کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



نسبت تصاویر
فرض اساسی در این روش اینست که در صورت عدم وجود تغییرات طیفی مهم، نسبت بین تصاویر یکسان خواهد بود. بنابراین برای بدست آوردن نسبت تصاویر، تصاویر هم مختصات شده بصورت باند به باند بر هم تقسیم می شوند. تغییرات بوسیله مقادیر زیاد و یا کم این نسبت مشخص می شوند. مهم ترین نکته این روش انتخاب باندهای طیفی مناسبی است که مقادیر کاملا متفاوت بازتاب طیفی داشته باشند. همانند روش تفاضل تصاویر این روش نیز هم مختصات شدن نامناسب تصاویر حساس است. تحقیقات متعددی در زمینه تغییر سنجی با بهره گرفتن از الگوریتم های نسبت و تفاضل تصویر انجام شده است که نشان می دهد الگوریتم تفاضل در مجموع نتایج بهتری نسبت به الگوریتم نسبت تصاویر تولید می کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در تحقیق دیگری Yanmura و همکاران، با بهره گرفتن از تصاویر هوایی قبل و بعد زلزله سال ۱۹۹۹ شهر کوبه و همچنین نقشه برداری موجود از منطقه، اقدام به تعیین ساختمانهای تخریب شده نمودند.در این تحقیق ابتدا تصاویر قبل وبعد رویداد بوسیله داده نقشه برداری با یکدیگر هم مختصات شدند . در گام بعدی اختلافات رنگی در سطح پیکسل محاسبه شد و پس از آن در گام سوم یک حد آستانه برای مقادیر اختلافات تعیین شد. در نهایت با مقایسه مقادیر اختلافات رنگی با حد آستانه تعیین شده، نقشه تخریت منطقه تولید شد. در نقشه تخریب حاصل ساختمانها در سه کلاس سالم ، تخریب شده و غیر قابل شناسایی طبقه بندی شدند. با مقایسه نتایج حاصل از این روش با نتایج حاصل از مشاهدات چشمی، کارایی و سرعت آن در تعیین مناطق آسیب دیده مشخص شد. یکی از محدودیت های این روش حساس بودن آن به مرحله هم مختصات کردن تصاویر و نقشه رقومی است [۴].
روش شی پایه [۴]
آنالیز شئ مبنای تصاویر در کامپیوتر را می توان تقریب اولیه از ادراک انسان برای تفسیر تصاویر دانست. یک مفسر با نگاه به تصویر اشیاء و پیچیدگی های موجود در آن را درک می کند. درک وشناخت انسان از تصاویر بسیار پیچیده است اما در میان این پیچیدگی ها برخی از روش های تصمیم گیری برای دانشمندان مشخص است. برای مثال زمانیکه مفسر به تصویر می نگرد، اشیاء کوچک با فرم هندسی شبیه مستطیل را با شناخت قبلی از بافت وطیف ساختمان، ساختمان در نظر می گیرد و اشیاء دراز و طویل را از روی روابط آنها با اشیاء و طیف و بافتشان، در کلاس راه قرار می دهد. هدف از آنالیز شئ مبنا، استفاده از این نوع تصمیم گیری ها با مدلسازی در کامپیوتر است. آنالیز شی مبنا در دسته تکنیک های بینایی ماشین قرار می گیرد [۵,۶,۷,۸] .
تصاویر ماهواره ای در برگیرنده یک شبکه منظم از پیکسل ها می باشند. این پیکسل ها به تنهایی مفهوم خاصی ندارند. به عبارت دیگر اغلب اشیاء بامعنی موجود در طبیعت متشکل از چندین پیکسل می باشند که با چیدمان خاصی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. هدف از آنالیز شئ مبنا استخراج این اشیاء معنی دار از شبکه پیکسل های تصویر و در بررسی و تحلیل آنهاست (شکل ۲-۲).
در روش شئ مبنا از آنجاییکه واحد پردازش یا آنالیز، اشیا (قطعات ) هستند، جهت انجام آنالیز یک تصویر، ابتدا قطعات که معادل با عوارض زمینی اند با بهره گرفتن از روش های قطعه بندی استخراج می شوند، سپس اطلاعات بافتی و طیفی مربوط به قطعات استخراج شده محاسه می شوند و در نهایت بوسیله یک سیستم طبقه بندی، قطعات تصویر بر مبنای اطلاعات بافتی و طیفی بدست آمده در کلاس های مختلف طبقه بندی می شوند.
شکل ‏۲‑۲ استخراج قطعات معنادار از تصاویر در آنالیز شئ مبنا
Gusella, Huyck و همکاران با ارائه و پیاده کردن روشی شئ گرا (بر روی تصاویر قبل و بعد از زلزله بم از ماهوارهQuickBird) ) ساختمانهای ویران شده در اثر زلزله را شناسایی کردند. آنها ابتدا پیش پردازش های لازم (pan sharpening , contrast enhancement)را بر روی تصویر قبل از زلزله (master image ) انجام دادند، سپس تصویر بعد از زلزله (slave image )را با تصویر قبل هم مختصات کردند. سپس برای استخراج ساختمان ها (objects) بترتیب عملیات قطعه بندی (segmentaiton) و طبقه بندی (classification) را بر روی تصویر قبل پیش پردازش شده با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition انجام داده شد. در مرحله بعد با منطبق کردن لایه ساختمانهای استخراج شده از مرحله قبل بر بروی تصویر بعد از زلزله ساختمانهای آسیب دیده شناسایی شدند و در دو کلاس تخریب شده و تخریب نشده طبقه بندی شدند. در این پژوهش تعداد ۱۸۸۷۲ ساختمان شناسایی شد که از آنها تعداد ۶۴۷۳ ساختمان در کلاس تخریب شده قرار گرفتند. با مقایسه نتایج این روش با نتایج حاصل از تفسیر بصری دقت روش ۷۰% تعیین شد [۹]. مدل مفهومی این روش در شکل ۲-۳ آمده است.
شکل ‏۲‑۳ مدل مفهومی روش ارائه شده توسط Gusella و همکاران[۹]
Yamazaki و Yano برای شناسایی میزان تخریب ساختمانها (در زلزله بم) بر پایه کلاس بندی پوشش زمینی از دو روش مدیریت نشده پیکسل مبنا و شئ مبنا استفاده کردند.در روش پیکسل مبنا بدلیل وجود اثرات نویز salt and pepper)) نتایج خوبی حاصل نشد، اما در روش شئ مبنا با مقایسه نتایج این روش با نتایج حاصل از تفسیر چشمی نتایج قابل قبولی مشاهده شد. پژوهش در دو مرحله انجام شد. مرحله اول برای شناسایی ساختمانها در تصویر قبل از زلزله ،و مرحله دوم برای شناسایی تخریب ساختمانها با بهره گرفتن از تصویر بعد از زلزله انجام شد.در مرحله اول و روش پیکسل پایه با انتخاب پنج کلاس (ساختمانها،پوشش گیاهی، راه، خاک و سایه) به عنوان داده های رشته ای آموزشی کلاس بندی انجام شد، اما بدلیل وجود اثرات نویز (salt and pepper ) در تمام تصویر کلاس بندی ساختمانهای مجزا به درستی انجام نشد.در این مرحله و با روش شئ پایه با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition و با اعمال پارامترهای (WL=1,SP=30 ) بهترین نتایج برای کلاس بندی ساختمانها حاصل شد و ۹% خطای سهوی و ۲۸%خطای عمدی (بدلیل همرنگی زمین با سقف بعضی از ساختمانها)مشاهده شد. در مرحله دوم( که برای شناسایی آوار انجام شد)و به روش پیکسل پایه به دلیل تنوع رنگ و شکل آوار خطاهای زیادی مشاهده شد.در این مرحله وبه روش شئ پایه و با بهره گرفتن از نرم افزار eCognition و با اعمال پارامترهای (WL=1, SP=20, SF=0.5) آوارهای ساختمانی شناسایی شد و با مقایسه با نتایج حاصل از تفسیر چشمی [۲]میزان دقت ۴۴% تعیین شد [۱۰].
Chini و همکاران با بهره گرفتن از یک روش مبتنی بر تصاویر قبل و بعد از زلزله برای استخراج ساختمان های آسیب دیده ارائه کردند. روش کار بدین شکل بود که ابتدا تصاویر قبل و بعد از زلزله هم مرجع شدند و سپس ویژگی های مورفولوژی تصاویر با بهره گرفتن از اپراتورهای انسداد و گشایش استخراج شدند. ویژگی های استخراج شده به عنوان ورودی به یک طبقه بندی کننده نظارت نشده وارد شدند و سپس میزان تخریب ساختمان ها با بهره گرفتن از درصد پیکسل های آسیب دیده در سه کلاس محاسبه شدند. شکل ۲-۴ مدل مفهومی روش Chini و همکاران را نشان می دهد [۱۱].
شکل ‏۲‑۴ مدل مفهومی روش Chini و همکاران[۱۱]
منصوری و دیگران با بهره گرفتن از تصاویر قبل و بعد از زلزله و پایگاه داده ای از قطعات شهری به عنوان داده های کمکی و بکارگیری یک الگوریتم تغییرسنجی جدید و با بهره گرفتن از منطق فازی توانستند میزان تخریب ساختمانهای شهر بم (ناشی از زلزله ۲۰۰۳ م بم)را تعیین نماید. پژوهش در سه مرحله انجام شد، ابتدا تصاویر قبل و بعد زلزله به همراه پایگاه داده قطعات شهری، پیش پردازش و هم مختصات شدند. سپس شاخصهای طیفی و مکانی موثر تصاویر به عنوان عناصر پایه ای در طبقه بندی فازی استخراج شد و درنهایت با بکارگیری توابع عضویت فازی بر روی شاخصهای موثر، تخریب ساختمانها در سه سطح آسیب (آسیب جزیی، متوسط و شدید) طبقه بندی شد.در نهایت با مقایسه نتایج روش حاضر با نتایج نقشه آسیب حاصل از تفسیر چشمی [۲] انطباق قابل قبول ۷۲%مشاهده شد[۱۲].
Huyck با بکارگیری الگوریتمی مبتنی بر عدم تشابه لبه ها (Edge Dissimimlarity)، مناطق با تمرکز بالای تخریب در زلزله ۲۰۰۳ بم را شناسایی کرد. در پژوهش مورد نظر ابتدا لبه ساختمانها با بکارگیری یک فیلتر ۹*۹ لاپلاسین شناسایی شدند. در مرحله بعد از یک فیلتر عدم تجانس (textural dissimilarity filter 25*25 cell) برای برجسته کردن درجه تجانس در لبه ها استفاده کرد. با تفاضل تصاویر حاصله از پردازش های فوق نقشه انحراف از معیار متوسط در یک پنجره ۲۰۰*۲۰۰ تهیه شد و مناطق با تمرکز بالای تخریب شناسایی شدند [۱۳].
Samadzadegan و Rastiveisi در سال ۲۰۰۸ از یک روش آنالیز بافت بر روی تصاویر زلزله بم جهت ارزیابی خسارت به ساختمان پس از وقوع زلزله استفاده کردند. مدل مفهومی روش بکار برده شده در شکل ۲-۵ ارائه شده است[۱۴]. در روش مذکور ابتدا بر روی تصاویر قبل و بعد از زلزله پیش پردازش هایی همچون همسان سازی هیستوگرام، یکسان سازی هیستوگرام و هم مرجع کردن انجام شد. سپس با بهره گرفتن از نقشه قبل از زلزله محل ساختمان ها در تصاویر قبل و بعد از زلزله مشخص گردیدند.
شکل ‏۲‑۵ مدل مفهومی روش Samadzadegan و Rastiveisiو همکاران[۱۴]
در گام بعد ویژگی های بافتی تصاویر در تصاویر قبل و بعد از زلزله استخراج شدند. این ویژگی ها شامل ویژگی های آماری مرتبه اول، مرتبه دوم هارالیک، فیلتر گابور و سمی وریوگرام بود. سپس با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک ویژگی های بهینه انتخاب شدند. ویژگیهای بافتی بهینه به عنوان ورودی وارد یک سیستم استنتاج فازی شده که خروجی این سسیتم درجه تخریب اختصاص یافته به هر ساختمان می باشد. ارزیابی نتایج حاصل از این روش توسط ۱۰۰ ساختمان که به صورت اتفاقی از تصویر استخراج شده بودند، انجام شد. روش ارائه شده دارای دقت کلی ۷۲ درصد و ضریب کاپای ۶۳ درصد بود.
Chesnel و همکاران در تحقیق دیگری با ارائه روشی اقدام به تولید نقشه تخریب ساختمان های شهر بم نمودند. نقشه تخریب حاصل از این تحقیق در چهار کلاس سالم، تخریب متوسط، تخریب شدید و ویران در شکل زیر نشان داده شده است. روش طبقه بندی سقف ساختمان ها در این تحقیق استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بکار گیری مزایای آن ها در تولید کلاس های مختلف می باشد. نتایج بررسی ترکیب زوج تصاویر با قدرت تفکیک های مختلف نشان داد که با افزایش قدرت تفکیک تصاویر، دقت طبقه بندی نیز افزایش می یابد. بهترین دقت معادل ۷۲ درصد بودکه دقتی قابل قبول است. از جمله محدودیت های این روش می توان به افزایش پیچیدگی های مرحله هم مختصات سازی با افزایش قدرت تفکیک مکانی و میزان تخریب ساختمان ها اشاره کرد.[۱۵]
آنالیز بافت
آنالیز بافت یک روش موثر در تعیین میزان آسیب دیدگی ساختمانها در اثر رخدادهای طبیعی است. از آنجایی که ساختمان های تخریب شده در مقایسه با ساختمان های سالم دارای بافت خشن تر و نیز مقادیر درجات خاکستری کمتری می باشند، در این روش ویژگیهای بافتی موجود در تصاویر استخراج شده و از آنها در تعیین میزان آسیب ساختمانها استفاده می شود. این روش بویژه در حالتی که صرفا داده های( تصویر) پس از زلزله موجود باشد بسیار مفید است.
تعریف واحد و مشخصی برای بافت ارائه نشده است و هر کدام از پژوهشگران تعریفی خاص برای آن ارائه کرده است، در ادامه مطلب به برخی از این تعاریف اشاره می کنیم:
بافت را می توان به صورت تابعی از تغییرات مکانی شدت روشنایی پیکسل ها در یک تصویر تعریف کرد [۱۶].
مطابق تعریف یک ناحیه در تصویر دارای بافتی ثابت است هر گاه مجموعه ای از آمارهای محلی یا سایر ویژگیهای محلی تابع تصویری ثابت باشد، به آهستگی حرکت کند یا تقریبا پریودیک باشد [۱۷].
بافت یک ویژگی تصویر است که سطح و ساختار یک تصویر را نمایش می دهد. بافت را می توان به شکل تکرار یک عنصر یا الگو بر روی یک سطح تعریف کرد[۱۸].
از میان کاربردهای مختلف آنالیز بافت میتوان به چهار کاربرد مهم آن یعنی طبقه بندی بر مبنای بافت، ناحیه بندی بر مبنای بافت، استخراج شکل از بافت و همچنین ترکیب بر مبنای بافت اشاره کرد. در ادامه توضیح مختصری از هر کدام از کاربردهای فوق ارائه می شود.
طبقه بندی بر مبنای بافت: استخراج و بکارگیری ویژگی های بافتی از تصویر برای طبقه بندی آن را طبقه بندی بر مبنای بافت گویند. با بکارگیری این نوع طبقه بندی نواحی با بافت یکسان و مشابه در یک کلاس قرار می گیرند. طبقه بندی پوشش زمینی به نواحی همگن با انواع مختلف پوششها از جمله کشتزارها، نواحی شهری، نواحی آبی و غیره نمونه های از کاربردهای طبقه بندی بر مبنای بافت می باشد. استفاده از این نوع طبقه بندی در بسیاری از پژوهش های مربوط به تعیین تخریب به کار گرفته شده و کارایی آن ثابت شده است[۱۹,۲۰,۲۱,۲۲].
قطعه بندی تصویر بر مبنای بافت: افراز یک تصویر به قطعه های جدا از هم با بهره گرفتن از ویژگی های بافتی را به شکلی که هر ناحیه داری خصوصیات بافتی همگونی باشد را قطعه بندی بر مبنای بافت گویند [۱۸]. در آنالیز و پردازش های مختلف تصویری می توان از نتایج این نوع طبقه بندی استفاده کرد استفاده کرد.
استخراج شکل[۵] از بافت: ایجاد هندسه سه بعدی از یک سطح با بهره گرفتن از اطلاعات بافتی را گویند [۱۸].
ترکیب بافت: استفاده از این روش تکنیکی مرسوم برای تولید بافت های بزرگ با بهره گرفتن از نمونه های کوچک بافت به منظور نمایش بافت در سطوح با کاربردهای رندر کردن[۶] تصویر می باشد [۱۸].
روش های متعددی برای استخراج ویژگی های بافتی از تصاویر وجود دارند که می توان آن ها را در چهار دسته کلی روش های ساختاری، روش های آماری، روش های مدل مبنا و روش های حوزه تبدیل تقسیم بندی نمود [۱۸].
روش های ساختاری[۷]اساس کار در روش های ساختاری شناخت عناصر بافت است. این عناصر در واقع تشکیل دهنده بافت بوده و دارای اندازه و جهت مشخصی می باشند. تعریف بافت در این روش بوسیله ساختارهای اولیه ای که براساس قوانینی تعریف شده و یک سلسله مراتب از چیدمان مکانی آنها ارائه می دهند انجام می شود. این روش ها در مواردی که بافت ساختار منظمی به لحاظ هندسی دارد (مانند خطوط موازی و خطوط عمود) عملکرد خوبی دارد، به همین دلیل از این روش ها بیشتر درتشخیص بافتهای مصنوعی (مثلا بافت موجود در پارچه) کاربرد دارند. از اینرو این روش ها برای استخراج و تشخیص اطلاعات بافتی موجود در تصاویری که ساختار طبیعی دارند از جمله تصاویر ماهواره ای روش مناسبی نیستند. استفاده از فیلترهای آشکارسازی لبه، خط و نقطه برای استخراج ساختارهای بافتی موجود در تصاویر از جمله کاربردهای این روش ها می باشند [۱۸] .
روش های آماری[۸]: روش های آماری از پرکاربردترین روش های آنالیز بافت و از اولین روش های ارائه شده در بینایی کامپیوتر می باشند که توانایی بیشتری نسبت به سایر روش ها در شناسایی بافت های تصاویر طبیعی (از جمله تصاویر ماهواره ای) دارند. این روش ها بطور غیر مستقیم و طبق ویژگی های غیر قطعی که توزیع ها و روابط موجود میان درجات مختلف خاکستری در یک تصویر را کنترل می کند، بافت تصویر را شناسایی می کند. با محاسبه ویژگی های محلی در هر نقطه از تصویر و استخراج مجموعه ای از آمارهای مربوط به نحوه توزیع این ویژگی ها، روش های آماری برای آنالیز توزیع مکانی درجات خاکستری تصویر به کار برده می شود.
روش های مدل مبنا[۹]: اساس کار در روش مدل مبنا ارائه تصویر به عنوان یک مدل احتمال با یک ترکیب خطی از مجموعه از توابع پایه می باشد. از جمله مدل هایی که برای آنالیز تصویر با این روشها مورد استفاده قرار می گیرند شامل مدل فرکتال[۱۰] و مدل میدان تصادفی مارکوف[۱۱] می باشند[۱۴].
روش های تبدیل(پردازش سیگنال)[۱۲]: مبنای کار در این روش ها تعریف تصویر در فضایی که سیستم مختصات آن رابطه نزدیکی با خصیصه های یک بافت دارد می باشد. به بیانی دیگر در این روش با تبدیل تصویر به یک فرم جدید بگونه ای انجام میشود که بافت تصویر در این فرم و فضای جدید راحتتر قابل تشخیص است. این روش محتوای فرکانسی تصویر را آنالیز می کند. فیلترهای حیطه مکان، فیلترهای حیطه فوریه و مدل های گابور[۱۳] و ویولت[۱۴] از جمله این روش ها می باشند.
ویژگی های بافتی آماری
یکی از روش های استخراج ویژگی های بافت، همانطور که در بخش قبل اشاره شد، روش های آماری است. از آنجایی که بنا به تعریف، بافت ویژگی است که با پیکسل های مجاور معنی می یابد در نتیجه استخراج آن جزء عملیات همسایگی محسوب می شود. اساس کار در این روش استفاده از یک پنجره متحرک با ابعاد مشخص و انجام محاسبات بر روی مقادیر عددی پیکسل های موجود در پنجره می باشد. روش های آماری بسته به تعداد پیکسل های مورد استفاده، به روش های آماری درجه اول (یک پیکسلی) و روش های آماری درجه دوم (یک زوج پیکسل) و درجه سه و بالاتر تقسیم بندی می شوند.
ویژگی های آماری مرتبه اول
این دسته از ویژگی ها با در نظر گرفتن درجه خاکستری تک پیکسل بدون درنظر گرفتن ارتباط مکانی آن با پیکسل های مجاور استخراج می شوند. این ویژگی ها را می توان با بهره گرفتن از هیستوگرام روشنایی تصویر استخراج نمود. میانگین و واریانس از جمله مهمترین ویژگی های آماری مرتبه اول می باشند که به صورت زیر محاسبه می شوند. رابطه ‏۲‑۱ رابطه ویژگی آماری مرتبه اول میانگین و رابطه ۲-۲ رابطه ویژگی آماری مرتبه اول واریانس می باشد.
(۲-۱)
= (۲-۲)
در روابط بالا مقدار عددی درجه خاکستری پیکسل ام می باشند. این ویژگی ها را می توان بصورت جداگانه برای تمام باندهای تصویر استخراج کرد.
ویژگی های آماری مرتبه دوم
همانطور که اشاره شد در استخراج ویژگی های آماری مرتبه اول فراوانی پیکسل ها را بصورت مجزا در نظر گرفته می شود، اما از آنجاییکه استفاده از روشهایی که فراوانی وقوع دو یا چند پیکسل را بصورت همزمان در نظر بگیرد، بر تعریف بافت منطبق تر است، لذا روش های آماری مرتبه دوم روش کارآمدتری نسبت به روش های آماری مرتبه اول در آنالیز بافت می باشند.
ایده اصلی در روش های آماری مرتبه دوم محاسبه احتمال همزمان یک جفت پیکسل با درجه روشنایی یکسان می باشد. برای ارائه تعاریف مربوط به ویژگی های آماری مرتبه دوم لازم است که ابتدا احتمال همزمان وقوع دو پیکسل در تصویر مطابق رابطه ۲-۳ تعریف شود.
(۲-۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 06:48:00 ب.ظ ]




 

۵

 

جلوه های ظاهری (کیفیت)

 

۱۳٫۳۹%

 

جلوه های ظاهری (کیفیت)

 

۱۷٫۵%

 

 

 

۶

 

وفادارسازی مردم

 

۱۲٫۰۹%

 

وفادارسازی مردم

 

۱۵٫۲%

 

 

 

اکنون با توجه به ترکیب آمیخته های بازار در هر دو بازار پرفروش و کم فروش در می یابیم که به چه نحوی بایستی ظاهر گردید تا بتوان حداکثر سهم بازار را از آن شرکت کالا مهر نمود.
ملاحظه می گردد که در مناطق کم فروش بیشترین تمرکز باید بر برندهای چسبی باشد که عمدتا بحث قیمت و شهرت عمده ای داشته باشند و همچنین شیوه های فروش بصورت شخصی و بازاریابی مستقیم عمدتا پاسخ مثبتی از سوی مصرف کننده نخواهد داشت در حالیکه همین روشها در بازارهای پرفروش موثرتر بوده است ضمن اینکه عوامل موثر بر وفادار سازی که شامل عوامل طرز برخورد، خدمات پس از فروش، سهولت سفارش، توضیحات آموزش و تعهدات شرکت، تعریف شده است در بازارهای پرفروش از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد.
بطور کلی در بازارهای پرفروش عمده تمرکز بر آمیخته های بازار شامل قیمت، عناصر ترفیع و سپس کیفیت و وفادار سازی مردم می باشد درحالیکه این ترکیب در بازارهای کم فروش بایستی بر قیمت در وهله اول و سپس ترفیع تمرکز داشته باشد و سپس بر عناصر کیفیت و سپس وفادار سازی مردم عملیات انجام شود تا بتوان پیش بینی فروش بیشتری را داشت.
۵-۴ پیشنهادات کاربردی
شاید یکی از مهمترین بخش از هر تحقیق ارائه راهکارهایی عملی و واقع بینانه در جهت رفع مشکلی که در طول تحقیق پژوهش گر به دنبال کشف آن بوده است می­باشد. هدف تحقیق حاضر ارائه مدل رتبه‌بندی برند چسب شرکت کالامهر بود.
با استناد به یافته‌های تحقیق پیشنهاد می‌شود نتایج اولویت‌بندی با دیدگاه مسئولین شرکت کالامهر مقایسه و در صورت تائید، استفاده شود.
همچنین پیشنهاد می‌شود با تهیه یک نرم‌افزار انتخاب برند چسب در بازارهای کم فروش و پرفروش، ارزیابی شاخص‌ها و و همچنین اولویت‌بندی برند چسب به صورت بازه‌ای انجام پذیرد.
در انتخاب برندچسب در بازارهای پرفروش و کم فروش شرکت کالامهر، مهمترین معیار قیمت می باشد همچنین زیرمعیار تخفیف از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است و در بازارهای پرفروش، کیفیت بعد از آن در اولویت دوم اهمیت قرار دارد و در بازارهای کم فروش، شهرت در مرتبه دوم می‌باشد.لذا پیشنهاد می شود با تمرکز بر سیستم نرخ گذاری محیطی و کشش قیمتی و توان پرداخت مشتریان در بازارهای پر فروش با ارائه کیفیتهای متفاوت از برندهای محصولات موفقیت بیشتری را رقم زد و در بازارهای کم فروش نیز با تلاش برای مدیریت برند بهتر سعی در افزایش سهم بازار داشت.
مقاله - پروژه
نتایج حاکی از این است که ترویج از دیدگاه نمایندگی های چسب از کمترین اهمیت نسبت به سایر معیارها در هر دوبازار پرفروش و کم فروش برخوردار است. چنانچه می دانیم منظور از ترویج؛ تبلیغات، ‌روابط عمومی و عمومی سازی، فروشندگی شخصی، پیشبرد فروش و‌بازاریابی مستقیم عموما می باشد، و با در نظر گرفتن نتایج جدول ۵-۵، و میکس آمیخته های بازاریابی در می یابیم که با در نظر گرفتن زیرمعیارهای عامل ترویج یا ترفیع، این عامل در بازارهای کم فروش از پرفروش از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد ولی از آنجاییکه از بین زیرمعیارهای ترویج، عامل شهرت از سایر عوامل از درصد بسیار بالایی برخوردار است لذا تدوین استراتژی برندینگ در راستای افزایش شهرت از اهمیت بسیار برخوردار است و بر میزان فروش تاثیر بسزایی خواهد داشت.
زیرمعیار موجود بودن در بازارهای پرفروش و کم فروش مهمترین زیرمعیار در این گروه می‌باشد. و لیکن در بازارهای پرفروش پوشش کالا و حمل ونقل در اولیتهای بعدی قرار گرفته اند در حالیکه در بازارهای کم فروش شرکت، محل پخش محصول و سپس حمل و نقل از بیشترین اولویتها برخوردار بوده اند، لذا پیشنهاد می گردد با توجه به این مساله، نسبت به پوشش دهی و برنامه ریزی عامل توزیع با توجه به این تفاوتها در بازارهای پرفروش و کم فروش اقدامات لازم و هزینه های لازم صورت بپذیرد بخصوص در بازارهای کم فروش که محل پخش از اهمیت استراتژیک تری برخوردار است بایستی در بازاریابی به آن توجه بیشتری مبذول شود در حالیکه در بازارهای پرفروش می توان با در نظر گرفتن نیاز مشتریان پوشش کالا را با هزینه­ کمتر درستر رفع نمود و رضایت مشتریان را کسب نمود. بدیهی است در نظر گرفتن همین عوامل کوچک می تواند رضایتمندی مشتریان را بهتر پوشش دهد و بر افزایش سهم بازار و حفظ آن بیافزاید.
در زیرمعیارهای وفاداری، تعهدات شرکت در بازارهای پرفروش و خدمات پس از فروش در بازارهای کم فروش از بیشترین اولویت برخودار بوده اند. در بازارهای پرفروش معیار خدمات پس از فروش و سهولت سفارش در رتبه های اهمیت دوم و سوم قرار دارد در حالیکه در بازارهای کم فروش سهولت سفارش و سپس تعهدات شرکت در اولویت دوم تا سوم قرار دارند. با توجه به این نتایج بایستی در خدمات بازاریابی در بازارهای پرفروش و کم فروش تفاوتهای بسیاری قائل شد. چرا که با تاکید استراتژی برند در بازار و افزایش شهرت و رعایت اصول مشتری مداری بعنوان اصول و نیازهای اساسی مشتریان در بازارهای پرفروش می توان مشتریان را وفادارتر نمود بدیهی است که در نظر گرفتن گارانتی و وارنتی و برنامه ریزی مالی و بازارگانی بهتر، برای آن می تواند در حفظ و رضایت مشتری در بازارهای پرفروش تاثیرگذار باشد. در حالیکه در بازارهای کم فروش بایستی سیاست های فروش بایستی مبتنی بر ارائه خدمات بهتر در سهولت فروش باشد و سپس تمرکز بر گارانتی بهتر محصولات باشد.
درنهایت پیشنهاد می شود با توجه به جدول ۵-۵ استخراج شده در خصوص میکس آمیخته های بازاریابی در دو بازار پرفروش و کم فروش، برنامه ریزی و استراتژی بازاریابی شرکت تنظیم گردد.
۵- ۵ پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده
سعی این تحقیق بر آن بوده است با بهره گرفتن از یک مدل ترکیبی AHP فازی و TOPSIS فازی، به انتخاب برندهای چسب مورد معامله در بازرگانی شرکت کالامهر و برندهای رقبا بپردازد.. در این راستا پیشنهادهای برای پژوهش‌های بیشتر از دیدگاه نگارنده به شرح ذیل اعلام می‌شود.
بررسی رابطه بین معیارها با بهره گرفتن از تکنیک DEMATEL
تعیین وزن معیارها با بهره گرفتن از تکنیک ANP
استفاده از برنامه‌ریزی خطی فازی جهت انتخاب برند چسب
۵- ۶ محدودیتهای پژوهش
بیشتر تحقیقات پیمایشی با محدودیت هایی روبه رو هستند. محدودیت های تحقیق آن دسته از عواملی هستند که در مسیرجمع آوری اطلاعات و کسب نتایج مطلوب، مانع ایجاد می کنند. این تحقیق نیز از این محدودیتها بی نصیب نبوده است. از جمله محدودیتهای این پژوهش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- از آنجایی که در جامعه ی ما مباحث مربوط به محصولات چسب داخلی و خارجی در بازارهای پرفروش و کم فروش شرکت کالا مهر بود، و از آنجاییکه که عمدتا نمایندگی های فروش چسب از قشر چندان تحصیل کرده نبودند به جهت تفهیم موضوع پژوهش و پر کردن فرمهای پژوهش با مشکلات عدیده ای روبروی بودیم که فرایند جمع آوری اطلاعات را طولانی می نمود. چرا که مباحث علمی چندان متداول و ملموس نمی باشد، موضوع پرسشنامه برای برخی از پاسخ دهندگان کمی ناشناخته و نامانوس بود که سعی شد با توضیحات لازم و راهنمایی های ذکر شده در پرسشنامه تا حد امکان از ابهامات کاسته شود.
۲- از آنجا که تعداد سوالات پرسشنامه نسبتا زیاد برخی از افراد از قبول همکاری خودداری نموده و یا اینکه گاها دقت کافی را برای پاسخگویی بکار نبردند.
۳- در ارتباط با محدودیت های تحقیق، همچنین می توان به محدودیت مکانی محقق در شهر تهران و بعد مسافت نمایندگی های در شهرهای مختلف اصفهان، مشهد، شیراز اشاره کرد.
منابع و مأخذ:
آذر، عادل و رجب­زاده، علی (۱۳۸۷). تصمیم ­گیری چند معیاره، چاپ دوم، تهران: انتشارات نگاه دانش.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:48:00 ب.ظ ]




۹

 

QPSK(3/4)

 

 

 

۸

 

۱۲

 

۱۶-QAM(1/2)

 

 

 

۶۶/۱۰

 

۵/۱۴

 

۱۶-QAM(2/3)

 

 

 

۱۲

 

۱۵

 

۱۶-QAM(3/4)

 

 

 

۳/۱۳

 

۵/۱۷

 

۱۶-QAM(5/6)

 

 

 

۱۸

 

۱۸

 

۶۴-QAM(1/2)

 

 

 

۲۴

 

۲۰

 

۶۴-QAM(2/3)

 

 

 

۲۷

 

۲۱

 

۶۴-QAM(3/4)

 

 

 

۳۰

 

۲۳

 

۶۴-QAM(5/6)

 

 

 

ایستگاه مبنا بعد از محاسبه­ی مقدار سیگنال به نویز با توجه به سرعت کاربر در بازه­ی زمانی ارسال tام، مقدار نرخ هر کاربر در تمامی زیرکانال­ها را محاسبه می­ کند و بعد از محاسبه­ی مقادیر بیان شده، مقدار متوسط نرخ کاربران تا ایستگاه مبنا را بر اساس رابطه­ ۴-۵ محاسبه می­ کند:
(۴-۵)
در رابطه­ ۴-۵، ­k بیانگر تعداد زیرکانال­ها بوده که با توجه به پهنای باند مشخص می­ شود و متوسط­گیری بر روی آن­ها انجام می­ شود، و به ترتیب بیانگر نرخ کاربر i تا ایستگاه مبنا در زیرکانال k و متوسط نرخ کاربر iام تا ایستگاه مبنا در بازه­ی زمانی ارسال tام هستند که مقدار مطابق با جدول ۴-۱ به این صورت محاسبه می­ شود که ابتدا مقدار سیگنال به نویز محاسبه خواهد شد و بعد از آن بر اساس جدول ۴-۱ مقدار بیت بر سمبل کاربر محاسبه می­ شود. نکته­ای که باید به آن توجه کرد در حالتی است که اگر مقدار سیگنال به نویز در بازه­ی قرار گیرد که مقدار ثابتی برای آن وجود نداشته باشد. در این حالت با خطی در نظر گرفتن میزان تغییرات مقدار بیت بر سمبل محاسبه شده است که با انجام شبیه سازی برای سه نقطه و در نظر گرفتن حالت پله­ای برای این بازه­ها نتیجه شده است که نتایج تفاوت چندانی با حالت خطی نداشته و تقریب زده شده صحیح بوده است. همچنین مقدار H در مخرج عبارت برابر با تعداد زیر کانال­ها می­باشد. حال بعد از اینکه مقدار سیگنال به نویز در هر زیر کانال مشخص شد با توجه به تقسیم ­بندی کاربران و مطابق با شکل۴-۳ نحوه­ گزارش­دهی کاربران در هر زیر کانالشان به صورت زیر انجام می­گیرد:
دانلود پروژه
کاربران دارای سرعت کمتر از km/h3، به علت همبستگی کانالشان در طول فریم مقدار سیگنال به نویز یکسانی دارند لذا برای جلو گیری از سربار این کاربران نیازی ندارند که در هر بازه­ی زمانی ارسال مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش دهند و تنها در ابتدای هر فریم مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش می­ دهند.کاربران با سرعت بین
km/h3 تا km/h27 نیز همانطور که بیان شد، برروی ۱۰ بلوک منبع دارای همبستگی کانال می­باشند. لذا در ۵ بازه­ی اول زمانی هر فریم نیازی به گزارش سیگنال به نویزشان نیست و همان گزارشی که در ابتدای فریم ارسال کردند کفایت می­ کند. ولی در بازه­ی زمانی ارسال ۶ام هر فریم مجدد باید شرایط خود را گزارش دهند. به همین ترتیب برای کاربران با سرعت بین km/h27 تا km/h5/67 با توجه به همبستگی کانال­شان روی ۴ بلوک منبع در هر ۲ بازه­ی زمانی ارسال مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش می­ دهند. برای کاربران با سرعت بین km/h5/67 تا km/h135 نیز باتوجه همبستگی بر روی دو بلوک منبع پیاپی در هر بازه­ی زمانی ارسال می­بایست مقدار سیگنال به نویز خود را گزارش دهند. کاربران با سرعت بالاتر از km/h135 نیز بر روی هر بلوک منبع گزارش کانال خود را برای ایستگاه مرکز ارسال می­ کنند. در ضمن این نکته را نیز باید بیان شود که در این پایان نامه سرعت پایانی برابر با km/h180 در نظر گرفته شده است که زمان ارسال گزارش شرایط کانال این گروه از کاربران نیز در شکل ۴-۳ مشخص است. شکل زیر به صورت واضح گویای این موضوع است:
شکل‏۴‑۳بازه­های ارسال سیگنال به نویز به ایستگاه مبنا
محاسبه­ی اولویت هر صف
مدل سیستم مطابق با شکل ۴-۴ به این صورت در نظر گرفته شده است که برای هر کاربر، یک صف در ایستگاه مبنا تشکیل می­ شود، سپس داده ­های ارسالی در صف مربوط به خود در ایستگاه مبنا قرار می گیرند. در ابتدای هر بازه­ی زمانی ارسال با توجه به اولویت مشخص شده، کاربرانی انتخاب شده و بلوک منبع در اختیارشان قرار می­گیرد. همانطور که از شکل که مثالی از تخصیص بلوک منابع است، مشخص است به کاربران اول و دوم به ترتیب زیر کانال های RB1، RB9 و RB2 اختصاص داده شده اما به کاربر سوم هیچ بلوک منبعی تعلق نگرفته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:47:00 ب.ظ ]




آه! از ایــن زمــانــه ی کـــوتــــاه آه از ایـن دسـت کوته مـن آه
از حیـات جهــان کســی بر خــورد کـه بـه نـور چراغ تو پی بـرد
این چراغی است کز ازل می سوخت ابدیّت بدین چراغ افروخـت.»
(همان: ۸۹۰)
شهریار از خداوند طلب یاری دارد، او همهی جلوههای بارز خداوندی را در عالم هستی نظاره کرده و اکنون در صدد آن است خداوند را به معنای واقعی خود احساس کند. از آنجا که خدا، خاموش گویا است شهریار در مناجات خود با خدا از او میخواهد که شناختی به او بدهد که زبان سکوت خدا را بشناسد و درک کند؛ زیرا شهریار میداند که جهان هستی طبق اصول و قاعدهای مشخص آفریده شده و خدا صاحب حواسی بینظیر است.
استاد شهریار معتقد است که شعرش «چه از نظر صنعت و چه از نظر مضامین، آخرش عرفان است، خلاصهاش ناسوت و جبروت و ملکوت را باید طی کرد تا رسید به راه، تا آن جایی که میتوان گفت جز خدا چیزی نمانده است.» (علیزاده، ۱۳۷۴: ۵۵۵)
۴-۱-۵ توحید
به نظر میرسد شهریار در قطعهی «همه اوست» به حقیقت هستی و شناخت واقعی خداوند نائل شده است:
« پروانـه ی هـر انجمنـم خواسـت که دیـدم جز شمع رخ دوست به هیچ انجمنی نیست
در وصف لب اوست به هرجا سخنی هسـت هر چند که شایسته ی لعلش سـخنی نیست
حسرت به دلم بود کـه روزی کنـدم بخــت روزی کـه میـان مـن و او اهرمنـی نیـست
آخــر شـبی از چهـره حـجابـش بفـکنــدم امـا همـه او بودم و دیدم کـه منی نیسـت.»
(شهریار، ۱۳۸۷، ج۲: ۱۰۶۸)
شهریار خدا را در همه جا حاضر میداند و از سوی دیگر میخواهد که تمام حریمها بین او و خدا برداشته شود تا با ذات احدیّت روبرو شود.
شهریار در نهایت این همه جستوجو، خدا را در خودش مییابد و به این شناخت میرسد که در ذات باری تعالی «منی» وجود ندارد بلکه خدا در تک تک و در جزء جزء آفریدههای خود تجلّی پیدا کرده است و این اصلیترین مفهوم نماز؛ یعنی توحید را در بر دارد.
در نهایت شهریار از اینکه به راز حقیقت الهی پی برده و به این شناخت دست یافته، خدا را سپاس میگزارد:
« خوشـم که خط رمز تو راز می خوانم رمـوز عشـق بــه راز و نیـاز می خـوانـم
زبانــم از سـخن عشـق بستـه اند ولـی تـو را بـدیـن دهـن بـسته، باز می خـوانم
بـه تـارهای دلم زخمه می نوازی و من در اهـتـراز که چـون سیم ساز می خوانم
ســرم بـه هیـچ کـتابـی فـرو نمـی آید ولی خط تو به صد حرص و آز می خوانم
تو بی نهایت و من در مضیقه ی کلمات تـو را گـهی گـل و گه سرو ناز می خوانم
یگـانه زهـد مـن شـبرو جـریـده سـیاه که در سپیده دو رکعـت نمـاز می خوانـم.»
(همان:۳۱۴)
در واقع میتوان اذعان کرد که شعر شهریار سه مرحلهی متمایز دارد؛ در مرحلهی اول شعر زبانی است که جمال یک فرد (معشوق زمینی)، در مرحلهی دوم جمال طبیعت و در مرحلهی سوم جمال الهی را توصیف میکند.
به قول استاد «اوستا» شهریار از آوازه و نامی استثنایی بهرهور است و در عین حال نیز یکی از ناشناختهترین شاعران معاصر فارسی است؛ زیرا تحوّلات درونی وی که او را اینک به اوجهای معنوی رسانده است برای بسیاری ناآشناست. (علیزاده، ۱۳۷۴: ۵۴۳)
پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۱-۶ بسامد واژگان و اجزاء و مفاهیم نماز و نیایش
۱- «به وضویی که سحرخیزتر از هر گل مریم / صد چمن سرو چمان لب جوییم خدا را.» (شهریار، ۱۳۸۷، ج۱: ۷۳)
۲ و ۳- «به رکوع و به سجود است که چون چنگ خمیده / وادی از مویه ستانیم و بموییم خدا را.» (همان)
۴ و ۵- «همه آفاق، مسجد و محراب / همه یک گوشهی عبادت اوست.» (همان: ۱۲۱)
۶- «به طواف و نیایش ذرّات / همه آفاق غرق حیرت اوست.» (همان)
۷- «ذرّات در طواف و نیایش که میکنند / موزیک لایزال سلام و سرود اوست.» (همان: ۱۲۲)
۸ تا ۱۰- «صف بستن و صعود و نزول ستارگان / مشق نماز عشق و قیام و قعود اوست.» (همان)
۱۱- «مسجود با ملک شود از جودش آدمی / وین جود بیدریغ نهان در سجود اوست.» (همان)
۱۲- «با عبادت میتوان هر مشکلی را کردن آسان / گر بدین درمان رسیدی مشکلی درماندنی نیست.» (همان: ۱۳۷)
۱۳ و ۱۴- «طاق هر طارمش از صحن و سرا و در و بام / مهبط رحمت و محراب دعایی دارد.» (همان: ۱۶۴)
۱۵- «عارفان فجر شکافند به معراج نماز / قشریان بندی و پیچیده به شکیّاتند.» (همان: ۲۰۵)
۱۶- «بسا رسد به مقالید آسمان و زمین / به صدق صبح اگر بیدلی دعا بکند.» (همان: ۲۱۳)
۱۷- «ساز ذرّات همه نغمهی تسبیح خداست / گر خلایق در گوش شنوا بگشایید.» (همان: ۲۲۶)
۱۸- «نای توحید به چنگ آر و دمی دم کآفاق / گوش در نغمهی آیات خدا بگشایند.» (همان: ۲۲۷)
۱۹- «عاصیان گر که در توبه به عصیان بستند / عاشقانت در رحمت به دعا بگشایند.» (همان)
۲۰ و ۲۱- « از زاهدان به ذکر و دعا گر که نشنوی / از مطربان به شور و نوا میتوان شنید.» (همان:۲۵۰)
۲۲- « غربت چکاره است که هم در بلاد کفر / بانگ اذان به صبح و مسا میتوان شنید.» (همان)
۲۳- « شب به بربط ناهید میزنم ره توحید / صبحدم به جام افق میخورم شراب شفق.» (همان: ۲۸۰)
۲۴ - «یگانه زُهد من شبرو جریده سیاه / که در سپیده دو رکعت نماز میخوانم.» (همان: ۳۱۴)
۲۵ و ۲۶ - «در نمازند درختان و گل از باد وزان / خم به سرچشمه و در کار وضو میبینم.» (همان: ۳۲۰)
۲۷ و ۲۸- «در نمازم قبله، گاهی پشت و روست / کافر عشقم، مسلمان نیز هم.» (همان: ۳۲۳)
۲۹- «این مناجات که از زخمهی سازی غیبی است / نغمهای نیست که نامش به مقامات بریم.» (همان: ۳۲۷)
۳۰- «به مناجات بنالیم و به بال معراج / راهی از صفّهی صفوت به سموآت بریم.» (همان)
۳۱ و ۳۲- « حاجت خلق برآوریم و به پیشانی باز / سجده بر درگه آن قبلهی حاجات بریم.» (همان: ۳۲۸)
۳۳- «از بهر خلایق چه کنی طاعت معبود / باری چو عبادت کنی از بهر خدا کن.» (همان: ۳۴۶)
۳۴ و ۳۵- «یک شهر به خود یار کن از بهر دعایی / وز حق طلب عفو دو عالم به دعا کن.» (همان)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:47:00 ب.ظ ]




- بخش مشخصه‌ های دفتر مدیریت پروژه
لطفاً به سؤالات ۱۰ الی ۱۳ با توجه به تعریف زیر پاسخ دهید.
«مراد از دفتر مدیریت پروژه در این بخش، واحد سازمانیِ عهده‌دار هماهنگ‌سازی و مرکزیت‌بخشی مدیریت پروژه‌های سازمان می‌باشد. توجه نمایید که وجود نام دفتر مدیریت پروژه در سازمان شما مهم نمی‌باشد و تنها وجود وظایف و خدماتی که در بخش دوم پرسشنامه مطرح شده‌اند، موجودیت این دفتر را در سازمان‌تان به بوته آزمایش می‌گذارد.»
۱۰) در سازمان شما دفتر مدیریت پروژه، چه عنوانی دارد؟
دفتر برنامه‌ریزی و کنترل پروژه
دفتر برنامه‌ریزی و مدیریت پروژه
دفتر مدیریت پروژه
دفتر طرح و برنامه
معاونت یا مدیریت امور پروژه‌ها
دفتر پروژه
معاونت برنامه‌ریزی و نظارت
دفتر طرح و توسعه
مرکز تعالی
سایر …………………………………………………………………………………
۱۱) دفتر مدیریت پروژه در سازمان شما در چه سطحی قرار دارد؟
در سطح پروژه (دفتری برای اداره یک پروژه)
پایان نامه - مقاله - پروژه
در سطح دپارتمان یا بخش
مسئول مدیریت یک طرح (Program) خاص است
در سطح سازمان (به همه سازمان خدمات ارائه می‌دهد و بر مسائل استراتژیک و شرکتی توجه دارد تا مسائل وظیفه‌ای)
۱۲) در سازمان شما دفتر مدیریت پروژه چگونه تعریف می‌شود؟
کارکردهای پشتیبانی از پروژه‌ها را (نظیر فراهم آوردن امکانات آموزش، نرم‌افزار، خط‌مشی‌ها و رویه‌های استاندارد) بدون دخالت در حیطه اختیارات مدیران پروژه و مدیران وظیفه‌ای انجام می‌دهد.
چندین پروژه را به طور مستقیم مدیریت می‌کند و مسئولیت رسیدن به اهداف آنها را داراست.
۱۳) چند درصد از پروژه‌های جاری در سازمان شما تحت پوشش دفتر مدیریت پروژه قرار داشته و به صورت هماهنگ توسط آن اداره می‌شوند؟
کمتر از ۳۰ درصد
۳۰-۵۰ درصد
۵۰-۷۰ درصد
۷۰-۹۰ درصد
بالای ۹۰ درصد
«لطفاً به سؤال ۱۴ با توجه به واحد سازمانی با کارکردهای متداول دفتر مدیریت پروژه (PMO) پاسخ دهید و تنها واحد سازمانی متعارف برای مرکزیت‌دهی مدیریت پروژه مدنظر نمی‌باشد»
۱۴) در سازمان شما عمر واحد سازمانی با کارکردهای دفتر مدیریت پروژه چند سال است؟
کمتر از یک سال
۱ تا ۲ سال
۲-۳ سال
۳-۴ سال
۴-۵ سال
بیشتر از ۵ سال
لطفاً در صورتی که بیشتر از ۵ سال است سن دقیق آن را مرقوم نمایید: ( ………. سال)
بخش دوم (سؤالات مربوط به موجودیت کارکردها و وظایف دفتر مدیریت پروژه)
در سازمان شما هریک از کارکردها و وظایف زیر به چه میزان وجود دارند؟ لطفاً برای انتخاب گزینه مورد نظر، دور عدد مناسب با علامت دایره خط بکشید.

 

روشها و استانداردهای مدیریت پروژه امتیاز
ردیف شرح پرسش خیلی زیاد زیاد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:46:00 ب.ظ ]