“با اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ …. الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ"(قلم ،۱و۴) که امر به خواندن و دانستن است آغاز، وبا جستجوی دانش من المهد الی اللحد حیات انسان را تا مرگ به علم ودانش گره میزند و با قسم به قلم بر ارزش کتابت در کنار قسم به ارکان آسمان و زمین تأکید میورزد.
“ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ"(قلم ، ۱) قسم به قلم و بر سطوری که می نویسد.
کلمه علم با مشتقات آن مانند: علم، اعلم، تعلمون، نعلم، یعلم، یعَلّم، علمهم و … بیش از پانصد بار در قرآن کریم آمده است. و خداوند بدینوسیله یا تأکید بر علم و تعلیم و تعلّم کرده ؛ و یا به وسیله آن اقامه برهان و اتمام حجت نموده است.
در قرآن کریم آمده است:
“هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ"(زمر، ۹)
آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ همانا صاحبان خرد این اندرز را می فهمند.
پیامبر خدا فرمود:
دلی که در آن چیزی از حکمت نباشد، مانند خانه ای مخروبه است. پس دانش بیاموزید و فهمیدگی به دست آورید و نادان نمیرید؛ زیرا خداوند عذر نادانی را نمی پذیرد. (کنزالعمال)
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: آغاز تمام فضیلت ها و سرانجام و هدف تمام فضائل دانش است. برتری مردم به یکدیگر به سبب دانش ها و خردهاست نه به ثروت و اجداد.
دانش مانع آفت هاست.
دانش بهترین دارائی است.
دانش بالاترین شرافت است.
دانش انسان فرومایه را بلند مرتبه و ترک آن بلند مرتبه را پست می کند.
دانش گمشده مؤمن است.
دانش انسان را به حقّ رهنمون می کند.
رسول خدا(ص) فرمود: خداوند هر بنده ای را که بخواهد خوار و ذلیل کند او را از دانش محروم می گرداند. دانش سرمنشأ همه خوبیها و جهل منشأ همه بدی هاست. (محمدی ری شهری، ۱۳۸۷،ج ۸: ۸)
شهید ثانی رضوان الله تعالی علیه فرموده است:
خداوند سبحان علم را سبب کلی خلقت عالم شمرده است و برای فخر و عظمت علم همین بس که خداوند در قرآن کریم فرمود: “اللهُ الّذی خَلَقَ سَبَعَ سماواتٍ وَ مِنَ الارضِ مِثلَهُنَّ … قد اَحاطَ بِکُلِّ شیئاً علماً"، همین یک آیه برای بیان شرف و عظمت علم کافی است. سپس می فرماید: اگر نعمتی بالاتر و سودمند تر از علم بود خداوند در سوره علق پس از بیان نعمت خَلق کردن که نعمت هستی و بالاترین نعمت هاست به چیز دیگری غیر از علم متذکر میشد. پس بی گمان در نزد خدا نعمتی بالاتر از علم و دانش پس از نعمت هستی وجود ندارد. (همان ،۱۳)
پایان نامه
رسول خدا (ص) فرمود: علم مایه حیات اسلام و تکیه گاه و ستون دین است.
علم مایه حیات اسلام و تکیه گاه ایمان است.
حضرت علی(ع) فرمود: علم زندگی است.
ارزش هر انسانی به آن چیزی است که می داند.
پیامبر خدا(ص) فرمودند: نزدیکترین مردم به درجه پیامبران مجاهدان و دانشمندانند در روز قیامت.
مرکب عالمان با خون شهیدان سنجیده می شوند و مرکّب عالمان بر خون شهیدان ترجیح دارد.
فضیلت علم نزد من خوشتر از فضیلت عبادت است.
خواب توأم با علم و دانش بهتر از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خدا است.
یک رکعت نماز عالم به خدا، بهتر از هزار رکعت نماز جاهل به خداست. (همان ۱۸و۱۹)
به گواهی تاریخ و مستشرقین، اسلام از آغاز پیدایش تاکنون بیشترین سهم و نقش را در زدودن خرافات و آداب و رسوم جاهلی و بربریت ایفا کرده و زندگی مردم را از آن غل و زنجیرها رها کرده است. مانند زنده به گور کردن دختران و بت پرستی و غارت گری(موسوی لاری ، ۱۳۶۸: ۵۲)
۳-۱-۹- اسلام دین رأفت و رحمت تؤام با عدالت
“فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ”(ال عمران ،۱۵۹)
پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى ‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل‏کنندگان را دوست مى ‏دارد.
در مورد رأفت و رحمت اسلام و پیامبر اکرم(ص) در ذیل آیه ۹۴ سوره نساء که می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا فَعِندَ اللّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَهٌ کَذَلِکَ کُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللّهُ عَلَیْکُمْ فَتَبَیَّنُواْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا”
اى کسانى که ایمان آورده‏اید چون در راه خدا سفر مى ‏کنید [خوب] رسیدگى کنید و به کسى که نزد شما [اظهار] اسلام مى‏کند مگویید تو مؤمن نیستى [تا بدین بهانه] متاع زندگى دنیا را بجویید چرا که غنیمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نیز] همین گونه بودید و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسیدگى کنید که خدا همواره به آنچه انجام مى ‏دهید آگاه است.
مفسرین در شأن نزول آن آورده اند:
” پیامبر اکرم(ص) پس از بازگشت از جنگ خیبر، اسامه بن زید را با جمعی از مسلمانان به سوی یهودیان ساکن در یکی از روستاهای اطراف مدینه فرستاده تا آنها را به اسلام یا قبول شرایط ذّمه دعوت کند. یکی از یهودیان به نام مرداس که از آمدن سپاه اسلام با خبر شده بود اموال و فرزندان خود را در پناه کوهی قرار داد و در حالی که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر اکرم(ص) شهادت می داد به استقبال مسلمانان آمد. اسامه ابن زید به گمان اینکه این یهودی برای حفظ جان و اموالش به دروغ اظهار اسلام می کند او را کشت و اموال او را به غنیمت گرفت. هنگامی که این خبر به پیامبر(ص) رسید، آن حضرت سخت ناراحت شد و فرمود: تو مسلمانی را کشتی؟ اسامه ناراحت شد و عرض کرد این مرد از ترس جانش اظهار اسلام کرد. پیامبر فرمود: ” تو که از درون او آگاه نبودی، چه می دانی؟ شاید به راستی مسلمان شده است.” در این هنگام این آیه نازل گردید.” (طبری، ۱۴۱۵،ج ۵: ۳۰۳و طبرسی، ۱۳۸۰، ج۳: ۱۴۵)
برای اینکه بدانیم اعلام انزجار مرتد از اسلام در واقع مخالفت صد در صد با روح انسانیت و حقوق بشر است، فرازهایی از نامه امام علی(ع) به مالک اشتر که کاملترین قانون اساسی در دفاع از حقوق بشر است را در زیر می آوریم:
” ای مالک از خدا بترس، … نفس خود را از پیروی آرزوها بازدار و به هنگام سرکشی رامش کن … نیکوترین اندوخته تو باید اعمال صالح و درست باشد. هوای نفس را در اختیار گیر، و از آنچه حلال نیست خویشتن داری کن، … مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده … مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ … اگر گناهی از آنان سر می زند… آنان را ببخشای و بر آنان آسان بگیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.
… خواص جامعه، همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند، زیرا در روزگار سختی، یاریشان کمتر، و در اجرای عدالت، از همه ناراضی تر، و در خواسته هایشان پافشارتر، و در عطا و بخشش کم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دیر عذرپذیرتر، و در برابر مشکلات کم استقامت تر می باشند. در صورتی که ستونهای استوار دین، و اجتماعات پرشور مسلمین، و نیروهای ذخیره دفاعی، عموم مردم می باشند، پس به آنان گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد.
… سپس در امور کارمندانت بیندیش، و پس از آزمایش به کارشان بگمار، … کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا، از خاندانی پاکیزه و با تقوی که در مسلمانی سابقه درخشانی داشتند، انتخاب کن، زیرا اخلاق آنان کریمانه تر، و آبرویشان محفوظ تر، و طمع ورزیشان کمتر، و آینده نگری آنان بیشتر است.
سپس، روزی فراوان بر آنان ارزانی دار، که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند، و با بی نیازی، دست به اموال بیت المال نمی زنند، و اتمام حجتی است بر آنان اگر فرمانت را بپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند.
سپس، رفتار کارگزاران را بررسی کن، و جاسوسانی راستگو و وفاپیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانتداری و مهربانی تو با رعیت خواهد بود.
و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، واگر یکی از آنان دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خوار دارو خیانتکار بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن.
توصیه می شود برای آنکه مانند غرب گرایان و پلورالیست ها اسلام را یک مد یا سلیقه یا یک نوع خوردنی و نوشیدنی قابل تعویض محسوب نکنیم که ورود و خروج آن را اینقدر بی حساب ندانیم و بیشتر به عمق این مطلب پی ببریم که اسلام مساوی است با انسانیت و عقلانیت و عدالت و خروج از آن خروج از انسانیت و عقلانیت و عدالت؛ و لذا غیرممکن فلسفی می باشد. نامه های شماره ۳، که برخورد حضرت علی(ع) با شریح قاضی به خاطر خرید خانه ای مجلل را بیان می کند، و نامه شماره ۵، به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان و نامه شماره ۲۰ آن حضرت به زیاد بن ابیه جانشین فرماندار بصره و هشدار آن حضرت به ایشان در مورد خیانت به بیت المال است و نامه شماره ۲۵ و به نامه های۴۰، ۴۱، ۴۳، ۴۵ و ۵۱ مراجعه و مطالعه شود. تا بیشتر به بینش کوتاه روشنفکرنماها و عدم شناخت آنها نه تنها از اسلام بلکه از تمام ادیان پی برده، و پرده از فاجعه ای برداشته شود که در آن، دین، در حدّ تنقلاتی چون تخمه و پسته و شکلات تلقی شده که هر روز می توان از روی دل بخواهی وارد آن شد و خارج گردید و به طور توهین آمیز تحقیر شده است.
اسلام یعنی مبارزه با ظالمین، طواغیت و قاطع دست متجاوزین به حقوق مردم مانند: راهزنان، رباخواران، متجاوزین به عنف و امنیت و آرامش مردم، سارقان و چپاولگران بیت المال، کم فروشان، زناکاران، شارب الخمرها و تمام کسانی که به نحوی باعث انحراف و فساد و نابودی مردم شوند.
۳-۱-۱۰- اسلام دین حضرت آدم تا پیامبر خاتم(ص)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...