منظور از تغییرات فیزیکی (کالبدی) تغییراتی است که در تعداد واحدهای مسکونی، تعداد واحدهای تجاری، مساحت و نوع راههای ساختهشده و تعداد وسیله نقلیه عمومی و میزان تأسیسات و تجهیزات در روستا پدید آمده است (شفیعی، ۱۳۸۶: ۲۱).
۲-۲-۱۶- ساختار روستایی:
اصطلاح ساختار از طریق زبانشناسی و فلسفه آن وارد ادبیات جغرافیایی شده و عبارت است از نحوه تنسیق و تنظیم مجموعهای از اشیا و اجزا و نیروهایی که چنان در کنار هم قرارگرفتهاندکه کلیتی خاص را تشکیل میدهند. هرگاه سخن از ساختار به میان میآید، منظور مشخص کردن نحوه به همپیوستگی یک مجموعه و ناهمگنی آن با مجموعههای دیگر است.
در یک ساخت هر جز یا عنصر در پیوند با نوعی پیوستگی هم نیرو با عناصر و اجزای دیگر است و بدون ارتباط با دیگر عناصر نمیتواند هویت ساختی خود را حفظ کند. از همین رو است که درک ساخت هر واحد، امکان به دست آوردن مدل جریان کار آن را فراهم میسازد. لازم به ذکر است که مدل کار نیز به هنگام تغییر ساختار، باید تغییر کند یعنی تغییر در ساختار باعث تغییر در کارکرد و تغییر در کارکرد موجب تغییر در ساختار میشود. درواقع میتوان گفت که وابستگی بخشها و اجزا یک ساختار یک وابستگی کارکردی است، بدینسان که بخشها و اجزای یک ساختار، یکدیگر را حمایت میکنند و متقابلاً باهمدیگر سازگاری دارند. از این طریق به ثبات ساختار دوام میبخشند (شکوئی، ۱۳۸۴: ۱۵۳).
ساختار روستایی نیز بیانگر زیربنا و نظم و ترتیب درونی مجموعه روستاست که در مکانی معین بر بنیادهای محیط طبیعی تحت تاثیر نیروها و روندهای درونی و بیرونی شکلگرفته است. لفظ ساختار ممکن است بهکل مجموعه یا به جزئی از آن اطلاق شود؛ مثلا ساختار مساکن، ساختار اقتصادی و… . هر ساختار دارای کارکرد معینی است، یعنی با توجه به علت وجودی و توانمندیها و ویژگیهایش، وظایف و عملکردهای معینی را بر عهده دارد (سعیدی، ۱۳۷۷: ۱۹).
۲-۲-۱۷- ساختار کالبدی سکونتگاه:
ساختار کالبدی سکونتگاه روستایی حاصل تعامل متقابل عوامل و نیروهای گوناگون محیطی – اکولوژیک و اجتماعی – اقتصادی است و نمایانگر بافت، شکل، فرم و الگوی کالبدی سکونتگاه است. اجزای متعارف این ساختار عبارتاند از: خانهها و واحدهای مسکونی، زمینهای زراعی، باغها و اراضی مرتعی، مکانهای عمومی و میدانها، واحدهای خدماتی، تسهیلاتی و تأسیسات عمومی و شبکه معابر اعم از راههای ارتباطی درونی و بیرونی (سعیدی، ۱۳۷۷: ۵۲).
۲-۲-۱۸- شکل سکونتگاه:
نحوه استقرار اجزای کالبدی، بهویژه خانهها، برمبنای مجاورت و فاصله از یکدیگر مبین شکل سکونتگاه است. سکونتگاهها ازنظر شکل به دو نوع اصلی نمایان میگردند: سکونتگاههای مجتمع یا کانونی و سکونتگاههای متفرق یا پراکنده. در کنار این دو شکل، شکل سومی نیز مطرح است که آن را میتوان شکل بینابینی نامید. شکل شوم سکونتگاههای روستایی را ازآنرو بینابینی میخوانند که معمولا نشانگر نوعی مرحله گذار از یکشکل به شکل دیگر است. به سخن دیگر، شکل بینابینی در اغلب موارد مبین روندهای تحول و دگرگونی کالبدی سکونتگاه است (سعیدی، ۱۳۸۷: ۴۶۴).
۲-۲-۱۹- فرم (سکونتگاه):
فرم سکونتگاه روستایی مبین درجه نظمپذیری و انتظام اجزای کالبدی، بهویژه خانههای روستایی است، ساختار سکونتگاهی ازلحاظ فرم متفاوت است. فرم سکونتگاهها نتیجهی روندهای شکلگیری و نحوهی رشد و گسترش آنهاست که خود تابعی از تحولات درونی و بیرونی سکونتگاه است. بدین ترتیب، سکونتگاههایی که بر اساس برنامه شکل میگیرند، معمولا دارای فرم منظم و در مقابل، سکونتگاههایی که بهصورت خودجوش برپا میشوند، اغلب فرم نامنظم دارند. فرم سکونتگاهها، همچون سایر ویژگیهای کالبدی، ثابت و پایدار نیست و به تبعیت از تحولات اجتماعی _ اقتصادی و روندهای جاری، پیوسته در معرض تغییر است. البته، نظم کالبدی سکونتگاه صرفا به معنای شکل کموبیش هندسی خیابانهای اصلی یا بعضی اجزای دیگر نیست. فرم منظم سکونتگاه باید تا حد ممکن با روند رشد و توسعه فعالیتها و روابط درونی و بیرونی هماهنگ باشد و قاعدتا با تسهیل کارکردهای اساسی فضایی و اجتماعی و اقتصادی همسو باشد (سعیدی، ۱۳۷۷: ۵۳).
۲-۲-۲۰- الگوی (سکونتگاه):
الگو مبین نحوه استقرار روستا به تبعیت از عناصر هندسی (نقطه، سطح و خط) است. بدینسان، سکونتگاهها دارای الگوهای متفاوتی هستند که میتوان آنها را به سه دسته اصلی تقسیم نمود: الف) سکونتگاههای خطی که واحدهای مسکونی در آن در طول یک محور اصلی، بهصورت ردیفی استقرار مییابند، ب) سکونتگاههای کانونی که مرکز اصلی آنها را یک مکان عمومی یا میدانگاه تشکیل میدهد و ج) سکونتگاههای پهنهای که معمولا کالبدی متراکم و نامنظم دارند و به روستاهای تلی شهرت یافتهاند. مسیر خیابانها یا معابر عمومی در اینگونه سکونتگاهها ممکن است ستارهای شکل، تودرتو و نامنظم، بهصورت کوچههای بنبست و یا غیر آن باشد (همان، ۵۶، سعیدی، ۱۳۸۷: ۴۶۵).
۲-۲-۲۱- کارکرد (سکونتگاه):
سکونتگاههای روستایی ازنظر کارکرد متفاوتاند، هرچند، بهطورکلی، میتوان از روستاهای تک کارکرد یا کارکردهای زراعی، خدماتی، صنعتی، گردشگری، خوابگاهی، درمانی _ استراحتگاهی و مانند آن باشند (همانجا)
۲-۲-۲۲- کاربری اراضی: به معنای نحوه کاربری زمین و یا بهرهبرداری از اراضی در دسترس در مباحث برنامهریزی، این مفهوم بیشتر در قالب اصطلاح برنامهریزی کاربری زمین به کار میرود که منظور از آن مطابق نظر پیترهال، بهسادگی، عبارت است از تعیین و تبیین و نظارت بر موارد مختلف کاربری زمین حین گسترش و رشد سکونتگاهها بر اساس برنامههای از پیش تعیینشده که نهایتا شالودههای تصمیم سازی درزمینهٔ نظارت بر روندهای توسعه را تشکیل میدهد (شیعه، ۱۳۸۷: ۱۲۰).
در ارتباط با پژوهشهای سکونتگاهی، روابط شهر و روستا و مطالعات کالبدی – فضایی (بهویژه روستایی) مفاهیمی مطرح میشوند که در اینجا کوشش شده است، اهم آنها مطرح و نبیین گردند:
۲-۲-۲۳- نظام سکونتگاهی:
مجموعه ساختهای سکونتگاهی در یک ناحیه، ازجمله شهری و روستایی و شامل الگو و شکل تجمعات انسانی که با یکدیگر بر اساس نظمی سلسله مراتبی، در ارتباطات کار کردی قرار داشته باشند. گاهی اصطلاح شبکه سکونتگاهی بهعنوان مترادف نظام سکونتگاهی به کار میرود (سعیدی و حسینی حاصل، ۲۰:۱۳۸۸)
۲-۲-۲۴- آبادی:
سکونتگاههای کوچک و اغلب پراکنده روستایی که دارای جمعیتی کمتر از ۱۰۰ نفر (۲۰ خانوار) هستند. بسیاری از این آبادیها در معرض تخلیه جمعیتی هستند، هرچند بعضی از آنها واحدهای نوآبادی بشمار میروند که فعالیتهای تولیدی نسبتا قابلتوجه در آنها به انجام میرسد (سعیدی، ۲۱:۱۳۸۸).
۲-۲-۲۴- تغییرات در فعالیاتهای اقتصادی
منظور از تغییرات در فعالیتهای اقتصادی تغییراتی است که در سطح زیر کشت اراضی کشاورزی، میزان تولید محصولات کشاورزی، تعداد شاغلان بخش کشاورزی، صنعت و خدمات و تعداد کارگاههای سنتی، نیمهصنعتی و صنعتی و صنایع پدید آمده است(شفیعی، ۱۳۸۶: ۲۱).
۲-۲-۲۵- تغییرات جمعیتی
منظور از تغییرات جمعیتی تغییراتی است که در تعداد جمعیت و میزان مهاجرت روستا تعداد مهاجران واردشده پدید آمده است(همان).
۲-۲-۲۶- زیرساخت
منظور از زیرساخت در روستا شامل: برق، آبلولهکشی، گاز و تلفن و راه آسفالته است(همان).
۲-۲-۲۷- خدمات
منظور از خدمات موجود در روستا شامل: مهدکودک، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، مرکز خدمات کشاورزی، مرکز مخابرات، مرکز تعاونی، مرکز بهداشت، خانه بهداشت، دهیاری و بانک است(همان).
۲-۲-۲۸- فعالیتهای عمرانی
منظور از فعالیتهای عمرانی عملیاتی است که توسط دولت و با هزینه دولت باهدف افزایش رفاه روستاییان صورت میگیرد. ازجمله فعالیتهای عمرانی میتوان به توسعه جادههای روستاها، برقرسانی، آبرسانی، لولهکشی گاز، تلفن و… اشاره نمود(همان، ۲۲).
۲-۲-۲۹- تسهیلات اعتباری
منظور از تسهیلات اعتباری، کل سرمایههایی است که توسط بانکها و منابع رسمی بهصورت وام در اختیار روستاییان قرار میگیرد و در واحدهای کشاورزی، واحدهای تولید صنعتی، خدماتی، واحدهای کارگاهی صنایعدستی و دامداری مورداستفاده قرار میگیرد(همان).
۲-۲-۳۰- کاربری اراضی
استفاده از زمین بهوسیله فعالیتهای انسانی که الزاما همیشه برای انتفاع مادی یا سود نیست بلکه ممکن است تفاوتهای اساسی را بین کاربری اراضی روستایی (کشاورزی، جنگلداری، آبخیزداری و غیره) و شهری (صنعتی، تجاری، مسکونی و غیره) ترسیم نماید(همان).
۲-۲-۳۱- تغییر کاربری اراضی
تغییر کاربری اراضی، یعنی تغییر در نوع استفاده از زمین که لزوما تغییر در سطح زمین نبوده، بلکه تغییر در تراکم و مدیریت زمین نیز هست، نتیجه فعلوانفعالات پیچیده عوامل متعددی نظیر سیاست، مدیریت، اقتصاد، فرهنگ، رفتار انسانی و محیط است. بهعبارتیدیگر تغییر کاربری زمین شامل تغییر نوع کاربریها و تغییر در نحوهی پراکنش و الگوهای فضایی فعالیتها و کاربریها است . (Briassoulis, 2000: 12) علل تغییر کاربری زمین در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه متفاوت است؛ در کشورهای توسعهیافته تغییر کاربری زمین ریشه در دلایل اقتصادی مانند کشاورزی بزرگمقیاس، توسعه شهری و افزایش نیاز به نگهداری کیفیت محیطزیست برای نسل فعلی و نسلهای آتی دارد، امّا در کشورهای درحالتوسعه رشد سریع جمعیت، فقر و موقعیت اقتصادی عوامل اصلی است Nigal and Others, 2008: 1) ).
۲-۲-۳۲- تغییر کاربری اراضی کشاورزی
با توجه به مفهوم تغییر و کاربری اراضی، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به معنای تغییر در استفاده از زمین از حالت و شکل کشاورزی به غیر کشاورزی نظیر صنعتی، تجاری، مسکونی و غیره است.
۲-۲-۳۳- پیوند:
رابطه یا روابط و جریانهای دو و حتی چند سویه بین دو یا چند سیستم جداگانه است. بهبیاندیگر پیوند، ارتباطات درون و میان انواع فعالیتها با کارکردهای متفاوت در یک یا چند سیستم است (Audrey.N, 1985, 348)؛ بنابراین پیوند الزاما دوسویه و متقابل است.
پیوندهای روستایی – شهری بهواسطه مجموعهای از جریانها (مانند جریان کالاها، افراد، سرمایه، فناوری، منابع و اطلاعات) تبیین میگردد هر یک از جریانها دارای اجزا و اثربخشی چندگانه بوده و بهصورت پیوندهای متفاوت مکانی – فضایی و زمانی بروز مییابند (سعیدی ۱۳۸۴، ۸۵). در این راستا شناخت صحیح روابط جاری میان محیطهای روستایی و شهری میتواند به کوشش در راستای تغییر ساختاری – کارکردی ارتباطات موجود میان آنها و درنتیجه برقرار کردن پیوندهای مناسب یاری رساند. ازاینروی، میتوان گفت که تغییر کاربری اراضی در پیرامون شهر نسبت مستقیم با اندازه شهر دارد و هرچه شهر بزرگتر باشد و فاقد برنامه ریزی دقیق، تأثیر آن در تغییر کاربری اراضی پیرامونی بیشتر است (قادرمزی،۱۳۸۳: ۳۷).
پیوندهای روستایی – شهری چه در سطح بخشها و چه در سطح فضا اغلب دچار تشدید تغییرات در سطح کلان ازجمله تبدیل ساختاری و اصلاحات اقتصادی قرار میگیرد. علاوه بر این ماهیت و مقیاس پیوند روستایی – شهری تحت تاثیر زمینههای محلی ازجمله سطح دسترسی به داراییهای (طبیعی، فیزیکی، مالی، اجتماعی و انسانی) قرار دارد و این در حالی است که بسیاری از خانوادههای فقیر در مناطق شهری و روستایی از پیوندهای روستایی – شهری بهعنوان یک استراتژی بقا استفاده میکنند. ولی خانوادههای ثروتمند از آن بهعنوان بخشی از استراتژی انباشت بهره میبرند درنتیجه، جریاناتی که در عرصه فضا رخ میدهد ضرورتا ماهیت دوسویه ندارند. درواقع جریانات فضایی دارای شدت و ضعف هستند. به عبارتی در برخی از نقاط جریانات فضایی از چنان شدتی برخوردار هستند که منجر به تحولات و تغییرات زیاد در عرصههای سکونتگاهی ازجمله روستاها میشوند (افراخته: ۱۳۹۲: ۱۳)
۲-۲-۳۳- ۱- پیوندهای روستایی – شهری (rural – urban linkages):
پیوندهای روستایی – شهری حاصل تعامل دوسویه سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری در عرصه منطقهای است. ازلحاظ نظری تحقیق اینگونه جریانها در بستر دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جاری، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، با تنوع و تقویت اشتغال در محیطهای روستایی همراه است. بر این مبنا پیوندهای روستایی – شهری را میتوان از دو منظر، پیوندها در عرصه فضا و تعامل در سطح بخشها موردبررسی قرارداد (سعیدی، ۱۳۹۰: ۲۱۶). این تحقیق روی پیوندهای فضایی (جریان جمعیت و جریان سرمایه) و به عبارتی به روی جریانات فضایی تاکید و تمرکز دارد. پیوندهای روستایی – شهری که در قالب شبکههای منطقهای بروز فضایی مییابند، از مقولات نوین در مباحث جغرافیایی امروزین و مطالعات منطقهای است. این شبکهها بر اساس جریانهای موجود میان سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری تعریف میشوند؛ این جریانها شامل جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات، نوآوری، فناوری و مانند آن است که در شرایط مناسب میتوانند موجد همبستگی و پیوندهای روستایی – شهری گردند. در چنینی شرایطی، اینگونه پیوندها در چارچوبه ای تعاملی، شکلی دوسویه مییابند و میتوانند مکمل روابط متقابل روستایی – شهری به شمار میآیند.
تاکولی (۲۰۰۴ م) با تاکید بر ابعاد اقتصادی اینگونه پدیدهها مینویسد، پیوندهای روستایی – شهری در عرصه اقتصاد منطقهای، از یکسو، دربرگیرنده جریان محصولات کشاورزی و سایر تولیدات از سوی روستانشینان به بازارهای شهری و از سوی دیگر، زمینهساز جریان کالاهای صنعتی از مراکز شهری بهسوی سکونتگاههای روستایی است. اینگونه پیوندها، جریان اطلاعات بین نواحی روستایی و شهری، آگاهی از سازوکارهای بازار (از نوسانات قیمت گرفته تا ذائقه مصرفکنندگان) و فرصتها و امکانات شغلی برای مهاجران بالقوه را در برمیگیرد. بدینسان جریان اعتبارات و منابع مالی در نواحی روستایی هماکنون بیشتر ارسال نقدینه از سوی مهاجران به افراد خانوادهها در روستا و سرمایهگذاری و دریافت اعتبار از نهادهای شهری را شامل میشود. اینگونه «جریانهای فضایی» میتوانند با پیوندهای تعاملی میان بخشهای فعالیتی، هم در سطح خانوار و هم در سطح اقتصاد محلی، تلفیق شوند و موجد پیوندهای درونی و بیرونی بین بخشهای کشاورزی، صنعت و خدمات گردند (Tacoli, 2004, p.2).
پیوندهای روستایی – شهری بر همبستگی متقابل کانونهای روستایی و شهری دلالت دارد که بهعنوان یک پارادایم نوین در برنامهریزی ناحیهای و جغرافیا محسوب میگردد. از دیدگاه داگلاس پیوندهای روستایی – شهری به جریانهای مردم، محصولات کشاورزی، تولیدات شهری، سرمایه، اطلاعات و نوآوری میان کانونهای روستایی و شهری اطلاق میگردد (Douglass, 2000, p: 24). سیسیلیا تاکولی پیوندهای روستایی – شهری را بهعنوان همبستگیهای زنجیرهای فضایی (مانند جریانات مردم، کالا، پول و اطلاعات) و اتصالات زنجیرهای بین بخشها (کشاورزی، خدماتی و صنعتی) تعریف میکند (Tacoli, 2000,p: 2). بر اساس استنباط او این پیوندها متاثر از مناسبات بخشهای اقتصادی سکونتگاههای روستایی و شهری است که با توجه به نوع و ماهیت کارکردهای آنها صورت میگیرد. در این راستا، پیوندهای فضایی با نقش قاطع اقتصاد مطرح است که بر سایر روندها نیز تاثیرگذار است.
۲-۲-۳۴- ابعاد محیطی شهر و پیوستگی روستایی – شهری
بهتقریب، تمام مسائل محیطی دنیای امروز که انسان نوین با آن روبروست و علل و فشارهای حاصل از آن، بهطور مستقیم بازندگی در کانونهای و نواحی شهری در ارتباط است. نیروها و روندهایی که فعالیت و روابط شهری را تشکیل میدهند، نهتنها بر مرزهای بلافصل آن، بلکه بر تمام منطقهای که شهر در آن قرار دارد، اثرگذار بوده، با پیامدهای پردامنه و درازمدت همراه هستند. در یک نگاه عام، محیط شهری از منابع و روندهای زیر تشکیلشده است؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت