کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو


 



۴-۳-۲-دیدگاه های مربوط به سلامت روان
۱-دیدگاه مزلو
امروزه گونه ای نظریه پردازی مردم پسند وجود دارد که با نامهایی از قبیل نظریه خود شکوفایی ، روانشناسی انسان گرا یا روانشناسی جهان سوم شهرت دارد . این نظریه در میان روانشناسانی که به مسائلی از قبیل رشد شخصی و اجتماعی تحول و توسعه سازمانی و نهادی و زمینه های مشابه علاقه مندند جنبشی مهم است . در واقع محکمترین تایید آن ظاهراً از سوی کسانی است که بر اساس فرض معتبر بودن نظریه های خود شکوفایی مربوط به انگیزه برنامه های توسعه مدیریت و سازمانی پیشنهاد می کنند . نظریه خود شکوفایی ناشی از کار فلاسفه وجودی است که استدلال کرده اند مردم برای یک وجود با معنا ، ماندنی و از قوه به فعل قابلیت دارند ، در نتیجه شرایط و محیطهایی که در آن به سر می برند از عمل به رفتار ، به گونه ای با معنا و خود شکوفایانه باز مانده اند . ( ناصری ، ۱۳۸۹ )
پایان نامه - مقاله - پروژه
نظریه خود شکوفایی در توجیه استدلال خود مبنی بر این که شخص واجد توانایی بالقوه و آرزو برای خود شکوفایی ، رشد ، و توسعه است ، چه نظریه ای در رابطه با فرایند های انگیزشی به کار می برد ؟ نظریه مازلو که امروزه اشتهار بسیار دارد پیشنهاد می کند که رفتار شخص پیرامون سلسله مراتبی از انگیزه های سازمان می یابد ، به طوری که پایین ترین آنها نیازهای فیزیولوژیکی از قبیل گرسنگی و تشنگی هستند . هنگامی این نیازها کامروا شوند ، نیازهای ایمنی به عنوان موثر در رفتار برجستگی می یابد . به دنبال اینها در سلسه مراتب نیاز های اجتماعی ، عزت نفس و خود شکوفایی به عنوان انگیزه های رفتار ظاهر می شوند . در تمام این نیازها مازلو استدلال می کند که اولویت نیاز بالاتر به عنوان تابعی از کامروایی نیازی که در سلسه مراتب نیازها بلافاصله در زیر آن قرار دارد افزایش پیدا می کند . بسیاری از نویسندگان با پیشنهاد این که امروز اکثر مردم نیازهای پائینتر خود را ارضاء کرده و در محیط کار در پی کامروایی نیازهای بالاتر خود هستند ، مازلو را تایید و حمایت کرده اند . بدین جهت ، اگر می خواهیم رفتار کار بر انگیخته و باور داشته باشیم باشد محیط های کار را طوری تغییر دهیم که به نیازهای سطح بالا فرصتی برای ارضاء و کامروایی بدهند . بهبود محیط های کاری هم برای سازمان سودمند است و هم برای فرد ، چه کامروایی فرد برای خودشکوفایی ، او را خلاقتر ، بارور تر ، کمتر تدافعی و تواناتر در تعامل با دیگران می سازد .(همان منبع)
۲-دیدگاه روانی – اجتماعی و زیستی –روانی
زندگی به عقیده آدلر « بودن » نیست بلکه « شدن » است . بنا بر نظر آدلر فرد برخوردار از سلامت روان شناختی توان و شهامت یا جرات عمل کردن را برای نیل به اهدافش دارد . چنین فردی جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد . فرد دارای سلامت روان مطمئن و خوشبین است و ضمن پذیرفتن اشکالات خود در حد توان اقدام به رفع آنها می کند . سلامت روان به عقیده آدلر یعنی داشتن اهداف مشخصی در زندگی ، داشتن فلسفه ای استوار و مستحکم برای زیستن ، روانبط خانوادگی و اجتماعی مطلوب و پایدار ، مفید بودن برای همنوعان ، جرات و شهامت و قاطعیت ، کنترل داشتن بر روی عواطف و احساسات ، داشتن هدف نهایی کمال و تحقق نفس ، پذیرفتن اشکالات و کوشیدن در حد توان برای حل اشتباهات .(خدا رحیمی ، ۱۳۸۹ )
۳-دیدگاه اریک اریکسون
به عقیده اریکسون سلامت روان شناختی اصولاً منیجه عملکرد قوی و قدرتمندی «من» است . سلامت روان شناختی را می توان در قالب این توانائیها و در هر مرحله از رشد روانی – اجتماعی تعریف کرد . توانایی مرتبط با اولین مرحله رشد روانی – اجتماعی در طفولیت «امید» است . مرحله دوم رشد روانی – اجتماعی «اراده» است . سومین مرحله رشد روانی – اجتماعی منجر به بروز توانایی احساس «هدف» می شود . چهارمین توانایی بشر « شایستگی » است که در نهایت مشخص کننده مهارت و خبرگی فرد است . توانایی و قدرتی که در نوجوانی بروز می کند « وفاداری » است . عشق توانایی متمایز کننده ششمین مرحله رشد روانی – اجتماعی است که اریکسون آن را بزرگترین قدرت بشر می داند . توانایی و قدرت مرتبط با مرحله مولد بودن زندگی «مراقبت» است . توانایی متناسب برای اخرین مرحله رشد روانی – اجتماعی «خردمندی» است . به عقیده اریکسون سلامت روان شناختی هر فرد به همان اندازه ای است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کرده باشد . سلامت روان شناختی ارائه کرده است : « فردی که در جامعه زندگی می کند بایستی از تعارض عاری باشد ، بایستی از استعداد و توانایی بارزی استفاده کند ، در کارش ماهر و استاد باشد ، ابتکار نا محدود داشته باشد ، از انجام لحظه به لحظه حرفه اش پسخوراند بگیرد و در نهایت در مورد فرایند زندگی نظریه معنوی روشن و قابل درکی داشته باشد .(ساتر[۲۶۰]،۲۰۱۱)
۴-دیدگاه کارن هورنای
به عقیده وی انسان برخوردار از سلامت روان دارای این ویژگی هاست :
الف) احساس عدم امنیت نمی کند و لذا فاقد پرخاشگری و خودشیفتگی است .
ب) قدرتمندی نیازهای دهگانه در او خفیف است ، بعلاوه قابلیت تغییر و تحول و جایگزینی این نیازها را دارد.
ج) انسان سالم از هر سه نوع طبقه کلی نیازها با توجه به اوضاع و احوال متناسب استفاده می کند ، در حالیکه کودکان فقط به سوی دیگران می روند ، نوجوانان در مقابل دیگران می ایستند و سالمندان از دیگران دوری می کنند .
د ) انسان سالم به دلیل اگاهی از « خود واقعی اش » و استعدادهای بالقوه خود تسلیم محض محیط اجتماعی و فرهنگی نیست بلکه ابتکار و شخصیت خودش را عهده دار می شود .
هـ ) خود شناسی و کوشش برای تحقق استعدادهای فطری و ذاتی وظیفه اخلاقی و امتیاز معنوی شخصیت سالم است و هدف او کمال است .
و ) شخیت و دگرگونی انسان سالم به عهده خود او است نه محیط و اجتماع .
ز ) انسان سالم خود آگاهی دارد و از خود واقعی و استعدادهایش کم و بیش آگاه است و خودش بسیاری از مشکلات زندگانی اش را حل می کند ، لذا به دیگران وابستگی ندارد .
۵-دیدگاه اریک برن
نظریه « تحلیل ارتباط محاوره ای » اریک برن در واقع سازشی است بین روانکاوی و ارتباط متقابل . مختصر اینکه اریک برن معتقد است که انسان برخوردار از سلامت روان شناختی دارای این ویزگی ها است :
۱ – بین حالت های من او ( من والدینی ، من کودکی و من بزرگسالی ) تعادل برقرار است و در صورت به هم خوردن این تعادل ، توانایی سازماندهی مجدد شخصیتش را دارد .
۲ – نتیجه گیری بین فرد سالم بر اساس وضعیت چهارم (من خوب هستم ، تو خوب هستی ) است ، زیرا سه حالت قبلی به کودکان اختصاص دارند و الگوی شخصیت کودکی و افراد نابالغ هستند .
۳ - انسان سالم در هر لحظه از نوع حالت نفسانی خودش اگاهی دارد . چون رفتار نانسان مبتنی بر مجموعه ای از احساسات ، اخلافیات و کنترل اگاهانه است .
۴ – شخصیت طبیعی و سالم سازمان یافته است و مرزهای شخصیتی آن مشخص شده و در عین حال نفوذ پذیر است و در هنگام رویارویی با تعارضات شدید درونی ، بصورت اگاهانه به گونه ای از این بخشها استفاده می کند که هر کدام نقش متناسب خودشان را انجام دهند .
۵ – شخصیت سالم در ابعادی مختلف شخصیتش «تعصب و تغییر ناپذیری » ندارد و چنین فردی ضمن شناختن الگوهای موفقیت آمیز رفتاری و اگاهی از تصاد ها و تشابهات درونی خودش ، آزادی انتخاب بیشتری دارد .
۶ – فرد سالم مسئولیتش رفتار و تفکرش را می پذیرد و رفتار او با دیگران آگاهانه و مبتنی بر صمیمیت و علاقه است .
۷ – انسان سالم علاوه بر تصمیم گیری و انتخاب آگاهانه در زمان حال زندگی می کند نه در گذشته یا آینده .
۸ – مبنای فعالیت در نظریه برن ، نیاز به تشخیص و منزلت است . یعنی اینکه فرد هم مورد احترام دیگران واقع شود و هم برای دیگران احترام قابل شود و شخصیت سالم نیز بایستی چنین خصوصیتی را در تعامل با مردم و جامعه داشته باشد . ( شفیع آبادی،۱۳۸۶ ).
۶-دیدگاه هری استاک سالیوان
نظریه سالیون با عنوان «نظریه روابط بین فردی» شهرزت یافته است . بنابر نظریه سالیوان شخصیت «الگوی نسبتاً پایدار و مکرر موقعیت های بین فردی است که زندگی انسان را مشخص می کند .» به عقیده وی انسان از بدو تولد تا مرگ تحت تاثیر روابط بین فردی است و افکار و احساسات او نیز متاثر از این امر است . گر چه وی اهمیت وراثت و رشد را انکار نمی کند ، اما انسان را محصول تکامل اجتماعی می داند .
نظریه شخصیت سالیون ویژگیهای سلامت روان شناختی را از دیدگاه او عنوان می کنیم :
۱ – شخصیت برخوردار از سلامت روان شناختی « انعطاف پذیر » است و با توجه به موقعیتهای بین فردی نوین ، در روابطش با دیگران به صورت متناسب تغییر پذیر است .
۲ – فرد سالم قادر به تمایز گذاری بین افزایش و کاهش «تنش » است و رفتار او در جهت کاهش تنش معطوف می شود .
۳ – به گفته سالیوان شخصیت سالم بایستی بنا بر گفته چارلز اسپیرمن همیشه در حال « آموزش و فراگیری روابط و ارتباطات « باشد .
۴ – زندگی شخص برخوردار از سلامت روان ، دارای جهت یافتگی است . بدین معنی که امیالش را به خوبی یکپارچه می سازد که منجر به رضایتمندی شود یا اضطراب او را نسبتاً کم کند یا از بین ببرد . بنابراین شخصیت سالم کسی است که دستگاه روانی او حداقل تنش را داشته باشد و چنین فردی معمولاً روابط اجتماعی انعطاف پذیر ، واقعی و اعتماد آمیز دارد .
۷-دیدگاه اریک فروم
اریک فروم معتقد است که شخصیت خواه سالم یا ناسالم ، به فرهنگ بستگی دارد . « جامعه نا سالم در اعضای خود عشق ورزیدن ، باروری و خلاقیت ، تعقل ، عینیت و نیرومندی را می دهد و با این شیوه کارآمدی انسان کامل را تسهیل می کند . رابطه سلامت روان با ماهیت جامعه بدین معنی است که جامعه تعریف در طول زمان و مکان تغییر یابد . شخصیت سالم نیاز هایش را با کمک « شیوه های مولد ، بارور و خلاق » ارضا می کند اما انسان نا سالم از طریق شیوه های نا معقول نیازهایش را برطرف می کند .
بنابر عقیده فروم انسان بین « آزادی و ایمنی » نوعی تعارض و دوگانگی وجود دارد . همین تعارض پنج نیاز روانی را در او بر می انگیزاند که این نیاز ها عبارتند از : وابستگی یا تعالی ، اصالت و ریشه داشتن ، احساس هویت ، چارچوب جهت گیری »
نیاز وابستگی : انسان دلیل اگاهی از گسستگی وابستگی های اولیه اش با طبیعت بدنبال ایجاد وابستگیهای نوین با انسانهای دیگر است . وابستگی و یگانگی با دیگران از لوازم سلامت روان شناختی است .
عشق: راه سالم و سازنده پیوند با جهان است زیرا هم نیاز ایمنی و هم یکپارچگی فرد را تامین می کند . عشق در نظریه فروم معنای وسیعی دارد که عشق جسمانی تا احساس همبستگی و عشق به انسانیت را شامل می شود .
نیاز به تعالی : این نیاز انسان را از حالت منفعل بودن فراتر می برد و موجب خلاقیت او می شود و در نهایت باعث احساس آزادی و هدفمندی در او می گردد .
نیاز به اصالت و ریشه داشتن : به عقیده فروم « تنهایی و ناچیزی » جوهر وضعیت بشر است علت پیدایش تنهایی بشر از هم پاشیدن وابستگیهای اولیه او با طبیعت و فرو ریختن احساس ایمنی او است . مطلوبترین راه احساس اصالت و ریشه داری ، ایجاد حس « برادری » با همنوعان است . برادری به معنای احساس ارتباط ، عشق ، توجه و مشارکت در جامعه است .
نیاز به احساس هویت : انسان سالم بایستی فردیت داشته باشد یعنی به کمک فردیت به معنای بخصوص و مشخص هویت هودش برسد ، میزان خردیت هر انسان تابع میزان از بین بردن علایق زناگونه با خانواده ، طایفه یا ملیت خودش است . همرنگی با ویزگیهای یک ملت ، نژاد ، مذهب ، شغل و حرفه نشان دهنده شیوه ناسالم احساس هویت یافتن است .
نیاز به چهارچوب جهت گیری : چهار چوب جهت گیری انسان دارای سلامت روان متکی بر عقل و خرد است زیرا فقط با خرد می توان تصویری واقعگر و عینی از جهان بدست اورد . انسان سالم ادراکات جهان را با نیازها و ترسهای ذهنی خودش تحریف نمی کند . فروم معتقد است که انسان دارای سلامت روان کسی است که عمیقاً عشق می ورزد ، آفرینشگر است ، قدرت خرد و تعقل را در خودش کاملاً پرورانیده است ، خودش و جهان را به شکل عمیقی ادراک می کند ، احساس درست پایدار دارد ، جهان در پیوند است و در آن ریشه و اصالت دارد . حاکم سرنوشت خودش است و از علایق زناگونه آزاد است .
۸-رویکرد روان شناختی
دیدگاه لورنز
لورنز پایه گذار شاخه گردار شناسی در رشته زیست شناسی است . کردار شناسی از لحاظ لغوی به معنای خلق و منش است ، اما امروز به معنای مطالعه علمی رفتار حیوانات است . انسان دارای سلامت روانشناختی از دیدگاه لورنز کسی است که حداکثر استفاده را از عقل و خرد می نماید ، نسبت به تکانه های پرخاشگرانه اش اگاهی دارد و انها را در جهت مورد قبول انسانی سوق می دهد و به بهترین شکل با بهره گرفتن از مکانیزم والایش خشم خود را از این راه هنر ، علم و … به شیوه ای مفید تبدیل کند .همچنین در مواقع تنش برای کاستن ان از شیوه های بی خطر برای ابراز پرخاشگریش استفاده می کند . سعی در گسترش روابط صمیمانه با افراد و اجتماع دارد . از معرفت و مزاح به عنوان دو مایه امید پیشرفت بهترین استفاده را می جوید . به عقیده لورنز اگر انسان از این شیوه ها بهره بگیرد می تواند سایق پرخاشگری خود را در حد قابل تحملی کنترل کند( حسینی،۱۳۹۰).
۹-دیدگاه مک دوگال
سلامت روان شناختی از دیدگاه مک دوگال بایستی بر سه نکته تاکید نماییم . نخست اینکه مک دوگال و یونگ از لحاظ اعتقاد به اهمیت یکپارچگی و وحدت برای بلوغ شخصیت هم عقیده هستند. دوم مک دوگال بر خلاف فروید بلوغ روان شناختی را در قالب وحدت و یکپارچگی تعریف می کند نه افزایش آگاهی و هوشیاری . به عقیده وی مجموع کل فعالیت روانی نیمه هشیار یک فرد سالم و روان نژند یکسان است و تفاوت این دو فقط این است که فرد سالم تعداد تعارضات نیمه هشیار کمتری دارد . سوم مک دوگال ضمن عدم توافق شدید با فروید ، سلامت روان شناختی و رشد شخصیت را یکی می داند . مک دوگال مدافع رسمی روان شناسی غایت نگر است . ویژگی های رفتار هدفمند بنظر وی عبارتند از :
۱ – نوعی خود انگیختگی فعالیت ، یعنی فعالیتی که از درون ارگانیزم آغاز شده باشد و نه ناشی از نیروهای خارجی صرف باشد .
۲ – فعالیت هدفمند بطور مستقل استمرار می یابد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 07:07:00 ب.ظ ]




اسپیرمن آگاهی سیاسی
Sig
N

 

 

 

۱
۳۸۰

 

۲۵۵/۰
۰۰۰/۰
۳۸۰

 

اسپیرمن احساسات افراد در مورد آزادی سیاسی
Sig
N

 

 

 

جدول (۴-۲۷-۲)- رابطه بین میزان آگاهی سیاسی و پذیرش مشارکت سیاسی

 

 

احساسات افراد در مورد آمشارکت سیاسی

 

آگاهی سیاسی

 

 

 

 

 

۵۹/۰
۱۷/۰
۳۸۰

 

۱
۳۷۹

 

اسپیرمن آگاهی سیاسی
Sig
N

 

 

 

۱
۳۷۹

 

۶۹/۰
۰۰۰/۰
۳۸۰

 

اسپیرمن احساسات افراد در مورد مشارکت سیاسی
Sig
N

 

 

 

برای آزمون رابطه آگاهی سیاسی و پذیرش ارزش دموکراتیک از آزمون اسپیرمن استفاده شده است . نتایج گویای آن است که در مورد آزادی سیاسی و تساهل سیاسی رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه مستقیم و مثبت می باشد. به عبارتی با افزایش آگاهی سیاسی میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک تساهل سیاسی و آزادی سیاسی بالا میرود، اما در مورد ارزش مشارکت سیاسی، sig.>0/05 شده است، بدین معنا که بین میزان آگاهی سیاسی شهروندان و پذیرش ارزش مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود ندارد.
مقاله - پروژه
فصل چهارم ـ نتیجهگیری
موضوع مورد پژوهش در این پایان نامه «بررسی تطبیقی ارزشهای دموکراتیک بیننسلی شهر ساری» است. برای سنجش ارزشهای دموکراتیک سه مؤلفه آن شامل: آزادی سیاسی، تساهل سیاسی و مشارکت سیاسی بنا بر دلایلی که در فصول قبل آمد، انتخاب شد. با بهره گرفتن از دیدگاه آلموند و وربا که به نوعی دستهبندی جامعتری را نسبت به سایر صاحبنظران داشتهاند، فرهنگ دموکراتیک را در سه بعد شناختی، احساسی و ارزیابانه مورد بررسی قرار دادیم. برای سنجش این مؤلفه‌ها گویههایی در نظر گرفته شد. در بعد شناختی، آگاهی افراد در مورد نظام سیاسی و نقشهای آن و قانون اساسی مورد پرسش قرار گرفت. نتیجه گویای آن است که افراد جامعه از آگاهی سیاسی بالایی برخوردارند و در واقع نشان دهنده آن است که افراد با ادراک و فهم صحیح سیاسی گزینه مورد نظر خود را در همه گویه ها انتخاب خواهند کرد. مصرف رسانه های ملی و فراملی و قرار گرفتن افراد در دنیای ارتباطات جدید، موجب ارتقا سطح آگاهی سیاسی همه افراد در سنین مختلف شده است. چنانچه با اثبات فرضیه پنجم، با افزایش آگاهی سیاسی افراد، میزان تمایل به ارزشهای دموکراتیک افزایش مییابد، که این میتواند، دلیلی بر تأیید مدعا باشد.
یکی از ارزشهای دموکراتیک که در این پژوهش بر آن تأکید شده است، «آزادی بیان» میباشد. ۴/۷۷ درصد از افراد به این ارزش دموکراتیک تمایل و باور دارند. نسل جوانتر در واقع نسل سوم نسبت به سایر نسلها تمایل بیشتری به آزادی نشان میدهد و نسل دوم نسبت به سایر نسلها تعداد موافقین کمتری داشت. در واقع آزادی مقولهای است که به عنوان ارزش اساسی در جوامع دموکراتیک همواره مورد پذیرش بوده است و نمیتوان هیچ نظام سیاسی را یافت که ادعای دموکراسی داشته باشد، ولی از آزادی چشم بپوشد. در کل بدون توجه به تفکیک نسلی، میزان تمایل به آزادی سیاسی در همه افراد در سطح بالا قرار داشت. در اینجا به بررسی ارزیابی شهروندان از وضعیت رعایت آزادی در جامعه میپردازیم. اکثریت افراد (۲/۶۴) درصد در جامعه تحقیق اجرای آزادی سیاسی را در جامعه «بد» ارزیابی نمودهاند و لازم به ذکر میباشد که نسل سوم تعداد بیشتری از افراد وضعیت جامعه را بد ارزیابی نمودهاند. تساهل سیاسی به عنوان یکی از ارزشهای دموکراتیک مورد پرسش قرار گرفت، که تعداد موافقین در سطح بسیار بالایی قرار داشتند. نسل سوم در مقایسه با سایر نسلها تمایل بیشتری را نشان دادهاند، تعداد کسانی که در بیان نظرات خود مردد بودهاند، از فراوانی بالایی برخوردار بودهاند حدود ۸/۲۸درصد در بیان دیدگاه خود مردد بودهاند که خود گویای مسائل پنهانی است که جای بحث و بررسی دارد. در مورد ارزیابی از وضعیت ارزشهای دموکراتیک از افراد پرسش شد. به ترتیب بیشترین درصد افرادی که از وضعیت آزادی سیاسی ارزیابی بد نمودهاند، در نسل سوم، سپس نسل اول و در نهایت نسل دوم بوده است. تعداد افرادی که وضعیت اجرای آزادی سیاسی را در سطح جامعه خوب ارزیابی نمودهاند، حدود ۱۵درصد بودهاند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:07:00 ب.ظ ]




سازماندهی داده ها
یکپارچه سازی داده
حوزه تصمیم گیری
ایجاد دانش
تفسیر نتایج
پایگاه داده ها
گزینش راه حل / اجرا
انتقال داده
(جداول داده)
مدل های داده کاوی
ماشین بردار پشتیبان
درخت تصمیم
شبکه های عصبی
- مرتب سازی داده ها
- الگوبردای از قواعد و شروط :
- مؤلفه ها :
- متغیر های کیفی مالی
- نسبت های مالی
- خوشه بندی
تأیید/ اعتبار مدل ها
پالایش داده
تجسم داده (نمودار ،گراف و…)
خروجی مدل ها
منبع : یافته های پژوهشگر

ریسک اعتباری و تاریخچه پیدایش آن
در حوزه مالی و بانکی یکی از عوامل مهم که پیش تر ذکر شد، مفهوم ریسک می باشد که از اهمیت بالایی برخوردار است، بدین جهت یکی از مهمترین رویکردها جهت کاهش خسارت های ریسک اعتباری، شناسایی، سنجش درجه و طبقه بندی اعتباری مشتریان، رویکرد اعتبارسنجی میباشد. اعتبارسنجی به معنای ارزیابی و سنجش توان بازپرداخت متقاضیان وام و تسهیلات مالی و احتمال عدم بازپرداخت دریافتی از سوی آنها می باشد.
طراحی مدلی برای اندازه گیری و درجه بندی ریسک اعتباری برای نخستین بار در سال ۱۹۰۹ به وسیله جان موری[۵] بر روی اوراق قرضه انجام شد. برخی از محققان متوجه شباهت زیاد اوراق قرضه و تسهیلات اعطایی شدند و اندازه گیری ریسک عدم پرداخت اصل و سود وام ها را بررسی نمودند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در همین راستا اعتبارسنجی روشی برای شناخت گروه های مختلف جامعه است و زمانی مفید میباشد که شخص نمی تواند ویژگی هایی که گروه ها را از هم تفکیک می کند، مشاهده نماید. این تکنیک یک تکنیک آماری است که توسط"فیشر[۶] "، در سال ۱۹۳۶ بیان گردید. در سال ۱۹۴۱، “دوراند[۷]” متوجه شد که می توان از این تکنیک و تکنیک های مشابه برای تفکیک قرض گیرندگان خوب و بد استفاده نمود. با ظهور کارت های اعتباری در سال ۱۹۶۰، ارزش اعتبارسنجی بیشتر شد. زمانی که بانک ها از این تکنیک استفاده کردند، متوجه شدند که این تکنیک بهتر از طرح های قضاوتی است. در سال ۱۹۶۶ برای تعیین ورشکستگی شرکتها، مدل رگرسیون لجستیک به وسیله بی ور[۸] بکار گرفته شد. بعدها از این مدل برای اندازه گیری ریسک اعتباری اوراق قرضه منتشر شده شرکتها استفاده شد. در سال ۱۹۸۰ موفقیت اعتبارسنجی در کارت های اعتباری منجر به این شد که بانک ها به استفاده از روش های اعتبارسنجی به دیگر خدمات خود مثل وام به اشخاص ثالث تشویق گردند. زیرا تا قبل از آن به خانه و کسب و کارهای کوچک وام می دادند. موفقیت در امر محاسبات منجر به این شد که تکنیک های دیگر نیز به کمک اعتبارسنجی بیایند مانند رگرسیون لجستیک و برنامه ریزی خطی و درخت تصمیم گیری. اخیراً نیز تکنیک های هوش مصنوعی مانند سیستم های خبره و شبکه های عصبی به جمع این روشها اضافه شده اند.
۲-۲-۱: ضرورت طراحی سیستمهای سنجش و ارزیابی اعتبار مشتریان
از جمله مهمترین دلایل می توان به کمک آنها به افزایش جریان نقدینگی مؤسسه، اطمینان از بازگشت اعتبار اعطایی توسط مشتری، کاهش ریسک بازپرداخت اصل و فرع اعتبار اعطایی، بهبود کیفی تصمیمات مدیریتی، کاهش هزینه های تجزیه و تحلیل اعتبار مشتریان، افزایش سرعت اخذ تصمیمات اعتباری و نظارت بهتر بر حسابهای اعتباری موجود مؤسسه اشاره نمود.
به دلیل اهمیت مشتری در سازمانهای عصر نوین و حساسیت و پیچیدگی فرایند سنجش و اندازه گیری صحیح، دقیق، عینی و عملی اعتبار مشتریان و همچنین به لحاظ نقش حائز اهمیت اعتبارسنجی در موفقیت عملکرد سازمانها، طراحی سیستمهای اعتبار سنجی بیش از پیش ضرورت یافته است.
مطالعات انجام شده در داخل کشور
صلاحی (۱۳۹۰) در پژوهش خود با عنوان ” بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اعتبارسنجی مشتریان بانک ها با بهره گرفتن از روش AHP (مورد : بانک سینا) ” به بررسی نظری روش های اعتبارسنجی مشتریان پرداخته و از آن طریق با بهره گرفتن از روش C5 (شخصیت وام گیرنده، ظرفیت بازپرداخت وام گیرنده، سرمایه، وثیقه، شرایط) به اولویت بندی شاخص های مذکور پرداخت. یافته های پژوهش نیز به صورت اولویت های زیر مشخص گردید : سرمایه با ضریب ۳۹۵/۰، وثیقه با ضریب ۲۶۵/۰، شرایط با ضریب ۱۴۹/۰، ظرفیت بازپرداخت با ضریب ۱۰۴/۰، شخصیت با ضریب ۰۸۸/۰تعیین شده اند. در شاخص شخصیت در بخش حقیقی و حقوقی مهمترین مؤلفه تعداد درخواستها جهت اخذ وام بود. شاخص بازپرداخت در بخش حقیقی مهمترین مؤلفه آن درآمد (سالانه) خالص پس از کسر مالیات و در بخش حقوقی ثبات درآمد و ارزش بازار سهام به بدهی بوده است. مهمترین مؤلفه شاخص سرمایه در بخش حقیقی ارزش روز املاک و مستغلات و ثروت خالص (کل دارایی منهای کل بدهی) بوده است و همین طور در بخش حقوقی موجودی کالا، مواد و سفارشات بوده است. مهمترین مؤلفه شاخص شرایط در بخش حقیقی جنسیت وام گیرندگان و رده استخدامی بوده و در بخش حقوقی، افق زمانی سرمایه گذاری و تعداد پرسنل بوده است. مهمترین مؤلفه شاخص وثیقه نیز در بخش حقیقی و حقوقی، ریسک وثیقه و میزان دارایی های آزاد قابل وثیقه است.
دکتر جلیلی، خدائی وله زاقرد و کنشلو (۱۳۸۷) در پژوهشی با نام ” اعتبارسنجی مشتریان حقیقی در سیستم بانکی کشور ” یکی از راه های کمی سازی و اندازه گیری ریسک اعتباری را استفاده از مدلهای امتیازدهی اعتباری (CS) می دانند. این مدل بر اساس مدل های کمی و کیفی، ویژگی ها و عملکرد وام های قبلی را مدلسازی می نماید تا عملکرد آتی وام هایی با وضعیت مشابه را پیش بینی کند. در این تحقیق به اعتبارسنجی مشتریان حقیقی در سیستم بانکی پرداخته می شود که ویژگی های کمی و کیفی مشتریان مانند جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل، مدت وام، مبلغ تسهیلات، وثیقه، ارزش وثیقه، هدف از دریافت وام به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. با توجه به نتایج تحقیق، متغیرهای سن و تحصیلات بر روی وضعیت اعتباری تأثیر نداشته و از مدل حذف شدند. در صورتی که سایر متغیرها دارای رابطه معنا دار با وضعیت اعتباری مشتریان بودند. بنابراین می توان با استناد به هشت ویژگی باقی مانده، وضعیت اعتباری احتمالی دریافت-کنندگان را پیش بینی نمود. همچنین مدل توانسته است پیش بینی خوبی از وضعیت اعتباری مشتریان داشته باشد.
رضایی و آقابیگی (۱۳۸۶) در پژوهشی با نام ” اعتبارسنجی مشتریان اعتباری بانک ملی بر اساس رگرسیون لجستیک” به سنجش اعتبار کلیه مشتریان حقوقی تسهیلات اعتباری بانک ملی طی سالهای ۸۲ لغایت ۸۵ که فعالیت آنها تولیدی بود، پرداختند. در بدو امر تعداد ۶۱ متغیر تعیین و متعاقباً پس از استخراج کامل کلیه اطلاعات موجود از بانکهای اطلاعاتی و پالایش اطلاعات بدست آمده نهایتاً تعداد ۱۶ متغیر جهت مدلسازی انتخاب گردید که عبارتند از : نوع طرح، داشتن هم گروه، داشتن تعهدات قبلی، نوع شرکت، مدت زمان تنفس، میزان تسهیلات، میزان سرمایه شرکت، سابقه فعالیت شرکت، میزان سهم متقاضی در سرمایه گذاری، نسبت دارایی جاری، دوره گردش موجودی بر حسب روز، دوره وصول مطالبات بر حسب روز، بازده فروش شرکت، نسبت مالکانه و نسبت بدهی. نتیجه تحقیق نشان می دهد، فرایند اعتباردهی در بانک ملی، فرایند قضاوتی است همچنین متغیرهای داشتن تعهدات قبلی، نسبت دارایی جاری، نسبت مالکانه و نسبت بدهی، بر میزان بدحسابی و خوش- حسابی متقاضیان تسهیلات متناسب با ضرایب برآورد شده تأثیرگذار می باشند.
سوری (۱۳۸۴) در پژوهش خود با عنوان ” یک مدل سنجش اعتبار برای مشتریان اشخاص حقوقی یک بانک، کاربردی از روش بیزین ” با بهره گرفتن از نمونه ای از مشتریان حقوقی بانک به برآورد یک مدل پروبیت از احتمال نکول آنها پرداخت. جامعه آماری این تحقیق قریب به ۱۸۰۰ پرونده اعتباری مشتریان اشخاص حقوقی بانک مورد نظر است که از بدو تأسیس این بانک تا سال ۱۳۸۳ تسهیلات اعتباری دریافت کرده اند. با در نظر گرفتن اینکه جامعه آماری به دو گروه خوش- حساب و بدحساب طبقه بندی شده است، در جمع آوری اطلاعات نیز ابتدا مشتریان حقوقی هر گروه شناسایی شده و به تناسب مشتریان خوش حساب و بدحساب در جامعه، نمونه ای به اندازه ۱۷۰، به طور تصادفی، مشاهده گرفته شد. نظر به اینکه در برآورد یک مدل سنجش اعتبار حداقلی از اطلاعات مالی نیاز است با بررسی پرونده اعتباری نمونه گرفته شده تنها ۷۴ پرونده مناسب تشخیص داده شد. پس از بررسی پرونده های اعتباری مشتریان و محاسبه نسبتهای مالی برای بنگاه های نمونه، در مدل نهایی متغیرهایی مانند نسبت آنی، نسبت بدهی به خالص دارایی ها، متوسط دوره وصول مطالبات، نسبت بدهی به بانک به کل بدهی، نسبت دارایی های جاری به کل دارایی، نسبت نقد به دارایی های جاری، زمینه فعالیت، سابقه فعالیت برای توضیح احتمال نکول مناسب تشخیص داده شد. این نتایج مربوط به این نکته است که مدل مذکور برآورد شده، وضعیت اعتباری بیش از ۸۰ درصد از بنگاه های نمونه را به درستی پیش بینی می کند.
میرزایی، نظریان و باقری (۱۳۹۰) در تحقیقی به ” بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری اشخاص حقوقی بانک ها ” پرداختند. در این پژوهش، محقق با بهره گرفتن از روش رگرسیون لجستیک یک نمونه تصادفی ۴۵۵ تایی (۳۲۳ مشتری خوش حساب و ۱۳۲ مشتری بدحساب) از شرکتهای حقوقی را که در سال ۱۳۸۷ از بانک ملی استان تهران تسهیلات اعتباری دریافت نموده اند، بررسی کردند. ابتدا ۳۹ متغیر توضیح دهنده شامل متغیرهای کیفی و مالی با بهره گرفتن از روش C5 شناسایی شده و در نهایت ۱۱ متغیر (نوع فعالیت، نوع قرارداد، مبلغ تسهیلات، نوع تسهیلات، تعداد کل حسابهای بانکی، نسبت ارزش وثیقه / ارزش تسهیلات، سابقه همکاری شرکت با بانک، سابقه داشتن بدهی به شبکه بانکی، نسبت آنی، نسبت گردش کل دارایی، نسبت مالکانه) را که اثر معناداری بر ریسک اعتباری و تفکیک بین دو گروه از مشتریان خوش حساب و بدحساب داشتند، انتخاب کرده و مدل نهایی را به وسیله آنها برازش کرد. نتایج نشان می دهد که بر اساس شاخص های آماری، این توابع از نظر ضرایب و همچنین قدرت تفکیک کنندگی معنادار بوده و اعتبار بالایی دارند و همچنین می توان بر اساس متغیرهای کیفی و مالی مشتریان حقوقی بانک را از نظر ریسک اعتباری دسته بندی و امتیاز دهی نمود و از بین نسبتهای مالی، نسبت مالکانه و نسبت آنی بیشترین سهم را در تفکیک مشتریان به دو گروه شرکتهای با ریسک اعتباری بالا و شرکتهای با ریسک اعتباری پایین دارند.
فردحریری (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان ” مدل سازی ریسک و رتبه بندی اعتباری مشتریان حقوقی بانک رفاه  با هدف شناسایی عوامل مؤثر و تدوین مدلی برای سنجش ریسک اعتباری مشتریان حقوقی بانک رفاه به روش ” رگرسیون لاجیت ” پرداخته است. بدین منظور اطلاعات کیفی و مالی یک نمونه تصادفی ۲۰۰ تایی از مشتریانی که در سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ از شعب بانک رفاه در سراسر کشور تسهیلات اعتباری دریافت نموده اند، جمع آوری شد. در ابتدا ۱۹ متغیر توضیح- دهنده شامل متغیر های کیفی ومالی شناسایی و بررسی شد. از بین متغیرهای موجود با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون لاجیت در نهایت ۷ متغیر که اثر معنی داری بر ریسک اعتباری مشتریان حقوقی داشتند، انتخاب و مدل نهایی توسط آنها برازش شد. نتایج تحقیق نظریه های اقتصادی و مالی در زمینه عوامل موثر بر ریسک اعتباری را تأیید می کند. اکثر متغیرهای شناسایی شده در این تحقیق ، بر ریسک اعتباری سایر بانک ها (از جمله بانک های صادرات وملت) نیز مؤثر بوده اند.
عرب مازار و رویین تن (۱۳۸۵) در پژوهشی با عنوان ” بررسی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری مشتریان بانکی (بررسی موردی بانک کشاورزی) ” با بهره گرفتن از روش رگرسیون لوجیت، عوامل مؤثر بر ۲۰۰ شرکت (۱۴۲ مشتری خوش حساب و ۵۸ مشتری بدحساب) که در سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ از شعب بانک کشاورزی استان تهران تسهیلات اعتباری دریافت نموده اند را مورد بررسی قرار داده اند. در این مدل، ابتدا ۳۶ متغیر توضیح دهنده (متغیرهای کیفی و مالی با بهره گرفتن از تکنیک C5) شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند که از میان آنها با بهره گرفتن از تحلیل لاجیت در نهایت ۱۷ متغیر اثر گذار بر ریسک اعتباری (نوع فعالیت، سابقه همکاری با بانک کشاورزی، سابقه داشتن بدهی معوق، مبلغ وام، معدل گردش حساب، جمع گردش بدهکار حساب، جمع گردش بستانکار حساب، جمع دارایی های جاری، بستانکاران، بدهی بانک ها، بدهی جاری، نسبت جاری، نسبت نقدی، نسبت گردش سرمایه جاری، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات، نسبت بدهی جاری به حقوق صاحبان سهام، نسبت بدهی کل به دارایی کل) انتخاب و به مدل نهایی را به وسیله آنها برازش کرده اند. افزایش سابقه همکاری شرکت با بانک و افزایش دارایی های جاری شرکت، ریسک اعتباری را کاهش می دهد در حالی که سابقه داشتن بدهی معوق به بانک و افزایش بدهی جاری شرکت سبب افزایش ریسک اعتباری می شود. همچنین نتایج آنها نشان می دهد مدل لاجیت در برآورد عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری از توان بالایی برخوردار است.
تهرانی و فلاح شمس (۱۳۸۵) در ” طراحی و تبیین مدل ریسک اعتباری در نظام بانکی کشور ” با بهره گرفتن از داده های اعتباری ۳۱۶ مشتری حقوقی بانک های کشور و با بهره گرفتن از مدل های احتمال خطی، لجستیک و شبکه های عصبی مصنوعی اقدام به طراحی و آزمون کارآیی مدل ریسک اعتباری پرداختند. نتایج حاکی از این بود که ارتباط بین متغیرها در مدل پیش بینی ریسک اعتباری به صورت خطی نبوده و تابع های نمایی و سیگموئید، مناسب ترین مدل های پیش بینی ریسک اعتباری است و بیشترین کارآیی برای پیش بینی ریسک اعتباری به ترتیب مربوط به شبکه های عصبی مصنوعی و مدل لجستیک می باشد.
لطیفی (۱۳۸۳) در پژوهش خود با عنوان ” بررسی ارتباط بین شاخص های ریسک اعتباری و بازپرداخت به موقع تعهدات مشتریان بانکی ” شاخص های ریسک اعتباری که بیشترین همبستگی با بازپرداخت تعهدات مشتریان را دارد تعیین کرده و مدلی طراحی نموده که بر اساس آن عددی به عنوان شاخص اعتباری وام گیرنده در تصمیمات اعتباردهی تعیین شده است. در این خصوص از گزارش های اطلاعات اعتباری و مالی ۱۰۰ مورد از شرکت های تولیدی که از تسهیلات فروش اقساطی در سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ بهره مند شده اند، استفاده کرده است به طوری که با بکارگیری تحلیل های چند متغیره فرضیه وجود ارتباط معنادار بین شاخص های ریسک اعتباری و انجام تعهدات مشتریان، مورد تأیید قرار گرفته و در کنار آن مدلی تحت تابع ممیز برای اندازه گیری وضعیت اعتباری شرکت های تولیدی، مشتریان بانک ارائه شده است.
مدرس و ذکاوت (۱۳۸۲) برای ” طراحی مدل های ریسک اعتباری برای بانک توسعه صادرات ایران ” یک نمونه ۱۲۰ تایی از مشتریان حقوقی را انتخاب و از روش های تحلیل تمایزی و رگرسیون لجستیک استفاده کردند. متغیرهای نسبت جاری، نسبت بدهی به کل دارایی، نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی، نسبت سود قبل از کسر مالیات به حقوق صاحبان سهام، نسبت سود قبل از کسر مالیات به خالص فروش به عنوان پیش بینی کننده های نکول در مدل های تحلیل تمایزی و رگرسیون لجستیک استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس متغیرهای مالی می توان مشتریان حقوقی بانک توسعه را از نظر ریسک اعتباری به خوش حساب و بدحساب دسته بندی کرد. از بین متغیرهای مالی استفاده شده در این تحقیق متغیر نسبت جاری بیشترین سهم را در تفکیک مشتریان داشت.
مطالعات انجام شده در خارج از کشور
یکی دیگر از مطالعات انجام شده در زمینه اندازه گیری ریسک اعتباری اوراق قرضه شرکتها با بهره گرفتن از مدل نمره دهی چند متغیره، بوسیله آلتمن[۹] در سال ۱۹۶۸ انجام شد و به مدل نمره Z شهرت یافت. آلتمن برای اولین بار از تحلیل تمایزی برای تعیین تابع پیش بینی ورشکستگی شرکتها استفاده کرد و رابطه بین سوابق نکول و تعدادی از متغیرهای مالی و حسابداری را با بهره گرفتن از مدل چند متغیره بررسی نمود. هدف وی شناسایی عوامل مختلف تعیین کننده ی نکول بود تا بتواند شرکتهای در حال نکول را از سایر شرکتها تفکیک نماید. نسبتهای مالی نهایی مورد نظر او نسبتهای سرمایه در گردش / کل دارایی، سود انباشته / کل دارایی، درآمد قبل از بهره و مالیات / کل دارایی، ارزش بازار حقوق صاحبان سهام / ارزش دفتری بدهی ها، کل فروش / کل دارایی بودند. نتایج نشان داد که پیش بینی های این مدل در بیش از ۷۵ درصد موارد درست است.
ساندرز و آلن[۱۰] از این مدل برای پیش بینی ریسک اعتباری وام گیرندگان استفاده کرده و به این نتیجه رسیدند که این مدل از قدرت بالایی برای پیش بینی ریسک اعتباری برخوردار است. در اواخر سال ۱۹۷۰ مدل های احتمالی خطی و وضعیتی احتمالی چندگانه[۱۱] برای پیش بینی ورشکستگی شرکتها مطرح شدند. همچنین در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ استفاده از مدلهای برنامه ریزی ریاضی در بسیاری از مطالعات عنوان شد. هدف اصلی این روشها، حذف فرضیه ها و محدودیتهای موجود در تکنیک های قبلی، بهبود اعتبار و صحت طبقه بندی بود.

امتیازدهی و رتبه بندی اعتباری و تاریخچه پیدایش آنها
امروزه به منظور اعتبارسنجی مشتریان، نظامهایی نظیر ” امتیازدهی اعتباری[۱۲] ” و ” رتبه بندی اعتباری [۱۳] ” تدوین و توسعه یافته اند. امتیازدهی اعتباری، نظامی است که بوسیله آن بانکها و مؤسسات اعتباری با بهره گرفتن از اطلاعات حال و گذشته متقاضی، احتمال عدم بازپرداخت وام توسط وی را ارزیابی نموده و به او امتیاز می دهد(یانگ لویی[۱۴]،۲۰۰۱، ۴). به عبارت دیگر امتیازدهی اعتباری به معنی کمی نمودن احتمال نکول در آینده است. این روش مشتریان اعتباری را بی طرفانه و بر اساس آمار و اطلاعات کمی رتبه بندی می نماید در حالی که روش های قدیمی برای ارزیابی مشتریان به طور عمده ذهنی[۱۵] و مبتنی بر دیدگاه مسئولین بودند. رتبه بندی اعتباری هم در واقع روشی برای شناسایی و موافقت با اعطای وام به متقاضیان با ریسک پایین و اجتناب از اعطای وام به متقاضیان با ریسک بالا از طریق رتبه بندی آنها می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:06:00 ب.ظ ]




نمونه­های استافیلوکوکوس که از عفونت­های بالینی جداسازی شده باشند، باید به روش­های رقیق سازی در آبگوشت و یا انتشار از دیسک مورد بررسی قرار بگیرند. مقاومت در برابر پنی سیلین G بر اساس مثبت بودن تست بتالاکتاماز قابل پیش ­بینی خواهد بود؛ تقریبا ۹۰% از سویه­های استافیلوکوکوس اورئوس، آنزیم بتالاکتاماز را تولید می­ کنند. مقاومت در برابر نافسیلین (اگزاسیلین و متی سیلین)، در حدود ۳۵% از نمونه­های استافیلوکوکوس اورئوس و تقریبا در ۷۵% از نمونه­های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، دیده می­ شود. مقاومت در برابر نافسیلین با حضور ژن mecA ارتباط دارد. این ژن یک پروتئین متصل شونده به پنی سیلین (PBP2a[29]) را کد می­ کند که نافسیلین روی این ژن تاثیری ندارد. ژن mecA در روش واکنش زنجیره­ای پلیمراز قابل شناسایی است. اغلب آزمایشگاه­های بالینی از یک روش فنوتیپی از قبیل کشت در محیط آگار غربال کننده اگزاسیلین، استفاده می­ کنند. استافیلوکوکوس­هایی که در آگار مولر- هینتون حاوی ۴% نمک و g/mlμ۶ اگزاسیلین رشد کرده باشند، به طور شاخص از نظر mecA مثبت بوده و مقاوم به نافسیلین هستند. به گونه ­ای جایگزین، روشی برای سنجش محصول ژن mecA، پروتئین PBP2a در شکل تجارتی در دسترس است که نسبت به روش واکنش زنجیره­ای پلیمراز برای ژن mecA و یا نسبت به آزمون بررسی مقاومت به روش کشت باکتری در محیط آگار نمک دار حاوی اگزاسیلین، بسیار سریع تر است (بروکس و همکاران، ۲۰۱۰).
پایان نامه - مقاله - پروژه
۷-۱۵-۲- تست­های سرمی و تعیین تیپ:
تست­های سرمی که برای تشخیص عفونت­های حاصل از استافیلوکوکوس اورئوس، باشند ارزش کاربردی محدود دارند. روش تعیین تیپ مولکولی در ثابت کردن انتشار کلون­های اپیدمیک تولیدکننده بیماری-های حاصل از استافیلوکوکوس اورئوس مورد استفاده قرار گرفته اند. الکتروفورز ژل پالس- فیلد[۳۰] و تعیین تیپ سکانس مولتی لوکوس[۳۱]، قدرت تمایزدهندگی بالایی دارند (بروکس وهمکاران، ۲۰۱۰).
مواد و روش­ها
۱-۳- مواد و وسایل مورد نیاز:
الف) مواد مصرفی برای کشت استافیلوکوکوس
محیط آگار حاوی خون گوسفند
محیط آگار حاوی خون خرگوش
محیط آگار حاوی خون اسب
محیط مانیتول سالت آگار
محیط نوترینت آگار
محیط مولر - هینتون براث
محیط TSB[32]
پلاسمای خرگوش
ب) وسایل مصرفی برای استخراج DNA
سمپلر ۱۰۰۰ میکرولیتری
سمپلر ۱۰۰ میکرولیتری
سر سمپلر آبی، زرد و سفید
لوله اپندورف
ج) محلول های مصرفی برای استخراج DNA
محلول TE[33] (۱۰mM Tris-HCl , pH=8.1 mM EDTA)
محلول SDS[34] ۱۰ درصد(Roche, Germany)
پروتئیناز K (Fermentas, Germany, 20 mg/ml)
محلول NaCl 5 مولار (Merck)
محلول (CTAB[35]10 % ,NaCl 0.6 M) CTAB/NaCl
محلول فنل/ کلروفرم/ ایزو آمیل الکل (۲۵-۲۴-۱)، که این مواد به صورت یک حجم ایزو آمیل الکل، ۲۴ حجم کلروفرم و ۲۵ حجم فنل ترکیب شدند.
لیزوزیم (μg/ml 30)
ایزوپروپانول خالص (Merck)
اتانول ۷۰ درصد سرد
د) مواد مصرفی برای انجام واکنش زنجیره­ای پلیمراز
dNTPs(Mμ۵۰، سیناژن)
(۷۵mM Tris-HCl, pH 9.0, 2mM MgCl2, 50mM KCl, 20mM [NH4]2SO4) PCRbuffer
Taq DNA Polymeras (سیناژن)
MgCl2 (سیناژن)
پرایمر R (سیناژن)
پرایمر F (سیناژن)
آب مقطر غیر یونیزه (مخصوص واکنش زنجیره­ای پلیمراز )
ﻫ) مواد مصرفی برای الکتروفورز
ژل آگارز (Agarose, Merck, Germany)
اتیدیوم بروماید۱۰mg/ml
مارکر (Gene Ruler TM 100 bp DNA Ladder SMO331 & Fermentas, Germany)
بافر بارگذار[۳۶] (۶X Loading solution GBX8 & Fermentas, Germany)
Merck, Germany) 10X TAE[37] Buffer)
۱X TAE
و) دستگاه­های مورد استفاده
دستگاه واکنش زنجیره­ای پلیمراز (Bio - RAD)
دستگاه UV ترانس ایلومیناتور(BTS-20, Japan)
دستگاه الکتروفورز (Paya pajoohesh pars, Iran)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:06:00 ب.ظ ]




(۴-۲۵)
را به عنوان طول موثر فیبر برای تابش های پمپ، مولفه های استوکس اول و استوکس دوم تعریف می کنند. اگر وابستگی محوری خطی باشد، به صورت زیر درمی آید.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
(۴-۲۶)
۴-۱-۴ اعمال تقریب برای حل دستگاه معادلات بالا
اکنون تقریب های زیر را برای حل روابط (۱۹-۴) به کار می بریم]۱۳[و]۲۰[
الف) اگر توان ورودی پمپ ما از توان آستانه مولفه استوکس اول کمتر باشد()، استوکس اول و دوم تولید نمی شوند و و از حل معادله(۱۹a) داریم:
(۴-۲۷)
ب) بدست آوردن توان پمپ آستانه برای تولید مولفه استوکس اول
وقتی توان ورودی به توان آستانه مولفه استوکس اول()می رسد،(توان آستانه مولفه استوکس اول) را می توان از روابط )۱۹-۴(و(۴-۲۷)بدست آورد. ]۱۳[
(۴-۲۸)
ج) وقتی توان ورودی از توان آستانه مولفه استوکس اول بیشتر می شود()، با بهره گرفتن از روابط)۱۹-۴( و )۱۹-۴(داریم:
(۴-۲۹)
(۴-۳۰)
در مورد کاواک با بازتاب بالا و تلفات کلی کوچک که است، تقریبا مساوی صفر می شود و بنابراین را می توان به صورت زیر از رابطه)۱۵-۴(بدست آورد. ]۱۳[
(۴-۳۱)
د) وقتی توان ورودی بین توان آستانه مولفه های استوکس اول و دوم( )قرار می گیرد، می توان را از رابطه )۱۹-۴(بدست آورد و داریم:
(۴-۳۲)
هم چنین با حل معادلات )۱۵-۴( و)۱۹-۴(می توان و را بدست آورد]۱۳[و]۲۰[
(۴-۳۳)
(۴-۳۴)
ه) وقتی توان ورودی بیشتر از توان آستانه مولفه استوکس دوم () است، می توان ، ،و را به کمک روابط بالا بدست آورد و داریم: ]۱۳[و]۲۰[
(۴-۳۵)
(۴-۳۶)
(۴-۳۷)
(۴-۳۸)
و) بدست آوردن توان پمپ آستانه برای تولید مولفه استوکس دوم
برای این کارقرار می دهیم و با بهره گرفتن از روابط(۴-۳۲)و(۴-۲۲)داریم: ]۱۳[و]۲۰[
(۴-۳۹)
(۴-۴۰)
شیب بازده مولفه استوکس دوم از رابطه زیر بدست می آید: ]۱۳[و]۲۰[
(۴-۴۱)
به توان پمپ ورودی بستگی ندارد. بازده انتقال انرژی() برای تابش دوم استوکس را
می توان به صورت زیر تعریف کرد.
(۴-۴۲)
با انتخاب L و بهینه می توان بازده انتقال انرژی را ماکزیمم کرد. واضح است که L و بهینه به توان پمپ ورودی بستگی دارند. ]۱۳[
۴-۲ الگوریتم تقریب اولیه
با بهره گرفتن از این الگوریتم می توان به جوابی برای دستگاه معادلات دیفرانسیل غیر خطی مربوط به توان موج های لیزر(موج ورودی و مولفه های استوکس) دست یافت. در قسمت قبل بعد از اعمال تغییر متغیر، دستگاه معادلات را با اعمال تقریب و بازه بازه کردن توان ورودی حل کردیم. در این بخش می خواهیم تغییر متغیری تقریبا مشابه مرحله قبل اعمال کرده و الگوریتمی مناسب برای حل کلی دستگاه معادلات بیابیم.
برای این کار از دستگاه معادلات (۴-۱) روی بازه ۰ تا L انتگرال گیری کرده و تغییر متغیر زیر رااعمال می کنیم: (برای نمونه عملیات را برای رابطه اول(۴-۱) می آوریم)
(۴-۴۳)
(۴-۴۴)
(۴-۴۵)
بنابراین دستگاه معادلات (۴-۱) به شکل زیر در می آید.]۱۵[
(۴-۴۶)
با اعمال شرایط مرزی (۴-۲) در حالت کلی تر و رابطه شناخته شده داریم:
(۴-۴۷)
با فرض اینکه جواب های ما به صورت نمایی است داریم: ]۱۵[
(۴-۴۸)
(۴-۴۹)
(۴-۵۰)
(۴-۵۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:05:00 ب.ظ ]