کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



علاوه بر قانونی به‌روز، کارآمد و حمایت‌آمیز تقویت جایگاه خود تنظیمی و اخلاق حرفه‌ای و نیز تاکید بر نظارت‌های صنفی و مدنی، ابزارهای دیگری نیز نیاز است. قانون برای ایجاد نظم مطلوب در هر عرصه‌ای لازم است، اما کافی نیست؛ به ویژه در عرصه فعالیت‌هایی که با مردم و حقوق آن‌ها ارتباط بیشتری دارد، تجربه بشری نشان داده است که در این‌گونه موارد باید علاوه بر استفاده از ابزارهای قانونی، به تقویت انگیزه‌های مشارکت جویانه نیز تاکید کرد و نظارت‌های درونی را به کمک گرفت. فعالان رسانه‌ای نیز از این قاعده مستثنا نیستند و به همین دلیل به موازات وضع قوانین، تدوین نظام‌ نامه‌‌های اخلاق حرفه‌ای نیز متداول گشته است. در میان رسانه‌ها، البته مطبوعات در این زمینه بیشتر مورد توجه و دارای سابقه هستند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
تدوین اصول اخلاق حرفه‌ای و تشویق اصحاب رسانه‌ها به اجرای آن، ضمن آنکه هزینه‌های مادی و معنوی حاکمیت در وضع قوانین و نظارت بر اجرای آن را کاهش می‌دهد، چون با تمایلات و انگیزه‌های درونی فعالان رسانه‌ها همسو است، ضمانت اجرای بیشتری خواهد داشت. این در حالی است که یکی از انتقادات وارد به قوانین رسانه‌ای موجود در کشورها خلط مرزهای حقوق و اخلاق حرفه‌ای است. این اشتباه موجب تبدیل قبح اخلاقی به قبح قانونی و سبک‌تر شدن تخلف در نگاه عمومی است؛ به ویژه آنکه در این‌گونه موارد اصولاً مجازات متخلفان نیز ممکن نبوده و نیست. برای مثال در بند ۳ ماده ۶ قانون مطبوعات «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان یکی از موارد «اخلال به مبانی و احکام اسلام و حقوق عمومی و خصوصی» ممنوع تلقی شده است؛ اما باید توجه داشت که علاوه بر ابهام مفهومی و دشواری داوری درباره مصداق‌ها، نه در این قانون و نه در قوانین دیگر، مجازاتی برای متخلفان از آن تعیین نشده است و همین امر این دستور قانونی را عملاً بی‌اثر ساخته است؛ این در حالی است که اگر خودداری از «تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر» به عنوان یک وظیفه اخلاقی و رسالت اجتماعی تلقی شود، بی‌تردید موثرتر خواهد بود. شکی نیست که حتی با وضع بهترین قوانین و نیز ترویج اخلاق حرفه‌ای، باز هم نمی‌توان از نقض عمدی یا غیرعمدی مقررات آسوده خاطر بود. به هر حال و با هر انگیزه‌ای گذر از خط قرمزهای قانونی ممکن بوده و هست؛ بنابراین نظارت بر کارکرد رسانه‌ها امری اجتناب‌ناپذیر است. با وجود این، نظارت‌های دولتی که گاهی «نظارت قانونی» هم نامیده می‌شود، ضمن آنکه هزینه‌های مادی و معنوی فراوانی بر حکومت‌ها تحمیل می‌کند، به طور طبیعی نمی‌تواند چنان گسترده باشد که همه فعالیت‌های مطبوعاتی، رادیو و تلویزیونی، سینماها و دیگر انواع وسایل ارتباط جمعی را در بر بگیرد. به همین جهت استمداد از نهادهای صنفی و مدنی می‌تواند جایگزین مناسب و یا همکار سودمندی برای نظارت‌های دولتی محسوب شود.
با اعطای حق نظارت به نهادهای صنفی و تاکید بر آن، علاوه بر اینکه بار سنگینی از دوش دولت برداشته می‌شود، به دلیل تخصص و احیاناً بی‌طرفی نهادهای صنفی، آرای آنان از مقبولیت بیشتری در میان همان حرفه برخوردار است. برای مثال همان‌گونه که حکم سازمان نظام پزشکی در مورد کوتاهی و تخلف یک پزشک در انجام وظایف حرفه‌ای مقبولیت بیشتری از حکم یک قاضی در جامعه پزشکی دارد، داوری یک تشکل صنفی خبرنگاری مبنی بر خروج یک خبرنگار از موازین حرفه‌ای، پذیرش بیشتری در جامعه رسانه‌ای دارد تا قضاوت یک نهاد دولتی یا قضایی. همچنین برای نظارت بر عملکرد رسانه‌ها می‌توان از نهادهای مردم نهاد و مدنی بهره فراوان برد. در بسیاری از کشورها، سازمان‌های غیردولتی و مردمی به طور داوطلبانه و بر اساس علاقه‌های گروهی مراقب فعالیت رسانه‌ها هستند؛ گروهی بر این نکته حساسیت دارند که مبادا حقوق کودکان در رسانه‌ها نادیده گرفته شود و گروهی دیگر حفاظت از حقوق زنان را سرلوحه فعالیت خود قرار داده‌اند. گروهی به مبارزه با دخانیات گرایش دارند و گروه دیگر به حفظ محیط‌زیست و …با تقویت جایگاه این سازمان‌ها و تشویق آنان به نظارت بر کارکرد رسانه‌ها می‌توان بار سنگینی را از دوش دولت و قوه قضائیه برداشت. یکی از خلأهای قانونی در کشور ما نادیده گرفتن این‌گونه ظرفیت‌های وسیع، موثر و کم‌هزینه است. با اینکه در سال‌های اخیر با گسترش فرهنگ مشارکت عمومی و مردمی شاهد تأسیس و فعالیت چندین تشکل حرفه‌ای و صنفی بوده‌ایم، باید به تحکیم مبانی حقوقی استقلال حرفه‌ای مطبوعات (و به طور کلی رسانه‌ها) نیز اندیشید. قانون مطبوعات و دیگر قوانین کنونی اشاره‌ای به جایگاه و اختیارات این‌گونه تشکل‌ها ندارند و حداکثر آن است که در این زمینه به مقررات عام استناد شود همین وضعیت در مورد نهادهای غیردولتی و مردمی نیز وجود دارد و مجموعاً بازاندیشی در سازوکارهای حقوقی را ایجاب می‌کنند.[۶]
۱-۶ اخلاق اسلامی در مطبوعات
اسلام که اخلاق، ارزش‌ها و آرمانها را همواره حاکم بر تمام جنبه‌های حیات بشری و همه روابط فردی و اجتماعی معرفی می‌کند در حوزه انتقال خبر دارای رهنمودها و اصول و توصیه‌های روشن و شفاف است. از جمله اصول اخلاقی که دین مبین اسلام در حوزه خبرنگاری بر آن تاکید می‌کند، مسئولیت اجتماعی روزنامه‌نگار و رعایت مصالح عموم، توجه به حق مردم در دستیابی به اطلاعات سازنده و مفید، شجاعت در نقل حقایق، تاکید بر صداقت و عینیت خبر و احتراز از تحریف اخبار، توجه به اعتبار روایی منبع خبر، خودداری از مکر و خدعه در خبر، حفظ حرمت و حریم فرد و جامعه و در عین حال انتقاد سالم و عمل به وظیفه امانت‌داری جامعه است. اگر چه برخی هنجارها و ارزش‌ها در مرحله تطبیق و اجرا ممکن است با تفسیر و تأویل‌هایی متعدد روبرو شوند اما اساس تعالیم اسلام اصول و اخلاق حرفه‌ای خبررسانی را به گونه‌ای شفاف تبیین ساخته است. اخلاق بیشتر امری اجتماعی است تا فردی و در واقع بستر مناسب اجتماعی است که شرایط رشد و توسعه اخلاقی خاص یا به عبارتی وابستگی و پای‌بندی به ارزشی خاص را فراهم می‌کند. وقتی صفت اسلامی را بر اخلاق می‌افزاییم، مرزی را برای آن تعیین کرده‌ایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر که حاوی صفت‌های دیگر است می‌تواند متفاوت باشد.[۷]
با توجه به ویژگی‌هایی که در خصوص مقوله اخلاق ذکر شد، اخلاق رسانه‌ای امری درونی و مرتبط با ارزش‌ها و هنجارهاست. بدین مفهوم که مجموعه قواعد و اصول اخلاق باید توسط ارتباط‌گر و سازمان ارتباطی رعایت شود و از این نظر با حقوق و قانون رسانه‌ها متفاوت است. چه بسا بسیاری از شگردهای رسانه‌ای که به ظاهر با هیچ اصل و بند و تبصره‌ای از حقوق و قانون تنافی نداشته باشد اما با اصول اخلاق منافات دارد. از سوی دیگر اخلاق رسانه‌ای با ارزش‌ها و هنجارها سروکار دارد، ارزش‌ها و هنجارهایی که از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامی از درون فرهنگ اسلامی سر بر می‌آورد. لذا اخلاق رسانه‌ای اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهان شمول است اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزش‌های بطن جامعه می‌تواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد. از این‌رو تدوین اصول کلی اخلاق رسانه‌ای به سادگی تدوین قواعد کلی حقوق رسانه‌ها نیست و در هر فرهنگ و جامعه‌ای، تعاریف و محدوده‌های خاص خود را دارد.
در دایره‌المعارف بین‌المللی ارتباطات، اخلاق رسانه‌ای زیرمجموعه‌ای از اخلاق عملی و یا حرفه‌ای دانسته شده که از ترکیب توصیف و تئوری تشکیل شده است. در این دایره‌المعارف آمده است: اخلاق رسانه‌ای شاخه‌ای جدید ولی مهم از اخلاق حرفه‌ای است … در قضاوت‌های معنوی سطوح تصمیم‌گیرنده در رسانه‌ها، اخلاق رسانه‌ای از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.[۸] اسلام به عنوان دین خاتم و منطبق با فطرت همه آدمیان، همه اصول اخلاقی یاد شده را مورد تاکید و تصریح قرار داده و آیات قرآن و احادیث و سیره رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم‌السلام همگی مالامال از رهنمودهایی است که می‌تواند اصول حرفه‌ای رسانه‌ای اسلامی شمرده شود.
۱-۷ آزادی مطبوعات
آزادی به معنای عام آن، همان داشتن حق و اختیار انتخاب عمل و رفتار، مانند آزادی عقیده، بیان، قلم، اجتماعات و رفت‌وآمد است. این آزادی در هر محدوده‌ای از اجتماع یا در هر کشوری، به چگونگی نظام حاکم و اندیشه حاکمان بستگی دارد. خداوند پس از خلقت انسان او را ناطق ساخت و به شنیدن و گفتن و آموختن مسلح نمود. پس آیا رواست که انسانی، انسان دیگری را از گفتن باز دارد؟ «خلق الانسان * علمه البیان[۹]». انسان را آفرید، به او بیان آموخت.
اگر به راز خلقت بیاندیشیم و زندگی پر از آزمون و خطای انسان‌ها را بنگریم، خواهیم دید هر چه بیشتر بیاموزیم، درست بشنویم و درست بخوانیم، معرفت ما در زمینه خداشناسی، خودشناسی و دیگر شناسی بیشتر خواهد شد و به امر خداوند، هر که می‌داند باید بگوید و یاد دهد تا چراغ هدایت و فروغ دانایی خاموش نماند: «ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر[۱۰]»؛ و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند.
در باب احترام به آزادی قلم و حراست و حفظ قداست و صداقت آن، همین بس که خداوند بدان سوگند خورده است «ن والقلم و ما یسطرون» یعنی ن قسم به قلم و آنچه می‌نگارد [۱۱]. حضرت علی (ع) هنگامی که از به خطر افتادن آزادی مردمان توسط نااهلان نگران بود فرمود: «ولی از این اندوهناکم که سرپرستی حکومت این امت بدست این بی خردان و نابکاران افتد، بین المال به غارت برند، آزادی بندگان خدا را سلب کنند و آن‌ها را برده خویش سازند[۱۲]».
آزادی عقیده و بیان در عصر کنونی در مجامع جهانی و همایش‌های بین‌المللی پیوسته مورد تاکید قرار گرفته و این مهم در قوانین اساسی همه کشورها پاس داشته شده است. در ماده ۱۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است: «هر کس حق دارد از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان می‌باشد». ماده ۱۹ همین اعلامیه تاکید می‌کند: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 06:50:00 ب.ظ ]




امامیه موقوف بودن بروجوب نفقه برتمکین پس آیا نفقه به محض وقوع عقد واجب می شود و نشوز و مستحق آن است یا آنکه نفقه واجب می گردد به تمکین ؟
دو قول است :
قول اول به این که مطلق عقد کافی نمی باشد در وجوب نفقه به جهت سقوط نفقه ناشزه بالاجماع پس می گردد اقتضای عقد وجب نفقه را مشروط به تمکین و پس از تمکین نفقه واجب می شود .
قول دوم : عقد واجب است مهر را – عقد نفقه را واجب نمی گردد نیز روایت شده که پیامبر (ص) ازدواج نموده و بعد از چند ساله دخول فرمودند و انفاق ننمودند مگر بعد از دخول پس نفقه از زمان دخول تعیین می گردد نه از زمان عقد و نشوز مانع نفقه می باشد [۹۵].
پس مردی که عقد می کند با زنی این توانایی را در خود می بیند که نفقه اش را بپردازد و اما چون نفقه ز زمان دخول برذمه مرد ثابت است و عرف جامعه گواه برهمین مطلب است و چون در زمان عقد این امر (دخول ) صورت نمی پذیرد پس نفقه در این دوران برذمه مرد نمی باشد و پرداخت نفقه از شرایط صحت عقد نمی باشد .
«لیس التمکن من النفقه شرطا فی العقد نعم هوشرط فی وجوب الاجابه …
توانایی در پرداخت نفق زوجه شرط صحت عقد نیست ولی توانایی در پرداخت شرط وجوب
اجابه است [۹۶]»
بخش دوم
نفقه ی زوجه
فصل دوم: مصادیق نفقه زوج
اختلاف در مصادیق
بیشتر اختلافات در فقه در خصوص نفقه زوجه مربوط به مصادیق آن است. در جواهر الکلام بیان شده که مایحتاج از جمله غذا، البسه، مسکن، خانه و وسایل آشپزی که به طور متعارف با وضع زن در آن شهر متناسب باشد.[۹۷]
بعضی دیگر از فقها مصادیق دیگری به آن افزوده‌اند همانند وسائل تنظیف و آرایش از جمله شانه، کرم، صابون و هزینه حمام در صورت نیاز[۹۸] در تحریف الاحکام هم به طور کلی آمده است: آنچه زن بدان نیازمند است و در شأن چنین زنی در آن شهر است[۹۹]. آنچه در بیان این مصادیق مشاهده شود دین است که شارع مقدس کمیت و کیفیت و موضوع نفقه را به عرف واگذار کرده است که عنصر زمان و مکان نقش زیادی در آن دارد به ویژه آن که در قرآن کریم هم چنین جهت‌گیری در آن قابل مشاهده است «عاشروهن بالمعروف»[۱۰۰]، «فامساک بالمعروف او شریع باحسان»[۱۰۱] ، «علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف»[۱۰۲]. کلمه معروف در برخی تفاسیر به معنی امور متعارف تفسیر شده است. چنان که بعضی آورده‌اند که «منظور از رزق و کسوه خرجی و لباس است و خدای عزوجل این خرجی را به معروف مقید کرده است. [۱۰۳] بعضی از مفسرین هم کلمه معروف را به معنای متناسب و شایسته تفسیر کرده‌اند. [۱۰۴]
روشن است که ابهام در مفهوم خود باعث ابهام در مصادیق و در نتیجه اختلاف شده است ولی آنچه مشترکان همه این اختلافات است نقش زمان و مکان و عرف در تعیین نفقه است. که در اینجا به آنها اشاره می‌کنیم.
کمیت وکیفیت مصادیق نفقه زوجه
نفقه را از دو لحاظ می توان بررسی نمود . یکی از لحاظ کیفیت که همان معیار عرف است آنچه که متعلق به زوجه قرار میگیرد مثل (غذا – لباس و پوشاک ) و یکی از لحاظ کمیت که مراد چه حدی باید در نظر گرفت که مقدار و کمیتش اندازه خاصی ندارد بلکه ملاک را عرف زمان و مکان و شانیت زن قرار داده اند .
۱-۱-طعام :
آن چیزی که انسان با آن شکمش را سیر نماید و معیار کیفیت چیزی که امثال آن در شهرش یا مکانش متعارف باشد و سازگار به مزاج او ووضعیت اجتماعی او باشد در ضمن عادت زوجه ی خویش را در نظر بگیرد مثلا : اگر عادت به گوشت داشته باشد واجب است آن را برایش معیا نماید یا آن چیزی که عادت داشته که اگر نخورد صدمه می بیند واجب است تهیه نماید مثل چای ، قهوه و امثال آن [۱۰۵].
پایان نامه - مقاله - پروژه
کیفیت پرداخت نفقه طعام به دو صورت انجام می گیرد :
۱-پول یا مواد خام غذایی را در اختیار زوجه قرار دهد تا هر چه بخواهد با آن درست کند در این صورت مرد حق ندارد که زن خویش را ملزم به این کند که حتما با او غذا بخورد و اگر زن بخواهد خرجش را بدستش دهد تا آن هر چه بخواهد بکند تکلیف مرد برآن است که هر گونه زن مایل است نفقه اش را بپردازد .
۲-یا عین مواد پخته شده را می دهد مثل خرما ، نان و …
پس اگر چنانچه مواد غذایی که دراختیار همسر خویش قرار می دهد مواد خام باشد باید هزینه ووسایل آماده شدن آن مثل : مواد سوختی ، نفت و گاز … را در اختیار همسرش قرار دهد
حتی زوجه می تواند مثل دیگر نان خورهای زوج ( مادر ، خواهر …) برسریک سفره بنشیند و یا این که جدا که (مراد خود و همسرش ) باشد که در این صورت نیز مرد حق ندارد همسرش را مجبور نماید .
نکته حائز اهمیت در پرداخت نفقه در زمینه طعام آن است که از لحاظ کمیت و کیفیت به عرف و شانیت زوجه ملاک قرار می دهیم[۱۰۶] .
۲-۱-پوشاک :
در زمینه پوشاک دو نوع پوشش رادر نظر می گیریم یکی همان پوشش ظاهر از قبیل لباس و جامعه که فرد تن را با آن می پوشاند و دیگری فرش و رختخواب در واقع آن چیزهایی که خانه را با آن می پوشانند .
در زمینه جامه و تن پوش تنها حقی که زن به گردن مرد دارد آن است که او را بپوشانند حال یا لباسی که صاحب او مالک شوهر است یا آن را اجاره کرده است[۱۰۷] .
از لحاظ کیفیت پوشش به پوشش زنان آن شهر یا محل نگاه میکنیم یعنی تکلیف مرد در لباس چه استیجاری یا استعاری آن را تامین می نماید و متناسب با فصل و موقعیت اجتماعی زن باشد برای مثال (عرف جامعه ) اقتضاء می نماید که زنان لباس های متعدد برای منزل و مهمانی و امثال آن داشته باشد شوهر باید آنرا برای زن مهیا نماید .
چنانچه زن ازخانواده و کسانی که اهل تجمل هستند باشد جامه ای جهت غیر خانه او لازم است و در زمستان نیز زیادتی جامه برای رفع سرما لازم است مثل پنبه دار یا پشم دار برای بیداری و لحاف برای زمان خواب .
چنانچه مرد در دادن پوشاک به همسر خویش کوتاهی نماید مدتی که آن چیزی را که زوجه به آن نیازمند بوده است نداده باشد باید قضای آن را به جا آورد[۱۰۸] .
کیفیت استفاده زوجه : اگر مرد لباسی برای همسر خویش تهیه نماید و بعد کمتر از آن مدت که باید زوجه استفاده نماید به سرقت برود برمرد واجب است لباسی دیگر بخرد اما اگر سالم بماد یا نو باشد و زوجه تقاضای لباسی دیگر نماید یا کمتر از آن مدت کهنه و مندرس نماید تکلیف مرد آن است که نیازی نیست بدل از آن تهیه نماید .
مگر در یک صورت آن هم زمانی که بدون تقصیر زوجه باشد که در این صورت خرید لبا س نو برای پوشش زوجه لازم وواجب است و برذمه مرد ثابت است[۱۰۹] .
نوع دیگر پوشش فرش ووسایل رختخواب می باشد در این زمینه زوجه حق دارد که برایش فرش تهیه شود که به وسیله آن زمین را بپوشاند و آنچه را که برای خواب مانند لحاف وتشک و بالش لازم دارد و حق استفاده و انتفاع از آن را دارد و در این زمینه نیز روجه باید تا جایی که مورداستفاده باشد استفاده نماید .
۳-۱-مسکن :
ازدیگر اجزای نفقه مسکن زوجه می باشد همان سرپناهی که در آن سکونت داشته باشند ومایه آرامش و امنیت خانواده باشد .
درباره کیفیت مسکن به امثال او در آن مکان نگاه می کنیم و خانه به گونه ای باید باشد که نیازمندیهای زوجه را برطرف نماید و متناسب با شانیت زوجه (مراد از کدام طبقه ) باشد مثلا : اگر از چادر نشینان باشد کوخ یا خیمه موئی جدا و متناسب به حال او را کفایتش می کند[۱۱۰] (در ماده ۱۱۱۴ ق و م به مسکن زوجه پرداخته است )
زن باید در منزلی که شوهر تهیه و تعیین می کند سکونت نماید نگر آنکه اختیار تعیین مسکن به زن داده شده باشد[۱۱۱] .
چنانچه زوجه از زوج خویش در خواست خانه جدا نماید که جز او و همسرش کسی در آن سکنی نگزیند (مثل خانواده شوهر ) برمرد واجب است که آن را تهیه نماید البته در حد توانایی ووسع خویش حال چه خانه درست باشد یا اطاقی بیش نباشد یا اجاره ای یا عاریه کند برحسب وسع خویش موظف به تهیه منزل جدا برای همسرش می باشد[۱۱۲] .
ماده ۱۱۱۵ ق . م به این امر اشاره نموده است
اگر بودن زن و شوهر در یک منزل متضمن خوف و ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار نماید[۱۱۳] .
تا زمانی که زن در باز گشتن به منزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهد بود .
در این ماده و ۱۱۱۵ ق . م از سه خوف بیان شده است :
۱-ضرر جانی : مانند آنکه زن از ضرب و جرح شوهر یا کسان او خائف باشد
۲-ضرر مالی : مانند آنکه زن خائف باشد زوج یا کسان او اموال او را بروبایند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:50:00 ب.ظ ]




از تغییرات ترکیب بدن می باشند. سوء تغذیه سبب پایین آمدن کیفیت زندگی، افزایش هزینه های بیمارستانی بدنبال افزایش مدت اقامت در بیمارستان به دلیل افزایش عفونت، تاخیر در التیام زخم ها، افزایش رشد باکتریهای دستگاه گوارش، از دست دادن غیر طبیعی مواد مغذی از طریق مدفوع، کاهش توده عضلات تنفسی و افزایش مرگ و میر می شود (۱۳).
بیش از ۲۰ سال است که به وجود سوء تغذیه در بیماران ، به ویژه بیماران بستری در بیمارستان ها پی برده اند. در کشور ما، متاسفانه اطلاعات دقیقی از وضعیت سوء تغذیه در میان بیماران بستری در بیمارستانها وجود ندارد. مطالعات بیانگر این موضوع است که حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد بیماران در زمان پذیرش در بیمارستان مبتلا به سوء تغذیه پروتئین- انرژی هستند و در ۲۵ تا ۳۰ درصد آنها طی اقامت در بیمارستان این مشکل گسترش پیدا می کند(۱۱). در اروپا و آمریکا ۵۰ – ۴۰ درصد بیماران بیمارستانی در بدو ورود، سوء تغذیه دارند و این ارقام در بین افراد سالمند بیشتر نیز می شود. از سوی دیگر سوء تغذیه در مدت زمان بستری شدت می یابد که به بیماری زمینه ای مربوط می شود یا نتیجه عوامل اجتماعی ـ روانی است(۱۴). مطالعات بار[۳] و همکاران نشان داد که ۳/۲ از ۲۰۰ بیمار بستری در بیمارستان، بدتر شدن وضعیت تغذیه ای شان را تجربه کردند. مطالعات لی[۴] و همکاران نیز نشان دهنده شیوع بالای سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستانهای کشور کره بود بطوریکه بیش از ۸۷ درصد بیماران به درجاتی از سوء تغذیه مبتلا بودند(۱۵).
در انگلیس از هر پنج بیماری که پذیرش می شوند یک نفر دچار سوء تغذیه می شود. در استرالیا نیز یک مطالعه آینده نگر نشان داد که ۳۰ درصد از بیماران در معرض خطر سوء تغذیه و ۶ درصد، دچار سوء تغذیه بودند. آزاد و همکاران در سال ۱۹۹۹ دریافتند از میان بیمارانی که در بیمارستانهای کانادا پذیرش می شوند ۴۴ درصد در معرض خطر سوء تغذیه و ۱۵ درصد دچار سوء تغذیه هستند(۱۷).
در مطالعه ی دیگری نیز مهرترا و کاپل[۵] نشان دادند که شیوع سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بالا و بین ۱۵-۸۹ درصد و به طور متوسط ۴۰ درصد است(۱۶).
تاکنون در ایران مطالعه جامعی در زمینه شیوع سوء­تغذیه انرژی- پروتئین در بیماران همودیالیزی صورت نگرفته است و فقط تعداد محدودی از مطالعات نشان داده اند که در۷۰-۵۱ درصد بیماران همودیالیزی، کمبود دریافت انرژی یا پروتئین وجود دارد ، در برخی از تحقیقات، وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزیِ مراجعه کننده به بیمارستان­های سینا و امیر اعلم شهر تهران و همچنین بیمارستان های شفا در شهر کرمان و شهید بهشتی شهر زنجان مورد بررسی قرار گرفته و میزان سوءتغذیه بین ۳۸ تا ۷۵ درصد گزارش گردیده است(۱۷).
افزایش سن، استفاده همزمان از چند دارو، میزان تحصیلات بیمار و ابتلا به بیماری­های بدخیم جزء عوامل خطر مرتبط با سوء تغذیه در بیماران بستری در بیمارستان می­باشند. پیرلیج[۶] و همکاران در سال ۲۰۰۵ در یک مطالعه مقطعی با هدف بررسی رابطه بین عوامل مختلف با خطر سوء تغذیه در بیمارستان در اتریش نشان داد که سن بالای۶۰ سال، سطح پایین تحصیلات و استفاده همزمان از چندین دارو، با افزایش خطر سوء­تغذیه به میزان بیش از ۵۰ درصد در بیماران بستری ارتباط دارد. در مطالعه­ دیگری، وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین و سطح تحصیلات کم با افزایش خطر سوء­تغذیه به میزان ۲۰ تا ۴۰ درصد ارتباط داشت. یکی از مهم­ترین مشکلات سوء­تغذیه، پذیرش مجدد در بیمارستان و در نتیجه افزایش هزینه­ های بیمارستان است. گرچه یافته برخی از مطالعات بیانگر ارتباط بین سن، جنس، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، وضعیت تأهل، نوع بیماری و تعداد روزهای بستری با پذیرش مجدد در بیمارستان می­باشد(۱۸).
هر چند شیوع سوء تغذیه بسیار بالاست، اما به دلیل فقدان غربالگری تغذیه ای مناسب، همچنان ناشناخته مانده و درمان نمی شود. مطالعه ای روی عملکرد ۴۰ بیمارستان در امریکا از نظر تغذیه بالینی نشان داد که علل عمده ی عدم رعایت استانداردهای پیشنهادی(JCAHO)[7]، به مشکل تشخیص بیماران سوء تغذیه و وقت گیر بودن روش های تشخیصی مربوط بوده است. هدف از غربالگری تغذیه ای، شناسایی سریع بیماران مبتلا به سوء تغذیه یا در معرض خطر سوء تغذیه است. تشخیص و غربالگری به موقع این بیماران، باعث کاهش عوارض بیماری و طول مدت بستری و در نتیجه کاهش هزینه های بیمارستان می شود. از سوی دیگر غربالگری و مداخلات سریع تغذیه ای باعث بهبود کیفیت مراقبت تیم درمان می شود(۱۹).
بررسی سوء تغذیه، جزء مهمی از فرایند تغذیه بیماران بوده و باعث افزایش توان تیم مراقبتی در جهت شناسایی سریع و انجام اقدامات مناسب برای بیماران در معرض خطر می شود. بیماریهای کلیوی از جمله بیماریهایی هستند که بدون حمایت تغذیه ای و تنها از طریق درمانهای پزشکی قابل کنترل نیستند. به همین جهت بیماران کلیوی باید به طور دائم تحت نظر باشند خصوصاً بیمارانی که در کنار بیماری کلیوی، با مشکلات زمینه ای دیگر مثل دیابت، فشار خون بالا، چربی خون بالا، بیماریهای قلبی عروقی و اختلالات وزن درگیر هستند. وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی باید به دقت توسط تیم مراقبین بهداشتی که شامل نفرولوژیست، پرستار، متخصص تغذیه، روانشناس و روانپزشک هستند، هر ۶ ـ ۳ ماه بررسی شده و با توجه به وضعیت بالینی بیمار اصلاحاتی در آن صورت گیرد(۲۰).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
آن چه مسلم است در فرایند مراقبت و درمان بیماران همودیالیزی، کادر پرستاری بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با بیماران دارند، بنابراین در ارتقاء دانش تغذیه ای آنها نقش بسزایی خواهند داشت. در واقع نقش پرستاران در تشخیص بموقع سوء تغذیه و ارجاع مناسب به مراجع ذیصلاح و نیز در آموزش رژیم غذایی بیماران همودیالیزی، حمایت، غربالگری و افزایش اطلاعات آنها از بقیه افراد تیم مراقبتی بیشتر بوده، بنابراین لازم است که پرستاران جهت ارزیابی و کارایی درست درمان و رژیم غذایی تجویز شده برای بیماران، اطلاعات کافی و یادگیری اساسی داشته باشند. پرستاران نفرولو‍ژی مسئول آموزش و تشویق بیماران برای پذیرش رژیم غذایی و دارویی می باشند‍. و به عنوان عضوی از تیم درمان، نقش مهم و مقرون به صرفه ای در پیشگیری از سوء تغذیه و تشخیص زود هنگام آن در بیماران ویژه دارند(۲۱).
طبق آخرین آمار هم اکنون بیش از ۹۲۴ بیمار همودیالیزی در استان گیلان وجود دارد که از وضعیت تغذیه ای آنان اطلاعات چندانی وجود ندارد. پژوهشگر در طی تجربه کار بالینی شاهد موارد متعددی از بروز سوء تغذیه در بیماران همودیالیزی بوده است و به نظر می رسد عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیماران نقش موثری در این رابطه داشته باشند. لذا اهمیت این مسئله و قابل پیشگیری بودن آن، پژوهشگر را بر آن داشت که با مطالعات دقیق و همه جانبه پژوهشی تحت عنوان بررسی وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در بخش همودیالیز مرکز آموزشی-درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲ انجام دهد.
اهداف پژوهش(هدف کلی و اهداف ویژه)
هدف کلی:
تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی و عوامل مرتبط با آن در مرکز آموزشی- درمانی رازی شهر رشت ۱۳۹۲.
اهداف ویژه‌ :
۱ـ تعیین وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی براساس ارزیابی جامع ذهنی.
۲ـ تعیین عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
۱-۲- تعیین عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
۲-۲- تعیین عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی.
سوالات پژوهش:
۱- وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی بر اساس ارزیابی جامع ذهنی چگونه است؟
۲- عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
۱-۲- عوامل فردی-اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
۲-۲- عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی کدامند؟
تعاریف نظری واژه های کلیدی
*همودیالیز:
تعریف نظری: همودیالیز فرایند خارج ساختن عناصر معین از خون بوسیله ی تفاوت در سرعت انتشارآنها از طریق یک غشای نیمه تراوا، زمانی که خون درخارج ازبدن جریان دارد، می باشد. در این فرایند هردو روش انتشار و اولترافیلتراسیون نقش دارند(۲۲).
*وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی:
تعریف نظریحالتی است که سلامت بیماران همودیالیزی را تحت تاثیر قرار می دهد و معمولا به سه طریق ارزیابی می شود: معاینات، یادآمد غذایی و آزمایشات بیوشیمیایی خون(۲۳).
*عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
تعریف نظری: عوامل فردی- اجتماعی به ویژگی ها یا خصوصیاتی اطلاق می شود که یک فرد را از یک گروه متمایز می سازد. برطبق مطالعات انجام شده، سن(۷،۱۰۳،۱۰۴،۱۰۵)، جنسیت(۱۰۵،۱۰۶،۱۰۷،۱۰۸)، تحصیلات(۷،۱۰۹،۱۱۰)، تاهل(۷،۱۰۶)، شغل(۱۰۲)، درآمد(۷،۱۰۵،۱۱۱)، وضعیت مسکن(۱۱،۱۸،۱۱۰)، محل سکونت(۱۰۲،۱۱۱،۱۱۲)، شرایط زندگی(۲۵،۲۶،۱۰۶)، تحصیلات همسر(۴،۷،۱۰۸،۱۰۹)، شغل همسر(۱۰۸،۱۰۹)، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند(۴،۱۱۲) و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی(۱۰۹،۱۱۲) از عوامل فردی- اجتماعی مطرح در وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی
می باشند.
*عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
تعریف نظری: عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای یبماران تحت همودیالیز برطبق مطالعات انجام شده شامل طول مدت همودیالیز(۱۶،۳۲)، تعداد دفعات همودیالیز در هفته(۳۴،۸۳،۱۰۲)، سابقه پیوند کلیه(۱۱۳و۴۹)، تغییرات وزن(۹،۱۰،۳۲)، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی(۱۳،۲۳،۲۵)، بیماریهای همراه(۱۰۵،۱۱۴) و داروهای مکمل مصرفی(۵،۷،۹،۱۵) می باشند.
تعاریف عملی واژه­ های کلیدی
*وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزیدر این پژوهش، منظور از وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از میانگین امتیازات به دست آمده در ابعاد سابقه بالینی و معاینات جسمانی با بهره گرفتن از از ابزار ارزیابی ذهنی(SGA)[8] که به سه دسته (تغذیه طبیعی، سوء تغذیه خفیف تا متوسط شدید) تقسیم می شود.
* عوامل مرتبط با وضعیت تغذیه­ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور عوامل فردی اجتماعی و عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای می باشد.
*عوامل فردی – اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور از عوامل فردی اجتماعی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران همودیالیزی عبارت است از سن، جنسیت، تحصیلات، تاهل، شغل، درآمد، وضعیت مسکن، محل سکونت، شرایط زندگی، تحصیلات همسر، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده که با هم زندگی می کنند و عضویت در انجمن حمایت از بیماران کلیوی می باشد که ارتباط آن با وضعیت تغذیه ای با بهره گرفتن از روش آماری رگرسیون لجستیک تعیین خواهد شد.
*عوامل درمانی مرتبط با وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز:
در این پژوهش، منظور از عوامل درمانی، طول مدت همودیالیز، تعداد دفعات همودیالیز در هفته، سابقه پیوند کلیه، تغییرات وزن، طول مدت اطلاع از ابتلا به بیماری کلیوی، بیماریهای همراه و داروهای مکمل مصرفی می باشند.
محدودیت پژوهش
از آنجا که برخی از پرسش های مربوط به پرسشنامه از قبیل میزان دریافت رژیم غذایی در ۲۴ ساعت گذشته و علائم گوارشی در ۲ هفته اخیر بصورت خود گزارش دهی توسط خود بیمار و یا همراهان وی تکمیل می شوند، ممکن است نمونه ها در به یادآوردن مسائل دچار مشکل یا تردید شوند که با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه، این مسئله جزء محدودیت خارج از اختیار پژوهشگر است.
فصل دوم
چهارچوب پژوهش
چهارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر مفهوم وضعیّت تغذیه ای بیماران همودیالیزی استوار است که در راستای آن بیماری مزمن کلیوی، تاثیر آن روی سیستم های دیگر بدن، همودیالیز، عوارض ناشی از آن، وضعیت تغذیه ای بیماران تحت همودیالیز و عوامل مرتبط با آن مورد بحث قرار می گیرند.
تحقیقات و بررسی ها در علم تغذیه نشان داده اند که کیفیت و کمیت غذا در وضع سلامت شخص بسیار مؤثر می باشد و بهداشت جسمی، روحی و اجتماعی او رابطه مستقیمی با طرز تهیه غذا دارد. تجربیات طولانی حاکی از آن بوده اند که تغذیه نامتعادل نه تنها سبب بروز بیماری های ناشی ازکمبود و یا اسراف در مصرف غذایی می گردد، بلکه به دلیل تضعیف مقاومت بدن، زمینه ی ابتلا به بیماری های دیگر با منشاء غیر تغذیه ای را نیز به تدریج فراهم می سازد.
امروزه معتقدند که مسئله تغذیه و رژیم غذایی به هنگام بیماری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از جمله مواردی است که در امر مراقبت از بیماری ها جزئی لاینفک محسوب می شود. بطوریکه بنا به نوشته ی بورن [۹] اهمیّت تغذیه مناسب در بیماران به این سبب می باشد که به تجربه ثابت شده است، عدم پیروی از رژیم غذایی مناسب خود در شدّت بخشیدن به عوارض بیماری نقش مهمی را ایفا می کند و به عنوان یک عامل تخریب کننده، بازتوانی آنان را به تأخیر می اندازد(۲۴).
در تعدادی از افراد نیازهای تغذیه در هنگام بیماری و یا بستری شدن در بیمارستان با رژیم آنها در هنگام سلامتی فرق می کند و باید در این افراد رژیم غذایی تعدیل و دستکاری گردد. به عنوان مثال کلیه ها ممکن است به وسیله بیماری التهابی و دژنراتیو تحت تأثیر قرار گیرند. اینگونه اختلالات باعث آسیب عملکرد طبیعی نفرونها می گردد. به علّت احتباس بیش از حد مواد زاید در بدن یا دفع بیش از حد بعضی از مواد ضروری بدن اختلالاتی در بدن ایجاد می گردد. بنابراین رژیم درمانی در این بیماران بر این گونه اختلالات ویژه استوار است. نارسایی مزمن کلیه و به دنبال آن درمان با همودیالیز از جمله عواملی است که نیاز به یک رژیم درمانی خاص را بر می انگیزد(۲۵).
بیماری مزمن کلیوی واژه ی گسترده ای است که برای توصیف آسیب یا کاهش میزان پالایش کلیوی (GFR)[10] به مدّت سه ماه یا بیشتر به کار می رود(۶) و در برگیرنده ی طیفی از فرآیندهای مختلف پاتولوژیک همراه با عملکرد غیرطبیعی کلیه و افت پیشرونده در میزان تصفیه ی گلومرولی است(۵). این بیماری که بر اساس نتایج تحقیقات اخیر ۸/۱۶درصد از جمعیّت با سن ۲۰ سال و بالاتر در ایالت متحدّه ی آمریکا را مبتلا ساخته است ، با کاهش کیفیّت زندگی، افزایش هزینه های مراقبت بهداشتی و مرگ زودرس مبتلایان همراه بوده است(۶).
افزایش سن، بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، پرفشاری خون، چاقی، گلومرونفریت مزمن، بیماری کلیه پلی کیستیک، انسداد دوره ای تکرار شونده، پیلونفریت، نفروتوکسین ها، نارسایی حاد کلیه (ARF)[11](26)، بیماریهای مادرزادی، سرطانهای کلیوی(۶)، نژاد آفریقایی امریکایی و ژنتیک(۲۷) را می توان از جمله عوامل خطرزای این بیماری دانست. بیماری مزمن کلیوی، همچنین، در افرادی که تحصیلات کمتر از دبیرستان دارند نسبت به آنهایی که تحصیلات بالاتر از دبیرستان دارند، بسیار شایعتر است(۲۸). در این میان شایعترین علّت بیماری مزمن کلیوی نفروپاتی دیابتی(۵)، به ویژه دیابت نوع ۲ (در بیش از ۹۰ درصد موارد) می باشد(۲۸).
تغییرات قلبی عروقی ناشی از دیابت با روندی آرام موجب کاهش خونرسانی کلیه و در نهایت منجر به صدماتی غیرقابل برگشت می شود(۲۷). پرفشاری خون در رتبه دوّم بعد از دیابت، عامل مهم ابتلا به بیماری مزمن کلیوی(۶)، به ویژه در سالمندان(۵) است که با تغییرات عروقی منجر به کاهش خونرسانی به کلیه ها و آسیب نفرونها می گردد(۲۷).
با وجود آنکه پاتوفیزیولوژی بیماری مزمن هنوز به درستی شناخته نشده است، امّا اعتقاد بر این است که آسیب کلیه ها بر اثر التهاب حاد طولانی مدت رخ می دهد(۶) و فرایند آن با سیری تدریجی و نامحسوس سالیان متوالی و یا در پی عدم بهبودی از نارسایی حاد کلیه صورت می پذیرد(۲۶). نارسایی حاد کلیه به معنای کاهش ناگهانی در عملکرد کلیه ناشی از آسیب کلیه ها است(۶) که شایع ترین علل آن را ایسکمی و مسمومیت نفرونها تشکیل می دهند(۲۹). این عارضه اغلب با درمان و مداخلات سریع قابل برگشت است اما در موارد عدم درمان عامل بروز دهنده آن بیمار را به سرعت به سوی نارسایی مزمن کلیوی، سندرم اورمیک و مرگ سوق می دهد(۲۷). بنابراین بیماری مزمن کلیوی که اوج نارسایی حاد کلیوی می باشد به آهستگی و موذیانه پیشرفت می کند(۲۹).
بیمار مبتلا به بیماری مزمن کلیوی در مراحل اولیّه ی بیماری، با وجود آسیبهای مشخص کلیوی، فاقد هرگونه علایم و نشانه ای بوده(۶) و یا ممکن است علایم خفیفی را تجربه کند. علایم و نشانه های مشخص بیماری معمولاً تا زمان آسیب شدید کلیه ها و عدم توان آنها در پاسخ به نیازهای بدن بروز نمی کنند(۲۹). بدین ترتیب بنیاد ملّی کلیه (NKF)[12]، برای شناسایی بهتر بیماری مزمن کلیوی، این بیماری را بر اساس GFR مبتلایان در ۵ مرحله طبقه بندی نموده است(جدول۲-۱) (۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ب.ظ ]




انسان هوشیارسالم اوقات خود را درحال می گذارند انسانهای ناسالم درحال نفس می کشند ولی یا در گذشته زندگی می کنند یا درآینده .
۴-پویا ومتکامل زیستن : انسان سالم پویا است . انسانی که امروزش با دیروزش مساوی است مغبول وناهنجاراست.
۵-درجمع زیستن: انسان سالمی که واقعیت ها را می شناسد درجمع زندگی می کند هرچند که با جمع زندگی نمی کند اوفرد است وفردیت او مسئوول ومتعهد است لذ جمع نه مسئوولیت را ازوی ساقط می کند ونه تعهد او را زایل می نماید ولی با این حال او درجمع زندگی می کند . ساعاتی را دربین مردم وساعاتی را درتنهایی به سر می برد . صله ارحام ، ملاقات دوست ، حضوردرجمع وجماعت همگی از مؤکدات اسلام برای حضوردر جمع است .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۶-با خدازیستن وتواب بودن : انسان هوشیاروآگاه وپویا به طرف عالیترین کمال هستی وعالیترین حقیقت وجود یعنی حق ودرواقع خداوند درحرکت است او هرگامی را درجهت تکامل برمی دارد قدمی است که او را به خداوند نزدیک ترمی سازد او با ذکرخویش ارتباط قلبی وعقلی با خدا پیدا می کند. انسان سالم هرگاه ازمسیرخداوند منحرف می شود بلافاصله بازگشت کرده ودرمسیرقبلی خود قرارمی گیرد. ( احمدی ،۱۳۷۴ :۲۰۸-۲۰۳)
۲-۱-۳۱- کارکرد خانواده برعزت نفس فرزند:
درابتدای کودکی امنیت وآرامش کودکان درگروتوجه ومراقبت خانواده است. خانواده نیازهای کودکان خود را برآورده ساخته واضطراب هایشان را به حداقل می رساند به تدریج که کودکان رشد می کنند درآن خود آگاهی نیزبه وجود می آید و این شناخت درایشان حاصل می شود که آیا دختران وپسران خوبی هستند یا خیر؟ همچنان که کودکان ازخود درکی پیدا می کنند وهویت خود را می یابند بطورضمنی برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند. مجموع ارزیابیهایی که کودک ازخود می کند عزت نفس او را تشکیل می دهد . می توان نحوه شکل گیری عزت نفس را ازطریق تفکردرمورد « خود ادارک شده وخود ایده آل » مورد آزمایش قرارداد. خود اداراک شده همان خود پنداره است یعنی یک دیدگاه واقعی درباره مهارت ها وصفات و ویژگی هایی که دریک فرد وجود دارد ویا فرد فاقد آنهاست .
خودایده آل عبارت است ازتصویری که هرفرد دوست دارد ازخود داشته باشد که لزوما ً پنداری پوچ و بی معنا است « من دوست دارم شاگرد اول باشم » ، « دوست دارم آدم مشهوری باشم» . بلکه تمایل صادقانه برای داشتن نگرش های خاص است زمانی که خود ادراک شده وخود ایده آل با هم همتراز باشند فرد از عزت نفس بالایی برخوردارخواهد بود. برای مثال: کودکی پیشرفت تحصیلی در خـور توجهی دارد و دانـش آموز منضبطی نیزهست باورواحساس خوبی درمورد خود دارد وبرای صفات و ویژگی های واقعی خود ارزش قائل است وبالعکس. کودک ناموفق ارزشیابی پایین ومنفی ازخود دارد. اکثر صاحب نظران برخورداری ازعزت نفس ( ارزیابی مثبت ازخود) را به عنوان عامل مرکزی واساسی درسازگاری عاطفی واجتماعی افراد می دانند ومعتقدند که عزت نفس با شادکامی وکارکرد مفیدفرد رابطه ای متقابل دارد.ازآنجا که عزت نفس کودک زمینه واساس ادراک وی ازتجارب زندگی را فراهم می‌سازد . دارای ارزش ویژه ای است . شایستگی عاطفی ، اجتماعی که درارزیابی مثبت که ازخود ناشی می شود می تواند به عنوان سپریا نیرویی درمقابل مشکلات خطیرآینده به کودک کمک کند. کودکی که احساس خوبی درمورد خودش دارد بهترمی تواند با مشکلات کناربیاید وبهره مندی ازعزت نفس علاوه برآنکه جزئی از سلامت روانی محسوب می‌شود با پیشرفت تحصیلی نیزمرتبط است.
محققان بسیاردریافتند دربین عزت نفس بالا ونمرات مطلوب درمدارس رابطه وجود دارد. بنابراین عزت نفس که جنبه مهمی درکارکرد کلی کودک است بازمینه های دیگری چون سلامت روانی واجتماعی و عملکرد تحصیلی وی در ارتباط است . خانواده یکی ازبهترین منابع شکل گیری عزت نفس واحساس ارزش نسبت به خود درکودکان می باشد تحقیقات انجام شده دراین زمینه بیانگراین مطلب است که کارایی و اعتماد به نفس به بهترین وجه درکودکانی رشد می کند که خانواده هایی گرم و نوازشگر پرورش می یابد .
خانواده هایی که رفتارمسئولانه را پاداش می دهند وهمواره با آن فعالیت های مستقل وتصمیم گیری را تشویق می کنند . ( نیک خو،۱۳۸۷: ۸۶)
اصل صیانت نفس وحفظ شخصیت امری ذاتی است که انسان با آن زندگی می کند واصولاً انگیزه همه تلاشها ، فعالیتها ورضایتهای آدمی همان صیانت نفس است . همه ما درزندگی به طورمستمرمی کوشیم تا به حدی ازقدروارزشی دست یابیم وآن را حفظ کنیم ما درتلاشهای روزمره مان درجتسجوها و باورهایمان آن احساس ها ورفتارهایی را برمی گزینم که احساس می کنیم ما را به درجه ای ازاهمیت وارزش می رساند. اگرانسانی تلاش می کند که ازجهت بنیه اقتصادی ، تمکن بیشترپیدا کند و یا به مقام بالاتری دست یابد برای ارضای همین اصل ذاتی است. زمانی که انسان به سبب عقاید خویش ایثاروجهاد می کند عزت نفسش سیراب می شود حتی درآن جایی که تعالی نفس خویش را در ایثار جایی برای قرب به خدا لازم می بیند. قرآن به این اصل پایدار تکیه کرد. ونتیجه ونهایت همه تلاشها وکوشش های آدمی را صیانت وحفظ عزت نفس وشخصیت او می داند.
« وَمَن جاهَدَ فَإنَّما یُجاهِدُ لِنَفسِهِ اَنَّ اللهَ لَغَنّیٌ عَنِ العالَمین » ( عنکبوت :۶)هرکس جهاد وتلاش کند برای خویشتن جهاد کرده زیرا خداوند ازهمه بی نیازاست .
« فَمَن نَکَثَ فَإنّما یَنکُثُ عَلی نَفسِهِ» ( فتح: ۱۰ ) هر که پیمان بشکند به زیان خود شکسته است .
« وَمَن تَزَکّی فَإنّما یَتَزکی لِنَفسِهِ وَاِلی اللهِ المَصیر » ( فاطر :۱۸ ) و هر که پاک شده برای خود پاک شده و سرانجام همه به سوی خداست .
« وَ مَن یَبخُلُ فَإنّما یَبخُلُ عَن نَفسِهِ وَ اللهُ الغَنیُ وَاَنتُمُ الفُقَراء » ( محمد :۳۸ ) و هر کس بخل ورزد در حق خود بخل ورزیده زیرا خداوند بی نیاز است و شما نیاز مند اویید .
« ومن شکر فإنما یشکر لنفسه و من کفر فاّن ربی غنی کریم »( نمل : ۴۰) پس هر که سپاس گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد پروردگار من بی نیاز و کریم است .
« فَمَن اِهتَدی فِإنّما یَهتَدی لِنَفسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإنَّما یُضِلُّ عَلَیها » (اسراء : ۱۵ ) هر کس که به راه راست هدایت یابد هدایت به سوی اوست وهر کس گمراه گردد وبه زیان خویش به گمراهی افتاده است .
«وَمَن عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفسِهِ وَ مَن اَساءَ فَعَلَیها » ( فصلت : ۴۶ و جائیه : ۱۵ ) وهر کس کار نیک کند برای خود کرده و هر کس کار زشتی کند به ضرر خویش کرده است .( فرهادیان ،۱۳۷۴: ۷۵)
از نخستین روزهای زندگی کودک باید خود باوری را در او رشد داد .خود باوری هدیه ای نیست که بتوا ن آن را از طریق وراثت به کودک منتقل کرد. محبت کردن ، گوش دادن به حرفهای کودک ، تشویق کردن ، احترام گذاشتن، استفاده مناسب و منطقی از قدرت کمک به رشد احساس استقلال،نقش مدرسه در خود آگاهی کودک، شخصیت و جنسیت کودک، همگی باعث رشد خود باوری در کودک شده و او را برای زندگی در جامعه آماده می سازد . همه ما فرزندان خود را دوست داریم . اما مهم این است که آنها نیز باید احساس و یقین کنند که دوستشان داریم چرا که این حس برای رشد اعتماد به نفس ضروری است منظور غرق کردن کودک در محبت نیست بلکه کا فی است به حرفهای او ، صحبت کردن با او و ایجاد اعتماد در او باعث رشد خود آگاهی مثبت ونیرومند در کودک خواهد شد . مسئولیت نهایی والدین ، آماده سازیفرزند برای دست یابی به استقلال واقعی است . این مهم زمانی تحقق می یابد که فرزند ما به هنگام ترک خانه وآماده شدن برای شروع جدید مانند بزرگ سالی دارای خود باوری و سازگار بامحیط باشد رابطه استقلال و عزت نفس بسیار آشکار وانکار ناپذیر است .اتکای کمتر به دیگران و ارزش قائل شدن برای شخصیت خود یکی از نشانه های استقلال کودک است .برای به وجود آوردن اعتماد به خود باید به حرفهای کودک گوش داد . این فن دقیق نه تنها شیوه ای مفید برای ایجاد ارتباط عمیق با کودک است بلکه باعث آگاهی ما از ناگفته و احساسات نهفته فرزندانمان خواهد شد . از سوی دیگر گفت وگوبا کودک باعث می شود تا در ک بهتر و درستر از خود داشته باشد و احساسات خود را بهتر کنترل کند . ( نیک خو ،۱۳۸۷: ۸۸)
یکی از نیازهای مهم واساسی انسان و مخصوصاً کودکان نیاز به تقدیر و تحسین است و از تدابیر مهمی که در بازسازی رفتار فرزندان می تواند از آن استفاده کرد تشویق است . تشویق موجب تقویت روحی فرزندان می شود و نیرویی تازه ای به آنان می بخشد تا بتواند با اعتماد به نفس و پشتگرمی بیشتر کارهای خوب مورد ذوق و علاقه خود را دنبال می کنند و به اهمیت آنان بیش ازپیش پی بر دند تشویق استعداد های درونی کودک را رشد داده وبه شکوفایی سوق می دهد وزمینه های یأ س و نا امیدی و بد بینی را در آنها از بین می برد. کودک در پرتو تشویق یا دمی گیرد که مشکلات سختی ها را بر خود هموار سازد تا هدف مطلوب خود را دنبال کند و تداوم تشویق به تداوم فعالیتهای رشد دهند ه کودک می انجامد . ( لباف :۱۸۵: ۱۰۱)
۲-۲- مروری برتحقیقات مشابه :
۲-۲-۱- تحقیقات انجام شده در داخل کشور:
علوی (۱۳۸۵) در تحقیقی تحت عنوان نگرش ورفتاردینی دانشجویان دانشگاه باهنرکرمان انجام داده ایشان در این تحقیق به این نتیجه دست یافت که: برای نگرش دینی دربعد شناختی ۹۶% بعد عاطفی ۹۳% بعد پیامدی ۵۴% ودرمورد رفتاردینی معادل ۳۶% ازنظرات پاسخگویان درحد مطلوب بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نوع دانشکده، جنسیت، وضعیت تأهل، معدل دیپلم، با رفتار دینی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بعد شناختی، بعد عاطفی وبعد پیامدی نگرش دینی با رفتار دانشجویان رابطه معنی داری وجود دارد.
علوی(۱۳۸۸) : درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه میزان احساس شادی با نوع رفتاردانشجویان مختلف دانشگاههای شهرکرمان به این نتیجه دست یافت که با افزایش رفتارهای علمی ، هنری ، اخلاقی ودینی دانشجویان میزان شادی درآنان افزایش می یابد.
علوی (۱۳۸۵): درتحقیقی تحت به عنوان بررسی رفتاردینی وعوامل مرتبط باآن درنوجوانان دبیرستانهای کرمان اینگونه گزارش داد که ۲/۹۲% دانش آموزان رفتاردینی مطلوبی را ازخود نشان می‌دهند. و همچنین بین رفتاردینی ونوع مدرسه وجنسیت دانش‌آموزان رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین رفتاردینی دانش آموزان وپایه تحصیلی آنان رابطه معنی داری وجود ندارد.
عسکری ، احدی ، مظاهری ، عنایتی ،حیدری (۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان رابطه بین شادکامی ، خود شکوفایی،سلامت روان وعملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی دردانشجویان دختروپسرواحد علوم تحقیقات مرکزاهوازبه این نتایج رسیده اند که بین متغییرهای شادکامی ودوگانگی جنسی، بین خود شکوفایی ودوگانگی جنسی، بین سلامت روان ودوگانگی جنسی، بین شادکامی وخود شکوفایی، بین شادکامی وسلامت روان، بین خود شکوفایی وسلامت روان روابط معنا داری به دست آمد .( ۰۰۱/۰> P). ولی بین عملکرد تحصیلی با دوگانگی جنسی ، بین شادکامی با عملکرد تحصیلی ، خود شکوفایی با عملکرد تحصیلی وسلامت روان با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری مشاهده نگردید.(۰۰۱/۰< P). درضمن روابط بین متغییرها با توجه به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرارگرفت که با توجه به نتایج به دست آمده بین شادکامی ودوگانگی جنسی دردانشجویان پسررابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P) ولی بین شادکامی و دوگانگی جنسی در دختران رابطه معناداری مشاهده گردید. (۰۰۱/۰> P) همچنین بین سلامت روان ودوگانگی جنسی وخود شکوفایی ودو گانگی جنسی ونیزبین عملکرد تحصیلی ودوگانگی جنسی در دختران وپسران به تکفیک حنسیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P)
ازسوی دیگرببن شادکامی وخود شکوفایی ونیزبین شادکامی وسلامت روان وبین خود شکوفایی وسلامت روان هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده گردید. . (۰۰۱/۰> P).
ولی بین شادکامی و عملکرد تحصیلی ، بین خود شکوفایی وعملکرد تحصیلی ونیزبین سلامت روان وعملکرد تحصیلی هم دردختران وهم درپسران رابطه معنا داری مشاهده نگردید. (۰۰۱/۰< P).
نوری (۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان عوامل خانوادگی مرتبط با دیانت دانش آموزان دختردبیرستان های شهررفسنجان ، به این نتایج رسید :
۱- دیانت دانش آموزان ووالدین آنها درسطح مطلوبی قرارداشت.
۲-بین دیانت والدین وفرزندان رابطه معنی داری وجود داشت .
۳-بین دیانت دانش آموزان وروابط عاطفی موجود درخانواده رابطه معنی داری وجود داشت .
۴-بین دیانت دانش آموزان واقتصاد خانواده درنمونه مورد بررسی رابطه معنی داری یافت نشد.
۵-بین دیانت دانش آموزان وتحصیلات والدین در نمونه مورد رابطه معنی داری یافت نشد.
علوی (۱۳۷۹) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رفتار وعملکرد دینی نوجوانان سالهای اول ، دوم وسوم دبیرستان های شهرکرمان به این نتایج دست یافت.
۱-بین رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان سالهای اول ، دوم وسوم تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۲- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان درمدارس دولتی بیشترازغیرانتفاعی بوده است .
۳- رفتاروعملکرد دینی دانش آموزان دختربهترازپسران بوده است .
۴-میانگین نظرات پاسخ دهندگان درمورد رعایت هفتاد وچهارمؤلفه دینی ۸/۶۳ درصد بوده است که وضع نامطلوبی را نشان می دهد.
رنجبر(۱۳۸۷) درتحقیقی تحت عنوان تأثیردیانت برشادی دانش آموزان مدارس دخترانه مقطع راهنمایی ودبیرستان ناحیه ۲ شهرکرمان به این نتایج دست یافتند:
۱-میزان دانش دینی دانش آموزان پایین، نگرش دینی دانش آموزان مثبت ورفتاردینی آنها تا حدی مناسب به دست آمد.
۲-میزان شادی دانش آموزان نسبتاً زیاد است .
۳-دانش دینی برشادی دانش آموزان موثرنیست.
۴- نگرش ورفتاردینی دانش آموزان برشادی آنها تأثیردارد.
۵- دربین عوامل فردی مقطع تحصیلی دانش آموزان بردانش دینی آنها، معدل دانش آموزان بردانش دینی ، رفتاردینی وشادی آنها ، همچنین پایه تحصیلی وسن دانش آموزان بررفتاردینی آنها تأثیردارد.
میرلوحی، مولوی وآنش پور(۱۳۸۶) درتحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین جوعاطفی خانواده وخلاقیت دانش آموزان کلاس چهارم وپنجم دبستان شهراصفان ، به این نتایج دست یافته اند که بین خلاقیت دانش آموزان با پاسخ دهی عاطفی ومشارکت عاطفی رابطه معنا داری وجود دارد. (۵ ۰/۰>P) بین خلاقیت وسایرزیرمقیاسهای جوعاطفی خانواده رابطه معنا داری وود نداشت همچنین خلاقیت دردختران به طور معنا داری بیشترازخلاقیت درپسران بود (۵ ۰/۰>P) ازمتغییرهای جمعیت شناسی، متغیرمعدل با خلاقیت رابطه معناد داری داشت. (۱ ۰/۰ P) بین سایرمتغییرهای فضای منزل ، نوع منزل ، شغل پدرومادر، تعداد اعضای خانواده ، ترتیب تولد با خلاقیت رابطه معنا داری مشاهده نگردید.
جاویدی (۱۳۷۹) به نقل ازمیرلوحی، مولوی، آتش پور، (۱۳۸۶) به برسی رابطه جو عاطفی خانواده و خلاقیت درکودکان پیش دبستانی پرداخت. نتایج تحقیق وی نشان داد که جوعاطفی خانواده آزادمنشانه با خلاقیت رابطه معنادار ومثبت داشت جوعاطفی خانواده مستبدانه با خلاقیت رابطه منفی ومعنا دارنشان داد ورابطه خانواده آزاد منشانه وخلاقیت معنا دارنبود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ب.ظ ]




پروردگارا حسن عاقبت، سلامت و سعادت را برای آنان مقدر نما.
دانلود پایان نامه
سپاسگزاری و قدردانی
سپاس و ستایش خدای را جل و جلاله که آثار قدرت او بر چهره روز روشن، تابان است و انوار حکمت او در دل شب تار، درفشان. آفریدگاری که خویشتن را به ما شناساند و درهای علم را بر ما گشود و عمری و فرصتی عطا فرمود تا بدان، بنده ضعیف خویش را در طریق علم و معرفت بیازماید.
اینجانب تشکر و سپاس قلبی خود ر ا از استاد گرانقدر و دلسوزم جناب آقای دکتر حامد قادرزاده که در نهایت لطف و بزرگواری همواره مرا مشمول راهنمایی‌های فراوان خود قرار داده اند، ابراز می‌کنم وخداوند را شاکرم که شاگرد ایشان بوده ام. همچنین از استاد بزرگوارم جناب آقای دکتر محمود حاجی رحیمی که راهنمایی‌های ایشان راهگشای مشکلات بودند کمال تشکر را دارم. و از خداوند منان سلامت و سعادت این اساتید گرامی را خواستارم همچنین از تمامی دوستان خوبم که دراین پایان نامه اینجانب را راهنمایی کرده اند سپاسگزارم.
چکیده
مطالعه‌ی حاضر به بررسی اثر تغییرات اقلیمی بر روی عملکرد محصولات عمده زراعی استان کردستان شامل گندم، جو، نخود و عدس با بهره گیری از رهیافت تابع تولید تصادفی جاست و پاپ توابع تولید و ریسک تولید این محصولات و با در نظرگرفتن فاکتورهای اقلیمی و غیر اقلیمی با بهره گرفتن از تکنیک برآورد داده‌های سری زمانی می‌پردازد. ابتدا توابع عملکرد وریسک برای کل استان و سپس برای شهرستان‌های سنندج، سقز، بانه، قروه، بیجار و مریوان فقط توابع عملکرد تخمین زده خواهد شد. جهت برآورد توابع عملکرد محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و عدس دیم از فرم خطی، محصول جو دیم فرم درجه دوم و نخود دیم از فرم ترانسندنتال استفاده گردید. برای برآورد توابع ریسک گندم آبی و دیم از فرم خطی، محصول جو آبی و دیم از کاب داگلاس و محصولات نخود دیم و عدس دیم از درجه دوم خطی استفاده گردید. نتایج نشان می‌دهد، متغیرهای بارندگی و دمای حداقل دوره رشد بر عملکرد کلیه محصولات اثر مثبت و معنی داری داشته به طوری که در جو دیم بیشترین اثر را داشته است. متوسط دمای حداکثر دوره رشد بر محصولات منتخب اثر منفی داشته و بر جو آبی بیشترین بوده است. متوسط رطوبت نسبی دوره رشد برمحصولات گندم آبی، جو آبی و دیم اثر مثبتو معنی داری داشته و بیشترین اثر را بر محصول جو دیمداشته است. متوسط سرعت باد با عملکردرابطه معکوس و معنی داری داشته است به طوری که بیشترین اثردر محصول جو دیم مشاهده گردید. نتایج تابع ریسک نشان می دهد، عوامل بارندگی و متوسط دمای حداقل دوره رشد بر ریسک عملکرد محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و نخود دیم رابطه منفی معنی داری داشته است. متوسط دمای حداکثر و متوسط حداکثر سرعت باد دوره رشد مقدار ریسک محصولات گندم آبی و دیم، جو آبی و نخو دیم را افزایش می­ دهند. شبیه سازی تغییرات عملکرد و تولید در سناریوهای گوناگون تحت بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد اثر تغییر اقلیم بر عملکرد محصولات مختلف متفاوت است.
کلمات کلیدی: تغییرات اقلیم، ریسک عملکرد، سناریو، محصولات عمده زراعی، استان کردستان
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ۲
۱-۲- ضرورت و اهمیت تحقیق ۴
۱-۳-اهداف تحقیق ۶
۱-۴-فرضیات یا سوالات تحقیق ۶
فصل اول: ادبیات و پیشینه تحقیق ۷
مقدمه ۸
تغییرات اقلیمی بر کشاورزی ایران ۸
موقعیت جغرافیایی ۹
آب و هوای منطقه مورد مطالعه ۹
چارچوب نظری تابع تولید تصادفی ۱۱
پیشینه‌ تحقیق ۱۹
مطالعات داخلی ۱۹
مطالعات خارجی ۲۵
جمع‌بندی فصل ۲۸
فصل دوم: مواد و روش‌ها ۲۹
مقدمه ۳۰
۲-۲- تابع تولیدتصادفی جاست و پاپ ۳۰
آب و هوای استان کردستان ۳۱
۲-۴-۲- الگوی تجربی توابع ریسک عملکرد محصولات مورد نظردر استان کردستان ۳۸
۲-۴-۴- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان سقز ۴۳
۲-۴-۵- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان بانه ۴۵
۲-۴-۶- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان قروه ۴۷
۲-۴-۷- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان بیجار ۴۹
۲-۴-۸- الگوی تجربی تابع عملکرد محصولات گندم، جو ،نخود و عدس در شهرستان مریوان ۵۱
۲-۵- سناریوسازی براساس سال پایه ۵۳
۲-۶- نوع تحقیق ونحوه ی جمع آوری داده ها ۵۵
فصل سوم: نتایج و بحث ۵۷
۳-۱- مقدمه ۵۸
۳-۲- تحلیل توصیفی متغیرها ۵۸
۳-۲-۱- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی در استان کردستان طی سال‌های ۷۰-۱۳۹۱ ۵۸
۳-۲-۲ نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان سنندج طی سال‌های ۷۰-۱۳۹۱ ۵۹
۳-۲- ۳- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان سقز طی سال‌های ۷۰-۱۳۹ ۵۹
۳-۲- ۴- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بانه طی سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۹۱ ۶۰
۳-۲-۵- نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان قروه طی سال‌های ۷۰-۱۳۹۱ ۶۰
۳-۲- ۶-نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان بیجار طی سال‌های ۷۰-۱۳۹۱ ۶۱
۳-۲-۷ نتایج آمار توصیفی عملکرد محصولات زراعی درشهرستان مریوان طی سال‌های ۷۰-۱۳۹۱ ۶۲
۳-۲-۸- عملکرد محصولات زراعی گندم آبی و دیم، جو آبی و دیم، نخود دیم در استان کردستان ۶۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ب.ظ ]