).

۴-۵-۱۲-۲-۴شاخص سرمایه اجتماعی

شاخص سرمایه اجتماعی بر اساس رابطه ۳-۴ محاسبه شده است.

SC = WaXn+ WXn+ WXnc

SC = .001 Xn+ ۰٫۳۰ Xn+ ۰٫۳۷ Xnc

SC = سرمایه اجتماعی a = تعداد عضویت در تشکل ها

W = وزن هر مؤلفه b = پیوند سرمایه اجتماعی

Xn = مقدار نرمال شده متغیر c = پل ارتباطی سرمایه اجتماعی

رابطه ۳-۴ فرمول شاخص سرمایه اجتماعی

یافته های جدول ۳۵-۴ نشان می دهد که میانگین سرمایه اجتماعی گندمکاران ۵۵/۰ می باشد. بنابراین می­توان گفت، سرمایه اجتماعی گندمکاران بالاتر از حد متوسط می باشد.

جدول ۳۵-۴ سرمایه اجتماعی گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص سرمایه اجتماعی ۵۵/۰ ۲۰/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص بین۰ و ۱ متغیر است.

جدول ۳۶-۴، سطح بندی سرمایه اجتماعی را نشان می دهد. همانطور که مشاهده می شود، بیش از نیمی از گندمکاران (۵۳ درصد) سرمایه اجتماعی خوب و عالی دارند.

جدول ۳۶-۴ سطح بندی سرمایه اجتماعی گندمکاران

سرمایه اجتماعی فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۴۵ ۵/۱۶ ۵/۱۶
متوسط ۸۴ ۸/۳۰ ۳/۴۷
خوب ۱۱۲ ۴۱ ۳/۸۸
عالی ۳۲ ۷/۱۱ ۱۰۰
مجموع ۲۷۳ ۱۰۰  

۶-۱۲-۲-۴ شاخص ظرفیت سازگاری

ظرفیت سازگاری گندمکاران متشکل از سرمایه انسانی، طبیعی، اجتماعی, فیزیکی و مالی می باشد و بر اساس رابطه ۴-۴ محاسبه شده است.

AC = WHC XnHC + WPC XnPC + WNC XnNC + WFC XnFC + WSC XnSC

AC = 0.21 XnHC + ۰٫۲۶ XnPC + ۰٫۱۷ XnNC + ۰٫۱۹ XnFC + ۰٫۱۶ XnSC

AC = ظرفیت سازگاری PC = سرمایه فیزیکی

W = وزن هر مؤلفه NC = سرمایه طبیعی

Xn = مقدار نرمال شده متغیر FC = سرمایه مالی

HC = سرمایه انسانی SC = سرمایه اجتماعی

رابطه ۴-۴ فرمول ساخت شاخص ظرفیت سازگاری

نتایج جدول ۳۷-۴ نشان می دهد که میانگین ظرفیت سازگاری گندمکاران ۴۸/۰ می باشد که با توجه به دامنه امتیازی آن می­توان گفت ظرفیت سازگاری گندمکاران کمتر از حد متوسط بوده است.

جدول ۳۷-۴ ظرفیت سازگاری گندمکاران

  میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
شاخص ظرفیت سازگاری ۴۸/۰ ۱۶/۰ ۰ ۱

*دامنه شاخص بین۰ و ۱ متغیر است.

همچنین نتایج سطح­بندی ظرفیت سازگاری گندمکاران به روش ISDM نشان می دهد که ۴۸ درصد گندمکاران ظرفیت سازگاری ضعیف و متوسط دارند و حدود ۵۲ درصد آنان نیز ظرفیت سازگاری خوب و عالی دارند (جدول۳۸-۴).

جدول ۳۸-۴ سطح بندی ظرفیت سازگاری گندمکاران

ظرفیت سازگاری فراوانی درصد فراوانی درصد تجمعی
ضعیف ۲۶ ۵/۹ ۵/۹
متوسط ۱۰۴ ۱/۳۸ ۶/۴۷
خوب ۱۱۰ ۳/۴۰ ۹/۸۷
عالی ۳۳ ۱/۱۲ ۱۰۰
کل ۲۷۳ ۱۰۰  

۱۳-۲-۴ آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی

ظرفیت سازگاری – (حساسیت + در معرض قرار گفتن) = آسیب پذیری

 

رابطه ۵-۴ فرمول شاخص آسیب پذیری

نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین آسیب پذیری گندمکاران ۲۳/۰ می باشد. دامنه امتیازی آسیب پذیری بین ۱- و ۲ می باشد که دامنه ۱- تا صفر نشان دهنده عدم آسیب پذیری گندمکاران می باشد، دامنه صفر تا ۱ نشان دهنده آسیب پذیری کمتر آنان از خشکسالی می باشد، و دامنه ۱ تا ۲ نشان دهنده آسیب پذیری بیشتر آنان از خشکسالی می باشد. با توجه به میانگین و دامنه امتیازی، می­توان گفت آسیب پذیری گندمکاران مثبت بوده است (جدول۳۹-۴).

جدول ۳۹-۴ آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی

شاخص میانگین انحراف معیار کمینه بیشینه
آسیب پذیری ۲۳/۰ ۳۵/۰ ۴۷/۰- ۶۲/۱

*دامنه شاخص بین ۱- و ۲ می باشد.

سطح ­بندی آسیب پذیری گندمکاران بر این اساس صورت گرفت که میزان آسیب پذیری بزرگتر مساوی ۱- تا ۰ به گندمکاران بازگشت پذیر، میزان آسیب پذیری صفر به گندمکاران آسیب پذیری و میزان آسیب پذیری بزرگتر از صفر تا کوچکتر مساوی ۱ به گندمکاران آسیب پذیر اختصاص می یابد. بنابراین نتایج نشان داد که ۲۳ درصد گندمکاران آسیب پذیری هستند، حدود ۷۵ درصد جمعیت گندمکاران نسبت به خشکسالی آسیب پذیر هستند و حدود ۲ درصد آنان شدیداً آسیب پذیرند (جدول۴۰-۴).

-۱ ≤ V ≤ ۰ کمتر آسیب پذیر

بیشتر آسیب پذیر ۰ ˂ V ≤ ۱

۱ ˂ V ≤ ۲ شدیداً آسیب پذیر

جدول ۴۰-۴ سطح بندی آسیب پذیری گندمکاران

آسیب پذیری فراوانی درصد
بدون آسیب پذیری ۶۴ ۴/۲۳
آسیب پذیر ۲۰۴ ۷/۷۴
شدیداً آسیب پذیر ۵ ۸/۱
کل ۲۷۳ ۱۰۰

۳-۴ آمار استنباطی

۱-۳-۴ آزمون های همبستگی

۱-۱-۳-۴ رابطه بین ویژگی های فردی گندمکاران با حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی

نتایج بررسی رابطه بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی و ویژگی های فردی آنان در جدول ۴۱-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، سن گندمکاران با حساسیت آنان نسبت به خشکسالی رابطه منفی و معناداری دارد. بنابراین می توان گفت هر چه سن کشاورزان بالاتر می رود حساسیت آنان نسبت به خشکسالی کمتر می شود. همچنین تعداد افراد خانوار گندمکاران با حساسیت آنان نسبت به خشکسالی رابطه منفی و معناداری دارد. بنابراین می­توان گفت، هر چه تعداد افراد خانوار گندمکاران بیشتر بوده است، حساسیت آنها نسبت به خشکسالی کمتر می­باشد.

همچنین نتایج بررسی رابطه بین ظرفیت سازگاری گندمکاران و ویژگی های فردی آنان در جدول ۴۱-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، سن گندمکاران با ظرفیت سازگاری آنان نسبت به خشکسالی رابطه معناداری ندارد. تعداد افراد خانوار گندمکاران با ظرفیت سازگاری آنان نسبت به خشکسالی رابطه مثبت و معناداری دارد. بنابراین هر چه تعداد افراد خانوار بیشتر باشد، ظرفیت سازگاری آنان نسبت به خشکسالی بیشتر است. این ارتباط ممکن است به این دلیل باشد که با افزایش تعداد افراد خانوار، تعداد افراد شاغل و در نتیجه سرمایه مالی بیشتر می­ شود که سبب افزایش ظرفیت سازگاری می گردد.

نتایج بررسی رابطه بین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی و ویژگی های فردی آنها نیز در جدول ۴۱-۴ آمده است. همانطور که مشاهده می شود، سن گندمکاران با آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی رابطه منفی و معناداری دارد. بنابراین می توان گفت هر چه سن کشاورزان بالاتر می رود آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی کمتر می شود. همچنین تعداد افراد خانوار گندمکاران با آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی رابطه منفی و معناداری دارد. بنابراین هر چه تعداد افراد خانوار گندمکاران بیشتر باشد، آسیب پذیری آنها نسبت به خشکسالی کمتر بوده است.

جدول ۴۱-۴ رابطه بین ویژگی های فردی گندمکاران با حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری آنان نسبت به خشکسالی

  نوع ضریب همبستگی مقدار ضریب همبستگی
حساسیت ظرفیت سازگاری آسیب پذیری
سن پیرسون **۴۷۵/۰- ۰۰۹/۰ **۲۴۸/۰-
تعداد افراد خانوار پیرسون **۲۲۸/۰- *۱۴۵/۰ **۲۳۸/۰-

*معنی داری در سطح ۰۵/۰ **معنی داری در سطح ۰۱/۰

۲-۳-۴ آزمون های مقایسه میانگین

در این قسمت از تحقیق فرضیه های مقایسه ای با بهره گرفتن از آزمون های پارامتری t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های ناپارامتری من وایت­نی و کروسکال والیس آزمون شده اند.

۱-۲-۳-۴ مقایسه میانگین در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس محل سکونت

به منظور مقایسه میانگین در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر محل سکونت گندمکاران، از آزمون t مستقل استفاده شد. بر اساس جدول ۴۲-۴ بین در معرض قرار گرفتن گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب محل سکونت، تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد.

بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب محل سکونت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شده است. به این صورت که گندمکاران روستایی از گندمکاران شهری حساسیت بیشتری نسبت به خشکسالی دارند. این امر می تواند به این دلیل باشد که گندمکاران روستایی تنوع منبع درآمد کمتری نسبت به گندمکاران شهری دارند و بیشتر آنان فقط به کشاورزی می پردازند و منبع درآمد دیگری ندارند، در نتیجه وابستگی آنان به درآمد حاصل از گندم بیشتر از گندمکاران شهری می باشد. همچنین گندمکاران شهری مورد مطالعه اکثراً کشت آبی و منبع آب رودخانه دارند در نتیجه امکان عدم دسترسی به آب کمتری دارند نسبت به گندمکاران روستایی که اغلب کشت دیم و یا مختلط دارند. بنابراین به طور کلی می توان گفت گندمکاران روستایی وابستگی به درآمد بیشتر و امکان دسترسی به آب کمتری دارند، درنتیجه حساسیت بیشتری نسبت به خشکسالی دارند.

بین ظرفیت سازگاری گندمکاران بر حسب محل سکونت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شده است. به این ترتیب که گندمکاران روستایی نسبت به گندمکاران روستایی ظرفیت سازگاری بالاتری در شرایط خشکسالی دارند. این امر ممکن به این دلیل باشد که گندمکاران روستایی سرمایه طبیعی، سرمایه اجتماعی و سرمایه مالی بیشتری نسبت به گندمکاران شهر دارند (جدول ۴۲-۴).

گندمکاران شهر و روستا از نظر آسیب پذیری نسبت به خشکسالی با هم تفاوت آماری معنادار در سطح یک درصد داشته اند. به این ترتیب که گندمکاران روستایی نسبت به خشکسالی آسیب پذیرتر از گندمکاران شهری بوده اند. همانطور که در جدول ۴۲-۴ مشاهده می شود، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران روستایی بیشتر از گندمکاران شهری بوده است. با توجه به این که آسیب پذیری با حساسیت رابطه مستقیم و با ظرفیت سازگاری رابطه معکوس دارد و افزایش حساسیت و ظرفیت سازگاری گندمکاران روستایی مورد مطالعه، باعث افزایش آسیب پذیری آنان شده است، می­توان گفت که حساسیت تأثیر بیشتری در آسیب پذیری گندمکاران دارد و ظرفیت سازگاری تأثیر کمتری دارد (جدول ۴۲-۴).

جدول۴۲-۴ مقایسه میانگین در معرض قرار گرفتن، حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس محل سکونت

مؤلفه محل سکونت میانگین آماره t معنی داری
در معرض قرار گرفتن روستا (۲۲۴n=) ۱۵۰۲/۰ ۴۵۵/۰- ۶۵۰/۰
شهر (۴۹n=) ۱۷۴۷/۰
حساسیت روستا(۲۲۴n=) ۶۵۰۳/۰ **۷۰۷/۱۲ ۰۰۰/۰
شهر(۴۹n=) ۱۶۵۹/۰
ظرفیت سازگاری روستا(۲۲۴n=) ۵۰۶۸/۰ **۴۳۲/۵ ۰۰۰/۰
شهر(۴۹n=) ۳۷۷۸/۰
آسیب پذیری روستا(۲۲۴n=) ۲۹۷۳/۰ **۴۴۵/۶ ۰۰۰/۰
شهر(۴۹n=) ۰۳۷۳/۰-

**معنی داری در سطح ۰۱/۰

۲-۲-۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع شغل

به منظور مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر اساس نوع شغل گندمکاران، از آزمون من وایت نی استفاده شد. بر اساس جدول ۴۳-۴ بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع شغل، تفاوت آماری معناداری در سطح پنج درصد مشاهده شد. به این ترتیب که گندمکارانی که نوع شغل آنان ترکیبی است، حساسیت بیشتری نسبت به گندمکارانی که نوع شغل آن ها صرفاً ­کشاورزی است داشته اند. این امر ممکن است به این دلیل باشد که گندمکارانی که نوع شغل آنان ترکیبی است، علی رغم آنچه انتظار می رفت، وابستگی به درآمد حاصل از گندم بیشتری داشته اند.

ظرفیت سازگاری بین گندمکاران بر حسب نوع شغل، تفاوت آماری معناداری در سطح پنج درصد دارد. به این ترتیب که گندمکارانی که نوع شغل آنان ترکیبی است، ظرفیت سازگاری بیشتری نسبت به گندمکارانی که نوع شغل آن ها صرفاً کشاورزی است داشته اند. این امر ممکن است به این دلیل باشد که گندمکارانی که نوع شغل آنان ترکیبی است، سرمایه طبیعی و سرمایه مالی بیشتری دارند.

بین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب شغل آنان تفاوت آماری معنادار مشاهده نشد. بنابراین می توان گفت، تفاوت معنادار میانگین حساسیت و ظرفیت سازگاری گندمکاران مورد مطالعه بر حسب نوع شغل، تأثیری در آسیب پذیری آنان از خشکسالی نداشته است (جدول ۴۳-۴).

جدول۴۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس شغل اصلی

مؤلفه شغل اصلی میانگین رتبه آماره U معنی داری
حساسیت ترکیبی(۲۵۸=n) ۸۷/۱۴۰ **۵/۹۳۶ ۰۰۱/۰
صرفاً کشاورزی(۱۵=n) ۴۳/۷۰
ظرفیت سازگاری ترکیبی (۲۵۸=n) ۳۵/۱۳۹ *۱۳۲۸ ۰۴۱/۰
صرفاً کشاورزی(۱۵=n) ۵۳/۹۶
آسیب پذیری ترکیبی (۲۵۸=n) ۷۲/۱۳۸ ۱۴۹۲ ۱۳۶/۰
صرفاً کشاورزی(۱۵=n) ۴۷/۱۰۷

*معنی داری در سطح ۰۵/۰ **معنی داری در سطح ۰۱/۰

۴-۲-۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع فعالیت کشاورزی

به منظور مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر اساس نوع فعالیت کشاورزی آنان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج جدول ۴۴-۴ نشان می دهد که بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع فعالیت کشاورزی، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد وجود دارد. به این ترتیب که گندمکارانی که هر سه نوع فعالیت زراعت و دامداری و باغداری را داشتند، بیشترین حساسیت به خشکسالی و گندمکارانی که فقط به زراعت مشغول بودند، کمترین حساسیت به خشکسالی را دارند. در توضیح این امر می توان گفت، گندمکارانی که هر سه نوع فعالیت زراعت و دامداری و باغداری را داشتند امکان عدم دسترسی به آب بیشتری دارند، نسبت به گندمکارانی که صرفاً به زراعت مشغولند. به عبارت دیگر گندمکارانی که هر سه نوع فعالیت کشاورزی را دارند امکان دسترسی به آب کمتری دارند، در نتیجه حساسیت بیشتری نسبت به خشکسالی دارند که در نهایت سبب آسیب پذیرتر شدن آنان نسبت به خشکسالی می شود.

بین ظرفیت سازگاری گندمکاران بر حسب نوع فعالیت کشاورزی، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد وجود دارد. به این صورت که گندمکارانی که زراعت و دامداری داشتند، بیشترین ظرفیت سازگاری را داشتند و گندمکارانی که فقط به زراعت می پردازند، کمترین ظرفیت سازگاری را داشتند. این امر ممکن است به این دلیل باشد که گندمکارانی که علاوه بر زراعت به دامداری می پردازند، سرمایه مالی بیشتری دارند. همچنین گندمکارانی که فقط به زراعت می پردازند، سرمایه مالی کمتری دارند.

بین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع فعالیت کشاورزی آنان تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد. همانطور که مشاهده می شود تفاوت معنادار حساسیت و ظرفیت سازگاری گندمکاران براساس نوع فعالیت کشاورزی، تفاوت معناداری در آسیب پذیری گندمکاران از خشکسالی بر اساس نوع فعالیت کشاورزی آنان ایجاد نکرد.

جدول۴۴-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع فعالیت کشاورزی

مؤلفه نوع فعالیت کشاورزی میانگین رتبه آماره۲χ معنی داری
حساسیت زراعت(۱۵۵=n) ۸۵/۱۲۱ **۹۰۱/۱۳ ۰۰۳/۰
زراعت و دامداری(۲۰=n) ۵۵/۱۵۱
زراعت و باغداری(۸۶=n) ۷۴/۱۵۵
زراعت و دامداری و باغداری (۱۲=n) ۰۸/۱۷۴
ظرفیت سازگاری زراعت(۱۵۵=n) ۴۵/۱۰۶ **۸۳۲/۶۰ ۰۰۰/۰
زراعت و دامداری(۲۰=n) ۷۰/۲۱۲
زراعت و باغداری(۸۶=n) ۴۲/۱۶۵
زراعت و دامداری و باغداری (۱۲=n) ۷۵/۲۰۱
آسیب پذیری زراعت(۱۵۵=n) ۰۴/۱۳۶ ۸۰۷/۴ ۱۸۶/۰
زراعت و دامداری(۲۰=n) ۰۰/۱۰۹
زراعت و باغداری(۸۶=n) ۸۱/۱۴۷
زراعت و دامداری و باغداری (۱۲=n) ۵۸/۱۱۸

**معنی داری در سطح ۰۱/۰

۵-۲-۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع کشت

به منظور مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر اساس نوع کشت آنان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. بر اساس نتایج جدول ۴۵-۴، بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع کشت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد وجود دارد. به این ترتیب که حساسیت گندمکاران آبی بیشتر از گندمکاران مختلط و دیم است. گندمکاران دیم نیز کمترین حساسیت را نسبت به خشکسالی دارند. گندمکاران دیم به دلیل خشکسالی، درآمد حاصل از گندم کمی دارند که سبب وابستگی کمتر آنان به این درآمد می شود.

بین ظرفیت سازگاری گندمکاران بر حسب نوع کشت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شد. به این ترتیب که گندمکاران مختلط بیشترین ظرفیت سازگاری و گندمکاران دیم کمترین ظرفیت سازگاری را داشتند. این تفاوت ممکن است به این دلیل باشد که گندمکارانی که هم کشت آبی دارند و هم کشت دیم، سرمایه مالی و طبیعی بیشتری دارند نسبت به گندمکارانی که فقط کشت دیم دارند.

بین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع کشت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شد. به این ترتیب که گندمکاران دیم بیشترین آسیب پذیری و گندمکاران آبی کمترین آسیب­پذیری نسبت به خشکسالی را داشتند.

جدول۴۵-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع کشت

مؤلفه نوع کشت میانگین رتبه آماره۲χ معنی داری
حساسیت آبی(۲۲۵=n) ۶۶/۱۵۵ **۳۳۵/۴۵ ۰۰۰/۰
دیم(۲۷=n) ۵۲/۵۷
مختلط(۲۱=n) ۱۲/۸۲
ظرفیت سازگاری آبی(۲۲۵=n) ۰۶/۱۴۱ **۱۳۲/۱۱ ۰۰۴/۰
دیم(۲۷=n) ۰۰/۹۰
مختلط(۲۱=n) ۹۰/۱۵۳
آسیب پذیری آبی(۲۲۵=n) ۴۳/۱۱۸ **۶۷۸/۷۳ ۰۰۰/۰
دیم(۲۷=n) ۰۴/۲۴۱
مختلط(۲۱=n) ۱۹/۲۰۲

**معنی داری در سطح ۰۱/۰

۵-۲-۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع مالکیت اراضی

به منظور مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر اساس نوع مالکیت اراضی آنان، از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. بر اساس نتایج جدول ۴۶-۴، بین حساسیت گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع مالکیت اراضی، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شد. به این ترتیب که حساسیت گندمکاران با اراضی سهم بری بیشتر از گندمکاران دیگر است. گندمکاران با اراضی اجاره ای نیز کمترین حساسیت را نسبت به خشکسالی داشتند.

بین ظرفیت سازگاری گندمکاران بر حسب نوع مالکیت اراضی، تفاوت آماری معناداری مشاهده نشد.

بین آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر حسب نوع مالکیت، تفاوت آماری معناداری در سطح یک درصد مشاهده شد. به این ترتیب که گندمکاران با اراضی سهم بری، بیشترین آسیب پذیری و گندمکاران با اراضی اجاره ای کمترین آسیب­پذیری نسبت به خشکسالی را داشتند. به طور کلی گندمکاران با اراضی سهم بری، بیشترین حساسیت و بیشترین آسیب پذیری و گندمکاران با اراضی اجاره ای کمترین حساسیت و کمترین آسیب­پذیری نسبت به خشکسالی را داشتند.

جدول۴۶-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع مالکیت زراعی

مؤلفه نوع مالکیت میانگین رتبه آماره۲χ معنی داری
حساسیت شخصی(۲۴۱=n) ۵۴/۱۳۲ **۴۹۲/۲۷ ۰۰۰/۰
اجاره ای(۱۰=n) ۹۵/۷۵
سهم بری(۲۲=n) ۵۹/۲۱۳
ظرفیت سازگاری شخصی(۲۴۱=n) ۷۳/۱۳۹ ۰۹۴/۴ ۱۲۹/۰
اجاره ای(۱۰=n) ۸۰/۱۴۲
سهم بری(۲۲=n) ۴۱/۱۰۴
آسیب پذیری شخصی(۲۴۱=n) ۹۳/۱۲۶ **۲۵۲/۳۶ ۰۰۰/۰
اجاره ای(۱۰=n) ۵۰/۱۷۸
سهم بری(۲۲=n) ۵۰/۲۲۸

**معنی داری در سطح ۰۱/۰

۵-۲-۳-۴ مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران بر اساس نوع منبع آب

به منظور مقایسه میانگین حساسیت، ظرفیت سازگاری و آسیب پذیری گندمکاران نسبت به خشکسالی بر اساس نوع منبع آب

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...