کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


 



۲-۲-۶-۱٫ نظریه مایروسالووی(۱۹۹۰)

مدل مهارت‌های هیجانی مایر و سالووی یک رویکرد مبتنی بر توانایی است.زمانی که آن‌ها برای نخستین باراین مفهوم را به کار بردند،مقصود آن‌ها این بود که توجه روشن تری نسبت به رابطه بین هیجان وشناخت (استدلال) ایجاد کنند در این مدل، مهارت‌های هیجانی به عنوان توانایی درک وتظاهر هیجانی، فهم وبکار گیری هیجان‌ها واداره هیجانها جهت تقویت رشد شخصی تعریف می شود.اما اخیرا سالووی و مایر درتجدید نظر درمورد تعریف اولیه خود مهارت‌های هیجانی را براساس کفایتهای اختصاصی آن شامل :

پایان نامه - مقاله - متن کامل

  • توانایی درک و ابراز هیجان به شکل صحیح
  • تسهیل هیجانی تفکر
  • فهم و تحلیل اطلاعات هیجانی و به کار گیری آگاهی هیجانی
  • توانایی تنظیم هیجانی جهت ارتقا رشد هیجانی و عقلانی و سلامت ، تعریف نمودند .

با تعریف اخیر از مفهوم مهارت‌های هیجانی، آن‌ها تحلیل خود از توانایی های مرتبط با هیجان را به چهار حوزه از مهارت ها تقسیم کرده اند و آنها را رشته نامیده اند.

دریک نتیجه گیری کلی می توان گفت که مایر و سالووی مهارت‌های هیجانی را به عنوان توانایی و استدلال درباره هیجان‌ها تعریف می کنند. درنظرآنها ،مهارت‌های هیجانی نقش مهمی دربسیاری ازحوزه های  زندگی بازی می کنند، اماسایر مهارت‌ها وکفایت‌ها نیز مهم هستند .

۲-۲-۶-۲٫ رویکرد مختلط

این رویکرد مبتنی بر توانایی وسایر ویژگی‌ها، مانند انگیزش وحالت‌های هوشیاری است که مهارت‌های هیجانی را باسایرمهارت‌ها و ویژگی‌هایی مانند بهزیستی وسلامت، انگیزش وتوانایی برقراری رابطه با دیگران ترکیب می‌کند.باعمومیت یافتن مهارت‌های هیجانی تعریف آن به طوراساسی تغیریافت.

بابیان تغییرمختصرتوجه مولفان درمهارت‌های هیجانی به سمت مفهوم انگیزش(خودانگیزی)وروابط اجتماعی (اداره روابط) تغییرجهت یافت.این تغییرمفهومی موجب شدکه توانایی فهم وپردازش با برخی از ویژگیهای دیگر ترکیب شود ویک رویکرد جدید درحوزه مهارت‌های هیجانی به نام رویکرد مختلط بوجودآید .

در قالب این رویکرد یک مدل متفاوت دیگر توسط بار-آن در سال ۱۹۹۷ ایجاد شد و مهارت‌های هیجانی را شامل مجموعه ای از توانایی ها ، کفایتها و مهارت‌ها ی غیر شناختی که توانایی فرد را  در کسب موفقیت در مقابله با شرایط و فشارهای محیطی تحت تاثیر قرار می دهد تعریف نمود . بنابر توصیه بار- آن کسانی‌که در صدد تعریف و سنجش مفهوم مهارت‌های هیجانی هستند بایستی تا حد امکان این مفهوم را روشن، دقیق و عملیاتی تعریف کنند. در نتیجه، این رویکرد موجب می شود که مفهوم مهارت‌های هیجانی ملموس تر شده و کار برد آن آسان تر گردد .

۲-۲-۶-۳٫ مدل مهارت‌های هیجانی گلمن (۱۹۹۵،۱۹۹۸)

یکی از برجسته ترین نظریه پردازان مهارت‌های هیجانی دانیل گلمن است که در ابتدا نظریه خود را با الهام از یافته های مایر و سالووی پایه ریزی کرد، اما وی رویکرد خود را بسط داده مولفه های زیادی را وارد چارچوب نظری خود کرد. گرچه برخی شباهت‌ها وپیوستگی بین نظریه گلمن و نظریه مایر و سالووی وجود دارد اما تفاوت‌هایی نیز بین آنها دیده می شود، به عنوان مثال مدل مهارت‌های هیجانی گلمن شامل مولفه هایی مانند انگیزش وهمدلی است و اینها عواملی هستند که مایر وسالووی معتقدند که آن سوی مرز مهارت‌های هیجانی قابل گسترش اند .

گلمن در سال ۱۹۹۵،  پنج حوزه اصلی شامل :

  • آگاهی از هیجان‌های خود
  • مدیریت هیجان‌ها
  • خود انگیزی
  • شناسایی هیجان‌های دیگران
  • اداره روابط

را جزء مهارت‌های هیجانی مشخص نمود. او سپس در سال ۱۹۹۸ رویکرد اولیه خود را گسترش داد تا مهارتهای بیشتری را شامل شود و در نهایت مدل مهارت‌های هیجانی خود را مشتمل بر ۲۵ کفایت اصلی مربوط که در پنج مقیاس جا داشتند پایه ریزی نمود . وی براین عقیده است که افراد برای برتری یافتن بر چالشها باید مهارت‌های هیجانی را پرورش دهند که به قرار زیر است:

  • خودآگاهی : شناخت احساسات خود به هنگام وقوع آن‌ها از ارکان اصلی مهارت‌های هیجانی است . توانایی نظارت لحظه به لحظه براحساسات، کلید بینش روانشناختی و خود شناسی است. آگاهی از هیجان‌ها به ویژه هنگام اخذ تصمیم های مهم زندگی مانند انتخاب همسر یا یک حرفه، شخص را مطمئن تر می سازد. گلمن خودآگاهی را ریشه و اساس مهارت‌های هیجانی می‌داند و آن را چنین تعریف می کند: درک عمیق و روشن احساسات ، هیجان‌ها ، نقاط ضعف و قوت، نیازها وسائق های خود. وی معتقد است افرادی که سطح خود آگاهی بالاتری دارند به دلیل شناخت توانایی خود، همیشه از اعتماد به نفس و عزت نفس بالاتری برخوردارند. این افراد در کارهای خود دقیق بوده و امیدواری آن‌ها غیرواقع بینانه نمی باشد و مسئولیتی را قبول می کنند که درحد توان آنها باشد.همچنین،این افراد با خودودیگران صادق بوده وبه خوبی می دانند که هر احساس تا چه اندازه بر آن‌ها و اطرافیان تاثیر می گذارد .
  • مدیریت هیجان‌ها : ابراز واکنش های هیجانی مناسب ، قابلیتی است که براساس خود آگاهی تکوین می یابد. توانایی تغییر عواطف منفی مانند اضطراب، خشم وافسردگی یک مهارت هیجانی مهم به شمار می آید . ویژگی انعطاف پذیری هیجانی به شخص درغلبه برمشکلات و موانع اجتناب ناپذیر زندگی یاری می رساند . افرادی که فاقد توانایی خود تنظیی هستند ، دائما در معرض احساس پریشانی به سر می برند. خود تنظیمی هیجانی به معنی سرکوب هیجان‌ها و یا ایجاد سد دفاعی محکم در برابر احساسات و خودانگیزی نیست ، بلکه بر عکس یک شیوه انتخاب برای نحوه ابراز احساست و روش ابراز آن‌هاست ، به شکلی که این روش ابراز بتواند هم جریان تفکر را تسهیل و هم از انحراف آن جلو گیری نماید.
  • خود انگیزی : توان تمرکز بر هدفی خاص برای دستیابی به موفقیت ضروری است. خود کنترلی هیجانی مانند به تاخیر انداختن ارضای نیازها و کنترل تکانه ها، در دستیابی به اهداف زندگی بسیار حائز اهمیت است. اشخاصی که توان مهار هیجان‌هایشان را دارند و علی رغم نا کامی ، امیدوار وخوشبین هستند، عموما در انجام وظایف خود سازنده تر و موثر تر عمل می کنند.بسیاری از روانشناسان خودانگیزی را شرط بقاء می‌دانند.به عقیده آنان انسان سالم هیچ کاری را بدون هدف از پیش تعیین شده، انجام نمی‌دهدو برای دستیابی به هدف ویا حتی انتخاب آن، خودانگیزی لازم است.
  • شناسایی هیجان‌های دیگران (همدلی): همدلی یکی دیگر از مهارت‌های مبتنی بر خود آگاهی هیجانی ، برای اثر بخشی روابط بین فردی بسیار بنیادی است. کسانی که با سرنخ های اجتماعی ظریف به خوبی آشنا هستند ،احساسات دیگران را خوب درک کرده و در روابط شغلی و شخصی شان بسیار موفق ترند. گلمن همدلی را عبارت از :"درک احساسات و جنبه های مختلف دیگران وانجام یک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه آن” تعریف می کند . این مولفه با احساس مسئولیت درقبال دیگران نسبت بیشتری دارد، زیرا هر چه اطرافیان برای ما اهمیت بشتری داشته باشند ، بیشتر سعی می کنیم تا درمقابل آنها واکنش مناسبی نشان دهیم و شرایط واکنش مناسب نیز درک نوع احساس طرف مقابل است .
  • اداره روابط (مهارت‌های اجتماعی): هنر برقرای رابطه به مهارت مدیریت هیجان‌های دیگران نیازمند است. کفایت اجتماعی تعیین کننده محبوبیت، رهبری و اثرمندی بین فردی است . گلمن معتقد است افرادی که تمایل دارند درایجاد رابطه بادیگران موثرواقع شوند،باید توانایی شناسایی،تفکیک وکنترل احساس خود را داشته باشند،سپس ازطریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند ،حتی دراین میان خودانگیزی هم درمیزان روابط اثرگذار است.

هریک از این پنج حوزه به میزان زیادی مجموعه ای ازعادات وپاسخ های آموخته شده را نشان می دهند،و درنتیجه می توان با روش‌های مناسب ،آنها را بهبود بخشید. (بردبار،۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 05:33:00 ب.ظ ]




مدل دیگر در حیطه رویکرد مختلط ، مدل مهارت‌های هیجانی بار-آن می باشد. از نظر وی مهارت‌های هیجانی شامل مجموعه ای از توانایی‌ها، کفایت‌ها و مهارتهای غیر شناختی است که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با رخدادها و فشارهای محیطی تحت تاثیر قرار می‌دهد. این رویکرد مهارت‌های هیجانی را عاملی مهم در تعیین موفقیت در زندگی می‌داند. این دیدگاه با دیدگاه تعاملی بم و آلن از این جهت که بر اهمیت تمرکز سنجش بر عوامل شخصی و موقعیتهای محیطی در پیش بینی رفتار تاکید دارد موافق است.مهارت‌های هیجانی در مدل بار-آن عبارتنداز:

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

  1. خودآگاهی هیجانی :خودآگاهی هیجانی توانایی تشخیص و درک احساسات است. این مهارت تنها آگاهی از احساسات یک فرد و هیجانات وی نیست . بلکه همچنین شامل توانایی تمایز و تفاوت بین آن‌ها به منظور پی بردن به این امر است که شخص چه احساسی دارد و چرا این احساس در او شکل گرفته است و همچنین به منظور پی بردن به آن چه سبب این احساسات است .
  2. قاطعیت : توانایی بیان احساسات، عقاید وافکار ودفاع از حقوق خود به شیوه ای غیرمخرب است که شامل ۳ بعد است:
  • توانایی بیان احساسات،
  • توانایی بیان آشکار افکار و عقاید خود،
  • اتخاذ تصمیم راسخ و روشن حتی اگر با محروم شدن از بعضی امتیازات همراه باشد ( نائبی،۱۳۸۷)

 

  1. حرمت ذات : حرمت ذات، توانایی احترام به خود و پذیرش خود به عنوان شخصی اساسا خوب است. احترام به خود اصولا قبول و دوست داشتن خود آن گونه که هستیم می باشد .
  2. خود شکوفایی : خود شکوفایی به توانایی شناخت توانمندی‌های بالقوه خود اشاره دارد. این بعد از هوش هیجانی تبیین جستجو برای غنا بخشیدن به زندگی است. خود شکوفایی مستمر و پویا برای کسب حداکثر رشد توانایی‌ها و استعدادهاست. خود شکوفایی به احساسات و توجه به خود وابسته است .
  3. استقلال: استقلال عبارت است از توانایی خود هدایتگری و خود کنترلی در تفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی می‌باشد. افراد مستقل افرادی خود اتکا و دارای برنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم می باشند.
  4. همدلی : عبارت است از توانایی آگاهی، درک و پذیرش احساسات دیگران و حساس بودن به این که آن‌ها چرا و چگونه و چه چیزی را احساس می‌کنند. همدل شدن کسب توانایی یا شناخت هیجانات و عواطف دیگران است. افراد همدل نگران دیگران می‌شوند و به علائق آن‌ها توجه نشان می دهند .
  5. روابط بین فردی: مهارت ارتباط بین فردی شامل تونایی برقراری وحفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت وتعامل محبت آمیز از ویژگیهای آن است.ازویژگی‌های ارتباط مثبت بین فردی توانایی صمیمیت و محبت و انتقال دوستی به شخص دیگر است .
  6. مسئولیت پذیری اجتماعی: نشان دان خود به عنوان یک عضو سازنده ، شرکت کننده و همکاری کننده دریک گروه اجتماعی است. این توانایی شامل مسئول بودن است، حتی اگر به صورت شخصی از این رابطه سود برده نشود .چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی هستند و رفتارهای آنها به صورت پذیرش مسئولیتهای اجتماعی جلوه گر می شود. این مولفه ها با توانایی انجام کاری برای دیگران یا با دیگران ، پذیرش دیگران وعمل مطابق با وجدان ،مرتبط است .
  7. حل مساله : توانایی شناسایی وتعریف مشکلات، همچنین ایجاد و انجام راه حل‌های بالقوه موثر است. حل مساله ماهیت چند مرحله ای دارد و شامل توانایی انجام مراحل زیر است :
  • احساس وجود مشکل واحساس داشتن کفایت و انگیزه کافی برای مقابله موثر با آن
  • تعریف وتدوین مشکل تا حد امکان
  • تصمیم گیری وانجام یکی از راه حل‌ها
  1. واقعیت سنجی : توانایی ارزیابی انطباق بین آن چه تجربه می شود و آن چه عینا وجود دارد و شامل تحقیق در باره شواهد عینی برای تایید، توجه و اثبات احساسات، ادراکات و اندیشه هاست .
  2. انعطاف پذیری : توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیتها و شرایط دائما در حال تغییر است . این مهارت هیجانی به توانایی کلی فرد در سازگاری با شرایط نا آشنا ، غیر قابل پیش بینی و پویا بر می گردد. افراد انعطاف پذیر افرادی فعال ، زرنگ و همیار هستند.
  3. تحمل فشار : توانایی مقاومت در برابر رویدادها و موقعیت‌های فشارزا بدون توقف از طریق سازگاری فعال و مثبت در برابر فشار. این توانایی به معنی پشت سر گذاشتن موقعیتهای مشکل ساز بدون از پا در آمدن است. این توانایی مبتنی می باشد بر:
  • قابلیت انتخاب روش‌هایی برای سازگاری با فشار
  • تمایل خوشبینانه به تجارب جدید و تغییرات جدید و تمایل به داشتن توانایی غلبه بر مشکل موجود
  • این احساس که شخص می‌تواند موقعیت فشارزا را کنترل کند یا بر آن تاثیر بگذارد .
  1. کنترل تکانه: توانایی مقاومت یا به تاخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عملی است. این توانایی در پذیرش تکانه های پرخاشگری، خود دار بودن و کنترل خشم، پایین بودن تحمل نا کافی، ناتوانی در کنترل مشکلات، فقدان خود کنترلی، آزارگری و رفتارهای تند و غیر قابل پیش بینی تجلی می کند .
  2. خوش بینی: توانایی نگاه کردن به طرف روشن تر زندگی و حفظ یک نگرش مثبت حتی در رویارویی با بد اقبالی است. خوشبینی نشان دهنده امید به زندگی و رویکرد مثبت به زندگی روزمره است .
  3. شادکامی: توانایی راضی بودن از زندگی خود،لذت بدن از خود ودیگران وشاد بودن است. این توانایی شامل رضایت از خود،خشنودی کلی وتوانایی لذت بردن از زندگی است.(علی نژاد، ۱۳۸۶)
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ب.ظ ]




این مدل نیز کیفیت زندگی زناشویی را در طول شش بعد بررسی می­ کند، که همه آن‌ها به جز یک بعد شبیه به طبقات مدل فوق است. این ابعاد عبارتند از:

۱ـ انجام وظیفه،

۲ـ ایفای نقش،

۳ـ ارتباط (ابراز عاطفی)،

۴ـ دخالت عاطفی،

۵ـ کنترل،

۶ـ ارزش­ها و هنجارها.

بر اساس این مدل،چند مشکل شایع روابط زناشویی مطرح می­شود که عبارتند از: مشکلات انجام وظیفه، مشکلات ارتباط، مشکلات نقش، مشکلات کنترل رفتار، مشکلات ساختاری شامل مشکلات مرزبندی و کنش ضعیف نظام­های فرعی و مشکلات نظام­های خارجی (الیس، ۲۰۰۴).

۲-۲٫ موضع‌گیری نظری درخصوص مهارت‌های هیجانی

۲-۲-۱٫ تعریف مهارت‌های هیجانی

مهارت‌های هیجانی شامل طبقه وسیعی از مهارت‌ها می‌باشند از قبیل: توانایی در شناسایی هیجانات، ابراز هیجانات،همدلی­کردن ومدیریت هیجانات چالش‌برانگیز.به عبارت دیگر مهارت‌های هیجانی شامل روش‌های اکتسابی هرفرد برای شناسایی کردن،سازمان‌دهی کردن وابراز هیجاناتش وهمچنین نحوه پاسخ‌گویی او به هیجانات دیگران می‌باشد (کردوا، جی و وارن،۲۰۰۵).

دانلود مقاله و پایان نامه

۲-۲-۲٫ تعریف هیجان

واژه‌ای که تحت عنوان هیجان به آن اشاره می‌شود اصطلاحی است که روانشناسان و فلاسفه بیش از یک قرن درباره معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداخته‌اند. درفرهنگ لغات انگلیسی اکسفورد، معنای لغوی هیجان چنین ذکر شده است « هرتحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس عاطفه، هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده».

لغت هیجان را برای اشاره به یک احساس، افکار، حالت‌های روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنه‌ای از تمایلات شخص برای عمل کردن براساس آن به کار می‌برند (مارشال ریو،۱۳۸۵).

۲-۲-۳٫ابعاد هیجان

هیجان‌ها نوعاً واکنش‌های موقتی، انطباقی وبیولوژیک هستند که معمولاً (ولی نه ضرورتاً) توسط محرک‌ بیرونی به سرعت ایجاد می‌شوند.

جایگاه اصلی تجلی هیجان چهره می‌باشد. چهره یا صورت می‌تواند شماری از هیجانات را نشان دهد. حالات چهره‌ای برای هیجان تاحدودی ذاتی‌اند. حالات چهره ممکن است هیجانات را بیان کند اما هدف واقعی آنها ممکن است ارتباط با دیگران باشد.ما می‌توانیم چهره خود را به خوبی کنترل کنیم.طوری که خیلی کم احساس واقعی به چهره نفوذ کندوحائزاهمیت است که بدانیم صدا وصوت نافذتر ازچهره است و کمترکنترل می‌شود.برای آگاهی ازاحساس واقعی افرادگوش دادن به صدای آنها ممکن است بهتر از تماشای چهره آنان باشد.مردان به صدا توجه می‌کننددرحالی که زنان به چهره‌ها نگاه می‌کنند(بردباری، ۱۳۸۴).

تعدادی از نظریه‌پردازان چندین هیجان مشابه را در مجموعه واحدی جای می‌دهند اما جملگی آنان بر این مطلب اتفاق نظر دارند که عنوان برخی از مهمترین هیجانها عبارتند از:

خشم:

بسیاری از روش‌های کنترل اجتماعی بزرگسالان و خردسالان به اجتماعی کردن چگونگی واکنش خشم به موقعیت‌های مختلف مربوط است. نظریه روانکاوی اصطلاحات مختلفی را در این زمینه به کار می‌برد که دربرگیرنده اشکال مختلف خشم است. مثلاً سادیسم، پرخاشگری، غریزه مرگ، تغییر تنفر، دشمنی و امسال آن. روان‌شناسان آکادمیک ضمن اظهارنظر در مورد هیجان عموماً اصطلاحات خشم و ترس را پایه‌ای برای تحلیل‌های خود قرار داده‌اند چنان‌که الگوی این هیجان‌ها الگوی اصلی همه هیجان‌هاست.

شادی:

نتیجه تحقیقات این است که خشم و شادی دارای نکات مشترک بیشتری هستند تا هیجان، خشم، ترس یا خشم واندوه.درهنگام خوشحالی جریان خون درسطح بدن افزایش می‌یابد و درحالت غم واندوه ونگرانی کاهش می‌یابد (پلاچیک، ۱۳۸۵). خلاصه مطلب این‌که درهنگام شادی حالت‌هایی نظیر لذت،آسودگی، خرسندی، سعادت،شوق،تفریح، احساس غرور، لذت جسمانی، وجد، خشنودی و حالت‌هایی از این قبیل… به انسان دست می‌دهد (گلمن، ۱۳۸۳).

اندوه :

آثار ناشی ازکمبود ومحرومیت را به طور کاملاً طبیعی می‌توان مشاهده کرد. اشکال مهم  و پایدار این آثار را مالیخولیا و یا روان‌پریشی ملال‌انگیز و تظاهرات طبیعی آنان را به نام حزن یا اندوه نامیده‌اند اندوه با عشق و شادی تضادی ذاتی دارد. داروین در این مورد می‌گوید «تمامی حالات یک فرد خوشحال درست متضاد آن حالاتی است که یک فرد غمگین از خود بروز می‌دهد» (پلاچیک، ۱۳۸۵). درهنگام اندوه حالت‌هایی نظیر غصه، تأثر، عبوسی، مالیخولیا، دلسوزی به حال خود،احساس تنهایی و حالت‌هایی از این قبیل…به انسان دست می‌دهد (همان منبع).

نفرت:

الگوی دفع یا نفرت در اساس یک نوع واکنش رهایی است که موجود زنده به وسیله آن ماده یا شئی را که خورده است دفع کند. داروین در تعریف نفرت می‌گوید: نفرت در ساده‌ترین معنی عبارت است از حالتی که ذائقه را آزار می‌دهد و چون نفرت موجب رنجش می‌شود همراه با حرکاتی مانند تحقیر، اهانت، خوار شمردن، اکراه، بی‌رغبتی، بیزاری و… است (همان منبع).

تعجب:

احساس تعجب بیشتر با ترس و سایر هیجان‌ها همراه است. احساس تعجب به ترس تبدیل می‌شود و با علائمی نظیر شگفتی، حیرت، بهت و از این قبیل همراه است (همان منبع).

۲-۲-۴٫تاثیر مهارت‌های هیجانی بر وضعیت روانشناختی

پژوهشگران مختلف ابراز داشته اند که مهارت‌های هیجانی بر سلامت حافظه و نیروی عقل، ادراک، معنا بخشی تجربه ها، داوری صحیح، تصمیم گیری مناسب و رشد روانی- اجتماعی فرد تاثیری چشمگیر می‌گذارد و افرادی که از مهارت‌های هیجانی بالایی‌ برخوردارند، قدرت بیشتری برای سازگاری با مسایل جدید روزانه دارند. هم چنین مهارت‌های هیجانی بالا با برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر و با توان بودن، هماهنگ کردن احساسات مختلف، شناسایی این احساسات و تاثیر آن‌ها بر مغز و رفتار همبستگی دارد (بردبار، ۱۳۸۴).

در مقابل، مهارت‌های هیجانی پایین با رفتارهای مساله ساز درونی ، سطوح پایین همدلی، ناتوانی در تنظیم خلق و خو، افسرده خویی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر، انحرافات جنسی، دزدی و پرخاشگری همراه است (همان منبع).

با ارزیابی مهارت‌های هیجانی می‌توان میزان موفقیت های فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیش بینی کرد. در بررسی ها روشن شده است که عوامل کامیابی افراد برجسته، ناشی از احساسات مثبت است که آنان در خود ایجاد می کنند و برعکس افراد ناموفق کسانی اند که احساسات منفی را در خود پرورش می‌دهند.این عوامل احساسی مثبت عبارتند از احساس عزت نفس، دوست داشتن و عزیز داشتن خویش، خویشتن پذیری، خوش مشربی، ماجراجویی، بردباری و… ازجمله احساسات منفی می توان از بدبینی، ترس از شکست، اضطراب ، احساس ناتوانی، احساس حقارت ، ترس ازتنبیه ، احساس عدم امنیت ، فرار از پذیرش مسئولیت، احساس گناه و… نام برد (گنجی، ۱۳۸۱).

دکتر “جیم نیومن” در کتاب خود به نام “ترمزهای خودرا رها کنید"، احساسات منفی را به نوعی ترمز در زندگی و احساسات مثبت را به نوعی گاز در زندگی تشبیه می کند که سرعت کامیابی را افزایش می دهد. بعضی شرکت ها برای استخدام کارکنان خود علاوه بر آزمون عمومی، آزمون خوش بینی و بدبینی هم اجرا می‌کنند. تحقیقات نشان داده است کسانی که در آزمون اخیر نمره خیلی خوش بین را به دست آورده اند بسیار موفق  هستند، زیرا افراد خوش بین وقتی شکست می خورند، شکست را به عواملی نسبت می دهند که آنها را می‌شود تغییر داد و نا امید نمی شوند (هیلگارد، ۱۳۸۵).

۲-۲-۵٫ تقویت مهارت‌های هیجانی

مهارت‌های هیجانی به عنوان یک عامل سازمان دهنده برای تفکر و برنامه ریزی مربیان تعلیم وتربیت به اثبات رسیده است و به کوشش های پراکنده ای که به عنوان پیشگیری اولیه محسوب می شود، انسجام بخشیده و آن‌ها را در یک دیدگاه متحد ارائه می‌دهد، مثل برنامه هایی که بنیان مدرسه ای دارند و در پیشگیری از جنایت، پیشبرد سلامت روان ، سلامت عمومی و حتی پیشگیری از بیکاری استفاده می شوند (بردبار، ۱۳۸۴).

یادگیری مهارت‌های هیجانی در منزل و با تعامل کودک- والد شروع می شود، بنابراین فرصت‌های یادگیری مهارت‌های هیجانی همیشه مساوی نیست چرا که ممکن است والدین محدودیت های روانی داشته و در نتیجه قادر به هدایت یک جریان یادگیری شناختی- هیجانی نباشند. هم چنین امکان دارد برخی از یادگیری‌ها در مدرسه صورت گیرد، مثلا در ارتباطات غیر رسمی معلم و کودک. جای دیگری که مهارت‌های هیجانی آموزش داده می‌شوند برنامه استاندارد می باشد.

طبق نظر کارول دو فالکو (۱۹۹۷)، جوانان محتاج مهارت هایی هستند که معمولا در بطن یک برنامه آموزشی مدرسه به حساب نیامده است و این مهارت‌ها عبارتند از کنترل تکانه، کنترل استرس، حس همدلی، حل مساله و مساله گشایی. برای اینکه دانش آموزان را  به مرحله آموزشی بالاتری برسانیم باید ببینیم در کجا و در چه حالتی هستند و به آن‌ها منابع و مهارت‌هایی ارائه دهیم تا بتوانند با عوامل فشار زا مقابله کرده و کنار بیایند و سپس بتوانند به یادگیری موثرتر بپردازند. بدون این مهارت‌های اجتماعی و هیجانی، عوامل فشار زا مانع از رسیدن دانش آموزان به ظرفیت بالقوه تحصیلی خود می‌شوند. دوفالکو از برنامه‌‌‌‌‌ها‌یی که مهارت های اجتماعی را به عنوان قسمتی از برنامه های جامع و مداوم آموزش می‌دهد حمایت کرده و می گوید: بهتر است این قابلیت ها از دیدگاه پیشگیری اجرا شوند یعنی برنامه‌هایی که برای همه دانش آموزان انجام می‌شود نه فقط دانش آموزان مشکل دار. این برنامه ها باید مانند سایر مهارتهای تحصیلی آموزش داده شوند که عبارت است ازارائه مطلب ، الگو، تمرین ، کاربرد و پاداش (بردبار، ۱۳۸۴).

[۱]. Task accomplishment problems

[۲]. Suprasystem problems

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ب.ظ ]




۲-۳-۱٫ مفهوم امنیت

از جمله نیازهای اساسی بشرکه دربیشتر نظریه‌های روان شناسان و نیز پژوهش های آنان درباره خصوصیات انسان، مشاهده می گردد،نیاز به امنیت است

امنیت عبارت است ازآزادی نسبی ازخطر.ایمنی عبارت است از: ۱- آسایش خاطرناشی ازاطمینان شخص به ارضای نیازمندی‌ها وخواهش‌های خود.۲- اطمینان ازاین که هیچ کس او را تهدید نمی کند.به عبارتی امنیت:

الف- حالتی است که در آن، ارضای احتیاجات و خواسته‌های شخصی انجام می‌یابند،

ب- احساس ارزش شخصی،اطمینان خاطر،اعتماد به نفس و پذیرش ازطرف گروه است.

برخلاف احساس امنیت، ناایمنی وضع یاحالتی است که درآن آسایش خاطر وامنیت شخصی، دست خوش تهدید است.ناایمنی،احساس بی یارو یاوری، بیچارگی،عدم محافظت وناشایستگی درمقابل اضطرابهای گوناگون است،که شخص به علت عدم توانایی درتصمیم گیری وشک وتردید از لحاظ هدف ها، ایده آل‌ها، استعدادهای شخصی، و روابط با افراد دیگر با آن مواجه می گردد. امنیت حالتی است که در آن قدرت یا پیروزی بدون مبارزه، حاصل می‌شود.هم چنین، امنیت حالتی است که در آن ارضای نیازها وتمایلات تضمین شده است.

مزلو (۱۹۷۰) تأکید می کند که هر یک از نیازهای عاطفی، شناختی و بیانی یک ارزش به شمار می رود، این نکته همان قدرکه در مورد عشق به حقیقت یا به یقیین صدق می کند، درباره علاقه به ایمنی نیز صادق است. احساس ناایمنی نه تنها انگیزه و محرک سودمندی نخواهد بود، بلکه استعداد فرد را در رو به روشدن وحل کردن مشکلات وخطرات نیزمحدود می نماید.نابهنجاری های روانی و رفتاری درانسان هنگامی شروع می‌شود که احساس ناایمنی بر وجود او حاکم گردد. احساس ناایمنی می تواند از جنبه های مختلف زندگی، شغلی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی نمود پیدا کند و با متغیرهای سن، جنس، دین، تأهل، شغل، رشته تحصیلی، شدت یا کاهش یابد. احساس ناایمنی را می توان در دوره های مختلف سنی مشاهده کرد.

جامعه خوب، باثبات، آرام و تحت اداره صحیح، معمولاً به حد کافی موجبات امنیت خاطر اعضایش را در مقابل تغییرات ناخوشایند اقتصادی واجتماعی،تغییرات شدید اقلیمی، تهاجمات جنایی، قتل، آشوب، ظلم ونظایر آن فراهم می‌آورد.

در این میان مزلو، روان شناس معروف انسان گرا از اولین کسانی بود که در این زمینه نظریات اساسی ارائه نموده است. برای روشن نمودن مفهوم ناایمنی او چهارده نشانه فرعی یا عناصر اجزایی این احساس را برشمرد که عبارت بودند از:

۱- احساس طرد شدن، مورد عشق و علاقه دیگران نبودن، با سردی و بدون عاطفه با او رفتار کردن و داشتن احساسات نفرت آمیز و خصمانه نسبت به دیگران،

۲- احساس تنهایی، انزوا و دوری از دیگران،

۳- احساس این که همیشه در معرض خطر قرار دارد، احساس مداوم از تهدید، خطر و اضطراب،

۴- ادراک دنیا به عنوان مکانی تاریک، خصمانه و خطرناک، دنیایی که قانون جنگل در آن حکم فرما است، ۵- دیدن دیگران به عنوان افراد بد، شیطانی، تهدید کننده، خودخواه و خطرناک،

۶- احساس عدم اعتماد، حسادت و بخل خصمانه زیاد نسبت به دیگران،

۷- عموماً بدبینی، تمایل به این که همه چیز به طرف بدی است،

۸- گرایش به ناخشنودی و نارضایتی شدید از خود محیط،

۹- احساس تنش، تنیدگی، فشار، کشمکش درونی توأم با عوارض و حالاتی مانند عصبی، پرخاشگری و خستگی،

۱۰- علاقه اجتماعی، مهربانی، علاقه در دیگران و همدلی،

۱۱- احساس گناه و شرمندگی شدید، سرزنش زیاد، دلسردی، یأس و ناامیدی و تمایل به خودکشی،

۱۲- اختلال در سیستم احساس ارزش و پذیرش خود، مانند نیاز شدید به قدرت و مقام اجتماعی، افتخارات، جاه طلبی، پیشرفت اجتماعی، پرخاشگری، ثروت، کلّّّیت، رقابت و بالعکس احساسات خودآزاری، حقارت و اتکای شدید و وابستگی زیاد به دیگران، احساس ضعف و بیچارگی، و درماندگی و تسلیم شدن در برابر ناملایمات،

۱۳- گرایش به عبیب جویی زیاد و بیش از حد و خرده بینی وسواسی نسبت به خود و به ویژه عیوب و ضعف هایش،

۱۴- داشتن امیال دایمی و شدید برای یافتن امنیت به صورت هدف های مکرر و متغیر و کاذب و ناقص و گاه هدف هایی که با هذیان و توهم همراهند.

طبق تعریف کردوا و اسکات (۲۰۰۱) امنیت عاطفی، احساس امنیت وآسودگی نسبت به آسیب پذیر بودن دربافت یک رابطه معین می‌باشد.

۲-۳-۲٫ مفهوم امنیت عاطفی

امنیت عاطفی، حالتی را گویند که در آن شخص از ارضای نیازهای عاطفی خود، به ویژه ارضای نیاز خود به محبوب بودن، احساس اطمینان کند.. احساس امنیت عاطفی بستگی دارد به محبت و عطوفت، مقبولیت و ثبات روابط. احساس امنیت عاطفی به توانایی احساس امنیت و اطمینان، زمانی که شخص درگیر یک رابطه صمیمانه با یک شریک عشقی است، اطلاق می‌شود، به این شرط که با اینکه فرد آسیب پذیر است، ترس از پیامد هیجانی منفی تجربه نشود (کردوا،۲۰۰۷). مهم است که توجه شود که برای شروع فرایند صمیمیت، وجود آسیب‌ پذیری ضروری است و اینکه آسیب‌پذیری در یک بافت آرامش‌بخش و اطمینان‌بخش، فرایند ایجاد احساسات امنیت عاطفی را خلق می‌کند (کردوا،۲۰۰۷).

کردوا و اسکات (۲۰۰۱) به منظور سهولت در مشاهده امنیت عاطفی در تحقیقات تلاش کردند که آن را با واژه‌های رفتاری تعریف کنند. آن‌ها امنیت عاطفی را به عنوان نتیجه تعاملات بین زوج‌هایی که رفتارهای صمیمانه و احساسات مثبت را در روابطشان تجربه می‌کنند، مفهوم سازی می‌کنند. این احساسات، تجربیاتی درونی هستند که در طول زمان به علت صمیمیت و پاسخ‌گویی عاطفی زوجین به یکدیگر بر انگیخته می‌شوند و حاصل آن‌ها احساس آرامش و امنیت عاطفی است. اگر تجارب انباشته شده در طول زمان در یک رابطه صمیمانه غنی باشد، سرانجام امنیت عاطفی بوجود می‌آید (آسایش در مورد آسیب‌پذیر بودن به جای ترس از ضربه خوردن یا طرد شدن از سوی همسر) (کردوا و اسکات، ۲۰۰۱).

اولسن (۲۰۰۶) امنیت عاطفی را به احساس امنیت فرد در یک رابطه عاطفی تعریف می‌کند و آن را به عنوان ملاک صمیمیت در نظر می‌گیرد. بعضی از محققان به توضیح این موضوع پرداخته‌اند که چگونه امنیت عاطفی که یک زوج در رابطه‌شان تجربه می‌کنند، به میزان مهارت‌های هیجانی آن‌ها مربوط می‌شود. در این دیدگاه امنیت عاطفی به عنوان پدیده‌ای اکتسابی در نظر گرفته می‌شود که بیشتر به رضایت افراد از رابطه‌شان نزدیک است (دوریان و کردوا،۲۰۰۴). آن‌ها یک نظریه رفتاری از صمیمیت را ارائه دادند که روشن می‌کرد چگونه سطوح بالای مهارت‌های هیجانی درون یک رابطه، رابطه را برای طرفین از این نظر که از دیگری آسیب نبینند، ایمن می‌کند و رضایت و امنیت عاطفی را به ارمغان می‌آورد. از سوی دیگر امنیت عاطفی نقش مهمی در حفظ و بالا نگه داشتن رضایت زناشویی دارد (سیمپسون، هاگ و اشنایدر،۲۰۰۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ب.ظ ]




عوامل تاثیرگذار بر امنیت عاطفی

به صورت کلی، ایجاد امنیت عاطفی منوط به شکل‌گیری اعتماد بین‌فردی در رابطه زوجین است، به گونه‌ای که اولا زوجین طرف مقابل را در زندگی خود شریک بدانند، دوما رابطه زوجین به گونه‌ای باشد که وابستگی ایمنی بین طرفین بوجود آید و سوما اینکه تعهد و وفادرای فزاینده‌ای که همراه با تقویت‌های مثبت است، در زوجین مشاهده شود (گریف و مالهرب،۲۰۰۱).

از جمله موضوع های شناخته شده که می‌تواند بر امنیت عاطفی زوجین تاثیرگذار باشد عبارتند از: رابطه جنسی، رابطه خویشاوندی، دوستان، فرزندان، مصرف مواد مخدر، نحوه صرف اوقات فراغت، اختلافات مذهبی، خیانت جنسی، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، مشکلات مادی، سوء استفاده بدنی (مانند کتک زدن)، مشکلات ارتباطی، (گفت و شنود)، ازدواج در سنین پایین، درگیری های شغلی (ومبل، ۱۹۶۹، پیتمن، ۱۹۸۹؛ به نقل از سیمپسون و همکاران،۲۰۰۷).

عواملی که در ایجاد و میزان امنیت عاطفی در رابطه زناشویی موثر است به شرح زیر می‌باشد:

۲-۳-۳-۱٫ ویژگی‌های شخصیتی

درک افراد از همسرشان با توجه به رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی او که شامل مواردی نظیر بدخلقی، کله شقی، افسردگی، لجبازی، حسادت، اجتماعی بودن، منزوی بودن و… می شود، می تواند ازعواملی باشد که امنیت عاطفی را درهمسرتحت تاثیر قرار دهد.معمولا اختلافات شخصیت افراد با چشم‌اندازهای متفاوت آنان ارتباط دارد.هرکدام از همسران خود را منطقی وانعطاف ‌ذیر ودیگری را غیرمنطقی و سرسخت می‌پندارد. بسیاری از برخوردها ناشی از طرز تلقی شخصیتی زن وشوهراست.یکی باعینک شفاف خوش‌بینی به حوادث می‌نگرد و دیگری با عینک تار بدبینی. شخص مستقل پیشنهاد کمک را نشانه تحقیر یا فقدان اعتماد می‌داند، حال آنکه انسان وابسته آن را به حساب توجه و علاقه می‌گذارد. انسان مستقل جدایی را مترادف با آزادی می‌داند و حال آنکه برای انسان وابسته، جدایی نشانه انزوا و تنها ماندن است. همه این موارد به طرق مختلف امنیت عاطفی زوجین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد (ناوک،۲۰۰۷).

۲-۳-۳-۲٫ ارتباط

رابطه خوب وسالم زناشویی مبتنی برعشق است. عشقی مسئولانه که بدنبال رابطه ای مسئولانه ایجاد می‌شود. رابطه‌ای مبتنی بر مساوات و برابری دو انسان که هردو سعی‌شان فراهم کردن امکانات رشد و شکوفایی دیگری است. بطور کلی برقراری رابطه به دو صورت کلامی و غیر کلامی است.ارتباطات کلامی، بخش عمده‌ای از ارتباطات را شامل می‌شود. بسیاری از زوج ها در انتقال امیال و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبرو هستند و خواسته هایشان را طوری به طرف مقابل منتقل می‌کنند که گویی به دو زبان متفاوت صحبت می‌کنند. در این شرایط هرگز عجیب نیست که دچار سوء تفاهم شوند (میرجین،۲۰۰۳). زوج هایی که از زندگی زناشویی خوبی برخوردار نیستند، در مقایسه با زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، در درک نقطه نظرات واقعی یکدیگر با دشواری بیشتری روبرو هستند. با آنکه هردو خواهان تشریک مساعی هستند، ناتوانی در مبادله و انتقال پیام، آنها را در رسیدن به توافق‌های مهمی نظیر تقسیم وظایف و رسیدگی به فرزندان محروم می‌کند. در مواقعی می‌توان ریشه‌های مشکل را در حساسیت بی حد و روحیه تدافعی جستجو کرد. افراد با گرفتن حالت تدافعی، از دیدن و یا شنیدن آنچه دوست ندارند مصون می‌مانند. در نتیجه قادر نخواهند بود به ارتباط سالم برسند و این نهایتا باعث نا امنی در زندگی زناشویی می شود (بک، ۱۹۸۷، به نقل از روشنی،۱۳۹۰).

۲-۳-۳-۳٫ حل تعارض

در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سر تفاوت‌های خود به توافق برسند، در تضاد و اختلاف باقی نمانند و بجای بحث و مخالفت برای مصالحه و صمیمیت تلاش کنند. با هم گفتگو کردن بخشی از تماس و مصالحه است. زوج‌های موفق نیز باهم درگیر می‌شوند اما با اختلافات خود برخورد منصفانه می‌کنند. ظرفیت قبول اختلاف، نشانه صمیمیت و نشانه یک خانواده سالم است. اختلاف سالم و خوب، سازنده است. در خانواده های مساله دار، مسائل را انکار می‌کنند و یا می‌پذیرند که با هم مخالفت نکنند و یا اینکه لب از سخن می‌بندند و منزوی می‌شوند. از آنجا که هر شخص، انسان منحصر به فردی است و از آنجا که مقررات نظام هر خانواده متفاوت است، اختلاف امری نا گزیر است و صد البته که نحوه برخورد با این تفاوت‌ها و حل تعارضات، در میزان امنیت عاطفی بسیار موثر است (برادشاو، ۱۹۹۹، به نقل از میرجین و کردوا،۲۰۰۷).

پایان نامه

۲-۳-۳-۴٫ مسائل مالی

مسائل مربوط به دخل و خرج هم اغلب موجبات نا امنی در روابط را فراهم می کند. با توجه به نقش دخل و خرج می‌توان انتظار داشت که فعالیت مشترک زن و شوهر در تحصیل اسباب معاش و پرداخت هزینه ها بر وحدت و یکپارچگی میان آنان بیافزاید. در زمینه دخل و خرج، اغلب با انواع مشغله‌های ذهنی در خصوص انصاف، کنترل و رقابت و سایر مبانی سمبلیک که به فعالیت های مشترک لطمه می‌زند، برخورد می‌کنیم (هیل،۲۰۰۵). بسیاری از زوج ها بر سر چگونگی مخارج با یکدیگر اختلاف دارند. زن و شوهر باید در کار بودجه بندی و خرج درآمد های خانواده از سیاستی استفاده کند که بر اساس آن از بروز لجبازی و اقدامات تلافی جویانه اجتناب شود (باکوم و اپستین،۱۹۹۰).

۲-۳-۳-۵٫ فعالیت اوقات فراغت

بسیاری از زوج ها از این شکایت دارند که به قدر کافی با هم وقت صرف نمی کنند. مشکل اصلی در واقع مدت با هم بودن نیست، بلکه مسئله این است که فرصت با هم بودن چگونه می‌گذرد، کم توجهی زن و شوهر به راضی کردن یکدیگر، برای زندگی مشترک بسیار مضر است. زن و شوهر از همدیگر انتظاراتی دارند. انتظار اینکه اوقاتی را نیز به همدیگر اختصاص دهند. عدم توجه به این مسئله عاملی برای ایجاد احساس ناامنی عاطفی در زوج ها می‌شود (بک، ۱۹۸۷، به نقل از فابرت و شولی،۱۹۹۶).

۲-۳-۳-۶٫ رابطه جنسی

به اعتقاد بسیاری، رابطه جنسی زن و شوهر یکی از مهم ترین علل تعیین کننده امنیت عاطفی بین آن‌ها است. در هیچ بخشی از روابط زناشویی، معنای سمبلیک آن تا این اندازه فعال و نقش آفرین نیست. اختلاف میان زن و شوهر، در زمان و کیفیت این رابطه نمایان است. احساس صمیمیت و مورد پذیرش بودن که در رابطه جنسی تجربه می‌شود، تضعیف کننده ناامنی عاطفی روابط زناشویی است. از سوی دیگر، کاهش میل جنسی و در نتیجه عملکرد جنسی ممکن است به حساب تخفیف عشق و محبت گذاشته شود، در نتیجه دایره بسته‌ای شکل می‌گیرد که از یک سو این پیام را به طرفین می‌دهد که مانند قبل برای دیگری جذاب نیستند و از سوی دیگر باعث فاصله بیشتر زوجین شده و امنیت عاطفی آن‌ها را کاهش می‌دهد  (دوریان و کردوا،۲۰۰۴).

۲-۳-۳-۷٫ نقش‌های مربوط به برابری زن و مرد

اعتقادات، احساسات و نگرش‌های افراد، سهم و نقش‌های مختلف زناشویی در خانواده را نشان می‌دهد. کار بسیاری از زوج‌ها بر تقسیم وظایف و اینکه زن و شوهر هر کدام موظف به انجام چه مسئولیت هایی هستند به اختلاف برمی‌خورند. با بی اعتبار شدن تدریجی نقش‌های سنتی زن و مرد، تعیین مسئولیت های زن و شوهر در قبال هم دشوار است. از دیرباز بر اساس یک رسم متداول نقش مرد در خانواده، تحصیل درآمد و نقش زن انجام کارهای خانه و نگهداری از بچه‌ها بوده است. اما وقتی هر دو بیرون از منزل کار می کنند، زن اغلب مسئولیت دوگانه ای پیدا می‌کند. با توجه به تحولات تدریجی و موقعیتی که امروزه فراهم آمده، زن و شوهر در کار تامین درآمد و انجام وظایف خانه داری باهم مشارکت می‌کنند. این تحول با آنکه در زمینه‌هایی اسباب تحکیم پیوندهای زندگی زناشویی را فراهم کرده، در بعضی زمینه‌ها و بخصوص در مواردی که نقش‌ها نامشخص و درهم شده اند، اشکالاتی بوجود می‌آورد. گاه زن و شوهر در انجام وظایف و مسئولیت ها کارشان به بحث و اختلاف می کشد و یکدیگر را به زیر پا گذاشتن پیمان نامه ازدواج متهم می کنند که این خود امنیتی که آن‌ها در رابطه‌شان تجربه می‌کنند را زیر سوال می‌برد (ویتاکر،۱۹۹۳؛ نقل از هیل،۲۰۰۵).

[۱] Womble

[۲] Pittman

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ب.ظ ]